سوره الاسراء
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِي بَٰرَكۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِيَهُۥ مِنۡ ءَايَٰتِنَآ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ
1به نام خداوند رحمتگر مهربان؛ منزّه است آن [خدايى] كه بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الأقصى- كه پيرامون آن را بركت دادهايم- سير داد، تا از نشانههاى خود به او بنمايانيم، كه او همان شنواى بيناست.
وَ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَ جَعَلۡنَٰهُ هُدٗى لِّبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ أَلَّا تَتَّخِذُواْ مِن دُونِي وَكِيلٗا
2و كتاب آسمانى را به موسى داديم و آن را براى فرزندان اسرائيل رهنمودى گردانيديم كه: زنهار، غير از من كارسازى مگيريد،
ذُرِّيَّةَ مَنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُۥ كَانَ عَبۡدٗا شَكُورٗا
3[اى] فرزندانِ كسانى كه [آنان را در كشتى] با نوح برداشتيم. راستى كه او بندهاى سپاسگزار بود.
وَ قَضَيۡنَآ إِلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ فِي ٱلۡكِتَٰبِ لَتُفۡسِدُنَّ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَرَّتَيۡنِ وَ لَتَعۡلُنَّ عُلُوّٗا كَبِيرٗا
4و در كتاب آسمانى [شان] به فرزندان اسرائيل خبر داديم كه: «قطعاً دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و قطعاً به سركشى بسيار بزرگى برخواهيد خاست.»
فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ أُولَىٰهُمَا بَعَثۡنَا عَلَيۡكُمۡ عِبَادٗا لَّنَآ أُوْلِي بَأۡسٖ شَدِيدٖ فَجَاسُواْ خِلَٰلَ ٱلدِّيَارِ وَ كَانَ وَعۡدٗا مَّفۡعُولٗا
5پس آن گاه كه وعده [تحقق] نخستين آن دو فرا رسد، بندگانى از خود را كه سخت نيرومندند بر شما مىگماريم، تا ميان خانهها [يتان براى قتل و غارت شما] به جستجو درآيند، و اين تهديد تحققيافتنى است.
ثُمَّ رَدَدۡنَا لَكُمُ ٱلۡكَرَّةَ عَلَيۡهِمۡ وَ أَمۡدَدۡنَٰكُم بِأَمۡوَٰلٖ وَ بَنِينَ وَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أَكۡثَرَ نَفِيرًا
6پس [از چندى] دوباره شما را بر آنان چيره مىكنيم و شما را با اموال و پسران يارى مىدهيم و [تعداد] نفرات شما را بيشتر مىگردانيم.
إِنۡ أَحۡسَنتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡ وَ إِنۡ أَسَأۡتُمۡ فَلَهَا فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ ٱلۡأٓخِرَةِ لِيَسُُٔواْ وُجُوهَكُمۡ وَ لِيَدۡخُلُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَ لِيُتَبِّرُواْ مَا عَلَوۡاْ تَتۡبِيرًا
7اگر نيكى كنيد، به خود نيكى كردهايد، و اگر بدى كنيد، به خود [بد نمودهايد]. و چون تهديد آخر فرا رسد [بيايند] تا شما را اندوهگين كنند و در معبد [تان] چنان كه بار اول داخل شدند [به زور] درآيند و بر هر چه دست يافتند يكسره [آن را] نابود كنند.
عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يَرۡحَمَكُمۡ وَ إِنۡ عُدتُّمۡ عُدۡنَا وَ جَعَلۡنَا جَهَنَّمَ لِلۡكَٰفِرِينَ حَصِيرًا
8اميد است كه پروردگارتان شما را رحمت كند، و [لى] اگر [به گناه] بازگرديد [ما نيز به كيفر شما] بازمىگرديم، و دوزخ را براى كافران زندان قرار داديم.
إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَهۡدِي لِلَّتِي هِيَ أَقۡوَمُ وَ يُبَشِّرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ أَجۡرٗا كَبِيرٗا
9قطعاً اين قرآن به [آيينى] كه خود پايدارتر است راه مىنمايد، و به آن مؤمنانى كه كارهاى شايسته مىكنند، مژده مىدهد كه پاداشى بزرگ برايشان خواهد بود.
وَ أَنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا
10و اينكه براى كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند عذابى پر درد آماده كردهايم.
وَ يَدۡعُ ٱلۡإِنسَٰنُ بِٱلشَّرِّ دُعَآءَهُۥ بِٱلۡخَيۡرِ وَ كَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ عَجُولٗا
11و انسان [همان گونه كه] خير را فرا مىخواند، [پيشامد] بد را مىخواند و انسان همواره شتابزده است.
وَ جَعَلۡنَا ٱلَّيۡلَ وَ ٱلنَّهَارَ ءَايَتَيۡنِ فَمَحَوۡنَآ ءَايَةَ ٱلَّيۡلِ وَ جَعَلۡنَآ ءَايَةَ ٱلنَّهَارِ مُبۡصِرَةٗ لِّتَبۡتَغُواْ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكُمۡ وَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَ ٱلۡحِسَابَ وَ كُلَّ شَيۡءٖ فَصَّلۡنَٰهُ تَفۡصِيلٗا
12و شب و روز را دو نشانه قرار داديم. نشانه شب را تيرهگون و نشانه روز را روشنىبخش گردانيديم تا [در آن،] فضلى از پروردگارتان بجوييد، و تا شماره سالها و حساب [عمرها و رويدادها] را بدانيد و هر چيزى را به روشنى باز نموديم.
وَ كُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَٰٓئِرَهُۥ فِي عُنُقِهِۦ وَ نُخۡرِجُ لَهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ كِتَٰبٗا يَلۡقَىٰهُ مَنشُورًا
13و كارنامه هر انسانى را به گردن او بستهايم، و روز قيامت براى او نامهاى كه آن را گشاده مىبيند بيرون مىآوريم.
ٱقۡرَأۡ كِتَٰبَكَ كَفَىٰ بِنَفۡسِكَ ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكَ حَسِيبٗا
14«نامهات را بخوان كافى است كه امروز خودت حسابرس خود باشى.»
مَّنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَا وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبۡعَثَ رَسُولٗا
15هر كس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده، و هر كس بيراهه رفته تنها به زيان خود بيراهه رفته است. و هيچ بردارندهاى بار گناه ديگرى را بر نمىدارد، و ما تا پيامبرى برنينگيزيم، به عذاب نمىپردازيم.
وَ إِذَآ أَرَدۡنَآ أَن نُّهۡلِكَ قَرۡيَةً أَمَرۡنَا مُتۡرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيۡهَا ٱلۡقَوۡلُ فَدَمَّرۡنَٰهَا تَدۡمِيرٗا
16و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم، خوشگذرانانش را وا مىداريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [يكسره] زير و زبر كنيم.
وَ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِنَ ٱلۡقُرُونِ مِنۢ بَعۡدِ نُوحٖ وَ كَفَىٰ بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِيرَۢا بَصِيرٗا
17و چه بسيار نسلها را كه ما پس از نوح به هلاكت رسانديم، و پروردگار تو به گناهان بندگانش بس آگاه و بيناست.
مَّن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡعَاجِلَةَ عَجَّلۡنَا لَهُۥ فِيهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلۡنَا لَهُۥ جَهَنَّمَ يَصۡلَىٰهَا مَذۡمُومٗا مَّدۡحُورٗا
18هر كس خواهان [دنياى] زودگذر است، به زودى هر كه را خواهيم [نصيبى] از آن مىدهيم، آن گاه جهنم را كه در آن خوار و رانده داخل خواهد شد، براى او مقرر مىداريم.
وَ مَنۡ أَرَادَ ٱلۡأٓخِرَةَ وَ سَعَىٰ لَهَا سَعۡيَهَا وَ هُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ كَانَ سَعۡيُهُم مَّشۡكُورٗا
19و هر كس خواهان آخرت است و نهايت كوشش را براى آن بكند و مؤمن باشد، آنانند كه تلاش آنها مورد حقشناسى واقع خواهد شد.
كُلّٗا نُّمِدُّ هَٰٓؤُلَآءِ وَ هَٰٓؤُلَآءِ مِنۡ عَطَآءِ رَبِّكَ وَ مَا كَانَ عَطَآءُ رَبِّكَ مَحۡظُورًا
20هر دو [دسته:] اينان و آنان را از عطاى پروردگارت مدد مىبخشيم، و عطاى پروردگارت [از كسى] منع نشده است.
ٱنظُرۡ كَيۡفَ فَضَّلۡنَا بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ وَ لَلۡأٓخِرَةُ أَكۡبَرُ دَرَجَٰتٖ وَ أَكۡبَرُ تَفۡضِيلٗا
21ببين چگونه بعضى از آنان را بر بعضى ديگر برترى دادهايم، و قطعاً درجات آخرت و برترى آن بزرگتر و بيشتر است.
لَّا تَجۡعَلۡ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَقۡعُدَ مَذۡمُومٗا مَّخۡذُولٗا
22معبود ديگرى با خدا قرار مده تا نكوهيده و وامانده بنشينى.
وَ قَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ وَ بِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنًا إِمَّا يَبۡلُغَنَّ عِندَكَ ٱلۡكِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوۡ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفّٖ وَ لَا تَنۡهَرۡهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوۡلٗا كَرِيمٗا
23و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] «اوف» مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى.
وَ ٱخۡفِضۡ لَهُمَا جَنَاحَ ٱلذُّلِّ مِنَ ٱلرَّحۡمَةِ وَ قُل رَّبِّ ٱرۡحَمۡهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرٗا
24و از سر مهربانى، بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو: «پروردگارا، آن دو را رحمت كن چنان كه مرا در خُردى پروردند.»
رَّبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمۡ إِن تَكُونُواْ صَٰلِحِينَ فَإِنَّهُۥ كَانَ لِلۡأَوَّٰبِينَ غَفُورٗا
25پروردگار شما به آنچه در دلهاى خود داريد آگاهتر است. اگر شايسته باشيد، قطعاً او آمرزنده توبهكنندگان است.
وَ ءَاتِ ذَا ٱلۡقُرۡبَىٰ حَقَّهُۥ وَ ٱلۡمِسۡكِينَ وَ ٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَ لَا تُبَذِّرۡ تَبۡذِيرًا
26و حق خويشاوند را به او بده و مستمند و در راهمانده را [دستگيرى كن] و ولخرجى و اسراف مكن.
إِنَّ ٱلۡمُبَذِّرِينَ كَانُوٓاْ إِخۡوَٰنَ ٱلشَّيَٰطِينِ وَ كَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِرَبِّهِۦ كَفُورٗا
27چرا كه اسرافكاران برادران شيطانهايند، و شيطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است.
وَ إِمَّا تُعۡرِضَنَّ عَنۡهُمُ ٱبۡتِغَآءَ رَحۡمَةٖ مِّن رَّبِّكَ تَرۡجُوهَا فَقُل لَّهُمۡ قَوۡلٗا مَّيۡسُورٗا
28و اگر به اميد رحمتى كه از پروردگارت جوياى آنى، از ايشان روى مىگردانى، پس با آنان سخنى نرم بگوى.
وَ لَا تَجۡعَلۡ يَدَكَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَ لَا تَبۡسُطۡهَا كُلَّ ٱلۡبَسۡطِ فَتَقۡعُدَ مَلُومٗا مَّحۡسُورًا
29و دستت را به گردنت زنجير مكن و بسيار [هم] گشادهدستى منما تا ملامتشده و حسرتزده بر جاى مانى.
إِنَّ رَبَّكَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَ يَقۡدِرُ إِنَّهُۥ كَانَ بِعِبَادِهِۦ خَبِيرَۢا بَصِيرٗا
30بىگمان، پروردگار تو براى هر كه بخواهد، روزى را گشاده يا تنگ مىگرداند. در حقيقت، او به [حال] بندگانش آگاه بيناست.
وَ لَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَكُمۡ خَشۡيَةَ إِمۡلَٰقٖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُهُمۡ وَ إِيَّاكُمۡ إِنَّ قَتۡلَهُمۡ كَانَ خِطۡٔٗا كَبِيرٗا
31و از بيم تنگدستى فرزندان خود را مكشيد. ماييم كه به آنها و شما روزى مىبخشيم. آرى، كشتن آنان همواره خطايى بزرگ است.
وَ لَا تَقۡرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَ سَآءَ سَبِيلٗا
32و به زنا نزديك مشويد، چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است.
وَ لَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَ مَن قُتِلَ مَظۡلُومٗا فَقَدۡ جَعَلۡنَا لِوَلِيِّهِۦ سُلۡطَٰنٗا فَلَا يُسۡرِف فِّي ٱلۡقَتۡلِ إِنَّهُۥ كَانَ مَنصُورٗا
33و نفسى را كه خداوند حرام كرده است جز به حق مكشيد، و هر كس مظلوم كشته شود، به سرپرست وى قدرتى دادهايم، پس [او] نبايد در قتل زيادهروى كند، زيرا او [از طرف شرع] يارى شده است.
وَ لَا تَقۡرَبُواْ مَالَ ٱلۡيَتِيمِ إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ أَشُدَّهُۥ وَ أَوۡفُواْ بِٱلۡعَهۡدِ إِنَّ ٱلۡعَهۡدَ كَانَ مَسُۡٔولٗا
34و به مال يتيم- جز به بهترين وجه- نزديك مشويد تا به رشد برسد، و به پيمان [خود] وفا كنيد، زيرا كه از پيمان پرسش خواهد شد.
وَ أَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ إِذَا كِلۡتُمۡ وَ زِنُواْ بِٱلۡقِسۡطَاسِ ٱلۡمُسۡتَقِيمِ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَ أَحۡسَنُ تَأۡوِيلٗا
35و چون پيمانه مىكنيد، پيمانه را تمام دهيد، و با ترازوى درست بسنجيد كه اين بهتر و خوش فرجامتر است.
وَ لَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَ ٱلۡبَصَرَ وَ ٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسُۡٔولٗا
36و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.
وَ لَا تَمۡشِ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخۡرِقَ ٱلۡأَرۡضَ وَ لَن تَبۡلُغَ ٱلۡجِبَالَ طُولٗا
37و در [روى] زمين به نخوت گام برمدار، چرا كه هرگز زمين را نمىتوانى شكافت، و در بلندى به كوهها نمىتوانى رسيد.
كُلُّ ذَٰلِكَ كَانَ سَيِّئُهُۥ عِندَ رَبِّكَ مَكۡرُوهٗا
38همه اين [كارها] بدش نزد پروردگار تو ناپسنديده است.
ذَٰلِكَ مِمَّآ أَوۡحَىٰٓ إِلَيۡكَ رَبُّكَ مِنَ ٱلۡحِكۡمَةِ وَ لَا تَجۡعَلۡ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتُلۡقَىٰ فِي جَهَنَّمَ مَلُومٗا مَّدۡحُورًا
39اين [سفارشها] از حكمتهايى است كه پروردگارت به تو وحى كرده است، و با خداى يگانه معبودى ديگر قرار مده، و گرنه حسرتزده و مطرود در جهنم افكنده خواهى شد.
أَفَأَصۡفَىٰكُمۡ رَبُّكُم بِٱلۡبَنِينَ وَ ٱتَّخَذَ مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنَٰثًا إِنَّكُمۡ لَتَقُولُونَ قَوۡلًا عَظِيمٗا
40آيا [پنداشتيد كه] پروردگارتان شما را به [داشتن] پسران اختصاص داده، و خود از فرشتگان دخترانى برگرفته است؟ حقّاً كه شما سخنى بس بزرگ مىگوييد.
وَ لَقَدۡ صَرَّفۡنَا فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لِيَذَّكَّرُواْ وَ مَا يَزِيدُهُمۡ إِلَّا نُفُورٗا
41و به راستى، ما در اين قرآن [حقايق را] گونهگون بيان كرديم، تا پند گيرند و [لى] آنان را جز نفرت نمىافزايد.
قُل لَّوۡ كَانَ مَعَهُۥٓ ءَالِهَةٞ كَمَا يَقُولُونَ إِذٗا لَّٱبۡتَغَوۡاْ إِلَىٰ ذِي ٱلۡعَرۡشِ سَبِيلٗا
42بگو: «اگر- چنان كه مىگويند- با او خدايانى [ديگر] بود، در آن صورت حتماً در صدد جستن راهى به سوى [خداوند،] صاحب عرش، برمىآمدند.»
سُبۡحَٰنَهُۥ وَ تَعَٰلَىٰ عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوّٗا كَبِيرٗا
43او [پاك و] منزّه است و از آنچه مىگويند بسى والاتر است.
تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَ ٱلۡأَرۡضُ وَ مَن فِيهِنَّ وَ إِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَ لَٰكِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِيحَهُمۡ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا
44آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح مىگويند، و هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش، تسبيح او مىگويد، ولى شما تسبيح آنها را درنمىيابيد. به راستى كه او همواره بردبار [و] آمرزنده است.
وَ إِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ جَعَلۡنَا بَيۡنَكَ وَ بَيۡنَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ حِجَابٗا مَّسۡتُورٗا
45و چون قرآن بخوانى، ميان تو و كسانى كه به آخرت ايمان ندارند پردهاى پوشيده قرار مىدهيم.
وَ جَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَكِنَّةً أَن يَفۡقَهُوهُ وَ فِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗا وَ إِذَا ذَكَرۡتَ رَبَّكَ فِي ٱلۡقُرۡءَانِ وَحۡدَهُۥ وَلَّوۡاْ عَلَىٰٓ أَدۡبَٰرِهِمۡ نُفُورٗا
46و بر دلهايشان پوششها مىنهيم تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگينى [قرار مىدهيم] و چون در قرآن پروردگار خود را به يگانگى ياد كنى با نفرت پشت مىكنند.
نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَسۡتَمِعُونَ بِهِۦٓ إِذۡ يَسۡتَمِعُونَ إِلَيۡكَ وَ إِذۡ هُمۡ نَجۡوَىٰٓ إِذۡ يَقُولُ ٱلظَّٰلِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلٗا مَّسۡحُورًا
47هنگامى كه به سوى تو گوش فرا مىدارند ما بهتر مىدانيم به چه [منظور] گوش مىدهند، و [نيز] آن گاه كه به نجوا مىپردازند وقتى كه ستمگران گويند: «جز مردى افسونشده را پيروى نمىكنيد.»
ٱنظُرۡ كَيۡفَ ضَرَبُواْ لَكَ ٱلۡأَمۡثَالَ فَضَلُّواْ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ سَبِيلٗا
48ببين چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند، در نتيجه راه به جايى نمىتوانند ببرند.
وَ قَالُوٓاْ أَءِذَا كُنَّا عِظَٰمٗا وَ رُفَٰتًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ خَلۡقٗا جَدِيدٗا
49و گفتند: «آيا وقتى استخوان و خاك شديم [باز] به آفرينشى جديد برانگيخته مىشويم؟»
قُلۡ كُونُواْ حِجَارَةً أَوۡ حَدِيدًا
50بگو: «سنگ باشيد يا آهن،
أَوۡ خَلۡقٗا مِّمَّا يَكۡبُرُ فِي صُدُورِكُمۡ فَسَيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنَا قُلِ ٱلَّذِي فَطَرَكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ فَسَيُنۡغِضُونَ إِلَيۡكَ رُءُوسَهُمۡ وَ يَقُولُونَ مَتَىٰ هُوَ قُلۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ قَرِيبٗا
51يا آفريدهاى از آنچه در خاطر شما بزرگ مىنمايد [باز هم برانگيخته خواهيد شد].» پس خواهند گفت: «چه كسى ما را بازمىگرداند؟» بگو: «همان كس كه نخستين بار شما را پديد آورد.» [باز] سرهاى خود را به طرف تو تكان مىدهند و مىگويند: «آن كى خواهد بود؟» بگو: «شايد كه نزديك باشد.»
يَوۡمَ يَدۡعُوكُمۡ فَتَسۡتَجِيبُونَ بِحَمۡدِهِۦ وَ تَظُنُّونَ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا قَلِيلٗا
52روزى كه شما را فرا مىخواند، پس در حالى كه او را ستايش مىكنيد اجابتش مىنماييد و مىپنداريد كه جز اندكى [در دنيا] نماندهايد.
وَ قُل لِّعِبَادِي يَقُولُواْ ٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ يَنزَغُ بَيۡنَهُمۡ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ كَانَ لِلۡإِنسَٰنِ عَدُوّٗا مُّبِينٗا
53و به بندگانم بگو: «آنچه را كه بهتر است بگويند»، كه شيطان ميانشان را به هم مىزند، زيرا شيطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است.
رَّبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِن يَشَأۡ يَرۡحَمۡكُمۡ أَوۡ إِن يَشَأۡ يُعَذِّبۡكُمۡ وَ مَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ عَلَيۡهِمۡ وَكِيلٗا
54پروردگار شما به [حال] شما داناتر است اگر بخواهد بر شما رحمت مىآورد، يا اگر بخواهد شما را عذاب مىكند، و تو را بر ايشان نگهبان نفرستادهايم.
وَ رَبُّكَ أَعۡلَمُ بِمَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ لَقَدۡ فَضَّلۡنَا بَعۡضَ ٱلنَّبِيِّۧنَ عَلَىٰ بَعۡضٖ وَ ءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ زَبُورٗا
55و پروردگار تو به هر كه [و هر چه] در آسمانها و زمين است داناتر است. و در حقيقت، بعضى از انبيا را بر بعضى برترى بخشيديم و به داوود زبور داديم.
قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِهِۦ فَلَا يَمۡلِكُونَ كَشۡفَ ٱلضُّرِّ عَنكُمۡ وَ لَا تَحۡوِيلًا
56بگو: «كسانى را كه به جاى او [معبود خود] پنداشتيد، بخوانيد. [آنها] نه اختيارى دارند كه از شما دفع زيان كنند و نه [آنكه بلايى را از شما] بگردانند.
أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ يَبۡتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ ٱلۡوَسِيلَةَ أَيُّهُمۡ أَقۡرَبُ وَ يَرۡجُونَ رَحۡمَتَهُۥ وَ يَخَافُونَ عَذَابَهُۥٓ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحۡذُورٗا
57آن كسانى را كه ايشان مىخوانند [خود] به سوى پروردگارشان تقرب مىجويند [تا بدانند] كدام يك از آنها [به او] نزديكترند، و به رحمت وى اميدوارند، و از عذابش مىترسند، چرا كه عذاب پروردگارت همواره در خور پرهيز است.
وَ إِن مِّن قَرۡيَةٍ إِلَّا نَحۡنُ مُهۡلِكُوهَا قَبۡلَ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَوۡ مُعَذِّبُوهَا عَذَابٗا شَدِيدٗا كَانَ ذَٰلِكَ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَسۡطُورٗا
58و هيچ شهرى نيست مگر اينكه ما آن را [در صورت نافرمانى،] پيش از روز رستاخيز، به هلاكت مىرسانيم يا آن را سخت عذاب مىكنيم. اين [عقوبت] در كتاب [الهى] به قلم رفته است.
وَ مَا مَنَعَنَآ أَن نُّرۡسِلَ بِٱلۡأٓيَٰتِ إِلَّآ أَن كَذَّبَ بِهَا ٱلۡأَوَّلُونَ وَ ءَاتَيۡنَا ثَمُودَ ٱلنَّاقَةَ مُبۡصِرَةٗ فَظَلَمُواْ بِهَا وَ مَا نُرۡسِلُ بِٱلۡأٓيَٰتِ إِلَّا تَخۡوِيفٗا
59و [چيزى] ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينكه پيشينيان، آنها را به دروغ گرفتند، و به ثمود ماده شتر داديم كه [پديدهاى] روشنگر بود، و [لى] به آن ستم كردند، و ما معجزهها را جز براى بيمدادن [مردم] نمىفرستيم.
وَ إِذۡ قُلۡنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِٱلنَّاسِ وَ مَا جَعَلۡنَا ٱلرُّءۡيَا ٱلَّتِيٓ أَرَيۡنَٰكَ إِلَّا فِتۡنَةٗ لِّلنَّاسِ وَ ٱلشَّجَرَةَ ٱلۡمَلۡعُونَةَ فِي ٱلۡقُرۡءَانِ وَ نُخَوِّفُهُمۡ فَمَا يَزِيدُهُمۡ إِلَّا طُغۡيَٰنٗا كَبِيرٗا
60و [ياد كن] هنگامى را كه به تو گفتيم: «به راستى پروردگارت بر مردم احاطه دارد.» و آن رؤيايى را كه به تو نمايانديم، و [نيز] آن درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمايش مردم قرار نداديم و ما آنان را بيم مىدهيم، ولى جز بر طغيان بيشتر آنها نمىافزايد.
وَ إِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ قَالَ ءَأَسۡجُدُ لِمَنۡ خَلَقۡتَ طِينٗا
61و هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد» پس [همه] جز ابليس سجده كردند. گفت: «آيا براى كسى كه از گل آفريدى سجده كنم؟»
قَالَ أَرَءَيۡتَكَ هَٰذَا ٱلَّذِي كَرَّمۡتَ عَلَيَّ لَئِنۡ أَخَّرۡتَنِ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَأَحۡتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٗا
62[سپس] گفت: «به من بگو: اين كسى را كه بر من برترى دادى [براى چه بود]؟ اگر تا روز قيامت مهلتم دهى قطعاً فرزندانش را- جز اندكى [از آنها]- ريشهكن خواهم كرد.»
قَالَ ٱذۡهَبۡ فَمَن تَبِعَكَ مِنۡهُمۡ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُكُمۡ جَزَآءٗ مَّوۡفُورٗا
63فرمود: «برو كه هر كس از آنان تو را پيروى كند مسلماً جهنم سزايتان خواهد بود كه كيفرى تمام است.
وَ ٱسۡتَفۡزِزۡ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتَ مِنۡهُم بِصَوۡتِكَ وَ أَجۡلِبۡ عَلَيۡهِم بِخَيۡلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شَارِكۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَ ٱلۡأَوۡلَٰدِ وَ عِدۡهُمۡ وَ مَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا
64و از ايشان هر كه را توانستى با آواى خود تحريك كن و با سواران و پيادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شركت كن و به ايشان وعده بده»، و شيطان جز فريب به آنها وعده نمىدهد.
إِنَّ عِبَادِي لَيۡسَ لَكَ عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٞ وَ كَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلٗا
65«در حقيقت، تو را بر بندگان من تسلطى نيست، و حمايتگرى [چون] پروردگارت بس است.»
رَّبُّكُمُ ٱلَّذِي يُزۡجِي لَكُمُ ٱلۡفُلۡكَ فِي ٱلۡبَحۡرِ لِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦٓ إِنَّهُۥ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا
66پروردگار شما كسى است كه كشتى را در دريا براى شما به حركت در مىآورد، تا از فضل او براى خود بجوييد، چرا كه او همواره به شما مهربان است.
وَ إِذَا مَسَّكُمُ ٱلضُّرُّ فِي ٱلۡبَحۡرِ ضَلَّ مَن تَدۡعُونَ إِلَّآ إِيَّاهُ فَلَمَّا نَجَّىٰكُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ أَعۡرَضۡتُمۡ وَ كَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ كَفُورًا
67و چون در دريا به شما صدمهاى برسد، هر كه را جز او مىخوانيد ناپديد [و فراموش] مىگردد، و چون [خدا] شما را به سوى خشكى رهانيد، رويگردان مىشويد، و انسان همواره ناسپاس است.
أَفَأَمِنتُمۡ أَن يَخۡسِفَ بِكُمۡ جَانِبَ ٱلۡبَرِّ أَوۡ يُرۡسِلَ عَلَيۡكُمۡ حَاصِبٗا ثُمَّ لَا تَجِدُواْ لَكُمۡ وَكِيلًا
68مگر ايمن شديد از اينكه شما را در كنار خشكى در زمين فرو برد يا بر شما طوفانى از سنگريزهها بفرستد، سپس براى خود نگاهبانى نيابيد.
أَمۡ أَمِنتُمۡ أَن يُعِيدَكُمۡ فِيهِ تَارَةً أُخۡرَىٰ فَيُرۡسِلَ عَلَيۡكُمۡ قَاصِفٗا مِّنَ ٱلرِّيحِ فَيُغۡرِقَكُم بِمَا كَفَرۡتُمۡ ثُمَّ لَا تَجِدُواْ لَكُمۡ عَلَيۡنَا بِهِۦ تَبِيعٗا
69يا [مگر] ايمن شديد از اينكه بار ديگر شما را در آن [دريا] باز گرداند و تندبادى شكننده بر شما بفرستد و به [سزاى] آنكه كفر ورزيديد غرقتان كند آن گاه براى خود در برابر ما كسى را نيابيد كه آن را دنبال كند؟
وَ لَقَدۡ كَرَّمۡنَا بَنِيٓ ءَادَمَ وَ حَمَلۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَ ٱلۡبَحۡرِ وَ رَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَ فَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِيلٗا
70و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم، و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم، و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم، و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم.
يَوۡمَ نَدۡعُواْ كُلَّ أُنَاسِۢ بِإِمَٰمِهِمۡ فَمَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِيَمِينِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَقۡرَءُونَ كِتَٰبَهُمۡ وَ لَا يُظۡلَمُونَ فَتِيلٗا
71[ياد كن] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مىخوانيم. پس هر كس كارنامهاش را به دست راستش دهند، آنان كارنامه خود را مىخوانند و به قدر نخك هسته خرمايى به آنها ستم نمىشود.
وَ مَن كَانَ فِي هَٰذِهِۦٓ أَعۡمَىٰ فَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ أَعۡمَىٰ وَ أَضَلُّ سَبِيلٗا
72و هر كه در اين [دنيا] كور [دل] باشد در آخرت [هم] كور [دل] و گمراهتر خواهد بود.
وَ إِن كَادُواْ لَيَفۡتِنُونَكَ عَنِ ٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ لِتَفۡتَرِيَ عَلَيۡنَا غَيۡرَهُۥ وَ إِذٗا لَّٱتَّخَذُوكَ خَلِيلٗا
73و چيزى نمانده بود كه تو را از آنچه به سوى تو وحى كردهايم گمراه كنند تا غير از آن را بر ما ببندى و در آن صورت تو را به دوستى خود بگيرند.
وَ لَوۡلَآ أَن ثَبَّتۡنَٰكَ لَقَدۡ كِدتَّ تَرۡكَنُ إِلَيۡهِمۡ شَيۡٔٗا قَلِيلًا
74و اگر تو را استوار نمىداشتيم، قطعاً نزديك بود كمى به سوى آنان متمايل شوى.
إِذٗا لَّأَذَقۡنَٰكَ ضِعۡفَ ٱلۡحَيَوٰةِ وَ ضِعۡفَ ٱلۡمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيۡنَا نَصِيرٗا
75در آن صورت، حتماً تو را دو برابر [در] زندگى و دو برابر [پس از] مرگ [عذاب] مىچشانيديم، آن گاه در برابر ما براى خود ياورى نمىيافتى.
وَ إِن كَادُواْ لَيَسۡتَفِزُّونَكَ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ لِيُخۡرِجُوكَ مِنۡهَا وَ إِذٗا لَّا يَلۡبَثُونَ خِلَٰفَكَ إِلَّا قَلِيلٗا
76و چيزى نمانده بود كه تو را از اين سرزمين بركَنَند، تا تو را از آنجا بيرون سازند، و در آن صورت آنان [هم] پس از تو جز [زمان] اندكى نمىماندند
سُنَّةَ مَن قَدۡ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَكَ مِن رُّسُلِنَا وَ لَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحۡوِيلًا
77سنّتى كه همواره در ميان [امتهاى] فرستادگانى كه پيش از تو گسيل داشتهايم [جارى] بوده است، و براى سنت [و قانون] ما تغييرى نخواهى يافت.
أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِدُلُوكِ ٱلشَّمۡسِ إِلَىٰ غَسَقِ ٱلَّيۡلِ وَ قُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِ إِنَّ قُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِ كَانَ مَشۡهُودٗا
78نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپادار، و [نيز] نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان] است.
وَ مِنَ ٱلَّيۡلِ فَتَهَجَّدۡ بِهِۦ نَافِلَةٗ لَّكَ عَسَىٰٓ أَن يَبۡعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا
79و پاسى از شب را زنده بدار، تا براى تو [به منزله] نافلهاى باشد، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.
وَ قُل رَّبِّ أَدۡخِلۡنِي مُدۡخَلَ صِدۡقٖ وَ أَخۡرِجۡنِي مُخۡرَجَ صِدۡقٖ وَ ٱجۡعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلۡطَٰنٗا نَّصِيرٗا
80و بگو: «پروردگارا، مرا [در هر كارى] به طرز درست داخل كن و به طرز درست خارج ساز، و از جانب خود براى من تسلطى يارىبخش قرار ده.»
وَ قُلۡ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَ زَهَقَ ٱلۡبَٰطِلُ إِنَّ ٱلۡبَٰطِلَ كَانَ زَهُوقٗا
81و بگو: «حق آمد و باطل نابود شد. آرى، باطل همواره نابودشدنى است.»
وَ نُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَ رَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَ لَا يَزِيدُ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا خَسَارٗا
82و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىكنيم، و [لى] ستمگران را جز زيان نمىافزايد.
وَ إِذَآ أَنۡعَمۡنَا عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ أَعۡرَضَ وَ نََٔا بِجَانِبِهِۦ وَ إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ كَانَ ئَُوسٗا
83و چون به انسان نعمت ارزانى داريم، روى مىگرداند و پهلو تهى مىكند، و چون آسيبى به وى رسد نوميد مىگردد.
قُلۡ كُلّٞ يَعۡمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِۦ فَرَبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِمَنۡ هُوَ أَهۡدَىٰ سَبِيلٗا
84بگو: «هر كس بر حسب ساختار [روانى و بدنى] خود عمل مىكند، و پروردگار شما به هر كه راهيافتهتر باشد داناتر است.»
وَ يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلرُّوحِ قُلِ ٱلرُّوحُ مِنۡ أَمۡرِ رَبِّي وَ مَآ أُوتِيتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِيلٗا
85و در باره روح از تو مىپرسند، بگو: «روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است، و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است.»
وَ لَئِن شِئۡنَا لَنَذۡهَبَنَّ بِٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ بِهِۦ عَلَيۡنَا وَكِيلًا
86و اگر بخواهيم، قطعاً آنچه را به تو وحى كردهايم مىبريم، آن گاه براى [حفظ] آن، در برابر ما، براى خود مدافعى نمىيابى،
إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَ إِنَّ فَضۡلَهُۥ كَانَ عَلَيۡكَ كَبِيرٗا
87مگر رحمتى از جانب پروردگارت [به تو برسد]، زيرا فضل او بر تو همواره بسيار است.
قُل لَّئِنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَ ٱلۡجِنُّ عَلَىٰٓ أَن يَأۡتُواْ بِمِثۡلِ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا يَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَ لَوۡ كَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٖ ظَهِيرٗا
88بگو: «اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند، مانند آن را نخواهند آورد، هر چند برخى از آنها پشتيبان برخى [ديگر] باشند.»
وَ لَقَدۡ صَرَّفۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖ فَأَبَىٰٓ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا كُفُورٗا
89و به راستى در اين قرآن از هر گونه مَثَلى، گوناگون آورديم، ولى بيشتر مردم جز سرِ انكار ندارند.
وَ قَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ تَفۡجُرَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَرۡضِ يَنۢبُوعًا
90و گفتند: «تا از زمين چشمهاى براى ما نجوشانى، هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد.
أَوۡ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٞ مِّن نَّخِيلٖ وَ عِنَبٖ فَتُفَجِّرَ ٱلۡأَنۡهَٰرَ خِلَٰلَهَا تَفۡجِيرًا
91يا [بايد] براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى،
أَوۡ تُسۡقِطَ ٱلسَّمَآءَ كَمَا زَعَمۡتَ عَلَيۡنَا كِسَفًا أَوۡ تَأۡتِيَ بِٱللَّهِ وَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ قَبِيلًا
92يا چنان كه ادعا مىكنى، آسمان را پاره پاره بر [سر] ما فرو اندازى، يا خدا و فرشتگان را در برابر [ما حاضر] آورى،
أَوۡ يَكُونَ لَكَ بَيۡتٞ مِّن زُخۡرُفٍ أَوۡ تَرۡقَىٰ فِي ٱلسَّمَآءِ وَ لَن نُّؤۡمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّىٰ تُنَزِّلَ عَلَيۡنَا كِتَٰبٗا نَّقۡرَؤُهُۥ قُلۡ سُبۡحَانَ رَبِّي هَلۡ كُنتُ إِلَّا بَشَرٗا رَّسُولٗا
93يا براى تو خانهاى از طلا [كارى] باشد، يا به آسمان بالا روى، و به بالا رفتن تو [هم] اطمينان نخواهيم داشت، تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم.» بگو: «پاك است پروردگار من، آيا [من] جز بشرى فرستاده هستم؟»
وَ مَا مَنَعَ ٱلنَّاسَ أَن يُؤۡمِنُوٓاْ إِذۡ جَآءَهُمُ ٱلۡهُدَىٰٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَبَعَثَ ٱللَّهُ بَشَرٗا رَّسُولٗا
94و [چيزى] مردم را از ايمان آوردن باز نداشت، آن گاه كه هدايت برايشان آمد، جز اينكه گفتند: «آيا خدا بشرى را به سِمَتِ رسول مبعوث كرده است؟»
قُل لَّوۡ كَانَ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَلَٰٓئِكَةٞ يَمۡشُونَ مُطۡمَئِنِّينَ لَنَزَّلۡنَا عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَلَكٗا رَّسُولٗا
95بگو: «اگر در روى زمين فرشتگانى بودند كه با اطمينان راه مىرفتند، البته بر آنان [نيز] فرشتهاى را بعنوان پيامبر از آسمان نازل مىكرديم.»
قُلۡ كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنِي وَ بَيۡنَكُمۡ إِنَّهُۥ كَانَ بِعِبَادِهِۦ خَبِيرَۢا بَصِيرٗا
96بگو: «ميان من و شما، گواه بودن خدا كافى است، چرا كه او همواره به [حال] بندگانش آگاه بينا است.»
وَ مَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِ وَ مَن يُضۡلِلۡ فَلَن تَجِدَ لَهُمۡ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِهِۦ وَ نَحۡشُرُهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ عُمۡيٗا وَ بُكۡمٗا وَ صُمّٗا مَّأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ كُلَّمَا خَبَتۡ زِدۡنَٰهُمۡ سَعِيرٗا
97و هر كه را خدا هدايت كند او رهيافته است، و هر كه را گمراه سازد، در برابر او براى آنان هرگز دوستانى نيابى، و روز قيامت آنها را كور و لال و كر، به روى چهرهشان درافتاده، برخواهيم انگيخت: جايگاهشان دوزخ است. هر بار كه آتش آن فرو نشيند، شرارهاى [تازه] برايشان مىافزاييم.
ذَٰلِكَ جَزَآؤُهُم بِأَنَّهُمۡ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَ قَالُوٓاْ أَءِذَا كُنَّا عِظَٰمٗا وَ رُفَٰتًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ خَلۡقٗا جَدِيدًا
98جزاى آنها اين است، چرا كه آيات ما را انكار كردند و گفتند: «آيا وقتى ما استخوان و خاك شديم [باز] در آفرينشى جديد برانگيخته خواهيم شد؟»
أَ وَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَن يَخۡلُقَ مِثۡلَهُمۡ وَ جَعَلَ لَهُمۡ أَجَلٗا لَّا رَيۡبَ فِيهِ فَأَبَى ٱلظَّٰلِمُونَ إِلَّا كُفُورٗا
99آيا ندانستند كه خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده، تواناست كه مانند آنان را بيافريند و [همان خداست كه] برايشان زمانى مقرر فرموده كه در آن هيچ شكى نيست؟ و [لى] ستمگران جز انكار [چيزى را] نپذيرفتند.
قُل لَّوۡ أَنتُمۡ تَمۡلِكُونَ خَزَآئِنَ رَحۡمَةِ رَبِّيٓ إِذٗا لَّأَمۡسَكۡتُمۡ خَشۡيَةَ ٱلۡإِنفَاقِ وَ كَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ قَتُورٗا
100بگو: «اگر شما مالك گنجينههاى رحمت پروردگارم بوديد، باز هم از بيم خرج كردن قطعاً امساك مىورزيديد، و انسان همواره بخيل است.»
وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَىٰ تِسۡعَ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖ فَسَۡٔلۡ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ إِذۡ جَآءَهُمۡ فَقَالَ لَهُۥ فِرۡعَوۡنُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَٰمُوسَىٰ مَسۡحُورٗا
101و در حقيقت، ما به موسى نُه نشانه آشكار داديم- پس، از فرزندان اسرائيل بپرس- آن گاه كه نزد آنان آمد، و فرعون به او گفت: «اى موسى، من جداً تو را افسونشده مىپندارم.»
قَالَ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَآ أَنزَلَ هَٰٓؤُلَآءِ إِلَّا رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ بَصَآئِرَ وَ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَٰفِرۡعَوۡنُ مَثۡبُورٗا
102گفت: «قطعاً مىدانى كه اين [نشانهها] را كه باعث بينشهاست، جز پروردگار آسمانها و زمين نازل نكرده است، و راستى اى فرعون، تو را تباه شده مىپندارم.»
فَأَرَادَ أَن يَسۡتَفِزَّهُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ فَأَغۡرَقۡنَٰهُ وَ مَن مَّعَهُۥ جَمِيعٗا
103پس [فرعون] تصميم گرفت كه آنان را از سرزمين [مصر] بركَند، پس او و هر كه را با وى بود همه را غرق كرديم.
وَ قُلۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ لِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱسۡكُنُواْ ٱلۡأَرۡضَ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ ٱلۡأٓخِرَةِ جِئۡنَا بِكُمۡ لَفِيفٗا
104و پس از او به فرزندان اسرائيل گفتيم: «در اين سرزمين ساكن شويد، پس چون وعده آخرت فرا رسد شما را همه با هم محشور مىكنيم.»
وَ بِٱلۡحَقِّ أَنزَلۡنَٰهُ وَ بِٱلۡحَقِّ نَزَلَ وَ مَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا مُبَشِّرٗا وَ نَذِيرٗا
105و آن [قرآن] را به حق فرود آورديم و به حق فرود آمد، و تو را جز بشارتدهنده و بيمرسان نفرستاديم.
وَ قُرۡءَانٗا فَرَقۡنَٰهُ لِتَقۡرَأَهُۥ عَلَى ٱلنَّاسِ عَلَىٰ مُكۡثٖ وَ نَزَّلۡنَٰهُ تَنزِيلٗا
106و قرآنى [با عظمت را] بخش بخش [بر تو] نازل كرديم تا آن را به آرامى بر مردم بخوانى، و آن را به تدريج نازل كرديم.
قُلۡ ءَامِنُواْ بِهِۦٓ أَوۡ لَا تُؤۡمِنُوٓاْ إِنَّ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهِۦٓ إِذَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ يَخِرُّونَ لِلۡأَذۡقَانِ سُجَّدٗا
107بگو: « [چه] به آن ايمان بياوريد يا نياوريد، بىگمان كسانى كه پيش از [نزول] آن دانش يافتهاند، چون [اين كتاب] بر آنان خوانده شود سجدهكنان به روى درمىافتند.»
وَ يَقُولُونَ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِن كَانَ وَعۡدُ رَبِّنَا لَمَفۡعُولٗا
108و مىگويند: «منزّه است پروردگار ما، كه وعده پروردگار ما قطعاً انجام شدنى است.»
وَ يَخِرُّونَ لِلۡأَذۡقَانِ يَبۡكُونَ وَ يَزِيدُهُمۡ خُشُوعٗا
109و بر روى زمين مىافتند و مىگريند و بر فروتنى آنها مىافزايد.
قُلِ ٱدۡعُواْ ٱللَّهَ أَوِ ٱدۡعُواْ ٱلرَّحۡمَٰنَ أَيّٗا مَّا تَدۡعُواْ فَلَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَ لَا تَجۡهَرۡ بِصَلَاتِكَ وَ لَا تُخَافِتۡ بِهَا وَ ٱبۡتَغِ بَيۡنَ ذَٰلِكَ سَبِيلٗا
110بگو: «خدا را بخوانيد يا رحمان را بخوانيد، هر كدام را بخوانيد، براى او نامهاى نيكوتر است.» و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسيار آهستهاش مكن، و ميان اين [و آن] راهى [ميانه] جوى.
وَ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَ لَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ وَ لَمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلِيّٞ مِّنَ ٱلذُّلِّ وَ كَبِّرۡهُ تَكۡبِيرَۢا
111و بگو: «ستايش خدايى را كه نه فرزندى گرفته و نه در جهاندارى شريكى دارد و نه خوار بوده كه [نياز به] دوستى داشته باشد.» و او را بسيار بزرگ شمار.