سوره الملک
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ بزرگوار [و خجسته] است آنكه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست.
الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ
2همان كه مرگ و زندگى را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتريد، و اوست ارجمند آمرزنده.
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَريٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمٰنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَريٰ مِنْ فُطُورٍ
3همان كه هفت آسمان را طبقه طبقه بيافريد. در آفرينشِ آن [خداى] بخشايشگر هيچ گونه اختلاف [و تفاوتى] نمىبينى. باز بنگر، آيا خلل [و نقصانى] مىبينى؟
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ
4باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سويت بازگردد.
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعِيرِ
5و در حقيقت، آسمان دنيا را با چراغهايى زينت داديم و آن را مايه طرد شياطين [قواى مزاحم] گردانيديم و براى آنها عذاب آتش فروزان آماده كردهايم.
وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ
6و كسانى كه به پروردگارشان انكار آوردند، عذاب آتش جهنّم خواهند داشت و چه بد سرانجامى است.
إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ
7چون در آنجا افكنده شوند، از آن خروشى مىشنوند در حالى كه مىجوشد.
تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ
8نزديك است كه از خشم شكافته شود. هر بار كه گروهى در آن افكنده شوند، نگاهبانان آن از ايشان پرسند: «مگر شما را هشداردهندهاى نيامد؟»
قالُوا بَليٰ قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ
9گويند: «چرا هشداردهندهاى به سوى ما آمد و [لى] تكذيب كرديم و گفتيم: خدا چيزى فرونفرستاده است، شما جز در گمراهى بزرگ نيستيد.»
وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ
10و گويند: «اگر شنيده [و پذيرفته] بوديم يا تعقّل كرده بوديم در [ميان] دوزخيان نبوديم.»
فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِيرِ
11پس به گناه خود اقرار مىكنند. و مرگ باد بر اهل جهنّم!
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ
12كسانى كه در نهان از پروردگارشان مىترسند، آنان را آمرزش و پاداشى بزرگ خواهد بود.
وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
13و [اگر] سخن خود را پنهان داريد، يا آشكارش نماييد، در حقيقت وى به راز دلها آگاه است.
أَلا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ
14آيا كسى كه آفريده است نمىداند؟ با اينكه او خود باريكبين آگاه است.
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ
15اوست كسى كه زمين را براى شما رام گردانيد، پس در فراخناى آن رهسپار شويد و از روزى [خدا] بخوريد و رستاخيز به سوىِ اوست.
أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ
16آيا از آن كس كه در آسمان است ايمن شدهايد كه شما را در زمين فروبرد، پس بناگاه [زمين] به تپيدن افتد؟
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ
17يا از آن كس كه در آسمان است ايمن شدهايد كه بر [سر] شما تندبادى از سنگريزه فروفرستد؟ پس به زودى خواهيد دانست كه بيمدادن من چگونه است!
وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ
18و پيش از آنان [نيز] كسانى به تكذيب پرداختند پس عذاب من چگونه بود؟
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَي الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمٰنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ
19آيا در بالاى سرشان به پرندگان ننگريستهاند [كه گاه] بال مىگسترند و [گاه] بال مىزنند؟ جز خداى رحمان [كسى] آنها را نگاه نمىدارد، او به هر چيزى بيناست.
أَمَّنْ هٰذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ
20يا آن كسى كه خود براى شما [چون] سپاهى است كه ياريتان مىكند، جز خداى رحمان كيست؟ كافران جز گرفتار فريب نيستند.
أَمَّنْ هٰذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ
21يا كيست آن كه به شما روزى دهد اگر [خدا] روزى خود را [از شما] بازدارد؟ [نه]! بلكه در سركشى و نفرت پافشارى كردند.
أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَليٰ وَجْهِهِ أَهْديٰ أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
22پس آيا آن كس كه نگونسار راه مىپيمايد هدايت يافتهتر است يا آن كس كه ايستاده بر راه راست مىرود؟
قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ
23بگو: «اوست آن كس كه شما را پديد آورده و براى شما گوش و ديدگان و دلها آفريده است. چه كم سپاس گزاريد.»
قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
24بگو: «اوست كه شما را در زمين پراكنده كرده، و به نزد او [ست كه] گرد آورده خواهيد شد.»
وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
25و مىگويند: «اگر راست مىگوييد، اين وعده كى خواهد بود؟»
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ
26بگو: «علم [آن] فقط پيش خداست و من صرفاً هشدار دهندهاى آشكارم.»
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هٰذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ
27و آن گاه كه آن [لحظه موعود] را نزديك ببينند، چهرههاى كسانى كه كافر شدهاند در هم رود، و گفته شود: «اين است همان چيزى كه آن را فرا مىخوانديد!»
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ
28بگو: «به من خبر دهيد، اگر خدا مرا و هر كه را با من است هلاك كند يا ما را مورد رحمت قرار دهد، چه كسى كافران را از عذابى پردرد پناه خواهد داد؟»
قُلْ هُوَ الرَّحْمٰنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ
29بگو: «اوست خداى بخشايشگر، به او ايمان آورديم، و بر او توكّل كرديم. و به زودى خواهيد دانست چه كسى است كه خود در گمراهى آشكارى است.»
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ
30بگو: «به من خبر دهيد، اگر آب [آشاميدنى] شما [به زمين] فرو رود، چه كسى آب روان برايتان خواهد آورد؟»
سوره القلم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ نون، سوگند به قلم و آنچه مىنويسند،
ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ
2[كه] تو، به لطف پروردگارت، ديوانه نيستى.
وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ
3و بىگمان، تو را پاداشى بىمنّت خواهد بود.
وَ إِنَّكَ لَعَليٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ
4و راستى كه تو را خويى والاست!
فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ
5به زودى خواهى ديد و خواهند ديد،
بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ
6[كه] كدام يك از شما دستخوش جنونيد.
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
7پروردگارت خود بهتر مىداند چه كسى از راه او منحرف شده، و [هم] او به راه يافتگان داناتر است.
فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ
8پس، از دروغزنان فرمان مبر.
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ
9دوست دارند كه نرمى كنى تا نرمى نمايند.
وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلاَّفٍ مَهِينٍ
10و از هر قَسَمخورنده فرومايهاى فرمان مبر:
هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ
11[كه] عيبجوست و براى خبرچينى گام برمىدارد،
مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ
12مانع خير، متجاوز، گناه پيشه،
عُتُلٍّ بَعْدَ ذٰلِكَ زَنِيمٍ
13گستاخ، [و] گذشته از آن زنازاده است،
أَنْ كانَ ذا مالٍ وَ بَنِينَ
14به صرف اينكه مالدار و پسر دار است،
إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ
15چون آيات ما بر او خوانده شود، گويد: «افسانههاى پيشينيان است.»
سَنَسِمُهُ عَلَي الْخُرْطُومِ
16زودا كه بر بينىاش داغ نهيم [و رسوايش كنيم].
إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ
17ما آنان را همان گونه كه باغداران را آزموديم، مورد آزمايش قرار داديم، آن گاه كه سوگند خوردند كه صبح برخيزند و [ميوه] آن [باغ] را حتماً بچينند.
وَ لا يَسْتَثْنُونَ
18و [لى] «ان شاء اللَّه» نگفتند.
فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُمْ نائِمُونَ
19پس در حالى كه آنان غنوده بودند، بلايى از جانب پروردگارت بر آن [باغ] به گردش درآمد.
فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ
20و [باغ،] آفت زده [و زمين باير] گرديد.
فَتَنادَوْا مُصْبِحِينَ
21پس [باغداران] بامدادان يكديگر را صدا زدند،
أَنِ اغْدُوا عَليٰ حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صارِمِينَ
22كه: «اگر ميوه مىچينيد، بامدادان به سوى كشت خويش رويد.»
فَانْطَلَقُوا وَ هُمْ يَتَخافَتُونَ
23پس به راه افتادند و آهسته به هم مىگفتند
أَنْ لا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ
24«كه: امروز نبايد در باغ بينوايى بر شما درآيد.»
وَ غَدَوْا عَليٰ حَرْدٍ قادِرِينَ
25و صبحگاهان در حالى كه خود را بر منع [بينوايان] توانا مىديدند، رفتند.
فَلَمَّا رَأَوْها قالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ
26و چون [باغ] را ديدند، گفتند: «قطعاً ما راه گم كردهايم.
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ
27[نه!] بلكه ما محروميم.»
قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ
28خردمندترينشان گفت: «آيا به شما نگفتم: چرا خدا را به پاكى نمىستاييد؟»
قالُوا سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ
29گفتند: «پروردگارا، تو را به پاكى مىستاييم، ما واقعاً ستمگر بوديم.»
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَلاوَمُونَ
30پس بعضىشان رو به بعضى ديگر آوردند و همديگر را به نكوهش گرفتند.
قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا طاغِينَ
31گفتند: «اى واى بر ما كه سركش بودهايم!
عَسيٰ رَبُّنا أَنْ يُبْدِلَنا خَيْراً مِنْها إِنَّا إِليٰ رَبِّنا راغِبُونَ
32اميد است كه پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد، زيرا ما به پروردگارمان مشتاقيم.
كَذٰلِكَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ
33عذاب [دنيا] چنين است، و عذاب آخرت، اگر مىدانستند قطعاً بزرگتر خواهد بود.
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ
34براى پرهيزگاران، نزد پروردگارشان باغستانهاى پرناز و نعمت است.
أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ
35پس آيا فرمانبرداران را چون بدكاران قرار خواهيم داد؟
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ
36شما را چه شده؟ چگونه داورى مىكنيد؟
أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ
37يا شما را كتابى هست كه در آن فرا مىگيريد،
إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ
38كه هر چه را برمىگزينيد، براى شما در آن خواهد بود؟
أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ
39يا اينكه شما تا روز قيامت [از ما] سوگندهايى رسا گرفتهايد كه هر چه دلتان خواست حكم كنيد؟
سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذٰلِكَ زَعِيمٌ
40از آنان بپرس: كدامشان ضامن اين [ادّعا] يند؟
أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ
41يا شريكانى دارند؟ پس اگر راست مىگويند شريكانشان را بياورند.
يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَي السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ
42روزى كه كار، زار [و رهايى دشوار] شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانايى نيابند.
خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَي السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ
43ديدگانشان به زير افتاده، خوارى آنان را فرو مىگيرد، در حالى كه [پيش از اين] به سجده دعوت مىشدند و تندرست بودند.
فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهٰذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ
44پس مرا با كسى كه اين گفتار را تكذيب مىكند واگذار. به تدريج آنان را به گونهاى كه در نيابند [گريبان] خواهيم گرفت،
وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ
45و مهلتشان مىدهم، زيرا تدبير من [سخت] استوار است.
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ
46آيا از آنان مزدى درخواست مىكنى، و آنان خود را زير بار تاوان، گرانبار مىيابند؟
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ
47يا [علم] غيب پيش آنهاست و آنها مىنويسند؟
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ ناديٰ وَ هُوَ مَكْظُومٌ
48پس در [امتثال] حكم پروردگارت شكيبايى ورز، و مانند همدم ماهى [يونس] مباش آن گاه كه اندوهزده ندا درداد.
لَوْلا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ
49اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارك [حالِ] او نمىكرد، قطعاً نكوهش شده بر زمين خشك انداخته مىشد.
فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ
50پس پروردگارش وى را برگزيد و از شايستگانش گردانيد.
وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
51و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنيدند چيزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند، و مىگفتند: «او واقعاً ديوانهاى است.»
وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ
52و حال آنكه [قرآن] جز تذكارى براى جهانيان نيست.
سوره الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَاقَّةُ
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ آن رخ دهنده.
مَا الْحَاقَّةُ
2چيست آن رخ دهنده؟
وَ ما أَدْراكَ مَا الْحَاقَّةُ
3و چه دانى كه آن رخ دهنده چيست؟
كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ
4ثمود و عاد، آن حادثه كوبنده را تكذيب كردند.
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ
5امّا ثمود به [سزاى] سركشى [خود] به هلاكت رسيدند.
وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ
6و امّا عاد، به [وسيله] تندبادى توفنده سركش هلاك شدند.
سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً فَتَرَي الْقَوْمَ فِيها صَرْعيٰ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ
7[كه خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت: در آن [مدّت] مردم را فروافتاده مىديدى، گويى آنها تنههاى نخلهاى ميان تهىاند.
فَهَلْ تَريٰ لَهُمْ مِنْ باقِيَةٍ
8آيا از آنان كسى را بر جاى مىبينى؟
وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ
9و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتكب خطا شدند.
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً
10و از امر فرستاده پروردگارشان سرپيچى كردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت، فرو گرفت.
إِنَّا لَمَّا طَغَي الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ
11ما، چون آب طغيان كرد، شما را بر كشتى سوار نموديم.
لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ
12تا آن را براى شما [مايه] تذكّرى گردانيم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد.
فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ
13پس آن گاه كه در صور يك بار دميده شود.
وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً
14و زمين و كوهها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با يك تكان ريز ريز گردند.
فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ
15پس آن روز است كه واقعه [آن چنانى] وقوع يابد.
وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ
16و آسمان از هم بشكافد، و در آن روز است كه آن از هم گسسته باشد.
وَ الْمَلَكُ عَليٰ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ
17و فرشتگان در اطراف [آسمان] اند، و عرش پروردگارت را آن روز، هشت [فرشته] بر سر خود بر مىدارند.
يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفيٰ مِنْكُمْ خافِيَةٌ
18در آن روز، شما [به پيشگاه خدا] عرضه مىشويد، [و] پوشيدهاى از شما پوشيده نمىماند.
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ
19امّا كسى كه كارنامهاش به دست راستش داده شود، گويد: «بياييد و كتابم را بخوانيد.
إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ
20من يقين داشتم كه به حساب خود مىرسم.»
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ
21پس او در يك زندگى خوش است:
فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ
22در بهشتى برين،
قُطُوفُها دانِيَةٌ
23[كه] ميوههايش در دسترس است.
كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ
24بخوريد و بنوشيد، گواراتان باد، به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام داديد.
وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ
25و امّا كسى كه كارنامهاش به دست چپش داده شود، گويد: «اى كاش كتابم را دريافت نكرده بودم.
وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ
26و از حساب خود خبردار نشده بودم.
يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ
27اى كاش آن [مرگ] كار را تمام مىكرد.
ما أَغْنيٰ عَنِّي مالِيَهْ
28مال من، مرا سودى نبخشيد.
هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ
29قدرت من از [كف] من برفت.
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ
30[گويند:] «بگيريد او را و در غُل كشيد.
ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ
31آن گاه ميان آتشش اندازيد.
ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ
32پس در زنجيرى كه درازى آن هفتاد گز است وى را در بند كشيد.
إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ
33چرا كه او به خداى بزرگ نمىگرويد.
وَ لا يَحُضُّ عَليٰ طَعامِ الْمِسْكِينِ
34و به اطعام مسكين تشويق نمىكرد.
فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ
35پس امروز او را در اينجا حمايتگرى نيست.
وَ لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ
36و خوراكى جز چركابه ندارد.
لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِئُونَ
37كه آن را جز خطاكاران نمىخورند.»
فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِرُونَ
38پس نه [چنان است كه مىپنداريد]، سوگند ياد مىكنم به آنچه مىبينيد،
وَ ما لا تُبْصِرُونَ
39و آنچه نمىبينيد،
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ
40كه [قرآن] قطعاً گفتار فرستادهاى بزرگوار است.
وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِيلاً ما تُؤْمِنُونَ
41و آن گفتار شاعرى نيست [كه] كمتر [به آن] ايمان داريد.
وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَلِيلاً ما تَذَكَّرُونَ
42و نه گفتار كاهنى [كه] كمتر [از آن] پند مىگيريد.
تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ
43[پيام] فرودآمدهاى است از جانب پروردگار جهانيان.
وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ
44و اگر [او] پارهاى گفتهها بر ما بسته بود،
لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
45دست راستش را سخت مىگرفتيم،
ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ
46سپس رگ قلبش را پاره مىكرديم،
فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ
47و هيچ يك از شما مانع از [عذاب] او نمىشد.
وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ
48و در حقيقت، [قرآن] تذكارى براى پرهيزگاران است.
وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ
49و ما به راستى مىدانيم كه از [ميان] شما تكذيبكنندگانى هستند.
وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَي الْكافِرِينَ
50و آن واقعاً بر كافران حسرتى است.
وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ
51و اين [قرآن]، بىشبهه، حقيقتى يقينى است.
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ
52پس به [پاس] نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.
سوره المعارج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ پرسندهاى از عذاب واقعشوندهاى پرسيد،
لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ
2كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارندهاى نيست.
مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعارِجِ
3[و] از جانب خداوندِ صاحب درجات [و مراتب] است.
تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ
4فرشتگان و روح، در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى «او» بالا مىروند.
فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلاً
5پس صبر كن، صبرى نيكو.
إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً
6زيرا آنان [عذاب] را دور مىبينند،
وَ نَراهُ قَرِيباً
7و [ما] نزديكش مىبينيم.
يَوْمَ تَكُونُ السَّماءُ كَالْمُهْلِ
8روزى كه آسمانها چون فلز گداخته شود،
وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ
9و كوهها چون پشمزده گردد،
وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً
10و هيچ دوست صميمى از دوست صميمى [حال] نپرسد،
يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ
11آنان را به ايشان نشان مىدهند. گناهكار آرزو مىكند كه كاش براى رهايى از عذاب آن روز، مى توانست پسران خود را عوض دهد،
وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ
12و [نيز] همسرش و برادرش را،
وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ
13و قبيلهاش را كه به او پناه مىدهد،
وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ
14و هر كه را كه در روى زمين است همه را [عوض مىداد] و آن گاه خود را رها مىكرد.
كَلاَّ إِنَّها لَظيٰ
15نه چنين است. [آتش] زبانه مىكشد،
نَزَّاعَةً لِلشَّويٰ
16پوستِ سر و اندام را بركننده است.
تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّيٰ
17هر كه را پشت كرده و روى برتافته،
وَ جَمَعَ فَأَوْعيٰ
18و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا مىخواند.
إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً
19به راستى كه انسان سخت آزمند [و بىتاب] خلق شده است.
إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً
20چون صدمهاى به او رسد عجز و لابه كند.
وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً
21و چون خيرى به او رسد بخل ورزد.
