قرآن عثمان طه

سوره ابراهیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِليٰ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ

1

به نام خداى گسترده‌مهر مهرورز؛ الف، لام، را، [اين‌] كتابى است كه آن را به سوى تو فرو فرستاديم، بخاطر اينكه مردم را به رخصت پروردگارشان، از تاريكى‌ها به سوى نور بيرون آورى، به سوى راه (خداى) شكست‌ناپذير [و] ستوده.


اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ وَيْلٌ لِلْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ شَدِيدٍ

2

(همان) خدايى كه آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، فقط از آن اوست؛ و واى بر كافران از عذابى شديد!


الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَي الْآخِرَةِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً أُولئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ

3

(همان) كسانى كه زندگى پست (دنيا) را بر آخرت ترجيح مى‌دهند؛ و (مردم را) از راه خدا باز مى‌دارند؛ و مى‌خواهند آن (راه) را منحرف سازند؛ آنان در گمراهى دورى هستند.


وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

4

و هيچ فرستاده‌اى را، جز به زبان قومش نفرستاديم؛ بخاطر اينكه (بتواند حقايق را) براى آنان بروشنى بيان كند. و خدا هر كس را (بخاطر اعمالش) بخواهد در گمراهى وانهد، و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) راهنمايى كند؛ و او شكست‌ناپذير [و] فرزانه است.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسيٰ بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ

5

و بيقين موسى را با نشانه‌هاى (معجزه آساى) مان فرستاديم؛ كه قومت را از تاريكى‌ها به سوى نور بيرون آور؛ و روزهاى خدا را به آنان يادآورى نما؛ [چرا] كه حتما در آن (يادآورى‌ها) براى هر بسيار شكيباى بسيار سپاسگزار، نشانه‌هاى (عبرت آموزى) است.


وَ إِذْ قالَ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذٰلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ

6

و (ياد كن) هنگامى را كه موسى به قومش گفت:« نعمت خدا را بر خودتان به ياد آريد، آنگاه كه شما را از (چنگ) فرعونيان نجات بخشيد؛ در حالى كه شما را (با شكنجه و) عذاب بدى آزردند، و پسران شما را سر مى‌بريدند، و زنانتان را زنده نگه مى‌داشتند؛ و در آن [ها] آزمايش بزرگى از [جانب‌] پروردگارتان بود. »


وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ

7

و (ياد كن) هنگامى را كه پروردگارتان اعلام كرد:« اگر سپاسگزارى كنيد، حتما شما را (نعمتى) مى‌افزايم؛ و اگر ناسپاسى كنيد، قطعا عذاب من شديد است! »


وَ قالَ مُوسيٰ إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ

8

و موسى گفت:« اگر شما و كسانى كه در زمين هستند همگى كفر ورزيد، پس (زيانى به خدا نمى‌رسانيد؛ چرا) كه حتما خدا توانگرى ستوده است. »


أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ وَ قالُوا إِنَّا كَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ إِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنا إِلَيْهِ مُرِيبٍ

9

آيا خبر بزرگ كسانى كه پيش از شما بودند:« قوم نوح »و« عاد »و« ثمود »و كسانى كه بعد از آنان بودند، به شما نرسيده است؟ در حالى كه جز خدا (كسى) از آنان آگاهى (كامل) ندارد؛ فرستادگانشان دليل‌هاى روشن (معجزه آسا) براى آنان آوردند، و [لى‌] دست‌هايشان را به دهان‌هايشان بازگرداندند، و گفتند:« در واقع ما به آنچه شما بدان فرستاده شده‌ايد، كفر ورزيديم؛ و قطعا ما در مورد آنچه ما را به سوى آن فرا مى‌خوانيد، در شك ترديدآميزى هستيم. »


قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرَكُمْ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي قالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونا عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتُونا بِسُلْطانٍ مُبِينٍ

10

فرستادگانشان گفتند:« آيا در باره خدايى كه شكافنده [و آفريننده‌] آسمان‌ها و زمين است، شكى است؟! (او) شما را فرا مى‌خواند تا بخشى از پيامدهاى (گناهان) تان را براى شما بيامرزد؛ و (مرگ) شما را تا سرآمد معينى به تأخير اندازد. » (كافران) گفتند:« شما جز بشرى همانند ما نيستيد، مى‌خواهيد كه ما را از آنچه پدرانمان همواره مى‌پرستيدند باز داريد؛ پس دليل آشكار (و معجزه‌ا) ى براى ما بياوريد. »


قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَليٰ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما كانَ لَنا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

11

فرستادگانشان به آنان گفتند:« ما جز بشرى همانند شما نيستيم و ليكن خدا بر هر كس از بندگانش كه بخواهد (و شايسته بداند)، منت مى‌گذارد (و نعمت نبوت عطا مى‌كند)؛ و براى ما شايسته نيست كه جز به رخصت خدا، براى شما دليل (و معجزه‌ا) ى آوريم؛ و مؤمنان پس بايد تنها بر خدا توكل كنند.


وَ ما لَنا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَي اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَليٰ ما آذَيْتُمُونا وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ

12

و چرا ما بر خدا توكل نكنيم، در حالى كه ما را به راه‌هايمان رهبرى كرده است؟! و قطعا بر آزارهايتان بر ما، شكيبايى خواهيم كرد؛ و توكل كنندگان، پس بايد تنها بر خدا توكل كنند. »


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا فَأَوْحيٰ إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ

13

و كسانى كه كفر ورزيدند به فرستادگانشان گفتند:« بيقين شما را از سرزمين‌مان بيرون خواهيم كرد، يا حتما به آيين ما باز گرديد. »و پروردگارشان به سوى آنان وحى فرستاد كه:« قطعا ستمكاران را هلاك مى‌كنيم؛


وَ لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذٰلِكَ لِمَنْ خافَ مَقامِي وَ خافَ وَعِيدِ

14

و حتما شما را بعد از آنان در زمين سكونت خواهيم داد؛ اين براى كسى است كه از جايگاه (داورى) من ترس داشته باشد و از تهديد [من‌] بترسد! »


وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ

15

و (فرستادگان خدا) پيروزى خواستند، و (سرانجام) هر زورگوى ستيزه‌گرى نوميد شد.


مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقيٰ مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ

16

بدنبال آن (زورگو) جهنم خواهد بود، و از خونابه‌اى چركين سيراب مى‌شود.


يَتَجَرَّعُهُ وَ لا يَكادُ يُسِيغُهُ وَ يَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ما هُوَ بِمَيِّتٍ وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلِيظٌ

17

آن را جرعه جرعه مى‌نوشد؛ و نزديك است كه آن را به آسانى فرو نبرد؛ و مرگ از هر جا به سراغ او مى‌آيد، در حالى كه او نمى‌ميرد؛ و بدنبال او عذابى سخت است!


مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَليٰ شَيْءٍ ذٰلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ

18

مثال كسانى كه به پروردگارشان كفر ورزيدند، (آن است كه:) كردارهايشان همچون خاكسترى است كه بادى تند در روزى طوفانى بدان بوزد؛ [آنان‌] قادر بر هيچ چيزى از آنچه بدست آورده‌اند نيستند (و بهره‌اى نمى‌برند)؛ اين تنها گمراهى دور است.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ

19

آيا اطلاع نيافتى كه خدا، آسمان‌ها و زمين را به حق آفريده است؟! اگر بخواهد، شما را (از ميان) مى‌برد و آفرينش جديدى مى‌آورد؛


وَ ما ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ بِعَزِيزٍ

20

و اين (كار) بر خدا سخت نيست.


وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعاً فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ قالُوا لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَيْناكُمْ سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحِيصٍ

21

و (در رستاخيز) همگى در برابر خدا ظاهر شوند؛ و كم توانان به كسانى كه تكبر ورزيدند گويند:« در واقع ما پيروان شما بوديم؛ پس آيا شما چيزى از عذاب خدا را از ما دفع مى‌كنيد؟ » (مستكبران) مى‌گويند:« اگر (بر فرض) خدا ما را راهنمايى كرده بود، حتما شما را راهنمايى مى‌كرديم؛ چه بيتابى كنيم يا شكيبايى نماييم، بر ما يكسان است، هيچ راه فرارى براى ما نيست! »


وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

22

و شيطان، هنگامى كه كار پايان يافت مى‌گويد:« در حقيقت، خدا وعده حق به شما وعده داد؛ و [من‌] به شما وعده دادم، و [لى‌] با شما تخلف كردم؛ و براى من هيچ تسلطى بر شما نبود، جز اينكه شما را فرا خواندم، و [درخواست‌] مرا پذيرفتيد، پس مرا سرزنش مكنيد، و خودتان را سرزنش كنيد؛ من فريادرس شما نيستم، و شما فريادرس من نيستيد. براستى كه من شريك قرار دادن شما، پيش از اين (مرا براى خدا) را انكار مى‌كنم. »در واقع ستمكاران برايشان عذاب دردناكى است!


وَ أُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ

23

و كسانى را كه ايمان آوردند و [كارهاى‌] شايسته انجام دادند، به بوستان‌هاى [بهشت‌] در آورند، كه نهرها از زير [درختان‌] ش روان است؛ در حالى كه در آنجا به رخصت پروردگارشان ماندگارند؛ [و] زنده باد آنان در آنجا،« سلام »است.


أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ

24

آيا اطلاع نيافتى چگونه خدا مثل زده؟! سخنى پاكيزه را كه همچون درخت پاكيزه‌اى است كه ريشه‌اش استوار، و شاخه‌اش در آسمان است؛


تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

25

هر زمان ميوه‌هايش را به رخصت پروردگارش مى‌دهد. و خدا براى مردم مثل‌ها مى‌زند، تا شايد آنان متذكر شوند.


وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ

26

و مثال سخنى پليد همچون درخت پليدى است، كه از روى زمين كنده شده، در حالى كه برايش هيچ ثباتى نيست.


يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ

27

خدا كسانى را كه ايمان آوردند، بوسيله گفتار (و دلايل و عقايد) استوار، در زندگى پست (دنيا) و در آخرت، پايدار مى‌دارد؛ و خدا ستمكاران را در گمراهى وا مى‌نهد؛ و خدا آنچه را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام مى‌دهد.


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ

28

آيا نظر نكرده‌اى به كسانى كه (شكر) نعمت خدا را به كفر [ان‌] تبديل كردند، و قومشان را به سراى هلاكت در آوردند؟


جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ

29

(همان) جهنم كه در آن وارد مى‌شوند (و مى‌سوزند)؛ و چه بد قرارگاهى است!


وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَي النَّارِ

30

و براى خدا همانندهايى (معبودگونه) قرار دادند، تا (مردم را) از راه او گمراه سازند؛ بگو:« بهره‌مند گرديد (ولى فايده‌اى ندارد)؛ چرا كه فرجام شما به سوى آتش است! »


قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ

31

(اى پيامبر) به بندگان من كه ايمان آورده‌اند بگو: نماز را بر پا دارند؛ و از آنچه به آنان« روزى »داده‌ايم، پنهانى و آشكارا، (در راه خدا) مصرف كنند؛ پيش از آنكه روزى فرا رسد، كه در آن هيچ معامله‌اى و هيچ دوستى نيست.


اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ

32

خدا كسى است كه آسمان‌ها و زمين را آفريد؛ و از آسمان، آبى فرو فرستاد و بوسيله آن، از محصولات براى شما« روزى »بيرون آورد؛ و كشتى‌ها را براى شما رام گردانيد، تا در دريا به فرمان او روان شوند؛ و نهرها را (نيز) براى شما رام نمود؛


وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ

33

و (منافع) خورشيد و ماه را، كه پيوسته روانند، براى شما مسخر گردانيد؛ و شب و روز را (نيز) مسخر شما ساخت؛


وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ

34

و از هر آنچه كه از او خواستيد، به شما داد؛ و اگر نعمت‌هاى خدا را بشماريد، نمى‌توانيد آن [ها] را شمارش كنيد؛ قطعا انسان بسى ستمگر و بسيار ناسپاس است!


وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هٰذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْنِي وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ

35

و (ياد كن) هنگامى را كه ابراهيم گفت:« پروردگارا اين سرزمين (مكه) را امن قرار ده؛ و من و پسرانم را از پرستش بت‌ها دور دار!


رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَ مَنْ عَصانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

36

پروردگارا، به درستى كه آن [بت‌] ان بسيارى از مردم را گمراه ساختند؛ و هر كس از من پيروى كند پس در واقع او از من است؛ و هر كس مرا نافرمانى كند، پس براستى كه تو بسيار آمرزنده مهرورزى.


رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ

37

[اى‌] پروردگار ما! در واقع من برخى از فرزندانم را در دره‌اى (و سرزمينى) بدون زراعت، نزد خانه محترم تو، سكونت دادم. [اى‌] پروردگار ما! (آنان را سكونت دادم) تا نماز را برپا دارند؛ پس دل‌هاى گروهى از مردم را به سوى آنان گرايش ده؛ و آنان را از محصولات روزى ده، تا شايد آنان سپاسگزارى كنند.


رَبَّنا إِنَّكَ تَعْلَمُ ما نُخْفِي وَ ما نُعْلِنُ وَ ما يَخْفيٰ عَلَي اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ

38

[اى‌] پروردگار ما! در حقيقت تو آنچه را پنهان مى‌كنيم و آنچه را آشكار مى‌نماييم، مى‌دانى؛ و هيچ چيزى در زمين و در آسمان بر خدا مخفى نمى‌ماند.


الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَي الْكِبَرِ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ

39

ستايش مخصوص خدايى است كه در پيرى، اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد؛ قطعا پروردگار من، شنونده دعاست.


رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ

40

پروردگارا، من و برخى از فرزندانم را برپا كننده نماز قرار ده، و [اى‌] پروردگار ما! دعاى (من) را بپذير.


رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ

41

اى پروردگار ما، در روزى كه حساب برپا مى‌شود، من و پدر و مادرم و مؤمنان را بيامرز! »


وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصارُ

42

و هرگز مپندار كه خدا از آنچه ستمكاران انجام مى‌دهند، غافل است؛ (كيفر) آنان را تنها براى روزى تأخير مى‌اندازد كه چشم‌ها در آن خيره مى‌شود؛


مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمُ لا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ

43

در حالى كه شتابان، سرهايشان را بلند كرده، [و] چشمانشان بر هم نمى‌خورد؛ و (از وحشت) دل‌هايشان تهى است!


وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِليٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ

44

و مردم را هشدار ده، به روزى كه عذاب به سراغشان مى‌آيد، و كسانى كه ستم كردند مى‌گويند:« [اى‌] پروردگار ما! تا سرآمد نزديك (عذاب) ما را به تأخير انداز، تا دعوت تو را بپذيريم و از فرستادگان پيروى كنيم. »و (لى پاسخ مى‌شنوند كه:) آيا پيش از [اين‌] سوگند ياد نكرده بوديد كه هيچ فنايى براى شما نيست؟!


وَ سَكَنْتُمْ فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَ تَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنا بِهِمْ وَ ضَرَبْنا لَكُمُ الْأَمْثالَ

45

و در خانه‌هاى كسانى كه به خودشان ستم كردند، سكونت كرديد، و براى شما روشن گرديد كه با آنان چه كرديم؟ و براى شما مثل‌ها زديم.


وَ قَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَ عِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَ إِنْ كانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ

46

و بيقين [با] فريبكاريشان فريب كارى كردند؛ و فريبكاريشان نزد خدا (آشكار) است؛ و اگر چه فريب شان (چنان باشد كه) از آن كوه‌ها از جا كنده شود!


فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقامٍ

47

پس هرگز مپندار كه خدا از وعده‌اش با فرستادگانش، تخلف مى‌كند؛ چرا كه خدا شكست‌ناپذيرى صاحب انتقام است.


يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ

48

در روزى كه زمين به غير اين زمين، و آسمان‌ها (به آسمان‌هاى ديگرى) تبديل مى‌شوند، و (مردم) در برابر خداى يگانه چيره، ظاهر شوند.


وَ تَرَي الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ

49

و در آن روز، خلافكاران را مى‌بينى در حالى كه نزديك به همديگر در زنجيرها (بسته شده) اند؛


سَرابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشيٰ وُجُوهَهُمُ النَّارُ

50

پيراهن‌هايشان از مس گداخته است؛ و صورت‌هايشان را آتش مى‌پوشاند!


لِيَجْزِيَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ

51

تا خدا به هر كس آنچه را كسب كرده جزا دهد، كه خدا حسابرسى سريع است.


هٰذا بَلاغٌ لِلنَّاسِ وَ لِيُنْذَرُوا بِهِ وَ لِيَعْلَمُوا أَنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ لِيَذَّكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ

52

اين (قرآن)، رساندن (پيام) براى مردم است (تا نصيحت شوند)؛ و تا بوسيله آن هشدار داده شوند، و تا بدانند كه او معبود يگانه است؛ و تا خردمندان يادآور شوند.


سوره قبل

سوره ابراهیم

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان