تِلۡكَ ٱلرُّسُلُ فَضَّلۡنَا بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۘ مِّنۡهُم مَّن كَلَّمَ ٱللَّهُ وَ رَفَعَ بَعۡضَهُمۡ دَرَجَٰتٖ وَ ءَاتَيۡنَا عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَ أَيَّدۡنَٰهُ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ وَ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا ٱقۡتَتَلَ ٱلَّذِينَ مِنۢ بَعۡدِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ وَ لَٰكِنِ ٱخۡتَلَفُواْ فَمِنۡهُم مَّنۡ ءَامَنَ وَ مِنۡهُم مَّن كَفَرَ وَ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا ٱقۡتَتَلُواْ وَ لَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يُرِيدُ
253اين پيامبران بعضى از ايشان را بر بعض ديگر برترى دادهايم بعضى از آنان كسى بوده كه خدا با وى سخن گفت و بعضى از آنان را مرتبهها بالا برد و عيسى بن مريم را محبت داديم و او را به روح پاك قوى كرديم، اگر خدا مىخواست كسانى كه پس از پيامبران بودند با وجود حجتها كه سويشان آمده بود با هم جنگ نمىكردند ولى مختلف شدند، از آنان كسانى بودند كه ايمان داشتند و كسانى بودند كه كافر بودند، اگر خدا مىخواست با هم كارزار نمىكردند ولى خدا هر چه بخواهد مىكند.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ يَوۡمٞ لَّا بَيۡعٞ فِيهِ وَ لَا خُلَّةٞ وَ لَا شَفَٰعَةٞ وَ ٱلۡكَٰفِرُونَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ
254شما كه ايمان داريد پيش از آنكه روزى بيايد كه در آن معامله و دوستى و شفاعت نباشد از آنچه روزيتان كرده انفاق كنيد و كافران خود، ستمگرانند.
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَ لَا نَوۡمٞ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَ مَا خَلۡفَهُمۡ وَ لَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَ وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ لَا ئَُودُهُۥ حِفۡظُهُمَا وَ هُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ
255خداوند يكتا است كه معبودى به جز او نيست خدايى است زنده و پاينده، چرت نمىزند تا چه رسد به خواب، هر چه در آسمانها و زمين هست از آن اوست آنكه به نزد او بدون اجازهاش شفاعت كند كيست؟ آنچه پيش رو و پشت سرشان هست مىداند و به چيزى از دانش وى جز به اجازه خود او احاطه ندارند قلمرو او آسمانها و زمين را فرا گرفته و نگهداشتن آنها بر او سنگينى نمىكند، كه او والا و بزرگ است.
لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشۡدُ مِنَ ٱلۡغَيِّ فَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلطَّٰغُوتِ وَ يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ لَا ٱنفِصَامَ لَهَا وَ ٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
256هيچ اكراهى در اين دين نيست، همانا كمال از ضلال متمايز شد، پس هر كس به طغيانگران كافر شود و به خدا ايمان آورد، بر دستاويزى محكم چنگ زده است، دستاويزى كه ناگسستنى است و خدا شنوا و دانا است.
ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَوۡلِيَآؤُهُمُ ٱلطَّٰغُوتُ يُخۡرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَى ٱلظُّلُمَٰتِ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ
257خدا سرپرست و كارساز كسانى است كه ايمان آورده باشند، ايشان را از ظلمتها به سوى نور هدايت مىكند و كسانى كه (به خدا) كافر شدهاند، سرپرستشان طاغوت است كه از نور به سوى ظلمت سوقشان مىدهد، آنان دوزخيانند و خود در آن بطور ابد خواهند بود.
أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِي حَآجَّ إِبۡرَٰهِۧمَ فِي رَبِّهِۦٓ أَنۡ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُ ٱلۡمُلۡكَ إِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّيَ ٱلَّذِي يُحۡيِۦ وَ يُمِيتُ قَالَ أَنَا۠ أُحۡيِۦ وَ أُمِيتُ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَأۡتِي بِٱلشَّمۡسِ مِنَ ٱلۡمَشۡرِقِ فَأۡتِ بِهَا مِنَ ٱلۡمَغۡرِبِ فَبُهِتَ ٱلَّذِي كَفَرَ وَ ٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ
258مگر نشنيدى سرگذشت آن كسى را كه خدا به او سلطنت داده بود و غرور سلطنت كارش را به جايى رساند كه با ابراهيم در مورد پروردگارش بگومگو كرد، ابراهيم گفت: خداى من آن كسى است كه زنده مىكند و مىميراند، او گفت: من زنده مىكنم و مىميرانم، ابراهيم گفت: خداى يكتا، خورشيد را از مشرق بيرون مىآورد تو آن را از مغرب بياور در اينجا بود كه كافر مبهوت شد. و خداوند گروه ستمكاران را هدايت نمىكند.
أَوۡ كَٱلَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرۡيَةٖ وَ هِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحۡيِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعۡدَ مَوۡتِهَا فَأَمَاتَهُ ٱللَّهُ مِاْئَةَ عَامٖ ثُمَّ بَعَثَهُۥ قَالَ كَمۡ لَبِثۡتَ قَالَ لَبِثۡتُ يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖ قَالَ بَل لَّبِثۡتَ مِاْئَةَ عَامٖ فَٱنظُرۡ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَ شَرَابِكَ لَمۡ يَتَسَنَّهۡ وَ ٱنظُرۡ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَ لِنَجۡعَلَكَ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِ وَ ٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡعِظَامِ كَيۡفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكۡسُوهَا لَحۡمٗا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥ قَالَ أَعۡلَمُ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ
259يا مثل آن مردى كه بر دهكدهاى گذر كرد كه با وجود بناهايى كه داشت از سكنه خالى بود، از خود پرسيد خدا چگونه مردم اين دهكده را زنده مىكند پس خدا او را صد سال بميرانيد، آن گاه زندهاش كرد و پرسيد چه مدتى مكث كردى؟ گفت: يك روز و يا قسمتى از يك روز خداوند فرمود: (نه) بلكه صد سال مكث كردى، به خوردنى و نوشيدنى خويش بنگر كه طعمش در اين صد سال دگرگون نشده و به دراز گوش خويش بنگر، (ما از اين كارها منظورها داريم يكى اين است كه) تو را آيتى و عبرتى براى مردم قرار دهيم استخوانها را بنگر كه چگونه آنان را برمىانگيزانيم و سپس آنها را با گوشت مىپوشانيم همين كه بر او روشن شد كه صد سال است مرده و اينك دوباره زنده شده گفت: مىدانم كه خدا به همه چيز توانا است.
وَ إِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّ أَرِنِي كَيۡفَ تُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ قَالَ أَ وَ لَمۡ تُؤۡمِن قَالَ بَلَىٰ وَ لَٰكِن لِّيَطۡمَئِنَّ قَلۡبِي قَالَ فَخُذۡ أَرۡبَعَةٗ مِّنَ ٱلطَّيۡرِ فَصُرۡهُنَّ إِلَيۡكَ ثُمَّ ٱجۡعَلۡ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٖ مِّنۡهُنَّ جُزۡءٗا ثُمَّ ٱدۡعُهُنَّ يَأۡتِينَكَ سَعۡيٗا وَ ٱعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ
260و بياد آور آن زمان را كه ابراهيم گفت: پروردگارا نشانم بده كه چگونه مردگان را زنده مىكنى؟ فرمود مگر ايمان ندارى؟ عرض كرد، چرا! ولى مىخواهم قلبم آرامش يابد، فرمود: پس چهار مرغ بگير و قطعه قطعه كن و هر قسمتى از آن را بر سر كوهى بگذار آن گاه يك يك آنها را صدا بزن، خواهى ديد كه با شتاب نزد تو مىآيند و بدان كه خدا مقتدرى شكست ناپذير و محكم كار است.
مَّثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنۢبَتَتۡ سَبۡعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنۢبُلَةٖ مِّاْئَةُ حَبَّةٖ وَ ٱللَّهُ يُضَٰعِفُ لِمَن يَشَآءُ وَ ٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ
261حكايت آنان كه اموال خويش را در راه خدا انفاق مىكنند حكايت دانهاى است كه هفت خوشه رويانيده كه در هر خوشه صد دانه باشد، و خدا براى هر كه بخواهد، دو برابر هم مىكند، كه خدا وسعت بخش و دانا است.
ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ثُمَّ لَا يُتۡبِعُونَ مَآ أَنفَقُواْ مَنّٗا وَ لَآ أَذٗى لَّهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ
262كسانى كه اموال خويش را در راه خدا انفاق مىكنند و بعد اين انفاق خود را با منت و يا اذيتى همراه نمىكنند پاداش آنان نزد پروردگارشان است، نه ترسى دارند و نه غمى.
قَوۡلٞ مَّعۡرُوفٞ وَ مَغۡفِرَةٌ خَيۡرٞ مِّن صَدَقَةٖ يَتۡبَعُهَآ أَذٗى وَ ٱللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٞ
263سخن شايسته و پردهپوشى، از صدقهاى كه اذيت در پى دارد بهتر است، خدا بىنياز و بردبار است.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُبۡطِلُواْ صَدَقَٰتِكُم بِٱلۡمَنِّ وَ ٱلۡأَذَىٰ كَٱلَّذِي يُنفِقُ مَالَهُۥ رِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَ لَا يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ فَمَثَلُهُۥ كَمَثَلِ صَفۡوَانٍ عَلَيۡهِ تُرَابٞ فَأَصَابَهُۥ وَابِلٞ فَتَرَكَهُۥ صَلۡدٗا لَّا يَقۡدِرُونَ عَلَىٰ شَيۡءٖ مِّمَّا كَسَبُواْ وَ ٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ
264اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدقه خويش را همانند آن كس كه مال خويش را با ريا به مردم انفاق مىكند، و به خدا و روز جزا ايمان ندارد، با منت و اذيت باطل نكنيد، كه حكايت وى حكايت سنگى سفت و صافى است كه خاكى روى آن نشسته باشد، و رگبارى بر آن باريده، آن را صاف به جاى گذاشته باشد، رياكاران از آنچه كردهاند ثمرى نمىبرند، و خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.
وَ مَثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ وَ تَثۡبِيتٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ كَمَثَلِ جَنَّةِۢ بِرَبۡوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٞ فََٔاتَتۡ أُكُلَهَا ضِعۡفَيۡنِ فَإِن لَّمۡ يُصِبۡهَا وَابِلٞ فَطَلّٞ وَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ
265و حكايت آنان كه اموال خود را به طلب رضاى خدا و استوارى دادن به دلهاى خويش انفاق مىكنند، عملشان مانند باغى است بر بالاى تپهاى، كه رگبارى به آن رسد، و دو برابر ثمر داده باشد، و اگر رگبار نرسيده به جايش باران ملايمى رسيده، خدا به آنچه مىكنيد بينا است.
أَيَوَدُّ أَحَدُكُمۡ أَن تَكُونَ لَهُۥ جَنَّةٞ مِّن نَّخِيلٖ وَ أَعۡنَابٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ لَهُۥ فِيهَا مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ وَ أَصَابَهُ ٱلۡكِبَرُ وَ لَهُۥ ذُرِّيَّةٞ ضُعَفَآءُ فَأَصَابَهَآ إِعۡصَارٞ فِيهِ نَارٞ فَٱحۡتَرَقَتۡ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَتَفَكَّرُونَ
266آيا در ميان شما كسى هست كه دوست داشته باشد براى او باغى باشد پر از درختان خرما و انگور و همه گونه ميوه در آن باشد، و نهرها در دامنه آن جارى باشد، سپس پيرى برسد، در حالى كه فرزندانى صغير دارد، آتشى به باغش بيفتد، و آن را بسوزاند؟ خدا اينطور آيههاى خود را براى شما بيان مىكند، شايد كه بينديشيد.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا كَسَبۡتُمۡ وَ مِمَّآ أَخۡرَجۡنَا لَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا تَيَمَّمُواْ ٱلۡخَبِيثَ مِنۡهُ تُنفِقُونَ وَ لَسۡتُم بَِٔاخِذِيهِ إِلَّآ أَن تُغۡمِضُواْ فِيهِ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ
267اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خوبيهاى آنچه بدست آوردهايد و آنچه برايتان از زمين بيرون آوردهايم انفاق كنيد، و پست آن را (كه خودتان نمىگيريد مگر با چشمپوشى) براى انفاق منظور نكنيد، و بدانيد كه خدا بىنياز و ستوده است.
ٱلشَّيۡطَٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَ يَأۡمُرُكُم بِٱلۡفَحۡشَآءِ وَ ٱللَّهُ يَعِدُكُم مَّغۡفِرَةٗ مِّنۡهُ وَ فَضۡلٗا وَ ٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ
268شيطان به شما وعده تنگدستى مىدهد، و به بدكارى وا مىدارد، و خدا از جانب خود آمرزش و فزونى به شما وعده مىدهد، كه خدا وسعت بخش و دانا است.
يُؤۡتِي ٱلۡحِكۡمَةَ مَن يَشَآءُ وَ مَن يُؤۡتَ ٱلۡحِكۡمَةَ فَقَدۡ أُوتِيَ خَيۡرٗا كَثِيرٗا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ
269فرزانگى را به هر كه بخواهد مىدهد، و هر كه حكمت يافت، خيرى فراوان يافت، و به جز خردمندان كسى اندرز نگيرد.
وَ مَآ أَنفَقۡتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوۡ نَذَرۡتُم مِّن نَّذۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُهُۥ وَ مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٍ
270هر خرجى كردهايد به هر نذرى ملتزم شدهايد خدا از آن آگاه است، و ستمگران ياورانى ندارند.
إِن تُبۡدُواْ ٱلصَّدَقَٰتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِن تُخۡفُوهَا وَ تُؤۡتُوهَا ٱلۡفُقَرَآءَ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡ وَ يُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَئَِّاتِكُمۡ وَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ
271اگر صدقهها را علنى دهيد خوب است، و اگر هم پنهانى دهيد و به تنگدستان بدهيد، البته برايتان بهتر است، و گناهانتان را از بين مىبرد، كه خدا از آنچه مىكنيد آگاه است.
لَّيۡسَ عَلَيۡكَ هُدَىٰهُمۡ وَ لَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ وَ مَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَلِأَنفُسِكُمۡ وَ مَا تُنفِقُونَ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ ٱللَّهِ وَ مَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يُوَفَّ إِلَيۡكُمۡ وَ أَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ
272هدايت كردن با تو نيست، بلكه خدا است كه هر كس را بخواهد هدايت مىكند، هر خواستهاى انفاق كنيد به نفع خود كردهايد، انفاق جز براى رضاى خدا نكنيد، هر خيرى را كه انفاق كنيد (عين همان) به شما مىرسد و ستم نمىبينيد.
لِلۡفُقَرَآءِ ٱلَّذِينَ أُحۡصِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ لَا يَسۡتَطِيعُونَ ضَرۡبٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ يَحۡسَبُهُمُ ٱلۡجَاهِلُ أَغۡنِيَآءَ مِنَ ٱلتَّعَفُّفِ تَعۡرِفُهُم بِسِيمَٰهُمۡ لَا يَسَۡٔلُونَ ٱلنَّاسَ إِلۡحَافٗا وَ مَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٌ
273(صدقه از آن) فقرايى است كه در راه خدا از كار ماندهاند، و نمىتوانند سفر كنند، اشخاص بىخبر آنان را بسكه مناعت دارند توانگر مىپندارند، تو آنان را با سيمايشان مىشناسى، از مردم به اصرار گدايى نمىكنند، هر متاعى انفاق مىكنيد خدا به آن دانا است.
ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُم بِٱلَّيۡلِ وَ ٱلنَّهَارِ سِرّٗا وَ عَلَانِيَةٗ فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ
274كسانى كه اموال خويش را شب و روز نهان و آشكار انفاق مىكنند پاداششان نزد پروردگارشان است، نه ترسى دارند و نه غمگين مىشوند.
ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ ٱلرِّبَوٰاْ لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ ٱلَّذِي يَتَخَبَّطُهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ مِنَ ٱلۡمَسِّ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡبَيۡعُ مِثۡلُ ٱلرِّبَوٰاْ وَ أَحَلَّ ٱللَّهُ ٱلۡبَيۡعَ وَ حَرَّمَ ٱلرِّبَوٰاْ فَمَن جَآءَهُۥ مَوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ فَٱنتَهَىٰ فَلَهُۥ مَا سَلَفَ وَ أَمۡرُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ وَ مَنۡ عَادَ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ
275كسانى كه ربا مىخورند رفتار و كردارشان مانند شخص جن زده و فريب خورده شيطان است و چون ربا خوران خوب و بد را تميز نمىدهند، مىگويند خريد و فروش هم مثل ربا است، با اينكه خدا خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده پس، بطور كلى هر كس موعظهاى از ناحيه پروردگارش دريافت بكند، و در اثر آن موعظه، از معصيت خدا دست بردارد، گناهى كه قبلا كرده بود حكم گناه بعد از موعظه را ندارد، و امر آن به دست خدا است اما اگر باز هم آن عمل نهى شده را تكرار كند، چنين كسانى اهل آتش و در آن جاودانند.
يَمۡحَقُ ٱللَّهُ ٱلرِّبَوٰاْ وَ يُرۡبِي ٱلصَّدَقَٰتِ وَ ٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ
276خدا ربا را (كه مردم به منظور زياد شدن مال مرتكب مىشوند) پيوسته نقصان مىدهد، و به سوى نابوديش روانه مىكند، و در عوض صدقات را نمو مىدهد، و خدا هيچ كافر پيشه دل به گناه آلوده را دوست نمىدارد.
إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ
277محققا كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام مىدهند و نماز بپا داشته، و زكات مىدهند، اجرشان نزد پروردگارشان است، (چون دنيا ظرفيت اجر اينگونه اعمال را ندارد)، نه ترسى بر آنان هست و نه اندوهگين مىشوند.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ ذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ ٱلرِّبَوٰٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ
278هان! اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا كنيد، و آن زيادى مال را كه در اثر ربا به دست آمده رها كنيد، اگر داراى ايمانيد.
فَإِن لَّمۡ تَفۡعَلُواْ فَأۡذَنُواْ بِحَرۡبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَ رَسُولِهِۦ وَ إِن تُبۡتُمۡ فَلَكُمۡ رُءُوسُ أَمۡوَٰلِكُمۡ لَا تَظۡلِمُونَ وَ لَا تُظۡلَمُونَ
279حال اگر نكنيد بايد بدانيد كه در حقيقت اعلان جنگ با خدا و رسول كردهايد، و اگر توبه كنيد اصل سرمايهتان حلال است، نه ظلم كردهايد و نه به شما ظلمى شده است.
وَ إِن كَانَ ذُو عُسۡرَةٖ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيۡسَرَةٖ وَ أَن تَصَدَّقُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ
280و اگر بدهكار شما در تنگى و فشار است بايد مهلتش دهيد، تا هر وقت داشت بدهد البته اگر تصدق كنيد برايتان بهتر است اگر اهل عمل باشيد.
وَ ٱتَّقُواْ يَوۡمٗا تُرۡجَعُونَ فِيهِ إِلَى ٱللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡ وَ هُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ
281و بترسيد از روزى كه در آن روز به سوى خدا بر مىگرديد، و آن وقت تمامى اعمالتان به شما بر گردانده مىشود، بدون اينكه به احدى ظلم شود.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيۡنٍ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى فَٱكۡتُبُوهُ وَ لۡيَكۡتُب بَّيۡنَكُمۡ كَاتِبُۢ بِٱلۡعَدۡلِ وَ لَا يَأۡبَ كَاتِبٌ أَن يَكۡتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ ٱللَّهُ فَلۡيَكۡتُبۡ وَ لۡيُمۡلِلِ ٱلَّذِي عَلَيۡهِ ٱلۡحَقُّ وَ لۡيَتَّقِ ٱللَّهَ رَبَّهُۥ وَ لَا يَبۡخَسۡ مِنۡهُ شَيۡٔٗا فَإِن كَانَ ٱلَّذِي عَلَيۡهِ ٱلۡحَقُّ سَفِيهًا أَوۡ ضَعِيفًا أَوۡ لَا يَسۡتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلۡيُمۡلِلۡ وَلِيُّهُۥ بِٱلۡعَدۡلِ وَ ٱسۡتَشۡهِدُواْ شَهِيدَيۡنِ مِن رِّجَالِكُمۡ فَإِن لَّمۡ يَكُونَا رَجُلَيۡنِ فَرَجُلٞ وَ ٱمۡرَأَتَانِ مِمَّن تَرۡضَوۡنَ مِنَ ٱلشُّهَدَآءِ أَن تَضِلَّ إِحۡدَىٰهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحۡدَىٰهُمَا ٱلۡأُخۡرَىٰ وَ لَا يَأۡبَ ٱلشُّهَدَآءُ إِذَا مَا دُعُواْ وَ لَا تَسَۡٔمُوٓاْ أَن تَكۡتُبُوهُ صَغِيرًا أَوۡ كَبِيرًا إِلَىٰٓ أَجَلِهِۦ ذَٰلِكُمۡ أَقۡسَطُ عِندَ ٱللَّهِ وَ أَقۡوَمُ لِلشَّهَٰدَةِ وَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَرۡتَابُوٓاْ إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً حَاضِرَةٗ تُدِيرُونَهَا بَيۡنَكُمۡ فَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَلَّا تَكۡتُبُوهَا وَ أَشۡهِدُوٓاْ إِذَا تَبَايَعۡتُمۡ وَ لَا يُضَآرَّ كَاتِبٞ وَ لَا شَهِيدٞ وَ إِن تَفۡعَلُواْ فَإِنَّهُۥ فُسُوقُۢ بِكُمۡ وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ ٱللَّهُ وَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ
282شما اى كسانى كه ايمان آوردهايد هر گاه به يكديگر وامى تا مدت معينى داديد آن را بنويسيد، نويسندهاى در بين شما آن را به درستى بنويسد، و هيچ نويسندهاى نبايد از آنچه خدايش آموخته دريغ كند، پس حتما بنويسيد، و بايد كسى كه حق به عهده او است و بدهكار است، املا كند، (نه طلبكار)، و بايد كه از خدا و پروردگارش بترسد، و چيزى كم نكند و اگر بدهكار سفيه و يا ديوانه است، و نمىتواند بنويسد سرپرستش به درستى بنويسد، و دو گواه از مردان و آشنايان به گواهى بگيريد، و اگر به دو مرد دسترسى نبود، يك مرد و دو زن از گواهانى كه خود شما ديانت و تقوايشان را مىپسنديد، تا اگر يكى از آن دو يادش رفت ديگرى به ياد او بياورد، و گواهان هر وقت به گواهى دعوت شدند نبايد امتناع ورزند و از نوشتن وام چه به مدت اندك و چه بسيار، ملول نشويد، كه اين نزد خدا درستتر و براى گواهى دادن استوارتر، و براى ترديد نكردن شما مناسبتر است، مگر آنكه معاملهاى نقدى باشد، كه ما بين خودتان انجام مىدهيد، پس در ننوشتن آن حرجى بر شما نيست، و چون معاملهاى كرديد گواه گيريد، و نبايد نويسنده و گواه را زيان برسانيد، و اگر رسانديد، ضررى به خودتان است، از خدا بترسيد خدا شما را تعليم مىدهد، كه او به همه چيز دانا است.
وَ إِن كُنتُمۡ عَلَىٰ سَفَرٖ وَ لَمۡ تَجِدُواْ كَاتِبٗا فَرِهَٰنٞ مَّقۡبُوضَةٞ فَإِنۡ أَمِنَ بَعۡضُكُم بَعۡضٗا فَلۡيُؤَدِّ ٱلَّذِي ٱؤۡتُمِنَ أَمَٰنَتَهُۥ وَ لۡيَتَّقِ ٱللَّهَ رَبَّهُۥ وَ لَا تَكۡتُمُواْ ٱلشَّهَٰدَةَ وَ مَن يَكۡتُمۡهَا فَإِنَّهُۥٓ ءَاثِمٞ قَلۡبُهُۥ وَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِيمٞ
283و اگر در سفر بوديد و نويسندهاى نيافتيد، بايد گروى گرفته شود، و اگر بعضى از شما بعضى ديگر را امين شمرد، امانتدار بايد امانت او را بدهد، و از خدا و پروردگار خويش بترسد، و زنهار! نبايد گواهى را كتمان كنيد، و با اينكه ديدهايد، بگوئيد: نديدهام، كه هر كس شهادت را كتمان كند دلش گنهكار است، و خدا به آنچه مىكنيد دانا است.
لِّلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ إِن تُبۡدُواْ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ أَوۡ تُخۡفُوهُ يُحَاسِبۡكُم بِهِ ٱللَّهُ فَيَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَ يُعَذِّبُ مَن يَشَآءُ وَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ
284آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، ملك خدا است، و شما آنچه در دل داريد چه آشكار كنيد و چه پنهان بداريد خدا شما را با آن محاسبه مىكند، پس هر كه را بخواهد مىآمرزد، و هر كس را بخواهد عذاب مىكند، و خدا به هر چيز توانا است.
ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَ مَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَ كُتُبِهِۦ وَ رُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦ وَ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَ أَطَعۡنَا غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَ إِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ
285پيامبر به آنچه خدا بر او نازل كرد ايمان آورده و مؤمنان نيز همه به خدا و فرشتگان خدا و كتب و پيغمبران خدا ايمان آوردند و (گفتند) ما ميان هيچيك از پيغمبران خدا فرق نمىگذاريم، و همه يك زبان و يك دل در قول و عمل اظهار كردند كه ما فرمان خدا را شنيده و اطاعت كرديم، پروردگارا!، آمرزش تو را مىخواهيم و مىدانيم كه بازگشت همه به سوى تو است.
لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَ عَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَا رَبَّنَا وَ لَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَا رَبَّنَا وَ لَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦ وَ ٱعۡفُ عَنَّا وَ ٱغۡفِرۡ لَنَا وَ ٱرۡحَمۡنَآ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ
286خدا هيچ كس را تكليف نكند مگر به قدر توانايى او (و روز جزا) نيكىهاى هر شخصى به سود خود او و بديهايش نيز به زيان خود او است. بار پروردگارا! ما را بر آنچه كه از روى فراموشى يا خطا انجام دادهايم مؤاخذه مكن، بار پروردگارا! تكليف گران و طاقتفرسا چنان كه بر گذشتگان نهادى بر ما نگذار، بار پروردگارا! بار تكليفى فوق طاقت ما را به دوش منه و بيامرز و ببخش گناه ما را و بر ما رحمت فرما تنها سلطان ما و يار و ياور ما تويى، ما را بر (مغلوب كردن) گروه كافران يارى فرما.
سوره آل عمران
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ الٓمٓ
1بنام خداى رحمان رحيم،؛ الف- لام- ميم.
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُ
2الله كه هيچ معبود بحقى جز او نيست حى و قيوم است و وجود تمام عالم به وجود او بستگى دارد.
نَزَّلَ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَ أَنزَلَ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَ ٱلۡإِنجِيلَ
3او كتاب را به حق بر تو نازل كرد، در حالى كه آن كتاب تصديق كننده كتب پيشين بود و نيز تورات و انجيل را قبل از قرآن به منظور هدايت مردم و سپس فرقان را نازل كرد.
مِن قَبۡلُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَ أَنزَلَ ٱلۡفُرۡقَانَ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞ وَ ٱللَّهُ عَزِيزٞ ذُو ٱنتِقَامٍ
4محققا كسانى كه به آيات خدا كفر ورزيدند، عذابى شديد دارند و خدا مقتدرى است داراى انتقام.
إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَخۡفَىٰ عَلَيۡهِ شَيۡءٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا فِي ٱلسَّمَآءِ
5محققا هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا پوشيده نيست.
هُوَ ٱلَّذِي يُصَوِّرُكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ كَيۡفَ يَشَآءُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
6او كسى است كه شما انسانها را در رحمها به هر طور كه بخواهد صورتگرى مىكند، معبودى به جز او نيست كه عزيز و حكيم است..
هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ مِنۡهُ ءَايَٰتٞ مُّحۡكَمَٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ وَ أُخَرُ مُتَشَٰبِهَٰتٞ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمۡ زَيۡغٞ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَٰبَهَ مِنۡهُ ٱبۡتِغَآءَ ٱلۡفِتۡنَةِ وَ ٱبۡتِغَآءَ تَأۡوِيلِهِۦ وَ مَا يَعۡلَمُ تَأۡوِيلَهُۥٓ إِلَّا ٱللَّهُ وَ ٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِۦ كُلّٞ مِّنۡ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ
7و او كسى است كه كتاب را بر تو نازل كرد، بعضى از آيات آن، آيات محكم است كه اصل كتابند، و بعضى ديگر آيات متشابهند، اما آن كسانى كه در دلهايشان انحراف است تنها آيات متشابه را پيروى مىكنند تا به اين وسيله فتنه به پا كنند و به همين منظور آن آيات را به دلخواه خود تاويل مىكنند، در حالى كه تاويل آن را نمىدانند مگر خدا و راسخين در علم، مىگويند به همه قرآن ايمان داريم كه همهاش از ناحيه پروردگار ما است و به جز خردمندان از آن آيات پند نمىگيرند.
رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَ هَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةً إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ
8پروردگارا، دلهاى ما را بعد از آنكه هدايت كردى منحرف مساز و از ناحيه خود رحمتى به ما عطا كن كه تنها تو بخشندهاى.
رَبَّنَآ إِنَّكَ جَامِعُ ٱلنَّاسِ لِيَوۡمٖ لَّا رَيۡبَ فِيهِ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ
9پروردگارا، تو در روزى كه شكى در آمدنش نيست مردم را يك جا جمع خواهى كرد، آرى خدا خلف وعده نمىكند..
إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغۡنِيَ عَنۡهُمۡ أَمۡوَٰلُهُمۡ وَ لَآ أَوۡلَٰدُهُم مِّنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗا وَ أُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ وَقُودُ ٱلنَّارِ
10آنان كه كافر شدند بطور محقق بدانند كه اموال و اولادشان به هيچ وجه و از هيچ جهت از خدا بىنيازشان نمىكند و ايشان آرى هم ايشانند كه آتش افروز دوزخند.
كَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ وَ ٱللَّهُ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ
11ايشان عادتى نظير عادت آل فرعون و امتهاى قبل از ايشان دارند كه آيات خدا را تكذيب كردند، و خدا به جرم گناهانشان آنان را بگرفت و خدا شديد العقاب است.
قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغۡلَبُونَ وَ تُحۡشَرُونَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وَ بِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ
12به كسانى كه كافر شدند بگو بزودى شكست خواهيد خورد و به سوى جهنم محشور مىشويد كه بد جايگاهى است.
قَدۡ كَانَ لَكُمۡ ءَايَةٞ فِي فِئَتَيۡنِ ٱلۡتَقَتَا فِئَةٞ تُقَٰتِلُ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ أُخۡرَىٰ كَافِرَةٞ يَرَوۡنَهُم مِّثۡلَيۡهِمۡ رَأۡيَ ٱلۡعَيۡنِ وَ ٱللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصۡرِهِۦ مَن يَشَآءُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبۡرَةٗ لِّأُوْلِي ٱلۡأَبۡصَٰرِ
13شما اگر اهل عبرت بوديد در همان برخوردى كه دو طايفه مؤمن و كافر داشتند برايتان آيتى و عبرتى بود، يك طايفه در راه خدا مىجنگيدند و طايفه ديگر كافر بودند، كفار مؤمنين را دو برابر ديدند و همين باعث شكستشان شد، خدا هر كه را بخواهد به نصرت خود يارى مىكند و در اين عبرتى است براى صاحبان بصيرت.
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ ٱلشَّهَوَٰتِ مِنَ ٱلنِّسَآءِ وَ ٱلۡبَنِينَ وَ ٱلۡقَنَٰطِيرِ ٱلۡمُقَنطَرَةِ مِنَ ٱلذَّهَبِ وَ ٱلۡفِضَّةِ وَ ٱلۡخَيۡلِ ٱلۡمُسَوَّمَةِ وَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَ ٱلۡحَرۡثِ ذَٰلِكَ مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ ٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسۡنُ ٱلۡمََٔابِ
14علاقه به شهوات يعنى زنان و فرزندان و گنجينههاى پر از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چارپايان و مزرعهها علاقهاى است كه به وسوسه شيطان بيش از آن مقدار كه لازم است در دل مردم سر مىكشد با اينكه همه اينها وسيله زندگى موقت دنيا است، و سرانجام نيك نزد خدا است.
قُلۡ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيۡرٖ مِّن ذَٰلِكُمۡ لِلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَ أَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞ وَ رِضۡوَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَ ٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ
15به اين دلدادگان بگو آيا مىخواهيد شما را به بهتر از اينجا خبر دهم؟ كسانى كه از خدا پروا داشته باشند نزد پروردگارشان بهشتهايى دارند كه از زير سايه آن نهرها جارى است و ايشان در آن، زندگى جاودانه و همسرانى پاك داشته و خدا از آنان خشنود است و او به بندگان بينا است.
ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ إِنَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ قِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ
16بندگانى كه مىگويند: پروردگارا ما ايمان آورديم پس گناهانمان را بيامرز و از عذاب آتش محفوظمان بدار.
ٱلصَّٰبِرِينَ وَ ٱلصَّٰدِقِينَ وَ ٱلۡقَٰنِتِينَ وَ ٱلۡمُنفِقِينَ وَ ٱلۡمُسۡتَغۡفِرِينَ بِٱلۡأَسۡحَارِ
17بندگانى كه خويشتندار و راستگو و اهل عبادت و انفاقگر و استغفار كنندگان در سحرگاهانند.
شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَ أُوْلُواْ ٱلۡعِلۡمِ قَآئِمَۢا بِٱلۡقِسۡطِ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
18خدا خود شاهد است بر اينكه معبودى جز او نيست، ملائكه و صاحبان علم نيز شهادت مىدهند به يگانگى او و اينكه او همواره به عدل قيام دارد، معبودى جز او كه عزيز و حكيم است وجود ندارد.
إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُ وَ مَا ٱخۡتَلَفَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡ وَ مَن يَكۡفُرۡ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ
19همانا دين نزد خدا تنها اسلام است، و اهل كتاب در آن اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه به حقانيت آن يقين داشتند و خصومتى كه در بين خود داشتند وادار به اختلافشان كرد و كسى كه به آيات خدا كفر بورزد بايد بداند كه خدا سريع الحساب است.
فَإِنۡ حَآجُّوكَ فَقُلۡ أَسۡلَمۡتُ وَجۡهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ ٱتَّبَعَنِ وَ قُل لِّلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡأُمِّيِّۧنَ ءَأَسۡلَمۡتُمۡ فَإِنۡ أَسۡلَمُواْ فَقَدِ ٱهۡتَدَواْ وَّ إِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَيۡكَ ٱلۡبَلَٰغُ وَ ٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ
20حال اگر همينها بر سر دين با تو بگو مگو كردند بگو من و پيروانم سراسر وجودمان را تسليم خدا كرديم و به اهل كتاب و مشركين بى كتاب يك كلمه بگو اسلام مىآوريد يا نه؟ اگر اسلام آوردند راه سعادت خود را يافتهاند و اگر نياوردند تو وظيفه خودت را انجام دادهاى چون بيش از ابلاغ، وظيفهاى ندارى و خدا بيناى به (اعمال) بندگان است.
إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡفُرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَ يَقۡتُلُونَ ٱلنَّبِيِّۧنَ بِغَيۡرِ حَقّٖ وَ يَقۡتُلُونَ ٱلَّذِينَ يَأۡمُرُونَ بِٱلۡقِسۡطِ مِنَ ٱلنَّاسِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
21به كسانى كه به آيات خدا كفر مىورزند و پيامبران را به ناحق مىكشند و افرادى را كه به عدالت وادارشان مىكنند به قتل مىرسانند، بشارت به عذابى دردناك بده.
أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَ مَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ
22اينان همانهايند كه اعمال خيرى هم كه دارند هم در دنيا بىنتيجه مىماند و هم در آخرت و از انواع ياوران، هيچ نوع ياورى ندارند.
أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ يُدۡعَوۡنَ إِلَىٰ كِتَٰبِ ٱللَّهِ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٞ مِّنۡهُمۡ وَ هُم مُّعۡرِضُونَ
23مگر نديدى كسانى را (علماى اهل كتاب را) كه مختصر اطلاعى از كتاب آسمانى خود دارند، چگونه مردم را به كتاب خدا مىخواندند تا در بين آنان حكومت كند اما خودشان از كتاب خدا روى گردانده و زير بار نرفتند.
ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُواْ لَن تَمَسَّنَا ٱلنَّارُ إِلَّآ أَيَّامٗا مَّعۡدُودَٰتٖ وَ غَرَّهُمۡ فِي دِينِهِم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ
24و اين بدان جهت بود كه مىپنداشتند: آتش دوزخ به آنان نمىرسد مگر چند روزى معدود و افتراهايى كه خودشان در دين خود تراشيده بودند مغرورشان ساخت.
فَكَيۡفَ إِذَا جَمَعۡنَٰهُمۡ لِيَوۡمٖ لَّا رَيۡبَ فِيهِ وَ وُفِّيَتۡ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡ وَ هُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ
25پس چه حالى خواهند داشت روزى كه هيچ شكى در آمدنش نيست، زمانى كه همه آنان را جمع مىكنيم و هر انسانى بدانچه كرده بدون كم و زياد مىرسد و به احدى ستم نمىشود.
قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِكَ ٱلۡمُلۡكِ تُؤۡتِي ٱلۡمُلۡكَ مَن تَشَآءُ وَ تَنزِعُ ٱلۡمُلۡكَ مِمَّن تَشَآءُ وَ تُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَ تُذِلُّ مَن تَشَآءُ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ
26بگو (اى پيامبر) بارالها اى خداى ملك هستى، به هر كس بخواهى ملك و سلطنت مىدهى و از هر كس بخواهى مىگيرى و به هر كس بخواهى عزت و اقتدار مىبخشى و هر كه را بخواهى خوار مىكنى، خدايا هر خير و نيكويى بدست تو است و تو بر هر چيزى توانايى (و من كه سراپا حاجتم ديگر چه بگويم).
تُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَ تُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَ تُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَ تُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ وَ تَرۡزُقُ مَن تَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ
27تو شب را در روز نهان سازى و روز را در شب فرو مىبرى و زنده را از مرده و مرده را از زنده بر انگيزى و به هر كس بخواهى روزى بىحساب مىدهى (چون كسى از او طلبكار نيست تا بحساب طلبش روزيش دهد).
لَّا يَتَّخِذِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلۡكَٰفِرِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَ مَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَلَيۡسَ مِنَ ٱللَّهِ فِي شَيۡءٍ إِلَّآ أَن تَتَّقُواْ مِنۡهُمۡ تُقَىٰةٗ وَ يُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥ وَ إِلَى ٱللَّهِ ٱلۡمَصِيرُ
28مؤمنين به هيچ بهانهاى نبايد كفار را ولى و سرپرست خود بگيرند با اينكه در بين خود كسانى را دارند كه سرپرست شوند و هر كس چنين كند ديگر نزد خدا هيچ حرمتى ندارد، مگر اينكه از در تقيه، سرپرستى كفار را قبول كرده باشند و فراموش نكنند كه در بين كسانى كه ترس آورند خدا نيز هست و بازگشت همه به سوى خدا است.
قُلۡ إِن تُخۡفُواْ مَا فِي صُدُورِكُمۡ أَوۡ تُبۡدُوهُ يَعۡلَمۡهُ ٱللَّهُ وَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ
29بگو اگر آنچه در دلها داريد چه پنهان كنيد و چه اظهار نمائيد خدا بدان آگاه است، و او آنچه را كه در آسمانها و در زمين است مىداند و خدا بر هر چيزى توانا است.
يَوۡمَ تَجِدُ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ مِنۡ خَيۡرٖ مُّحۡضَرٗا وَ مَا عَمِلَتۡ مِن سُوٓءٖ تَوَدُّ لَوۡ أَنَّ بَيۡنَهَا وَ بَيۡنَهُۥٓ أَمَدَۢا بَعِيدٗا وَ يُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥ وَ ٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ
30روزى كه هر نفسى آنچه را در دنيا كرده چه خير و چه شر برابر خود حاضر مىبيند در آن روز آرزو مىكند اى كاش بين او و آنچه كرده زمانى طولانى فاصله بود (چون از اعمال خود بر حذر است و شما مردمى كه چنين ترسى در پيش داريد بدانيد كه) خدا هم ترسآور است و از اين رو شما را از خود زنهار مىدهد، كه به بندگانش مهربان است.
قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَ يَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡ وَ ٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ
31بگو اگر خدا را دوست مىداريد (كه بايد هم بداريد) بايد مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد و گناهانتان بيامرزد كه خدا آمرزگار و مهربان است.
قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡكَٰفِرِينَ
32بگو خدا و رسول را اطاعت كنيد اگر قبول نكردند بدانند كه خدا كافران را دوست نمىدارد.
إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰٓ ءَادَمَ وَ نُوحٗا وَ ءَالَ إِبۡرَٰهِيمَ وَ ءَالَ عِمۡرَٰنَ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ
33خداى تعالى آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر همه مردم برگزيد.
ذُرِّيَّةَۢ بَعۡضُهَا مِنۢ بَعۡضٖ وَ ٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
34اينان نسلى هستند كه اول و آخرشان يكى و از يك سنخ است و خدا شنوا و دانا است.
إِذۡ قَالَتِ ٱمۡرَأَتُ عِمۡرَٰنَ رَبِّ إِنِّي نَذَرۡتُ لَكَ مَا فِي بَطۡنِي مُحَرَّرٗا فَتَقَبَّلۡ مِنِّيٓ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ
35بياد آر زمانى را كه همسر عمران گفت پروردگارا من نذر كردهام كه آنچه در رحم دارم محرر يعنى خالص خدمتكار تو باشد از من قبول كن كه تو، آرى تنها تويى كه شنواى دانايى.
فَلَمَّا وَضَعَتۡهَا قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي وَضَعۡتُهَآ أُنثَىٰ وَ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا وَضَعَتۡ وَ لَيۡسَ ٱلذَّكَرُ كَٱلۡأُنثَىٰ وَ إِنِّي سَمَّيۡتُهَا مَرۡيَمَ وَ إِنِّيٓ أُعِيذُهَا بِكَ وَ ذُرِّيَّتَهَا مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ
36همين كه وضع حمل كرد گفت پروردگارا من او را دختر زاييدم (و خدا از خود او بهتر مىدانست كه چه زاييده) و معلوم است كه براى خدمتگزارى معبد تو پسر چون دختر نيست و من او را مريم نام نهادم و من او و نسل او را از شيطان رجيم به تو پناه دادم.
فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٖ وَ أَنۢبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنٗا وَ كَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيۡهَا زَكَرِيَّا ٱلۡمِحۡرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزۡقٗا قَالَ يَٰمَرۡيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَٰذَا قَالَتۡ هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٍ
37پروردگارش دختر را قبول كرد آنهم به بهترين قبول و او را پرورش داد آنهم بهترين پرورش و زكريا را كفيل او كرد كه هر وقت در محراب او بر او وارد مىشد رزقى مخصوص نزد او مىديد مىپرسيد: اى مريم اين رزق كذايى از ناحيه چه كسى برايت آوردهاند؟ مىگفت اين رزق از ناحيه خدا است آرى خدا به هر كس كه بخواهد بىحساب رزق مىدهد.
هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُۥ قَالَ رَبِّ هَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةٗ طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ
38اينجا بود كه طمع زكريا وادارش كرد و دست به دعا برداشته بپروردگار خود گفت پروردگارا مرا از ناحيه خود فرزندى و نسلى پاك ببخش كه تو شنواى دعائى.
فَنَادَتۡهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَ هُوَ قَآئِمٞ يُصَلِّي فِي ٱلۡمِحۡرَابِ أَنَّ ٱللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحۡيَىٰ مُصَدِّقَۢا بِكَلِمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَ سَيِّدٗا وَ حَصُورٗا وَ نَبِيّٗا مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ
39ملائكه (كه گويى از راهى دور سخن مىگفتند) خطابش كردند و در حالى كه او در محراب نماز مىخواند گفتند خداى تعالى تو را به يحيى مژده مىدهد فرزندى كه تصديق كننده كلمهاى از خدا است (يعنى عيسى) و سيدى است كه زن نمىگيرد، و پيامبرى است از صالحان.
قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَ قَدۡ بَلَغَنِيَ ٱلۡكِبَرُ وَ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٞ قَالَ كَذَٰلِكَ ٱللَّهُ يَفۡعَلُ مَا يَشَآءُ
40زكريا گفت چگونه مرا فرزندى خواهد شد با اينكه عمرم به نهايت رسيده و همچنين عمر همسرم علاوه بر اينكه او در جوانى هم نازا بود فرمود: اين چنين خدا هر چه بخواهد مىكند.
قَالَ رَبِّ ٱجۡعَل لِّيٓ ءَايَةٗ قَالَ ءَايَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَٰثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمۡزٗا وَ ٱذۡكُر رَّبَّكَ كَثِيرٗا وَ سَبِّحۡ بِٱلۡعَشِيِّ وَ ٱلۡإِبۡكَٰرِ
41عرضه داشت پروردگارا برايم علامتى قرار ده فرمود علامت فرزنددار شدنت اين است كه سه روز با مردم سخن نتوانى گفت مگر باشاره پروردگارت را بسيار يادآور و صبح و شام به تسبيح بپرداز.
وَ إِذۡ قَالَتِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَٰمَرۡيَمُ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰكِ وَ طَهَّرَكِ وَ ٱصۡطَفَىٰكِ عَلَىٰ نِسَآءِ ٱلۡعَٰلَمِينَ
42و به ياد آر زمانى را كه ملائكه گفتند: اى مريم: بدان كه خدا تو را براى اهدافى كه دارد انتخاب و از ميان همه زنان عالم برگزيد.
يَٰمَرۡيَمُ ٱقۡنُتِي لِرَبِّكِ وَ ٱسۡجُدِي وَ ٱرۡكَعِي مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ
43اى مريم براى پروردگارت عبادت و سجده كن و با ساير ركوع كنندگان ركوع كن.
ذَٰلِكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَيۡبِ نُوحِيهِ إِلَيۡكَ وَ مَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ إِذۡ يُلۡقُونَ أَقۡلَٰمَهُمۡ أَيُّهُمۡ يَكۡفُلُ مَرۡيَمَ وَ مَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ إِذۡ يَخۡتَصِمُونَ
44اين از خبرهاى غيب است كه ما آن را به تو وحى مىكنيم و تو نزد ايشان نبودى هنگامى كه قرعههاى خود را مىانداختند كه كداميك سرپرست مريم شوند و تو نزد ايشان نبودى آن زمان كه بگو مگو مىكردند.
إِذۡ قَالَتِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَٰمَرۡيَمُ إِنَّ ٱللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٖ مِّنۡهُ ٱسۡمُهُ ٱلۡمَسِيحُ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ وَجِيهٗا فِي ٱلدُّنۡيَا وَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَ مِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ
45زمانى كه فرشتگان گفتند: اى مريم خداى تعالى بشارتت مىدهد به كلمهاى از خودش كه نامش مسيح عيسى بن مريم آبرومندى در دنيا و آخرت از مقربين است.
وَ يُكَلِّمُ ٱلنَّاسَ فِي ٱلۡمَهۡدِ وَ كَهۡلٗا وَ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ
46و با مردم در گهواره و در پيرى سخن مىگويد و از صالحان است.
قَالَتۡ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٞ وَ لَمۡ يَمۡسَسۡنِي بَشَرٌ قالَ كَذَٰلِكِ ٱللَّهُ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ
47مريم گفت: پروردگارا از كجا براى من فرزندى خواهد شد با اينكه هيچ بشرى با من تماس نگرفته است، فرشته گفت: اين چنين خدايى هر چه بخواهد خلق مىكند، او وقتى قضاى امرى را براند، همانا فرمان مىدهد كه" باش"، و آن امر وجود مىيابد.
وَ يُعَلِّمُهُ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡحِكۡمَةَ وَ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَ ٱلۡإِنجِيلَ
48اى مريم خداى تعالى به عيسى كتاب و حكمت و تورات و انجيل تعليم مىدهد.
وَ رَسُولًا إِلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ أَنِّي قَدۡ جِئۡتُكُم بَِٔايَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ أَنِّيٓ أَخۡلُقُ لَكُم مِّنَ ٱلطِّينِ كَهَيَۡٔةِ ٱلطَّيۡرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيۡرَۢا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَ أُبۡرِئُ ٱلۡأَكۡمَهَ وَ ٱلۡأَبۡرَصَ وَ أُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ بِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأۡكُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمۡ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ
49در حالى كه فرستادهاى است به سوى بنى اسرائيل، و به اين پيام كه من به سوى شما آمدم با معجزهاى از ناحيه پروردگارتان، و آن اين است كه از گل برايتان چيزى به شكل مرغ مىسازم، سپس در آن مىدمم بلادرنگ و به اذن خدا مرغى مىشود و نيز كور مادر زاد و برص را شفا مىدهم و مرده را به اذن خدا زنده مىكنم، و بدانچه در خانههايتان ذخيره كردهايد خبر مىدهم. و در اين (معجزات) آيت و نشانهاى است براى شما، اگر مؤمن باشيد.
وَ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُم بَعۡضَ ٱلَّذِي حُرِّمَ عَلَيۡكُمۡ وَ جِئۡتُكُم بَِٔايَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
50و نيز در حالى كه تورات را تصديق دارم و آمدهام تا بعضى از چيزها كه بر شما حرام شده حلال كنم، و به وسيله آيتى از پروردگارتان آمدهام، پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.
إِنَّ ٱللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ
51و بدانيد كه الله پروردگار من و شما است، پس او را بپرستيد كه اين است صراط مستقيم.
فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنۡهُمُ ٱلۡكُفۡرَ قَالَ مَنۡ أَنصَارِيٓ إِلَى ٱللَّهِ قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ نَحۡنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَ ٱشۡهَدۡ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ
52پس همين كه عيسى از آنان احساس كفر كرد گفت: چه كسانى ياوران من در راه خدا مىشوند؟ حواريون گفتند: مائيم ياوران خدا، ما به خدا ايمان آوردهايم و گواه باش كه ما مسلمانيم.
رَبَّنَآ ءَامَنَّا بِمَآ أَنزَلۡتَ وَ ٱتَّبَعۡنَا ٱلرَّسُولَ فَٱكۡتُبۡنَا مَعَ ٱلشَّٰهِدِينَ
53پروردگارا، ما بدانچه نازل كردهاى ايمان داريم و رسول را پيروى كرديم ما را در زمره شاهدان بنويس.
وَ مَكَرُواْ وَ مَكَرَ ٱللَّهُ وَ ٱللَّهُ خَيۡرُ ٱلۡمَٰكِرِينَ
54و نيرنگ كردند خدا هم نيرنگ كرد، و خدا بهترين نيرنگكاران است.
إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَىٰٓ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رَافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ جَاعِلُ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوكَ فَوۡقَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرۡجِعُكُمۡ فَأَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ فِيمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ
55و به ياد آر آن زمان را كه خداى تعالى گفت: اى عيسى من تو را خواهم گرفت و به سوى خود بالا خواهم برد و از شر كسانى كه كافر شدند پاك خواهم كرد و پيروانت را بر كسانى كه كافر شدند برترى تا قيامت مىدهم آن گاه برگشتتان به سوى من است، و من- بين شما در آنچه اختلاف مىكنيد حكم خواهم كرد.
فَأَمَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَأُعَذِّبُهُمۡ عَذَابٗا شَدِيدٗا فِي ٱلدُّنۡيَا وَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَ مَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ
56اما كسانى كه كافر شدند به عذابى شديد در دنيا و اخرت شكنجه مىكنم و هيچ ياورى نخواهند داشت.
وَ أَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَيُوَفِّيهِمۡ أُجُورَهُمۡ وَ ٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِينَ
57و اما كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح كردند خداى تعالى پاداششان را بطور كامل مىدهد و خدا ستمگران را دوست نمىدارد.
ذَٰلِكَ نَتۡلُوهُ عَلَيۡكَ مِنَ ٱلۡأٓيَٰتِ وَ ٱلذِّكۡرِ ٱلۡحَكِيمِ
58اين مقدار را از آيات و از ذكر حكيم برايت مىخوانيم.
إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ ٱللَّهِ كَمَثَلِ ءَادَمَ خَلَقَهُۥ مِن تُرَابٖ ثُمَّ قَالَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ
59بطور محقق مثل عيسى نزد خدا نظير مثل آدم است كه خدا از خاكش خلق كرد و سپس فرمان داد" باش" و او وجود يافت.
ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ
60تمام حق از ناحيه پروردگار تو است پس زنهار از مرددان مباش.
فَمَنۡ حَآجَّكَ فِيهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ فَقُلۡ تَعَالَوۡاْ نَدۡعُ أَبۡنَآءَنَا وَ أَبۡنَآءَكُمۡ وَ نِسَآءَنَا وَ نِسَآءَكُمۡ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمۡ ثُمَّ نَبۡتَهِلۡ فَنَجۡعَل لَّعۡنَتَ ٱللَّهِ عَلَى ٱلۡكَٰذِبِينَ
61پس هر كس با تو در باره بندگى و رسالت عيسى ع مجادله كرد بعد از علمى كه از مطلب يافتى، به ايشان بگو بيائيد ما فرزندان خود، و شما فرزندان خود را، ما زنان خود و شما زنان خود را، ما نفس خود، و شما نفس خود را بخوانيم و سپس مباهله كنيم و دورى از رحمت خدا را براى دروغگويان كه يا مائيم، يا شما، درخواست كنيم.
إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡقَصَصُ ٱلۡحَقُّ وَ مَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُ وَ إِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
62اين داستان كه از مريم آورديم تنها داستانهاى صحيح و حق در مورد مريم و عيسى ع است و هيچ معبودى به جز الله نيست و تنها عزيز و حكيم الله است.
فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِٱلۡمُفۡسِدِينَ
63حال اگر با دعوت به مباهله باز هم اعراض كردند بدانيد كه خدا داناى به مفسدين است.
قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَ بَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَ لَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَ لَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ
64بگو اى اهل كتاب بيائيد به سوى كلمهاى كه تمسك به آن بر ما و شما لازم است و آن اين است كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگيريم و يكديگر را به جاى خداى خود به ربوبيت نگيريم اگر نپذيرفتند بگوئيد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم.
يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَ مَآ أُنزِلَتِ ٱلتَّوۡرَىٰةُ وَ ٱلۡإِنجِيلُ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِهِۦٓ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
65هان اى اهل كتاب: چرا در باره ابراهيم بگو مگو مىكنيد؟ اين مىگويد: يهودى بود و آن مىگويد: نصارا بود، با اينكه تورات و انجيل نازل نشد مگر بعد از ابراهيم، آيا باز هم تعقل نمىكنيد؟.
هَٰٓأَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ حَٰجَجۡتُمۡ فِيمَا لَكُم بِهِۦ عِلۡمٞ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِيمَا لَيۡسَ لَكُم بِهِۦ عِلۡمٞ وَ ٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَ أَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ
66اگر در باره نبوت عيسى و خدا نبودنش بگو مگو مىكنيد حق داريد چون بدان علم داريد ولى بگومگويتان در باره يهودى بودن يا نصرانى بودن ابراهيم چرا؟ با اينكه علمى بدان نداريد و خدا مىداند و شما نمىدانيد.
مَا كَانَ إِبۡرَٰهِيمُ يَهُودِيّٗا وَ لَا نَصۡرَانِيّٗا وَ لَٰكِن كَانَ حَنِيفٗا مُّسۡلِمٗا وَ مَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ
67ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى بلكه بر طريق فطرت مسلم بود و از مشركين نبود.
إِنَّ أَوۡلَى ٱلنَّاسِ بِإِبۡرَٰهِيمَ لَلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ وَ هَٰذَا ٱلنَّبِيُّ وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
68محققا نزديكترين مردم به ابراهيم هر آينه كسانى هستند كه از او پيروى كردند و اين پيامبر و كسانى كه از او پيروى كردند اهل ايمانند، و خداوند ولى و دوستدار مؤمنين است.
وَدَّت طَّآئِفَةٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَوۡ يُضِلُّونَكُمۡ وَ مَا يُضِلُّونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَ مَا يَشۡعُرُونَ
69طايفهاى از اهل كتاب خيلى دوست دارند شما را گمراه كنند ولى گمراه نمىكنند مگر خود را و خود نمىفهمند.
يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لِمَ تَكۡفُرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَ أَنتُمۡ تَشۡهَدُونَ
70هان اى اهل كتاب چرا به آيات خدا كفر مىورزيد با اينكه شاهد بر نبوت محمد ص خود شمائيد.
يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لِمَ تَلۡبِسُونَ ٱلۡحَقَّ بِٱلۡبَٰطِلِ وَ تَكۡتُمُونَ ٱلۡحَقَّ وَ أَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ
71اى اهل كتاب چرا حق را به باطل مشتبه مىسازيد و حق را كتمان مىكنيد با اينكه شما از هر ملتى ديگر بهتر مىدانيد؟.
وَ قَالَت طَّآئِفَةٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ ءَامِنُواْ بِٱلَّذِيٓ أُنزِلَ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَجۡهَ ٱلنَّهَارِ وَ ٱكۡفُرُوٓاْ ءَاخِرَهُۥ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ
72و طايفهاى از اهل كتاب به طايفهاى ديگر گفتند ايمان آوريد بدانچه اول روز نازل شده و بدانچه آخر روز نازل گشته كفر بورزيد تا به اين وسيله مسلمانان از اسلام برگردند.
وَ لَا تُؤۡمِنُوٓاْ إِلَّا لِمَن تَبِعَ دِينَكُمۡ قُلۡ إِنَّ ٱلۡهُدَىٰ هُدَى ٱللَّهِ أَن يُؤۡتَىٰٓ أَحَدٞ مِّثۡلَ مَآ أُوتِيتُمۡ أَوۡ يُحَآجُّوكُمۡ عِندَ رَبِّكُمۡ قُلۡ إِنَّ ٱلۡفَضۡلَ بِيَدِ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُ وَ ٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ
73و جز به پيروان دين خود اعتماد مكنيد (بگو هدايت تنها و تنها هدايت خدا است) و نيز گفتند اگر داستان كعبه سر بگيرد مسلمانان هم مثل شما صاحب قبله مىشوند و اگر بفهمند كه شما برگشتن قبله را در كتب خود خوانده بوديد فردا نزد پروردگارتان اجتماع خواهند كرد، بگو فضل به دست خدا است، به هر كس بخواهد مىدهد و خدا فضلى وسيع دارد و عليم است.
يَخۡتَصُّ بِرَحۡمَتِهِۦ مَن يَشَآءُ وَ ٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ
74او هر كه را بخواهد مشمول رحمت خود مىكند و خدا داراى فضلى عظيم است.
وَ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ مَنۡ إِن تَأۡمَنۡهُ بِقِنطَارٖ يُؤَدِّهِۦٓ إِلَيۡكَ وَ مِنۡهُم مَّنۡ إِن تَأۡمَنۡهُ بِدِينَارٖ لَّا يُؤَدِّهِۦٓ إِلَيۡكَ إِلَّا مَا دُمۡتَ عَلَيۡهِ قَآئِمٗا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُواْ لَيۡسَ عَلَيۡنَا فِي ٱلۡأُمِّيِّۧنَ سَبِيلٞ وَ يَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَ هُمۡ يَعۡلَمُونَ
75و بعضى از اهل كتاب كسانيند كه اگر در قنطارى امينش كنى، آن را به تو بر مىگردانند و بعضى از آنان كسانيند كه اگر دينارى به آنان امانت دهى به تو بر نمىگردانند مگر آنكه بالاى سرشان بايستى و اينها همان يهوديانند كه از در غرور معتقد شدهاند به اينكه هيچ ملتى حق ندارد به آنان اعتراضى كند و بر خدا دروغها مىبندند با اينكه دروغ بودن آنها را مىدانند.
بَلَىٰ مَنۡ أَوۡفَىٰ بِعَهۡدِهِۦ وَ ٱتَّقَىٰ فَإِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِينَ
76آرى كسى كه به عهد خود وفا كند و از خدا پروا نمايد خداى تعالى پروا داران را دوست مىدارد.
إِنَّ ٱلَّذِينَ يَشۡتَرُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَ أَيۡمَٰنِهِمۡ ثَمَنٗا قَلِيلًا أُوْلَٰٓئِكَ لَا خَلَٰقَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ وَ لَا يُكَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ وَ لَا يَنظُرُ إِلَيۡهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَ لَا يُزَكِّيهِمۡ وَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ
77محققا كسانى كه عهد خدا و سوگندهاى خود را مىدهند و در مقابل متاع قليل دنيا را مىخرند در آخرت بهرهاى ندارند و خدا در قيامت با آنان سخن نمىگويد و به نظر رحمت نمىنگرد و پاكشان ننموده، در عوض عذابى دردناك دارند.
وَ إِنَّ مِنۡهُمۡ لَفَرِيقٗا يَلۡوُۥنَ أَلۡسِنَتَهُم بِٱلۡكِتَٰبِ لِتَحۡسَبُوهُ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَ مَا هُوَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَ مَا هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَ هُمۡ يَعۡلَمُونَ
78و محققا بعضى از اهل كتاب هستند كه تراشيدههاى خود را به لحن كتاب خدا مىخوانند تا شما خيال كنيد اين نيز جزء كتاب خدا است با اينكه جزء كتاب نيست بلكه خودشان آنها را جعل كرده و مىگويند از ناحيه خدا است و بر خدا دروغ مىبندند با اينكه خودشان مىدانند دروغ است.
مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤۡتِيَهُ ٱللَّهُ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡحُكۡمَ وَ ٱلنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُواْ عِبَادٗا لِّي مِن دُونِ ٱللَّهِ وَ لَٰكِن كُونُواْ رَبَّٰنِيِّۧنَ بِمَا كُنتُمۡ تُعَلِّمُونَ ٱلۡكِتَٰبَ وَ بِمَا كُنتُمۡ تَدۡرُسُونَ
79هيچ بشرى را نسزد كه خداى تعالى كتاب و حكم و نبوتش داده باشد آن گاه به مردم بگويد به جاى خدا مرا بپرستيد و ليكن چنين كسى اين را مىگويد كه اى مردم بخاطر اينكه كتاب آسمانى را تعليم مىدهيد و درس مىگيريد ربانى باشيد كه جز خدا به ياد هيچكس ديگر نباشيد.
وَ لَا يَأۡمُرَكُمۡ أَن تَتَّخِذُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ وَ ٱلنَّبِيِّۧنَ أَرۡبَابًا أَيَأۡمُرُكُم بِٱلۡكُفۡرِ بَعۡدَ إِذۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ
80و او هرگز شما را دستور نمىدهد به اينكه فرشتگان و انبياء را خدايان خود بگيريد مگر ممكن است شما را بعد از آنكه مسلمان شديد به كفر دستور دهد.
وَ إِذۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ ٱلنَّبِيِّۧنَ لَمَآ ءَاتَيۡتُكُم مِّن كِتَٰبٖ وَ حِكۡمَةٖ ثُمَّ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مُّصَدِّقٞ لِّمَا مَعَكُمۡ لَتُؤۡمِنُنَّ بِهِۦ وَ لَتَنصُرُنَّهُۥ قَالَ ءَأَقۡرَرۡتُمۡ وَ أَخَذۡتُمۡ عَلَىٰ ذَٰلِكُمۡ إِصۡرِي قَالُوٓاْ أَقۡرَرۡنَا قَالَ فَٱشۡهَدُواْ وَ أَنَا۠ مَعَكُم مِّنَ ٱلشَّٰهِدِينَ
81" بياد آر زمانى را كه خداى تعالى از انبيا پيمان بگرفت كه هر زمان به شما كتاب و حكمت دادم و سپس رسولى آمد كه تصديق كننده دين شما بود، بايد به او ايمان آوريد و او را يارى كنيد. خداى تعالى فرمود: آيا اقرار كرديد و پيمان مرا بر اين معنا گرفتيد؟ گفتند: آرى اقرار كرديم. فرمود: پس شاهد باشيد، من نيز با شما از شاهدانم.
فَمَن تَوَلَّىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ
82پس بعد از اين هر كس اعراض كند، بجز انحراف از طريقه فطرت، يعنى بجز فسق انگيزهاى ندارد و اصولا فاسقان همينهايند.
أَفَغَيۡرَ دِينِ ٱللَّهِ يَبۡغُونَ وَ لَهُۥٓ أَسۡلَمَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ طَوۡعٗا وَ كَرۡهٗا وَ إِلَيۡهِ يُرۡجَعُونَ
83آيا اين فاسقان غير دين خدا را مىطلبند با اينكه تمامى ساكنان آسمانها و زمين چه به طوع و چه به كره تسليم اويند و همه به سوى او باز مىگردند؟.
قُلۡ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَ مَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا وَ مَآ أُنزِلَ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَ إِسۡمَٰعِيلَ وَ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ وَ ٱلۡأَسۡبَاطِ وَ مَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَ عِيسَىٰ وَ ٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمۡ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ وَ نَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ
84بگو ما به خدا و آنچه بر ما نازل كرده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل كرده و آنچه براى موسى و عيسى و انبياى بعد از وى از ناحيه پروردگارشان آمده، يك جا ايمان داريم و بين احدى از آنان فرق نمىگذاريم و ما تسليم او هستيم.
وَ مَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَ هُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ
85و هر كس بخواهد غير از اسلام را به عنوان دين بپذيرد، از او قبول نمىشود و او در آخرت از زيانكاران است.
كَيۡفَ يَهۡدِي ٱللَّهُ قَوۡمٗا كَفَرُواْ بَعۡدَ إِيمَٰنِهِمۡ وَ شَهِدُوٓاْ أَنَّ ٱلرَّسُولَ حَقّٞ وَ جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ وَ ٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ
86چگونه خداى تعالى قومى را كه بعد از ايمان آوردن و شهادت دادنشان به اينكه رسول حق است و بعد از ديدن معجزات و آيات روشن، كافر شدند. هدايت مىكند؟. نه، خداى تعالى مردم ستمگر را هدايت نمىكند.
أُوْلَٰٓئِكَ جَزَآؤُهُمۡ أَنَّ عَلَيۡهِمۡ لَعۡنَةَ ٱللَّهِ وَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَ ٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ
87اينان جز ايشان اين است كه لعنت خدا و ملائكه و همه مردم شامل حالشان گردد.
خَٰلِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَ لَا هُمۡ يُنظَرُونَ
88و جاودانه در اين دورى از رحمت خدا بمانند و عذاب از آنها تخفيف نپذيرد و مهلت هم داده نشوند.
إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ وَ أَصۡلَحُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ
89مگر كسانى كه بعد از ارتكاب چنين كفرى توبه نموده و ما فات را جبران و اصلاح كنند كه خداى تعالى آفريدگار رحيم است.
إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَعۡدَ إِيمَٰنِهِمۡ ثُمَّ ٱزۡدَادُواْ كُفۡرٗا لَّن تُقۡبَلَ تَوۡبَتُهُمۡ وَ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلضَّآلُّونَ
90محققا كسانى كه بعد از ايمان آوردن، كافر شدند و سپس كفر مجدد خود را بيش از كفر نخستين كنند، توبهشان قبول نمىشود و اينان همانا گمراهانند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ مَاتُواْ وَ هُمۡ كُفَّارٞ فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡ أَحَدِهِم مِّلۡءُ ٱلۡأَرۡضِ ذَهَبٗا وَ لَوِ ٱفۡتَدَىٰ بِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ وَ مَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ
91محققا كسانى كه كافر شدند و با حال كفر از دنيا رفتند، از احدى از آنان رشوه قبول نمىشود، هر چند فرضا به فراخناى زمين طلا داشته باشند و آن را به عوض كفر خود بدهند و ايشان عذابى دردناك دارند و از انواع ياوران هيچ نوعش را ندارند.
لَن تَنَالُواْ ٱلۡبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنفِقُواْ مِن شَيۡءٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٞ
92شما هرگز به خير نمىرسيد تا آنكه از آنچه دوست داريد انفاق كنيد، و هر چه را انفاق كنيد خداى تعالى به آن دانا است.