قرآن عثمان طه

قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَنُخۡرِجَنَّكَ يَٰشُعَيۡبُ وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَكَ مِن قَرۡيَتِنَآ أَوۡ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَ وَ لَوۡ كُنَّا كَٰرِهِينَ

88

از ميان قومش اشرافى كه تكبر مى‌ورزيدند، گفتند:« اى شعيب! بيقين، تو و كسانى را كه با تو ايمان آورده‌اند، از آبادى‌مان بيرون خواهيم كرد، يا حتما به آيين ما بازگرديد. » (شعيب) گفت:« آيا (مى‌خواهيد ما را بازگردانيد) و گر چه ناگوارمان باشد.


قَدِ ٱفۡتَرَيۡنَا عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا إِنۡ عُدۡنَا فِي مِلَّتِكُم بَعۡدَ إِذۡ نَجَّىٰنَا ٱللَّهُ مِنۡهَا وَ مَا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّعُودَ فِيهَآ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمًا عَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡنَا رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَيۡنَنَا وَ بَيۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَ أَنتَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰتِحِينَ

89

اگر بعد از آنكه خدا ما را از آن نجات بخشيده، به آيين شما بازگرديم، در حقيقت، به خدا دروغ بسته‌ايم؛ و براى ما شايسته نيست كه به آن بازگرديم، مگر آنكه خدايى كه پروردگار ماست، بخواهد؛ علم پروردگار ما، بر همه چيز گسترده است. تنها بر خدا توكل كرده‌ايم. [اى‌] پروردگار ما! بين ما و بين قوم ما به حق (داورى كن و مشكل كار ما را) بگشا، و تو بهترين (داوران و) گشايندگانى. »


وَ قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَئِنِ ٱتَّبَعۡتُمۡ شُعَيۡبًا إِنَّكُمۡ إِذٗا لَّخَٰسِرُونَ

90

و از ميان قومش اشرافى كه كفر ورزيدند، گفتند:« اگر از شعيب پيروى كنيد، در اين صورت حتما شما زيانكاريد. »


فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دَارِهِمۡ جَٰثِمِينَ

91

پس زلزله آنان را فرو گرفت؛ و در خانه‌هايشان از پا در آمدند.


ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيۡبٗا كَأَن لَّمۡ يَغۡنَوۡاْ فِيهَا ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيۡبٗا كَانُواْ هُمُ ٱلۡخَٰسِرِينَ

92

كسانى كه شعيب را تكذيب كردند، (آنچنان نابود شدند كه) گويا در آن (شهر) سكونت نداشتند! كسانى كه شعيب را تكذيب كردند، تنها (آنان) زيانكار بودند.


فَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَ قَالَ يَٰقَوۡمِ لَقَدۡ أَبۡلَغۡتُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَ نَصَحۡتُ لَكُمۡ فَكَيۡفَ ءَاسَىٰ عَلَىٰ قَوۡمٖ كَٰفِرِينَ

93

و (شعيب) از آنان روى برتافت و گفت:« اى قوم [من‌]! براستى من رسالت‌هاى پروردگارم را به شما ابلاغ كردم، و براى شما خيرخواهى نمودم؛ پس چگونه بر (حال) گروهى كافر اندوهگين شوم؟! »


وَ مَآ أَرۡسَلۡنَا فِي قَرۡيَةٖ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّآ أَخَذۡنَآ أَهۡلَهَا بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَ ٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ يَضَّرَّعُونَ

94

و ما هيچ پيامبرى را در هيچ آبادى نفرستاديم، مگر اينكه مردمش را به سختى (زندگى) و زيان (جسمى و روحى) گرفتار ساختيم؛ تا شايد (فروتن و) تسليم گردند.


ثُمَّ بَدَّلۡنَا مَكَانَ ٱلسَّيِّئَةِ ٱلۡحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَواْ وَّ قَالُواْ قَدۡ مَسَّ ءَابَآءَنَا ٱلضَّرَّآءُ وَ ٱلسَّرَّآءُ فَأَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ

95

سپس نيكى (و نعمت) را به جاى بدى (و سختى) قرار داديم؛ تا آنكه فزونى گرفتند، و گفتند:« در واقع به پدران ما (نيز) سختى و را حتى رسيده است. »پس ناگهان آنان را گرفتار (مجازات) ساختيم، و حال آنكه آنان (با درك حسى) متوجه نبودند.


وَ لَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَ ٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَرَكَٰتٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ لَٰكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذۡنَٰهُم بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ

96

و اگر (بر فرض) اهل آبادى‌ها ايمان مى‌آوردند و خودنگهدارى (و پارسايى) مى‌كردند، حتما بركاتى از آسمان و زمين بر آنان مى‌گشوديم؛ و ليكن (آنان حق را) تكذيب كردند؛ پس بخاطر آنچه همواره كسب مى‌كردند، گرفتارشان كرديم.


أَفَأَمِنَ أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ أَن يَأۡتِيَهُم بَأۡسُنَا بَيَٰتٗا وَ هُمۡ نَآئِمُونَ

97

و آيا اهل اين آبادى‌ها ايمن شده‌اند، از اينكه سختى (مجازات) ما شبانگاه به آنان در رسد، در حالى كه آنان خواب باشند؟!


أَ وَ أَمِنَ أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ أَن يَأۡتِيَهُم بَأۡسُنَا ضُحٗى وَ هُمۡ يَلۡعَبُونَ

98

و آيا اهل اين آبادى‌ها ايمن شده‌اند، از اينكه سختى (مجازات) ما، نيمروز به آنان در رسد، در حالى كه آنان بازى مى‌كنند؟!


أَفَأَمِنُواْ مَكۡرَ ٱللَّهِ فَلَا يَأۡمَنُ مَكۡرَ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ

99

و آيا (آنان) از ترفند خدا ايمن شده‌اند و [حال آنكه‌] جز گروه زيانكاران از ترفند خدا ايمن نمى‌باشند؟!


أَ وَ لَمۡ يَهۡدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ أَهۡلِهَآ أَن لَّوۡ نَشَآءُ أَصَبۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَ نَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا يَسۡمَعُونَ

100

و آيا (حوادث پيشينيان) براى كسانى كه زمين را پس از اهلش به ارث مى‌برند، رهنمون نشد، به اينكه اگر (بر فرض) بخواهيم، آنان را به (سزاى) پيامدهاى (گناهان) شان مى‌رسانيم، و بر دل‌هايشان مهر مى‌نهيم؛ و آنان (صداى حق را) نمى‌شنوند؟!


تِلۡكَ ٱلۡقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَيۡكَ مِنۡ أَنۢبَآئِهَا وَ لَقَدۡ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ مِن قَبۡلُ كَذَٰلِكَ يَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡكَٰفِرِينَ

101

اين‌ها شهرهايى است كه از اخبار بزرگ آنها براى تو حكايت مى‌كنيم؛ و در حقيقت فرستادگانشان دلايل (معجزه‌آسا) براى آنان آوردند؛ و [لى آنان‌] به آنچه قبلا تكذيب كرده بودند، هرگز ايمان نمى‌آوردند؛ اين گونه خدا بر دل‌هاى كافران مهر مى‌نهد.


وَ مَا وَجَدۡنَا لِأَكۡثَرِهِم مِّنۡ عَهۡدٖ وَ إِن وَجَدۡنَآ أَكۡثَرَهُمۡ لَفَٰسِقِينَ

102

و براى بيشتر آنان هيچ پيمان (استوارى) نيافتيم؛ و بيقين اكثر آنان را نافرمانبردار يافتيم.


ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ بِ‍َٔايَٰتِنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَ مَلَإِيْهِۦ فَظَلَمُواْ بِهَا فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ

103

آنگاه، پس از آن (پيامبر) ان، موسى را با نشانه‌هاى (معجزه‌آساي) مان به سوى فرعون و اشراف او فرستاديم؛ و [لى‌] به آن (نشانه‌هاى معجزه‌آسا) ستم كردند؛ پس بنگر فرجام فسادگران چگونه بوده است!


وَ قَالَ مُوسَىٰ يَٰفِرۡعَوۡنُ إِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

104

و موسى گفت:« اى فرعون! به درستى كه من فرستاده‌اى از طرف پروردگار جهانيانم.


حَقِيقٌ عَلَىٰٓ أَن لَّآ أَقُولَ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّ قَدۡ جِئۡتُكُم بِبَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ فَأَرۡسِلۡ مَعِيَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

105

شايسته است كه بر خدا جز (سخن) حق نگويم. در واقع دليلى (معجزه‌آسا) از طرف پروردگارتان براى شما آورده‌ام؛ پس بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) را به همراه من بفرست. »


قَالَ إِن كُنتَ جِئۡتَ بِ‍َٔايَةٖ فَأۡتِ بِهَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

106

(فرعون) گفت:« اگر نشانه‌اى آورده‌اى، پس بياورش، اگر از راستگويان هستى. »


فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ

107

و (موسى) عصايش را افكند، پس به ناگاه آن اژدهايى آشكار شد.


وَ نَزَعَ يَدَهُۥ فَإِذَا هِيَ بَيۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ

108

و دستش را (از گريبان) بيرون آورد، پس به ناگاه، آن براى بينندگان سفيد (و درخشان) شد.


قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمٞ

109

اشراف قوم فرعون گفتند:« بى‌شك، اين ساحرى داناست.


يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُمۡ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ

110

(اشراف گفتند: موسى) مى‌خواهد كه شما را از سرزمينتان بيرون كند؛ پس چه دستور مى‌دهيد؟ »


قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَ أَخَاهُ وَ أَرۡسِلۡ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ

111

(اشراف به فرعون) گفتند:« (كار) او و برادرش را به تأخير انداز، و گردآورندگانى را به شهرها بفرست،


يَأۡتُوكَ بِكُلِّ سَٰحِرٍ عَلِيمٖ

112

(تا) هر ساحر دانايى را نزد تو آورند. »


وَ جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ فِرۡعَوۡنَ قَالُوٓاْ إِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن كُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِينَ

113

و ساحران نزد فرعون آمدند [و] گفتند:« اگر فقط (ما) پيروز گرديم، حتما براى ما پاداش [مهمى‌] است؟! »


قَالَ نَعَمۡ وَ إِنَّكُمۡ لَمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ

114

[فرعون‌] گفت:« آرى، و مسلما شما از نزديكان (من) خواهيد شد. »


قَالُواْ يَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِيَ وَ إِمَّآ أَن نَّكُونَ نَحۡنُ ٱلۡمُلۡقِينَ

115

(به هنگام مبارزه، ساحران) گفتند:« اى موسى! يا اينكه تو (عصايت را) مى‌افكنى، و يا اينكه فقط ما (وسايل سحر را) مى‌افكنيم. »


قَالَ أَلۡقُواْ فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ سَحَرُوٓاْ أَعۡيُنَ ٱلنَّاسِ وَ ٱسۡتَرۡهَبُوهُمۡ وَ جَآءُو بِسِحۡرٍ عَظِيمٖ

116

[موسى‌] گفت:« بيفكنيد! »و هنگامى كه (ساحران وسايل خود را) افكندند، ديدگان مردم را افسون كردند و آنان را هراسان كردند و سحرى بزرگ (پديد) آوردند!


وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَلۡقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ

117

و به موسى وحى كرديم كه:« عصايت را بيفكن. »و ناگهان آن (عصا اژدها شد و آن) چه را به دروغ مى‌ساختند، بلعيد!


فَوَقَعَ ٱلۡحَقُّ وَ بَطَلَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

118

پس حق آشكار شد؛ و آنچه را همواره انجام مى‌دادند، باطل گشت.


فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَ ٱنقَلَبُواْ صَٰغِرِينَ

119

و در آنجا شكست خورده و كوچك شده گشتند.


وَ أُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِينَ

120

و ساحران سجده‌كنان (به زمين) در افتاده،


قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

121

گفتند:« به پروردگار جهانيان ايمان آورديم؛


رَبِّ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ

122

(همان) پروردگار موسى و هارون. »


قَالَ فِرۡعَوۡنُ ءَامَنتُم بِهِۦ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡ إِنَّ هَٰذَا لَمَكۡرٞ مَّكَرۡتُمُوهُ فِي ٱلۡمَدِينَةِ لِتُخۡرِجُواْ مِنۡهَآ أَهۡلَهَا فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ

123

فرعون گفت:« [آيا] پيش از آنكه به شما رخصت دهم، به او ايمان آورديد؟! حتما اين فريبى است كه در اين شهر (نقشه) آن را (كشيده‌ايد و) فريبكارى كرديد، تا مردمش را از آن بيرون كنيد؛ پس در آينده خواهيد دانست!


لَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَ أَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمۡ أَجۡمَعِينَ

124

قطعا دست‌هايتان و پاهاى شما را بر خلاف (يكديگر يعنى يكى از راست و يكى از چپ) قطع مى‌كنم، سپس حتما همگى شما را به دار مى‌آويزم! »


قَالُوٓاْ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ

125

[ساحران‌] گفتند:« در حقيقت ما فقط به سوى پروردگارمان باز مى‌گرديم.


وَ مَا تَنقِمُ مِنَّآ إِلَّآ أَنۡ ءَامَنَّا بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّنَا لَمَّا جَآءَتۡنَا رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا صَبۡرٗا وَ تَوَفَّنَا مُسۡلِمِينَ

126

و (تو) از ما انتقام نمى‌گيرى، جز بخاطر اينكه وقتى نشانه‌هاى پروردگارمان براى ما آمد، ايمان آورديم. [اى‌] پروردگار ما! [پيمانه‌] شكيبايى را بر ما فرو ريز، و ما را مسلمان بميران! »


وَ قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِ فِرۡعَوۡنَ أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَ قَوۡمَهُۥ لِيُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ يَذَرَكَ وَ ءَالِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَ نَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡ وَ إِنَّا فَوۡقَهُمۡ قَٰهِرُونَ

127

و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند:« آيا موسى و قومش را رها مى‌كنى تا در زمين فساد كنند، و تو و معبودانت را رها سازد؟! »گفت:« بزودى پسرانشان را مى‌كشيم، و زنانشان را زنده نگه مى‌داريم و در واقع ما بر آنان مسلطيم. »


قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ ٱسۡتَعِينُواْ بِٱللَّهِ وَ ٱصۡبِرُوٓاْ إِنَّ ٱلۡأَرۡضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَ ٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ

128

موسى به قومش گفت:« از خدا يارى جوييد، و شكيبايى كنيد، كه زمين از آن خداست، در حالى كه آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد به ارث مى‌دهد؛ و فرجام (نيك) براى پارسايان (خود نگهدار) است. »


قَالُوٓاْ أُوذِينَا مِن قَبۡلِ أَن تَأۡتِيَنَا وَ مِنۢ بَعۡدِ مَا جِئۡتَنَا قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُهۡلِكَ عَدُوَّكُمۡ وَ يَسۡتَخۡلِفَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرَ كَيۡفَ تَعۡمَلُونَ

129

(قوم موسى) گفتند:« پيش از آنكه به سوى ما بيايى و پس از آمدنت نزد ما، آزار ديديم! » (موسى) گفت:« اميد است پروردگارتان دشمن شما را هلاك كند، و شما را در زمين جانشين آنان سازد، و بنگرد كه چگونه عمل مى‌كنيد. »


وَ لَقَدۡ أَخَذۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ بِٱلسِّنِينَ وَ نَقۡصٖ مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ

130

و در حقيقت فرعونيان را بواسطه خشكسالى و كاهشى در محصولات گرفتار كرديم، تا شايد آنان متذكر گردند.


فَإِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَٰذِهِۦ وَ إِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةٞ يَطَّيَّرُواْ بِمُوسَىٰ وَ مَن مَّعَهُۥٓ أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ

131

و [لى‌] هنگامى كه نيكى (و نعمت) به آنان روى مى‌آورد، مى‌گفتند:« اين فقط براى (شايستگى) ماست. »و اگر بدى (و بلاها) به آنان مى‌رسيد، به موسى و كسانى كه با او بودند، فال بد مى‌زدند. آگاه باشيد فال (نيك و بد) شان تنها نزد خداست؛ و ليكن بيشترشان نمى‌دانند.


وَ قَالُواْ مَهۡمَا تَأۡتِنَا بِهِۦ مِنۡ ءَايَةٖ لِّتَسۡحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحۡنُ لَكَ بِمُؤۡمِنِينَ

132

و گفتند:« اگر هر گونه نشانه (معجزه‌آسايى) كه آن را براى ما بياورى تا ما را بدان سحر كنى، پس ما تصديق كننده تو نيستيم.


فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلطُّوفَانَ وَ ٱلۡجَرَادَ وَ ٱلۡقُمَّلَ وَ ٱلضَّفَادِعَ وَ ٱلدَّمَ ءَايَٰتٖ مُّفَصَّلَٰتٖ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَ كَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِينَ

133

و بر آنان سيلاب و ملخ و كنه و قورباغه‌ها و خون را فرستاديم، در حالى كه نشانه‌هايى از هم جدا بودند؛ و [لى‌] تكبر ورزيدند، و گروهى خلافكار شدند.


وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيۡهِمُ ٱلرِّجۡزُ قَالُواْ يَٰمُوسَى ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفۡتَ عَنَّا ٱلرِّجۡزَ لَنُؤۡمِنَنَّ لَكَ وَ لَنُرۡسِلَنَّ مَعَكَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

134

و هنگامى كه (عذاب) اضطراب‌آور بر آنان واقع شد، گفتند:« اى موسى! از پروردگارت به عهدى كه نزد تو دارد، براى ما بخواه، كه اگر اين (عذاب) اضطراب‌آور را از ما برطرف سازى، قطعا به تو ايمان مى‌آوريم، و حتما بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) را با تو روانه مى‌كنيم. »


فَلَمَّا كَشَفۡنَا عَنۡهُمُ ٱلرِّجۡزَ إِلَىٰٓ أَجَلٍ هُم بَٰلِغُوهُ إِذَا هُمۡ يَنكُثُونَ

135

و هنگامى كه (عذاب) اضطراب‌آور را تا سرآمدى كه آنان بدان مى‌رسيدند، از آنان برطرف مى‌ساختيم، ناگهان آنان پيمان مى‌شكستند.


فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّ بِأَنَّهُمۡ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ كَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِينَ

136

پس، از آنان انتقام گرفتيم، و آنان را در دريا غرق كرديم؛ چرا كه آنان نشانه‌هاى ما را دروغ انگاشتند، و از آن [ها] غافل بودند.


وَ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡقَوۡمَ ٱلَّذِينَ كَانُواْ يُسۡتَضۡعَفُونَ مَشَٰرِقَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَغَٰرِبَهَا ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا وَ تَمَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ ٱلۡحُسۡنَىٰ عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَ دَمَّرۡنَا مَا كَانَ يَصۡنَعُ فِرۡعَوۡنُ وَ قَوۡمُهُۥ وَ مَا كَانُواْ يَعۡرِشُونَ

137

و به گروهى كه همواره تضعيف مى‌شدند، خاوران زمين (فلسطين) و باخترانش را، كه آن را پربركت كرده بوديم، به ارث داديم؛ و بخاطر شكيبايى‌شان، سخن نيك پروردگارت (در مورد وعده) به بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب، تحقق) تمام يافت؛ و آنچه (از كاخ‌ها،) فرعون و قومش پيوسته با زيركى مى‌ساختند، و آنچه را (از باغ‌هاى داربست‌دار) همواره برافراشته بودند، درهم كوبيديم.


وَ جَٰوَزۡنَا بِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتَوۡاْ عَلَىٰ قَوۡمٖ يَعۡكُفُونَ عَلَىٰٓ أَصۡنَامٖ لَّهُمۡ قَالُواْ يَٰمُوسَى ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا كَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞ قَالَ إِنَّكُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ

138

و بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) را از دريا عبور داديم؛ و (در راه خود) به گروهى رسيدند كه مجاور بت‌هايشان (در حال پرستش) بودند. (در اين هنگام بنى اسرائيل) به موسى گفتند:« (تو هم) براى ما معبودى قرار ده، همان گونه كه براى آنان معبودانى است. » (موسى) گفت:« در واقع شما گروهى هستيد كه نادانى مى‌كنيد!


إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ مُتَبَّرٞ مَّا هُمۡ فِيهِ وَ بَٰطِلٞ مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

139

(موسى گفت:) در حقيقت، آنچه آنان در آنند، نابود است؛ و آنچه همواره انجام مى‌دادند، باطل است! »


قَالَ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِيكُمۡ إِلَٰهٗا وَ هُوَ فَضَّلَكُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ

140

(موسى) گفت:« آيا غير از خدا، معبودى براى شما بجويم؟! و حال آنكه او شما را بر جهانيان (روزگارتان) برترى داد. »


وَ إِذۡ أَنجَيۡنَٰكُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ يَسُومُونَكُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبۡنَآءَكُمۡ وَ يَسۡتَحۡيُونَ نِسَآءَكُمۡ وَ فِي ذَٰلِكُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَظِيمٞ

141

و (ياد كن) آنگاه كه شما را از [چنگ‌] فرعونيان نجات بخشيديم، در حالى كه شما را (با شكنجه و) عذاب بدى مى‌آزردند، پسران شما را مى‌كشتند، و زنانتان را زنده نگه مى‌داشتند؛ و در اين [ها] آزمايش بزرگى از [جانب‌] پروردگارتان بود.


وَ وَٰعَدۡنَا مُوسَىٰ ثَلَٰثِينَ لَيۡلَةٗ وَ أَتۡمَمۡنَٰهَا بِعَشۡرٖ فَتَمَّ مِيقَٰتُ رَبِّهِۦٓ أَرۡبَعِينَ لَيۡلَةٗ وَ قَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَٰرُونَ ٱخۡلُفۡنِي فِي قَوۡمِي وَ أَصۡلِحۡ وَ لَا تَتَّبِعۡ سَبِيلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ

142

و با موسى، سى شب وعده گذاشتيم؛ و آن را با ده شب (ديگر) تكميل نموديم؛ پس ميعادگاه پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد. و (در هنگام رفتن،) موسى به برادرش هارون گفت:« جانشين من در ميان قومم باش؛ و (امورشان را) اصلاح كن؛ و راه فسادگران را پيروى مكن. »


وَ لَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِيقَٰتِنَا وَ كَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِيٓ أَنظُرۡ إِلَيۡكَ قَالَ لَن تَرَىٰنِي وَ لَٰكِنِ ٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡجَبَلِ فَإِنِ ٱسۡتَقَرَّ مَكَانَهُۥ فَسَوۡفَ تَرَىٰنِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُۥ لِلۡجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَكّٗا وَ خَرَّ مُوسَىٰ صَعِقٗا فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَ أَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

143

و هنگامى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد:« پروردگارا! خودت را بر من بنماى، [تا] بر تو بنگرم. » (خدا) گفت:« [هرگز] مرا نخواهى ديد؛ و ليكن به كوه بنگر، و اگر در جايش ثابت ماند، پس در آينده مرا خواهى ديد. »و هنگامى كه پروردگارش بر كوه جلوه نمود، آن را همسان خاك قرار داد؛ و موسى مدهوش (به زمين) افتاد؛ و هنگامى كه به هوش آمد، گفت:« منزهى تو (از اينكه با چشم ديده شوى)! به سوى تو بازگشتم؛ و من نخستين مؤمنانم. »


قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ إِنِّي ٱصۡطَفَيۡتُكَ عَلَى ٱلنَّاسِ بِرِسَٰلَٰتِي وَ بِكَلَٰمِي فَخُذۡ مَآ ءَاتَيۡتُكَ وَ كُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ

144

(خدا) فرمود:« اى موسى! براستى كه من تو را با رسالت‌هاى خويش، و با سخن گفتنم (با تو)، بر مردم (برترى دادم و) برگزيدم؛ پس آنچه را به تو داده‌ام بگير، و از سپاسگزاران باش. »


وَ كَتَبۡنَا لَهُۥ فِي ٱلۡأَلۡوَاحِ مِن كُلِّ شَيۡءٖ مَّوۡعِظَةٗ وَ تَفۡصِيلٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ فَخُذۡهَا بِقُوَّةٖ وَ أۡمُرۡ قَوۡمَكَ يَأۡخُذُواْ بِأَحۡسَنِهَا سَأُوْرِيكُمۡ دَارَ ٱلۡفَٰسِقِينَ

145

و براى او در صفحه‌هاى (تورات) پندى از هر چيزى و شرحى براى هر چيزى نگاشتيم؛ و [گفتيم:] آن را با توانمندى بگير؛ و به قومت فرمان بده، كه:« نيكوترينش را (فرا) گيرند. (و عمل كنند. و به مخالفان هشدار ده كه) بزودى سراى نافرمانبرداران را به شما مى‌نمايانم. »


سَأَصۡرِفُ عَنۡ ءَايَٰتِيَ ٱلَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَ إِن يَرَوۡاْ كُلَّ ءَايَةٖ لَّا يُؤۡمِنُواْ بِهَا وَ إِن يَرَوۡاْ سَبِيلَ ٱلرُّشۡدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلٗا وَ إِن يَرَوۡاْ سَبِيلَ ٱلۡغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلٗا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ كَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِينَ

146

بزودى، كسانى را كه در زمين به ناحق تكبر مى‌ورزند، از نشانه‌هايم، روى گردان مى‌سازم. و اگر هر آيه (و نشانه) اى را ببينند، به آن ايمان نمى‌آورند؛ و اگر راه هدايت را ببينند آن را (به عنوان) راهى برنمى‌گزينند؛ و اگر راه گمراهى را ببينند، آن را (به عنوان) راهى برمى‌گزينند. اين [ها] بدان سبب است كه آنان نشانه‌هاى ما را دروغ انگاشتند، و از آنها غافل بودند!


وَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ لِقَآءِ ٱلۡأٓخِرَةِ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ هَلۡ يُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

147

و كسانى كه نشانه‌هاى ما، و ملاقات آخرت را دروغ انگاشتند، اعمالشان تباه مى‌شود؛ آيا جز آنچه را همواره انجام مى‌دادند كيفر داده مى‌شوند؟!


وَ ٱتَّخَذَ قَوۡمُ مُوسَىٰ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِنۡ حُلِيِّهِمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٌ أَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّهُۥ لَا يُكَلِّمُهُمۡ وَ لَا يَهۡدِيهِمۡ سَبِيلًاۘ ٱتَّخَذُوهُ وَ كَانُواْ ظَٰلِمِينَ

148

و قوم موسى بعد از (رفتن) او، از زيورهايشان مجسمه گوساله‌اى كه صداى گاو داشت (ساختند، و به عنوان معبود) برگزيدند. آيا نظر نكردند، كه آن [گوساله‌] با آنان سخن نمى‌گويد، و به هيچ راهى راهنمايى‌شان نمى‌كند؟! آن (گوساله) را (به عنوان معبود) برگزيدند، و ستمكار بودند.


وَ لَمَّا سُقِطَ فِيٓ أَيۡدِيهِمۡ وَ رَأَوۡاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ يَرۡحَمۡنَا رَبُّنَا وَ يَغۡفِرۡ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ

149

و هنگامى كه (حقيقت) به دستشان افتاد، (و پشيمان شدند) و ديدند كه آنان واقعا گمراه شده‌اند، گفتند:« اگر پروردگارمان به ما رحم نكند، و ما را نيامرزد، قطعا از زيانكاران خواهيم بود. »


وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗا قَالَ بِئۡسَمَا خَلَفۡتُمُونِي مِنۢ بَعۡدِيٓ أَعَجِلۡتُمۡ أَمۡرَ رَبِّكُمۡ وَ أَلۡقَى ٱلۡأَلۡوَاحَ وَ أَخَذَ بِرَأۡسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُۥٓ إِلَيۡهِ قَالَ ٱبۡنَ أُمَّ إِنَّ ٱلۡقَوۡمَ ٱسۡتَضۡعَفُونِي وَ كَادُواْ يَقۡتُلُونَنِي فَلَا تُشۡمِتۡ بِيَ ٱلۡأَعۡدَآءَ وَ لَا تَجۡعَلۡنِي مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ

150

و هنگامى كه موسى خشمناك [و] اندوهگين به سوى قومش بازگشت، گفت:« بعد از من، چه بد جانشينانى برايم بوديد! آيا در مورد فرمان پروردگارتان، عجله نموديد (و در مورد تمديد زمان وعده، زود داورى كرديد)؟! »و (موسى) صفحه‌هاى (تورات) را افكند، و سر برادرش را گرفت در حالى كه او را به سوى خود مى‌كشيد؛ [هارون‌] گفت:« پسر مادر [م‌]! در حقيقت اين گروه مرا تضعيف كردند؛ و نزديك بود مرا بكشند؛ پس مرا دشمن شاد مكن؛ و مرا با گروه ستمكاران قرار مده. »


قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَ لِأَخِي وَ أَدۡخِلۡنَا فِي رَحۡمَتِكَ وَ أَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ

151

(موسى) گفت:« پروردگارا! من و برادرم را بيامرز، و ما را در رحمت خويش داخل فرما، در حالى كه تو مهرورزترين مهرورزانى. »


إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ سَيَنَالُهُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَ ذِلَّةٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُفۡتَرِينَ

152

در واقع كسانى كه گوساله را (به عنوان معبود) برگزيدند، بزودى خشمى از جانب پروردگارشان، و خوارى در زندگى پست (دنيا) به آنان خواهد رسيد؛ و اينچنين، دروغ‌پردازان را كيفر مى‌دهيم!


وَ ٱلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِهَا وَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ

153

و كسانى كه [كارهاى‌] بد انجام دادند، آنگاه بعد از آنها توبه نمودند و (عملا) ايمان آوردند، قطعا پس از آن، پروردگارت بسيار آمرزنده مهرورز است.


وَ لَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى ٱلۡغَضَبُ أَخَذَ ٱلۡأَلۡوَاحَ وَ فِي نُسۡخَتِهَا هُدٗى وَ رَحۡمَةٞ لِّلَّذِينَ هُمۡ لِرَبِّهِمۡ يَرۡهَبُونَ

154

و هنگامى كه خشم موسى آرام گرفت؛ صفحه‌هاى (تورات) را برگرفت، در حالى كه در نوشته (هاى) آن، رهنمود و رحمتى است، براى كسانى كه آنان از (مخالفت) پروردگارشان مى‌هراسند.


وَ ٱخۡتَارَ مُوسَىٰ قَوۡمَهُۥ سَبۡعِينَ رَجُلٗا لِّمِيقَٰتِنَا فَلَمَّآ أَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ قَالَ رَبِّ لَوۡ شِئۡتَ أَهۡلَكۡتَهُم مِّن قَبۡلُ وَ إِيَّٰيَ أَتُهۡلِكُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَّآ إِنۡ هِيَ إِلَّا فِتۡنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَ تَهۡدِي مَن تَشَآءُ أَنتَ وَلِيُّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَ ٱرۡحَمۡنَا وَ أَنتَ خَيۡرُ ٱلۡغَٰفِرِينَ

155

و موسى از ميان قومش، هفتاد مرد را براى ميعادگاه ما برگزيد؛ و هنگامى كه زلزله آنان را فرا گرفت گفت:« پروردگارا! اگر (بر فرض) مى‌خواستى، آنان و مرا پيش [از اين‌] هلاك مى‌ساختى. آيا ما را بخاطر آنچه سبك‌سران ما انجام داده‌اند، هلاك مى‌كنى؟! اين، جز آزمايش تو، نيست؛ در حالى كه هر كس را بخواهى (بخاطر اعمالش)، بوسيله آن در گمراهى وا مى‌نهى؛ و هر كه را بخواهى (و شايسته بدانى)، رهنمايى مى‌كنى. تو سرپرست (و ياور) مايى، پس ما را بيامرز، و بر ما رحم كن، و تو بهترين آمرزندگانى.


وَ ٱكۡتُبۡ لَنَا فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِنَّا هُدۡنَآ إِلَيۡكَ قَالَ عَذَابِيٓ أُصِيبُ بِهِۦ مَنۡ أَشَآءُ وَ رَحۡمَتِي وَسِعَتۡ كُلَّ شَيۡءٖ فَسَأَكۡتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَ ٱلَّذِينَ هُم بِ‍َٔايَٰتِنَا يُؤۡمِنُونَ

156

و براى ما، در اين دنيا و در آخرت نيكى مقرر فرما؛ [چرا] كه ما به سوى تو بازگشت كرده‌ايم. » [خدا] گفت:« عذابم را به هر كس بخواهم آن را مى‌رسانم؛ و رحمتم بر همه چيز گسترده است؛ و بزودى آن را براى كسانى كه خودنگهدارى مى‌كنند، و زكات (و صدقه) مى‌دهند و كسانى كه آنان به نشانه‌هاى ما ايمان مى‌آورند، مقرر خواهم داشت.


ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلرَّسُولَ ٱلنَّبِيَّ ٱلۡأُمِّيَّ ٱلَّذِي يَجِدُونَهُۥ مَكۡتُوبًا عِندَهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَ ٱلۡإِنجِيلِ يَأۡمُرُهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَ يَنۡهَىٰهُمۡ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَ وَ يَضَعُ عَنۡهُمۡ إِصۡرَهُمۡ وَ ٱلۡأَغۡلَٰلَ ٱلَّتِي كَانَتۡ عَلَيۡهِمۡ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِهِۦ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ ٱتَّبَعُواْ ٱلنُّورَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ مَعَهُۥٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ

157

(همان) كسانى كه از فرستاده (خدا)، پيامبر درس نخوانده پيروى مى‌كنند؛ آن (پيامبرى) كه (صفات) او را در تورات و انجيل نزدشان، نوشته مى‌يابند؛ در حالى كه آنان را به [كار] پسنديده فرمان مى‌دهد، و آنان را از [كار] ناپسند منع مى‌كند، و برايشان [خوراكى‌هاى‌] پاكيزه را حلال مى‌شمرد، و پليدى‌ها را بر آنان حرام مى‌كند؛ و تكليف سنگينشان، و غل‌هايى را كه بر آنان بوده، از (دوش) آنها بر مى‌دارد؛ و كسانى كه به او ايمان آوردند و گرامى‌اش داشتند (و دشمنانش را از او باز داشتند) و يارى‌اش كردند، و از نورى كه با او فرود آمده پيروى نمودند، تنها آنان رستگارانند. »


قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡ جَمِيعًا ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحۡيِۦ وَ يُمِيتُ فَ‍َٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَ رَسُولِهِ ٱلنَّبِيِّ ٱلۡأُمِّيِّ ٱلَّذِي يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَ كَلِمَٰتِهِۦ وَ ٱتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ

158

بگو:« اى مردم! در حقيقت من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم؛ آن (خدايى) كه فرمانروايى آسمان‌ها و زمين، فقط براى اوست؛ هيچ معبودى جز او نيست؛ زنده مى‌كند و مى‌ميراند؛ پس ايمان آوريد به خدا و فرستاده‌اش، پيامبر درس نخوانده‌اى كه به خدا و كلماتش ايمان دارد؛ و از او پيروى كنيد تا شايد شما راهنمايى شويد. »


وَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰٓ أُمَّةٞ يَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَ بِهِۦ يَعۡدِلُونَ

159

و از قوم موسى، گروهى هستند كه به حق راهنمايى مى‌كنند، و بر (اساس) آن دادگرى مى‌كنند.


وَ قَطَّعۡنَٰهُمُ ٱثۡنَتَيۡ عَشۡرَةَ أَسۡبَاطًا أُمَمٗا وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ إِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰهُ قَوۡمُهُۥٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡحَجَرَ فَٱنۢبَجَسَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَيۡنٗا قَدۡ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٖ مَّشۡرَبَهُمۡ وَ ظَلَّلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلۡغَمَٰمَ وَ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَنَّ وَ ٱلسَّلۡوَىٰ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ

160

و آنان را به دوازده (قبيله از) فرزندان (يعقوب كه هر يك،) امتى بودند تقسيم كرديم. و به موسى- آنگاه كه قومش از او آب خواستند- وحى كرديم كه:« با عصايت بر سنگ بزن. »و دوازده چشمه از آن جوشيد؛ كه هر (گروهى از) مردم آبشخور خود را مى‌شناختند و ابر را بر آنان سايه‌گستر كرديم؛ و خوراكى [عسل مانند] و مرغانى [بلدرچين گونه‌] بر آنان فرستاديم. (و گفتيم:) از [خوراكى‌هاى‌] پاكيزه (از) آنچه به شما روزى داده‌ايم، بخوريد؛ و [لى آنان با ناسپاسى خود] بر ما ستم نكردند، بلكه همواره بر خودشان ستم مى‌نمودند.


وَ إِذۡ قِيلَ لَهُمُ ٱسۡكُنُواْ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةَ وَ كُلُواْ مِنۡهَا حَيۡثُ شِئۡتُمۡ وَ قُولُواْ حِطَّةٞ وَ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا نَّغۡفِرۡ لَكُمۡ خَطِيٓـَٰٔتِكُمۡ سَنَزِيدُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ

161

و (به ياد آريد) هنگامى را كه به آنان گفته شد:« در اين آبادى [بيت المقدس‌] ساكن شويد، و از هر جاى آن خواستيد، بخوريد و بگوييد:« [خدايا! گناهان ما را] بريز. »و از در (بيت المقدس) فروتنانه وارد شويد تا خطاهايتان را براى شما بيامرزيم؛ بزودى [پاداش‌] نيكوكاران را خواهيم افزود. »


فَبَدَّلَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ قَوۡلًا غَيۡرَ ٱلَّذِي قِيلَ لَهُمۡ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَظۡلِمُونَ

162

و [لى‌] كسانى از ميان آن (يهودي) ان كه ستم كرده بودند، سخن را به غير آن (سخنى) كه به آنان گفته شده بود، تغيير دادند؛ پس بخاطر آنكه همواره ستم مى‌كردند، (عذابى) اضطراب‌آور از آسمان بر آنان فرستاديم.


وَ سۡ‍َٔلۡهُمۡ عَنِ ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِي كَانَتۡ حَاضِرَةَ ٱلۡبَحۡرِ إِذۡ يَعۡدُونَ فِي ٱلسَّبۡتِ إِذۡ تَأۡتِيهِمۡ حِيتَانُهُمۡ يَوۡمَ سَبۡتِهِمۡ شُرَّعٗا وَ يَوۡمَ لَا يَسۡبِتُونَ لَا تَأۡتِيهِمۡ كَذَٰلِكَ نَبۡلُوهُم بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ

163

و از آن (يهودي) ان از (سرگذشت) آبادى كه در ساحل دريا بود بپرس، آنگاه كه در (مورد ممنوعيت صيد در روز تعطيل) شنبه، تعدى مى‌كردند؛ هنگامى كه ماهيانشان، روز (شنبه) استراحتشان آشكارا نزد آنان مى‌آمدند، و [لى‌] روز (غير شنبه) كه استراحت نمى‌كردند، نزدشان نمى‌آمدند؛ اينگونه آنان را به آنچه همواره (در مورد آن) نافرمانى مى‌كردند، مى‌آزماييم.


وَ إِذۡ قَالَتۡ أُمَّةٞ مِّنۡهُمۡ لِمَ تَعِظُونَ قَوۡمًا ٱللَّهُ مُهۡلِكُهُمۡ أَوۡ مُعَذِّبُهُمۡ عَذَابٗا شَدِيدٗا قَالُواْ مَعۡذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ

164

و هنگامى كه گروهى (بى‌طرف) از ميان آنان، (به گروه پنددهندگان) گفتند:« چرا گروهى (گنهكار) را پند مى‌دهيد كه خدا هلاك كننده ايشان، يا كيفر دهنده آنان، به عذابى شديد است. (گروه پنددهندگان) گفتند: (اين پندها) عذرى نزد پروردگار شماست، و شايد آنان خودنگهدار (و پارسا) شوند. »


فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِۦٓ أَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ يَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلسُّوٓءِ وَ أَخَذۡنَا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابِۢ بَ‍ِٔيسِۢ بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ

165

و هنگامى كه آنچه را بدان يادآورى شده بودند فراموش كردند، (لحظه عذاب فرا رسيد؛ و) كسانى را كه از بدى (ها) منع مى‌كردند، نجات داديم؛ و كسانى را كه ستم كردند، بخاطر آنچه همواره (در مورد آن) نافرمانى مى‌كردند، به عذابى سخت گرفتار ساختيم.


فَلَمَّا عَتَوۡاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنۡهُ قُلۡنَا لَهُمۡ كُونُواْ قِرَدَةً خَٰسِ‍ِٔينَ

166

و هنگامى كه از آنچه از آن منع شده بودند، سرپيچى كردند، به آنان گفتيم:« ميمون‌هايى طرد شده باشيد! »


وَ إِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبۡعَثَنَّ عَلَيۡهِمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَن يَسُومُهُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ ٱلۡعِقَابِ وَ إِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ

167

و (ياد كن) هنگامى را كه پروردگارت اعلام كرد: قطعا تا روز رستاخيز كسى را بر آن (يهودي) ان، خواهد گماشت، كه آنان را با عذاب بدى آزار دهد. [چرا] كه قطعا پروردگارت زود كيفر است؛ و مسلما او بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.


وَ قَطَّعۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ أُمَمٗا مِّنۡهُمُ ٱلصَّٰلِحُونَ وَ مِنۡهُمۡ دُونَ ذَٰلِكَ وَ بَلَوۡنَٰهُم بِٱلۡحَسَنَٰتِ وَ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ

168

و آنان را در زمين (بصورت) گروه‌هايى، پراكنده ساختيم؛ برخى از آنان شايسته، و برخى (ديگر) از آنان جز اين‌اند. و آنان را با نيكى‌ها و بدى‌ها آزموديم، تا شايد آنان باز گردند.


فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٞ وَرِثُواْ ٱلۡكِتَٰبَ يَأۡخُذُونَ عَرَضَ هَٰذَا ٱلۡأَدۡنَىٰ وَ يَقُولُونَ سَيُغۡفَرُ لَنَا وَ إِن يَأۡتِهِمۡ عَرَضٞ مِّثۡلُهُۥ يَأۡخُذُوهُ أَلَمۡ يُؤۡخَذۡ عَلَيۡهِم مِّيثَٰقُ ٱلۡكِتَٰبِ أَن لَّا يَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّ وَ دَرَسُواْ مَا فِيهِ وَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ

169

و بعد از آنان، جانشينانى (ناشايست) جانشين شدند، كه كتاب (تورات) را به ارث بردند؛ در حالى كه كالاى ناپايدار اين (دنياى) پست را گرفته، و مى‌گويند:« بزودى آمرزيده خواهيم شد. »و [لى‌] اگر كالاى ناپايدارى همانند آن به آنان برسد، آن را (نيز) مى‌گيرند؛ آيا از آنان پيمان محكم كتاب [الهى‌] گرفته نشده، كه نسبت به خدا جز به حق سخن نگويند، و درس آنچه را كه در آن [كتاب‌] است، خوانده‌اند؟! و سراى آخرت براى كسانى كه خودنگهدارى (و پارسايى) مى‌كنند بهتر است، پس آيا خردورزى نمى‌كنيد؟!


وَ ٱلَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِٱلۡكِتَٰبِ وَ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُصۡلِحِينَ

170

و كسانى كه به كتاب (الهى) تمسك جويند، و نماز به پا دارند، براستى كه ما پاداش اصلاح‌گران را تباه نخواهيم كرد.


وَ إِذۡ نَتَقۡنَا ٱلۡجَبَلَ فَوۡقَهُمۡ كَأَنَّهُۥ ظُلَّةٞ وَ ظَنُّوٓاْ أَنَّهُۥ وَاقِعُۢ بِهِمۡ خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَ ٱذۡكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ

171

و (ياد كن) هنگامى كه كوه (طور) را بر فراز آن (يهودي) ان برافراشتيم، چنان كه گويى آن سايبانى بود؛ و يقين كردند كه آن (كوه) بر آنان فرو خواهد افتاد. (و به آنان گفتيم:) آنچه را به شما داده‌ايم، با توانمندى بگيريد؛ و آنچه را در آن است، به خاطر داشته باشيد، تا شايد شما (خودتان را) حفظ كنيد.


وَ إِذۡ أَخَذَ رَبُّكَ مِنۢ بَنِيٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَ أَشۡهَدَهُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَلَسۡتُ بِرَبِّكُمۡ قَالُواْ بَلَىٰ شَهِدۡنَآ أَن تَقُولُواْ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ إِنَّا كُنَّا عَنۡ هَٰذَا غَٰفِلِينَ

172

و (ياد كن) هنگامى را كه پروردگارت از فرزندان آدم، از پشت (و صلب) شان، نسل آنان را برگرفت؛ و آنان را بر خودشان گواه ساخت؛ (و فرمود:) آيا پروردگار شما نيستم؟ گفتند:« آرى، گواهى مى‌دهيم. » (اين گواهى را گرفت،) تا مبادا روز رستاخيز بگوييد:« براستى كه ما از اين (مطلب)، غافل بوديم. »


أَوۡ تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أَشۡرَكَ ءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةٗ مِّنۢ بَعۡدِهِمۡ أَفَتُهۡلِكُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ

173

يا (مبادا) بگوييد:« پدرانمان پيش از (ما) فقط شرك مى‌ورزيدند، و (ما هم) نسلى بعد از آنان بوديم؛ پس آيا ما را به سبب آنچه باطل‌گرايان انجام دادند، هلاك مى‌كنى؟! »


وَ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ وَ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ

174

و اينگونه، آيات را تشريح مى‌كنيم و تا شايد آنان (به سوى حق) بازگردند.


وَ ٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ ٱلَّذِيٓ ءَاتَيۡنَٰهُ ءَايَٰتِنَا فَٱنسَلَخَ مِنۡهَا فَأَتۡبَعَهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ فَكَانَ مِنَ ٱلۡغَاوِينَ

175

و خبر بزرگ كسى را بر آنان بخوان، كه آيات (و نشانه‌هاي) مان را به او داده بوديم، و [لى‌] خود را از آنها تهى ساخت و شيطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد.


وَ لَوۡ شِئۡنَا لَرَفَعۡنَٰهُ بِهَا وَ لَٰكِنَّهُۥٓ أَخۡلَدَ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ وَ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ فَمَثَلُهُۥ كَمَثَلِ ٱلۡكَلۡبِ إِن تَحۡمِلۡ عَلَيۡهِ يَلۡهَثۡ أَوۡ تَتۡرُكۡهُ يَلۡهَث ذَّٰلِكَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا فَٱقۡصُصِ ٱلۡقَصَصَ لَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ

176

و اگر (بر فرض) مى‌خواستيم، حتما (مقام) او را بوسيله آن (آيات و دانش‌ها) بالا مى‌برديم؛ و ليكن او در زمين (دنياپرستى،) ماندگار شد، و از هوس خويش پيروى كرد؛ و مثال او همچون مثال سگ است، اگر بر او حمله كنى، زبان از كام برآورد، [و] يا اگر او را واگذارى (باز هم) زبان از كام برآورد. اين مثال گروهى است كه آيات (و نشانه‌هاى) ما را دروغ انگاشتند؛ پس اين حكايت‌ها را حكايت كن، تا شايد آنان تفكر كنند.


سَآءَ مَثَلًا ٱلۡقَوۡمُ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ أَنفُسَهُمۡ كَانُواْ يَظۡلِمُونَ

177

چه بد است، داستان گروهى كه آيات (و نشانه‌هاى) ما را دروغ انگاشتند، و تنها همواره به خودشان ستم مى‌كردند!


مَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِي وَ مَن يُضۡلِلۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ

178

هر كس را كه خدا راهنمايى كند، پس او هدايت (واقعى) يافته است؛ و هر كس را در گمراهى وا نهد، پس تنها آنان زيانكارند.


وَ لَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَ ٱلۡإِنسِ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآ أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ

179

و در واقع بسيارى از جن و انسان [ها] را براى جهنم آفريديم؛ [چرا كه‌] برايشان دل‌ها [و عقل‌ها] يى است كه با آنها فهم عميق نمى‌كنند؛ و برايشان چشم‌هايى است كه با آنها نمى‌بينند؛ و برايشان گوش‌هايى است كه با آنها نمى‌شنوند؛ آنان همانند چهارپايانند، بلكه آنان گمراه‌ترند! تنها آنان غافلانند.


وَ لِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا وَ ذَرُواْ ٱلَّذِينَ يُلۡحِدُونَ فِيٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦ سَيُجۡزَوۡنَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

180

و نام‌هاى نيكو فقط از آن خداست؛ پس او را با آنها بخوانيد. و كسانى را كه در مورد نام‌هايش به كژى مى‌گرايند (و آنها را تحريف مى‌كنند،) رها سازيد. بزودى (به سزاى) آنچه همواره انجام مى‌دادند، مجازات خواهند شد.


وَ مِمَّنۡ خَلَقۡنَآ أُمَّةٞ يَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَ بِهِۦ يَعۡدِلُونَ

181

و از ميان كسانى كه آفريديم، گروهى هستند كه به حق راهنمايى مى‌كنند و بر (اساس) آن دادگرى مى‌كنند.


وَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَيۡثُ لَا يَعۡلَمُونَ

182

و كسانى كه آيات (و نشانه‌هاى) ما را دروغ انگاشتند، بزودى از جايى كه نمى‌دانند، بتدريج گرفتارشان خواهيم كرد.


وَ أُمۡلِي لَهُمۡ إِنَّ كَيۡدِي مَتِينٌ

183

و به آنان مهلت مى‌دهم، [چرا] كه نقشه من، استوار است.


أَ وَ لَمۡ يَتَفَكَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنۡ هُوَ إِلَّا نَذِيرٞ مُّبِينٌ

184

و آيا فكر نكردند كه همنشين آنان [پيامبر] هيچ جنونى ندارد؟! او جز هشدارگرى روشنگر نيست.


أَ وَ لَمۡ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٖ وَ أَنۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ قَدِ ٱقۡتَرَبَ أَجَلُهُمۡ فَبِأَيِّ حَدِيثِۢ بَعۡدَهُۥ يُؤۡمِنُونَ

185

و آيا نظر نكرده‌اند، در فرمانروايى مطلق آسمان‌ها و زمين، و هر چيزى كه خدا آفريده است، و اينكه شايد در واقع سرآمد [زندگى‌] شان نزديك شده باشد؟! پس به كدام سخن، بعد از آن (قرآن) ايمان خواهند آورد؟!


مَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُۥ وَ يَذَرُهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ

186

هر كس را خدا (بخاطر اعمالش) در گمراهى وانهد، پس براى او هيچ راهنمايى كننده‌اى نيست؛ و آنان را در حالى كه در طغيانش سرگردان مى‌شوند، وا مى‌گذارد.


يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَا قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَ ثَقُلَتۡ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ لَا تَأۡتِيكُمۡ إِلَّا بَغۡتَةٗ يَسۡ‍َٔلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنۡهَا قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ ٱللَّهِ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ

187

درباره ساعت [قيامت‌] از تو مى‌پرسند وقوعش چه زمانى است؟ بگو:« علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و جز او (كسى) آن را در وقتش آشكار نمى‌سازد؛ (اين حادثه رستاخيز) در آسمان‌ها و زمين، سنگين است؛ جز [به صورت‌] ناگهانى، به [سراغ‌] شما نمى‌آيد! » (باز) از تو مى‌پرسند، چنانكه گويى تو از (زمان) آن آگاهى؛ بگو:« علمش فقط نزد خداست؛ و ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند. »


قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي نَفۡعٗا وَ لَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُ وَ لَوۡ كُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ لَٱسۡتَكۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَيۡرِ وَ مَا مَسَّنِيَ ٱلسُّوٓءُ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ وَ بَشِيرٞ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ

188

بگو:« براى خودم هيچ سود و زيانى را مالك نيستم جز آنچه خدا بخواهد؛ و اگر (بر فرض) همواره از (آنچه از حس) پوشيده آگاهى داشتم، حتما خير (خويش) را مى‌افزودم، و بدى به من نمى‌رسيد؛ من جز هشدارگر و بشارتگرى براى گروهى كه ايمان مى‌آورند، نيستم. »


هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا لِيَسۡكُنَ إِلَيۡهَا فَلَمَّا تَغَشَّىٰهَا حَمَلَتۡ حَمۡلًا خَفِيفٗا فَمَرَّتۡ بِهِۦ فَلَمَّآ أَثۡقَلَت دَّعَوَا ٱللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنۡ ءَاتَيۡتَنَا صَٰلِحٗا لَّنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ

189

او كسى است كه شما را از يك شخص آفريد؛ و از او همسرش را قرار داد، تا بدان آرام گيرد. و هنگامى كه او را تحت پوشش قرار داد، با حملى سبك باردار شد، و با آن (بار سبك، مدتى) گذراند، و هنگامى كه سنگين شد، (هر دو) از خدايى كه پروردگارشان است، خواستند:« اگر [فرزند] شايسته‌اى به ما دهى، قطعا از سپاسگزاران خواهيم بود. »


فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُمَا صَٰلِحٗا جَعَلَا لَهُۥ شُرَكَآءَ فِيمَآ ءَاتَىٰهُمَا فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا يُشۡرِكُونَ

190

و [لى‌] هنگامى كه (خدا فرزند) شايسته‌اى به آن دو داد، براى او، در آنچه كه به آن دو داده بود، شريكانى قرار دادند؛ و خدا از آنچه شريك [او] قرار مى‌دهند، برتر است.


أَيُشۡرِكُونَ مَا لَا يَخۡلُقُ شَيۡ‍ٔٗا وَ هُمۡ يُخۡلَقُونَ

191

آيا چيزى را شريك [خدا] قرار مى‌دهند كه هيچ چيزى را نمى‌آفريند، در حالى كه (خود) شان آفريده شده‌اند؟!


وَ لَا يَسۡتَطِيعُونَ لَهُمۡ نَصۡرٗا وَ لَآ أَنفُسَهُمۡ يَنصُرُونَ

192

و نمى‌توانند آنان را هيچ يارى كنند، و نه خودشان را يارى مى‌رسانند!


وَ إِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا يَتَّبِعُوكُمۡ سَوَآءٌ عَلَيۡكُمۡ أَدَعَوۡتُمُوهُمۡ أَمۡ أَنتُمۡ صَٰمِتُونَ

193

و اگر آنها را به سوى هدايت فرا خواندى، از شما پيروى نمى‌كنند؛ چه آنها را فرا خوانيد يا شما خاموش باشيد برايتان يكسان است.


إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُكُمۡ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ

194

در حقيقت كسانى را كه جز از خدا مى‌خوانيد (و پرستش مى‌كنيد)، بندگانى همچون شما هستند؛ اگر راست گوييد، پس آنان را بخوانيد، و بايد (دعوت) شما را بپذيرند!


أَلَهُمۡ أَرۡجُلٞ يَمۡشُونَ بِهَآ أَمۡ لَهُمۡ أَيۡدٖ يَبۡطِشُونَ بِهَآ أَمۡ لَهُمۡ أَعۡيُنٞ يُبۡصِرُونَ بِهَآ أَمۡ لَهُمۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَا قُلِ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ

195

آيا براى آن (معبود) ان پاهايى است كه با آنها راه بروند؟! يا براى آنها دست‌هايى است كه با آنها [چيزى را] سخت بگيرند؟! يا براى آنها چشمانى است كه با آنها ببينند؟! يا براى آنها گوش‌هايى است كه با آنها بشنوند؟! (اى پيامبر) بگو:« شريك‌هايتان را (كه براى خدا قرار داده‌ايد) بخوانيد، سپس نيرنگ [م‌] زنيد و [مرا] مهلت ندهيد!


إِنَّ وَلِـِّۧيَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي نَزَّلَ ٱلۡكِتَٰبَ وَ هُوَ يَتَوَلَّى ٱلصَّٰلِحِينَ

196

براستى كه سرپرست من، خدايى است كه كتاب [قرآن‌] را فرو فرستاده؛ و او شايستگان را سرپرستى مى‌كند.


وَ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَكُمۡ وَ لَآ أَنفُسَهُمۡ يَنصُرُونَ

197

و كسانى را كه غير از او مى‌خوانيد، نمى‌توانند ياريتان كنند، و نه خودشان را يارى مى‌رسانند.


وَ إِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا يَسۡمَعُواْ وَ تَرَىٰهُمۡ يَنظُرُونَ إِلَيۡكَ وَ هُمۡ لَا يُبۡصِرُونَ

198

و اگر آنها را به هدايت فرا خوانيد، نمى‌شنوند. »و آنها را مى‌بينى، در حالى كه به تو مى‌نگرند. و (در حقيقت) آنان نمى‌بينند!


خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَ أۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَ أَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِينَ

199

عفو (و مدارا پيش) گير؛ و به (كار) پسنديده فرمان ده؛ و از نادان روى گردان.


وَ إِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ إِنَّهُۥ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

200

و اگر وسوسه‌اى از شيطان تو را تحريك كند، پس به خدا پناه ببر؛ [چرا] كه او شنواى داناست.


إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ إِذَا مَسَّهُمۡ طَٰٓئِفٞ مِّنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبۡصِرُونَ

201

براستى كسانى كه خودنگهدارى (و پارسايى) مى‌كنند، هنگامى كه وسوسه‌اى از شيطان با آنان تماس يابد، به ياد (خدا) مى‌افتند؛ و ناگهان آنان بينش يابند.


وَ إِخۡوَٰنُهُمۡ يَمُدُّونَهُمۡ فِي ٱلۡغَيِّ ثُمَّ لَا يُقۡصِرُونَ

202

و برادران (شيطان‌صفت) آن (مشرك) ان، ايشان را پيوسته در گمراهى مى‌كشند، سپس كوتاه نمى‌آيند.


وَ إِذَا لَمۡ تَأۡتِهِم بِ‍َٔايَةٖ قَالُواْ لَوۡلَا ٱجۡتَبَيۡتَهَا قُلۡ إِنَّمَآ أَتَّبِعُ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ مِن رَّبِّي هَٰذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمۡ وَ هُدٗى وَ رَحۡمَةٞ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ

203

و هنگامى كه هيچ آيه‌اى براى آنان نياورى، مى‌گويند:« چرا آن را (از پيش خود) برنگزيدى؟! »بگو:« فقط از آنچه از طرف پروردگارم به سوى من وحى مى‌شود، پيروى مى‌كنم، اين (قرآن) دليل‌هاى بينش‌آور از طرف پروردگارتان، و رهنمود و رحمتى است براى گروهى كه ايمان مى‌آورند. »


وَ إِذَا قُرِئَ ٱلۡقُرۡءَانُ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥ وَ أَنصِتُواْ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ

204

و هنگامى كه قرآن خوانده شود، پس بدان [با دقت‌] گوش فرا دهيد؛ و [هنگام شنيدن‌] ساكت باشيد؛ باشد كه شما (مشمول) رحمت شويد.


وَ ٱذۡكُر رَّبَّكَ فِي نَفۡسِكَ تَضَرُّعٗا وَ خِيفَةٗ وَ دُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَ ٱلۡأٓصَالِ وَ لَا تَكُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ

205

و پروردگارت را در (درون) خودت، فروتنانه و ترسان و بدون صداى بلند، در بامدادان و عصرگاهان [و شب هنگام‌]، ياد كن؛ و از غافلان مباش!


إِنَّ ٱلَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَ يُسَبِّحُونَهُۥ وَ لَهُۥ يَسۡجُدُونَ

206

براستى كسانى كه نزد پروردگار تواند، از پرستش او تكبر نمى‌ورزند، و او را به پاكى مى‌ستايند، و فقط براى او سجده (و فروتنى) مى‌كنند.


سوره الانفال

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِ قُلِ ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَ ٱلرَّسُولِ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَيۡنِكُمۡ وَ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥٓ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ (اى پيامبر) از تو درباره غنائم (جنگى و ثروت‌هاى بدون مالك مشخص) پرسش مى‌كنند؛ بگو:« غنائم (جنگى و ثروت‌هاى بدون مالك مشخص) مخصوص خدا و فرستاده [او] ست؛ »پس، [خودتان را] از [عذاب‌] خدا حفظ كنيد؛ و (ارتباطات) بين خودتان را اصلاح كنيد؛ و از خدا و فرستاده‌اش اطاعت كنيد، اگر مؤمنيد.


إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَ إِذَا تُلِيَتۡ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا وَ عَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ

2

مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هر گاه خدا ياد شود، دل‌هايشان (از عظمت خدا و كيفر او) بهراسد؛ و هنگامى كه آيات او بر آنان خوانده شود، ايمانشان افزون گردد؛ و تنها بر پروردگارشان توكل دارند.


ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ

3

كسانى كه نماز را به پا مى‌دارند؛ و از آنچه به آنان روزى داده‌ايم، (در راه خدا) مصرف مى‌كنند.


أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗا لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَ مَغۡفِرَةٞ وَ رِزۡقٞ كَرِيمٞ

4

تنها آنان حقيقتا مؤمنند؛ براى آنان نزد پروردگارشان رتبه‌ها و آمرزش و روزى ارجمندى است.


كَمَآ أَخۡرَجَكَ رَبُّكَ مِنۢ بَيۡتِكَ بِٱلۡحَقِّ وَ إِنَّ فَرِيقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ لَكَٰرِهُونَ

5

همان گونه كه پروردگارت تو را از خانه‌ات (به سوى ميدان بدر،) بحق بيرون فرستاد، و حال آنكه دسته‌اى از مؤمنان ناخشنود بودند.


يُجَٰدِلُونَكَ فِي ٱلۡحَقِّ بَعۡدَ مَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى ٱلۡمَوۡتِ وَ هُمۡ يَنظُرُونَ

6

با تو درباره حق، پس از آنكه روشن گرديد، (باز) جدال مى‌كنند. گويى به سوى مرگ رانده مى‌شوند، و آنان تماشا مى‌كنند.


وَ إِذۡ يَعِدُكُمُ ٱللَّهُ إِحۡدَى ٱلطَّآئِفَتَيۡنِ أَنَّهَا لَكُمۡ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَيۡرَ ذَاتِ ٱلشَّوۡكَةِ تَكُونُ لَكُمۡ وَ يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦ وَ يَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡكَٰفِرِينَ

7

و (به ياد آوريد) هنگامى كه خدا به شما، يكى از دو گروه [كاروان تجارى قريش، يا لشكر آنان‌] را وعده داد، كه آن براى شما باشد؛ و آرزو مى‌كرديد كه [گروه‌] غير مسلح براى شما باشد؛ و [لى‌] خدا مى‌خواهد حق را با كلمات (و وعده‌هاي) ش تثبيت كند، و دنباله كافران را قطع كند.


لِيُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَ يُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَ لَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ

8

تا حق را تثبيت كند، و باطل را نابود گرداند، و گر چه خلافكاران ناخشنود باشند.


إِذۡ تَسۡتَغِيثُونَ رَبَّكُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَكُمۡ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُرۡدِفِينَ

9

(به خاطر آوريد كه در ميدان بدر) هنگامى را كه از پروردگارتان يارى مى‌خواستيد، پس [درخواست‌] شما را پذيرفت (به) اينكه، من شما را با هزار (نفر) از فرشتگان پياپى، يارى مى‌كنم!


وَ مَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ وَ لِتَطۡمَئِنَّ بِهِۦ قُلُوبُكُمۡ وَ مَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

10

و خدا آن (وعده امداد غيبى) راجز مژده‌اى (براى شما) و براى آرامش قلب‌هاى شما بدان قرار نداده است؛ و پيروزى جز از نزد خدا نيست؛ [چرا] كه خدا شكست‌ناپذيرى فرزانه است.


إِذۡ يُغَشِّيكُمُ ٱلنُّعَاسَ أَمَنَةٗ مِّنۡهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّيُطَهِّرَكُم بِهِۦ وَ يُذۡهِبَ عَنكُمۡ رِجۡزَ ٱلشَّيۡطَٰنِ وَ لِيَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمۡ وَ يُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ

11

(به ياد آوريد) هنگامى را كه [خدا] خواب سبك آرام بخشى را كه از جانب او بود بر شما پوشانيد (و مسلط ساخت؛) و آبى را از آسمان برايتان فرو فرستاد تا شما را بدان پاك سازد؛ و (پليدى) اضطراب‌آور شيطان را از شما بزدايد؛ و تا دل‌هايتان را محكم سازد؛ و گام‌ها را با آن استوار دارد.


إِذۡ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمۡ فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ سَأُلۡقِي فِي قُلُوبِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ فَٱضۡرِبُواْ فَوۡقَ ٱلۡأَعۡنَاقِ وَ ٱضۡرِبُواْ مِنۡهُمۡ كُلَّ بَنَانٖ

12

(به يادآور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان وحى كرد:« كه من با شمايم؛ پس كسانى را كه ايمان آورده‌اند، ثابت [قدم‌] داريد. بزودى در دل‌هاى كسانى كه كفر ورزيدند وحشت مى‌افكنم؛ و فراز گردن‌ها را بزنيد؛ و همه انگشتان (و دست و پاي) شان را قطع كنيد! »


ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ وَ مَن يُشَاقِقِ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ

13

اين (كيفرها) بدان سبب است كه آنان با خدا و فرستاده‌اش مخالفت ورزيدند؛ و هر كس با خدا و فرستاده‌اش مخالفت كند، پس حتما خدا سخت كيفر است.


ذَٰلِكُمۡ فَذُوقُوهُ وَ أَنَّ لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابَ ٱلنَّارِ

14

اين [مجازات دنياست،] پس آن را بچشيد! و در حقيقت براى كافران، عذاب آتش (نيز) هست.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِيتُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ زَحۡفٗا فَلَا تُوَلُّوهُمُ ٱلۡأَدۡبَارَ

15

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! هنگامى كه با حركت لشكر انبوه كسانى كه كفر ورزيدند، رو به رو شديد، پس با عقبگرد از آنان روى برنتابيد.


وَ مَن يُوَلِّهِمۡ يَوۡمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفٗا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٖ فَقَدۡ بَآءَ بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَ مَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُ وَ بِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ

16

و هر كس در آن روز (نبرد) با عقبگردش از آن (دشمن) ان روى برتابد- مگر آنكه (هدفش) كناره‌گيرى از ميدان براى نبرد (مجدد) و يا پيوستن به گروهى (ديگر) باشد- پس حتما به خشمى از جانب خدا گرفتار خواهد شد؛ و مقصدش جهنم است، و چه بد فرجامى است!


فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ وَ لَٰكِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡ وَ مَا رَمَيۡتَ إِذۡ رَمَيۡتَ وَ لَٰكِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ وَ لِيُبۡلِيَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡهُ بَلَآءً حَسَنًا إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ

17

و [شما] آنان را نكشتيد، و ليكن خدا آنان را كشت؛ و هنگامى كه (ريگ و خاك به سوى آنان) افكندى، [تو] نيفكندى، و ليكن خدا افكند؛ و (خدا چنين كرد) تا بدين (وسيله) مؤمنان را با آزمايش نيكويى بيازمايد؛ براستى كه خدا شنواى داناست.


ذَٰلِكُمۡ وَ أَنَّ ٱللَّهَ مُوهِنُ كَيۡدِ ٱلۡكَٰفِرِينَ

18

اين (سرنوشت مؤمنان و كافران بود.) و در حقيقت خدا سست‌كننده نيرنگ كافران است.


إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ فَقَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡفَتۡحُ وَ إِن تَنتَهُواْ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡ وَ إِن تَعُودُواْ نَعُدۡ وَ لَن تُغۡنِيَ عَنكُمۡ فِئَتُكُمۡ شَيۡ‍ٔٗا وَ لَوۡ كَثُرَتۡ وَ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

19

اگر پيروزى مى‌خواستيد، پس براستى پيروزى به سراغ شما آمد؛ و اگر (از جدال) خوددارى كنيد، پس آن براى شما بهتر است؛ و اگر باز گرديد [ما هم‌] باز خواهيم گشت؛ و گروه شما هر چند زياد باشد، چيزى از شما دفع نخواهد كرد؛ و در حقيقت خدا با مؤمنان است.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ وَ لَا تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَ أَنتُمۡ تَسۡمَعُونَ

20

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! خدا و فرستاده‌اش را اطاعت كنيد؛ و از او روى برنتابيد، در حالى كه شما (سخنان او را) مى‌شنويد.


وَ لَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَ هُمۡ لَا يَسۡمَعُونَ

21

و همانند كسانى نباشيد كه گفتند:« شنيديم. »و حال آنكه (در حقيقت) آنان نمى‌شنيدند.


إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلۡبُكۡمُ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ

22

براستى كه بدترين جنبندگان نزد خدا، ناشنوايان [و] گنگ‌هايند كه خردورزى نمى‌كنند.


وَ لَوۡ عَلِمَ ٱللَّهُ فِيهِمۡ خَيۡرٗا لَّأَسۡمَعَهُمۡ وَ لَوۡ أَسۡمَعَهُمۡ لَتَوَلَّواْ وَّ هُم مُّعۡرِضُونَ

23

و اگر (بر فرض) خدا خيرى در آنان مى‌دانست، حتما شنوايشان مى‌ساخت، و اگر (بر فرض) شنوايشان مى‌ساخت حتما روى برمى‌تافتند، در حالى كه آنان روى‌گردانند.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمۡ لِمَا يُحۡيِيكُمۡ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَحُولُ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَ قَلۡبِهِۦ وَ أَنَّهُۥٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ

24

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! [دعوت‌] خدا و فرستاده‌اش را بپذيريد، هنگامى كه شما را به سوى چيزى فرا مى‌خواند، كه شما را حيات مى‌بخشد؛ و بدانيد كه خدا ميان مرد و دلش حائل مى‌شود؛ و اينكه (در رستاخيز) فقط به سوى او گردآورى خواهيد شد.


وَ ٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِيبَنَّ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمۡ خَآصَّةٗ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ

25

و [خودتان را] از [بلا و] فتنه‌اى حفظ كنيد، كه تنها به كسانى از شما كه ستم كردند، نمى‌رسد (بلكه همه را فرا خواهد گرفت؛) و بدانيد كه خدا سخت كيفر است!


وَ ٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ أَنتُمۡ قَلِيلٞ مُّسۡتَضۡعَفُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ ٱلنَّاسُ فَ‍َٔاوَىٰكُمۡ وَ أَيَّدَكُم بِنَصۡرِهِۦ وَ رَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ

26

و به ياد آوريد هنگامى را كه شما در روى زمين، اندك [و] مستضعف بوديد، مى‌ترسيديد كه مردم شما را بربايند؛ و [لى خدا] شما را پناه داد؛ و با ياريش تأييدتان كرد؛ و از پاكيزه‌ها روزيتان داد؛ تا شايد شما سپاسگزارى كنيد.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ وَ تَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِكُمۡ وَ أَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ

27

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! به خدا و فرستاده [او] خيانت نكنيد؛ و (نيز) در امانت‌هايتان خيانت نورزيد، در حالى كه شما مى‌دانيد.


وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَ أَوۡلَٰدُكُمۡ فِتۡنَةٞ وَ أَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ

28

و بدانيد كه اموال شما و فرزندانتان [وسيله‌] آزمايش است؛ و اينكه خدا نزدش پاداشى بزرگ است.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّكُمۡ فُرۡقَانٗا وَ يُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَيِّ‍َٔاتِكُمۡ وَ يَغۡفِرۡ لَكُمۡ وَ ٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ

29

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! اگر خودتان را از (مخالفت فرمان) خدا حفظ كنيد، براى شما جداكننده [حق از باطل‌] قرار مى‌دهد و بدى‌هايتان را از شما مى‌زدايد؛ و شما را مى‌آمرزد؛ و خدا داراى بخشش بزرگ است.


وَ إِذۡ يَمۡكُرُ بِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثۡبِتُوكَ أَوۡ يَقۡتُلُوكَ أَوۡ يُخۡرِجُوكَ وَ يَمۡكُرُونَ وَ يَمۡكُرُ ٱللَّهُ وَ ٱللَّهُ خَيۡرُ ٱلۡمَٰكِرِينَ

30

و (ياد كن) هنگامى را كه كسانى كه كفر ورزيدند با تو فريبكارى كردند، تا تو را به زندان افكنند، يا تو را به قتل رسانند، يا تو را (از مكه) بيرون كنند، و (نقشه مى‌كشند و) فريبكارى مى‌كنند؛ و خدا ترفند مى‌زند، و خدا بهترين ترفند زنندگان است.


وَ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا قَالُواْ قَدۡ سَمِعۡنَا لَوۡ نَشَآءُ لَقُلۡنَا مِثۡلَ هَٰذَآ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ

31

و هنگامى كه آيات ما بر آنان خوانده مى‌شود، مى‌گويند:« بيقين شنيديم؛ اگر (بر فرض) مى‌خواستيم، حتما مثل آن را مى‌گفتيم؛ اين [قرآن‌] جز افسانه‌هاى پيشينيان نيست! »


وَ إِذۡ قَالُواْ ٱللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِكَ فَأَمۡطِرۡ عَلَيۡنَا حِجَارَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ أَوِ ٱئۡتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٖ

32

و (ياد كن) هنگامى را كه گفتند:« خدايا! اگر تنها اين (قرآن) حق از نزد توست، پس سنگ [هايى‌] از آسمان بر ما بباران، يا عذاب دردناكى بر ما بياور! »


وَ مَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمۡ وَ أَنتَ فِيهِمۡ وَ مَا كَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَ هُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ

33

و [لى‌] در حالى كه تو در ميان آنان هستى، خدا هرگز آنان را عذاب نخواهد كرد؛ و (نيز) در حالى كه آنان طلب آمرزش مى‌كنند، خدا عذاب كننده ايشان نخواهد بود.


وَ مَا لَهُمۡ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ ٱللَّهُ وَ هُمۡ يَصُدُّونَ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَ مَا كَانُوٓاْ أَوۡلِيَآءَهُۥٓ إِنۡ أَوۡلِيَآؤُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُتَّقُونَ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ

34

و چرا خدا آنان را عذابشان نكند، و حال آنكه آنان از (عبادت مردم در) مسجد الحرام جلوگيرى مى‌كنند، و سرپرستان آن نبودند؟! جز پارسايان (خود نگهدار) سرپرستانش نيستند، و ليكن بيشترشان نمى‌دانند.


وَ مَا كَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَيۡتِ إِلَّا مُكَآءٗ وَ تَصۡدِيَةٗ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ

35

و نمازشان نزد خانه (خدا)، جز سوت كشيدن و كف زدن نبود؛ پس بخاطر اينكه همواره كفر مى‌ورزيديد، عذاب را بچشيد!


إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيۡهِمۡ حَسۡرَةٗ ثُمَّ يُغۡلَبُونَ وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحۡشَرُونَ

36

براستى كسانى كه كفر ورزيدند، اموالشان را مصرف مى‌كنند، تا اينكه (مردم) را از راه خدا باز دارند؛ و بزودى آن [ها] را مصرف مى‌كنند، سپس حسرتى بر آنان خواهد شد، سپس شكست مى‌خورند؛ و كسانى كه كفر ورزيدند، به سوى جهنم گردآورى خواهند شد.


لِيَمِيزَ ٱللَّهُ ٱلۡخَبِيثَ مِنَ ٱلطَّيِّبِ وَ يَجۡعَلَ ٱلۡخَبِيثَ بَعۡضَهُۥ عَلَىٰ بَعۡضٖ فَيَرۡكُمَهُۥ جَمِيعٗا فَيَجۡعَلَهُۥ فِي جَهَنَّمَ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ

37

(اينها همه) بخاطر آن است كه خدا ناپاك را از پاك جدا سازد؛ و ناپاك [ان‌]، برخى آن [ان‌] را بر برخى [ديگر] گذارد، و همگى آن [ان‌] را متراكم سازد، و در جهنم قرارش (ان) دهد؛ تنها آنان زيانكارانند!


قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَنتَهُواْ يُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ وَ إِن يَعُودُواْ فَقَدۡ مَضَتۡ سُنَّتُ ٱلۡأَوَّلِينَ

38

به كسانى كه كفر ورزيدند، بگو:« اگر (مخالفت را) پايان دهند، آنچه حقيقتا در گذشته انجام شده است، برايشان بخشيده خواهد شد؛ و اگر به (وضعيت سابق) بازگردند، پس بيقين سنت (و روش خدا كه در مورد) پيشينيان گذشت. » (در مورد آنان نيز اجرا مى‌شود.)


وَ قَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتۡنَةٞ وَ يَكُونَ ٱلدِّينُ كُلُّهُۥ لِلَّهِ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِمَا يَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ

39

و با آن (كافر) ان پيكار كنيد، تا آشوبگرى باقى نماند، و دين يكسره از آن خدا باشد. و اگر آنان (به كفر) پايان دادند، پس در واقع خدا به آنچه انجام مى‌دهند، بيناست.


وَ إِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَىٰكُمۡ نِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَ نِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ

40

و اگر (كافران) روى برتابند، پس بدانيد كه خدا سرپرست شماست؛ چه نيكو سرپرست و چه نيكو ياورى!


جزء قبل

جزء 9 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان