قرآن عثمان طه

سوره الانبیاء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ براى مردم حسابشان نزديك شد ولى آنها در غفلت هستند و روگردان.


ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ

2

هيچ خبر تازه‌اى از خدا براى آنها نمى‌آيد مگر اينكه در حال بازى مى‌شنوند.


لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَي الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَ فَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ

3

و در حالى كه قلوبشان به دنيا مشغول است، ظالمان راز را پنهان كردند كه آيا اين جز يك بشر است؟، آيا با آنكه مى‌بينيد به جادو روى مى‌آوريد؟


قالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

4

پيغمبر گفت: پروردگار من همه سخنى را كه در آسمان و زمين هست مى‌داند و او شنوا و داناست.


بَلْ قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ فَلْيَأْتِنا بِآيَةٍ كَما أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ

5

بلكه گفتند: سخنان او خوابهاى پريشان است و بلكه به خدا افتراء بسته و بلكه او خيالباف است براى ما معجزه‌اى بياورد چنان كه پيشينيان فرستاده شدند.


ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ

6

مردمانى كه پيش از آنها بودند و هلاكشان كرديم ايمان نياوردند آيا آنها ايمان مى‌آورند؟


وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلَّا رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

7

پيش از تو نفرستاديم مگر مردانى كه به آنها وحى مى‌كرديم، اگر نمى‌دانيد از اهل كتاب بپرسيد.


وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ ما كانُوا خالِدِينَ

8

ما آنها را جسدى نكرديم كه طعام نخورند و اهل خلود در دنيا نبودند.


ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ

9

سپس وعده خود را بر آنها راست كرديم و آنها و مؤمنان را نجات داديم و اهل اسراف را هلاك كرديم.


لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

10

به شما كتابى نازل كرديم كه تذكر شما در آنست آيا تعقل نمى‌كنيد؟


وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِينَ

11

چه قدر شهرى كه ظالم بود، هلاكشان كرديم و پس از آنها قوم ديگرى به وجود آورديم.


فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ

12

چون عذاب ما را احساس كردند، آن وقت از آن شهر مى‌گريختند.


لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِليٰ ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَ مَساكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ

13

فرار نكنيد، برگرديد به طرف نعمتى كه در آن وسعت يافته بوديد و به طرف خانه‌هايتان، شايد فقراء از شما سؤال كنند.


قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ

14

گفتند: اى واى بر ما، ما ستمكاران شديم.


فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْواهُمْ حَتَّي جَعَلْناهُمْ حَصِيداً خامِدِينَ

15

پيوسته گفتارشان يا ويلنا بود كه درو شده و خاموششان كرديم.


وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ

16

آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آنهاست بازيكنان و عبث نيافريده‌ايم.


لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فاعِلِينَ

17

اگر مى‌خواستيم مشغوليتى بگيريم از جانب ذات خود مى‌گرفتيم، اگر چنان مى‌خواستيم.


بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَي الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ

18

بلكه حق را بر باطل مى‌اندازيم، مغز باطل را مى‌كشند ناگاه مى‌بينى كه باطل پوچ است واى بر شما از آنچه وصف مى‌كنيد.


وَ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَنْ عِنْدَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ

19

مال خداست هر كه در آسمان و زمين است، كسانى كه نزد خدا هستند از عبادت او تكبر نمى‌كنند و خسته نمى‌شوند.


يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ

20

شب و روز تسبيح مى‌گويند و سست نمى‌شوند.


أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ

21

يا از زمين خدايانى گرفته‌اند كه آنها مردم را زنده مى‌كنند؟


لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا فَسُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ

22

اگر در آسمانها و زمين خدايانى جز خدا بودند حتما آن دو فاسد مى‌شدند، منزه است پروردگار عرش از آنچه توصيف مى‌كنند.


لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ

23

از آنچه مى‌كند مسئول نيست ولى آنها مسئول مى‌باشند.


أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ هٰذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ

24

يا جز خدا، خدايانى گرفته‌اند، بگو: دليلتان را بياوريد، اين توحيد وحى امت من و وحى امت پيش از من است، بلكه اكثرشان حق را نمى‌دانند و روگردانند.


وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ

25

پيش از تو هيچ رسولى نفرستاديم مگر اينكه به او وحى مى‌كرديم كه جز من معبودى نيست مرا بندگى كنيد.


وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمٰنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ

26

گفتند: خداى رحمن براى خود فرزندى گرفته است خدا از اين امر منزه است بلكه آنها بندگان بزرگوارى هستند.


لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ

27

كه در سخن به خدا سبقت نمى‌كنند و بدستور خدا عمل مى‌كنند.


يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضيٰ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ

28

خدا اعمال حاضر و گذشته آنها را مى‌داند، شفاعت نمى‌كنند مگر به آنكه خدا از او راضى است و آنها از مهابت خدا مى‌ترسند.


وَ مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلهٌ مِنْ دُونِهِ فَذٰلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ

29

هر كه از آنها بگويد: من معبودم، جهنم را به او سزا مى‌دهيم كه همه ظالمان را را كيفر، چنان است.


أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُونَ

30

آيا كافران ندانسته‌اند كه آسمانها و زمين بسته و فشرده بود، ما آنها را شكافتيم و باز كرديم؟ و هر چيز زنده را از آب قرار داديم آيا پس ايمان نمى‌آورند؟


وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ

31

در زمين كوه‌هاى راسخ قرار داديم و در آن راه‌هاى وسيع گذاشتيم تا در راه رفتن در آن هدايت شوند.


وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ

32

آسمان را سقف محفوظى قرار داديم ولى آنها از نشانه‌هاى آن رو گردانند.


وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ

33

اوست كه شب و روز و آفتاب و ماه را آفريد، همه در مدارى شناور هستند.


وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ

34

پيش از تو براى هيچ بشرى خلود قرار نداده‌ايم، آيا اگر تو بميرى آنها جاويدانند.


كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ

35

هر انسان طعم مرگ را خواهد چشيد، شما را با شر و خير امتحان مى‌كنيم و به سوى ما برمى‌گرديد.


وَ إِذا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَ هٰذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمٰنِ هُمْ كافِرُونَ

36

چون كافران تو را ببينند، جز مسخره‌ات نگيرند و گويند. آيا اين همان است كه خدايان شما را ببدى ياد مى‌كند، آنها ياد كردن خداى رحمن را منكر هستند.


خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ

37

انسان از شتاب آفريده شده است، وعده‌هاى خود حتما به شما نشان خواهيم داد، عجله نكنيد.


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

38

مى‌گويند: اگر راستگوييد اين وعده كى خواهد بود؟


لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

39

اى كاش كفار مى‌دانستند وقتى را كه آتش را از چهره و پشتهاى خود كنار نتوانند كرد، و شفاعت كرده نمى‌شوند.


بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّها وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ

40

بلكه عذاب ناگهان به آنها مى‌آيد و مبهوتشان مى‌كند، نتوانند آن را برگردانند و مهلت داده نمى‌شوند.


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

41

به پيامبرانى پيش از تو استهزاء شد، استهزاء كنندگان را همان عذابى كه مسخره مى‌كردند در گرفت.


قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ مِنَ الرَّحْمٰنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ

42

بگو: كدام كس شما را در شب و روز از عذاب رحمان حفظ مى‌كند، بلكه آنها از ذكر پروردگارشان روگردان هستند.


أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنا لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَ لا هُمْ مِنَّا يُصْحَبُونَ

43

يا آنها را جز ما خدايانى است كه از عذاب ما منعشان مى‌كنند، آنها يكديگر را يارى نتوانند و از طرف ما يارى نشوند.


بَلْ مَتَّعْنا هٰؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّي طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَ فَلا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ

44

بلكه ابنان و پدر ايشان را متاع داديم تا عمرشان زياد شد آيا نمى‌داند كه ما به زمين مى‌آئيم و آن را از اطرافش ناقص مى‌كنيم، آيا آنها غالبند؟


قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَ لا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ

45

بگو: من فقط شما را با وحى مى‌ترسانم اما كرها چون انذار شوند دعوت را نمى‌شنوند.


وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ

46

اگر وزشى از عذاب پروردگارت به آنها رسد حتما خواهند گفت: اى واى بر ما ما ظالمان بوديم.


وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفيٰ بِنا حاسِبِينَ

47

براى روز قيامت ميزانهاى عدالت را مى‌نهيم، به هيچ كس ظلم نمى‌شود و اگر عمل به وزن دانه خردل هم باشد آن را مى‌آوريم، كافى است كه ما حسابگريم.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسيٰ وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ

48

به موسى و هارون كتابى داديم كه ميان حق و باطل فرق مى‌گذاشت و براى اهل تقوى نور و بيدارى بود.


الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ

49

كسانى كه از پروردگارشان در غيبت مى‌ترسند و از روز قيامت بيمناكند


وَ هٰذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ

50

اين قرآن ذكر پر فائده ايست كه نازل كرده‌ايم، آيا شما منكر آن هستيد؟!


وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمِينَ

51

به ابراهيم پيش از موسى بينش مخصوص خودش را داده و به آن دانا بوديم.


إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ

52

وقتى كه به پدر و قوم خويش گفت: اين مجسمه‌ها كه مى‌پرستيد چيستند؟


قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِينَ

53

گفتند: پدرانمان را يافتيم كه به آنها عبادت مى‌كردند.


قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

54

گفت: يقينا شما و پدرانتان در گمراهى آشكار هستيد.


قالُوا أَ جِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللاَّعِبِينَ

55

گفتند: آيا سخن حق آورده‌اى يا از شوخى كنندگانى؟


قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا عَليٰ ذٰلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ

56

گفت: بلكه پروردگار شما پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را آفريده و من بر اين مطلب از گواهانم.


وَ تَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ

57

به خدا حتما بتهاى شما را كارى مى‌كنم پس از آنكه پشت‌كنان روگردانيد.


فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلَّا كَبِيراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ

58

بتها را تكه تكه كرد مگر بزرگ آنها را، تا به سوى آن برگردند.


قالُوا مَنْ فَعَلَ هٰذا بِآلِهَتِنا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ

59

گفتند: چه كسى اين كار را با خدايان ما كرده حتما او از ظالمان است.


قالُوا سَمِعْنا فَتًي يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ

60

گفتند: جوانى شنيديم كه آنها را به بدى ياد مى‌كرد و به او ابراهيم مى‌گفتند.


قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَليٰ أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ

61

گفتند: او را پيش چشم مردم بياوريد تا به گفته او گواهى دهند.


قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هٰذا بِآلِهَتِنا يا إِبْراهِيمُ

62

گفتند: اى ابراهيم آيا تو با خدايان ما اينكار كرده‌اى؟


قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هٰذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ

63

گفت: بلكه اينكار را بزرگ آنها كرده است اگر سخن مى‌گويند از خودشان بپرسيد


فَرَجَعُوا إِليٰ أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ

64

آنها به انديشه خود برگشته و گفتند: شما ظالمان هستيد (نه ابراهيم).


ثُمَّ نُكِسُوا عَليٰ رُءُوسِهِمُ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هٰؤُلاءِ يَنْطِقُونَ

65

سپس بر سرشان وارونه شدند كه مى‌دانى اينها سخن نمى‌گويند.


قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ

66

گفت: پس آيا عبادت مى‌كنيد جز خدا آنچه را كه به شما نه نفعى مى‌دهند و نه ضررى مى‌رساند.


أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

67

اف بر شما و بر آنچه جز خدا مى‌پرستيد آيا نمى‌فهميد؟


قالُوا حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ

68

گفتند: او را بسوزانيد و خدايان خود را يارى كنيد اگر يارى كننده‌ايد.


قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَليٰ إِبْراهِيمَ

69

گفتيم: اى آتش بر ابراهيم سرد و سلامت باش.


وَ أَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرِينَ

70

خواستند به او حيله كنند. زيانكارترشان كرديم.


وَ نَجَّيْناهُ وَ لُوطاً إِلَي الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فِيها لِلْعالَمِينَ

71

او و لوط را به سوى زمينى كه در آن براى مردم بركت گذاشته‌ايم، نجات داديم.


وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ نافِلَةً وَ كُلاًّ جَعَلْنا صالِحِينَ

72

اسحاق و يعقوب را به او عطيه داديم و همه را نيكوكاران گردانديم.


وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدِينَ

73

آنها را پيشوايانى گردانديم كه مردم را به امر ما هدايت مى‌كردند و به آنها عمل خوب‌ها و اقامه نماز و دادن زكاة را وحى كرديم و براى ما بندگان عابد بودند.


وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقِينَ

74

به لوط حكم و علم داديم و او از شهرى كه كارهاى پليد مى‌كرد نجات بخشيديم، كه آنها مردمان بدكار و فاسق بودند.


وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ

75

لوط را به رحمت مخصوص خويش داخل كرديم كه از نيكوكاران بود.


وَ نُوحاً إِذْ ناديٰ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

76

ياد كن نوح را كه پيش از آنها ما را ندا كرد، او را اجابت كرديم، او و اهلش را از اندوه بزرگ نجات داديم.


وَ نَصَرْناهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ

77

و وى را از قومى كه آيات ما را تكذيب كرده بودند نجات داديم كه آنها قوم بد كارى بودند: لذا همه‌شان را غرق كرديم.


وَ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شاهِدِينَ

78

داود و سليمان را ياد آر، وقتى كه درباره زراعت قضاوت مى‌كردند كه گوسفند آن قوم شب هنگام زراعت را چريده بود، ما به حكمشان شاهد بوديم.


فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَ كُلاًّ آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ وَ الطَّيْرَ وَ كُنَّا فاعِلِينَ

79

قضاوت را به سليمان تفهيم كرديم و بهر دو حكم و علم داده بوديم، كوه‌ها و پرندگان را مسخر كرديم كه با داود تسبيح مى‌گفتند، ما اين كار را مى‌كرديم.


وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ

80

به داود صنعت زره بافى ياد داديم تا شما را از شدت جنگ حفظ كند، آيا باين نعمت شكر گزاريد؟


وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِليٰ الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فِيها وَ كُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عالِمِينَ

81

باد تند را براى سليمان مسخر كرديم كه به فرمان او به طرف زمينى كه در آن بركت گذاشته‌ايم، مى‌وزيد و ما به هر چيز دانا بوده‌ايم.


وَ مِنَ الشَّياطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذٰلِكَ وَ كُنَّا لَهُمْ حافِظِينَ

82

بعضى از شياطين براى سليمان غواصى مى‌كردند، كارى غير از آن نيز مى‌كردند، ما آنها را از نافرمانى حفظ مى‌كرديم.


وَ أَيُّوبَ إِذْ ناديٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

83

ايوب را ياد آر، آن دم كه خدايش را ندا كرد، مرا گرفتارى رسيد، تو ارحم الراحمينى‌


فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَيْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِكْريٰ لِلْعابِدِينَ

84

دعاى او را اجابت كرديم، گرفتاريش را زايل نموديم، اهلش و مانند اهلش را به او داديم، رحمتى بود از جانب ما و تذكرى بود براى بندگان عبادتگر.


وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ

85

اسماعيل، ادريس، ذا الكفل را ياد آر، كه همه از صابران بودند.


وَ أَدْخَلْناهُمْ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ

86

آنها را به رحمت مخصوص خويش داخل كرديم كه از نيكوكاران بودند.


وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَناديٰ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ

87

ياد كن يونس را آن دم كه خشمناك از شهر بيرون رفت، گمان كرد كه بر او سخت نخواهيم گرفت در ميان تاريكها فرياد كشيد: جز تو معبودى نيست منزهى من از ستمكاران شدم.


فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ

88

دعاى او را اجابت كرديم او را از آن اندوه نجات داديم مؤمنان را اين چنين نجات مى‌دهيم.


وَ زَكَرِيَّا إِذْ ناديٰ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ

89

زكريا را ياد كن، وقتى كه ندا كرد. پروردگارا مرا تنها مگذار، تو بهترين وارثان هستى.


فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ يَحْييٰ وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ

90

دعاى او را اجابت كرديم، باو يحيى را داديم زنش را براى او اصلاح كرديم آنها در كارهاى خوب بر يكديگر سبقت مى‌گرفتند و ما را از روى رغبت در ثواب و ترس از عقاب مى‌خواندند و بر ما خاشع بودند.


وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ

91

ياد كن مريم را كه دامن خود را پاك نگاه داشت از روح خود در آن دميديم، او و پسرش را معجزه‌اى براى مردمان گردانديم.


إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ

92

اين نوع انسان امت شما بشر و امت واحده است و من پروردگار شمايم مرا بندگى كنيد.


وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنا راجِعُونَ

93

در كار دينشان فرقه‌ها شدند، همه به سوى ما برمى‌گردند.


فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُونَ

94

هر كه اعمال شايسته كند و مؤمن باشد عملش بى‌پاداش نمى‌شود، ما آن را ثبت مى‌كنيم.


وَ حَرامٌ عَليٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ

95

قريه‌اى را كه هلاك كرده‌ايم برگشتش به دنيا ناممكن است، آنها به دنيا بر نمى‌گردند


حَتَّي إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ

96

چون يأجوج و مأجوج راه يافتند، از هر ارتفاع به سرعت فرود مى‌آيند.


وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هٰذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ

97

وعده قيامت نزديك مى‌شود، ناگاه (خواهى ديد كه) چشمهاى كفار خيره است گويند: واى بر ما، از اين قيامت در غفلت بوده، نه بلكه ظالم بوده‌ايم.


إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ

98

شما و هر آنچه جز خدا مى‌پرستيد هيزم جهنم هستيد و شما به آن وارد مى‌شويد.


لَوْ كانَ هٰؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ

99

اگر بتها خدايان بودند، به آتش وارد نمى‌شدند، ولى همگى در آن جاودانيد.


لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ

100

در آنجا فرياد مى‌كشند و در آنجا نمى‌شنوند.


إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنيٰ أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ

101

كسانى كه وعده بهشت از ما به ايشان سبقت يافته است، از آتش بدور هستند.


لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ

102

صداى آتش را نمى‌شنوند و در آنچه ميل دارند دائمى مى‌باشند.


لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هٰذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ

103

ترس بزرگ آنها را محزون نمى‌كند ملائكه آنها را استقبال مى‌كنند كه اين روزى است وعده مى‌شديد.


يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ

104

روزى آسمان را مى‌پيچيم همانطور كه طومار نوشته‌ها را مى‌پيچيد، مانند ابتداى خلقت، آفرينش را دوباره شروع مى‌كنيم اين وعده‌اى است بر ما كه خواهيم كرد.


وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ

105

در زبور بعد از تورات، نوشته‌ايم كه زمين را بندگان صالح ما ارث مى‌برد.


إِنَّ فِي هٰذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدِينَ

106

در اين سخن كفايت است براى قوم عابد.


وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ

107

ما تو را جز رحمة للعالمين نفرستاده‌ايم.


قُلْ إِنَّما يُوحيٰ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

108

بگو: فقط به من وحى مى‌شود كه معبود شما خداى يگانه است، آيا اسلام مى‌آوريد؟


فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَليٰ سَواءٍ وَ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ أَمْ بَعِيدٌ ما تُوعَدُونَ

109

اگر اعراض كردند بگو: به شما به طور برابر اعلام كردم ولى نمى‌دانم آيا عذاب موعود نزديك يا دور است.


إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَ يَعْلَمُ ما تَكْتُمُونَ

110

كه خدا سخن آشكار را مى‌داند و مى‌داند آنچه را كه پنهان مى‌داريد.


وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتاعٌ إِليٰ حِينٍ

111

نمى‌دانم شايد تأخير عذاب امتحانى است و متاعى است تا مدتى.


قالَ رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ وَ رَبُّنَا الرَّحْمٰنُ الْمُسْتَعانُ عَليٰ ما تَصِفُونَ

112

گفت: خدايا بحق داورى كن، پروردگار ما رحمان و يار است بر آنچه توصيف مى‌كنيد.


سوره قبل

سوره الانبیاء

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان