قرآن عثمان طه

قَالَ فَمَا خَطۡبُكُمۡ أَيُّهَا ٱلۡمُرۡسَلُونَ

31

ابراهيم پرسيد براى چه مهمى آمده‌ايد اى فرستاده شدگان؟.


قَالُوٓاْ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمٖ مُّجۡرِمِينَ

32

گفتند ما به سوى قومى مجرم فرستاده شده‌ايم.


لِنُرۡسِلَ عَلَيۡهِمۡ حِجَارَةٗ مِّن طِينٖ

33

تا سنگى از گل بر سر آنان رها كنيم.


مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ لِلۡمُسۡرِفِينَ

34

سنگهايى كه همه نزد پروردگارت براى اسرافگران نشان شده.


فَأَخۡرَجۡنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

35

پس ما از مؤمنين هر كه در آنجا بود بيرون كرديم.


فَمَا وَجَدۡنَا فِيهَا غَيۡرَ بَيۡتٖ مِّنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ

36

و به غير از يك خانوار مسلمان كسى در آنجا نيافتيم.


وَ تَرَكۡنَا فِيهَآ ءَايَةٗ لِّلَّذِينَ يَخَافُونَ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ

37

و از آن قريه چيزى باقى نگذاشتيم مگر نشانه‌اى، تا آنها كه از عذاب اليم مى‌ترسند از آن عبرت گيرند.


وَ فِي مُوسَىٰٓ إِذۡ أَرۡسَلۡنَٰهُ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ

38

و در موسى هم آيتى است آن وقت كه با برهانى محكم او را به سوى فرعون فرستاديم.


فَتَوَلَّىٰ بِرُكۡنِهِۦ وَ قَالَ سَٰحِرٌ أَوۡ مَجۡنُونٞ

39

فرعون كه همه اعتمادش به لشكرش بود گفت وى يا ساحر است يا جن زده.


فَأَخَذۡنَٰهُ وَ جُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّ وَ هُوَ مُلِيمٞ

40

پس او و لشكريانش را گرفتيم و در دريا پرت كرديم در حالى كه خود را ملامت مى‌كرد.


وَ فِي عَادٍ إِذۡ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلرِّيحَ ٱلۡعَقِيمَ

41

و در عاد نيز آيتى است آن وقت كه بادى خشك و بى فايده به سويشان روانه كرديم.


مَا تَذَرُ مِن شَيۡءٍ أَتَتۡ عَلَيۡهِ إِلَّا جَعَلَتۡهُ كَٱلرَّمِيمِ

42

هيچ چيزى سر راه خود نيافت مگر آنكه چون جسمى پوسيده به صورت پودر درآورد.


وَ فِي ثَمُودَ إِذۡ قِيلَ لَهُمۡ تَمَتَّعُواْ حَتَّىٰ حِينٖ

43

و در ثمود هم آيتى است آن زمان كه به ايشان گفته شد تنها چند روز ديگر مهلت خوشگذرانى داريد.


فَعَتَوۡاْ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ وَ هُمۡ يَنظُرُونَ

44

در آن چند روز هم به سوى پروردگار خود برنگشتند و هم چنان از امر پروردگارشان طغيان ورزيدند پس صاعقه ايشان را گرفت در حالى كه خود تماشا مى‌كردند.


فَمَا ٱسۡتَطَٰعُواْ مِن قِيَامٖ وَ مَا كَانُواْ مُنتَصِرِينَ

45

حتى نتوانستند از آنجا كه نشسته بودند برخيزند و كسى را هم نيافتند كه به يارى خويش بطلبند.


وَ قَوۡمَ نُوحٖ مِّن قَبۡلُ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ

46

و در قوم نوح هم كه قبل از همه نامبردگان بودند آيتى است و آنان مردمى فاسق بودند.


وَ ٱلسَّمَآءَ بَنَيۡنَٰهَا بِأَيۡيْدٖ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ

47

در آسمان هم آيتى است كه ما با قدرت خود بنايش كرديم و روز بروز وسعتش مى‌دهيم.


وَ ٱلۡأَرۡضَ فَرَشۡنَٰهَا فَنِعۡمَ ٱلۡمَٰهِدُونَ

48

و در زمين آيتى است كه آن را گسترده و قابل زيست كرديم.


وَ مِن كُلِّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَا زَوۡجَيۡنِ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ

49

و از هر چيزى جفت خلق كرديم باشد كه شما متذكر شويد.


فَفِرُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ إِنِّي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ مُّبِينٞ

50

پس به سوى خدا بگريزيد كه من شما را بيم‌رسانى روشنگرم.


وَ لَا تَجۡعَلُواْ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ إِنِّي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ مُّبِينٞ

51

و با الله هيچ اله ديگرى مگيريد كه من براى شما نذيرى آشكارم.


كَذَٰلِكَ مَآ أَتَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُواْ سَاحِرٌ أَوۡ مَجۡنُونٌ

52

اين چنين بود كه هيچ رسولى به سراغ كفار قبل از اين كفار نيامد مگر اينكه گفتند يا ساحر است و يا جن‌زده.


أَتَوَاصَوۡاْ بِهِۦ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ طَاغُونَ

53

آيا يكديگر را به آن سفارش مى‌كردند، نه، مساله سفارش نيست بلكه همه طاغى‌اند.


فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ فَمَآ أَنتَ بِمَلُومٖ

54

پس تو هم از آنان روى بگردان كه هيچ سرزنشى بر تو نيست.


وَ ذَكِّرۡ فَإِنَّ ٱلذِّكۡرَىٰ تَنفَعُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

55

و تذكر بده كه تذكر به حال مؤمنين نافع است.


وَ مَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَ ٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ

56

و من جن و انس را نيافريدم مگر براى اينكه عبادتم كنند.


مَآ أُرِيدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ وَ مَآ أُرِيدُ أَن يُطۡعِمُونِ

57

و من از آنان نه رزقى مى‌خواهم و نه مى‌خواهم چيزى به من بچشانند.


إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِينُ

58

بدرستى يگانه رزاق و داراى قوت و متانت خداست.


فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ ذَنُوبٗا مِّثۡلَ ذَنُوبِ أَصۡحَٰبِهِمۡ فَلَا يَسۡتَعۡجِلُونِ

59

پس به درستى آنهايى كه در اين امت ستم كردند همان نصيبى را دارند كه هم مسلكانشان در امت‌هاى گذشته داشتند پس خيلى به عجله وادار مكنيد.


فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن يَوۡمِهِمُ ٱلَّذِي يُوعَدُونَ

60

پس واى بر كسانى كه كفر ورزيدند از آن روزى كه وعده‌اش به ايشان داده شده.


سوره الطور

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَ ٱلطُّورِ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ سوگند به كوه طور.


وَ كِتَٰبٖ مَّسۡطُورٖ

2

و كتاب نوشته شده (اى كه در اين كوه نازل شد).


فِي رَقّٖ مَّنشُورٖ

3

كتابى كه در اوراق استنساخ و منتشر مى‌شود.


وَ ٱلۡبَيۡتِ ٱلۡمَعۡمُورِ

4

و سوگند به خانه‌اى (كه همواره) آباد است.


وَ ٱلسَّقۡفِ ٱلۡمَرۡفُوعِ

5

و سوگند به (آسمان كه) سقف بلند است.


وَ ٱلۡبَحۡرِ ٱلۡمَسۡجُورِ

6

و به دريايى كه مالامال از آتش افروخته است.


إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَٰقِعٞ

7

كه محققا عذاب پروردگارت واقع خواهد شد.


مَّا لَهُۥ مِن دَافِعٖ

8

و هيچ چيز جلوگيرش نمى‌تواند باشد.


يَوۡمَ تَمُورُ ٱلسَّمَآءُ مَوۡرٗا

9

(و اين عذاب در) روزى واقع مى‌شود كه آسمان (چون دود) به حركت در مى‌آيد.


وَ تَسِيرُ ٱلۡجِبَالُ سَيۡرٗا

10

و كوه‌ها در اثر زلزله‌هاى شديد به راه خواهند افتاد.


فَوَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

11

پس در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.


ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي خَوۡضٖ يَلۡعَبُونَ

12

كه هر آيتى روشن را بازيچه و مورد بگو مگو قرار مى‌دهند.


يَوۡمَ يُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا

13

روزى كه آنان به شدتى وصف ناپذير، به سوى جهنم رانده مى‌شوند.


هَٰذِهِ ٱلنَّارُ ٱلَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ

14

و به ايشان گفته مى‌شود اين همان آتشى است كه در دنيا همواره آن را تكذيب مى‌كرديد.


أَفَسِحۡرٌ هَٰذَآ أَمۡ أَنتُمۡ لَا تُبۡصِرُونَ

15

حال آيا باز هم اين آتش سحر است؟ (هم چنان كه در دنيا سحرش مى‌خواندند) يا امرى است ديدنى ولى شما بينايى نداريد؟.


ٱصۡلَوۡهَا فَٱصۡبِرُوٓاْ أَوۡ لَا تَصۡبِرُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡكُمۡ إِنَّمَا تُجۡزَوۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ

16

بچشيد سوزش آن را چه صبر بكنيد و چه نكنيد برايتان يكسان است، چون جزايى كه به شما داده مى‌شود همان اعمالى است كه مى‌كرديد.


إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَ نَعِيمٖ

17

به درستى كه مردم با تقوا در بهشت‌ها و در نعيمند.


فَٰكِهِينَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ وَ وَقَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ

18

در حالى كه با يكديگر در باره آنچه پروردگارشان به آنان داده گفتگو مى‌كنند و لذت مى‌برند، و پروردگارشان از عذاب دوزخ محفوظشان داشت.


كُلُواْ وَ ٱشۡرَبُواْ هَنِيٓ‍َٔۢا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ

19

و به ايشان گفته مى‌شود بخوريد و بنوشيد، گوارايتان باد به خاطر آن اعمال خيرى كه مى‌كرديد.


مُتَّكِ‍ِٔينَ عَلَىٰ سُرُرٖ مَّصۡفُوفَةٖ وَ زَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِينٖ

20

بهشتيان در حالى مى‌خورند و مى‌نوشند كه بر كرسى‌هاى بهم پيوسته تكيه داده‌اند، و ما ايشان را با حور العين تزويج كرده‌ايم.


وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ ٱتَّبَعَتۡهُمۡ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَٰنٍ أَلۡحَقۡنَا بِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَ مَآ أَلَتۡنَٰهُم مِّنۡ عَمَلِهِم مِّن شَيۡءٖ كُلُّ ٱمۡرِيِٕۢ بِمَا كَسَبَ رَهِينٞ

21

و كسانى كه ايمان آوردند و ذريه‌شان هم با ايمان خود- هر چند ضعيف‌تر از ايمان پدرانشان باشد- ملحق به ايشان شدند، ما نيز ذريه‌شان را به ايشان ملحق نموده، چيزى از پاداش آنان كم نمى‌كنيم، براى اينكه هر كس در گرو عملى است كه كرده.


وَ أَمۡدَدۡنَٰهُم بِفَٰكِهَةٖ وَ لَحۡمٖ مِّمَّا يَشۡتَهُونَ

22

در بهشت آنچه از ميوه و گوشت كه هوس كنند پى در پى در اختيارشان قرار مى‌دهيم.


يَتَنَٰزَعُونَ فِيهَا كَأۡسٗا لَّا لَغۡوٞ فِيهَا وَ لَا تَأۡثِيمٞ

23

قدح شراب در بينشان دست به دست مى‌گردد، شرابى كه نه مانند شراب دنيا لغوى در آن است و نه گناه.


وَ يَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ غِلۡمَانٞ لَّهُمۡ كَأَنَّهُمۡ لُؤۡلُؤٞ مَّكۡنُونٞ

24

و غلامان بهشتى كه در حسن و صفا چون لؤلؤ دست نخورده‌اند پيرامون ايشان و در خدمتگزاريشان آمد و شد دارند.


وَ أَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ

25

و بهشتيان به يكديگر روى آورده احوال هم را مى‌پرسند.


قَالُوٓاْ إِنَّا كُنَّا قَبۡلُ فِيٓ أَهۡلِنَا مُشۡفِقِينَ

26

مى‌گويند: ما قبل از اين كه در دنيا بوديم نسبت به خويشاوندان خود خيرخواه بوديم، و از خطر هلاكت زنهارشان مى‌داديم.


فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا وَ وَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ

27

(و به خاطر همين خيرخواهى) خداى تعالى بر ما منت نهاد، و از عذاب درون سوز جهنم، حفظمان فرمود.


إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلُ نَدۡعُوهُ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡبَرُّ ٱلرَّحِيمُ

28

آرى روش ما قبل از اين چنين بود كه همواره او را مى‌خوانديم، چون مى‌دانستيم كه او نيكوكار مهربان است.


فَذَكِّرۡ فَمَآ أَنتَ بِنِعۡمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٖ وَ لَا مَجۡنُونٍ

29

پس (حال كه جهنمى و بهشتى چنين در پى دارند) تو به دعوت خود ادامه بده، چون تو هر تذكرى مى‌دهى به حق است، و آن طور كه تكذيب گران به تو نسبت مى‌دهند و كاهن و مجنونت مى‌خوانند نيستى.


أَمۡ يَقُولُونَ شَاعِرٞ نَّتَرَبَّصُ بِهِۦ رَيۡبَ ٱلۡمَنُونِ

30

و يا مى‌گويند شاعرى است كه اميدواريم و منتظريم مرگش برسد، و از مزاحمتش آسوده گرديم


قُلۡ تَرَبَّصُواْ فَإِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُتَرَبِّصِينَ

31

بگو: منتظر باشيد، كه من هم با شما از منتظرانم.


أَمۡ تَأۡمُرُهُمۡ أَحۡلَٰمُهُم بِهَٰذَآ أَمۡ هُمۡ قَوۡمٞ طَاغُونَ

32

(با اين تهمت‌ها كه نمى‌توانند حق را باطل سازند، پس مدركشان چيست) آيا عقلشان اينطور حكم مى‌كند؟ (كه عقل هم هرگز حق را با اين اباطيل باطل نمى‌كند) يا اينها مردمى سركش و ياغى هستند.


أَمۡ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُۥ بَل لَّا يُؤۡمِنُونَ

33

و يا مى‌گويند: اين قرآن را به دروغ به خدايش نسبت مى‌دهد (همه اينها بهانه است، علت اصلى اين است كه) اينان ايمان ندارند.


فَلۡيَأۡتُواْ بِحَدِيثٖ مِّثۡلِهِۦٓ إِن كَانُواْ صَٰدِقِينَ

34

خوب، اگر به اين قرآن ايمان نمى‌آورند در صورتى كه درست مى‌گويند خودشان سخنى نظير آن را بياورند.


أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَيۡرِ شَيۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُونَ

35

(نه، اينطور سؤال مى‌كنيم كه) آيا اين تكذيب‌گران از چيز ديگرى خلق شده‌اند غير آن چيزى كه ساير افراد بشر از آن پديد آمده‌اند؟ و يا آنكه اصلا خودشان خالقند؟.


أَمۡ خَلَقُواْ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ

36

(باز هم طور ديگر سؤال مى‌كنيم) آيا بر فرض كه خود خالق خويشند، آيا آسمانها و زمين را هم ايشان آفريده‌اند؟ نه، منشا تكذيبشان اينها نيست، بلكه منشا اين است كه داراى يقين نمى‌شوند.


أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَبِّكَ أَمۡ هُمُ ٱلۡمُصَۜيۡطِرُونَ

37

(اين بار اينطور مى‌پرسيم كه) آيا خزانه‌هاى رحمت پروردگارت نزد ايشان است؟ كه به هر كس خواستند نبوت بدهند و يا نه، بلكه اصلا غالب بر خدا و خدا مغلوب ايشان است؟.


أَمۡ لَهُمۡ سُلَّمٞ يَسۡتَمِعُونَ فِيهِ فَلۡيَأۡتِ مُسۡتَمِعُهُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٍ

38

يا آنها را نردبانى است (به سوى آسمان) كه بدان مى‌شنوند؟ (اگر چنين است) پس شنونده ايشان دليلى روشن بياورد.


أَمۡ لَهُ ٱلۡبَنَٰتُ وَ لَكُمُ ٱلۡبَنُونَ

39

و يا نه، بلكه از شدت بى‌عقلى پسران را از خود و دختران را از آن خدا مى‌دانند؟.


أَمۡ تَسۡ‍َٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ

40

و يا نه، بلكه تو از ايشان مزدى خواسته‌اى، و سنگينى پرداخت آن وادار به تكذيبشان كرده؟.


أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَيۡبُ فَهُمۡ يَكۡتُبُونَ

41

و يا نه، بلكه لوح محفوظ نزد ايشان است و از روى آن مى‌نويسند؟.


أَمۡ يُرِيدُونَ كَيۡدٗا فَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ هُمُ ٱلۡمَكِيدُونَ

42

و يا نه، بلكه نقشه‌اى دارند؟ اگر اين است كفار بدانند كه نقشه‌هايشان عليه خودشان نتيجه خواهد داد.


أَمۡ لَهُمۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشۡرِكُونَ

43

و يا نه، بلكه معبودى بغير خدا دارند خدا منزه از شركى است كه مى‌ورزند.


وَ إِن يَرَوۡاْ كِسۡفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ سَاقِطٗا يَقُولُواْ سَحَابٞ مَّرۡكُومٞ

44

خوى تكذيبشان آن قدر قوى است كه حتى اگر قطعه‌اى از آسمان كه نشانه عذاب است ببينند مى‌گويند: چيزى نيست، ابرى متراكم است.


فَذَرۡهُمۡ حَتَّىٰ يُلَٰقُواْ يَوۡمَهُمُ ٱلَّذِي فِيهِ يُصۡعَقُونَ

45

حال كه با هيچ برهانى به راه نمى‌آيند رهايشان كن، تا روز خود را ديدار كنند، روزى كه در آن هلاك مى‌شوند.


يَوۡمَ لَا يُغۡنِي عَنۡهُمۡ كَيۡدُهُمۡ شَيۡ‍ٔٗا وَ لَا هُمۡ يُنصَرُونَ

46

روزى كه نقشه آنان دردى از ايشان را دوا نخواهد كرد، و نه كسى را دارند كه ياريشان كند.


وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ عَذَابٗا دُونَ ذَٰلِكَ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ

47

و به درستى براى كسانى كه ظلم كردند عذابى جلوتر از عذاب قيامت هست، و ليكن بيشترشان نمى‌دانند.


وَ ٱصۡبِرۡ لِحُكۡمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعۡيُنِنَا وَ سَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ

48

و تو در برابر حكم پروردگارت صبر كن، كه تو در تحت نظر مايى و پروردگارت را هنگامى كه بر مى‌خيزى با حمدش تسبيح گوى.


وَ مِنَ ٱلَّيۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَ إِدۡبَٰرَ ٱلنُّجُومِ

49

و (همچنين) پاره‌اى از شب و هنگام صبح كه ستارگان پنهان مى‌شوند.


سوره النجم

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَ ٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ سوگند به اجرام آسمانى هنگامى كه غروب مى‌كنند.


مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمۡ وَ مَا غَوَىٰ

2

كه هرگز همنشين و دوست شما (محمد) نه عمدا از صراط مستقيم منحرف شده، و نه به خطا.


وَ مَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ

3

و هرگز از روى هوى و هوس سخن نمى‌گويد.


إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ

4

آنچه مى‌گويد به جز وحيى كه به وى مى‌شود نمى‌باشد.


عَلَّمَهُۥ شَدِيدُ ٱلۡقُوَىٰ

5

اسرارى است كه جبرئيل شديد القوى به وى آموخته است.


ذُو مِرَّةٖ فَٱسۡتَوَىٰ

6

كسى كه به خاطر رأى و عقل كاملش بر چنين مقامى رسيده.


وَ هُوَ بِٱلۡأُفُقِ ٱلۡأَعۡلَىٰ

7

و در بلندترين افق جاى گرفته.


ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ

8

و در عين بلندى رتبه‌اش به خدا نزديك و نزديك‌تر شده.


فَكَانَ قَابَ قَوۡسَيۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ

9

او رسول را آن قدر بالا برد كه بيش از دو كمان و يا كمتر فاصله نماند.


فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦ مَآ أَوۡحَىٰ

10

در آنجا بود كه جبرئيل به بنده خدا وحى كرد آنچه را كه كرد.


مَا كَذَبَ ٱلۡفُؤَادُ مَا رَأَىٰٓ

11

قلب پيامبر آنچه كه ديده بود صادق بود.


أَفَتُمَٰرُونَهُۥ عَلَىٰ مَا يَرَىٰ

12

با اينكه خدا بر صدق او شهادت مى‌دهد شما مشركين مى‌خواهيد با اصرار خود او را در آنچه ديده در شك بيندازيد؟!.


وَ لَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ

13

با اين كه او را يك بار ديگر ديده بود.


عِندَ سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ

14

نزد سدره منتهى.


عِندَهَا جَنَّةُ ٱلۡمَأۡوَىٰٓ

15

كه جنت الماوى آنجاست.


إِذۡ يَغۡشَى ٱلسِّدۡرَةَ مَا يَغۡشَىٰ

16

و هنگامى ديده بود كه آنچه بر سدره احاطه داشت آن را پوشانده بود.


مَا زَاغَ ٱلۡبَصَرُ وَ مَا طَغَىٰ

17

چشم او نه به كجى گراييده بود، و نه در ديدن طغيان كرده بود، (تا در نتيجه چيزى را ديده باشد كه حقيقت نداشته باشد).


لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ

18

و چطور ممكن است چشم او دچار كژبينى و طغيان شده باشد با اينكه آيات چندى از آيات كبراى پروردگارش را ديده بود.


أَفَرَءَيۡتُمُ ٱللَّٰتَ وَ ٱلۡعُزَّىٰ

19

و با اينكه دعوت او حق و نبوتش صدق است آيا هنوز هم معتقديد كه لات و عزى.


وَ مَنَوٰةَ ٱلثَّالِثَةَ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ

20

و سومى يعنى منات (به گمان شما دختران خدايند).


أَلَكُمُ ٱلذَّكَرُ وَ لَهُ ٱلۡأُنثَىٰ

21

آيا پسران مال شما و براى خدا دختران است؟.


تِلۡكَ إِذٗا قِسۡمَةٞ ضِيزَىٰٓ

22

چه تقسيم جائرانه و غير عادلانه‌اى.


إِنۡ هِيَ إِلَّآ أَسۡمَآءٞ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَ ءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَ مَا تَهۡوَى ٱلۡأَنفُسُ وَ لَقَدۡ جَآءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ ٱلۡهُدَىٰٓ

23

اين بت‌ها هيچ حقيقتى به جز اين ندارند كه نام‌هايى از طرف شما و پدرانتان بر آنها نهاده شده، و خداى تعالى هيچ مدركى بر الوهيت آنها نازل نكرده، اى پيامبر اينان به جز خيال و پندارى دلخواه را پيروى نمى‌كنند. با اينكه از ناحيه پروردگارشان هدايت برايشان آمده.


أَمۡ لِلۡإِنسَٰنِ مَا تَمَنَّىٰ

24

راستى انسانها چنين قدرتى دارند كه هر چه را آرزو كنند به صرف آرزو مالك شوند؟.


فَلِلَّهِ ٱلۡأٓخِرَةُ وَ ٱلۡأُولَىٰ

25

نه، دنيا و آخرت تنها ملك خدا است.


وَ كَم مِّن مَّلَكٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ لَا تُغۡنِي شَفَٰعَتُهُمۡ شَيۡ‍ًٔا إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ أَن يَأۡذَنَ ٱللَّهُ لِمَن يَشَآءُ وَ يَرۡضَىٰٓ

26

و چه بسيار فرشته در آسمان كه شفاعتشان هيچ دردى را دوا نمى‌كند، مگر بعد از آنكه خدا اذن دهد، و براى هر كس كه بخواهد و بپسندد اجازه دهد.


إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ لَيُسَمُّونَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ تَسۡمِيَةَ ٱلۡأُنثَىٰ

27

كسانى كه به آخرت ايمان نمى‌آورند براى ملائكه نامهاى زنان مى‌گذارند و آنان را زن مى‌پندارند.


وَ مَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَ إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيۡ‍ٔٗا

28

با اينكه هيچ دليلى علمى بر گفته خود ندارند، و جز خيال و گمان دنبال نمى‌كنند، در حالى كه خيال و گمان هيچ دردى را دوا ننموده، در تشخيص حق جاى علم را نمى‌گيرد.


فَأَعۡرِضۡ عَن مَّن تَوَلَّىٰ عَن ذِكۡرِنَا وَ لَمۡ يُرِدۡ إِلَّا ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا

29

پس تو اى پيامبر از هر كسى كه از ياد ما روگردان است و جز زندگى دنيا نمى‌خواهد روى بگردان


ذَٰلِكَ مَبۡلَغُهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱهۡتَدَىٰ

30

علمشان تا همين جا كارگر است، و تحقيقا پروردگار تو بهتر مى‌داند كه چه كسى از راه او گمراه شده، و چه كسى راه يافته است.


وَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَسَٰٓـُٔواْ بِمَا عَمِلُواْ وَ يَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ بِٱلۡحُسۡنَى

31

و براى خدا است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين هست (آن وقت چگونه ممكن است حال اين دو طايفه را نداند، و اينكه گفتيم از آنان روى بگردان براى اين بود كه) تا خدا آنهايى را كه با اعمال خود بدى كردند، و آنهايى را كه با نيكى‌هاى خود نيكى نمودند، جزا بدهد.


ٱلَّذِينَ يَجۡتَنِبُونَ كَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَ ٱلۡفَوَٰحِشَ إِلَّا ٱللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَٰسِعُ ٱلۡمَغۡفِرَةِ هُوَ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِذۡ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَ إِذۡ أَنتُمۡ أَجِنَّةٞ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ فَلَا تُزَكُّوٓاْ أَنفُسَكُمۡ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱتَّقَىٰٓ

32

و اما كسانى كه از گناهان كبيره و خيلى زشت پروا كرده‌اند، و گناهانى كوچك مرتكب شده‌اند، پروردگار تو مغفرتى وسيع دارد، او به وضع شما آگاه است، چه آن زمانى كه شما را از زمين پديد مى‌آورد، و چه آن زمانى كه در شكم مادرانتان چنين بوديد، پس بيهوده خويشتن را نستاييد كه او بهتر مى‌داند چه كسى با تقوا است.


أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي تَوَلَّىٰ

33

آيا آن كس را كه از انفاق روى‌گردان شد مشاهده كردى؟.


وَ أَعۡطَىٰ قَلِيلٗا وَ أَكۡدَىٰٓ

34

مختصرى انفاق كرد و (به خاطر گفتار رفيقش كه گفت اگر ترك انفاق كردى گناهت به گردن‌ من) ترك انفاق نمود.


أَعِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡغَيۡبِ فَهُوَ يَرَىٰٓ

35

آيا او علم غيب دارد و مى‌داند (كه رفيقش گناهش را گردن مى‌گيرد).


أَمۡ لَمۡ يُنَبَّأۡ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ

36

يا از آن سفارش‌ها كه در تورات در باره دادن حق شده با خبر نشده؟.


وَ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلَّذِي وَفَّىٰٓ

37

و در صحف ابراهيمى كه حق را به حد تمام ادا كرد.


أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ

38

و نمى‌داند كه هيچ گنهكارى گناه ديگرى را تحمل نمى‌كند، و به گردن نمى‌گيرد؟.


وَ أَن لَّيۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ

39

و اينكه انسان به جز كار و تلاشش سرمايه‌اى ندارد؟.


وَ أَنَّ سَعۡيَهُۥ سَوۡفَ يُرَىٰ

40

و اينكه نزد وى سعى خود را خواهد ديد؟.


ثُمَّ يُجۡزَىٰهُ ٱلۡجَزَآءَ ٱلۡأَوۡفَىٰ

41

و سپس جزاى آن به كاملترين وجهش داده مى‌شود.


وَ أَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلۡمُنتَهَىٰ

42

و اينكه انتهاى سيرشان به سوى پروردگار تو است.


وَ أَنَّهُۥ هُوَ أَضۡحَكَ وَ أَبۡكَىٰ

43

و اينكه او است كه اسباب خنديدن و گريستن را فراهم كرده.


وَ أَنَّهُۥ هُوَ أَمَاتَ وَ أَحۡيَا

44

و اينكه او است كه مى‌ميراند و زنده مى‌كند.


وَ أَنَّهُۥ خَلَقَ ٱلزَّوۡجَيۡنِ ٱلذَّكَرَ وَ ٱلۡأُنثَىٰ

45

و اينكه او است كه جفت نر و ماده را آفريده.


مِن نُّطۡفَةٍ إِذَا تُمۡنَىٰ

46

از نطفه‌اى كه در رحم ريخته مى‌شود.


وَ أَنَّ عَلَيۡهِ ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأُخۡرَىٰ

47

و اينكه بر خداست كه نشاه آخرت را پديد آورد.


وَ أَنَّهُۥ هُوَ أَغۡنَىٰ وَ أَقۡنَىٰ

48

و اينكه خود او است كه با اموال منقول و غير منقول بندگان خود را بى‌نياز مى‌كند.


وَ أَنَّهُۥ هُوَ رَبُّ ٱلشِّعۡرَىٰ

49

و اينكه او رب" كوكب شعرى" است كه بعضى آن را رب خود مى‌پندارند.


وَ أَنَّهُۥٓ أَهۡلَكَ عَادًا ٱلۡأُولَىٰ

50

و اينكه او نسل پيشين عاد را هلاك كرد.


وَ ثَمُودَاْ فَمَآ أَبۡقَىٰ

51

و ثمود را كه حتى يك نفر از ايشان باقى نگذاشت.


وَ قَوۡمَ نُوحٖ مِّن قَبۡلُ إِنَّهُمۡ كَانُواْ هُمۡ أَظۡلَمَ وَ أَطۡغَىٰ

52

و قوم نوح را كه قبل از آنان، و ستمكارتر و ياغى‌تر از آنان بودند.


وَ ٱلۡمُؤۡتَفِكَةَ أَهۡوَىٰ

53

و شهرهاى قوم لوط را كه زير و رو كرد و از عذاب آنچه متوجه آنان ساخت.


فَغَشَّىٰهَا مَا غَشَّىٰ

54

از هر سو احاطه‌شان كرد.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكَ تَتَمَارَىٰ

55

پس ديگر در كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارت مى‌توانى ترديد كنى.


هَٰذَا نَذِيرٞ مِّنَ ٱلنُّذُرِ ٱلۡأُولَىٰٓ

56

اين پيامبر، بيم‌رسانى است از سنخ بيم رسانان گذشته.


أَزِفَتِ ٱلۡأٓزِفَةُ

57

قيامت نزديك شد.


لَيۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ كَاشِفَةٌ

58

و براى آن به غير از خدا پرده بردارى نيست.


أَفَمِنۡ هَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ تَعۡجَبُونَ

59

آيا از اين مطالب تعجب مى‌كنيد؟.


وَ تَضۡحَكُونَ وَ لَا تَبۡكُونَ

60

و مى‌خنديد و گريه نمى‌كنيد؟.


وَ أَنتُمۡ سَٰمِدُونَ

61

و هم چنان سرگرم بازى خود هستيد؟.


فَٱسۡجُدُواْ لِلَّهِ وَ ٱعۡبُدُواْ

62

پس براى خدا سجده كنيد و به عبادت او بپردازيد.


سوره القمر

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَ ٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ قيامت بسيار نزديك شد، و قرص ماه دو نيم گشت.


وَ إِن يَرَوۡاْ ءَايَةٗ يُعۡرِضُواْ وَ يَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ

2

ولى آنان كه كافر دلند هر آيتى ببينند روى مى‌گردانند و مى‌گويند سحرى است پى در پى.


وَ كَذَّبُواْ وَ ٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡ وَ كُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ

3

پيامبر و آنچه او آورده است را تكذيب كردند، و هواهاى نفسانى خود را پيروى نمودند، اما به زودى هر امرى در مستقر خود قرار خواهد گرفت.


وَ لَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِيهِ مُزۡدَجَرٌ

4

با اينكه در كتاب او اخبارى كه بقدر كافى هشدار مى‌داد آمده بود.


حِكۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ

5

اين آيات حكمت‌هاى بالغه الهى است اما اين هشدارها مؤثر نيفتاد.


فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ

6

پس تو اى رسول! روى از ايشان بگردان، كه اينان منتظر روزى هستند كه داعيان مردم را به سوى داهيه و عذابى سخت مى‌خوانند.


خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ كَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ

7

در حالى كه از شدت شرمسارى و خشوع ديدگان خود پايين انداخته از گورها در آيند، و همچون ملخ‌هاى پراكنده به هر سو مى‌دوند.


مُّهۡطِعِينَ إِلَى ٱلدَّاعِ يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ

8

در حالى كه به سوى دعوت كننده به سرعت بدوند، آن روز كافران بگويند اين روز چه روز سختى است.


كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَكَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَ قَالُواْ مَجۡنُونٞ وَ ٱزۡدُجِرَ

9

قبل از ايشان قوم نوح به تكذيب پرداخته، بنده ما نوح را تكذيب كرده و گفتند: جن زده شده و مضرت ديده است.


فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ

10

تا جايى كه پروردگار خود را خواند و عرضه داشت: پروردگارا من مغلوب و شكست خورده‌ام، از تو يارى مى‌خواهم.


فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ

11

ما نيز درهاى آسمان را به آبى رگبار و تند بگشوديم.


وَ فَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُيُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ

12

و زمين را به صورت چشمه‌هايى جوشان بشكافتيم، اين دو آب به منظور اجراى فرمانى كه رانده بوديم بهم برخوردند.


وَ حَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَ دُسُرٖ

13

و ما نوح را بر مركبى تخته‌اى كه در كشتى بكار رفته بود سوار كرديم.


تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن كَانَ كُفِرَ

14

و اين كشتى زير نظر ما به حركت در آمد، و بقيه غرق شدند، و جزاى يك عمر كيفر خود را ديدند.


وَ لَقَد تَّرَكۡنَٰهَآ ءَايَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

15

ما آن كشتى را حفظ كرديم تا آيتى باشد، حال آيا عبرت گيرنده‌اى هست؟.


فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ

16

(اكنون بنگريد) عذاب و انذار من چگونه است.


وَ لَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

17

و با اينكه ما قرآن را براى تذكر آسان كرده‌ايم آيا كسى هست متذكر شود؟.


كَذَّبَتۡ عَادٞ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ

18

قوم عاد هم (پيامبر خود را) تكذيب كرد (اكنون بنگريد) كه عذاب و انذار من (در باره آنان) چگونه بود؟.


إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا صَرۡصَرٗا فِي يَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ

19

ما بادى سخت طوفانى در روزى نحس مستمرى بر آنان گسيل داشتيم.


تَنزِعُ ٱلنَّاسَ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ

20

بادى كه مردم را مانند نخلى كه از ريشه در آيد از زمين بركند.


فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ

21

ببين كه عذاب و انذار من چگونه بود؟.


وَ لَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

22

و با اينكه ما قرآن را براى تذكر آسان كرده‌ايم آيا كسى هست كه متذكر شود؟.


كَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ

23

طايفه ثمود هم پيامبران را تكذيب كردند.


فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ وَ سُعُرٍ

24

گفتند آيا يك بشر را كه از خود ما است پيروى كنيم؟ در اين صورت خيلى گمراه و ديوانه‌ايم.


أَءُلۡقِيَ ٱلذِّكۡرُ عَلَيۡهِ مِنۢ بَيۡنِنَا بَلۡ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٞ

25

چطور شده كه از ميان همه ما قرآن بر او نازل شده؟ نه، بلكه او دروغ‌پردازى است جاه طلب.


سَيَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡكَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ

26

فردا به زودى خواهند فهميد كه دروغ پرداز جاه طلب كيست.


إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَ ٱصۡطَبِرۡ

27

ما ماده شتر را براى آزمايش آنان خواهيم فرستاد، صبر كن و منتظر باش.


وَ نَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَيۡنَهُمۡ كُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ

28

و به ايشان خبر بده كه آب محل، بين آنان و شتر تقسيم است هر روز صاحب قسمت حاضر شود.


فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ

29

مردم داوطلب كشتن شتر را صدا زدند، و او متصدى كشتن آن شد.


فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ

30

پس ببين كه عذاب و انذار من در باره آنان چگونه بود؟.


إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَكَانُواْ كَهَشِيمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ

31

ما فقط يك صيحه بر آنان فرستاديم، همگى چون هيزمى كه باغبان جمع مى‌كند رويهم انباشته شدند.


وَ لَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

32

با اينكه ما قرآن را براى تذكر آسان كرديم، آيا كسى هست متذكر شود.


كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ

33

قوم لوط هم انذار را تكذيب كردند.


إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖ نَّجَّيۡنَٰهُم بِسَحَرٖ

34

و ما بادى سنگ آور بر آنان فرستاديم، و به جز خاندان لوط كه در سحرگاهان نجات داديم همه را هلاك كرديم.


نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي مَن شَكَرَ

35

و نجات ايشان نعمتى بود از ما تا همه بدانند بندگان شكرگزار را اينچنين جزا مى‌دهيم.


وَ لَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ

36

با اينكه لوط ايشان را از عذاب ما انذار كرده بود، ولى هم چنان در جدال خود اصرار ورزيدند.


وَ لَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَيۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡيُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِي وَ نُذُرِ

37

و نسبت به ميهمانان او قصد سوء و منافى عفت كردند، ما چشمهايشان را كور كرديم، و گفتيم بچشيد عذاب و انذار مرا.


وَ لَقَدۡ صَبَّحَهُم بُكۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ

38

سرانجام صبحگاهان عذاب پيوسته به ايشان رسيد.


فَذُوقُواْ عَذَابِي وَ نُذُرِ

39

و گفتيم بچشيد عذاب و انذار مرا.


وَ لَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

40

و با اينكه ما قرآن را براى تذكر آسان كرده‌ايم آيا كسى هست متذكر شود؟.


وَ لَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ

41

ما براى آل فرعون هم بيم‌رسان فرستاديم.


كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِيزٖ مُّقۡتَدِرٍ

42

اما همه آيات ما را تكذيب كردند، و ما آنها را گرفتيم و مجازات كرديم گرفتن شخصى قدرتمند و توانا.


أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ

43

آيا فكر مى‌كنيد كفار شما بهتر از آن كفارند (و به همين جهت گرفتار آن جزا نمى‌شوند)؟ و يا راستى در كتب آسمانى برائتى براى شما آمده؟.


أَمۡ يَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِيعٞ مُّنتَصِرٞ

44

و يا نه بلكه مى‌گويند چون در كفر خود اتحاد داريم، از هر كس بخواهد عذابمان كند انتقام مى‌گيريم.


سَيُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَ يُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ

45

(ولى بدانيد كه) اين جمع متحد به زودى در جنگى شكست مى‌خورند و پا به فرار مى‌گذارند (اين شكست دنيايى كه چيزى نيست).


بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَ ٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَ أَمَرُّ

46

بلكه قيامت موعدشان است، و قيامت بلايى بس عظيم‌تر و تلخ‌تر است.


إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي ضَلَٰلٖ وَ سُعُرٖ

47

به درستى مجرمين از موطن سعادت يعنى از بهشت گمراه و در آتش افروخته قرار دارند.


يَوۡمَ يُسۡحَبُونَ فِي ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ

48

در روزى كه به سوى آتش با رخساره‌ها كشيده مى‌شوند، (و به آنها گفته مى‌شود) بچشيد حرارت دوزخ را.


إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ

49

كه ما هر چيزى را با اندازه‌گيرى قبلى آفريديم.


وَ مَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ كَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ

50

و أمر ما تنها يكى، آن هم به سرعت چشم گرداندن است.


وَ لَقَدۡ أَهۡلَكۡنَآ أَشۡيَاعَكُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

51

و با اينكه ما امثال شما را هلاك كرديم باز هم كسى نيست كه متذكر شود.


وَ كُلُّ شَيۡءٖ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ

52

بدانند كه آنچه كرده‌اند در نامه‌ها ضبط است.


وَ كُلُّ صَغِيرٖ وَ كَبِيرٖ مُّسۡتَطَرٌ

53

و هر كوچك و بزرگى در آن نوشته شده.


إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَ نَهَرٖ

54

به درستى مردم با تقوا در بهشت‌ها و در وسعتند.


فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ

55

در جايگاهى كه همه قرب و نعمت و سرور و بقا است، قرب مالكى مقتدر.


سوره الرحمن

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٱلرَّحۡمَٰنُ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ همان رحمان.


عَلَّمَ ٱلۡقُرۡءَانَ

2

كه قرآن را تعليم كرد.


خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ

3

انسان را بيافريد.


عَلَّمَهُ ٱلۡبَيَانَ

4

و بيانش بياموخت.


ٱلشَّمۡسُ وَ ٱلۡقَمَرُ بِحُسۡبَانٖ

5

خورشيد و قمر با نظم و حسابى كه او مقرر كرده در حركتند.


وَ ٱلنَّجۡمُ وَ ٱلشَّجَرُ يَسۡجُدَانِ

6

روييدنى‌هاى بى‌ساقه و با ساقه برايش سجده مى‌كنند.


وَ ٱلسَّمَآءَ رَفَعَهَا وَ وَضَعَ ٱلۡمِيزَانَ

7

آسمان را بر افراشته و ميزان نهاده.


أَلَّا تَطۡغَوۡاْ فِي ٱلۡمِيزَانِ

8

تا شما هم در سنجيدنها خيانت نكنيد.


وَ أَقِيمُواْ ٱلۡوَزۡنَ بِٱلۡقِسۡطِ وَ لَا تُخۡسِرُواْ ٱلۡمِيزَانَ

9

و بايد كه وزن را با رعايت عدالت برقرار نموده و كم و زياد نكنيد.


وَ ٱلۡأَرۡضَ وَضَعَهَا لِلۡأَنَامِ

10

و زمين را براى مردم گسترده كرد.


فِيهَا فَٰكِهَةٞ وَ ٱلنَّخۡلُ ذَاتُ ٱلۡأَكۡمَامِ

11

زمينى كه در آن ميوه‌ها و نخل داراى غلاف هست.


وَ ٱلۡحَبُّ ذُو ٱلۡعَصۡفِ وَ ٱلرَّيۡحَانُ

12

و دانه‌هاى داراى سبوس و گياهان معطر است.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

13

پس اى جن و انس! ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را كفران مى‌كنيد؟.


خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن صَلۡصَٰلٖ كَٱلۡفَخَّارِ

14

انسان را از لايه خشكيده‌اى چون سفال آفريد.


وَ خَلَقَ ٱلۡجَآنَّ مِن مَّارِجٖ مِّن نَّارٖ

15

و جن را از شعله‌اى از آتش خلق كرد.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

16

پس اى جن و انس! ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را كفران مى‌كنيد؟.


رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقَيۡنِ وَ رَبُّ ٱلۡمَغۡرِبَيۡنِ

17

پروردگارى كه پروردگار دو مشرق و دو مغرب (تابستانى و زمستانى) است.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

18

پس اى جن و انس ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را كفران مى‌كنيد؟.


مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ

19

دو دريا (يكى شيرين در مخازن زير زمينى و يكى شور در اقيانوس‌ها) را بهم متصل كرد.


بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ

20

و بين آن دو فاصله‌اى قرار داد تا به يكديگر تجاوز نكنند.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

21

پس اى جن و انس ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


يَخۡرُجُ مِنۡهُمَا ٱللُّؤۡلُؤُ وَ ٱلۡمَرۡجَانُ

22

و از آن دو لؤلؤ و مرجان بيرون مى‌آيد.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

23

پس ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


وَ لَهُ ٱلۡجَوَارِ ٱلۡمُنشَ‍َٔاتُ فِي ٱلۡبَحۡرِ كَٱلۡأَعۡلَٰمِ

24

و براى او است كشتى‌هايى كه در دريا چون كوه پديد آمده.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

25

ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


كُلُّ مَنۡ عَلَيۡهَا فَانٖ

26

هر چه بر گرده زمين است نابود مى‌شود.


وَ يَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّكَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَ ٱلۡإِكۡرَامِ

27

تنها ذات پروردگارت باقى مى‌ماند، چون او داراى صفات جلال و جمال است.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

28

پس ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


يَسۡ‍َٔلُهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ كُلَّ يَوۡمٍ هُوَ فِي شَأۡنٖ

29

همه كسانى كه در آسمانها و زمينند از او درخواست مى‌كنند، و او همه روزه مشغول كارى نو است.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

30

پس ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد.


سَنَفۡرُغُ لَكُمۡ أَيُّهَ ٱلثَّقَلَانِ

31

به زودى اى جن و انس به حسابتان خواهيم رسيد.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

32

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَ ٱلۡإِنسِ إِنِ ٱسۡتَطَعۡتُمۡ أَن تَنفُذُواْ مِنۡ أَقۡطَارِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ فَٱنفُذُواْ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلۡطَٰنٖ

33

اى گروه جن و انس اگر مى‌توانيد از كرانه‌هاى آسمان و زمين راه فرارى يافته بگريزيد اين كار را بكنيد، ليكن از حساب ما و عذاب ما گريزى نداريد، مگر با حجت و عذر موجه.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

34

پس ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگار خود را تكذيب مى‌كنيد؟.


يُرۡسَلُ عَلَيۡكُمَا شُوَاظٞ مِّن نَّارٖ وَ نُحَاسٞ فَلَا تَنتَصِرَانِ

35

آتشى بدون دود و آتشى ديگر با دود بر شما مسلط مى‌كند، و ديگر نمى‌توانيد يكديگر را يارى كنيد.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

36

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


فَإِذَا ٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَكَانَتۡ وَرۡدَةٗ كَٱلدِّهَانِ

37

پس روزى كه آسمان شكافته شود، آن وقت مانند روغن مذاب سرخ مى‌گردد.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

38

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


فَيَوۡمَئِذٖ لَّا يُسۡ‍َٔلُ عَن ذَنۢبِهِۦٓ إِنسٞ وَ لَا جَآنّٞ

39

در آن روزنه ز انس و گناهش سؤال مى‌شود و نه از جن.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

40

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


يُعۡرَفُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ بِسِيمَٰهُمۡ فَيُؤۡخَذُ بِٱلنَّوَٰصِي وَ ٱلۡأَقۡدَامِ

41

مجرمين از چهره‌شان شناخته مى‌شوند، و موى سر و پاهايشان را مى‌گيرند و در آتش مى‌افكنند.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

42

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


هَٰذِهِۦ جَهَنَّمُ ٱلَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ

43

اين همان جهنمى است كه مجرمين تكذيبش مى‌كردند.


يَطُوفُونَ بَيۡنَهَا وَ بَيۡنَ حَمِيمٍ ءَانٖ

44

بين آن و بين آبى در نهايت جوش، آمد و شد دارند.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

45

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


وَ لِمَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ جَنَّتَانِ

46

و آن كسى كه از مقام پروردگارش بيمناك است دو بهشت دارد.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

47

ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد.


ذَوَاتَآ أَفۡنَانٖ

48

بهشت‌هايى كه انواع ميوه‌ها دارند.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

49

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


فِيهِمَا عَيۡنَانِ تَجۡرِيَانِ

50

در آن دو بهشت دو چشمه جارى است.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

51

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


فِيهِمَا مِن كُلِّ فَٰكِهَةٖ زَوۡجَانِ

52

در آن دو از هر ميوه دو صنف شناخته و ناشناخته هست.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

53

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


مُتَّكِ‍ِٔينَ عَلَىٰ فُرُشِۢ بَطَآئِنُهَا مِنۡ إِسۡتَبۡرَقٖ وَ جَنَى ٱلۡجَنَّتَيۡنِ دَانٖ

54

در حالى كه بر فرشهايى تكيه كرده‌اند كه آسترش از ابريشم است و ميوه‌هاى رسيده آن دو باغ در دست‌رس است.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

55

ديگر كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


فِيهِنَّ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ لَمۡ يَطۡمِثۡهُنَّ إِنسٞ قَبۡلَهُمۡ وَ لَا جَآنّٞ

56

در آنها همسرانى هست كه چشم به غير از شوهران نيفكنده نه انسى قبلا با آنان تماس گرفته و نه جنى.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

57

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


كَأَنَّهُنَّ ٱلۡيَاقُوتُ وَ ٱلۡمَرۡجَانُ

58

آنها همچون ياقوت و مرجانند.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

59

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


هَلۡ جَزَآءُ ٱلۡإِحۡسَٰنِ إِلَّا ٱلۡإِحۡسَٰنُ

60

آرى مگر جزاى احسان جز احسان مى‌تواند باشد؟.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

61

ديگر كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


وَ مِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ

62

قبل از آن دو بهشت، دو بهشت ديگر دارند.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

63

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


مُدۡهَآمَّتَانِ

64

بهشت‌ها كه از شدت سبزى ميل به سياهى دارند.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

65

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


فِيهِمَا عَيۡنَانِ نَضَّاخَتَانِ

66

در آن دو نيز دو چشمه چون فواره هست.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

67

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


فِيهِمَا فَٰكِهَةٞ وَ نَخۡلٞ وَ رُمَّانٞ

68

در آن دو ميوه و نخل و انار است.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

69

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


فِيهِنَّ خَيۡرَٰتٌ حِسَانٞ

70

در آنها همسرانى خوش صورت و نيكو سيرت است.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

71

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


حُورٞ مَّقۡصُورَٰتٞ فِي ٱلۡخِيَامِ

72

سياه چشمانى كه هرگز از خيمه‌ها بيرون نمى‌شوند.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

73

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


لَمۡ يَطۡمِثۡهُنَّ إِنسٞ قَبۡلَهُمۡ وَ لَا جَآنّٞ

74

زنانى كه قبلا نه انسانى با آنها تماس گرفته و نه جنى.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

75

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


مُتَّكِ‍ِٔينَ عَلَىٰ رَفۡرَفٍ خُضۡرٖ وَ عَبۡقَرِيٍّ حِسَانٖ

76

در حالى كه بر بالش‌هاى سبز رنگ ابريشمين تكيه كرده‌اند كه بهترين بافت را دارد و بسيار زيبا است.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

77

ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‌كنيد؟.


تَبَٰرَكَ ٱسۡمُ رَبِّكَ ذِي ٱلۡجَلَٰلِ وَ ٱلۡإِكۡرَامِ

78

چه پر بركت است نام رحمان خدا كه پروردگار تو و داراى صفات جلال و جمال است.


سوره الواقعة

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ إِذَا وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ وقتى قيامت واقع شود (مؤمنين رستگار، و كفار زيانكار مى‌شوند).


لَيۡسَ لِوَقۡعَتِهَا كَاذِبَةٌ

2

وقوع قيامت دروغ نيست.


خَافِضَةٞ رَّافِعَةٌ

3

اين واقعه تمامى روابط و معيارها را زير و رو مى‌كند.


إِذَا رُجَّتِ ٱلۡأَرۡضُ رَجّٗا

4

و با زلزله‌اى واقع مى‌شود كه زمين را به شدت تكان مى‌دهد.


وَ بُسَّتِ ٱلۡجِبَالُ بَسّٗا

5

به طورى كه كوه‌ها چون آرد خرد شوند.


فَكَانَتۡ هَبَآءٗ مُّنۢبَثّٗا

6

و سپس به صورت غبارى در فضا پراكنده گردند.


وَ كُنتُمۡ أَزۡوَٰجٗا ثَلَٰثَةٗ

7

و شما در آن روز سه طايفه خواهيد بود.


فَأَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ

8

اول" اصحاب ميمنه" و تو چه مى‌دانى كه اصحاب ميمنه چه شان عظيمى دارند.


وَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشۡ‍َٔمَةِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشۡ‍َٔمَةِ

9

دوم" اصحاب مشئمه" (شامت و نحوست) و تو چه مى‌دانى اصحاب مشئمه چه شقاوتى عظيم‌ دارند.


وَ ٱلسَّٰبِقُونَ ٱلسَّٰبِقُونَ

10

سوم آنهايى كه در دنيا به سوى خيرات و در آخرت به سوى مغفرت و رحمت سبقت مى‌گيرند.


أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡمُقَرَّبُونَ

11

سابقين همان مقربين درگاه خدايند.


فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ

12

در باغهاى پر نعمت بهشت جاى دارند.


ثُلَّةٞ مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ

13

اين طايفه در گذشتگان بيشتر هستند.


وَ قَلِيلٞ مِّنَ ٱلۡأٓخِرِينَ

14

و در آيندگان كمتر.


عَلَىٰ سُرُرٖ مَّوۡضُونَةٖ

15

اينان بر تختهايى به هم پيوسته قرار دارند.


مُّتَّكِ‍ِٔينَ عَلَيۡهَا مُتَقَٰبِلِينَ

16

رو به روى هم تكيه مى‌زنند.


يَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ

17

و غلامانى بهشتى پروانه‌وار به خدمتشان مى‌پردازند.


بِأَكۡوَابٖ وَ أَبَارِيقَ وَ كَأۡسٖ مِّن مَّعِينٖ

18

با ظرفهايى چون تنگ و آفتابه، و قدح شراب معين مى‌آورند.


لَّا يُصَدَّعُونَ عَنۡهَا وَ لَا يُنزِفُونَ

19

شرابى كه نه سر درد مى‌آورد و نه عقلشان را زايل مى‌سازد.


وَ فَٰكِهَةٖ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ

20

و از ميوه‌ها هر چه اختيار كنند.


وَ لَحۡمِ طَيۡرٖ مِّمَّا يَشۡتَهُونَ

21

و از گوشت مرغ از هر نوع كه اشتها كنند.


وَ حُورٌ عِينٞ

22

و حور العين‌هايى (دارند).


كَأَمۡثَٰلِ ٱللُّؤۡلُوِٕ ٱلۡمَكۡنُونِ

23

كه از شدت صفا چون لؤلؤ دست نخورده‌اند.


جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

24

همه اينها پاداش كارهايى است كه همواره مى‌كردند.


لَا يَسۡمَعُونَ فِيهَا لَغۡوٗا وَ لَا تَأۡثِيمًا

25

در بهشت نه سخن بيهوده مى‌شنوند، و نه تهمت و گناه.


إِلَّا قِيلٗا سَلَٰمٗا سَلَٰمٗا

26

هر چه هست سلام است و سخن سالم.


وَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡيَمِينِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡيَمِينِ

27

اما اصحاب يمين نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى‌شود و وصفى ناگفتنى دارند.


فِي سِدۡرٖ مَّخۡضُودٖ

28

در سايه سدرى بى‌خار.


وَ طَلۡحٖ مَّنضُودٖ

29

و موزى كه ميوه‌هايش رويهم چيده شده.


وَ ظِلّٖ مَّمۡدُودٖ

30

و سايه‌اى گسترده و هميشگى.


وَ مَآءٖ مَّسۡكُوبٖ

31

و آبشارى لا ينقطع.


وَ فَٰكِهَةٖ كَثِيرَةٖ

32

و ميوه‌هايى بسيار.


لَّا مَقۡطُوعَةٖ وَ لَا مَمۡنُوعَةٖ

33

كه در هيچ فصلى قطع و در هيچ حالى ممنوع نمى‌شود.


وَ فُرُشٖ مَّرۡفُوعَةٍ

34

و جايگاهى بلند (و يا در جوار همسرانى بلند مرتبه) قرار دارند.


إِنَّآ أَنشَأۡنَٰهُنَّ إِنشَآءٗ

35

ما آنان را به وصفى ناگفتنى ايجاد كرديم.


فَجَعَلۡنَٰهُنَّ أَبۡكَارًا

36

و هميشه بكر قرارشان داديم.


عُرُبًا أَتۡرَابٗا

37

و نيز شوهر دوست و هم سن شوهران.


لِّأَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ

38

اين سرنوشت مخصوص اصحاب يمين است.


ثُلَّةٞ مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ

39

كه هم در گذشتگان بسيارند.


وَ ثُلَّةٞ مِّنَ ٱلۡأٓخِرِينَ

40

و هم در آيندگان.


وَ أَصۡحَٰبُ ٱلشِّمَالِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلشِّمَالِ

41

و اما اصحاب شمال چه اصحاب شمالى؟ (نامه اعمالشان به نشانه جرم به دست چپشان داده مى‌شود).


فِي سَمُومٖ وَ حَمِيمٖ

42

كه در آتشى نافذ و آبى جوشان.


وَ ظِلّٖ مِّن يَحۡمُومٖ

43

و در سايه‌اى از دود سياه قرار دارند.


لَّا بَارِدٖ وَ لَا كَرِيمٍ

44

كه نه خنكى دارد، و نه سودى مى‌بخشد.


إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَبۡلَ ذَٰلِكَ مُتۡرَفِينَ

45

چون ايشان قبل از اين در دنيا عياش و طاغى بودند.


وَ كَانُواْ يُصِرُّونَ عَلَى ٱلۡحِنثِ ٱلۡعَظِيمِ

46

و بر شكستن سوگند محكم و عظيم، اصرار مى‌ورزيدند.


وَ كَانُواْ يَقُولُونَ أَئِذَا مِتۡنَا وَ كُنَّا تُرَابٗا وَ عِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ

47

و بارها مى‌گفتند آيا اگر بميريم و خاك و استخوان شويم دوباره زنده و مبعوث مى‌گرديم؟.


أَ وَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ

48

آيا پدران گذشته ما نيز مبعوث مى‌شوند.


قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِينَ وَ ٱلۡأٓخِرِينَ

49

بگو انسانهاى اولين و آخرين.


لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ

50

به طور قطع براى اجتماع در ميقات روزى معلوم جمع خواهند شد.


ثُمَّ إِنَّكُمۡ أَيُّهَا ٱلضَّآلُّونَ ٱلۡمُكَذِّبُونَ

51

آن گاه شما اى گمراهان تكذيب‌گر.


لَأٓكِلُونَ مِن شَجَرٖ مِّن زَقُّومٖ

52

از درختى از زقوم خواهيد خورد.


فَمَالِ‍ُٔونَ مِنۡهَا ٱلۡبُطُونَ

53

و شكم‌ها را از آن پر خواهيد ساخت.


فَشَٰرِبُونَ عَلَيۡهِ مِنَ ٱلۡحَمِيمِ

54

و آن گاه از آب جوشان متعفن روى آن خواهيد نوشيد.


فَشَٰرِبُونَ شُرۡبَ ٱلۡهِيمِ

55

پس از آن باز هم خواهيد نوشيد، آن چنان كه شتر هيماء و دچار بيمارى استسقاء مى‌نوشد، و رفع عطش مى‌كند.


هَٰذَا نُزُلُهُمۡ يَوۡمَ ٱلدِّينِ

56

تازه همه اينها پذيرايى ابتدايى ورودشان به قيامت است.


نَحۡنُ خَلَقۡنَٰكُمۡ فَلَوۡلَا تُصَدِّقُونَ

57

ما شما را آفريده‌ايم، پس چرا تصديق نمى‌كنيد.


أَفَرَءَيۡتُم مَّا تُمۡنُونَ

58

به من خبر دهيد آيا نطفه‌اى كه در رحمها مى‌ريزيد.


ءَأَنتُمۡ تَخۡلُقُونَهُۥٓ أَمۡ نَحۡنُ ٱلۡخَٰلِقُونَ

59

آيا شما آن را مى‌آفرينيد و يا ما خالق آنيم؟.


نَحۡنُ قَدَّرۡنَا بَيۡنَكُمُ ٱلۡمَوۡتَ وَ مَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِينَ

60

اين ماييم كه مرگ را بين شما مقرر كرده‌ايم، و كسى نيست كه از تقدير ما سبقت بگيرد.


عَلَىٰٓ أَن نُّبَدِّلَ أَمۡثَٰلَكُمۡ وَ نُنشِئَكُمۡ فِي مَا لَا تَعۡلَمُونَ

61

ما بر اين اساس مقدر كرده‌ايم كه جماعتى مثل شما جايگزين شما شوند، و شما را به خلقتى ديگر كه از آن خبر نداريد ايجاد كنيم.


وَ لَقَدۡ عَلِمۡتُمُ ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأُولَىٰ فَلَوۡلَا تَذَكَّرُونَ

62

و شما با اينكه نشاه نخستين را ديديد، چرا متذكر نمى‌شويد؟!.


أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَحۡرُثُونَ

63

آيا هيچ در باره آنچه كشت مى‌كنيد انديشيده‌ايد؟.


ءَأَنتُمۡ تَزۡرَعُونَهُۥٓ أَمۡ نَحۡنُ ٱلزَّٰرِعُونَ

64

آيا شما آن را مى‌رويانيد، و يا روياننده‌اش ماييم؟.


لَوۡ نَشَآءُ لَجَعَلۡنَٰهُ حُطَٰمٗا فَظَلۡتُمۡ تَفَكَّهُونَ

65

و اگر بخواهيم مى‌توانيم آن را بوته خشكى كنيم، و شما از شدت حادثه تعجب كنيد.


إِنَّا لَمُغۡرَمُونَ

66

(و به يكديگر بگوييد) در خسارت سنگينى قرار گرفتيم.


بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ

67

بلكه به كلى از رزق محروم شديم.


أَفَرَءَيۡتُمُ ٱلۡمَآءَ ٱلَّذِي تَشۡرَبُونَ

68

آيا در باره اين آب (تصفيه شده و شيرين آسمانى) كه مى‌نوشيد انديشيده‌ايد؟.


ءَأَنتُمۡ أَنزَلۡتُمُوهُ مِنَ ٱلۡمُزۡنِ أَمۡ نَحۡنُ ٱلۡمُنزِلُونَ

69

شما آن را از تصفيه خانه ابر نازل كرديد، و يا نازل‌كننده‌اش ماييم؟.


لَوۡ نَشَآءُ جَعَلۡنَٰهُ أُجَاجٗا فَلَوۡلَا تَشۡكُرُونَ

70

و اگر مى‌خواستيم (مانند قبل از تصفيه و همانند آب درياها) تلخ و شورش مى‌كرديم، پس چرا هنوز هم شكر نمى‌گزاريد.


أَفَرَءَيۡتُمُ ٱلنَّارَ ٱلَّتِي تُورُونَ

71

آيا در باره آتشى كه مى‌افروزيد فكر كرده‌ايد؟.


ءَأَنتُمۡ أَنشَأۡتُمۡ شَجَرَتَهَآ أَمۡ نَحۡنُ ٱلۡمُنشِ‍ُٔونَ

72

آيا درختش را كه بعدا هيزم شد شما ايجاد كرديد، و يا پديد آورنده‌اش ما بوديم؟.


نَحۡنُ جَعَلۡنَٰهَا تَذۡكِرَةٗ وَ مَتَٰعٗا لِّلۡمُقۡوِينَ

73

ما آن را مايه تذكر و وسيله زندگى شما مردم تهى‌دست بى‌كس قرار داديم.


فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ

74

پس به نام پروردگار عظيمت تسبيح كن.


فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَوَٰقِعِ ٱلنُّجُومِ

75

مطلب آن قدر روشن است كه حاجت نيست به اينكه به سقوط ستارگان سوگند ياد كنيم.


وَ إِنَّهُۥ لَقَسَمٞ لَّوۡ تَعۡلَمُونَ عَظِيمٌ

76

(ولى ياد مى‌كنيم) و اين سوگند اگر بدانيد بسيار عظيم است.


إِنَّهُۥ لَقُرۡءَانٞ كَرِيمٞ

77

كه اين قرآنى است ارجمند.


فِي كِتَٰبٖ مَّكۡنُونٖ

78

(كه قبلا) در كتابى پنهان از بشر بود.


لَّا يَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ

79

كه جز پاكان كسى از آن آگاه نيست.


تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

80

تنزيلى از ناحيه رب العالمين است.


أَفَبِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ أَنتُم مُّدۡهِنُونَ

81

آيا هنوز هم به اين امر مهم بى‌اعتنايى و سهل‌انگارى مى‌كنيد؟.


وَ تَجۡعَلُونَ رِزۡقَكُمۡ أَنَّكُمۡ تُكَذِّبُونَ

82

و بهره خود را در تكذيب آن قرار مى‌دهيد.


فَلَوۡلَآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلۡحُلۡقُومَ

83

پس چرا وقتى جان يكى از شما به حلقوم مى‌رسد (توانايى بازگرداندن آن را نداريد؟).


وَ أَنتُمۡ حِينَئِذٖ تَنظُرُونَ

84

و در آن هنگام همه تماشا مى‌كنيد كه او دارد از دستتان مى‌رود (و كارى از دستتان ساخته نيست).


وَ نَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنكُمۡ وَ لَٰكِن لَّا تُبۡصِرُونَ

85

در حالى كه ما از شما به او نزديك‌تريم، ولى شما نمى‌بينيد.


فَلَوۡلَآ إِن كُنتُمۡ غَيۡرَ مَدِينِينَ

86

پس چرا اگر روز جزايى نداريد.


تَرۡجِعُونَهَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ

87

جان او را بر نمى‌گردانيد اگر راست مى‌گوييد؟.


فَأَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ

88

(پس بدانيد كه روز جزايى داريد، و شما مردم در آن روز هم سه طايفه هستيد. مقربين و اصحاب يمين و مكذبين)، اگر آنكه جانش به حلقوم رسيده از مقربين باشد.


فَرَوۡحٞ وَ رَيۡحَانٞ وَ جَنَّتُ نَعِيمٖ

89

راحتى و رزق و جنت نعيم دارد.


وَ أَمَّآ إِن كَانَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ

90

و اما اگر از اصحاب يمين باشد.


فَسَلَٰمٞ لَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ

91

اى پيامبر! در آن روز به تو سلام خواهد كرد.


وَ أَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ٱلضَّآلِّينَ

92

و اما اگر از تكذيب‌گران و گمراهان باشد.


فَنُزُلٞ مِّنۡ حَمِيمٖ

93

پذيرايى وى از آب جوشان.


وَ تَصۡلِيَةُ جَحِيمٍ

94

و حرارت آتش خواهد بود.


إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ حَقُّ ٱلۡيَقِينِ

95

به درستى كه اين همان حق اليقين است.


فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ

96

پس به نام پروردگار عظيمت تسبيح گوى.


سوره الحدید

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ آنچه در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مى‌گويند به خاطر اينكه او عزيز و حكيم است.


لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ يُحۡيِۦ وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ

2

ملك آسمانها و زمين از آن او است، او زنده مى‌كند و مى‌ميراند و او بر هر چيزى توانا است.


هُوَ ٱلۡأَوَّلُ وَ ٱلۡأٓخِرُ وَ ٱلظَّٰهِرُ وَ ٱلۡبَاطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ

3

او اول و آخر و ظاهر و باطن است، و او به هر چيزى دانا است.


هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ يَعۡلَمُ مَا يَلِجُ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا يَخۡرُجُ مِنۡهَا وَ مَا يَنزِلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ وَ مَا يَعۡرُجُ فِيهَا وَ هُوَ مَعَكُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ وَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ

4

او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز بيافريد، و سپس بر عرش (مقام صدور اوامر) مستولى گشت، و به تدبير امر عالم پرداخت، او مى‌داند چه قطره آبى، و چه تخم گياهى داخل زمين شد و چه گياهى سر از زمين بدر آورد، چه شعاعى از آفتاب به زمين تابيد، و چه فرشته‌اى نازل و چه فرشته‌اى از زمين‌ برگشت، چه بخارى از زمين بالا رفت و چه عملى از بندگان صعود كرد، و او با شما است، هر جا كه باشيد، و خدا به آنچه مى‌كنيد بينا است.


لَّهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ إِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ

5

ملك آسمان‌ها و زمين از آن او است، و بازگشت همه امور به سوى خداست.


يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَ يُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَ هُوَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ

6

او است كه شب را در روز فرو مى‌برد، و روز را داخل در شب مى‌كند، و او بدانچه در خاطرها و دلها است آگاه است.


ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَ رَسُولِهِۦ وَ أَنفِقُواْ مِمَّا جَعَلَكُم مُّسۡتَخۡلَفِينَ فِيهِ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَ أَنفَقُواْ لَهُمۡ أَجۡرٞ كَبِيرٞ

7

به خدا و رسولش ايمان آوريد، و از آنچه ما از دست ديگران گرفته به شما داديم انفاق كنيد، پس كسانى كه از شما ايمان بياورند و انفاق كنند اجرى بزرگ خواهند داشت.


وَ مَا لَكُمۡ لَا تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَ ٱلرَّسُولُ يَدۡعُوكُمۡ لِتُؤۡمِنُواْ بِرَبِّكُمۡ وَ قَدۡ أَخَذَ مِيثَٰقَكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ

8

و چرا به خدا و رسول ايمان نياوريد، با اينكه رسول شما را مى‌خواند به اينكه به پروردگارتان ايمان بياوريد، و با اينكه او از شما پيمان گرفته بود، اگر به پيمان خود ايمان داريد.


هُوَ ٱلَّذِي يُنَزِّلُ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦٓ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖ لِّيُخۡرِجَكُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ وَ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ

9

او كسى است كه آياتى روشن بر بنده خود نازل كرد، تا شما را از ظلمت‌ها به سوى نور بيرون كند، و به درستى خدا نسبت به شما رؤوف و رحيم است.


وَ مَا لَكُمۡ أَلَّا تُنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ لِلَّهِ مِيرَٰثُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَ قَٰتَلَ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَ قَٰتَلُواْ وَ كُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ

10

و چرا بايد در راه خدا انفاق نكنيد؟! با اينكه ميراث آسمانها و زمين از آن خدا است، و از شما آنان كه قبل از فتح انفاق كردند و كارزار نمودند با ديگران برابر نيستند، آنان درجه‌اى عظيم‌تر دارند، تا كسانى كه بعد از فتح انفاق نموده و كارزار كردند، البته خدا به هر دو طايفه وعده احسان داده، و خدا به آنچه مى‌كنيد آگاه است.


مَّن ذَا ٱلَّذِي يُقۡرِضُ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا فَيُضَٰعِفَهُۥ لَهُۥ وَ لَهُۥٓ أَجۡرٞ كَرِيمٞ

11

آن كيست كه قرض خوبى به خدا دهد، و خدا آن را برايش مضاعف كند، و خدا اجرى ارجمند دارد.


يَوۡمَ تَرَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَسۡعَىٰ نُورُهُم بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَ بِأَيۡمَٰنِهِم بُشۡرَىٰكُمُ ٱلۡيَوۡمَ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ

12

و آن در روزى است كه مردان و زنان مؤمن را مى‌بينى كه نورشان از پيش رو و از دست راستشان در حركت است، بشارت باد شما را در امروز به جناتى كه نهرها از دامنه‌اش روان است، و شما در آن جاودانيد، و اين خود رستگارى عظيم است.


يَوۡمَ يَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَ ٱلۡمُنَٰفِقَٰتُ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱنظُرُونَا نَقۡتَبِسۡ مِن نُّورِكُمۡ قِيلَ ٱرۡجِعُواْ وَرَآءَكُمۡ فَٱلۡتَمِسُواْ نُورٗا فَضُرِبَ بَيۡنَهُم بِسُورٖ لَّهُۥ بَابُۢ بَاطِنُهُۥ فِيهِ ٱلرَّحۡمَةُ وَ ظَٰهِرُهُۥ مِن قِبَلِهِ ٱلۡعَذَابُ

13

و در روزى است كه مردان و زنان منافق به مردم با ايمان بگويند: كمى مهلت دهيد تا برسيم، و از نور شما اقتباس كنيم. به ايشان گفته مى‌شود به عقب برگرديد، به زندگى دنيايتان، و از آنجا نور بياوريد، در همين هنگام است كه ديوارى ميان اين دو طايفه زده مى‌شود كه در باطنش (طرف مؤمنين) رحمت و در ظاهرش (سمت منافقين) عذاب است.


يُنَادُونَهُمۡ أَلَمۡ نَكُن مَّعَكُمۡ قَالُواْ بَلَىٰ وَ لَٰكِنَّكُمۡ فَتَنتُمۡ أَنفُسَكُمۡ وَ تَرَبَّصۡتُمۡ وَ ٱرۡتَبۡتُمۡ وَ غَرَّتۡكُمُ ٱلۡأَمَانِيُّ حَتَّىٰ جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ وَ غَرَّكُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ

14

منافقين به مؤمنين مى‌گويند كه مگر ما با شما نبوديم؟ جواب مى‌دهند: چرا بوديد و ليكن شما خود را فريفتيد و هلاك كرديد، چون همواره در انتظار گرفتاريها براى دين و متدينين بوديد، و در حقانيت دين شك داشتيد، و آرزوى اينكه به زودى نور دين خاموش مى‌شود شما را مغرور كرد، تا آنكه مرگتان رسيد، و بالأخره شيطان شما را به خدا مغرور كرد.


فَٱلۡيَوۡمَ لَا يُؤۡخَذُ مِنكُمۡ فِدۡيَةٞ وَ لَا مِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مَأۡوَىٰكُمُ ٱلنَّارُ هِيَ مَوۡلَىٰكُمۡ وَ بِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ

15

در نتيجه ديگر امروز از شما و از كفار فديه و عوض پذيرفته نمى‌شود، منزلگاهتان آتش و سرپرست شما همان است، كه بازگشت گاهى بس بد است.


أَلَمۡ يَأۡنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن تَخۡشَعَ قُلُوبُهُمۡ لِذِكۡرِ ٱللَّهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ ٱلۡحَقِّ وَ لَا يَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلُ فَطَالَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَمَدُ فَقَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَ كَثِيرٞ مِّنۡهُمۡ فَٰسِقُونَ

16

آيا وقت آن نشده آنان كه ايمان آورده‌اند دلهايشان به ذكر خدا و معارف حقى كه نازل كرده نرم شود؟ و مانند اهل كتاب كه پيش از اين مى‌زيستند نباشند، ايشان در اثر مهلت زياد دچار قساوت قلب شده بيشترشان فاسق شدند.


ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يُحۡيِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا قَدۡ بَيَّنَّا لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ

17

بدانيد كه خدا است كه زمين را بعد از مردنش زنده مى‌كند، ما آيات را برايتان بيان كرديم تا شايد تعقل كنيد.


إِنَّ ٱلۡمُصَّدِّقِينَ وَ ٱلۡمُصَّدِّقَٰتِ وَ أَقۡرَضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا يُضَٰعَفُ لَهُمۡ وَ لَهُمۡ أَجۡرٞ كَرِيمٞ

18

به درستى مردان و زنانى كه صدقه مى‌دهند و به خدا قرضى نيكو مى‌دهند پاداششان مضاعف خواهد شد، و اجرى ارجمند دارند.


وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَ رُسُلِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصِّدِّيقُونَ وَ ٱلشُّهَدَآءُ عِندَ رَبِّهِمۡ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ وَ نُورُهُمۡ وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ

19

و كسانى كه به خدا و رسولان او ايمان آوردند ايشان نزد پروردگارشان همان صديقين و شهدا هستند، و اجر و نور آنان را دارند، و كسانى كه كافر شده آيات ما را تكذيب كردند، ايشان اصحاب دوزخند.


ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا لَعِبٞ وَ لَهۡوٞ وَ زِينَةٞ وَ تَفَاخُرُۢ بَيۡنَكُمۡ وَ تَكَاثُرٞ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَ ٱلۡأَوۡلَٰدِ كَمَثَلِ غَيۡثٍ أَعۡجَبَ ٱلۡكُفَّارَ نَبَاتُهُۥ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَىٰهُ مُصۡفَرّٗا ثُمَّ يَكُونُ حُطَٰمٗا وَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابٞ شَدِيدٞ وَ مَغۡفِرَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَ رِضۡوَٰنٞ وَ مَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ

20

بدانيد كه زندگى دنيا بازيچه و لهو و زينت و تفاخر بين شما و تكاثر در اموال و اولاد است مثل آن بارانى است كه كفار از روييدن گياهانش به شگفت درآيند، و گياهان به منتها درجه رشد برسند، در آن هنگام به زردى گراييده خشك مى‌شوند، دنياى كفار نيز چنين است، البته در آخرت عذاب شديدى است، و هم مغفرت و رضوانى از ناحيه خداست، و زندگى دنيا جز متاعى فريبنده نمى‌باشد.


سَابِقُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَ جَنَّةٍ عَرۡضُهَا كَعَرۡضِ ٱلسَّمَآءِ وَ ٱلۡأَرۡضِ أُعِدَّتۡ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَ رُسُلِهِۦ ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُ وَ ٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ

21

به سوى مغفرتى از پروردگارتان و بهشتى كه عرض آن چون عرض آسمان و زمين است بشتابيد، كه براى كسانى آماده شده كه به خدا و رسولان او ايمان آوردند، و اين فضلى است از خدا كه به هر كس بخواهد مى‌دهد، و خدا داراى فضلى عظيم است.


مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ أَن نَّبۡرَأَهَآ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ

22

هيچ مصيبتى در زمين و نه در نفس خود شما به شما نمى‌رسد مگر آنكه قبل از اينكه آن را حتمى و عملى كنيم در كتابى نوشته شده بود، اين براى خدا آسان است.


لِّكَيۡلَا تَأۡسَوۡاْ عَلَىٰ مَا فَاتَكُمۡ وَ لَا تَفۡرَحُواْ بِمَآ ءَاتَىٰكُمۡ وَ ٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٍ

23

اين را بدان جهت خاطر نشان ساختيم تا ديگر از آنچه از دستتان مى‌رود غمگين نشويد، و به آنچه به شما عايد مى‌گردد خوشحالى مكنيد، كه خدا هيچ متكبر و فخرفروش را دوست نمى‌دارد.


ٱلَّذِينَ يَبۡخَلُونَ وَ يَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبُخۡلِ وَ مَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ

24

همانهايى كه بخل مى‌ورزند، و مردم را هم به بخل وا مى‌دارند، و كسى كه از انفاق اعراض كند بايد بداند كه خداى تعالى بى‌نيازى است كه تمامى اعمالش ستوده است.


لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلَنَا بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَ أَنزَلۡنَا مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡمِيزَانَ لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ وَ أَنزَلۡنَا ٱلۡحَدِيدَ فِيهِ بَأۡسٞ شَدِيدٞ وَ مَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن يَنصُرُهُۥ وَ رُسُلَهُۥ بِٱلۡغَيۡبِ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٞ

25

(و چگونه از انفاق شانه خالى مى‌كنيد؟) با اينكه ما رسولان خود را همراه با معجزات روشن گسيل داشتيم، و با ايشان كتاب و ميزان نازل كرديم تا مردم را به عدالت خوى دهند، و آهن را كه نيروى شديد در آن است و منافع بسيارى ديگر براى مردم دارد نازل كرديم، تا با سلاحهاى آهنين از عدالت دفاع كنند، و تا خدا معلوم كند چه كسى خدا و فرستادگان او را نديده يارى مى‌كند، آرى خدا خودش هم نيرومند و عزيز است.


وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحٗا وَ إِبۡرَٰهِيمَ وَ جَعَلۡنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا ٱلنُّبُوَّةَ وَ ٱلۡكِتَٰبَ فَمِنۡهُم مُّهۡتَدٖ وَ كَثِيرٞ مِّنۡهُمۡ فَٰسِقُونَ

26

و با اينكه نوح و ابراهيم را فرستاديم، و نبوت و كتاب را در ذريه او قرار داديم، در عين حال بعضى از آنان راه يافته و بسيارى از ايشان فاسق شدند.


ثُمَّ قَفَّيۡنَا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم بِرُسُلِنَا وَ قَفَّيۡنَا بِعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَ وَ ءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡإِنجِيلَ وَ جَعَلۡنَا فِي قُلُوبِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ رَأۡفَةٗ وَ رَحۡمَةٗ وَ رَهۡبَانِيَّةً ٱبۡتَدَعُوهَا مَا كَتَبۡنَٰهَا عَلَيۡهِمۡ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ رِضۡوَٰنِ ٱللَّهِ فَمَا رَعَوۡهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَ‍َٔاتَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنۡهُمۡ أَجۡرَهُمۡ وَ كَثِيرٞ مِّنۡهُمۡ فَٰسِقُونَ

27

به دنبال آن رسولان خود را گسيل داشتيم، و عيسى بن مريم را فرستاديم، و به او انجيل داديم، و در دل پيروانش رأفت و رحمت و رهبانيتى قرار داديم كه خود آنان بدعتش را نهاده بودند، و ما بر آنان واجب نكرده بوديم، اما منظور آنان هم جز رضاى خدا نبود، اما آن طور كه بايد رعايت آن رهبانيت را نكردند، و در نتيجه به كسانى كه از ايشان ايمان آورده بودند، اجرشان را داديم و بسيارى از ايشان فاسق شدند.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ ءَامِنُواْ بِرَسُولِهِۦ يُؤۡتِكُمۡ كِفۡلَيۡنِ مِن رَّحۡمَتِهِۦ وَ يَجۡعَل لَّكُمۡ نُورٗا تَمۡشُونَ بِهِۦ وَ يَغۡفِرۡ لَكُمۡ وَ ٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ

28

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به اين پايه از ايمان اكتفاء نكنيد، تقوا پيشه كنيد، و به رسول او ايمان بياوريد، تا دوباره رحمت خود را به شما بدهد، و برايتان نورى قرار دهد كه با آن زندگى كنيد، و شما را بيامرزد و خدا آمرزگار و رحيم است.


لِّئَلَّا يَعۡلَمَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ أَلَّا يَقۡدِرُونَ عَلَىٰ شَيۡءٖ مِّن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَ أَنَّ ٱلۡفَضۡلَ بِيَدِ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُ وَ ٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ

29

اين بدان جهت بود كه اهل كتاب نپندارند كه مؤمنين به اسلام، راهى به فضل خدا ندارند، و اينكه بدانند كه فضل به دست خداست، آن را به هر كس بخواهد مى‌دهد، و خدا داراى فضلى عظيم است.


جزء قبل

جزء 27 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان