تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَليٰ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ وَ لٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ
253آن پيامبران، بعضى را بر بعضى برترى داديم، از آنها كسى بود كه خدا با او سخن گفت، و بعضى را مرتبههايى بالا برد، و عيسى پسر مريم را معجزهها داديم و با روح القدس تأييدش كرديم، اگر خدا مىخواست كسانى كه بعد از پيامبران بودند با آن همه حجتها كه بسويشان آمد، با هم جنگ نمىكردند ولى اختلاف كردند، بعضى ايمان آوردند و بعضى كافر شدند، اگر خدا مىخواست (در صورت اختلاف نيز) جنگ نمىكردند ولى خدا هر چه را بخواهد مىكند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ
254اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از آنچه روزيتان دادهايم انفاق كنيد، پيش از آنكه روزى بيايد كه در آن نه معاملهاى هست، نه دوستى و نه شفاعت، انكار كنندگان (انفاق) ستمگرانند.
اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَئُودُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ
255خدا معبودى جز او نيست، زنده و نگهدارنده است، خواب سبك و سنگين او را نمىگيرد، هر چه در آسمانها و زمين هست از آن او است، كيست كه پيش او شفاعت كند جز باذن او، گذشته و آينده شفاعتگران را مىداند، آنها به چيزى از علم وى احاطه ندارند مگر به آنچه خودش خواسته حكومت و تدبير او همه آسمانها و زمين را فرا گرفته، نگهدارى آسمانها و زمين به او سنگينى نمىكند، و او خداى والا مقام و عظيم الشأن است.
لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقيٰ لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
256در دين تحميلى نيست (كه) هدايت از هلاكت شناخته شده. پس هر كه به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد، به وسيلهاى چنگ زده كه گسستن ندارد و خدا شنوا و دانا است.
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ
257خدا سرپرست كسانى است كه ايمان آوردهاند آنها را از تاريكيها به طرف نور خارج مىكند، آنها كه كافر شدهاند سرپرستشان طاغوتها هستند، (طاغوتها) آنها را از نور به سوى تاريكيها بيرون مىكنند، چنان كسان اهل آتشاند و در آن جاويدان خواهند بود.
أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِي حَاجَّ إِبْراهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ قالَ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ قالَ إِبْراهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
258آيا نگاه نكردى به آنكه با ابراهيم درباره پروردگار او محاجه كرد زيرا كه خدا به او ملك عطا كرده بود، ابراهيم گفت: خداى من آنست كه زنده مىكند و مىميراند گفت: من زنده مىكنم و مىميرانم، ابراهيم گفت: خدا خورشيد را از مشرق مىآورد تو او را از مغرب بياور، (در اين حال) آنكه كفر مىورزيد مبهوت شد، خدا گروه ظالمان را هدايت نمىكند.
أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَليٰ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَليٰ عُرُوشِها قالَ أَنَّي يُحْيِي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِليٰ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِليٰ حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَي الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
259يا مانند كسى كه بر آبادى گذر كرد كه از سكنه خالى و فقط بناها داشت، گفت: خدا چگونه مردم اين آبادى را بعد از مرگشان زنده مىكند؟! خدا او را صد سال بميرانيد سپس زندهاش كرد، و گفت چقدر در اينجا ماندهاى؟ گفت: يك روز يا مقدارى از روز. گفت: بلكه صد سال ماندهاى. به طعام و شرابت نگاه كن كه تغيير نيافته، به الاغت نگاه كن، تا ترا براى مردم نمونهاى گردانيم، استخوانها را بنگر چگونه بلندشان مىكنيم، سپس آنها را گوشت مىپوشانيم، وقتى كه (اين امر) بر او روشن شد گفت: مىدانم كه خدا به هر چيز توانا است.
وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتيٰ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَليٰ وَ لٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَليٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
260و چون ابراهيم گفت: خدايا به من بنما كه مردگان را چگونه زنده مىكنى؟ گفت مگر ايمان نياوردهاى؟ گفت: بلى ولى براى اينكه قلبم آرام گيرد: گفت: پس چهار پرنده برگير و آنها را پاره پاره كن ... سپس بر هر كوهى تكهاى از آنها را بگذار، آن گاه آنها را صدا كن كه شتابان سوى تو آيند و بدان كه خدا توانا و حكمت كردار است.
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ
261حكايت آنها كه اموال خويش را در راه خدا خرج مىكنند، همانند دانهايست كه هفت سنبل رويانيده و در هر سنبل صد دانه هست، خدا براى كسى كه بخواهد چند برابر مىكند، خدا وسعت بخش و دانا است.
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذيً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
262آنان كه اموال خويش را در راه خدا انفاق مىكند سپس انفاق خود را با منت و اذيتى دنبال نمىكنند، پاداش آنها پيش پروردگارشان است، (در اين پاداش) نه بيمى دارند و نه غمگين مىشوند.
قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذيً وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ
263گفتار خوب در برابر محتاج و عفو (در مقابل خشونت او) بهتر است از صدقهاى كه اذيت به دنبال دارد خدا بىنياز و بردبار است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذيٰ كَالَّذِي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَليٰ شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ
264اى كسانى كه ايمان آوردهايد صدقات خويش را با منت و اذيت باطل نكنيد همچون كسى كه مال خويش را براى ريا (تظاهر) خرج مىكند و به خدا و معاد ايمان نمىآورد، حكايت او مانند سنگ صافى است كه بر آن خاكى هست باران تندى به آن رسيده و آن را صاف و سخت رها كرده آنها از آنچه كردهاند چيزى نمىبرند، خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.
وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَها ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
265و حكايت آنان كه اموال خويش را براى طلب رضاى خدا و با استوارى نفس، انفاق مىكنند مانند باغى است در نقطه بلندى كه باران تندى به آن برسد و ميوهاش را دو چندان بدهد و اگر باران تندى به آن نرسد باران خفيفى (در ثمر دادن آن) كافى است، خدا به آنچه مىكنيد بيناست.
أَ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ أَصابَهُ الْكِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفاءُ فَأَصابَها إِعْصارٌ فِيهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ
266آيا يكى از شما خوش دارد كه باغى از نخلها و تاكها داشته باشد و از زير درختان آن نهرها جارى شوند و در آن باغ از هر ميوه موجود باشد، در حالى كه او پير شده و فرزندان ضعيف و ناتوان دارد. (ناگاه) گردبادى آتشدار به آن باغ برسد و بسوزد؟ اين چنين خدا آيات خويش را براى شما بيان مىكند تا بينديشيد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ
267اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خوبهاى آنچه كسب كردهايد و از آنچه از زمين براى شما بيرون آوردهايم انفاق كنيد، و پست آن را در نظر نگيريد كه انفاق كنيد حال آنكه خود آن را نمىگيريد مگر آنكه در گرفتن چشمپوشى كنيد و بدانيد كه خدا بىنياز و پسنديده است.
الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ
268شيطان به شما وعده تنگدستى مىدهد و به زشت (بخل) دعوت مىكند (ولى) خدا به شما از جانب خود وعده آمرزش و فزونى مىدهد، خدا وسعت بخش و داناست.
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ
269معرفت و درك را به هر كه بخواهد مىدهد و به هر كه معرفت (و بينش) داده شد خير فراوانى داده شده است و جز خردمندان (درك نمىكنند) و متذكر نمىگردند.
وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ
270آنچه انفاق كردهايد و يا نذرى كه ملتزم شدهايد خدا آن را مىداند، ستمگر آن را يارانى نيست.
إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئاتِكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
271اگر صدقات را آشكار بدهيد آن خوبست و اگر آن را مخفى داشته و به فقراء بدهيد، آن براى شما بهتر است (خدا) قسمتى از گناهانتان را مىپوشاند (محو مىكند) خدا به آنچه مىكنيد داناست.
لَيْسَ عَلَيْكَ هُداهُمْ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ
272هدايت آنها (كه درست انفاق بكنند) بر عهده تو نيست، بلكه خدا هر كه را بخواهد هدايت مىكند آنچه از مال انفاق مىكنيد براى خودتان است، جز براى طلب رضاى خدا انفاق نمىكنيد، هر چه از مال انفاق بكنيد به شما داده مىشود و مظلوم نمىشويد.
لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ
273(صدقه) براى فقيرانى است كه در راه خدا (از مال خود) ممنوع و آواره شدهاند قدرتى به تلاش و سفر ندارند، شخص بىاطلاع از جهت عفتشان آنها را ثروتمند مىپندارد، تو آنها را از چهرهشان مىشناسى از مردم به اصرار سؤال نمىكنند، آنچه از مال انفاق مىكنيد خدا به آن دانا است.
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
274آنان كه اموال خويش را شب و روز نهان و آشكار انفاق مىكنند، مزدشان نزد پروردگارشان است، نه ترسى دارند و نه محزون مى شوند.
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهيٰ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَي اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ
275كسانى كه ربا مىخورند، زندگى نمىكنند مگر مانند كسى كه شيطان در اثر تماس او را مختل الحواس كرده است، اين براى آنست كه مىگويند: داد و ستد هم مثل ربا است، حال آنكه خدا داد و ستد را حلال و ربا را حرام كرده است، پس هر كه موعظهاى از خدايش به او برسد و (از ربا) دست بكشد آنچه گذشته (نسبت به گناه) براى اوست و كارش به خدا موكول است و هر كه بازگردد آنها اهل آتشند و در آنجا هميشه خواهند بود.
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ
276خدا ربا را به تدريج كاهش مىدهد (ولى) صدقات را افزون مىكند، خدا هيچ ناسپاس گناهكار را دوست نمىدارد.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
277كسانى كه ايمان آورده و كارهاى خوب انجام داده و نماز را برپا داشته و زكاة دادهاند، پاداش آنها نزد پروردگارشان است، (در حتمى بودن پاداش) نه بيمى دارند و نه غمگين مىشوند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
278اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا بترسيد و آنچه (از مطالبات) ربا باقى مانده ترك كنيد اگر مؤمن هستيد.
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ
279پس اگر (ترك) نكرديد يقين كنيد به جنگى از خدا و رسول، و اگر توبه كرديد، سرمايههايتان براى شماست نه ستم مىكنيد و نه ستم كرده مىشويد.
وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِليٰ مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
280و اگر بدهكار تنگدست باشد (وظيفه) مهلت دادنست تا وقت توانايى، و اگر ببخشيد براى شما بهتر است اگر بدانيد.
وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَي اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّي كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ
281بترسيد از روزى كه به سوى خدا بازگشته مىشويد سپس به هر كس آنچه كرده بطور كامل داده مىشود و ناقص الاجر نمىشوند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً فَإِنْ كانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَكِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْريٰ وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيراً أَوْ كَبِيراً إِليٰ أَجَلِهِ ذٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنيٰ أَلَّا تَرْتابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُدِيرُونَها بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَلَّا تَكْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبايَعْتُمْ وَ لا يُضَارَّ كاتِبٌ وَ لا شَهِيدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
282اى كسانى كه ايمان آوردهايد: چون معاملهاى كرديد كه در آن وامى هست تا مدت معين آن را بنويسيد، نويسندهاى ميان شما به عدالت بنويسد كاتب از نوشتن چنان كه خدا به وى آموخته دريغ نكند او بنويسد و آنكه حق به گردن او است املا كند از خدا كه پروردگار اوست بترسد و از آن چيزى نكاهد، اگر كسى كه حق به عهده اوست سفيه يا ضعيف است و يا املا كردن نمىتواند، سرپرست او به عدالت املا كند، دو گواه از مردان خود (بر آن حق) گواه گيريد، اگر دو مرد نباشند يك مرد و دو زن از گواهانى كه مىپسنديد، كه اگر يكى فراموش كند ديگرى او را يادآورى نمايد، گواهان چون (براى تحمل يا اداى شهادت) دعوت شدند، امتناع نكنند ملول نباشيد از نوشتن آن (حق) كوچك باشد يا بزرگ تا مدتش. اين كار پيش خدا عادلانه و براى اداى شهادت بعدى استوارتر و نزديكترين (راهى است كه) اشتباه و شك نكنيد، مگر آنكه معامله نقد باشد كه ميان خويش دست بدست مىكنيد مانعى نيست كه آن را ننويسيد، چون داد و ستد كرديد گواه بگيريد، نويسنده و گواه (از اين كار) ضرر نبينند و اگر ضرر رسانديد آن بر شما گناه است، از خدا بترسيد، و خدا تعليمتان مىدهد، خدا به همه چيز داناست.
وَ إِنْ كُنْتُمْ عَليٰ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ
283و اگر در سفر بوديد و كاتب پيدا نكرديد گروگانى تحويل داده شده كافى است و اگر بعضى از شما به بعضى اطمينان داشت (و وثيقه نخواست) آنكه امين شمرده شده امانت (بدهى) خود را بدهد و از خدا كه پروردگار اوست بترسد، گواهى را كتمان نكنيد هر كه كتمان كند قلبش گناهكار است، خدا به آنچه مىكنيد داناست.
لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
284از آن خداست آنچه در آسمانها و زمين است و اگر آنچه در دل داريد آشكار كنيد يا پنهان داريد خدا شما را براى آن به حساب مىكشد، پس آنكه را بخواهد مىآمرزد و آنكه را بخواهد عذاب مىكند، خدا به همه چيز تواناست.
آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ
285پيامبر به آنچه از طرف خدايش به او نازل شده ايمان آورده است، مؤمنان (نيز) همگى به خدا و ملائكه او و كتابها و پيامبران او ايمان آوردهاند (و گويند) ميان هيچ يك از پيامبران خدا فرق نمىگذاريم و گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم پروردگارا آمرزش تو را (مىجوئيم) و بازگشت به سوى تو است.
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرِينَ
286خدا هيچ كس را جز به مقدورش تكليف نمىكند، هر چه نيك كرده براى او است و هر چه بد كرده به زيان اوست پروردگارا اگر فراموش كرده يا خطا كرديم ما را مؤاخذه نكن پروردگارا بر ما تكليف سنگين بار مكن چنان كه بر پيشينيان كردى، پروردگارا بر ما چيزى را كه به آن تاب نداريم تحميل مكن، ما را بيامرز، آثار گناهمان را بپوشان و به ما رحم كن تو سرپرست مايى پس ما را بر گروه كافران پيروز گردان.
سوره آل عمران
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الم
1بنام خداى رحمان رحيم؛ الف، لام، ميم.
اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ
2خدا، كه جز او معبودى نيست همان زنده و مدبر است.
نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ
3اين كتاب را بحق بر تو نازل كرده، كه كتابهاى پيشين را تصديق مىكند، تورات و انجيل را پيش از قرآن براى هدايت بشر فرستاده و نيز فرقان را نازل كرده است:
مِنْ قَبْلُ هُديً لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ
4كسانى كه آيات خدا را انكار كردهاند براى آنها عذاب سختى هست، خدا توانا و انتقامگير است.
إِنَّ اللَّهَ لا يَخْفيٰ عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ
5حقا كه چيزى در آسمان و زمين براى خدا نهان نمىماند.
هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
6او همان است كه شما را در رحمها هر طور كه مىخواهد شكل مىدهد، معبودى جز او نيست توانا و حكيم است.
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ
7اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرده، قسمتى از آن، آيات محكم هستند، آنها اساس اين كتابند و قسمتى ديگر متشابه مىباشند، آنهايى كه در قلوبشان انحراف هست پيروى از متشابه مىكنند، بقصد فتنه و بقصد تأويل آن و تأويل آن را جز خدا كسى نمىداند (ولى) آنها كه در دانش ثابتند مىگويند: بمتشابه ايمان آورديم، همه آن از پيش پروردگار ماست (از اين سخن) جز عاقلان پند نگيرند.
رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
8(و گويند): پروردگارا دلهاى ما را پس از آنكه هدايت كردهاى، منحرف مساز، و ما را رحمتى از نزد خويش عطا كن كه تو بسيار بخششگرى.
رَبَّنا إِنَّكَ جامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ
9پروردگارا تو جمع آورنده مردم هستى براى روزى كه در آن شكى نيست، حقا كه خدا در وعدهاش تخلف نمىكند.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ
10كسانى كه كافر شدند اموال و اولادشان هرگز آنها را از خدا كفايتشان نمىكند، و آنها خودشان هيزم آتش هستند.
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ
11همچون سرگذشت آل فرعون و كسانى كه پيش از آنها بودند، آيات ما را دروغ شمردند خدا آنها را در اثر گناهانشان مؤاخذه نمود و خدا شديد العقاب است.
قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِليٰ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهادُ
12به آنانكه كافر شدهاند بگو: بزودى مغلوب شده و بسوى جهنم جمع مىشويد كه بد جايگاهى است.
قَدْ كانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ أُخْريٰ كافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَ اللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشاءُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ
13براى شما در دو گروه كه (در بدر) با هم روبرو شدند عبرتى بود، گروهى در راه خدا جنگ مىكرد و آن ديگرى كافر بود، مسلمانان كفار را با چشم دو برابر مىديدند، خدا هر كه را بخواهد با يارى خود نيرو مىدهد، در اين كار عبرتى است براى اهل بصيرت.
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِينَ وَ الْقَناطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذٰلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ
14براى مردم، دوست داشتن مشتهيات از زنان و فرزندان و ذخائر طلا و نقره و اسبان داغدار و چهار پايان و زراعت، آرايش يافته (ولى) اينها سرمايه زندگى دنياست، و باز گشتگاه خوب نزد خداست.
قُلْ أَ أُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذٰلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ
15بگو آيا شما را به بهتر از اينها خبر دهم؟ براى كسانى كه پرهيزكار هستند نزد پروردگارشان بهشتهايى است كه از زير آنها جويها روانست، و در آن جاودانانند (و براى آنهاست) همسران پاكيزه و خشنودى خدا، و خدا به بندگان بيناست.
الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّارِ
16همان كسانى كه مىگويند: پروردگار ما ايمان آورديم، گناهان ما را بيامرز و از عذاب آتش مصون بدار.
الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ الْقانِتِينَ وَ الْمُنْفِقِينَ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ
17آنها استقامت ورزان، راستگويان، مطيعان، انفاقگران و آمرزش خواهان در سحرگاهان هستند.
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
18خدا (با ايجاد جهان منظم) عيان كرده، ملائكه و دانشوران گواهى دادهاند كه معبودى جز او نيست و كارش بعدل است، خدايى جز او نيست، توانا و حكيم است.
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ
19دين در نزد خدا اسلام است، كسانى كه بآنها كتاب داده شده در دين اختلاف نكردند مگر بعد از آمدن آگاهى و علم و از روى حسد در ميان خود، هر كس آيات خدا را انكار كند، همانا حساب كردن خدا سريع است.
فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ
20اگر با تو مجادله (و ستيز) كردند بگو من و پيروانم خود را بخدا تسليم كردهايم، باهل كتاب و درس ناخواندهها (مشركين) بگو: آيا اسلام آوردهايد، پس اگر اسلام آوردند هدايت يافتند و اگر اعراض كردند، بر تو ابلاغ است و بس، خدا (بكار) بندگان بينا است.
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ
21كسانى كه آيات خدا را انكار مىكنند و پيامبران را بنا حق مىكشند و كسانى را كه بعدالت فرمان مىدهند، به قتل مىرسانند، آنها را بمجازات دردناك بشارت بده.
أُولئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ
22آنها كسانى هستند كه اعمالشان در دنيا و آخرت هدر و باطل شده و مدد كارى ندارند.
أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُدْعَوْنَ إِليٰ كِتابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّيٰ فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ
23آيا نمىبينى كسانى را كه مقدارى از كتاب (تورات) بآنها داده شده، دعوت مىشوند بسوى كتاب خدا (قرآن) تا ميانشان حكم كند، سپس گروهى از آنها با بى اعتنايى سرپيچى مىكنند.
ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ
24اين بدان علت است كه گويند آتش بما نمىرسد مگر چند روزى، دروغى كه ساختهاند در دينشان آنان را فريب داده است.
فَكَيْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ
25چگونه خواهد بود، چون آنها را جمع كنيم براى روزى كه شكى در آن نيست، و بهر كس آنچه كرده تمام داده مىشود، و آنها مظلوم نمىشوند.
قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
26بگو اى خدا، اى صاحب حكومت، بهر كه خواهى حكومت مىدهى و حكومت را از هر كه خواهى باز پس مىگيرى، هر كه را خواهى عزيز مىكنى و هر كه را خواهى ذليل مىكنى، اختيار در دست تو است، تو بر همه چيز توانايى.
تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ
27شب را بروز و روز را بشب داخل مىكنى، زنده را از مرده و مرده را از زنده پديد مىآورى و هر كه را خواهى بدون شمار روزى مىدهى.
لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَي اللَّهِ الْمَصِيرُ
28مؤمنان، كافران را بجاى مؤمنان، دوست و حامى نگيرند، هر كه چنين كند از خدا در چيزى نيست (رابطهاش با خدا قطع است) مگر آنكه از آنها بترسيد، خدا شما را از خود ميترساند و باز گشت بسوى خداست.
قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
29بگو: اگر پنهان كنيد آنچه را كه در سينههاى شماست يا آشكار نمائيد، خدا آن را مىداند، و هر چه در آسمانها و زمين هست مىداند و خدا بهمه چيز تواناست.
يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ
30(بترسيد از) روزى كه هر كس آنچه كار خوب كرده حاضر مىيابد و نيز آنچه كار بد كرده است. دوست مىدارد كه اى كاش ميان او و كارهاى بدش زمانى دور فاصله باشد، خدا شما را از خويش مىترساند و خدا به بندگان مهربان است.
قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
31بگو اگر خدا را دوست مىداريد از من پيروى كنيد تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را بيامرزد و خدا آمرزنده و مهربان است.
قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ
32بگو خدا و رسول را اطاعت كنيد، پس اگر اعراض كردند خدا كافران را دوست نمىدارد.
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفيٰ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَي الْعالَمِينَ
33خدا، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد.
ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
34(آنها) فرزندان (و دودمانى) هستند، بعضى از بعضى ديگر (در فضيلت و تقوى) و خدا شنوا و داناست.
إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
35(ياد آور) كه زن عمران گفت: خدايا آنچه را كه در شكم دارم به گونه آزاد نذر تو كردم پس از من قبول كن كه تو شنوا و دانايى.
فَلَمَّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنْثيٰ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثيٰ وَ إِنِّي سَمَّيْتُها مَرْيَمَ وَ إِنِّي أُعِيذُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ
36چون بار خود بگذاشت (مولود دختر بود) گفت: پروردگارا من بار خويش دختر زائيدم، خدا بهتر مىداند كه چه زائيده است، پسرى كه (او مىخواست) مانند اين دختر نيست. و من او را مريم نام نهادم، او را با فرزندانش از شر شيطان رانده شده در پناه تو قرار مىدهم.
فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّي لَكِ هٰذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ
37پروردگارش او را بطرز نيكويى پذيرفت و بطرز خوب نمو داد، و زكريا را سرپرست او كرد، هر وقت زكريا وارد غرفه او مىشد، غذاى بخصوصى نزد او مىيافت گفت: اى مريم اين براى تو از كجا آمده؟ گفت: آن از پيش خداست، خدا هر كه را خواهد بى حساب روزى مىدهد،
هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ
38در آنجا زكريا پروردگار خود را خواند و گفت: پروردگارا بمن از جانب خود فرزند پاكى عطا كن كه تو دعا را شنوايى (اجابت كنندهاى).
فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْييٰ مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ
39فرشتگان او را كه در محراب ايستاده و نماز مىخواند، ندا كردند كه خدا تو را به يحيى بشارت مىدهد (كه او) كلمه خدا (مسيح) را تصديق مىكند، و رهبر و پارسا و پيامبر و از پاكان است.
قالَ رَبِّ أَنَّي يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَ امْرَأَتِي عاقِرٌ قالَ كَذٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ ما يَشاءُ
40گفت: خدايا چگونه مرا پسرى خواهد بود، حال آنكه پير شدهام و زنم نازاست، فرمود: همين طور خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد.
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ
41گفت: خدايا براى من نشانهاى قرار بده، گفت: نشانه تو آن است كه سه روز با مردم جز باشاره سخن نتوانى گفت (زبانت از كار خواهد افتاد) خدايت را بسيار ذكر كن و در هر دو طرف روز او را تسبيح گوى.
وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَليٰ نِساءِ الْعالَمِينَ
42(ياد كن كه) ملائكه بمريم گفتند: اى مريم خدا تو را برگزيده و پاك كرده و بر زنان عالم برترى داده است.
يا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ
43اى مريم پروردگارت را اطاعت كن و با نمازگزاران سجده و ركوع كن (نماز بخوان).
ذٰلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ
44اينها از خبرهاى غيب است كه بتو وحى مىكنيم، آن دم كه (احبار) قلمهاى خويش را مىافكندند تا كدامشان سرپرستى مريم كند تو نزد آنها نبودى. و نيز آن دم كه با هم كشمكش مىكردند پيش آنها حاضر نبودى.
إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ
45(بياد آر كه) ملائكه گفتند: اى مريم خدا تو را بكلمه و اثرى از خويش بشارت مىدهد كه نامش مسيح عيسى پسر مريم است، در دنيا و آخرت والا مقام و از مقربان خداست.
وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحِينَ
46و با مردم در گهواره و در بزرگى سخن گويد و از شايستگان است.
قالَتْ رَبِّ أَنَّي يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قالَ كَذٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ ما يَشاءُ إِذا قَضيٰ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
47گفت: پروردگارا چگونه براى من فرزندى خواهد بود حال آنكه بشرى بمن دست نزده است؟ (فرشته) گفت: همانطور خدا آنچه خواهد مىآفريند، چون چيزى را اراده كند بآن مىگويد: موجود باش، پس آن موجود مىشود.
وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ
48(خدا) باو كتاب و حكمت و تورات و انجيل را تعليم مىدهد.
وَ رَسُولاً إِليٰ بَنِي إِسْرائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتيٰ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
49و او را به سوى بنى اسرائيل بعنوان پيامبر مىفرستد، كه مىگويد. من براى شما معجزهاى از خدا آوردهام: من براى شما از گل چون شكل مرغى مىسازم و در آن مىدمم بخواست خدا مرغى مىشود و كور مادر زاد و پيس را شفا مىدهم و مردگان را باذن خدا زنده مىكنم و از آنچه مىخوريد و در خانهها ذخيره مىكنيد خبر مىدهم در اينها براى شما دليلى (بر نبوت من) هست اگر مؤمن باشيد.
وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
50و تصديق مىكنم توراتى را كه پيش از من بوده و (آمدهام) تا بعضى از آنچه بر شما حرام بود حلال كنم و دليلى از طرف خدا بشما آوردهام، از خدا بترسيد و اطاعت من كنيد.
إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ
51خدا پروردگار من و پروردگار شماست، او را بندگى كنيد، راه راست همين است.
فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسيٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصارِي إِلَي اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
52هنگامى كه عيسى از يهود احساس كفر كرد، گفت: ياران من در راه خدا كيانند؟ حواريون گفتند: ما ياران خدائيم، بخدا ايمان آورديم، گواه باش كه ما مسلمانيم.
رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ
53پروردگارا بآنچه نازل كردهاى ايمان آورده و از اين پيغمبر پيروى كردهايم، پس ما را با گواهان ثبت فرما.
وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ
54(يهود بر عيسى) مكر كردند و خدا چارهجويى كرد، خدا بهترين چارهجويان است.
إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسيٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
55(چاره آن بود كه) خدا گفت: اى عيسى من تو را بر ميگيرم و بسوى خود بالا مىبرم و از كسانى كه كافر شدهاند پاك مىسازم و آنها را كه از تو پيروى كردهاند تا روز قيامت بر كافران برتر مىكنم، سپس بازگشت شما بسوى من است، در ميان شما در آنچه اختلاف مىكنيد حكم مىكنم.
فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِيداً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ
56اما آنها كه كافر شدهاند در دنيا و آخرت با عذابى سخت مجازاتشان مىكنم و يارانى نخواهند داشت (كه خلاصشان كنند).
وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ
57و اما آنها كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند خدا پاداششان را به طور كامل مىدهد و خدا ستمگران را دوست نمىدارد.
ذٰلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآياتِ وَ الذِّكْرِ الْحَكِيمِ
58اينها كه بر تو مىخوانيم از جمله آيات و تذكر حكيمانه است.
إِنَّ مَثَلَ عِيسيٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
59حكايت عيسى نزد خدا چون حكايت آدم است كه او را از خاك آفريد، سپس باو «كن فيكون» گفت.
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ
60اين سرگذشت حق است و از جانب خداست بنا بر اين از ترديد كنندگان مباش.
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَي الْكاذِبِينَ
61هر كه بعد از اين علم كه بتو آمده باز با تو (در خصوص عيسى) به احتجاج برخيزد، بگو: بيائيد ما و شما پسران و زنان و آنان را كه مانند خودمان هستند بخوانيم. سپس مباهله كنيم و لعنت و عذاب خدا را بر دروغگويان قرار بدهيم.
إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا اللَّهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
62اين همان سرگذشت واقعى (مسيح) است، معبودى جز خدا نيست (الوهيت عيسى دروغ است) و خدا همان تواناى حكمت كردار است (كه عيسى را آفريده).
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ
63اگر (با اينهمه بيان باز) سرپيچى كنند (قصد فساد دارند) و خدا از مفسده جويان آگاه است.
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِليٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
64بگو اى اهل كتاب بيائيد بسوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان و منصفانه است (و آن اينكه) جز خدا را نپرستيم، و چيزى را باو شريك قرار ندهيم، بعضى از ما بعضى را بجاى خدا ارباب نگيرد، پس اگر اعراض كنند، بگو: گواه باشيد كه ما مسلمانيم.
يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
65اى اهل كتاب چرا در (مذهب) ابراهيم محاجه ميكنيد حال آنكه تورات و انجيل بعد از او نازل شده، آيا نمىفهميد؟!
ها أَنْتُمْ هٰؤُلاءِ حاجَجْتُمْ فِيما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
66شما آنهائيد: در موضوعى كه بآن علم داشتيد محاجه كردهايد، چرا در موضوعى كه بآن آگاه نيستيد محاجه مىكنيد و خدا ميداند و شما نميدانيد.
ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لٰكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
67ابراهيم نه يهودى بود، نه نصرانى. بلكه يكتا پرست و مسلمان بود و از مشركان نبود
إِنَّ أَوْلَي النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هٰذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ
68نزديكترين مردم بابراهيم آن كسانى هستند كه از او پيروى كردند و (نيز) اين پيغمبر و كسانى كه باو ايمان آوردهاند و خدا يار مؤمنان است.
وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ
69جمعى از اهل كتاب دوست دارند كه كاش شما را گمراه كنند (ولى) فقط خودشان را گمراه مىكنند و نمىدانند (كه خود را گمراه ميكنند).
يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ
70اى اهل كتاب چرا آيات خدا را انكار ميكنيد! حال آنكه (در ضمير خود براست بودن آنها) گواهى ميدهيد؟
يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ
71اى اهل كتاب چرا حق را بباطل مياميزيد، و چرا حق را دانسته (از روى عمد) نهان مىداريد؟!
وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
72گروهى از يهود (به همكيشان خود) گفتند: در اول روز به آنچه بر مؤمنان نازل شده ايمان بياوريد و در آخر روز باز گرديد شايد آنها (نيز از دينشان) باز گردند.
وَ لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُديٰ هُدَي اللَّهِ أَنْ يُؤْتيٰ أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِيتُمْ أَوْ يُحاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ
73(در اظهار مطلب) جز به كسى كه همكيش شماست اطمينان نكنيد. بگو: اين هدايت، هدايت خداست، مبادا كسى داده شود نظير آنچه را كه شما داده شدهايد، يا با شما نزد خدا محاجه كنند، بگو: برترى و موهبت به دست خداست به هر كه بخواهد مىدهد، خدا داراى فضل وسيع و (به شايستگان) داناست.
يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
74رحمت خويش را به هر كه خواهد مخصوص مىكند، خدا صاحب فضل و احسان بزرگى است.
وَ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينارٍ لا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَ يَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
75از جمله اهل كتاب كسى است كه اگر او را بر پول زيادى امين كنى آن را به تو پس مىدهد و از جمله آنها كسى است كه اگر او را بر دينارى امين كنى آن را به تو پس نمىدهد مگر آنكه پيوسته بالاى سر او ايستاده باشى، اين بدان علت است كه گفتهاند: بر ما در برابر غير يهود راه (تعرضى) نيست، به خدا دروغ مىبندند در حالى كه مىدانند.
بَليٰ مَنْ أَوْفيٰ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقيٰ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ
76بلى آنكه به عهد خود وفا كند و تقوى پيش گيرد خدا پرهيزكاران را دوست مىدارد.
إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
77كسانى كه عهد خدا و عهد خود را به بهاى اندكى مىفروشند، آنها بهرهاى در آخرت ندارند، خدا با آنها سخن نمىگويد، و روز قيامت بآنها نگاه نمىكند و آنها را پاك نمىگرداند و عذابى دردناك براى آنهاست.
وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
78گروهى از آنها هستند كه زبان خود را بخواندن نوشته خود مىپيچانند، تا گمان كنيد كه از تورات است، حال آنكه از تورات نيست، و مىگويند كه آن از نزد خداست حال آنكه از نزد خدا نيست و بر خدا دروغ مىبندند با آنكه مىدانند.
ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ
79نبوده براى بشرى كه خدا باو كتاب و فهم و نبوت بدهد، سپس او به مردم بگويد: بندگان من باشيد نه بندگان خدا، بلكه مىگويد: مردان خدايى باشيد زيرا كه كتاب خدا را درس مىدهيد و درس مىخوانيد.
وَ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
80و نه اينكه به شما امر كند ملائكه و پيامبران را خدايان گيريد، آيا پس از آنكه مسلمان شدهايد شما را امر بكفر مىكند؟!!
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَليٰ ذٰلِكُمْ إِصْرِي قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ
81و چون خدا پيمان پيامبران را (از مردم) گرفت كه هر گاه به شما كتاب و حكمتى دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه دين شما را تصديق مىكند حتما باو ايمان مىآوريد و او را يارى مىكنيد. (آن گاه خدا به پيامبران) گفت: آيا (به اين عهد) اقرار كرديد و بر آن پيمان گرفتيد؟ گفتند اعتراف كرديم، فرمود: گواه باشيد، من نيز با شما از گواهانم.
فَمَنْ تَوَلَّيٰ بَعْدَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ
82پس هر كه بعد از اين (از پيمان ما) اعراض كند آنها فقط فاسقانند.
أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ
83آيا (دينى) جز دين خدا مىطلبند حال آنكه هر كه در آسمانها و زمين هست برغبت يا باجبار باو تسليم شدهاند و بسوى او بر مىگردند.
قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ عَليٰ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسيٰ وَ عِيسيٰ وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
84بگو: بخدا ايمان آورديم و بآنچه بر ما نازل شده و بآنچه بر ابراهيم، اسماعيل، اسحق يعقوب و اسباب نزول يافته و بآنچه بموسى و عيسى و پيامبران از پروردگارشان داده شده (ايمان آورديم) ميان هيچ يك از آنها فرقى نمىگذاريم و ما به خدا تسليم شدگانيم.
وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ
85هر كه جز اسلام دينى بطلبد هرگز از او پذيرفته نيست و او در آخرت از زيانكاران است.
كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
86خدا چگونه هدايت مىكند قومى را كه بعد از ايمان آوردن كافر شدهاند و گواهى دادهاند كه اين پيغمبر بحق است و دلائل واضح بآنها آمده، خدا قوم ستمكار را هدايت نمىكند.
أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ
87آنها سزايشان، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم است.
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ
88در لعنت خدا پيوستهاند، عذاب از آنها تخفيف نيابد، و مهلت داده نمىشوند.
إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
89مگر كسانى كه پس از كفر توبه كرده و خود را اصلاح كردهاند، كه خدا آمرزنده و مهربان است.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ
90كسانى كه پس از ايمان كافر شدند، و بر كفر خود افزودند، توبه آنها هرگز پذيرفته نمىشود و آنها فقط گمراهانند.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَديٰ بِهِ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ
91كسانى كه كافر شده و در حال كفر بميرند از هيچ يك از آنها (حتى) طلايى كه زمين را پر كند پذيرفته نمىشود گرچه آن را عوض دهد براى آنهاست عذابى اليم و براى آنها يارانى (شفاعت كنندگان) وجود ندارد.
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّي تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ
92هرگز به نيكى و وسعت نمىرسيد مگر از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و آنچه انفاق مىكنيد خدا بآن داناست.