لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً عَلِيماً
148خدا، بانگ زدن به بد زبانى را، دوست ندارد؛ مگر كسى كه مورد ستم واقع شده باشد؛ و خدا، شنواى داناست.
إِنْ تُبْدُوا خَيْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا قَدِيراً
149اگر نيكى را آشكار كنيد يا پنهانش سازيد، يا از بدى در گذريد، پس در واقع خدا، بخشايندهاى تواناست.
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذٰلِكَ سَبِيلاً
150براستى كسانى كه به خدا و فرستادگانش كفر مىورزند، و مىخواهند كه بين خدا و فرستادگانش جدايى اندازند، و مىگويند:« به برخى ايمان مىآوريم، و برخى را انكار مىكنيم. »و مىخواهند ميان آن (دو) راهى را اتخاذ كنند،
أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً
151در حقيقت آنان، فقط كافرند؛ و براى كافران، عذابى خوار كننده فراهم ساختهايم.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
152و [لى] كسانى كه به خدا و فرستادگانش ايمان آورده، و ميان هيچ يك از آنان فرق نگذاشتهاند، آنان در آينده [خدا،] پاداشهايشان را به آنها خواهد داد؛ و خدا بسيار آمرزنده مهرورز است.
يَسْئَلُكَ أَهْلُ الْكِتابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتاباً مِنَ السَّماءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسيٰ أَكْبَرَ مِنْ ذٰلِكَ فَقالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ فَعَفَوْنا عَنْ ذٰلِكَ وَ آتَيْنا مُوسيٰ سُلْطاناً مُبِيناً
153(يهوديان) اهل كتاب از تو مىخواهند كه كتابى از آسمان (يكباره) بر آنان فرود آورى؛ و بيقين از موسى، بزرگتر از اين را خواستند، و گفتند:« خدا را آشكارا به ما بنماى! »پس بخاطر ستمشان، صاعقه آنان را فرو گرفت. سپس، بعد از دليلهاى روشن (معجزه آسا) كه برايشان آمد، گوساله (پرستى) را انتخاب كردند، و [لى ما] آن را بخشيديم؛ و به موسى، دليلى روشن داديم.
وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِمْ وَ قُلْنا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً
154و بخاطر (گرفتن) پيمان محكم از آنان، (كوه) طور را بر فرازشان بر افراشتيم؛ و به آنان گفتيم:« از در (بيت المقدس) فروتنانه وارد شويد. »و (نيز) به آنان گفتيم:« در (روز) شنبه تعدى نكنيد. »و از آنان پيمان محكم شديدى گرفتيم.
فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ وَ كُفْرِهِمْ بِآياتِ اللَّهِ وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ فَلا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلاً
155پس به سبب شكستن ايشان پيمان خويش را، و انكارشان (نسبت) به آيات خدا، و بناحق كشتن آنان پيامبران را، و گفتارشان (كه):« دلها (و مركز ادراك) ما پوشش [و مانع] دارد. » (از رحمت خدا دور شدند.) بلكه خدا بخاطر كفرشان، بر آن (دل) ها مهر نهاده؛ پس جز اندكى ايمان نمىآورند؛
وَ بِكُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَليٰ مَرْيَمَ بُهْتاناً عَظِيماً
156و (نيز) بخاطر كفرشان، و گفتارشان (كه) تهمت بزرگى بر مريم بود؛
وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لٰكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً
157و (بخاطر) گفتارشان:« كه ما، مسيح، عيسى پسر مريم، فرستاده خدا را كشتيم. » (از رحمت خدا دور شدند.) و حال آنكه وى را نكشتند، و او را بر دار نياويختند، و ليكن (امر) بر آنان مشتبه شد. و قطعا كسانى كه در (باره قتل) او اختلاف كردند، از آن در شكند، و براى شان هيچ علمى به آن جز پيروى از گمان نيست. و يقينا او را نكشتند؛
بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً
158بلكه خدا او را به سوى خود، بالا برد؛ و خدا، شكست ناپذيرى فرزانه است.
وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً
159و (كسى) از اهل كتاب نيست مگر اينكه پيش از مرگش، حتما به او [عيسى] ايمان مىآورد؛ و روز رستاخيز [مسيح،] بر آنان گواه خواهد بود.
فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيراً
160و بخاطر ظلم كسانى كه يهودى شدند، و به سبب منع زيادشان از راه خدا، (بخشى از خوراكىهاى) پاكيزهاى را كه براى آنان حلال شده بود، بر آنان حرام كرديم.
وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَكْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً
161و (همچنين بخاطر) ربا گرفتنشان، در حالى كه، بيقين از آن منع شده بودند، و به ناروا خوردنشان اموال مردم را، و براى كافران از ايشان، عذاب دردناكى آماده كردهايم.
لٰكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْراً عَظِيماً
162و ليكن استواران در دانش از ميان آن (يهودي) ان و مؤمنان، به آنچه به سوى تو فرود آمده، و آنچه پيش از تو فرو فرستاده شده، ايمان مىآورند؛ و (بويژه) بر پا دارندگان نماز و پرداخت كنندگان (ماليات) زكات و ايمان آورندگان به خدا و روز باز پسين؛ آنان (اند كه) بزودى پاداش بزرگى به ايشان خواهيم داد.
إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِليٰ نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَيْنا إِليٰ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِيسيٰ وَ أَيُّوبَ وَ يُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَيْمانَ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً
163بدرستى كه ما به سوى تو وحى نموديم، همان گونه كه به سوى نوح و پيامبران بعد از او وحى نموديم؛ و (نيز) به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و (پيامبران از) فرزندان (او) و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان وحى نموديم؛ و به داود« زبور »داديم.
وَ رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسيٰ تَكْلِيماً
164و فرستادگانى كه بيقين (سرگذشت) آنان را پيش از اين، بر تو حكايت نموديم، و فرستادگانى كه (سرگذشت) شان را بر تو حكايت نكرديم؛ و خدا با موسى سخن گفت، سخن گفتنى (بدون واسطه).
رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً
165فرستادگانى كه مژده آور و هشدار دهنده بودند، تا بعد از اين فرستادگان، براى مردم حجتى بر خدا نباشد؛ و خدا شكست ناپذيرى فرزانه است.
لٰكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِما أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَ الْمَلائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَ كَفيٰ بِاللَّهِ شَهِيداً
166ليكن خدا به آنچه بر تو فرو فرستاد گواهى مىدهد، كه آن را از روى علمش فرو فرستاده است؛ و فرشتگان (نيز) گواهى مىدهند، و (هر چند كه) گواهى خدا كافى است.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلالاً بَعِيداً
167قطعا كسانى كه كفر ورزيدند، و (مردم را) از راه خدا باز داشتند، به گمراهى دورى، گمراه شدهاند.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ظَلَمُوا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقاً
168بدرستى كسانى كه كفر ورزيدند، و ستم كردند، هرگز خدا آنان را نمىآمرزد، و آنان را به هيچ راهى راهنمايى نخواهد كرد،
إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً وَ كانَ ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيراً
169مگر به راه جهنم، در حالى كه جاودانه در آن ماندگارند؛ و اين [كار] براى خدا آسان است.
يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْراً لَكُمْ وَ إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً
170اى مردم! فرستاده [موعود]، از جانب پروردگارتان، حق را براى شما آورد؛ پس ايمان بياوريد، كه براى شما بهتر است. و اگر كفر ورزيد، پس (به خدا زيانى نمىرسد،) چرا كه آنچه در آسمانها و زمين است فقط از آن خداست؛ و خدا، داناى فرزانه است.
يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَي اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِليٰ مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَيْراً لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كَفيٰ بِاللَّهِ وَكِيلاً
171اى اهل كتاب! در دينتان، غلو مكنيد؛ و در باره خدا، جز حق مگوييد. مسيح، عيسى پسر مريم فقط فرستاده خدا، و كلمه اوست؛ كه او را به سوى مريم افكنده، و روحى از جانب اوست. پس، به خدا و فرستادگانش، ايمان آوريد؛ و نگوييد:« [خدا] سهگانه است. » (به اين سخنان) پايان دهيد، كه براى شما بهتر است. [چرا] كه خدا، فقط معبودى يگانه است؛ او منزه است از اينكه برايش فرزندى باشد؛ [زيرا] آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است فقط از آن اوست؛ و كار سازى خدا كافى است.
لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً لِلَّهِ وَ لَا الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَ مَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعاً
172مسيح و فرشتگان مقرب، ابا ندارند از اينكه بنده خدا باشند؛ و هر كس از پرستش او، امتناع ورزد، و تكبر كند، پس بزودى (خدا در قيامت) همه آنان را به سوى خود گرد خواهد آورد.
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذِينَ اسْتَنْكَفُوا وَ اسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلِيماً وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً
173و اما كسانى كه ايمان آوردند و [كارهاى] شايسته انجام دادند، پس پاداششان را بطور كامل به آنان خواهد داد؛ و از بخشش خود، بر ايشان خواهد افزود. و اما كسانى كه امتناع ورزيدند، و تكبر كردند، پس با عذابى دردناك، آنان را عذاب خواهد كرد؛ و غير از خدا، هيچ سرپرست و ياورى براى (خود) شان نمىيابند.
يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً
174اى مردم! بيقين دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمد؛ و نورى آشكار به سوى شما فرو فرستاديم.
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ اعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ يَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِراطاً مُسْتَقِيماً
175و اما كسانى كه به خدا ايمان آوردند و به آن (نور قرآن) تمسك جستند، پس بزودى (خدا) آنان را در رحمتى و بخششى از جانب خويش در آورد؛ و آنان را به راهى راست، به سوى خود راهنمايى مىكند.
يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
176از تو (در باره كلاله، يعنى وارثان ميتى كه فرزند و پدر و مادر ندارد،) پرسش مىكنند، بگو:« خدا در مورد كلاله، به شما پاسخ مىدهد: اگر مردى بميرد، كه هيچ فرزندى برايش نيست، و براى او خواهرى باشد، پس نصف ميراث، فقط براى اوست؛ و (اگر خواهرى از دنيا برود، و وارث او يك برادر باشد،) او (تمام) ميراث آن (خواهر) را مىبرد، اگر براى آن (خواهر) هيچ فرزندى نباشد؛ و اگر (وارثان)، دو خواهر باشند، پس دو سوم ميراث فقط براى آن دو است؛ و اگر (آن وارثان) برادران و خواهران باشند، پس براى پسر، همچون بهره (و سهام ارث) دو دختر باشد؛ خدا (اين احكام را) براى شما روشن بيان مىكند تا مبادا گمراه شويد؛ و خدا به هر چيزى داناست. »
سوره المائدة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ إِلَّا ما يُتْليٰ عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به قراردادها وفا كنيد. (گوشت و جنين) دامهاى زبان بسته براى شما حلال گرديده، مگر آنچه (حكمش) بر شما خوانده مىشود. در حالى كه شما در احرام هستيد، شكار كردن را حلال نشمريد. براستى خدا هر چه را بخواهد، حكم مىكند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ وَ لَا الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لَا الْهَدْيَ وَ لَا الْقَلائِدَ وَ لَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَ تَعاوَنُوا عَلَي الْبِرِّ وَ التَّقْويٰ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ
2اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (نه مراسم حج و) نشانههاى خدا، و نه ماه [هاى] حرام، و نه قربانىهاى بى نشان و نه نشاندار، و نه قصد كنندگان خانه محترم [خدا]، در حالى كه بخششى و خشنودىاى از پروردگارشان مىجويند، را (حرمت شكنى نكنيد) و حلال ندانيد. و هنگامى كه از احرام بيرون آمديد، پس (مىتوانيد) شكار كنيد. و البته، كينه توزى گروهى، براى اينكه شما را از (آمدن به) مسجد الحرام (در صلح حديبيه) باز داشتند، شما را وادار نكند كه تعدى نماييد. و بر (اى) نيكوكارى و (خود نگهدارى و) پارسايى با يكديگر همكارى كنيد؛ و بر (اى) گناه و تعدى با يكديگر همكارى ننماييد؛ و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، [چرا] كه خدا سخت كيفر است.
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطِيحَةُ وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا ما ذَكَّيْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَي النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذٰلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
3بر شما حرام شده است: (خوردن) مردار، و خون، و گوشت خوك، و آنچه را كه [به هنگام سر بريدن نام] غير خدا بر آن بانگ زده شده، و (حيوانات) خفه شده، و بر اثر زدن، (يا بيمارى) مرده، و از بلندى افتاده و جان سپرده و به ضرب شاخ كشته شده، و آنچه درنده (از آن) خورده- مگر آنچه را (زنده در يابيد و) سر ببريد- و آنچه بر (آستان) بتهاى سنگى سر بريده شده است، و (نيز) تقسيم كردن (گوشت حيوان) بوسيله چوبهاى شرط بندى؛ اين (كارها همگى) نافرمانى است.- امروز، كسانى كه كفر ورزيدند، از (زوال) دين شما نااميد شدند؛ پس، از آنها نهراسيد؛ و (از مخالفت من) بهراسيد! امروز، دين شما را برايتان كامل كردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را براى شما [بعنوان] دين پذيرفتم.- و هر كس به اضطرار افتد، در حالى كه گرسنه، [و] غير متمايل به گناه باشد، پس (مانعى ندارد كه از آنها بخورد، چرا) كه خدا، بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَ اذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ
4از تو مىپرسند:« چه چيزهايى براى شان حلال شده است؟ »بگو:« [همه] پاكيزهها، براى شما حلال گرديده، و (نيز شكار) حيوانات شكارى كه آموزش دادهايد، در حالى كه (شما) مربيان سگهاى شكارى هستيد [و] از آنچه خدا به شما آموخته، به آنها آموزش مىدهيد. (براى شما حلال است؛) پس، از آنچه براى شما [گرفته و] نگه داشتهاند، بخوريد؛ و (به هنگام فرستادن حيوان شكارى) نام خدا را بر آن ببريد؛ و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، كه خدا حسابرسى سريع است.
الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسافِحِينَ وَ لا مُتَّخِذِي أَخْدانٍ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ
5امروز، (همه) پاكيزهها براى شما حلال شده و غذاى كسانى كه به آنان كتاب (الهى) داده شده، براى شما حلال، و غذاى شما براى آنان حلال است؛ و (نيز) زنان پاكدامن از مؤمنان، و زنان پاكدامن از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب [الهى] داده شده (حلالاند؛) هنگامى كه مهرهايشان را به آنان بپردازيد، در حالى كه پاكدامنانى غير زشتكار (غير زناكار) باشيد، و نه اينكه زنان را در پنهانى دوست (خود) بگيريد. و هر كس (اركان) ايمان را انكار كند، پس قطعا عملش تباه گشته؛ و او در آخرت از زيانكاران است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَي الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَي الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَي الْكَعْبَيْنِ وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضيٰ أَوْ عَليٰ سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ مِنْهُ ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لٰكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
6اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه براى نماز بر مىخيزيد، پس چهرههايتان و دستهايتان را تا آرنج بشوييد؛ و سرهايتان و پاهايتان را تا دو مفصل [يا برآمدگى روى پاها] مسح كنيد. و اگر جنب هستيد، پس (با غسل كردن خود را) پاك كنيد. و اگر بيماريد يا در مسافرتيد [و] يا يكى از شما، از مكان پست (دستشويى) آمد، يا با زنان تماس (جنسى) داشتيد، و آبى (براى وضو يا غسل) نيافتيد، پس بر زمين پاك [نيكو] تيمم كنيد؛ و از آن، بر چهرهها و دستهايتان بكشيد. خدا نمىخواهد، تا بر شما هيچ تنگ بگيرد، و ليكن مىخواهد، تا شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد؛ تا شايد شما سپاسگزارى كنيد.
وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِي واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
7و به ياد آريد نعمت خدا را بر شما، و پيمان محكمش را كه با آن از شما ميثاق گرفت، آنگاه كه گفتيد:« شنيديم و اطاعت كرديم. »و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، براستى كه خدا به (اسرار) درون سينهها داناست.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَليٰ أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْويٰ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ
8اى كسانى كه ايمان آوردهايد! قيام كنندگان براى خدا، [و] گواهى دهندگان به دادگرى باشيد؛ و البته كينهورزى گروهى، شما را وا ندارد بر اينكه عدالت نكنيد، عدالت كنيد! كه آن به (خود نگهدارى و) پارسايى نزديكتر است. و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، كه خدا به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ
9خدا، به كسانى كه ايمان آورده و [كارهاى] شايسته انجام دادهاند، وعده داده، كه آمرزش و پاداش بزرگى براى آنان است.
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ
10و كسانى كه كفر ورزيدند، و نشانههاى ما را دروغ انگاشتند، آنان اهل دوزخند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
11اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نعمت خدا را بر (خود) تان ياد كنيد؛ آنگاه كه گروهى (از دشمنان سوء) قصد داشتند، دستهايشان را به سوى شما بگشايند؛ و [خدا] دستشان را از شما كوتاه كرد. و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد. و مؤمنان، پس بايد، تنها بر خدا توكل كنند.
وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً وَ قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذٰلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ
12و بيقين خدا از بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) پيمان محكم گرفت. و از ميان آنان دوازده سرپرست برانگيختيم. و خدا (به آنان) گفت:« براستى من با شما هستم؛ اگر نماز را بر پا داريد، و [ماليات] زكات را بپردازيد، و به فرستادگانم ايمان آوريد و آنان را گرامى داريد، و« قرض الحسنهاى »به خدا وام دهيد، قطعا بدىهايتان را از شما مىزدايم؛ و حتما شما را در بوستانهاى (بهشتى) وارد مىكنم كه از زير [درختان] ش نهرها روان است؛ و هر كس از شما بعد از آن، كفر ورزد، پس بيقين از راه درست گمراه شده است.
فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَليٰ خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
13پس بخاطر آنكه آنان، پيمانشان را شكستند، آنها را از رحمت خويش دور ساختيم؛ و دلهايشان را سخت گردانيديم، در حالى كه سخنان (خدا) را از جايگاههايش مىگردانند؛ و قسمتى از آنچه را كه بدان تذكر داده شده بودند، فراموش كردند؛ و هميشه از خيانتى (تازه) از آنان آگاه مىشوى، مگر اندكى از آنان (كه خيانت نكردند) پس آنان را ببخش و درگذر؛ كه خدا نيكو كاران را دوست مىدارد.
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصاريٰ أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ
14و از كسانى كه گفتند:« بدرستى ما مسيحى هستيم. »پيمان محكم (ى از) ايشان گرفتيم؛ و [لى] قسمتى از آنچه را كه بدان تذكر داده شده بودند، فراموش كردند؛ و تا روز رستاخيز در ميانشان دشمنى و كينه افكنديم. و خدا در آينده، آنان را از آنچه همواره با زيركى انجام مىدادهاند، آگاه خواهد ساخت.
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ
15اى اهل كتاب! در واقع فرستاده ما به سوى شما آمد، در حالى كه بسيارى از چيزهايى، از كتاب [الهى] را كه همواره پنهان مىداشتيد، براى شما روشن بيان مىكند؛ و بسيارى (از خطاهاى شما) را مىبخشد. بيقين براى شما از جانب خدا، نور و كتابى روشنگر آمده است.
يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
16خدا كسى را كه از خشنودى او پيروى كند، بوسيله آن [كتاب]، به راههاى سلامت، راهنمايى مىكند. و به رخصت خويش، آنان را از تاريكىها به سوى نور بيرون مىبرد؛ و به سوى راهى راست راهنمايىشان مىكند.
لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً إِنْ أَرادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
17كسانى كه گفتند:« بدرستى خدا، همان مسيح پسر مريم است. »بيقين كفر ورزيدند؛ بگو:« اگر خدا بخواهد مسيح پسر مريم و مادرش و كسانى كه در (روى) زمين هستند همگى را هلاك سازد، پس چه كسى از طرف خدا صاحب اختيار چيزى است؟ (تا مانع او شود.) فرمانروايى آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد، فقط از آن خداست؛ هر چه بخواهد، مىآفريند؛ و خدا، بر هر چيزى تواناست. »
وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصاريٰ نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ
18و يهوديان و مسيحيان گفتند:« ما، پسران خدا و دوستان او هستيم. »بگو:« پس چرا شما را بخاطر پيامد (گناهان) تان عذاب مىكند؟! بلكه شما (هم) بشرى هستيد از (جمله) كسانى كه آفريده است؛ هر كس را بخواهد، مىآمرزد؛ و هر كس را بخواهد، (و مستحق بداند) عذاب مىكند؛ و فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است، فقط از آن خداست؛ و فرجام (همه) فقط به سوى اوست. »
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَليٰ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِيرٍ وَ لا نَذِيرٍ فَقَدْ جاءَكُمْ بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
19اى اهل كتاب! بيقين فرستاده ما، پس از فاصلهاى ميان فرستادگان، به سوى شما آمد؛ در حالى كه (حقايق را) براى شما روشن بيان مىكند؛ تا [مبادا در رستاخيز] بگوييد:« هيچ بشارتگر و هشدارگرى به سوى ما نيامد. »و بيقين بشارتگر و هشدارگرى به سوى شما آمد؛ و خدا بر هر چيزى تواناست.
وَ إِذْ قالَ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ
20و (ياد كن) هنگامى را كه موسى به قومش گفت:« اى قوم [من]! نعمت خدا را بر خودتان به ياد آريد، هنگامى را كه در ميان شما، پيامبرانى قرار داد، و شما را صاحب اختيار (خود) قرار داد؛ و به شما چيزهايى داد، كه به هيچ يك از جهانيان نداده بود.
يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَليٰ أَدْبارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِينَ
21اى قوم [من]! به سرزمين مقدسى كه خدا براى شما مقرر داشته، وارد شويد؛ و به پشتسرتان باز نگرديد و (مخالفت ننماييد، كه) زيانكار خواهيد شد. »
قالُوا يا مُوسيٰ إِنَّ فِيها قَوْماً جَبَّارِينَ وَ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها حَتَّي يَخْرُجُوا مِنْها فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْها فَإِنَّا داخِلُونَ
22(بنى اسرائيل) گفتند:« اى موسى! براستى كه گروهى زورگو، در آن (سر زمين) هستند؛ و مسلما ما وارد آن (جا) نمىشويم، تا از آن (سرزمين) خارج شوند؛ و اگر آنها از آن (جا) خارج شوند، پس حتما ما وارد خواهيم شد. »
قالَ رَجُلانِ مِنَ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبابَ فَإِذا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غالِبُونَ وَ عَلَي اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
23دو مردى از [ميان] كسانى كه مىترسيدند، [و] خدا به آن دو، نعمت داده بود، گفتند:« از آن دروازه بر ايشان (بتازيد و) وارد شويد، و هنگامى كه وارد آن شديد پس براستى شما پيروزمندانيد. و اگر مؤمنيد، پس فقط بر خدا توكل كنيد.
قالُوا يا مُوسيٰ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِيها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ
24(بنى اسرائيل) گفتند:« اى موسى! تا (آنان) در آن (سر زمين) هستند، ما هرگز وارد آن (جا) نخواهيم شد؛ پس تو و پروردگارت برويد و (با آنان) پيكار كنيد، كه ما همين جا فرونشستگانيم. »
قالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ
25(موسى) گفت:« پروردگارا! در واقع من جز صاحب اختيار خودم و برادرم نيستم، پس بين ما و بين گروه نافرمانبردار جدايى افكن. »
قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَي الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ
26[خدا به موسى] فرمود:« پس در حقيقت آن (سر زمين)، چهل سال بر آنان ممنوع است، در حالى كه در [بيابان آن سر] زمين سرگردان خواهند بود؛ پس بر (سر نوشت) گروه نافرمانبردار تأسف مخور. »
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
27و (اى پيامبر!) خبر بزرگ حقيقى دو فرزند آدم را بر آنان بخوان [و پيروى كن]، هنگامى كه آن دو (كارى) نزديك كننده براى نزديكى (به پروردگار) انجام دادند؛ و از يكى از آن دو پذيرفته شد، و از ديگرى پذيرفته نشد؛ (قابيل) گفت:« حتما تو را خواهم كشت! » (هابيل) گفت:« خدا، تنها از پارسايان (خودنگهدار) مىپذيرد؛
لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ
28اگر دستت را به سوى من دراز كنى تا مرا بكشى، من دستانم را به سوى تو دراز نمىكنم تا تو را بكشم، [چرا] كه من از (عذاب) خدا كه پروردگار جهانيان است، مىترسم.
إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذٰلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ
29[و چرا] كه من مىخواهم، تا با (بار) گناه من و گناه خودت (به سوى خدا) باز گردى، و از اهل آتش شوى؛ و اين كيفر ستمكاران است. »
فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ
30پس نفسش، او را به كشتن برادرش ترغيب كرد، و او را كشت؛ و از زيانكاران گرديد.
فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوارِي سَوْأَةَ أَخِيهِ قالَ يا وَيْلَتي أَ عَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هٰذَا الْغُرابِ فَأُوارِيَ سَوْأَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ
31و خدا زاغى را برانگيخت كه در زمين جستجو كند، تا به او نشان دهد، چگونه [جسد] بد [بوى] برادرش را پنهان كند. [قابيل] گفت:« اى واى بر من! آيا عاجزم از اينكه مثل اين زاغ باشم و [جسد] بد [بوى] برادرم را پنهان كنم؟! »و (سرانجام) از پشيمانان گرديد.
مِنْ أَجْلِ ذٰلِكَ كَتَبْنا عَليٰ بَنِي إِسْرائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ
32از اين روى، بر بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) مقرر داشتيم، كه هر كس، شخصى را بدون (ارتكاب قتل) كسى يا فسادى در زمين بكشد، پس گويا همه مردم را كشته؛ و هر كس، شخصى را زنده بدارد، پس گويا همه مردم را زنده داشته است. و بيقين فرستادگان ما، دلايل روشن برايشان آوردند، آنگاه، قطعا بسيارى از آنان، پس از آن، در زمين زيادهروى كردند.
إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ
33كيفر كسانى كه با خدا و فرستادهاش مىجنگند و براى فساد در زمين مىكوشند، فقط اين است كه كشته شوند؛ يا به دار آويخته گردند؛ يا دستهايشان و پاهايشان، بر خلاف (يكديگر يعنى يكى از راست و يكى از چپ)، قطع شود؛ يا از سر زمين (خود) تبعيد گردند؛ اين، برايشان رسوايىاى در دنياست؛ و در آخرت عذاب بزرگى برايشان است.
إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
34مگر كسانى كه پيش از اينكه توانايى (دست يافتن) بر آنان را پيدا كنيد، توبه كرده باشند؛ پس بدانيد كه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
35اى كسانى كه ايمان آوردهايد! [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد؛ و به او تقرب جوييد؛ و در راه او جهاد كنيد؛ باشد كه شما رستگار شويد.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ يَوْمِ الْقِيامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
36در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند، اگر (بر فرض) براى شان تمام آنچه در زمين، و همانندش بهمراه آن باشد، براى آنكه آن را تاوان (نجات) از عذاب روز رستاخيز دهند، از آنان پذيرفته نمىشود؛ و براى شان عذابى دردناك است.
يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ
37(كافران) مىخواهند كه از آتش خارج شوند، و حال آنكه آنان از آن بيرون آمدنى نيستند؛ و برايشان عذابى پايدار است.
وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
38و مرد دزد و زن دزد، به كيفر آنچه بدست آوردهاند [و] بخاطر مجازات [پيشگيرانه] الهى، دستهايشان را قطع كنيد؛ و خدا شكستناپذيرى فرزانه است.
فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
39و [لى] هر كس پس از ستم كردنش، توبه كند و اصلاح نمايد، پس براستى خدا توبه او را مىپذيرد؛ [چرا] كه خدا، بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
40آيا ندانستهاى كه خدا، فرمانروايى آسمانها و زمين فقط براى اوست؟! هر كس را بخواهد (و مستحق بداند) عذاب مىكند؛ و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) مىآمرزد؛ و خدا بر هر چيزى تواناست.
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هٰذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ
41اى فرستاده [خدا]! تو را اندوهگين نسازند كسانى كه در كفر ورزيدن [بر همديگر] پيشى مىگيرند، (چه) از كسانى كه با دهانهايشان گفتند:« ايمان آورديم. »در حالى كه دلهايشان ايمان نياورده بود؛ و (چه) از كسانى كه يهودى بودند. [آنان] شنواى خوبى براى دروغ (گويى) هستند، [و] جاسوسان گروه ديگرى هستند، كه نزد تو نيامدهاند؛ [و] سخنان را بعد از (قرار گرفتن در) جايگاههايش دگرگون مىكنند، (و به يكديگر) مىگويند:« اگر اين (حكم) به شما داده شد پس آن را بپذيريد؛ و اگر آن به شما داده نشد، پس بيمناك باشيد (و از او دورى كنيد.) »و [لى] كسى را كه خدا بخواهد او را به فتنه درافكند، (و مجازاتش كند.) پس، از طرف خدا براى (دفاع) از او، هيچ چيزى را مالك نيستى. آنان كسانى هستند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك كند؛ در دنيا برايشان رسوايى، و در آخرت برايشان عذابى بزرگ است.
سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئاً وَ إِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ
42(يهوديان) شنواى خوبى براى دروغ (گويى) هستند؛ [و] مال حرام، فراوان مىخورند؛ و اگر نزد تو آيند، پس در بين آنان داورى كن، يا از آنان روى گردان. و اگر از آنان روى گردانى، پس هيچ چيزى به تو زيان نمىرسانند؛ و اگر داورى مىكنى، پس به دادگرى در ميانشان حكم كن؛ كه خدا دادگران را دوست مىدارد.
وَ كَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَ عِنْدَهُمُ التَّوْراةُ فِيها حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ وَ ما أُولئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ
43و چگونه تو را به داورى مىطلبند؟! در حالى كه تورات نزد آنان است؛ [و] در آن، حكم خدا هست؛ آنگاه بعد از اين (داورى خواستن) روى مىگردانند، در حالى كه آنان مؤمن نيستند.
إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُديً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ وَ كانُوا عَلَيْهِ شُهَداءَ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ
44براستى كه ما تورات را در حالى كه در آن، رهنمود و نور بود فرو فرستاديم، [و] پيامبرانى كه تسليم (فرمان خدا) بودند، بوسيله آن براى كسانى كه يهودى بودند داورى مىكردند؛ و (همچنين) علماى ربانى و دانشمندان (نيكو اثر)، به آنچه از كتاب خدا به آنان سپرده شده و بر آن گواه بودند، (داورى مىنمودند.) پس، از مردم نهراسيد، و از (مخالفت من) بهراسيد؛ و آيات مرا به بهاى اندكى نفروشيد. و كسانى كه بر طبق آنچه خدا فرو فرستاده داورى نكردهاند، پس تنها آنان، كافرانند.
وَ كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فِيها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
45و بر آن (يهودي) ان در آن (تورات) مقرر داشتيم، كه: جان عوض جان، و چشم عوض چشم، و بينى عوض بينى، و گوش عوض گوش، و دندان عوض دندان مىباشد؛ و زخمها (نيز داراى) قصاص است؛ و هر كه آن را ببخشد، پس آن جريمهاى براى (گناهان) اوست؛ و كسانى كه بر طبق آنچه خدا فرو فرستاده، داورى نكردهاند، پس تنها آنان، ستمگرانند.
وَ قَفَّيْنا عَليٰ آثارِهِمْ بِعِيسَي ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُديً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُديً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ
46و عيسى پسر مريم را به دنبال آثار آن (پيامبر) ان فرستاديم، در حالى كه مؤيد تورات پيش از او بود؛ و انجيل را به او داديم كه در آن، رهنمود و نور بود؛ و مؤيد تورات پيش از او بود؛ و رهنمود و پندى براى پارسايان (خود نگهدار) است.
وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ
47و اهل انجيل بايد بر طبق آنچه خدا در آن فرو فرستاده، داورى كنند. و كسانى كه بر طبق آنچه خدا فرو فرستاده داورى نمىكنند، پس تنها آنان نافرمانبردارند.
وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لٰكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ إِلَي اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
48و اين كتاب [قرآن] را بحق بر تو فرو فرستاديم، در حالى كه مؤيد كتابهاى پيش از آن است، و نگهبان بر آن [ها] است؛ پس بر طبق آنچه كه خدا فرو فرستاده، در بين آنان داورى كن؛ و از هوسهاى آنان پيروى نكن، در حالى كه (منحرف شدهاى) از آنچه كه از (احكام) حق به سوى تو آمده است. براى هر كدام از شما شريعت و راه روشنى قرار داديم؛ و اگر (بر فرض) خدا مىخواست، حتما شما را يك امت قرار مىداد، و ليكن (چنين نكرد) تا [اينكه] شما را در مورد آنچه به شما داده، بيازمايد. پس در نيكىها [بر يكديگر] پيشى گيريد؛ بازگشت همه شما، فقط به سوى خداست؛ و شما را (نسبت) به آنچه همواره در آن اختلاف مىكرديد، خبر خواهد داد.
وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّما يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ لَفاسِقُونَ
49و در ميان آنان، بر طبق آنچه خدا فرو فرستاده داورى كن؛ و از هوسهاى آنان پيروى مكن؛ و از آنان بيمناك باش، [مبادا] تو را در بخشى از آنچه خدا به سوى تو فرو فرستاده، به فتنه در اندازند. (و منحرف سازند.) و اگر آنان (از حكم تو) روى برتابند، پس بدان كه خدا مىخواهد آنان را به (سزاى) برخى پيامدهاى (گناهان) شان برساند؛ و قطعا بسيارى از مردم نافرمانبردارند.
أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ
50و آيا خواستار حكم جاهليتاند؟! و براى گروهى كه يقين دارند، حكم چه كسى از خدا بهتر است؟
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصاريٰ أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
51اى كسانى كه ايمان آوردهايد! يهوديان و مسيحيان را همپيمانان [و دوستان خود] مگيريد، برخى آنان همپيمانان [و دوستان] برخى [ديگر] ند. و هر كه از شما با آنان همپيمان [و دوست] شود، پس در حقيقت او از آنان است؛ براستى كه خدا، گروه ستمكاران را رهنمايى نمىكند.
فَتَرَي الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشيٰ أَنْ تُصِيبَنا دائِرَةٌ فَعَسَي اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَليٰ ما أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نادِمِينَ
52و مىبينى، كسانى را كه در دلهايشان [نوعى] بيمارى است، در (هم پيمانى و دوستى با) آنان، بر يكديگر پيشى مىگيرند، در حالى كه مىگويند:« هراس داريم حادثهاى به ما در رسد. »و اميد است خدا پيروزى يا چيزى از نزدش (به نفع مسلمانان پيش) آورد، تا (آنان) از آنچه در دلهايشان پنهان داشتند، پشيمان گردند.
وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَ هٰؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرِينَ
53و كسانى كه ايمان آوردهاند، مىگويند:« آيا اين (منافق) ان كسانى هستند كه با شديدترين سوگندهايشان به خدا قسم ياد كردند: كه قطعا آنان با شما هستند؟! »اعمالشان تباه گرديد، و زيانكار شدند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ
54اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هر كس از شما از دين خود باز گردد، (به خدا زيانى نمىرساند؛) و در آينده خدا گروهى را مىآورد كه آنان را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان فروتن، و در برابر كافران شكستناپذيرند؛ در راه خدا جهاد مىكنند، و از هيچ سرزنش ملامتگرى ترس ندارند؛ اين، بخشش خداست آن را به هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مىدهد؛ و خدا گشايشگرى داناست.
إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ
55سرپرست شما، تنها خدا و فرستاده او و كسانى كه ايمان آوردهاند؛ مىباشند (همان) كسانى كه نماز را بر پا مىدارند، و در حالى كه آنان در ركوعند، زكات مىدهند.
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ
56و هر كس كه ولايت خدا و فرستاده او و كسانى را كه ايمان آوردهاند، بپذيرد، پس (از حزب خداست و) براستى كه تنها، حزب خدا پيروزمند است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ الْكُفَّارَ أَوْلِياءَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
57اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (افرادى) از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده، كه دين شما را به ريشخند و بازى گرفتهاند، و كافران را، دوستان [خود] مگيريد؛ و اگر مؤمنيد، [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد.
وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَي الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ
58و هنگامى كه (مردم را با اذان) به نماز فرا مىخوانيد، آن را به مسخره و بازى مىگيرند؛ اين بخاطر آن است كه آنان گروهى هستند، كه خردورزى نمىكنند.
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَ أَنَّ أَكْثَرَكُمْ فاسِقُونَ
59بگو:« اى اهل كتاب! آيا از ما انتقام مىگيريد، جز بخاطر اينكه به خدا، و آنچه به سوى ما فرود آمده، و آنچه پيش (از اين) فرو فرستاده شده، ايمان آوردهايم؟! و اينكه اكثر شما نافرمانبرداريد. »
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذٰلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ
60بگو:« آيا شما را به كيفرى بدتر از اين در نزد خدا خبر دهم؟ كسى كه خدا او را از رحمت خود دور ساخته، و بر او خشم گرفته، و از آنان ميمونها و خوكهايى قرار داده، و معبود (ان طغيانگر و بتها) را پرستش كردهاند، منزلت آنان بدتر؛ و از راه راست، گمراهترند. »
وَ إِذا جاءُوكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ قَدْ دَخَلُوا بِالْكُفْرِ وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما كانُوا يَكْتُمُونَ
61و هنگامى كه نزد شما مىآيند، مىگويند:« ايمان آوردهايم. »و [لى] بيقين با كفر وارد شدند، و بيقين آنان با آن [كفر] خارج گرديدند؛ و خدا، به آنچه همواره پنهان مىكردند، داناتر است.
وَ تَريٰ كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
62و مىبينى كه بسيارى از آنان در گناه و تجاوز و حرامخواريشان، بر يكديگر پيشى مىگيرند؛ واقعا چه بد است آنچه همواره انجام مىدادند!
لَوْلا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ
63چرا (علماى) ربانى و دانشمندان (نيكو اثر)، آنان را از سخنان گناه (آلود) شان و حرامخواريشان، منع نمىكنند؟! واقعا چه بد است، آنچه را كه همواره با زيركى انجام مىدادند.
وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
64و يهوديان گفتند:« دست خدا بسته است. »دستهايشان بسته باد! و بخاطر آنچه كه گفتند، از رحمت (الهى) دور شدند! بلكه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هر گونه بخواهد، (و شايسته بداند) مصرف مىكند. و [لى] آنچه از طرف پروردگارت، به سوى تو فرود آمده، حتما بر طغيان و كفر بسيارى از آنان مىافزايد؛ و ما در ميان آنان تا روز رستاخيز، دشمنى و كينه افكنديم. هر گاه آتشى براى جنگ بر افروختند، خدا آن را خاموش ساخت؛ و براى فساد در زمين، مىكوشند؛ و خدا، فسادگران را دوست ندارد.
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَكَفَّرْنا عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأَدْخَلْناهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ
65و اگر (بر فرض) اهل كتاب ايمان آورده و خود نگهدارى كرده بودند، قطعا بدىهايشان را از آنان مىزدوديم؛ و حتما آنان را در بوستانهاى پر نعمت (بهشت) وارد مىساختيم.
وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما يَعْمَلُونَ
66و اگر (بر فرض) آنان، تورات و انجيل و آنچه را كه از جانب پروردگارشان بر آنان فرود آمده، به پا مىداشتند، حتما از بالاى (سر) شان (نعمتهاى آسمانى) و از زير پاهايشان (نعمتهاى زمينى روزى) مىخوردند؛ گروهى از آنان معتدل هستند، و [لى] بسيارى از آنان بد رفتارى مىكنند.
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ
67اى فرستاده [خدا]! آنچه را از طرف پروردگارت به سوى تو فرود آمده، برسان؛ و اگر انجام ندهى، پس پيام او را نرساندهاى؛ و خدا تو را از (گزند) مردم حفظ مىكند؛ براستى كه خدا گروه كافران (منكر) را راهنمايى نمىكند.
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَليٰ شَيْءٍ حَتَّي تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً فَلا تَأْسَ عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرِينَ
68بگو:« اى اهل كتاب! بر هيچ چيز (از آيين حق) نيستيد، تا اينكه تورات و انجيل و آنچه را از طرف پروردگارتان به سوى شما فرود آمده، به پا داريد. »و [لى] قطعا آنچه از طرف پروردگارت به سوى تو فرود آمده، بر طغيان و كفر بسيارى از آنان مىافزايد؛ پس بر گروه كافران اندوهگين مباش.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ الصَّابِئُونَ وَ النَّصاريٰ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
69در حقيقت كسانى كه (به پيامبر اسلام) ايمان آوردهاند، و كسانى كه به (آيين) يهود گرويدند، و صابئان (پيرو يحياى پيامبر) و مسيحيان، كسانى (از آنان) كه به خدا و روز بازپسين ايمان آوردند، و [كار] شايسته انجام دادند، پس هيچ ترسى بر آنان نيست، و نه آنان اندوهگين مىشوند.
لَقَدْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ رُسُلاً كُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْويٰ أَنْفُسُهُمْ فَرِيقاً كَذَّبُوا وَ فَرِيقاً يَقْتُلُونَ
70بيقين از بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) پيمان محكم گرفتيم، و فرستادگانى را به سوى آنان فرستاديم؛ هر گاه فرستادهاى چيزى را كه خوشايند (هواى) نفس (شان) نبود، براىشان آورد، دستهاى را دروغگو خواندند، و دستهاى را مىكشتند.
وَ حَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ
71و پنداشتند، كه كيفرى نخواهد بود، پس نابينا و ناشنوا شدند؛ سپس (به سوى خدا بازگشتند و) خدا توبه آنان را پذيرفت؛ ديگر بار بسيارى از آنان نابينا و ناشنوا شدند؛ و خدا، به آنچه انجام مىدهند، بيناست.
لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَ قالَ الْمَسِيحُ يا بَنِي إِسْرائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النَّارُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ
72كسانى كه گفتند:« در واقع خدا همان مسيح پسر مريم است، »بيقين كفر ورزيدند؛ در حالى كه مسيح گفت:« اى بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب)! خدا را، كه پروردگار من و پروردگار شماست، پرستش كنيد؛ [چرا] كه هر كس به خدا شرك ورزد، پس حتما خدا بهشت را بر او ممنوع ساخته، و مقصدش آتش است؛ و براى ستمكاران هيچ ياورى نيست. »
لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
73كسانى كه گفتند:« در واقع خدا، سومين [خدا از] سه [خدا] است. »بيقين كفر ورزيدند؛ و هيچ معبودى جز معبود يگانه نيست؛ و اگر به آنچه مىگويند، پايان ندهند، حتما به كسانى از آنان كه كفر ورزيدند، عذاب دردناكى خواهد رسيد.
أَ فَلا يَتُوبُونَ إِلَي اللَّهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَهُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
74پس چرا به سوى خدا توبه (و بازگشت) نمىكنند، و از او آمرزش نمىطلبند؟! و حال آنكه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كانا يَأْكُلانِ الطَّعامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآياتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّي يُؤْفَكُونَ
75مسيح پسر مريم، جز فرستادهاى نيست، كه بيقين پيش از وى (نيز)، فرستادگان (ديگرى) بودند؛ و مادرش، بسيار راستگو بود؛ هر دو، همواره غذا مىخوردند؛ بنگر چگونه نشانهها را برايشان روشن مىسازيم، سپس بنگر چگونه (از حق) بازگردانده مىشوند!
قُلْ أَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ اللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
76بگو:« آيا جز خدا چيزى را مىپرستيد، كه مالك هيچ سود و زيانى براى شما نيست؟! در حالى كه تنها خدا، شنوا [و] داناست. »
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ
77بگو:« اى اهل كتاب! در دين خود، بناحق بزرگنمايى نكنيد؛ و از هوسهاى گروهى كه پيش از [اين] گمراه گشتند و بسيارى را گمراه كردند، و از راه درست گم شدند، پيروى ننماييد. »
لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَليٰ لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَي ابْنِ مَرْيَمَ ذٰلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ
78كسانى از بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب)، كه كفر ورزيدند، به زبان داود و عيسى پسر مريم، لعنت شدند؛ اين بدان سبب بود، كه نافرمانى كردند، و همواره تعدى مىنمودند.
كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما كانُوا يَفْعَلُونَ
79همواره از [كارهاى] ناپسندى كه آن را انجام مىدادند، يكديگر را منع نمىكردند؛ واقعا، همواره كار بدى انجام مىدادند!
تَريٰ كَثِيراً مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ فِي الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ
80بسيارى از آنان را مىبينى، با كسانى كه كفر ورزيدهاند، دوستى مىكنند؛ واقعا بد بود آنچه خودشان از قبل براى خويش فرستادند؛ كه (در نتيجه) خدا بر آنان خشم گرفت، و آنان در عذاب ماندگارند.
وَ لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبِيِّ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِياءَ وَ لٰكِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ
81و اگر (بر فرض) به خدا و پيامبر و آنچه به سوى او فرود آمده، همواره ايمان مىآوردند، آن [كافر] ان را دوستان (خويش) نمىگرفتند؛ و ليكن بسيارى از آنان نافرمانبردارند.
![قاری](/images/reciter/1.webp)