لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةٗ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلۡيَهُودَ وَ ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ وَ لَتَجِدَنَّ أَقۡرَبَهُم مَّوَدَّةٗ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّا نَصَٰرَىٰ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنۡهُمۡ قِسِّيسِينَ وَ رُهۡبَانٗا وَ أَنَّهُمۡ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ
82مسلما يهوديان و كسانى را كه شرك ورزيدهاند، دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت؛ و قطعا كسانى را كه گفتند:« براستى ما مسيحى هستيم، »نزديكترين آن (مردم) ان در دوستى با مؤمنان خواهى يافت؛ اين بدان سبب است كه در ميان آنان، كشيشان و راهبانى هستند؛ و براستى كه آنان (در برابر حق) تكبر نمىورزند.
وَ إِذَا سَمِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَى ٱلرَّسُولِ تَرَىٰٓ أَعۡيُنَهُمۡ تَفِيضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ ٱلۡحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱكۡتُبۡنَا مَعَ ٱلشَّٰهِدِينَ
83و هنگامى كه آنچه را به سوى فرستاده [خدا] فرود آمده، مىشنوند، مىبينى در اثر حقيقتى كه شناختهاند، اشك (شوق) از ديدگانشان سرازير مىشود. مىگويند:« [اى] پروردگار ما! ايمان آورديم، پس ما را با گواهان بنويس.
وَ مَا لَنَا لَا نُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَ مَا جَآءَنَا مِنَ ٱلۡحَقِّ وَ نَطۡمَعُ أَن يُدۡخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلصَّٰلِحِينَ
84و براى ما چه (عذرى) است، كه به خدا و آنچه از حق به ما رسيده است، ايمان نياوريم، و حال آنكه طمع داريم، پروردگارمان ما را در [زمره] گروه شايستگان در آورد؟! »
فَأَثَٰبَهُمُ ٱللَّهُ بِمَا قَالُواْ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَ ذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ
85پس به پاس آنچه گفتند، خدا به آنان بوستانهاى (بهشتى) پاداش داد كه از زير [درختان] ش، نهرها روان است، در حالى كه در آنجا ماندگارند؛ و اين پاداش نيكوكاران است!
وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ
86و كسانى كه كفر ورزيدند، و نشانههاى ما را دروغ انگاشتند، آنان اهل دوزخند.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَيِّبَٰتِ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكُمۡ وَ لَا تَعۡتَدُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ
87اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چيزهاى پاك [نيكو] را كه خدا براى شما حلال كرده است، ممنوع نسازيد؛ و (از حد) تجاوز ننماييد؛ [چرا] كه خدا متجاوزان را دوست نمىدارد.
وَ كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُ حَلَٰلٗا طَيِّبٗا وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِيٓ أَنتُم بِهِۦ مُؤۡمِنُونَ
88و از آنچه خدا« روزى »شما نموده، در حالى كه حلال و پاكيزه است، بخوريد؛ و [خودتان را] از [عذاب] خدايى كه شما به او ايمان داريد، حفظ كنيد.
لَا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ وَ لَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ ٱلۡأَيۡمَٰنَ فَكَفَّٰرَتُهُۥٓ إِطۡعَامُ عَشَرَةِ مَسَٰكِينَ مِنۡ أَوۡسَطِ مَا تُطۡعِمُونَ أَهۡلِيكُمۡ أَوۡ كِسۡوَتُهُمۡ أَوۡ تَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٖ ذَٰلِكَ كَفَّٰرَةُ أَيۡمَٰنِكُمۡ إِذَا حَلَفۡتُمۡ وَ ٱحۡفَظُوٓاْ أَيۡمَٰنَكُمۡ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ
89خدا شما را بخاطر سوگندهاى بيهوده [بىتوجه] تان بازخواست نخواهد كرد؛ و ليكن به سبب سوگندهايى كه (محكم) ياد كرده (و شكستهايد،) مؤاخذه مىكند، و جريمه آن: غذا دادن به ده (نفر) بينواست، از غذاى متوسطى كه به خانوادههايتان مىدهيد؛ يا لباس پوشاندن بر آنان؛ و يا آزاد سازى بندهاى؛ و هر كس كه (هيچ كدام از اينها را) نيابد، پس سه روز روزه بدارد؛ اين، جريمه سوگندهاى شماست، به هنگامى كه سوگند ياد مىكنيد (و مخالفت مىنماييد.) و سوگندهاى خود را پاس داريد (و نشكنيد.) اينگونه خدا آياتش را براى شما روشن بيان مىكند، تا شايد شما سپاسگزارى كنيد.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَ ٱلۡمَيۡسِرُ وَ ٱلۡأَنصَابُ وَ ٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ
90اى كسانى كه ايمان آوردهايد! شراب و قمار و بتها و چوبهاى شرطبندى فقط پليدند [و] از كار شيطانند؛ پس، از آن [ها] دورى كنيد، باشد كه شما رستگار شويد.
إِنَّمَا يُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُوقِعَ بَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَ ٱلۡبَغۡضَآءَ فِي ٱلۡخَمۡرِ وَ ٱلۡمَيۡسِرِ وَ يَصُدَّكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَ عَنِ ٱلصَّلَوٰةِ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ
91شيطان مىخواهد به سبب شراب و قمار، در بين شما فقط دشمنى و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد؛ پس آيا شما (به شرابخوارى و قماربازى) پايان مىدهيد؟!
وَ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَ ٱحۡذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ
92و خدا را اطاعت كنيد و فرستاده [او] را اطاعت نماييد؛ و (از مخالفت او) بيمناك باشيد؛ و اگر روى برتابيد، پس آگاه باشيد كه بر عهده فرستاده ما رساندن [پيام روشنگر و] آشكار است.
لَيۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جُنَاحٞ فِيمَا طَعِمُوٓاْ إِذَا مَا ٱتَّقَواْ وَّ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ ثُمَّ ٱتَّقَواْ وَّ ءَامَنُواْ ثُمَّ ٱتَّقَواْ وَّ أَحۡسَنُواْ وَ ٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ
93بر كسانى كه ايمان آورده و [كارهاى] شايسته انجام دادهاند، هيچ گناهى در مورد آنچه (قبلا) خوردهاند، نيست؛ در صورتى كه (خود نگهدارى و) پارسايى كنند، و ايمان بياورند، و [كارهاى] شايسته انجام دهند؛ سپس (خود نگهدارى و) پارسايى كنند و ايمان بياورند؛ سپس پارسايى (و خود نگهدارى) پيشه كنند و نيكى نمايند؛ و خدا، نيكوكاران را دوست مىدارد.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَيَبۡلُوَنَّكُمُ ٱللَّهُ بِشَيۡءٖ مِّنَ ٱلصَّيۡدِ تَنَالُهُۥٓ أَيۡدِيكُمۡ وَ رِمَاحُكُمۡ لِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن يَخَافُهُۥ بِٱلۡغَيۡبِ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَلَهُۥ عَذَابٌ أَلِيمٞ
94اى كسانى كه ايمان آوردهايد! قطعا خدا شما را به چيزى از شكار، در حالى كه آن در دسترس شما و نيزههايتان است، مىآزمايد؛ تا خدا معلوم دارد، كسى را كه در نهان از او مىترسد؛ و هر كس بعد از اين تعدى كند، پس برايش عذابى دردناك است.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقۡتُلُواْ ٱلصَّيۡدَ وَ أَنتُمۡ حُرُمٞ وَ مَن قَتَلَهُۥ مِنكُم مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآءٞ مِّثۡلُ مَا قَتَلَ مِنَ ٱلنَّعَمِ يَحۡكُمُ بِهِۦ ذَوَا عَدۡلٖ مِّنكُمۡ هَدۡيَۢا بَٰلِغَ ٱلۡكَعۡبَةِ أَوۡ كَفَّٰرَةٞ طَعَامُ مَسَٰكِينَ أَوۡ عَدۡلُ ذَٰلِكَ صِيَامٗا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمۡرِهِۦ عَفَا ٱللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنۡ عَادَ فَيَنتَقِمُ ٱللَّهُ مِنۡهُ وَ ٱللَّهُ عَزِيزٞ ذُو ٱنتِقَامٍ
95اى كسانى كه ايمان آوردهايد! در حالى كه شما محرم هستيد صيد را مكشيد؛ و هر كس از شما عمدا آن را بكشد پس كيفرى نظير آنچه كشته است، از چهار پايان (بر او واجب است؛) كه دو [نفر] عادل از شما، (معادل بودن) آن را داورى كنند؛ در حالى كه بصورت قربانى به (حريم) كعبه برسد؛ يا جريمهاى كه (همان) غذا دادن به بينوايان است؛ يا معادل آن، روزهاى (واجب است؛) تا سنگينى (كيفر) كارش را بچشد. خدا آنچه را در گذشته واقع شده بخشيده است، و [لى] هر كس تكرار كند، خدا از او انتقام مىگيرد؛ و خدا شكستناپذيرى صاحب انتقام است.
أُحِلَّ لَكُمۡ صَيۡدُ ٱلۡبَحۡرِ وَ طَعَامُهُۥ مَتَٰعٗا لَّكُمۡ وَ لِلسَّيَّارَةِ وَ حُرِّمَ عَلَيۡكُمۡ صَيۡدُ ٱلۡبَرِّ مَا دُمۡتُمۡ حُرُمٗا وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِيٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ
96صيد دريا و غذاى آن براى شما حلال شده است؛ تا بهرهاى براى شما و براى مسافران (در حال احرام) باشد. ولى تا وقتى كه محرم هستيد، شكار صحرا براى شما حرام شده است؛ و [خودتان را] از [عذاب] خدايى حفظ كنيد، كه فقط به سوى او گردآورى مىشويد!
جَعَلَ ٱللَّهُ ٱلۡكَعۡبَةَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ قِيَٰمٗا لِّلنَّاسِ وَ ٱلشَّهۡرَ ٱلۡحَرَامَ وَ ٱلۡهَدۡيَ وَ ٱلۡقَلَٰٓئِدَ ذَٰلِكَ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ أَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ
97خدا، كعبه، خانه محترم، و ماه حرام، و قربانىهاى بىنشان، و قربانىهاى نشاندار را، [وسيله] به پا داشتن (مصلحتها) براى مردم قرار داد؛ اين (امور) بخاطر آن است كه بدانيد در واقع خدا، آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است، مىداند؛ و اينكه خدا به هر چيزى داناست.
ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ وَ أَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ
98بدانيد كه خدا سخت كيفر، و اينكه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
مَّا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ وَ ٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَ مَا تَكۡتُمُونَ
99بر فرستاده [خدا وظيفهاى] جز رساندن (پيام الهى) نيست؛ و خدا آنچه را آشكار مىنماييد، و آنچه را پنهان مىداريد، مىداند.
قُل لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡخَبِيثُ وَ ٱلطَّيِّبُ وَ لَوۡ أَعۡجَبَكَ كَثۡرَةُ ٱلۡخَبِيثِ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ
100بگو:« پليد و پاك [نيكو] مساوى نيستند، هر چند كه فزونى پليد [ها]، تو را به شگفتى اندازد؛ پس اى خردمندان، [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، باشد كه شما رستگار شويد.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَسَۡٔلُواْ عَنۡ أَشۡيَآءَ إِن تُبۡدَ لَكُمۡ تَسُؤۡكُمۡ وَ إِن تَسَۡٔلُواْ عَنۡهَا حِينَ يُنَزَّلُ ٱلۡقُرۡءَانُ تُبۡدَ لَكُمۡ عَفَا ٱللَّهُ عَنۡهَا وَ ٱللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٞ
101اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از چيزهايى پرسش نكنيد، كه اگر براى شما آشكار گردد، شما را اندوهگين مىكند؛ و اگر به هنگامى كه قرآن فرو فرستاده مىشود، از آنها پرسش كنيد، براى شما آشكار مىشود؛ خدا آن (پرسشهاى بيجا) را بخشيد؛ و خدا، بسيار آمرزندهاى بردبار است.
قَدۡ سَأَلَهَا قَوۡمٞ مِّن قَبۡلِكُمۡ ثُمَّ أَصۡبَحُواْ بِهَا كَٰفِرِينَ
102بيقين گروهى از پيشينيان شما، آن (پرسشهاى بيجا را) پرسيدند، سپس (مخالفت كردند و) بدانها كافر گرديدند.
مَا جَعَلَ ٱللَّهُ مِنۢ بَحِيرَةٖ وَ لَا سَآئِبَةٖ وَ لَا وَصِيلَةٖ وَ لَا حَامٖ وَ لَٰكِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ
103خدا هيچ (ممنوعيتى، در مورد) حيوان گوش شكافته بارور، و شتر آزاد بارور، و گوسفند بارور، و حيوان نرينه حمايت شدهاى، قرار نداده است؛ و ليكن كسانى كه كفر ورزيدند، بر خدا دروغ مىبندند؛ و اكثر آنان خردورزى نمىكنند.
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَ إِلَى ٱلرَّسُولِ قَالُواْ حَسۡبُنَا مَا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآ أَ وَ لَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ شَيۡٔٗا وَ لَا يَهۡتَدُونَ
104و هنگامى كه به آنان گفته شود:« به سوى آنچه خدا فرود آورده، و به سوى فرستاده [اش] بياييد. »مىگويند:« آنچه پدرانمان را بر آن يافتهايم، ما را بس است. »و آيا اگر (بر فرض) پدرانشان هيچ چيزى نمىدانستند، و هدايت نيافته بودند (باز از آنها پيروى مىكنند)؟!
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
105اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بر شماست كه به خودتان [بپردازيد.] هر گاه شما هدايت يافتيد، كسى كه گمراه شده است، به شما زيانى نمىرساند. بازگشت همه شما فقط به سوى خداست؛ و شما را از آنچه همواره انجام مىداديد، آگاه خواهد كرد.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ شَهَٰدَةُ بَيۡنِكُمۡ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ حِينَ ٱلۡوَصِيَّةِ ٱثۡنَانِ ذَوَا عَدۡلٖ مِّنكُمۡ أَوۡ ءَاخَرَانِ مِنۡ غَيۡرِكُمۡ إِنۡ أَنتُمۡ ضَرَبۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَأَصَٰبَتۡكُم مُّصِيبَةُ ٱلۡمَوۡتِ تَحۡبِسُونَهُمَا مِنۢ بَعۡدِ ٱلصَّلَوٰةِ فَيُقۡسِمَانِ بِٱللَّهِ إِنِ ٱرۡتَبۡتُمۡ لَا نَشۡتَرِي بِهِۦ ثَمَنٗا وَ لَوۡ كَانَ ذَا قُرۡبَىٰ وَ لَا نَكۡتُمُ شَهَٰدَةَ ٱللَّهِ إِنَّآ إِذٗا لَّمِنَ ٱلۡأٓثِمِينَ
106اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد، در هنگام وصيت [بايد] از بين شما، دو (نفر) عادل را به گواهى دادن ميان خود [فرا خوانيد]؛ يا اگر شما در زمين مسافرت كرديد، و مصيبت مرگ، شما را فرا رسيد، (و گواه مسلمان نيافتيد،) دو (نفر) ديگر از غير (همكيشان خود) تان را [به گواهى بطلبيد]. و اگر (در راستگويى گواهان) شك كرديد، آن دو را بعد از نماز نگاه مىداريد، پس آن دو به خدا سوگند ياد كنند كه:« اين (گواهى به حق) را به هيچ بهايى نمىفروشيم، و اگر چه (به سود) نزديكان باشد؛ و گواهى الهى را پنهان نمىكنيم، كه (اگر چنين كنيم) در اين هنگام حتما ما از گناهكارانيم. »
فَإِنۡ عُثِرَ عَلَىٰٓ أَنَّهُمَا ٱسۡتَحَقَّآ إِثۡمٗا فََٔاخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَحَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَوۡلَيَٰنِ فَيُقۡسِمَانِ بِٱللَّهِ لَشَهَٰدَتُنَآ أَحَقُّ مِن شَهَٰدَتِهِمَا وَ مَا ٱعۡتَدَيۡنَآ إِنَّآ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ
107و اگر اطلاعى حاصل شد، كه آن دو (شاهد،) مستحق (كيفر) گناهى شدهاند، پس دو (نفر) ديگر (نزديكان ميت) از كسانى كه آن دو (شاهد) نخستين بر آنان ستم كردند، به جاى آن دو قرار مىگيرند، و آن دو به خدا سوگند ياد مىكنند كه:« قطعا گواهى ما، از گواهى آن دو، سزاوارتر است؛ و تجاوزى نكردهايم؛ كه (اگر چنين كنيم) در اين هنگام حتما ما از ستمگرانيم. »
ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن يَأۡتُواْ بِٱلشَّهَٰدَةِ عَلَىٰ وَجۡهِهَآ أَوۡ يَخَافُوٓاْ أَن تُرَدَّ أَيۡمَٰنُۢ بَعۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ ٱسۡمَعُواْ وَ ٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ
108اين [روش سوگند]، نزديكتر است، به اينكه گواهى را به صورت (صحيح) آن ادا كنند، يا بترسند از اينكه بعد از سوگند خوردنشان، سوگندهايى (به وارثان ميت) برگردانده شود؛ و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، و گوش فرا دهيد؛ و خدا، گروه نافرمانبرداران را راهنمايى نمىكند.
يَوۡمَ يَجۡمَعُ ٱللَّهُ ٱلرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَآ أُجِبۡتُمۡ قَالُواْ لَا عِلۡمَ لَنَآ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ
109[ياد كن] روزى را كه خدا، فرستادگان (ش) را جمع مىكند، پس مىگويد:« (در برابر دعوت،) چه پاسخى به شما داده شد؟ »مىگويند:« براى ما هيچ دانشى نيست؛ كه تنها تو، از همه (اسرار) نهان، بسيار آگاهى. »
إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱذۡكُرۡ نِعۡمَتِي عَلَيۡكَ وَ عَلَىٰ وَٰلِدَتِكَ إِذۡ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ تُكَلِّمُ ٱلنَّاسَ فِي ٱلۡمَهۡدِ وَ كَهۡلٗا وَ إِذۡ عَلَّمۡتُكَ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡحِكۡمَةَ وَ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَ ٱلۡإِنجِيلَ وَ إِذۡ تَخۡلُقُ مِنَ ٱلطِّينِ كَهَيَۡٔةِ ٱلطَّيۡرِ بِإِذۡنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيۡرَۢا بِإِذۡنِي وَ تُبۡرِئُ ٱلۡأَكۡمَهَ وَ ٱلۡأَبۡرَصَ بِإِذۡنِي وَ إِذۡ تُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ بِإِذۡنِي وَ إِذۡ كَفَفۡتُ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَنكَ إِذۡ جِئۡتَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡهُمۡ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ
110[ياد كن] هنگامى را كه خدا گفت:« اى عيسى پسر مريم! نعمت مرا بر خودت و بر مادرت بياد آور؛ آنگاه كه تو را با« روح پاك »تأييد كردم؛ در حالى كه در گهواره و در ميانسالى، با مردم سخن مىگفتى؛ و هنگامى كه كتاب و حكمت و تورات و انجيل را به تو آموختم؛ و هنگامى كه به رخصت من، از گل [چيزى] همانند شكل پرنده مىساختى، و در آن مىدميدى، و به رخصت من، پرندهاى مىشد؛ و نابيناى مادرزاد، و (مبتلايان به) پيسى را به رخصت من، بهبود مىبخشيدى؛ و هنگامى كه مردگان را به رخصت من (زنده از قبر) بيرون مىآوردى؛ و هنگامى كه بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) را از (آسيب رساندن به) تو، بازداشتم؛ در آن موقع كه دليلهاى [معجزه آسا] براى آنان آوردى، و [لى] كسانى از آنان كه كفر ورزيدند، گفتند:« اين [ها] جز سحرى آشكار نيست. »
وَ إِذۡ أَوۡحَيۡتُ إِلَى ٱلۡحَوَارِيِّۧنَ أَنۡ ءَامِنُواْ بِي وَ بِرَسُولِي قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَ ٱشۡهَدۡ بِأَنَّنَا مُسۡلِمُونَ
111و (ياد كن) هنگامى را كه به حواريون وحى كردم كه:« به من و فرستاده من، ايمان آوريد. »گفتند:« ايمان آورديم، و گواه باش كه ما تسليم هستيم. »
إِذۡ قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ هَلۡ يَسۡتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيۡنَا مَآئِدَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ قَالَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ
112[ياد كن] هنگامى را كه حواريون گفتند:« اى عيسى پسر مريم! آيا پروردگارت مىتواند غذايى از آسمان بر ما فرود آورد؟ » [عيسى] گفت:« اگر مؤمن هستيد [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد! »
قَالُواْ نُرِيدُ أَن نَّأۡكُلَ مِنۡهَا وَ تَطۡمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَ نَعۡلَمَ أَن قَدۡ صَدَقۡتَنَا وَ نَكُونَ عَلَيۡهَا مِنَ ٱلشَّٰهِدِينَ
113(حواريون) گفتند:« مىخواهيم از آن بخوريم، و دلهاى ما آرامش يابد؛ و بدانيم كه بيقين به ما راست گفتهاى؛ و از شاهدان بر آن باشيم. »
قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ ٱللَّهُمَّ رَبَّنَآ أَنزِلۡ عَلَيۡنَا مَآئِدَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ تَكُونُ لَنَا عِيدٗا لِّأَوَّلِنَا وَ ءَاخِرِنَا وَ ءَايَةٗ مِّنكَ وَ ٱرۡزُقۡنَا وَ أَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ
114عيسى پسر مريم گفت:« خدايا! (اى) پروردگار ما! از آسمان غذايى بر ما فروفرست؛ كه عيدى براى اول ما و آخر ما، و نشانهاى از تو باشد؛ و ما را« روزى »ده؛ و تو بهترين« روزى »دهندگانى. »
قَالَ ٱللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيۡكُمۡ فَمَن يَكۡفُرۡ بَعۡدُ مِنكُمۡ فَإِنِّيٓ أُعَذِّبُهُۥ عَذَابٗا لَّآ أُعَذِّبُهُۥٓ أَحَدٗا مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ
115خدا فرمود:« حتما من آن را بر شما فرود فرستم؛ و [لى] بعد [از آن]، هر كس از شما كفر ورزد، پس مسلما من با عذابى او را عذاب مىكنم كه هيچ يك از جهانيان را بدان عذاب نكرده باشم! »
وَ إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ءَأَنتَ قُلۡتَ لِلنَّاسِ ٱتَّخِذُونِي وَ أُمِّيَ إِلَٰهَيۡنِ مِن دُونِ ٱللَّهِ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أَقُولَ مَا لَيۡسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلۡتُهُۥ فَقَدۡ عَلِمۡتَهُۥ تَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِي وَ لَآ أَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ
116و [ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمايد:« اى عيسى پسر مريم! آيا تو، به مردم گفتى كه من و مادرم را، دو معبود غير از خدا، اتخاذ كنيد؟! » [عيسى] گويد:« منزهى تو! براى من (سزاوار) نيست كه چيزى را كه براى من حق نيست، بگويم! اگر آن را گفته بودم پس حتما تو آن را مىدانستى؛ آنچه در جان من است، (تو) مىدانى؛ و آنچه در ذات توست، (من) نمىدانم؛ كه تنها تو، از همه (اسرار) نهان بسيار آگاهى.
مَا قُلۡتُ لَهُمۡ إِلَّا مَآ أَمَرۡتَنِي بِهِۦٓ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمۡ وَ كُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡ فَلَمَّا تَوَفَّيۡتَنِي كُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِيبَ عَلَيۡهِمۡ وَ أَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ
117جز آنچه مرا به آن فرمان دادى، [چيزى] به آنان نگفتم؛ (به آنان گفتم) كه: خدا را كه پروردگار من و پروردگار شماست بپرستيد. و تا هنگامى كه در ميانشان بودم، بر آنان گواه بودم؛ و [لى] هنگامى كه مرا بصورت كامل برگرفتى، تنها تو نگهبان آنان بودى؛ و تو بر هر چيزى، گواهى.
إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَ وَ إِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
118اگر عذابشان كنى، پس براستى كه آنان بندگان تواند؛ و اگر آنان را بيامرزى، پس براستى كه تنها تو شكستناپذير [و] فرزانهاى. »
قَالَ ٱللَّهُ هَٰذَا يَوۡمُ يَنفَعُ ٱلصَّٰدِقِينَ صِدۡقُهُمۡ لَهُمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗا رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَ رَضُواْ عَنۡهُ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ
119خدا فرمود:« اين، روزى است كه راستى راستگويان، به آنان سود مىبخشد؛ براى آنان بوستانهاى (بهشتى) است كه از زير [درختان] ش نهرها روان است، در حالى كه جاودانه در آن ماندگارند. خدا از آنان خشنود است، و آنان (نيز) از او خشنودند؛ اين كاميابى بزرگ است. »
لِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا فِيهِنَّ وَ هُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرُۢ
120فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، فقط از آن خداست؛ و او بر هر چيزى تواناست.
سوره الانعام
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ جَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَ ٱلنُّورَ ثُمَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ يَعۡدِلُونَ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ ستايش مخصوص خدايى است كه آسمانها و زمين را آفريد، و تاريكىها و نور را قرار داد؛ سپس كسانى كه كفر ورزيدند، براى پروردگارشان، [شريك] مساوى قرار مىدهند.
هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٖ ثُمَّ قَضَىٰٓ أَجَلٗا وَ أَجَلٞ مُّسَمًّى عِندَهُۥ ثُمَّ أَنتُمۡ تَمۡتَرُونَ
2او كسى است كه شما را از گل آفريد؛ سپس سرآمد (غير حتمى براى عمر شما) مقرر داشت؛ و سرآمد معين (و حتمى عمر شما) نزد اوست؛ سپس شما (در توحيد و قدرت او) ترديد مىكنيد!
وَ هُوَ ٱللَّهُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَعۡلَمُ سِرَّكُمۡ وَ جَهۡرَكُمۡ وَ يَعۡلَمُ مَا تَكۡسِبُونَ
3و او در آسمانها و در زمين خداست؛ پنهان شما و آشكارتان را مىداند؛ و آنچه را بدست مىآوريد، مىداند.
وَ مَا تَأۡتِيهِم مِّنۡ ءَايَةٖ مِّنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ
4و هيچ نشانهاى از نشانههاى پروردگارشان براى آنان نمىآيد، مگر اينكه از آن رويگردانند.
فَقَدۡ كَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَسَوۡفَ يَأۡتِيهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ
5و بيقين آنان، هنگامى كه حق به سراغشان آمد، تكذيب كردند! پس در آينده اخبار بزرگ چيزى كه همواره آن را ريشخند مىكردند، به آنان خواهد رسيد.
أَلَمۡ يَرَوۡاْ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖ مَّكَّنَّٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَا لَمۡ نُمَكِّن لَّكُمۡ وَ أَرۡسَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ عَلَيۡهِم مِّدۡرَارٗا وَ جَعَلۡنَا ٱلۡأَنۡهَٰرَ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمۡ فَأَهۡلَكۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَ أَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قَرۡنًا ءَاخَرِينَ
6آيا اطلاع نيافتهاند كه پيش از آنان چه بسيار، گروههايى را هلاك كرديم؟! كه در زمين به آنان امكاناتى داديم، كه براى شما آنچنان امكاناتى فراهم نكرديم؛ و [بارانهاى] پى در پى آسمان را بر آنان فرستاديم؛ و نهرهايى قرار داديم، كه از زير (شهرهاى) آنان روان باشد؛ و آنان را بخاطر پيامدهاى (گناهان) شان هلاك ساختيم؛ و گروههاى ديگرى بعد از آنان پديد آورديم.
وَ لَوۡ نَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ كِتَٰبٗا فِي قِرۡطَاسٖ فَلَمَسُوهُ بِأَيۡدِيهِمۡ لَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ
7و اگر (بر فرض) نوشتهاى در صفحه (كاغذ) بر تو فرو فرستيم، و آن را با دستهايشان لمس كنند، حتما كسانى كه كفر ورزيدند، مىگويند:« اين، جز سحرى آشكار نيست! »
وَ قَالُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ مَلَكٞ وَ لَوۡ أَنزَلۡنَا مَلَكٗا لَّقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ ثُمَّ لَا يُنظَرُونَ
8و [مشركان] گفتند:« چرا هيچ فرشتهاى بر او فرود نيامد. »و [لى] اگر (بر فرض) فرشتهاى فرود مىآورديم، حتما كار تمام شده بود؛ سپس (اگر مخالفت مىكردند) مهلت داده نمىشدند.
وَ لَوۡ جَعَلۡنَٰهُ مَلَكٗا لَّجَعَلۡنَٰهُ رَجُلٗا وَ لَلَبَسۡنَا عَلَيۡهِم مَّا يَلۡبِسُونَ
9و اگر (بر فرض) او را فرشتهاى قرار مىداديم، حتما وى را [بصورت] مردى در مىآورديم؛ و مسلما (به پندار آنها كار را) بر آنان مشتبه مىساختيم؛ آنچه (را بر ديگران) مشتبه مىسازند!
وَ لَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَحَاقَ بِٱلَّذِينَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ
10و بيقين پيش از تو فرستادگانى ريشخند شدند؛ و [لى] آنچه كه همواره آن را ريشخند مىكردند، كسانى از آنان را كه ريشخند مىكردند فرو گرفت.
قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ ٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ
11بگو:« در زمين گردش كنيد! سپس بنگريد فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است؟! »
قُل لِّمَن مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ قُل لِّلَّهِ كَتَبَ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَ لَيَجۡمَعَنَّكُمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا رَيۡبَ فِيهِ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ
12بگو:« آنچه در آسمانها و زمين است، از آن كيست؟ »بگو:« از آن خداست؛ »بخشش را بر خويشتن مقرر كرده است، (از اين رو) قطعا شما را در روز قيامت، كه در آن هيچ ترديدى نيست، جمعآورى خواهد كرد. كسانى كه به خودشان زيان رساندهاند، پس آنان ايمان نمىآورند.
وَ لَهُۥ مَا سَكَنَ فِي ٱلَّيۡلِ وَ ٱلنَّهَارِ وَ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ
13و آنچه در شب و روز آرام مىگيرد، فقط براى اوست؛ و او، شنوا [و] داناست.
قُلۡ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيّٗا فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ هُوَ يُطۡعِمُ وَ لَا يُطۡعَمُ قُلۡ إِنِّيٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَسۡلَمَ وَ لَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ
14بگو:« آيا غير خدا را سرپرست گيرم؟! (خدايى) كه شكافنده [و آفريننده] آسمانها و زمين است؛ و اوست كه غذا مىدهد، و غذا داده نمىشود. »بگو:« در واقع، من فرمان داده شدهام، نخستين كسى باشم كه اسلام آورد؛ و (به من فرمان داده شده كه:) هرگز از مشركان مباش! »
قُلۡ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ
15بگو:« در واقع من (نيز) اگر نافرمانى پروردگارم كنم، از عذاب روزى بزرگ مىترسم!
مَّن يُصۡرَفۡ عَنۡهُ يَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمَهُۥ وَ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡمُبِينُ
16هر كس در آن روز، (عذاب) از او برگردانده شود، پس حتما [خدا] او را رحم كرده، و اين كاميابى آشكار است. »
وَ إِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَ وَ إِن يَمۡسَسۡكَ بِخَيۡرٖ فَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ
17و اگر خدا (براى امتحان يا مجازات) زيانى به تو رساند، پس جز او هيچ بر طرف كنندهاى براى آن نيست؛ و اگر به تو نيكى رساند، پس او بر هر چيزى تواناست.
وَ هُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦ وَ هُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡخَبِيرُ
18و او بر بندگان خود، چيره است؛ و او فرزانه آگاه است.
قُلۡ أَيُّ شَيۡءٍ أَكۡبَرُ شَهَٰدَةٗ قُلِ ٱللَّهُ شَهِيدُۢ بَيۡنِي وَ بَيۡنَكُمۡ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَكُم بِهِۦ وَ مَنۢ بَلَغَ أَئِنَّكُمۡ لَتَشۡهَدُونَ أَنَّ مَعَ ٱللَّهِ ءَالِهَةً أُخۡرَىٰ قُل لَّآ أَشۡهَدُ قُلۡ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَ إِنَّنِي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِكُونَ
19بگو:« گواهى چه چيزى با عظمتتر است. »بگو:« خدا، ميان من و شما گواه است. و اين قرآن بر من وحى شده تا بوسيله آن، شما و هر كس را كه (اين قرآن به او) مىرسد هشدار دهم. آيا قطعا شما گواهى مىدهيد كه معبودان ديگرى با خداست؟! »بگو:« گواهى نمىدهم. »بگو:« او تنها معبود يگانه است؛ و مسلما من نسبت به آنچه شريك (خدا) قرار مىدهيد، بىتعهدم! »
ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَعۡرِفُونَهُۥ كَمَا يَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمُۘ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ
20كسانى كه كتاب [الهى] به آنان دادهايم، همان گونه كه پسران خود را مىشناسند، او [محمد] را مىشناسند؛ كسانى كه به خودشان زيان رساندهاند، پس آنان ايمان نمىآورند.
وَ مَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ
21و چه كسى ستمكارتر است از كسى كه بر خدا دروغ بسته، يا نشانههاى او را دروغ انگاشته است؟! براستى كه ستمكاران، رستگار نخواهند شد!
وَ يَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشۡرَكُوٓاْ أَيۡنَ شُرَكَآؤُكُمُ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ
22و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را گرد مىآوريم؛ سپس به كسانى كه شرك ورزيدند، مىگوييم:« كجايند شريكهاى شما، (همان) كسانى كه همواره (شما آنان را شريكان خدا) مىپنداشتيد؟ »
ثُمَّ لَمۡ تَكُن فِتۡنَتُهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ وَ ٱللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشۡرِكِينَ
23سپس عذرشان جز اين نيست كه مىگويند:« سوگند به خدايى كه پروردگار ماست، (ما) مشرك نبوديم! »
ٱنظُرۡ كَيۡفَ كَذَبُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَ ضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ
24ببين چگونه به خودشان (نيز) دروغ مىگويند، و آنچه را همواره (بر خدا شريك) مىبستند، از (نظر) ايشان گم شد.
وَ مِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُ إِلَيۡكَ وَ جَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَكِنَّةً أَن يَفۡقَهُوهُ وَ فِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗا وَ إِن يَرَوۡاْ كُلَّ ءَايَةٖ لَّا يُؤۡمِنُواْ بِهَا حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوكَ يُجَٰدِلُونَكَ يَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ
25و برخى از آنان كسانى هستند كه به (سخنان) تو، گوش فرا مىدهند؛ در حالى كه بر دلهاى آنان پردههايى افكندهايم. تا آن را بطور عميق نفهمند؛ و در گوشهاى آنان، سنگينى [قرار دادهايم.] و اگر هر نشانه [معجزه وار] را ببينند، به آن ايمان نمىآورند؛ حتى هنگامى كه نزد تو مىآيند با تو جدال مىكنند؛ كسانى كه كفر ورزيدند مىگويند:« اين [قرآن] جز افسانههاى پيشينيان نيست! »
وَ هُمۡ يَنۡهَوۡنَ عَنۡهُ وَ يَنَۡٔوۡنَ عَنۡهُ وَ إِن يُهۡلِكُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَ مَا يَشۡعُرُونَ
26و آنان (مردم را) از آن منع مىكنند؛ و (خود نيز) از آن دورى مىكنند، و جز خودشان را هلاك نمىكنند؛ و [لى با درك حسى] متوجه نمىشوند.
وَ لَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَى ٱلنَّارِ فَقَالُواْ يَٰلَيۡتَنَا نُرَدُّ وَ لَا نُكَذِّبَ بَِٔايَٰتِ رَبِّنَا وَ نَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
27و اگر (بر فرض، حال مشركان را) مىديدى، هنگامى كه در برابر آتش (دوزخ) بازداشت شدهاند و مىگويند:« اى كاش (بار ديگر، به دنيا) باز گردانده مىشديم، و نشانههاى پروردگارمان را دروغ نمىانگاشتيم و از مؤمنان مىشديم! »
بَلۡ بَدَا لَهُم مَّا كَانُواْ يُخۡفُونَ مِن قَبۡلُ وَ لَوۡ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ وَ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ
28(ولى در واقع چنين نيست) بلكه آنچه را پيش از [اين] همواره پنهان مىكردند، براى آنان آشكار شده؛ و اگر (بر فرض به دنيا) باز گردانده شوند، حتما به آنچه كه از آن منع شده بودند بر مىگردند؛ و قطعا كه آنان دروغگويانند.
وَ قَالُوٓاْ إِنۡ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا ٱلدُّنۡيَا وَ مَا نَحۡنُ بِمَبۡعُوثِينَ
29و گفتند:« اين، جز زندگى پست (دنيايى) ما نيست؛ و ما برانگيخته نخواهيم شد! »
وَ لَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡ قَالَ أَلَيۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّ قَالُواْ بَلَىٰ وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ
30و اگر (بر فرض حال مشركان را) به هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شدهاند ببينى، [خدا] گويد:« آيا اين حق نيست؟ »مىگويند:« آرى، سوگند به پروردگارمان (كه حق است!) » [خدا] گويد:« پس بخاطر اينكه همواره كفر مىورزيديد، عذاب را بچشيد! »
قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ قَالُواْ يَٰحَسۡرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطۡنَا فِيهَا وَ هُمۡ يَحۡمِلُونَ أَوۡزَارَهُمۡ عَلَىٰ ظُهُورِهِمۡ أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ
31مسلما كسانى زيان كردند كه ملاقات خدا را دروغ انگاشتند تا هنگامى كه ناگهان ساعت [قيامت] به آنان در رسد، گويند:« اى افسوس بر ما، در باره آنچه در آن كوتاهى كرديم! »و آنان بارهاى سنگين (گناهان) شان را بر دوششان مىكشند؛ آگاه باشيد! چه بد است آنچه را كه بر دوش مىكشند!
وَ مَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا لَعِبٞ وَ لَهۡوٞ وَ لَلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
32و زندگى پست (دنيا) جز بازى و سرگرمى نيست! و حتما سراى آخرت، براى كسانى كه خود نگهدارى مىكنند بهتر است! پس آيا خردورزى نمىكنيد؟!
قَدۡ نَعۡلَمُ إِنَّهُۥ لَيَحۡزُنُكَ ٱلَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمۡ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَ لَٰكِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ يَجۡحَدُونَ
33بيقين مىدانيم كه آنچه مىگويند، تو را سخت اندوهگين مىكند؛ و [لى] در واقع آنان تو را تكذيب نمىكنند؛ و ليكن ستمگران نشانههاى خدا را انكار مىنمايند.
وَ لَقَدۡ كُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَىٰ مَا كُذِّبُواْ وَ أُوذُواْ حَتَّىٰٓ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَا وَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَٰتِ ٱللَّهِ وَ لَقَدۡ جَآءَكَ مِن نَّبَإِيْ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
34و بيقين فرستادگانى پيش از تو (نيز) تكذيب شدند؛ و بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند، شكيبايى كردند، تا هنگامى كه يارى ما به آنان رسيد. و هيچ تغيير دهندهاى براى سخنان (سنت گونه) خدا نيست؛ و بيقين برخى خبر [هاى] بزرگ فرستادگان [خدا] به تو رسيده است.
وَ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيۡكَ إِعۡرَاضُهُمۡ فَإِنِ ٱسۡتَطَعۡتَ أَن تَبۡتَغِيَ نَفَقٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ سُلَّمٗا فِي ٱلسَّمَآءِ فَتَأۡتِيَهُم بَِٔايَةٖ وَ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ
35و اگر روىگردانى آنان بر تو سنگين است، پس اگر مىتوانى رخنهاى در زمين، يا نردبانى در آسمان جستجو كنى. و نشانهاى (معجزهوار) براى آنان بياورى (پس چنين كن!) و اگر (بر فرض) خدا مىخواست، حتما آنان را بر هدايت جمع آورى مىكرد؛ پس هرگز از نادانان مباش!
إِنَّمَا يَسۡتَجِيبُ ٱلَّذِينَ يَسۡمَعُونَۘ وَ ٱلۡمَوۡتَىٰ يَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ ثُمَّ إِلَيۡهِ يُرۡجَعُونَ
36تنها كسانى (دعوت تو را) مىپذيرند كه گوش شنوا دارند؛ و [لى] مردگان را خدا (در قيامت) ايشان را بر خواهد انگيخت؛ سپس فقط به سوى او، باز گردانيده مىشوند.
وَ قَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَن يُنَزِّلَ ءَايَةٗ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ
37و گفتند:« چرا نشانه (معجزهوارى) از طرف پروردگارش بر او فرو فرستاده نمىشود؟! »بگو:« در حقيقت خدا تواناست بر اينكه نشانهاى فرود آورد؛ و ليكن بيشتر آنان نمىدانند! »
وَ مَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا طَٰٓئِرٖ يَطِيرُ بِجَنَاحَيۡهِ إِلَّآ أُمَمٌ أَمۡثَالُكُم مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ يُحۡشَرُونَ
38و هيچ جنبندهاى در زمين نيست، و هيچ پرندهاى كه با دو بالش پرواز مىكند، مگر اينكه امتهايى همانند شما هستند؛ (ما) هيچ چيز را در كتاب، فروگذار نكرديم؛ سپس (همگى) فقط به سوى پروردگارشان گردآورى خواهند شد.
وَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا صُمّٞ وَ بُكۡمٞ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ مَن يَشَإِ ٱللَّهُ يُضۡلِلۡهُ وَ مَن يَشَأۡ يَجۡعَلۡهُ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ
39و كسانى كه نشانههاى ما را دروغ انگاشتند، ناشنوايان و گنگهايى هستند كه در تاريكىها [قرار دارند.] خدا هر كس را بخواهد (بخاطر كارهاى او،) گمراهش مىكند؛ و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند،) بر راه راست قرارش خواهد داد.
قُلۡ أَرَءَيۡتَكُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡكُمُ ٱلسَّاعَةُ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
40بگو:« آيا ملاحظه كردى، اگر عذاب الهى به سراغ شما آيد، يا ساعت (قيامت) به شما در رسد؛ آيا (كسى) غير خدا را مىخوانيد؟! اگر راستگوييد (پس غير خدا را بخوانيد.) »
بَلۡ إِيَّاهُ تَدۡعُونَ فَيَكۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَيۡهِ إِن شَآءَ وَ تَنسَوۡنَ مَا تُشۡرِكُونَ
41بلكه تنها او را مىخوانيد! و اگر [خدا] بخواهد، آنچه را به خاطر آن (او را) خواندهايد، برطرف مىسازد؛ و آنچه را شريك [خدا] قرار مىدهيد، فراموش مىكنيد.
وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِكَ فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَ ٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ يَتَضَرَّعُونَ
42و بيقين به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند (پيامبرانى) فرستاديم، (و با آنان مخالفت كردند؛) و آنان را با سختى (زندگى) و زيان (جسمى و روحى) گرفتار ساختيم، تا شايد آنان (فروتن و) تسليم گردند!
فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ وَ لَٰكِن قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَ زَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ
43پس چرا هنگامى كه سختى (مجازات) ما به آنان رسيد، (فروتن و) تسليم نشدند؟! و ليكن دلهايشان سخت گرديد؛ و شيطان آنچه را همواره انجام مىدادند، برايشان آراست!
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ كُلِّ شَيۡءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ فَإِذَا هُم مُّبۡلِسُونَ
44و هنگامى كه آنچه را بدان يادآورى شده بودند، فراموش كردند، درهاى همه چيز (از نعمتها) را به روى آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند، شادمان گرديدند؛ ناگهان (گريبان) آنان را گرفتيم، و ناگهان آنان از نااميدى اندوهگين شدند.
فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
45و دنباله گروهى كه ستم كرده بودند، قطع شد. و ستايش مخصوص خدايى است، كه پروردگار جهانيان است.
قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَخَذَ ٱللَّهُ سَمۡعَكُمۡ وَ أَبۡصَٰرَكُمۡ وَ خَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِكُم مَّنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِهِ ٱنظُرۡ كَيۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ ثُمَّ هُمۡ يَصۡدِفُونَ
46بگو:« آيا ملاحظه كردى اگر خدا، شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد، و بر دلهاى شما مهر نهد، چه معبودى غير از خدا، آن [ها] را به شما مىدهد؟! »بنگر چگونه نشانهها را بگونههاى مختلف بيان مىكنيم، سپس آنان روى بر مىتابند!
قُلۡ أَرَءَيۡتَكُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ بَغۡتَةً أَوۡ جَهۡرَةً هَلۡ يُهۡلَكُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلظَّٰلِمُونَ
47بگو:« آيا ملاحظه كردى اگر عذاب خدا ناگهان (و پنهان) يا آشكارا به شما در رسد، آيا جز گروه ستمكاران هلاك خواهند شد؟! »
وَ مَا نُرۡسِلُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ فَمَنۡ ءَامَنَ وَ أَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ
48و (ما) فرستادگان [خود] را، جز مژدهآور و هشدار دهنده نمىفرستيم؛ و كسانى كه ايمان آورند و اصلاح نمايند، پس هيچ ترسى بر آنان نيست و نه آنان اندوهگين مىشوند.
وَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا يَمَسُّهُمُ ٱلۡعَذَابُ بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ
49و كسانى كه نشانههاى ما را دروغ انگاشتند، بخاطر آنچه همواره (در مورد آن) نافرمانى مىكردند، عذاب (الهى) با آنان تماس يابد.
قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَ لَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَ لَآ أَقُولُ لَكُمۡ إِنِّي مَلَكٌ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَ ٱلۡبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ
50بگو:« به شما نمىگويم كه منابع الهى نزد من است؛ و از (آنچه از حس) پوشيده، آگاه نيستم! و به شما نمىگويم كه من فرشتهام؛ [زيرا] جز آنچه به سوى من وحى مىشود، پيروى نمىكنم. »بگو:« آيا نابينا و بينا مساويند؟! پس چرا تفكر نمىكنيد؟! »
وَ أَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ لَيۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ وَلِيّٞ وَ لَا شَفِيعٞ لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ
51و بوسيله آن (قرآن) كسانى را كه ترس دارند كه به سوى پروردگارشان گردآورى شوند، هشدار ده! در حالى كه جز او [خدا]، براى شان هيچ ياور (و سرپرست) و شفاعتگرى نيست؛ تا شايد آنان [خودشان را] حفظ كنند.
وَ لَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَ ٱلۡعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجۡهَهُۥ مَا عَلَيۡكَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَيۡءٖ وَ مَا مِنۡ حِسَابِكَ عَلَيۡهِم مِّن شَيۡءٖ فَتَطۡرُدَهُمۡ فَتَكُونَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ
52و كسانى را مران، كه بامدادان و عصرگاهان پروردگارشان را مىخوانند، در حالى كه ذات او را اراده مىكنند؛ از حساب آنان هيچ چيزى بر عهده تو نيست، و از حساب تو (نيز) هيچ چيزى بر عهده آنان نيست، تا ايشان را برانى و از ستمكاران شوى.
وَ كَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لِّيَقُولُوٓاْ أَهَٰٓؤُلَآءِ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنۢ بَيۡنِنَآ أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِٱلشَّٰكِرِينَ
53و بدين گونه برخى آنان را با برخى [ديگر] آزموديم؛ تا بگويند:« آيا اينانند كه خدا از ميان ما بر آنان منت نهاده است؟! »آيا خدا به (حال) سپاسگزاران داناتر نيست؟!
وَ إِذَا جَآءَكَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بَِٔايَٰتِنَا فَقُلۡ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ كَتَبَ رَبُّكُمۡ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَ أَنَّهُۥ مَنۡ عَمِلَ مِنكُمۡ سُوٓءَۢا بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَ أَصۡلَحَ فَأَنَّهُۥ غَفُورٞ رَّحِيمٞ
54و هر گاه كسانى كه به نشانههاى ما ايمان مىآورند نزد تو آيند، پس بگو:« سلام بر شما باد! پروردگارتان، رحمت را بر خويشتن مقرر كرده است؛ كه هر كس از شما كار بدى از روى نادانى مرتكب شده، سپس بعد از آن توبه و اصلاح نمايد، پس حتما او بسيار آمرزنده [و] مهرورز است. »
وَ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ وَ لِتَسۡتَبِينَ سَبِيلُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ
55و اين چنين آيات [خود] را بيان مىكنيم، و تا راه خلافكاران آشكار گردد.
قُلۡ إِنِّي نُهِيتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهۡوَآءَكُمۡ قَدۡ ضَلَلۡتُ إِذٗا وَ مَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِينَ
56بگو:« براستى من منع شدهام كه كسانى را كه غير از خدا مىخوانيد، بپرستم! »بگو:« از هوسهاى شما، پيروى نمىكنم؛ آنگاه (اگر چنين كنم،) حتما گمراه شدهام؛ و من از هدايت يافتگان نيستم! »
قُلۡ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّي وَ كَذَّبۡتُم بِهِۦ مَا عِندِي مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦٓ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ ٱلۡحَقَّ وَ هُوَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰصِلِينَ
57بگو:« براستى من دليل روشنى از جانب پروردگارم دارم؛ در حالى كه شما آن را دروغ انگاشتهايد! آنچه را (از عذاب الهى) بدان شتاب مىورزيد، نزد من نيست! حكم جز براى خدا نيست، در حالى كه حق را (از باطل) جدا مىكند؛ و او بهترين جدا كنندگان است. »
قُل لَّوۡ أَنَّ عِندِي مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦ لَقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنِي وَ بَيۡنَكُمۡ وَ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِٱلظَّٰلِمِينَ
58بگو:« اگر (بر فرض) آنچه را (از عذاب الهى) بدان شتاب مىورزيد نزد من بود، حتما كار ميان من و شما پايان گرفته بود؛ و خدا به (حال) ستمكاران داناتر است. »
وَ عِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَيۡبِ لَا يَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَ وَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡبَرِّ وَ ٱلۡبَحۡرِ وَ مَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعۡلَمُهَا وَ لَا حَبَّةٖ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا رَطۡبٖ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ
59و كليدهاى (منابعى كه از حس) پوشيده است تنها نزد اوست؛ جز او كسى آنها را نمىداند. و آنچه را در خشكى و درياست مىداند؛ و هيچ برگى فرو نمىافتد، مگر (اينكه) از آن آگاه است؛ و هيچ دانهاى در تاريكىهاى زمين، و هيچ تر و هيچ خشكى نيست جز اينكه در كتاب روشنگر (علم خدا ثبت) است.
وَ هُوَ ٱلَّذِي يَتَوَفَّىٰكُم بِٱلَّيۡلِ وَ يَعۡلَمُ مَا جَرَحۡتُم بِٱلنَّهَارِ ثُمَّ يَبۡعَثُكُمۡ فِيهِ لِيُقۡضَىٰٓ أَجَلٞ مُّسَمّٗى ثُمَّ إِلَيۡهِ مَرۡجِعُكُمۡ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
60و او كسى است كه (روح) شما را در (خواب) شبانگاه مىگيرد؛ و از آنچه در روز كسب كردهايد، آگاه است؛ سپس در آن (روز) شما را بر مىانگيزد، تا سرآمد معين (مرگ حتمى) فرا رسد؛ سپس بازگشت شما فقط به سوى اوست؛ سپس شما را از آنچه همواره انجام مىداديد با خبر مىسازد.
وَ هُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦ وَ يُرۡسِلُ عَلَيۡكُمۡ حَفَظَةً حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ تَوَفَّتۡهُ رُسُلُنَا وَ هُمۡ لَا يُفَرِّطُونَ
61و او بر بندگانش چيره است؛ و نگهبانانى بر شما مىفرستد؛ تا هنگامى كه مرگ به يكى از شما برسد فرستادگان ما (جان) او را بصورت كامل مىگيرند؛ در حالى كه آنان كوتاهى نمىكنند.
ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّ أَلَا لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَ هُوَ أَسۡرَعُ ٱلۡحَٰسِبِينَ
62سپس (بندگان) به سوى خدا، كه مولاى بحق آنهاست، باز گردانده مىشوند؛ آگاه باشيد كه حكم تنها از آن اوست؛ و او سريعترين حسابرسان است!
قُلۡ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَ ٱلۡبَحۡرِ تَدۡعُونَهُۥ تَضَرُّعٗا وَ خُفۡيَةٗ لَّئِنۡ أَنجَىٰنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ
63بگو:« چه كسى شما را از تاريكىهاى خشكى و دريا نجات مىبخشد؟ در حالى كه او را فروتنانه (و آشكارا) و پنهانى مىخوانيد؛ (و مىگوييد:) اگر از اينها ما را نجات بخشد، قطعا از سپاسگزاران خواهيم بود. »
قُلِ ٱللَّهُ يُنَجِّيكُم مِّنۡهَا وَ مِن كُلِّ كَرۡبٖ ثُمَّ أَنتُمۡ تُشۡرِكُونَ
64بگو:« خدا شما را از اينها، و از هر اندوهى نجات مىبخشد؛ سپس شما (براى او) شريك قرار مىدهيد! »
قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن يَبۡعَثَ عَلَيۡكُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِكُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِكُمۡ أَوۡ يَلۡبِسَكُمۡ شِيَعٗا وَ يُذِيقَ بَعۡضَكُم بَأۡسَ بَعۡضٍ ٱنظُرۡ كَيۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَفۡقَهُونَ
65بگو:« او تواناست كه از بالاى (سر) شما يا از زير پاى شما، عذابى بر شما برانگيزد؛ يا بصورت گروههايى شما را (با هم) بياميزد؛ و قدرت (جنگ) برخى شما را به برخى [ديگر] بچشاند. »بنگر چگونه نشانهها را به گونههاى مختلف بيان مىكنيم! تا شايد آنان بطور عميق بفهمند!
وَ كَذَّبَ بِهِۦ قَوۡمُكَ وَ هُوَ ٱلۡحَقُّ قُل لَّسۡتُ عَلَيۡكُم بِوَكِيلٖ
66و قوم تو آن (قرآن) را دروغ انگاشتند، در حالى كه آن حق است! (به آنان) بگو:« من حمايتگر (و نگهبان) شما نيستم. »
لِّكُلِّ نَبَإٖ مُّسۡتَقَرّٞ وَ سَوۡفَ تَعۡلَمُونَ
67براى هر خبر بزرگى هنگام استقرارى هست؛ و در آينده خواهيد دانست!
وَ إِذَا رَأَيۡتَ ٱلَّذِينَ يَخُوضُونَ فِيٓ ءَايَٰتِنَا فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيۡرِهِۦ وَ إِمَّا يُنسِيَنَّكَ ٱلشَّيۡطَٰنُ فَلَا تَقۡعُدۡ بَعۡدَ ٱلذِّكۡرَىٰ مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ
68و هر گاه كسانى را ديدى كه (به قصد ريشخند) در آيات ما فرو مىروند، پس از آنان روى گردان تا به سخنى غير از آن در آيند؛ و اگر شيطان تو را به فراموشى انداخت، پس بعد از يادآورى، با آن گروه ستمكار منشين.
وَ مَا عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَيۡءٖ وَ لَٰكِن ذِكۡرَىٰ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ
69و هيچ چيز از حساب آن (مشرك) ان بر عهده كسانى كه (در آن مجالس شركت مىكنند و) خودنگهدارى مىنمايند، نيست. و ليكن يادآورى (به مشركان نمايند) تا شايد كه خودشان را حفظ كنند.
وَ ذَرِ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ دِينَهُمۡ لَعِبٗا وَ لَهۡوٗا وَ غَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَ ذَكِّرۡ بِهِۦٓ أَن تُبۡسَلَ نَفۡسُۢ بِمَا كَسَبَتۡ لَيۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٞ وَ لَا شَفِيعٞ وَ إِن تَعۡدِلۡ كُلَّ عَدۡلٖ لَّا يُؤۡخَذۡ مِنۡهَآ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ أُبۡسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِيمٖ وَ عَذَابٌ أَلِيمُۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ
70و رها كن كسانى را كه دينشان را به بازى و سرگرمى گرفتند! و زندگى پست (دنيا) آنان را فريب داده است. و بوسيله اين (قرآن) يادآورى نما، مبادا شخصى به سبب آنچه كسب كرده گرفتار شود؛ در حالى كه غير از خدا، براى او هيچ ياور (و سرپرست) و شفاعتگرى نيست؛ و اگر هر گونه تاوانى در مقابل بپردازد، از او پذيرفته نخواهد شد. آنان كسانى هستند كه به سبب آنچه كسب كردهاند، گرفتار شدهاند. نوشابهاى از آب سوزان و عذابى دردناك براى آنان است، بدان سبب كه همواره كفر مىورزيدند.
قُلۡ أَنَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُنَا وَ لَا يَضُرُّنَا وَ نُرَدُّ عَلَىٰٓ أَعۡقَابِنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ كَٱلَّذِي ٱسۡتَهۡوَتۡهُ ٱلشَّيَٰطِينُ فِي ٱلۡأَرۡضِ حَيۡرَانَ لَهُۥٓ أَصۡحَٰبٞ يَدۡعُونَهُۥٓ إِلَى ٱلۡهُدَى ٱئۡتِنَا قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰ وَ أُمِرۡنَا لِنُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
71بگو:« آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم (و پرستش كنيم) كه سودى به ما نمىرساند و زيانى (نيز) به ما نمىرساند؛ و بعد از اينكه خدا ما را راهنمايى كرد به گذشتههاى (كفرآميز) مان باز گردانده شويم؟! همانند كسى كه شيطانها او را به سقوط (و گمراهى) كشاندهاند، در حالى كه در زمين سرگردان است. (و) او همراهانى دارد كه وى را به هدايت فرا مىخوانند، (و مىگويند:) به سوى ما بيا! بگو:« براستى رهنمايى خدا، تنها راهنمايى (حقيقى) است؛ و به ما فرمان داده شده: براى پروردگار جهانيان تسليم باشيم.
وَ أَنۡ أَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ٱتَّقُوهُ وَ هُوَ ٱلَّذِيٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ
72و (نيز به ما فرمان داده شده به) اينكه: نماز را به پا داريد؛ و [خودتان را] از [عذاب] او حفظ كنيد؛ و او كسى است كه فقط به سوى او گردآورى خواهيد شد. »
وَ هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّ وَ يَوۡمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُ قَوۡلُهُ ٱلۡحَقُّ وَ لَهُ ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَ ٱلشَّهَٰدَةِ وَ هُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡخَبِيرُ
73و او كسى است كه آسمانها و زمين را بحق آفريد؛ و روزى كه (خدا) مىگويد:« باش پس (فورا موجود) مىشود. »سخنش حق است؛ و روزى كه در« شيپور »دميده مىشود، فرمانروايى فقط از آن اوست؛ (او) داناى نهان و آشكار است؛ و او فرزانه آگاه است.
وَ إِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ ءَازَرَ أَتَتَّخِذُ أَصۡنَامًا ءَالِهَةً إِنِّيٓ أَرَىٰكَ وَ قَوۡمَكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ
74و (ياد كن) هنگامى را كه ابراهيم به پدر (مادرش يا عموي) ش« آزر »، گفت:« آيا بتهايى را معبودان (خود) مىگيرى؟! در واقع من، تو و قومت را در گمراهى آشكارى مىبينم! »
وَ كَذَٰلِكَ نُرِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ مَلَكُوتَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ ٱلۡمُوقِنِينَ
75و اينگونه، فرمانروايى مطلق آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم؛ (تا بدان استدلال كند) و بخاطر آنكه از يقين كنندگان باشد.
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيۡهِ ٱلَّيۡلُ رَءَا كَوۡكَبٗا قَالَ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَآ أُحِبُّ ٱلۡأٓفِلِينَ
76و هنگامى كه شب بر او پرده افكند، سيارهاى مشاهده كرد، گفت:« اين پروردگار من است؟ »و هنگامى كه غروب كرد، گفت:« غروب كنندگان را دوست ندارم. »
فَلَمَّا رَءَا ٱلۡقَمَرَ بَازِغٗا قَالَ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمۡ يَهۡدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلضَّآلِّينَ
77و هنگامى كه ماه را در حال طلوع ديد، گفت:« اين پروردگار من است؟ »و هنگامى كه غروب كرد، گفت:« اگر پروردگارم مرا راهنمايى نكرده بود، قطعا از گروه گمراهان بودم. »
فَلَمَّا رَءَا ٱلشَّمۡسَ بَازِغَةٗ قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَآ أَكۡبَرُ فَلَمَّآ أَفَلَتۡ قَالَ يَٰقَوۡمِ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِكُونَ
78و هنگامى كه خورشيد را در حال طلوع ديد، گفت:« اين پروردگار من است؟ اين (از همه) بزرگتر است! »و هنگامى كه غروب كرد، گفت:« اى قوم [من]! براستى كه من نسبت به آنچه شريك (خدا) قرار مىدهيد، بىتعهدم.
إِنِّي وَجَّهۡتُ وَجۡهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ حَنِيفٗا وَ مَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ
79براستى كه من حقگرايانه روى (وجود) خود را به سوى كسى متوجه كردم، كه آسمانها و زمين را شكافته [و آفريده] است. و من از مشركان نيستم. »
وَ حَآجَّهُۥ قَوۡمُهُۥ قَالَ أَتُحَٰٓجُّوٓنِّي فِي ٱللَّهِ وَ قَدۡ هَدَىٰنِ وَ لَآ أَخَافُ مَا تُشۡرِكُونَ بِهِۦٓ إِلَّآ أَن يَشَآءَ رَبِّي شَيۡٔٗا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمًا أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ
80و [لى] قومش به بحث [و جدل] با او پرداختند؛ [ابراهيم] گفت:« آيا در باره خدا با من گفتگو (و جدل) مىكنيد؟! و حال آنكه (خدا مرا) راهنمايى كرده است؛ و من از آنچه شريك او قرار مىدهيد، ترسى ندارم (و به من زيانى نمىرسانند،) مگر پروردگارم چيزى را بخواهد؛ علم پروردگارم بر هر چيز گسترده است؛ آيا (غافليد) و متذكر نمىشويد؟!
وَ كَيۡفَ أَخَافُ مَآ أَشۡرَكۡتُمۡ وَ لَا تَخَافُونَ أَنَّكُمۡ أَشۡرَكۡتُم بِٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ عَلَيۡكُمۡ سُلۡطَٰنٗا فَأَيُّ ٱلۡفَرِيقَيۡنِ أَحَقُّ بِٱلۡأَمۡنِ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ
81و چگونه از آنچه شريك (خدا) قرار مىدهيد، بترسم؟ و حال آنكه شما نمىترسيد از اينكه چيزى را شريك خدا قرار مىدهيد، كه هيچ دليلى در باره آن بر شما فرو نفرستاده است. پس اگر مىدانيد، كدام يك از دو دسته (بتپرستان و خداپرستان)، به امنيت سزاوارترند؟!
ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ لَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَ هُم مُّهۡتَدُونَ
82كسانى كه ايمان آوردند، و ايمانشان را با ستم (شرك) نياميختند، امنيت تنها براى آنهاست؛ و آنان رهيافتگانند! »
وَ تِلۡكَ حُجَّتُنَآ ءَاتَيۡنَٰهَآ إِبۡرَٰهِيمَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٞ
83و اين [ها] دليل ما بود كه آنها را به ابراهيم در برابر قومش داديم! رتبههاى هر كس را بخواهيم (و شايسته باشد) بالا مىبريم؛ براستى كه پروردگار تو، فرزانهاى داناست.
وَ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ كُلًّا هَدَيۡنَا وَ نُوحًا هَدَيۡنَا مِن قَبۡلُ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِۦ دَاوُۥدَ وَ سُلَيۡمَٰنَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ وَ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ
84و اسحاق و يعقوب را به او [ابراهيم] بخشيديم؛ در حالى كه همگى را راهنمايى كرديم؛ و نوح را پيش از (اين) راهنمايى نموديم؛ و از نسل او، داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را (راهنمايى كرديم)؛ و اينگونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم!
وَ زَكَرِيَّا وَ يَحۡيَىٰ وَ عِيسَىٰ وَ إِلۡيَاسَ كُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ
85و (نيز) زكريا و يحيى و عيسى و الياس (را راهنمايى كرديم)؛ در حالى كه همگى از شايستگانند.
وَ إِسۡمَٰعِيلَ وَ ٱلۡيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطٗا وَ كُلّٗا فَضَّلۡنَا عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ
86و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط (را راهنمايى كرديم)؛ و همگى را بر جهانيان برترى داديم.
وَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَ ذُرِّيَّٰتِهِمۡ وَ إِخۡوَٰنِهِمۡ وَ ٱجۡتَبَيۡنَٰهُمۡ وَ هَدَيۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ
87و از پدرانشان و نسل آنان و برادرانشان (برخى را بر جهانيان برترى داديم) و آنان را برگزيديم؛ و ايشان را به راه راست، راهنمايى كرديم.
ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَ لَوۡ أَشۡرَكُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ
88اين، رهنمود خداست؛ كه هر كس از بندگانش را (شايسته بداند و) بخواهد، با آن راهنمايى مىكند! و اگر (بر فرض) شرك ورزند، آنچه همواره انجام دادهاند حتما از ايشان تباه مىشود.
أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡحُكۡمَ وَ ٱلنُّبُوَّةَ فَإِن يَكۡفُرۡ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدۡ وَكَّلۡنَا بِهَا قَوۡمٗا لَّيۡسُواْ بِهَا بِكَٰفِرِينَ
89آن (پيامبر) ان كسانى هستند كه كتاب [الهى] و حكم و نبوت به آنان داديم؛ و اگر آن (كافر) ان بدان كفر ورزند، پس حتما گروه (ديگر) ى را حمايتگر (و نگهبان) آن مىسازيم كه بدان كافر نيستند.
أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَى ٱللَّهُ فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقۡتَدِهۡ قُل لَّآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرَىٰ لِلۡعَٰلَمِينَ
90آن (پيامبر) ان كسانى هستند كه خدا (آنان را) راهنمايى كرده؛ پس از هدايت آنان پيروى كن! بگو:« از شما هيچ پاداشى بر اين (رسالت) نمىطلبم؛ اين (رسالت و قرآن چيزى) جز يادآورى براى جهانيان نيست! »
وَ مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓ إِذۡ قَالُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٖ مِّن شَيۡءٖ قُلۡ مَنۡ أَنزَلَ ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِي جَآءَ بِهِۦ مُوسَىٰ نُورٗا وَ هُدٗى لِّلنَّاسِ تَجۡعَلُونَهُۥ قَرَاطِيسَ تُبۡدُونَهَا وَ تُخۡفُونَ كَثِيرٗا وَ عُلِّمۡتُم مَّا لَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنتُمۡ وَ لَآ ءَابَآؤُكُمۡ قُلِ ٱللَّهُ ثُمَّ ذَرۡهُمۡ فِي خَوۡضِهِمۡ يَلۡعَبُونَ
91و هنگامى كه گفتند:« خدا، هيچ چيز بر هيچ بشرى فرو نفرستاده است! »خدا را به حقيقت معرفتش نشناختند. بگو:« چه كسى آن كتاب را كه موسى آورد، فرو فرستاد؟! در حالى كه (آن كتاب) براى مردم، نور و رهنمود بود؛ (و) آن را بصورت صفحه (كاغذ) هاى پراكنده قرار مىدهيد؛ كه (بخشى را) آشكارش مىكنيد، و (بخش) زيادى را پنهان مىداريد؛ و حال آنكه آنچه را شما و پدرانتان نمىدانستيد، (بوسيله آن) آموزش داده شديد. »بگو:« خدا! »سپس آنان را در فرو رفتنشان (در باطل) رها كن؛ در حالى كه بازى مىكنند!
وَ هَٰذَا كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَكٞ مُّصَدِّقُ ٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَ لِتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَ مَنۡ حَوۡلَهَا وَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ يُحَافِظُونَ
92و اين كتابى خجسته است كه آن را فرو فرستاديم؛ كه آنچه [از كتابهاى الهى] پيش از آن آمده است را مؤيد است. و براى اينكه (مردم) ام القرى [مادر شهرها مكه] و كسانى را كه پيرامون آن هستند، هشدار دهى! و كسانى كه به آخرت ايمان مىآورند، به آن [قرآن] ايمان مىآورند، در حالى كه آنان بر نمازهايشان محافظت مىكنند!
وَ مَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمۡ يُوحَ إِلَيۡهِ شَيۡءٞ وَ مَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثۡلَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَ لَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِي غَمَرَٰتِ ٱلۡمَوۡتِ وَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ بَاسِطُوٓاْ أَيۡدِيهِمۡ أَخۡرِجُوٓاْ أَنفُسَكُمُ ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا كُنتُمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ وَ كُنتُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِهِۦ تَسۡتَكۡبِرُونَ
93و چه كسى ستمكارتر است از كسى كه بر خدا دروغ بندد، يا گويد:« به سوى من، وحى فرستاده شده. »در حالى كه به سوى او هيچ چيزى وحى نشده است، و كسى كه گويد:« بزودى نظير آنچه را خدا فرو فرستاده، فرود مىآورم؟! »و اگر (بر فرض) ببينى هنگامى را كه ستمكاران در شدايد مرگ فرو رفتهاند، در حالى كه فرشتگان دستهايشان را گشودهاند، (خواهى ديد كه وضع آنان بسيار دردناك است و فرشتگان به آنان مىگويند:) جانهايتان را بيرون دهيد! امروز به [سزاى] آنچه همواره بناحق بر خدا مىگفتيد، و (در برابر) نشانههاى او همواره تكبر ورزيديد، به عذابى خوار كننده مجازات خواهيد شد!
وَ لَقَدۡ جِئۡتُمُونَا فُرَٰدَىٰ كَمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَ تَرَكۡتُم مَّا خَوَّلۡنَٰكُمۡ وَرَآءَ ظُهُورِكُمۡ وَ مَا نَرَىٰ مَعَكُمۡ شُفَعَآءَكُمُ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُمۡ أَنَّهُمۡ فِيكُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيۡنَكُمۡ وَ ضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ
94و بيقين (به ستمكاران گفته مىشود:) همان گونه كه نخستين بار شما را (تنها) آفريديم، (اكنون نيز) تنها به سوى ما آمدهايد؛ و آنچه را به شما بخشيده بوديم، پشت سرتان نهادهايد! و شفاعتگران شما را، كه مىپنداشتيد در واقع آنان در (كار شفاعت ما نسبت به) شما شريك هستند، با شما نمىبينيم! حتما (پيوند) ميان شما بريده شده است؛ و آنچه را همواره مىپنداشتيد از (نظر) شما گم شده است.
إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَ ٱلنَّوَىٰ يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَ مُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتِ مِنَ ٱلۡحَيِّ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ
95براستى كه خدا، شكافنده دانه و هسته است؛ زنده را از مرده بيرون مىسازد و بيرون آورنده مرده از زنده است؛ اين خداست! پس چگونه (از حق) بازگردانده مىشويد؟!
فَالِقُ ٱلۡإِصۡبَاحِ وَ جَعَلَ ٱلَّيۡلَ سَكَنٗا وَ ٱلشَّمۡسَ وَ ٱلۡقَمَرَ حُسۡبَانٗا ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ
96(خدا) شكافنده صبح است؛ و شب را (مايه) آرامش، و خورشيد و ماه را (وسيله) حساب قرار داده است؛ اين، اندازهگيرى (خداى) شكستناپذير داناست!
وَ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلنُّجُومَ لِتَهۡتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَ ٱلۡبَحۡرِ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ
97و او كسى است كه ستارگان را براى شما قرار داد، تا بوسيله آنها در تاريكىهاى خشكى و دريا، راه يابيد؛ بيقين نشانهها (ى خود) را براى گروهى كه مىدانند، تشريح نموديم.
وَ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنشَأَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ فَمُسۡتَقَرّٞ وَ مُسۡتَوۡدَعٞ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَفۡقَهُونَ
98و او كسى است كه شما را از يك شخص پديد آورد. (و شما دو گروه هستيد:) پايدار و ناپايدار؛ بيقين نشانهها (ى خود) را براى كسانى كه بطور عميق بفهمند، تشريح نموديم.
وَ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ نَبَاتَ كُلِّ شَيۡءٖ فَأَخۡرَجۡنَا مِنۡهُ خَضِرٗا نُّخۡرِجُ مِنۡهُ حَبّٗا مُّتَرَاكِبٗا وَ مِنَ ٱلنَّخۡلِ مِن طَلۡعِهَا قِنۡوَانٞ دَانِيَةٞ وَ جَنَّٰتٖ مِّنۡ أَعۡنَابٖ وَ ٱلزَّيۡتُونَ وَ ٱلرُّمَّانَ مُشۡتَبِهٗا وَ غَيۡرَ مُتَشَٰبِهٍ ٱنظُرُوٓاْ إِلَىٰ ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَ يَنۡعِهِۦٓ إِنَّ فِي ذَٰلِكُمۡ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ
99و او كسى است كه از آسمان آبى فرو فرستاد؛ و بوسيله آن، گياهان (گوناگون) هر چيز را رويانديم؛ و از آن، (ساقه) سبزى، خارج ساختيم، كه از آن دانههاى متراكمى بر مىآوريم، و از درخت خرما از شكوفهاش، خوشههايى نزديك است و بوستانهايى از انگورها و زيتون و انار، همگون و ناهمگون (رويانيدم.) هنگامى كه ميوه مىدهد، به ميوه آن و (طرز) رسيدنش بنگريد كه حتما در آن، نشانههايى براى گروهى است كه ايمان مىآورند.
وَ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ ٱلۡجِنَّ وَ خَلَقَهُمۡ وَ خَرَقُواْ لَهُۥ بَنِينَ وَ بَنَٰتِۢ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ سُبۡحَٰنَهُۥ وَ تَعَٰلَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ
100و (مشركان) براى خدا همتايانى از جن قرار دادند، در حالى كه (خدا همه) آنها را آفريده است؛ و بدون هيچ دانشى، براى او، پسران و دخترانى ساختند؛ او منزه، و برتر است از آنچه وصف مىكنند!
بَدِيعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُۥ وَلَدٞ وَ لَمۡ تَكُن لَّهُۥ صَٰحِبَةٞ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيۡءٖ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ
101(خدا) پديد آورنده آسمانها و زمين است؛ چگونه ممكن است برايش فرزندى باشد؟! و حال آنكه برايش همسرى نبوده؛ و همه چيز را آفريده؛ و او به هر چيزى داناست.
ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ فَٱعۡبُدُوهُ وَ هُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ
102اين خدا پروردگار شماست! هيچ معبودى جز او نيست؛ آفريدگار هر چيزى است؛ پس او را بپرستيد؛ و او بر هر چيزى كارساز است.
لَّا تُدۡرِكُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَ هُوَ يُدۡرِكُ ٱلۡأَبۡصَٰرَ وَ هُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ
103چشمها او را در نمىيابند؛ و [لى] او چشمها را در مىيابد؛ و او لطيف [و] آگاه است.
قَدۡ جَآءَكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمۡ فَمَنۡ أَبۡصَرَ فَلِنَفۡسِهِۦ وَ مَنۡ عَمِيَ فَعَلَيۡهَا وَ مَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِحَفِيظٖ
104در واقع دليلهاى بينش آورى از طرف پروردگارتان براى شما آمد؛ و هر كس با بصيرت بنگرد، پس به سود خود اوست. و هر كس كور (دل) باشد پس به زيان اوست؛ و من بر شما نگهبان نيستم.
وَ كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ وَ لِيَقُولُواْ دَرَسۡتَ وَ لِنُبَيِّنَهُۥ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ
105و بدينسان آيات (خود) را به گونههاى مختلف بيان مىكنيم (و مخالفان انكار مىكنند)؛ و سرانجام مىگويند:« درس خواندهاى! »و عاقبت آن را براى گروهى كه مىدانند، روشن مىسازيم.
ٱتَّبِعۡ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَ أَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِكِينَ
106از آنچه كه از طرف پروردگارت به سوى تو وحى شده، پيروى كن؛ هيچ معبودى جز او نيست؛ و از مشركان، روى گردان.
وَ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَكُواْ وَ مَا جَعَلۡنَٰكَ عَلَيۡهِمۡ حَفِيظٗا وَ مَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِوَكِيلٖ
107و اگر (بر فرض) خدا مىخواست، (آنان) شرك نمىورزيدند؛ و تو را بر آنان نگهبان قرار ندادهايم؛ و تو حمايتگر آنان نيستى.
وَ لَا تَسُبُّواْ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَسُبُّواْ ٱللَّهَ عَدۡوَۢا بِغَيۡرِ عِلۡمٖ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرۡجِعُهُمۡ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ
108و (به معبود) كسانى كه غير از خدا را مىخوانند، دشنام ندهيد، پس (آنگاه آنان نيز) از روى دشمنى، بدون هيچ دانشى، خدا را دشنام مىدهند؛ اينچنين براى هر امتى كردارشان را آراستيم؛ سپس بازگشت آنان فقط به سوى پروردگارشان است؛ و آنان را از آنچه همواره انجام مىدادند، آگاه خواهد ساخت.
وَ أَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ لَئِن جَآءَتۡهُمۡ ءَايَةٞ لَّيُؤۡمِنُنَّ بِهَا قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡأٓيَٰتُ عِندَ ٱللَّهِ وَ مَا يُشۡعِرُكُمۡ أَنَّهَآ إِذَا جَآءَتۡ لَا يُؤۡمِنُونَ
109و با شديدترين سوگندهايشان به خدا قسم خوردند، كه اگر نشانه (معجزهآسا) براى آنان بيايد، قطعا بدان ايمان مىآورند؛ بگو:« نشانههاى (معجزهآسا) فقط نزد خداست؛ و چه چيزى شما را (با درك حسى) متوجه مىسازد كه هر گاه نشانهاى (معجزهآسا هم) بيايد، ايمان نمىآورند. »
وَ نُقَلِّبُ أَفِۡٔدَتَهُمۡ وَ أَبۡصَٰرَهُمۡ كَمَا لَمۡ يُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَ نَذَرُهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ
110و دلهاى آنان و ديدگانشان را واژگونه مىسازيم؛ همان گونه كه نخستين بار به آن ايمان نياوردند؛ و آنان را در حالى كه در طغيانشان سرگردان مىشوند، وا مىگذاريم.