قرآن عثمان طه

سوره الملک

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ خجسته (و پايدار) است آن (خدايى) كه فرمانروايى فقط بدست اوست، و او بر هر چيزى تواناست.


الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ

2

(همان) كسى كه مرگ و زندگى را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدامين شما نيكوكارتر است؛ و او شكست‌ناپذير (و) بسيار آمرزنده است.


الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَريٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمٰنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَريٰ مِنْ فُطُورٍ

3

(همان) كسى كه هفت آسمان را طبقه‌بندى شده آفريد؛ هيچ تفاوتى (تناقض گونه) در آفرينش (خداى) گسترده‌مهر نمى‌بينى، پس چشم را برگردان، آيا هيچ شكافى مى‌بينى؟!


ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ

4

سپس دوباره چشم را برگردان تا چشم، خسته (و خوار) به سوى تو باز گردد در حالى كه آن وامانده است.


وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعِيرِ

5

و بيقين آسمان پست (دنيا) را با چراغ‌ها (شهاب سنگ‌ها) يى آراستيم، و آنها را سنگ‌هايى براى (راندن) شيطان‌ها قرار داديم؛ و براى آنان عذاب شعله فروزان فراهم ساختيم.


وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ

6

و فقط براى كسانى كه به پروردگارشان كفر ورزيدند عذاب جهنم است، و بدفرجامى است!


إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ

7

هنگامى كه در آن (دوزخ) افكنده شوند در حالى كه آن فوران مى‌كند ناله‌اى از آن مى‌شنوند!


تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ

8

نزديك است (دوزخ) از شدت خشم (از هم) جدا شود؛ هر گاه گروهى در آن افكنده شوند، نگهبانان آن (دوزخ) از آنان مى‌پرسند:« آيا هيچ هشدارگرى (از پيامبران) به سراغ شما نيامد؟! »


قالُوا بَليٰ قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ

9

گويند:« آرى، بيقين هشدارگرى به سراغ ما آمد، و (لى ما او را) تكذيب كرديم، و گفتيم:« خدا هيچ چيزى را فرو نفرستاده است، شما جز در گمراهى بزرگى نيستيد. »


وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ

10

و گويند:« اگر (بر فرض ما) همواره گوش شنوا داشتيم يا خردورزى مى‌كرديم، در ميان اهل شعله فروزان (آتش) نبوديم.


فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِيرِ

11

و به پيامدهاى (گناهان) شان اعتراف كنند، و (رحمت خدا) دور باد از اهل شعله فروزان (آتش)!


إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ

12

در حقيقت كسانى كه از پروردگارشان در نهان مى‌هراسند، براى آنان آمرزش و پاداش بزرگى است.


وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

13

و سخنتان را پنهان كنيد يا آن را آشكار سازيد، (براى او يكسان است)؛ كه او به (اسرار) درون سينه‌ها داناست.


أَلا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ

14

آيا كسى كه (موجودات را) آفريد نمى‌داند؟! در حالى كه او لطيف [و] آگاه است.


هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ

15

او كسى است كه زمين را براى شما رام قرارداد، پس در اطراف آن راه برويد و از روزى‌اش بخوريد؛ و زنده كردن (مردگان) فقط به سوى اوست.


أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ

16

آيا از (عذاب) كسى كه در آسمان است در امانيد كه شما را در زمين فرو برد، و ناگهان آن (زمين) بلرزد؟!


أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ

17

يا از (عذاب) كسى كه در آسمان است در امانيد كه طوفان شن را بر شما بفرستد؟! پس بزودى خواهيد دانست كه هشدار [من‌] چگونه است!


وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ

18

و بيقين كسانى كه پيش از آنان بودند (آيات الهى را) دروغ انگاشتند، پس (ببين مجازات) انكار [من‌] چگونه بود!


أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَي الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمٰنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ

19

و آيا نظر نكرده‌اند، به پرندگانى كه بر فرازشان است در حالى كه بال گشوده‌اند و مى‌بندند؟! كه جز (خداى) گسترده‌مهر آنها را نگاه نمى‌دارد، (چرا) كه او به هر چيزى بيناست.


أَمَّنْ هٰذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ

20

بلكه آيا اين چه كسى است كه او لشكرى براى شماست كه غير از (خداى) گسترده‌مهر شما را يارى مى‌كند؟! كافران جز در فريب (خوردگى) نيستند.


أَمَّنْ هٰذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ

21

بلكه آيا اين چه كسى است كه اگر (خدا) روزى‌اش را نگاه دارد به شما روزى مى‌دهد؟! بلكه (كافران) در [حال‌] سركشى و نفرت، لجاجت كردند.


أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَليٰ وَجْهِهِ أَهْديٰ أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

22

و آيا كسى كه افتاده بر صورتش راه مى‌رود ره‌يافته‌تر است يا كسى كه درست (قامت)، بر راه راست راه مى‌رود؟!


قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ

23

بگو:« او كسى است كه شما را پديدآورد و براى شما گوش و چشم‌ها و دل‌هاى [سوزان‌] قرار داد؛ چه اندك سپاسگزارى مى‌كنيد! »


قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

24

بگو:« او كسى است كه شما را در زمين آفريد؛ و فقط به سوى او گردآورى مى‌شويد. »


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

25

و (كافران) مى‌گويند:« اگر راست گوييد، اين وعده (قيامت) چه وقت است؟! »


قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ

26

بگو:« علم (آن) تنها نزد خداست؛ و من فقط هشدارگرى روشنگرم. »


فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هٰذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ

27

و هنگامى كه آن (وعده الهى) را نزديك ببينند، چهره‌هاى كسانى كه كفر ورزيدند ناراحت شود، و (به آنان) گفته شود:« اين چيزى است كه همواره آن را فرا مى‌خوانديد! »


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ

28

بگو:« آيا به نظر شما اگر خدا من و كسانى را كه با من هستند هلاك كند، يا بر ما رحم كند، پس چه كسى كافران را از عذاب دردناك پناه مى‌دهد؟! ».


قُلْ هُوَ الرَّحْمٰنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

29

بگو:« او (خداى) گسترده‌مهر است، به او ايمان آورديم و فقط بر او توكل كرديم؛ پس بزودى خواهيد شناخت كسى را كه او در گمراهى آشكار است! ».


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ

30

بگو:« آيا به نظر شما اگر آب (سرزمين) شما [در زمين‌] فرو رود، پس چه كسى آب روانى براى شما مى‌آورد؟! »


سوره القلم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ نون، سوگند به قلم و آنچه مى‌نويسند!


ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ

2

كه تو نسبت به نعمت پروردگارت ديوانه نيستى،


وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ

3

و قطعا براى تو پاداشى بى‌پايان است.


وَ إِنَّكَ لَعَليٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ

4

و مسلما تو بر شيوه (اخلاقى) بزرگوارانه‌اى هستى.


فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ

5

پس بزودى مى‌بينى و مى‌بينند،


بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ

6

كه كدام يك از شما (ديوانه) فريب خورده‌ايد!


إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ

7

براستى كه پروردگارت خود، به كسى كه از راهش گمراه گشته داناتر است؛ و (همچنين) او به (حال) ره‌يافتگان داناتر است.


فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ

8

پس از تكذيب كنندگان اطاعت مكن.


وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ

9

(آنان) سستى كردن تو را و سستى كردن خود را آرزو مى‌كنند.


وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلاَّفٍ مَهِينٍ

10

و اطاعت مكن از هر بسيار سوگند يادكن خوارشده؛


هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ

11

بسيار عيب‌جويى كه به سخن چينى فراوان گام بر مى‌دارد؛


مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ

12

بسيار بازدارنده از نيكى، تجاوزگر گنه پيشه؛


عُتُلٍّ بَعْدَ ذٰلِكَ زَنِيمٍ

13

پرخور سخت دل، كه بعد از اين (همه) بى‌تبار است.


أَنْ كانَ ذا مالٍ وَ بَنِينَ

14

(اينها بخاطر آن است) كه داراى ثروت و پسران است!


إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ

15

هنگامى كه آيات ما بر او خوانده مى‌شود مى‌گويد:« (اينها) افسانه‌هاى پيشينيان است. »


سَنَسِمُهُ عَلَي الْخُرْطُومِ

16

بزودى بر بينى او داغ مى‌نهيم!


إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ

17

در حقيقت ما آن (تكذيب‌گر) ان را آزموديم همانگونه كه باغداران را آزمايش كرديم، هنگامى كه سوگند ياد كردند كه آن (ميوه‌هاى باغ را) صبحگاهان حتما بچينند.


وَ لا يَسْتَثْنُونَ

18

و استثنا نكنند؛


فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُمْ نائِمُونَ

19

و (عذاب) چرخنده‌اى از جانب پروردگارت برگرد آن (باغ) بچرخد، در حالى كه آنان خوابيده بودند.


فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ

20

و همچون درختان قطع شده (و خاكستر شده) گرديد.


فَتَنادَوْا مُصْبِحِينَ

21

و صبحگاهان يكديگر را ندا دادند،


أَنِ اغْدُوا عَليٰ حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صارِمِينَ

22

كه اگر ميوه چين هستيد به سوى كشتزارتان بامدادان بيرون رويد.


فَانْطَلَقُوا وَ هُمْ يَتَخافَتُونَ

23

و با شتاب رفتند در حالى كه آنان آهسته به يكديگر مى‌گفتند:


أَنْ لا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ

24

« كه امروز هيچ بينوايى در آن (باغ) بر شما هرگز وارد نشود. »


وَ غَدَوْا عَليٰ حَرْدٍ قادِرِينَ

25

و بامدادان بيرون رفتند در حالى كه بر منع (بينوايان مصمم و) توانا بودند.


فَلَمَّا رَأَوْها قالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ

26

و هنگامى كه آن (باغ) را ديدند گفتند:« قطعا ما گم گشته‌ايم!


بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ

27

بلكه ما محروم شده‌ايم! »


قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ

28

ميانه روترين آنان گفت:« آيا به شما نگفته بودم كه چرا تسبيح نمى‌گوييد؟! »


قالُوا سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ

29

گفتند:« منزه است پروردگار ما، در واقع ما ستمكار بوديم! »


فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَلاوَمُونَ

30

و برخى آنان به برخى [ديگر] روكرده، در حالى كه يكديگر را سرزنش مى‌كردند.


قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا طاغِينَ

31

گفتند:« اى واى بر ما كه ما طغيانگر بوديم!


عَسيٰ رَبُّنا أَنْ يُبْدِلَنا خَيْراً مِنْها إِنَّا إِليٰ رَبِّنا راغِبُونَ

32

اميد است كه پروردگارمان بهتر از آن براى ما جايگزين كند! [چرا] كه ما فقط به سوى پروردگارمان مشتاقيم ».


كَذٰلِكَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

33

عذاب (دنيا) اينگونه است، و حتما عذاب آخرت بزرگ‌تر است، اگر (بر فرض) مى‌دانستند.


إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ

34

در حقيقت فقط براى پارسايان (خود نگهدار)، نزد پروردگارشان بوستان‌هاى پرنعمت (بهشت) است.


أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ

35

و آيا مسلمانان را همچون خلافكاران قرار مى‌دهيم؟!


ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ

36

شما را چه شده؟! چگونه داورى مى‌كنيد؟!


أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ

37

بلكه آيا براى شما كتابى است كه از آن درس مى‌خوانيد،


إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ

38

كه در آن (كتاب) است كه آنچه را شما بر مى‌گزينيد براى شماست؟!


أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ

39

يا براى شما بر ما سوگندها (و پيمان‌ها) ى رسايى تا روز رستاخيز است كه آنچه را داورى مى‌كنيد براى شماست؟!


سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذٰلِكَ زَعِيمٌ

40

از آنان بپرس كه كدامشان بر اين (سوگند و پيمان) ضامن هستند؟!


أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ

41

يا براى آنان شريكان (معبود گونه) است؟! پس اگر راستگويند بايد شريكانشان را بياورند.


يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَي السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ

42

روزى كه (لباس) از ساق (پا) ها برطرف شود (و كار مشكل گردد) و به سجده فراخوانده مى‌شوند و [لى‌] نمى‌توانند (سجده كنند).


خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَي السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ

43

در حالى كه چشم‌هايشان (از ترس) فروتن گشته (و) خوارى آنان را فرا مى‌گيرد؛ و بيقين همواره به سوى سجده فراخوانده مى‌شدند در حالى كه آنان سالم بودند.


فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهٰذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ

44

پس من و كسى را كه اين سخن (قرآن) را تكذيب مى‌كند رهاكن! بزودى از جايى كه نمى‌دانند، بتدريج گرفتارشان خواهيم كرد!


وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ

45

و به آنان مهلت مى‌دهم، [چرا] كه نقشه من استوار است.


أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ

46

يا از آنان پاداشى مى‌طلبى، پس آنان از زيان (آن) گرانبارند؟!


أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ

47

يا (اسرار) نهان فقط نزد آنان است پس آنان (از آنجا) مى‌نويسند؟!


فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ ناديٰ وَ هُوَ مَكْظُومٌ

48

پس براى (ابلاغ) حكم پروردگارت شكيبا باش، و مانند همراه ماهى (يونس) مباش! هنگامى كه ندا در داد در حالى كه او مورد خشم قرار گرفته بود.


لَوْلا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ

49

اگر نعمتى از پروردگارش او را درنيافته بود، حتما به كرانه خشكى افكنده مى‌شد در حالى كه او نكوهيده بود.


فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ

50

و [لى‌] پروردگارش او را برگزيد و وى را از شايستگان قرار داد.


وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ

51

و مسلما نزديك بود كسانى كه كفر ورزيدند هنگامى كه آگاه كننده (قرآن) را شنيدند با چشمانشان تو را بلغزانند و مى‌گويند:« قطعا او ديوانه است. »


وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ

52

در حالى كه آن (قرآن) جز يادآورى براى جهانيان نيست.


سوره الحاقة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَاقَّةُ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ تحقق يابنده.


مَا الْحَاقَّةُ

2

تحقق يابنده چيست؟


وَ ما أَدْراكَ مَا الْحَاقَّةُ

3

و چه چيز تو را آگاه كرد كه تحقق يابنده چيست؟


كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ

4

(قوم) ثمود و عاد (عذاب) كوبنده را دروغ انگاشتند.


فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ

5

و اما (قوم) ثمود پس بوسيله (عذاب) طغيانگر هلاك شدند.


وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ

6

و اما (قوم) عاد پس با باد سرد سركش هلاك شدند.


سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً فَتَرَي الْقَوْمَ فِيها صَرْعيٰ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ

7

كه آن (باد) را هفت شب و هشت روز بنيان كن بر آنان مسلط كرد، و آن قوم را در آن (مدت) بر زمين افتاده مى‌بينى، چنانكه گويى آنان تنه‌هاى درختان خرماى فرو ريخته‌اند!


فَهَلْ تَريٰ لَهُمْ مِنْ باقِيَةٍ

8

و آيا از آنان هيچ بازمانده‌اى مى‌بينى؟


وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ

9

و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و شهرهاى زير و رو شده (قوم لوط) خطاكارانه آمدند،


فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً

10

و فرستاده پروردگارشان را نافرمانى كردند، و (خدا) با گرفتارى فزاينده‌اى آنان را گرفتار ساخت.


إِنَّا لَمَّا طَغَي الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ

11

در حقيقت ما هنگامى كه آب طغيان كرد، شما را در (كشتى) روان سوار كرديم.


لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ

12

تا آن را براى شما يادآورنده قرار دهيم و گوش‌هاى فراگيرنده آن را فراگيرد.


فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ

13

و هنگامى كه دمى يگانه در شيپور (حوادث آستانه رستاخيز) دميده شود،


وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً

14

و زمين و كوه‌ها (از جاى) برداشته شود و با يك (ضربه) خردكننده خرد (و هموار) شوند!


فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ

15

و در آن روز حادثه (رستاخيز) واقع شود،


وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ

16

و آسمان شكافته شود پس آن (آسمان) در آن روز سست باشد.


وَ الْمَلَكُ عَليٰ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ

17

و فرشتگان در اطراف آن (آسمان) هستند؛ و در آن روز تخت (جهاندارى و تدبير هستى) پروردگارت را هشت (نفر) بر فرازشان حمل مى‌كنند.


يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفيٰ مِنْكُمْ خافِيَةٌ

18

در آن روز (شما بطورى) عرضه مى‌شويد كه هيچ پنهانى از شما پوشيده نمى‌ماند.


فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ

19

و اما كسى كه نامه (عمل) ش بدست راستش داده شود، پس مى‌گويد:« (بياييد) نامه (عمل) من را بگيريد بخوانيد!


إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ

20

در حقيقت من مى‌دانستم كه من حساب (اعمال) م را ملاقات مى‌كنم. »


فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ

21

پس او در زندگى رضايت‌بخش است،


فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ

22

در بهشتى عالى،


قُطُوفُها دانِيَةٌ

23

كه چيدن (ميوه‌هاى) آن، نزديك است.


كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ

24

(به آنان گفته مى‌شود:) بخوريد و بياشاميد گوارا؛ بخاطر آنچه در روزگاران گذشته از پيش فرستاديد!


وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ

25

و اما كسى كه نامه (اعمال) ش بدست چپش داده شود، پس مى‌گويد:« اى كاش نامه (عمل) م به من داده نمى‌شد.


وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ

26

و نمى‌دانستم كه حساب من چيست!


يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ

27

اى كاش آن (حالت) به پايان مى‌رسيد.


ما أَغْنيٰ عَنِّي مالِيَهْ

28

ثروتم (عذابى را) از من دفع نكرد،


هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ

29

تسلط من از (دست) من رفت! »


خُذُوهُ فَغُلُّوهُ

30

(ندا آيد:) او را بگيريد و وى را ببنديد!


ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ

31

سپس او را در دوزخ وارد كنيد (و بسوزانيد!)


ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ

32

سپس او را در زنجيرى كه طولش هفتاد ذرع (سى و پنج متر) است (دربند نماييد) و او را وارد (آتش) كنيد!


إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ

33

(چرا) كه او هرگز به خداى بزرگ ايمان نمى‌آورد،


وَ لا يَحُضُّ عَليٰ طَعامِ الْمِسْكِينِ

34

و (مردم را) به غذا دادن بينوايان تشويق نمى‌كرد.


فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ

35

پس امروز در اينجا براى او هيچ (دوست) گرم نزديكى نيست،


وَ لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ

36

و هيچ غذايى غير از« زردابه »نيست.


لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِئُونَ

37

كه آن را جز خطاكاران نمى‌خورند.


فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِرُونَ

38

و قسم ياد مى‌كنم به آنچه مى‌بينيد،


وَ ما لا تُبْصِرُونَ

39

و آنچه نمى‌بينيد،


إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ

40

كه قطعا آن (قرآن) گفتار فرستاده ارجمندى است؛


وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِيلاً ما تُؤْمِنُونَ

41

و آن گفتار شاعر نيست؛ چه اندك ايمان مى‌آوريد!


وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَلِيلاً ما تَذَكَّرُونَ

42

فتار پيشگو نيست، چه اندك متذكر مى‌شويد!


تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ

43

(اين قرآن) فرو فرستاده‌اى از جانب پروردگار جهانيان است.


وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ

44

و اگر (بر فرض) برخى سخنان را به ما (بدروغ) نسبت مى‌داد،


لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ

45

حتما با دست راست (قدرتمند)، او را گرفتار مى‌ساختيم،


ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ

46

سپس رگ قلبش را مسلما قطع مى‌كرديم!


فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ

47

و هيچ يك از شما مانع آن (مجازات) نمى‌شد.


وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ

48

و قطعا آن (قرآن مايه) يادآورى براى پارسايان (خود نگهدار) است.


وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ

49

و مسلما ما مى‌دانيم كه برخى از شما (آن را) تكذيب مى‌كنيد.


وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَي الْكافِرِينَ

50

و قطعا آن (مايه) حسرت بر كافران است.


وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ

51

و مسلما آن (قرآن) حق يقينى است.


فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ

52

پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح‌گوى.


سوره المعارج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ خواهنده‌اى عذاب واقع شدنى را درخواست كرد.


لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ

2

كه براى كافران هيچ دفع كننده‌اى از آن نيست.


مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعارِجِ

3

از طرف خداى صاحب درجات.


تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ

4

فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى‌روند.


فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلاً

5

پس با شكيبايى نيكو شكيبا باش؛


إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً

6

[چرا] كه آنان آن (روز) را دور مى‌بينند،


وَ نَراهُ قَرِيباً

7

و (ما) آن را نزديك مى‌بينيم.


يَوْمَ تَكُونُ السَّماءُ كَالْمُهْلِ

8

روزى كه آسمان همچون روغن (يا فلز) گداخته مى‌شود،


وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ

9

و كوه‌ها همانند پشم رنگين (زده شده) مى‌شود!


وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً

10

و هيچ (دوست) گرم نزديكى از (دوست) گرم نزديك (خود) پرسش نمى‌كند.


يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ

11

آن (دوست) ان به آنان نشان داده مى‌شوند، خلافكار آرزو مى‌كند كه (براى نجات) از عذاب آن روز پسرانش را تاوان دهد.


وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ

12

و (نيز) همسرش و برادرش را،


وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ

13

و (نيز) خويشاوندانش كه او را پناه مى‌دادند،


وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ

14

و (نيز) كسانى را كه در زمين هستند جملگى (تاوان دهد) سپس او را نجات دهد.


كَلاَّ إِنَّها لَظيٰ

15

هرگز چنين نيست در واقع آن (دوزخ) شعله آتشين است!


نَزَّاعَةً لِلشَّويٰ

16

در حالى كه بر كننده پوست سر و بدن بريان شده است.


تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّيٰ

17

(دوزخ) فرا مى‌خواند كسى را كه پشت كرده و روى برتافته،


وَ جَمَعَ فَأَوْعيٰ

18

و (نيز كسانى را كه اموال را) جمع كرده و ذخيره كردند.


إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً

19

در حقيقت انسان آزمند و كم طاقت آفريده شده است،


إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً

20

هنگامى كه بدى به او رسد بى‌تابى مى‌كند،


وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً

21

و هنگامى كه نيكى به او رسد مانع (استفاده ديگران) مى‌شود،


إِلَّا الْمُصَلِّينَ

22

مگر نمازگزاران،


الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ

23

(همان) كسانى كه آنان بر نمازشان مداومت مى‌ورزند؛


وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ

24

و كسانى كه در اموالشان حق معينى است،


لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ

25

براى درخواست كننده و محروم،


وَ الَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ

26

و كسانى كه روز جزا را تاييد مى‌كنند،


وَ الَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ

27

و كسانى كه آنان از عذاب پروردگارشان بيمناكند،


إِنَّ عَذابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ

28

[چرا] كه از عذاب پروردگارشان ايمنى نيست،


وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ

29

و كسانى كه آنان دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى‌كنند،


إِلَّا عَليٰ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ

30

مگر در مورد همسرانشان يا آنچه (از كنيزان) مالك شده‌اند، كه در حقيقت آنان (در اين موارد) سرزنش نمى‌شوند.


فَمَنِ ابْتَغيٰ وَراءَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ

31

و كسانى كه فراتر از اين جويند پس تنها آنان تجاوزگرند.


وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ

32

و كسانى كه آنان امانت‌هايشان و پيمان‌هايشان را رعايت مى‌كنند،


وَ الَّذِينَ هُمْ بِشَهاداتِهِمْ قائِمُونَ

33

و كسانى كه آنان (براى اداى) گواهى‌هايشان ايستاده‌اند،


وَ الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ

34

و كسانى كه آنان بر نمازشان مواظبت مى‌نمايند،


أُولئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ

35

آنان در بوستان‌هاى (بهشتى)، گرامى داشته شده‌اند.


فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ

36

پس چه شده براى كسانى كه كفر ورزيدند كه شتابان روبه تو آرند؟


عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ

37

از راست و از چپ، گروه گروه!


أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ

38

آيا هر مردى از آن (كافر) ان طمع مى‌ورزد كه در بوستان پرنعمت (بهشت) درآورده شود؟!


كَلاَّ إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ

39

هرگز چنين نيست؛ در حقيقت ما آنان را از آنچه مى‌دانند آفريده‌ايم.


فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُونَ

40

و سوگند ياد مى‌كنم به پروردگار خاوران و باختران كه قطعا ما تواناييم،


عَليٰ أَنْ نُبَدِّلَ خَيْراً مِنْهُمْ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ

41

بر اينكه بهتر از آنان را جايگزين كنيم؛ و ما پيشى گرفته شده (و مغلوب) نيستيم.


فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ

42

پس آنان را رهاكن تا (در باطل) فرو روند و بازى كنند تا اينكه روز (رستاخيز) شان را كه وعده داده مى‌شوند، ملاقات كنند.


يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً كَأَنَّهُمْ إِليٰ نُصُبٍ يُوفِضُونَ

43

(همان) روزى كه از قبرها بسرعت خارج مى‌شوند چنانكه گويى آنان به سوى بت‌هاى سنگى روانه مى‌شوند؛


خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذٰلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ

44

در حالى كه چشم‌هايشان (از وحشت) فروتن است، [و] خوارى آنان را فرا گرفته است! اين روزى است كه همواره وعده داده مى‌شوند.


سوره نوح

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِليٰ قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ در حقيقت ما نوح را به سوى قومش فرستاديم كه:« قومت را هشدار ده، پيش از آنكه عذاب دردناكى به سراغشان آيد. »


قالَ يا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ

2

گفت:« اى قوم [من‌]! در حقيقت من براى شما هشدارگرى روشنگرم،


أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ

3

كه خدا را بپرستيد و [خودتان را] از [عذاب‌] او حفظ كنيد و [مرا] اطاعت كنيد.


يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

4

تا بخشى از پيامدهاى (گناهان) تان را براى شما بيامرزد، و (مرگ) شما را تا سرآمد معينى به تأخير اندازد؛ [چرا] كه هنگامى كه سرآمد (مرگ حتمى) الهى فرارسد، به تاخير افتاده نمى‌شود اگر شما مى‌دانستيد. »


قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلاً وَ نَهاراً

5

(نوح) گفت:« پروردگارا! در واقع من قوم خود را شب و روز فراخواندم.


فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً

6

و [لى‌] فراخواندن من (چيزى) جز بر فرار آنان نيفزود.


وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً

7

و در حقيقت من هر گاه آنان را فراخواندم تا آنان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوش‌هايشان قرار داده و لباس‌هايشان را بر سر مى‌كشيدند، و (در مخالفت) پافشارى مى‌كردند و با استكبار تكبر مى‌ورزيدند.


ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً

8

سپس در واقع من آنان را با صداى بلند فراخواندم،


ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً

9

سپس براستى من (حقايق را) برايشان آشكار كردم و پنهانى برايشان رازگويى كردم.


فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً

10

و گفتم:« از پروردگارتان آمرزش بخواهيد [چرا] كه او بسيار آمرزنده است،


يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً

11

تا (باران) آسمان را پى در پى بر شما [فرو] فرستد،


وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً

12

و شما را با اموال و پسران مدد رساند و براى شما باغ هايى قرار دهد و براى شما نهرهايى قرار دهد.


ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً

13

شما را چه شده كه به عظمت خدا اميدى نداريد؟!


وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً

14

در حالى كه بيقين شما را گوناگون آفريد.


أَ لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً

15

آيا نظر نكرده‌ايد كه خدا چگونه هفت آسمان را طبقه‌بندى شده آفريده است،


وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً

16

و ماه را در آن (آسمان) ها نورانى قرارداد، و خورشيد را چراغى قرارداد؟!


وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً

17

و خدا شما را با روييدنى (همچون گياه) از زمين رويانيد.


ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيها وَ يُخْرِجُكُمْ إِخْراجاً

18

سپس شما را به آن (زمين) باز مى‌گرداند، و (در رستاخيز) بطور كامل بيرون مى‌آورد.


وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِساطاً

19

و خدا زمين را براى شما گسترده قرارداد،


لِتَسْلُكُوا مِنْها سُبُلاً فِجاجاً

20

تا از آن به راه‌ها (ى وسيع) دره‌ها، راه يابيد. »


قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً

21

نوح گفت:« پروردگارا! در حقيقت آنان مرا نافرمانى كردند و از كسى پيروى كردند كه مالش و فرزندش جز زيان بر او نيفزوده است.


وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً

22

و با فريبى بسيار بزرگ فريبكارى كردند.


وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسْراً

23

و گفتند: حتما معبودتان را رها مكنيد و البته (بت‌هاى)« ود »و« سواع »و« يغوث »و« يعوق »و« نسر »را رها نكنيد.


وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالاً

24

و بيقين بسيارى را گمراه كردند. (خدايا) ستمكاران را جز گمراهى ميفزا! »


مِمَّا خَطِيئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا ناراً فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصاراً

25

بخاطر خطاهايشان غرقه شدند و به آتشى درآورده شدند، و جز خدا هيچ ياورانى براى خود نيافتند.


وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَي الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً

26

و نوح گفت:« پروردگارا! بر زمين از كافران هيچ ساكن خانه‌اى وا مگذار!


إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً

27

[چرا] كه تو اگر آنان را واگذارى، بندگانت را گمراه مى‌كنند و جز (نسل) بدكار بسيار ناسپاس نمى‌زايند.


رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَباراً

28

پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم و كسى را كه با ايمان داخل خانه من شد و مردان مؤمن و زنان مؤمن را بيامرز؛ و ستمكاران را جز نابودى ميفزا! »


سوره الجن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ بگو: به سوى من وحى شده است كه نفراتى از جن (به سخنانم) گوش فرا داده‌اند، و گفتند:« كه ما (قرآن) خواندنى شگفتى شنيديم.


يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً

2

كه به سوى هدايت رهنمون مى‌شود، پس بدان ايمان آورديم و هيچ كس را شريك پروردگارمان قرار نمى‌دهيم،


وَ أَنَّهُ تَعاليٰ جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً

3

و اينكه عظمت پروردگار ما والاتر است، در حالى كه هيچ همنشين و فرزندى برنگزيده است،


وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سَفِيهُنا عَلَي اللَّهِ شَطَطاً

4

و اينكه سبك سر (قوم) ما همواره به خدا گزاف نسبت مى‌دهد.


وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَي اللَّهِ كَذِباً

5

و اينكه ما گمان مى‌كرديم كه انسان و جن بر خدا دروغ نمى‌بندند.


وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً

6

و اينكه همواره مردانى از انسان (ها) به مردانى از جن پناه مى‌بردند، و [لى‌] بر پوشش (گناه) آنان بيفزودند،


وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا كَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً

7

و اينكه آنان گمان مى‌كردند- همان گونه كه شما گمان مى‌كرديد- كه خدا هيچ كس را بر نمى‌انگيزد.


وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً

8

و اينكه ما آسمان را لمس كرديم (و جستجو نموديم) و آن را پر از پاسداران سخت (نيرومند) و شهاب‌ها يافتيم،


وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً

9

و اينكه ما در آن (آسمان) در محل هايى براى شنيدن (اسرار) همواره مى‌نشستيم، و [لى‌] هر كس اكنون گوش فرا دهد براى (خود) ش شهابى كمين كرده مى‌يابد،


وَ أَنَّا لا نَدْرِي أَ شَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً

10

و اينكه ما نمى‌دانيم آيا در مورد كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده است، يا پروردگارشان براى آنان هدايت را خواسته است؟!


وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذٰلِكَ كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً

11

و اينكه ما در ميانمان (افرادى) شايسته‌اند و از ميان ما (افرادى) غير آنند، (ما داراى) روش‌هاى گوناگون هستيم.


وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً

12

و اينكه ما يقين داشتيم كه عاجز كننده خدا در زمين نيستيم، و با گريختن (خود) او را عاجز نمى‌كنيم،


وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُديٰ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً

13

و اينكه ما هنگامى كه رهنمود (قرآن) را شنيديم به آن ايمان آورديم؛ و هر كس به پروردگارش ايمان آورد، پس نه از كاستن (پاداش) مى‌ترسد، و نه از پوشش (عذاب)،


وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِكَ تَحَرَّوْا رَشَداً

14

و اينكه ما برخى از ميانمان مسلمان و برخى از ميانمان بيدادگرند. و كسانى كه اسلام آوردند پس آنان در طلب هدايت بوده‌اند.


وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً

15

و اما بيدادگران، پس هيزم جهنم هستند.


وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَي الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً

16

و اينكه اگر (بر فرض) بر راه (راست) پايدارى كنند، حتما با آب فراوان سيرابشان مى‌كنيم.


لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً

17

تا در آن (مورد) آنان را بيازماييم، و هر كس از ياد پروردگارش روى گرداند، او را به عذاب فزاينده (مشقت بار) وارد مى‌كنيم!


وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً

18

و اينكه مساجد از آن خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد (و نپرستيد).


وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً

19

و اينكه هنگامى كه بنده خدا (محمد ص) برخاست در حالى كه او را مى‌خواند (و مى‌پرستيد) نزديك بود بر او ازدحام كنند. »


قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً

20

بگو:« (من) فقط پروردگارم را مى‌خوانم (و مى‌پرستم) و هيچ كس را شريك او قرار نمى‌دهم. »


قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً

21

بگو:« در حقيقت من، مالك هيچ زيان و هدايتى براى شما نيستم. »


قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً

22

بگو:« در واقع من هيچ كس از (عذاب) خدا پناهم نمى‌دهد و هيچ پناهگاهى جز او نمى‌يابم؛


إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً

23

جز رساندن (پيام) از طرف خدا و رسالت‌هاى او (كه پناه من است)؛ و هر كس نافرمانى خدا و فرستاده‌اش را نمايد، پس در واقع براى او آتش جهنم است در حالى كه جاودانه در آن ماندگارند! »


حَتَّي إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً

24

تا هنگامى كه آنچه را وعده داده شده‌اند ببينند، پس بزودى خواهند دانست كه چه كسى از نظر ياور ناتوان‌تر و از نظر تعداد كمتر است!


قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً

25

بگو:« نمى‌دانم آيا آنچه وعده داده مى‌شويد نزديك است يا پروردگارم براى آن فاصله (زمانى) قرار مى‌دهد؟!


عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَليٰ غَيْبِهِ أَحَداً

26

(او) داناى نهان است و هيچ كس را بر (اسرار) نهانش مسلط نمى‌سازد،


إِلَّا مَنِ ارْتَضيٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً

27

جز كسى از فرستاده [گان‌] كه (خدا از او) خشنود باشد، پس در حقيقت او از پيش رويش و از پشت سرش (محافظانى) كمين كرده وارد مى‌سازد،


لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصيٰ كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً

28

تا معلوم دارد كه يقينا رسالت‌هاى پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و به آنچه كه نزد آنان است احاطه دارد و همه چيز را از نظر عدد شماره كرده است. »


سوره المزمل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ اى جامه [به خود] پيچيده!


قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلاً

2

شب را، جز اندكى بپاخيز.


نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً

3

نيمى از آن (شب) را، يا اندكى از آن را كم نما،


أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً

4

يا بر آن (نصف) بيفزاى، و قرآن را كاملا مرتب و آرام بخوان؛


إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً

5

كه ما بزودى گفتارى گرانبار برتو القا مى‌كنيم.


إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً

6

در حقيقت تنها پديده (عبادت) شب، گامى سخت‌تر و گفتارى پايدارتر است.


إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً

7

[چرا] كه براى تو در روز رفت و آمدى طولانى است.


وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً

8

و نام پروردگارت را يادكن، و كاملا به او دل ببند.


رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً

9

(او) پروردگار خاور و باختر است در حالى كه هيچ معبودى جز او نيست، پس او را كارساز (خويش) گير.


وَ اصْبِرْ عَليٰ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً

10

و برآنچه مى‌گويند شكيبا باش و با دورى گزينى نيكويى از آنان فاصله بگير.


وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً

11

و مرا با تكذيب گران صاحب نعمت (و ثروت) رهاساز، و اندكى به آنان مهلت ده،


إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالاً وَ جَحِيماً

12

كه در نزد ما بندها و دوزخ است.


وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً

13

و غذايى گلوگير و عذابى دردناك است!


يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلاً

14

روزى كه زمين و كوه‌ها مى‌لرزد، و كوه‌ها توده‌هاى شن روان مى‌شود.


إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِليٰ فِرْعَوْنَ رَسُولاً

15

در واقع ما به سوى شما فرستاده‌اى فرستاديم كه گواه بر شماست، همانگونه كه به سوى فرعون فرستاده‌اى فرستاديم.


فَعَصيٰ فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلاً

16

و [لى‌] فرعون فرستاده را نافرمانى كرد، پس او را با گرفتارى سنگينى گرفتار ساختيم.


فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً

17

پس اگر كفر ورزيد چگونه [خودتان را] از (عذاب) حفظ مى‌كنيد؟ روزى كه كودكان را سپيد موى (و پير) مى‌كند.


السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً

18

(كرات) آسمان در آن (روز) شكافته شود، كه وعده او انجام شدنى است.


إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً

19

در حقيقت اين (مطالب) ياد آورى است، پس هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برگزيند.


إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنيٰ مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضيٰ وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

20

در واقع پروردگارت مى‌داند كه تو و گروهى از كسانى كه همراه تو هستند نزديك به دو سوم شب و (يا) نصف آن و (يا) يك سوم آن را به پا مى‌خيزند؛ و خدا شب و روز را اندازه مى‌زند، (او) دانسته كه آن (مقدار شب را دقيقا) شمارش نمى‌كنيد، پس به سوى شما بازگشت، پس آنچه (براى شما ممكن و) آسان است از قرآن بخوانيد؛ (او) دانسته كه برخى از شما بزودى بيمار مى‌شوند و (گروهى) ديگر در زمين سفر مى‌كنند در حالى كه از بخشش خدا (روزى) مى‌جويند، و (گروهى) ديگر در راه خدا پيكار مى‌كنند، پس آنچه (براى شما ممكن و) آسان است از آن (قرآن) بخوانيد، و نماز را برپا داريد، و [ماليات‌] زكات را بپردازيد، و به خدا« قرض الحسنه‌اى »وام دهيد و هر نيكى كه پيشاپيش براى خودتان مى‌فرستيد فقط آن را نزد خدا نيكوتر و پاداش (ش) را بزرگ‌تر مى‌يابيد؛ و از خدا طلب آمرزش كنيد؛ [چرا] كه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.


سوره المدثر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ اى جامه خواب به خود پيچيده!


قُمْ فَأَنْذِرْ

2

برخيز و هشدار ده،


وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ

3

و پروردگارت را بزرگ شمار،


وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ

4

و لباست را پاك كن،


وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ

5

و از پليدى دورى كن،


وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ

6

و منت مگذار در حالى كه فزونى مى‌طلبى،


وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ

7

و بخاطر پروردگارت شكيبا باش.


فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ

8

و هنگامى كه در شيپور دميده شود،


فَذٰلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ

9

و آن، در آن روز، روزى سخت است،


عَلَي الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ

10

كه بر كافران غير آسان است!


ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً

11

مرا باكسى كه (او را) به تنهايى آفريده‌ام واگذار!


وَ جَعَلْتُ لَهُ مالاً مَمْدُوداً

12

و براى او مال گسترده‌اى قرار دادم،


وَ بَنِينَ شُهُوداً

13

و پسرانى شاهد (و حاضر به خدمت)،


وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيداً

14

و براى او (وسايل زندگى را) كاملا آماده كردم.


ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ

15

سپس طمع ورزيد كه بيفزايم.


كَلاَّ إِنَّهُ كانَ لِآياتِنا عَنِيداً

16

هرگز چنين نيست؛ [چرا] كه او نسبت به (آيات و) نشانه‌هاى ما ستيزه‌گر بود.


سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً

17

بزودى اورا به بالا رفتن (از گردنه عذاب) وا مى‌دارم.


إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ

18

[چرا] كه او تفكر كرد و (نقشه را) معين نمود.


فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ

19

پس كشته باد! كه چگونه معين كرد؟!


ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ

20

سپس كشته باد! كه چگونه معين نمود؟!


ثُمَّ نَظَرَ

21

سپس نظر كرد،


ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ

22

سپس چهره در هم كشيد و با ترشرويى شتاب كرد؛


ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَرَ

23

سپس پشت كرد و تكبر ورزيد،


فَقالَ إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ

24

و گفت:« اين (قرآن) جز سحرى حكايت شده نيست.


إِنْ هٰذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ

25

اين جز گفتار بشر نيست. »


سَأُصْلِيهِ سَقَرَ

26

بزودى او را به دوزخ آزار دهنده وارد مى‌كنم (و مى‌سوزانم)!


وَ ما أَدْراكَ ما سَقَرُ

27

و چه چيز تورا آگاه كرد كه« دوزخ آزار دهنده »چيست؟!


لا تُبْقِي وَ لا تَذَرُ

28

(دوزخى) كه نه باقى مى‌گذارد و نه رها مى‌سازد.


لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ

29

كه (آن دوزخ) سوزاننده و تغيير دهنده (رنگ) پوست‌هاست.


عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ

30

كه نوزده (فرشته) برآن (گماشته) است.


وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِكَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيماناً وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهٰذا مَثَلاً كَذٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْريٰ لِلْبَشَرِ

31

و (مأموران) اهل آتش را جز فرشتگان قرار نداديم، و تعداد آنان را جز آزمايشى براى كسانى كه كفر ورزيدند قرار نداديم، تا كسانى كه به آنان كتاب داده شده يقين كنند و بر ايمان كسانى كه ايمان آوردند بيفزايد، و كسانى كه به آنان كتاب داده شده و مؤمنان ترديد نكنند، و براى اينكه كسانى كه در دل‌هايشان [نوعى‌] بيمارى است و كافران بگويند:« خدا از اين مثل چه اراده كرده است؟! »اينگونه خدا هر كس را بخواهد (بخاطر اعمالش) در گمراهى وا مى‌نهد، و هر كس را (شايسته بداند و) بخواهد راهنمايى مى‌كند. و (تعداد) لشكريان پروردگارت را جز او نمى‌داند و اين جز يادآورى براى بشر نيست.


كَلاَّ وَ الْقَمَرِ

32

هرگز چنين نيست، (كه تصور مى‌كنند،) سوگند به ماه!


وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ

33

و سوگند به شب، هنگامى كه پشت كند!


وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ

34

و سوگند به صبح، هنگامى كه روشن شود!


إِنَّها لَإِحْدَي الْكُبَرِ

35

قطعا آن (دوزخ) يكى از (نشانه‌هاى) بزرگ است.


نَذِيراً لِلْبَشَرِ

36

در حالى كه هشدار گرى براى بشر است.


لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ

37

براى هر كس از شما كه بخواهد پيشرو باشد يا واپس ماند.


كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ

38

هر شخصى در گرو دستاورد (خويش) است.


إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ

39

مگر ياران خجسته (دست راست)،


فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ

40

كه در بوستان‌هاى (بهشتى) پرسش مى‌كند،


عَنِ الْمُجْرِمِينَ

41

از خلافكاران:


ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ

42

« چه چيز شما را به دوزخ آزار دهنده وارد ساخت؟! »


قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ

43

مى‌گويند:« از نمازگزاران نبوده‌ايم،


وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ

44

و هرگز به بينوايان غذا نمى‌داديم،


وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ

45

و پيوسته با فرورفتگان (در باطل) فرو مى‌رفتيم،


وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ

46

و همواره روز جزا را تكذيب مى‌كرديم،


حَتَّي أَتانَا الْيَقِينُ

47

تا اينكه يقين (به مرگ) به سراغ ما آمد. »


فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ

48

پس شفاعت شفاعت كنندگان براى آنان سودى نخواهد داشت.


فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ

49

و آنان را چه شده كه از ياد آورى (قرآن) رويگردانند؟!


كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ

50

چنانكه گويى كه آنان گور خرانى رميده‌اند،


فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ

51

كه از (مقابل) شيرى فرار كرده‌اند!


بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتيٰ صُحُفاً مُنَشَّرَةً

52

بلكه هر مردى از آنان مى‌خواهد كه كتابى گشاده (به او) داده شود.


كَلاَّ بَلْ لا يَخافُونَ الْآخِرَةَ

53

هرگز چنين نيست (كه آنان مى‌گويند،) بلكه از آخرت نمى‌ترسيد.


كَلاَّ إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ

54

هرگز چنين نيست (كه آنها مى‌گويند،) در واقع آن (قرآن) ياد آورى است.


فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ

55

و هر كس بخواهد آن (قرآن) را ياد كند؛


وَ ما يَذْكُرُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْويٰ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ

56

و يادآور نمى‌شوند مگر اينكه خدا بخواهد؛ كه او اهل پارسايى (و خود نگهدارى) و اهل آمرزش است.


سوره القیامة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ لا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيامَةِ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ سوگند ياد مى‌كنم به روز رستاخيز!


وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ

2

و سوگند ياد مى‌كنم به نفس (و وجدان بيدار) سرزنشگر (كه رستاخيز حق است)!


أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ

3

آيا انسان مى‌پندارد كه استخوان‌هايش را جمع آورى نخواهيم كرد؟!


بَليٰ قادِرِينَ عَليٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَهُ

4

آرى، بر مرتب كردن (سر) انگشتانش تواناييم.


بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ

5

بلكه انسان مى‌خواهد كه پيش رويش (در آينده) خلافكارى كند.


يَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ

6

در حالى كه مى‌پرسد:« روز رستاخيز چه وقت است؟! »


فَإِذا بَرِقَ الْبَصَرُ

7

و هنگامى كه چشم بدرخشد (و خيره شود)،


وَ خَسَفَ الْقَمَرُ

8

و ماه تيره گردد،


وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ

9

و خورشيد و ماه جمع گرديده شوند،


يَقُولُ الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ

10

در آن روز انسان مى‌گويد:« گريز گاه كجاست؟! »


كَلاَّ لا وَزَرَ

11

هرگز چنين نيست، هيچ پناهگاهى نيست!


إِليٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ

12

كه در آن روز قرارگاه فقط به سوى پروردگار توست؛


يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ

13

در آن روز انسان از آنچه پيش فرستاده و واپس نهاده خبر داده مى‌شود.


بَلِ الْإِنْسانُ عَليٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ

14

بلكه انسان برخودش بيناست،


وَ لَوْ أَلْقيٰ مَعاذِيرَهُ

15

و گرچه عذرهايش را (در ميان) افكند.


لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ

16

زبانت را به آن (قرآن) حركت مده، تا در (خواندن) آن شتاب كنى.


إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ

17

[چرا] كه جمع كردن آن و خواندنش فقط بر عهده ماست.


فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ

18

و هنگامى كه آن را مى‌خوانيم، پس از خواندن آن پيروى كن.


ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ

19

سپس در واقع بيان آن (قرآن) فقط بر عهده ماست.


كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ

20

هرگز چنين نيست (كه شما كافران مى‌پنداريد) بلكه (دنياى) شتابان را دوست مى‌داريد،


وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ

21

و آخرت را رها مى‌كنيد.


وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ

22

چهره هايى كه در آن روز شادابند،


إِليٰ رَبِّها ناظِرَةٌ

23

فقط به سوى پروردگارشان نظر مى‌كنند.


وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ

24

و چهره هايى كه در آن روز ترشروست،


تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ

25

مى‌داند كه (مجازاتى) كمرشكن بر او اعمال مى‌شود.


كَلاَّ إِذا بَلَغَتِ التَّراقِيَ

26

هرگز چنين نيست هنگامى كه (جان) به گلوگاه‌ها مى‌رسد،


وَ قِيلَ مَنْ راقٍ

27

و گفته شود:« بالا برنده (دعا و برطرف كننده بيمارى) كيست؟!


وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ

28

و مى‌داند كه آن (وقت) جدايى است،


وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ

29

و ساق پا به ساق پا (ى ديگر) مى‌پيچد.


إِليٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَساقُ

30

در آن روز روانه شدن فقط به سوى پروردگار توست.


فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّيٰ

31

و تأييد نكرد و نماز نگزارد.


وَ لٰكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّيٰ

32

و ليكن تكذيب كرد و روى برتافت،


ثُمَّ ذَهَبَ إِليٰ أَهْلِهِ يَتَمَطَّيٰ

33

سپس خرامان (و متكبرانه) به سوى خانواده‌اش رفت.


أَوْليٰ لَكَ فَأَوْليٰ

34

(عذاب الهى) براى تو سزاوارتر است و سزاوارتر!


ثُمَّ أَوْليٰ لَكَ فَأَوْليٰ

35

سپس (عذاب الهى) براى تو سزاوارتر است و سزاوارتر!


أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُديً

36

آيا انسان مى‌پندارد كه بيهوده (و بى هدف) رها مى‌شود؟!


أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنيٰ

37

آيا (او) آب اندك سيالى از منى كه ريخته شده نبوده است؟!


ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّيٰ

38

سپس [خون بسته‌] آويزان شد و (خدا آن را) آفريد و مرتب ساخت،


فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثيٰ

39

و از او دو جفت مرد و زن قرارداد.


أَ لَيْسَ ذٰلِكَ بِقادِرٍ عَليٰ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتيٰ

40

آيا آن (خدا) توانا نيست بر اينكه زنده كند؟!


سوره الانسان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ هَلْ أَتيٰ عَلَي الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ آيا بر انسان زمانى از روزگار برآمد كه چيزى ياد شده نبود؟!


إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً

2

در حقيقت ما انسان را از آب اندك سيال مخلوط آفريديم، در حالى كه او را مى‌آزماييم و او را شنوا و بينا قرار داديم.


إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً

3

درواقع ما او را به راه (راست) راهنمايى كرديم، در حالى كه يا سپاسگزار است يا بسيار ناسپاس است.


إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالاً وَ سَعِيراً

4

در حقيقت ما براى كافران، زنجيرها و غل‌ها و شعله‌هاى فروزان (آتش) آماده كرده‌ايم!


إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً

5

در حقيقت نيكوكاران از جامى (از شراب) مى‌نوشند كه آن با (عطر خوش) كافور آميخته است،


عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجِيراً

6

(همان) چشمه‌اى كه بندگان خدا از آن مى‌نوشند،


يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً

7

و (از هر كجا بخواهند) آن را كاملا مى‌شكافند (و روان مى‌كنند). به نذر وفا مى‌كنند و از روزى كه بدى آن گسترده است مى‌ترسند،


وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَليٰ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً

8

و غذا را در حالى كه دوستش دارند به بينوا و يتيم و اسير مى‌خورانند.


إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً

9

(در حالى كه مى‌گويند: ما) شما را فقط بخاطر ذات خدا غذا مى‌دهيم، [و] هيچ پاداشى و سپاسگزارى از شما نمى‌خواهيم.


إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً

10

در حقيقت ما از (عذاب) پروردگارمان مى‌ترسيم، از روزى كه بسيار ترشروى [و] سخت است.


فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذٰلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً

11

پس خدا آنان را از بدى آن روز نگاه مى‌دارد و آنان را با شادابى و شادمانى مى‌پذيرد.


وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً

12

و بخاطر شكيبايى‌شان، بهشت و (لباس‌هاى) حرير به آنان پاداش مى‌دهد.


مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَي الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً

13

در حالى كه در آن (بهشت) بر تخت‌ها تكيه زده‌اند، [و] در آنجا هيچ (گرماى سوزان) خورشيد و سرماى شديد نمى‌بينند؛


وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلاً

14

و سايه‌هاى (درختان) ش به آنان نزديك است و ميوه‌هايش براى چيدن كاملا فروتن شده است.


وَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَا

15

و ظرف‌هايى از نقره و سبوهايى كه بلورين است برگردشان چرخانده مى‌شود،


قَوارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً

16

بلورهاى نقره‌اى كه بطور كامل اندازه آنها را معين كرده‌اند.


وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلاً

17

و در آنجا از جامى سيراب مى‌شوند كه (شراب) آن با زنجبيل آميخته است،


عَيْناً فِيها تُسَمَّيٰ سَلْسَبِيلاً

18

(همان) چشمه سارى كه در آنجا سلسبيل ناميده مى‌شود؛


وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً

19

و نوجوانانى ماندگار برگرد آنان مى‌چرخند، هنگامى كه آنان را مى‌بينى مى‌پندارى آنان مرواريدى پراكنده‌اند.


وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً

20

و هنگامى كه در آنجا (بهشت را) ببينى، نعمت فراوان و فرمانروايى بزرگى مى‌بينى!


عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً

21

بر فرازشان لباس‌هاى سبز حرير نازك و حرير ضخيم است، و با دستبندهايى از نقره آراسته مى‌شوند، و پروردگارشان شراب پاك و پاك كننده به آنان مى‌نوشاند.


إِنَّ هٰذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً

22

در حقيقت اين پاداشى براى شماست، و تلاشتان سپاسگزارى خواهد شد.


إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلاً

23

در واقع ما خود، قرآن را كاملا بر تو فرو فرستاديم.


فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً

24

و براى (ابلاغ) حكم پروردگارت شكيبا باش، و از (ميان) آنان از هيچ گنهكار يا (كافر) بسيار ناسپاس اطاعت مكن.


وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً

25

و نام پروردگارت را صبحگاهان و عصرگاهان (و شب هنگام) ياد كن.


وَ مِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً

26

و بخشى از شب (را بپاخيز) و براى او سجده كن، و او را شب طولانى تسبيح گوى.


إِنَّ هٰؤُلاءِ يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقِيلاً

27

در حقيقت اينان (زندگى دنياى) شتابان را دوست دارند، و روز گرانبار (قيامت) را پشت سرشان رها مى‌كنند.


نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ وَ إِذا شِئْنا بَدَّلْنا أَمْثالَهُمْ تَبْدِيلاً

28

ما آنان را آفريديم و پيوندهاى وجودشان را محكم كرديم، و هنگامى كه بخواهيم همانندشان را كاملا جايگزين مى‌كنيم.


إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً

29

در حقيقت اين (مطالب) يادآورى است، و هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برگزيند.


وَ ما تَشاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً

30

و (چيزى) نمى‌خواهيد مگر اينكه خدا بخواهد، [چرا] كه خدا داناى فرزانه است.


يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً

31

هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) در رحمتش وارد مى‌كند؛ و ستمكاران عذاب دردناكى برايشان آماده ساخته است!


سوره المرسلات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ سوگند به فرستاده شدگان پياپى!


فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً

2

و توفندگان توفنده،


وَ النَّاشِراتِ نَشْراً

3

و سوگند به گسترانندگان گستراننده!


فَالْفارِقاتِ فَرْقاً

4

و جداسازان جدا كننده،


فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً

5

و به ياد افكنان،


عُذْراً أَوْ نُذْراً

6

براى (قطع) عذر يا هشدار گرى،


إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ

7

قطعا آنچه بدان وعده داده مى‌شويد واقع شدنى است؛


فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ

8

و هنگامى كه ستارگان محو شوند،


وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَتْ

9

و هنگامى كه (كرات) آسمان شكافته شود،


وَ إِذَا الْجِبالُ نُسِفَتْ

10

و هنگامى كه كوه‌ها بركنده و پراكنده شوند،


وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ

11

و هنگامى كه فرستادگان (براى گواهى) وقت داده شوند.


لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ

12

براى چه روزى مدت معين شده است؟!


لِيَوْمِ الْفَصْلِ

13

براى روز جدايى (رستاخيز).


وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الْفَصْلِ

14

و چه چيز تو را آگاه كرد كه روز جدايى چيست؟!


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

15

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ

16

آيا (ملت‌هاى) نخستين را هلاك نكرده‌ايم؟!


ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ

17

سپس پسينيان را بدنبال آنان (هلاك) مى‌گردانيم.


كَذٰلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ

18

با خلافكاران اين چنين مى‌كنيم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

19

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ

20

آيا شما را از آبى پست نيافريده‌ايم.


فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ

21

و آن را در جايگاه استوار [رحم‌] قرار داديم،


إِليٰ قَدَرٍ مَعْلُومٍ

22

تا اندازه معين؟!


فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ

23

و توانا بوديم، و چه خوب تواناييم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

24

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً

25

آيا زمين را قرار نداده‌ايم فراگيرنده


أَحْياءً وَ أَمْواتاً

26

زندگان و مردگان؟!


وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً

27

و در آن [كوه‌هاى‌] استوار [و] بلندى قرار داديم، و آبى گوارا به شما نوشانديم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

28

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


انْطَلِقُوا إِليٰ ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

29

(گفته مى‌شود:) به سوى چيزى كه همواره آن را تكذيب مى‌كرديد شتابان برويد.


انْطَلِقُوا إِليٰ ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ

30

به سوى سايه سه شاخه (آتش) شتابان برويد!


لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ

31

سايه‌اى كه پايدار (و فرح بخش) نيست و شعله (آتش) را دفع نمى‌كند!


إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ

32

كه آن (آتش) شراره‌هايى همچون قصرى (عظيم) مى‌افكند!


كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ

33

چنانكه گويى (خصوصيات) آن (همچون) شتران زرد است.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

34

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


هٰذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ

35

اين روزى است كه سخن نمى‌گويند،


وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ

36

و به آنان رخصت (عذر خواهى) داده نمى‌شود و عذر خواهى نمى‌كنند.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

37

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


هٰذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ

38

(گفته مى‌شود:) اين روز جدايى است كه شما و پيشينيان را جمع‌آورى كرديم.


فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ

39

و اگر براى شما نيرنگى است پس [به من‌] نيرنگ زنيد.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

40

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ

41

در حقيقت پارسايان (خود نگهدار) در سايه‌هاى (درختان بهشتى) و چشمه سارانند،


وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ

42

و ميوه‌هايى از آنچه ميل دارند.


كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

43

بخوريد و بياشاميد گوارا، بخاطر آنچه همواره انجام مى‌داديد.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

44

در واقع ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

45

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلاً إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ

46

(و به مجرمان گفته مى‌شود:) بخوريد و اندكى بهره‌مند شويد، كه شما خلافكاريد.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

47

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ

48

و هنگامى كه به آنان گفته شود ركوع كنيد ركوع نمى‌كنند.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

49

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ

50

پس بعد از آن (قرآن) به كدام سخن ايمان مى‌آورند؟!


جزء قبل

جزء 29 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان