قرآن عثمان طه

93

همه خوراكها حلال بود براى بنى اسرائيل جز آنچه حرام كرد اسرائيل بر خويشتن پيش از آنكه نازل شود تورات بگو بياريد تورات را پس بخوانيدش اگر هستيد راستگويان


94

پس آن كس كه دروغ بندد بر خدا پس از اين آنانند ستمكاران


95

بگو راست گفته است خدا پس پيروى كنيد ملت ابراهيم يكتاپرست را و نبوده است از شرك‌ورزان


96

همانا نخست خانه كه بپا شد براى مردم آن است كه در مكه است فرخنده‌اى و هدايتى براى جهانيان


97

در آن است آيتهاى تابناك مقام ابراهيم و كسى كه درآيدش ايمن باشد و خدا را است بر مردم حج خانه آن كس كه بتواند به سويش راهى و آن كس كه كفر ورزد همانا خدا بى‌نياز است از جهانيان


98

بگو اى اهل كتاب چرا كفر مى‌ورزيد به آيتهاى خدا و خدا گواه است بر آنچه مى‌كنيد


99

بگو اى اهل كتاب چرا باز مى‌داريد از راه خدا آن را كه ايمان آورده است خواهيدش كج و شما خود گواهيد و نيست خدا غافل از آنچه مى‌كنيد


100

اى گروه مؤمنان اگر فرمان بريد گروهى را از آنان كه داده شدستند كتاب را برمى‌گردانند شما را پس از ايمانتان كافران


101

و چگونه كفر ورزيد و بر شما خوانده مى‌شود آيتهاى خدا و در ميان شما است فرستاده او و آن كس كه نگهدارى از خدا خواهد همانا هدايت شده است به سوى راهى راست


102

اى گروه مؤمنان بترسيد خدا را حق ترسيدنش و نميريد جز آنكه باشيد مسلمانان


103

و چنگ زنيد به رشته خدا همگى و پراكنده نشويد و ياد آريد نعمت خدا را بر شما هنگامى كه بوديد دشمنان پس الفت افكند ميان دلهاى شما تا شديد به نعمت او برادران و بوديد بر كنار گودالى از آتش پس رهانيد شما را از آن چنين بيان كند خدا براى شما آيتهاى خويش را شايد هدايت يابيد


104

و بايد باشد از شما گروهى كه دعوت‌كنند به نيكى و امر كنند به خوبى و نهى كنند از بدى و آنانند رستگاران


105

و نباشيد مانند آنان كه پراكنده شدند و اختلاف كردند پس از آنكه بيامدشان نشانيها و از براى آنان است عذابى سخت


106

روزى كه سفيد شوند رويهايى و سياه شوند رويهايى پس آنان كه سياه شده است رويهاى ايشان آيا كفر ورزيديد پس از ايمان خود پس بچشيد عذاب را بدانچه بوديد كفر مى‌ورزيديد


107

و اما آنان كه سفيد شده است رويهاى ايشان پس در رحمت خداوندند ايشانند در آن جاودانان


108

اين است آيتهاى خدا كه خوانيمش بر تو به حق و نيست خدا خواهان ستمى بر جهانيان


109

و براى خدا است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و به سوى خدا بازگردانيده شوند امور


110

بوديد بهترين امتى كه برون آورده شديد براى مردم امر مى‌كنيد به نيكى و نهى مى‌كنيد از زشتى و ايمان مى‌آوريد به خدا و اگر ايمان مى‌آوردند اهل كتاب همانا بهتر بود ايشان را از ايشانند ايمان آرندگانى و بيشتر ايشانند نافرمانان


111

هرگز به شما آسيبى نرسانند جز آزارى و اگر جنگ‌كنند با شما پشت به سوى شما كنند و سپس يارى نشوند


112

زده شد بر ايشان خوارى هر كجا يافت شوند مگر با رشته‌اى از خدا و رشته‌اى از مردم و گرفتار شدند به خشمى از خدا يا آوردند خشمى از خدا و افكنده شد بر ايشان پريشانى اين بدان بود كه كفر مى‌ورزيدند به آيتهاى خدا و مى‌كشتند پيمبران را به ناحق اين بدان شد كه عصيان ورزيدند و بودند تجاوز كنندگان


113

نيستند يكسان از اهل كتابند گروهى ايستاده نمازگزار مى‌خوانند آيتهاى خدا را اثناء شب و ايشانند سجده كنندگان


114

ايمان آورند به خدا و روز آخر و امر مى‌كنند به معروف و نهى مى‌كنند از منكر و بر همديگر پيشى مى‌گيرند در شتافتن به سوى خوبيها و آنانند از شايستگان


115

و آنچه كنند از نيكى ناسپاس نمانند بدان و خدا دانا است به پرهيزكاران


116

همانا آنان كه كفر ورزيدند بى‌نيازشان نكند اموالشان و نه اولادشان از خدا به چيزى و آنانند ياران آتش در آنند جاودانان


117

مثل آنچه انفاق كنند در اين زندگانى دنيا مانند بادى است كه در آن است سرمايى سخت وزيده باشد به كشتزار گروهى كه خويشتن را ستم كردند پس نابودش ساخته باشد و خدا ستم بر آنان نكرد و ليكن بودند خويشتن را ستم‌كنندگان


118

اى گروه مؤمنان نگيريد همدستانى جز از خويش اطرافيان از غير از خويش انتخاب نكنيد كه در آشفتگى شما فروگزار نكنند آنان دوست داشتند رنج شما را همانا كينه از دهانهاى آنان هويدا است و آنچه نهان كند سينه‌هاى ايشان بزرگتر است همانا بيان كرديم آيتها را براى شما اگر تعقل كنيد


119

اينك شما دوست داريد ايشان را و دوست ندارند شما را و ايمان مى‌آوريد به كتاب همه آن و هر گاه ملاقات كنند شما را گويند ايمان آورديم و هر گاه به خلوت روند سرانگشت خشم بر شما به دندان گزند بگو بميريد به خشم خود همانا خدا دانا است بدانچه در سينه‌ها است


120

اگر به شما خوبيى رسد ناخوش دارندش و اگر بدى به شما رسد شاد شوند بدان و اگر شكيبا شويد و پرهيزكارى كنيد آيان نرساند نيرنگ ايشان شما را به چيزى همانا خدا است بدانچه كنند فراگيرنده


121

و هنگامى كه بامداد كردى از نزد خاندان خويش برون شدى و مؤمنان را در مواضع خود جاى مى‌دادى براى جنگ و خدا است شنواى دانا


122

هنگامى كه آهنگ كردند دو گروه از شما كه سست شوند و خدا است سرپرست آنان و بر خدا بايد توكل كننده مؤمنان


123

و همانا يارى كرد شما را خدا در بدر حالى كه خوار بوديد پس بترسيد خدا را شايد شكر گزاريد


124

هنگامى كه مى‌گفتى به مؤمنان آيا بس نيست شما را كه كمك فرستد شما را پروردگار شما به سه هزار فرشته فرودآوردگان


125

بلكه اگر بردبارى گزينيد و پرهيزكارى كنيد و بر شما درآيند به زودى هم اكنون كمك فرستد شما را پروردگار شما به پنج هزار تن از فرشتگان نشان دارندگان


126

و نگردانيد آن را خدا جز بشارتى براى شما و تا آرام گيرد دلهاى شما بدان حالى كه نيست يارى پيروزى جز از نزد پروردگار عزتمند حكيم


127

تا ببرد دنباله آنان را كه كفر ورزيدند يا سركوبشان سازد تا بازگردند زيانكاران


128

نيست تو را از امر چيزى يا بپذيرد توبه آنان را يا عذابشان كند آنانند ستمگران


129

خداى را است آنچه در آسمانها است و آنچه در زمين بيامرزد هر كه را خواهد و عذاب كند هر كه را خواهد و خدا است آمرزنده مهربان


130

اى آنان كه ايمان آورديد نخوريد ربا را سودهايى چند برابر و بترسيد خدا را شايد رستگار شويد


131

و بترسيد آتشى را كه آماده شده است براى كافران


132

و فرمان بريد خدا و رسول را شايد رحم شويد


133

و بشتابيد به سوى آمرزشى از پروردگار خود و بهشتى كه فراخيش پهناى آسمانها و زمين است آماده است براى پرهيزكاران


134

آنان كه انفاق مى‌كنند مال خود را هنگام گشايش و تنگدستى و خشم فروخورندگان و گذشت كنندگان از مردم و خدا دوست دارد نكوكاران را


135

و آنان كه هر گاه فحشايى كنند يا بر خود ستم كنند ياد خدا كنند و آمرزش گناهان خويش خواهند و كيست كه بيامرزد گناهان را جز خدا و اصرار نكنند بر آنچه كرده‌اند و خود مى‌دانند


136

آنان را پاداش آمرزشى است از پروردگارشان و باغهايى كه روان است زير آنها جويها جاودانند در آنها و چه نيكو است پاداش عمل كنندگان


137

همانا بگذشت پيش از شما ملتهايى پس بگرديد در زمين و بنگريد چگونه بود فرجام ناباوران تكذيب كنندگان


138

اين بيانى است براى مردم و راهنمايى و اندرزى براى پرهيزكاران


139

سست نشويد و اندوهگين نباشيد و شما برتريد اگر هستيد مؤمنان


140

اگر شما را گزندى رسد همانا دشمن را رسيده است گزندى همانند آن و اين روزگار مى‌گردانيمش ميان مردم و تا خدا بداند آنان را كه ايمان آوردند و تا بگيرد از شما گواهانى و خدا دوست ندارد ستمگران را


141

و تا پاك سازد خدا مؤمنان را و تباه گرداند كافران را


142

يا پنداشته‌ايد كه به بهشت درمى آييد و هنوز ندانسته است خدا آنان را كه كوشيدند جهاد كردند از شما و نشناخته است بردباران را


143

و همانا شما بوديد كه آرزوى مرگ مى‌كرديد پيش از آنكه بدان رسيد اكنون ديديد آن را و شمائيد نگران


144

و نيست محمد «ص» مگر پيمبرى كه بگذشته است پيش از او پيمبرانى پس آيا اگر بميرد يا كشته شود بازگرديد بر پاشنه‌هاى خويش و آن كس كه برگردد بر پاشنه‌هاى خود همانا آيان نرساند خدا را به چيزى و به زودى پاداش دهد خدا به شكرگزاران


145

و نرسيده است كسى را كه بميرد مگر به اذن خدا نامه سرآمددار و هر كس خواهد پاداش دنيا دهيمش از آن و هر كه پاداش آخرت خواهد دهيمش از آن و زود است پاداش دهيم به شكرگزاران


146

و چه بسا پيمبرى كه همراهش كارزار كردند گروندگانى بسيار پس نه سست شدند از آنچه بديشان رسيد در راه خدا و نه ناتوان شدند و نه سرافكندگى به خود گرفتند و خدا است دوست دار پايدارى‌كنان


147

و نبود سخن ايشان جز آنكه گفتند پروردگارا بيامرز از براى ما گناهان ما و فزون رفتن ما را در كار خويش و استوار دار پايهاى ما را و يارى كن ما را بر گروه كافران


148

پس بديشان داد خدا اجر دنيا و پاداش نكوى آخرت را و خدا است دوستدار نكوكاران


149

اى گروه مؤمنان اگر اطاعت كنيد آنان را كه كفر ورزيدند برگردانند شما را بر پاشنه‌هاى شما پس بازمى گرديد زيانكاران


150

بلكه خدا است سرپرست شما و او است بهترين يارى كنندگان


151

بزودى افكنيم در دلهاى آنان كه كفر ورزيدند هراس را بدانچه شريك گردانيدند با خدا آن را كه فرو نفرستاده است بدان فرمانروايى و جايگاه ايشان آتش است و چه زشت است جايگاه ستمكاران


152

و همانا راست آورد بر شما خدا وعده خويش را هنگامى كه به سختى مى‌كشتيد آنان را به اذن او تا گاهى كه از هم گسيختيد و با هم ستيزه كرديد در كار و نافرمانى كرديد پس از آنكه بنمود به شما آنچه دوست مى‌داشتيد از شما گروهى خواهان دنيا بودند و گروهى خواهان آخرت سپس منصرف ساخت شما را از ايشان تا بيازمايدتان و هرآينه بخشود بر شما و خدا است دارنده فضلى بر مؤمنان


153

هنگامى كه بالا مى‌رفتيد و برنمى‌گشتيد به سوى كسى و پيمبر مى‌خواند شما را از پشت سرتان پس رسانيد به شما اندوهى بر اندوهى تا اندوهگين نشويد بر آنچه از شما فوت شده است و نه بدانچه به شما رسيده است و خدا دانا است بدانچه مى‌كنيد


154

سپس فرود آورد بر شما پس از اندوه براى آرامش خمارى را گيجى را كه فرامى‌گرفت گروهى از شما را و گروهى ديگر را سرگرم داشته بود جانهاى ايشان گمان مى‌بردند به خدا ناروا را گمان جاهليت مى‌گفتند آيا ما را است از امر چيزى بگو همانا امر همه آن از آن خدا است نهان مى‌داشتند در دلهاى خود آنچه را آشكار نمى‌كردند براى تو مى گفتند اگر ما را از امر چيزى مى‌بود كشته نمى‌شديم در اينجا بگو اگر مى‌بوديد در خانه‌هاى خويش همانا برون مى‌آمدند آنان كه نوشته شده بود بر ايشان كشته شدن به سوى آرامگاه‌هاى خود و تا بيازمايد خدا آنچه را در سينه‌هاى شما است و تا پاك كند آنچه را در دلهاى شما است و خدا دانا است بدانچه در سينه‌ها است


155

همانا آنان كه پشت كردند از شما روز تلاقى دو سپاه نلغزايندشان شيطان جز به پاره آنچه خود فراهم كردند و هرآينه بخشود خدا بر ايشان همانا خدا است آمرزنده بردبار


156

اى گروه مؤمنان نباشيد مانند آنان كه كفر ورزيدند و گفتند به برادران خويش هنگامى كه به سفر مى‌رفتند يا به جنگ مى‌شدند كه اگر مى‌ماندند نزد ما نمى‌مردند و نه كشته مى‌شدند تا قرار دهد خدا آن را حسرتى در دلهاى ايشان و خدا زنده مى‌كند و مى‌ميراند و خدا بدانچه مى‌كنيد بينا است


157

و اگر كشته شويد در راه خدا يا بميريد همانا آمرزشى از خدا و رحمتى بهتر است از آنچه گرد مى‌آورند


158

و اگر بميريد يا كشته شويد همانا به سوى خدا گرد آورده مى‌شويد


159

و هرآينه با مهرى از خدا نرم گشته‌اى براى ايشان و اگر تندخويى سنگين دل مى‌بودى همانا پراكنده مى‌شدند از پيرامونت پس ببخش بر ايشان و آمرزش خواه براى ايشان و مشورت كن با ايشان در كار سپس گاهى كه آهنگ كردى پس توكل كن بر خدا كه خدا است دوستدار توكل كنندگان


160

اگر يارى كند شما را خدا نيست چيره شونده‌اى بر شما و اگر خوارتان دارد پس كيست كه يارى كند شما را پس از او و بر خدا بايد توكل كنند مؤمنان


161

و نرسد يا نبوده است پيمبرى را كه خيانت ورزد در بهره‌هاى جنگ و هر كس خيانت كند بيايد با آنچه خيانت كرده است روز قيامت سپس سر به سر پرداخته شود به هر كس آنچه را فراهم كرده است و آنان ستم نشوند


162

آيا كسى كه پيرو خوشنودى خدا است مانند كسى است كه بيانگيزد خشم خدا را و جايش دوزخ است و چه بد بازگشتگاهى است


163

آنانند بر پايه هايى نزد خدا و خدا بينا است بدانچه مى‌كنند


164

همانا منت نهاد خدا بر مؤمنان هنگامى كه برانگيخت در ايشان فرستاده‌اى پيمبرى از خود ايشان تا بخواند بر ايشان آيتهاى او را و پاك سازد ايشان را و بياموزدشان كتاب و حكمت را و اگر چه بودند پيش از آن در گمراهيى آشكار


165

آيا چنين است كه هر گاه برسد شما را پيش آمدى كه شما رسانده باشيد دو برابر آن را گوئيد از كجاست اين بگو آن از نزد خود شما است همانا خدا بر همه چيز است توانا


166

و آنچه به شما رسيد روز تلاقى دو سپاه همانا به اذن خدا بود و تا بشناسد مؤمنان را


167

و بشناسد آنان را كه نفاق ورزيدند و چون بديشان گفته شد كه بيائيد پيكار كنيد در راه خدا يا دفاع كنيد گفتند اگر پيكارى مى‌دانستيم پيروى مى‌كرديم شما را آنان به كفر نزديكترند در آن روز از ايمان گويند با دهانهاى خويش آنچه را نيست در دلهاشان و خدا داناتر است بدانچه نهان مى‌دارند


168

آنان كه گفتند به برادرانشان و بازنشستند كه اگر فرمان ما را مى‌بردند كشته نمى‌شدند بگو پس دور كنيد از خويشتن مرگ را اگر هستيد راستگويان


169

و نپنداريد آنان را كه كشته شدند در راه خدا مردگان بلكه زندگانند نزد پروردگار خويش روزيمندان


170

شادمانند بدانچه خدا از فضل خود بديشان ارزانى داشته و به خود مژده دهند بدانان كه هنوز بديشان نپيوسته‌اند از پشت سر ايشان كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين شوند


171

شادمانى كنند به نعمتى از خدا و فضلى و آنكه خدا تباه نمى‌كند پاداش مؤمنان را


172

آنان كه دعوت خدا و رسول را اجابت كردند از پس آنچه زخم بديشان رسيد براى آنان كه نكوكارى و پرهيزكارى كردند از ايشان است پاداشى بزرگ


173

آنان كه گفتند بديشان مردم كه مردم بسيج كردند براى شما پس بترسيدشان پس بيفزود آنان را ايمان و گفتند بس است ما را خدا و چه خوب كارگزارى است


174

پس بازگشتند به نعمتى از خدا و فضلى نرسيدشان گزندى و پيروى كردند خوشنودى خدا را و خدا است داراى فضلى بزرگ


175

نيست آن جز شيطان كه مى‌ترساند دوستان خويش را پس نترسيد او را و مرا بترسيد اگر هستيد مؤمنان


176

اندوهگينت نكنند آنان كه مى‌شتابند در كفر هرگز زيان نرسانند خدا را به چيزى خدا خواهد كه نگذارد براى ايشان بهره‌اى در آخرت و براى ايشان است عذابى بزرگ


177

همانا آنان كه خريدند كفر را به ايمان زيان نرسانند خدا را به چيزى و ايشان را است عذابى دردناك


178

و نپندارند آنان كه كفر ورزيدند مهلت‌دادن ما را بدانان نكوييى براى ايشان جز اين نيست كه مهلت دهيمشان تا بيفزايند در گناه و ايشان را است عذابى خواركننده


179

نيست خدا كه بازگذارد مؤمنان را بر آنچه شما بر آنيد تا جدا گرداند پليد را از پاكيزه (زشت از زيبا) و نبوده است خدا كه آگاه سازد شما را بر ناپيدا و لكن خدا انتخاب مى‌كند از فرستادگان خويش هر كه را خواهد پس ايمان آريد به خدا و فرستادگانش و اگر ايمان آريد و پرهيزكارى كنيد شما را هست پاداشى بزرگ


180

و نپندارند آنان كه بخل ورزيدند بدانچه خدا از فضل خويش بديشان ارزانى داشته آن را بهتر براى ايشان بلكه آن بدتر است براى ايشان بزودى گردن‌بندشان شود آنچه خوددارى از دادن آن كردند روز قيامت و خدا را است ميراث آسمانها و زمين و خدا بدانچه مى‌كنيد دانا است


181

همانا شنيد خدا گفتار آنان را كه گفتند خدا نيازمند است و ما بى‌نياز بزودى بنويسيم آنچه را كه گفتند و كشتار ايشان پيمبران را به ناحق و گوئيم بچشيد عذاب سوزان را


182

اين بدان است كه پيش فرستاد دستهاى شما و نيست خدا ستم‌كننده بر بندگان


183

آنان كه گفتند همانا خدا با ما پيمان بسته است كه ايمان نياريم براى پيمبرى تا بياورد ما را به قربانى كه بخوردش آتش بگو همانا آمد شما را پيمبرانى پيش از من به نشانيها و بدانچه گفتيد پس چرا كشتيد ايشان را اگر هستيد راستگويان


184

پس اگر باورت نداشتند همانا باور نداشتند فرستادگانى را پيش از تو كه آمدند به نشانيها و نوشته‌ها و نامه‌اى درخشان


185

همه كس چشنده مرگ است و جز اين نيست كه به شما پرداخته شود مزدهاى شما روز قيامت پس كسى كه بركنار شد از آتش و برده شد به بهشت همانا رستگار شد و نيست زندگانى دنيا جز كالاى فريب (سرگرمى)


186

همانا خواهيد آزموده شد در مالها و جانهاى خويش و خواهيد شنيد از آنان كه داده شدند كتاب را پيش از شما و از شرك‌ورزان آزار فراوانى و اگر شكيبا شويد و پرهيزكارى كنيد همانا آن است از عزيمت كارها


187

و هنگامى كه گرفت خدا پيمان آنان كه داده شدند كتاب را كه بيان كنندش براى مردم و كتمانش نكنند پس افكندند آن را پشت سر خويش و فروختندش به بهايى كم و چه بد است آنچه بها ستانند (يا فروشند)


188

مپندار آنان را كه شاد شوند بدانچه آوردند و دوست دارند كه ستوده شوند بدانچه نكردند مپندار ايشان را بر رستنگاهى از عذاب و آنان را است عذابى دردناك


189

و خدا را است فرمانروايى آسمانها و زمين و خدا بر هر چيز توانا است


190

همانا در آفرينش آسمانها و زمين و گردش شب و روز نشانيهايى است براى خردمندان


191

آنان كه ياد خدا كنند ايستادگان و نشستگان و بر پهلوهاى خويش و مى‌انديشند در آفرينش آسمانها و زمين پروردگارا نيافريدى اين را به باطل (بيهوده) دور از تو (منزهى تو) نگهدار ما را از عذاب آتش


192

پروردگارا هر كه را در آتش برى همانا خوارش كرده‌اى و نيست ستمگران را يارانى


193

پروردگارا همانا ما شنيديم بانگ‌دهنده‌اى را كه بانگ مى‌داد براى ايمان كه ايمان آريد به پروردگار خويش پس ايمان آورديم پروردگارا بيامرز براى ما گناهان ما را و بزداى از ما زشتيهاى ما را و درياب ما را با نيكان


194

پروردگارا و ارزانى دار به ما آنچه بر زبان فرستادگانت به ما نويد دادى و خوار مكن ما را روز قيامت كه نيستى تو شكننده پيمان


195

پس پذيرفت از ايشان پروردگارشان كه تباه ننمايم كار هر عمل‌كننده‌اى را از شما مرد يا آن بعضيتان از بعضى پس آنان كه هجرت كردند و برون (رانده شدند) از خانه‌هاى خويش و آزار شدند در راه من و جنگ كردند و كشته شدند همانا بزدايم از ايشان زشتيهاى ايشان را و درآرمشان باغهايى كه روان است از زير آنها جويها پاداشى از نزد خدا و خدا نزد او است پاداش نيكو


196

فريفته‌ات نكند گردش آنان كه كفر ورزيدند در شهرها


197

بهره‌اى است اندك و سپس جايگاه ايشان دوزخ است و چه زشت آرامشگاهى است


198

ليكن آنان كه پروردگار خود را ترسيدند براى ايشان است باغهايى كه جارى است از زير آنها جويها جاودانان در آنها پيشكشى از نزد خدا و آنچه نزد خدا است بهتر است براى نيكان


199

همانا از اهل كتاب است آنكه ايمان آورد به خدا و آنچه فرود آورده شد بر شما و آنچه فرود آورده شد بر ايشان فروتنى‌كنان براى خدا نفروشند آيتهاى خدا را به بهايى كم آنان را است پاداش ايشان نزد پروردگارشان همانا خدا است شتابنده در حساب


200

اى آنان كه ايمان آورديد بردبار باشيد و شكيبايى ورزيد و خويش را آماده جنگ نگه داريد و بترسيد خدا را شايد رستگار شويد


سوره النساء

1

به نام خداوند بخشاينده مهربان‌؛ مردم بترسيد پروردگار خود را كه آفريدتان از يك تن و آفريد از او جفتش را و گسترانيد از آنان مردانى بسيار و زنانى و بترسيد خداوندى را كه از او پرسش شويد و رحمها همانا خداوند است بر شما نگهبان


2

بپردازيد به يتيمان اموال ايشان را و زشت را به جاى زيبا ندهيد و نخوريد اموال آنان را با اموال خويش كه آن است همانا گناهى بزرگ


3

و اگر بترسيد كه دادگرى نكنيد در يتيمان پس كابين بنديد بر آنچه خوش آيد شما را (يا پاك باشد براى شما) از زنان دو تا و سه تا و چهار تا و اگر ترسيديد كه دادگرى نكنيد پس يكى را يا آنچه ملك يمين شما باشد اين است نزديكتر بدانكه ستم نكنيد (يا كجروى نكنيد)


4

و دهيد به زنان تصدقهاى (كابينهاى) آنان را بخششى و اگر به دلخواه خويش گذشتند از چيزى از آن براى شما پس بخوريدش گوارا نوش باد


5

و ندهيد به كم‌خردان اموالتان را كه آن را خدا پايدارى شما گردانيده است و ليكن خوراك و پوشاك دهيدشان از آن و بگوئيد بديشان گفتارى نيك


6

و بيازمائيد يتيمان را تا گاهى كه به زناشويى رسيدند پس اگر يافتيد از ايشان خردمنديى پس بپردازيد بديشان اموال ايشان را و نخوريد آنها را به اسراف (به بيهوده و گزاف در هزينه) و پيشى جستن كه نبادا بزرگ شوند و آن كه بى‌نياز است خوددارى كند و آن كه نيازمند است بايد بخورد به متعارف و هر گاه داديد بديشان اموالشان را پس گواه گيريد بر ايشان و بس است خدا حسابدارى


7

مردان را است بهره‌اى از آنچه بازگذاردند پدر و مادر و نزديكان و زنان را است بهره‌اى از آنچه بازگذاردند پدر و مادر و نزديكان از كم يا بيش آن بهره‌اى بايسته و مشخص


8

و اگر حاضر شدند قسمت را نزديكان و يتيمان و بينوايان پس بخورانيدشان از آن و بگوئيد بديشان گفتارى نكو


9

و بايد بترسند آنان كه اگر بازگذارند پس از خود فرزندان ناتوانى مى‌ترسند بر ايشان پس بترسند خدا را و بگويند سخنى استوار


10

همانا آنان كه مى‌خورند اموال يتيمان را به ستم جز اين نيست كه مى‌خورند در شكمهاى خويش آتش را و بزودى درآيند در آتش افروخته


11

دستور دهد شما را خدا در باره فرزندان شما كه براى نرينه است مانند بهره دو مادينه پس اگر زنانى باشند بيش از دو تن براى ايشان است دو ثلث آنچه بازگذارده و اگر يك آن باشد پس براى او است نيم و براى پدر و مادرش هر كدام از آنان است شش يك از آنچه بازگذارده اگر وى را فرزندى باشد و اگر وى را فرزندى نباشد و ارث برد از او پدر و مادرش پس براى مادرش سه يك است و اگر وى را برادرانى باشند پس مادرش را شش يك است پس از وصيتى كه كرده باشد يا وامى پدران شما و فرزندان شما ندانيد كدامين نزديكترند به شما در سودمندى بايسته است از خدا همانا خداوند است داناى حكيم


12

و شما را است نيمى از آنچه بازگذاردند همسران شما اگر نباشد ايشان را فرزندى و اگر بود ايشان را فرزندى پس براى شما است چهار يك از آنچه بازگذاردند پس از وصيتى كه كرده باشند يا وامى و ايشان را است چهار يك از آنچه بازگذارديد اگر نباشد شما را فرزند و اگر شما را فرزند باشد پس ايشان را است هشت يك از آنچه بازگذاريد پس از وصيتى كه كنيد يا وامى و اگر مردى باشد كه ارث برده شود به كلاله (برادران و خواهران) يا زنى باشد كه وى را برادر يا خواهرى باشد پس براى هر كدام است شش يك و اگر باشند بيشتر از اين پس آنانند شريكانى در ثلث پس از وصيتى كه كرده شود و يا وامى نازيان آورنده دستورى است از خدا و خدا است داناى بردبار


13

اين است مرزهاى خدا و آن كس كه اطاعت كند خدا و پيمبرش را درآردش به باغهايى كه جارى است از زير آنها جويها جاودانان در آن و اين است كاميابى بزرگ


14

و آن كس نافرمانى خدا و پيمبرش كند و بگذرد از مرزهاى او فروبردش در آتشى جاودان ماند در آن و براى او است عذابى خواركننده


15

و آنان كه فحشايى آرند از زنان شما پس گواه گيريد بر آنان چهار تن از خود شما پس اگر گواهى دادند نگهداريد ايشان را (بازداشت كنيدشان) در خانه‌ها تا برسدشان مرگ يا بگذارد خدا براى ايشان راهى


16

و آن دو مرد از شما كه فحشايى آرند آزارشان كنيد پس اگر توبه كردند و به شايستگى آمدند بگذريد از ايشان همانا خدا است بسى توبه‌پذيرنده مهربان


17

جز اين نيست كه بر خدا پذيرفتن توبه آنانى است كه به نادانى كردارى زشت كنند و سپس بزودى توبه كنند آنانند كه بپذيرد خدا توبه ايشان را و خدا است داناى حكيم


18

و نيست توبه براى آنان كه كردار زشت كنند تا گاهى كه يكى از ايشان را مرگ فرارسد گويد توبه كردم اكنون و نه آنان كه مى‌ميرند و ايشانند كافران آنان را آماده كرديم براى ايشان عذابى دردناك


19

اى آنان كه ايمان آورديد روا نيست شما را كه ارث بريد زنان را به ناخواه و بازشان نداريد از زناشويى كه ببريد پاره آنچه را بديشان داديد مگر آنكه بيارند فحشايى آشكار و زندگانى كنيد با ايشان به خوبى و اگر خوش نداشتيد آنان را چو بسا چيزى را ناخوش داريد و قرار دهد خداوند در آن خيرى بسيار


20

و اگر خواستيد بگزينيد همسرى به جاى همسرى گزينيد و داديد يكى از ايشان را پوست گاوى آكنده از زر يا سيم نگيريد از او چيزى آيا مى‌گيريدش به دروغ بستن و گناهى آشكار


21

و چگونه مى‌گيريدش و حالى كه رسانده‌اند بعضى از شما به بعضى و گرفته‌اند از شما پيمانى سخت


22

و همسر نگيريد آنان را كه پدران شما همسر گرفتند از زنان مگر آنچه گذشته است كه آن است فحشايى و خشمى و چه زشت راهى است


23

حرام شده است بر شما مادران شما و دختران شما و خواهران شما و عمه‌هاى شما و خاله‌هاى شما و دختران برادر و دختران خواهر و مادران شما آنان كه شيرتان دادند و خواهران شما در شير و مادران زنان شما و دخترانى كه در دامان شما هستند از زنانى كه همبستر شده‌ايد با آنان پس اگر همبستر نشده باشيد با آنان نيست باكى بر شما و همسران فرزندان شما آنان كه از صلبهاى (كمرهاى) شما هستند و آنكه جمع كنيد ميان دو خواهر جز آنچه گذشته است همانا خداوند است آمرزنده مهربان


جزء قبل

جزء 4 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان