ابراهيم گفت: كار مهم شما چيست؟
گفتند: به سوى قومى گناهكار فرستاده شدهايم.
تا براى آنها سنگهاى متحجر بفرستيم.
علامتدار هستند نزد خدايت براى اهل اسراف.
آنكه از مؤمنان در آنجا بود بيرون كرديم.
جز يك خانه از مسلمين در آن پيدا نكرديم.
در آنجا علامتى گذاشتيم براى آنان كه از عذاب اليم مىترسند.
و در موسى آيتى است وقتى كه او را به سوى فرعون با حجتى آشكار فرستاديم.
با نيروى خودش اعراض نمود و گفت او جادوگر يا ديوانه است.
او را و لشكريانش را گرفته و در دريا انداختيم، او سبب ملامت بود.
و در قوم عاد آيتى است وقتى كه بر آنها آن باد عقيم را فرستاديم.
چيزى را كه بر آن مىوزيد نمىگذاشت مگر آنكه مانند استخوان پوسيده مىكرد.
در قوم ثمود آيتى است كه به آنها گفته شد تا وقتى متمتع شويد.
از دستور خدايشان نافرمانى كردند صاعقه آنها را گرفته، در حالى كه نگاه مىكردند.
به برخاستن متمكن نشدند و يارى كرده نبودند.
ياد كن قوم نوح را از پيش كه قومى فاسق بودند.
آسمان را با قدرت كامل خويش آفريدهايم و ما توانا هستيم.
زمين را گستردهايم: بهتر آماده كننده مىباشيم.
از هر چيز نر و ماده آفريدهايم تا از قدرت ما آگاه باشيد.
پس بگريزيد به سوى خدا كه من براى شما از جانب او انذار كننده آشكارم.
با خدا معبود ديگرى قرار ندهيد كه من از جانب او بيم دهنده آشكارم.
جريان چنين است، پيامبرى قبل از آنها نيامد مگر آنكه گفتند: جادوگرست يا ديوانه.
آيا به يكديگر سفارش كردهاند، بلكه قومى طغيانگرند.
به آنها بىاعتنا باش تو ملامت شده نيستى.
يادآورى كن كه آن مؤمنان را نافع است.
جن و انس را نيافريدهام مگر آنكه مرا عبادت كنند.
از آنها روزى نمىخواهم و نمىخواهم مرا اطعام كنند.
خدا فقط اوست رزاق و نيرومند و قوى.
حقا كه براى ظالمان نصيبى از عذاب مانند نصيب امثال آنها هست، آن را به عجله نخواهند.
واى بر كافران از روزشان كه وعده مىشوند.
سوره الطور
بنام خداى رحمان رحيم؛ قسم به طور.
قسم به كتاب نوشته شده (از جانب خدا).
در صفحه گسترده.
قسم به خانه آباد.
قسم به آسمان برافراشته.
قسم به درياى پر شده.
كه عذاب پروردگارت ثابت است.
مانعى از آن نيست.
روزى كه آسمان به طور كامل موج مىزند.
كوهها به وضع عجيبى به راه افتند.
پس واى در آن روز بر مكذبين.
كسانى كه در باطل عجيب مشغولند.
روزى كه به شدت به آتش پرتاب شوند.
اين آتشى است كه آن را تكذيب مىكرديد.
آيا اين سحر است يا نمىبينيد.
بچشيد آن را صبر كنيد يا نكنيد، برابر است بر شما، فقط با آنچه مىكرديد مجازات مىشويد.
اهل تقوى در بهشتها و نعمت وسيع هستند.
متنعمند با آنچه پروردگارشان داده و پروردگارشان از عذاب جهنم حفظشان كرده است.
بخوريد و بياشاميد گوارا، در مقابل آنچه مىكرديد.
نشستگانند بر تختهاى صف كشيده و قرين كردهايم آنها را با حور عين.
كسانى كه ايمان آورده و فرزندانشان با ايمان از آنها تبعيت كردهاند، فرزندان آنها را به آنها لاحق مىكنيم و از پاداششان چيزى كم نمىكنيم، هر كس در گرو عمل خويش است.
به آنها پى در پى مىرسانيم ميوه و گوشتى از آنچه ميل مىكنند.
در آنجا براى گرفتن كاسه شراب منازعه مىكنند (اما) در بهشت لغو و گناهكار دانستن نيست.
گردش مىكند در اطراف آنها غلامانى كه براى آنهاست، گويى مرواريد مستور هستند
بعضى بر بعضى رو مىكند و از همديگر سؤال مىكنند.
گويند: ما در گذشته در ميان خانواده خويش اهل توجه بوديم.
خدا بر ما عنايت فرمود و از عذاب نافذ حفظ كرد.
ما خدا را از پيش مىخوانديم كه او احسان كننده و مهربان است.
يادآورى كن، تو با نعمت پروردگارت كاهن و ديوانه نيستى.
بلكه مىگويند: او خيالباف است، به او اضطراب مرگ را انتظار بكشيم.
بگو: انتظار بكشيد من نيز با شما از منتظرانم.
يا عقولشان باين گفته امرشان مىكند؟ نه بلكه قومى طغيانگرند.
يا مىگويند: قرآن را از خود جعل كرده نه بلكه ايمان نمىآورند.
اگر راست مىگويند سخنى مثل آن را بياورند.
يا از چيزى غير از (ماده آدميان) آفريده شدهاند يا آنها آفرينندهاند؟
يا آسمانها و زمين را آفريدهاند، نه، بلكه يقين نمىآورند.
يا در نزد آنهاست خزائن پروردگارت با آنها مسلط بر اراده حقند.
يا نردبانى دارند كه در آن بالا رفته و سخن وحى را گوش مىدهند، شنوندهشان دليل روشنى بياورد.
يا براى اوست دختران و براى شماست پسران؟
يا از آنها مزدى مىخواهى كه از غرامت به مشقت افتادگانند؟
يا غيب نزد آنهاست و از آن مىنويسند؟
يا مىخواهند حيلهاى بكنند، كافران خود حيله شدگانند؟
يا آنها را معبودى جز خدا هست؟ خدا از آنچه شريك قرار مىدهند برتر است.
اگر قطعههايى از آسمان را در حال سقوط ببينند گويند: ابرى متراكم است.
تركشان كن، تا روزشان را بيابند كه در آن مىميرند.
روزى كه: كيدشان فائدهاى ندهد و يارى كرده نشوند.
براى ظالمان نزديكتر از آن، عذابى هست، ليكن بيشترشان نمىدانند.
صبور باش به حكم پروردگارت، كه تو زير نظر مايى، تسبيح و حمد كن وقتى كه بر مىخيزى.
و تسبيح كن خدا را در مقدارى از شب و در وقت پشت كردن ستارگان.
سوره النجم
بنام خداى رحمان رحيم؛ قسم به ستاره وقتى كه فرود آيد.
رفيق شما گمراه نشده و به راه هلاكت نرفته است.
از ميل طبع سخن نمىگويد.
نيست سخن او مگر وحى كه وحى مىشود.
او را فرشته نيرومند تعليم داده است.
فرشته با بصيرت كه (بر قيافه آدمى) ايستاد.
در حالى كه در طرف بالاتر بود.
سپس نزديكتر شد.
پس شد به قدر دو ذراع يا نزديكتر از آن.
آن گاه وحى كرد به بنده خدا آنچه را كه وحى كرد.
قلب او تكذيب نكرد آنچه را كه ديد.
آيا با او بر آنچه مىبيند مجادله مىكنيد؟
او را در نزول ديگرى (نيز) ديد.
در نزد سدره منتهى.
نزد آنست بهشتى كه جايگاه انسانهاست.
وقتى كه مىپوشاند سدره را آنچه مىپوشاند.
چشم پيامبر منحرف نشد و طغيان نكرد.
حقا كه از آيات بزرگتر پروردگارش را ديد.
مرا خبر دهيد از لات و عزى.
و از مناة كه سومى و غير آن دو است.
آيا براى شماست پسر؟! او براى اوست دختر؟؟
اين، آن وقت تقسيم ظالمانه است.
نيست آنها مگر نامهايى كه شما و پدرانتان نام گذاشتهايد، خدا براى آنها دليلى نازل نكرده است، پيروى نمىكنند مگر از گمان و آنچه طبعها خوش دارد، براى آنها از پروردگارشان هدايت آمده است.
يا براى انسان است آنچه آرزو مىكند؟!
خاص خداست دنيا و آخرت.
اى بسا ملكى در آسمانها كه شفاعتشان هيچ فائدهاى ندهد مگر پس از آنكه خدا اذن دهد به كسى كه مىخواهد و مىپسندد.
آنان كه به آخرت ايمان نمىآورند، ملائكه را مىنامند، ناميدن مؤنث.
آنها را به اين گفته علمى نيست پيروى نمىكنند مگر از گمان، گمان از حق چيزى را كفايت نمىكند.
واگذار آن كس را كه از ياد ما اعراض كرده و جز زندگى دنيا را اراده نكرده است.
اين است تشخيص آنها از دانش، پروردگار تو داناتر است به آنكه از راهش گمراه شده و او داناتر است به آنكه هدايت يافته است.
خاص خداست آنچه در آسمانها و زمين هست، تا جزاء دهد كسانى را كه گناه كردهاند و جزا دهد نيكوكاران را جزاى نيكوتر.
كسانى كه از گناهان كبيره و گناهان زشت اجتناب مىكنند مگر گناه گاهگاهى، خداى تو صاحب مغفرت وسيع است، او به شما داناتر است وقتى كه از زمين شما را به وجود آورد و وقتى كه، در شكم مادران جنين بوديد، خودتان را پاك مخوانيد، او به اهل تقوى داناتر است.
آيا ديدى آن كس را كه از انفاق اعراض كرد؟!
و كمى انفاق كرد و بخل ورزيد؟!
آيا علم غيب پيش اوست واو مىبيند؟!
آيا خبرش نشده از آنچه در تورات موسى است؟!
و در صحف ابراهيم كه بندگى را تمام كرد؟!
اينكه حمل نمىكند نفسى گناه ديگرى را؟!
و نيست براى انسان مگر آنچه عمل كرده است؟!
و عمل او حتما ديده مىشود؟!
سپس با آن مجازات مىشود مجازات تمام؟!
حقا كه به سوى خداى توست انتهاء هر چيز.
و فقط اوست كه به خنده و گريه در آورده است.
و فقط اوست كه مىرانده و زنده كرده است.
و اوست كه دو زوج نر و ماده را آفريده است.
از نطفهاى چون ريخته مىشود.
و بر اوست به وجود آوردن خلقت ديگر.
و اوست كه بىنياز كرده و مال باقى عطا فرموده است.
و فقط اوست پروردگار شعرى.
و او هلاك كرد عاد اولى را.
و ثمود را كه احدى از آنها را باقى نگذاشت.
و قوم نوح را از پيش كه آنها از عاد و ثمود ظالمتر و طاغىتر بودند.
و شهر زير و رو شده را ساقط كرد.
پوشانيد به آن عذابى را كه پوشانيد.
پس در كدام يك از نعمتهاى خدايت شك مىكنى.
اين قرآن انذار كنندهايست از انذار كنندگان اولى.
نزديك شونده (قيامت) نزديك شد.
جز خدا كسى را زايل كننده عذاب آن نيست.
آيا از اين حديث تعجب مىكنيد؟!
و مىخنديد و گريه نمىكنيد؟!
و شما از آن غافلانيد؟!
سجده كنيد خدا را و عبادت كنيد او را
سوره القمر
بنام خداى رحمان رحيم؛ قيامت نزديك شد و ماه بشكافت:
اگر هر معجزهاى ببينند گويند جادوى دائم است.
پيامبر و معجزه او را تكذيب كردند (ولى) هر كار (در وقت خود) ثابت مىشود (و جاى خود را مىگيرد).
از اخبار گذشتگان براى آنها آمد، آنچه در آن منع از گناه هست.
قرآن حكمت كاملى است ليكن انذارها فائده نمىدهد.
پس، از آنها روى بگردان، يا دآر روزى را كه خواننده به چيز هولناكى مىخواند.
از قبرها خارج مىشوند گويى ملخهاى پراكندهاند، حال آنكه سر بزير و ذليلند.
به طرف ندا كننده شتابانند، كافران گويند: اين روز سختى است.
پيش از اهل مكه قوم نوح پيامبران را تكذيب كردند بنده ما را تكذيب كرده و گفتند ديوانه مسلوب العقل است.
خدايش را خواند كه من مغلوبم ياريم فرما.
درهاى آسمان را با آبى شديد باز كرديم.
زمين را چشمهها شكافتيم، آب آسمان و زمين بر فرمانى معين به هم آميخت.
نوح را بر كشتى كه از تختهها و ميخها بود حمل كرديم.
زير حفاظت ما حركت مىكرد، پاداشى بود به نوح كه نبوتش انكار شده بود.
اين قضيه را نشانهاى گذاشتيم آيا پند گيرندهاى هست؟
عذاب و انذار من چگونه بود؟!
قرآن را براى پندگيرى آسان كرديم آيا پندگيرندهاى هست؟!
قوم عاد پيامبر را تكذيب كرد، عذاب و انذار من چگونه بود؟
ما بر آنها بادى سوزان در روز نحس پيوسته فرستاديم.
مردم را از جا مىكند، گويى آنها تنههاى كنده شده درخت خرما بودند.
پس عذاب و انذار من چگونه بود؟
قرآن را براى پند گرفتن آسان كردهايم، آيا پند گيرندهاى هست؟
قوم ثمود پيامبران را انكار كردند.
گفتند: آيا به يك نفر مانند خويش، اطاعت كنيم ما در آن صورت در گمراهى و ديوانگى هستيم.
آيا از ميان ما، وحى فقط بر او نازل شده، بلكه او دروغگوى متكبر است.
فردا مىدانند دروغگوى متكبر كدام است؟
ما ناقه را براى امتحان آنها خواهيم فرستاد منتظر آنها باش و بر اذيتشان صبر كن.
به آنها خبر بده كه آب ميان آنها و ناقه مقسوم و هر حصه حاضر شده است.
آنها رفيق خويش را ندا كردند، او قبول كرد و ناقه را كشت.
عذاب و انذار من چگونه بود؟
ما بر آنها صيحهاى فرستاديم، مانند چوب حظيره ساز شدند.
قرآن را براى پند گرفتن آسان كردهايم آيا پند گيرندهاى هست؟
قوم لوط پيامبران را تكذيب كردند.
ما بر آنها طوفان سنگبار فرستاديم، مگر آل لوط كه آنها را در وقت سحر نجات داديم.
به جهت نعمت از جانب ما، شاكر را اينطور جزا مىدهيم.
لوط آنها را از عذاب ما انذار كرد، ولى در انذار شك كردند.
از او، ميهمانانش را براى كامگيرى خواستند چشمشان را محو كرديم، بچشيد عذاب و انذار مرا.
وقت صبح عذاب حتمى آنها را گرفت.
پس بچشيد عذاب و انذار مرا.
قرآن را براى پند گرفتن آسان كردهايم آيا پند گيرندهاى هست؟
به آل فرعون انذار ما آمد.
آيات ما را تكذيب كردند، آنها را گرفتيم، گرفتن غالب توانا.
آيا كفار شما از آنها بهتر است؟ يا شما در كتابهاى گذشته برائتى داريد؟
يا مىگويند ما متحديم و يارى كننده يكديگر.
به زودى جمعشان منهزم شده و فرار مىكنند.
بلكه قيامت وعده آنهاست، قيامت پر وحشتتر و تلختر است.
گناهكاران در ضلالت و آتشها هستند.
روزى كه در آتش بر صورت خويش كشيده مىشوند بچشيد عذاب سقر را.
ما هر چيز را باندازه آفريدهايم.
فرمان ما نيست مگر يكى مانند اشاره چشم.
امثال آنها را قبلا هلاك كردهايم آيا پند گيرندهاى هست؟
هر چه كردهاند در نامههاى عمل هست.
هر كوچك و بزرگ نوشته شده است.
متقيان در بهشتها و نهرها هستند.
در مجلس صدقى نزد خداى توانا.
سوره الرحمن
بنام خداى رحمان رحيم؛ او خداى رحمان است.
كه قرآن را به رسولش تعليم كرد.
انسان را آفريد.
به او سخن گفتن آموخت.
خورشيد و ماه با حساب خدايى در حركتند.
علف و درخت به اراده خدا خاضع مىباشند.
آسمان را بالا برد و تعادل برقرار كرد.
كه در ميزان طغيان نكنيد.
توزين را با عدالت بپا داريد و از ترازو كم نكنيد.
خدا زمين را براى مردم نهاد.
در آن ميوه هست و خرما كه داراى غلافهاست.
و دانه برگدار و گل.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد.
اى انس و جن انسان را از گل خشكيدهاى همچون سفال، آفريد.
و جن را از شعله خالص از آتش خلق كرد.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
پروردگار دو مشرق و دو مغرب است.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگار خود را تكذيب مىكنيد؟
دو دريا را فرستاد كه ملاقات مىكنند.
ميان آن دو حائلى است كه به هم تجاوز نمىكنند.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگار خود را تكذيب مىكنيد؟
از آن دو مرواريد و مرجان خارج مىشود.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگار خود را تكذيب مىكنيد!
براى خداست نهرهاى جارى شونده كه در دريا به وجود آمده و مانند مرزها (آشكار) هستند.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگار خود را تكذيب مىكنيد؟
هر كه در زمين هست فانى شونده است.
فقط ذات پروردگارت مىماند كه صاحب عظمت و تكريم است.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگار خود را تكذيب مىكنيد؟
از او مىخواهد هر كه در آسمانها و زمين هست خدا هر روز در كارى است.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگار خود را تكذيب مىكنيد؟
حتما براى حساب شما فارغ مىشويم اى دو ارزشمند.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
اى جماعت جن و انس اگر مىتوانيد از اطراف آسمانها و زمين خارج شويد خارج شويد نمىتوانيد خارج شويد مگر با قدرتى.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد.
بر شما شعلهاى از آتش و دود فرستاده مىشود، كمك همديگر را نتوانيد.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
چون آسمان شكافته شود و همچون چرم سرخ گلگون گردد.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
آن روز از گناهش سؤال نمىشود نه انسى و نه جنى.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
شناخته مىشود گناهكاران با علامتشان و گرفته مىشود با موهاى پيشانى و قدمها.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
اين آن جهنم است كه مجرمان انكارش مىكنند.
ميان آن و ميان آب جوشان حركت مىكنند.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
هر كه از مقام پروردگارش بترسد او را دو بهشت هست.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد.
داراى انواعى از نعمتها هستند.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگار خود را تكذيب مىكنيد.
در آن دو بهشت دو چشمه جارى هست.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
در آن دو از هر ميوه دو نوع هست.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگار خويش را تكذيب مىكنيد!
نشستگانند بر بساطهايى كه جوف آنها از حرير ضخيم است و ميوه دو بهشت به آنها نزديك است.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
در آن بساطها زنان شوهر دوستى هستند كه انس و جنى قبل از شوهران به آنها نزديكى نكرده است.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
گويى آنها ياقوت و مرجان هستند.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
آيا جزاى احسان جز احسان است.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد.
و كمتر از آن دو، دو بهشت است.
پس كدام يك از آلاء پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
دو بهشت سر سبز مىباشند.
پس كدام يك از آلاء خدايتان را تكذيب مىكنيد؟
در آن دو دو چشمه هست فوارهكنان.
پس كدام يك از آلاء پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
در آن دو ميوهاى و نخلى و انارى هست.
پس كدام يك از آلاء پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
در آنها زنان خوش خلق و خوبروى هست.
پس كدام يك از آلاء پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
زنان سيمين تن كه در خيمهها محفوظند.
پس كدام يك از آلاء پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
ازاله بكارت نكرده از آنها پيش از شوهران، انس و جنى.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
تكيه مىكنند بر بساطها و بالشهايى نيكو.
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟
دائم الخير است نام پروردگار صاحب عظمت و انعام.
سوره الواقعة
بنام خداى رحمان رحيم؛ چون قيامت واقع شود (مؤمنان به نجات رسند).
براى وقوع آن دروغى نيست.
پائين آورنده و بالا برنده است.
وقتى كه زمين به شدت بلرزد.
و كوهها به شدت كوبيده شوند.
و غبار پراكنده گردند.
شما (در آن روز) سه دسته خواهيد بود.
پس اهل بركت، چيست اهل بركت؟!
و اهل شومى، چيست اهل شومى؟
و پيشى گرفتگان، آنها هستند پيشى گرفتگان.
آنها هستند مقربون درگاه حق.
آنها در جنات پر نعمتند.
جماعت زيادى هستند از اولين.
و كمى از آخرين.
آنها بر سريرهايى به هم چسبيدهاند.
نشستهاند بر تختها رو در رو.
غلامان جاودان بر آنها مىگردند.
با جامها و اباريقى و شرابى از چشمهاى جارى.
از آن شراب به سر درد نمىافتند و مست نمىشوند.
و با ميوهاى از آنچه اختيار مىكنند.
و با گوشت پرنده از آنچه ميل مىكنند.
و آنها راست زنان سيمين تن و درشت چشم.
مانند مرواريد در صدف.
پاداش است به آنچه در دنيا مىكردند.
در بهشت سخن بيهوده و نسبت گناه دادن نمىشنوند.
مگر سخنى كه سلام بعد از سلام است.
اصحاب دست راست، چيست اصحاب دست راست؟
در كنار سدرى بىخار هستند.
و درخت موزى كه ميوههايش متراكم است
و در سايهاى ممتد
و در كنار آبى ريزان.
و ميوهاى زياد.
كه نه تمام شدنى است و نه منع شدنى.
و آنها راست زنانى والا مقام.
كه ما آنها را به طرز مخصوصى آفريدهايم.
آنها را همه باكره قرار دادهايم.
عاشقند به همسران و همسالند.
اينها براى اصحاب يمين است.
جماعت زيادى هستند از اولين.
و جماعت زيادى از آخرين.
و اصحاب شمال، چيست اصحاب شمال.
در حرارت و آب جوشانند.
و در سايهاى از دود شديد.
كه نه خنك است و نه گوارا.
آنها پيش از اين اهل طغيان بودند.
و بر گناه بزرگ اصرار مىورزيدند.
و مىگفتند: وقتى كه بميريم و خاك و استخوانها گرديم، آيا مبعوث شدگانيم.
آيا پدران گذشته ما نيز؟
بگو اولين و آخرين.
جمع شدگانند تا وقت روز معلوم.
سپس شما اى گمراهان و تكذيب كنندگان.
يقينا خواهيد خورد از درختى از زقوم.
پر كنندهايد از آن شكمهاى خود را.
نوشندهايد بر آن از آب جوشان.
نوشندهايد مانند شترهاى عطشان.
اين است پذيرايى آنها در روز جزا.
ما شما را خلق كردهايم چرا بعث را تصديق نمىكنيد؟!
آيا مىبينيد «منى» را كه دفع مىكنيد؟!
آيا شما انسان را (از آن) خلق مىكنيد يا مائيم خالق؟
ما ميان شما مرگ را مقدر كردهايم (در اين تقدير) عاجز نبودهايم.
بر اين اساس كه امثال شما را در جاى شما بياوريم و شما را در خلقتى كه نمىدانيد خلق كنيم.
خلقت اول را دانستهايد چرا خلقت دوم را يادآور نمىشويد؟!
آيا مىبينيد آنچه را كه مىكاريد؟
آيا شما آن را مىرويانيد يا مائيم روياننده.
اگر مىخواستيم آن را خشك مىگردانديم آن وقت تعجب مىكرديد.
(و مىگفتند) كه ما غرامت زدهايم.
بلكه از رزق محروميم.
آيا مىبينيد آبى را كه مىآشاميد؟
آيا شما آن را از ابر نازل كردهايد؟ يا مائيم نازل كنندگان؟
اگر مىخواستيم آن را شور قرار مىداديم چرا شكر نمىكنيد؟!
آيا مىبينيد آتشى را كه مىافروزيد؟
آيا چوب آن را شما روياندهايد يا مائيم به وجود آورندگان.
ما آن را يادآورى قيامت و متاعى براى اهل احتياج قرار دادهايم.
پس تسبيح كن با استعانت نام پروردگار بزرگت.
پس قسم به جايگاه ستارگان.
اگر بدانيد آن قسم بزرگى است.
آن، قرآن گرانقدرى است.
در كتابى است محفوظ از خطا و تغيير.
دست نمىزند به آن مگر پاك شدگان.
نازل شده است از جانب رب العالمين.
آيا شما به اين قرآن بىاعتنائيد؟!
و روزيتان را تكذيب قرار مىدهيد؟!
پس چون روح به گلو رسد.
شما در آن موقع تماشا مىكنيد.
ما به او از شما نزديكتريم ليكن نمىبينيد.
پس چرا اگر مجازات شوندگان نيستيد؟
بر نمىگردانيد روح را اگر راستگويانيد؟
پس اگر (محتضر) از مقربين باشد.
او راست يك نوع راحتى و روزى، و بهشت پر نعمت.
و اگر از اصحاب يمين باشد.
سلام بر تو از اصحاب يمين.
و اما اگر از تكذيب كنندگان و گمراهان باشد.
او راست نازل شدهاى از آبى جوشان.
و انداختن به جحيم.
اين سخن همان يقين بى ترديد است.
پس تنزيه كن اسم پروردگار بزرگت را.
سوره الحدید
بنام خداى رحمان رحيم؛ تسبيح مىكند خدا را آنچه در آسمانها و زمين هست و او غالب و حكيم است.
حكومت آسمانها و زمين خاص اوست حيات مىدهد و حيات مىگيرد، و او بر هر چيز تواناست.
اول و آخر و آشكار و نهان فقط اوست و او به هر شىء داناست.
اوست كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد، سپس بر تدبير پرداخت و آنچه از زمين بيرون مىآيد و آنچه از آسمان نازل مىشود و آنچه در آسمان بالا مىرود او با شماست در هر جا كه باشيد، خدا آنچه مىكنيد مىبيند.
حكومت آسمانها و زمين مخصوص اوست و همه كارها به خدا بر مىگردد.
شب را در جاى روز و روز را در جاى شب داخل مىكند و او به آنچه در سينههاست داناست.
ايمان آريد به خدا و رسولش، و انفاق كنيد از آنچه شما را در آن جانشين گردانيد، آنان كه از شما ايمان آورده و انفاق كنند، آنها راست پاداش بزرگ.
شما را چه شده كه به خدا ايمان نمىآوريد، با آنكه پيامبر، شما را مىخواند كه به پروردگار خويش ايمان بياوريد، حقا كه از شما پيمان گرفته اگر مؤمن باشيد.
اوست كه بر بندهاش آيات بينات نازل مىكند، تا شما را از تاريكيها به طرف نور خارج كند، خدا به شما رءوف و مهربان است.
چه شده شما را؟ كه انفاق نكنيد در راه خدا، با آنكه ميراث آسمانها و زمين خاص خداست، برابر نيست از شما آنكه پيش از فتح مكه اتفاق و جهاد كند آنها درجهشان بزرگتر است از كسانى كه بعد از فتح انفاق و جنگ كرده باشند خدا به همه وعده نيكو داده، خدا به آنچه مىكنيد داناست.
كيست كه به خدا قرض نيكو بدهد، تا اجر او را مضاعف گرداند، و او راست اجرى خوشايند.
روزى مىبينى مردان و زنان مؤمن را كه نورشان در پيشاپيش و در طرف راستشان شتابان است، مژده شما امروز بهشتهايى است كه از زير آنها نهرها روان است.
در آن پيوستهايد. آنست نجات بزرگ ياد آر روزى را كه مردان و زنان منافق، باهل ايمان گويند: در رفتن به ما مهلت دهيد تا از نورتان بهره گيريم گفته مىشود: به پشتتان برگرديد، نور ديگرى بجوئيد، ميان آنها ديوارى زده مىشود كه آن ديوار درى دارد.
باطنش رحمت و ظاهرش از طرف آن عذاب هست فرياد كشند: آيا ما با شما نبودهايم؟! گويند: آرى ولى شما خود را به فتنه انداختيد و منتظر مانديد و در شك شديد و آرزوهاى دروغين مغرورتان كرد تا امر خدا آمد، و شيطان شما را به خدا جرى نمود.
پس امروز نه از شما عوضى گرفته مىشود و نه از كفار، جايگاه شما آتش است آن سرپرست شما و بد جايگاه است.
آيا نرسيد به آنان كه ايمان آوردهاند قلبشان با ذكر خدا و با آنچه از حق نازل كرده، نرم شود؟! و نباشند مانند كسانى كه به آنها كتاب داده شد، مدت بر ايشان طولانى گشت تا قلوبشان سخت گرديد و بسيارى از آنها از دين خارج شدگان بودند.
بدانيد كه خدا زمين را بعد از مردنش زنده مىكند، آيات را بر شما آشكار كرديم تا بفهميد.
مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده و آنان كه به خدا قرض نيكو دادهاند، اجر بر آنها مضاعف مىشود و آنها راست پاداش خوشايند.
كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردهاند آنها در نزد خدا به منزله صديقين و شهدا هستند آنها راست اجر و نور صديقين، و كسانى كه كافر شده و آيات ما را تكذيب كردهاند آنها اهل آتشند.
بدانيد: زندگى دنيا فقط بازيچه، مشغوليت، زيور، افتخار، افزون طلبى در مال و اولاد است. مانند بارانى كه روئيدنى آن زارعان را به تعجب واداشته سپس مىخشكد، آن را زرد مىبينى، در آخرت عذاب شديد و آمرزش از جانب خدا و رضوان او هست، نيست زندگى دنيا مگر متاع فريب دادن.
پيشى گيريد به سوى آمرزش از خدا و به سوى بهشتى كه وسعت آن مانند آسمان و زمين است، آماده شده براى كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردهاند اين فضل خداست، به هر كه خواهد مىدهد خدا صاحب فضل بزرگ است.
به شما هيچ بلائى در اموال و وجودتان نمىرسد مگر آنكه، در كتابى نوشته شده، پيش از آنكه آن را به وجود آوريم، آن بر خدا آسان است.
تا بر آنچه از شما فوت شده غصه نخوريد و به سبب آنچه به شما داده متكبر نباشيد خدا هيچ متكبر و ناز فروش را دوست ندارد.
آنان كه خود بخل ورزيده، ديگران را نيز به بخل و اميدوارند، هر كه از انفاق اعراض كند خدا اوست بىنياز پسنديده.
هر آينه به تحقيق پيامبران خويش را با معجزات فرستاديم، و با آنها كتاب و ميزان نازل كرديم تا مردم با عدالت زندگى كنند، آهن را نازل نموديم در آن خوف شديد و منافعى براى مردم هست و تا خدا معلوم كند كسى را كه خدا و رسولانش را در غيب يارى مىكند، خدا توانا و غالب است.
هر آينه به تحقيق نوح و ابراهيم را فرستاديم و در نسل آنها نبوت و شريعت را قرار داديم بعضى از آنها هدايت يافته و بسيارى از آنها از دين خارج شدگانند.
سپس بر طريقه آنها پيامبران خويش را پى در پى كرديم و عيسى بن مريم را در پى آنها آورديم و به او انجيل داديم و در قلوب پيروان او رقت، و رحمت قرار داديم، و رهبانيتى از خود ساختند ما بر آنها آن را ننوشته بوديم ليكن براى طلب رضاى خدا آن را ساختند، ولى آن را لائق به شأن مراعات نكردند، به اهل ايمان از آنها اجرشان را داديم و بسيارى از آنها فاسقند.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بترسيد از خدا و به رسولش ايمان بياوريد تا دو بهره رحمت خويش به شما بدهد و براى شما نورى قرار دهد كه با آنها زندگى كنيد و شما را به بخشايد ...
تا اهل كتاب گمان نكنند كه مؤمنان بر چيزى از رحمت خدا قادر نيستند فضل در دست خداست، به هر كه خواهد بدهد خدا صاحب فضل بزرگى است.