اگر ما به آنها ملائكه نازل مىكرديم و مردگان با آنها سخن مىگفتند و همه چيز را در روبروى آنها جمع مىكرديم (باز) ايمان نمىآوردند مگر آنكه خدا بخواهد ولى بيشترشان نادانى مىكنند.
بدينگونه براى هر پيغمبرى شياطين انس و جن را دشمن قرار داديم كه بعضى از آنها به بعضى گفتار آراسته را براى فريفتن القاء مىكنند، اگر پروردگارت مىخواست اين كار را نمىكردند، ايشان را با آنچه مىسازند واگذار.
و تا دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند به آن گفتار مايل باشد و به آن خشنود شوند و تا آنچه مىكنند بكنند.
آيا جز خدا داورى بجويم با آنكه اوست اين كتاب را به طور تفصيل به شما نازل كرده است، كسانى كه به آنها كتاب دادهايم مىدانند قرآن به حق از خداى تو نازل شده است پس به هيچ وجه از دودلان مباش.
گفتار پروردگار تو كه راست و عدالت است به انجام رسيد. كلمات او را تبديل كنندهاى نيست و او شنوا و داناست.
اگر اكثر مردم روى زمين را اطاعت كنى از راه خدا گمراهت مىكنند كه جز گمان را پيروى نمىكنند و جز تخمين نمىزنند.
پروردگار تو داناتر است به آنكه از راه خدا به ضلال مىرود، و او داناتر است به هدايت يافتگان.
اگر به آيات خدا مؤمنيد از آنچه نام خدا بر آن برده شده است بخوريد.
شما را چه شده كه از آنچه نام خدا بر آن برده شده نخوريد؟ با آنكه بر شما آنچه را كه حرام كرده به تفصيل گفته است مگر آنچه به خوردن آن مجبور شدهايد، بسيارى (از مردم) با هواى نفس و ندانسته (شما را) گمراه مىكنند، پروردگار تو به متجاوزان داناتر است.
گناه آشكار و گناه باطنى را ترك كنيد، آنان كه گناه مىكنند حتما در مقابل آنچه مىكنند مجازات خواهند شد.
از آنچه نام خدا بر آن ذكر نشده نخوريد، همانا كه آن فسق است، شياطين به دوستان خويش وسوسه ميكنند تا با شما مجادله كنند، اگر از آنها اطاعت كنيد همانا مشرك هستيد.
آيا كسى كه مرده بود، زندهاش كرده و براى او نورى دادهايم كه با آن در ميان مردم راه ميرود مانند كسى است كه در ظلمات است و از آن خارج شونده نيست؟ بدين سبب براى كافران آنچه مىكنند آراسته شده است.
و بدين سبب در هر شهرى بزرگان بدكاران را معين كرديم تا در آن شهرها نيرنگ و فساد كنند (ولى) نيرنگ نمىزنند مگر خودشان را و نمىدانند.
و چون آيه براى آنها آيد گويند: هرگز تسليم نمىشديم تا به ما داده شود مانند آنچه به پيغمبران خدا داده شده است خدا مىداند كه رسالت خود را در كدام محل قرار مىدهد، به آنها كه گناه كردهاند حتما در پيش خدا ذلت و عذاب شديدى خواهد رسيد اين به سبب مكرى است كه مىكنند.
پس هر كس را كه خدا بخواهد هدايت كند سينهاش براى پذيرش و تسليم شدن وسعت مىدهد و هر كه را بخواهد اضلال كند، سينهاش را تنگ و تنگتر مىكند گويى در آسمان سختى بالا ميرود، بدينسان خدا پليد را بر كسانى قرار مىدهد كه ايمان نمىآورند.
اين راه راست پروردگار تو است، آيات خود را براى قومى كه پند مىگيرند جزء جزء بيان كرديم.
براى آنهاست خانه سلامت نزد پروردگارشان و او سرپرست آنهاست، آن به علت اعمالى است كه مىكنند.
روزى همگى را محشور مىكند (و گويد:) اى جماعت جن از آدميان بسيار اغفال كرديد، دوستان ايشان از آدميان گويند: خدايا بعضى از ما از بعض ديگر بهره برد و رسيديم به مدتى كه براى ما تعيين كرده بودى گويد: جاى شما جهنم است و در آن جاودانيد مگر وقتى كه خدا خواهد كه پروردگار تو حكمتكار و دانا است.
بدينسان بعضى از ستمگران را به سزاى عملى كه مىكردهاند به بعض ديگر مسلط مىكنيم.
اى گروه جن و آدميان آيا پيغمبرانى از خودتان سوى شما نيامدند كه آيات ما را براى شما حكايت مىكردند و از ديدار چنين روزتان انذار مىكردند؟ گويند عليه خويش گواهى داديم و زندگى دنيا اغفالشان كرد، و عليه خود گواهى دادند كه كافر بودهاند.
اين براى آنست كه پروردگار تو قريهها را به سبب ظلمشان هلاك نمىكند در حالى كه اهلشان بىخبر است.
براى همه (جن و انس) از آن عملها كه كردهاند مرتبهها است، پروردگارت از آنچه مىكنند بىخبر نيست.
پروردگار تو بىنياز و داراى رحمت است، اگر بخواهد شما را مىبرد و از پس شما هر كه را بخواهد جانشين مىكند، چنان كه شما را از فرزندان گروهى ديگر آفريد.
آنچه وعده مىشود حتما آمدنى است و شما عاجز كننده خدا نيستيد.
بگو: اى قوم شما به توانايى خود عمل كنيد كه من نيز عمل مىكنم، بزودى خواهيد دانست كه عاقبت اين سراى از آن كيست، مطلب آنست كه ستمگران رستگار نمىشوند.
از كشت و چهارپايان كه خدا آفريده، براى خدا سهمى قرار دادند و به زعمشان گفتند: اين براى خداست و اين براى شركاى (بتان) ما، آنچه براى شركاى آنهاست به خدا نمىرسد و آنچه براى خداست به شركائشان مىرسد حكمى كه مىكنند حكم بدى است.
بدينسان: براى بسيارى از مشركان، شركائشان كشتن فرزندان آنها را خوب جلوه دادند، تا هلاكشان كنند و دينشان را بر ايشان مشتبه كنند. اگر خدا مىخواست چنين نمىكردند، آنها را با دروغهايى كه مىسازند واگذار.
گفتند: اين حيوانات و زراعتى است حرام، هيچكس جز آنكه ما بخواهيم از آن نخورد، و اين چهارپايانى است كه سوار شدنشان حرام است و چهارپايانى دارند كه نام خدا را بر آن ياد نمىكنند، افترايى است بر خدا، خدا حتما بر دروغى كه مىسازند سزايشان مىدهد.
و گفتند: آنچه در شكم اين چهارپايان هست خاص مردان ما است و بر زنان ما حرام است، و اگر مرده باشد همه در آن شريكند، به زودى خدا سزاى وصف ناحق كردنشان را مىدهد كه خدا حكمتكار و داناست.
كسانى كه اولاد خود را از روى سفاهت و نادانى كشتند و آنچه خدا روزيشان كرده با افترا بستن به او حرام كردند، به خسران افتادند، حقا كه گمراه شدند و هدايت يافته نيستند.
اوست كه باغهاى با داربست و غير داربست آفريده و نخل و كشت كه ميوهاش مختلف است و زيتون و انار مانند هم و غير مانند هم، وقتى كه ميوه دهد از ميوهاش بخوريد و حق آن را هنگام چيدنش بدهيد، اسراف نكنيد كه خدا مسرفان را دوست نمىدارد.
و از حيوانات بزرگ و كوچك بوجود آورد، از آنچه خدا روزى داده بخوريد و از گفتههاى شيطان پيروى نكنيد كه وى دشمن آشكار شما است.
(و پديد آورد) هشت زوج، از گوسفند دو تا (نر و ماده)، از بز دو تا (نر و ماده) بگو: آيا دو نر را حرام كرده يا دو ماده را يا آنچه رحم دو ماده در برگرفته است؟ اگر راستگو هستيد مرا از روى علم خبر دهيد؟
و از شتر دو تا و از گاو دو تا (نر و ماده) بگو: آيا دو نر را حرام كرده يا دو ماده را يا آنچه ارحام دو ماده در برگرفته است؟ آيا آن دم كه خدا به اين حكم سفارشتان مىكرد حاضر بوديد؟ كيست ستمگرتر از آنكه بر خدا دروغ بندد تا مردم را از روى نادانى گمراه كند؟ خدا گروه ستمكاران را هدايت نمىكند.
بگو: در آنچه به من وحى شده چيزى را كه غذا خوار مىخورد، حرام نمىيابم مگر آنكه مردارى باشد يا خون ريخته شده يا گوشت خوك كه آن پليد است يا ذبح خلاف شرعى كه نام غير خدا بر آن ياد شده باشد، هر كه ناچار باشد نه با رغبت و افراطكارى (و بخورد مانعى نيست) كه پروردگار تو آمرزنده و مهربان است.
بر كسانى كه يهوديت اختيار كردهاند هر ناخندارى را حرام كردهايم و از گاو و گوسفند نيز پيه را بر آنها حرام كردهايم مگر آنچه بر پشت يا بر رودهها يا به استخوان پيوسته باشد، اين را بعلت ظلمشان جزا دادهايم و ما راستگويانيم.
اگر ترا تكذيب كنند بگو پروردگار شما داراى رحمتى وسيع است و عذاب وى از گروه مجرمان رفع نخواهد شد.
كسانى كه شرك آوردهاند حتما خواهند گفت اگر خدا مىخواست نه ما و نه پدرانمان شرك نمىآورديم و چيزى را حرام نمىكرديم، كسانى كه پيش از آنها بودند نيز بدينسان (سخن خدا را) تكذيب كردند تا عذاب ما را چشيدند، بگو آيا پيش شما دانشى هست كه به ما آشكار كنيد، شما جز پيروى گمان نمىكنيد و جز تخمين نمىزنيد.
بگو: پس دليل رسا خاص خداست كه اگر مىخواست همه شما را هدايت كرده بود.
بگو: گواهان خويش را كه گواهى مىدهند خدا اينها را حرام كرده، بياوريد، اگر گواهى دادند با آنها گواهى مده و پيروى مكن از هوسهاى كسانى كه آيات ما را تكذيب كردهاند و كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند و به پروردگارشان همتا مىگيرند.
بگو: بيائيد آنچه پروردگارتان بر شما حرام كرده بخوانم اينكه چيزى را با او شريك مكنيد، و با پدر و مادر نيكى كنيد و فرزندان خويش را از ترس فقر مكشيد كه ما به شما و آنها روزى مىدهيم و به كارهاى زشت آنچه آشكار است و آنچه نهان است نزديك مشويد و تنى را كه خدا محترم داشته جز بحق مكشيد خدا شما را به اينها سفارش كرده تا تعقل كنيد و بفهميد.
به مال يتيم نزديك مشويد مگر به طريقى كه نيكوتر است تا اينكه او به رشد خويش رسد، پيمانه و ترازو را به عدالت تمام كنيد، ما هيچ كس را مكلف نمىكنيم مگر به اندازه توانش و چون سخن مىگوئيد عدالت را مراعات كنيد گر چه طرف خويشاوند باشد و به پيمان خدا وفا كنيد، شما را به اينها سفارش ميكند تا پند گيريد.
و اين راه مستقيم من است، پيرو آن شويد و به راههاى ديگر مرويد كه شما را از راه خدا پراكنده كند شما را به اينها سفارش مىكند تا از رفتن راههاى ديگر بپرهيزيد.
سپس به موسى آن كتاب را داديم به جهت تمام شدن نعمت دين بر كسى كه نيكو كرده بود و براى بيان هر چيزى كه (نياز داشتند) و به علت هدايت و رحمت، تا به ملاقات رحمت و عذاب (معاد) خدايشان ايمان بياورند.
و اين كتابى است پر بركت كه نازل كردهايم از آن پيروى كنيد و از مخالفت به پرهيزيد تا مشمول رحمت شويد.
تا نگوئيد كه كتاب آسمانى فقط به دو طائفه پيش از ما نازل شده و ما از خواندن (و دانستن) آنها بىخبر بودهايم.
يا بگوئيد: اگر بر ما كتاب آسمانى نازل مىشد از آنها هدايت يافتهتر مىشديم، اينك حجتى از خدايتان و هدايت و رحمتى به شما آمده است، پس كيست ظالمتر از آنكه آيات خدا را تكذيب كند و از آنها رو گردان شود، به زودى كسانى را كه از آيات ما روگردان مىشوند عذاب سختى را سزا مىدهيم به علت آنكه از آيات ما روى مىگردانند.
منتظر نيستند مگر به آنكه ملائكه سوى آنها آيند يا (فرمان) پروردگارت بيايد، يا بعضى از آيات پروردگار تو بيايد، روزى بعضى از علائم پروردگارت بيايد به كسى ايمانش نفع نمىدهد كه از پيش ايمان نياورده و يا (در مدت) ايمانش كار خوبى نكرده است، بگو منتظر باشيد كه ما نيز منتظريم.
كسانى كه دين خود را به اختلاف كشانده و گروهها شدهاند تو اصلا از آنها نيستى، كار آنها مربوط به خداست آن گاه از آنچه مىكردهاند خبرشان مىدهد.
هر كه كار نيكى انجام دهد براى اوست (پاداشى) ده برابر آن و هر كه كار بدى انجام دهد، جز برابر آن مجازات نمىشود و آنها مظلوم نمىشوند.
بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده، كه آن دين مستقيم، همان دين ابراهيم موحد است و او از مشركان نبود.
بگو: نماز و عبادت و زندگى و مرگ من خاص خداست كه پروردگار جهانيان است.
او شريكى ندارد و من به اين كار مأمور شدهام و من اولين مسلمانم.
بگو: آيا جز الله پروردگارى بجويم حال آنكه او پروردگار همه چيز است، هيچكس كارى نمىكند مگر به عهده خودش و هيچ نفسى گناه ديگرى را متحمل نمىشود آن گاه بازگشت شما به سوى خدايتان است و شما را از آنچه در آن اختلاف مىكرديد خبر مىدهد.
او كسى است كه شما را جانشينان اين زمين كرده و بعضى را بر بعضى ديگر مرتبههايى برترى داده تا شما را در آنچه داده است بيازمايد، حقا كه پروردگار تو سريع مجازات و آمرزنده و مهربان است.
سوره الاعراف
بنام خداى رحمان رحيم؛ المص
اين كتابى است كه به تو نازل شده، سينهات از آن تنگ نباشد (نازل شده) تا مردم را با آن انذار كنى و مؤمنان را يادآورى است.
اطاعت كنيد از آنچه از پروردگارتان به شما نازل شده و جز او سرپرستان نگيريد، بسيار كم متذكر مىشويد.
چه بسا قريهاى كه آن را هلاك كرديم، عذاب ما وقت شب يا وسط روز كه در خواب بودند به آن قريه آمد.
آن گاه كه عذاب ما آمد فريادشان جز آن نبود كه گفتند: حقا كه ما ظالمان بوديم.
حتما و به طور يقين سؤال خواهيم كرد از كسانى كه به سوى آنها پيامبران فرستاده شدهاند و حتما سؤال خواهيم كرد از پيامبرانى.
(قضايا را) با علمى كه داريم بر آنها حكايت خواهيم كرد و ما از آنها غائب و كنار هستيم.
وزن عمل در آن روز حق بودن است، هر كه اعمالش سنگين (حق) باشد آنها رستگارانند.
و هر كه اعمالش سبك باشد، آنها كسانى هستند كه خود را در اثر ظلمى كه به آيات ما مىكردند به ضرر انداختهاند.
شما را در زمين تمكن داديم و در آن براى شما وسائل زندگى قرار داديم ولى بسيار كم سپاس مىداريد.
شما را بساختيم و سپس شكل داديم (پرداختيم) و آن گاه به ملائكه گفتيم: آدم را سجده كنيد، سجده كردند مگر ابليس كه از سجده كنندگان نبود.
گفت: چه چيز منعت كرد كه وقتى فرمان دادم سجده نكردى؟ گفت: من از او بهترم مرا از آتش به خصوص آفريدهاى و او را از گل بىاهميتى.
گفت از آن (منزلت) فرو شو كه در آن تكبر كردن حق تو نيست، بيرون شو كه تو از ذليلان هستى.
گفت: مرا تا روزى كه مردم زنده مىشوند مهلت بده.
گفت: تو از مهلت داده شدگانى.
گفت: براى اينكه مرا گمراه كردى، در راه راستت براى (اضلال) آنها مىنشينم.
سپس حتما از جلو رويشان و از پشت سرشان و از راستشان و از چپشان مىآيم و بيشترشان را شكرگزار نخواهى يافت.
گفت از آن (منزلت) مذموم و مطرود بيرون شو، هر كس از آنها پيروى تو كند، جهنم را از شما به طور حتم پر خواهم كرد.
و اى آدم تو و همسرت در اين جنت ساكن شويد و از هر جا خواستيد بخوريد و به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمگران مىشويد.
شيطان براى آنها وسوسه كرد تا عورتهايشان را كه از آنها پنهان بود بر آن دو نمودار كند و گفت: پروردگارتان شما را از اين درخت منع نكرد مگر از ناپسند داشتن اينكه دو فرشته شويد يا از زندگان جاويد باشيد.
و براى آنها سوگند اكيد خورد كه از خيرخواهان شمايم.
به فريبى سقوطشان داد، و چون كمى از آن درخت بخوردند عورتشان بر آن دو نمودار شد، بنا كردند از برگهاى آن باغ بر عورتهاى خود مينهادند، پروردگارشان بانگ زد: آيا شما را از اين درخت نهى نكردم؟ و آيا به شما نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است؟
گفتند: پروردگارا ما به خويشتن ستم كرديم و اگر ما را نيامرزى و رحم نكنى حتما و قطعا از زيانكاران خواهيم بود.
گفت: خارج شويد (در وضعى كه) بعضى از شما دشمن بعض است و براى شما در زمين قرارگاه و متاعى است تا وقتى.
گفت: در آن زندگى مىكنيد و در آن مىميريد و از آن خارج مىشويد (دوباره زنده مىشويد).
اى فرزندان آدم ما بر شما لباسى نازل كرديم كه عورتهاى شما را مىپوشاند و بر شما زينت نازل كرديم (ولى) لباس تقوى آن بهتر است. اينها از آيههاى خدا است شايد آنها اندرز گيرند.
اى فرزندان آدم شيطان شما را فريب ندهد چنان كه پدر و مادرتان را از جنت بيرون كرد لباسهاى آن دو را مىكند تا عورتهايشان را بر آنها نشان دهد، او و يارانش شما را از محلى كه هستند مىبينند (ولى) شما آنها را نمىبينيد، ما شيطانها را دوستان كسانى قرار دادهايم كه ايمان نمىآورند.
و چون كار بدى كنند گويند: پدرانمان را بر آن يافتهايم، خدا ما را به آن امر كرده است. بگو: خدا به فحشاء امر نمىكند آيا بر خدا چيزى نسبت مىدهيد كه نمىدانيد؟!
بگو: پروردگارم به عدالت فرمان داده، (عدالت كنيد) و توجه خويش را در هر معبد ثابت و استوار نمائيد و خدا را در حال اخلاص عبادت بخوانيد، چنان كه شما را آفريده باز مىگرديد (زنده مىشويد).
در حالى كه گروهى را هدايت كرده و گروهى ضلالت بر آنها حتمى شده زيرا كه آنها به جاى خدا شياطين را سرپرستان گرفتند و گمان دارند كه هدايت يافتهاند.
اى فرزندان آدم: زينت خود را در هر معبدى به تن كنيد و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خدا اسرافكاران را دوست نمىدارد.
بگو. چه كسى حرام كرد زينتى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و (چه كسى حرام كرده) روزيهاى پاكيزه را؟ بگو آنها در آخرت مخصوص كسانى است كه در دنيا ايمان آوردهاند، اين چنين آيات را براى قوم با فهم بيان مىكنيم.
بگو: پروردگارم فقط كارهاى زشت را آنچه عيان است و آنچه پنهان، حرام كرده است و گناه و ظلم به ناحق را و اينكه به خدا شريك گردانيد چيزى را كه دليل به آن نازل نكرده و اينكه راجع به خدا چيزى را كه نمىدانيد بگوئيد.
براى هر امت مدتى هست، چون مدتشان نزديك شود نه ساعتى به تأخير مىافتند و نه مقدم مىشوند.
اى فرزندان آدم اگر پيامبرانى از خودتان سوى شما آيند كه آيههاى مرا بر شما مىخوانند هر كه پرهيزكارى كند و خود را اصلاح نماييد براى آنها ترسى و اندوهى نيست.
و كسانى كه آيات ما را تكذيب كنند و از آنها سركشى كنند، آنها اهل آتش هستند و در آن جاودانانند.
كيست ظالمتر از كسى كه بر خدا دروغ بندد يا آيات خدا را تكذيب كند، نصيب آنها از آنچه معين شده (در دنيا) به آنها مىرسد، تا وقتى فرستادگان ما پيش آنها آيند كه جانشان را بگيرند، گويند: كجاست آنچه جز خدا مىخوانديد؟ گويند: آنها از ما گم شدند، و بر عليه خويش گواهى دهند كه كافر بودهاند.
(خدا) گويد: با گروههاى جن و انس كه پيش از شما درگذشتهاند وارد آتش شويد هر وقت امتى درون شود امت همكار خود را لعنت كند، تا چون همگى در آنجا مجتمع شوند، پيروانشان درباره پيشوايانشان گويند: پروردگارا اينها ما را گمراه كردند، عذاب ايشان را از آتش دو چندان بده، خدا گويد: همه را دو چندان است و ليكن نمىدانيد.
پيشوايانشان به پيروانشان گويند: شما را بر ما برترى نبود، به سزاى اعمالى كه مىكرديد عذاب دو چندان را تحمل كنيد.
كسانى كه آيات ما را تكذيب كرده و از آنها گردن كشيدهاند، درهاى آسمان براى آنها باز نمىشود و به بهشت درون نمىشوند تا طناب كشتى به سوراخ سوزان در شود بدكاران را چنين سزا مىدهيم.
آنها را از جهنم بسترى هست و از بالايشان پردههايى (از آتش) مىباشد و ستمگران را چنين سزا مىدهيم.
كسانى كه ايمان آورده و اعمال شايسته انجام دادهاند هيچكس را جز كمتر از توانش تكليف نمىكنيم آنها اهل بهشتند، فقط آنها در بهشت جاودانانند.
كينهاى كه در سينههايشان بود بيرون كردهايم، از زير (كاخ) آنها نهرها روان است، گويند: حمد خدايى را كه ما را به اين (بهشت) رهبرى كرد و اگر خدا رهبرى نمىكرد، ما راه نمىيافتيم، راستى پيغمبران خداى ما دين حق را آورده بودند. ندايشان كنند كه اين بهشت را در اثر اعمالى كه مىكرديد، به دست آوردهايد.
اهل بهشت اهل آتش را ندا كنند كه ما وعده پروردگارمان را درست يافتيم آيا شما هم وعده پروردگارتان را درست يافتيد؟ گويند: آرى. پس اعلام كنندهاى ميان آنها اعلام كند: لعنت خدا بر ستمگران است.
(آنها) كسانى هستند كه از راه خدا اعراض مىكنند و آن را كج مىروند و آنها به آخرت كافر مىباشند.
ميان اهل بهشت و اهل جهنم حائلى هست و در ارتفاعات آن مردانى هستند كه همه اهل محشر را با علامتشان مىشناسند، و اهل بهشت را در حالى كه داخل بهشت نشده و طمع آن دارند، ندا كرده گويند: سلام بر شما
و چون چشمشان به سوى اهل آتش بگردد: گويند: پروردگارا ما را با ستمگران قرين مكن.
اهل اعراف مردانى را كه با علائمشان مىشناسند ندا كنند كه جمع اموال و ياران و آن تكبر كه مىكرديد از شما كفايت نكرد (كارى براى شما نساخت)
آيا همينها بودند كه قسم خورديد خدا رحمتى به آنها نمىرساند، داخل بهشت شويد، نه خوفى براى شما هست و نه غمگين مىشويد.
اهل آتش اهل بهشت را ندا كنند كه از آب يا از آنچه خدا روزيتان داده بر ما بريزيد، گويند: خدا آن دو را بر كافران حرام كرده است.
(آنها) كسانى هستند كه دين خود را سرگرمى و بازيچه گرفتهاند و زندگى دنيا مغرورشان كرده، امروز آنها را فراموش مىكنيم چنان كه ديدار امروز را فراموش كردند و چنان كه آيات ما را دانسته انكار مىكردند.
كتابى به آنها از روى علم بياورديم كه آن را شرح دادهايم، مايه هدايت همه و رحمت براى مؤمنان است.
منتظر نيستند مگر انجام گرفتن آن را، روزى كه وقت انجام گرفتن (خبرهايش) رسد، كسانى كه از پيش بآن بىاعتنا بودهاند گويند: رسولان خدا خبر حق آورده بودند، آيا براى ما شفيعانى هست كه شفاعت ما كنند، يا بازگشت يا بيم تا جز آنچه كردهايم عمل كنيم، به خود زيان زدند و آنچه به دروغ جعل مىكردند از آنها گم شده است.
پروردگار شما، خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد، سپس بر حكومت استقرار يافت، شب را بروز مىپوشاند كه روز به سرعت در پى شب مىآيد، و آفتاب و ماه و ستارگان رام شده را آفريد، بدانيد كه آفرينش و فرمان از اوست، والاست پروردگار عالميان.
پروردگار خويش را بزارى و نهانى، بخوانيد كه او متجاوزان را دوست نمىدارد.
و در زمين از پس اصلاح آن، فساد مكنيد، خدا را با بيم و اميد بخوانيد كه رحمت خدا به نكوكاران نزديك است.
اوست كه بادها را پيشاپيش رحمت خويش بشارت ده مىفرستد و چون باد ابر گرانبار بردارد آن را بديار مرده مىرانيم و از آن، آب نازل مىكنيم، و بوسيله آن همه ميوهها را به وجود مىآوريم، بدينسان مردگان را از زمين خارج مىكنيم باشد كه متذكر شويد.
سرزمين پاكيزه، گياه آن به اذن پروردگارش مىرويد و آن زمين كه پليد است گياه آن جز بىفايده نرويد، بدينسان آيات را به قوم سپاسگزار گوناگون بيان مىكنيم.
حقا كه نوح را به سوى قومش فرستاديم و گفت: اى قوم من: خداى يكتا را كه جز او خدايى نداريد بپرستيد، كه من از عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم.
بزرگان قوم او گفتند: ما تو را در ضلالتى آشكار مىبينيم.
گفت: اى قوم، در من هيچ ضلالتى نبست بلكه پيغمبرى از پروردگار عالميانم.
پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و شما را نصيحت مىكنم و از خدا چيزها مىدانم كه شما نمىدانيد.
آيا تعجب مىكنيد از اينكه شما را از پروردگارتان پندى به وسيله مردى از شما آمده است؟ تا شما را انذار كند، تا متقى باشيد و تا مورد رحمت واقع شويد.
او را تكذيب كردند، سپس وى را با كسانى كه در معيت او ايمان آورده بودند در كشتى نجات داديم، و آنان را كه آيههاى ما را تكذيب كرده بودند غرق كرديم كه آنها گروهى كوردل و بىبصيرت بودند.
و به قوم عاد برادرشان هود را فرستاديم، گفت اى قوم من خداى يكتا را بپرستيد كه جز او خدايى نداريد، آيا (از عذاب او) نمىترسيد؟
بزرگان قوم او كه كافر بودند گفتند، ما تو را در سفاهت مىبينيم و تو را از دروغگويان مىپنداريم.
گفت: اى قوم، من سفيه نيستم، بلكه پيغمبرى از پروردگار مخلوقاتم.
پيغامهاى خدا را به شما مىرسانم و براى شما پندگوى امينم.
آيا تعجب كرديد از اينكه شما را از پروردگارتان به وسيله مردى از شما، پيامى آمد تا شما را انذار كند؟ به ياد آوريد آن دم كه شما را از پس قوم نوح جانشين (آنها) كرد و شما را تنومند كرد، موهبتهاى خدا را ياد آريد تا رستگار شويد.
گفتند: آيا سوى ما آمدهاى تا خدا را به تنهايى بپرستيم و آنچه پدرانمان مىپرستيدند رها كنيم؟! اگر راست مىگويى عذابى كه وعده مىدهى بيار.
گفت: عذاب و غضبى از خدايتان بر شما حتمى شد، آيا با من درباره نامهايى كه شما و پدرانتان ساختهايد و خدا در مورد آنها دليلى نازل نكرده، مجادله مىكنيد؟ منتظر باشيد كه من نيز با شما منتظرم.
عاقبت، وى را با كسانى كه با او بودند به رحمت خويش نجات داديم و ريشه كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند و مؤمن نبودند قطع كرديم.
و به سوى ثمود برادرشان صالح را فرستاديم، گفت: اى قوم من، الله را بپرستيد كه جز او معبودى نداريد. به سوى شما معجزهاى از پروردگارتان آمده، اين ناقه خدا آيتى است براى شما بگذاريد در زمين خدا بچرد، به او بدى نرسانيد تا عذاب اليمتان بگيرد.
ياد آريد آن دم كه شما را از پس قوم عاد جانشين (آنها) كرد و در زمين قدرتتان داد كه در دشتهاى آن كاخ مىسازيد و از كوهها خانه مىتراشيد پس نعمتهاى خدا را به ياد آريد و در زمين به فساد مكوشيد.
اشراف قومش كه مستكبر بودند به آنان كه مستضعف شده بودند از ايمان آورندگان، گفتند: آيا باور داريد كه صالح از سوى خدايش فرستاده شده است؟ گفتند: ما به آنچه فرستاده شده است ايمان داريم.
كسانى كه مستكبر بودند گفتند: ما به آنچه شما ايمان آوردهايد كافريم.
پس ناقه را كشتند و از فرمان پروردگارشان سرپيچى كردند و گفتند: اى صالح اگر از پيغمبرانى عذابى را كه به ما وعده مىدهى بياور.
پس لرزه شديد آنها را گرفت و در خانه خود بيجان ساقط شدند.
آن گاه صالح از آنها دور شد و گفت اى قوم پيغام پروردگارم را به شما رساندم و شما را نصيحت كردم اما خيرخواهان را دوست نمىداريد.
ياد كن لوط را آن دم كه به قوم خود گفت: آيا اين كار زشت را مىكنيد كه كسى از جهانيان پيش از شما آن را نكرده است؟
شما براى ميل جنسى به جاى زنان با مردان مىآميزيد (نه براى رفع نياز) بلكه شما قومى متجاوزيد.
نبود جواب قومش مگر آنكه گفتند. اينان را از شهر خويش بيرون كنيد كه از اين كار خود را كنار مىكشند.
ما لوط و خانوادهاش را به جز زنش نجات داديم كه زنش (در آنجا) از ماندگان بود.
بر آنها باران بخصوصى بارانيديم، ببين عاقبت گناهكاران چگونه بود؟
و به سوى مدين برادرشان شعيب را فرستاديم، گفت. اى قوم من، خدا را بندگى كنيد كه جز او معبودى نداريد، به سوى شما معجزهاى از پروردگارتان آمده، پيمانه و ترازو را تمام وزن بدهيد اشياء مردم را معيوب نكنيد، در اين سرزمين از پس اصلاح آن افساد نكنيد، اگر تسليم شويد اين براى شما بهتر است.
در هر راهى منشينيد كه مردم را مىترسانيد و ايمان آورنده را از راه خدا باز مىداريد و آن را كج مىرويد، ياد آريد آن دم كه كم بوديد، خدا عدهتان را زياد كرد و بنگريد عاقبت مفسدان چگونه بود.
اكنون كه گروهى از شما به آنچه من به ابلاغ آن مأمور شدهام ايمان آورده و گروهى ايمان نياوردهاند صبر كنيد تا خدا ميان ما داورى كند كه او بهترين داوران است.