قرآن عثمان طه

سوره الملک

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ هميشه سودمند و با بركت است آنكه فرمانروايى [بر همه هستى‌] به دست اوست و او بر هر كارى تواناست.


الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ

2

آنكه مرگ و زندگى را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتريد، و او تواناى شكست‌ناپذير و بسيار آمرزنده است.


الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَريٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمٰنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَريٰ مِنْ فُطُورٍ

3

آنكه هفت آسمان را بر فراز يكديگر آفريد. در آفرينش [خداى‌] رحمان، خلل و نابسامانى و ناهمگونى نمى‌بينى، پس بار ديگر بنگر آيا هيچ خلل و نابسامانى و ناهمگونى مى‌بينى؟


ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ

4

سپس بار ديگر بنگر تا ديده‌ات در حالى كه خسته و كم‌سو شده [و از يافتن خلل، نابسامانى و ناهمگونى فرو مانده‌] و درمانده گشته است، به سويت باز گردد.


وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعِيرِ

5

همانا ما آسمان دنيا را با چراغ‌هايى آراستيم و آنها را تيرهايى براى راندن شيطان‌ها قرار داديم، و براى آنان [در آخرت‌] آتشى افروخته آماده كرده‌ايم؛


وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ

6

و براى كسانى كه به پروردگارشان كافر شدند، عذاب دوزخ است و چه بد بازگشت گاهى است.


إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ

7

هنگامى كه در آن افكنده شوند از آن در حالى كه در جوش و فوران است، صدايى هولناك و دلخراش مى‌شنوند.


تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ

8

نزديك است كه از شدت خشم متلاشى و پاره‌پاره شود. هرگاه گروهى در آن افكنده شوند، نگهبانانش از آنان مى‌پرسند: آيا شما را بيم‌دهنده‌اى نيامد؟


قالُوا بَليٰ قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ

9

مى‌گويند: چرا، بيم‌دهنده آمد، ولى او را انكار كرديم و گفتيم: خدا هيچ چيز نازل نكرده است؛ شما بيم‌دهندگان جز در گمراهى بزرگى نيستيد؛


وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ

10

و مى‌گويند: اگر ما [دعوت سعادت‌بخش آنان را] شنيده بوديم، يا [در حقايقى كه براى ما آوردند] تعقل كرده بوديم، در ميان [آتش‌] اهل آتش سوزان نبوديم.


فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِيرِ

11

پس به گناه خود اعتراف مى‌كنند. و مرگ و دورى از رحمت بر اهل آتش سوزان باد.


إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ

12

بى‌ترديد كسانى كه در نهان از پروردگارشان مى‌ترسند، براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ است.


وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

13

و گفتارتان را پنهان كنيد يا آن را آشكار سازيد، مسلما او به نيات و اسرار سينه‌ها داناست.


أَلا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ

14

آيا كسى كه [همه موجودات را] آفريده است، نمى‌داند؟ و حال آنكه او لطيف و آگاه است.


هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ

15

اوست كه زمين را براى شما رام قرار داد، بنابراين بر اطراف و جوانب آن راه رويد و از روزى خدا بخوريد، و برانگيختن مردگان و رستاخيز به سوى اوست.


أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ

16

آيا از كسى كه [حاكميت و فرمانروايى‌اش‌] در آسمان قطعى است [چه رسد در زمين‌] خود را در امان ديده‌ايد، از اينكه [با شكافتن زمين‌] شما را در آن فرو برد در حالى كه زلزله و جنبش موج‌آسايش را ادامه دهد؟


أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ

17

آيا از كسى كه حاكميت و فرمانروايى‌اش در آسمان قطعى است [چه رسد در زمين‌] خود را در امان ديده‌ايد از اينكه توفانى سخت [كه با خود ريگ و سنگ مى‌آورد] بر شما فرستد؟ پس به زودى خواهيد دانست كه بيم دادن من چگونه است!


وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ

18

و مسلما كسانى كه پيش از آنان بودند [آيات خدا و پيامبران را انكار كردند]، پس [بنگر] عذاب من چگونه بود!


أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَي الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمٰنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ

19

آيا ندانسته‌اند كه پرندگان بالاى سرشان را در حالى كه بال مى‌گشايند و مى‌بندند، فقط [خداى‌] رحمان در فضا نگه مى‌دارد؟ يقينا او بر همه چيز بيناست.


أَمَّنْ هٰذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ

20

آيا آن كيست [از] سپاهتان كه شما را به هنگام نزول عذاب در برابر خداى رحمان يارى دهد؟ كافران جز دچار فريب [شيطان‌] نيستند.


أَمَّنْ هٰذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ

21

يا كيست آنكه به شما روزى دهد، اگر خدا روزى‌اش را از شما باز دارد؟ [نه اينكه حقيقت را نمى‌دانند] بلكه در سركشى و نفرت [از حق سرسختى و] پافشارى مى‌كنند.


أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَليٰ وَجْهِهِ أَهْديٰ أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

22

آيا كسى كه نگونسار و به صورت افتاده حركت مى‌كند، هدايت‌يافته‌تر است يا آنكه راست‌قامت بر راه راست مى‌رود؟


قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ

23

بگو: اوست كه شما را آفريد و براى شما گوش و ديده و دل قرار داد، ولى اندكى سپاس مى‌گزاريد.


قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

24

بگو: اوست كه شما را در زمين آفريد و به سوى او محشور مى‌شويد.


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

25

و مى‌گويند: اگر راستگوييد اين وعده وقوع [رستاخيز] كى خواهد بود؟


قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ

26

بگو: دانش و آگاهى [اين حقيقت‌] فقط نزد خداست و من تنها بيم‌دهنده‌اى آشكارم.


فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هٰذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ

27

پس زمانى كه آن [وعده داده شده‌] را از نزديك ببينند، چهره كافران درهم و زشت گردد [و به آنان گويند:] اين است همان چيزى كه آن را [از روى مسخره‌] مى‌خواستيد.


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ

28

بگو: به من خبر دهيد اگر خدا من را و هر كه را با من است هلاك كند، يا مورد رحمت قرار دهد، پس چه كسى كافران را از عذاب دردناك پناه خواهد داد؟


قُلْ هُوَ الرَّحْمٰنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

29

بگو: اوست رحمان، به او ايمان آورديم، و بر او توكل كرديم، پس به زودى خواهيد دانست چه كسى در گمراهى آشكار است.


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ

30

بگو: به من خبر دهيد اگر آب مورد بهره‌بردارى شما [چون آب رودها، چشمه‌ها، سدها و چاه‌ها] در زمين فرو رود [تا آنجا كه از دسترس شما خارج گردد] پس كيست كه برايتان آب روان و گوارا بياورد؟!


سوره القلم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ ن، سوگند به قلم و آنچه مى‌نويسند،


ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ

2

كه به سبب نعمت و رحمت پروردگارت [كه نبوت، دانش و بصيرت است‌] تو مجنون نيستى؛


وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ

3

و بى‌ترديد براى تو پاداشى دايم و هميشگى است؛


وَ إِنَّكَ لَعَليٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ

4

و يقينا تو بر ملكات و سجاياى اخلاقى عظيمى قرار دارى.


فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ

5

پس به زودى مى‌بينى و [منكران هم‌] مى‌بينند،


بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ

6

كه كدام يك از شما دچار جنون‌اند؛


إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ

7

بى‌ترديد پروردگارت بهتر مى‌داند چه كسى از راه او گمراه شده، و هم او به راه‌يافتگان داناتر است.


فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ

8

از تكديب‌كنندگان [قرآن و نبوت‌] فرمان مبر.


وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ

9

دوست دارند نرمى كنى تا نرمى كنند،


وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلاَّفٍ مَهِينٍ

10

و از هر سوگند خورده زبون و فرومايه فرمان مبر،


هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ

11

آنكه بسيار عيب‌جوست، و براى سخن‌چينى در رفت و آمد است،


مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ

12

به شدت بازدارنده [مردم‌] از كار خير و متجاوز و گنهكار است.


عُتُلٍّ بَعْدَ ذٰلِكَ زَنِيمٍ

13

گذشته از اين‌ها كينه‌توز و بى‌اصل و نسب است،


أَنْ كانَ ذا مالٍ وَ بَنِينَ

14

[سركشى و ياغى‌گرى‌اش‌] براى آن [است‌] كه داراى ثروت و فرزندان فراوان است.


إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ

15

هنگامى كه آيات ما را بر او مى‌خوانند، گويد: افسانه‌هاى پيشينيان است!


سَنَسِمُهُ عَلَي الْخُرْطُومِ

16

به زودى بر بينى [پر باد و خرطوم مانند] ش داغ رسوايى و خوارى مى‌نهيم.


إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ

17

بى‌ترديد ما آنان را [كه در مكه بودند] آزموديم همان گونه كه صاحبان آن باغ را [در منطقه يمن‌] آزموديم، هنگامى كه سوگند خوردند كه صبحگاهان حتما ميوه‌هاى باغ را بچينند،


وَ لا يَسْتَثْنُونَ

18

و چيزى از آن را [براى تهيدستان و نيازمندان‌] استثنا نكردند.


فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُمْ نائِمُونَ

19

پس در حالى كه صاحبان باغ در خواب بودند، بلايى فراگير از سوى پروردگارت آن باغ را فرا گرفت.


فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ

20

پس [آن باغ‌] به صورت شبى تاريك درآمد [و جز خاكستر چيزى در آن ديده نمى‌شد!]


فَتَنادَوْا مُصْبِحِينَ

21

وهنگام صبح يكديگر را آوازدادند،


أَنِ اغْدُوا عَليٰ حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صارِمِينَ

22

كه اگر قصد چيدن ميوه داريد بامدادان به سوى كشتزار و باغتان حركت كنيد؛


فَانْطَلَقُوا وَ هُمْ يَتَخافَتُونَ

23

پس به راه افتادند در حالى كه آهسته به هم مى‌گفتند:


أَنْ لا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ

24

امروز نبايد نيازمندى در اين باغ بر شما وارد شود،


وَ غَدَوْا عَليٰ حَرْدٍ قادِرِينَ

25

و بامدادان به قصد اينكه تهيدستان را محروم گذارند به سوى باغ روان شدند.


فَلَمَّا رَأَوْها قالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ

26

پس چون [به باغ رسيدند و آن را نابود] ديدند، گفتند: يقينا ما گمراه بوده‌ايم [كه چنان تصميم خلاف حقى درباره مستمندان و تهيدستان گرفتيم.]


بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ

27

بلكه ما [از لطف خدا هم‌] محروميم.


قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ

28

عاقل‌ترينشان گفت: آيا به شما نگفتم كه چرا خدا را [به پاك بودن از هر عيب و نقصى‌] ياد نمى‌كنيد [و چرا او را از انتقام گرفتن درمانده مى‌دانيد؟!]


قالُوا سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ

29

گفتند: پروردگارا! تو را به پاكى مى‌ستاييم، مسلما ما ستمكار بوده‌ايم.


فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَلاوَمُونَ

30

پس به يكديگر رو كرده به سرزنش و ملامت هم پرداختند.


قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا طاغِينَ

31

گفتند: واى بر ما كه طغيان گر بوده‌ايم.


عَسيٰ رَبُّنا أَنْ يُبْدِلَنا خَيْراً مِنْها إِنَّا إِليٰ رَبِّنا راغِبُونَ

32

اميد است پروردگارمان بهتر از آن را به ما عوض دهد چون ما [از هر چيزى دل بريديم و] به پروردگارمان راغب و علاقه‌منديم.


كَذٰلِكَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

33

چنين است عذاب [دنيا] و عذاب آخرت اگر معرفت و آگاهى داشتند بزرگ تر است.


إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ

34

بى‌ترديد براى پرهيزكاران نزد پروردگارشان بهشت‌هاى پرنعمت است.


أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ

35

آيا ما تسليم شدگان [به فرمان‌ها و احكام خود] را چون مجرمان قرار مى‌دهيم؟


ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ

36

شما را چه شده؟ چگونه داورى مى‌كنيد؟!


أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ

37

آيا شما را كتابى [آسمانى از نزد خدا] است كه در آن مى‌خوانيد


إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ

38

كه در آن جهان هر چه را شما بخواهيد و انتخاب كنيد براى شما خواهد بود؟!


أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ

39

يا شما را بر ما تا روز قيامت پيمان و سوگند استوارى است كه هر چه را به سود خود حكم كنيد ويژه شماست؟!


سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذٰلِكَ زَعِيمٌ

40

از آنان بپرس كدامشان ضامن آن ادعاست [كه مسلمان و مجرم يكسانند؟!!]


أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ

41

يا شريكانى [در ربوبيت خدا] دارند [كه از آنان نزد خدا شفاعت كنند كه در اجر و ثواب با مسلمانان يكسان شوند؟] پس اگر راستگويند، شريكانشان را [به ميدان‌] آورند.


يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَي السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ

42

[ياد كن‌] روزى را كه كار بر آنان به شدت سخت و دشوار شود، [و آن روز كه جاى هيچ تكليف و عبادتى نيست به عنوان سرزنش و ملامت‌] به سجده كردن دعوت شوند، ولى در خود قدرت و استطاعت [سجده كردن‌] نيابند!


خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَي السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ

43

ديدگانشان از شرم و حيا فرو افتاده، خوارى و ذلت آنان را فرا گيرد و اينان [در دنيا] به سجده [بر خدا] دعوت مى‌شدند در حالى كه تندرست بودند [ولى از فرمان خدا متكبرانه روى مى‌گرداندند.]


فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهٰذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ

44

پس مرا با كسانى كه اين قرآن را انكار مى‌كنند واگذار، به زودى ما آنان را به تدريج از آن جا كه نمى‌دانند [به سوى عذاب‌] مى‌كشانيم؛


وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ

45

و [البته‌] آنان را مهلت مى‌دهيم [تا گناهشان را در حال بى‌خبرى به نهايت برسانند]، بى‌ترديد نقشه و تدبير من استوار است.


أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ

46

[اينكه دعوتت را نمى‌پذيرند] مگر از آنان در برابر ابلاغ رسالت پاداشى مى‌طلبى كه از خسارت و زيانش سنگين بارند؟


أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ

47

يا غيب نزد آنان است و آنان از روى آن‌] مى‌نويسند [و خود با تكيه بر آن به ادعاهاى خود يقين مى‌كنند و به ديگران هم خبر مى‌دهند؟]


فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ ناديٰ وَ هُوَ مَكْظُومٌ

48

پس در برابر حكم و قضاى پروردگارت [كه هلاك كردن اين طاغيان از راه تدريج است‌] شكيبا باش و مانند صاحب ماهى [يونس‌] مباش [كه شتاب در آمدن عذاب را براى قومش خواست و به اين علت در شكم ماهى محبوس شد] و در آن حال با دلى مالامال از اندوه خدا را ندا داد.


لَوْلا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ

49

اگر رحمت و لطفى از سوى پروردگارش او را در نيافته بود، يقينا نكوهش شده به صحرايى بى‌آب و گياه افكنده مى‌شد.


فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ

50

پس پروردگارش او را برگزيد و از شايستگان قرار داد


وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ

51

و كافران چون قرآن را شنيدند، نزديك بود تو را با چشمانشان بلغزانند [و از پاى درآورند] و مى‌گويند: بى‌ترديد او ديوانه است!


وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ

52

در حالى كه قرآن جز مايه تذكر و پند براى جهانيان نيست.


سوره الحاقة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَاقَّةُ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ آن روز ثابت و حق [كه وقوعش حتمى و ترديدناپذير است،]


مَا الْحَاقَّةُ

2

آن روز ثابت و حق چيست؟


وَ ما أَدْراكَ مَا الْحَاقَّةُ

3

و تو چه مى‌دانى كه آن روز ثابت و حق چيست؟


كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ

4

[قوم‌] ثمود و عاد آن روز كوبنده را انكار كردند؛


فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ

5

اما قوم ثمود با عذابى سركش هلاك شدند،


وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ

6

و اما قوم عاد با تندبادى بسيار سرد و طغيان گر نابود شدند،


سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً فَتَرَي الْقَوْمَ فِيها صَرْعيٰ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ

7

كه خدا آن را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنان مسلط كرد و [اگر آنجا بودى‌] مى‌ديدى كه آنان مانند تنه‌هاى پوسيده و پوك درختان خرما روى زمين افتاده [و هلاك شده‌اند.]


فَهَلْ تَريٰ لَهُمْ مِنْ باقِيَةٍ

8

آيا از آنان هيچ باقى مانده‌اى مى‌بينى؟


وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ

9

و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و مردم شهرهاى زير و رو شده [قوم لوط] مرتكب گناهان بزرگ شدند،


فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً

10

و فرستاده پروردگارشان را نافرمانى كردند و خدا هم آنان را به عذابى سخت گرفت.


إِنَّا لَمَّا طَغَي الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ

11

هنگامى كه آب طغيان كرد، ما شما را در كشتى سوار كرديم،


لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ

12

تا آن را براى شما مايه تذكر و بيدارى قرار دهيم و گوش شنوا آن را [به عنوان مايه عبرت و تذكر] حفظ كند.


فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ

13

پس چون در صور يك بار دميده شود،


وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً

14

و زمين و كوه‌ها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها يك باره درهم كوبيده و ريز ريز گردند!


فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ

15

پس آن روز است كه آن واقعه بزرگ واقع مى‌شود؛


وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ

16

و آسمان بشكافد و در آن روز است كه از هم گسسته و متلاشى گردد؛


وَ الْمَلَكُ عَليٰ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ

17

و فرشتگان [براى اجراى دستورها حق‌] بر كناره‌ها و اطراف آسمان قرار مى‌گيرند، ودر آن روز هشت فرشته، عرش پروردگارت را بر فراز همه آنها حمل مى‌كنند.


يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفيٰ مِنْكُمْ خافِيَةٌ

18

آن روز [همه شما براى حسابرسى به پيشگاه خدا] عرضه مى‌شويد در حالى كه هيچ [عمل و نيت‌] پوشيده‌اى از شما پنهان نمى‌ماند.


فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ

19

اما كسى كه پرونده‌اش را به دست راستش دهند، مى‌گويد: [اى مردم!] پرونده مرا بگيريد و بخوانيد.


إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ

20

من يقين داشتم كه حساب اعمالم را مى‌بينم [به اين سبب همه اعمالم را هماهنگ با احكام خدا انجام دادم و كردار بدم را اصلاح كردم.]


فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ

21

پس او در يك زندگى خوش و پسنديده‌اى است.


فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ

22

در بهشتى برين


قُطُوفُها دانِيَةٌ

23

كه ميوه‌هايش در دسترس است.


كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ

24

ه آنان گويند:] بخوريد و بياشاميد، گوارايتان باد به سبب اعمالى كه در ايام گذشته انجام داديد؛


وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ

25

و اما كسى كه پرونده اعمالش را به دست چپش دهند، مى‌گويد: اى كاش پرونده‌ام را دريافت نمى‌كردم،


وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ

26

و نمى‌دانستم حساب من چيست؟


يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ

27

اى كاش همان مرگ اول [كه مرا از دنيا به آخرت انتقال داد] كارم را يكسره مى‌كرد [و در نيستى ابد قرارم مى‌داد،]


ما أَغْنيٰ عَنِّي مالِيَهْ

28

ثروتم عذاب را از من دفع نكرد،


هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ

29

قدرت و توانم از دست رفت.


خُذُوهُ فَغُلُّوهُ

30

[فرمان آيد] او را بگيريد و در غل و زنجيرش كشيد،


ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ

31

آن گاه به دوزخش دراندازيد،


ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ

32

سپس او را در زنجيرى كه طولش هفتاد زرع است به بند كشيد،


إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ

33

زيرا او به خداى بزرگ ايمان نمى‌آورده


وَ لا يَحُضُّ عَليٰ طَعامِ الْمِسْكِينِ

34

و مردم را به اطعام نيازمندان تشويق نمى‌كرده.


فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ

35

پس امروز او را در اينجا دوست مهربان و حمايت گرى نيست؛


وَ لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ

36

و نه غذايى مگر چركاب و كثافات [ى از بدن اهل دوزخ!]


لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِئُونَ

37

كه آن را جز خطاكاران نمى‌خورند.


فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِرُونَ

38

پس سوگند ياد مى‌كنم به آنچه [از محسوسات‌] مى‌بينيد،


وَ ما لا تُبْصِرُونَ

39

و آنچه [از غير محسوسات‌] نمى‌بينيد،


إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ

40

بى‌ترديد اين قرآن، گفتار فرستاده‌اى بزرگوار است،


وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِيلاً ما تُؤْمِنُونَ

41

و آن گفتار يك شاعر نيست، ولى جز اندكى ايمان نمى‌آوريد،


وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَلِيلاً ما تَذَكَّرُونَ

42

و گفتار كاهن هم نيست، ولى جز اندكى متذكر نمى‌شويد.


تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ

43

نازل شده از سوى پروردگار جهانيان است.


وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ

44

و اگر [او] پاره‌اى از گفته‌ها را به دروغ بر ما مى‌بست،


لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ

45

ما او را به شدت مى‌گرفتيم،


ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ

46

سپس رگ قلبش را پاره مى‌كرديم؛


فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ

47

در آن صورت هيچ كدام از شما مانع از عذاب او نبود،


وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ

48

بى‌ترديد اين قرآن، وسيله پند و تذكرى براى پرهيزكاران است.


وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ

49

و ما به يقين مى‌دانيم كه از ميان شما انكاركنندگانى هست.


وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَي الْكافِرِينَ

50

و اين انكار قطعا مايه حسرت كافران است،


وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ

51

و بى‌ترديد اين قرآن، حقى يقينى است.


فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ

52

پس به نام پروردگارت تسبيح گوى.


سوره المعارج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ درخواست كننده‌اى عذابى را كه واقع شدنى است درخواست كرد،


لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ

2

[عذابى كه‌] ويژه كافران است، [و] آن را بازدارنده‌اى نيست.


مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعارِجِ

3

[اين عذاب‌] از سوى خداى صاحب درجات است.


تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ

4

فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى‌روند.


فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلاً

5

پس صبر كن صبرى نيكو [صبرى كه در كنارش جزع و ناخشنودى نباشد.]


إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً

6

دشمنان و مخالفان، آن [عذاب‌] را دور مى‌بينند


وَ نَراهُ قَرِيباً

7

و ما آن را نزديك مى‌بينيم.


يَوْمَ تَكُونُ السَّماءُ كَالْمُهْلِ

8

روزى كه آسمان چون فلز گداخته گردد


وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ

9

و كوه‌ها مانند پشم رنگين حلاجى شده شود


وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً

10

و هيچ خويشاوند و دوست صميمى از [اوضاع و احوال‌] خويشاوند و دوست صميمى‌اش نپرسد!


يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ

11

آنان را نشانشان مى‌دهند [ولى به خاطر دل‌مشغولى خود هرگز به آنان توجه نكنند!] گنهكار آرزو مى‌كند كه اى كاش مى‌توانست فرزندانش را در برابر عذاب آن روز فديه و عوض دهد!


وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ

12

و نيز همسر و برادرش را


وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ

13

و قبيله و قومش را كه [در دنيا] به او پناه مى‌دادند،


وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ

14

و نيز همه كسانى را كه در روى زمين‌اند تا [اين فديه و عوض‌] او را [از عذاب آن روز] نجات دهد!


كَلاَّ إِنَّها لَظيٰ

15

اين چنين نيست [كه برايش راه نجاتى باشد] همانا آتش زبانه مى‌كشد،


نَزَّاعَةً لِلشَّويٰ

16

در حالى كه دست و پا و پوست سر را بر مى‌كند!!


تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّيٰ

17

هر كه را به حق پشت كرده واز دعوت حق روى گردانده مى‌طلبد،


وَ جَمَعَ فَأَوْعيٰ

18

و آن را كه ثروت جمع كرده و به ذخيره‌سازى و انباشتن پرداخته، مى‌خواند؛


إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً

19

همانا انسان حريص و بى‌تاب آفريده شده است؛


إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً

20

چون آسيبى به او رسد، بى‌تاب است،


وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً

21

و هنگامى كه خير و خوشى [و مال و رفاهى‌] به او رسد، بسيار بخيل و بازدارنده است،


إِلَّا الْمُصَلِّينَ

22

مگر نماز گزاران،


الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ

23

آنان كه همواره بر نمازشان مداوم و پايدارند،


وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ

24

و آنان كه در اموالشان حقى معلوم است


لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ

25

براى درخواست كننده [تهيدست‌] و محروم [از معيشت و ثروت،]


وَ الَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ

26

و آنان كه همواره روز پاداش را باور دارند،


وَ الَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ

27

و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند،


إِنَّ عَذابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ

28

زيرا كه از عذاب پروردگارشان ايمنى نيست،


وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ

29

و آنان كه دامنشان را [از آلوده شدن به شهوات حرام‌] حفظ مى‌كنند،


إِلَّا عَليٰ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ

30

مگر در كام‌جويى از همسران و كنيزانشان كه آنان در اين زمينه مورد سرزنش نيستند.


فَمَنِ ابْتَغيٰ وَراءَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ

31

پس كسانى كه در بهره‌گيرى جنسى راهى غير از اين جويند، تجاوزكار از حدود حق‌اند،


وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ

32

و آنان كه امانت‌ها و پيمان‌هاى خود را رعايت مى‌كنند،


وَ الَّذِينَ هُمْ بِشَهاداتِهِمْ قائِمُونَ

33

و آنان كه بر اداى گواهى‌هاى خود پاى‌بند و متعهداند،


وَ الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ

34

و آنان كه همواره بر [اوقات و شرايط ظاهرى و معنوى‌] نمازهايشان محافظت دارند.


أُولئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ

35

اينان در بهشت‌ها مكرم و محترم‌اند


فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ

36

كافران را چه شده كه به تو چشم دوخته به سويت شتابانند؟


عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ

37

از راست و چپ، گروه گروه،


أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ

38

آيا هر يك از آنان طمع دارد كه او را در بهشت پرنعمت درآورند؟!


كَلاَّ إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ

39

اين چنين نيست، ما آنان را از آنچه خود مى‌دانند [آبى گنديده و بى‌مقدار] آفريديم.


فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُونَ

40

به پروردگار مشرق‌ها و مغرب‌ها سوگند كه ما تواناييم،


عَليٰ أَنْ نُبَدِّلَ خَيْراً مِنْهُمْ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ

41

بر اينكه به جاى آنان بهتر از آنان را بياوريم؛ و هيچ چيز ما را مغلوب نمى‌كند.


فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ

42

پس آنان را واگذار تا [در گفتار باطل‌] فرو روند و مشغول بازى باشند، تا روزشان را كه به آنان وعده داده‌اند ديدار كنند،


يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً كَأَنَّهُمْ إِليٰ نُصُبٍ يُوفِضُونَ

43

روزى كه شتابان از خاك بيرون آيند، گويى به سوى نشانه‌هاى نصب شده مى‌دوند،


خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذٰلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ

44

درحالى كه ديدگانشان [از شدت ترس‌] فرو افتاده، خوارى و ذلت آنان را مى‌پوشاند. اين همان روزى است كه همواره به آنان وعده داده مى‌شد.


سوره نوح

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِليٰ قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ ما نوح را به سوى قومش فرستاديم كه: قوم خود را پيش از آنكه عذابى دردناك‌به آنان رسد، بيم ده.


قالَ يا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ

2

گفت: اى قوم من! همانا من شما را بيم‌دهنده‌اى‌آشكارم،


أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ

3

كه خدا را بپرستيد و از او پروا كنيد و از من اطاعت نماييد،


يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

4

تا خدا گناهانتان را بيامرزد و شما را تا زمانى معين مهلت دهد. اگر آگاهى داشته باشيد [توجه خواهيد كرد كه‌] بى‌ترديد هنگامى كه اجل خدايى فرا رسد، تأخير نخواهد داشت.


قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلاً وَ نَهاراً

5

گفت: پروردگارا! همانا قوم خود را شب و روز [به آيين توحيد] دعوت كردم،


فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً

6

ولى دعوت من جز بر فرارشان نيفزود،


وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً

7

و من هرگاه آنان را دعوت كردم تا آنان را بيامرزى، انگشتان خود را در گوش‌هايشان كردند و جامه‌هايشان را به سر كشيدند و بر انكار خود پافشارى ورزيدند و به شدت تكبر كردند،


ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً

8

آن گاه آنان را آشكارا دعوت كردم،


ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً

9

سپس آشكار و پنهان آنان را خواندم.


فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً

10

پس [به آنان‌] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او همواره بسيار آمرزنده است.


يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً

11

تا بر شما از آسمان باران پى در پى و با بركت فرستد،


وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً

12

و شما را با اموال و فرزندان يارى كند، و برايتان باغ‌ها و نهرها قرار دهد،


ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً

13

شما را چه شده كه [ربوبيت خدا را نفى كرده و در نتيجه از بندگى‌اش دست برداشته و] از عظمت و بزرگى خدا مأيوس هستيد؟


وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً

14

در حالى كه شما را مرحله به مرحله [خاك، نطفه، علقه، مضغه، گوشت، استخوان و...] آفريده است


أَ لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً

15

آيا ندانسته‌ايد كه خدا هفت آسمان را چگونه بر فراز يكديگر آفريد؟


وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً

16

و ماه را در ميان آنها روشنى بخش، و خورشيد را چراغ فروزان قرار داد،


وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً

17

و خدا شما را از زمين [مانند] گياهى رويانيد،


ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيها وَ يُخْرِجُكُمْ إِخْراجاً

18

سپس شما را در آن باز مى‌گرداند و باز به صورتى ويژه بيرون مى‌آورد،


وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِساطاً

19

و خدا زمين را بر شما فرشى گسترده قرار داد،


لِتَسْلُكُوا مِنْها سُبُلاً فِجاجاً

20

تا از راه‌ها و جاده‌هاى وسيع آن [هر جا كه خواستيد] برويد؟


قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً

21

نوح گفت: پروردگارا! آنان از من نافرمانى كردند و از كسانى [چون سردمداران كفر و متوليان بتخانه‌] پيروى نمودند كه اموال و فرزندانشان جز خسارت و زيانى بر آنان نيفزود!


وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً

22

و [اين پيشوايان گمراهى، براى گمراه نگاه داشتن اين مردم‌] نيرنگى بزرگ به كار گرفتند،


وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسْراً

23

و گفتند: دست از معبودانتان بر نداريد، و هرگز [بت‌هاى‌] ود و سواع و يغوث و يعوق و نسر را رها نكنيد؛


وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالاً

24

همانا بسيارى را گمراه كردند. و [پروردگارا!] ستمكاران را جز گمراهى ميفزا.


مِمَّا خَطِيئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا ناراً فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصاراً

25

[همه آنان‌] به سبب گناهانشان غرق شدند و بى‌درنگ در آتشى درآورده شدند كه [از آن‌] در برابر خدا براى خود ياورانى نيافتند،


وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَي الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً

26

و نوح گفت: پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار


إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً

27

كه اگر آنان را باقى گذارى، بندگانت را گمراه مى‌كنند و جز نسلى بدكار و ناسپاس زاد و ولد نمى‌كنند.


رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَباراً

28

پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر كس كه با ايمان به خانه‌ام درآيد و همه مردان و زنان با ايمان را بيامرز، و ستمكاران را جز هلاكت ميفزاى.


سوره الجن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ بگو: به من وحى شده كه: گروهى از جن [به قرآن‌] گوش دادند و گفتند: همانا ما قرآن شگفت آورى شنيديم،


يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً

2

كه به سوى راه راست هدايت مى‌كند، پس به آن ايمان آورديم و هرگز احدى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد،


وَ أَنَّهُ تَعاليٰ جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً

3

و [اين حقايق را اعتراف و اقرار مى‌كنيم:] اينكه برتر و بلند است عظمت پروردگارمان، و او هرگز براى خود همسرى و فرزندى نگرفته است،


وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سَفِيهُنا عَلَي اللَّهِ شَطَطاً

4

و اينكه سبك‌مغز و نادان ما همواره درباره خدا سخنى دور از حق مى‌گفت [كه او داراى همسر و فرزند است!]


وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَي اللَّهِ كَذِباً

5

و اينكه گمان مى‌كرديم، هرگز انس و جن بر خدا دروغ نمى‌بندند،


وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً

6

و اينكه مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مى‌بردند، پس [مردان جن‌] بر طغيان و تباهى‌شان افزودند،


وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا كَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً

7

و مردانى از انس پنداشتند چنان كه شما [جنيان‌] پنداشتيد كه: خدا هرگز كسى را [به نبوت‌] برنمى‌انگيزد!


وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً

8

و اينكه [براى كسب خبر] به آسمان نزديك شديم، پس آن را پر از نگهبانان نيرومند و تيرهاى شهاب يافتيم،


وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً

9

و اينكه ما در آسمان براى شنيدن [خبرهاى ملكوتى و سخنان فرشتگان‌] در نشست‌گاه‌هايى مى‌نشستيم، ولى اكنون هر كه بخواهد استراق سمع كند، شهابى را در كمين خود مى‌يابد!


وَ أَنَّا لا نَدْرِي أَ شَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً

10

و اينكه ما نمى‌دانيم آيا درباره كسانى كه در زمين هستند گزند و شرى خواسته شده، يا پروردگارشان براى آنان هدايت خواسته است؟


وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذٰلِكَ كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً

11

واينكه از ما برخى شايسته وبرخى غير شايسته‌اند، [و] ما بر مذاهب گوناگون ومتفاوتى هستيم،


وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً

12

و اينكه ما يقين داريم كه هرگز نمى‌توانيم خدا را در زمين عاجز و درمانده كنيم و هرگز نمى‌توانيم [با گريختن و فرار] از دسترس قدرت او بيرون رويم،


وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُديٰ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً

13

و اينكه چون هدايت قرآن را شنيديم به آن ايمان آورديم؛ زيرا كسى كه به پروردگارش ايمان آورد نه از كاسته شدن ثواب مى‌ترسد و نه از اينكه سختى و رنجى او را احاطه كند،


وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِكَ تَحَرَّوْا رَشَداً

14

و اينكه گروهى از ما تسليم [فرمان‌ها و احكام‌] خدايند، و برخى منحرف‌اند، پس كسانى كه تسليم شدند در صدد يافتن حقيقت و راه مستقيم‌اند،


وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً

15

ولى منحرفان هيزم دوزخ‌اند،


وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَي الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً

16

و اگر [انس و جن‌] بر طريقه حق پايدارى كنند حتما آنان را از آب فراوانى سيراب خواهيم كرد،


لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً

17

تا آنان را در زمينه فراوانى نعمت بيازماييم، و كسى كه از ياد پروردگارش روى برگرداند، او را در عذابى بسيار سخت و روز افزون درخواهد آورد،


وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً

18

و مساجد ويژه خداست، پس هيچ كس را با خدا مپرستيد،


وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً

19

و اينكه هنگامى كه بنده خدا [محمد] برمى‌خاست تا خدا را عبادت كند [از جنيان به اندازه‌اى به سويش هجوم مى‌بردند كه‌] نزديك بود جمعيت انبوه و متراكمى بر سر او بريزد،


قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً

20

بگو: من فقط پروردگارم را مى‌پرستم، و هيچ كس را شريك او قرار نمى‌دهم.


قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً

21

بگو: من اختيار زيان و هدايتى را براى شما ندارم.


قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً

22

بگو: [اگر از او نافرمانى كنم‌] هرگز كسى در برابر [عذاب‌] خدا مرا پناه نمى‌دهد، و هرگز پناهگاهى غير او نمى‌يابم.


إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً

23

[وظيفه من‌] فقط رساندن [برنامه‌هاى سعادت‌بخش‌] از سوى خدا و [رساندن‌] پيام‌هاى اوست. و آنان كه از خدا و پيامبرش نافرمانى كنند، مسلما آتش دوزخ براى آنان است و در آن جاودانه و هميشگى‌اند.


حَتَّي إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً

24

[اينان همواره شما را ضعيف و ناتوان و بى‌يار مى‌شمارند] تا زمانى كه آنچه را [از عذاب‌] وعده داده مى‌شوند ببينند، پس به زودى آگاه مى‌شوند چه كسى ياورش ناتوان‌تر و نفراتش كمتر است؟


قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً

25

بگو: نمى‌دانم آيا آنچه را وعده داده مى‌شويد نزديك است يا پروردگارم براى آن زمانى طولانى قرار خواهد داد؟


عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَليٰ غَيْبِهِ أَحَداً

26

[او] داناى غيب است و هيچ كس را بر غيب خود آگاه نمى‌كند؛


إِلَّا مَنِ ارْتَضيٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً

27

مگر پيامبرانى را كه [براى آگاه شدن از غيب‌] برگزيده است، پس نگهبانانى [براى محافظت از آنان‌] از پيش رو و پشت سرشان مى‌گمارد


لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصيٰ كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً

28

تا مشخص كند كه پيام‌هاى پروردگارشان را [به طور كامل به مردم‌] رسانده‌اند و او به آنچه نزد آنان است احاطه دارد، و همه چيز را از جهت عدد شماره و احصا كرده است.


سوره المزمل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ اى جامه بر خود پيچيده!


قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلاً

2

شب را جز اندكى [كه ويژه استراحت است براى عبادت‌] برخيز؛


نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً

3

نصف [همه ساعات‌] شب [را به عبادت اختصاص ده‌] يا اندكى ازنصف بكاه،


أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً

4

يا [مقدارى‌] بر نصف بيفزا، و قرآن را شمرده و روشن و با تأمل و دقت بخوان.


إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً

5

به يقين ما به زودى گفتارى سنگين [چون آيات قرآن‌] به تو القا خواهيم‌كرد.


إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً

6

بى‌ترديد عبادت [ى كه در دل‌] شب [انجام مى‌گيرد] محكم‌تر و پايدارتر و گفتار در آن استوارتر و درست‌تر است.


إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً

7

تو را در روز [براى مشاغل فراوان معنوى و هدايت مردم و حل مشكلات نيازمندان‌] رفت و آمدى طولانى است [پس ساعات شب براى عبادت فرصتى بهتر است.]


وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً

8

نام پروردگارت را [به زبان حال و قال‌] ياد كن [و از غير او قطع اميد نما] و فقط دل بر او بند.


رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً

9

[همان كه‌] پروردگار مشرق و مغرب [است‌]، هيچ معبودى جز او نيست، پس او را وكيل و كارساز خود انتخاب كن،


وَ اصْبِرْ عَليٰ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً

10

و بر گفتار [و آزار] مشركان شكيبا باش و از آنان به شيوه‌اى پسنديده دورى كن،


وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً

11

و مرا با تكذيب كنندگان توانگر و نازپرورده واگذار و آنان را اندكى مهلت ده،


إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالاً وَ جَحِيماً

12

كه حتما [براى آنان‌] نزد ما [به كيفر اعمالشان‌] زنجيرهايى گران و آتشى به شدت شعله‌ور است،


وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً

13

و غذايى گلوگير و عذابى دردناك است،


يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلاً

14

در روزى كه زمين و كوه‌ها به لرزه درآيند، و كوه‌ها به صورت توده‌اى شن روان گردند!


إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِليٰ فِرْعَوْنَ رَسُولاً

15

ما پيامبرى كه گواه بر [اعمال‌] شماست، به سويتان فرستاديم، همان‌گونه كه به سوى فرعون، رسولى فرستاديم؛


فَعَصيٰ فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلاً

16

پس فرعون از آن رسول نافرمانى كرد، پس او را به عذابى سخت گرفتيم.


فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً

17

اگر امروز كفر بورزيد، پس چگونه خود را [از عذاب‌] روزى كه كودكان را پير مى‌كند، حفظ مى‌نماييد؟!


السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً

18

آسمان به سبب شدت و كوبندگى آن روز درهم شكافته مى‌شود و قطعا وعده خدا شدنى است.


إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً

19

بى‌ترديد اين [قرآن‌] مايه تذكر و پند است، پس هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش [باتكيه‌براين‌قرآن‌] برگزيند.


إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنيٰ مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضيٰ وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

20

پروردگارت آگاه است كه تو و گروهى از كسانى كه با تواند، نزديك به دو سوم شب و گاهى نيمى از آن و زمانى يك سومش را [براى عبادت و خواندن قرآن‌] برمى‌خيزد، و خدا شب و روز را [دقيق و منظم‌] اندازه‌گيرى مى‌كند، و براى او مشخص است كه شما هرگز نمى‌توانيد [به علت كوتاهى و بلندى شب در طول سال، دو سوم و نصف و يك سوم را دقيقا] اندازه‌گيرى كنيد، پس [اندازه‌گيرى دقيق را] بر شما بخشيد؛ بنابراين آنچه را از قرآن براى شما ميسر است بخوانيد. او مى‌داند كه به زودى برخى از شما بيمار مى‌شوند، و گروهى براى به دست آوردن رزق و روزى خدا در زمين سفر مى‌كنند، و بعضى در راه خدا مى‌جنگند؛ پس آنچه را از آن ميسر است بخوانيد و نماز را برپا داريد و زكات بپردازيد و وام نيكو به خدا بدهيد؛ و آنچه را از عمل خير براى خود پيش مى‌فرستيد، آن را نزد خدا به بهترين صورت و بزرگ‌ترين پاداش خواهيد يافت؛ و از خدا آمرزش بخواهيد كه خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.


سوره المدثر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ اى‌جامه برخود پوشيده!


قُمْ فَأَنْذِرْ

2

برخيز و بيم ده،


وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ

3

و پروردگارت را بزرگ‌دار،


وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ

4

و جامه‌ات را پاك كن،


وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ

5

و از پليدى دور شو


وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ

6

و [احسانت را بر ديگران‌] در حالى كه [آن را] بزرگ و فراوان بينى منت مگذار،


وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ

7

و [بر آزار دشمنان‌] براى پروردگارت شكيبايى ورز.


فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ

8

پس زمانى كه در صور دميده شود،


فَذٰلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ

9

آن روز، روز بسيار سختى است،


عَلَي الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ

10

بر كافران آسان نيست،


ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً

11

مرا با كسى كه او را به تنهايى آفريدم واگذار،


وَ جَعَلْتُ لَهُ مالاً مَمْدُوداً

12

و برايش ثروت گسترده و فراوان قرار دادم،


وَ بَنِينَ شُهُوداً

13

و فرزندانى كه نزدش حاضرند


وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيداً

14

و نعمت ها [ى مادى و وسايل زندگى‌] را به طور كامل براى او فراهم آوردم،


ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ

15

باز هم طمع دارد كه بيفزايم.


كَلاَّ إِنَّهُ كانَ لِآياتِنا عَنِيداً

16

اين چنين نيست؛ زيرا او همواره به آيات ما دشمنى مى‌ورزد،


سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً

17

به زودى او را به بالا رفتن از گردنه عذابى بسيار سخت مجبور مى‌كنم.


إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ

18

او [براى باطل كردن دعوت قرآن‌] انديشيد و [آن را] سنجيد؛


فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ

19

پس مرگ بر او باد، چگونه سنجيد؟


ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ

20

باز هم مرگ بر او باد، چگونه سنجيد؟


ثُمَّ نَظَرَ

21

آن گاه نظر كرد،


ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ

22

سپس چهره درهم كشيد و قيافه نفرت‌آميز به خود گرفت،


ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَرَ

23

آن گاه [از قرآن‌] روى گردانيد و تكبر ورزيد؛


فَقالَ إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ

24

پس گفت: اين قرآن جز جادويى كه از جادوگران پيشين حكايت شده چيزى نيست،


إِنْ هٰذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ

25

اين جز سخن بشر نمى‌باشد.


سَأُصْلِيهِ سَقَرَ

26

به زودى او را در سقر درآورم


وَ ما أَدْراكَ ما سَقَرُ

27

و تو چه مى‌دانى سقر چيست؟


لا تُبْقِي وَ لا تَذَرُ

28

[آتشى است كه‌] نه چيزى را باقى مى‌گذارد و نه رها مى‌كند؛


لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ

29

پوست بدن را [همه جانبه‌] دگرگون مى‌كند؛


عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ

30

بر آن نوزده نفر [موكل‌] گمارده‌اند


وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِكَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيماناً وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهٰذا مَثَلاً كَذٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْريٰ لِلْبَشَرِ

31

و ما موكلان آتش را جز فرشتگان قرار نداده‌ايم، و شماره آنان را جز آزمايشى براى كافران مقرر نكرده‌ايم تا اهل كتاب [به خاطر هماهنگى قرآن با كتابشان‌] يقين پيدا كنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد، و اهل كتاب و مؤمنان [در حقانيت قرآن‌] ترديد نكنند، و تا بيماردلان و كافران بگويند: خدا از توصيف گماشتگان آتش به نوزده نفر چه هدفى دارد؟ اين‌گونه خدا هر كه را بخواهد [پس از بيان حقيقت‌] گمراه مى‌كند و هر كه را بخواهد هدايت مى‌نمايد، و سپاهيان پروردگارت را جز خود او كسى نمى‌داند، و اين قرآن فقط مايه تذكر و پند براى بشر است.


كَلاَّ وَ الْقَمَرِ

32

اين چنين نيست [كه كافران مى‌پندارند كه اين حقايق افسانه است،] سوگند به ماه


وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ

33

[و] سوگند به شب هنگامى كه پشت مى‌كند


وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ

34

و سوگند به صبح زمانى كه از پرده سياه شب درآيد و رخ نمايد


إِنَّها لَإِحْدَي الْكُبَرِ

35

كه بى‌ترديد اين [قرآن‌] از بزرگ‌ترين پديده‌هاست؛


نَذِيراً لِلْبَشَرِ

36

هشدار دهنده به بشر است،


لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ

37

براى هر كس از شما كه بخواهد [به وسيله ايمان، طاعت و انجام كار خير] پيشى جويد يا [به سبب كفر، طغيان و گناه‌] پس ماند؛


كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ

38

هر كسى در گرو دست‌آورده‌هاى خويش است،


إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ

39

مگر سعادتمندان


فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ

40

كه در بهشت‌ها از يكديگر مى‌پرسند


عَنِ الْمُجْرِمِينَ

41

از روز و حال گنهكاران،


ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ

42

[به آنان رو كرده‌] مى‌گويند: چه چيز شما را به دوزخ وارد كرد؟


قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ

43

مى‌گويند: ما از نمازگزاران نبوديم


وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ

44

و به تهيدستان و نيازمندان طعام نمى‌داديم


وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ

45

و با فرورفتگان [در گفتار و كردار باطل‌] فرومى‌رفتيم،


وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ

46

و همواره روز جزا را انكار مى‌كرديم


حَتَّي أَتانَا الْيَقِينُ

47

تا آنكه مرگ ما فرا رسيد.


فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ

48

پس آنان را شفاعت شفيعان سودى نمى‌دهد؛


فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ

49

آنان را چه شده كه از تذكر و هشدار روى گردانند؟


كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ

50

گويى گورخرانى وحشى و رميده‌اند


فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ

51

كه از [چنگال‌] شيرى گريخته‌اند؛


بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتيٰ صُحُفاً مُنَشَّرَةً

52

بلكه هر كدام از آنان توقع دارد نامه‌هايى سرگشاده [از سوى خدا] دريافت دارد!


كَلاَّ بَلْ لا يَخافُونَ الْآخِرَةَ

53

اين چنين نيست [كه علت فرارشان از دين براى دريافت نكردن نامه باشد] بلكه [فرارشان براى اين است كه‌] از آخرت نمى‌ترسند؛


كَلاَّ إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ

54

اين چنين نيست [كه نامه سرگشاده‌اى از سوى ما به آنان رسد]، بلكه بى‌ترديد اين قرآن تذكر و هشدارى است [كه براى جهانيان كافى است.]


فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ

55

پس هركه بخواهد از آن پند گيرد،


وَ ما يَذْكُرُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْويٰ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ

56

و از آن پند نمى‌گيرند مگر آنكه خدا بخواهد، او سزاوار است كه از وى پروا كنند، و سزاوار است كه به آمرزشش اميد بندند.


سوره القیامة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ لا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيامَةِ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ به روز قيامت سوگند مى‌خورم،


وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ

2

و به نفس سرزنش‌گر قسم مى‌خورم.


أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ

3

آيا انسان گمان مى‌كند كه ما هرگز استخوان‌هايش را جمع نخواهيم كرد؟


بَليٰ قادِرِينَ عَليٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَهُ

4

چرا در حالى كه تواناييم كه [خطوط] سر انگشتانش را درست و نيكو بازسازى كنيم،


بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ

5

[نه اينكه به گمان او قيامتى در كار نباشد] بلكه انسان مى‌خواهد [با دست و پا زدن در شك و ترديد] فرارويش را [از اعتقاد به قيامت كه بازدارنده‌اى قوى است‌] باز كند [تا براى ارتكاب هر گناهى آزاد باشد!]


يَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ

6

[با حالتى آميخته با ترديد] مى‌پرسد: روز قيامت چه وقت است؟


فَإِذا بَرِقَ الْبَصَرُ

7

پس هنگامى [است‌] كه چشم [از سختى و هولناكى آن‌] خيره شود،


وَ خَسَفَ الْقَمَرُ

8

و ماه تاريك و بى‌نور گردد،


وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ

9

و خورشيد و ماه به هم جمع شوند.


يَقُولُ الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ

10

آن روز انسان گويد: گريزگاه كجاست؟


كَلاَّ لا وَزَرَ

11

اين چنين نيست، هرگز پناهگاهى وجود ندارد.


إِليٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ

12

آن روزقرارگاه [نهايى‌] فقط به سوى پروردگار توست.


يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ

13

آن روز است كه انسان را به اعمالى كه از ديرباز يا پس از آن انجام داده آگاه مى‌كنند.


بَلِ الْإِنْسانُ عَليٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ

14

بلكه انسان خود به وضع خويش بيناست.


وَ لَوْ أَلْقيٰ مَعاذِيرَهُ

15

و هر چند [براى توجيه گناهانش‌] بهانه‌ها بتراشد


لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ

16

[پيش از پايان يافتن وحى به وسيله جبرئيل‌] زبانت را به حركت در نياور تا در خواندن آن شتاب ورزى.


إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ

17

بى‌ترديد گردآوردن و [به هم پيوند دادن آيات كه بر تو وحى مى‌شود و چگونگى‌] قرائتش بر عهده ماست،


فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ

18

پس هنگامى كه آن را [به طور كامل‌] خوانديم [به همان صورت‌] خواندنش را دنبال كن.


ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ

19

سپس توضيح و بيانش نيز بر عهده ماست.


كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ

20

[اينكه مى‌پنداريد قيامتى در كار نيست‌] اين چنين نيست، بلكه شما عاشق اين‌دنياى زودگذر هستيد،


وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ

21

و همواره آخرت را [براى اين عشق بى‌پايه‌] رها مى‌كنيد.


وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ

22

در آن روز چهره‌هايى شاداب است؛


إِليٰ رَبِّها ناظِرَةٌ

23

[با ديده دل‌] به پروردگارش نظر مى‌كند


وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ

24

و چهره‌هايى عبوس و درهم كشيده است؛


تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ

25

چون يقين دارند كه در معرض عذابى كمرشكن قرار خواهند گرفت.


كَلاَّ إِذا بَلَغَتِ التَّراقِيَ

26

اين چنين نيست [كه مى‌پندارد]، هنگامى كه جان به گلوگاه رسد،


وَ قِيلَ مَنْ راقٍ

27

و [كسان بيمار] گويند: درمان كننده اين بيمار كيست؟


وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ

28

و [بيمار] يقين مى‌كند [كه با رسيدن جان به گلوگاه‌] زمان جدايى [از دنيا، ثروت، زن و فرزند] فرا رسيده است!


وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ

29

و [از سختى جان كندن‌] ساق به ساق به هم پيچد؛


إِليٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَساقُ

30

آن روز، روز سوق و مسير به سوى پروردگار توست.


فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّيٰ

31

[در آن حال فرشتگان مى‌گويند: اين به كام مرگ افتاده‌] نه [دعوت پيامبر را] باور كرد، و نه نماز خواند؛


وَ لٰكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّيٰ

32

بلكه [در ميان اجتماعات‌] تكذيب كرد و روى گرداند؛


ثُمَّ ذَهَبَ إِليٰ أَهْلِهِ يَتَمَطَّيٰ

33

سپس متكبرانه و خرامان به سوى كسانش رفت.


أَوْليٰ لَكَ فَأَوْليٰ

34

[و گويند: با اين وضعى كه دارى، عذاب دوزخ‌] براى تو شايسته‌تر است، شايسته‌تر!


ثُمَّ أَوْليٰ لَكَ فَأَوْليٰ

35

باز هم شايسته‌تر است شايسته‌تر.


أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُديً

36

آيا انسان گمان مى‌كند بيهوده و مهمل [و بدون تكليف و مسئوليت‌] رها مى‌شود؟!


أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنيٰ

37

آيا از نطفه‌اى از منى كه در رحم ريخته مى‌شود نبود؟


ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّيٰ

38

سپس علقه شد و خدا او را آفريد و اندامش را درست و نيكو ساخت،


فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثيٰ

39

و از او دو زوج به وجود آورد يكى نر و ديگر ماده،


أَ لَيْسَ ذٰلِكَ بِقادِرٍ عَليٰ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتيٰ

40

آيا چنين نيرومند آگاهى توانا نيست كه مردگان را زنده كند؟


سوره الانسان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ هَلْ أَتيٰ عَلَي الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ آيا بر انسان زمانى از روزگار گذشت كه چيزى در خور ذكر نبود؟


إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً

2

ما انسان را از نطفه آميخته و مختلطى [از مواد و عناصر] آفريديم و او را از حالتى به حالتى و شكلى به شكلى [از نطفه به علقه، از علقه به مضغه، از مضغه به استخوان تا طفلى كامل‌] درآورديم، پس او را شنوا و بينا قرار داديم.


إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً

3

ما راه را به او نشان داديم يا سپاس گزار خواهد بود يا ناسپاس.


إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالاً وَ سَعِيراً

4

ما براى كافران زنجيرها و بندها و آتش فروزان آماده كرده‌ايم.


إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً

5

همانا نيكان همواره از جامى مى‌نوشند كه نوشيدنى‌اش آميخته به كافور [آن ماده سرد، سپيد و معطر] است.


عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجِيراً

6

آن جام از چشمه‌اى است كه همواره بندگان خدا از آن مى‌نوشند و آن را به دلخواهشان هرگونه كه بخواهند جارى مى‌نمايند.


يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً

7

[همانان كه‌] همواره نذرشان را وفا مى‌كنند، و از روزى كه آسيب و گزندش گسترده است، مى‌ترسند،


وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَليٰ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً

8

و غذا را در عين دوست داشتنش به مسكين و يتيم و اسير انفاق مى‌كنند.


إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً

9

[و مى‌گويند:] ما شما را فقط براى خشنودى خدا اطعام مى‌كنيم و انتظار هيچ پاداش و سپاسى را از شما نداريم.


إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً

10

ما از پروردگارمان در روزى كه روز عبوس و بسيار هولناكى است مى‌ترسيم.


فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذٰلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً

11

پس خدا نگه‌دار آنان از آسيب و گزند آن روز است و شادابى و شادمانى به آنان عطا مى‌كند.


وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً

12

و آنان را براى اينكه [در برابر تكاليف دينى و حوادث روزگار] شكيبايى ورزيدند، بهشتى [عنبرسرشت‌] و لباسى ابريشمين پاداش مى‌دهد.


مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَي الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً

13

در آنجا بر تخت‌ها تكيه مى‌زنند، در حالى كه آفتابى [كه از گرمايش ناراحت شوند] و سرمايى [كه از سختى‌اش به زحمت افتند] نمى‌بينند،


وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلاً

14

و سايه‌هاى درختان به آنان نزديك و ميوه‌هايش به آسانى در دسترس است،


وَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَا

15

و ظرف‌هايى از نقره فام، و قدح‌هايى بلورين [كه پر از غذا و نوشيدنى است‌] پيرامون آنان مى‌گردانند؛


قَوارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً

16

جام‌هايى از نقره كه آنها را به اندازه مناسب اندازه‌گيرى كرده‌اند،


وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلاً

17

و در آنجا جامى كه نوشيدنى‌اش آميخته به زنجبيل است، به آنان مى‌نوشانند،


عَيْناً فِيها تُسَمَّيٰ سَلْسَبِيلاً

18

از چشمه‌اى در آنجا كه «سلسبيل» ناميده شود،


وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً

19

و پيرامونشان نوجوانانى جاودانى [براى پذيرايى از آنان‌] مى‌گردند، كه چون آنان را ببينى پندارى مرواريدى پراكنده‌اند،


وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً

20

و چون آنجا را ببينى، نعمتى فراوان و كشورى بزرگ بينى،


عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً

21

بر اندامشان جامه‌هايى از حرير نازك و سبز رنگ و ديباى ستبر است و با دستبندهايى از نقره آراسته شده‌اند، و پروردگارشان باده طهور به آنان مى‌نوشاند.


إِنَّ هٰذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً

22

[به آنان گويد:] يقينا اين [نعمت ها] پاداش شماست و تلاشتان مقبول افتاده است؛


إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلاً

23

به راستى ما قرآن را به تدريج بر تو نازل كرديم؛


فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً

24

پس در برابر فرمان پروردگارت شكيبا باش، و از هيچ گنهكار يا كافرى از آنان اطاعت مكن،


وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً

25

و صبح و شام نام پروردگارت را ياد كن.


وَ مِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً

26

و پاره‌اى از شب را سر به سجده گذار، و او را در شب طولانى تسبيح گوى.


إِنَّ هٰؤُلاءِ يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقِيلاً

27

بى‌ترديد اينان [كه گنهكار و ناسپاس‌اند] دنياى زودگدر را دوست دارند [و فقط براى به دست آوردن آن مى‌كوشند] و روز هولناك و سختى را كه پيش رو دارند وامى‌گذارند.


نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ وَ إِذا شِئْنا بَدَّلْنا أَمْثالَهُمْ تَبْدِيلاً

28

ما آنان را آفريديم و مفاصلشان را [با رشته‌هاى اعصاب و عضلات‌] محكم و استوار كرديم، و هرگاه بخواهيم [آنان را نابود مى‌كنيم و] امثال و نظايرشان را [كه مطيع و فرمانبردارند] به جاى آنان قرار مى‌دهيم.


إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً

29

همانا اين [آيات قرآن‌] تذكر و هشدارى است؛ پس هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش [با تكيه بر اين آيات‌] برگزيند،


وَ ما تَشاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً

30

و تا خدا نخواهد نخواهيد خواست؛ يقينا خدا همواره دانا و حكيم است.


يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً

31

هر كس را بخواهد در رحمتش درآورد و براى ستمكاران عذابى دردناك آماده كرده است.


سوره المرسلات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ سوگند به آن فرشتگانى كه پى در پى فرستاده مى‌شوند،


فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً

2

و سوگند به آن فرشتگانى كه [براى آوردن وحى در سرعت حركت‌] چون تندبادند.


وَ النَّاشِراتِ نَشْراً

3

و سوگند به آن فرشتگانى كه گشاينده صحيفه‌هاى وحى‌اند،


فَالْفارِقاتِ فَرْقاً

4

و سوگند به آن فرشتگانى كه جدا كننده حق از باطل‌اند،


فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً

5

و سوگند به آن فرشتگانى كه القاكننده آيات آسمانى به پيامبران‌] اند،


عُذْراً أَوْ نُذْراً

6

تا حجت [باشد براى اهل ايمان‌] و بيم و هشدار باشد [براى كافران‌]


إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ

7

[به همه اين حقايق سوگند] كه آنچه [به عنوان روز قيامت‌] وعده داده مى‌شويد بى‌ترديد واقع شدنى است.


فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ

8

در آن زمان كه ستارگان محو و تاريك شوند،


وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَتْ

9

و آن زمانى كه آسمان بشكافد.


وَ إِذَا الْجِبالُ نُسِفَتْ

10

و آن زمان كه كوه‌ها از بيخ و بن كنده شوند.


وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ

11

و آن زمان كه وقت حضور پيامبران [براى گواهى بر امت‌ها] معين شود.


لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ

12

اين امور براى چه روزى به تأخير افتاده؟


لِيَوْمِ الْفَصْلِ

13

براى روز داورى


وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الْفَصْلِ

14

و تو چه مى‌دانى روز داورى چيست؟


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

15

واى در آن روز بر تكذيب كنندگان؛


أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ

16

آيا پيشينيان را [به سبب تكذيبشان‌] هلاك نكرديم؟


ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ

17

سپس به دنبال آنان ديگران را هم [به سبب تكذيبشان‌] هلاك مى‌كنيم.


كَذٰلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ

18

با گنهكاران اين‌گونه رفتار مى‌كنيم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

19

واى در آن روز بر تكذيب‌كنندگان!


أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ

20

آيا شما را از آبى پست و بى‌مقدار نيافريديم؟


فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ

21

پس آن را در جايگاهى استوار قرار داديم


إِليٰ قَدَرٍ مَعْلُومٍ

22

تا زمانى معين؛


فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ

23

پس توانا بوديم و چه نيكو تواناييم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

24

واى در آن روز بر تكذيب كنندگان!


أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً

25

آيا زمين را فراهم آورنده [انسان‌ها] قرار نداديم؟


أَحْياءً وَ أَمْواتاً

26

هم در حال حياتشان و هم زمان مرگشان


وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً

27

و كوه‌هاى استوار و بلند در آن قرار داديم و شما را آبى گوارا نوشانديم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

28

واى در آن روز بر تكذيب كنندگان!


انْطَلِقُوا إِليٰ ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

29

[آن روز به آنان گويند:] به سوى آتشى كه همواره آن را تكذيب‌مى‌كرديد، برويد؛


انْطَلِقُوا إِليٰ ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ

30

و [نيز] به سوى سايه‌اى [از دود متراكم و آتش‌زا] كه داراى سه شاخه است، برويد.


لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ

31

[سايه‌اى كه‌] نه مانع از حرارت است، و نه از شعله‌هاى آتش جلوگيرى مى‌كند.


إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ

32

آن آتش شراره‌هايى چون ساختمان بلند پرتاب مى‌كند.


كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ

33

گويى آن شراره‌ها هم چون شتران زرد رنگ هستند.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

34

واى در آن روز بر تكذيب‌كنندگان!


هٰذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ

35

اين روزى است كه [انسان‌ها چون موقعيتى نمى‌بينند براى دفاع از خود] سخن نمى‌گويند،


وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ

36

و به آنان اجازه داده نمى‌شود كه عذرخواهى كنند.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

37

واى در آن روز بر تكذيب كنندگان!


هٰذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ

38

امروز همان روز داورى است كه شما و پيشينيان را در آن جمع كرده‌ايم.


فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ

39

پس اگر [براى فرار از عذاب‌] چاره و تدبيرى داريد، آن را به كار گيريد.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

40

واى در آن روز بر تكذيب‌كنندگان!


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ

41

به يقين پرهيزكاران در زير سايه‌ها و كنار چشمه‌ساران‌اند،


وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ

42

و نزد ميوه‌هايى از آنچه همواره بخواهند.


كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

43

[به آنان گويند:] به پاداش اعمالى كه همواره انجام مى‌داديد، بخوريد و بياشاميد گوارايتان باد.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

44

ما نيكوكاران را اين‌گونه پاداش مى‌دهيم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

45

واى در آن روز بر تكذيب‌كنندگان!


كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلاً إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ

46

[شما اى كافران و مشركان! در اين دنيا] بخوريد و اندك زمانى برخوردار شويد كه شما گنهكاريد [و بى‌ترديد به كيفر اعمالتان گرفتار خواهيد شد.]


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

47

واى در آن روز بر تكذيب‌كنندگان!


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ

48

و هنگامى كه به آنان گويند: [در برابر خدا] ركوع كنيد، ركوع نمى‌كنند.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

49

واى در آن روز بر تكذيب‌كنندگان!


فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ

50

[اگر به قرآن ايمان نياورند] پس به كدام سخن بعد از آن ايمان مى‌آورند؟


جزء قبل

جزء 29 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان