سوره الانبیاء
Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Aqtaraba Lilnnāsi Ĥisābuhum Wa Hum Fī Ghaflatin Mu`riđūna
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ مردم را [هنگام] حسابرسى [آنچه در مدت عمرشان انجام دادهاند] نزديك شده در حالى كه آنان با [فرو افتادن] در غفلت [از دلايل اثبات كننده معاد] روى گردانند.
Mā Ya'tīhim Min Dhikrin Min Rabbihim Muĥdathin 'Illā Astama`ūhu Wa Hum Yal`abūna
2هيچ يادآورى و پند تازهاى از سوى پروردگارشان براى آنان نمىآيد مگر آنكه آن را مىشنوند و در حالى كه سرگرم بازى هستند [آن را مسخرهمىكنند.]
Lāhiyatan Qulūbuhum Wa 'Asarrū An-Najwá Al-Ladhīna Žalamū Hal Hādhā 'Illā Basharun Mithlukum 'Afata'tūna As-Siĥra Wa 'Antum Tubşirūna
3دلهايشان [به امور مادى، خوشگذرانى و معصيت] مشغول است؛ و آنان كه ستمپيشهاند رازگويى خود را پنهان داشتند [و گفتند:] آيا اين پيامبر جز اين است كه بشرى مانند شماست؟ آيا شما با چشم باز وشناخت وآگاهى به سوى سحر مىرويد؟!
Qāla Rabbī Ya`lamu Al-Qawla Fī As-Samā'i Wa Al-'Arđi Wa Huwa As-Samī`u Al-`Alīmu
4[پيامبر به آنان] گفت: [رازگويى خود را پنهان نكنيد، زيرا] پروردگارم هر سخنى را در آسمان و زمين مىداند، و او شنوا و داناست.
Bal Qālū 'Ađghāthu 'Aĥlāmin Bal Aftarāhu Bal Huwa Shā`irun Falya'tinā Bi'āyatin Kamā 'Ursila Al-'Awwalūna
5[مشركان] گفتند: [نه، قرآن سحر نيست] بلكه خوابهايى آشفته و پريشان است، [نه] بلكه آن را به دروغ بربافته، [نه] بلكه او شاعر [خيالپردازى] است، [اگر فرستاده خداست] بايد براى ما معجزهاى بياورد مانند معجزههايى كه پيامبران گذشته را [با آنها] فرستادند.
Mā 'Āmanat Qablahum Min Qaryatin 'Ahlaknāhā 'Afahum Yu'uminūna
6پيش از آنان [اهل] هيچ شهرى كه آن را نابود كرديم [با ديدن معجزه] ايمان نياوردند؛ پس آيا اينان ايمان مىآورند؟!
Wa Mā 'Arsalnā Qablaka 'Illā Rijālāan Nūĥī 'Ilayhim Fās'alū 'Ahla Adh-Dhikri 'In Kuntum Lā Ta`lamūna
7و پيش از تو [به پيامبرى] نفرستاديم مگر مردانى را كه به آنان وحى مىنموديم. اگر نمىدانيد از دانايان [به كتابهاى آسمانى و آگاهان به اخبار پيشينيان] بپرسيد [كه همه پيامبران از جنس خود بشر بودند، نه فرشته]
Wa Mā Ja`alnāhum Jasadāan Lā Ya'kulūna Aţ-Ţa`āma Wa Mā Kānū Khālidīna
8و آنان را جسدهايى كه غذا نخورند قرار نداديم، و جاويدان هم نبودند [كه از دنيا نروند.]
Thumma Şadaqnāhumu Al-Wa`da Fa'anjaynāhum Wa Man Nashā'u Wa 'Ahlaknā Al-Musrifīna
9سپس به وعدهاى كه به آنان داده بوديم [كه شكست براى دشمنان لجوج و پيروزى براى آنان است] وفا كرديم، و آنان و هر كه را مىخواستيم، نجات داديم و متجاوزان [از حدود حق] را هلاك كرديم.
Laqad 'Anzalnā 'Ilaykum Kitābāan Fīhi Dhikrukum 'Afalā Ta`qilūna
10بىترديد كتابى به سوى شما نازل كرديم كه [شرف، بزرگوارى، رشد و سعادت شما] در آن است؛ آيا نمىانديشيد.
Wa Kam Qaşamnā Min Qaryatin Kānat Žālimatan Wa 'Ansha'nā Ba`dahā Qawmāan 'Ākharīna
11و چه بسيار از شهرهايى كه [اهلش] ستمكار بودند، درهم شكستيم، و پس از آنان قومى ديگرپديد آورديم.
Falammā 'Aĥassū Ba'sanā 'Idhā Hum Minhā Yarkuđūna
12پس هنگامى كه عذاب ما را احساس كردند، ناگهان از آن مىگريختند.
Lā Tarkuđū Wa Arji`ū 'Ilá Mā 'Utriftum Fīhi Wa Masākinikum La`allakum Tus'alūna
13[از روى استهزا و تحقير به آنان گفتند:] فرار نكنيد، و به سوى زندگى مرفهى كه در آن نازپرورده [و مغرور] بوديد و به خانههايتان بازگرديد تا [بار ديگر به وسيله تهيدستان و مستمندان] از شما درخواست كمك شود [و شما آنان را با كبر و نخوت برانيد.]
Qālū Yā Waylanā 'Innā Kunnā Žālimīna
14[با ديدن عذاب فرياد برداشتند و] گفتند: اى واى بر ما كه ما قطعا ستمكار بوديم!
Famā Zālat Tilka Da`wāhum Ĥattá Ja`alnāhum Ĥaşīdāan Khāmidīna
15پس همواره سخنشان همين بود تا آنكه آنان را ريشهكن و خاموش ساختيم.
Wa Mā Khalaqnā As-Samā'a Wa Al-'Arđa Wa Mā Baynahumā Lā`ibīna
16و ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آن دو قرار دارد به بازى نيافريدهايم.
Law 'Aradnā 'An Nattakhidha Lahwan Lāttakhadhnāhu Min Ladunnā 'In Kunnā Fā`ilīna
17اگر مىخواستيم بازيچه و سرگرمى انتخاب كنيم، چنان چه، [بر فرض محال] كننده [اين كار] بوديم، آن را از نزد ذات خود [برابر با شأنمان] انتخاب مىكرديم [نه از آسمان و زمين كه مملوك ما هستند.]
Bal Naqdhifu Bil-Ĥaqqi `Alá Al-Bāţili Fayadmaghuhu Fa'idhā Huwa Zāhiqun Wa Lakumu Al-Waylu Mimmā Taşifūna
18نه، بلكه [شأن ما اين است كه] با حق بر باطل مىكوبيم تا آن را درهم شكند [و از هم بپاشد] پس ناگهان باطل نابود شود؛ و واى بر شما از آنچه [درباره خدا و مخلوقات او به ناحق] توصيف مىكنيد.
Wa Lahu Man Fī As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa Man `Indahu Lā Yastakbirūna `An `Ibādatihi Wa Lā Yastaĥsirūna
19و هر كه در آسمانها و زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى اوست، و كسانى كه [از فرشتگان] در محضر اويند از بندگيش تكبر نمىورزند و خسته و درمانده نمىشوند.
Yusabbiĥūna Al-Layla Wa An-Nahāra Lā Yafturūna
20شبانهروز او را بىآنكه سست شوند، تسبيح مىگويند.
'Am Attakhadhū 'Ālihatan Mina Al-'Arđi Hum Yunshirūna
21آيا معبودانى از زمين اختيار كردهاند كه آنان مردگان را زنده مىكنند؟!
Law Kāna Fīhimā 'Ālihatun 'Illā Al-Lahu Lafasadatā Fasubĥāna Allāhi Rabbi Al-`Arshi `Ammā Yaşifūna
22اگر در آسمان و زمين معبودانى جز خدا بود بىترديد آن دو تباه مىشد؛ پس منزه است خداى صاحب عرش از آنچه [او را به ناحق به آن] وصف مىكنند.
Lā Yus'alu `Ammā Yaf`alu Wa Hum Yus'alūna
23خدا از آنچه انجام مىدهد، بازخواست نمىشود و آنان [در برابر خدا] بازخواست خواهند شد.
'Am Attakhadhū Min Dūnihi 'Ālihatan Qul Hātū Burhānakum Hādhā Dhikru Man Ma`iya Wa Dhikru Man Qablī Bal 'Aktharuhum Lā Ya`lamūna Al-Ĥaqqa Fahum Mu`riđūna
24[شگفتا!] آيا به جاى خدا معبودانى اختيار كردهاند؟ بگو: [اگر انتخاب شما حق است] دليل و برهانتان را [بر آن] بياوريد، اين [قرآن] يادآور امت من [نسبت به توحيد و نفى شرك] و يادآور امتهاى پيش از من [نسبت به معارف توحيدى ديگر كتابهاى آسمانى] است؛ [حق نه اين است كه مشركان مىگويند] بلكه بيشترشان حق را نمىشناسند و به اين سبب از آن روى گردانند.
Wa Mā 'Arsalnā Min Qablika Min Rasūl In'illā Nūĥī 'Ilayhi 'Annahu Lā 'Ilāha 'Illā 'Anā Fā`budūni
25و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم مگر آنكه به او وحى كرديم كه: معبودى جز من نيست، پس تنها مرا بپرستيد.
Wa Qālū Attakhadha Ar-Raĥmānu Waladāan Subĥānahu Bal `Ibādun Mukramūna
26و [مشركان] گفتند: [خداى] رحمان فرشتگان را فرزند خود گرفته است. منزه است او، [فرشتگان، فرزند خدا نيستند] بلكه بندگانى گرامى و ارجمندند.
Lā Yasbiqūnahu Bil-Qawli Wa Hum Bi'amrihi Ya`malūna
27در گفتار بر او پيشى نمىگيرند، و آنان فقط به فرمان او عمل مىكنند.
Ya`lamu Mā Bayna 'Aydīhim Wa Mā Khalfahum Wa Lā Yashfa`ūna 'Illā Limani Artađá Wa Hum Min Khashyatihi Mushfiqūna
28خدا همه گذشته آنان و آيندهشان را مىداند، و جز براى كسى كه خدا بپسندد شفاعت نمىكنند، و آنان از ترس [عظمت و جلال] او هراسان و بيمناكند.
Wa Man Yaqul Minhum 'Innī 'Ilahun Min Dūnihi Fadhālika Najzīhi Jahannama Kadhālika Najzī Až-Žālimīna
29و هر كس از آنان بگويد: من هم معبودى، غير از اويم، دوزخ را به آن گوينده كيفر مىدهيم، و ستمكاران را اينگونه مجازات مىكنيم.
'Awalam Yará Al-Ladhīna Kafarū 'Anna As-Samāwāti Wa Al-'Arđa Kānatā Ratqāan Fafataqnāhumā Wa Ja`alnā Mina Al-Mā'i Kulla Shay'in Ĥayyin 'Afalā Yu'uminūna
30آيا كافران ندانستهاند كه آسمانها و زمين به هم بسته و پيوسته بودند و ما آن دو را شكافته و از هم باز كرديم و هر چيز زندهاى را از آب آفريديم؟ پس آيا ايمان نمىآورند؟
Wa Ja`alnā Fī Al-'Arđi Rawāsiya 'An Tamīda Bihim Wa Ja`alnā Fīhā Fijājāan Subulāan La`allahum Yahtadūna
31و در زمين كوههاى استوار پديد آورديم تا زمين آنان را نلرزاند، و در آن راههايى فراخ و گشاده قرار داديم تا [به سوى اهداف خود] راه يابند.
Wa Ja`alnā As-Samā'a Saqfāan Maĥfūžāan Wa Hum `An 'Āyātihā Mu`riđūna
32و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم در حالى كه آنان [از تأمل و دقت در] نشانههاى آن [كه گواه توحيد، ربوبيت و قدرت خداست] روى گردانند.
Wa Huwa Al-Ladhī Khalaqa Al-Layla Wa An-Nahāra Wa Ash-Shamsa Wa Al-Qamara Kullun Fī Falakin Yasbaĥūna
33و اوست كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد كه هر يك در مدارى شناور است.
Wa Mā Ja`alnā Libasharin Min Qablika Al-Khulda 'Afa'īn Mitta Fahumu Al-Khālidūna
34و پيش از تو براى هيچ بشرى جاودانگى قرار نداديم؛ پس آيا اگر تو بميرى آنان جاويدان خواهند ماند؟!
Kullu Nafsin Dhā'iqatu Al-Mawti Wa Nablūkum Bish-Sharri Wa Al-Khayri Fitnatan Wa 'Ilaynā Turja`ūna
35هر كسى چشنده مرگ است و ما شما را [چنانكه سزاوار است] به نوعى خير و شر [كه تهيدستى، ثروت، سلامت، بيمارى، امنيت و بلاست] آزمايش مىكنيم، و به سوى ما بازگردانده مىشويد.
Wa 'Idhā Ra'āka Al-Ladhīna Kafarū 'In Yattakhidhūnaka 'Illā Huzūan 'Ahadhā Al-Ladhī Yadhkuru 'Ālihatakum Wa Hum Bidhikri Ar-Raĥmani Hum Kāfirūna
36كافران چون تو را ببينند جز به مسخرهات نمىگيرند [و مىگويند:] آيا اين است آن كسى كه معبودان شما را [به موجوداتى بىاثر و بىاختيار] ياد مىكند؟ در حالى كه خود به ذكر [خداى] رحمان [كه توحيد و قرآن است] كافرند [و از اين كار، باكى ندارند.]
Khuliqa Al-'Insānu Min `Ajalin Sa'urīkum 'ĀyāTī 'Āyātī Falā Tasta`jilūni
37انسان از شتاب و عجله آفريده شده است [كه با نخوت و غرور، عذابم را به شتاب مىخواهد]؛ به زودى عذابهايم را به شما نشان خواهم داد، پس [آن را] به شتاب از من نخواهيد.
Wa Yaqūlūna Matá Hādhā Al-Wa`du 'In Kuntum Şādiqīna
38[به پيامبر و مؤمنان] مىگويند: اگر راست مىگوييد، اين وعده كى خواهد بود؟
Law Ya`lamu Al-Ladhīna Kafarū Ĥīna Lā Yakuffūna `An Wujūhihimu An-Nāra Wa Lā `An Žuhūrihim Wa Lā Hum Yunşarūna
39اگر كافران به آن وقتى كه نمىتوانند آتش را از چهرهها و پشتشان باز دارند و يارى هم نمىشوند، آگاهى داشتند [عجولانه عذاب را نمىخواستند.]
Bal Ta'tīhim Baghtatan Fatabhatuhum Falā Yastaţī`ūna Raddahā Wa Lā Hum Yunžarūna
40بلكه ناگهان به آنان مىرسد، پس چنان مبهوتشان مىكند كه، نه قدرت دارند آن را بازگردانند، و نه [براى به تأخير افتادنش] مهلت مىيابند.
Wa Laqadi Astuhzi'a Birusulin Min Qablika Faĥāqa Bial-Ladhīna Sakhirū Minhum Mā Kānū Bihi Yastahzi'ūn
41و به راستى پيش از تو پيامبرانى مورد استهزا قرار گرفتند، پس عذابى را كه همواره مسخره مىكردند، استهزا كنندگان را فرا گرفت.
Qul Man Yakla'uukum Bil-Layli Wa An-Nahāri Mina Ar-Raĥmani Bal Hum `An Dhikri Rabbihim Mu`riđūna
42بگو: چه كسى شما را در شب و روز از [عذاب خداى] رحمان محافظت مىكند؟ بلكه [حقيقت اين است كه] آنان از ياد پروردگارشان روى گردانند.
'Am Lahum 'Ālihatun Tamna`uhum Min Dūninā Lā Yastaţī`ūna Naşra 'Anfusihim Wa Lā Hum Minnā Yuşĥabūna
43آيا براى آنان به جاى ما معبودانى هست كه آنان را [از عذاب ما] باز دارند در حالى كه [آن معبودان] نمىتوانند خود را يارى دهند و از سوى ما هم پناه داده نمىشوند؟
Bal Matta`nā Hā'uulā' Wa 'Ābā'ahum Ĥattá Ţāla `Alayhimu Al-`Umuru 'Afalā Yarawna 'Annā Na'tī Al-'Arđa Nanquşuhā Min 'Aţrāfihā 'Afahumu Al-Ghālibūna
44بلكه اينان و پدرانشان را [از انواع نعمت ها] بهرهمند ساختيم تا جايى كه عمرشان طولانى شد [و گمان كردند كه نعمت ها و عمرشان پايان نمىپذيرد]. آيا ندانستهاند كه ما همواره به زمين مىپردازيم و از اطراف [و جوانب] آن [كه ملتها، اقوام، تمدنها و دانشمندانش هستند] مىكاهيم؟ پس آيا باز هم آنان پيروزند؟
Qul 'Innamā 'Undhirukum Bil-Waĥyi Wa Lā Yasma`u Aş-Şummu Ad-Du`ā'a 'Idhā Mā Yundharūna
45بگو: من فقط شما را به وسيله وحى بيم مىدهم، ولى كران، بانگ دعوت را هنگامى كه بيمشان دهند، نمىشنوند.
Wa La'in Massat/hum Nafĥatun Min `Adhābi Rabbika Layaqūlunna Yā Waylanā 'Innā Kunnā Žālimīna
46و اگر اندكى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، خواهند گفت: اى واى بر ما كه قطعا ستمكار بوديم!
Wa Nađa`u Al-Mawāzīna Al-Qisţa Liyawmi Al-Qiyāmati Falā Tužlamu Nafsun Shay'āan Wa 'In Kāna Mithqāla Ĥabbatin Min Khardalin 'Ataynā Bihā Wa Kafá Binā Ĥāsibīna
47و ترازوهاى عدالت را در روز قيامت مىنهيم و به هيچ كس هيچ ستمى نمىشود؛ و اگر [عمل خوب يا بد] هم وزن دانه خردلى باشد آن را [براى وزن كردن] مىآوريم، و كافى است كه ما حسابگر باشيم.
Wa Laqad 'Ātaynā Mūsá Wa Hārūna Al-Furqāna Wa Điyā'an Wa Dhikrāan Lilmuttaqīna
48يقينا به موسى و هارون [كتابى كه] جداكننده [حق از باطل] و نور و مايه يادآورى براى پرهيزكاران [است] عطا كرديم.
Al-Ladhīna Yakhshawna Rabbahum Bil-Ghaybi Wa Hum Mina As-Sā`ati Mushfiqūna
49همانان كه در پنهانى از پروردگارشان مىترسند و از قيامت هم بيمناكند.
Wa Hadhā Dhikrun Mubārakun 'Anzalnāhu 'Afa'antum Lahu Munkirūna
50و اين [قرآنى] كه آن را نازل كردهايم، ذكر و پندى پرمنفعت است؛ آيا باز هم شما منكر آن هستيد؟
Wa Laqad 'Ātaynā 'Ibrāhīma Rushdahu Min Qablu Wa Kunnā Bihi `Ālimīna
51و مسلما پيش از اين به ابراهيم، رشد و هدايتى [كه سزاوارش بود] عطا كرديم؛ و ما به او دانا بوديم.
'Idh Qāla Li'abīhi Wa Qawmihi Mā Hadhihi At-Tamāthīlu Allatī 'Antum Lahā `Ākifūna
52[ياد كن] زمانى را كه به پدرش و قومش گفت: اين مجسمههايى كه شما ملازم پرستش آنها شدهايد، چيست؟
Qālū Wajadnā 'Ābā'anā Lahā `Ābidīna
53گفتند: پدرانمان را پرستش كنندگان آنها يافتيم [لذا به پيروى از پدرانمان آنها را مىپرستيم!!]
Qāla Laqad Kuntum 'Antum Wa 'Ābā'uukum Fī Đalālin Mubīnin
54گفت: به يقين شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى هستيد.
Qālū 'Aji'tanā Bil-Ĥaqqi 'Am 'Anta Mina Al-Lā`ibīna
55گفتند: آيا حق را براى ما آوردهاى يا شوخى مىكنى؟!
Qāla Bal Rabbukum Rabbu As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Al-Ladhī Faţarahunna Wa 'Anā `Alá Dhalikum Mina Ash-Shāhidīna
56گفت: [شوخى نمىكنم] بلكه پروردگارتان همان پروردگار آسمانها و زمين است، همان كه آنها را آفريد و من بر اين [حقيقت] از گواهى دهندگانم.
Wa Ta-Allāhi La'akīdanna 'Aşnāmakum Ba`da 'An Tuwallū Mudbirīna
57سوگند به خدا پس از آنكه [به بتخانه] پشت كرديد و رفتيد، درباره بتهايتان تدبيرى خواهم كرد.
Faja`alahum Judhādhāan 'Illā Kabīrāan Lahum La`allahum 'Ilayhi Yarji`ūna
58پس [همه] بتها را قطعهقطعه كرد و شكست مگر بت بزرگشان را كه [براى درك ناتوانى بتها] به آن مراجعه كنند.
Qālū Man Fa`ala Hādhā Bi'ālihatinā 'Innahu Lamina Až-Žālimīna
59[چون به بتخانه آمدند، با شگفتى] گفتند: چه كسى اين كار را با معبودانمان انجام داده است؟ به يقين او از ستمكاران است.
Qālū Sami`nā Fatan Yadhkuruhum Yuqālu Lahu 'Ibrāhīmu
60گفتند: از جوانى شنيديم كه از بتان ما [به عنوان عناصرى بىاثر و بىاختيار] ياد مىكرد كه به او ابراهيم مىگويند.
Qālū Fa'tū Bihi `Alá 'A`yuni An-Nāsi La`allahum Yash/hadūna
61گفتند: پس او را در برابر ديدگان مردم بياوريد تا آنان [به اين كار او] شهادت دهند.
Qālū 'A'anta Fa`alta Hādhā Bi'ālihatinā Yā 'Ibrāhīmu
62گفتند: اى ابراهيم! آيا تو با معبودان ما چنين كردهاى؟
Qāla Bal Fa`alahu Kabīruhum Hādhā Fās'alūhum 'In Kānū Yanţiqūna
63گفت: بلكه [سالم ماندن بزرگشان نشان مىدهد كه] بزرگشان اين كار را انجام داده است؛ پس اگر سخن مىگويند، از خودشان بپرسيد.
Faraja`ū 'Ilá 'Anfusihim Faqālū 'Innakum 'Antumu Až-Žālimūna
64پس آنان [با تفكر و تأمل] به خود آمدند و گفتند: شما خودتان [با پرستيدن اين موجودات بىاثر و بىاختيار] ستمكاريد [نه ابراهيم.]
Thumma Nukisū `Alá Ru'ūsihim Laqad `Alimta Mā Hā'uulā' Yanţiqūna
65آن گاه سرافكنده و شرمسار شدند [ولى از روى ستيزهجويى به ابراهيم گفتند:] مسلما تو مىدانى كه اينان سخن نمىگويند.
Qāla 'Afata`budūna Min Dūni Allāhi Mā Lā Yanfa`ukum Shay'āan Wa Lā Yađurrukum
66گفت: [با توجه به اين حقيقت] آيا به جاى خدا چيزهايى را مىپرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمىرسانند؟!
'Uffin Lakum Wa Limā Ta`budūna Min Dūni Allāhi 'Afalā Ta`qilūna
67اف بر شما و بر آنچه به جاى خدا مىپرستيد؛ پس آيا نمىانديشيد؟
Qālū Ĥarriqūhu Wa Anşurū 'Ālihatakum 'In Kuntum Fā`ilīna
68گفتند: اگر مىخواهيد كارى انجام دهيد [و مرد كار هستيد] او را بسوزانيد، و معبودانتان را يارى دهيد.
Qulnā Yā Nāru Kūnī Bardāan Wa Salāmāan `Alá 'Ibrāhīma
69[پس او را در آتش افكندند] گفتيم: اى آتش! برابر ابراهيم سرد و بىآسيب باش!
Wa 'Arādū Bihi Kaydāan Faja`alnāhumu Al-'Akhsarīna
70و بر ضد او نيرنگى سنگين به كار گرفتند [كه نابودش كنند] پس آنان را زيانكارترين [مردم] قرار داديم.
Wa Najjaynāhu Wa Lūţāan 'Ilá Al-'Arđi Allatī Bāraknā Fīhā Lil`ālamīna
71و او و لوط را [از آن سرزمين پر از شرك و فساد] نجات داده و به سوى سرزمينى كه در آن براى جهانيان بركت نهادهايم، برديم.
Wa Wahabnā Lahu 'Isĥāqa Wa Ya`qūba Nāfilatan Wa Kullāan Ja`alnā Şāliĥīna
72و اسحاق و يعقوب را به عنوان عطايى افزون، به او بخشيديم و همه را افرادى شايسته قرارداديم.
Wa Ja`alnāhum 'A'immatan Yahdūna Bi'amrinā Wa 'Awĥaynā 'Ilayhim Fi`la Al-Khayrāti Wa 'Iqāma Aş-Şalāati Wa 'Ītā'a Az-Zakāati Wa Kānū Lanā `Ābidīna
73و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت مىكردند، و انجام دادن كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات را به آنان وحى كرديم، و آنان فقط پرستش كنندگان ما بودند.
Wa Lūţāan 'Ātaynāhu Ĥukmāan Wa `Ilmāan Wa Najjaynāhu Mina Al-Qaryati Allatī Kānat Ta`malu Al-Khabā'itha 'Innahum Kānū Qawma Saw'in Fāsiqīna
74و به لوط، حكمت و دانش داديم و او را از آن شهرى كه [اهلش] كارهاى زشت مرتكب مىشدند، نجات داديم؛ بىترديد آنان قومى بد و نافرمان بودند.
Wa 'Adkhalnāhu Fī Raĥmatinā 'Innahu Mina Aş-Şāliĥīna
75و او را در رحمت خود درآورديم؛ چون او از شايستگان بود.
Wa Nūĥāan 'Idh Nādá Min Qablu Fāstajabnā Lahu Fanajjaynāhu Wa 'Ahlahu Mina Al-Karbi Al-`Ažīmi
76و نوح را [ياد كن] هنگامى كه پيش از اين [پيامبران ياد شده] ندا كرد: [پروردگارا! مرا از اين قوم فاسد و تبهكار نجات بخش.] پس ندايش را اجابت كرديم، و او و خانوادهاش را از آن اندوه بزرگ نجات داديم.
Wa Naşarnāhu Mina Al-Qawmi Al-Ladhīna Kadhdhabū Bi'āyātinā 'Innahum Kānū Qawma Saw'in Fa'aghraqnāhum 'Ajma`īna
77و او را در برابر گروهى كه آيات ما را تكذيب كردند، يارى داديم؛ قطعا آنان گروه بدى بودند، پس همه آنان را غرق كرديم.
Wa Dāwūda Wa Sulaymāna 'Idh Yaĥkumāni Fī Al-Ĥarthi 'Idh Nafashat Fīhi Ghanamu Al-Qawmi Wa Kunnā Liĥukmihim Shāhidīna
78و داود و سليمان را [ياد كن] زمانى كه درباره آن كشتزار كه شبانه گوسفندان قوم در آن چريده بودند، داورى مىكردند، و ما گواه داورى آنان بوديم.
Fafahhamnāhā Sulaymāna Wa Kullāan 'Ātaynā Ĥukmāan Wa `Ilmāan Wa Sakhkharnā Ma`a Dāwūda Al-Jibāla Yusabbiĥna Wa Aţ-Ţayra Wa Kunnā Fā`ilīna
79پس [داورى] آن را به سليمان فهمانديم، و هر يك را حكمت و دانش عطا كرديم، و كوهها و پرندگان را رام و مسخر كرديم كه همواره با داود تسبيح مىگفتند، و ما انجام دهنده [اين كار] بوديم.
Wa `Allamnāhu Şan`ata Labūsin Lakum Lituĥşinakum Min Ba'sikum Fahal 'Antum Shākirūna
80و به سود شما صنعت ساختن پوششهاى دفاعى را به او آموختيم تا شما را از [آسيب] جنگتان محافظت نمايد، پس آيا شما شكرگزار حق هستيد؟
Wa Lisulaymāna Ar-Rīĥa `Āşifatan Tajrī Bi'amrihi 'Ilá Al-'Arđi Allatī Bāraknā Fīhā Wa Kunnā Bikulli Shay'in `Ālimīna
81و براى سليمان، تندباد را رام و مسخر كرديم كه به فرمانش به سوى آن سرزمينى كه در آن بركت نهاديم، حركت مىكرد و ما همواره به همه چيز داناييم.
Wa Mina Ash-Shayāţīni Man Yaghūşūna Lahu Wa Ya`malūna `Amalāan Dūna Dhālika Wa Kunnā Lahum Ĥāfižīna
82و از شيطانها كسانى را رام و مسخر او كرديم كه برايش غواصى و كارهايى غير از آن انجام مىدادند، و ما نگهبان آنان بوديم.
Wa 'Ayyūba 'Idh Nādá Rabbahu 'Annī Massanī Ađ-Đurru Wa 'Anta 'Arĥamu Ar-Rāĥimīna
83و ايوب را [ياد كن] هنگامى كه پروردگارش را ندا داد كه: مرا آسيب و سختى رسيده و تو مهربانترين مهربانانى.
Fāstajabnā Lahu Fakashafnā Mā Bihi Min Đurrin Wa 'Ātaynāhu 'Ahlahu Wa Mithlahum Ma`ahum Raĥmatan Min `Indinā Wa Dhikrá Lil`ābidīna
84پس ندايش را اجابت كرديم و آنچه از آسيب و سختى به او بود برطرف نموديم، و خانوادهاش را [كه در حادثهها از دستش رفته بودند] و مانندشان را همراه با آنان به او عطا كرديم كه رحمتى از سوى ما و مايه پند و تذكرى براى عبادت كنندگان بود.
Wa 'Ismā`īla Wa 'Idrīsa Wa Dhā Al-Kifli Kullun Mina Aş-Şābirīna
85و اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را [ياد كن] كه همه از شكيبايان بودند.
Wa 'Adkhalnāhum Fī Raĥmatinā 'Innahum Mina Aş-Şāliĥīna
86و آنان را در رحمت خود درآورديم، چون از شايستگان بودند.
Wa Dhā An-Nūni 'Idh Dhahaba Mughāđibāan Fažanna 'An Lan Naqdira `Alayhi Fanādá Fī Až-Žulumāti 'An Lā 'Ilāha 'Illā 'Anta Subĥānaka 'Innī Kuntu Mina Až-Žālimīna
87و صاحب ماهى [حضرت يونس] را [ياد كن] زمانى كه خشمناك [از ميان قومش] رفت و گمان كرد كه ما [زندگى را] بر او تنگ نخواهيم گرفت، پس در تاريكىها [ى شب، زير آب، و دل ماهى] ندا داد كه: معبودى جز تو نيست تو از هر عيب و نقصى منزهى، همانا من از ستمكارانم.
Fāstajabnā Lahu Wa Najjaynāhu Mina Al-Ghammi Wa Kadhalika Nunjī Al-Mu'uminīna
88پس ندايش را اجابت كرديم و از اندوه نجاتش داديم؛ و اينگونه مؤمنان را نجات مىدهيم.
Wa Zakarīyā 'Idh Nādá Rabbahu Rabbi Lā Tadharnī Fardāan Wa 'Anta Khayru Al-Wārithīna
89و زكريا را [ياد كن] زمانى كه پروردگارش را ندا داد: پروردگارا! مرا تنها [و بىفرزند] مگذار؛ و تو بهترين وارثانى.
Fāstajabnā Lahu Wa Wahabnā Lahu Yaĥyá Wa 'Aşlaĥnā Lahu Zawjahu 'Innahum Kānū Yusāri`ūna Fī Al-Khayrāti Wa Yad`ūnanā Raghabāan Wa Rahabāan Wa Kānū Lanā Khāshi`īna
90پس [نداى] او را اجابت كرديم و يحيى را به او بخشيديم و نازايى همسرش را براى وى اصلاح نموديم، آنان همواره در كارهاى خير مىشتافتند، و ما را از روى اميد و بيم مىخواندند، و پيوسته در برابر ما فروتن بودند.
Wa A-Atī 'Aĥşanat Farjahā Fanafakhnā Fīhā Min Rūĥinā Wa Ja`alnāhā Wa Abnahā 'Āyatan Lil`ālamīna
91و آن [زن را ياد كن] كه دامن خود را پاك نگه داشت، پس ما از روح خود در او دميديم و او و پسرش را نشانهاى [بزرگ از قدرت خود] براى جهانيان قرار داديم.
'Inna Hadhihi 'Ummatukum 'Ummatan Wāĥidatan Wa 'Anā Rabbukum Fā`budūni
92و بىترديد اين [اسلام] آئين [حقيقى] شماست در حالى كه آيينى يگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستيد.
Wa Taqaţţa`ū 'Amrahum Baynahum Kullun 'Ilaynā Rāji`ūna
93ولى [آنان] آيينشان را در ميان خود قطعهقطعه كردند [و نسبت به دين گروهگروه شدند و به شدت با هم اختلاف پيدا كردند]؛ و همه آنان به سوى ما باز خواهند گشت [تا كيفر سخت اين گروهگرايى را ببينند.]
Faman Ya`mal Mina Aş-Şāliĥāti Wa Huwa Mu'uminun Falā Kufrāna Lisa`yihi Wa 'Innā Lahu Kātibūna
94پس كسى كه برخى از كارهاى شايسته را انجام دهد در حالى كه مؤمن باشد، نسبت به تلاشش ناسپاسى نخواهد شد، و ما يقينا [تلاشش را] براى او مىنويسيم.
Wa Ĥarāmun `Alá Qaryatin 'Ahlaknāhā 'Annahum Lā Yarji`ūna
95و بر [اهل] شهرى كه نابودشان كرديم، محال است [در قيامت به سوى ما] باز نگردند.
Ĥattá 'Idhā Futiĥat Ya'jūju Wa Ma'jūju Wa Hum Min Kulli Ĥadabin Yansilūna
96تا زمانى كه [سد] يأجوج و مأجوج گشوده شود و آنان از هر زمين بلندى سرازير مىشوند.
Wāqtaraba Al-Wa`du Al-Ĥaqqu Fa'idhā Hiya Shākhişatun 'Abşāru Al-Ladhīna Kafarū Yā Waylanā Qad Kunnā Fī Ghaflatin Min Hādhā Bal Kunnā Žālimīna
97و آن وعده حق [كه قيامت است] نزديك شود، پس ناگهان چشمهاى كافران خيره شود [و گويند:] واى بر ما! كه ما از اين روز در بىخبرى سنگينى قرار داشتيم، بلكه ما ستمكار بوديم.
'Innakum Wa Mā Ta`budūna Min Dūni Allāhi Ĥaşabu Jahannama 'Antum Lahā Waridūna
98[به آنان گويند:] به يقين شما و معبودانى كه به جاى خدا مىپرستيديد، هيزم دوزخيد؛ [بىترديد] شما در آن وارد خواهيد شد.
Law Kāna Hā'uulā' 'Ālihatan Mā Waradūhā Wa Kullun Fīhā Khālidūna
99اگر اينان معبودان [برحق] بودند، وارد دوزخ نمىشدند در حالى كه همگى [بتان و بتپرستان] در آن جاودانهاند.
Lahum Fīhā Zafīrun Wa Hum Fīhā Lā Yasma`ūna
100آنان در دوزخ، نعرههاى دردناكى دارند و در آنجا [سخنى اميدوار كننده] نمىشنوند.
'Inna Al-Ladhīna Sabaqat Lahum Minnā Al-Ĥusná 'Ūlā'ika `Anhā Mub`adūna
101بىترديد كسانى كه پيشتر از سوى ما وعده نيك به آنان دادهاند، از دوزخ دورشان نگه مىدارند.
Lā Yasma`ūna Ĥasīsahā Wa Hum Fī Mā Ashtahat 'Anfusuhum Khālidūna
102كمترين صداى آن را [هم] نمىشنوند، و آنان در آنچه [از نعمت هاى الهى] دلشان بخواهد جاودانهاند.
Lā Yaĥzunuhumu Al-Faza`u Al-'Akbaru Wa Tatalaqqāhumu Al-Malā'ikatu Hādhā Yawmukumu Al-Ladhī Kuntum Tū`adūna
103[در آن روز] آن بزرگ ترين ترس و واهمه آنان را اندوهگين نمىكند و فرشتگان [با درود و سلام] به استقبالشان آيند [و گويند:] اين است روز شما كه شما را به آن وعده مىدادند.
Yawma Naţwī As-Samā'a Kaţayyi As-Sijilli Lilkutubi Kamā Bada'nā 'Awwala Khalqin Nu`īduhu Wa`dāan `Alaynā 'Innā Kunnā Fā`ilīna
104روزى كه آسمان را در هم مىپيچيم، مانند در هم پيچيدن طومار، همان گونه كه نخستين بار آفريدهها را آفريديم، دوباره آنان را باز مىگردانيم. وعدهاى است [كه تحقق دادنش] بر عهده ما [ست]، به يقين آن را انجام مىدهيم.
Wa Laqad Katabnā Fī Az-Zabūri Min Ba`di Adh-Dhikri 'Anna Al-'Arđa Yarithuhā `Ibādiya Aş-Şāliĥūna
105و همانا ما پس از تورات در زبور نوشتيم كه: زمين را بندگان شايسته ما به ميراث مىبرند.
'Inna Fī Hādhā Labalāghāan Liqawmin `Ābidīna
106بىترديد در اين [حقايق] براى [رسانيدن] مردم عبادت پيشه [به نهايت مقصود و اوج مطلوب] كفايت است.
Wa Mā 'Arsalnāka 'Illā Raĥmatan Lil`ālamīna
107و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
Qul 'Innamā Yūĥá 'Ilayya 'Annamā 'Ilahukum 'Ilahun Wāĥidun Fahal 'Antum Muslimūna
108بگو: به من فقط وحى مىشود كه معبود شما خداى يكتاست؛ پس آيا تسليم [فرمانها و احكام او] مىشويد؟
Fa'in Tawallawā Faqul 'Ādhantukum `Alá Sawā'in Wa 'In 'Adrī 'Aqarībun 'Am Ba`īdun Mā Tū`adūna
109پس اگر روى برگرداندند بگو: من به شما به طور يكسان آگاهى و هشدار دادم، و نمىدانم آنچه شما را [از عذاب] به آن وعده دادهاند، آيا نزديك است يا دور؟
'Innahu Ya`lamu Al-Jahra Mina Al-Qawli Wa Ya`lamu Mā Taktumūna
110بىترديد او سخن آشكار را و آنچه را پنهان مىداريد، مىداند.
Wa 'In 'Adrī La`allahu Fitnatun Lakum Wa Matā`un 'Ilá Ĥīnin
111و من نمىدانم شايد اين [تأخير عذاب] آزمايشى براى شما و بهرهمندى اندكى [از نعمت ها] تا مدتى معين است.
Qāla Rabbi Aĥkum Bil-Ĥaqqi Wa Rabbunā Ar-Raĥmānu Al-Musta`ānu `Alá Mā Taşifūna
112[پيامبر] گفت: پروردگارا! [ميان ما و مشركان] به حق داورى كن و پروردگار ما مهربان است و [مؤمنان] بر خلاف واقعيتى كه [شما مشركان درباره پيروزى خود وشكست ما] وصف مىكنيد، از او يارى مىخواهند.