قرآن عثمان طه

253

آن پيامبران، بعضى را بر بعضى برترى داديم، از آنها كسى بود كه خدا با او سخن گفت، و بعضى را مرتبه‌هايى بالا برد، و عيسى پسر مريم را معجزه‌ها داديم و با روح القدس تأييدش كرديم، اگر خدا مى‌خواست كسانى كه بعد از پيامبران بودند با آن همه حجتها كه بسويشان آمد، با هم جنگ نمى‌كردند ولى اختلاف كردند، بعضى ايمان آوردند و بعضى كافر شدند، اگر خدا مى‌خواست (در صورت اختلاف نيز) جنگ نمى‌كردند ولى خدا هر چه را بخواهد مى‌كند.


254

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از آنچه روزيتان داده‌ايم انفاق كنيد، پيش از آنكه روزى بيايد كه در آن نه معامله‌اى هست، نه دوستى و نه شفاعت، انكار كنندگان (انفاق) ستمگرانند.


255

خدا معبودى جز او نيست، زنده و نگهدارنده است، خواب سبك و سنگين او را نمى‌گيرد، هر چه در آسمانها و زمين هست از آن او است، كيست كه پيش او شفاعت كند جز باذن او، گذشته و آينده شفاعتگران را مى‌داند، آنها به چيزى از علم وى احاطه ندارند مگر به آنچه خودش خواسته حكومت و تدبير او همه آسمانها و زمين را فرا گرفته، نگهدارى آسمانها و زمين به او سنگينى نمى‌كند، و او خداى والا مقام و عظيم الشأن است.


256

در دين تحميلى نيست (كه) هدايت از هلاكت شناخته شده. پس هر كه به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد، به وسيله‌اى چنگ زده كه گسستن ندارد و خدا شنوا و دانا است.


257

خدا سرپرست كسانى است كه ايمان آورده‌اند آنها را از تاريكيها به طرف نور خارج مى‌كند، آنها كه كافر شده‌اند سرپرستشان طاغوت‌ها هستند، (طاغوتها) آنها را از نور به سوى تاريكيها بيرون مى‌كنند، چنان كسان اهل آتش‌اند و در آن جاويدان خواهند بود.


258

آيا نگاه نكردى به آنكه با ابراهيم درباره پروردگار او محاجه كرد زيرا كه خدا به او ملك عطا كرده بود، ابراهيم گفت: خداى من آنست كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند گفت: من زنده مى‌كنم و مى‌ميرانم، ابراهيم گفت: خدا خورشيد را از مشرق مى‌آورد تو او را از مغرب بياور، (در اين حال) آنكه كفر مى‌ورزيد مبهوت شد، خدا گروه ظالمان را هدايت نمى‌كند.


259

يا مانند كسى كه بر آبادى گذر كرد كه از سكنه خالى و فقط بناها داشت، گفت: خدا چگونه مردم اين آبادى را بعد از مرگشان زنده مى‌كند؟! خدا او را صد سال بميرانيد سپس زنده‌اش كرد، و گفت چقدر در اينجا مانده‌اى؟ گفت: يك روز يا مقدارى از روز. گفت: بلكه صد سال مانده‌اى. به طعام و شرابت نگاه كن كه تغيير نيافته، به الاغت نگاه كن، تا ترا براى مردم نمونه‌اى گردانيم، استخوانها را بنگر چگونه بلندشان مى‌كنيم، سپس آنها را گوشت مى‌پوشانيم، وقتى كه (اين امر) بر او روشن شد گفت: مى‌دانم كه خدا به هر چيز توانا است.


260

و چون ابراهيم گفت: خدايا به من بنما كه مردگان را چگونه زنده مى‌كنى؟ گفت مگر ايمان نياورده‌اى؟ گفت: بلى ولى براى اينكه قلبم آرام گيرد: گفت: پس چهار پرنده برگير و آنها را پاره پاره كن ... سپس بر هر كوهى تكه‌اى از آنها را بگذار، آن گاه آنها را صدا كن كه شتابان سوى تو آيند و بدان كه خدا توانا و حكمت كردار است.


261

حكايت آنها كه اموال خويش را در راه خدا خرج مى‌كنند، همانند دانه‌ايست كه هفت سنبل رويانيده و در هر سنبل صد دانه هست، خدا براى كسى كه بخواهد چند برابر مى‌كند، خدا وسعت بخش و دانا است.


262

آنان كه اموال خويش را در راه خدا انفاق مى‌كند سپس انفاق خود را با منت و اذيتى دنبال نمى‌كنند، پاداش آنها پيش پروردگارشان است، (در اين پاداش) نه بيمى دارند و نه غمگين مى‌شوند.


263

گفتار خوب در برابر محتاج و عفو (در مقابل خشونت او) بهتر است از صدقه‌اى كه اذيت به دنبال دارد خدا بى‌نياز و بردبار است.


264

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد صدقات خويش را با منت و اذيت باطل نكنيد همچون كسى كه مال خويش را براى ريا (تظاهر) خرج مى‌كند و به خدا و معاد ايمان نمى‌آورد، حكايت او مانند سنگ صافى است كه بر آن خاكى هست باران تندى به آن رسيده و آن را صاف و سخت رها كرده آنها از آنچه كرده‌اند چيزى نمى‌برند، خدا گروه كافران را هدايت نمى‌كند.


265

و حكايت آنان كه اموال خويش را براى طلب رضاى خدا و با استوارى نفس، انفاق مى‌كنند مانند باغى است در نقطه بلندى كه باران تندى به آن برسد و ميوه‌اش را دو چندان بدهد و اگر باران تندى به آن نرسد باران خفيفى (در ثمر دادن آن) كافى است، خدا به آنچه مى‌كنيد بيناست.


266

آيا يكى از شما خوش دارد كه باغى از نخلها و تاكها داشته باشد و از زير درختان آن نهرها جارى شوند و در آن باغ از هر ميوه موجود باشد، در حالى كه او پير شده و فرزندان ضعيف و ناتوان دارد. (ناگاه) گردبادى آتش‌دار به آن باغ برسد و بسوزد؟ اين چنين خدا آيات خويش را براى شما بيان مى‌كند تا بينديشيد.


267

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از خوب‌هاى آنچه كسب كرده‌ايد و از آنچه از زمين براى شما بيرون آورده‌ايم انفاق كنيد، و پست آن را در نظر نگيريد كه انفاق كنيد حال آنكه خود آن را نمى‌گيريد مگر آنكه در گرفتن چشم‌پوشى كنيد و بدانيد كه خدا بى‌نياز و پسنديده است.


268

شيطان به شما وعده تنگدستى مى‌دهد و به زشت (بخل) دعوت مى‌كند (ولى) خدا به شما از جانب خود وعده آمرزش و فزونى مى‌دهد، خدا وسعت بخش و داناست.


269

معرفت و درك را به هر كه بخواهد مى‌دهد و به هر كه معرفت (و بينش) داده شد خير فراوانى داده شده است و جز خردمندان (درك نمى‌كنند) و متذكر نمى‌گردند.


270

آنچه انفاق كرده‌ايد و يا نذرى كه ملتزم شده‌ايد خدا آن را مى‌داند، ستمگر آن را يارانى نيست.


271

اگر صدقات را آشكار بدهيد آن خوبست و اگر آن را مخفى داشته و به فقراء بدهيد، آن براى شما بهتر است (خدا) قسمتى از گناهانتان را مى‌پوشاند (محو مى‌كند) خدا به آنچه مى‌كنيد داناست.


272

هدايت آنها (كه درست انفاق بكنند) بر عهده تو نيست، بلكه خدا هر كه را بخواهد هدايت مى‌كند آنچه از مال انفاق مى‌كنيد براى خودتان است، جز براى طلب رضاى خدا انفاق نمى‌كنيد، هر چه از مال انفاق بكنيد به شما داده مى‌شود و مظلوم نمى‌شويد.


273

(صدقه) براى فقيرانى است كه در راه خدا (از مال خود) ممنوع و آواره شده‌اند قدرتى به تلاش و سفر ندارند، شخص بى‌اطلاع از جهت عفتشان آنها را ثروتمند مى‌پندارد، تو آنها را از چهره‌شان مى‌شناسى از مردم به اصرار سؤال نمى‌كنند، آنچه از مال انفاق مى‌كنيد خدا به آن دانا است.


274

آنان كه اموال خويش را شب و روز نهان و آشكار انفاق مى‌كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است، نه ترسى دارند و نه محزون مى شوند.


275

كسانى كه ربا مى‌خورند، زندگى نمى‌كنند مگر مانند كسى كه شيطان در اثر تماس او را مختل الحواس كرده است، اين براى آنست كه مى‌گويند: داد و ستد هم مثل ربا است، حال آنكه خدا داد و ستد را حلال و ربا را حرام كرده است، پس هر كه موعظه‌اى از خدايش به او برسد و (از ربا) دست بكشد آنچه گذشته (نسبت به گناه) براى اوست و كارش به خدا موكول است و هر كه بازگردد آنها اهل آتشند و در آنجا هميشه خواهند بود.


276

خدا ربا را به تدريج كاهش مى‌دهد (ولى) صدقات را افزون مى‌كند، خدا هيچ ناسپاس گناهكار را دوست نمى‌دارد.


277

كسانى كه ايمان آورده و كارهاى خوب انجام داده و نماز را برپا داشته و زكاة داده‌اند، پاداش آنها نزد پروردگارشان است، (در حتمى بودن پاداش) نه بيمى دارند و نه غمگين مى‌شوند.


278

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از خدا بترسيد و آنچه (از مطالبات) ربا باقى مانده ترك كنيد اگر مؤمن هستيد.


279

پس اگر (ترك) نكرديد يقين كنيد به جنگى از خدا و رسول، و اگر توبه كرديد، سرمايه‌هايتان براى شماست نه ستم مى‌كنيد و نه ستم كرده مى‌شويد.


280

و اگر بدهكار تنگدست باشد (وظيفه) مهلت دادنست تا وقت توانايى، و اگر ببخشيد براى شما بهتر است اگر بدانيد.


281

بترسيد از روزى كه به سوى خدا بازگشته مى‌شويد سپس به هر كس آنچه كرده بطور كامل داده مى‌شود و ناقص الاجر نمى‌شوند.


282

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد: چون معامله‌اى كرديد كه در آن وامى هست تا مدت معين آن را بنويسيد، نويسنده‌اى ميان شما به عدالت بنويسد كاتب از نوشتن چنان كه خدا به وى آموخته دريغ نكند او بنويسد و آنكه حق به گردن او است املا كند از خدا كه پروردگار اوست بترسد و از آن چيزى نكاهد، اگر كسى كه حق به عهده اوست سفيه يا ضعيف است و يا املا كردن نمى‌تواند، سرپرست او به عدالت املا كند، دو گواه از مردان خود (بر آن حق) گواه گيريد، اگر دو مرد نباشند يك مرد و دو زن از گواهانى كه مى‌پسنديد، كه اگر يكى فراموش كند ديگرى او را يادآورى نمايد، گواهان چون (براى تحمل يا اداى شهادت) دعوت شدند، امتناع نكنند ملول نباشيد از نوشتن آن (حق) كوچك باشد يا بزرگ تا مدتش. اين كار پيش خدا عادلانه و براى اداى شهادت بعدى استوارتر و نزديكترين (راهى است كه) اشتباه و شك نكنيد، مگر آنكه معامله نقد باشد كه ميان خويش دست بدست مى‌كنيد مانعى نيست كه آن را ننويسيد، چون داد و ستد كرديد گواه بگيريد، نويسنده و گواه (از اين كار) ضرر نبينند و اگر ضرر رسانديد آن بر شما گناه است، از خدا بترسيد، و خدا تعليمتان مى‌دهد، خدا به همه چيز داناست.


283

و اگر در سفر بوديد و كاتب پيدا نكرديد گروگانى تحويل داده شده كافى است و اگر بعضى از شما به بعضى اطمينان داشت (و وثيقه نخواست) آنكه امين شمرده شده امانت (بدهى) خود را بدهد و از خدا كه پروردگار اوست بترسد، گواهى را كتمان نكنيد هر كه كتمان كند قلبش گناهكار است، خدا به آنچه مى‌كنيد داناست.


284

از آن خداست آنچه در آسمانها و زمين است و اگر آنچه در دل داريد آشكار كنيد يا پنهان داريد خدا شما را براى آن به حساب مى‌كشد، پس آنكه را بخواهد مى‌آمرزد و آنكه را بخواهد عذاب مى‌كند، خدا به همه چيز تواناست.


285

پيامبر به آنچه از طرف خدايش به او نازل شده ايمان آورده است، مؤمنان (نيز) همگى به خدا و ملائكه او و كتابها و پيامبران او ايمان آورده‌اند (و گويند) ميان هيچ يك از پيامبران خدا فرق نمى‌گذاريم و گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم پروردگارا آمرزش تو را (مى‌جوئيم) و بازگشت به سوى تو است.


286

خدا هيچ كس را جز به مقدورش تكليف نمى‌كند، هر چه نيك كرده براى او است و هر چه بد كرده به زيان اوست پروردگارا اگر فراموش كرده يا خطا كرديم ما را مؤاخذه نكن پروردگارا بر ما تكليف سنگين بار مكن چنان كه بر پيشينيان كردى، پروردگارا بر ما چيزى را كه به آن تاب نداريم تحميل مكن، ما را بيامرز، آثار گناهمان را بپوشان و به ما رحم كن تو سرپرست مايى پس ما را بر گروه كافران پيروز گردان.


سوره آل عمران

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ الف، لام، ميم‌.


2

خدا، كه جز او معبودى نيست همان زنده و مدبر است.


3

اين كتاب را بحق بر تو نازل كرده، كه كتابهاى پيشين را تصديق مى‌كند، تورات و انجيل را پيش از قرآن براى هدايت بشر فرستاده و نيز فرقان را نازل كرده است:


4

كسانى كه آيات خدا را انكار كرده‌اند براى آنها عذاب سختى هست، خدا توانا و انتقامگير است.


5

حقا كه چيزى در آسمان و زمين براى خدا نهان نمى‌ماند.


6

او همان است كه شما را در رحم‌ها هر طور كه مى‌خواهد شكل مى‌دهد، معبودى جز او نيست توانا و حكيم است.


7

اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرده، قسمتى از آن، آيات محكم هستند، آنها اساس اين كتابند و قسمتى ديگر متشابه مى‌باشند، آنهايى كه در قلوبشان انحراف هست پيروى از متشابه مى‌كنند، بقصد فتنه و بقصد تأويل آن و تأويل آن را جز خدا كسى نمى‌داند (ولى) آنها كه در دانش ثابتند مى‌گويند: بمتشابه ايمان آورديم، همه آن از پيش پروردگار ماست (از اين سخن) جز عاقلان پند نگيرند.


8

(و گويند): پروردگارا دلهاى ما را پس از آنكه هدايت كرده‌اى، منحرف مساز، و ما را رحمتى از نزد خويش عطا كن كه تو بسيار بخششگرى.


9

پروردگارا تو جمع آورنده مردم هستى براى روزى كه در آن شكى نيست، حقا كه خدا در وعده‌اش تخلف نمى‌كند.


10

كسانى كه كافر شدند اموال و اولادشان هرگز آنها را از خدا كفايتشان نمى‌كند، و آنها خودشان هيزم آتش هستند.


11

همچون سرگذشت آل فرعون و كسانى كه پيش از آنها بودند، آيات ما را دروغ شمردند خدا آنها را در اثر گناهانشان مؤاخذه نمود و خدا شديد العقاب است.


12

به آنانكه كافر شده‌اند بگو: بزودى مغلوب شده و بسوى جهنم جمع مى‌شويد كه بد جايگاهى است.


13

براى شما در دو گروه كه (در بدر) با هم روبرو شدند عبرتى بود، گروهى در راه خدا جنگ مى‌كرد و آن ديگرى كافر بود، مسلمانان كفار را با چشم دو برابر مى‌ديدند، خدا هر كه را بخواهد با يارى خود نيرو مى‌دهد، در اين كار عبرتى است براى اهل بصيرت.


14

براى مردم، دوست داشتن مشتهيات از زنان و فرزندان و ذخائر طلا و نقره و اسبان داغدار و چهار پايان و زراعت، آرايش يافته (ولى) اينها سرمايه زندگى دنياست، و باز گشتگاه خوب نزد خداست.


15

بگو آيا شما را به بهتر از اينها خبر دهم؟ براى كسانى كه پرهيزكار هستند نزد پروردگارشان بهشتهايى است كه از زير آنها جويها روانست، و در آن جاودانانند (و براى آنهاست) همسران پاكيزه و خشنودى خدا، و خدا به بندگان بيناست.


16

همان كسانى كه مى‌گويند: پروردگار ما ايمان آورديم، گناهان ما را بيامرز و از عذاب آتش مصون بدار.


17

آنها استقامت ورزان، راستگويان، مطيعان، انفاقگران و آمرزش خواهان در سحرگاهان هستند.


18

خدا (با ايجاد جهان منظم) عيان كرده، ملائكه و دانشوران گواهى داده‌اند كه معبودى جز او نيست و كارش بعدل است، خدايى جز او نيست، توانا و حكيم است.


19

دين در نزد خدا اسلام است، كسانى كه بآنها كتاب داده شده در دين اختلاف نكردند مگر بعد از آمدن آگاهى و علم و از روى حسد در ميان خود، هر كس آيات خدا را انكار كند، همانا حساب كردن خدا سريع است.


20

اگر با تو مجادله (و ستيز) كردند بگو من و پيروانم خود را بخدا تسليم كرده‌ايم، باهل كتاب و درس ناخوانده‌ها (مشركين) بگو: آيا اسلام آورده‌ايد، پس اگر اسلام آوردند هدايت يافتند و اگر اعراض كردند، بر تو ابلاغ است و بس، خدا (بكار) بندگان بينا است.


21

كسانى كه آيات خدا را انكار مى‌كنند و پيامبران را بنا حق مى‌كشند و كسانى را كه بعدالت فرمان مى‌دهند، به قتل مى‌رسانند، آنها را بمجازات دردناك بشارت بده.


22

آنها كسانى هستند كه اعمالشان در دنيا و آخرت هدر و باطل شده و مدد كارى ندارند.


23

آيا نمى‌بينى كسانى را كه مقدارى از كتاب (تورات) بآنها داده شده، دعوت مى‌شوند بسوى كتاب خدا (قرآن) تا ميانشان حكم كند، سپس گروهى از آنها با بى اعتنايى سرپيچى مى‌كنند.


24

اين بدان علت است كه گويند آتش بما نمى‌رسد مگر چند روزى، دروغى كه ساخته‌اند در دينشان آنان را فريب داده است.


25

چگونه خواهد بود، چون آنها را جمع كنيم براى روزى كه شكى در آن نيست، و بهر كس آنچه كرده تمام داده مى‌شود، و آنها مظلوم نمى‌شوند.


26

بگو اى خدا، اى صاحب حكومت، بهر كه خواهى حكومت مى‌دهى و حكومت را از هر كه خواهى باز پس مى‌گيرى، هر كه را خواهى عزيز مى‌كنى و هر كه را خواهى ذليل مى‌كنى، اختيار در دست تو است، تو بر همه چيز توانايى.


27

شب را بروز و روز را بشب داخل مى‌كنى، زنده را از مرده و مرده را از زنده پديد مى‌آورى و هر كه را خواهى بدون شمار روزى مى‌دهى.


28

مؤمنان، كافران را بجاى مؤمنان، دوست و حامى نگيرند، هر كه چنين كند از خدا در چيزى نيست (رابطه‌اش با خدا قطع است) مگر آنكه از آنها بترسيد، خدا شما را از خود ميترساند و باز گشت بسوى خداست.


29

بگو: اگر پنهان كنيد آنچه را كه در سينه‌هاى شماست يا آشكار نمائيد، خدا آن را مى‌داند، و هر چه در آسمانها و زمين هست مى‌داند و خدا بهمه چيز تواناست.


30

(بترسيد از) روزى كه هر كس آنچه كار خوب كرده حاضر مى‌يابد و نيز آنچه كار بد كرده است. دوست مى‌دارد كه اى كاش ميان او و كارهاى بدش زمانى دور فاصله باشد، خدا شما را از خويش مى‌ترساند و خدا به بندگان مهربان است.


31

بگو اگر خدا را دوست مى‌داريد از من پيروى كنيد تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را بيامرزد و خدا آمرزنده و مهربان است.


32

بگو خدا و رسول را اطاعت كنيد، پس اگر اعراض كردند خدا كافران را دوست نمى‌دارد.


33

خدا، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد.


34

(آنها) فرزندان (و دودمانى) هستند، بعضى از بعضى ديگر (در فضيلت و تقوى) و خدا شنوا و داناست.


35

(ياد آور) كه زن عمران گفت: خدايا آنچه را كه در شكم دارم به گونه آزاد نذر تو كردم پس از من قبول كن كه تو شنوا و دانايى.


36

چون بار خود بگذاشت (مولود دختر بود) گفت: پروردگارا من بار خويش دختر زائيدم، خدا بهتر مى‌داند كه چه زائيده است، پسرى كه (او مى‌خواست) مانند اين دختر نيست. و من او را مريم نام نهادم، او را با فرزندانش از شر شيطان رانده شده در پناه تو قرار مى‌دهم.


37

پروردگارش او را بطرز نيكويى پذيرفت و بطرز خوب نمو داد، و زكريا را سرپرست او كرد، هر وقت زكريا وارد غرفه او مى‌شد، غذاى بخصوصى نزد او مى‌يافت گفت: اى مريم اين براى تو از كجا آمده؟ گفت: آن از پيش خداست، خدا هر كه را خواهد بى حساب روزى مى‌دهد،


38

در آنجا زكريا پروردگار خود را خواند و گفت: پروردگارا بمن از جانب خود فرزند پاكى عطا كن كه تو دعا را شنوايى (اجابت كننده‌اى).


39

فرشتگان او را كه در محراب ايستاده و نماز مى‌خواند، ندا كردند كه خدا تو را به يحيى بشارت مى‌دهد (كه او) كلمه خدا (مسيح) را تصديق مى‌كند، و رهبر و پارسا و پيامبر و از پاكان است.


40

گفت: خدايا چگونه مرا پسرى خواهد بود، حال آنكه پير شده‌ام و زنم نازاست، فرمود: همين طور خدا هر چه بخواهد انجام مى‌دهد.


41

گفت: خدايا براى من نشانه‌اى قرار بده، گفت: نشانه تو آن است كه سه روز با مردم جز باشاره سخن نتوانى گفت (زبانت از كار خواهد افتاد) خدايت را بسيار ذكر كن و در هر دو طرف روز او را تسبيح گوى.


42

(ياد كن كه) ملائكه بمريم گفتند: اى مريم خدا تو را برگزيده و پاك كرده و بر زنان عالم برترى داده است.


43

اى مريم پروردگارت را اطاعت كن و با نمازگزاران سجده و ركوع كن (نماز بخوان).


44

اينها از خبرهاى غيب است كه بتو وحى مى‌كنيم، آن دم كه (احبار) قلمهاى خويش را مى‌افكندند تا كدامشان سرپرستى مريم كند تو نزد آنها نبودى. و نيز آن دم كه با هم كشمكش مى‌كردند پيش آنها حاضر نبودى.


45

(بياد آر كه) ملائكه گفتند: اى مريم خدا تو را بكلمه و اثرى از خويش بشارت مى‌دهد كه نامش مسيح عيسى پسر مريم است، در دنيا و آخرت والا مقام و از مقربان خداست.


46

و با مردم در گهواره و در بزرگى سخن گويد و از شايستگان است.


47

گفت: پروردگارا چگونه براى من فرزندى خواهد بود حال آنكه بشرى بمن دست نزده است؟ (فرشته) گفت: همانطور خدا آنچه خواهد مى‌آفريند، چون چيزى را اراده كند بآن مى‌گويد: موجود باش، پس آن موجود مى‌شود.


48

(خدا) باو كتاب و حكمت و تورات و انجيل را تعليم مى‌دهد.


49

و او را به سوى بنى اسرائيل بعنوان پيامبر مى‌فرستد، كه مى‌گويد. من براى شما معجزه‌اى از خدا آورده‌ام: من براى شما از گل چون شكل مرغى مى‌سازم و در آن مى‌دمم بخواست خدا مرغى مى‌شود و كور مادر زاد و پيس را شفا مى‌دهم و مردگان را باذن خدا زنده مى‌كنم و از آنچه مى‌خوريد و در خانه‌ها ذخيره مى‌كنيد خبر مى‌دهم در اينها براى شما دليلى (بر نبوت من) هست اگر مؤمن باشيد.


50

و تصديق مى‌كنم توراتى را كه پيش از من بوده و (آمده‌ام) تا بعضى از آنچه بر شما حرام بود حلال كنم و دليلى از طرف خدا بشما آورده‌ام، از خدا بترسيد و اطاعت من كنيد.


51

خدا پروردگار من و پروردگار شماست، او را بندگى كنيد، راه راست همين است.


52

هنگامى كه عيسى از يهود احساس كفر كرد، گفت: ياران من در راه خدا كيانند؟ حواريون گفتند: ما ياران خدائيم، بخدا ايمان آورديم، گواه باش كه ما مسلمانيم.


53

پروردگارا بآنچه نازل كرده‌اى ايمان آورده و از اين پيغمبر پيروى كرده‌ايم، پس‌ ما را با گواهان ثبت فرما.


54

(يهود بر عيسى) مكر كردند و خدا چاره‌جويى كرد، خدا بهترين چاره‌جويان است.


55

(چاره آن بود كه) خدا گفت: اى عيسى من تو را بر ميگيرم و بسوى خود بالا مى‌برم و از كسانى كه كافر شده‌اند پاك مى‌سازم و آنها را كه از تو پيروى كرده‌اند تا روز قيامت بر كافران برتر مى‌كنم، سپس بازگشت شما بسوى من است، در ميان شما در آنچه اختلاف مى‌كنيد حكم مى‌كنم.


56

اما آنها كه كافر شده‌اند در دنيا و آخرت با عذابى سخت مجازاتشان مى‌كنم و يارانى نخواهند داشت (كه خلاصشان كنند).


57

و اما آنها كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند خدا پاداششان را به طور كامل مى‌دهد و خدا ستمگران را دوست نمى‌دارد.


58

اينها كه بر تو مى‌خوانيم از جمله آيات و تذكر حكيمانه است.


59

حكايت عيسى نزد خدا چون حكايت آدم است كه او را از خاك آفريد، سپس باو «كن فيكون» گفت.


60

اين سرگذشت حق است و از جانب خداست بنا بر اين از ترديد كنندگان مباش.


61

هر كه بعد از اين علم كه بتو آمده باز با تو (در خصوص عيسى) به احتجاج برخيزد، بگو: بيائيد ما و شما پسران و زنان و آنان را كه مانند خودمان هستند بخوانيم. سپس مباهله كنيم و لعنت و عذاب خدا را بر دروغگويان قرار بدهيم.


62

اين همان سرگذشت واقعى (مسيح) است، معبودى جز خدا نيست (الوهيت عيسى دروغ است) و خدا همان تواناى حكمت كردار است (كه عيسى را آفريده).


63

اگر (با اينهمه بيان باز) سرپيچى كنند (قصد فساد دارند) و خدا از مفسده جويان آگاه است.


64

بگو اى اهل كتاب بيائيد بسوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان و منصفانه است (و آن اينكه) جز خدا را نپرستيم، و چيزى را باو شريك قرار ندهيم، بعضى از ما بعضى را بجاى خدا ارباب نگيرد، پس اگر اعراض كنند، بگو: گواه باشيد كه ما مسلمانيم.


65

اى اهل كتاب چرا در (مذهب) ابراهيم محاجه ميكنيد حال آنكه تورات و انجيل بعد از او نازل شده، آيا نمى‌فهميد؟!


66

شما آنهائيد: در موضوعى كه بآن علم داشتيد محاجه كرده‌ايد، چرا در موضوعى كه بآن آگاه نيستيد محاجه مى‌كنيد و خدا ميداند و شما نميدانيد.


67

ابراهيم نه يهودى بود، نه نصرانى. بلكه يكتا پرست و مسلمان بود و از مشركان نبود


68

نزديكترين مردم بابراهيم آن كسانى هستند كه از او پيروى كردند و (نيز) اين پيغمبر و كسانى كه باو ايمان آورده‌اند و خدا يار مؤمنان است.


69

جمعى از اهل كتاب دوست دارند كه كاش شما را گمراه كنند (ولى) فقط خودشان را گمراه مى‌كنند و نمى‌دانند (كه خود را گمراه ميكنند).


70

اى اهل كتاب چرا آيات خدا را انكار ميكنيد! حال آنكه (در ضمير خود براست بودن آنها) گواهى ميدهيد؟


71

اى اهل كتاب چرا حق را بباطل مياميزيد، و چرا حق را دانسته (از روى عمد) نهان مى‌داريد؟!


72

گروهى از يهود (به همكيشان خود) گفتند: در اول روز به آنچه بر مؤمنان نازل شده ايمان بياوريد و در آخر روز باز گرديد شايد آنها (نيز از دينشان) باز گردند.


73

(در اظهار مطلب) جز به كسى كه همكيش شماست اطمينان نكنيد. بگو: اين هدايت، هدايت خداست، مبادا كسى داده شود نظير آنچه را كه شما داده شده‌ايد، يا با شما نزد خدا محاجه كنند، بگو: برترى و موهبت به دست خداست به هر كه بخواهد مى‌دهد، خدا داراى فضل وسيع و (به شايستگان) داناست.


74

رحمت خويش را به هر كه خواهد مخصوص مى‌كند، خدا صاحب فضل و احسان بزرگى است.


75

از جمله اهل كتاب كسى است كه اگر او را بر پول زيادى امين كنى آن را به تو پس مى‌دهد و از جمله آنها كسى است كه اگر او را بر دينارى امين كنى آن را به تو پس نمى‌دهد مگر آنكه پيوسته بالاى سر او ايستاده باشى، اين بدان علت است كه گفته‌اند: بر ما در برابر غير يهود راه (تعرضى) نيست، به خدا دروغ مى‌بندند در حالى كه مى‌دانند.


76

بلى آنكه به عهد خود وفا كند و تقوى پيش گيرد خدا پرهيزكاران را دوست مى‌دارد.


77

كسانى كه عهد خدا و عهد خود را به بهاى اندكى مى‌فروشند، آنها بهره‌اى در آخرت ندارند، خدا با آنها سخن نمى‌گويد، و روز قيامت بآنها نگاه نمى‌كند و آنها را پاك نمى‌گرداند و عذابى دردناك براى آنهاست.


78

گروهى از آنها هستند كه زبان خود را بخواندن نوشته خود مى‌پيچانند، تا گمان كنيد كه از تورات است، حال آنكه از تورات نيست، و مى‌گويند كه آن از نزد خداست حال آنكه از نزد خدا نيست و بر خدا دروغ مى‌بندند با آنكه مى‌دانند.


79

نبوده براى بشرى كه خدا باو كتاب و فهم و نبوت بدهد، سپس او به مردم بگويد: بندگان من باشيد نه بندگان خدا، بلكه مى‌گويد: مردان خدايى باشيد زيرا كه كتاب خدا را درس مى‌دهيد و درس مى‌خوانيد.


80

و نه اينكه به شما امر كند ملائكه و پيامبران را خدايان گيريد، آيا پس از آنكه مسلمان شده‌ايد شما را امر بكفر مى‌كند؟!!


81

و چون خدا پيمان پيامبران را (از مردم) گرفت كه هر گاه به شما كتاب و حكمتى دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه دين شما را تصديق مى‌كند حتما باو ايمان مى‌آوريد و او را يارى مى‌كنيد. (آن گاه خدا به پيامبران) گفت: آيا (به اين عهد) اقرار كرديد و بر آن پيمان گرفتيد؟ گفتند اعتراف كرديم، فرمود: گواه باشيد، من نيز با شما از گواهانم.


82

پس هر كه بعد از اين (از پيمان ما) اعراض كند آنها فقط فاسقانند.


83

آيا (دينى) جز دين خدا مى‌طلبند حال آنكه هر كه در آسمانها و زمين هست برغبت يا باجبار باو تسليم شده‌اند و بسوى او بر مى‌گردند.


84

بگو: بخدا ايمان آورديم و بآنچه بر ما نازل شده و بآنچه بر ابراهيم، اسماعيل، اسحق يعقوب و اسباب نزول يافته و بآنچه بموسى و عيسى و پيامبران از پروردگارشان داده شده (ايمان آورديم) ميان هيچ يك از آنها فرقى نمى‌گذاريم و ما به خدا تسليم شدگانيم.


85

هر كه جز اسلام دينى بطلبد هرگز از او پذيرفته نيست و او در آخرت از زيانكاران است.


86

خدا چگونه هدايت مى‌كند قومى را كه بعد از ايمان آوردن كافر شده‌اند و گواهى داده‌اند كه اين پيغمبر بحق است و دلائل واضح بآنها آمده، خدا قوم ستمكار را هدايت نمى‌كند.


87

آنها سزايشان، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم است.


88

در لعنت خدا پيوسته‌اند، عذاب از آنها تخفيف نيابد، و مهلت داده نمى‌شوند.


89

مگر كسانى كه پس از كفر توبه كرده و خود را اصلاح كرده‌اند، كه خدا آمرزنده و مهربان است.


90

كسانى كه پس از ايمان كافر شدند، و بر كفر خود افزودند، توبه آنها هرگز پذيرفته نمى‌شود و آنها فقط گمراهانند.


91

كسانى كه كافر شده و در حال كفر بميرند از هيچ يك از آنها (حتى) طلايى كه زمين را پر كند پذيرفته نمى‌شود گرچه آن را عوض دهد براى آنهاست عذابى اليم و براى آنها يارانى (شفاعت كنندگان) وجود ندارد.


92

هرگز به نيكى و وسعت نمى‌رسيد مگر از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و آنچه انفاق مى‌كنيد خدا بآن داناست.


جزء قبل

جزء 3 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان