سوره النبأ
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ درباره چه چيز از يكديگر مىپرسند؟
از آن خبر بزرگ [قيامت كبرى]
كه همواره درباره آن با يكديگر اختلاف دارند [كه واقع مىشود يا نه؟]
نه چنين است [كه مىپندارند] به زودى [به حتمى بودن وقوع آن] آگاه خواهند شد.
باز هم نه چنين است [كه مىپندارند] به زودى [به حتمى بودن وقوع آن] آگاه خواهند شد.
آيا زمين را بستر آرامش قرار نداديم؟
و كوهها را ميخهايى [براى استوارى آن؟]
و شما را جفتهايى [به صورت نر و ماده] آفريديم،
و خوابتان را مايه استراحت و آرامش [و تمدد اعصاب] قرار داديم،
و شب راپوششى
و روز را وسيله معاش مقرر كرديم؛
و بر فرازتان هفت آسماناستوار بنا نهاديم،
و چراغى روشن و حرارتزا پديد آورديم،
و از ابرهاى متراكم و بارانزا آبى ريزان نازل كرديم
تا به وسيله آن دانه و گياه برويانيم،
و باغهايى از درختان به هم پيچيده و انبوه بيرون آوريم.
بىترديد روز داورى وعدهگاه است.
روزى كه در صور مىدمند و شما گروه گروه به عرصه محشر مىآييد،
و آسمان گشوده مىشود، پس به صورت درهايى درمىآيد.
و كوهها را [از جاى خود] روان كنند و سرابى شوند!
بىترديد دوزخ كمينگاه است.
براى سركشان و طاغيان جاى بازگشت است.
روزگارى دراز در آن بمانند.
در آنجا نه خنكى هوا مىچشند و نه آشاميدنى [باب طبع]
مگر آب جوشان و چركاب و خونابهاى [از بدن دوزخيان]
پاداشى است مناسب [اعمالشان.]
اينان بودند كه به [روز] حساب اميدى نداشتند،
و آيات ما را به شدت و با همه وجود انكار مىكردند
و [ما] همه چيز را [از خوبى و بدى آنان] برشمرده و در نامه اعمالشان ثبت كردهايم.
[در قيامت به آنان مىگوييم:] پس بچشيد كه هرگز جز عذاب بر شما نيفزاييم.
بىترديد براى پرهيزكاران پيروزى و كاميابى است.
باغهايى [سرسبز و خرم] و انواع انگورها
و دخترانى نو رسيده و هم سن
و جامهايى لبريز [از باده طهور]
در آنجا نه سخن بيهودهاى مىشنوند و نه دروغ و تكذيبى.
[اين] پاداشى كافى و به اندازه از سوى پروردگار توست.
همان پروردگار آسمان ها و زمين و آنچه ميان آنهاست، آن مهربانى كه هيچ كس را اختيار چون و چراى با او نيست.
روزى كه روح و فرشتگان در يك صف مىايستند و سخن نمىگويند مگر كسى كه [خداى] رحمان به او اجازه دهد و سخن حق و درست گويد.
آن [روز] روز حق است، پس هركه بخواهد راه بازگشتى به سوى پروردگارش برگزيند؛
ما شما را از عذابى نزديك هشدار داديم، روزى كه آدم آنچه را [از خير و شر] پيش فرستاده است بنگرد و كافر گويد: اى كاش من خاك بودم [و موجودى مكلف آفريده نمىشدم تا چنين روز سختى را ببينم!]
سوره النازعات
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به فرشتگانى كه [روح بدكاران را به شدت از بدنهايشان] بر مىكنند،
و سوگند به فرشتگانى كه [روح نيكوكاران را به نرمى و ملايمت از بدنهايشان] بيرون مىآورند؛
و سوگند به فرشتگانى كه [براى اجراى فرمانهاى حق] به سرعت نازل مىشوند،
و سوگند به فرشتگانى كه [در ايمان، عبادت، پرستش و اطاعت] بر يكديگر [به صورتى ويژه] سبقت مىگيرند،
و سوگند به فرشتگانى كه [به اذن خدا امور آفرينش را] تدبير مىكنند؛
[كه همه براى رسيدن به پاداش و كيفر برانگيخته مىشوند در] روزى كه لرزاننده همه چيز را به شدت بلرزاند؛
در حالى كه لرزاننده ديگرى از پى آن در آيد.
دلهايى در آن روز مضطرب و هراساناند
ديدگانشان [از ترس و هول قيامت] فرو افتاده است.
مىگويند: آيا ما [پس از مرگ] به همان حالت اول [كه در دنيا بوديم] باز گردانده مىشويم؟
[شگفتا!] آيا زمانى كه ما استخوانهاى پوسيده و ريز ريز شديم [بازمىگرديم؟!]
[و] گويند: [اگر قيامتى در كار باشد] بازگشت به حيات دوباره در آن زمان بازگشتى زيانبار است.
جز اين نيست آن بازگشت فقط با يك بانگ عظيم است [و بس]
كه ناگاه همه بر يك زمين صاف و هموار حاضر شوند.
آيا سرگذشت موسى به تو رسيده است؟
هنگامى كه پروردگارش او را در وادى مقدس طوى ندا داد
كه: به سوى فرعون برو؛ زيرا كه طغيان كرده است.
پس به او بگو: مىخواهى [از آلودگى شرك و طغيان] پاك و پاكيزه شوى؟
من تو را به سوى پروردگارت راهنمايى مىكنم تا از او بترسى [و از طغيان دست بردارى.]
پس آن معجزه بزرگتر را به او نشان داد.
ولى [او آن را] تكذيب كرد و سرپيچى نمود.
سپس [به حق] پشت كرد [و براى نابودى موسى] به تلاش برخاست!
پس [قومش را] گرد آورد، و ندا داد
و گفت: من پروردگار بزرگتر شما هستم.
پس خدا هم [به كيفر اين ادعاى نابجا] او را به عذاب آخرت و دنيا دچار ساخت.
بىترديد در اين سرگذشت براى كسى كه [از عذاب خدا] بترسد عبرتى است.
آيا آفريدن شما [پس از مرگ] دشوارتر است يا آسمان كه او آن را بنا كرد؟
سقفش را برافراشت، پس آن را درست و نيكو قرار داد،
و شبش را تاريكو روزش را روشن ساخت،
و زمين را پس از آن گسترانيد،
و از آن آبو چراگاهش را بيرون آورد،
و كوهها را محكم و استوار نمود
تا مايه بهرهورىشما و دامهايتان باشد.
پس زمانى كه آن حادثه بزرگتر [و غير قابل دفع] در رسد،
در آن روز انسان آنچه تلاش و كوشش كرده به ياد آورد
و دوزخ رابراى هر بينندهاى آشكار سازند،
و اما كسى كه طغيان و سركشى كرده
و زندگى دنيا را [بر زندگى ابد و جاويد آخرت] ترجيح داده،
پس بىترديد جايگاهش دوزخ است؛
و اما كسى كه از مقام و منزلت پروردگارش ترسيده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است؛
پس بىترديد جايگاهش بهشت است.
همواره ازتو درباره قيامت مىپرسند كه در چه زمانى واقع مىشود؟
تو از بسيار ياد كردنش [و سخن گفتن درباره آن] چه به دست مىآورى؟
نهايتش به سوى پروردگار توست [كيفيت برپا شدن و زمان وقوع و اوصافش را كسى جز خدا نمىداند.]
وظيفه تو فقط بيم دادن كسانى است كه همواره از آن مىترسند.
گويى آنان روزى كه قيامت را مىبينند چنين مىپندارند كه در برزخ جز شامگاهى يا صبح گاه آن درنگ نكردهاند!
سوره عبس
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ چهره در هم كشيد و روى گردانيد،
از اينكه آن مرد نابينا نزد او آمد!
تو چه مىدانى شايد او [در پرتو تعاليم اسلام از آلودگى] پاك و پاكيزه شود
يا متذكر [حقايق] گردد و آن تذكر او را سود دهد؛
اما كسى كه خود را ثروتمند نشان مىدهد
تو به او روى مىآورى [و نسبت به وى اهتمام مىورزى]
در حالى كه اگر او نخواهد خود را [از آلودگىهاى باطنى و عملى] پاك كند تكليفى بر عهده تو [نسبت به او] نيست؛
و اما آنكه شتابان نزد تو آمد
در حالى كه [از پروردگارش] مىترسد،
تو [با روى گردانى] از او به ديگران مىپردازى.
اين چنين [برخوردى شايسته] نيست، بىترديد اين آيات قرآن مايه پند است.
پس هركه خواست از آن پند گيرد،
در صحيفههايى است ارزشمند
بلند مرتبه و پاكيزه
در دست سفيرانى
بزرگوار و نيكوكار.
مرگ بر انسان، چه كافر و ناسپاس است!
[خدا] او را از چه چيز آفريده؟
از نطفهاى [ناچيز و بىمقدار] آفريده است، پس او را [در ذات، صفات و اندام] اندازه لازم عطا كرد.
آن گاه راه [هدايت، سعادت، خير و طاعت] را برايش آسان ساخت.
سپس او را ميراند و در گور نهاد،
و سپس چون بخواهد او را زنده مىكند.
اين چنين نيست [كه وظيفهاش را انجام داده باشد] هنوز آنچه را به او دستور داده به جا نياورده است.
پس انسان بايد به خوراكش با تأمل بنگرد
كه ما [از آسمان] آب فراوانى فرو ريختيم.
سپس زمين را [به صورتى سودمند] از هم شكافتيم.
پس در آن دانههاى فراوانى رويانديم،
و انگور و سبزيجات
و زيتون و درخت خرما
و بوستانهاى پر از درخت تناور و بزرگ
و ميوه و چراگاه
تا مايه برخوردارى شما و دامهايتان باشد.
پس زمانى كه آن بانگ هولناك و مهيب در رسد،
روزى كه آدمى فرار مىكند، از برادرش
و از مادر و پدرش
و از همسر و فرزندانش
در آن روز هركسى از آنان را كارى است كه او را به خود مشغول مىكند [تا جايى كه نمىگذارد به چيز ديگرى بپردازد.]
در آن روز چهرههايى درخشان و نورانى است
خندان و خوشحال
و در آن روز چهرههايى است كه بر آنان غبار نشسته
[و] سياهى و تاريكى آنان را فرا گرفته است؛
آنان همان كافران بد كارند.
سوره التکویر
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ هنگامى كه خورشيد را به هم درپيچند
و هنگامى كه ستارگان تيره و بىنور شوند
و هنگامى كه كوهها را به حركت آرند و از جا بركنند
و هنگامى كه اموال نفيس و با ارزش رها و بىصاحب شود
و هنگامى كه همه حيوانات وحشى محشور شوند
و هنگامى كه درياها مشتعل و برافروخته گردند
و هنگامى كه هركس [با همسان خود] قرين و جفت شوند [خوبان با خوبان و بدان با بدان]
و هنگامى كه از [دختر] زنده به گور بپرسند
به كدام گناه كشته شده؟
و هنگامى كه نامههاى اعمال را بگشايند
و هنگامى كه آسمان را به شدت بركنند و برچينند
و هنگامى كه دوزخ افروخته شود
و هنگامى كه بهشت را نزديك آرند
[در چنين موقعيت و زمانى است كه] هر كس هر عملى را [از خير و شر] حاضر كرده است، بداند.
پس سوگند به ستارگانى كه باز مىگردند،
ستارگانى كه به سرعت مىروند و پنهان مىشوند،
و سوگند به شب هنگامى كه [روى مىآورد، و زمانى كه] مىرود،
و سوگند به صبح هنگامى كه مىدمد [و با گستردن نورش تاريكى را مىزدايد]
كه قرآن كلام فرستادهاى ارجمند و بزرگوار است.
نيرومندى كه نزد صاحب عرش داراى مقام و منزلت است؛
آنجا مورد اطاعت [فرشتگان] و امين است
فيق و يار شما ديوانه نيست.
بىترديد امين وحى را در افق روشن ديده است،
و او نسبت به [ابلاغ و تعليم] آنچه به او وحى مىشود، بخيل نيست
و قرآن، كلام شيطان رانده شده نيست؛
پس [با انكار قرآن و روى گرداندن از آن] كجا مىرويد؟
قرآن فقط وسيله يادآورى و پند براى جهانيان است؛
براى هركس از شما كه بخواهد [در همه شئون زندگى مادى و معنوى] راه مستقيم بپيمايد
و شما [طى راه مستقيم را] نخواهيد خواست مگر آنكه خدا پروردگار جهانيان بخواهد.
سوره الانفطار
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ هنگامى كه آسمان بشكافد
و هنگامى كه ستارگان پراكنده شوند
و هنگامى كه درياها شكافته شوند [و به هم بپيوندند]
و هنگامى كه قبرها زير و رو شوند،
هركسى آنچه را [از خير و شر] پيش فرستاده و باز پس نهاده بداند.
اى انسان! چه چيزى تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور كرده است؟
همان كسى كه تو را آفريد و اندامت را درست و نيكو ساخت و متعادل و متناسب قرار داد،
و تو را در هر نقش و صورتى كه خواست تركيب كرد.
اين چنين نيست [كه سبب ارتكاب گناهانتان مغرور بودنتان به بزرگوارى پروردگار باشد]، بلكه روز جزا را تكذيب مىكنيد [و با اين تكذيب، راه گناه را به روى خود باز مىنماييد،]
و بىترديد بر شما نگهبانانى گماشتهاند
بزرگوارانى نويسنده
كه آنچه را [از خير و شر] انجام مىدهيد، مىدانند [و ضبط مىكنند.]
به يقين نيكان در نعمت فراوانى قرار دارند
و مسلما گناهكاران در دوزخاند
[كه] روز پاداش در آن درآيند،
و آنان از دوزخ غايب نمىشوند
و تو چه مىدانى روز جزا چيست؟
باز چه مىدانى روز جزا چيست؟
روزى كه كسى از كسى چيزى از عذاب را دفع نمىكند، و در آن روز فرمان و حكم ويژه خدا است.
سوره المطففین
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ واى بر كمفروشان!
آنان كه چون از مردم كالايى را با پيمانه و وزنمىستانند تمام و كامل مىستانند،
و چون براى آنان پيمانه و وزن كنند، كم مىدهند.
آيا اينان يقين ندارند كه حتما بر انگيخته مىشوند؟
براى روزى بزرگ،
روزى كه مردم در برابر پروردگار جهانيان به پا مىايستند.
اين چنين نيست كه مىپندارند [در آن روز] يقينا پرونده بدكاران در سجين است.
و تو چه مىدانى كه سجين چيست؟
قضا و سرنوشتى حتمى [براى خائنان] است.
واى در آن روز بر تكذيب كنندگان.
آنان كه همواره روز جزا را تكذيب مىكنند.
و آن را جز هر متجاوز گناهپيشه تكذيب نكند،
[كه] هرگاه آيات ما را بر او خوانند مىگويد: افسانههاى پيشينيان است.
اين چنين نيست كه مىگويند، بلكه گناهانى كه همواره مرتكب شدهاند بر دلهايشان چرك و زنگار بسته است [كه حقايق را افسانه مىپندارند.]
اين چنين نيست كه آنان مىپندارند، بلكه اينان در آن روز از پروردگارشان محجوباند.
سپس آنان بىترديد وارد دوزخ مىشوند.
[به آنان] گويند: اين است آن دوزخى كه همواره تكذيبش مىكرديد.
اين چنين نيست [كه اين سبك مغزان درباره نيكان مىپندارند] بلكه پرونده نيكان در عليين است
تو چه مىدانى عليين چيست؟
قضا و سرنوشتى حتمى [براى نيكان] است.
مقربان آن را مشاهده مىكنند.
بىترديد نيكان در نعمتى فراوانند
بر تختها [ى آراسته و پرارزش تكيه زده و مناظر زيباى بهشت را با چشم سر و جمال محبوب را با چشم دل] مىنگرند.
در چهرههايشان شادابى و طراوت نعمت را مىيابى.
آنان را از باده ناب و طهورى كه سربسته و مهر و موم شده است، مىنوشانند.
مهر و مومش مشك است، و رقابت كنندگان و مسابقهگران بايد به سوى اين نعمت ها بر يكديگر پيشى گيرند،
و [اين باده ناب مهر و موم شده] آميختهاى از «تسنيم» است
[آن] چشمهاى كه همواره مقربان از آن مىنوشند.
بدكاران همواره [در دنيا از روى ريشخند و استهزا] به مؤمنان مىخنديدند
و هنگامى كه بر آنان مىگذشتند آنان را با اشاره چشم وابرو به مسخره مىگرفتند،
و چون به خانواده خود بازمىگشتند [به سبب تمسخر مؤمنان] خوشحال و شادمان باز مىگشتند،
و هنگامى كه مؤمنان را مىديدند، مىگفتند: بىترديد اينان گمراهاند؛
و حال آنكه كافران را بر مؤمنان نگهبان و مراقب نفرستاده بودند [كه مراقب هدايت و گمراهى آنان باشند.]
پس امروز همواره مؤمنان به كافران مىخندند.
بر تختها [ى آراسته و پرارزش تكيه زده] مىنگرند
كه آيا كافران را در برابر آنچه همواره انجام مىدادند كيفر دادهاند؟
سوره الانشقاق
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ هنگامى كه آسمان بشكافد
و فرمان پروردگارش را اطاعت كند، و [به اين اطاعت از فرمان،] سزاوارتر گردد
و هنگامى كه زمين گسترده شود
و آنچه را در درون دارد بيرون افكند، و تهى گردد
و فرمان پروردگارش را اطاعت كند، و [به اين اطاعت از فرمان،] سزاوارتر گردد،
اى انسان! يقينا تو با كوشش و تلاشى سخت به سوى پروردگارت در حركتى، پس او را [در حالى كه مقام فرمانروايى مطلق و حكومت بر همه چيز ويژه اوست و هيچ حكومتى در برابرش وجود ندارد] ديدار مىكنى،
اما كسى كه نامه اعمالش را به دست راستش دهند،
به زودى با حسابى آسان به حسابش رسيدگىشود،
و خوشحال و شادمان به سوى خانوادهاش [در بهشت] باز گردد،
و اما كسى كه نامه اعمالش را از پشت سرش دهند،
به زودى با فريادى حسرت بار، هلاكت و نابودى خود را خواهد،
و در آتش افروخته در آيد.
او همواره در ميان خانوادهاش [به ثروت و مال و مقام] خوشحال و شادمان بود.
او مىپنداشت كه هرگز پس از مرگ [به حيات دوباره] باز نخواهد گشت.
آرى، بىترديد پروردگارش نسبت به [همه امور] او بينا بود [از اين جهت تمام اعمال و دستآوردش را براى پاداش و كيفر ثبت كرد.]
سوگند به سرخى كنار افق به هنگام غروب خورشيد
و سوگند به شب و آنچه را [از موجودات پراكنده شده در روز، در خانهها و لانهها] جمع مىكند
و سوگند به ماه هنگامى كه بدر كامل مىشود
كه شما حالى را پس از حالى [كه مراحل مختلف زندگى است و در سختى و زحمت مطابق يكديگرند] طى مىكنيد [تا به ديدار پروردگارتان نايل آييد.]
پس اينان را چه مىشود كه ايمان نمىآورند؟!
و هرگاه قرآن را بر آنان خوانند، خاضع و تسليم نمىشوند؟!
بلكه كافران همواره انكار هم مىكنند!
و خدا به آنچه [از انكار، كفر، نفاق، حسد و... در دل خود جمع مىكنند، داناتر است.
پس آنان را به عذابى دردناك بشارت ده.
مگر آنان را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، كه آنان را پاداشى جاودان و بىمنت است.
سوره البروج
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به آسمان كه داراى برجهاست
و سوگند به روزى كه [برپا شدنش را براى داورى ميان مردم] وعده دادهاند
و سوگند به شاهد [كه پيامبر هر امت است] و مورد مشاهده [كه اعمال هر امت است؛]
مرده باد صاحبان آن خندق [كه مؤمنان را در آن سوزاندند.]
آن آتشى كه آتش گيرانهاش فراوان و بسيار بود،
هنگامى كه آنان پيرامونش [به تماشا] نشسته بودند
و آنچه را از شكنجه و آسيب درباره مؤمنان انجام مىدادند تماشاگر و ناظر بودند
و از مؤمنان چيزى را منفور و ناپسند نمىداشتند مگر ايمانشان را به خداى تواناى شكستناپذير و ستوده؛
خدايى كه مالكيت و فرمانروايى آسمان ها و زمين در سيطره اوست و خدا بر همه چيز گواه است.
كسانى كه مردان و زنان مؤمن را مورد شكنجه و آزار قرار دادند، سپس توبه نكردند، پس عذاب دوزخ و عذاب سوزان براى آنان است.
بىترديد كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند بهشتهايى كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است، ويژه آنان است، اين است كاميابى بزرگ.
بىترديد به قهر گرفتن و مجازات پروردگارت بسيار سخت است.
اوست كه [مخلوقات را] مىآفريند، و [پس از مرگ] باز مىگرداند
و او بسيار آمرزنده و دوستدار [مؤمنان] است.
صاحب عرش و ارجمند [و عالى صفات] است.
آنچه را بخواهد [بىآنكه بازدارندهاى در برابرش باشد] انجام مىدهد.
آيا خبر آن سپاهيان به تو رسيده است؟
[سپاهيان] فرعون و ثمود [كه به سبب تكذيبشان به عذابى دردناك دچار شدند؛]
[فقط آنان تكذيبگر نبودند] بلكه كافران [قوم تو] در تكذيبى سختترند
و خدا از همه سو بر آنان احاطه دارد.
[چنين نيست كه درباره قرآن مىپندارند] بلكه آن، قرآنى باعظمت و بلند مرتبه است
كه در لوح محفوظ است [به همين خاطر از دستبرد هر تحريفگرى مصون است.]
سوره الطارق
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به آسمان و به چيزى كه در شب پديدار مىشود؛
و تو چه مىدانى چيزى كه در شب پديدار مىشود، چيست؟
همان ستاره درخشانى است كه پرده ظلمت را مىشكافد.
هيچ كس نيست مگر اينكه بر او نگهبانى است.
پس انسان بايد با تأمل بنگرد كه از چه چيز آفريده شده است؟
از آبى جهنده آفريده شده است؛
[آبى كه] از صلب مرد و از ميان استخوانهاى سينه زن بيرون مىآيد.
بىترديد خدا بر بازگرداندن انسان [پس از مرگش] تواناست،
روزى كه رازها فاش مىشود.
پس انسان را [در آن روز در برابر عذاب] نه نيرويى است و نه ياورى.
سوگند به آسمان كه داراى باران فراوان و پرريزش است.
و سوگند به زمين كه [براى جوشيدن چشمهها و كشت و زرع و روييدن نباتات] داراى شكاف است.
بىترديد كه اين قرآن، سخنى جداكننده [ميان حق و باطل] است
و آن هرگز شوخى نيست.
آنان همواره [براى خاموش كردن نور حق] حيله مىكنند
و من [هم در برابر آنان] چاره و تدبيرى [مناسب] مىكنم.
پس كافران را مهلت ده و مدت اندكى آنان را در اين حالى كه هستند، واگذار.
سوره الاعلی
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ نام پروردگار برتر و بلند مرتبهات را [از هرچه رنگ شرك خفى و جلى دارد] منزه و پاك بدار.
آنكه آفريد، پس درست و نيكو گردانيد.
و آنكه اندازه قرار داد و هدايت كرد،
و آنكهچراگاه را رويانيد،
و آن را خاشاكى سياه گردانيد،
به زودى قرآن را بر تو مىخوانيم، پسهرگز فراموش نخواهى كرد،
جز آنچه را خدا بخواهد، كه او آشكار و آنچه را پنهان است مىداند.
و تو را براى آسانترين راه [كه شريعت سمحه و سهله است] آماده مىكنيم.
پس [مردم را] اندرز ده، اگر اندرز سودمند افتد.
كسى كه از خدا مىترسد، به زودى متذكر مىشود.
و كسى كه از همه بدبختتر است از آن كناره مىگيرد.
همان كسى كه در آتش بزرگتر در مىآيد.
آن گاه در آنجا نه مىميرد و نه به خوشى زندگى مىكند.
بىترديد كسى كه خود را [از زشتىهاى باطن و ظاهر] پاك كرد، رستگار شد.
و نام پروردگارش را ياد كرد، پس نماز خواند.
[ولى شما منكران لجوج به سوى راه رستگارى نمىرويد] بلكه زندگى دنيا را [بر آن] ترجيح مىدهيد.
در حالى كه آخرت بهتر و پايدارتر است.
همانا اين [حقايق] در كتابهاى آسمانى پيشين هست.
[در] كتابهاى ابراهيم وموسى.
سوره الغاشیة
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ آيا خبر حادثه هولناكى كه [همه انسانها را از هر سو] فرا مىگيرد، به تو رسيده است؟
در آن روز چهرههايى زبون و شرمسارند؛
[آنان كه همواره در دنيا] كوشيدهاند و خسته شدهاند [و سرانجام سودى نيافتهاند]
در آتشى سوزان درآيند.
آنان را از چشمهاى بسيار داغ مىنوشانند؛
براى آنان طعامى جز خار خشك و زهرآگين وجود ندارد
كه نه فربه مىكند و نه از گرسنگى بىنياز مىنمايد.
در آن روز چهرههايى شاداب و باطراوتاند
از تلاش و كوشش خود خشنودند
در بهشتى بريناند
در آنجا سخن لغو وبيهوده نشنوند
در آن چشمهاى روان است
[و] در آنجا تختهايى بلند و با ارزش قرار دارد
و [در كنار چشمههايش] قدحها نهاده شده است
و [ديگر از نعمت هايش] بالشهايى پهلوى هم چيده [براى تكيه زدن بهشتىها] است
و فرشهايى زربفت و گسترده [كه روى آن مىنشينند.]
آيا با تأمل به شتر نمىنگرند كه چگونه آفريده شده؟
و به آسمان كه چگونه بر افراشته شده؟
و به كوهها كه چگونه در جاى خود نصب شده؟
و به زمين كه چگونه گسترده شده؟
پس تذكر ده، كه تو فقط تذكر دهندهاى؛
تو بر آنان مسلط نيستى [كه به قبول ايمان مجبورشان كنى،]
ولى كسى كه [به دنبال تذكر پى در پى] روى گردانيد و كفر ورزيد.
پس خدا او را به عذاب بزرگتر عذاب خواهد كرد.
قطعا بازگشت آنان به سوى ماست.
آن گاه بىترديد حسابشان بر عهده ماست.
سوره الفجر
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به سپيده دم
و به شبهاى دهگانه
و به زوج و فرد
و به شب هنگامى كه مىگذرد.
آيا در آنچه گفته شد، سوگندى براى خردمند هست؟
آيا ندانستهاى كه پروردگارت با قوم عاد چه كرد؟
و [با آن شهر] ارم كه داراى كاخهاى باعظمت و ساختمانهاى بلند بود؟
همان كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود؟
و با قوم ثمود آنان كه در آن وادى [براى ساختن بناهاى استوار و محكم] تختهسنگها را مىبريدند؟
و با فرعون نيرومند كه داراى ميخهاى شكنجه بود؟
همانان كه در شهرها طغيان وسركشى كردند؟
و در آنها فساد وتباهكارى فراوانى به بار آوردند؟
پس پروردگارت تازيانه عذابهاى گوناگون را بر آنان فرو ريخت.
بىترديد پروردگارت در كمينگاه است؛
اما انسان، هنگامى كه پروردگارش او را بيازمايد و گرامى داردش و نعمتش بخشد، مىگويد: پروردگارم [چون شايسته و سزاوار بودم] مرا گرامى داشت،
و اما چون او را بيازمايد، پس روزىاش را بر او تنگ گيرد، گويد: پروردگارم مرا خوار و زبون كرد.
اين چنين نيست كه مىپنداريد، بلكه [زبونى، خوارى و دور شدن شما از رحمت خدا براى اين است كه] يتيم را گرامى نمىداريد
و يكديگر را بر طعام دادن به مستمند تشويق نمىكنيد
و ميراث خود را [با ميراث ديگران بىتوجه به حلال وحرام بودنش] يكجا و كامل مىخوريد
وثروت را بسيار دوست داريد.
اين چنين نيست كه مىپنداريد، هنگامى كه زمين را به شدت درهم كوبند
و [فرمان] پروردگارت برسد، وفرشتگان صف اندر صف حاضر شوند،
در آن روز دوزخ را بياورند، در آن روز انسان متذكر شود و كجا اين تذكر براى او سودمند افتد؟!
مىگويد: اى كاش براى اين زندگىام [عبادت خالصانه و كار نيك] پيش فرستاده بودم.
پس در آن روز هيچ كس چون عذاب كردن او عذاب نكند،
و هيچكس چون به بند كشيدن او به بند نكشد.
اى جان آرام گرفته و اطمينان يافته!
به سوى پروردگارت در حالى كه از او خشنودى و او هم از تو خشنود است، باز گرد.
پس در ميان بندگانم درآى
و در بهشتم وارد شو.
سوره البلد
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ قسم مىخورم به اين شهر،
در حالى كه تو در آن جاى دارى
و سوگند به پدر و آنچه زاده است؛
همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم.
آيا گمان مىكند كه هرگز كسى بر او دست نيابد؟!
مىگويد: ثروت فراوانى را [براى مبارزه با پيامبر و اسلام] تباه كردهام!
آيا گمان مىكند كه هيچ كس او را نديده است [كه همه اعمال و كردارش را ثبت كند؟]
آيا براى او دو چشم قرار نداديم؟
و يك زبان و دو لب؟
و او را به راه خير و شر هدايت نكرديم [تا راه خير را بگزيند و راه شر را واگذارد؟]
پس شتابان و با شدت به آن گردنه سخت وارد نشد؛
و تو چه مىدانى آن گردنه سخت چيست؟
آزاد كردن برده،
يا طعام دادن در روز گرسنگى و قحطى،
به يتيمى خويشاوند،
يا مستمندى خاكنشين؛
علاوه بر [انجام] اين [تكاليف]، از كسانى باشد كه ايمان آوردهاند و يكديگر را به صبر و مهربانى سفارش كردهاند؛
اينان سعادتمنداناند؛
و كسانى كه به آيات ما كفر ورزيدند، آنان شقاوتمنداناند
بر آنان آتشى سرپوشيده احاطه دارد [كه هيچ راه گريزى از آن ندارند.]
سوره الشمس
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به خورشيد و گسترش روشنىاش
و به ماه هنگامى كه از پى آن برآيد
و به روزچون خورشيد را به خوبى آشكار كند
و به شب هنگامى كه خورشيد را فرو پوشد
و به آسمان و آنكه آن را بنا كرد
و به زمين و آنكه آن را گستراند
و به نفس و آنكه آن را درست و نيكو نمود،
پس بزهكارى و پرهيزكارىاش را به او الهام كرد.
بىترديد كسى كه نفس را [از آلودگى پاك كرد و] رشد داد، رستگار شد.
و كسى كه آن را [به آلودگىها و امور بازدارنده از رشد] بيالود [از رحمت حق] نوميد شد.
قوم ثمود به سبب سركشى و طغيانش [پيامبرشان را] تكذيب كرد،
زمانى كه بدبختترينشان بهپا خاست.
پس فرستاده خدا به آنان گفت: ناقه خدا و آبشخورش را [واگذاريد]
ولى به تكذيب او برخاستند و ناقه را پى كردند، و در نتيجه پروردگارشان به خاطر گناهشان عذاب سختى بر آنان فرو ريخت و همه قوم را با خاك يكسان و برابر ساخت؛
و خدا از سرانجام آن كار [كه نابودى ستمكاران است] پروايى ندارد.
سوره اللیل
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به شب هنگامى كه فرو پوشد
و به روز هنگامى كه آشكار شود
و به آنكه نر و ماده آفريد؛
همانا تلاشتان گوناگون و پراكنده است؛
اما كسى كه [ثروتش را در راه خدا] انفاق كرد و پرهيزكارى پيشه ساخت
و وعده نيكوتر را [كه وعده خدا نسبت به پاداش انفاق و پرهيزكارى است] باور كرد؛
پس به زودى او را براى راه آسانى [كه انجام همه اعمال نيك به توفيق خداست] آماده مىكنيم
و اما كسى كه [از انفاق ثروت] بخل ورزيد و خود را بىنياز نشان داد
و وعده نيكوتر را تكذيب كرد،
پس او را براى راه سخت و دشوارى [كه سلب هرگونه توفيق از اوست] آماده مىكنيم،
و هنگامى كه [به چاه هلاكت و گودال گور] سقوط كند ثروتش [چيزى از عذاب خدا] را از او دفع نمىكند.
بىترديد هدايت كردن بر عهده ماست.
و به يقين دنيا و آخرت در سيطره مالكيت ماست.
پس شما را از آتشى كه زبانه مىكشد بيم مىدهم.
[كه] جز بدبختترين مردم در آن در نيايند.
همان كه [دين را] تكذيب كرد و از آن روى گردانيد.
و به زودى پرهيزكارترين [مردم] را از آن دور مىدارند.
همان كه مال خود را انفاق مىكند تا [مال] رشد و نمو كند.
و هيچ كس را از سوى خود بر عهده خدا نعمتى نيست كه اين مالى كه انفاق كرده به عنوان پاداش آن نعمت به حساب او گذارد.
بلكه [انفاق كننده با تقوا مال خود را در راه خدا انفاق مىكند] تا خشنودى پروردگار والايش را به دست آورد.
و [بىترديد] به زودى [در قيامت با دريافت لطف، رحمت حق و پاداش بىپايان او] خشنود خواهد شد.
سوره الضحی
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به ابتداى روز [وقتى كه خورشيد پرتو افشانى مىكند]
و سوگند به شب آن گاه كه آرام گيرد،
كه پروردگارت تو را رها نكرده و مورد خشم و كينه قرار نداده است.
و بىترديد آخرت براى تو از دنيا بهتر است،
و به زودى پروردگارت بخششى به تو خواهد كرد تا خشنود شوى.
آيا تو را يتيم نيافت، پس پناه داد؟
و تو را بدون شريعت نيافت، پس به شريعت هدايت كرد؟
و تو را تهيدست نيافت، پس بىنياز ساخت؟
و اما [به شكرانه اين همه نعمت] يتيم را خوار و رانده مكن
و تهيدست حاجت خواه را [به بانگ زدن] از خود مران
و نعمت هاى پروردگارت را بازگو كن.
سوره الشرح
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ آيا سينهات را [به نورى از سوى خود] گشاده نكرديم؟
و بار گرانت را فرو ننهاديم؟
همان بار گرانى كه پشتت را شكست.
و آوازهات را برايت بلند نكرديم؟
پس بىترديد با دشوارى آسانى است.
[آرى] بىترديد با دشوارى آسانى است.
پس هنگامى كه [از كار بسيار مهم تبليغ] فراغت مىيابى به عبادت و دعا بكوش
و مشتاقانه به سوى پروردگارت رو آور.
سوره التین
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به انجير و زيتون
و به طور سينا
و به اين شهر امن
كه ما انسان را در نيكوترين نظم و اعتدال آفريديم.
آن گاه او را [به سبب گناهكارى] به [مرحله] پستترين پستان بازگردانديم.
مگر آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، پس آنان را پاداشى بىمنت و هميشگى است.
[اى انسان!] پس چه چيزى تو را بعد [از اين همه دلايل] به تكذيب پاداش وامىدارد؟
آيا خدا بهترين داوران نيست؟
سوره العلق
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ بخوان به نام پروردگارت كه [همه آفريدهها را] آفريده؛
[همان كه] انسان را از علق به وجود آورد.
بخوان در حالى كه پروردگارت كريمترين [كريمان] است.
همان كه به وسيله قلم آموخت،
[و] به انسان آنچه را نمىدانست تعليم داد.
اين چنين نيست [كه انسان سپاس گزار باشد] مسلما انسان سركشى مىكند.
براى اينكه خود را بىنياز مىپندارد.
بىترديد بازگشت به سوى پروردگار توست.
مرا خبر ده آيا آن كسى كه باز مىدارد،
بندهاى را هنگامى كه نماز مىخواند؟
مرا خبر ده اگر اين بنده نمازگزار بر راه راست باشد
يا [ديگران را] به پرهيزكارى وادارد؟ [آيا آن بازدارنده سزاوار كيفر سخت نيست؟]
مرا خبر ده اگر اين بازدارنده [دين را] تكذيب كند و [از فرمان حق] روى برگرداند [مستحق مجازات سخت نيست؟!]
مگر ندانسته كه قطعا خدا [همه كارهايش را] مىبيند؟
اين چنين نيست كه مىپندارد [كه ما كارهايش را زيرنظر نداريم،] اگر [از كارهايش] باز نايستد، به شدت موى جلوى سرش را مىگيريم [و به سوى دوزخ مىكشانيم.]
[آرى] موى جلوى سر دروغگوى خطاپيشه را
پس [اگر بخواهد] اهل مجلس و انجمنش را [براى يارى دادنش] فرا خواند،
ما هم به زودى مأموران آتش دوزخ را فرا مىخوانيم.
اين چنين نيست [كه بتواند براى نجات خود كارى كند]، هرگز از او اطاعت مكن، و سجده كن و به خدا تقرب جوى.
سوره القدر
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم.
تو چه مىدانى شب قدر چيست؟
شب قدر، بهتر از هزار ماه است.
فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى [تقدير و تنظيم] هر كارى نازل مىشوند.
اين شب تا برآمدن سپيدهدم [سراسر] سلام و رحمت است.
سوره البینة
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ كافران از اهل كتاب و مشركان [از آيين خود] جدا نمىشدند تا آن دليل روشن براى آنان بيايد.
[آن دليل روشن] فرستادهاى [چون پيامبر اسلام] از سوى خداست كه صحيفههايى پاك را مىخواند.
در آنها نوشتههايى استوار و باارزش است؛
و اهل كتاب درباره دين، [گروه گروه و] پراكنده نشدند مگر پس از آنكه آن دليل روشن براى آنان آمد [و به طور كامل نسبت به آنان اتمام حجت شد.]
در حالى كه فرمان نيافته بودند جز آنكه خدا را بپرستند، و ايمان و عبادت را براى او از هرگونه شركى خالص كنند، و حقگرا باشند، و نماز را برپا دارند، و زكات بپردازند؛ و اين است آيين استوار و ثابت.
به يقين كافران از اهل كتاب و مشركان در آتش دوزخاند و در آن جاودانهاند؛ اينانند كه بدترين مخلوقاتاند.
مسلما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، اينانند كه بهترين مخلوقاتاند.
پاداششان نزد پروردگارشان بهشتهاى پايندهاى است كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است، در آنها جاودانهاند، خدا از آنان خشنود است و آنان هم از خدا خشنودند؛ اين [پاداش] براى كسى است كه از پروردگارش بترسد.
سوره الزلزلة
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ هنگامى كه زمين را با [شديدترين] لرزشش بلرزانند،
و زمين بارهاى گرانش را بيرون اندازد،
و انسان بگويد: زمين را چه شده است؟
آن روز است كه زمين اخبار خود را مىگويد؛
زيرا كه پروردگارت به او وحى كرده است.
آن روز مردم [پس از پايان حساب] به صورت گروههاى پراكنده [به سوى منزلهاى ابدى خود بهشت يا دوزخ] باز مىگردند، تا اعمالشان را [به صورت تجسم يافته] به آنان نشان دهند.
پس هركس هموزن ذرهاى نيكى كند، آن نيكى را ببيند.
و هركس هموزن ذرهاى بدى كند، آن بدى را ببيند.
سوره العادیات
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به اسبان دوندهاى كه همهمه كنان [به سوى جنگ] مىتازند
و سوگند به اسبانى كه با كوبيدن سمشان از سنگها جرقه مىجهانند
و سوگند به سوارانى كه هنگام صبح غافلگيرانه به دشمن هجوم مىبرند
و به وسيله آن هجوم، گرد و غبار فراوانى بر انگيزند
و ناگاه در آن وقت در ميان گروهى دشمن در آيند؛
[كه] قطعا انسان نسبت به پروردگارش بسيار ناسپاس است،
و بىترديد خود او بر اين ناسپاسى گواه است،
و همانا او نسبت به ثروت و مال سخت علاقهمند است [و به اين سبب بخل مىورزد.]
آيا نمىداند هنگامى كه آنچه در گورهاست برانگيخته شود.
و آنچه در سينههاست پديدار گردد،
بىترديد در آن روز پروردگارشان نسبت به آنان آگاه است [و بر پايه اعمال نيك و بدشان به آنان پاداش و كيفر دهد.]
سوره القارعة
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ آن كوبنده
چيست آن كوبنده؟
و تو چه مىدانى آن كوبنده چيست؟
روزى كه مردم [در سراسيمگى] چون پروانههاى پراكندهاند
و كوهها مانند پشم رنگين حلاجى شده گردد!
اما هركس اعمال وزن شدهاش سنگين و باارزش است؛
پس او در يك زندگى خوش و پسنديدهاى است،
و اما هركساعمال وزن شدهاش سبك و بىارزش است،
پس جايگاه و پناهگاهش هاويه است،
و تو چه مىدانى هاويه چيست؟
آتشى بسيار داغ و سوزاناست.
سوره التکاثر
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ مباهات و افتخار بر يكديگر [به ثروت و كثرت نفرات] شما را [از پرداختن به تكاليف دينى و ياد آخرت] بازداشت؛
تا جايى كه گورها را ديدار كرديد [و به تعداد مردگان هم به يكديگر مباهات و افتخار نموديد!!]
اين چنين نيست [كه شما مىپنداريد]، به زودى [به آثار شوم اين اوضاع و احوالى كه داريد] آگاه خواهيد شد.
باز هم اين چنين نيست، به زودى آگاه خواهيد شد.
[زندگى واقعى] اين چنين نيست [كه مىپنداريد]، اگر به علم اليقين [كه علم استوار و غير قابل ترديد است به آخرت] آگاه بوديد [از تكاليف دينى و توجه به آباد كردن آخرت باز نمىمانديد.]
بىترديد دوزخ را خواهيد ديد.
سپس [با وارد شدن در آن،] قطعا آن را به ديده يقين و باور خواهيد ديد.
آن گاه شما در آن روز از نعمت ها بازپرسى خواهيد شد.
سوره العصر
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به عصر [ظهور پيامبر اسلام]
[كه] بىترديد انسان در زيانكارى بزرگى است؛
مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند و يكديگر را به حق توصيه نموده و به شكيبايى سفارش كردهاند.
سوره الهمزة
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ واى بر هر عيبجوى بدگوى!
همان كه ثروتى فراهم آورده و [پى در پى] آن را شمرد [و ذخيره كرد.]
گمان مىكند كه ثروتش او را جاودانه خواهد كرد.
اين چنين نيست، بىترديد او را در آن شكننده اندازند؛
و تو چه مىدانى آن شكننده چيست؟
آتش برافروخته خداست
[آتشى] كه بر دلها برآيد و چيره شود.
آن آتش بر آنان سربسته است [كه هيچ راه گريزى از آن ندارند؛]
[آتشى] در ستونهايى بلند و كشيده.
سوره الفیل
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ آيا ندانستهاى كه پروردگارت با فيل سواران چه كرد؟
آيا نيرنگشان را در تباهى قرار نداد [ونقشه آنان را نقش بر آب نساخت؟!]
و بر ضد آنان گروه گروه پرندگانى فرستاد؛
[كه] بر آنان سنگهايى از نوع سنگ گل مىافكندند.
سرانجام همه آنان را چون كاه جويده شده قرار داد.
سوره قریش
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ [خدا فيل سواران را هلاك كرد] تا قريش را [با يكديگر و با مردم و با حرم امن] الفت دهد؛
[و نيز] به سفرهاى [تجارتى] زمستانى و [سفرهاى تجارتى] تابستانى انس و همدمى بخشد [تا در آرامش و امنيت، امر معاششان را تأمين كنند.]
پس بايد پروردگار اين خانه را بپرستند؛
پروردگارى كه آنان را از گرسنگى نجات داد، و از بيمى [كه از دشمن داشتند] ايمنىشان بخشيد.
سوره الماعون
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ آيا كسى كه همواره روز جزا را انكار مىكند، ديدى؟
همان كه يتيم را به خشونت و جفا از خود مىراند،
و [كسى را] به طعام دادن به مستمند تشويق نمىكند.
پس واى بر نمازگزاران
كه از نمازشان غافل و نسبت به آن سهلانگارند.
همانان كه همواره ريا مىكنند
و از [دادن] وسايل و ابزار ضرورى زندگى [و زكات، هديه و صدقه به نيازمندان] دريغ مىورزند.
سوره الکوثر
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ بىترديد ما به تو خير فراوان [كه بركت در نسل است و از فاطمه ريشه مىگيرد] عطا كرديم.
پس [به شكرانه آن] براى پروردگارت نماز بخوان و شتر قربانى كن.
يقينا دشمن [كه به] تو [زخم زبان مىزند] خود بدون تبار و نسل [و بريده از همه خيرات و بركات] است.
سوره الکافرون
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ بگو: اى كافران!
آنچه را شما مىپرستيد، من نمىپرستم،
و نه شما آنچه را من مىپرستم، مىپرستيد،
و نه من آنچه را شما پرستيدهايد، مىپرستم،
و نه شما آنچه را كه من مىپرستم، مىپرستيد.
دين شما براى خودتان، و دين من براى خودم.
سوره النصر
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ هنگامى كه يارى خدا و [آن] پيروزى فرا رسد،
و مردم را ببينى كه گروه گروه در دين خدا درآيند،
پس پروردگارت را همراه با سپاس و ستايش تسبيح گوى، و از او آمرزش بخواه، كه او همواره توبهپذير است.
سوره المسد
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ نابود باد قدرت ابولهب، و نابود باد خودش؛
ثروتش و آنچه به دست آورده است چيزى [از عذاب خدا] را از او دفع نمىكند.
به زودى در آتشى زبانهدار درآيد؛
و [نيز] همسرش كه هيزمكش است [در آتش زبانهدار در آيد.]
[همان كه] بر گردنش طنابى تابيده از ليف خرماست.
سوره الاخلاص
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ بگو: او خداى يكتاست؛
خداى بىنياز [كه نيازمندان با اعتماد به حضرتش قصد او كنند.]
كسى را نزاده، و از كسى زاييده نشده است،
و هيچ كس [نه در ذات و نه در صفات] همانند و همتا و شبيه او نمىباشد.
سوره الفلق
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ بگو: به پروردگار سپيدهدم پناه مىبرم،
از زيان آنچه آفريد،
و از زيان شب هنگامى كه با تاريكىاش درآيد [كه در آن تاريكى انواع حيوانات موذى و انسانهاى فاسق و فاجر براى ضربه زدن به انسان در كميناند]
و از زيان زنان دمنده [كه افسون و جادو] در گرهها [مىدمند و با اين كار شيطانى در زندگى فرد، خانواده و جامعه خسارت به بار مىآورند]
و از زيان حسود، زمانى كه حسد مىورزد.
سوره الناس
به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ بگو: پناه مىبرم به پروردگار مردم
[به] پادشاه مردم
[به] معبود مردم
از زيان وسوسهگر كمين گرفته و پنهان،
آنكه همواره در سينههاى مردم وسوسه مىكند
از جنيان و آدميان.
جزء 30 قرآن کریم