إِلَّا الْمُصَلِّينَ
22غير از نمازگزاران:
الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ
23همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مىكنند.
وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ
24و همانان كه در اموالشان حقّى معلوم است،
لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ
25براى سائل و محروم.
وَ الَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ
26و كسانى كه روز جزا را باور دارند.
وَ الَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ
27و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند.
إِنَّ عَذابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ
28چرا كه از عذاب پروردگارشان ايمن نمىتوانند بود.
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ
29و كسانى كه دامن خود را حفظ مىكنند،
إِلَّا عَليٰ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ
30مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت] مورد نكوهش نيستند.
فَمَنِ ابْتَغيٰ وَراءَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ
31و هر كس پا از اين [حدّ] فراتر نهد، آنان همان از حدّ درگذرندگانند.
وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ
32و كسانى كه امانتها و پيمان خود را مراعات مىكنند.
وَ الَّذِينَ هُمْ بِشَهاداتِهِمْ قائِمُونَ
33و آنان كه بر شهادتهاى خود ايستادهاند.
وَ الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ
34و كسانى كه بر نمازشان مداومت مىورزند.
أُولئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ
35آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت]، گرامى خواهند بود.
فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ
36چه شده است كه آنان كه كفر ورزيدهاند، به سوى تو شتابان،
عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ
37گروه گروه، از راست و از چپ [هجوم مىآورند]؟
أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ
38آيا هر يك از آنان طمع مىبندد كه در بهشت پر نعمت درآورده شود؟
كَلاَّ إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ
39نه چنين است. ما آنان را از آنچه [خود] مىدانند آفريديم.
فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُونَ
40[هرگز،] به پروردگار خاوران و باختران سوگند ياد مىكنم كه ما تواناييم،
عَليٰ أَنْ نُبَدِّلَ خَيْراً مِنْهُمْ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ
41كه به جاى آنان بهتر از ايشان را بياوريم و بر ما پيشى نتوانند جُست.
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
42پس بگذارشان ياوه گويند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شدهاند ملاقات نمايند.
يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً كَأَنَّهُمْ إِليٰ نُصُبٍ يُوفِضُونَ
43روزى كه از گورها [ى خود] شتابان برآيند، گويى كه آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند.
خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذٰلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ
44ديدگانشان فرو افتاده، [غبارِ] مذلّت آنان را فرو گرفته است. اين است همان روزى كه به ايشان وعده داده مىشد.
سوره نوح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِليٰ قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ ما نوح را به سوى قومش فرستاديم كه: «قومت را، پيش از آنكه عذابى دردناك به آنان رسد، هشدار ده.»
قالَ يا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ
2[نوح] گفت: «اى قوم من، من شما را هشداردهندهاى آشكارم،
أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ
3كه خدا را بپرستيد و از او پروا داريد و مرا فرمان بريد.
يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
4[تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و [اجل] شما را تا وقتى معيّن به تأخير اندازد. اگر بدانيد، چون وقت مقرّر خدا برسد، تأخير بر نخواهد داشت.»
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلاً وَ نَهاراً
5[نوح] گفت: «پروردگارا، من قوم خود را شب و روز دعوت كردم،
فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً
6و دعوت من جز بر گريزشان نيفزود.
وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً
7و من هر بار كه آنان را دعوت كردم تا ايشان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان كردند و رداى خويشتن بر سر كشيدند و اصرار ورزيدند و هر چه بيشتر بر كبر خود افزودند.
ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً
8سپس من آشكارا آنان را دعوت كردم.
ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً
9باز من به آنان اعلام نمودم و در خلوت [و] پوشيده نيز به ايشان گفتم.
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً
10و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او همواره آمرزنده است.
يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً
11[تا] بر شما از آسمان بارانِ پى در پى فرستد.
وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً
12و شما را به اموال و پسران، يارى كند، و برايتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پديد آورد.
ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً
13شما را چه شده است كه از شكوه خدا بيم نداريد؟
وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً
14و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است.
أَ لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً
15مگر ملاحظه نكردهايد كه چگونه خدا هفت آسمان را تو بر تو آفريده است؟
وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً
16و ماه را در ميان آنها روشنايىبخش گردانيد و خورشيد را [چون] چراغى قرار داد.
وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً
17و خدا [ست كه] شما را [مانند] گياهى از زمين رويانيد
ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيها وَ يُخْرِجُكُمْ إِخْراجاً
18سپس شما را در آن بازمىگرداند و بيرون مىآورد بيرونآوردنى [عجيب]!
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِساطاً
19و خدا زمين را براى شما فرشى [گسترده] ساخت،
لِتَسْلُكُوا مِنْها سُبُلاً فِجاجاً
20تا در راههاى فراخ آن برويد.»
قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً
21نوح گفت: «پروردگارا، آنان نافرمانى من كردند و كسى را پيروى نمودند كه مال و فرزندش جز بر زيان وى نيفزود.
وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً
22و دست به نيرنگى بس بزرگ زدند.
وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسْراً
23و گفتند: زنهار، خدايان خود را رها مكنيد، و نه «وَدّ» را واگذاريد و نه «سُواع» و نه «يَغُوث» و نه «يَعُوق» و نه «نَسْر» را.
وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالاً
24و بسيارى را گمراه كردهاند. [بار خدايا،] جز بر گمراهى ستمكاران ميفزاى.»
مِمَّا خَطِيئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا ناراً فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصاراً
25[تا] به سبب گناهانشان غرقه گشتند و [پس از مرگ] در آتشى درآورده شدند و براى خود، در برابر خدا يارانى نيافتند.
وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَي الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً
26و نوح گفت: «پروردگارا، هيچ كس از كافران را بر روى زمين مگذار،
إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً
27چرا كه اگر تو آنان را باقى گذارى، بندگانت را گمراه مىكنند و جز پليدكارِ ناسپاس نزايند.
رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَباراً
28پروردگارا، بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه در سرايم درآيد، و بر مردان و زنان باايمان ببخشاى، و جز بر هلاكت ستمگران ميفزاى.»
سوره الجن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ بگو: «به من وحى شده است كه تنى چند از جنّيان گوش فرا داشتند و گفتند: راستى ما قرآنى شگفتآور شنيديم.
يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً
2[كه] به راه راست هدايت مىكند. پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد.
وَ أَنَّهُ تَعاليٰ جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً
3و اينكه او، پروردگار والاى ما، همسر و فرزندى اختيار نكرده است.
وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سَفِيهُنا عَلَي اللَّهِ شَطَطاً
4و [شگفت] آنكه كمخِرَد ما، در باره خدا سخنانى ياوه مىسرايد.
وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَي اللَّهِ كَذِباً
5و ما پنداشته بوديم كه انس و جنّ هرگز به خدا دروغ نمىبندند.
وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً
6و مردانى از آدميان به مردانى از جنّ پناه مىبردند و بر سركشى آنها مىافزودند.
وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا كَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً
7و آنها [نيز] آن گونه كه [شما] پنداشتهايد، گمان بردند كه خدا هرگز كسى را زنده نخواهد گردانيد.
وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً
8و ما بر آسمان دست يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاى شهاب يافتيم.
وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً
9و در [آسمان] براى شنيدن، به كمين مىنشستيم، [امّا] اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد، تير شهابى در كمين خود مىيابد.
وَ أَنَّا لا نَدْرِي أَ شَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً
10و ما [درست] نمىدانيم كه آيا براى كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده يا پروردگارشان بر ايشان هدايت خواسته است؟
وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذٰلِكَ كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً
11و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن، و ما فرقههايى گوناگونيم.
وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً
12و ما مىدانيم كه هرگز نمىتوانيم در زمين خداى را به ستوه آوريم، و هرگز او را با گريز [خود] درمانده نتوانيم كرد
وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُديٰ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً
13و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورَد، از كمى [پاداش] و سختى بيم ندارد.
وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِكَ تَحَرَّوْا رَشَداً
14و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند: پس كسانى كه به فرمانند، آنان در جستجوى راه درستند،
وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً
15ولى منحرفان، هيزم جهنّم خواهند بود.»
وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَي الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً
16و اگر [مردم] در راه درست، پايدارى ورزند، قطعاً آب گوارايى بديشان نوشانيم.
لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً
17تا در اين باره آنان را بيازماييم، و هر كس از ياد پروردگار خود دل بگرداند، وى را در قيد عذابى [روز] افزون درآورد.
وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً
18و مساجد ويژه خداست، پس هيچ كس را با خدا مخوانيد.
وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً
19و همين كه «بنده خدا» برخاست تا او را بخواند، چيزى نمانده بود كه بر سر وى فرو افتند.
قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً
20بگو: «من تنها پروردگار خود را مىخوانم و كسى را با او شريك نمىگردانم.»
قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً
21بگو: «من براى شما اختيار زيان و هدايتى را ندارم.»
قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً
22بگو: «هرگز كسى مرا در برابر خدا پناه نمىدهد و هرگز پناهگاهى غير از او نمىيابم.
إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً
23[وظيفه من] تنها ابلاغى از خدا و [رساندن] پيامهاى اوست.» و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند.
حَتَّي إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً
24[باش] تا آنچه را وعده داده مىشوند ببينند، آن گاه دريابند كه ياورِ چه كسى ضعيفتر و كدام يك شمارهاش كمتر است.
قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً
25بگو: «نمىدانم آنچه را كه وعده داده شدهايد نزديك است يا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است؟»
عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَليٰ غَيْبِهِ أَحَداً
26داناى نهان است، و كسى را بر غيب خود آگاه نمىكند،
إِلَّا مَنِ ارْتَضيٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً
27جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد، كه [در اين صورت] براى او از پيش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت،
لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصيٰ كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً
28تا معلوم بدارد كه پيامهاى پروردگار خود را رسانيدهاند و [خدا] بدانچه نزد ايشان است احاطه دارد و هر چيزى را به عدد شماره كرده است.
سوره المزمل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ اى جامه به خويشتن فروپيچيده،
قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلاً
2به پا خيز شب را مگر اندكى،
نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً
3نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه،
أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً
4يا بر آن [نصف] بيفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان.
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً
5در حقيقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مىكنيم.
إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً
6قطعاً برخاستن شب، رنجش بيشتر و گفتار [در آن هنگام] راستينتر است.
إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً
7[و] تو را، در روز، آمد و شدى دراز است.
وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً
8و نام پروردگار خود را ياد كن و تنها به او بپرداز.
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً
9[اوست] پروردگار خاور و باختر، خدايى جز او نيست، پس او را كارساز خويش اختيار كن.
وَ اصْبِرْ عَليٰ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً
10و بر آنچه مىگويند شكيبا باش و از آنان با دورى گزيدنى خوش فاصله بگير.
وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً
11و مرا با تكذيبكنندگانِ توانگر واگذار و اندكى مهلتشان ده.
إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالاً وَ جَحِيماً
12در حقيقت پيش ما زنجيرها و دوزخ،
وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً
13و غذايى گلوگير و عذابى پردرد است.
يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلاً
14روزى كه زمين و كوهها به لرزه درآيند و كوهها به سان ريگ روان گردند.
إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِليٰ فِرْعَوْنَ رَسُولاً
15بىگمان، ما به سوى شما فرستادهاى كه گواه بر شماست روانه كرديم، همان گونه كه فرستادهاى به سوى فرعون فرستاديم.
فَعَصيٰ فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلاً
16[ولى] فرعون به آن فرستاده عصيان ورزيد، پس ما او را به سختى فرو گرفتيم.
فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً
17پس اگر كفر بورزيد، چگونه از روزى كه كودكان را پير مىگرداند، پرهيز توانيد كرد؟
السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً
18آسمان از [بيم] آن [روز] در هم شكافد وعده او انجام يافتنى است.
إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً
19قطعاً اين [آيات] اندرزى است، تا هر كه بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پيش گيرد.
إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنيٰ مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضيٰ وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
20در حقيقت، پروردگارت مىداند كه تو و گروهى از كسانى كه با تواند، نزديك به دو سوّم از شب يا نصف آن يا يك سوّم آن را [به نماز] برمىخيزيد، و خداست كه شب و روز را اندازهگيرى مىكند. [او] مىداند كه [شما] هرگز حساب آن را نداريد، پس بر شما ببخشود، [اينك] هر چه از قرآن ميسّر مىشود بخوانيد. [خدا] مىداند كه به زودى در ميانتان بيمارانى خواهند بود، و [عدّهاى] ديگر در زمين سفر مىكنند [و] در پى روزى خدا هستند، و [گروهى] ديگر در راه خدا پيكار مىنمايند. پس هر چه از [قرآن] ميسّر شد تلاوت كنيد و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و وام نيكو به خدا دهيد و هر كار خوبى براى خويش از پيش فرستيد آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بيشتر باز خواهيد يافت. و از خدا طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده مهربان است.
سوره المدثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ اى كشيده رداىِ شب بر سر،
قُمْ فَأَنْذِرْ
2برخيز و بترسان.
وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ
3و پروردگار خود را بزرگ دار.
وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ
4و لباس خويشتن را پاك كن.
وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ
5و از پليدى دور شو.
وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ
6و منّت مگذار و فزونى مَطَلب.
وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ
7و براى پروردگارت شكيبايى كن.
فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ
8پس چون در صور دميده شود،
فَذٰلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ
9آن روز [چه] روز ناگوارى است!
عَلَي الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ
10بر كافران آسان نيست.
ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً
11مرا با آنكه [او را] تنها آفريدم واگذار.
وَ جَعَلْتُ لَهُ مالاً مَمْدُوداً
12و دارايى بسيار به او بخشيدم،
وَ بَنِينَ شُهُوداً
13و پسرانى آماده [به خدمت، دادم]،
وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيداً
14و برايش [عيش خوش] آماده كردم.
ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ
15باز [هم] طمع دارد كه بيفزايم.
كَلاَّ إِنَّهُ كانَ لِآياتِنا عَنِيداً
16ولى نه، زيرا او دشمنِ آيات ما بود.
سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً
17به زودى او را به بالا رفتن از گردنه [عذاب] وادار مىكنم.
إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ
18آرى، [آن دشمن حقّ] انديشيد و سنجيد.
فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ
19كُشته بادا، چگونه [او] سنجيد؟
ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ
20[آرى،] كشته بادا، چگونه [او] سنجيد.
ثُمَّ نَظَرَ
21آن گاه نظر انداخت.
ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ
22سپس رو ترش نمود و چهره در هم كشيد.
ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَرَ
23آن گاه پشت گردانيد و تكبّر ورزيد،
فَقالَ إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ
24و گفت: «اين [قرآن] جز سحرى كه [به برخى] آموختهاند نيست.
إِنْ هٰذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ
25اين غير از سخن بشر نيست.»
سَأُصْلِيهِ سَقَرَ
26زودا كه او را به سَقَر در آورم.
وَ ما أَدْراكَ ما سَقَرُ
27و تو چه دانى كه آن سَقَر چيست؟
لا تُبْقِي وَ لا تَذَرُ
28نه باقى مىگذارد و نه رها مىكند.
لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ
29پوستها را سياه مىگرداند.
عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ
30[و] بر آن [دوزخ]، نوزده [نگهبان] است.
وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِكَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيماناً وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهٰذا مَثَلاً كَذٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْريٰ لِلْبَشَرِ
31و ما موكّلان آتش را جز فرشتگان نگردانيديم، و شماره آنها را جز آزمايشى براى كسانى كه كافر شدهاند قرار نداديم، تا آنان كه اهل كتابند يقين به هم رسانند، و ايمان كسانى كه ايمان آوردهاند افزون گردد، و آنان كه كتاب به ايشان داده شده و [نيز] مؤمنان به شكّ نيفتند، و تا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و كافران بگويند: «خدا از اين وصف كردن، چه چيزى را اراده كرده است؟» اين گونه، خدا هر كه را بخواهد بيراه مىگذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى كند، و [شماره] سپاهيان پروردگارت را جز او نمىداند، و اين [آيات] جز تذكارى براى بشر نيست.
كَلاَّ وَ الْقَمَرِ
32نه چنين است [كه مىپندارند!] سوگند به ماه،
وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ
33و سوگند به شامگاه چون پشت كند،
وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ
34و سوگند به بامداد چون آشكار شود،
إِنَّها لَإِحْدَي الْكُبَرِ
35كه آيات [قرآن] از پديدههاى بزرگ است.
نَذِيراً لِلْبَشَرِ
36بشر را هشداردهنده است.
لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ
37هر كه از شما را كه بخواهد پيشى جويد يا بازايستد.
كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ
38هر كسى در گروِ دستاورد خويش است،
إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ
39بجز ياران دست راست:
فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ
40در ميان باغها. از يكديگر مىپرسند،
عَنِ الْمُجْرِمِينَ
41درباره مجرمان:
ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ
42«چه چيز شما را در آتش [سَقَر] درآورد؟»
قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ
43گويند: «از نمازگزاران نبوديم،
وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ
44و بينوايان را غذا نمىداديم،
وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ
45با هرزهدرايان هرزهدرايى مىكرديم،
وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ
46و روز جزا را دروغ مىشمرديم،
حَتَّي أَتانَا الْيَقِينُ
47تا مرگ ما در رسيد.»
فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ
48و شفاعت شفاعتگران آنها را سود نبخشد!
فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ
49پس چرا از اين تذكار رو گردانند؟
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ
50به خرانِ رمندهاى مانند:
فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ
51كه از پيش شيرى گريزان شده است.
بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتيٰ صُحُفاً مُنَشَّرَةً
52بلكه هر مردى از ايشان خواهد كه نامههايى سرگشاده دريافت كند.
كَلاَّ بَلْ لا يَخافُونَ الْآخِرَةَ
53امّا نه چنان است! كه از آخرت نمىترسند.
كَلاَّ إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ
54نه چنان است! در حقيقت اين (سخن) اندرزى است،
فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ
55تا هر كه خواهد، از آن پند گيرد.
وَ ما يَذْكُرُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْويٰ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ
56و [لى] تا خدا نخواهد [از آن] پند نگيرند. اوست سزاوار ترس و سزاوار آمرزش.
سوره القیامة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ لا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيامَةِ
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ نه! سوگند به روز رستاخيز،
وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ
2و [باز] نه! سوگند به و جدان سرزنشگر!
أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ
3آيا انسان مىپندارد كه هرگز ريزه استخوانهايش را گرد نخواهيم آورد؟!
بَليٰ قادِرِينَ عَليٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَهُ
4آرى [بلكه] تواناييم كه [خطوط] سر انگشتانش را [يكا يك] درست [و بازسازى] كنيم.
بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ
5ولى نه، انسان مىخواهد كه در پيشگاه او فسادكارى كند.
يَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ
6مىپرسد: «روز رستاخيز چه وقت است؟»
فَإِذا بَرِقَ الْبَصَرُ
7پس آن گاه كه ديده خيره گردد،
وَ خَسَفَ الْقَمَرُ
8و ماه در خسوف افتد،
وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ
9و آفتاب و ماه به هم گرد آيند،
يَقُولُ الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ
10آن روز انسان مىگويد: « [راه] گريز كجاست؟»
كَلاَّ لا وَزَرَ
11حاشا؟ پناهگاهى نيست!
إِليٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ
12آن روز، قرارگاه [نهايى] به سوى پروردگار توست!
يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ
13آن روز است كه انسان را از آنچه از ديرباز يا پس از آن انجام داده آگاهى دهند.
بَلِ الْإِنْسانُ عَليٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ
14بلكه انسان خود بر نفس خويشتن بيناست،
وَ لَوْ أَلْقيٰ مَعاذِيرَهُ
15هر چند دست به عذرتراشى زند.
لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ
16زبانت را [در هنگام وحى] زود بحركت درنياور تا در خواندن [قرآن] شتابزدگى بخرج دهى.
إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ
17در حقيقت گردآوردن و خواندن آن بر [عهده] ماست.
فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ
18پس چون آن را برخوانديم [همانگونه] خواندن آن را دنبال كن.
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ
19سپس توضيح آن [نيز] بر عهده ماست!
كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ
20ولى نه! [شما دنياى] زودگذر را دوست داريد،
وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ
21و آخرت را وامىگذاريد.
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ
22در آن روز چهرههايى شاداباند،
إِليٰ رَبِّها ناظِرَةٌ
23و به سوى پروردگار خود مىنگرند.
وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ
24و در آن روز چهرههايى دژم باشند.
تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ
25[چرا كه] دانند موردِ عذابى كمرشكن قرار خواهند گرفت.
كَلاَّ إِذا بَلَغَتِ التَّراقِيَ
26نه چنين است [كه او پندارد، زيرا] آن گاه كه جان ميان گلوگاهش رسد،
وَ قِيلَ مَنْ راقٍ
27و گفته شود: «چارهساز كيست؟»
وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ
28و داند كه همان [زمان] فراق است،
وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ
29و [محتضر را] ساق به ساق ديگر درپيچد،
إِليٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَساقُ
30آن روز است كه بسوى پروردگارت سوق دادن باشد.
فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّيٰ
31پس [گويند] تصديق نكرد و نماز برپا نداشت،
وَ لٰكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّيٰ
32بلكه تكذيب كرد و روى گردانيد،
ثُمَّ ذَهَبَ إِليٰ أَهْلِهِ يَتَمَطَّيٰ
33سپس خرامان به سوى اهل خويش رفت!
أَوْليٰ لَكَ فَأَوْليٰ
34واى بر تو! پس واى [بر تو!]
ثُمَّ أَوْليٰ لَكَ فَأَوْليٰ
35بازهم واى بر تو! واى بر تو!
أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُديً
36آيا انسان پندارد كه بيهوده رها مىشود؟!
أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنيٰ
37مگر او [قبلًا] نطفهاى نبود كه [در رحم] ريخته مىشود؟!
ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّيٰ
38سپس عَلَقه [آويزك] شد و [خدايش] شكل داد و درست كرد؟!
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثيٰ
39و از آن دو جنس نر و ماده را قرار داد!
أَ لَيْسَ ذٰلِكَ بِقادِرٍ عَليٰ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتيٰ
40آيا چنين [خدايى] نتواند كه مردگان را زنده گرداند؟!
سوره الانسان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ هَلْ أَتيٰ عَلَي الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ آيا انسان را آن هنگام از روزگار [به ياد] آيد كه چيزى درخورِ يادكرد نبود؟
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً
2ما انسان را از نطفهاى اندر آميخته آفريديم تا او را بيازماييم و وى را شنوا و بينا گردانيديم.
إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً
3ما راه را بدو نموديم يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار.
إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالاً وَ سَعِيراً
4ما براى كافران زنجيرها و غلّها و آتشى فروزان آماده كردهايم.
إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً
5همانا نيكان از جامى نوشند كه آميزهاى از كافور دارد،
عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجِيراً
6چشمهاى كه بندگان خدا از آن مىنوشند و [به دلخواه خويش] جاريش مىكنند.
يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً
7[همان بندگانى كه] به نذر خود وفا مىكردند، و از روزى كه گزندِ آن فراگيرنده است مىترسيدند.
وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَليٰ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً
8و به [پاس] دوستىِ [خدا]، بينوا و يتيم و اسير را خوراك مىدادند.
إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً
9«ما براى خشنودى خداست كه به شما مىخورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهيم.
إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً
10ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت، هراسناكيم.»
فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذٰلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً
11پس خدا [هم] آنان را از آسيب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت.
وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً
12و به [پاس] آنكه صبر كردند، بهشت و پرنيان پاداششان داد.
مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَي الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً
13در آن [بهشت] بر تختها [ى خويش] تكيه زنند. در آنجا نه آفتابى بينند و نه سرمايى.
وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلاً
14و سايهها [ى درختان] به آنان نزديك است، و ميوههايش [براى چيدن] رام.
وَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَا
15و ظروف سيمين و جامهاى بلورين، پيرامون آنان گردانده مىشود.
قَوارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً
16جامهايى از سيم كه درست به اندازه [و با كمال ظرافت] آنها را از كار در آوردهاند.
وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلاً
17و در آنجا از جامى كه آميزه زنجبيل دارد به آنان مىنوشانند.
عَيْناً فِيها تُسَمَّيٰ سَلْسَبِيلاً
18از چشمهاى در آنجا كه «سلسبيل» ناميده مىشود.
وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً
19و بر گردِ آنان پسرانى جاودانى مىگردند. چون آنها را ببينى، گويى كه مرواريدهايى پراكندهاند.
وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً
20و چون بدانجا نگرى [سرزمينى از] نعمت و كشورى پهناور مىبينى.
عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً
21[بهشتيان را] جامههاى ابريشمى سبز و ديباى ستبر در بَر است و پيرايه آنان دستبندهاى سيمين است و پروردگارشان بادهاى پاك به آنان مىنوشاند.
إِنَّ هٰذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً
22اين [پاداش] براى شماست و كوشش شما مقبول افتاده است.
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلاً
23در حقيقت، ما قرآن را بر تو به تدريج فرو فرستاديم.
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً
24پس در برابر فرمان پروردگارت شكيبايى كن، و از آنان گناهكار يا ناسپاسگزار را فرمان مَبَر.
وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً
25و نام پروردگارت را بامدادان و شامگاهان ياد كن.
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً
26و بخشى از شب را در برابر او سجده كن و شب [هاى] دراز، او را به پاكى بستاى.
إِنَّ هٰؤُلاءِ يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقِيلاً
27اينان دنياى زودگذر را دوست دارند، و روزى گرانبار را [به غفلت] پشت سر مىافكنند.
نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ وَ إِذا شِئْنا بَدَّلْنا أَمْثالَهُمْ تَبْدِيلاً
28ماييم كه آنان را آفريده و پيوند مفاصل آنها را استوار كردهايم، و چون بخواهيم، [آنان را] به نظايرشان تبديل مىكنيم.
إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً
29اين [آيات،] پندنامهاى است. تا هر كه خواهد، راهى به سوى پروردگار خود پيش گيرد.
وَ ما تَشاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً
30و تا خدا نخواهد، [شما] نخواهيد خواست قطعاً خدا داناى حكيم است.
يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً
31هر كه را خواهد، به رحمت خويش درمىآوَرَد، و براى ظالمان عذابى پردرد آماده كرده است.
سوره المرسلات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ سوگند به فرستادگانِ پى در پى،
فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً
2كه سخت توفندهاند.
وَ النَّاشِراتِ نَشْراً
3و سوگند به افشانندگانِ افشانگر،
فَالْفارِقاتِ فَرْقاً
4كه [ميان حق و باطل] جُداگرند،
فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً
5و القاكننده وحىاند.
عُذْراً أَوْ نُذْراً
6خواه عذرى باشد يا هشدارى.
إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ
7كه آنچه وعده يافتهايد قطعاً رخ خواهد داد.
فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ
8پس وقتى كه ستارگان محو شوند،
وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَتْ
9و آن گاه كه آسمان بشكافد،
وَ إِذَا الْجِبالُ نُسِفَتْ
10و آن گاه كه كوهها از جا كَنده شوند،
وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ
11و آن گاه كه پيمبران به ميقات آيند،
لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ
12براى چه روزى تعيين وقت شده است؟
لِيَوْمِ الْفَصْلِ
13براى روز داورى.
وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الْفَصْلِ
14و تو چه دانى كه روز داورى چيست؟
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
15آن روز واى بر تكذيبكنندگان!
أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ
16مگر پيشينيان را هلاك نكرديم؟
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ
17سپس از پىِ آنان پسينيان را مىبريم.
كَذٰلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ
18با مجرمان چنين مىكنيم.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
19آن روز واى بر تكذيبكنندگان.
أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ
20مگر شما را از آبى بىمقدار نيافريديم؟
فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ
21پس آن را در جايگاهى استوار نهاديم،
إِليٰ قَدَرٍ مَعْلُومٍ
22تا مدّتى معيّن.
فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ
23و توانا آمديم، و چه نيك تواناييم.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
24آن روز واى بر تكذيبكنندگان.
أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً
25مگر زمين را محلّ اجتماع نگردانيديم؟
أَحْياءً وَ أَمْواتاً
26چه براى مردگان چه زندگان.
وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً
27و كوههاى بلند در آن نهاديم و به شما آبى گوارا نوشانيديم.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
28آن روز واى بر تكذيبكنندگان.
انْطَلِقُوا إِليٰ ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ
29برويد به سوى همان چيزى كه آن را تكذيب مىكرديد.
انْطَلِقُوا إِليٰ ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ
30برويد به سوى [آن] دود سه شاخه،
لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ
31نه سايهدار است و نه از شعله [آتش] حفاظت مىكند.
إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ
32[دوزخ] چون كاخى [بلند] شراره مىافكند،
كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ
33گويى شترانى زرد رنگند.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
34آن روز واى بر تكذيبكنندگان.
هٰذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ
35اين، روزى است كه دَم نمىزنند.
وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ
36و رخصت نمىيابند تا پوزش خواهند.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
37آن روز واى بر تكذيبكنندگان.
هٰذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ
38اين [همان] روز داورى است. شما و [جمله] پيشينيان را گرد مىآوريم.
فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ
39پس اگر حيلتى داريد، در برابر من بسگاليد.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
40آن روز واى بر تكذيبكنندگان.
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ
41اهل تقوا در زير سايهها و بر كنار چشمهسارانند
وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ
42با هر ميوهاى كه خوش داشته باشند.
كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
43به [پاداش] آنچه مىكرديد، بخوريد و بياشاميد گواراتان باد.
إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
44ما نيكوكاران را چنين پاداش مىدهيم.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
45آن روز واى بر تكذيبكنندگان.
كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلاً إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ
46[اى كافران،] بخوريد و اندكى برخوردار شويد كه شما گناهكاريد.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
47[ولى] آن روز واى بر تكذيبكنندگان.
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ
48و چون به آنان گفته شود: «ركوع كنيد»، به ركوع نمىروند.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
49آن روز واى بر تكذيبكنندگان.
فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ
50پس به كدامين سخن پس از [قرآن] ايمان مىآورند؟