قرآن عثمان طه

سوره الاحقاف

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ حمٓ

1

به نام خداى رحمان رحيم.؛ حم.


تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ

2

اين كتابى است نازل شده از ناحيه خداى عزيز حكيم.


مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ مَا بَيۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعۡرِضُونَ

3

ما آسمانها و زمين را جز به حق و براى مدتى معين نيافريديم و كسانى كه كافر شدند از هر چه انذار مى‌شوند اعراض مى‌كنند.


قُلۡ أَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡكٞ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱئۡتُونِي بِكِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآ أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ

4

بگو به من خبر دهيد و به من نشان بدهيد اين خدايانى كه به جاى خدا مى‌پرستيد از زمين چه موجودى را خلق كرده‌اند و يا در آسمانها چه شركتى دارند مدركى از كتب آسمانى قبل از قرآن و يا دليلى علمى بياوريد اگر راست مى‌گوييد.


وَ مَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَ هُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ

5

كيست گمراه‌تر از كسى كه غير خدا را مى‌پرستد كسى را كه تا روز قيامت هم يك دعايش را مستجاب نمى‌كند و اصولا از دعاى پرستندگان خود بى‌خبرند.


وَ إِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ كَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَ كَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ كَٰفِرِينَ

6

و چون مردم محشور شوند همان خدايان دشمن ايشان و به عبادتشان كافر خواهند بود.


وَ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٌ

7

و چون آيات روشن ما برايشان تلاوت مى‌شود آنها كه كافر به حق شدند با اينكه حق به سويشان آمد مى‌گويند اين سحرى است آشكار.


أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَيۡتُهُۥ فَلَا تَمۡلِكُونَ لِي مِنَ ٱللَّهِ شَيۡ‍ًٔا هُوَ أَعۡلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَىٰ بِهِۦ شَهِيدَۢا بَيۡنِي وَ بَيۡنَكُمۡ وَ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ

8

بلكه مى‌گويند به دروغ آن را به خدا نسبت مى‌دهد بگو اگر آن را افتراء بسته باشم (لا بد باتكاء شما بسته‌ام و حال آنكه) شما از ناحيه خدا هيچكارى در باره من نمى‌توانيد بكنيد او به اين فرورفتگى شما در اباطيل از هر كس ديگر داناتر است و شهادت او بين من و شما مرا كافى است و او آمرزگار رحيم است.


قُلۡ مَا كُنتُ بِدۡعٗا مِّنَ ٱلرُّسُلِ وَ مَآ أَدۡرِي مَا يُفۡعَلُ بِي وَ لَا بِكُمۡ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ وَ مَآ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ مُّبِينٞ

9

بگو من از بين انبياء پيغمبرى نوظهور و استثنايى نيستم و خبر ندارم كه با من و با شما چه معامله مى‌كنند تنها و تنها آنچه را به من وحى مى‌شود پيروى مى‌كنم و خلاصه من جز اينكه به روشنى انذارتان كنم وظيفه‌اى ندارم.


قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَ كَفَرۡتُم بِهِۦ وَ شَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَلَىٰ مِثۡلِهِۦ فَ‍َٔامَنَ وَ ٱسۡتَكۡبَرۡتُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ

10

شما به من خبر دهيد آيا اگر فرضا اين قرآن از ناحيه خدا باشد و شما به ناحق بدان كفر ورزيده باشيد با اينكه شاهدى از يهود بر حقانيت مثل آن شهادت داده و ايمان آورده باشد و شما استكبار كرده باشيد باز هم اميد هدايتى در شما هست؟ نه، خدا ستمگران را هدايت نمى‌كند.


وَ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَوۡ كَانَ خَيۡرٗا مَّا سَبَقُونَآ إِلَيۡهِ وَ إِذۡ لَمۡ يَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَيَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡكٞ قَدِيمٞ

11

و آنان كه كافر شدند به كسانى كه ايمان آوردند گفتند اگر اسلام خوب بود مؤمنين بر ما سبقت نمى‌گرفتند و چون كفار راه را نيافته‌اند به زودى خواهند گفت اين قرآن افترايى است قديمى.


وَ مِن قَبۡلِهِۦ كِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَ رَحۡمَةٗ وَ هَٰذَا كِتَٰبٞ مُّصَدِّقٞ لِّسَانًا عَرَبِيّٗا لِّيُنذِرَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَ بُشۡرَىٰ لِلۡمُحۡسِنِينَ

12

با اينكه قبل از قرآن كتاب موسى بود كه راهبر و رحمت بود و اين قرآن مصدق تورات است، لسانى است عربى تا كسانى را كه ستم كردند انذار كرده نيكوكاران را بشارت باشد.


إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ

13

به راستى آنان كه گفتند پروردگار ما الله است و در پاى اين گفته خود استقامت ورزيدند نه ترسى دارند و نه اندوهگين مى‌شوند.


أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِينَ فِيهَا جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

14

آنان اهل بهشتند كه در آن جاودانه‌اند بخاطر آن اعمال نيكى كه مى‌كردند.


وَ وَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ إِحۡسَٰنًا حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ كُرۡهٗا وَ وَضَعَتۡهُ كُرۡهٗا وَ حَمۡلُهُۥ وَ فِصَٰلُهُۥ ثَلَٰثُونَ شَهۡرًا حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَ بَلَغَ أَرۡبَعِينَ سَنَةٗ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَ عَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَ أَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَ أَصۡلِحۡ لِي فِي ذُرِّيَّتِيٓ إِنِّي تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَ إِنِّي مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ

15

ما به انسان سفارش پدر و مادرش را كرديم كه به ايشان احسان كند احسانى مخصوص به آنان، مادرش او را به حملى ناراحت كننده حمل كرد و به وضعى ناراحت كننده بزاييد و حمل او تا روزى كه از شيرش مى‌گيرد سى ماه است و تا هنگامى كه به حد بلوغ و رشد عقلى برسد هم چنان پدر و مادر مراقبش هستند تا به حد چهل سالگى برسد. آن وقت مى‌گويد: پروردگارا نصيبم كن كه شكر آن نعمت‌هايى كه به من و پدر و مادرم انعام فرمودى به جاى آرم و اعمال صالح كه مايه خشنودى تو باشد انجام دهم. پروردگارا ذريه مرا هم برايم اصلاح فرما. پروردگارا من امروز به درگاهت توبه مى‌آورم و از تسليم شدگانت هستم.


أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنۡهُمۡ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ وَ نَتَجَاوَزُ عَن سَيِّ‍َٔاتِهِمۡ فِيٓ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَنَّةِ وَعۡدَ ٱلصِّدۡقِ ٱلَّذِي كَانُواْ يُوعَدُونَ

16

اين گونه انسانهايند كه ما بهترين اعمالشان را قبول مى‌كنيم و از گناهان ايشان هم درمى‌گذريم آن چنان كه از گناهان اهل بهشت درمى‌گذريم، و اين وعده صدقى است كه از آغاز خلقت تا به امروز گوشزد انسانها شده است.


وَ ٱلَّذِي قَالَ لِوَٰلِدَيۡهِ أُفّٖ لَّكُمَآ أَتَعِدَانِنِيٓ أَنۡ أُخۡرَجَ وَ قَدۡ خَلَتِ ٱلۡقُرُونُ مِن قَبۡلِي وَ هُمَا يَسۡتَغِيثَانِ ٱللَّهَ وَيۡلَكَ ءَامِنۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ فَيَقُولُ مَا هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ

17

و آن كس كه به پدر و مادرش مى‌گفت: اف بر شما تا كى مرا مى‌ترسانيد از اينكه دوباره زنده شوم اين همه مردم كه قبل از من مردند كدامشان برگشتند. پدر و مادرش به خدا پناه مى‌برند تا شايد فرزندشان را هدايت كند و به فرزند مى‌گويند: واى بر تو به روز جزاء ايمان آور كه وعده خدا حق است، و او هم چنان مى‌گويد: اينها خرافات عهد قديم است.


أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِيٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَ ٱلۡإِنسِ إِنَّهُمۡ كَانُواْ خَٰسِرِينَ

18

چنين كسانى عذاب خدا بر آنان حتمى شده است و در زمره امت‌هاى گذشته از جن و انسند كه زيانكار شدند.


وَ لِكُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْ وَ لِيُوَفِّيَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَ هُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ

19

و براى هر يك از انسانهاى نامبرده درجاتى است از پاداش و كيفر اعمالشان (و اين اختلافها به خاطر اهدافى است ناگفتنى و يكى از آنها اين است كه) پروردگارشان خود اعمالشان را به ايشان بر مى‌گرداند تا ظلمى به ايشان نشود.


وَ يَوۡمَ يُعۡرَضُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَذۡهَبۡتُمۡ طَيِّبَٰتِكُمۡ فِي حَيَاتِكُمُ ٱلدُّنۡيَا وَ ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا فَٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا كُنتُمۡ تَسۡتَكۡبِرُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَ بِمَا كُنتُمۡ تَفۡسُقُونَ

20

در روزى كه كفار بر آتش عرضه مى‌شوند به ايشان گفته مى‌شود: هر سرمايه خيرى داشتيد در زندگى دنيا از دست داديد و با آن عياشى كرديد در نتيجه امروز در برابر استكبارى كه در زمين و بدون حق مى‌ورزيدند به عذاب خوارى دچار مى‌شويد، هم به خاطر استكبارتان و هم به خاطر فسقى كه مرتكب مى‌شديد.


وَ ٱذۡكُرۡ أَخَا عَادٍ إِذۡ أَنذَرَ قَوۡمَهُۥ بِٱلۡأَحۡقَافِ وَ قَدۡ خَلَتِ ٱلنُّذُرُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَ مِنۡ خَلۡفِهِۦٓ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ

21

به ياد آر برادر عاد (هود پيغمبر) را (كه در جنوب شبه جزيره عرب در سرزمينى) به نام احقاف قوم خود را انذار مى‌كرد در حالى كه پيامبران زيادى قبل از او در گذشته‌هاى دور و نزديك آمده بودند و همه‌ گفتند كه غير خدا را نپرستيد كه من بر شما مى‌ترسم از عذاب روزى عظيم.


قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَأۡفِكَنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

22

گفتند آيا به سراغ ما آمده‌اى تا با دروغهايت ما را از خدايانمان منصرف كنى؟ اگر راست مى‌گويى آن عذابى كه ما را از آن مى‌ترسانى بياور.


قَالَ إِنَّمَا ٱلۡعِلۡمُ عِندَ ٱللَّهِ وَ أُبَلِّغُكُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَ لَٰكِنِّيٓ أَرَىٰكُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ

23

هود گفت: علم تنها نزد خداست و آنچه من مى‌گويم تنها رسالتى است كه مامورم به شما ابلاغ كنم اما اين را هم بدانيد كه من شما را مردمى جاهل مى‌دانم.


فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِيَتِهِمۡ قَالُواْ هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَا بَلۡ هُوَ مَا ٱسۡتَعۡجَلۡتُم بِهِۦ رِيحٞ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٞ

24

و چون آن عذاب را ديدند كه از كرانه افق نزديك مى‌شود گفتند اين ابرى است كه مى‌خواهد بر ما ببارد. هود گفت: و ليكن اين همان عذابى است كه در آمدنش شتاب مى‌كرديد و آن بادى است كه عذابى دردناك همراه دارد.


تُدَمِّرُ كُلَّ شَيۡءِۢ بِأَمۡرِ رَبِّهَا فَأَصۡبَحُواْ لَا يُرَىٰٓ إِلَّا مَسَٰكِنُهُمۡ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ

25

هر چه سر راه خود ببيند به اذن پروردگارش ويران مى‌كند. چيزى نگذشت كه يك روز صبح جز خانه‌هايشان به چشم نمى‌خورد همه هلاك شده بودند و ما اين طور مردم مجرم را كيفر مى‌دهيم.


وَ لَقَدۡ مَكَّنَّٰهُمۡ فِيمَآ إِن مَّكَّنَّٰكُمۡ فِيهِ وَ جَعَلۡنَا لَهُمۡ سَمۡعٗا وَ أَبۡصَٰرٗا وَ أَفۡ‍ِٔدَةٗ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُمۡ سَمۡعُهُمۡ وَ لَآ أَبۡصَٰرُهُمۡ وَ لَآ أَفۡ‍ِٔدَتُهُم مِّن شَيۡءٍ إِذۡ كَانُواْ يَجۡحَدُونَ بِ‍َٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَ حَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ

26

با اينكه به آنان مكنت‌هايى داده بوديم كه به شما نداده‌ايم به آنها نيز گوش و چشم و فهم داده بوديم اما نه گوششان به دردشان خورد و نه از چشم و دل خود كمترين بهره‌اى بردند، چون آيات خدا را انكار مى‌كردند و همان عذابى كه مسخره‌اش مى‌كردند بر سرشان بيامد.


وَ لَقَدۡ أَهۡلَكۡنَا مَا حَوۡلَكُم مِّنَ ٱلۡقُرَىٰ وَ صَرَّفۡنَا ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ

27

اين آثار كه پيرامون سرزمين خود مى‌بينيد همه اقوامى بودند كه ما آيات خود را نشانشان داديم بلكه برگردند ولى برنگشتند و ما هلاكشان كرديم.


فَلَوۡلَا نَصَرَهُمُ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُرۡبَانًا ءَالِهَةَۢ بَلۡ ضَلُّواْ عَنۡهُمۡ وَ ذَٰلِكَ إِفۡكُهُمۡ وَ مَا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ

28

كسى نيست از آنان بپرسد چرا پس آن خدايانى كه به جاى خداى تعالى معبود خود گرفته بودند تا به خداى تعالى نزديكشان سازند ياريشان نمى‌كردند بلكه در روز گرفتارى غيبشان زد و اين بود نتيجه اعراض و افتراءهايشان.


وَ إِذۡ صَرَفۡنَآ إِلَيۡكَ نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوٓاْ أَنصِتُواْ فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوۡاْ إِلَىٰ قَوۡمِهِم مُّنذِرِينَ

29

و به ياد آر آن زمان را كه عده‌اى از افراد جن را بسوى تو متوجه كرديم تا صداى تلاوت قرآن را بشنوند همين كه در آن مجلس حاضر شدند به يكديگر گفتند: خاموش باشيد ببينيم چه مى‌گويد و چون تمام شد به سوى قوم خود برگشتند و به انذار آنان پرداختند.


قَالُواْ يَٰقَوۡمَنَآ إِنَّا سَمِعۡنَا كِتَٰبًا أُنزِلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ وَ إِلَىٰ طَرِيقٖ مُّسۡتَقِيمٖ

30

خطاب به قوم خود گفتند: ما كتابى را به گوش خود شنيديم كه بعد از حضرت موسى نازل شده و كتب آسمانى قبل را تصديق مى‌نمايد و به سوى حق و طريق مستقيم هدايت مى‌كند.


يَٰقَوۡمَنَآ أَجِيبُواْ دَاعِيَ ٱللَّهِ وَ ءَامِنُواْ بِهِۦ يَغۡفِرۡ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَ يُجِرۡكُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ

31

اى قوم ما دعوت اين داعى به سوى خدا را بپذيريد و به وى ايمان آوريد تا خداوند گناهانتان را بيامرزد و از عذابى دردناك پناهتان دهد.


وَ مَن لَّا يُجِبۡ دَاعِيَ ٱللَّهِ فَلَيۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَيۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءُ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ

32

و بدانيد كه اگر كسى دعوت داعى به سوى خدا را اجابت نكند نمى‌تواند خداى را در زمين عاجز كند و به جز خدا هيچ ولى و سرپرستى ندارد و چنين كسانى در ضلالتى آشكارند.


أَ وَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ لَمۡ يَعۡيَ بِخَلۡقِهِنَّ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يُحۡـِۧيَ ٱلۡمَوۡتَىٰ بَلَىٰٓ إِنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ

33

آيا فكر نمى‌كنند خدايى كه آسمانها و زمين را بيافريد و در خلقت آنها خسته نشد مى‌تواند مردگان را زنده كند؟ بله مى‌تواند، چون او به هر چيزى قادر است.


وَ يَوۡمَ يُعۡرَضُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَلَيۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّ قَالُواْ بَلَىٰ وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ

34

و روزى كه كفار بر آتش عرضه مى‌شوند (به ايشان گفته مى‌شود) آيا اين كه مى‌بينيد وعده‌اش حق نبود؟ مى‌گويند بله به پروردگارمان سوگند. خطاب مى‌رسد پس بچشيد عذاب را به كيفر كفرى كه مى‌ورزيديد.


فَٱصۡبِرۡ كَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ وَ لَا تَسۡتَعۡجِل لَّهُمۡ كَأَنَّهُمۡ يَوۡمَ يَرَوۡنَ مَا يُوعَدُونَ لَمۡ يَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّن نَّهَارِۢ بَلَٰغٞ فَهَلۡ يُهۡلَكُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ

35

پس تو (اى پيامبر) در برابر تكذيب قومت صبر كن آن چنان كه پيامبران اولوا العزم صبر كردند و در نفرين آنان عجله مكن براى اينكه آن قدر وعده خدا نزديك است كه وقتى مى‌رسد به نظرشان مى‌آيد كه گويا بيش از يك ساعت از روز در دنيا نزيسته‌اند، و اين قرآن بلاغ است، و آيا به جز مردم تبهكار كسى هلاك مى‌شود؟.


سوره قبل

سوره الاحقاف

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان