همه خوراكها حلال بود براى بنى اسرائيل جز آنچه حرام كرد اسرائيل بر خويشتن پيش از آنكه نازل شود تورات بگو بياريد تورات را پس بخوانيدش اگر هستيد راستگويان
پس آن كس كه دروغ بندد بر خدا پس از اين آنانند ستمكاران
بگو راست گفته است خدا پس پيروى كنيد ملت ابراهيم يكتاپرست را و نبوده است از شركورزان
همانا نخست خانه كه بپا شد براى مردم آن است كه در مكه است فرخندهاى و هدايتى براى جهانيان
در آن است آيتهاى تابناك مقام ابراهيم و كسى كه درآيدش ايمن باشد و خدا را است بر مردم حج خانه آن كس كه بتواند به سويش راهى و آن كس كه كفر ورزد همانا خدا بىنياز است از جهانيان
بگو اى اهل كتاب چرا كفر مىورزيد به آيتهاى خدا و خدا گواه است بر آنچه مىكنيد
بگو اى اهل كتاب چرا باز مىداريد از راه خدا آن را كه ايمان آورده است خواهيدش كج و شما خود گواهيد و نيست خدا غافل از آنچه مىكنيد
اى گروه مؤمنان اگر فرمان بريد گروهى را از آنان كه داده شدستند كتاب را برمىگردانند شما را پس از ايمانتان كافران
و چگونه كفر ورزيد و بر شما خوانده مىشود آيتهاى خدا و در ميان شما است فرستاده او و آن كس كه نگهدارى از خدا خواهد همانا هدايت شده است به سوى راهى راست
اى گروه مؤمنان بترسيد خدا را حق ترسيدنش و نميريد جز آنكه باشيد مسلمانان
و چنگ زنيد به رشته خدا همگى و پراكنده نشويد و ياد آريد نعمت خدا را بر شما هنگامى كه بوديد دشمنان پس الفت افكند ميان دلهاى شما تا شديد به نعمت او برادران و بوديد بر كنار گودالى از آتش پس رهانيد شما را از آن چنين بيان كند خدا براى شما آيتهاى خويش را شايد هدايت يابيد
و بايد باشد از شما گروهى كه دعوتكنند به نيكى و امر كنند به خوبى و نهى كنند از بدى و آنانند رستگاران
و نباشيد مانند آنان كه پراكنده شدند و اختلاف كردند پس از آنكه بيامدشان نشانيها و از براى آنان است عذابى سخت
روزى كه سفيد شوند رويهايى و سياه شوند رويهايى پس آنان كه سياه شده است رويهاى ايشان آيا كفر ورزيديد پس از ايمان خود پس بچشيد عذاب را بدانچه بوديد كفر مىورزيديد
و اما آنان كه سفيد شده است رويهاى ايشان پس در رحمت خداوندند ايشانند در آن جاودانان
اين است آيتهاى خدا كه خوانيمش بر تو به حق و نيست خدا خواهان ستمى بر جهانيان
و براى خدا است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و به سوى خدا بازگردانيده شوند امور
بوديد بهترين امتى كه برون آورده شديد براى مردم امر مىكنيد به نيكى و نهى مىكنيد از زشتى و ايمان مىآوريد به خدا و اگر ايمان مىآوردند اهل كتاب همانا بهتر بود ايشان را از ايشانند ايمان آرندگانى و بيشتر ايشانند نافرمانان
هرگز به شما آسيبى نرسانند جز آزارى و اگر جنگكنند با شما پشت به سوى شما كنند و سپس يارى نشوند
زده شد بر ايشان خوارى هر كجا يافت شوند مگر با رشتهاى از خدا و رشتهاى از مردم و گرفتار شدند به خشمى از خدا يا آوردند خشمى از خدا و افكنده شد بر ايشان پريشانى اين بدان بود كه كفر مىورزيدند به آيتهاى خدا و مىكشتند پيمبران را به ناحق اين بدان شد كه عصيان ورزيدند و بودند تجاوز كنندگان
نيستند يكسان از اهل كتابند گروهى ايستاده نمازگزار مىخوانند آيتهاى خدا را اثناء شب و ايشانند سجده كنندگان
ايمان آورند به خدا و روز آخر و امر مىكنند به معروف و نهى مىكنند از منكر و بر همديگر پيشى مىگيرند در شتافتن به سوى خوبيها و آنانند از شايستگان
و آنچه كنند از نيكى ناسپاس نمانند بدان و خدا دانا است به پرهيزكاران
همانا آنان كه كفر ورزيدند بىنيازشان نكند اموالشان و نه اولادشان از خدا به چيزى و آنانند ياران آتش در آنند جاودانان
مثل آنچه انفاق كنند در اين زندگانى دنيا مانند بادى است كه در آن است سرمايى سخت وزيده باشد به كشتزار گروهى كه خويشتن را ستم كردند پس نابودش ساخته باشد و خدا ستم بر آنان نكرد و ليكن بودند خويشتن را ستمكنندگان
اى گروه مؤمنان نگيريد همدستانى جز از خويش اطرافيان از غير از خويش انتخاب نكنيد كه در آشفتگى شما فروگزار نكنند آنان دوست داشتند رنج شما را همانا كينه از دهانهاى آنان هويدا است و آنچه نهان كند سينههاى ايشان بزرگتر است همانا بيان كرديم آيتها را براى شما اگر تعقل كنيد
اينك شما دوست داريد ايشان را و دوست ندارند شما را و ايمان مىآوريد به كتاب همه آن و هر گاه ملاقات كنند شما را گويند ايمان آورديم و هر گاه به خلوت روند سرانگشت خشم بر شما به دندان گزند بگو بميريد به خشم خود همانا خدا دانا است بدانچه در سينهها است
اگر به شما خوبيى رسد ناخوش دارندش و اگر بدى به شما رسد شاد شوند بدان و اگر شكيبا شويد و پرهيزكارى كنيد آيان نرساند نيرنگ ايشان شما را به چيزى همانا خدا است بدانچه كنند فراگيرنده
و هنگامى كه بامداد كردى از نزد خاندان خويش برون شدى و مؤمنان را در مواضع خود جاى مىدادى براى جنگ و خدا است شنواى دانا
هنگامى كه آهنگ كردند دو گروه از شما كه سست شوند و خدا است سرپرست آنان و بر خدا بايد توكل كننده مؤمنان
و همانا يارى كرد شما را خدا در بدر حالى كه خوار بوديد پس بترسيد خدا را شايد شكر گزاريد
هنگامى كه مىگفتى به مؤمنان آيا بس نيست شما را كه كمك فرستد شما را پروردگار شما به سه هزار فرشته فرودآوردگان
بلكه اگر بردبارى گزينيد و پرهيزكارى كنيد و بر شما درآيند به زودى هم اكنون كمك فرستد شما را پروردگار شما به پنج هزار تن از فرشتگان نشان دارندگان
و نگردانيد آن را خدا جز بشارتى براى شما و تا آرام گيرد دلهاى شما بدان حالى كه نيست يارى پيروزى جز از نزد پروردگار عزتمند حكيم
تا ببرد دنباله آنان را كه كفر ورزيدند يا سركوبشان سازد تا بازگردند زيانكاران
نيست تو را از امر چيزى يا بپذيرد توبه آنان را يا عذابشان كند آنانند ستمگران
خداى را است آنچه در آسمانها است و آنچه در زمين بيامرزد هر كه را خواهد و عذاب كند هر كه را خواهد و خدا است آمرزنده مهربان
اى آنان كه ايمان آورديد نخوريد ربا را سودهايى چند برابر و بترسيد خدا را شايد رستگار شويد
و بترسيد آتشى را كه آماده شده است براى كافران
و فرمان بريد خدا و رسول را شايد رحم شويد
و بشتابيد به سوى آمرزشى از پروردگار خود و بهشتى كه فراخيش پهناى آسمانها و زمين است آماده است براى پرهيزكاران
آنان كه انفاق مىكنند مال خود را هنگام گشايش و تنگدستى و خشم فروخورندگان و گذشت كنندگان از مردم و خدا دوست دارد نكوكاران را
و آنان كه هر گاه فحشايى كنند يا بر خود ستم كنند ياد خدا كنند و آمرزش گناهان خويش خواهند و كيست كه بيامرزد گناهان را جز خدا و اصرار نكنند بر آنچه كردهاند و خود مىدانند
آنان را پاداش آمرزشى است از پروردگارشان و باغهايى كه روان است زير آنها جويها جاودانند در آنها و چه نيكو است پاداش عمل كنندگان
همانا بگذشت پيش از شما ملتهايى پس بگرديد در زمين و بنگريد چگونه بود فرجام ناباوران تكذيب كنندگان
اين بيانى است براى مردم و راهنمايى و اندرزى براى پرهيزكاران
سست نشويد و اندوهگين نباشيد و شما برتريد اگر هستيد مؤمنان
اگر شما را گزندى رسد همانا دشمن را رسيده است گزندى همانند آن و اين روزگار مىگردانيمش ميان مردم و تا خدا بداند آنان را كه ايمان آوردند و تا بگيرد از شما گواهانى و خدا دوست ندارد ستمگران را
و تا پاك سازد خدا مؤمنان را و تباه گرداند كافران را
يا پنداشتهايد كه به بهشت درمى آييد و هنوز ندانسته است خدا آنان را كه كوشيدند جهاد كردند از شما و نشناخته است بردباران را
و همانا شما بوديد كه آرزوى مرگ مىكرديد پيش از آنكه بدان رسيد اكنون ديديد آن را و شمائيد نگران
و نيست محمد «ص» مگر پيمبرى كه بگذشته است پيش از او پيمبرانى پس آيا اگر بميرد يا كشته شود بازگرديد بر پاشنههاى خويش و آن كس كه برگردد بر پاشنههاى خود همانا آيان نرساند خدا را به چيزى و به زودى پاداش دهد خدا به شكرگزاران
و نرسيده است كسى را كه بميرد مگر به اذن خدا نامه سرآمددار و هر كس خواهد پاداش دنيا دهيمش از آن و هر كه پاداش آخرت خواهد دهيمش از آن و زود است پاداش دهيم به شكرگزاران
و چه بسا پيمبرى كه همراهش كارزار كردند گروندگانى بسيار پس نه سست شدند از آنچه بديشان رسيد در راه خدا و نه ناتوان شدند و نه سرافكندگى به خود گرفتند و خدا است دوست دار پايدارىكنان
و نبود سخن ايشان جز آنكه گفتند پروردگارا بيامرز از براى ما گناهان ما و فزون رفتن ما را در كار خويش و استوار دار پايهاى ما را و يارى كن ما را بر گروه كافران
پس بديشان داد خدا اجر دنيا و پاداش نكوى آخرت را و خدا است دوستدار نكوكاران
اى گروه مؤمنان اگر اطاعت كنيد آنان را كه كفر ورزيدند برگردانند شما را بر پاشنههاى شما پس بازمى گرديد زيانكاران
بلكه خدا است سرپرست شما و او است بهترين يارى كنندگان
بزودى افكنيم در دلهاى آنان كه كفر ورزيدند هراس را بدانچه شريك گردانيدند با خدا آن را كه فرو نفرستاده است بدان فرمانروايى و جايگاه ايشان آتش است و چه زشت است جايگاه ستمكاران
و همانا راست آورد بر شما خدا وعده خويش را هنگامى كه به سختى مىكشتيد آنان را به اذن او تا گاهى كه از هم گسيختيد و با هم ستيزه كرديد در كار و نافرمانى كرديد پس از آنكه بنمود به شما آنچه دوست مىداشتيد از شما گروهى خواهان دنيا بودند و گروهى خواهان آخرت سپس منصرف ساخت شما را از ايشان تا بيازمايدتان و هرآينه بخشود بر شما و خدا است دارنده فضلى بر مؤمنان
هنگامى كه بالا مىرفتيد و برنمىگشتيد به سوى كسى و پيمبر مىخواند شما را از پشت سرتان پس رسانيد به شما اندوهى بر اندوهى تا اندوهگين نشويد بر آنچه از شما فوت شده است و نه بدانچه به شما رسيده است و خدا دانا است بدانچه مىكنيد
سپس فرود آورد بر شما پس از اندوه براى آرامش خمارى را گيجى را كه فرامىگرفت گروهى از شما را و گروهى ديگر را سرگرم داشته بود جانهاى ايشان گمان مىبردند به خدا ناروا را گمان جاهليت مىگفتند آيا ما را است از امر چيزى بگو همانا امر همه آن از آن خدا است نهان مىداشتند در دلهاى خود آنچه را آشكار نمىكردند براى تو مى گفتند اگر ما را از امر چيزى مىبود كشته نمىشديم در اينجا بگو اگر مىبوديد در خانههاى خويش همانا برون مىآمدند آنان كه نوشته شده بود بر ايشان كشته شدن به سوى آرامگاههاى خود و تا بيازمايد خدا آنچه را در سينههاى شما است و تا پاك كند آنچه را در دلهاى شما است و خدا دانا است بدانچه در سينهها است
همانا آنان كه پشت كردند از شما روز تلاقى دو سپاه نلغزايندشان شيطان جز به پاره آنچه خود فراهم كردند و هرآينه بخشود خدا بر ايشان همانا خدا است آمرزنده بردبار
اى گروه مؤمنان نباشيد مانند آنان كه كفر ورزيدند و گفتند به برادران خويش هنگامى كه به سفر مىرفتند يا به جنگ مىشدند كه اگر مىماندند نزد ما نمىمردند و نه كشته مىشدند تا قرار دهد خدا آن را حسرتى در دلهاى ايشان و خدا زنده مىكند و مىميراند و خدا بدانچه مىكنيد بينا است
و اگر كشته شويد در راه خدا يا بميريد همانا آمرزشى از خدا و رحمتى بهتر است از آنچه گرد مىآورند
و اگر بميريد يا كشته شويد همانا به سوى خدا گرد آورده مىشويد
و هرآينه با مهرى از خدا نرم گشتهاى براى ايشان و اگر تندخويى سنگين دل مىبودى همانا پراكنده مىشدند از پيرامونت پس ببخش بر ايشان و آمرزش خواه براى ايشان و مشورت كن با ايشان در كار سپس گاهى كه آهنگ كردى پس توكل كن بر خدا كه خدا است دوستدار توكل كنندگان
اگر يارى كند شما را خدا نيست چيره شوندهاى بر شما و اگر خوارتان دارد پس كيست كه يارى كند شما را پس از او و بر خدا بايد توكل كنند مؤمنان
و نرسد يا نبوده است پيمبرى را كه خيانت ورزد در بهرههاى جنگ و هر كس خيانت كند بيايد با آنچه خيانت كرده است روز قيامت سپس سر به سر پرداخته شود به هر كس آنچه را فراهم كرده است و آنان ستم نشوند
آيا كسى كه پيرو خوشنودى خدا است مانند كسى است كه بيانگيزد خشم خدا را و جايش دوزخ است و چه بد بازگشتگاهى است
آنانند بر پايه هايى نزد خدا و خدا بينا است بدانچه مىكنند
همانا منت نهاد خدا بر مؤمنان هنگامى كه برانگيخت در ايشان فرستادهاى پيمبرى از خود ايشان تا بخواند بر ايشان آيتهاى او را و پاك سازد ايشان را و بياموزدشان كتاب و حكمت را و اگر چه بودند پيش از آن در گمراهيى آشكار
آيا چنين است كه هر گاه برسد شما را پيش آمدى كه شما رسانده باشيد دو برابر آن را گوئيد از كجاست اين بگو آن از نزد خود شما است همانا خدا بر همه چيز است توانا
و آنچه به شما رسيد روز تلاقى دو سپاه همانا به اذن خدا بود و تا بشناسد مؤمنان را
و بشناسد آنان را كه نفاق ورزيدند و چون بديشان گفته شد كه بيائيد پيكار كنيد در راه خدا يا دفاع كنيد گفتند اگر پيكارى مىدانستيم پيروى مىكرديم شما را آنان به كفر نزديكترند در آن روز از ايمان گويند با دهانهاى خويش آنچه را نيست در دلهاشان و خدا داناتر است بدانچه نهان مىدارند
آنان كه گفتند به برادرانشان و بازنشستند كه اگر فرمان ما را مىبردند كشته نمىشدند بگو پس دور كنيد از خويشتن مرگ را اگر هستيد راستگويان
و نپنداريد آنان را كه كشته شدند در راه خدا مردگان بلكه زندگانند نزد پروردگار خويش روزيمندان
شادمانند بدانچه خدا از فضل خود بديشان ارزانى داشته و به خود مژده دهند بدانان كه هنوز بديشان نپيوستهاند از پشت سر ايشان كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين شوند
شادمانى كنند به نعمتى از خدا و فضلى و آنكه خدا تباه نمىكند پاداش مؤمنان را
آنان كه دعوت خدا و رسول را اجابت كردند از پس آنچه زخم بديشان رسيد براى آنان كه نكوكارى و پرهيزكارى كردند از ايشان است پاداشى بزرگ
آنان كه گفتند بديشان مردم كه مردم بسيج كردند براى شما پس بترسيدشان پس بيفزود آنان را ايمان و گفتند بس است ما را خدا و چه خوب كارگزارى است
پس بازگشتند به نعمتى از خدا و فضلى نرسيدشان گزندى و پيروى كردند خوشنودى خدا را و خدا است داراى فضلى بزرگ
نيست آن جز شيطان كه مىترساند دوستان خويش را پس نترسيد او را و مرا بترسيد اگر هستيد مؤمنان
اندوهگينت نكنند آنان كه مىشتابند در كفر هرگز زيان نرسانند خدا را به چيزى خدا خواهد كه نگذارد براى ايشان بهرهاى در آخرت و براى ايشان است عذابى بزرگ
همانا آنان كه خريدند كفر را به ايمان زيان نرسانند خدا را به چيزى و ايشان را است عذابى دردناك
و نپندارند آنان كه كفر ورزيدند مهلتدادن ما را بدانان نكوييى براى ايشان جز اين نيست كه مهلت دهيمشان تا بيفزايند در گناه و ايشان را است عذابى خواركننده
نيست خدا كه بازگذارد مؤمنان را بر آنچه شما بر آنيد تا جدا گرداند پليد را از پاكيزه (زشت از زيبا) و نبوده است خدا كه آگاه سازد شما را بر ناپيدا و لكن خدا انتخاب مىكند از فرستادگان خويش هر كه را خواهد پس ايمان آريد به خدا و فرستادگانش و اگر ايمان آريد و پرهيزكارى كنيد شما را هست پاداشى بزرگ
و نپندارند آنان كه بخل ورزيدند بدانچه خدا از فضل خويش بديشان ارزانى داشته آن را بهتر براى ايشان بلكه آن بدتر است براى ايشان بزودى گردنبندشان شود آنچه خوددارى از دادن آن كردند روز قيامت و خدا را است ميراث آسمانها و زمين و خدا بدانچه مىكنيد دانا است
همانا شنيد خدا گفتار آنان را كه گفتند خدا نيازمند است و ما بىنياز بزودى بنويسيم آنچه را كه گفتند و كشتار ايشان پيمبران را به ناحق و گوئيم بچشيد عذاب سوزان را
اين بدان است كه پيش فرستاد دستهاى شما و نيست خدا ستمكننده بر بندگان
آنان كه گفتند همانا خدا با ما پيمان بسته است كه ايمان نياريم براى پيمبرى تا بياورد ما را به قربانى كه بخوردش آتش بگو همانا آمد شما را پيمبرانى پيش از من به نشانيها و بدانچه گفتيد پس چرا كشتيد ايشان را اگر هستيد راستگويان
پس اگر باورت نداشتند همانا باور نداشتند فرستادگانى را پيش از تو كه آمدند به نشانيها و نوشتهها و نامهاى درخشان
همه كس چشنده مرگ است و جز اين نيست كه به شما پرداخته شود مزدهاى شما روز قيامت پس كسى كه بركنار شد از آتش و برده شد به بهشت همانا رستگار شد و نيست زندگانى دنيا جز كالاى فريب (سرگرمى)
همانا خواهيد آزموده شد در مالها و جانهاى خويش و خواهيد شنيد از آنان كه داده شدند كتاب را پيش از شما و از شركورزان آزار فراوانى و اگر شكيبا شويد و پرهيزكارى كنيد همانا آن است از عزيمت كارها
و هنگامى كه گرفت خدا پيمان آنان كه داده شدند كتاب را كه بيان كنندش براى مردم و كتمانش نكنند پس افكندند آن را پشت سر خويش و فروختندش به بهايى كم و چه بد است آنچه بها ستانند (يا فروشند)
مپندار آنان را كه شاد شوند بدانچه آوردند و دوست دارند كه ستوده شوند بدانچه نكردند مپندار ايشان را بر رستنگاهى از عذاب و آنان را است عذابى دردناك
و خدا را است فرمانروايى آسمانها و زمين و خدا بر هر چيز توانا است
همانا در آفرينش آسمانها و زمين و گردش شب و روز نشانيهايى است براى خردمندان
آنان كه ياد خدا كنند ايستادگان و نشستگان و بر پهلوهاى خويش و مىانديشند در آفرينش آسمانها و زمين پروردگارا نيافريدى اين را به باطل (بيهوده) دور از تو (منزهى تو) نگهدار ما را از عذاب آتش
پروردگارا هر كه را در آتش برى همانا خوارش كردهاى و نيست ستمگران را يارانى
پروردگارا همانا ما شنيديم بانگدهندهاى را كه بانگ مىداد براى ايمان كه ايمان آريد به پروردگار خويش پس ايمان آورديم پروردگارا بيامرز براى ما گناهان ما را و بزداى از ما زشتيهاى ما را و درياب ما را با نيكان
پروردگارا و ارزانى دار به ما آنچه بر زبان فرستادگانت به ما نويد دادى و خوار مكن ما را روز قيامت كه نيستى تو شكننده پيمان
پس پذيرفت از ايشان پروردگارشان كه تباه ننمايم كار هر عملكنندهاى را از شما مرد يا آن بعضيتان از بعضى پس آنان كه هجرت كردند و برون (رانده شدند) از خانههاى خويش و آزار شدند در راه من و جنگ كردند و كشته شدند همانا بزدايم از ايشان زشتيهاى ايشان را و درآرمشان باغهايى كه روان است از زير آنها جويها پاداشى از نزد خدا و خدا نزد او است پاداش نيكو
فريفتهات نكند گردش آنان كه كفر ورزيدند در شهرها
بهرهاى است اندك و سپس جايگاه ايشان دوزخ است و چه زشت آرامشگاهى است
ليكن آنان كه پروردگار خود را ترسيدند براى ايشان است باغهايى كه جارى است از زير آنها جويها جاودانان در آنها پيشكشى از نزد خدا و آنچه نزد خدا است بهتر است براى نيكان
همانا از اهل كتاب است آنكه ايمان آورد به خدا و آنچه فرود آورده شد بر شما و آنچه فرود آورده شد بر ايشان فروتنىكنان براى خدا نفروشند آيتهاى خدا را به بهايى كم آنان را است پاداش ايشان نزد پروردگارشان همانا خدا است شتابنده در حساب
اى آنان كه ايمان آورديد بردبار باشيد و شكيبايى ورزيد و خويش را آماده جنگ نگه داريد و بترسيد خدا را شايد رستگار شويد
سوره النساء
به نام خداوند بخشاينده مهربان؛ مردم بترسيد پروردگار خود را كه آفريدتان از يك تن و آفريد از او جفتش را و گسترانيد از آنان مردانى بسيار و زنانى و بترسيد خداوندى را كه از او پرسش شويد و رحمها همانا خداوند است بر شما نگهبان
بپردازيد به يتيمان اموال ايشان را و زشت را به جاى زيبا ندهيد و نخوريد اموال آنان را با اموال خويش كه آن است همانا گناهى بزرگ
و اگر بترسيد كه دادگرى نكنيد در يتيمان پس كابين بنديد بر آنچه خوش آيد شما را (يا پاك باشد براى شما) از زنان دو تا و سه تا و چهار تا و اگر ترسيديد كه دادگرى نكنيد پس يكى را يا آنچه ملك يمين شما باشد اين است نزديكتر بدانكه ستم نكنيد (يا كجروى نكنيد)
و دهيد به زنان تصدقهاى (كابينهاى) آنان را بخششى و اگر به دلخواه خويش گذشتند از چيزى از آن براى شما پس بخوريدش گوارا نوش باد
و ندهيد به كمخردان اموالتان را كه آن را خدا پايدارى شما گردانيده است و ليكن خوراك و پوشاك دهيدشان از آن و بگوئيد بديشان گفتارى نيك
و بيازمائيد يتيمان را تا گاهى كه به زناشويى رسيدند پس اگر يافتيد از ايشان خردمنديى پس بپردازيد بديشان اموال ايشان را و نخوريد آنها را به اسراف (به بيهوده و گزاف در هزينه) و پيشى جستن كه نبادا بزرگ شوند و آن كه بىنياز است خوددارى كند و آن كه نيازمند است بايد بخورد به متعارف و هر گاه داديد بديشان اموالشان را پس گواه گيريد بر ايشان و بس است خدا حسابدارى
مردان را است بهرهاى از آنچه بازگذاردند پدر و مادر و نزديكان و زنان را است بهرهاى از آنچه بازگذاردند پدر و مادر و نزديكان از كم يا بيش آن بهرهاى بايسته و مشخص
و اگر حاضر شدند قسمت را نزديكان و يتيمان و بينوايان پس بخورانيدشان از آن و بگوئيد بديشان گفتارى نكو
و بايد بترسند آنان كه اگر بازگذارند پس از خود فرزندان ناتوانى مىترسند بر ايشان پس بترسند خدا را و بگويند سخنى استوار
همانا آنان كه مىخورند اموال يتيمان را به ستم جز اين نيست كه مىخورند در شكمهاى خويش آتش را و بزودى درآيند در آتش افروخته
دستور دهد شما را خدا در باره فرزندان شما كه براى نرينه است مانند بهره دو مادينه پس اگر زنانى باشند بيش از دو تن براى ايشان است دو ثلث آنچه بازگذارده و اگر يك آن باشد پس براى او است نيم و براى پدر و مادرش هر كدام از آنان است شش يك از آنچه بازگذارده اگر وى را فرزندى باشد و اگر وى را فرزندى نباشد و ارث برد از او پدر و مادرش پس براى مادرش سه يك است و اگر وى را برادرانى باشند پس مادرش را شش يك است پس از وصيتى كه كرده باشد يا وامى پدران شما و فرزندان شما ندانيد كدامين نزديكترند به شما در سودمندى بايسته است از خدا همانا خداوند است داناى حكيم
و شما را است نيمى از آنچه بازگذاردند همسران شما اگر نباشد ايشان را فرزندى و اگر بود ايشان را فرزندى پس براى شما است چهار يك از آنچه بازگذاردند پس از وصيتى كه كرده باشند يا وامى و ايشان را است چهار يك از آنچه بازگذارديد اگر نباشد شما را فرزند و اگر شما را فرزند باشد پس ايشان را است هشت يك از آنچه بازگذاريد پس از وصيتى كه كنيد يا وامى و اگر مردى باشد كه ارث برده شود به كلاله (برادران و خواهران) يا زنى باشد كه وى را برادر يا خواهرى باشد پس براى هر كدام است شش يك و اگر باشند بيشتر از اين پس آنانند شريكانى در ثلث پس از وصيتى كه كرده شود و يا وامى نازيان آورنده دستورى است از خدا و خدا است داناى بردبار
اين است مرزهاى خدا و آن كس كه اطاعت كند خدا و پيمبرش را درآردش به باغهايى كه جارى است از زير آنها جويها جاودانان در آن و اين است كاميابى بزرگ
و آن كس نافرمانى خدا و پيمبرش كند و بگذرد از مرزهاى او فروبردش در آتشى جاودان ماند در آن و براى او است عذابى خواركننده
و آنان كه فحشايى آرند از زنان شما پس گواه گيريد بر آنان چهار تن از خود شما پس اگر گواهى دادند نگهداريد ايشان را (بازداشت كنيدشان) در خانهها تا برسدشان مرگ يا بگذارد خدا براى ايشان راهى
و آن دو مرد از شما كه فحشايى آرند آزارشان كنيد پس اگر توبه كردند و به شايستگى آمدند بگذريد از ايشان همانا خدا است بسى توبهپذيرنده مهربان
جز اين نيست كه بر خدا پذيرفتن توبه آنانى است كه به نادانى كردارى زشت كنند و سپس بزودى توبه كنند آنانند كه بپذيرد خدا توبه ايشان را و خدا است داناى حكيم
و نيست توبه براى آنان كه كردار زشت كنند تا گاهى كه يكى از ايشان را مرگ فرارسد گويد توبه كردم اكنون و نه آنان كه مىميرند و ايشانند كافران آنان را آماده كرديم براى ايشان عذابى دردناك
اى آنان كه ايمان آورديد روا نيست شما را كه ارث بريد زنان را به ناخواه و بازشان نداريد از زناشويى كه ببريد پاره آنچه را بديشان داديد مگر آنكه بيارند فحشايى آشكار و زندگانى كنيد با ايشان به خوبى و اگر خوش نداشتيد آنان را چو بسا چيزى را ناخوش داريد و قرار دهد خداوند در آن خيرى بسيار
و اگر خواستيد بگزينيد همسرى به جاى همسرى گزينيد و داديد يكى از ايشان را پوست گاوى آكنده از زر يا سيم نگيريد از او چيزى آيا مىگيريدش به دروغ بستن و گناهى آشكار
و چگونه مىگيريدش و حالى كه رساندهاند بعضى از شما به بعضى و گرفتهاند از شما پيمانى سخت
و همسر نگيريد آنان را كه پدران شما همسر گرفتند از زنان مگر آنچه گذشته است كه آن است فحشايى و خشمى و چه زشت راهى است
حرام شده است بر شما مادران شما و دختران شما و خواهران شما و عمههاى شما و خالههاى شما و دختران برادر و دختران خواهر و مادران شما آنان كه شيرتان دادند و خواهران شما در شير و مادران زنان شما و دخترانى كه در دامان شما هستند از زنانى كه همبستر شدهايد با آنان پس اگر همبستر نشده باشيد با آنان نيست باكى بر شما و همسران فرزندان شما آنان كه از صلبهاى (كمرهاى) شما هستند و آنكه جمع كنيد ميان دو خواهر جز آنچه گذشته است همانا خداوند است آمرزنده مهربان