قرآن عثمان طه

سوره النبأ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ عَمَّ يَتَساءَلُونَ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ مردم از چه خبر مهمى پرسش و گفتگو مى‌كنند؟.


عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ

2

از خبر بزرگ قيامت.


الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ

3

كه در آن با هم به جدل و اختلاف كلمه برخاستند (چون پيغمبر (ص) به نزول قرآن سخن از خدا و قيامت آغاز فرمود مؤمن و كافر در صدق و كذبش به مجادله پرداختند اين آيات نازل شد).


كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ

4

چنين نيست كه منكران پنداشته‌اند به زودى (وقت مرگ را) خواهند دانست.


ثُمَّ كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ

5

و البته (بر خطاى خود) به زودى آگاه مى‌شوند.


أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً

6

آيا ما زمين را مهد آسايش خلق نگردانيديم؟.


وَ الْجِبالَ أَوْتاداً

7

و كوه‌ها را ميخ‌هايى در آن نساختيم؟.


وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً

8

و شما را جفت (زن و مرد) آفريديم (تا انس و نشاط و فرزند صالح و بقاى نوع بازيابيد).


وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً

9

و خواب را براى شما مايه قوام حيات و استراحت قرار داديم.


وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً

10

و پرده سياه شب را ساتر (احوال خلق) گردانيديم.


وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً

11

و روز روشن را براى تحصيل معاش آنان مقرر داشتيم.


وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً

12

و بر فراز آنها هفت آسمان محكم بنا كرديم.


وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً

13

و چراغى (چون خورشيد) رخشان بر افروختيم.


وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً

14

و از فشار و تراكم ابرها آب باران فرو ريختيم.


لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَباتاً

15

تا بدان آب و دانه و گياه برويانيم.


وَ جَنَّاتٍ أَلْفافاً

16

و باغهاى پر درخت (و انواع ميوه‌ها) پديد آورديم.


إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً

17

همانا روز فصل (يعنى روز قيامت كه در آن فصل خصومتها شود) وعده‌گاه خلق است.


يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً

18

آن روزى كه در صور دميده مى‌شود تا شما فوج فوج به محشر وارد شويد.


وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً

19

و آسمان گشوده شود پس درهاى متعددى از آن باز شود (تا هر فوجى از درى شتابند).


وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً

20

و كوه‌ها به حركت در آيد و مانند سراب گردد.


إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً

21

همانا دوزخ در انتظار بدكاران است.


لِلطَّاغِينَ مَآباً

22

آن دوزخ جايگاه مردم سركش و ستمكار است.


لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً

23

كه در آن دوران‌هاى متمادى عذاب كشند.


لا يَذُوقُونَ فِيها بَرْداً وَ لا شَراباً

24

هرگز در آنجا قطره‌اى آب سرد و شراب طهور نياشامند (چنان كه در دنيا از علوم انبيا بهره نيافتند).


إِلَّا حَمِيماً وَ غَسَّاقاً

25

مگر آبى پليد سوزان كه از چرك و خون جهنم است به آنها دهند.


جَزاءً وِفاقاً

26

كه با كيفر اعمال آنها موافق است.


إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً

27

زيرا آنها به روز حساب اميد نداشتند.


وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا كِذَّاباً

28

و آيات ما را از فرط جهالت سخت تكذيب كردند.


وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً

29

و حال آنكه هر چيز را ما در كتابى به احصاء و شماره رقم كرده‌ايم.


فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلَّا عَذاباً

30

پس بچشيد (كيفر تكذيب و بدكارى را) كه هرگز بر شما چيزى جز رنج و عذاب دوزخ نيفزاييم (چنان كه شما در دنيا هيچ متنبه نشده و جز بر بدى نيفزوديد).


إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفازاً

31

براى متقيان در آن جهان رستگارى و آسايش است.


حَدائِقَ وَ أَعْناباً

32

باغهايى سرسبز و انواعى از انگورها.


وَ كَواعِبَ أَتْراباً

33

و دختران (زيباى دلربا) كه همه در خوبى و جوانى مانند يكديگرند.


وَ كَأْساً دِهاقاً

34

و جامهايى پر (از شراب طهور).


لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا كِذَّاباً

35

هرگز سخن بيهوده و دروغ نشنوند.


جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً

36

اين (نعمتهاى ابدى) مزدى به عطا و حساب پروردگار تو است.


رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُمَا الرَّحْمٰنِ لا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطاباً

37

خدايى كه آسمانها و زمين و همه مخلوقاتى كه در بين آسمان و زمين است بيافريده خدايى مهربان است كه در عين مهربانى كسى از قهر و سطوتش با او به گفتگو لب نتواند گشود.


يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمٰنُ وَ قالَ صَواباً

38

روزى كه آن فرشته بزرگ روح القدس با همه فرشتگان صف زده و به نظم برخيزند و هيچ كس سخن نگويد جز آن كس كه خداى مهربانش اذن دهد و او سخن به صواب گويد.


ذٰلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِليٰ رَبِّهِ مَآباً

39

چنين روز محقق خواهد شد پس هر كه مى‌خواهد، نزد خداى خود (در آن روز) مقام و منزلتى يابد (در راه ايمان و اطاعت بكوشد).


إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً

40

ما شما را از روز عذاب كه نزديك است ترسانيده و آگاه ساختيم روزى كه هر كس هر چه (از نيك و بد) كرده در پيش روى خود حاضر بيند و كافر در آن روز (از فرط عذاب) آرزو مى‌كند كه اى كاش خاك‌ بود (تا چنين به آتش كفر خود نمى‌سوخت).


سوره النازعات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً

1

به نام خداوند بخشنده مهربان.؛ به فرشتگانى سوگند كه ارواح مجرمان را به شدت از بدنهايشان بر مى‌كشند.


وَ النَّاشِطاتِ نَشْطاً

2

و فرشتگانى كه ارواح مؤمنان را با مدارا و نشاط جدا مى‌سازند.


وَ السَّابِحاتِ سَبْحاً

3

و سوگند به فرشتگانى كه در سراسر عالم شناورند.


فَالسَّابِقاتِ سَبْقاً

4

پس به خاطر زودتر به ماموريت رسيدن از يكديگر سبقت مى‌گيرند.


فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً

5

و سپس به آنهايى سوگند كه امور را تدبير مى‌كنند.


يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ

6

(كه به طور يقين مبعوث خواهيد شد) در آن روزى كه زلزله‌هاى وحشتناك همه چيز را به لرزه درمى‌آورد.


تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ

7

و از پس آن حادثه دومين (صيحه عظيم) رخ مى‌دهد.


قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ

8

دلهايى در آن روز سخت هراسان است.


أَبْصارُها خاشِعَةٌ

9

ديدگان صاحب آن دلها از شرم افتاده باشد.


يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ

10

گويند چگونه ما را به حال اول با زمان مى‌آورند؟.


أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً

11

بعد از آنكه استخوانهايى پوسيده شديم.


قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ

12

و نيز گويند حقا اين بازگشتى زيان‌آميز است.


فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ

13

آرى اين بازگشت تنها با يك صيحه عظيم واقع مى‌شود.


فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ

14

كه ناگهان همه مردگان، روى زمين قرار مى‌گيرند.


هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسيٰ

15

آيا داستان موسى به تو رسيد؟.


إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُويً

16

وقتى پروردگارش از وادى مقدس طوى ندايش داد و گفت:.


اذْهَبْ إِليٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغيٰ

17

به سوى فرعون برو كه طغيان كرده است.


فَقُلْ هَلْ لَكَ إِليٰ أَنْ تَزَكَّيٰ

18

بگو آيا مى‌خواهى پاك شوى؟.


وَ أَهْدِيَكَ إِليٰ رَبِّكَ فَتَخْشيٰ

19

و من تو را به سوى پروردگارت هدايت كنم تا از او بترسى.


فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْريٰ

20

موسى معجزه بزرگتر را نشانش داد.


فَكَذَّبَ وَ عَصيٰ

21

ولى او تكذيب و سرپيچى كرد.


ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعيٰ

22

و سپس برگشت تا عليه موسى تلاش كند.


فَحَشَرَ فَناديٰ

23

منادى فرستاد تا همه جمع شدند.


فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْليٰ

24

آن گاه گفت من پروردگار بزرگ شما هستم.


فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُوليٰ

25

در نتيجه اين بلندپروازى، خداى تعالى او را به عذاب دنيا و آخرت بگرفت.


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشيٰ

26

و در اين سرگذشت عبرتى است براى مآل‌انديشى كه از سوء عاقبت ترسان است.


أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها

27

آيا خلقت شما سخت‌تر است يا آفرينش آسمان كه خدا بنايش كرده؟!.


رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها

28

و سقف آن را بالا برده و آن را منظم ساخته؟.


وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها

29

شبش را تاريك و روزش را روشن كرده.


وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذٰلِكَ دَحاها

30

و زمين را بعد از آن گسترده.


أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها

31

آب و چراگاه در آن بيرون كرده.


وَ الْجِبالَ أَرْساها

32

و كوه‌ها را ريشه‌دار ساخته.


مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ

33

كه همه اينها مايه برخوردارى شما و حيوانات شما است.


فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْريٰ

34

پس وقتى آن حادثه بزرگ رخ دهد.


يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعيٰ

35

در آن روزى كه انسان هر چه كرده به ياد مى‌آورد.


وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَريٰ

36

و جهنم براى هر صاحب چشمى ظاهر مى‌شود (چه خواهيد كرد).


فَأَمَّا مَنْ طَغيٰ

37

(در آن روز مردم دو طايفه‌اند) اما كسى كه طغيان كرده.


وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا

38

و زندگى دنيا را ترجيح داد.


فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْويٰ

39

دوزخ جايش است.


وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَي النَّفْسَ عَنِ الْهَويٰ

40

و اما كسى كه از موقعيت پروردگارش ترسيده و از هواى نفس جلوگيرى كرده.


فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْويٰ

41

بهشت جايگاه او است.


يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها

42

از تو از رستاخيز مى‌پرسند كه وقت وقوع آن كى است؟.


فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها

43

تو از بسيار سخن گفتن از آن چه به دست مى‌آورى؟.


إِليٰ رَبِّكَ مُنْتَهاها

44

هيچ، براى اينكه انتهاى آن- وقت معينش- نزد پروردگار تو است.


إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها

45

اصلا وظيفه تو تنها انذار كسى است كه از آن روز دلواپسى دارد.


كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها

46

روزى كه وقتى آن را مى‌بينند چنين به نظر مى‌رسد كه گويا بيش از شبى يا بامدادى با زندگى دنيا فاصله نداشته‌اند.


سوره عبس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ عَبَسَ وَ تَوَلَّيٰ

1

به نام خداوند بخشنده مهربان‌؛ چهره درهم كشيد و روى بگردانيد.


أَنْ جاءَهُ الْأَعْميٰ

2

كه چرا آن كور نزد وى آمد.


وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّيٰ

3

تو چه دانى شايد او در پى پاك شدن باشد.


أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْريٰ

4

و يا در برخورد ناگهان متذكر شده در پى پاك شدن بيفتد.


أَمَّا مَنِ اسْتَغْنيٰ

5

اما آنكه توانگرى را به رخ مردم مى‌كشد.


فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّيٰ

6

تو به او روى خوش نشان مى‌دهى.


وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّيٰ

7

فكر مى‌كنى اگر هم پاك نشود مسئول نيستى.


وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعيٰ

8

و اما آنكه شتابان نزد تو آمده.


وَ هُوَ يَخْشيٰ

9

در حالى كه از خدا مى‌ترسد.


فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّيٰ

10

تو از او تغافل مى‌كنى.


كَلاَّ إِنَّها تَذْكِرَةٌ

11

چنين مكن كه اين قرآن يك تذكر و يادآورى است.


فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ

12

هر كس بخواهد از آن پند گيرد.


فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ

13

تذكارى است در صحيفه‌هايى ارجمند.


مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ

14

والا و پاكيزه است.


بِأَيْدِي سَفَرَةٍ

15

كه بدست سفيرانى نوشته شده.


كِرامٍ بَرَرَةٍ

16

گرامى و نيكو.


قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ

17

خدا بكشد انسان را كه چقدر كفرانگر است.


مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ

18

مگر خدا او را از چه خلق كرده كه به خود اجازه كفران مى‌دهد.


مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ

19

مبدأ خلقتش نطفه‌اى بوده كه بعدا او را در ذات و صفات و افعال تقدير نمود.


ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ

20

و سپس راه سعادتش را آسان و فراهم كرد.


ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ

21

آن گاه دچار مرگ و سپس داخل قبرش ساخت.


ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ

22

و سپس هر وقت بخواهد دوباره زنده‌اش مى‌كند.


كَلاَّ لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ

23

آيا انسانى كه خلقت و تدبير و هدايت و مردن و زنده شدنش به دست خدا است شكر او را به جاى آورد؟ نه هرگز بلكه كفر و عصيان ورزيد.


فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِليٰ طَعامِهِ

24

پس انسان بايد به غذاى خود بنگرد.


أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا

25

اين ما بوديم كه آب را به كيفيتى كه انسانها خبر ندارند از آسمان فرستاديم.


ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا

26

و سپس زمين را باز به كيفيتى ناگفتنى و به وسيله دانه‌ها شكافتيم.


فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا

27

و در آن دانه‌ها رويانديم.


وَ عِنَباً وَ قَضْباً

28

و انگور و سبزيجاتى.


وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً

29

و زيتون و نخلى.


وَ حَدائِقَ غُلْباً

30

و باغهاى پر درخت سر به هم كرده‌اى.


وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا

31

و ميوه و چراگاه.


مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ

32

تا وسيله زندگى شما و حيوانات شما باشد.


فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ

33

پس وقتى آن صيحه شديد آسمانى بيايد.


يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ

34

و روزى رسد كه هر كس از برادرش هم فرار مى‌كند.


وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ

35

و از مادر و پدرش.


وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ

36

و از همسر و فرزندانش.


لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ

37

در آن روز هر كس آن قدر گرفتار است كه به ياد غير خودش نمى‌افتد.


وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ

38

در آن روز چهره‌ها دو جورند چهره‌هايى نورانى.


ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ

39

خندان و خوشحال.


وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ

40

و چهره‌هايى غبارآلود و اندوهبار.


تَرْهَقُها قَتَرَةٌ

41

كه ظلمت و كدورت از آن مى‌بارد.


أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ

42

آنان همين كافران فاجرند.


سوره التکویر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.؛ زمانى كه آفتاب درهم پيچيده مى‌شود.


وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ

2

و آن روز كه ستارگان سقوط مى‌كنند.


وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ

3

و وقتى كه كوه‌ها از شدت زلزله به راه مى‌افتند.


وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ

4

و هنگامى كه نفيس‌ترين اموال بى‌صاحب مى‌ماند.


وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ

5

و روزگارى كه وحشى‌ها هم مانند انسانها زنده مى‌شوند.


وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ

6

و زمانى كه درياها افروخته گردند.


وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ

7

و آن وقت كه نفوس هر يك به جفت مناسب و لايق خود مى‌رسد.


وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ

8

و روزى كه از دختران زنده به گور شده سؤال شود.


بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ

9

كه به كدامين گناه كشته شدند؟.


وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ

10

و روزى كه نامه‌هاى اعمال براى حساب باز مى‌شود.


وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ

11

و روزى كه آسمان چون طومار پيچيده مى‌شود.


وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ

12

و روزى كه دوزخ را مى‌افروزند.


وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ

13

و زمانى كه بهشت را به اهلش نزديك مى‌سازند.


عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ

14

در چنين روزى هر كس مى‌فهمد كه چه كرده است.


فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ

15

گر چه سوگند به ستارگان كه در روز پنهان مى‌شوند.


الْجَوارِ الْكُنَّسِ

16

و آنها كه سيارند و در مغرب خود غروب مى‌كنند.


وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ

17

و سوگند مى‌خورم به شب هنگامى كه تاريك مى‌شود.


وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ

18

و به روز وقتى كه مى‌دمد.


إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ

19

كه قرآن گفتار فرستاده بزرگوار خداست (جبرئيل امين).


ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ

20

فرشته‌اى ارجمند كه نزد صاحب عرش مقامى دارد.


مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ

21

و فرمانش براى ساير فرشتگان مطاع است.


وَ ما صاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ

22

و اينكه رفيق شما (محمد) ديوانه نيست.


وَ لَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ

23

او وى را در افق مبين ديده است.


وَ ما هُوَ عَلَي الْغَيْبِ بِضَنِينٍ

24

و در موارد غيبى كه بدو وحى مى‌شود بخيل نيست.


وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شَيْطانٍ رَجِيمٍ

25

و اينكه قرآن كلام شيطان رجيم نمى‌باشد.


فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ

26

پس با اين حال به كجا مى‌رويد.


إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ

27

كه اين بجز روشنگرى مردم عالم غرضى ندارد.


لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ

28

تا هر كس مى‌خواهد مستقيم شود.


وَ ما تَشاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ

29

ولى از شما كسى نمى‌خواهد مگر وقتى خداى تعالى كه رب عالميان است خواسته باشد.


سوره الانفطار

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ وقتى كه آسمان بشكافد.


وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ

2

و وقتى كه ستارگان پراكنده شود.


وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ

3

و وقتى كه درياها به هم متصل گردد.


وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ

4

و زمانى كه گورها زير و رو شود و مردگان از آن بيرون شوند.


عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ

5

در آن روز هر كس داند كه چه كرده و چه نكرده.


يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ

6

اى انسان چيست كه تو را به پروردگار كريمت مغرور كرده است؟.


الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ

7

پروردگارى كه تو را آفريده و پرداخته و تناسب داده.


فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ

8

و به هر صورتى كه خواسته تركيب كرده است.


كَلاَّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ

9

اصلا شما روز جزا را دروغ مى‌شماريد.


وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ

10

و گر نه او بر شما نگهبانان گماشته.


كِراماً كاتِبِينَ

11

كه نويسندگانى ارجمندند.


يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ

12

و هر چه بكنيد مى‌دانند.


إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ

13

و در روز قيامت آنها كه نيكوكارند در نعيمند.


وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ

14

و آنها كه بدكارند در جهنمند.


يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ

15

روز جزا وارد آن شوند.


وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ

16

و از آن غائب نگردند.


وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ

17

تو چه دانى كه روز جزا چيست؟.


ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ

18

و باز چه دانى كه روز جزا چيست.


يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ

19

روزى است كه كسى درباره كسى اختيارى ندارد و آن روز فرمان خاص خداست.


سوره المطففین

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ

1

به نام خداوند رحمان و رحيم.؛ واى بر كم‌فروشان.


الَّذِينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَي النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ

2

كسانى كه وقتى از مردم پيمانه مى‌گيرند تمام مى‌گيرند.


وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ

3

و چون پيمانه به مردم دهند يا براى ايشان وزن كنند بكاهند.


أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ

4

آيا آنها نمى‌دانند كه در روزى بس بزرگ مبعوث خواهند شد.


لِيَوْمٍ عَظِيمٍ

5

آيا آنها نمى‌دانند كه در روزى بس بزرگ مبعوث خواهند شد.


يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ

6

روزى كه مردم به فرمان پروردگار جهانيان مى‌ايستند.


كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ

7

در آن روز همه يك جور سرنوشت ندارند بلكه نامه بدكاران در سجين است.


وَ ما أَدْراكَ ما سِجِّينٌ

8

و تو چه دانى كه سجين چيست؟.


كِتابٌ مَرْقُومٌ

9

كتابى است نوشته شده.


وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

10

در آن روز واى بر تكذيب‌گران.


الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ

11

همانها كه روز جزا را تكذيب مى‌كنند.


وَ ما يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ

12

و جز ستمگر گنه‌كار آن را تكذيب نكند.


إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ

13

و چون آيات ما را بر او بخوانند گويد افسانه‌هاى گذشتگان است.


كَلاَّ بَلْ رانَ عَليٰ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ

14

نه، اين حرفها بهانه است، علت اصلى تكذيبشان اين است كه در اثر اعمال زشتشان دلهايشان زنگار بسته.


كَلاَّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ

15

نه، چنين كسانى با نيكان سرنوشت مشتركى ندارند اينان آن روز از قرب پروردگارشان دورند.


ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصالُوا الْجَحِيمِ

16

آن گاه وارد جهنم شوند.


ثُمَّ يُقالُ هٰذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

17

سپس به ايشان گفته شود كه اين همان چيزى است كه آن را تكذيب مى‌كرديد.


كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ

18

نه، نامه نيكان در عليين است.


وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ

19

و تو چه دانى كه عليين چيست؟.


كِتابٌ مَرْقُومٌ

20

كتابى است نوشته شده.


يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ

21

كه مقربان شاهد آنند.


إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ

22

محققا ابرار غرق در نعمتند.


عَلَي الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ

23

بر اريكه‌ها تكيه زده تماشا مى‌كنند.


تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ

24

در سيمايشان طراوت تنعم مشاهده مى‌شود.


يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ

25

از شراب بى‌غش و صافى به ايشان مى‌نوشانند.


خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذٰلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ

26

شرابى كه مهر و مومش مشك است و شايسته است كه مردم نسبت به چنين زندگى مسابقه بگذارند.


وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ

27

شرابى كه ممزوج با چشمه تسنيم است.


عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ

28

منظور چشمه‌اى است خاص مقربين كه جز از آن نمى‌نوشند.


إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ

29

امروز مجرمين همواره به كسانى كه ايمان آورده‌اند مى‌خندند.


وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ

30

و وقتى به آنان برمى‌خورند با اشاره چشم به استهزاى ايشان مى‌پردازند.


وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِليٰ أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ

31

و چون به همفكران خود مى‌رسند خوشحالانه برمى‌خورند.


وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هٰؤُلاءِ لَضالُّونَ

32

و چون به مؤمنين برمى‌خورند به يكديگر مى‌گويند اينها گمراهانند.


وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ

33

و خداى تعالى اين مجرمين را نگهبان و مسئول مؤمنين نكرده.


فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ

34

و چون در دنيا چنين بودند امروز مؤمنين به كفار مى‌خندند.


عَلَي الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ

35

و بر اريكه‌هاى خود تكيه زده تماشا مى‌كنند.


هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ

36

ببينند آيا كفار در برابر كرده‌هايشان چه جزايى مى‌بينند.


سوره الانشقاق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ

1

به نام خدا صاحب رحمت محدود و رحمت نامحدود.؛ وقتى آسمان بشكافد.


وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ

2

و فرمان پروردگارش را گوش مى‌دهد و سزاوار شنيدن و امين پروردگارش مى‌شود.


وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ

3

و زمانى كه زمين با از بين رفتن پستى و بلندى‌ها فراخ مى‌گردد.


وَ أَلْقَتْ ما فِيها وَ تَخَلَّتْ

4

و آنچه در جوف دارد بيرون انداخته، خود را تهى مى‌سازد.


وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ

5

و تسليم فرمان پروردگارش مى‌گردد و سزاوار خطاب و امين او مى‌گردد.


يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِليٰ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ

6

هان اى انسان! تو در راه پروردگارت تلاش مى‌كنى و بالأخره او را ديدار خواهى كرد.


فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ

7

در آن روز كسى كه نامه‌اش را به دست راستش دهند.


فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً

8

به زودى خواهد ديد كه حسابى آسان از او مى‌كشند.


وَ يَنْقَلِبُ إِليٰ أَهْلِهِ مَسْرُوراً

9

و خوشحال و خندان به سوى همفكرانش برمى‌گردد.


وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ

10

و اما كسى كه نامه اعمالش را از پشت سرش بدهند.


فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً

11

به زودى فرياد واويلايش بلند مى‌شود.


وَ يَصْليٰ سَعِيراً

12

و در آتش بسوزد.


إِنَّهُ كانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُوراً

13

آرى او در دنيا نزد همفكرانش مسرور بود.


إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ

14

او مى‌پنداشت كه هرگز نزد ما برنمى‌گردد.


بَليٰ إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِيراً

15

بلى پروردگارش به وضعش بينا بود.


فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ

16

(هر چند حاجتى به سوگند نيست ليكن) سوگند به شفق.


وَ اللَّيْلِ وَ ما وَسَقَ

17

و سوگند به شب و آنچه بپوشاند.


وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ

18

و سوگند به ماه شب چهاردهم كه همه جوانبش نورانى مى‌شود.


لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ

19

كه به زودى بعد از مرگ عوالمى را سير خواهيد كرد.


فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ

20

پس چه مى‌شود ايشان را كه ايمان نمى‌آورند؟.


وَ إِذا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لا يَسْجُدُونَ

21

و چون قرآن خوانده مى‌شود خاضع نمى‌گردند؟.


بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ

22

(و اين به خاطر آن نيست كه بيان دعوت كننده قاصر باشد) بلكه كسانى كه كافر شدند تكذيب خوى ايشان شده است.


وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُوعُونَ

23

و خدا مى‌داند كه در دل چه چيز پنهان دارند.


فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ

24

پس ايشان را به عذاب سخت بشارت ده.


إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ

25

مگر آنهايى كه ايمان بياورند عمل‌هاى صالح كنند كه اجرى بى‌منت و قطع ناشدنى دارند.


سوره البروج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ سوگند به آسمان داراى برجهاى بسيار.


وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ

2

و به روز موعود.


وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ

3

و به همه بينندگان آن روز و به خود آن روز كه مشهود همه مى‌شود.


قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ

4

كه هلاك شدند ستمگرانى كه براى سوزاندن مؤمنين چاله‌هايى پر از آتش مى‌ساختند.


النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ

5

آتشى كه براى گيراندنش وسيله‌اى درست كرده بودند.


إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ

6

در حالى كه خودشان براى تماشاى ناله و جان دادن و سوختن مؤمنين بر لبه آن آتش مى‌نشستند.


وَ هُمْ عَليٰ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ

7

و خود نظاره‌گر جنايتى بودند كه بر مؤمنين روا مى‌داشتند.


وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ

8

در حالى كه هيچ نقطه ضعفى و تقصيرى از مؤمنين سراغ نداشتند بجز اينكه به خدا ايمان آورده بودند.


الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ

9

خداى مقتدر حميدى كه ملك آسمانها و زمين از آن اوست و خدا بر همه چيز شاهد و نظاره‌گر است.


إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِيقِ

10

محققا اين ستمگران و همه ستمگران روزگار كه مؤمنين و مؤمنات را گرفتار مى‌كنند و بعدا از كرده خود پشيمان هم نمى‌شوند عذاب جهنم در پيش دارند و عذابى سوزاننده.


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ذٰلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ

11

محققا كسانى كه ايمان آورده و اعمال شايسته مى‌كنند باغهايى در پيش دارند كه نهرها از زير درختانش جارى است و اين خود رستگارى بزرگ است.


إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ

12

و محققا دستگير كردن پروردگار تو بسيار سخت است.


إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَ يُعِيدُ

13

آرى اوست آغازگر پيدايش عالم و او است كه بعد از فناى آن، دوباره اعاده‌اش مى‌دهد.


وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ

14

و آمرزگار و محبوب و مهربان هم او است.


ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ

15

صاحب عرش پر عظمت.


فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ

16

و تنها كسى است كه هر چه بخواهد مى‌كند.


هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْجُنُودِ

17

آيا داستان لشكريان را شنيده‌اى؟.


فِرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ

18

لشكريان فرعون و ثمود.


بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي تَكْذِيبٍ

19

كفار قوم تو از سرنوشت آنان پند نخواهند گرفت چون تكذيب خوى آنان شده است.


وَ اللَّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحِيطٌ

20

و خداى تعالى از خارج وجودشان محيط به وجودشان است.


بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ

21

و اين قرآن افسانه نيست بلكه قرآنى است مجيد.


فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ

22

كه در لوح محفوظ جاى دارد.


سوره الطارق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ سوگند به آسمان و به طارق.


وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِقُ

2

و تو چه مى‌دانى كه طارق چيست.


النَّجْمُ الثَّاقِبُ

3

ستاره‌اى است كه پرده ظلمت را مى‌درد.


إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ

4

(سوگند به آن دو كه) هيچ انسانى نيست مگر آنكه نگهبانى بر او موكل است.


فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ

5

انسان بايد نگاه كند كه از چه چيز آفريده شده است.


خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ

6

از آبى جهنده آفريده شده.


يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ

7

كه از ما بين استخوانهاى پشت و استخوانهاى سينه بيرون مى‌آيد.


إِنَّهُ عَليٰ رَجْعِهِ لَقادِرٌ

8

آن وقت مى‌فهمد كه خداى تعالى بر خلقت بار دوم او قادر است.


يَوْمَ تُبْلَي السَّرائِرُ

9

روزى كه نهفته‌هاى در باطن انسان ظاهر مى‌شود.


فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ

10

در آن روز انسان نه نيروى دفاعى دارد و نه ياورى.


وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ

11

سوگند به آسمان محل تحولات شگرف.


وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ

12

و سوگند به زمين پر شكاف (كه گياهان و چشمه‌سارها از آن سر بر مى‌آورند).


إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ

13

(سوگند به اين دو كه) قرآن سخن جدا سازنده حق از باطل است.


وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ

14

نه سخن بيهوده و شوخى.


إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً

15

(پس) اين كفار (بدانند) كه اگر به نوعى عليه دعوت تو، كيد و حيله مى‌كنند.


وَ أَكِيدُ كَيْداً

16

من هم به نوعى عليه‌شان كيد و حيله مى‌كنم.


فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً

17

پس در هلاكت آنان عجله مكن چند صباحى منتظر باش و اندكى مهلتشان بده.


سوره الاعلی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَي

1

بنام خداى رحمان و رحيم،؛ نام پروردگار بلند مرتبه خود را منزه بدار (و در رديف نامهاى ديگرش قرار مده).


الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّيٰ

2

پروردگارى كه اجزاى عالم را از عدم به وجود آورد و هر يك را در جايى قرار داد كه بايد قرار مى‌داد.


وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَديٰ

3

و پروردگارى كه هر چيزى را داراى حدود و اندازه‌اى كرد به طورى كه براى رسيدنش به هدف نهايى از خلقتش مجهز باشد.


وَ الَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعيٰ

4

و پروردگارى كه چراگاه‌ها از زمين رويانيد.


فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْويٰ

5

و دوباره خزانش كرد و به صورت خاشاكى سياه در آورد.


سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسيٰ

6

از نظر حفظ قرآن دلواپس مباش اينقدر برايت مى‌خوانيم كه ديگر از يادش نبرى.


إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفيٰ

7

البته به اذن ما از ياد نبرى و گر نه هر چه را كه بخواهد از ياد خواهى برد كه خدا داناى به آشكار و نهان است.


وَ نُيَسِّرُكَ لِلْيُسْريٰ

8

و ما در سر هر دو راهى تو را به راه آسان‌تر دعوت، سوق مى‌دهيم و انتخاب آن را به فطرت پاكت الهام مى‌كنيم.


فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْريٰ

9

پس تو به كار تذكر دادنت بپرداز البته جايى كه تذكر مفيد باشد.


سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشيٰ

10

كه به زودى آنها كه از خدا مى‌ترسند متذكر مى‌شوند.


وَ يَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَي

11

ولى بدبخت‌ترين افراد از تذكر تو اعراض مى‌كنند.


الَّذِي يَصْلَي النَّارَ الْكُبْريٰ

12

بدبخت‌هايى كه در آتش خواهند سوخت آتشى كه از آتش دنيا سوزنده‌تر است.


ثُمَّ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْييٰ

13

چون در آن مرگ و حياتى نيست.


قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّيٰ

14

محققا هر كس كه خود را تزكيه كند رستگار مى‌شود.


وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّيٰ

15

و هر وقت نام خدا را به ياد آورد بلافاصله به نماز بايستد.


بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا

16

ولى شما اى مردم! زندگى دنيا را بر آن رستگارى مقدم مى‌داريد.


وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقي

17

با اينكه زندگى آخرت خير محض و فنا ناپذير است.


إِنَّ هٰذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُوليٰ

18

اين سفارش‌ها در صحف قديم نيز بود.


صُحُفِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسيٰ

19

يعنى صحف ابراهيم و موسى.


سوره الغاشیة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْغاشِيَةِ

1

به نام خداوند بخشنده مهربان.؛ آيا داستان غاشيه يعنى روز قيامت به تو رسيده است؟.


وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ

2

در آن روز چهره‌هايى از شدت شرمسارى، حالت ذلت به خود مى‌گيرند.


عامِلَةٌ ناصِبَةٌ

3

از سيمايشان اين معنا خوانده مى‌شود كه در دنيا تلاش بسيار كرده‌اند و در اينجا تلاشهاى خود را بى فايده يافته‌اند و در نتيجه خستگى دنيا از تنشان بيرون نرفته.


تَصْليٰ ناراً حامِيَةً

4

داخل آتشى سوزان مى‌شوند.


تُسْقيٰ مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ

5

و از چشمه‌اى فوق العاده داغ به آنها مى‌نوشانند.


لَيْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ

6

طعامى جز از خار تهوع آور ضريع ندارند.


لا يُسْمِنُ وَ لا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ

7

كه آنهم نه كسى را فربه مى‌كند و نه گرسنگى را دفع مى‌سازد.


وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ

8

چهره‌هايى ديگر در آن روز خرسند و با طراوتند.


لِسَعْيِها راضِيَةٌ

9

پيداست كه از تلاش خود در دنيا راضيند.


فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ

10

آنان در باغى بلند هستند.


لا تَسْمَعُ فِيها لاغِيَةً

11

كه در آن هيچ سخن بيهوده نمى‌شنوند.


فِيها عَيْنٌ جارِيَةٌ

12

در آن چشمه‌اى روان است.


فِيها سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ

13

در آن تختهايى بلند مرتبه است.


وَ أَكْوابٌ مَوْضُوعَةٌ

14

و قدحهايى (كه در كنار اين چشمه‌ها) نهاده.


وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ

15

و بالش‌ها (و پشتيهاى) رديف شده.


وَ زَرابِيُّ مَبْثُوثَةٌ

16

و فرشهايى گسترده.


أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَي الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ

17

راستى اين منكرين خدا و قيامت چرا در باره شتر زير پاى خود نظر نمى‌كنند كه چسان خلق شده؟.


وَ إِلَي السَّماءِ كَيْفَ رُفِعَتْ

18

و به آسمان كه چسان برافراشته شده؟.


وَ إِلَي الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ

19

و به كوه‌ها كه چسان پاى بر جا و استوار شده؟.


وَ إِلَي الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ

20

و به زمين كه چسان گسترده گشته؟.


فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ

21

پس تو اى پيامبر ايشان را تذكر بده كه وظيفه تو تنها همين تذكر است.


لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ

22

و گرنه تو بر آنان تسلطى ندارى، تذكر را هم تنها به كسانى بده كه تذكر پذيرند.


إِلَّا مَنْ تَوَلَّيٰ وَ كَفَرَ

23

نه آنها كه اعراض كرده و كفر ورزيدند.


فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذابَ الْأَكْبَرَ

24

كه خدا ايشان را به عذاب اكبر قيامت شكنجه خواهد كرد.


إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ

25

آرى محققا به سوى ما مى‌آيند.


ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ

26

و حسابشان به عهده ما است.


سوره الفجر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الْفَجْرِ

1

به نام خداوند بخشنده مهربان.؛ سوگند به صبحدم.


وَ لَيالٍ عَشْرٍ

2

و به شب‌هاى دهگانه.


وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ

3

و به زوج و فرد.


وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ

4

و به شب وقتى كه پشت مى‌كند.


هَلْ فِي ذٰلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ

5

آيا اين سوگندها براى يك خردمند كافى نيست؟.


أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ

6

آيا نديدى كه رفتار پروردگارت با قوم عاد چگونه بود؟.


إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ

7

همان قوم ارم، شهرى كه بناهاى ستوندار داشت.


الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ

8

و نظيرش در هيچ سرزمينى ساخته نشده بود.


وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ

9

و با قوم ثمود كه صخره‌هاى بيابان را مى‌بريدند.


وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ

10

و با فرعون كه مردم را چار ميخ مى‌كرد.


الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ

11

اينها اقوامى بودند كه در بلاد طغيان كردند.


فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ

12

و در نتيجه طغيان خود، فساد را در بلاد بگستردند.


فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ

13

پس پروردگارت تازيانه عذاب را بر سر آنها فرود آورد.


إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ

14

آرى پروردگار تو همواره در كمين است.


فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ

15

اما انسان چنين طبعى دارد كه وقتى پروردگارش امتحانش كند و در محيط زندگيش ارجمندش كند و نعمتش بدهد گويد: پروردگارم ارجمندم كرده است.


وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ

16

و اما چون امتحانش كند و روزى او را تنگ بسازد گويد: پروردگارم خوارم كرده است.


كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ

17

هرگز چنين نيست، (نه ارجمند نشانه گرامى بودن آدمى نزد خداست و نه فقر نشانه خوارى است، بلكه هر دو امتحان است تا معلوم شود چقدر مال را دوست مى‌داريد و معلوم شد آن قدر دوست مى‌داريد كه) شما براى يتيم حرمتى قائل نيستيد!.


وَ لا تَحَاضُّونَ عَليٰ طَعامِ الْمِسْكِينِ

18

و يكديگر را بر اطعام مسكين تشويق نمى‌كنيد.


وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلاً لَمًّا

19

و ارث يتيم را مى‌بلعيد.


وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا

20

و مال را به مقدار افراط دوست مى‌داريد.


كَلاَّ إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا

21

نه، در روزى كه زمين متلاشى شود.


وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا

22

و ملائكه صف به صف امر پروردگارت را بياورند.


وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّي لَهُ الذِّكْريٰ

23

و جهنم را حاضر سازند (مال) دردى از شما را دوا نمى‌كند، در آن روز انسان همه چيز را مى‌فهمد اما چه وقت فهميدن است؟!.


يَقُولُ يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي

24

مى‌گويد اى كاش براى امروز چيزى از پيش فرستاده بودم.


فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ

25

آرى عذاب آن روز آن چنان سخت است كه هيچ كس دشمن خود را به چنان عذابى شكنجه نكرده.


وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ

26

و كنده و زنجير آن را به پاى كسى نبسته.


يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ

27

تو اى جان با ايمان.


ارْجِعِي إِليٰ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً

28

خشنود و پسنديده به سوى پروردگارت باز گرد.


فَادْخُلِي فِي عِبادِي

29

و به صف بندگان من درآى.


وَ ادْخُلِي جَنَّتِي

30

و به بهشت من در آى.


سوره البلد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ لا أُقْسِمُ بِهٰذَا الْبَلَدِ

1

به نام خداى رحمان و رحيم،؛ گو اينكه حاجت به سوگند نيست ولى به اين شهر (مكه) سوگند مى‌خورم.


وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهٰذَا الْبَلَدِ

2

شهرى كه تو در آن ساكن هستى.


وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ

3

و سوگند به آن پدرى كه اين شهر را بنا نهاد و فرزندى كه پديد آورد.


لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ

4

كه ما انسان را در رنج آفريده‌ايم.


أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ

5

آيا گمان مى‌كند احدى بر او قدرت ندارد؟.


يَقُولُ أَهْلَكْتُ مالاً لُبَداً

6

نتيجه اين انكار معادلش اين شد كه وقتى اندك مالى را انفاق نمود از در منت‌گذارى گفت مال‌ بسيارى را از دست دادم.


أَ يَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ

7

آيا پنداشته كه احدى او (و انفاق او) را نمى‌بيند.


أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ

8

آيا براى او دو چشم قرار نداديم؟.


وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ

9

و يك زبان و دو لب؟.


وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ

10

و او را به خير و شرش هدايت نموديم.


فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ

11

پس چرا به مجاهده و كارهاى دشوار اقدام نكرد؟.


وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ

12

و تو چه مى‌دانى كه منظور از كار دشوار چيست؟.


فَكُّ رَقَبَةٍ

13

آزاد كردن برده.


أَوْ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ

14

و يا در روز قحطى سير كردن گرسنگان.


يَتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ

15

يتيمى از خويشاوندان را.


أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَةٍ

16

يا مسكينى خاك‌نشين را غذا دادن.


ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ

17

تا از آن كسانى شود كه ايمان آوردند و يكديگر را به صبر و ترحم سفارش كردند.


أُولئِكَ أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ

18

آنها اصحاب يمين هستند.


وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ

19

و كسانى كه آيه‌هاى ما را منكر شده‌اند اهل شئامت و نحوستند.


عَلَيْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَةٌ

20

كه آتشى سرپوشيده بر آنان احاطه دارد.


سوره الشمس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها

1

بنام خداى رحمان و رحيم‌؛ سوگند به خورشيد و گسترش نور آن.


وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها

2

سوگند به ماه وقتى كه دنبال خورشيد مى‌رود.


وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها

3

و به روز سوگند وقتى كه همه جا را روشن مى‌سازد.


وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها

4

و به شب سوگند وقتى كه روى روز را مى‌پوشاند.


وَ السَّماءِ وَ ما بَناها

5

و سوگند به آسمان و كسى كه آن را بنا كرده.


وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها

6

و سوگند به زمين و آنكه آن را بگسترد.


وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها

7

و سوگند به جان آدمى و آن كس كه آن را با چنان نظام كامل بيافريد.


فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها

8

و در اثر داشتن چنان نظامى خير و شر آن را به آن الهام كرد.


قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها

9

(سوگند به اين آيات) كه هر كس جان خود را از گناه پاك سازد رستگار مى‌شود.


وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها

10

و هر كس آلوده‌اش سازد زيانكار خواهد گشت.


كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها

11

طايفه ثمود از غرور و سركشى دعوت پيامبر خود صالح را تكذيب كردند.


إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها

12

هنگامى كه شقى‌ترين آنها برانگيخته شد.


فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَةَ اللَّهِ وَ سُقْياها

13

و رسول خدا (صالح) گفت: اين ناقه آيت خداست از خدا بترسيد و آن را سيراب كنيد.


فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها

14

آن قوم رسول را تكذيب و ناقه را پى كردند. خدا هم آنان را به كيفر ظلم و گناهشان هلاك ساخت و شهرشان را با خاك يكسان نمود.


وَ لا يَخافُ عُقْباها

15

و از عاقبت هلاكتشان پروايى نكرد.


سوره اللیل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشيٰ

1

به نام خداى رحمان و رحيم،؛ سوگند به شب وقتى كه روى روز را مى‌پوشاند.


وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّي

2

و سوگند به روز وقتى كه ظاهر مى‌گردد.


وَ ما خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثيٰ

3

و سوگند به كسى كه جنس نر و ماده را خلق كرده.


إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّي

4

كه اعمال شما متفرق و گوناگون است.


فَأَمَّا مَنْ أَعْطيٰ وَ اتَّقيٰ

5

اما آنكه انفاق كند و پرهيزكار باشد.


وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنيٰ

6

و پاداش نيك روز جزا را قبول داشته باشد.


فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْريٰ

7

به زودى راه انجام كارهاى نيك را برايش آسان مى‌سازيم.


وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنيٰ

8

و اما كسى كه بخل بورزد و طالب ثروت و غنى باشد.


وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنيٰ

9

و پاداش نيك روز جزا را تكذيب كند.


فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْريٰ

10

اعمال نيك را در نظرش سنگين و دشوار مى‌سازيم.


وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّي

11

و او وقتى هلاك شود مالش هيچ سودى به حالش نخواهد داشت.


إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُديٰ

12

آرى هدايت به عهده ما است.


وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُوليٰ

13

و دنيا و آخرت مال ما است.


فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّيٰ

14

اينك شما را از آتشى هشدار مى‌دهم كه زبانه مى‌كشد.


لا يَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَي

15

و جز شقى‌ترها را نمى‌سوزاند.


الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّيٰ

16

آن كسان را كه آيات و دعوت ما را تكذيب نموده از قبولش اعراض كردند.


وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَي

17

و به زودى افراد با تقواتر از آن دور داشته مى‌شوند.


الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّيٰ

18

آنان كه مال خود را مى‌دهند تا آن را پاك و پر بركت و داراى نمو سازند.


وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزيٰ

19

و احدى از صاحب مال طلبكار نيست تا پاداش بخواهد.


إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْليٰ

20

مال خدا را در راه به دست آوردن رضايت پروردگار اعلاى خود داده.


وَ لَسَوْفَ يَرْضيٰ

21

كه به زودى راضى هم مى‌شود.


سوره الضحی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الضُّحيٰ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.؛ سوگند به روز در آن هنگام كه نور خورشيد گسترده مى‌شود.


وَ اللَّيْلِ إِذا سَجيٰ

2

و سوگند به شب هنگام كه سكونت و آرامش مى‌بخشد.


ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ ما قَليٰ

3

كه پروردگارت نور وحى را از تو قطع نكرده و تو را مورد خشم قرار نداده است.


وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُوليٰ

4

و مسلما آخرت براى تو از دنيا بهتر است.


وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضيٰ

5

و پروردگارت به زودى عطايى مى‌كند كه راضى شوى.


أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآويٰ

6

آيا نبود كه تو را يتيم يافت و سپس پنا داده؟.


وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَديٰ

7

و آيا نبود كه راه به جايى نمى‌بردى قدم به قدم هدايتت كرد؟.


وَ وَجَدَكَ عائِلاً فَأَغْنيٰ

8

و تهى دستت يافت پس بى‌نيازت نمود.


فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ

9

حال كه چنين است پس هيچ يتيمى را از روى قهر خوار مشمار.


وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ

10

و هيچ سائلى را مرنجان.


وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ

11

و نعمت پروردگارت را با رفتار و گفتارت بازگو كن.


سوره الشرح

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ آيا ما سينه تو را گشاده نساختيم؟.


وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ

2

و بار سنگين را از تو برنداشتيم؟.


الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ

3

همان بارى كه پشتت را مى‌شكست.


وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ

4

و نامت را بلند آوازه كرديم.


فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً

5

از اين به بعد هم دل خوشدار كه بعد از هر دشوارى گشايشى است.


إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً

6

بلكه با هر دشوارى دو گشايش است.


فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ

7

پس هر گاه از كار روزانه‌ات فراغت يافتى به نماز و شكرانه پروردگارت بايست.


وَ إِليٰ رَبِّكَ فَارْغَبْ

8

و به سوى پروردگارت تمايل كن.


سوره التین

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ

1

به نام خداى رحمان و رحيم،؛ سوگند به دو سرزمين (انبياء خيز) شام و بيت المقدس (يا قسم به انجير و زيتون).


وَ طُورِ سِينِينَ

2

و سوگند به سرزمين" طور سينا".


وَ هٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ

3

سوگند به مكه اين بلد امين.


لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ

4

كه ما انسان را به بهترين نظام خلقت خلق كرديم.


ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ

5

سپس او را- در صورتى كه منحرف شود- به پست‌ترين مرحله برگردانديم.


إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ

6

مگر كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالح كنند كه پاداشى قطع ناشدنى دارند.


فَما يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ

7

حال اى انسان! آن انگيزه‌اى كه تو را وا مى‌دارد به اينكه روز جزا را تكذيب كنى چيست؟.


أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحاكِمِينَ

8

مگر خدا را احكم الحاكمين نيافتيد؟.


سوره العلق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر،؛ بخوان به نام پروردگارت كه جهان را آفريد.


خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ

2

انسان را از خونى بسته شده آفريد.


اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ

3

بخوان كه پروردگارت از هر كريمى كريم‌تر است.


الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ

4

كسى است كه به وسيله قلم تعليم كرد.


عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ

5

آرى انسان را تعليم كرد چيزهايى را كه نمى‌دانست.


كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغيٰ

6

چنين نيست كه انسان حقشناس باشد مسلما طغيان مى‌كند.


أَنْ رَآهُ اسْتَغْنيٰ

7

به خاطر اينكه خود را بى نياز مى‌بيند.


إِنَّ إِليٰ رَبِّكَ الرُّجْعيٰ

8

ولى بايد بداند كه برگشت همه به سوى اوست.


أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهيٰ

9

آيا ديدى آن شخص را كه نهى مى‌كرد؟.


عَبْداً إِذا صَلَّيٰ

10

بنده‌اى را كه به هنگامى كه نماز مى‌خواند.


أَ رَأَيْتَ إِنْ كانَ عَلَي الْهُديٰ

11

خبر بده اگر او بر طريق هدايت بود.


أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْويٰ

12

و به تقوى امر مى‌كرد.


أَ رَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّيٰ

13

چه وظيفه‌اى را بر خود واجب مى‌شمرد و حالا كه تكذيب كرد و اعراض نمود آيا بغير از عذاب استحقاق دارد؟.


أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَريٰ

14

آيا نمى‌دانست كه خدا او را مى‌بيند؟!.


كَلاَّ لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِيَةِ

15

نه، چنين نيست كه او خيال مى‌كند مى‌دانست و اگر دست از عمل زشتش برندارد موى پيشانيش را به شدت مى‌گيريم.


ناصِيَةٍ كاذِبَةٍ خاطِئَةٍ

16

پيشانى دروغگوى خطاكارش را.


فَلْيَدْعُ نادِيَهُ

17

آن وقت اهل مجلس خود را صدا بزند.


سَنَدْعُ الزَّبانِيَةَ

18

ما هم به زودى ماموران دوزخمان را مى‌خوانيم.


كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ

19

نه، تو او را اطاعت مكن، سجده كن و نزديك شو.


سوره القدر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ

1

به نام خداوند رحمان و رحيم.؛ ما اين قرآن عظيم الشان را (كه رحمت واسع و حكمت جامع است) در شب قدر نازل كرديم.


وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ

2

و تو چه مى‌دانى شب قدر چيست؟.


لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ

3

شب قدر (در مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است.


تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ

4

در اين شب فرشتگان و روح (يعنى جبرئيل) به اذن خدا از هر فرمان (و دستور الهى و سرنوشت خلق) نازل مى‌شوند.


سَلامٌ هِيَ حَتَّي مَطْلَعِ الْفَجْرِ

5

اين شب رحمت و سلامت و تهنيت است تا صبحگاه.


سوره البینة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّي تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ

1

به نام الله رحمان و رحيم.؛ به هيچ وجه كفار، چه مشركين و چه اهل كتاب رها نخواهند شد تا آنكه حجت نبوت خاتم الانبياء (صلوات الله عليه) و حقيقت دعوتش و قرآنش بر آنان تمام شود.


رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً

2

رسولى از ناحيه خدا كه صحيفه‌هايى منزه از باطل را بر آنان تلاوت كند.


فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ

3

صحيفه‌هايى كه در آنها كتابهايى گرانبها هست.


وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ

4

و اگر اهل كتاب دعوت او را نپذيرفتند و از مسلمانان جدا و متفرق گشتند بارى بعد از تماميت حجت عليه شان جدا شدند.


وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ

5

با اينكه رسالت اين رسول جز اين نبود كه به مشركين و اهل كتاب بفهماند از طرف خدا مامورند الله تعالى را به عنوان يگانه معبود خالصانه بپرستند و چيزى را شريك او نسازند و نماز را بپا داشته زكات را بدهند و دين قيم هم همين است.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ

6

از اهل كتاب و مشركين، آنها كه كافر شدند در آتش جهنم خواهند بود آن هم براى هميشه و ايشان بدترين خلق خدايند.


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ

7

و كسانى كه ايمان آورده اعمال صالح كردند ايشان بهترين خلق خدايند.


جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ

8

جز ايشان نزد پروردگارشان عبارت است از بهشت‌هاى عدن كه نهرها در زير درختانش روان است و ايشان تا ابد در آنند در حالى كه خدا از ايشان راضى و ايشان هم از خدا راضى باشند اين سرنوشت كسى است كه از پروردگارش بترسد.


سوره الزلزلة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها

1

به نام خداوند رحمان و رحيم.؛ وقتى كه زمين آن زلزله مخصوصش را آغاز مى‌كند.


وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها

2

و زمين آنچه از مردگان (و يا معادن) كه در شكم دارد بيرون مى‌ريزد.


وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها

3

و انسانها از در تعجب مى‌پرسند: زمين را چه شده است.


يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها

4

در آن روز زمين اخبار و اسرار خود را شرح مى‌دهد.


بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحيٰ لَها

5

آرى پروردگار تو به وى وحى كرده كه به زبان آيد و اسرار را بگويد.


يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ

6

در آن روز مردم يك جور محشور نمى‌شوند بلكه طايفه‌هايى مختلفند تا اعمال هر طايفه‌اى را به آنان نشان دهند.


فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ

7

پس هر كس به سنگينى يك ذره عمل خيرى كرده باشد آن را مى‌بيند.


وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ

8

و هر كس به سنگينى يك ذره عمل شرى كرده باشد آن را خواهد ديد.


سوره العادیات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الْعادِياتِ ضَبْحاً

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.؛ قسم به اسبانى كه (سواران در جهاد كفار تاختند تا جايى كه) نفسشان به شماره افتاد.


فَالْمُورِياتِ قَدْحاً

2

و در تاختن از سم ستوران بر سنگ آتش افروختند.


فَالْمُغِيراتِ صُبْحاً

3

و (بر دشمن شبيخون زدند تا) صبحگاهان آنها را به غارت گرفتند.


فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً

4

و گرد و غبار (از ديار كفار) بر انگيختند.


فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً

5

و سپاه دشمن را همه در ميان گرفتند.


إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ

6

كه انسان نسبت به پروردگارش كافر نعمت و ناسپاس است.


وَ إِنَّهُ عَليٰ ذٰلِكَ لَشَهِيدٌ

7

و خود او نيز بر اين ناسپاسى البته گواهى خواهد داد.


وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ

8

و هم او بر حب مال دنيا سخت فريفته و بخيل است.


أَ فَلا يَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ

9

آيا نمى‌داند كه روزى (براى جزاى نيك و بد اعمال) از قبرها بر انگيخته مى‌شود؟.


وَ حُصِّلَ ما فِي الصُّدُورِ

10

و آنچه در دلها (از نيك و بد پنهان) است همه را پديدار مى‌سازد.


إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ

11

محققا آن روز پروردگار بر (نيك و بد) كردارشان كاملا آگاه هست (و به ثواب و عقابشان مى‌رساند).


سوره القارعة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْقارِعَةُ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ آن حادثه كوبنده.


مَا الْقارِعَةُ

2

و چه كوبنده عظيمى؟!.


وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ

3

و تو نمى‌دانى كه كوبنده چيست؟.


يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ

4

روزى است كه مردم چون ملخ فرارى رويهم مى‌ريزند.


وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ

5

و كوه‌ها چون پشم رنگارنگ حلاجى شده مى‌گردد.


فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ

6

اما كسى كه اعمالش نزد خدا سنگين وزن و داراى ارزش باشد.


فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ

7

او در عيشى رضايت‌بخش خواهد بود.


وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ

8

و اما آنكه اعمالش وزن و ارزشى نداشته باشد.


فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ

9

او در آغوش و دامن هاويه خواهد بود.


وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ

10

و تو نمى‌دانى هاويه چيست.


نارٌ حامِيَةٌ

11

آتشى است سوزنده.


سوره التکاثر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ مسابقه و مفاخره در داشتن مال و نفرات بيشتر شما را از سعادت واقعيتان به خود مشغول كرد.


حَتَّي زُرْتُمُ الْمَقابِرَ

2

تا آنجا كه براى شمردن نياكان خود به قبرستان رفتيد.


كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ

3

نه، اين مفاخرتها دردى را از شما دوا نمى‌كند و به زودى خواهيد فهميد.


ثُمَّ كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ

4

نه، تاكيد مى‌كنم كه به زودى خواهيد فهميد.


كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ

5

نه، باز تاكيد مى‌كنم كه اگر به علم اليقين برسيد.


لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ

6

آن وقت دوزخ را خواهيد ديد.


ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ

7

آن وقت به عين اليقينش مشاهده خواهيد كرد.


ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ

8

و سپس در آن روز از نعيم خدا بازخواست خواهيد شد.


سوره العصر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصْرِ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ سوگند به عصر.


إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ

2

كه انسانها همه در خسران و زيانند.


إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ

3

مگر افراد و اقليتى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند و يكديگر را به حق سفارش كرده و به صبر توصيه نموده‌اند.


سوره الهمزة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ

1

به نام الله كه رحمان و رحيم است.؛ واى به حال هر طعنه زن عيب جوى.


الَّذِي جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ

2

كسى كه مالى را جمع مى‌كند و از شمردن مكرر آن لذت مى‌برد.


يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ

3

گمان مى‌كند كه مال او وى را براى ابد از مرگ نگه مى‌دارد.


كَلاَّ لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ

4

نه، چنين نيست به طور حتم در حطمه‌اش مى‌افكنند.


وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَةُ

5

و تو چه مى‌دانى كه حطمه چيست؟.


نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ

6

آتش فروزان و خرد كننده خداست.


الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَي الْأَفْئِدَةِ

7

آتشى كه نه تنها ظاهر جسم را مى‌سوزاند بلكه بر باطن و جان انسان نيز نزديك مى‌شود.


إِنَّها عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ

8

آتشى كه دربش به روى آنان بسته مى‌شود.


فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ

9

در ستونهاى بلند و كشيده شده.


سوره الفیل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحابِ الْفِيلِ

1

به نام الله رحمان و رحيم،؛ آيا نديدى پروردگارت چه بر سر اصحاب فيل آورد؟.


أَ لَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ

2

آيا نقشه‌هاى شومشان را خنثى نكرد؟.


وَ أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْراً أَبابِيلَ

3

آرى پروردگارت مرغانى كه دسته دسته بودند به بالاى سرشان فرستاد.


تَرْمِيهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ

4

تا با سنگى از جنس كلوخ بر سرشان بكوبند.


فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ

5

و ايشان را به صورت برگى جويده شده درآورند.


سوره قریش

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ لِإِيلافِ قُرَيْشٍ

1

به نام خداوندى كه رحمت عامش شامل همه و رحمت خاصش از آن مؤمنين است.؛ (خدا با اصحاب فيل چنين كرد) براى آنكه قريش با هم انس و الفت گيرند.


إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ

2

الفتى كه در سفرهاى زمستان و تابستان ثابت و بر قرار بماند.


فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هٰذَا الْبَيْتِ

3

پس (به شكرانه اين دوستى) بايد يگانه خداى كعبه را بپرستند.


الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ

4

كه به آنها هنگام گرسنگى طعام داد و از ترس و خطراتشان ايمن ساخت.


سوره الماعون

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ

1

به نام خداوند رحمان و رحيم،؛ (اى رسول ما) آيا ديدى آن كس (وليد مغيره) را كه روز جزا را انكار كرد؟.


فَذٰلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ

2

اين همان شخص (بى رحم) است كه يتيم را از در خود به قهر ميراند.


وَ لا يَحُضُّ عَليٰ طَعامِ الْمِسْكِينِ

3

و كسى را بر اطعام فقير ترغيب نمى‌كند.


فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ

4

پس واى بر آن نمازگزاران.


الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ

5

كه دل از ياد خدا غافل دارند.


الَّذِينَ هُمْ يُراءُونَ

6

همانان كه (اگر طاعتى كنند) به ريا و خودنمايى كنند.


وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ

7

و ديگران را از ضروريات زندگى منع مى‌كنند.


سوره الکوثر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ

1

به نام الله كه به نيك و بد بخشنده، و به نيكان مهربان است.؛ محققا ما به تو خير كثير (فاطمه ع) داديم.


فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ

2

پس به شكرانه‌اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن.


إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ

3

و بدان كه محققا شماتت‌گوى و دشمن تو ابتر و بلا عقب است.


سوره الکافرون

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ

1

به نام الله بخشنده به عموم، و مهربان به خواص.؛ بگو هان گروه كفر پيشه!.


لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ

2

من نمى‌پرستم آنچه را كه شما مى‌پرستيد.


وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ

3

و شما هم نخواهيد پرستيد آنچه را كه من مى‌پرستم.


وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ

4

من نيز براى هميشه نخواهم پرستيد آنچه را شما مى‌پرستيد.


وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ

5

و شما هم نخواهيد پرستيد آنچه را من مى‌پرستم.


لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ

6

دين شما براى خودتان و دين من هم براى خودم.


سوره النصر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ

1

به نام الله كه بخشنده به همه و مهربان با نيكان است.؛ منتظر باش كه وقتى نصرت و فتح از ناحيه خدا برسد.


وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً

2

و ببينى كه مردم گروه گروه به دين اسلام در مى‌آيند.


فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً

3

پس (به شكرانه آن) پروردگارت را حمد و تسبيح گوى و از او طلب آمرزش كن كه او بسيار توبه پذير است.


سوره المسد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ بريده باد دو دست ابى لهب (مرگ بر او باد).


ما أَغْنيٰ عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ

2

مال وى و آنچه را به دست آورده دردى را از او دوا نكرد.


سَيَصْليٰ ناراً ذاتَ لَهَبٍ

3

به زودى وارد آتشى شعله‌ور شود.


وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ

4

با زنش كه باركش هيزم است.


فِي جِيدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ

5

و طنابى تابيده (از ليف خرما) به گردن دارد.


سوره الاخلاص

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ

1

به نام الله كه رحمان و رحيم است،؛ بگو او الله يگانه است.


اللَّهُ الصَّمَدُ

2

كه همه نيازمندان قصد او مى‌كنند.


لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ

3

نزاده و زاييده نشده.


وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ

4

و هيچ كس همتاى او نيست.


سوره الفلق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ

1

به نام الله كه بخشنده به همه و مهربان به خواص از بندگان است.؛ بگو پناه مى‌برم به پروردگار صبحدم.


مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ

2

از شر هر چه كه او خلق كرده و داراى شر است.


وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ

3

و از شر شب وقتى كه با ظلمتش فرا مى‌رسد.


وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ

4

و از شر زنان جادوگر كه به گره‌ها مى‌دمند و افسون مى‌كنند.


وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ

5

و از شر حسودى كه بخواهد زهر حسد خود را بريزد (و عليه من دست بكار توطئه شود).


سوره الناس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ

1

به نام الله كه بخشنده به همه و مهربان به خواص است.؛ بگو پناه مى‌برم به پروردگار مردم.


مَلِكِ النَّاسِ

2

فرمانرواى مردم.


إِلهِ النَّاسِ

3

معبود مردم.


مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ

4

از شر وسوسه‌گر نهانى.


الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ

5

كه در دل مردم وسوسه مى‌كند.


مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ

6

چه آنها كه از جنس جن هستند و چه آنها كه از جنس انسانند.


جزء قبل

جزء 30 قرآن کریم

قاری
ترجمه گویا
انصاریان