قرآن عثمان طه

سوره الملک

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ تَبَٰرَكَ ٱلَّذِي بِيَدِهِ ٱلۡمُلۡكُ وَ هُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر،؛ پر بركت است خدايى كه ملك به دست اوست و او بر هر چيزى توانا است.


ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡمَوۡتَ وَ ٱلۡحَيَوٰةَ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗا وَ هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفُورُ

2

كسى كه موت و حيات را آفريده تا شما را بيازمايد كه كدامتان خوش‌رفتارتريد و او عزيزى آمرزنده است.


ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ طِبَاقٗا مَّا تَرَىٰ فِي خَلۡقِ ٱلرَّحۡمَٰنِ مِن تَفَٰوُتٖ فَٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ هَلۡ تَرَىٰ مِن فُطُورٖ

3

آن خدايى كه هفت طبقه آسمان را آفريد تو در خلق رحمان هيچ تفاوتى نمى‌بينى به دقت نظر كن آيا هيچ فطور و اختلالى در نظام عالم به چشمت مى‌خورد؟.


ثُمَّ ٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ كَرَّتَيۡنِ يَنقَلِبۡ إِلَيۡكَ ٱلۡبَصَرُ خَاسِئٗا وَ هُوَ حَسِيرٞ

4

نه، مسلما اگر دوباره هم نظر بيندازى پلك چشمت از خستگى مى‌افتد و اختلالى نخواهى يافت.


وَ لَقَدۡ زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِمَصَٰبِيحَ وَ جَعَلۡنَٰهَا رُجُومٗا لِّلشَّيَٰطِينِ وَ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابَ ٱلسَّعِيرِ

5

ما آسمان دنيا را با چراغهايى زينت داديم و آنها را وسيله رجم شيطانها قرار داديم (تا براى شنيدن اخبار غيبى به آسمان نزديك نشوند) و براى آن شيطانها عذابى دردناك تهيه كرده‌ايم.


وَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَ بِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ

6

و كسانى هم كه به پروردگار خود كافر شدند عذاب جهنم دارند و چه بد بازگشت گاهى است.


إِذَآ أُلۡقُواْ فِيهَا سَمِعُواْ لَهَا شَهِيقٗا وَ هِيَ تَفُورُ

7

زمانى كه در آتش افكنده مى‌شوند از آتش صداى نفسى مى‌شنوند كه با همان نفس ايشان را چون هوا به داخل خود مى‌كشد در حالى كه فوران مى‌كند.


تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ ٱلۡغَيۡظِ كُلَّمَآ أُلۡقِيَ فِيهَا فَوۡجٞ سَأَلَهُمۡ خَزَنَتُهَآ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ نَذِيرٞ

8

گويى از شدت غضب مى‌خواهد متلاشى شود هر فوجى كه داخل آن مى‌شود خازنان آتش مى‌پرسند مگر پيامبرى بيم‌رسان برايتان نيامد؟.


قَالُواْ بَلَىٰ قَدۡ جَآءَنَا نَذِيرٞ فَكَذَّبۡنَا وَ قُلۡنَا مَا نَزَّلَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٍ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ كَبِيرٖ

9

مى‌گويند چرا آمد ولى ما تكذيب كرديم و گفتيم خدا هيچ پيامى نازل نكرده و شما با سايرين هيچ فرقى نداريد جز اينكه در ضلالتى بزرگ هستيد.


وَ قَالُواْ لَوۡ كُنَّا نَسۡمَعُ أَوۡ نَعۡقِلُ مَا كُنَّا فِيٓ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ

10

و نيز مى‌گويند (وا حسرتا) اگر گوش داده بوديم و تعقل مى‌كرديم از دوزخيان نمى‌بوديم.


فَٱعۡتَرَفُواْ بِذَنۢبِهِمۡ فَسُحۡقٗا لِّأَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ

11

و در آخر به گناه خود اعتراف مى‌كنند، پس خرد و نابود باد ياران دوزخ.


إِنَّ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَيۡبِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَ أَجۡرٞ كَبِيرٞ

12

محققا كسانى كه از پروردگار خود با اينكه او را نديده‌اند حساب مى‌برند و نگرانى دارند آمرزش و اجرى كبير دارند.


وَ أَسِرُّواْ قَوۡلَكُمۡ أَوِ ٱجۡهَرُواْ بِهِۦٓ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ

13

و شما سخن خود را چه فاش بگوييد و چه پنهان بداريد، او داناى به اسرار نهفته در سينه‌ها است.


أَلَا يَعۡلَمُ مَنۡ خَلَقَ وَ هُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ

14

آيا كسى كه موجودات را آفريده از حال آنها آگاه نيست؟ در حالى كه او از اسرار دقيق با خبر و نسبت به همه چيز عالم است.


هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ ذَلُولٗا فَٱمۡشُواْ فِي مَنَاكِبِهَا وَ كُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦ وَ إِلَيۡهِ ٱلنُّشُورُ

15

او است آن كسى كه زمين را براى شما رام كرده پس در اقطار آن آمد و شد كنيد و از رزق آن بخوريد و بدانيد كه زنده شدن بار ديگر شما به سوى او است.


ءَأَمِنتُم مَّن فِي ٱلسَّمَآءِ أَن يَخۡسِفَ بِكُمُ ٱلۡأَرۡضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ

16

چگونه خاطرتان جمع و ايمن از اين است كه فرشتگان آسمان، زمين را در زير پايتان بشكافند يا اينكه اگر چنين كنند زمين چون گهواره درمى‌آيد؟.


أَمۡ أَمِنتُم مَّن فِي ٱلسَّمَآءِ أَن يُرۡسِلَ عَلَيۡكُمۡ حَاصِبٗا فَسَتَعۡلَمُونَ كَيۡفَ نَذِيرِ

17

و آيا ايمن هستيد از اينكه آنان كه در آسمانند سنگ پاره‌ها را بر سرتان ببارند اگر اينطور است پس به زودى خواهيد فهميد كه تهديد چيست.


وَ لَقَدۡ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ

18

اين غفلت تنها از شما نيست كسانى هم كه قبل از شما بودند پيامبران را تكذيب كردند و نمى‌دانند كه به چه عقوبتى گرفتار شدند.


أَ وَ لَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلطَّيۡرِ فَوۡقَهُمۡ صَٰٓفَّٰتٖ وَ يَقۡبِضۡنَ مَا يُمۡسِكُهُنَّ إِلَّا ٱلرَّحۡمَٰنُ إِنَّهُۥ بِكُلِّ شَيۡءِۢ بَصِيرٌ

19

مگر پرواز مرغان بر بالاى سر خود را نديدند كه چگونه پر و بال خود را باز و بسته مى‌كنند و جز رحمان كسى آنها را در فضا نگه نمى‌دارد. آرى او به هر چيزى بينا است.


أَمَّنۡ هَٰذَا ٱلَّذِي هُوَ جُندٞ لَّكُمۡ يَنصُرُكُم مِّن دُونِ ٱلرَّحۡمَٰنِ إِنِ ٱلۡكَٰفِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ

20

آيا چه كسى است آن كسى كه شما او را به جاى رحمان ياور و لشكر خود مى‌پنداريد تا شما را يارى كند؟ نه، كافران هيچ يك از آنچه گفتيم ندارند تنها سرمايه آنان غرور است و بس.


أَمَّنۡ هَٰذَا ٱلَّذِي يَرۡزُقُكُمۡ إِنۡ أَمۡسَكَ رِزۡقَهُۥ بَل لَّجُّواْ فِي عُتُوّٖ وَ نُفُورٍ

21

و يا كسى را كه خدا مى‌دانيد اگر الله به شما رزق ندهد او مى‌دهد؟ نه، هرگز، بلكه اين كفار با روشن شدن حق از آن دورى مى‌كنند و در گريز از آن لجاجت مى‌ورزند.


أَفَمَن يَمۡشِي مُكِبًّا عَلَىٰ وَجۡهِهِۦٓ أَهۡدَىٰٓ أَمَّن يَمۡشِي سَوِيًّا عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ

22

پس آيا كسى كه با صورت روى زمين مى‌خزد هدايت يافته‌تر است و يا آن كس كه استوار و راست قامت در صراط مستقيم گام برمى‌دارد؟.


قُلۡ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنشَأَكُمۡ وَ جَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَ ٱلۡأَبۡصَٰرَ وَ ٱلۡأَفۡ‍ِٔدَةَ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ

23

بگو او همان كسى است كه شما را هستى داد و برايتان گوش و چشم و دل قرار داد ولى شكر شما اندك است.


قُلۡ هُوَ ٱلَّذِي ذَرَأَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ

24

بگو او همان كسى است كه شما خاكيان را در زمين خلق كرد و به سوى او محشور مى‌شويد.


وَ يَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ

25

و (به خاطر همان عتو و نفور و ناسپاسيشان) مى‌گويند اين وعده‌اى كه مى‌دهيد چه وقت انجام مى‌شود اگر راست مى‌گوييد؟.


قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡعِلۡمُ عِندَ ٱللَّهِ وَ إِنَّمَآ أَنَا۠ نَذِيرٞ مُّبِينٞ

26

بگو علم آن تنها و تنها نزد خداست و اما من فقط بيم‌رسانى روشنگرم.


فَلَمَّا رَأَوۡهُ زُلۡفَةٗ سِيٓ‍َٔتۡ وُجُوهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ قِيلَ هَٰذَا ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تَدَّعُونَ

27

همين كه آن وعده را نزديك ببينند اثر نوميدى و خسران در چهره كفار نمايان مى‌شود و به ايشان گفته مى‌شود اين است آنچه قبلا وعده‌اش را به شما دادند (و شما مى‌پرسيديد پس كى مى‌رسد).


قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَهۡلَكَنِيَ ٱللَّهُ وَ مَن مَّعِيَ أَوۡ رَحِمَنَا فَمَن يُجِيرُ ٱلۡكَٰفِرِينَ مِنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ

28

بگو به من خبر دهيد اگر (فرضا) خدا، من و پيروان مرا هلاك كند و يا بر ما رحم كند (چه دخالتى در سرنوشت شما كفار دارد و) كافران را چه كسى از عذاب دردناك پناه مى‌دهد.


قُلۡ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ءَامَنَّا بِهِۦ وَ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡنَا فَسَتَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ

29

بگو آن كس همان رحمان است كه ما به وى ايمان آورديم و بر او توكل كرديم پس به زودى خواهيد دانست چه كسى در ضلالت آشكار است.


قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَصۡبَحَ مَآؤُكُمۡ غَوۡرٗا فَمَن يَأۡتِيكُم بِمَآءٖ مَّعِينِۢ

30

بگو اگر آبى كه شما به وسيله آن زنده‌ايد در طبقات زمين فرو برود چه كسى است كه آبى گوارا برايتان بياورد؟.


سوره القلم

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ نٓ وَ ٱلۡقَلَمِ وَ مَا يَسۡطُرُونَ

1

به نام خدا كه در دنيا رحمتى براى عموم و در آخرت رحمتى بيكران براى خواص از بندگان دارد.؛ ن، سوگند به قلم و آنچه با قلم مى‌نويسند.


مَآ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّكَ بِمَجۡنُونٖ

2

كه تو به خاطر لطفى كه پروردگارت به تو كرده ديوانه نيستى.


وَ إِنَّ لَكَ لَأَجۡرًا غَيۡرَ مَمۡنُونٖ

3

و اينكه براى تو اجرى است غير مقطوع.


وَ إِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ

4

و اينكه تو ملكات اخلاقى بس بزرگى دارى كه بر آن مسلطى.


فَسَتُبۡصِرُ وَ يُبۡصِرُونَ

5

پس به زودى خواهى ديد و آنها نيز خواهند ديد.


بِأَييِّكُمُ ٱلۡمَفۡتُونُ

6

كه كدامتان مبتلا به جنونيد.


إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَ هُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ

7

محققا پروردگارت داناتر است به اينكه چه كسى از راه او دور و چه كسانى راه يافتگانند.


فَلَا تُطِعِ ٱلۡمُكَذِّبِينَ

8

پس تكذيب‌گران را اطاعت مكن.


وَدُّواْ لَوۡ تُدۡهِنُ فَيُدۡهِنُونَ

9

آنان همين را مى‌خواهند كه تو سازش كنى و آنها هم با تو بسازند.


وَ لَا تُطِعۡ كُلَّ حَلَّافٖ مَّهِينٍ

10

و نيز هر فرومايه عيب‌جو كه براى هر حق و باطلى سوگند مى‌خورد اطاعت مكن.


هَمَّازٖ مَّشَّآءِۢ بِنَمِيمٖ

11

و كسى را كه در بين مردم سخن چينى و افساد مى‌كند.


مَّنَّاعٖ لِّلۡخَيۡرِ مُعۡتَدٍ أَثِيمٍ

12

و كسى را كه مانع رسيدن خير به خلق مى‌شود و تجاوزگر و گناهكار است.


عُتُلِّۢ بَعۡدَ ذَٰلِكَ زَنِيمٍ

13

كسى كه علاوه بر همه آن عيب‌ها، بد دهن و خشن است و مردم پدرى برايش نمى‌شناسند.


أَن كَانَ ذَا مَالٖ وَ بَنِينَ

14

كسى كه تنها مايه غرورش اين است كه صاحب مال و فرزندان است.


إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ءَايَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ

15

هنگامى كه آيات ما بر او خوانده مى‌شود مى‌گويد افسانه‌هاى قديمى است.


سَنَسِمُهُۥ عَلَى ٱلۡخُرۡطُومِ

16

ما در برابر غرورش به نهايت درجه، خوارش مى‌سازيم.


إِنَّا بَلَوۡنَٰهُمۡ كَمَا بَلَوۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ إِذۡ أَقۡسَمُواْ لَيَصۡرِمُنَّهَا مُصۡبِحِينَ

17

آرى ما ايشان را مى‌آزماييم هم چنان كه صاحبان آن باغ را آزموديم كه قسم خوردند و به هم قول دادند فردا ميوه باغ را بچينند.


وَ لَا يَسۡتَثۡنُونَ

18

بدون اينكه ان شاء الله بگويند (و يا بدون اينكه از آن استثنا كنند).


فَطَافَ عَلَيۡهَا طَآئِفٞ مِّن رَّبِّكَ وَ هُمۡ نَآئِمُونَ

19

در نتيجه بلايى فراگير از ناحيه پروردگارت باغ را دور زد در حالى كه ايشان در خواب بودند.


فَأَصۡبَحَتۡ كَٱلصَّرِيمِ

20

و در نتيجه باغ سوخت و چون شب سياه شد.


فَتَنَادَوۡاْ مُصۡبِحِينَ

21

صبح زود (قبل از بيدار شدن فقرا) يكديگر را صدا زدند.


أَنِ ٱغۡدُواْ عَلَىٰ حَرۡثِكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰرِمِينَ

22

كه اگر به وعده ديشبتان پاى بنديد برخيزيد و به سوى زراعت خود برويد.


فَٱنطَلَقُواْ وَ هُمۡ يَتَخَٰفَتُونَ

23

اين را آهسته مى‌گفتند و آهسته به سوى باغ روانه شدند.


أَن لَّا يَدۡخُلَنَّهَا ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكُم مِّسۡكِينٞ

24

تا در آن روز هيچ مسكينى داخل باغشان نشود.


وَ غَدَوۡاْ عَلَىٰ حَرۡدٖ قَٰدِرِينَ

25

به قصد نيامدن فقرا و زياد شدن درآمد سحرگاهان بيرون شدند.


فَلَمَّا رَأَوۡهَا قَالُوٓاْ إِنَّا لَضَآلُّونَ

26

تا به باغ رسيدند، همين كه وضع باغ را ديدند گفتند: محققا راه را عوضى آمده‌ايم.


بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ

27

يكى از آن ميان گفت: نه، بلكه محروم شده‌ايم.


قَالَ أَوۡسَطُهُمۡ أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ لَوۡلَا تُسَبِّحُونَ

28

آنكه ميانه‌روتر از همه بود گفت مگر به شما نگفتم (چرا باغ را رازق خود مى‌دانيد و) خدا را از داشتن شريك در رزاقيت منزه نمى‌داريد؟.


قَالُواْ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ

29

گفتند منزه است پروردگار ما كه به راستى ما ستمكارانى بوديم.


فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَلَٰوَمُونَ

30

آن گاه رو به يكديگر كرده گناه را به گردن يكديگر نهادند.


قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا طَٰغِينَ

31

گفتند: واى بر ما كه به راستى مردمى طغيانگر بوديم.


عَسَىٰ رَبُّنَآ أَن يُبۡدِلَنَا خَيۡرٗا مِّنۡهَآ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا رَٰغِبُونَ

32

اميد است پروردگارمان باغى بهتر از آن به ما بدهد، كه ما دل به سوى پروردگارمان نهاديم.


كَذَٰلِكَ ٱلۡعَذَابُ وَ لَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ

33

آرى عذاب چنين است و البته عذاب آخرت بزرگتر است اگر مردم بناى فهميدن داشته باشند.


إِنَّ لِلۡمُتَّقِينَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ

34

محققا براى مردم پرهيزكار در نزد پروردگارشان بهشت‌ها و باغهاى پر از نعمت است.


أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ كَٱلۡمُجۡرِمِينَ

35

آيا ما با مسلمانان چون مجرمان رفتار مى‌كنيم؟.


مَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ

36

شما را چه مى‌شود و اين چه حكمى است كه مى‌كنيد؟.


أَمۡ لَكُمۡ كِتَٰبٞ فِيهِ تَدۡرُسُونَ

37

آيا كتابى داريد كه از آن درس مى‌خوانيد؟.


إِنَّ لَكُمۡ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ

38

كه آنچه را شما انتخاب مى‌كنيد از آن شما است؟.


أَمۡ لَكُمۡ أَيۡمَٰنٌ عَلَيۡنَا بَٰلِغَةٌ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ إِنَّ لَكُمۡ لَمَا تَحۡكُمُونَ

39

و يا ما سوگندهاى مؤكد به نفع شما و عليه خود خورده‌ايم كه تا روز قيامت مى‌توانيد هر حكمى برانيد؟.


سَلۡهُمۡ أَيُّهُم بِذَٰلِكَ زَعِيمٌ

40

اى پيامبر از ايشان بپرس كه اين كتاب بر كدامشان نازل شده؟.


أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَآءُ فَلۡيَأۡتُواْ بِشُرَكَآئِهِمۡ إِن كَانُواْ صَٰدِقِينَ

41

نكند شركايى دارند كه در قيامت با شفاعت آنها داراى سرنوشتى مساوى با مسلمين مى‌شوند اگر چنين است پس شركايشان را معرفى كنند اگر راست مى‌گويند.


يَوۡمَ يُكۡشَفُ عَن سَاقٖ وَ يُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ

42

روزى كه شدت به نهايت مى‌رسد و خلق به سجده دعوت مى‌شوند ولى اينان نمى‌توانند سجده كنند (چون كبر و نخوت ملكه ايشان شده است).


خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞ وَ قَدۡ كَانُواْ يُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَ هُمۡ سَٰلِمُونَ

43

در حالى كه سيماى ذلت از چشم‌هايشان و از سراپايشان هويدا مى‌شود و اين بدان جهت است كه در دنيا كه سالم بودند دعوت به سجده مى‌شدند و اجابت نمى‌كردند.


فَذَرۡنِي وَ مَن يُكَذِّبُ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَيۡثُ لَا يَعۡلَمُونَ

44

پس كيفر كسانى كه به اين قرآن تكذيب مى‌كنند به خود من واگذار، ما به زودى از راهى كه خودشان نفهمند تدريجا به سوى عذاب پيش مى‌بريم.


وَ أُمۡلِي لَهُمۡ إِنَّ كَيۡدِي مَتِينٌ

45

و من به ايشان مهلت مى‌دهم كه كيد من سخت ماهرانه است.


أَمۡ تَسۡ‍َٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ

46

نكند تو از ايشان مزدى خواسته‌اى و ايشان در اين بدهكارى گرانبار شده‌اند؟.


أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَيۡبُ فَهُمۡ يَكۡتُبُونَ

47

و يا از عالم غيب اختيار دار و نويسنده قضا و قدر شده‌اند؟.


فَٱصۡبِرۡ لِحُكۡمِ رَبِّكَ وَ لَا تَكُن كَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ إِذۡ نَادَىٰ وَ هُوَ مَكۡظُومٞ

48

پس تو در برابر حكم پروردگارت صبر كن و چون يونس صاحب داستان ماهى مباش كه دلگير و خشمين ندا كرد.


لَّوۡلَآ أَن تَدَٰرَكَهُۥ نِعۡمَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ لَنُبِذَ بِٱلۡعَرَآءِ وَ هُوَ مَذۡمُومٞ

49

و اگر نعمتى از ناحيه پروردگارش او را در نمى‌يافت هر آينه با حالتى نكوهيده در بيابان بى‌سقف مى‌افتاد.


فَٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَجَعَلَهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ

50

ولى پروردگارش او را برگزيد و از صالحينش كرد.


وَ إِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ

51

و محققا نزديك است كسانى كه كافر شده‌اند بعد از شنيدن قرآن تو را با چشم زخم خود سرنگون كنند و مى‌گويند او مجنون است.


وَ مَا هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ

52

در حالى كه قرآن نيست مگر تذكر براى عالميان.


سوره الحاقة

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٱلۡحَآقَّةُ

1

به نام الله كه هم رحمان است‌؛ و هم رحيم آن روزى كه مسلما واقع مى‌شود.


مَا ٱلۡحَآقَّةُ

2

چه روز واقع شدنى است؟.


وَ مَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ

3

تو خبر ندارى كه آن روز تحقق يابنده چيست.


كَذَّبَتۡ ثَمُودُ وَ عَادُۢ بِٱلۡقَارِعَةِ

4

قوم ثمود و عاد قيامت كبرى و عذاب كوبنده را تكذيب كردند.


فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِكُواْ بِٱلطَّاغِيَةِ

5

اما قوم ثمود به وسيله صيحه (و يا زلزله) يا صاعقه هلاك شدند.


وَ أَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِكُواْ بِرِيحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِيَةٖ

6

و اما قوم عاد به وسيله بادى بسيار سرد و تند و طغيان‌گر و ويران ساز به هلاكت رسيدند.


سَخَّرَهَا عَلَيۡهِمۡ سَبۡعَ لَيَالٖ وَ ثَمَٰنِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومٗا فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِيهَا صَرۡعَىٰ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِيَةٖ

7

خداوند آن را هفت شب و هشت روز بر آنان مسلط كرد تو (اگر آنجا بودى) آن مردم را مى‌ديدى كه مانند كنده‌هاى درخت خرما سرنگون شده‌اند.


فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِيَةٖ

8

آن وقت مى‌پرسيدى آيا احدى از اين قوم باقى ماند؟.


وَ جَآءَ فِرۡعَوۡنُ وَ مَن قَبۡلَهُۥ وَ ٱلۡمُؤۡتَفِكَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ

9

فرعون و ياغيان قبل از او و قراء قوم لوط هم از راه عبوديت خطا رفتند.


فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِيَةً

10

در نتيجه فرستاده پروردگارشان را نافرمانى نمودند پس خداى تعالى ايشان را به عقوبتى بس شديد بگرفت.


إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰكُمۡ فِي ٱلۡجَارِيَةِ

11

(در داستان نوح اين ما بوديم كه) شما را در هنگامى كه آب طغيان كرد بر كشتى نشانديم.


لِنَجۡعَلَهَا لَكُمۡ تَذۡكِرَةٗ وَ تَعِيَهَآ أُذُنٞ وَٰعِيَةٞ

12

تا آن را براى شما مايه تذكر و براى آيندگان عبرت‌گير مايه عبرت قرار دهيم.


فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ

13

پس زمانى كه نفخه واحده‌اى در صور دميده شود.


وَ حُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَ ٱلۡجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةٗ وَٰحِدَةٗ

14

و قدرت الهى بر زمين و كوه‌ها احاطه يافته آن را در يك لحظه متلاشى و زير و رو كند.


فَيَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ

15

آن وقت است كه واقعه قيامت رخ مى‌دهد!.


وَ ٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِيَ يَوۡمَئِذٖ وَاهِيَةٞ

16

و آسمان مى‌شكافد كه در چنين روزى صولت و رفعتش مبدل به ضعف مى‌گردد.


وَ ٱلۡمَلَكُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَا وَ يَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّكَ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِيَةٞ

17

و فرشتگان در پيرامون آن ايستاده عرش پروردگارت را آن روز هشت نفر حمل مى‌كند.


يَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنكُمۡ خَافِيَةٞ

18

آن روز همگى شما بر خدا عرضه مى‌شويد و از شما هيچ سر پنهانى بر خدا مخفى نمى‌ماند.


فَأَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِيَمِينِهِۦ فَيَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ كِتَٰبِيَهۡ

19

اما كسى كه نامه عملش را به دست راستش داده باشند از خوشحالى فرياد مى‌زند بياييد نامه‌ام را بخوانيد كه به سعادتم حكم مى‌كند.


إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَٰقٍ حِسَابِيَهۡ

20

من در دنيا يقين داشتم كه روزى حسابم را مى‌بينم.


فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ

21

پس او در عيشى است كه از آن خشنود است.


فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٖ

22

در بهشتى است داراى مرتبتى بلند.


قُطُوفُهَا دَانِيَةٞ

23

ميوه‌هاى رسيده‌اش نزديك.


كُلُواْ وَ ٱشۡرَبُواْ هَنِيٓ‍َٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِي ٱلۡأَيَّامِ ٱلۡخَالِيَةِ

24

بخوريد و بنوشيد كه گوارايتان باد به خاطر آن اعمال نيكى كه در ايام گذشته كرده بوديد.


وَ أَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَيَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي لَمۡ أُوتَ كِتَٰبِيَهۡ

25

و اما كسى كه نامه عملش را به دست چپش داده باشند مى‌گويد اى كاش نامه‌ام را به من نداده بودند.


وَ لَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِيَهۡ

26

و حسابم را نمى‌ديدم كه چيست.


يَٰلَيۡتَهَا كَانَتِ ٱلۡقَاضِيَةَ

27

اى كاش همان مرگ اولى نابودم كرده بود.


مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّي مَالِيَهۡ

28

نه مالم امروز به دردم خورد.


هَلَكَ عَنِّي سُلۡطَٰنِيَهۡ

29

نه قدرتم بجاى ماند.


خُذُوهُ فَغُلُّوهُ

30

(پس خطاب مى‌رسد) بگيريد او را و دست و پايش را ببنديد.


ثُمَّ ٱلۡجَحِيمَ صَلُّوهُ

31

و سپس در آتشش افكنيد.


ثُمَّ فِي سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُكُوهُ

32

و آن گاه او را به زنجيرى كه طولش هفتاد ذراع است ببنديد.


إِنَّهُۥ كَانَ لَا يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِيمِ

33

كه او در دنيا به خداى عظيم ايمان نمى‌آورد.


وَ لَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ

34

و بر اطعام مسكين تشويق نمى‌كرد.


فَلَيۡسَ لَهُ ٱلۡيَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِيمٞ

35

در نتيجه امروز در اينجا هيچ دوستى حمايت كننده ندارد.


وَ لَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِينٖ

36

و به جز چرك و خون دوزخيان هيچ طعامى ندارد.


لَّا يَأۡكُلُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡخَٰطِ‍ُٔونَ

37

چرك و خونى كه خوراك خطاكاران است و بس.


فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ

38

(هر چند حاجتى به سوگند نيست با اينحال) سوگند به همه آنچه كه شما مى‌بينيد.


وَ مَا لَا تُبۡصِرُونَ

39

و آنچه نمى‌بينيد.


إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ كَرِيمٖ

40

كه قرآن سخن رسول بزرگوارى است.


وَ مَا هُوَ بِقَوۡلِ شَاعِرٖ قَلِيلٗا مَّا تُؤۡمِنُونَ

41

و هرگز سخن يك شاعر نيست راستى چرا كم هستند ايمان آورندگان شما.


وَ لَا بِقَوۡلِ كَاهِنٖ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ

42

سخن كاهن هم نيست و چه اندك هستند تذكر پذيران شما.


تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

43

بلكه نازل شده از ناحيه پروردگار عالم است.


وَ لَوۡ تَقَوَّلَ عَلَيۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِيلِ

44

و اگر پيامبر حتى يك كلمه از پيش خود جعل كند و به ما نسبت دهد.


لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡيَمِينِ

45

با دست تواناى خود او را مى‌گيريم.


ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِينَ

46

و سپس او را هلاك مى‌كنيم.


فَمَا مِنكُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِينَ

47

آن وقت كسى از شما نمى‌تواند جلو ما را از او بگيرد.


وَ إِنَّهُۥ لَتَذۡكِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِينَ

48

و باز سوگند مى‌خورم كه قرآن مايه تذكر مردم با تقوى است.


وَ إِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنكُم مُّكَذِّبِينَ

49

و ما مى‌دانيم كه بعضى از شما تكذيب‌كننده‌ايد.


وَ إِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ

50

و همين قرآن مايه حسرت كافران است.


وَ إِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡيَقِينِ

51

و محققا حق اليقين است.


فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ

52

پس به نام پروردگار عظيمت تسبيح گوى و نام او را منزه بدار.


سوره المعارج

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ سَأَلَ سَآئِلُۢ بِعَذَابٖ وَاقِعٖ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ سائلى از كفار درخواست عذابى كرد كه لا محاله واقع مى‌شد.


لِّلۡكَٰفِرِينَ لَيۡسَ لَهُۥ دَافِعٞ

2

و كافران دافعى براى آن نداشتند.


مِّنَ ٱللَّهِ ذِي ٱلۡمَعَارِجِ

3

عذابى از ناحيه خدايى كه در درگاهش براى فرشتگان درجاتى دارد.


تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَ ٱلرُّوحُ إِلَيۡهِ فِي يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِينَ أَلۡفَ سَنَةٖ

4

ملائكه و روح در روزى كه مقدار آن پنجاه هزار سال است (يعنى در روز قيامت) به سوى او عروج مى‌كنند.


فَٱصۡبِرۡ صَبۡرٗا جَمِيلًا

5

پس تو كه مورد چنين درخواستى از آنان قرار گرفته‌اى به خوبى صبر كن.


إِنَّهُمۡ يَرَوۡنَهُۥ بَعِيدٗا

6

كفار آن روز را دور مى‌پندارند.


وَ نَرَىٰهُ قَرِيبٗا

7

ولى ما نزديكش مى‌بينيم.


يَوۡمَ تَكُونُ ٱلسَّمَآءُ كَٱلۡمُهۡلِ

8

روزى است كه آسمان چون مس ذوب شده مى‌شود.


وَ تَكُونُ ٱلۡجِبَالُ كَٱلۡعِهۡنِ

9

و كوه‌ها چون پشم حلاجى شده مى‌گردند.


وَ لَا يَسۡ‍َٔلُ حَمِيمٌ حَمِيمٗا

10

و هيچ حامى و دوستى سراغ دوستش را نمى‌گيرد.


يُبَصَّرُونَهُمۡ يَوَدُّ ٱلۡمُجۡرِمُ لَوۡ يَفۡتَدِي مِنۡ عَذَابِ يَوۡمِئِذِۢ بِبَنِيهِ

11

با اينكه دوستان را به دوستان نشان مى‌دهند، مجرم آرزو مى‌كند اى كاش مى‌شد فرزندان را در برابر عذاب آن روز فدا كرد.


وَ صَٰحِبَتِهِۦ وَ أَخِيهِ

12

و دوستان و برادر را.


وَ فَصِيلَتِهِ ٱلَّتِي تُ‍ٔۡوِيهِ

13

و خويشاوندانى كه او را از خود مى‌دانستند.


وَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا ثُمَّ يُنجِيهِ

14

و بلكه همه مردم روى زمين را تا خودش از عذاب نجات پيدا كند.


كَلَّآ إِنَّهَا لَظَىٰ

15

اما هيهات چه آرزوى خامى كه آتش دوزخ شعله‌ور است.


نَزَّاعَةٗ لِّلشَّوَىٰ

16

و در هم شكننده اعضاى بدن است.


تَدۡعُواْ مَنۡ أَدۡبَرَ وَ تَوَلَّىٰ

17

او هر روگردان از حق و مستكبرى را به سوى خود مى‌خواند.


وَ جَمَعَ فَأَوۡعَىٰٓ

18

و همه آنهايى را كه اموال را جمع و ذخيره كردند در خود جاى مى‌دهد.


إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا

19

آرى انسان به منظور رسيدنش به كمال حريص خلق شده.


إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ جَزُوعٗا

20

و نيز اينطور خلق شده كه در برابر شر به جزع در مى‌آيد.


وَ إِذَا مَسَّهُ ٱلۡخَيۡرُ مَنُوعًا

21

و از رساندن خير به ديگران دريغ مى‌نمايد.


إِلَّا ٱلۡمُصَلِّينَ

22

مگر نمازگزاران.


ٱلَّذِينَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ دَآئِمُونَ

23

كه بر اين كار خود مداومت دارند.


وَ ٱلَّذِينَ فِيٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ مَّعۡلُومٞ

24

(و حرص خود را در راه بندگى خدا به كار مى‌برند) و كسانى كه در اموالشان حقى معلوم است.


لِّلسَّآئِلِ وَ ٱلۡمَحۡرُومِ

25

براى سائل و محروم.


وَ ٱلَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوۡمِ ٱلدِّينِ

26

و كسانى روز جزا را همواره تصديق مى‌كنند.


وَ ٱلَّذِينَ هُم مِّنۡ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ

27

و كسانى كه از عذاب پروردگارشان نگران هستند.


إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمۡ غَيۡرُ مَأۡمُونٖ

28

چون هيچ كس از عذاب پروردگارش ايمن نيست.


وَ ٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ

29

و كسانى كه شهوت خود را حفظ مى‌كنند.


إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَيۡرُ مَلُومِينَ

30

مگر در مورد همسران و كنيزان خود كه به خاطر به كار بردن نيروى شهوت در آن موارد ملامت نمى‌شوند.


فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ

31

پس اگر كسى براى اطفاى شهوت به دنبال غير آنچه ياد شد باشد چنين كسانى تجاوزگرند.


وَ ٱلَّذِينَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَ عَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ

32

و كسانى كه امانت‌ها و پيمان خود را محترم مى‌شمارند.


وَ ٱلَّذِينَ هُم بِشَهَٰدَٰتِهِمۡ قَآئِمُونَ

33

و كسانى كه پاى شهادت‌هاى خود مى‌ايستند.


وَ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ يُحَافِظُونَ

34

و كسانى كه بر نماز خود محافظت دارند.


أُوْلَٰٓئِكَ فِي جَنَّٰتٖ مُّكۡرَمُونَ

35

چنين كسانند كه در باغهاى بهشت مورد احترامند.


فَمَالِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ قِبَلَكَ مُهۡطِعِينَ

36

(با اينكه خداى تعالى مقدر فرمود كه كفار را با بهشت خود گرامى ندارد) اين كفار را كه در پيرامون تواند چه مى‌شود كه چشم از تو بر نمى‌دارند.


عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَ عَنِ ٱلشِّمَالِ عِزِينَ

37

(و در عين اينكه با همند) از چپ و راستت متفرق مى‌شوند.


أَيَطۡمَعُ كُلُّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن يُدۡخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٖ

38

آيا هر يك از آنها طمع آن دارند كه تقدير الهى را بر هم زده داخل بهشت نعيم شوند؟.


كَلَّآ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّمَّا يَعۡلَمُونَ

39

نه، حاشا كه كوچكتر از اينند و خود مى‌دانند كه ما از چه چيز خلقشان كرده‌ايم.


فَلَآ أُقۡسِمُ بِرَبِّ ٱلۡمَشَٰرِقِ وَ ٱلۡمَغَٰرِبِ إِنَّا لَقَٰدِرُونَ

40

پس (گو اينكه قسم لازم ندارد ولى) به پروردگار همه مشرقها و مغربها سوگند كه ما قادريم.


عَلَىٰٓ أَن نُّبَدِّلَ خَيۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَ مَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِينَ

41

بر اينكه اينان را منقرض نموده خلقى بهتر از ايشان بيافرينيم و كسى نيست كه با اراده خود اراده ما را از كار بيندازد.


فَذَرۡهُمۡ يَخُوضُواْ وَ يَلۡعَبُواْ حَتَّىٰ يُلَٰقُواْ يَوۡمَهُمُ ٱلَّذِي يُوعَدُونَ

42

بنا بر اين تو هم اى پيامبر رهاشان كن در لجن فرو روند و سرگرم بازى باشند تا ناگهان و تهى دست به روزى برخورند كه وعده‌اش را از پيش به ايشان داده بودند.


يَوۡمَ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ سِرَاعٗا كَأَنَّهُمۡ إِلَىٰ نُصُبٖ يُوفِضُونَ

43

روزى كه به سرعت از قبرها در آيند و همه به سوى يك نقطه به سرعت به راه افتند گويى در آنجا به سوى علامتى روان مى‌شوند.


خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمُ ٱلَّذِي كَانُواْ يُوعَدُونَ

44

اما در حالتى كه چشمهايشان از شدت شرمندگى به پايين افتاده ذلت از سراپايشان مى‌بارد و به ايشان گفته مى‌شود اين است همان روزى كه وعده‌اش را مى‌دادند.


سوره نوح

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦٓ أَنۡ أَنذِرۡ قَوۡمَكَ مِن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ

1

به نام خدايى كه رحمتى عام و خاص و محدود و نامحدود دارد.؛ ما نوح را به سوى قومش فرستاديم و گفتيم كه قوم خود را قبل از آنكه عذابى دردناك فراشان گيرد انذار كن.


قَالَ يَٰقَوۡمِ إِنِّي لَكُمۡ نَذِيرٞ مُّبِينٌ

2

او به قوم خود گفت: اى مردم من براى شما بيم‌رسانى روشنگرم.


أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَ ٱتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ

3

و دعوتم اين است كه الله را بپرستيد و از عذابش پروا نموده مرا اطاعت كنيد.


يَغۡفِرۡ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَ يُؤَخِّرۡكُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّى إِنَّ أَجَلَ ٱللَّهِ إِذَا جَآءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوۡ كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ

4

تا گناهانى از شما را بيامرزد و تا اجلى كه برايتان مقدر كرده مهلت دهد، كه اگر چنين نكنيد قبل از رسيدن به اجل حتمى دچار اجل ديگر مى‌شويد آرى اگر بناى فهميدن داشته باشيد مى‌دانيد كه اجل خدايى وقتى برسد تاخير نمى‌پذيرد.


قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوۡتُ قَوۡمِي لَيۡلٗا وَ نَهَارٗا

5

(اما هر چه بيشتر تذكر داد كمتر به نتيجه رسيد تا به كلى از هدايت قومش مايوس شد) گفت پروردگارا! من قوم خود را شب و روز دعوت كردم.


فَلَمۡ يَزِدۡهُمۡ دُعَآءِيٓ إِلَّا فِرَارٗا

6

ولى دعوتم جز زيادتر شدن فرارشان فايده‌اى نداد.


وَ إِنِّي كُلَّمَا دَعَوۡتُهُمۡ لِتَغۡفِرَ لَهُمۡ جَعَلُوٓاْ أَصَٰبِعَهُمۡ فِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَ ٱسۡتَغۡشَوۡاْ ثِيَابَهُمۡ وَ أَصَرُّواْ وَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ ٱسۡتِكۡبَارٗا

7

و من هر چه دعوتشان كردم تا تو ايشان را بيامرزى انگشت‌ها به گوش نهاده جامه به سر كشيدند و بر عناد خود اصرار و به وجهى ناگفتنى استكبار ورزيدند.


ثُمَّ إِنِّي دَعَوۡتُهُمۡ جِهَارٗا

8

اين بار به بانگ بلند دعوتشان كردم.


ثُمَّ إِنِّيٓ أَعۡلَنتُ لَهُمۡ وَ أَسۡرَرۡتُ لَهُمۡ إِسۡرَارٗا

9

و نوبتى علنى و گاهى سرى آن هم به چه زبانى دعوت نمودم.


فَقُلۡتُ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ إِنَّهُۥ كَانَ غَفَّارٗا

10

(مثلا به ايشان اينطور گفتم) كه از پروردگارتان طلب مغفرت كنيد كه او بسيار آمرزنده است.


يُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَيۡكُم مِّدۡرَارٗا

11

كه اگر چنين كنيد ابر آسمان را مرتب بر شما مى‌باراند.


وَ يُمۡدِدۡكُم بِأَمۡوَٰلٖ وَ بَنِينَ وَ يَجۡعَل لَّكُمۡ جَنَّٰتٖ وَ يَجۡعَل لَّكُمۡ أَنۡهَٰرٗا

12

و به وسيله اموال و فرزندان ياريتان مى‌كند و برايتان باغها رويانيده و نهرها جارى مى‌سازد.


مَّا لَكُمۡ لَا تَرۡجُونَ لِلَّهِ وَقَارٗا

13

راستى شما را چه مى‌شود كه براى خدا عظمتى قائل نيستيد.


وَ قَدۡ خَلَقَكُمۡ أَطۡوَارًا

14

با اينكه اوست كه شما را به اشكال و احوالى مختلف آفريد.


أَلَمۡ تَرَوۡاْ كَيۡفَ خَلَقَ ٱللَّهُ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ طِبَاقٗا

15

آيا نديديد كه چگونه خدا هفت طبقه آسمان را خلق كرد.


وَ جَعَلَ ٱلۡقَمَرَ فِيهِنَّ نُورٗا وَ جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ سِرَاجٗا

16

و ماه را در آنها نور و خورشيد را چراغ فروزنده قرار داد.


وَ ٱللَّهُ أَنۢبَتَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ نَبَاتٗا

17

آرى و خدا بود كه شما را چون گياه از زمين به نحوى ناگفتنى رويانيد.


ثُمَّ يُعِيدُكُمۡ فِيهَا وَ يُخۡرِجُكُمۡ إِخۡرَاجٗا

18

و سپس او است كه شما را به زمين برگردانيده و باز به نحوى ناگفتنى از زمين خارج مى‌كند.


وَ ٱللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ بِسَاطٗا

19

و خدا است كه زمين را برايتان گسترد.


لِّتَسۡلُكُواْ مِنۡهَا سُبُلٗا فِجَاجٗا

20

تا بعضى از قسمت‌هاى آن را با راه‌هاى باريك و فراخ و يا كوهى و دشتى طى كنيد.


قَالَ نُوحٞ رَّبِّ إِنَّهُمۡ عَصَوۡنِي وَ ٱتَّبَعُواْ مَن لَّمۡ يَزِدۡهُ مَالُهُۥ وَ وَلَدُهُۥٓ إِلَّا خَسَارٗا

21

نوح سپس اضافه كرد پروردگارا! ايشان نافرمانيم كردند و فرمان كسانى را بردند كه مال و اولاد به جز خسارت برايشان بار نياورد.


وَ مَكَرُواْ مَكۡرٗا كُبَّارٗا

22

(بار الها) نيرنگى عظيم كردند.


وَ قَالُواْ لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَكُمۡ وَ لَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَ لَا سُوَاعٗا وَ لَا يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسۡرٗا

23

و به مردم گفتند آلهه خود را ترك مى‌گوييد مخصوصا بت ود و سواع و يغوث و يعوق و نسر را.


وَ قَدۡ أَضَلُّواْ كَثِيرٗا وَ لَا تَزِدِ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا ضَلَٰلٗا

24

و آنها گروه بسيارى را گمراه كردند، خداوندا! ستمگران را جز ضلالت بيشتر سزا مده.


مِّمَّا خَطِيٓـَٰٔتِهِمۡ أُغۡرِقُواْ فَأُدۡخِلُواْ نَارٗا فَلَمۡ يَجِدُواْ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ أَنصَارٗا

25

و آن قوم از كثرت كفر و گناه، عاقبت غرق شدند و به آتش دوزخ در افتادند و جز خدا براى خود هيچ يار و ياورى نيافتند.


وَ قَالَ نُوحٞ رَّبِّ لَا تَذَرۡ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ دَيَّارًا

26

و نوح عرض كرد پروردگارا (اينك كه قوم از كفر و عناد دست نمى‌كشند) تو هم اين كافران را هلاك كن و از آنها ديارى بر روى زمين باقى مگذار.


إِنَّكَ إِن تَذَرۡهُمۡ يُضِلُّواْ عِبَادَكَ وَ لَا يَلِدُوٓاْ إِلَّا فَاجِرٗا كَفَّارٗا

27

كه اگر از آنها هر كه را باقى گذارى بندگان پاك با ايمانت را گمراه مى‌كنند و فرزندى هم جز بدكار و كافر از آنان به ظهور نمى‌رسد.


رَّبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَ لِوَٰلِدَيَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَيۡتِيَ مُؤۡمِنٗا وَ لِلۡمُؤۡمِنِينَ وَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَ لَا تَزِدِ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا تَبَارَۢا

28

(آن گاه به درگاه خدا دعا كرد كه) بار الها! مرا و پدر و مادر من و هر كه با ايمان به خانه (يا بكشتى) من داخل شود و همه مردان و زنان با ايمان عالم را ببخش و بيامرز و ستمكاران را جز بر هلاك و عذابشان ميفزاى.


سوره الجن

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ قُلۡ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ ٱسۡتَمَعَ نَفَرٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَقَالُوٓاْ إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبٗا

1

به نام خدا كه هم رحمان است و هم رحيم.؛ (تو اى پيامبر) بگو از راه وحى به من چنين رسيده كه‌ چند نفر از طايفه جن قرآن را شنيده و سپس به بقيه گفته‌اند: ما قرآنى عجيب شنيديم.


يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلرُّشۡدِ فَ‍َٔامَنَّا بِهِۦ وَ لَن نُّشۡرِكَ بِرَبِّنَآ أَحَدٗا

2

قرآنى كه به سوى رشد هدايت مى‌كند و به همين جهت بدان ايمان آورديم و هرگز احدى را شريك پروردگار خود نخواهيم گرفت.


وَ أَنَّهُۥ تَعَٰلَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا ٱتَّخَذَ صَٰحِبَةٗ وَ لَا وَلَدٗا

3

و اينكه خداى تعالى پروردگار عظيم ما است نه همسرى گرفته و نه فرزندى.


وَ أَنَّهُۥ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى ٱللَّهِ شَطَطٗا

4

و اينكه آنچه سفيه و نادانى از ما در باره خدا مى‌گفت از حق دور بود.


وَ أَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن تَقُولَ ٱلۡإِنسُ وَ ٱلۡجِنُّ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا

5

ما (كه تا كنون مشرك بوده‌ايم فريب خورده‌ايم چون) احتمال نمى‌داديم انس و جن به خدا دروغ ببندند ولى اينك كه قرآن به گوشمان خورد فهميديم دروغ بسته بودند.


وَ أَنَّهُۥ كَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا

6

و اينكه مردمى از انس به مردمى از جن پناه مى‌بردند و همانها باعث بيشتر شدن بدبختى انسيان مى‌شدند.


وَ أَنَّهُمۡ ظَنُّواْ كَمَا ظَنَنتُمۡ أَن لَّن يَبۡعَثَ ٱللَّهُ أَحَدٗا

7

آنها هم مثل شما پنداشتند كه خدا احدى را مبعوث نمى‌كند.


وَ أَنَّا لَمَسۡنَا ٱلسَّمَآءَ فَوَجَدۡنَٰهَا مُلِئَتۡ حَرَسٗا شَدِيدٗا وَ شُهُبٗا

8

و ما با آسمان تماس گرفتيم ديديم پر شده است از نگهبانان قوى و شهابها.


وَ أَنَّا كُنَّا نَقۡعُدُ مِنۡهَا مَقَٰعِدَ لِلسَّمۡعِ فَمَن يَسۡتَمِعِ ٱلۡأٓنَ يَجِدۡ لَهُۥ شِهَابٗا رَّصَدٗا

9

با اينكه ما قبلا به راحتى در آسمان بگوش مى‌نشستيم ولى امروز هر كس بخواهد چيزى بشنود شهابها را در كمين مى‌بيند.


وَ أَنَّا لَا نَدۡرِيٓ أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ أَرَادَ بِهِمۡ رَبُّهُمۡ رَشَدٗا

10

و ديگر نمى‌توانيم بفهميم كه پروردگار زمينيان شر آنان را خواسته و يا رشد ايشان را خواسته است.


وَ أَنَّا مِنَّا ٱلصَّٰلِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذَٰلِكَ كُنَّا طَرَآئِقَ قِدَدٗا

11

و اينكه ما نيز دو قسم هستيم بعضى براى ايمان آوردن صلاحيت دارند و بعضى ندارند و هميشه اين اختلاف در بين ما هم بوده است.


وَ أَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن نُّعۡجِزَ ٱللَّهَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَن نُّعۡجِزَهُۥ هَرَبٗا

12

و اينكه ما يقين كرديم كه هيچ كس از ما نمى‌تواند خدا را در زمين عاجز كند و يا از زمين بگريزد به طورى كه خدا از گرفتن و عقوبت او عاجز شود.


وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعۡنَا ٱلۡهُدَىٰٓ ءَامَنَّا بِهِۦ فَمَن يُؤۡمِنۢ بِرَبِّهِۦ فَلَا يَخَافُ بَخۡسٗا وَ لَا رَهَقٗا

13

و اينكه وقتى ما اين هدايت را شنيديم بدان ايمان آورديم، اينك به همه شما جنيان مى‌گوييم هر كس به پروردگار خود ايمان بياورد ترسى ندارد از اينكه چيزى به ظلم از او ناقص شود و نه از اينكه ناملايمات بيچاره‌اش كند.


وَ أَنَّا مِنَّا ٱلۡمُسۡلِمُونَ وَ مِنَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ فَمَنۡ أَسۡلَمَ فَأُوْلَٰٓئِكَ تَحَرَّوۡاْ رَشَدٗا

14

و اينكه ما نيز دو طايفه‌ايم بعضى از ما مسلمانند و بعضى منحرف پس هر كس تسليم خدا گردد راه رشد را پيش گرفته است.


وَ أَمَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ فَكَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبٗا

15

و اما منحرفين براى دوزخ هيزم خواهند بود.


وَ أَلَّوِ ٱسۡتَقَٰمُواْ عَلَى ٱلطَّرِيقَةِ لَأَسۡقَيۡنَٰهُم مَّآءً غَدَقٗا

16

و اينكه اگر جن و انس بر راه رشد استقامت بورزند ما ايشان را آبى گوارا و زياد مى‌چشانيم.


لِّنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِ وَ مَن يُعۡرِضۡ عَن ذِكۡرِ رَبِّهِۦ يَسۡلُكۡهُ عَذَابٗا صَعَدٗا

17

تا در آن آزمايششان كنيم و كسى كه از ياد پروردگارش اعراض كند خدا او را به راه عذابى دشوار مى‌اندازد.


وَ أَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا

18

و اينكه مساجد از آن خداست پس با خدا احدى را مخوانيد.


وَ أَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ يَدۡعُوهُ كَادُواْ يَكُونُونَ عَلَيۡهِ لِبَدٗا

19

و اينكه وقتى بنده خدا (محمد) برخاست تا او را عبادت كند جمعيت بسيارى دورش جمع شدند.


قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّي وَ لَآ أُشۡرِكُ بِهِۦٓ أَحَدٗا

20

(اى محمد) بگو من تنها پروردگارم را مى‌خوانم و احدى را در عبادتم شريك او نمى‌سازم.


قُلۡ إِنِّي لَآ أَمۡلِكُ لَكُمۡ ضَرّٗا وَ لَا رَشَدٗا

21

بگو من به خودى خودم هيچ نفع و ضررى و هيچ رشد و هدايتى را براى شما مالك نيستم.


قُلۡ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ ٱللَّهِ أَحَدٞ وَ لَنۡ أَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدًا

22

بگو احدى نيست كه مرا از عذاب خدا پناه دهد و من به جز او هيچ پناهگاهى ندارم.


إِلَّا بَلَٰغٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَ رِسَٰلَٰتِهِۦ وَ مَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ فَإِنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا

23

تنها وظيفه من رساندن رسالت‌هاى او به مردم است و كسى كه خدا و رسولش را نافرمانى كند آتش جهنم براى ابد نصيبش خواهد شد.


حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعۡلَمُونَ مَنۡ أَضۡعَفُ نَاصِرٗا وَ أَقَلُّ عَدَدٗا

24

كفار هم چنان رسول خدا را ضعيف و خوار مى‌شمارند تا روزى كه ببينند آنچه را كه وعده داده شده بودند، پس به زودى به دست خواهند آورد كه ياور چه كسى ناتوان و اندك است.


قُلۡ إِنۡ أَدۡرِيٓ أَقَرِيبٞ مَّا تُوعَدُونَ أَمۡ يَجۡعَلُ لَهُۥ رَبِّيٓ أَمَدًا

25

بگو من خود نمى‌دانم كه آن عذابى كه وعده‌اش را به شما داده‌اند نزديك است و يا پروردگارم مدتى براى آن مقرر فرموده.


عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا

26

عالم به غيب اوست پس جز او كسى غيب نمى‌داند چون او كسى را بر غيب خود مسلط نمى‌كند.


إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ فَإِنَّهُۥ يَسۡلُكُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَ مِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدٗا

27

مگر كسى از رسولان را كه شايسته و مرضى اين كار بداند كه خدا براى چنين كسانى از پيش رو و پشت سر حافظانى در كمين مى‌گمارد.


لِّيَعۡلَمَ أَن قَدۡ أَبۡلَغُواْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّهِمۡ وَ أَحَاطَ بِمَا لَدَيۡهِمۡ وَ أَحۡصَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ عَدَدَۢا

28

تا معلوم كند آيا رسالات پروردگار خود را ابلاغ كردند يا نه و او بدانچه در نفس رسولان است نيز احاطه دارد و عدد هر چيزى را شمرده دارد.


سوره المزمل

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُزَّمِّلُ

1

به نام خداوند بخشايشگر و مهربان‌؛ هان اى جامه به خود پيچيده!.


قُمِ ٱلَّيۡلَ إِلَّا قَلِيلٗا

2

پاره‌اى از شب به جز اندكى از آن را بر خيز و زنده بدار.


نِّصۡفَهُۥٓ أَوِ ٱنقُصۡ مِنۡهُ قَلِيلًا

3

يا نصف آن را و يا كمى كمتر از نصف را.


أَوۡ زِدۡ عَلَيۡهِ وَ رَتِّلِ ٱلۡقُرۡءَانَ تَرۡتِيلًا

4

و يا اندكى بر نصف بيفزا و قرآن را شمرده شمرده بخوان.


إِنَّا سَنُلۡقِي عَلَيۡكَ قَوۡلٗا ثَقِيلًا

5

آماده باش كه به زودى كلامى سنگين بر تو نازل مى‌كنيم.


إِنَّ نَاشِئَةَ ٱلَّيۡلِ هِيَ أَشَدُّ وَطۡ‍ٔٗا وَ أَقۡوَمُ قِيلًا

6

(كلامى كه قبلا بايد خود را براى تحملش آماده كرده باشى) و بهترين وسيله براى صفاى نفس و سخن با حضور قلب گفتن هنگام شب است كه خدا آن را پديد آورده.


إِنَّ لَكَ فِي ٱلنَّهَارِ سَبۡحٗا طَوِيلٗا

7

چون تو در روز دوندگى و مشاغل بسيار دارى.


وَ ٱذۡكُرِ ٱسۡمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلۡ إِلَيۡهِ تَبۡتِيلٗا

8

و ذكر خدا را بگو و دست حاجت به سويش دراز كن.


رَّبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَ ٱلۡمَغۡرِبِ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱتَّخِذۡهُ وَكِيلٗا

9

همان پروردگار مشرقها و مغربهاى عالم كه بجز او معبودى نيست پس او را وكيل خود بگير.


وَ ٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَ ٱهۡجُرۡهُمۡ هَجۡرٗا جَمِيلٗا

10

و در برابر زخم زبانهاى مشركين صبر كن و اگر هم قهر مى‌كنى قهرى ملايم و خوشايند و سازنده بكن.


وَ ذَرۡنِي وَ ٱلۡمُكَذِّبِينَ أُوْلِي ٱلنَّعۡمَةِ وَ مَهِّلۡهُمۡ قَلِيلًا

11

و اما تكذيب‌گران كه بجز داشتن نعمت من انگيزه‌اى براى تكذيب آيات من ندارند امرشان را به خود من واگذار كن و اندكى مهلتشان ده.


إِنَّ لَدَيۡنَآ أَنكَالٗا وَ جَحِيمٗا

12

كه نزد ما انواع شكنجه‌ها و در آخر عذاب دوزخ هست.


وَ طَعَامٗا ذَا غُصَّةٖ وَ عَذَابًا أَلِيمٗا

13

و طعامى گلوگير و عذابى دردناك است.


يَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلۡأَرۡضُ وَ ٱلۡجِبَالُ وَ كَانَتِ ٱلۡجِبَالُ كَثِيبٗا مَّهِيلًا

14

در روزى كه زمين و كوه‌ها به لرزه در آيند و كوه‌ها چون تلى از ماسه شوند.


إِنَّآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ رَسُولٗا شَٰهِدًا عَلَيۡكُمۡ كَمَآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ رَسُولٗا

15

هان اى انسانها! ما رسولى به سوى شما گسيل داشتيم كه شاهد بر شما نيز هست همانطور كه رسولى به سوى فرعون فرستاديم.


فَعَصَىٰ فِرۡعَوۡنُ ٱلرَّسُولَ فَأَخَذۡنَٰهُ أَخۡذٗا وَبِيلٗا

16

ولى فرعون از اطاعتش سر برتافت پس او را به عذابى سخت بگرفتيم.


فَكَيۡفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرۡتُمۡ يَوۡمٗا يَجۡعَلُ ٱلۡوِلۡدَٰنَ شِيبًا

17

شما اگر كفر بورزيد چگونه مى‌توانيد از عذاب قيامت خود را كنار بكشيد روزى كه كودكان را پير مى‌كند.


ٱلسَّمَآءُ مُنفَطِرُۢ بِهِۦ كَانَ وَعۡدُهُۥ مَفۡعُولًا

18

و آسمان به وسيله تحول آن روز شكافته مى‌شود و وعده خدا شدنى است.


إِنَّ هَٰذِهِۦ تَذۡكِرَةٞ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلًا

19

و اين محققا تذكر است پس اگر كسى خواست مى‌تواند راهى به سوى پروردگارش اتخاذ كند.


إِنَّ رَبَّكَ يَعۡلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدۡنَىٰ مِن ثُلُثَيِ ٱلَّيۡلِ وَ نِصۡفَهُۥ وَ ثُلُثَهُۥ وَ طَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلَّذِينَ مَعَكَ وَ ٱللَّهُ يُقَدِّرُ ٱلَّيۡلَ وَ ٱلنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحۡصُوهُ فَتَابَ عَلَيۡكُمۡ فَٱقۡرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرۡضَىٰ وَ ءَاخَرُونَ يَضۡرِبُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَبۡتَغُونَ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَ ءَاخَرُونَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَٱقۡرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِنۡهُ وَ أَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَ أَقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا وَ مَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُم مِّنۡ خَيۡرٖ تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِ هُوَ خَيۡرٗا وَ أَعۡظَمَ أَجۡرٗا وَ ٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمُۢ

20

پروردگار تو مى‌داند كه تو و گروهى از مؤمنين كه با تو هستند نزديك از دو ثلث شب و گاهى نصف آن و گاهى ثلث آن را زنده مى‌داريد و خدا كه تقدير كننده شب و روز است (و در فصول چهارگانه آن را بلند و كوتاه مى‌كند) مى‌داند كه تشخيص دو ثلث و نصف و ثلث در فصول مختلف براى شما ممكن نيست به همين جهت بر شما بخشود از اين پس هر مقدار كه برايتان ميسر است از قرآن بخوانيد. و نيز مى‌داند كه براى شما بيمارى پيش مى‌آيد عده‌اى به سفر مى‌روند تا از رزق خدا به دست آورند جمعى ديگر در راه خدا جنگ مى‌كنند در چنين احوال نيز هر مقدار كه مى‌توانيد از قرآن بخوانيد و نماز بپا بداريد و زكات بدهيد. و به خدا وام دهيد وامى نيكو و بدانيد آنچه از كارهاى خير مى‌كنيد و از پيش براى خود مى‌فرستيد نزد خدايش مى‌يابيد، اما بهتر از آنچه كه كرديد و با أجرى عظيم‌تر. و از خدا طلب مغفرت كنيد كه خدا آمرزنده و رحيم است.


سوره المدثر

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ

1

به نام خداوندى كه در دنيا رحمتى عام براى همه و در آخرت رحمتى خاص براى مؤمنين دارد.؛ هان اى روپوش به خود پيچيده.


قُمۡ فَأَنذِرۡ

2

برخيز و انذار كن.


وَ رَبَّكَ فَكَبِّرۡ

3

و پروردگارت را تكبير گوى.


وَ ثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ

4

و جامه‌ات را از هر آلودگى پاك بدار.


وَ ٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ

5

و از پليديها دورى نما.


وَ لَا تَمۡنُن تَسۡتَكۡثِرُ

6

و در برابر احسانت نه منت بگذار و نه آن را بسيار و بزرگ بدان.


وَ لِرَبِّكَ فَٱصۡبِرۡ

7

و به خاطر پروردگارت صبر كن.


فَإِذَا نُقِرَ فِي ٱلنَّاقُورِ

8

وقتى فرمان كوبنده حق صادر مى‌شود (و در صور دميده مى‌شود و مردگان زنده مى‌گردند).


فَذَٰلِكَ يَوۡمَئِذٖ يَوۡمٌ عَسِيرٌ

9

آن روز كه روز بازگشت خلائق به سوى خدا است روزى است سخت.


عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ غَيۡرُ يَسِيرٖ

10

و بر كافران روزى ناهموار است.


ذَرۡنِي وَ مَنۡ خَلَقۡتُ وَحِيدٗا

11

مرا با آن كسى كه در خلقتش از كسى كمك نگرفتم واگذار.


وَ جَعَلۡتُ لَهُۥ مَالٗا مَّمۡدُودٗا

12

همان كسى كه براى او اموالى عريض و طويل قرار دادم.


وَ بَنِينَ شُهُودٗا

13

و فرزندانى كه همه برايش مانده‌اند.


وَ مَهَّدتُّ لَهُۥ تَمۡهِيدٗا

14

و همه وسائل را برايش فراهم و منظم كردم.


ثُمَّ يَطۡمَعُ أَنۡ أَزِيدَ

15

و او تازه از من طمع دارد كه بيشترش دهم.


كَلَّآ إِنَّهُۥ كَانَ لِأٓيَٰتِنَا عَنِيدٗا

16

ولى نه، بيشتر كه نمى‌دهم هيچ، بلكه به زودى از هر سو دچار گرفتاريش مى‌كنم، چون او نسبت به آيات ما عناد ورزيد.


سَأُرۡهِقُهُۥ صَعُودًا

17

به زودى او را مجبور مى‌كنم كه از قله زندگى بالا رود (سپس او را به زير مى‌افكنم).


إِنَّهُۥ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ

18

(وقتى همفكرانش در باره قرآن از او داورى خواستند) فكرى كرد و اندازه‌اى گرفت.


فَقُتِلَ كَيۡفَ قَدَّرَ

19

مرگ بر او باد با آن اندازه‌اى كه گرفت.


ثُمَّ قُتِلَ كَيۡفَ قَدَّرَ

20

و باز هم مرگ بر او باد با آن اندازه‌گيريش.


ثُمَّ نَظَرَ

21

آن گاه نظرى كرد.


ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ

22

و سپس چهره در هم كشيد و رويى ترش نمود.


ثُمَّ أَدۡبَرَ وَ ٱسۡتَكۡبَرَ

23

پس پشت كرد و كبر ورزيد.


فَقَالَ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ يُؤۡثَرُ

24

و در آخر گفت اين قرآن نمى‌تواند چيزى به جز سحرهاى قديمى باشد.


إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا قَوۡلُ ٱلۡبَشَرِ

25

اين نيست مگر سخن بشر.


سَأُصۡلِيهِ سَقَرَ

26

و من به زودى او را به دوزخ در مى‌آورم.


وَ مَآ أَدۡرَىٰكَ مَا سَقَرُ

27

و تو چه مى‌دانى كه دوزخ چيست.


لَا تُبۡقِي وَ لَا تَذَرُ

28

نه چيزى باقى مى‌گذارد و نه فردى را از قلم مى‌اندازد.


لَوَّاحَةٞ لِّلۡبَشَرِ

29

سياه كننده بشره پوست است.


عَلَيۡهَا تِسۡعَةَ عَشَرَ

30

و نوزده فرشته بر آن موكل است.


وَ مَا جَعَلۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلنَّارِ إِلَّا مَلَٰٓئِكَةٗ وَ مَا جَعَلۡنَا عِدَّتَهُمۡ إِلَّا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ لِيَسۡتَيۡقِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ وَ يَزۡدَادَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِيمَٰنٗا وَ لَا يَرۡتَابَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَ لِيَقُولَ ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَ ٱلۡكَٰفِرُونَ مَاذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلٗا كَذَٰلِكَ يُضِلُّ ٱللَّهُ مَن يَشَآءُ وَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ وَ مَا يَعۡلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ مَا هِيَ إِلَّا ذِكۡرَىٰ لِلۡبَشَرِ

31

و خازنان آتش را جز ملائكه قرار نداده و عدد آنها را جز به منظور آزمايش كفار نياورديم تا كسانى كه اهل كتابند به يقين در آيند و آنها كه ايمان دارند با ايمان آوردن اهل كتاب ايمانشان بيشتر شود و اهل كتاب و مؤمنين شكى برايشان باقى نماند، و كفار و بيماردلان بگويند منظور خدا از توصيف (عدد نوزده) چيست. آرى خدا اين چنين گمراه مى‌كند هر كه را بخواهد و هدايت مى‌كند هر كه را بخواهد و عدد جنود پروردگار تو را كسى جز خود او نمى‌داند و اين جز براى تذكر بشر نيست.


كَلَّا وَ ٱلۡقَمَرِ

32

چنين نيست قسم به ماه (تابان).


وَ ٱلَّيۡلِ إِذۡ أَدۡبَرَ

33

و قسم به شب تار چون (به سحر كه وقت راز و نماز مشتاقان خداست) باز گردد.


وَ ٱلصُّبۡحِ إِذَآ أَسۡفَرَ

34

و قسم به صبح چون جهان را روشن سازد.


إِنَّهَا لَإِحۡدَى ٱلۡكُبَرِ

35

كه اين قرآن يكى از بزرگترين آيات (خدا) است.


نَذِيرٗا لِّلۡبَشَرِ

36

پند و اندرز آدميانست.


لِمَن شَآءَ مِنكُمۡ أَن يَتَقَدَّمَ أَوۡ يَتَأَخَّرَ

37

تا از شما آدميان هر كه بخواهد (در مقام ايمان و طاعت و سعادت) پيش افتد يا باز ماند.


كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡ رَهِينَةٌ

38

هر كسى در گرو عملى است كه انجام داده است.


إِلَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡيَمِينِ

39

مگر اهل يمين (كه به يمن و سعادت نيكوكار شدند).


فِي جَنَّٰتٖ يَتَسَآءَلُونَ

40

آنان در باغهاى بهشت متنعمند و سؤال مى‌كنند.


عَنِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ

41

از احوال دوزخيان گنهكار.


مَا سَلَكَكُمۡ فِي سَقَرَ

42

كه شما را چه عملى به عذاب دوزخ در افكند؟.


قَالُواْ لَمۡ نَكُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّينَ

43

آنان جواب دهند كه ما از نمازگزاران نبوديم.


وَ لَمۡ نَكُ نُطۡعِمُ ٱلۡمِسۡكِينَ

44

و به مستمند طعام (و صدقه‌اى) نمى‌داديم.


وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ ٱلۡخَآئِضِينَ

45

و ما با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم.


وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوۡمِ ٱلدِّينِ

46

و ما روز جزا را تكذيب مى‌كرديم.


حَتَّىٰٓ أَتَىٰنَا ٱلۡيَقِينُ

47

تا آنكه (با مرگ) يقين به قيامت يافتيم.


فَمَا تَنفَعُهُمۡ شَفَٰعَةُ ٱلشَّٰفِعِينَ

48

پس در آن روز شفاعت شفيعان (از انبيا و اوليا) در حق آنان هيچ پذيرفته نشود.


فَمَا لَهُمۡ عَنِ ٱلتَّذۡكِرَةِ مُعۡرِضِينَ

49

اينك چرا از ياد آن روز سخت خود (و از ذكر قرآن) اعراض مى‌كنند؟.


كَأَنَّهُمۡ حُمُرٞ مُّسۡتَنفِرَةٞ

50

گويى گورخران گريزانى هستند.


فَرَّتۡ مِن قَسۡوَرَةِۢ

51

كه از شير درنده مى‌گريزند.


بَلۡ يُرِيدُ كُلُّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن يُؤۡتَىٰ صُحُفٗا مُّنَشَّرَةٗ

52

بلكه هر يك از آنها مى‌خواهند كه برايشان صحيفه وحى آسمانى باز آيد (تا ايمان آرند).


كَلَّا بَل لَّا يَخَافُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ

53

هرگز اين نخواهد شد (كه همه مقام رسالت يابند) چنين نيست كه پنداشتند بلكه از عذاب آخرت نمى‌ترسند.


كَلَّآ إِنَّهُۥ تَذۡكِرَةٞ

54

چنين نيست كه آنها پنداشتند، قرآن محققا همه پند و اندرز است.


فَمَن شَآءَ ذَكَرَهُۥ

55

تا هر كه خواهد متذكر حق شود.


وَ مَا يَذۡكُرُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ هُوَ أَهۡلُ ٱلتَّقۡوَىٰ وَ أَهۡلُ ٱلۡمَغۡفِرَةِ

56

و هيچ كس پند نمى‌گيرد جز آنكه خدا بخواهد (يعنى بدون مشيت الهى كسى بهشتى و سعادتمند نخواهد شد) او اهل تقوى و اهل آمرزش و مغفرت است.


سوره القیامة

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ لَآ أُقۡسِمُ بِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ چنين نيست (كه كافران پنداشتند)، قسم به روز (بزرگ) قيامت.


وَ لَآ أُقۡسِمُ بِٱلنَّفۡسِ ٱللَّوَّامَةِ

2

و قسم به نفس بسيار ملامت كننده.


أَيَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَلَّن نَّجۡمَعَ عِظَامَهُۥ

3

آيا آدمى پندارد كه ما ديگر ابدا استخوانهاى (پوسيده) او را باز جمع نمى‌كنيم؟.


بَلَىٰ قَٰدِرِينَ عَلَىٰٓ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُۥ

4

بلى ما قادريم كه سرانگشتان او را هم درست گردانيم.


بَلۡ يُرِيدُ ٱلۡإِنسَٰنُ لِيَفۡجُرَ أَمَامَهُۥ

5

بلكه انسان مى‌خواهد ما دام العمر گناه كند.


يَسۡ‍َٔلُ أَيَّانَ يَوۡمُ ٱلۡقِيَٰمَةِ

6

(كه دايم با شك و انكار) مى‌پرسد كى روز قيامت (و حساب) خواهد بود؟.


فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ

7

(بگو) روزى كه چشمها از وحشت و هول خيره بماند.


وَ خَسَفَ ٱلۡقَمَرُ

8

و ماه (تابان) تاريك شود.


وَ جُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَ ٱلۡقَمَرُ

9

و ميان خورشيد و ماه جمع گردد.


يَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ يَوۡمَئِذٍ أَيۡنَ ٱلۡمَفَرُّ

10

و در آن روز انسان (زشت كار) گويد: (اى واى از سختى عذاب) كجا مفر و پناهى خواهد بود؟.


كَلَّا لَا وَزَرَ

11

هرگز مفرى نيست.


إِلَىٰ رَبِّكَ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ

12

آن روز جز درگاه خدا هيچ آرامگاهى نيست.


يُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ يَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَ أَخَّرَ

13

آن روز آدمى به هر نيك و بدى كه در مقدم و مؤخر عمر كرده از نتيجه همه آگاه خواهد شد.


بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِيرَةٞ

14

بلكه انسان خود بر نيك و بد خويش به خوبى آگاهست.


وَ لَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِيرَهُۥ

15

و هر چند (پرده‌هاى) عذر بر (چشم بصيرت) خود بيفكند.


لَا تُحَرِّكۡ بِهِۦ لِسَانَكَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ

16

(اى رسول!) با شتاب و عجله زبان به قرائت (قرآن) مگشاى.


إِنَّ عَلَيۡنَا جَمۡعَهُۥ وَ قُرۡءَانَهُۥ

17

كه ما خود آن را مجموع و محفوظ داشته و بر تو فراخوانيم.


فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ

18

و آن گاه كه آن را خوانديم تو از آن پيروى كن (و به تعليم امت بكوش).


ثُمَّ إِنَّ عَلَيۡنَا بَيَانَهُۥ

19

پس از آن بر ماست كه حقايق آن را بر تو بيان كنيم (و احكام آن را بر قلبت مشروح سازيم).


كَلَّا بَلۡ تُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ

20

هرگز چنين نيست كه شما مى‌پنداريد (و دلايل معاد را مخفى شماريد) بلكه شما دنياى زودگذر را دوست داريد.


وَ تَذَرُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ

21

و به كلى كار آخرت و نشانه قيامت را رها مى‌كنيد.


وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ

22

آن روز رخسار طايفه‌اى از شادى برافروخته و نورانى است.


إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ

23

و با چشم قلب جمال حق را مشاهده مى‌كنند.


وَ وُجُوهٞ يَوۡمَئِذِۢ بَاسِرَةٞ

24

و رخسار گروهى ديگر عبوس و غمگين است.


تَظُنُّ أَن يُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ

25

كه مى‌دانند حادثه ناگوارى در پيش است كه پشت آنها را مى‌شكند.


كَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِيَ

26

چنين نيست كه منكران قيامت پنداشتند، باش تا جانشان به گلو رسد.


وَ قِيلَ مَنۡ رَاقٖ

27

و (اهلش) گويند كيست كه درد اين بيمار را علاج كند (و او را از مرگ نجات دهد)؟.


وَ ظَنَّ أَنَّهُ ٱلۡفِرَاقُ

28

و بيمار خود يقين به مفارقت از دنيا كند (كه ملك الموت را به چشم ببيند).


وَ ٱلۡتَفَّتِ ٱلسَّاقُ بِٱلسَّاقِ

29

و ساقهاى پا (از شدت غم عقبى و حسرت دنيا) به هم در پيچد.


إِلَىٰ رَبِّكَ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡمَسَاقُ

30

در آن روز خلق را به سوى خدا خواهند كشيد.


فَلَا صَدَّقَ وَ لَا صَلَّىٰ

31

(آن روز واى بر آنكه چون ابو جهل) حق را تصديق نكرد و نماز و طاعتش را بجا نياورد.


وَ لَٰكِن كَذَّبَ وَ تَوَلَّىٰ

32

بلكه خدا را تكذيب كرد و از حكمش رو بگردانيد.


ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ يَتَمَطَّىٰٓ

33

و آن گاه با تكبر و نخوت به سوى اهل خويش روى آورد.


أَوۡلَىٰ لَكَ فَأَوۡلَىٰ

34

عذاب الهى براى تو شايسته‌تر است، شايسته‌تر.


ثُمَّ أَوۡلَىٰ لَكَ فَأَوۡلَىٰٓ

35

سپس عذاب الهى بر تو شايسته‌تر است، شايسته‌تر.


أَيَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن يُتۡرَكَ سُدًى

36

آيا آدمى پندارد كه او را مهمل از تكليف و ثواب و عقاب گذارند (و غرضى در خلقتش منظور ندارند).


أَلَمۡ يَكُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِيّٖ يُمۡنَىٰ

37

آيا در اول، قطره آب منى نبود؟.


ثُمَّ كَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ

38

و پس از آن، خون بسته و آن گاه (به اين صورت زيباى حيرت انگيز) آفريده و آراسته گرديد.


فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَيۡنِ ٱلذَّكَرَ وَ ٱلۡأُنثَىٰٓ

39

پس آن گاه از او دو صنف نر و ماده پديد آورد.


أَلَيۡسَ ذَٰلِكَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يُحۡـِۧيَ ٱلۡمَوۡتَىٰ

40

آيا چنين خداى با قدرت و حكمت (كه اول او را از قطره آبى آفريده) دگر بار نمى‌تواند پس از مرگش زنده‌اش گرداند؟.


سوره الانسان

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ حِينٞ مِّنَ ٱلدَّهۡرِ لَمۡ يَكُن شَيۡ‍ٔٗا مَّذۡكُورًا

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ آيا بر انسان روزگارانى بگذشت كه چيزى قابل ذكر نبود؟.


إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِيهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِيعَۢا بَصِيرًا

2

ما او را از آب نطفه مختلط (بى‌حس و شعور) خلق كرديم و داراى قواى چشم و گوش (و مشاعر و عقل و هوش) گردانيديم.


إِنَّا هَدَيۡنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرٗا وَ إِمَّا كَفُورًا

3

ما به حقيقت راه (حق و باطل) را به انسان نموديم (و با تمام حجت بر او رسول فرستاديم) حالا خواهد هدايت پذيرد و شكر اين نعمت گويد و خواهد آن نعمت را كفران كند.


إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ سَلَٰسِلَاْ وَ أَغۡلَٰلٗا وَ سَعِيرًا

4

ما براى كيفر كافران غل و زنجيرها و آتش سوزان مهيا ساخته‌ايم.


إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ يَشۡرَبُونَ مِن كَأۡسٖ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا

5

و نيكوكاران عالم (كه حضرت على و فاطمه و حسن و حسين ع و شيعيانشان به اجماع خاصه و اخبار عامه مقصودند) در بهشت از شرابى نوشند كه طبعش (در لطف و رنگ و بوى) كافور است.


عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا عِبَادُ ٱللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفۡجِيرٗا

6

از سرچشمه گوارايى آن بندگان خاص خدا مى‌نوشند كه به اختيارشان هر كجا خواهند جارى مى‌شود.


يُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَ يَخَافُونَ يَوۡمٗا كَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِيرٗا

7

كه آن بندگان، نيكو به عهد و نذر خود وفا مى‌كنند و از قهر خدا در روزى كه شر و سختيش همه اهل محشر را فرا گيرد مى‌ترسند.


وَ يُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡكِينٗا وَ يَتِيمٗا وَ أَسِيرًا

8

و بر دوستى خدا به فقير و اسير و طفل يتيم طعام مى‌دهند.


إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَ لَا شُكُورًا

9

و (گويند) ما فقط براى رضاى خدا به شما طعام مى‌دهيم و از شما هيچ پاداش و سپاسى هم نمى‌طلبيم.


إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا

10

ما از قهر پروردگار خود به روزى كه از رنج و سختى آن رخسار خلق درهم و غمگين است مى‌ترسيم.


فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمِ وَ لَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَ سُرُورٗا

11

خدا هم از شر و فتنه آن روز آنان را محفوظ داشت و به آنها روى خندان و دل شادمان عطا نمود.


وَ جَزَىٰهُم بِمَا صَبَرُواْ جَنَّةٗ وَ حَرِيرٗا

12

و خداوند پاداش آن صبر كامل (بر ايثار) شان را باغ بهشت و لباس حرير بهشتى لطف فرمود.


مُّتَّكِ‍ِٔينَ فِيهَا عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ لَا يَرَوۡنَ فِيهَا شَمۡسٗا وَ لَا زَمۡهَرِيرٗا

13

كه در آن بهشت بر تختها (ى عزت) تكيه زنند و آنجا نه آفتابى (سوزان) بينند و نه سرماى زمهرير.


وَ دَانِيَةً عَلَيۡهِمۡ ظِلَٰلُهَا وَ ذُلِّلَتۡ قُطُوفُهَا تَذۡلِيلٗا

14

و سايه درختان بهشتى بر سر آنها و ميوه‌هايش در دسترس و به اختيار آنهاست.


وَ يُطَافُ عَلَيۡهِم بِ‍َٔانِيَةٖ مِّن فِضَّةٖ وَ أَكۡوَابٖ كَانَتۡ قَوَارِيرَا۠

15

و (ساقيان زيباى حور و غلمان) با جامهاى سيمين و كوزه‌هاى بلورين بر آنها دور زنند.


قَوَارِيرَاْ مِن فِضَّةٖ قَدَّرُوهَا تَقۡدِيرٗا

16

كه آن كوزه‌هاى بلورين نقره‌اى به اندازه و تناسب (اهلش) اندازه‌گيرى شده‌اند.


وَ يُسۡقَوۡنَ فِيهَا كَأۡسٗا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلًا

17

و آنجا شرابى كه طبعش مانند زنجبيل گرم و عطرآگين است به آنها بنوشانند.


عَيۡنٗا فِيهَا تُسَمَّىٰ سَلۡسَبِيلٗا

18

در آنجا چشمه‌اى است كه سلسبيلش نامند (و شرابش از خوبى از حد وصف بيرون است).


وَ يَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيۡتَهُمۡ حَسِبۡتَهُمۡ لُؤۡلُؤٗا مَّنثُورٗا

19

و دور آن بهشتيان، پسرانى زيبا كه تا ابد نوجوانند و خوش سيما به خدمت مى‌گروند كه وقتى در آنها بنگرى (از فرط صفا) گمان برى كه لؤلؤ پراكنده‌اند.


وَ إِذَا رَأَيۡتَ ثَمَّ رَأَيۡتَ نَعِيمٗا وَ مُلۡكٗا كَبِيرًا

20

و چون آن جايگاه نيكو را مشاهده كنى عالمى پر نعمت و كشورى بى‌نهايت بزرگ خواهى ديد.


عَٰلِيَهُمۡ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضۡرٞ وَ إِسۡتَبۡرَقٞ وَ حُلُّوٓاْ أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٖ وَ سَقَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ شَرَابٗا طَهُورًا

21

بر اندام بهشتيان لباسهايى است از حرير نازك سبز رنگ و از ديباى ضخيم، و با دستبندهايى از نقره تزيين شده‌اند، و پروردگارشان شراب طهور به آنها مى‌نوشاند.


إِنَّ هَٰذَا كَانَ لَكُمۡ جَزَآءٗ وَ كَانَ سَعۡيُكُم مَّشۡكُورًا

22

اين بهشت بدين نعمت و عظمت به حقيقت پاداش اعمال شماست و سعيتان (در راه طاعت حق) مشكور و مقبول است.


إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ تَنزِيلٗا

23

(اى رسول!) محققا ما اين قرآن عظيم الشان را بر تو فرستاديم.


فَٱصۡبِرۡ لِحُكۡمِ رَبِّكَ وَ لَا تُطِعۡ مِنۡهُمۡ ءَاثِمًا أَوۡ كَفُورٗا

24

به شكرانه آن بر اطاعت حكم پروردگار صبور و شكيبا باش و هيچ از مردم بدكار و كفر پيشه از آنان اطاعت مكن.


وَ ٱذۡكُرِ ٱسۡمَ رَبِّكَ بُكۡرَةٗ وَ أَصِيلٗا

25

و نام خدا را صبح و شام (به عظمت) ياد كن.


وَ مِنَ ٱلَّيۡلِ فَٱسۡجُدۡ لَهُۥ وَ سَبِّحۡهُ لَيۡلٗا طَوِيلًا

26

و در شبانگاه به سجده خدا پرداز و مقدارى طولانى از شب را به تسبيح و ستايش او صبح گردان.


إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ يُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَرَآءَهُمۡ يَوۡمٗا ثَقِيلٗا

27

اين مردم (كافر غافل) زندگى زودگذر دنيا را دوست مى‌دارند و آن روز (قيامت) سخت سنگين را به كلى از ياد مى‌برند.


نَّحۡنُ خَلَقۡنَٰهُمۡ وَ شَدَدۡنَآ أَسۡرَهُمۡ وَ إِذَا شِئۡنَا بَدَّلۡنَآ أَمۡثَٰلَهُمۡ تَبۡدِيلًا

28

ما اينان را آفريديم و محكم بنيان ساختيم و هر گاه بخواهيم همه را فانى ساخته و مانندشان قومى ديگر خلق مى‌كنيم.


إِنَّ هَٰذِهِۦ تَذۡكِرَةٞ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلٗا

29

اين آيات، پند و تذكرى است تا هر كه بخواهد راهى به سوى خداى خود پيش گيرد.


وَ مَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا

30

و شما (اولياى حق) چيزى جز آنچه خدا بخواهد نمى‌خواهيد (و كار را به او تفويض مى‌كنيد كه) البته خدا به احوال خلق دانا و به صلاح بندگان آگاهست.


يُدۡخِلُ مَن يَشَآءُ فِي رَحۡمَتِهِۦ وَ ٱلظَّٰلِمِينَ أَعَدَّ لَهُمۡ عَذَابًا أَلِيمَۢا

31

خدا هر كه را بخواهد در (بهشت) رحمت خود داخل مى‌كند، و براى ستمكاران عالم عذابى دردناك مهيا ساخته است.


سوره المرسلات

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَ ٱلۡمُرۡسَلَٰتِ عُرۡفٗا

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ قسم به رسولانى كه از پى هم (بر خير و سعادت خلق) فرستاده شدند.


فَٱلۡعَٰصِفَٰتِ عَصۡفٗا

2

قسم به فرشتگانى كه به سرعت تندباد به انجام حكم حق مى‌شتابند.


وَ ٱلنَّٰشِرَٰتِ نَشۡرٗا

3

قسم به آنان كه (وحى حق و شرع الهى را) نيكو نشر مى‌دهند.


فَٱلۡفَٰرِقَٰتِ فَرۡقٗا

4

و به آنان كه (بين حق و باطل را) كاملا جدا مى‌كنند.


فَٱلۡمُلۡقِيَٰتِ ذِكۡرًا

5

و به آنان كه ذكر (خدا و كتاب الهى) را به انبيا وحى مى‌كنند.


عُذۡرًا أَوۡ نُذۡرًا

6

تا عذر نيكان و بيم و تهديد كافران بدان شود.


إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَٰقِعٞ

7

قسم به همه اينان كه آنچه (از ثواب و عقاب آخرت) به شما وعده دادند البته واقع خواهد شد.


فَإِذَا ٱلنُّجُومُ طُمِسَتۡ

8

وقتى كه ستارگان همه بى‌نور و محو شوند.


وَ إِذَا ٱلسَّمَآءُ فُرِجَتۡ

9

و آسمان شكافته شود.


وَ إِذَا ٱلۡجِبَالُ نُسِفَتۡ

10

و كوه‌ها (چون خاك بر دم باد) پراكنده شوند.


وَ إِذَا ٱلرُّسُلُ أُقِّتَتۡ

11

و در آن هنگام كه براى پيامبران (به منظور اداى شهادت) تعيين وقت شود.


لِأَيِّ يَوۡمٍ أُجِّلَتۡ

12

براى چه وقت معين مى‌شود؟.


لِيَوۡمِ ٱلۡفَصۡلِ

13

براى روز قيامت كه بين حق و باطل و سعيد و شقى جدايى افتد.


وَ مَآ أَدۡرَىٰكَ مَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ

14

و تو چگونه توانى عظمت آن روز جدايى را تصور كنى؟.


وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

15

واى در آن روز (به حال منكران خدا و قيامت) و تكذيب كنندگان (كتاب و رسالت).


أَلَمۡ نُهۡلِكِ ٱلۡأَوَّلِينَ

16

آيا ما پيشينيان را (به كيفر كفر) هلاك نكرديم؟.


ثُمَّ نُتۡبِعُهُمُ ٱلۡأٓخِرِينَ

17

از پى آنان هم قومى ديگر را (كه منكران قرآن باشند) نيز هلاك مى‌كنيم.


كَذَٰلِكَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِينَ

18

ما بدكاران عالم را همين گونه هلاك مى‌سازيم.


وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

19

واى در آن روز به حال آنان كه آيات خدا را تكذيب كردند!.


أَلَمۡ نَخۡلُقكُّم مِّن مَّآءٖ مَّهِينٖ

20

آيا ما شما آدميان را از آبى پست و ناچيز بدين زيبايى نيافريديم؟.


فَجَعَلۡنَٰهُ فِي قَرَارٖ مَّكِينٍ

21

سپس آن را (از صلب پدر) به قرارگاه رحم منتقل ساختيم.


إِلَىٰ قَدَرٖ مَّعۡلُومٖ

22

تا مدتى معين و معلوم (در رحم بماند).


فَقَدَرۡنَا فَنِعۡمَ ٱلۡقَٰدِرُونَ

23

و ما تقدير مدت رحم (و تعيين سرنوشت او تا ابد) را كرديم، كه نيكو مقدر حكيمى هستيم.


وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

24

واى در آن روز به حال آنان كه آيات خدا را تكذيب كردند.


أَلَمۡ نَجۡعَلِ ٱلۡأَرۡضَ كِفَاتًا

25

آيا ما زمين را محل اجتماع بشر قرار نداديم؟.


أَحۡيَآءٗ وَ أَمۡوَٰتٗا

26

تا زندگان روى زمين تعيش كنند و مردگان درونش پنهان شوند.


وَ جَعَلۡنَا فِيهَا رَوَٰسِيَ شَٰمِخَٰتٖ وَ أَسۡقَيۡنَٰكُم مَّآءٗ فُرَاتٗا

27

و در زمين كوه‌هاى بلند برافراشتيم و از ابر و باران به شما آب زلال گوارا نوشانديم.


وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

28

واى در آن روز به حال آنان كه آيات خدا را تكذيب كردند.


ٱنطَلِقُوٓاْ إِلَىٰ مَا كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ

29

خطاب رسد اى منكران! شما امروز به سوى آن دوزخى كه تكذيب كرديد برويد.


ٱنطَلِقُوٓاْ إِلَىٰ ظِلّٖ ذِي ثَلَٰثِ شُعَبٖ

30

برويد زير سايه دودهاى آتش دوزخ كه داراى سه شعبه است.


لَّا ظَلِيلٖ وَ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱللَّهَبِ

31

نه آنجا سايه‌اى خواهد بود و نه از شرار آتش هيچ نجاتى دارند.


إِنَّهَا تَرۡمِي بِشَرَرٖ كَٱلۡقَصۡرِ

32

آن آتش هر شرارى بيفكند مانند قصرى است.


كَأَنَّهُۥ جِمَٰلَتٞ صُفۡرٞ

33

گويى آن شراره (در سرعت و كثرت) همچون شتران زرد موى است.


وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

34

واى در آن روز به حال آنان كه آيات خدا را تكذيب كردند.


هَٰذَا يَوۡمُ لَا يَنطِقُونَ

35

اين روزى است كه كافران (براى نجات خود) سخنى نتوانند گفت.


وَ لَا يُؤۡذَنُ لَهُمۡ فَيَعۡتَذِرُونَ

36

و به آنها رخصت عذرخواهى نيز نخواهند داد.


وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

37

واى در آن روز به حال آنان كه آيات خدا را تكذيب كردند.


هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ جَمَعۡنَٰكُمۡ وَ ٱلۡأَوَّلِينَ

38

اين روز فصل (حكم و جدايى نيك و بد) است كه شما را با همه در گذشتگان پيشين به عرصه محشر جمع گردانيم.


فَإِن كَانَ لَكُمۡ كَيۡدٞ فَكِيدُونِ

39

پس اگر چاره‌اى بر نجات خود مى‌توانيد انجام دهيد كنيد.


وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

40

واى در آن روز به حال آنان كه آيات خدا را تكذيب كردند.


إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي ظِلَٰلٖ وَ عُيُونٖ

41

آن روز سخت بندگان با تقوا در سايه درختان بهشت و كنار نهرهاى جارى متنعمند.


وَ فَوَٰكِهَ مِمَّا يَشۡتَهُونَ

42

و از هر نوع ميوه كه مايل باشند فراهم است.


كُلُواْ وَ ٱشۡرَبُواْ هَنِيٓ‍َٔۢا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ

43

به آنها خطاب شود كه از هر طعام و شراب بخواهيد بخوريد و بياشاميد كه شما را گوارا باد پاداش اعمال نيكى كه در دنيا بجا آورديد.


إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

44

ما البته نيكوكاران عالم را چنين پاداش مى‌دهيم.


وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

45

واى در آن روز به حال آنان كه آيات خدا را تكذيب كردند.


كُلُواْ وَ تَمَتَّعُواْ قَلِيلًا إِنَّكُم مُّجۡرِمُونَ

46

اى كافران شما هم بخوريد و تمتع بريد به عمر كوتاه دنيا كه شما بسيار بدكاريد.


وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

47

واى در آن روز به حال آنان كه آيات خدا را تكذيب كردند.


وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱرۡكَعُواْ لَا يَرۡكَعُونَ

48

و هر گاه به آنها گفته شد كه نماز و طاعت خدا را به جاى آريد اطاعت نكردند.


وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ

49

واى در آن روز به حال آنان كه آيات خدا را تكذيب كردند.


فَبِأَيِّ حَدِيثِۢ بَعۡدَهُۥ يُؤۡمِنُونَ

50

شما پس از آيات خدا (كه آن را تكذيب كرديد) باز به كدامين حديث ايمان مى‌آوريد؟!.


جزء قبل

جزء 29 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان