قرآن عثمان طه

سوره الاعراف

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ الٓمٓصٓ

1

بنام خداوند بخشاينده مهربان‌؛ الف لام میم صاد


كِتَٰبٌ أُنزِلَ إِلَيۡكَ فَلَا يَكُن فِي صَدۡرِكَ حَرَجٞ مِّنۡهُ لِتُنذِرَ بِهِۦ وَ ذِكۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ

2

كتابى است كه فرستاده شده است بسوى تو پس نباشد در سينه‌ات تنگيى از آن تا بترسانى بدان و يادآوردنى است براى مؤمنان


ٱتَّبِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ وَ لَا تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ

3

پيروى كنيد آنچه را فرستاده شده است بسوى شما از پروردگارتان و پيروى نكنيد جز آن دوستانى را چه كم يادآور مى‌شويد


وَ كَم مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَا فَجَآءَهَا بَأۡسُنَا بَيَٰتًا أَوۡ هُمۡ قَآئِلُونَ

4

و بسا شهرى كه نابودش ساختيم پس بيامدش خشم ما شبانگاه يا به خواب نيمروز بودند


فَمَا كَانَ دَعۡوَىٰهُمۡ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَآ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ

5

پس نبود سخن ايشان هنگامى كه بيامدشان خشم ما جز آنكه گفتند همانا بوديم ما ستمگران


فَلَنَسۡ‍َٔلَنَّ ٱلَّذِينَ أُرۡسِلَ إِلَيۡهِمۡ وَ لَنَسۡ‍َٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

6

پس خواهيم پرسيد آنان را كه به سويشان فرستاده شد و خواهيم پرسيد از فرستادگان


فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيۡهِم بِعِلۡمٖ وَ مَا كُنَّا غَآئِبِينَ

7

سپس هرآينه فرامى‌خوانيم بر ايشان به دانش و نبوديم ما غائبان


وَ ٱلۡوَزۡنُ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّ فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ

8

و سنجش در آن روز حق است پس آنكه سنگين شود ترازوهايش آنانند رستگاران


وَ مَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا يَظۡلِمُونَ

9

و آنكه سبك گردد ترازوهايش آنانند كه زيان كردند خويشتن را بدانچه بودند به آيتهاى ما ستم مى‌كردند


وَ لَقَدۡ مَكَّنَّٰكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ جَعَلۡنَا لَكُمۡ فِيهَا مَعَٰيِشَ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ

10

همانا جايگزين ساختيم شما را در زمين و نهاديم در آن روزيهايى براى شما چه كم شكرگزاريد


وَ لَقَدۡ خَلَقۡنَٰكُمۡ ثُمَّ صَوَّرۡنَٰكُمۡ ثُمَّ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ لَمۡ يَكُن مِّنَ ٱلسَّٰجِدِينَ

11

و همانا آفريديمتان پس صورتگريتان كرديم و سپس گفتيم به فرشتگان سجده كنيد براى آدم پس سجده كردند جز ابليس كه نشد از سجده كنندگان


قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسۡجُدَ إِذۡ أَمَرۡتُكَ قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَ خَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ

12

گفت چه چيز بازداشتت كه سجده نياوردى گاهى كه فرموديمت گفت كه من بهترم از او مرا از آتش آفريدى و او را از گل


قَالَ فَٱهۡبِطۡ مِنۡهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَٱخۡرُجۡ إِنَّكَ مِنَ ٱلصَّٰغِرِينَ

13

گفت فرود شو از آن نرسد تو را كه كبر ورزى در آن پس برون شو كه تويى از سرافكندگان


قَالَ أَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ

14

گفت مهلتم ده تا روزى كه برانگيخته شوند


قَالَ إِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ

15

گفت همانا تويى از مهلت‌دادگان


قَالَ فَبِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأَقۡعُدَنَّ لَهُمۡ صِرَٰطَكَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ

16

گفت پس بدانكه مرا گمراه كردى همانا در كمينشان نشينم بر راه راست تو


ثُمَّ لَأٓتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ وَ مِنۡ خَلۡفِهِمۡ وَ عَنۡ أَيۡمَٰنِهِمۡ وَ عَن شَمَآئِلِهِمۡ وَ لَا تَجِدُ أَكۡثَرَهُمۡ شَٰكِرِينَ

17

سپس بر ايشان درآيم از پيش رويشان و از پشت سرشان و از راستها و چپهاى ايشان و نيابى بيشتر ايشان را شكرگزاران


قَالَ ٱخۡرُجۡ مِنۡهَا مَذۡءُومٗا مَّدۡحُورٗا لَّمَن تَبِعَكَ مِنۡهُمۡ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمۡ أَجۡمَعِينَ

18

گفت برون شو از آن نكوهيده سرافكنده هر آنكه تو را پيروى كند از ايشان همانا پر سازم دوزخ را از شما همگى


وَ يَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَ زَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ فَكُلَا مِنۡ حَيۡثُ شِئۡتُمَا وَ لَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ

19

و اى آدم بيارام تو و همسرت در بهشت پس بخوريد از هر جا خواهيد و نزديك نشويد بدين درخت كه مى‌شويد از ستمگران


فَوَسۡوَسَ لَهُمَا ٱلشَّيۡطَٰنُ لِيُبۡدِيَ لَهُمَا مَا وُۥرِيَ عَنۡهُمَا مِن سَوۡءَٰتِهِمَا وَ قَالَ مَا نَهَىٰكُمَا رَبُّكُمَا عَنۡ هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَكُونَا مَلَكَيۡنِ أَوۡ تَكُونَا مِنَ ٱلۡخَٰلِدِينَ

20

پس بفريفتشان شيطان تا بنماياند بديشان آنچه را نهان بود از ايشان از عورتهاى ايشان و گفت همانا نهى نكرده است شما را پروردگارتان از اين درخت مگر تا نباشيد دو فرشته يا باشيد از جاودانان


وَ قَاسَمَهُمَآ إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ ٱلنَّٰصِحِينَ

21

و سوگند آوردشان كه منم براى شما از اندرزدهندگان


فَدَلَّىٰهُمَا بِغُرُورٖ فَلَمَّا ذَاقَا ٱلشَّجَرَةَ بَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخۡصِفَانِ عَلَيۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِ وَ نَادَىٰهُمَا رَبُّهُمَآ أَلَمۡ أَنۡهَكُمَا عَن تِلۡكُمَا ٱلشَّجَرَةِ وَ أَقُل لَّكُمَآ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ لَكُمَا عَدُوّٞ مُّبِينٞ

22

پس سرنگونشان ساخت به فريب تا گاهى كه چشيدند از آن درخت پديدار شد براى ايشان عورتهاشان و آغاز كردند گرد مى‌آوردند بر خود از برگهاى بهشت و بانگ زد بديشان پروردگارشان كه آيا نهى نكردم شما را از اين درخت و نگفتم به شما كه شيطان براى شما دشمنى است آشكار


قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَ إِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَ تَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ

23

گفتند بار پروردگارا ستم كرديم خويش را و اگر نيامرزى ما را و رحم نكنى بر ما هرآينه باشيم از زيانكاران


قَالَ ٱهۡبِطُواْ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞ وَ لَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُسۡتَقَرّٞ وَ مَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ

24

گفت فرود شويد گروهى از شما دشمن گروهى و شما را است در زمين قرارگاه و بهره‌اى تا زمانى


قَالَ فِيهَا تَحۡيَوۡنَ وَ فِيهَا تَمُوتُونَ وَ مِنۡهَا تُخۡرَجُونَ

25

گفت در آن زندگى مى‌كنيد و در آن مى‌ميريد و از آن بيرون آورده شويد


يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ قَدۡ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكُمۡ لِبَاسٗا يُوَٰرِي سَوۡءَٰتِكُمۡ وَ رِيشٗا وَ لِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ ذَٰلِكَ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ

26

اى فرزندان آدم همانا فرستاديم بر شما جامه كه بپوشد عورتهاى شما را و ساز و برگى و لباس پرهيزكارى بهتر است اين است از آيتهاى خدا شايد يادآور شوند


يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفۡتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ كَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَيۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ يَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمۡ هُوَ وَ قَبِيلُهُۥ مِنۡ حَيۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ

27

اى فرزندان آدم نفريبد شما را شيطان چنان كه برون كرد پدر و مادر شما را از بهشت برمى‌گزيند كند از ايشان رخت ايشان را تا بنمايد بديشان عورتهاى ايشان را همانا بينند شما را او و كسانش چنان كه نبيندشان همانا گردانيديم شياطين را دوستانى براى آنان كه ايمان نمى‌آورند


وَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةٗ قَالُواْ وَجَدۡنَا عَلَيۡهَآ ءَابَآءَنَا وَ ٱللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَأۡمُرُ بِٱلۡفَحۡشَآءِ أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ

28

و هر گاه فحشايى (ناشايسته‌اى) مرتكب شوند گويند يافتيم بر آن پدران خويش و خدايمان بدان فرمود بگو همانا خدا امر نكند به فحشاء آيا بر خدا گوئيد آنچه را نمى‌دانيد


قُلۡ أَمَرَ رَبِّي بِٱلۡقِسۡطِ وَ أَقِيمُواْ وُجُوهَكُمۡ عِندَ كُلِّ مَسۡجِدٖ وَ ٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمۡ تَعُودُونَ

29

بگو پروردگارم امر كرده است به دادگرى و راست كنيد رويهاى خود را نزد هر پرستشگاهى و بخوانيدش پاك‌دارندگان براى او دين را بدانسان كه آغازتان كرده است برمى‌گرديد


فَرِيقًا هَدَىٰ وَ فَرِيقًا حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلضَّلَٰلَةُ إِنَّهُمُ ٱتَّخَذُواْ ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَ يَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ

30

گروهى را هدايت كرد و بر گروهى بيفتاد گمراهى همانا ايشان برگرفتند شياطين را دوستانى جز خدا و پنداشتند كه ايشانند هدايت‌يابندگان


يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمۡ عِندَ كُلِّ مَسۡجِدٖ وَ كُلُواْ وَ ٱشۡرَبُواْ وَ لَا تُسۡرِفُوٓاْ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ

31

اى فرزندان آدم برگيريد زينت خود را نزد هر پرستشگاهى و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خدا دوست ندارد اسراف‌كنندگان را


قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَ ٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِ قُلۡ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا خَالِصَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ

32

بگو كه حرام كرده است زينت خدا آن را كه برون آورده است براى بندگان خويش و پاكيزه‌ها را از روزى بگو آنها از آن كسانى است كه ايمان آوردند در زندگانى دنيا مخصوص بديشان در روز رستاخيز چنين تفصيل دهيم آيتها را براى گروهى كه مى‌دانند


قُلۡ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَ مَا بَطَنَ وَ ٱلۡإِثۡمَ وَ ٱلۡبَغۡيَ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَ أَن تُشۡرِكُواْ بِٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَ أَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ

33

بگو جز اين نيست كه حرام كرده است پروردگار من فواحش را آنچه آشكار است از آنها و آنچه نهان و گناه و ستمگرى را به ناحق و آنكه شريك براى خدا گردانيد آن را كه نفرستاده است بدان فرمانروايى و آنكه گوئيد بر خدا آنچه را نمى‌دانيد


وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٞ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا يَسۡتَأۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَ لَا يَسۡتَقۡدِمُونَ

34

راى هر ملتى است سرآمدى كه هر گاه رسدشان سرآمدشان نه دير كنند ساعتى و نه پيشى گيرند


يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ إِمَّا يَأۡتِيَنَّكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ يَقُصُّونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِي فَمَنِ ٱتَّقَىٰ وَ أَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ

35

اى فرزندان آدم اگر بيايد شما را فرستادگانى از شما كه فروخوانند بر شما آيتهاى مرا پس آنكه پرهيزكارى كند و اصلاح كند نيست بيمى بر ايشان و نه اندوهگين شوند


وَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ عَنۡهَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ

36

و آنان كه تكذيب كنند آيتهاى ما را و سرپيچند از آنها آنانند ياران آتش ايشانند در آن جاودانان


فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بِ‍َٔايَٰتِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ يَنَالُهُمۡ نَصِيبُهُم مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوۡنَهُمۡ قَالُوٓاْ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَ شَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰفِرِينَ

37

پس كيست ستمگرتر از آنكه دروغ بندد بر خدا يا دروغ پندارد آيتهاى او را اينان را رسد بهره ايشان از كتاب تا گاهى كه درآيند بر ايشان فرستادگان ما يابندشان گويند كجا است آنكه بوديد مى‌خوانديد جز خدا گويند گم شدند از ما و گواهى دادند بر خويشتن كه ايشان كافران


قَالَ ٱدۡخُلُواْ فِيٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِكُم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَ ٱلۡإِنسِ فِي ٱلنَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتۡ أُمَّةٞ لَّعَنَتۡ أُخۡتَهَا حَتَّىٰٓ إِذَا ٱدَّارَكُواْ فِيهَا جَمِيعٗا قَالَتۡ أُخۡرَىٰهُمۡ لِأُولَىٰهُمۡ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ أَضَلُّونَا فَ‍َٔاتِهِمۡ عَذَابٗا ضِعۡفٗا مِّنَ ٱلنَّارِ قَالَ لِكُلّٖ ضِعۡفٞ وَ لَٰكِن لَّا تَعۡلَمُونَ

38

گفت درآئيد در ملتهايى كه گذشتند پيش از شما از پرى و آدمى در آتش هر گاه درآيد ملتى لعن كند ديگرى را تا گاهى كه گردآيند همگى در آن گويد آخرينشان براى اولين پروردگارا اينان گمراهمان كردند پس بده ايشان را عذابى دو برابر در آتش گويد براى هر كدام است دو برابر ليكن نمى‌دانيد


وَ قَالَتۡ أُولَىٰهُمۡ لِأُخۡرَىٰهُمۡ فَمَا كَانَ لَكُمۡ عَلَيۡنَا مِن فَضۡلٖ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ

39

و گويد اولينشان براى آخرينشان نبود شما را برترى بر ما پس بچشيد عذاب را بدانچه بوديد فراهم مى‌كرديد


إِنَّ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ عَنۡهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمۡ أَبۡوَٰبُ ٱلسَّمَآءِ وَ لَا يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ ٱلۡجَمَلُ فِي سَمِّ ٱلۡخِيَاطِ وَ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُجۡرِمِينَ

40

همانا آنان كه تكذيب كردند آيتهاى ما را و سرپيچيدند از آنها گشوده نشود براى ايشان درهاى آسمان و درنيايند به بهشت تا برود اشتر در سوراخ سوزن بدينسان كيفر دهيم به گنهكاران


لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٞ وَ مِن فَوۡقِهِمۡ غَوَاشٖ وَ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلظَّٰلِمِينَ

41

ايشان را است در دوزخ آرامگاه‌هايى و از فرازشان پوشهايى و چنين كيفر دهيم ستمكاران را


وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَا نُكَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ

42

و آنان كه ايمان آوردند و كردار شايسته كردند تكليف نكنيم كس را جز به اندازه تواناييش آنانند ياران بهشت ايشانند در آن جاودانان


وَ نَزَعۡنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنۡ غِلّٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ وَ قَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي هَدَىٰنَا لِهَٰذَا وَ مَا كُنَّا لِنَهۡتَدِيَ لَوۡلَآ أَنۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ لَقَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّ وَ نُودُوٓاْ أَن تِلۡكُمُ ٱلۡجَنَّةُ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ

43

و برانداختيم آنچه در سينه‌هاى ايشان است از كينه روان شود از زير ايشان جويها و گويند سپاس خداوندى را كه ما را بدين هدايت نمود و نبوديم هدايت يابيم اگر نه هدايت مى‌كرد ما را خدا همانا آمدند فرستادگان پروردگار ما به حق و خوانده شدند كه اينك بهشت ارث داده شديدش بدانچه بوديد مى‌كرديد


وَ نَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ أَصۡحَٰبَ ٱلنَّارِ أَن قَدۡ وَجَدۡنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّٗا فَهَلۡ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمۡ حَقّٗا قَالُواْ نَعَمۡ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُۢ بَيۡنَهُمۡ أَن لَّعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ

44

و بانگ برآوردند ياران بهشت به ياران آتش كه همانا يافتيم آنچه وعده داد به ما پروردگار ما حق آيا يافتيد آنچه وعده داده به شما پروردگارتان حق گفتند بلى پس بانگ داد بانگ دهنده‌اى ميان ايشان كه لعنت خدا باد بر ستمگران


ٱلَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ يَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَ هُم بِٱلۡأٓخِرَةِ كَٰفِرُونَ

45

آنان كه بازدارند از راه خدا و خواهندش كج و ايشانند به آخرت كافران


وَ بَيۡنَهُمَا حِجَابٞ وَ عَلَى ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٞ يَعۡرِفُونَ كُلَّۢا بِسِيمَىٰهُمۡ وَ نَادَوۡاْ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَن سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ لَمۡ يَدۡخُلُوهَا وَ هُمۡ يَطۡمَعُونَ

46

و ميان ايشان است حجابى و بر اعرافند مردانى كه بشناسند هر كدام را به سيماى ايشان و ندا كردند ياران بهشت را كه سلام بر شما درون نشدندش حالى كه طمع داشتند


وَ إِذَا صُرِفَتۡ أَبۡصَٰرُهُمۡ تِلۡقَآءَ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ

47

و هر گاه گردانيده شود رويهاى ايشان بسوى ياران آتش گويند پروردگارا نگردان ما را با گروه ستمكاران


وَ نَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٗا يَعۡرِفُونَهُم بِسِيمَىٰهُمۡ قَالُواْ مَآ أَغۡنَىٰ عَنكُمۡ جَمۡعُكُمۡ وَ مَا كُنتُمۡ تَسۡتَكۡبِرُونَ

48

و بانگ دهند ياران اعراف مردانى را كه بشناسندشان به سيماشان گويند بى‌نيازتان نكرد گردآوردنتان و آنچه بوديد كبر مى‌ورزيديد


أَهَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقۡسَمۡتُمۡ لَا يَنَالُهُمُ ٱللَّهُ بِرَحۡمَةٍ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمۡ وَ لَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ

49

آيا اينانند آنان كه سوگند آورديد كه نرساندشان خدا به رحمتى درآئيد بهشت را نيست بر شما بيمى و نه اندوهگين شويد


وَ نَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَنۡ أَفِيضُواْ عَلَيۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ أَوۡ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ

50

و خواندند ياران آتش ياران بهشت را كه بريزيد بر ما از آب يا از آنچه روزيتان داده است خدا گويند همانا حرام كرده است خدا آنها را بر كافران


ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ دِينَهُمۡ لَهۡوٗا وَ لَعِبٗا وَ غَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا فَٱلۡيَوۡمَ نَنسَىٰهُمۡ كَمَا نَسُواْ لِقَآءَ يَوۡمِهِمۡ هَٰذَا وَ مَا كَانُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا يَجۡحَدُونَ

51

آنان كه گرفتند دين خود را هوسرانى و بازيچه و بفريفتشان زندگى دنيا پس امروز فراموششان كنيم بدانسان كه فراموش كردند رسيدنشان را بدين روز و آنكه بودند آيتهاى ما را انكار مى‌كردند


وَ لَقَدۡ جِئۡنَٰهُم بِكِتَٰبٖ فَصَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ عِلۡمٍ هُدٗى وَ رَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ

52

و همانا آورديمشان به كتابى كه تفصيلش داديم بر دانش هدايت و رحمتى براى قومى كه ايمان آرند


هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأۡوِيلَهُۥ يَوۡمَ يَأۡتِي تَأۡوِيلُهُۥ يَقُولُ ٱلَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَآءَ فَيَشۡفَعُواْ لَنَآ أَوۡ نُرَدُّ فَنَعۡمَلَ غَيۡرَ ٱلَّذِي كُنَّا نَعۡمَلُ قَدۡ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَ ضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ

53

آيا انتظارى جز تأويل آن دارند روزى كه رسد تأويلش گويند آنان كه فراموشش نمودند از پيش همانا بيامد فرستادگان پروردگار ما به حق آيا ما را است شفيعانى كه شفاعت كنند براى ما يا بازگردانيده شويم تا بكنيم جز آنچه را بوديم مى‌كرديم همانا زيان كردند خويشتن را و گم شد از ايشان آنچه بودند دروغ مى‌بستند


إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَ يَطۡلُبُهُۥ حَثِيثٗا وَ ٱلشَّمۡسَ وَ ٱلۡقَمَرَ وَ ٱلنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتِۢ بِأَمۡرِهِۦٓ أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَ ٱلۡأَمۡرُ تَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

54

همانا پروردگار شما خداوندى است كه آفريد آسمانها و زمين را در شش روز سپس پرداخت به عرش مى‌پوشاند (فرامى‌گيرد) شب را به روز كه در پى آن است به شتاب و مهر و ماه و ستارگان مسخرند به فرمانش همانا او راست آفرينش و امر بزرگ است خداوند پروردگار جهانيان


ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ تَضَرُّعٗا وَ خُفۡيَةً إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ

55

بخوانيد پروردگار خويش را به زارى و نهان كه او دوست ندارد تجاوزگران را


وَ لَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَا وَ ٱدۡعُوهُ خَوۡفٗا وَ طَمَعًا إِنَّ رَحۡمَتَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ مِّنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ

56

و فساد نكنيد در زمين پس از اصلاحش و بخوانيدش از راه بيم و اميد همانا رحمت خدا نزديك است به نيكوكاران


وَ هُوَ ٱلَّذِي يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَقَلَّتۡ سَحَابٗا ثِقَالٗا سُقۡنَٰهُ لِبَلَدٖ مَّيِّتٖ فَأَنزَلۡنَا بِهِ ٱلۡمَآءَ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ كَذَٰلِكَ نُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ

57

و او است آنكه فرستد بادها را مژده‌اى پيش روى رحمتش تا گاهى كه بردارند ابرهايى سنگين برانيمش بسوى شهرى مرده تا فرود آريم بدان آب را پس برون آوريم بدان از هر ميوه بدينسان برون آوريم مردگان را شايد يادآور شويد


وَ ٱلۡبَلَدُ ٱلطَّيِّبُ يَخۡرُجُ نَبَاتُهُۥ بِإِذۡنِ رَبِّهِۦ وَ ٱلَّذِي خَبُثَ لَا يَخۡرُجُ إِلَّا نَكِدٗا كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَشۡكُرُونَ

58

و شهر پاك برون آيد رستنيش به اذن پروردگارش و آنى كه پليد است برون نيايد جز ناچيزى پست بدينسان بگردانيم آيتها را براى قومى كه شكرگزارند


لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَقَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ

59

همانا فرستاديم نوح را بسوى قوم او پس گفت اى قوم پرستش كنيد خدا را نيست شما را خدايى جز او همانا بيمناكم بر شما از عذاب روزى بزرگ


قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَىٰكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ

60

گفتند توده قومش هر آينه مى‌بينيمت در گمراهى آشكار


قَالَ يَٰقَوۡمِ لَيۡسَ بِي ضَلَٰلَةٞ وَ لَٰكِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

61

گفت اى قوم نيست به من گمراهى‌اى ليكن منم فرستاده از پروردگار جهانيان


أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَ أَنصَحُ لَكُمۡ وَ أَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ

62

كه مى‌رسانم به شما پيامهاى پروردگار خويش را و اندرز گويم شما را و مى‌دانم از خدا آنچه نمى‌دانيد


أَ وَ عَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَكُمۡ ذِكۡرٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنكُمۡ لِيُنذِرَكُمۡ وَ لِتَتَّقُواْ وَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ

63

و آيا شگفت مانديد كه بيامدتان يادآوريى از پروردگارتان بر مردى از شما كه بيم دهد شما را و تا پرهيزكارى كنيد و شايد رحم آورده شويد


فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيۡنَٰهُ وَ ٱلَّذِينَ مَعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ وَ أَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَآ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمًا عَمِينَ

64

پس دروغگويش شمردند پس نجاتش داديم و آنان را كه با وى بودند در كشتى و غرق كرديم آنان را كه تكذيب كردند آيتهاى ما را چه همانا بودند گروهى كوران


وَ إِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗا قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓ أَفَلَا تَتَّقُونَ

65

و بسوى عاد برادرشان هود را گفت اى قوم پرستش كنيد خدا را نيستتان خدايى جز او آيا نمى‌ترسيد


قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَىٰكَ فِي سَفَاهَةٖ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ

66

گفتند گروهى كه كفر ورزيدند از قومش مى‌نگريمت همانا در بى‌خردى و پنداريمت هر آينه از دروغگويان


قَالَ يَٰقَوۡمِ لَيۡسَ بِي سَفَاهَةٞ وَ لَٰكِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

67

گفت اى قوم نيست به من بى‌خردى و ليكن منم فرستاده از پروردگار جهانيان


أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَ أَنَا۠ لَكُمۡ نَاصِحٌ أَمِينٌ

68

كه مى‌رسانم به شما پيامهاى پروردگار خود را و منم براى شما اندرزگويى امين


أَ وَ عَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَكُمۡ ذِكۡرٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنكُمۡ لِيُنذِرَكُمۡ وَ ٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ جَعَلَكُمۡ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعۡدِ قَوۡمِ نُوحٖ وَ زَادَكُمۡ فِي ٱلۡخَلۡقِ بَصۜۡطَةٗ فَٱذۡكُرُوٓاْ ءَالَآءَ ٱللَّهِ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ

69

و آيا شگفت مانديد كه آمد شما را يادآوريى از پروردگارتان بر مردى از شما تا بيمتان دهد و ياد بياوريد گاهى را كه گردانيدتان جانشينانى پس از قوم نوح و بيفزودتان سطبرى در آفرينش پس ياد آريد نعمتهاى خدا را شايد رستگار شويد


قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِنَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَحۡدَهُۥ وَ نَذَرَ مَا كَانَ يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

70

گفتند آيا ما را آمدى كه پرستش كنيم خداى را تنها و رها كنيم آنچه را مى‌پرستيدند پدران ما پس بياور ما را آنچه به ما وعده دهى اگر هستى از راستگويان


قَالَ قَدۡ وَقَعَ عَلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ رِجۡسٞ وَ غَضَبٌ أَتُجَٰدِلُونَنِي فِيٓ أَسۡمَآءٖ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَ ءَابَآؤُكُم مَّا نَزَّلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٖ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ

71

گفت همانا افتاد بر شما از پروردگارتان چرك و خشم آيا با من مى‌ستيزيد در نامهايى كه ناميديد آنها را شما و پدران شما نفرستاده است خدا بدانها فرمانروائيى پس منتظر باشيد كه منم با شما از منتظران


فَأَنجَيۡنَٰهُ وَ ٱلَّذِينَ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَ قَطَعۡنَا دَابِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ مَا كَانُواْ مُؤۡمِنِينَ

72

پس نجات داديم او و آنان كه با وى بودند به رحمتى از ما و بريديم دنباله آنان را كه تكذيب كردند آيتهاى ما را و نبودند مؤمنان


وَ إِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗا قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥ قَدۡ جَآءَتۡكُم بَيِّنَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ هَٰذِهِۦ نَاقَةُ ٱللَّهِ لَكُمۡ ءَايَةٗ فَذَرُوهَا تَأۡكُلۡ فِيٓ أَرۡضِ ٱللَّهِ وَ لَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَيَأۡخُذَكُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ

73

و بسوى ثمود برادر ايشان صالح را گفت اى قوم من پرستش كنيد خدا را نيست شما را خدايى جز او همانا بيامدتان نشانى‌اى از پروردگار شما اينك اشتر خدا آيتى براى شما پس بگذاريدش بچرد در زمين خدا و گردش به بدى نگرديد كه مى‌گيرد شما را عذابى دردناك


وَ ٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ جَعَلَكُمۡ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعۡدِ عَادٖ وَ بَوَّأَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورٗا وَ تَنۡحِتُونَ ٱلۡجِبَالَ بُيُوتٗا فَٱذۡكُرُوٓاْ ءَالَآءَ ٱللَّهِ وَ لَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ

74

و ياد آريد هنگامى را كه گردانيدتان جانشينانى پس از عاد و جايگزينتان كرد در زمين كه مى‌گرفتيد از هموارهاى آن كاخهايى و مى‌بريديد از كوه‌ها خانه‌هايى پس ياد آريد نعمتهاى خدا را و نكوشيد در زمين تبهكاران


قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لِلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ لِمَنۡ ءَامَنَ مِنۡهُمۡ أَتَعۡلَمُونَ أَنَّ صَٰلِحٗا مُّرۡسَلٞ مِّن رَّبِّهِۦ قَالُوٓاْ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلَ بِهِۦ مُؤۡمِنُونَ

75

گفتند آن گروه كه كبر ورزيدند از قومش بدانان كه ناتوان شمرده شدند بدانان كه ايمان آوردند از ايشان آيا دانيد كه صالح است فرستاده‌اى از پروردگار خود گفتند مائيم بدانچه او فرستاده شده است بدان ايمان‌آرندگان


قَالَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا بِٱلَّذِيٓ ءَامَنتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ

76

گفتند آنان كه كبر ورزيدند مائيم بدانچه شما ايمان آورديد بدان كافران


فَعَقَرُواْ ٱلنَّاقَةَ وَ عَتَوۡاْ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهِمۡ وَ قَالُواْ يَٰصَٰلِحُ ٱئۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

77

پس پى كردند شتر را و سركشى نمودند از فرمان پروردگار خود و گفتند اى صالح بيار ما را آنچه وعده دهى به ما اگر هستى از فرستادگان


فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دَارِهِمۡ جَٰثِمِينَ

78

پس بگرفتشان زمين لرزشى كه گرديدند در خانه خود مردگان


فَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَ قَالَ يَٰقَوۡمِ لَقَدۡ أَبۡلَغۡتُكُمۡ رِسَالَةَ رَبِّي وَ نَصَحۡتُ لَكُمۡ وَ لَٰكِن لَّا تُحِبُّونَ ٱلنَّٰصِحِينَ

79

پس پشت كرد بديشان و گفت اى قوم همانا ابلاغ كردم به شما پيام پروردگار خود را و اندرزتان گفتم ليكن نيستيد دوستدار اندرزگويان


وَ لُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ

80

و لوط را هنگامى كه گفت به قوم خود آيا فحشاء (ننگ) آوريد كه پيشى نگرفته است شما را بدان كسى از جهانيان


إِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ

81

همانا شما بر مردان به شهوت درآئيد نه زنان بلكه شمائيد گروهى اسراف كنندگان


وَ مَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَخۡرِجُوهُم مِّن قَرۡيَتِكُمۡ إِنَّهُمۡ أُنَاسٞ يَتَطَهَّرُونَ

82

و نبود پاسخ قومش جز آنكه گفتند برون رانيدشان از شهر خود كه اينانند مردمى پاكيزگى‌جويان


فَأَنجَيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ كَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ

83

پس نجات داديم او و خاندانش را مگر همسرش كه شد از گذشتگان


وَ أَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗا فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ

84

و باريديم بر آنان بارانى پس بنگر چگونه شد فرجام گنهكاران


وَ إِلَىٰ مَدۡيَنَ أَخَاهُمۡ شُعَيۡبٗا قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥ قَدۡ جَآءَتۡكُم بَيِّنَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ فَأَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَ ٱلۡمِيزَانَ وَ لَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ وَ لَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَا ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ

85

و بسوى مدين برادرشان شعيب را گفت اى قوم پرستش كنيد خدا را نيستتان خداوندى جز او همانا بيامد شما را نشانه‌اى از پروردگار شما پس تمام دهيد پيمانه و سنجش را و كم ندهيد به مردم چيزهاى ايشان را و تبهكارى نكنيد در زمين پس از اصلاحش اين بهتر است براى شما اگر هستيد مؤمنان


وَ لَا تَقۡعُدُواْ بِكُلِّ صِرَٰطٖ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِهِۦ وَ تَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَ ٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ كُنتُمۡ قَلِيلٗا فَكَثَّرَكُمۡ وَ ٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ

86

و ننشينيد بر هر راهى تا بترسانيد و بازداريد از راه خدا هر كه را ايمان بدان آورده است و بخواهيدش كج و ياد آريد هنگامى را كه كم بوديد پس بيفزودتان و بنگريد چگونه بود فرجام تبهكاران


وَ إِن كَانَ طَآئِفَةٞ مِّنكُمۡ ءَامَنُواْ بِٱلَّذِيٓ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَ طَآئِفَةٞ لَّمۡ يُؤۡمِنُواْ فَٱصۡبِرُواْ حَتَّىٰ يَحۡكُمَ ٱللَّهُ بَيۡنَنَا وَ هُوَ خَيۡرُ ٱلۡحَٰكِمِينَ

87

و اگر باشند گروهى از شما ايمان آورده بدانچه فرستاده شدم بدان و گروهى ايمان نياورده باشند پس صبر كنيد تا حكم كند خدا ميان ما و او است بهترين حكم‌كنندگان


قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَنُخۡرِجَنَّكَ يَٰشُعَيۡبُ وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَكَ مِن قَرۡيَتِنَآ أَوۡ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَ وَ لَوۡ كُنَّا كَٰرِهِينَ

88

گفتند گروهى كه كبر ورزيدند از قومش هر آينه برون رانيمت اى شعيب و آنان را كه ايمان آوردند با تو از شهر خود مگر برگرديد در ملت ما گفت آيا هر چند باشيم ناخوش‌دارندگان


قَدِ ٱفۡتَرَيۡنَا عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا إِنۡ عُدۡنَا فِي مِلَّتِكُم بَعۡدَ إِذۡ نَجَّىٰنَا ٱللَّهُ مِنۡهَا وَ مَا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّعُودَ فِيهَآ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمًا عَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡنَا رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَيۡنَنَا وَ بَيۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَ أَنتَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰتِحِينَ

89

همانا بسته‌ايم بر خدا دروغى را اگر بازگرديم در ملت شما پس از آنكه نجاتمان داد خدا از آن و نرسد ما را كه بازگرديم در آن مگر بخواهد خدا پروردگار ما فراگرفته است پروردگار ما همه چيز را به دانش بر خدا توكل كرديم پروردگار ما بگشاى ميان ما و قوم ما به حق و تويى بهترين گشايندگان


وَ قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَئِنِ ٱتَّبَعۡتُمۡ شُعَيۡبًا إِنَّكُمۡ إِذٗا لَّخَٰسِرُونَ

90

و گفتند آن گروه كه كافر شدند از قومش اگر پيروى كنيد شعيب را همانا شمائيد در آن هنگام زيانكاران


فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دَارِهِمۡ جَٰثِمِينَ

91

پس بگرفتشان زمين‌لرزش كه گرديدند در خانه خود مردگان


ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيۡبٗا كَأَن لَّمۡ يَغۡنَوۡاْ فِيهَا ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيۡبٗا كَانُواْ هُمُ ٱلۡخَٰسِرِينَ

92

آنان كه تكذيب كردند شعيب را گوئيا نشيمن نگزيدند در آن آنان كه تكذيب كردند شعيب را بودند زيانكاران


فَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَ قَالَ يَٰقَوۡمِ لَقَدۡ أَبۡلَغۡتُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَ نَصَحۡتُ لَكُمۡ فَكَيۡفَ ءَاسَىٰ عَلَىٰ قَوۡمٖ كَٰفِرِينَ

93

پس روى گردانيد از ايشان و گفت اى قوم همانا ابلاغ نمودم به شما پيامهاى پروردگار خود را و اندرز گفتم شما را پس چگونه افسوس خورم بر گروه كافران


وَ مَآ أَرۡسَلۡنَا فِي قَرۡيَةٖ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّآ أَخَذۡنَآ أَهۡلَهَا بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَ ٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ يَضَّرَّعُونَ

94

و نفرستاديم در شهرى پيمبرى را جز آنكه گرفتيم مردمش را به سختى و رنج شايد به زارى آيند


ثُمَّ بَدَّلۡنَا مَكَانَ ٱلسَّيِّئَةِ ٱلۡحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَواْ وَّ قَالُواْ قَدۡ مَسَّ ءَابَآءَنَا ٱلضَّرَّآءُ وَ ٱلسَّرَّآءُ فَأَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ

95

سپس تبديل كرديم به جاى بدى نيكى را تا برآسودند و گفتند همانا رسيده است به پدران ما رنج و سختى پس گرفتيمشان ناگهان حالى كه نمى‌دانستند


وَ لَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَ ٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَرَكَٰتٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ لَٰكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذۡنَٰهُم بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ

96

و اگر مردم شهرها ايمان مى‌آوردند و پرهيزكارى مى‌نمودند هر آينه مى‌گشوديم بر ايشان بركتهايى را از آسمان و زمين ليكن تكذيب نمودند پس گرفتيمشان بدانچه بودند دست مى‌آوردند


أَفَأَمِنَ أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ أَن يَأۡتِيَهُم بَأۡسُنَا بَيَٰتٗا وَ هُمۡ نَآئِمُونَ

97

آيا ايمن شدند مردم شهرها كه بيايدشان خشم ما شبانه حالى كه ايشانند به خواب اندران


أَ وَ أَمِنَ أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ أَن يَأۡتِيَهُم بَأۡسُنَا ضُحٗى وَ هُمۡ يَلۡعَبُونَ

98

يا ايمن شدند مردم شهرها كه بيايدشان خشم ما روزانه حالى كه آنانند بازى‌كنان


أَفَأَمِنُواْ مَكۡرَ ٱللَّهِ فَلَا يَأۡمَنُ مَكۡرَ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ

99

پس آيا ايمن شدند مكر خدا را كه ايمن نشود مكر خدا را جز گروه زيانكاران


أَ وَ لَمۡ يَهۡدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ أَهۡلِهَآ أَن لَّوۡ نَشَآءُ أَصَبۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَ نَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا يَسۡمَعُونَ

100

آيا رهبرى نشد براى آنان كه ارث مى‌برند زمين را پس از اهلش كه اگر مى‌خواستيم هر آينه مى‌گرفتيمشان به گناهانشان و مهر مى‌زديم بر دلهاى ايشان چنان كه نشنوند


تِلۡكَ ٱلۡقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَيۡكَ مِنۡ أَنۢبَآئِهَا وَ لَقَدۡ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ مِن قَبۡلُ كَذَٰلِكَ يَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡكَٰفِرِينَ

101

اين شهرها مى‌سرائيم بر تو از داستانهاى آنها و همانا بيامدشان فرستادگانشان به نشانيها پس نبودند كه ايمان آرند بدانچه تكذيب كردند از پيش بدينگونه مهر نهد خدا بر دلهاى كافران


وَ مَا وَجَدۡنَا لِأَكۡثَرِهِم مِّنۡ عَهۡدٖ وَ إِن وَجَدۡنَآ أَكۡثَرَهُمۡ لَفَٰسِقِينَ

102

و نيافتيم براى بيشترشان عهدى و بيافتيم بيشترشان را نافرمانان


ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ بِ‍َٔايَٰتِنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَ مَلَإِيْهِۦ فَظَلَمُواْ بِهَا فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ

103

سپس برانگيختيم پس از ايشان موسى را به آيتهاى ما بسوى فرعون و قومش پس ستم نمودند بدانها بنگر تا چگونه شد فرجام تبهكاران


وَ قَالَ مُوسَىٰ يَٰفِرۡعَوۡنُ إِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

104

و گفت موسى اى فرعون همانا منم فرستاده از پروردگار جهانيان


حَقِيقٌ عَلَىٰٓ أَن لَّآ أَقُولَ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّ قَدۡ جِئۡتُكُم بِبَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ فَأَرۡسِلۡ مَعِيَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

105

سزاوارم بر آنكه نگويم بر خدا جز حق را همانا آوردم شما را نشانى از پروردگار شما پس بفرست با من بنى اسرائيل را


قَالَ إِن كُنتَ جِئۡتَ بِ‍َٔايَةٖ فَأۡتِ بِهَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

106

گفت اگر آيتى آورده‌اى پس بيارش اگر هستى از راستگويان


فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ

107

پس بيفكند عصايش را ناگاه آن اژدهايى است آشكار


وَ نَزَعَ يَدَهُۥ فَإِذَا هِيَ بَيۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ

108

و برآورد دستش را ناگهان آن پرتوى است براى بينندگان


قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمٞ

109

گفتند توده‌اى از قوم فرعون اين است جادوگرى دانشمند


يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُمۡ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ

110

كه خواهد برون راند شما را از سرزمينتان تا چه امر كنيد


قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَ أَخَاهُ وَ أَرۡسِلۡ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ

111

گفتند بگذار او و برادرش را و بفرست در شهرها گردآورندگان


يَأۡتُوكَ بِكُلِّ سَٰحِرٍ عَلِيمٖ

112

تا آرندت به هر جادوگرى دانا


وَ جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ فِرۡعَوۡنَ قَالُوٓاْ إِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن كُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِينَ

113

و بر فرعون درآمدند جادوگران گفتند همانا ما را است پاداشى اگر شديم پيروزمندان


قَالَ نَعَمۡ وَ إِنَّكُمۡ لَمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ

114

گفت آرى و همانا شمائيد از مقربان


قَالُواْ يَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِيَ وَ إِمَّآ أَن نَّكُونَ نَحۡنُ ٱلۡمُلۡقِينَ

115

گفتند اى موسى يا تو افكن و يا ما باشيم افكنندگان


قَالَ أَلۡقُواْ فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ سَحَرُوٓاْ أَعۡيُنَ ٱلنَّاسِ وَ ٱسۡتَرۡهَبُوهُمۡ وَ جَآءُو بِسِحۡرٍ عَظِيمٖ

116

گفت بيفكنيد پس گاهى كه افكندند افسون نمودند (بستند) ديدگان مردم را و بترساندندشان و آوردند جادويى‌گران


وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَلۡقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ

117

و وحى نموديم به موسى كه بيفكن عصاى خويش را ناگهان فروبرد آنچه را دروغ آورند


فَوَقَعَ ٱلۡحَقُّ وَ بَطَلَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

118

پس بيامد حق و باطل شد آنچه بودند مى‌كردند


فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَ ٱنقَلَبُواْ صَٰغِرِينَ

119

پس شكست خوردند در آن هنگام و بازگشتند سرافكندگان


وَ أُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِينَ

120

و بيفتادند جادوگران سجده كنندگان


قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

121

گفتند ايمان آورديم به پروردگار جهانيان


رَبِّ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ

122

پروردگار موسى و هارون


قَالَ فِرۡعَوۡنُ ءَامَنتُم بِهِۦ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡ إِنَّ هَٰذَا لَمَكۡرٞ مَّكَرۡتُمُوهُ فِي ٱلۡمَدِينَةِ لِتُخۡرِجُواْ مِنۡهَآ أَهۡلَهَا فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ

123

گفت فرعون آيا ايمان آورديد بدو پيش از آنكه اذنتان دهم همانا آن نيرنگى است كه شما در شهر باختيد تا برون رانيد از آن مردمش را زود است بدانيد


لَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَ أَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمۡ أَجۡمَعِينَ

124

همانا سخت ببرم دستها و پاهاى شما را از برابر (دست راست پاى چپ) سپس به دارتان كشم همگى


قَالُوٓاْ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ

125

گفتند همانا مائيم بسوى پروردگار خود بازگشت‌كنان


وَ مَا تَنقِمُ مِنَّآ إِلَّآ أَنۡ ءَامَنَّا بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّنَا لَمَّا جَآءَتۡنَا رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا صَبۡرٗا وَ تَوَفَّنَا مُسۡلِمِينَ

126

و كين نورزى با ما جز بدانكه ايمان آورديم به آيتهاى پروردگار ما گاهى كه بيامدند ما را پروردگارا بريز بر ما شكيبايى را و درياب ما را مسلمانان


وَ قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِ فِرۡعَوۡنَ أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَ قَوۡمَهُۥ لِيُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ يَذَرَكَ وَ ءَالِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَ نَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡ وَ إِنَّا فَوۡقَهُمۡ قَٰهِرُونَ

127

و گفتند توده‌اى از قوم فرعون آيا مى‌گذارى موسى و قومش را تا فساد كنند در زمين و بگذاردت تو و خدايانت را گفت بزودى زار بكشيم فرزندان ايشان را و بگذاريم زنانشان را و همانا مائيم بر فراز ايشان نيرومندان


قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ ٱسۡتَعِينُواْ بِٱللَّهِ وَ ٱصۡبِرُوٓاْ إِنَّ ٱلۡأَرۡضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَ ٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ

128

گفت موسى به قوم خود كمك جوييد از خدا و شكيبا شويد همانا زمين از آن خدا است ارث دهدش به هر كه از بندگان خود كه خواهد و پايان است براى پرهيزكاران


قَالُوٓاْ أُوذِينَا مِن قَبۡلِ أَن تَأۡتِيَنَا وَ مِنۢ بَعۡدِ مَا جِئۡتَنَا قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُهۡلِكَ عَدُوَّكُمۡ وَ يَسۡتَخۡلِفَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرَ كَيۡفَ تَعۡمَلُونَ

129

گفتند آزرده شديم پيش از آنكه بيايى ما را و پس از آنكه بيامدى ما را گفت اميد است پروردگار شما نابود كند دشمن شما را و جانشينان سازد در زمين تا بنگرد چگونه مى‌كنيد


وَ لَقَدۡ أَخَذۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ بِٱلسِّنِينَ وَ نَقۡصٖ مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ

130

و هر آينه بگرفتيم خاندان فرعون را به قحطى و كاهشى از ميوه‌ها شايد يادآور شوند


فَإِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَٰذِهِۦ وَ إِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةٞ يَطَّيَّرُواْ بِمُوسَىٰ وَ مَن مَّعَهُۥٓ أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ

131

پس گاهى كه بيامدشان خوشى گفتند از آن ما است اين و اگر مى‌رسيدشان بدى شوم مى‌گرفتند موسى را و آنان را كه با وى بودند همانا شومى ايشان نزد خدا است ليكن بيشترشان نمى‌دانند


وَ قَالُواْ مَهۡمَا تَأۡتِنَا بِهِۦ مِنۡ ءَايَةٖ لِّتَسۡحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحۡنُ لَكَ بِمُؤۡمِنِينَ

132

و گفتند هر چند بيارى ما را آيتى كه ما را بدان افسون كنى نباشيم به تو ايمان‌آرندگان


فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلطُّوفَانَ وَ ٱلۡجَرَادَ وَ ٱلۡقُمَّلَ وَ ٱلضَّفَادِعَ وَ ٱلدَّمَ ءَايَٰتٖ مُّفَصَّلَٰتٖ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَ كَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِينَ

133

پس فرستاديم بر ايشان طوفان و ملخ و شپشه (آفتى كه در گندم به هم رسد) و غوك و خون را آيتهايى جدا جدا پس كبر ورزيدند و شدند قومى گنهكاران


وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيۡهِمُ ٱلرِّجۡزُ قَالُواْ يَٰمُوسَى ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفۡتَ عَنَّا ٱلرِّجۡزَ لَنُؤۡمِنَنَّ لَكَ وَ لَنُرۡسِلَنَّ مَعَكَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

134

و هنگامى كه افتاد بر ايشان چرك گفتند اى موسى بخوان براى ما پروردگار خويش را بدانچه به نزد تو سپرده است كه اگر بردارى از ما چرك را هر آينه ايمان آريم به تو و با تو فرستيم بنى اسرائيل را


فَلَمَّا كَشَفۡنَا عَنۡهُمُ ٱلرِّجۡزَ إِلَىٰٓ أَجَلٍ هُم بَٰلِغُوهُ إِذَا هُمۡ يَنكُثُونَ

135

و هنگامى كه برداشتيم از ايشان چرك را تا سرآمدى كه ايشانند بدان رسنده ناگهان ايشانند پيمان‌شكنان


فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّ بِأَنَّهُمۡ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ كَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِينَ

136

پس كين كشيديم از ايشان و غرقشان نموديم در دريا بدانچه تكذيب كردند آيتهاى ما را و بودند از آنها غفلت‌كنان


وَ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡقَوۡمَ ٱلَّذِينَ كَانُواْ يُسۡتَضۡعَفُونَ مَشَٰرِقَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَغَٰرِبَهَا ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا وَ تَمَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ ٱلۡحُسۡنَىٰ عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَ دَمَّرۡنَا مَا كَانَ يَصۡنَعُ فِرۡعَوۡنُ وَ قَوۡمُهُۥ وَ مَا كَانُواْ يَعۡرِشُونَ

137

و ارث داديم به گروهى كه ناتوان شمرده مى‌شدند خاورها و باخترهاى زمين را كه در آنها بركت نهاديم و انجام گرفت سخن پروردگارت نكوى بر بنى اسرائيل بدانچه شكيبا شدند و واژگون ساختيم آنچه را مى‌ساختند فرعون و قومش و آنچه مى‌افراشتند


وَ جَٰوَزۡنَا بِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتَوۡاْ عَلَىٰ قَوۡمٖ يَعۡكُفُونَ عَلَىٰٓ أَصۡنَامٖ لَّهُمۡ قَالُواْ يَٰمُوسَى ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا كَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞ قَالَ إِنَّكُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ

138

و گذرانديم بنى اسرائيل را از دريا تا رسيدند به قومى كه گرد مى‌آمدند بر بتانى از آن خود گفتند اى موسى قرار ده براى ما خدايى چنان كه براى اينان است خدايانى گفت هر آينه شمائيد گروهى نادانان


إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ مُتَبَّرٞ مَّا هُمۡ فِيهِ وَ بَٰطِلٞ مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

139

همانا اينان تباه است آنچه در آن اندرند و باطل است آنچه مى‌كنند


قَالَ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِيكُمۡ إِلَٰهٗا وَ هُوَ فَضَّلَكُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ

140

گفت آيا جز خدا براى شما خدايى جويم و او برترى داده است شما را بر جهانيان


وَ إِذۡ أَنجَيۡنَٰكُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ يَسُومُونَكُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبۡنَآءَكُمۡ وَ يَسۡتَحۡيُونَ نِسَآءَكُمۡ وَ فِي ذَٰلِكُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَظِيمٞ

141

و هنگامى كه نجات داديم شما را از خاندان فرعون كه روا مى‌داشتند بر شما عذاب زشت را به سختى مى‌كشتند فرزندان شما را و مى‌گذاشتند زنان شما را و در اين بود بلائى از پروردگار شما گران


وَ وَٰعَدۡنَا مُوسَىٰ ثَلَٰثِينَ لَيۡلَةٗ وَ أَتۡمَمۡنَٰهَا بِعَشۡرٖ فَتَمَّ مِيقَٰتُ رَبِّهِۦٓ أَرۡبَعِينَ لَيۡلَةٗ وَ قَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَٰرُونَ ٱخۡلُفۡنِي فِي قَوۡمِي وَ أَصۡلِحۡ وَ لَا تَتَّبِعۡ سَبِيلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ

142

و وعده نهاديم با موسى سى شب و تكميل آن كرديم به ده تا تا تمام شد ميعاد پروردگار او چهل شب و گفت موسى به برادرش هارون جانشينم باش در قومم و اصلاح كن و پيروى مكن از راه فسادكاران


وَ لَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِيقَٰتِنَا وَ كَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِيٓ أَنظُرۡ إِلَيۡكَ قَالَ لَن تَرَىٰنِي وَ لَٰكِنِ ٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡجَبَلِ فَإِنِ ٱسۡتَقَرَّ مَكَانَهُۥ فَسَوۡفَ تَرَىٰنِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُۥ لِلۡجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَكّٗا وَ خَرَّ مُوسَىٰ صَعِقٗا فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَ أَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

143

و هنگامى كه آمد موسى به وعده‌گاه ما و سخن گفت با او پروردگارش گفت پروردگارا مرا بنمايان كه بنگرم بسوى تو گفت هرگز نخواهى مرا ديد و ليكن بنگر بسوى كوه تا اگر آرام گرفت بر جاى خود بزودى مرا بينى پس گاهى كه تابيد پروردگار او به كوه گردانيدش هموار (پست) و بيفتاد موسى بيهوش و هنگامى كه به هوش آمد گفت منزهى تو بازگشتم بسوى تو و منم نخستين ايمان‌آرندگان


قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ إِنِّي ٱصۡطَفَيۡتُكَ عَلَى ٱلنَّاسِ بِرِسَٰلَٰتِي وَ بِكَلَٰمِي فَخُذۡ مَآ ءَاتَيۡتُكَ وَ كُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ

144

گفت اى موسى همانا برگزيدمت بر مردم به پيامهاى خود و به سخن خود پس برگير آنچه را به تو دادم و باش از شكرگزاران


وَ كَتَبۡنَا لَهُۥ فِي ٱلۡأَلۡوَاحِ مِن كُلِّ شَيۡءٖ مَّوۡعِظَةٗ وَ تَفۡصِيلٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ فَخُذۡهَا بِقُوَّةٖ وَ أۡمُرۡ قَوۡمَكَ يَأۡخُذُواْ بِأَحۡسَنِهَا سَأُوْرِيكُمۡ دَارَ ٱلۡفَٰسِقِينَ

145

و نوشتيم برايش در الواح از هر چيزى اندرز و تفصيلى براى همه چيز پس برگير آن را به نيرو و بفرماى قومت را تا گيرند بهترين آن را بزودى بنمايانم شما را خانه فاسقان


سَأَصۡرِفُ عَنۡ ءَايَٰتِيَ ٱلَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَ إِن يَرَوۡاْ كُلَّ ءَايَةٖ لَّا يُؤۡمِنُواْ بِهَا وَ إِن يَرَوۡاْ سَبِيلَ ٱلرُّشۡدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلٗا وَ إِن يَرَوۡاْ سَبِيلَ ٱلۡغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلٗا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ كَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِينَ

146

بزودى بازگردانم از آيتهاى خود آنان را كه تكبر كنند در زمين به ناحق و اگر بينند هر آيتى ايمان نيارند بدان و اگر بينند راه رهبرى را نگيرندش راه و اگر بينند راه گمراهى را گيرندش راه اين بدان است كه تكذيب كردند آيتهاى ما را و بودند از آنها غافلان


وَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ لِقَآءِ ٱلۡأٓخِرَةِ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ هَلۡ يُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

147

و آنان كه تكذيب كردند به آيتهاى ما و رسيدن آخرت تباه شده است اعمال ايشان آيا پاداش داده مى‌شوند جز آنچه را بودند مى‌كردند


وَ ٱتَّخَذَ قَوۡمُ مُوسَىٰ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِنۡ حُلِيِّهِمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٌ أَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّهُۥ لَا يُكَلِّمُهُمۡ وَ لَا يَهۡدِيهِمۡ سَبِيلًاۘ ٱتَّخَذُوهُ وَ كَانُواْ ظَٰلِمِينَ

148

و برگرفتند قوم موسى پس از او از زيور خود گوساله‌اى را كالبدى كه او راست بانگى آيا نديدند كه سخن نگويد با ايشان و نه رهبريشان كند به راهى برگرفتندش و بودند ستمگران


وَ لَمَّا سُقِطَ فِيٓ أَيۡدِيهِمۡ وَ رَأَوۡاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ يَرۡحَمۡنَا رَبُّنَا وَ يَغۡفِرۡ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ

149

و هنگامى كه افتاد در دست ايشان و ديدند كه گمراه شدند گفتند اگر رحم نكند بر ما پروردگار ما و نيامرزد ما را همانا باشيم از زيانكاران


وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗا قَالَ بِئۡسَمَا خَلَفۡتُمُونِي مِنۢ بَعۡدِيٓ أَعَجِلۡتُمۡ أَمۡرَ رَبِّكُمۡ وَ أَلۡقَى ٱلۡأَلۡوَاحَ وَ أَخَذَ بِرَأۡسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُۥٓ إِلَيۡهِ قَالَ ٱبۡنَ أُمَّ إِنَّ ٱلۡقَوۡمَ ٱسۡتَضۡعَفُونِي وَ كَادُواْ يَقۡتُلُونَنِي فَلَا تُشۡمِتۡ بِيَ ٱلۡأَعۡدَآءَ وَ لَا تَجۡعَلۡنِي مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ

150

و هنگامى كه برگشت موسى بسوى قوم خود خشمگين اسفناك گفت چه زشت است آنچه جانشينم ساختيد (بجاى آورديد) پس از من آيا شتاب گرفتيد امر پروردگار خود را و افكند الواح را و بگرفت سر برادر خويش را مى‌كشيدش بسوى خود گفت اى فرزند مادر همانا قومم ناتوانم گرفتند و نزديك شد بكشندم پس شادكام نگردان به من دشمنان را و نگردانم با گروه ستمكاران


قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَ لِأَخِي وَ أَدۡخِلۡنَا فِي رَحۡمَتِكَ وَ أَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ

151

گفت پروردگارا بيامرز براى من و برادرم و درآور ما را به رحمت خود و تويى مهربانترين مهربانان


إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ سَيَنَالُهُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَ ذِلَّةٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُفۡتَرِينَ

152

همانا آنان كه برگرفتند گوساله را بزودى رسدشان خشمى از پروردگارشان و خواريى در زندگانى دنيا و چنين كيفر دهيم به دروغ آوران


وَ ٱلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِهَا وَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ

153

و آنان كه بديها كرده‌اند پس توبه كردند از آن پس و ايمان آوردند همانا پروردگار تو است پس از آن آمرزنده مهربان


وَ لَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى ٱلۡغَضَبُ أَخَذَ ٱلۡأَلۡوَاحَ وَ فِي نُسۡخَتِهَا هُدٗى وَ رَحۡمَةٞ لِّلَّذِينَ هُمۡ لِرَبِّهِمۡ يَرۡهَبُونَ

154

و هنگامى كه فرونشست از موسى خشم بگرفت الواح را و در نسخه آنها هدايت و رحمتى است براى آنان كه از پروردگار خويشند هراسان


وَ ٱخۡتَارَ مُوسَىٰ قَوۡمَهُۥ سَبۡعِينَ رَجُلٗا لِّمِيقَٰتِنَا فَلَمَّآ أَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ قَالَ رَبِّ لَوۡ شِئۡتَ أَهۡلَكۡتَهُم مِّن قَبۡلُ وَ إِيَّٰيَ أَتُهۡلِكُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَّآ إِنۡ هِيَ إِلَّا فِتۡنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَ تَهۡدِي مَن تَشَآءُ أَنتَ وَلِيُّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَ ٱرۡحَمۡنَا وَ أَنتَ خَيۡرُ ٱلۡغَٰفِرِينَ

155

و برگزيد موسى قومش را هفتاد مرد براى وعده‌گاه ما و هنگامى كه بگرفتشان لرزش گفت پروردگارا اگر مى‌خواستى نابود مى‌كردى ايشان را و مرا از پيش آيا ما را نابود كنى بدانچه بى‌خردان از ما كردند نيست اين جز فتنه تو (آزمايش تو) گمراه كنى بدان هر كه را خواهى و هدايت كنى هر كه خواهى تويى سرپرست ما پس بيامرز ما را و رحم كن بر ما و تويى بهترين آمرزندگان


وَ ٱكۡتُبۡ لَنَا فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِنَّا هُدۡنَآ إِلَيۡكَ قَالَ عَذَابِيٓ أُصِيبُ بِهِۦ مَنۡ أَشَآءُ وَ رَحۡمَتِي وَسِعَتۡ كُلَّ شَيۡءٖ فَسَأَكۡتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَ ٱلَّذِينَ هُم بِ‍َٔايَٰتِنَا يُؤۡمِنُونَ

156

و بنويس براى ما در اين دنيا نيكى و در آخرت نيكى همانا هدايت شديم بسوى تو گفت عذاب من رسانم بدان هر كه را خواهم و رحمتم فراگرفته است همه چيز را زود است بنويسمش براى آنان كه پرهيزكارى كنند و بدهند آكا را و آنان كه به آيتهاى ما ايمان آرند


ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلرَّسُولَ ٱلنَّبِيَّ ٱلۡأُمِّيَّ ٱلَّذِي يَجِدُونَهُۥ مَكۡتُوبًا عِندَهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَ ٱلۡإِنجِيلِ يَأۡمُرُهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَ يَنۡهَىٰهُمۡ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَ وَ يَضَعُ عَنۡهُمۡ إِصۡرَهُمۡ وَ ٱلۡأَغۡلَٰلَ ٱلَّتِي كَانَتۡ عَلَيۡهِمۡ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِهِۦ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ ٱتَّبَعُواْ ٱلنُّورَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ مَعَهُۥٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ

157

آنان كه پيروى كنند پيمبر فرستاده درس ناخوانده‌اى را كه مى‌يابندش نوشته نزد ايشان در توراة و انجيل امرشان كند به نيكى و نهيشان كند از بدى و حلال كند براى ايشان پاكها را و حرام كند بر ايشان پليدها را و بنهد از ايشان بارشان و آن زنجيرهايى را كه بر ايشان بوده است پس آنان كه ايمان بدو آوردند و ارجمندش (گراميش) داشتند و ياريش كردند و پيروى كردند روشنايى را كه با او فرستاده شده است آنانند رستگاران


قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡ جَمِيعًا ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحۡيِۦ وَ يُمِيتُ فَ‍َٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَ رَسُولِهِ ٱلنَّبِيِّ ٱلۡأُمِّيِّ ٱلَّذِي يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَ كَلِمَٰتِهِۦ وَ ٱتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ

158

بگو اى مردم منم فرستاده خدا بسوى شما همگى آن چنان خدايى كه وى را است پادشاهى آسمانها و زمين نيست خدايى جز او زنده كند و بميراند پس ايمان آريد به خدا و فرستاده او آن پيمبر درس ناخوانده كه ايمان مى‌آورد به خدا و سخنان او و پيرويش كنيد شايد هدايت يابيد


وَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰٓ أُمَّةٞ يَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَ بِهِۦ يَعۡدِلُونَ

159

و از قوم موسى امتى است كه هدايت كنند به حق و بدان دادگرى كنند


وَ قَطَّعۡنَٰهُمُ ٱثۡنَتَيۡ عَشۡرَةَ أَسۡبَاطًا أُمَمٗا وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ إِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰهُ قَوۡمُهُۥٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡحَجَرَ فَٱنۢبَجَسَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَيۡنٗا قَدۡ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٖ مَّشۡرَبَهُمۡ وَ ظَلَّلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلۡغَمَٰمَ وَ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَنَّ وَ ٱلسَّلۡوَىٰ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ

160

و بخش كرديم آنان را دوازده سبط (نبيره‌گان) امتهايى و وحى نموديم به موسى هنگامى كه آب از او خواستند قومش كه بنواز عصاى خويش را به سنگ پس برجهيد از آن دوازده چشمه دانستند هر مردمى آبشخور خود را و سايه افكنديم بر ايشان با ابر و فرود آورديم بر ايشان من و سلوى (نان و مرغ بريان) بخوريد از پاكهاى آنچه به شما روزى داديم و ستم نكردند بر ما و ليكن بودند خويشتن را ستم‌كنندگان


وَ إِذۡ قِيلَ لَهُمُ ٱسۡكُنُواْ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةَ وَ كُلُواْ مِنۡهَا حَيۡثُ شِئۡتُمۡ وَ قُولُواْ حِطَّةٞ وَ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا نَّغۡفِرۡ لَكُمۡ خَطِيٓـَٰٔتِكُمۡ سَنَزِيدُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ

161

و هنگامى كه گفته شد بديشان سكونت كنيد در اين شهر و بخوريد از آن هر جا خواهيد و بگوئيد حطه (كاهشى) و درآئيد در را سجده‌كنان مى‌آمرزيم براى شما گناهان شما را و بزودى فزونى دهيم به نكوكاران


فَبَدَّلَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ قَوۡلًا غَيۡرَ ٱلَّذِي قِيلَ لَهُمۡ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَظۡلِمُونَ

162

پس تبديل كردند آنان كه ستم كردند از ايشان سخن را بجز آنچه بديشان گفته شد پس فرستاديم بر ايشان چركى را از آسمان بدانچه بودند ستم مى‌كردند


وَ سۡ‍َٔلۡهُمۡ عَنِ ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِي كَانَتۡ حَاضِرَةَ ٱلۡبَحۡرِ إِذۡ يَعۡدُونَ فِي ٱلسَّبۡتِ إِذۡ تَأۡتِيهِمۡ حِيتَانُهُمۡ يَوۡمَ سَبۡتِهِمۡ شُرَّعٗا وَ يَوۡمَ لَا يَسۡبِتُونَ لَا تَأۡتِيهِمۡ كَذَٰلِكَ نَبۡلُوهُم بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ

163

و بپرسشان از شهرى كه كنار دريا بود گاهى كه تجاوز مى‌كردند در روز شنبه چرا كه مى‌آمدشان ماهيهاشان روز شنبه ايشان بر روى آب و روزى كه جز شنبه بود نمى‌آمدندشان بدينگونه آزموديمشان بدانچه بودند نافرمانى مى‌كردند


وَ إِذۡ قَالَتۡ أُمَّةٞ مِّنۡهُمۡ لِمَ تَعِظُونَ قَوۡمًا ٱللَّهُ مُهۡلِكُهُمۡ أَوۡ مُعَذِّبُهُمۡ عَذَابٗا شَدِيدٗا قَالُواْ مَعۡذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ

164

و هنگامى كه گروهى از ايشان گفتند چرا اندرز گوئيد قومى را كه خداست نابودكننده آنان يا عذاب‌كننده ايشان عذابى سخت گفتند پوزشى بسوى پروردگار شما و شايد پرهيزكارى كنند


فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِۦٓ أَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ يَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلسُّوٓءِ وَ أَخَذۡنَا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابِۢ بَ‍ِٔيسِۢ بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ

165

تا گاهى كه فراموش كردند آنچه را يادآورى شدند نجات داديم آنان را كه نهى مى‌كردند از بدى و گرفتيم آنان را كه ستم كردند به عذابى زشت بدانچه بودند نافرمانى مى‌كردند


فَلَمَّا عَتَوۡاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنۡهُ قُلۡنَا لَهُمۡ كُونُواْ قِرَدَةً خَٰسِ‍ِٔينَ

166

پس گاهى كه سرپيچيدند از آنچه نهى شدند از آن گفتيم بديشان بشويد بوزينه‌گانى راندگان


وَ إِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبۡعَثَنَّ عَلَيۡهِمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَن يَسُومُهُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ ٱلۡعِقَابِ وَ إِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ

167

و هنگامى كه اعلام كرد پروردگار تو كه برانگيزاند بر ايشان تا روز قيامت آن را كه بچشاندشان شكنجه‌اى بد همانا پروردگار تو شتابنده است در عقوبت و هر آينه او است آمرزنده مهربان


وَ قَطَّعۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ أُمَمٗا مِّنۡهُمُ ٱلصَّٰلِحُونَ وَ مِنۡهُمۡ دُونَ ذَٰلِكَ وَ بَلَوۡنَٰهُم بِٱلۡحَسَنَٰتِ وَ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ

168

و بخش كرديمشان در زمين ملتهايى از ايشانند شايستگان و از ايشانند جز آن و آزموديمشان به خوبيها و بديها شايد بازگردند


فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٞ وَرِثُواْ ٱلۡكِتَٰبَ يَأۡخُذُونَ عَرَضَ هَٰذَا ٱلۡأَدۡنَىٰ وَ يَقُولُونَ سَيُغۡفَرُ لَنَا وَ إِن يَأۡتِهِمۡ عَرَضٞ مِّثۡلُهُۥ يَأۡخُذُوهُ أَلَمۡ يُؤۡخَذۡ عَلَيۡهِم مِّيثَٰقُ ٱلۡكِتَٰبِ أَن لَّا يَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّ وَ دَرَسُواْ مَا فِيهِ وَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ

169

پس جانشين شد پس از ايشان جانشينانى كه ارث بردند كتاب را مى‌گيرند بهره اين كوتاه (پست يا نزديك) را و گويند بزودى آمرزش شود براى ما و اگر بيايدشان بهره‌اى همانند آن برگيرندش آيا گرفته نشد بر ايشان پيمان كتاب كه نگوئيد بر خدا جز حق را و خواندند آنچه را در آن بود و خانه آخرت بهتر است براى آنان كه پرهيزكارى كنند آيا بخرد نمى‌يابيد


وَ ٱلَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِٱلۡكِتَٰبِ وَ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُصۡلِحِينَ

170

و آنان كه مى‌گيرند كتاب را (چنگ مى‌زنند) به كتاب و بپا مى‌دارند نماز را همانا تباه ننمائيم پاداش اصلاح كنندگان را


وَ إِذۡ نَتَقۡنَا ٱلۡجَبَلَ فَوۡقَهُمۡ كَأَنَّهُۥ ظُلَّةٞ وَ ظَنُّوٓاْ أَنَّهُۥ وَاقِعُۢ بِهِمۡ خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَ ٱذۡكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ

171

و هنگامى كه بالا برديم كوه را فراز ايشان مانند سايبانى و پنداشتندش فرودآينده بر خويش بگيريد آنچه را به شما داديم به قوت و ياد آريد آنچه را در آن است شايد پرهيزكارى كنيد


وَ إِذۡ أَخَذَ رَبُّكَ مِنۢ بَنِيٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَ أَشۡهَدَهُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَلَسۡتُ بِرَبِّكُمۡ قَالُواْ بَلَىٰ شَهِدۡنَآ أَن تَقُولُواْ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ إِنَّا كُنَّا عَنۡ هَٰذَا غَٰفِلِينَ

172

و هنگامى كه بگرفت پروردگار تو از فرزندان آدم از پشتهاى ايشان نژاد ايشان را و گواهشان گرفت بر خويشتن آيا نيستم پروردگار شما گفتند بلى گواهى داديم تا نگوئيد روز قيامت بوديم ما از اين ناآگاهان


أَوۡ تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أَشۡرَكَ ءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةٗ مِّنۢ بَعۡدِهِمۡ أَفَتُهۡلِكُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ

173

يا گوئيد جز اين نيست كه شرك ورزيدند پدران ما از پيش و بوديم نژادى پس از ايشان آيا تباه كنى ما را بدانچه كردند نادرستان


وَ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ وَ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ

174

و بدينسان تفصيل دهيم آيتها را و شايد ايشان بازگردند


وَ ٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ ٱلَّذِيٓ ءَاتَيۡنَٰهُ ءَايَٰتِنَا فَٱنسَلَخَ مِنۡهَا فَأَتۡبَعَهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ فَكَانَ مِنَ ٱلۡغَاوِينَ

175

و بخوان بر ايشان داستان آن را كه داديمش آيتهاى خود را پس برهنه گشت (برون شد) از آنها سپس شيطان پيروش گرفت و شد از گمراهان


وَ لَوۡ شِئۡنَا لَرَفَعۡنَٰهُ بِهَا وَ لَٰكِنَّهُۥٓ أَخۡلَدَ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ وَ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ فَمَثَلُهُۥ كَمَثَلِ ٱلۡكَلۡبِ إِن تَحۡمِلۡ عَلَيۡهِ يَلۡهَثۡ أَوۡ تَتۡرُكۡهُ يَلۡهَث ذَّٰلِكَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا فَٱقۡصُصِ ٱلۡقَصَصَ لَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ

176

و اگر مى‌خواستيم هر آينه بالا مى‌برديمش بدانها ليكن او بسوى زمين گرائيد و پيروى كرد هوس خود را پس مثل او مانند سگ است كه اگر آهنگش كنى زبان از كام درآرد و اگر بگذاريش زبان از كام درآرد (فروهلد) اين است مثل گروهى كه تكذيب نمودند آيتهاى ما را پس بخوان داستانها را شايد انديشه كنند


سَآءَ مَثَلًا ٱلۡقَوۡمُ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ أَنفُسَهُمۡ كَانُواْ يَظۡلِمُونَ

177

چه زشت است مثل قومى كه تكذيب كردند آيتهاى ما و بودند خويشتن را ستم مى‌كردند


مَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِي وَ مَن يُضۡلِلۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ

178

آن را كه خدا هدايت كند او است هدايت شده و آنان را كه گمراه كند آنانند زيانكاران


وَ لَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَ ٱلۡإِنسِ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآ أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ

179

و همانا بيافريديم براى دوزخ بسيارى از پرى و آدمى را آنان را است دلهايى كه درنيابند بدانها و آنان را است ديدگانى كه نبينند بدانها و آنان را است گوشهايى كه نشنوند بدانها آنانند مانند دامها بلكه گمراه‌تر آنانند ناآگاهان


وَ لِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا وَ ذَرُواْ ٱلَّذِينَ يُلۡحِدُونَ فِيٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦ سَيُجۡزَوۡنَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

180

و خدا را است نامهاى نكو پس بخوانيدش بدانها و بگذاريد آنان را كه كجروى كنند در نامهاى او بزودى پاداش داده شوند آنچه را بودند مى‌كردند


وَ مِمَّنۡ خَلَقۡنَآ أُمَّةٞ يَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَ بِهِۦ يَعۡدِلُونَ

181

و از آنان كه آفريديم ملتى است كه هدايت كنند به حق و بدان دادگرى كنند


وَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَيۡثُ لَا يَعۡلَمُونَ

182

و آنان كه دروغ پنداشتند آيتهاى ما را زود است به استدراج (به آهستگى ناگهان) گيريمشان از آنجا كه ندانند


وَ أُمۡلِي لَهُمۡ إِنَّ كَيۡدِي مَتِينٌ

183

و مهلتشان دهيم كه همانا نيرنگ من است استوار


أَ وَ لَمۡ يَتَفَكَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنۡ هُوَ إِلَّا نَذِيرٞ مُّبِينٌ

184

آيا نينديشيدند كه نيست بر رفيقشان ديوانگيى نيست او جز ترساننده آشكار


أَ وَ لَمۡ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٖ وَ أَنۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ قَدِ ٱقۡتَرَبَ أَجَلُهُمۡ فَبِأَيِّ حَدِيثِۢ بَعۡدَهُۥ يُؤۡمِنُونَ

185

آيا ننگريستند در پادشاهيهاى آسمانها و زمين و آنچه مى‌آفريده است خدا از چيزها و آنكه شايد نزديك شده باشد سرآمد ايشان پس به كدام سخن پس از اين ايمان مى‌آورند


مَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُۥ وَ يَذَرُهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ

186

آن را كه گمراه كند خدا نيستش راهنمايى و بگذاردشان در سركشى خود فرو روند


يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَا قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَ ثَقُلَتۡ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ لَا تَأۡتِيكُمۡ إِلَّا بَغۡتَةٗ يَسۡ‍َٔلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنۡهَا قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ ٱللَّهِ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ

187

پرسندت از ساعت چه وقت است لنگرگاه آن بگو جز اين نيست كه علم آن نزد پروردگار من است پديدارش نسازد به هنگامش جز او سنگين است در آسمانها و زمين نيايدتان مگر ناگهان پرسندت چنان كه گويى تو آگاهى از آن بگو جز اين نيست كه علمش نزد خدا است ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند


قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي نَفۡعٗا وَ لَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُ وَ لَوۡ كُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ لَٱسۡتَكۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَيۡرِ وَ مَا مَسَّنِيَ ٱلسُّوٓءُ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ وَ بَشِيرٞ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ

188

بگو دارا نيستم براى خويشتن سود و نه زيانى جز آنچه خدا خواهد و اگر داناى ناپيدا مى‌بودم هر آينه فراوان مى‌گرفتم از خوبى و به من نمى‌رسيد بدى نيستم من مگر بيم‌دهنده و نويددهنده براى گروهى كه ايمان آرند


هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا لِيَسۡكُنَ إِلَيۡهَا فَلَمَّا تَغَشَّىٰهَا حَمَلَتۡ حَمۡلًا خَفِيفٗا فَمَرَّتۡ بِهِۦ فَلَمَّآ أَثۡقَلَت دَّعَوَا ٱللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنۡ ءَاتَيۡتَنَا صَٰلِحٗا لَّنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ

189

او است آنكه آفريد شما را از يك تن و قرار داد از او جفتش را تا آرامش گيرد بدو سپس هنگامى كه بر او درآمد برداشت بارى سبك پس بگذشت بر آن تا گاهى كه سنگين شد خواندند پروردگار خويش را كه اگر ما را صالحى (شايسته) دهى باشيم از شكرگزاران


فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُمَا صَٰلِحٗا جَعَلَا لَهُۥ شُرَكَآءَ فِيمَآ ءَاتَىٰهُمَا فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا يُشۡرِكُونَ

190

ولى هنگامى كه داد بديشان صالحى (شايسته) و قرار دادند شريكانى براى او در آنچه بديشان داد همانا برتر است خدا از آنچه شرك مى‌ورزند


أَيُشۡرِكُونَ مَا لَا يَخۡلُقُ شَيۡ‍ٔٗا وَ هُمۡ يُخۡلَقُونَ

191

آيا شريك كنند آنان را كه نيافرند چيزى را و خود آفريده شوند


وَ لَا يَسۡتَطِيعُونَ لَهُمۡ نَصۡرٗا وَ لَآ أَنفُسَهُمۡ يَنصُرُونَ

192

و نتوانندشان ياريى و نه خويشتن را يارى‌اى كنند


وَ إِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا يَتَّبِعُوكُمۡ سَوَآءٌ عَلَيۡكُمۡ أَدَعَوۡتُمُوهُمۡ أَمۡ أَنتُمۡ صَٰمِتُونَ

193

و اگر بسوى هدايتشان خوانيد پيرويتان نكنند يكسان است بر شما بخوانيد ايشان را يا باشيد خموشان


إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُكُمۡ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ

194

همانا آنان را كه جز خدا مى‌خوانيد بندگانيند مانند شما پس بخوانيدشان تا اجابت كنند شما را اگر هستيد راستگويان


أَلَهُمۡ أَرۡجُلٞ يَمۡشُونَ بِهَآ أَمۡ لَهُمۡ أَيۡدٖ يَبۡطِشُونَ بِهَآ أَمۡ لَهُمۡ أَعۡيُنٞ يُبۡصِرُونَ بِهَآ أَمۡ لَهُمۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَا قُلِ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ

195

آيا آنان را است پاهايى كه روان گردند بدانها يا آنان را است دستهايى كه آهنگ كنند بدانها يا آنان را است ديدگانى كه بينند بدانها يا آنان را است گوشهايى كه بشنوند بدانها بگو بخوانيد شريكان خويش را پس نيرنگ با من كنيد و مهلتم ندهيد


إِنَّ وَلِـِّۧيَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي نَزَّلَ ٱلۡكِتَٰبَ وَ هُوَ يَتَوَلَّى ٱلصَّٰلِحِينَ

196

همانا يار (دوست و سرپرست و پشتيبان) من خداوندى است كه فرستاد كتاب را و او است سرپرست شايستگان


وَ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَكُمۡ وَ لَآ أَنفُسَهُمۡ يَنصُرُونَ

197

و آنان را كه جز او خوانيد نتوانند شما را يارى‌كردن و نه خويشتن را يارى كنند


وَ إِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا يَسۡمَعُواْ وَ تَرَىٰهُمۡ يَنظُرُونَ إِلَيۡكَ وَ هُمۡ لَا يُبۡصِرُونَ

198

و اگر خوانيشان بسوى هدايت نشنوند و بينيشان مى‌نگرند بسوى تو و ليكن نمى‌بينند


خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَ أۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَ أَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِينَ

199

بگير گذشت را و امر كن به خوبى و روى بگردان از نادانان


وَ إِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ إِنَّهُۥ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

200

و اگر برانگيزدت از شيطان انگيزشى پس پناهنده شو به خدا همانا او است شنواى دانا


إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ إِذَا مَسَّهُمۡ طَٰٓئِفٞ مِّنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبۡصِرُونَ

201

همانا آنان كه پرهيزكارى كرده‌اند هر گاه آهنگشان كند رهگذارى از شيطان يادآور شوند ناگاه ايشانند بينايان


وَ إِخۡوَٰنُهُمۡ يَمُدُّونَهُمۡ فِي ٱلۡغَيِّ ثُمَّ لَا يُقۡصِرُونَ

202

و برادران شياطين را فروبرند شياطين در گمراهى سپس كوتاه نمى‌آيند


وَ إِذَا لَمۡ تَأۡتِهِم بِ‍َٔايَةٖ قَالُواْ لَوۡلَا ٱجۡتَبَيۡتَهَا قُلۡ إِنَّمَآ أَتَّبِعُ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ مِن رَّبِّي هَٰذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمۡ وَ هُدٗى وَ رَحۡمَةٞ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ

203

و هر گاه نياوريشان آيتى گويند چرا آيتى نساختى بگو پيروى نكنم جز آنچه را وحى شود به من از پروردگار من اينك بينشهايى از پروردگارتان و هدايت و رحمتى براى گروهى كه ايمان آرند


وَ إِذَا قُرِئَ ٱلۡقُرۡءَانُ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥ وَ أَنصِتُواْ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ

204

و گاهى كه خوانده شود قرآن گوش دهيد بدان و خموشى گزينيد شايد رحم كرده شويد


وَ ٱذۡكُر رَّبَّكَ فِي نَفۡسِكَ تَضَرُّعٗا وَ خِيفَةٗ وَ دُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَ ٱلۡأٓصَالِ وَ لَا تَكُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ

205

و ياد كن پروردگار خويش را درون خود به زارى و ترس و پست‌تر از گفتار بلند بامدادان و شبانگاه و نباش از غافلان


إِنَّ ٱلَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَ يُسَبِّحُونَهُۥ وَ لَهُۥ يَسۡجُدُونَ

206

همانا آنان كه نزد پروردگار تواند كبر نورزند از پرستش او و مى‌ستايندش و براى او سجده مى‌كنند


سوره قبل

سوره الاعراف

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان