قرآن عثمان طه

سوره الملک

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ بزرگوار [و خجسته‌] است آنكه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست.


الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ

2

همان كه مرگ و زندگى را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتريد، و اوست ارجمند آمرزنده.


الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَريٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمٰنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَريٰ مِنْ فُطُورٍ

3

همان كه هفت آسمان را طبقه طبقه بيافريد. در آفرينشِ آن [خداى‌] بخشايشگر هيچ گونه اختلاف [و تفاوتى‌] نمى‌بينى. باز بنگر، آيا خلل [و نقصانى‌] مى‌بينى؟


ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ

4

باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سويت بازگردد.


وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعِيرِ

5

و در حقيقت، آسمان دنيا را با چراغهايى زينت داديم و آن را مايه طرد شياطين [قواى مزاحم‌] گردانيديم و براى آنها عذاب آتش فروزان آماده كرده‌ايم.


وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ

6

و كسانى كه به پروردگارشان انكار آوردند، عذاب آتش جهنّم خواهند داشت و چه بد سرانجامى است.


إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ

7

چون در آنجا افكنده شوند، از آن خروشى مى‌شنوند در حالى كه مى‌جوشد.


تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ

8

نزديك است كه از خشم شكافته شود. هر بار كه گروهى در آن افكنده شوند، نگاهبانان آن از ايشان پرسند: «مگر شما را هشداردهنده‌اى نيامد؟»


قالُوا بَليٰ قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ

9

گويند: «چرا هشداردهنده‌اى به سوى ما آمد و [لى‌] تكذيب كرديم و گفتيم: خدا چيزى فرونفرستاده است، شما جز در گمراهى بزرگ نيستيد.»


وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ

10

و گويند: «اگر شنيده [و پذيرفته‌] بوديم يا تعقّل كرده بوديم در [ميان‌] دوزخيان نبوديم.»


فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِيرِ

11

پس به گناه خود اقرار مى‌كنند. و مرگ باد بر اهل جهنّم!


إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ

12

كسانى كه در نهان از پروردگارشان مى‌ترسند، آنان را آمرزش و پاداشى بزرگ خواهد بود.


وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

13

و [اگر] سخن خود را پنهان داريد، يا آشكارش نماييد، در حقيقت وى به راز دلها آگاه است.


أَلا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ

14

آيا كسى كه آفريده است نمى‌داند؟ با اينكه او خود باريك‌بين آگاه است.


هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ

15

اوست كسى كه زمين را براى شما رام گردانيد، پس در فراخناى آن رهسپار شويد و از روزى [خدا] بخوريد و رستاخيز به سوىِ اوست.


أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ

16

آيا از آن كس كه در آسمان است ايمن شده‌ايد كه شما را در زمين فروبرد، پس بناگاه [زمين‌] به تپيدن افتد؟


أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ

17

يا از آن كس كه در آسمان است ايمن شده‌ايد كه بر [سر] شما تندبادى از سنگريزه فروفرستد؟ پس به زودى خواهيد دانست كه بيم‌دادن من چگونه است!


وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ

18

و پيش از آنان [نيز] كسانى به تكذيب پرداختند پس عذاب من چگونه بود؟


أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَي الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمٰنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ

19

آيا در بالاى سرشان به پرندگان ننگريسته‌اند [كه گاه‌] بال مى‌گسترند و [گاه‌] بال مى‌زنند؟ جز خداى رحمان [كسى‌] آنها را نگاه نمى‌دارد، او به هر چيزى بيناست.


أَمَّنْ هٰذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ

20

يا آن كسى كه خود براى شما [چون‌] سپاهى است كه ياريتان مى‌كند، جز خداى رحمان كيست؟ كافران جز گرفتار فريب نيستند.


أَمَّنْ هٰذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ

21

يا كيست آن كه به شما روزى دهد اگر [خدا] روزى خود را [از شما] بازدارد؟ [نه‌]! بلكه در سركشى و نفرت پافشارى كردند.


أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَليٰ وَجْهِهِ أَهْديٰ أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

22

پس آيا آن كس كه نگونسار راه مى‌پيمايد هدايت يافته‌تر است يا آن كس كه ايستاده بر راه راست مى‌رود؟


قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ

23

بگو: «اوست آن كس كه شما را پديد آورده و براى شما گوش و ديدگان و دلها آفريده است. چه كم سپاس گزاريد.»


قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

24

بگو: «اوست كه شما را در زمين پراكنده كرده، و به نزد او [ست كه‌] گرد آورده خواهيد شد.»


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

25

و مى‌گويند: «اگر راست مى‌گوييد، اين وعده كى خواهد بود؟»


قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ

26

بگو: «علم [آن‌] فقط پيش خداست و من صرفاً هشدار دهنده‌اى آشكارم.»


فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هٰذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ

27

و آن گاه كه آن [لحظه موعود] را نزديك ببينند، چهره‌هاى كسانى كه كافر شده‌اند در هم رود، و گفته شود: «اين است همان چيزى كه آن را فرا مى‌خوانديد!»


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ

28

بگو: «به من خبر دهيد، اگر خدا مرا و هر كه را با من است هلاك كند يا ما را مورد رحمت قرار دهد، چه كسى كافران را از عذابى پردرد پناه خواهد داد؟»


قُلْ هُوَ الرَّحْمٰنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

29

بگو: «اوست خداى بخشايشگر، به او ايمان آورديم، و بر او توكّل كرديم. و به زودى خواهيد دانست چه كسى است كه خود در گمراهى آشكارى است.»


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ

30

بگو: «به من خبر دهيد، اگر آب [آشاميدنى‌] شما [به زمين‌] فرو رود، چه كسى آب روان برايتان خواهد آورد؟»


سوره القلم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ نون، سوگند به قلم و آنچه مى‌نويسند،


ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ

2

[كه‌] تو، به لطف پروردگارت، ديوانه نيستى.


وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ

3

و بى‌گمان، تو را پاداشى بى‌منّت خواهد بود.


وَ إِنَّكَ لَعَليٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ

4

و راستى كه تو را خويى والاست!


فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ

5

به زودى خواهى ديد و خواهند ديد،


بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ

6

[كه‌] كدام يك از شما دستخوش جنونيد.


إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ

7

پروردگارت خود بهتر مى‌داند چه كسى از راه او منحرف شده، و [هم‌] او به راه يافتگان داناتر است.


فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ

8

پس، از دروغزنان فرمان مبر.


وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ

9

دوست دارند كه نرمى كنى تا نرمى نمايند.


وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلاَّفٍ مَهِينٍ

10

و از هر قَسَم‌خورنده فرومايه‌اى فرمان مبر:


هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ

11

[كه‌] عيبجوست و براى خبرچينى گام برمى‌دارد،


مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ

12

مانع خير، متجاوز، گناه پيشه،


عُتُلٍّ بَعْدَ ذٰلِكَ زَنِيمٍ

13

گستاخ، [و] گذشته از آن زنازاده است،


أَنْ كانَ ذا مالٍ وَ بَنِينَ

14

به صرف اينكه مالدار و پسر دار است،


إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ

15

چون آيات ما بر او خوانده شود، گويد: «افسانه‌هاى پيشينيان است.»


سَنَسِمُهُ عَلَي الْخُرْطُومِ

16

زودا كه بر بينى‌اش داغ نهيم [و رسوايش كنيم‌].


إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ

17

ما آنان را همان گونه كه باغداران را آزموديم، مورد آزمايش قرار داديم، آن گاه كه سوگند خوردند كه صبح برخيزند و [ميوه‌] آن [باغ‌] را حتماً بچينند.


وَ لا يَسْتَثْنُونَ

18

و [لى‌] «ان شاء اللَّه» نگفتند.


فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُمْ نائِمُونَ

19

پس در حالى كه آنان غنوده بودند، بلايى از جانب پروردگارت بر آن [باغ‌] به گردش درآمد.


فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ

20

و [باغ،] آفت زده [و زمين باير] گرديد.


فَتَنادَوْا مُصْبِحِينَ

21

پس [باغداران‌] بامدادان يكديگر را صدا زدند،


أَنِ اغْدُوا عَليٰ حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صارِمِينَ

22

كه: «اگر ميوه مى‌چينيد، بامدادان به سوى كشت خويش رويد.»


فَانْطَلَقُوا وَ هُمْ يَتَخافَتُونَ

23

پس به راه افتادند و آهسته به هم مى‌گفتند


أَنْ لا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ

24

«كه: امروز نبايد در باغ بينوايى بر شما درآيد.»


وَ غَدَوْا عَليٰ حَرْدٍ قادِرِينَ

25

و صبحگاهان در حالى كه خود را بر منع [بينوايان‌] توانا مى‌ديدند، رفتند.


فَلَمَّا رَأَوْها قالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ

26

و چون [باغ‌] را ديدند، گفتند: «قطعاً ما راه گم كرده‌ايم.


بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ

27

[نه!] بلكه ما محروميم.»


قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ

28

خردمندترينشان گفت: «آيا به شما نگفتم: چرا خدا را به پاكى نمى‌ستاييد؟»


قالُوا سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ

29

گفتند: «پروردگارا، تو را به پاكى مى‌ستاييم، ما واقعاً ستمگر بوديم.»


فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَلاوَمُونَ

30

پس بعضى‌شان رو به بعضى ديگر آوردند و همديگر را به نكوهش گرفتند.


قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا طاغِينَ

31

گفتند: «اى واى بر ما كه سركش بوده‌ايم!


عَسيٰ رَبُّنا أَنْ يُبْدِلَنا خَيْراً مِنْها إِنَّا إِليٰ رَبِّنا راغِبُونَ

32

اميد است كه پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد، زيرا ما به پروردگارمان مشتاقيم.


كَذٰلِكَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

33

عذاب [دنيا] چنين است، و عذاب آخرت، اگر مى‌دانستند قطعاً بزرگتر خواهد بود.


إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ

34

براى پرهيزگاران، نزد پروردگارشان باغستانهاى پرناز و نعمت است.


أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ

35

پس آيا فرمانبرداران را چون بدكاران قرار خواهيم داد؟


ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ

36

شما را چه شده؟ چگونه داورى مى‌كنيد؟


أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ

37

يا شما را كتابى هست كه در آن فرا مى‌گيريد،


إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ

38

كه هر چه را برمى‌گزينيد، براى شما در آن خواهد بود؟


أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ

39

يا اينكه شما تا روز قيامت [از ما] سوگندهايى رسا گرفته‌ايد كه هر چه دلتان خواست حكم كنيد؟


سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذٰلِكَ زَعِيمٌ

40

از آنان بپرس: كدامشان ضامن اين [ادّعا] يند؟


أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ

41

يا شريكانى دارند؟ پس اگر راست مى‌گويند شريكانشان را بياورند.


يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَي السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ

42

روزى كه كار، زار [و رهايى دشوار] شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانايى نيابند.


خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَي السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ

43

ديدگانشان به زير افتاده، خوارى آنان را فرو مى‌گيرد، در حالى كه [پيش از اين‌] به سجده دعوت مى‌شدند و تندرست بودند.


فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهٰذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ

44

پس مرا با كسى كه اين گفتار را تكذيب مى‌كند واگذار. به تدريج آنان را به گونه‌اى كه در نيابند [گريبان‌] خواهيم گرفت،


وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ

45

و مهلتشان مى‌دهم، زيرا تدبير من [سخت‌] استوار است.


أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ

46

آيا از آنان مزدى درخواست مى‌كنى، و آنان خود را زير بار تاوان، گرانبار مى‌يابند؟


أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ

47

يا [علم‌] غيب پيش آنهاست و آنها مى‌نويسند؟


فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ ناديٰ وَ هُوَ مَكْظُومٌ

48

پس در [امتثال‌] حكم پروردگارت شكيبايى ورز، و مانند همدم ماهى [يونس‌] مباش آن گاه كه اندوه‌زده ندا درداد.


لَوْلا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ

49

اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارك [حالِ‌] او نمى‌كرد، قطعاً نكوهش شده بر زمين خشك انداخته مى‌شد.


فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ

50

پس پروردگارش وى را برگزيد و از شايستگانش گردانيد.


وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ

51

و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنيدند چيزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند، و مى‌گفتند: «او واقعاً ديوانه‌اى است.»


وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ

52

و حال آنكه [قرآن‌] جز تذكارى براى جهانيان نيست.


سوره الحاقة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَاقَّةُ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ آن رخ دهنده.


مَا الْحَاقَّةُ

2

چيست آن رخ دهنده؟


وَ ما أَدْراكَ مَا الْحَاقَّةُ

3

و چه دانى كه آن رخ دهنده چيست؟


كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ

4

ثمود و عاد، آن حادثه كوبنده را تكذيب كردند.


فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ

5

امّا ثمود به [سزاى‌] سركشى [خود] به هلاكت رسيدند.


وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ

6

و امّا عاد، به [وسيله‌] تندبادى توفنده سركش هلاك شدند.


سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً فَتَرَي الْقَوْمَ فِيها صَرْعيٰ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ

7

[كه خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت: در آن [مدّت‌] مردم را فروافتاده مى‌ديدى، گويى آنها تنه‌هاى نخلهاى ميان تهى‌اند.


فَهَلْ تَريٰ لَهُمْ مِنْ باقِيَةٍ

8

آيا از آنان كسى را بر جاى مى‌بينى؟


وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ

9

و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و [مردم‌] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره‌] مرتكب خطا شدند.


فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً

10

و از امر فرستاده پروردگارشان سرپيچى كردند و [خدا هم‌] آنان را به گرفتنى سخت، فرو گرفت.


إِنَّا لَمَّا طَغَي الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ

11

ما، چون آب طغيان كرد، شما را بر كشتى سوار نموديم.


لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ

12

تا آن را براى شما [مايه‌] تذكّرى گردانيم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد.


فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ

13

پس آن گاه كه در صور يك بار دميده شود.


وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً

14

و زمين و كوه‌ها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با يك تكان ريز ريز گردند.


فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ

15

پس آن روز است كه واقعه [آن چنانى‌] وقوع يابد.


وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ

16

و آسمان از هم بشكافد، و در آن روز است كه آن از هم گسسته باشد.


وَ الْمَلَكُ عَليٰ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ

17

و فرشتگان در اطراف [آسمان‌] اند، و عرش پروردگارت را آن روز، هشت [فرشته‌] بر سر خود بر مى‌دارند.


يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفيٰ مِنْكُمْ خافِيَةٌ

18

در آن روز، شما [به پيشگاه خدا] عرضه مى‌شويد، [و] پوشيده‌اى از شما پوشيده نمى‌ماند.


فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ

19

امّا كسى كه كارنامه‌اش به دست راستش داده شود، گويد: «بياييد و كتابم را بخوانيد.


إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ

20

من يقين داشتم كه به حساب خود مى‌رسم.»


فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ

21

پس او در يك زندگى خوش است:


فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ

22

در بهشتى برين،


قُطُوفُها دانِيَةٌ

23

[كه‌] ميوه‌هايش در دسترس است.


كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ

24

بخوريد و بنوشيد، گواراتان باد، به [پاداش‌] آنچه در روزهاى گذشته انجام داديد.


وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ

25

و امّا كسى كه كارنامه‌اش به دست چپش داده شود، گويد: «اى كاش كتابم را دريافت نكرده بودم.


وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ

26

و از حساب خود خبردار نشده بودم.


يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ

27

اى كاش آن [مرگ‌] كار را تمام مى‌كرد.


ما أَغْنيٰ عَنِّي مالِيَهْ

28

مال من، مرا سودى نبخشيد.


هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ

29

قدرت من از [كف‌] من برفت.


خُذُوهُ فَغُلُّوهُ

30

[گويند:] «بگيريد او را و در غُل كشيد.


ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ

31

آن گاه ميان آتشش اندازيد.


ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ

32

پس در زنجيرى كه درازى آن هفتاد گز است وى را در بند كشيد.


إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ

33

چرا كه او به خداى بزرگ نمى‌گرويد.


وَ لا يَحُضُّ عَليٰ طَعامِ الْمِسْكِينِ

34

و به اطعام مسكين تشويق نمى‌كرد.


فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ

35

پس امروز او را در اينجا حمايتگرى نيست.


وَ لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ

36

و خوراكى جز چركابه ندارد.


لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِئُونَ

37

كه آن را جز خطاكاران نمى‌خورند.»


فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِرُونَ

38

پس نه [چنان است كه مى‌پنداريد]، سوگند ياد مى‌كنم به آنچه مى‌بينيد،


وَ ما لا تُبْصِرُونَ

39

و آنچه نمى‌بينيد،


إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ

40

كه [قرآن‌] قطعاً گفتار فرستاده‌اى بزرگوار است.


وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِيلاً ما تُؤْمِنُونَ

41

و آن گفتار شاعرى نيست [كه‌] كمتر [به آن‌] ايمان داريد.


وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَلِيلاً ما تَذَكَّرُونَ

42

و نه گفتار كاهنى [كه‌] كمتر [از آن‌] پند مى‌گيريد.


تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ

43

[پيام‌] فرودآمده‌اى است از جانب پروردگار جهانيان.


وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ

44

و اگر [او] پاره‌اى گفته‌ها بر ما بسته بود،


لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ

45

دست راستش را سخت مى‌گرفتيم،


ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ

46

سپس رگ قلبش را پاره مى‌كرديم،


فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ

47

و هيچ يك از شما مانع از [عذاب‌] او نمى‌شد.


وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ

48

و در حقيقت، [قرآن‌] تذكارى براى پرهيزگاران است.


وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ

49

و ما به راستى مى‌دانيم كه از [ميان‌] شما تكذيب‌كنندگانى هستند.


وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَي الْكافِرِينَ

50

و آن واقعاً بر كافران حسرتى است.


وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ

51

و اين [قرآن‌]، بى‌شبهه، حقيقتى يقينى است.


فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ

52

پس به [پاس‌] نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.


سوره المعارج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ پرسنده‌اى از عذاب واقع‌شونده‌اى پرسيد،


لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ

2

كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارنده‌اى نيست.


مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعارِجِ

3

[و] از جانب خداوندِ صاحب درجات [و مراتب‌] است.


تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ

4

فرشتگان و روح، در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى «او» بالا مى‌روند.


فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلاً

5

پس صبر كن، صبرى نيكو.


إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً

6

زيرا آنان [عذاب‌] را دور مى‌بينند،


وَ نَراهُ قَرِيباً

7

و [ما] نزديكش مى‌بينيم.


يَوْمَ تَكُونُ السَّماءُ كَالْمُهْلِ

8

روزى كه آسمانها چون فلز گداخته شود،


وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ

9

و كوه‌ها چون پشم‌زده گردد،


وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً

10

و هيچ دوست صميمى از دوست صميمى [حال‌] نپرسد،


يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ

11

آنان را به ايشان نشان مى‌دهند. گناهكار آرزو مى‌كند كه كاش براى رهايى از عذاب آن روز، مى توانست پسران خود را عوض دهد،


وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ

12

و [نيز] همسرش و برادرش را،


وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ

13

و قبيله‌اش را كه به او پناه مى‌دهد،


وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ

14

و هر كه را كه در روى زمين است همه را [عوض مى‌داد] و آن گاه خود را رها مى‌كرد.


كَلاَّ إِنَّها لَظيٰ

15

نه چنين است. [آتش‌] زبانه مى‌كشد،


نَزَّاعَةً لِلشَّويٰ

16

پوستِ سر و اندام را بركننده است.


تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّيٰ

17

هر كه را پشت كرده و روى برتافته،


وَ جَمَعَ فَأَوْعيٰ

18

و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته‌] فرا مى‌خواند.


إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً

19

به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى‌تاب‌] خلق شده است.


إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً

20

چون صدمه‌اى به او رسد عجز و لابه كند.


وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً

21

و چون خيرى به او رسد بخل ورزد.


إِلَّا الْمُصَلِّينَ

22

غير از نمازگزاران:


الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ

23

همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مى‌كنند.


وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ

24

و همانان كه در اموالشان حقّى معلوم است،


لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ

25

براى سائل و محروم.


وَ الَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ

26

و كسانى كه روز جزا را باور دارند.


وَ الَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ

27

و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند.


إِنَّ عَذابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ

28

چرا كه از عذاب پروردگارشان ايمن نمى‌توانند بود.


وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ

29

و كسانى كه دامن خود را حفظ مى‌كنند،


إِلَّا عَليٰ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ

30

مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت‌] مورد نكوهش نيستند.


فَمَنِ ابْتَغيٰ وَراءَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ

31

و هر كس پا از اين [حدّ] فراتر نهد، آنان همان از حدّ درگذرندگانند.


وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ

32

و كسانى كه امانتها و پيمان خود را مراعات مى‌كنند.


وَ الَّذِينَ هُمْ بِشَهاداتِهِمْ قائِمُونَ

33

و آنان كه بر شهادتهاى خود ايستاده‌اند.


وَ الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ

34

و كسانى كه بر نمازشان مداومت مى‌ورزند.


أُولئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ

35

آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت‌]، گرامى خواهند بود.


فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ

36

چه شده است كه آنان كه كفر ورزيده‌اند، به سوى تو شتابان،


عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ

37

گروه گروه، از راست و از چپ [هجوم مى‌آورند]؟


أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ

38

آيا هر يك از آنان طمع مى‌بندد كه در بهشت پر نعمت درآورده شود؟


كَلاَّ إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ

39

نه چنين است. ما آنان را از آنچه [خود] مى‌دانند آفريديم.


فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُونَ

40

[هرگز،] به پروردگار خاوران و باختران سوگند ياد مى‌كنم كه ما تواناييم،


عَليٰ أَنْ نُبَدِّلَ خَيْراً مِنْهُمْ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ

41

كه به جاى آنان بهتر از ايشان را بياوريم و بر ما پيشى نتوانند جُست.


فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ

42

پس بگذارشان ياوه گويند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شده‌اند ملاقات نمايند.


يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً كَأَنَّهُمْ إِليٰ نُصُبٍ يُوفِضُونَ

43

روزى كه از گورها [ى خود] شتابان برآيند، گويى كه آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند.


خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذٰلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ

44

ديدگانشان فرو افتاده، [غبارِ] مذلّت آنان را فرو گرفته است. اين است همان روزى كه به ايشان وعده داده مى‌شد.


سوره نوح

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِليٰ قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ ما نوح را به سوى قومش فرستاديم كه: «قومت را، پيش از آنكه عذابى دردناك به آنان رسد، هشدار ده.»


قالَ يا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ

2

[نوح‌] گفت: «اى قوم من، من شما را هشداردهنده‌اى آشكارم،


أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ

3

كه خدا را بپرستيد و از او پروا داريد و مرا فرمان بريد.


يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

4

[تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و [اجل‌] شما را تا وقتى معيّن به تأخير اندازد. اگر بدانيد، چون وقت مقرّر خدا برسد، تأخير بر نخواهد داشت.»


قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلاً وَ نَهاراً

5

[نوح‌] گفت: «پروردگارا، من قوم خود را شب و روز دعوت كردم،


فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً

6

و دعوت من جز بر گريزشان نيفزود.


وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً

7

و من هر بار كه آنان را دعوت كردم تا ايشان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان كردند و رداى خويشتن بر سر كشيدند و اصرار ورزيدند و هر چه بيشتر بر كبر خود افزودند.


ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً

8

سپس من آشكارا آنان را دعوت كردم.


ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً

9

باز من به آنان اعلام نمودم و در خلوت [و] پوشيده نيز به ايشان گفتم.


فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً

10

و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او همواره آمرزنده است.


يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً

11

[تا] بر شما از آسمان بارانِ پى در پى فرستد.


وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً

12

و شما را به اموال و پسران، يارى كند، و برايتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پديد آورد.


ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً

13

شما را چه شده است كه از شكوه خدا بيم نداريد؟


وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً

14

و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است.


أَ لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً

15

مگر ملاحظه نكرده‌ايد كه چگونه خدا هفت آسمان را تو بر تو آفريده است؟


وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً

16

و ماه را در ميان آنها روشنايى‌بخش گردانيد و خورشيد را [چون‌] چراغى قرار داد.


وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً

17

و خدا [ست كه‌] شما را [مانند] گياهى از زمين رويانيد


ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيها وَ يُخْرِجُكُمْ إِخْراجاً

18

سپس شما را در آن بازمى‌گرداند و بيرون مى‌آورد بيرون‌آوردنى [عجيب‌]!


وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِساطاً

19

و خدا زمين را براى شما فرشى [گسترده‌] ساخت،


لِتَسْلُكُوا مِنْها سُبُلاً فِجاجاً

20

تا در راههاى فراخ آن برويد.»


قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً

21

نوح گفت: «پروردگارا، آنان نافرمانى من كردند و كسى را پيروى نمودند كه مال و فرزندش جز بر زيان وى نيفزود.


وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً

22

و دست به نيرنگى بس بزرگ زدند.


وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسْراً

23

و گفتند: زنهار، خدايان خود را رها مكنيد، و نه «وَدّ» را واگذاريد و نه «سُواع» و نه «يَغُوث» و نه «يَعُوق» و نه «نَسْر» را.


وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالاً

24

و بسيارى را گمراه كرده‌اند. [بار خدايا،] جز بر گمراهى ستمكاران ميفزاى.»


مِمَّا خَطِيئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا ناراً فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصاراً

25

[تا] به سبب گناهانشان غرقه گشتند و [پس از مرگ‌] در آتشى درآورده شدند و براى خود، در برابر خدا يارانى نيافتند.


وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَي الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً

26

و نوح گفت: «پروردگارا، هيچ كس از كافران را بر روى زمين مگذار،


إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً

27

چرا كه اگر تو آنان را باقى گذارى، بندگانت را گمراه مى‌كنند و جز پليدكارِ ناسپاس نزايند.


رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَباراً

28

پروردگارا، بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه در سرايم درآيد، و بر مردان و زنان باايمان ببخشاى، و جز بر هلاكت ستمگران ميفزاى.»


سوره الجن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ بگو: «به من وحى شده است كه تنى چند از جنّيان گوش فرا داشتند و گفتند: راستى ما قرآنى شگفت‌آور شنيديم.


يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً

2

[كه‌] به راه راست هدايت مى‌كند. پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد.


وَ أَنَّهُ تَعاليٰ جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً

3

و اينكه او، پروردگار والاى ما، همسر و فرزندى اختيار نكرده است.


وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سَفِيهُنا عَلَي اللَّهِ شَطَطاً

4

و [شگفت‌] آنكه كم‌خِرَد ما، در باره خدا سخنانى ياوه مى‌سرايد.


وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَي اللَّهِ كَذِباً

5

و ما پنداشته بوديم كه انس و جنّ هرگز به خدا دروغ نمى‌بندند.


وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً

6

و مردانى از آدميان به مردانى از جنّ پناه مى‌بردند و بر سركشى آنها مى‌افزودند.


وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا كَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً

7

و آنها [نيز] آن گونه كه [شما] پنداشته‌ايد، گمان بردند كه خدا هرگز كسى را زنده نخواهد گردانيد.


وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً

8

و ما بر آسمان دست يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاى شهاب يافتيم.


وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً

9

و در [آسمان‌] براى شنيدن، به كمين مى‌نشستيم، [امّا] اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد، تير شهابى در كمين خود مى‌يابد.


وَ أَنَّا لا نَدْرِي أَ شَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً

10

و ما [درست‌] نمى‌دانيم كه آيا براى كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده يا پروردگارشان بر ايشان هدايت خواسته است؟


وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذٰلِكَ كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً

11

و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن، و ما فرقه‌هايى گوناگونيم.


وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً

12

و ما مى‌دانيم كه هرگز نمى‌توانيم در زمين خداى را به ستوه آوريم، و هرگز او را با گريز [خود] درمانده نتوانيم كرد


وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُديٰ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً

13

و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورَد، از كمى [پاداش‌] و سختى بيم ندارد.


وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِكَ تَحَرَّوْا رَشَداً

14

و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند: پس كسانى كه به فرمانند، آنان در جستجوى راه درستند،


وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً

15

ولى منحرفان، هيزم جهنّم خواهند بود.»


وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَي الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً

16

و اگر [مردم‌] در راه درست، پايدارى ورزند، قطعاً آب گوارايى بديشان نوشانيم.


لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً

17

تا در اين باره آنان را بيازماييم، و هر كس از ياد پروردگار خود دل بگرداند، وى را در قيد عذابى [روز] افزون درآورد.


وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً

18

و مساجد ويژه خداست، پس هيچ كس را با خدا مخوانيد.


وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً

19

و همين كه «بنده خدا» برخاست تا او را بخواند، چيزى نمانده بود كه بر سر وى فرو افتند.


قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً

20

بگو: «من تنها پروردگار خود را مى‌خوانم و كسى را با او شريك نمى‌گردانم.»


قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً

21

بگو: «من براى شما اختيار زيان و هدايتى را ندارم.»


قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً

22

بگو: «هرگز كسى مرا در برابر خدا پناه نمى‌دهد و هرگز پناهگاهى غير از او نمى‌يابم.


إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً

23

[وظيفه من‌] تنها ابلاغى از خدا و [رساندن‌] پيامهاى اوست.» و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند.


حَتَّي إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً

24

[باش‌] تا آنچه را وعده داده مى‌شوند ببينند، آن گاه دريابند كه ياورِ چه كسى ضعيف‌تر و كدام يك شماره‌اش كمتر است.


قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً

25

بگو: «نمى‌دانم آنچه را كه وعده داده شده‌ايد نزديك است يا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است؟»


عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَليٰ غَيْبِهِ أَحَداً

26

داناى نهان است، و كسى را بر غيب خود آگاه نمى‌كند،


إِلَّا مَنِ ارْتَضيٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً

27

جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد، كه [در اين صورت‌] براى او از پيش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت،


لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصيٰ كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً

28

تا معلوم بدارد كه پيامهاى پروردگار خود را رسانيده‌اند و [خدا] بدانچه نزد ايشان است احاطه دارد و هر چيزى را به عدد شماره كرده است.


سوره المزمل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ اى جامه به خويشتن فروپيچيده،


قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلاً

2

به پا خيز شب را مگر اندكى،


نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً

3

نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه،


أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً

4

يا بر آن [نصف‌] بيفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان.


إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً

5

در حقيقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مى‌كنيم.


إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً

6

قطعاً برخاستن شب، رنجش بيشتر و گفتار [در آن هنگام‌] راستين‌تر است.


إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً

7

[و] تو را، در روز، آمد و شدى دراز است.


وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً

8

و نام پروردگار خود را ياد كن و تنها به او بپرداز.


رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً

9

[اوست‌] پروردگار خاور و باختر، خدايى جز او نيست، پس او را كارساز خويش اختيار كن.


وَ اصْبِرْ عَليٰ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً

10

و بر آنچه مى‌گويند شكيبا باش و از آنان با دورى گزيدنى خوش فاصله بگير.


وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً

11

و مرا با تكذيب‌كنندگانِ توانگر واگذار و اندكى مهلتشان ده.


إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالاً وَ جَحِيماً

12

در حقيقت پيش ما زنجيرها و دوزخ،


وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً

13

و غذايى گلوگير و عذابى پردرد است.


يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلاً

14

روزى كه زمين و كوه‌ها به لرزه درآيند و كوه‌ها به سان ريگ روان گردند.


إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِليٰ فِرْعَوْنَ رَسُولاً

15

بى‌گمان، ما به سوى شما فرستاده‌اى كه گواه بر شماست روانه كرديم، همان گونه كه فرستاده‌اى به سوى فرعون فرستاديم.


فَعَصيٰ فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلاً

16

[ولى‌] فرعون به آن فرستاده عصيان ورزيد، پس ما او را به سختى فرو گرفتيم.


فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً

17

پس اگر كفر بورزيد، چگونه از روزى كه كودكان را پير مى‌گرداند، پرهيز توانيد كرد؟


السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً

18

آسمان از [بيم‌] آن [روز] در هم شكافد وعده او انجام يافتنى است.


إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً

19

قطعاً اين [آيات‌] اندرزى است، تا هر كه بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پيش گيرد.


إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنيٰ مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضيٰ وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

20

در حقيقت، پروردگارت مى‌داند كه تو و گروهى از كسانى كه با تواند، نزديك به دو سوّم از شب يا نصف آن يا يك سوّم آن را [به نماز] برمى‌خيزيد، و خداست كه شب و روز را اندازه‌گيرى مى‌كند. [او] مى‌داند كه [شما] هرگز حساب آن را نداريد، پس بر شما ببخشود، [اينك‌] هر چه از قرآن ميسّر مى‌شود بخوانيد. [خدا] مى‌داند كه به زودى در ميانتان بيمارانى خواهند بود، و [عدّه‌اى‌] ديگر در زمين سفر مى‌كنند [و] در پى روزى خدا هستند، و [گروهى‌] ديگر در راه خدا پيكار مى‌نمايند. پس هر چه از [قرآن‌] ميسّر شد تلاوت كنيد و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و وام نيكو به خدا دهيد و هر كار خوبى براى خويش از پيش فرستيد آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بيشتر باز خواهيد يافت. و از خدا طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده مهربان است.


سوره المدثر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ اى كشيده رداىِ شب بر سر،


قُمْ فَأَنْذِرْ

2

برخيز و بترسان.


وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ

3

و پروردگار خود را بزرگ دار.


وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ

4

و لباس خويشتن را پاك كن.


وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ

5

و از پليدى دور شو.


وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ

6

و منّت مگذار و فزونى مَطَلب.


وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ

7

و براى پروردگارت شكيبايى كن.


فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ

8

پس چون در صور دميده شود،


فَذٰلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ

9

آن روز [چه‌] روز ناگوارى است!


عَلَي الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ

10

بر كافران آسان نيست.


ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً

11

مرا با آنكه [او را] تنها آفريدم واگذار.


وَ جَعَلْتُ لَهُ مالاً مَمْدُوداً

12

و دارايى بسيار به او بخشيدم،


وَ بَنِينَ شُهُوداً

13

و پسرانى آماده [به خدمت، دادم‌]،


وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيداً

14

و برايش [عيش خوش‌] آماده كردم.


ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ

15

باز [هم‌] طمع دارد كه بيفزايم.


كَلاَّ إِنَّهُ كانَ لِآياتِنا عَنِيداً

16

ولى نه، زيرا او دشمنِ آيات ما بود.


سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً

17

به زودى او را به بالا رفتن از گردنه [عذاب‌] وادار مى‌كنم.


إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ

18

آرى، [آن دشمن حقّ‌] انديشيد و سنجيد.


فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ

19

كُشته بادا، چگونه [او] سنجيد؟


ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ

20

[آرى،] كشته بادا، چگونه [او] سنجيد.


ثُمَّ نَظَرَ

21

آن گاه نظر انداخت.


ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ

22

سپس رو ترش نمود و چهره در هم كشيد.


ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَرَ

23

آن گاه پشت گردانيد و تكبّر ورزيد،


فَقالَ إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ

24

و گفت: «اين [قرآن‌] جز سحرى كه [به برخى‌] آموخته‌اند نيست.


إِنْ هٰذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ

25

اين غير از سخن بشر نيست.»


سَأُصْلِيهِ سَقَرَ

26

زودا كه او را به سَقَر در آورم.


وَ ما أَدْراكَ ما سَقَرُ

27

و تو چه دانى كه آن سَقَر چيست؟


لا تُبْقِي وَ لا تَذَرُ

28

نه باقى مى‌گذارد و نه رها مى‌كند.


لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ

29

پوستها را سياه مى‌گرداند.


عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ

30

[و] بر آن [دوزخ‌]، نوزده [نگهبان‌] است.


وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِكَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيماناً وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهٰذا مَثَلاً كَذٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْريٰ لِلْبَشَرِ

31

و ما موكّلان آتش را جز فرشتگان نگردانيديم، و شماره آنها را جز آزمايشى براى كسانى كه كافر شده‌اند قرار نداديم، تا آنان كه اهل كتابند يقين به هم رسانند، و ايمان كسانى كه ايمان آورده‌اند افزون گردد، و آنان كه كتاب به ايشان داده شده و [نيز] مؤمنان به شكّ نيفتند، و تا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و كافران بگويند: «خدا از اين وصف كردن، چه چيزى را اراده كرده است؟» اين گونه، خدا هر كه را بخواهد بيراه مى‌گذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى كند، و [شماره‌] سپاهيان پروردگارت را جز او نمى‌داند، و اين [آيات‌] جز تذكارى براى بشر نيست.


كَلاَّ وَ الْقَمَرِ

32

نه چنين است [كه مى‌پندارند!] سوگند به ماه،


وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ

33

و سوگند به شامگاه چون پشت كند،


وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ

34

و سوگند به بامداد چون آشكار شود،


إِنَّها لَإِحْدَي الْكُبَرِ

35

كه آيات [قرآن‌] از پديده‌هاى بزرگ است.


نَذِيراً لِلْبَشَرِ

36

بشر را هشداردهنده است.


لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ

37

هر كه از شما را كه بخواهد پيشى جويد يا بازايستد.


كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ

38

هر كسى در گروِ دستاورد خويش است،


إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ

39

بجز ياران دست راست:


فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ

40

در ميان باغها. از يكديگر مى‌پرسند،


عَنِ الْمُجْرِمِينَ

41

درباره مجرمان:


ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ

42

«چه چيز شما را در آتش [سَقَر] درآورد؟»


قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ

43

گويند: «از نمازگزاران نبوديم،


وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ

44

و بينوايان را غذا نمى‌داديم،


وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ

45

با هرزه‌درايان هرزه‌درايى مى‌كرديم،


وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ

46

و روز جزا را دروغ مى‌شمرديم،


حَتَّي أَتانَا الْيَقِينُ

47

تا مرگ ما در رسيد.»


فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ

48

و شفاعت شفاعتگران آنها را سود نبخشد!


فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ

49

پس چرا از اين تذكار رو گردانند؟


كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ

50

به خرانِ رمنده‌اى مانند:


فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ

51

كه از پيش شيرى گريزان شده است.


بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتيٰ صُحُفاً مُنَشَّرَةً

52

بلكه هر مردى از ايشان خواهد كه نامه‌هايى سرگشاده دريافت كند.


كَلاَّ بَلْ لا يَخافُونَ الْآخِرَةَ

53

امّا نه چنان است! كه از آخرت نمى‌ترسند.


كَلاَّ إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ

54

نه چنان است! در حقيقت اين (سخن) اندرزى است،


فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ

55

تا هر كه خواهد، از آن پند گيرد.


وَ ما يَذْكُرُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْويٰ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ

56

و [لى‌] تا خدا نخواهد [از آن‌] پند نگيرند. اوست سزاوار ترس و سزاوار آمرزش.


سوره القیامة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ لا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيامَةِ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ نه! سوگند به روز رستاخيز،


وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ

2

و [باز] نه! سوگند به و جدان سرزنشگر!


أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ

3

آيا انسان مى‌پندارد كه هرگز ريزه استخوان‌هايش را گرد نخواهيم آورد؟!


بَليٰ قادِرِينَ عَليٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَهُ

4

آرى [بلكه‌] تواناييم كه [خطوط] سر انگشتانش را [يكا يك‌] درست [و بازسازى‌] كنيم.


بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ

5

ولى نه، انسان مى‌خواهد كه در پيشگاه او فسادكارى كند.


يَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ

6

مى‌پرسد: «روز رستاخيز چه وقت است؟»


فَإِذا بَرِقَ الْبَصَرُ

7

پس آن گاه كه ديده خيره گردد،


وَ خَسَفَ الْقَمَرُ

8

و ماه در خسوف افتد،


وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ

9

و آفتاب و ماه به هم گرد آيند،


يَقُولُ الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ

10

آن روز انسان مى‌گويد: « [راه‌] گريز كجاست؟»


كَلاَّ لا وَزَرَ

11

حاشا؟ پناهگاهى نيست!


إِليٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ

12

آن روز، قرارگاه [نهايى‌] به سوى پروردگار توست!


يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ

13

آن روز است كه انسان را از آنچه از ديرباز يا پس از آن انجام داده آگاهى دهند.


بَلِ الْإِنْسانُ عَليٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ

14

بلكه انسان خود بر نفس خويشتن بيناست،


وَ لَوْ أَلْقيٰ مَعاذِيرَهُ

15

هر چند دست به عذرتراشى زند.


لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ

16

زبانت را [در هنگام وحى‌] زود بحركت درنياور تا در خواندن [قرآن‌] شتابزدگى بخرج دهى.


إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ

17

در حقيقت گردآوردن و خواندن آن بر [عهده‌] ماست.


فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ

18

پس چون آن را برخوانديم [همان‌گونه‌] خواندن آن را دنبال كن.


ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ

19

سپس توضيح آن [نيز] بر عهده ماست!


كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ

20

ولى نه! [شما دنياى‌] زودگذر را دوست داريد،


وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ

21

و آخرت را وامى‌گذاريد.


وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ

22

در آن روز چهره‌هايى شاداب‌اند،


إِليٰ رَبِّها ناظِرَةٌ

23

و به سوى پروردگار خود مى‌نگرند.


وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ

24

و در آن روز چهره‌هايى دژم باشند.


تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ

25

[چرا كه‌] دانند موردِ عذابى كمرشكن قرار خواهند گرفت.


كَلاَّ إِذا بَلَغَتِ التَّراقِيَ

26

نه چنين است [كه او پندارد، زيرا] آن گاه كه جان ميان گلوگاهش رسد،


وَ قِيلَ مَنْ راقٍ

27

و گفته شود: «چاره‌ساز كيست؟»


وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ

28

و داند كه همان [زمان‌] فراق است،


وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ

29

و [محتضر را] ساق به ساق ديگر درپيچد،


إِليٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَساقُ

30

آن روز است كه بسوى پروردگارت سوق دادن باشد.


فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّيٰ

31

پس [گويند] تصديق نكرد و نماز برپا نداشت،


وَ لٰكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّيٰ

32

بلكه تكذيب كرد و روى گردانيد،


ثُمَّ ذَهَبَ إِليٰ أَهْلِهِ يَتَمَطَّيٰ

33

سپس خرامان به سوى اهل خويش رفت!


أَوْليٰ لَكَ فَأَوْليٰ

34

واى بر تو! پس واى [بر تو!]


ثُمَّ أَوْليٰ لَكَ فَأَوْليٰ

35

بازهم واى بر تو! واى بر تو!


أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُديً

36

آيا انسان پندارد كه بيهوده رها مى‌شود؟!


أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنيٰ

37

مگر او [قبلًا] نطفه‌اى نبود كه [در رحم‌] ريخته مى‌شود؟!


ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّيٰ

38

سپس عَلَقه [آويزك‌] شد و [خدايش‌] شكل داد و درست كرد؟!


فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثيٰ

39

و از آن دو جنس نر و ماده را قرار داد!


أَ لَيْسَ ذٰلِكَ بِقادِرٍ عَليٰ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتيٰ

40

آيا چنين [خدايى‌] نتواند كه مردگان را زنده گرداند؟!


سوره الانسان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ هَلْ أَتيٰ عَلَي الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ آيا انسان را آن هنگام از روزگار [به ياد] آيد كه چيزى درخورِ يادكرد نبود؟


إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً

2

ما انسان را از نطفه‌اى اندر آميخته آفريديم تا او را بيازماييم و وى را شنوا و بينا گردانيديم.


إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً

3

ما راه را بدو نموديم يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار.


إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالاً وَ سَعِيراً

4

ما براى كافران زنجيرها و غلّ‌ها و آتشى فروزان آماده كرده‌ايم.


إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً

5

همانا نيكان از جامى نوشند كه آميزه‌اى از كافور دارد،


عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجِيراً

6

چشمه‌اى كه بندگان خدا از آن مى‌نوشند و [به دلخواه خويش‌] جاريش مى‌كنند.


يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً

7

[همان بندگانى كه‌] به نذر خود وفا مى‌كردند، و از روزى كه گزندِ آن فراگيرنده است مى‌ترسيدند.


وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَليٰ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً

8

و به [پاس‌] دوستىِ [خدا]، بينوا و يتيم و اسير را خوراك مى‌دادند.


إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً

9

«ما براى خشنودى خداست كه به شما مى‌خورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمى‌خواهيم.


إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً

10

ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت، هراسناكيم.»


فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذٰلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً

11

پس خدا [هم‌] آنان را از آسيب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت.


وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً

12

و به [پاس‌] آنكه صبر كردند، بهشت و پرنيان پاداششان داد.


مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَي الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً

13

در آن [بهشت‌] بر تختها [ى خويش‌] تكيه زنند. در آنجا نه آفتابى بينند و نه سرمايى.


وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلاً

14

و سايه‌ها [ى درختان‌] به آنان نزديك است، و ميوه‌هايش [براى چيدن‌] رام.


وَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَا

15

و ظروف سيمين و جامهاى بلورين، پيرامون آنان گردانده مى‌شود.


قَوارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً

16

جامهايى از سيم كه درست به اندازه [و با كمال ظرافت‌] آنها را از كار در آورده‌اند.


وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلاً

17

و در آنجا از جامى كه آميزه زنجبيل دارد به آنان مى‌نوشانند.


عَيْناً فِيها تُسَمَّيٰ سَلْسَبِيلاً

18

از چشمه‌اى در آنجا كه «سلسبيل» ناميده مى‌شود.


وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً

19

و بر گردِ آنان پسرانى جاودانى مى‌گردند. چون آنها را ببينى، گويى كه مرواريدهايى پراكنده‌اند.


وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً

20

و چون بدانجا نگرى [سرزمينى از] نعمت و كشورى پهناور مى‌بينى.


عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً

21

[بهشتيان را] جامه‌هاى ابريشمى سبز و ديباى ستبر در بَر است و پيرايه آنان دستبندهاى سيمين است و پروردگارشان باده‌اى پاك به آنان مى‌نوشاند.


إِنَّ هٰذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً

22

اين [پاداش‌] براى شماست و كوشش شما مقبول افتاده است.


إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلاً

23

در حقيقت، ما قرآن را بر تو به تدريج فرو فرستاديم.


فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً

24

پس در برابر فرمان پروردگارت شكيبايى كن، و از آنان گناهكار يا ناسپاسگزار را فرمان مَبَر.


وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً

25

و نام پروردگارت را بامدادان و شامگاهان ياد كن.


وَ مِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً

26

و بخشى از شب را در برابر او سجده كن و شب [هاى‌] دراز، او را به پاكى بستاى.


إِنَّ هٰؤُلاءِ يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقِيلاً

27

اينان دنياى زودگذر را دوست دارند، و روزى گرانبار را [به غفلت‌] پشت سر مى‌افكنند.


نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ وَ إِذا شِئْنا بَدَّلْنا أَمْثالَهُمْ تَبْدِيلاً

28

ماييم كه آنان را آفريده و پيوند مفاصل آنها را استوار كرده‌ايم، و چون بخواهيم، [آنان را] به نظايرشان تبديل مى‌كنيم.


إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً

29

اين [آيات،] پندنامه‌اى است. تا هر كه خواهد، راهى به سوى پروردگار خود پيش گيرد.


وَ ما تَشاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً

30

و تا خدا نخواهد، [شما] نخواهيد خواست قطعاً خدا داناى حكيم است.


يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً

31

هر كه را خواهد، به رحمت خويش درمى‌آوَرَد، و براى ظالمان عذابى پردرد آماده كرده است.


سوره المرسلات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ سوگند به فرستادگانِ پى در پى،


فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً

2

كه سخت توفنده‌اند.


وَ النَّاشِراتِ نَشْراً

3

و سوگند به افشانندگانِ افشانگر،


فَالْفارِقاتِ فَرْقاً

4

كه [ميان حق و باطل‌] جُداگرند،


فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً

5

و القاكننده وحى‌اند.


عُذْراً أَوْ نُذْراً

6

خواه عذرى باشد يا هشدارى.


إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ

7

كه آنچه وعده يافته‌ايد قطعاً رخ خواهد داد.


فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ

8

پس وقتى كه ستارگان محو شوند،


وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَتْ

9

و آن گاه كه آسمان بشكافد،


وَ إِذَا الْجِبالُ نُسِفَتْ

10

و آن گاه كه كوه‌ها از جا كَنده شوند،


وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ

11

و آن گاه كه پيمبران به ميقات آيند،


لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ

12

براى چه روزى تعيين وقت شده است؟


لِيَوْمِ الْفَصْلِ

13

براى روز داورى.


وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الْفَصْلِ

14

و تو چه دانى كه روز داورى چيست؟


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

15

آن روز واى بر تكذيب‌كنندگان!


أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ

16

مگر پيشينيان را هلاك نكرديم؟


ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ

17

سپس از پىِ آنان پسينيان را مى‌بريم.


كَذٰلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ

18

با مجرمان چنين مى‌كنيم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

19

آن روز واى بر تكذيب‌كنندگان.


أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ

20

مگر شما را از آبى بى‌مقدار نيافريديم؟


فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ

21

پس آن را در جايگاهى استوار نهاديم،


إِليٰ قَدَرٍ مَعْلُومٍ

22

تا مدّتى معيّن.


فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ

23

و توانا آمديم، و چه نيك تواناييم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

24

آن روز واى بر تكذيب‌كنندگان.


أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً

25

مگر زمين را محلّ اجتماع نگردانيديم؟


أَحْياءً وَ أَمْواتاً

26

چه براى مردگان چه زندگان.


وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً

27

و كوه‌هاى بلند در آن نهاديم و به شما آبى گوارا نوشانيديم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

28

آن روز واى بر تكذيب‌كنندگان.


انْطَلِقُوا إِليٰ ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

29

برويد به سوى همان چيزى كه آن را تكذيب مى‌كرديد.


انْطَلِقُوا إِليٰ ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ

30

برويد به سوى [آن‌] دود سه شاخه،


لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ

31

نه سايه‌دار است و نه از شعله [آتش‌] حفاظت مى‌كند.


إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ

32

[دوزخ‌] چون كاخى [بلند] شراره مى‌افكند،


كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ

33

گويى شترانى زرد رنگند.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

34

آن روز واى بر تكذيب‌كنندگان.


هٰذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ

35

اين، روزى است كه دَم نمى‌زنند.


وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ

36

و رخصت نمى‌يابند تا پوزش خواهند.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

37

آن روز واى بر تكذيب‌كنندگان.


هٰذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ

38

اين [همان‌] روز داورى است. شما و [جمله‌] پيشينيان را گرد مى‌آوريم.


فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ

39

پس اگر حيلتى داريد، در برابر من بسگاليد.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

40

آن روز واى بر تكذيب‌كنندگان.


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ

41

اهل تقوا در زير سايه‌ها و بر كنار چشمه‌سارانند


وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ

42

با هر ميوه‌اى كه خوش داشته باشند.


كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

43

به [پاداش‌] آنچه مى‌كرديد، بخوريد و بياشاميد گواراتان باد.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

44

ما نيكوكاران را چنين پاداش مى‌دهيم.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

45

آن روز واى بر تكذيب‌كنندگان.


كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلاً إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ

46

[اى كافران،] بخوريد و اندكى برخوردار شويد كه شما گناهكاريد.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

47

[ولى‌] آن روز واى بر تكذيب‌كنندگان.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ

48

و چون به آنان گفته شود: «ركوع كنيد»، به ركوع نمى‌روند.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

49

آن روز واى بر تكذيب‌كنندگان.


فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ

50

پس به كدامين سخن پس از [قرآن‌] ايمان مى‌آورند؟


جزء قبل

جزء 29 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان