قرآن عثمان طه

سوره البقرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الم

1

بنام خداوند بخشاينده مهربان‌؛ الم


ذٰلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُديً لِلْمُتَّقِينَ

2

اين نامه كه ترديدى در آن نيست راهنماى پرهيزكاران است


الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ

3

كه به ناديده ايمان آوردند و برپاى دارند نماز را و از آنچه بدانان داده‌ايم ببخشند


وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ

4

و آن كسانى كه ايمان آوردند بدانچه بر تو و پيش از تو نازل شده است و به آخرت يقين دارند


أُولئِكَ عَليٰ هُديً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

5

آنانند بر هدايتى از پروردگار خويش و آنانند رستگاران


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ

6

همانا گروه كفار يكسان است بر ايشان بترسانيشان يا نترسانيشان ايمان نياورند


خَتَمَ اللَّهُ عَليٰ قُلُوبِهِمْ وَ عَليٰ سَمْعِهِمْ وَ عَليٰ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ

7

مهر نهاد خدا بر دلهاشان و بر گوش ايشان و بر ديدگان ايشان است پرده‌اى و براى ايشان است شكنجه بزرگ


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ

8

و از مردمند گروهى كه گويند ايمان آورديم به خدا و به روز بازپسين حالى كه نيستند مؤمنان


يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ

9

نيرنگ با خدا و مؤمنان مى‌بازند حالى كه فريب نمى‌دهند جز خويشتن را و درنمى‌يابند


فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ

10

در دلهاى آنان است مرضى و خدا بيفزودشان مرضى و ايشان را است عذابى دردناك بدانچه بودند دروغ مى‌گفتند


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ

11

و اگر گفته شود بديشان فساد نكنيد در زمين گويند نيستيم ما جز اصلاح كنندگان


أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لٰكِنْ لا يَشْعُرُونَ

12

همانا آنانند مفسدان و ليكن درنمى‌يابند


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لٰكِنْ لا يَعْلَمُونَ

13

و هر گاه گفته شود بديشان ايمان آريد چنان كه ايمان آوردند مردم گويند آيا ايمان آريم چنان كه ايمان آوردند بى‌خردان همانا ايشانند بى‌خردان و ليكن نمى‌دانند


وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِليٰ شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ

14

و هر گاه ملاقات كنند مؤمنان را گويند ايمان آورديم و چون خلوت كنند با شياطين خود گويند همانا ما با شمائيم نيستيم ما جز مسخره‌كنندگان


اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ

15

خدا مسخره كند بديشان و مهلتشان دهد در سركشى خود فرو روند


أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُديٰ فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ

16

آنانند كه خريدند گمراهى را به هدايت پس نه سودمند شد سوداگريشان و نبودند راه‌يافتگان


مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ

17

مثل ايشان مثل آن است كه افروخت آتشى تا گاهى كه روشن كرد پيرامونش را ببرد خدا نور ايشان را و بگذاردشان در تاريكيهايى كه نمى‌بينند


صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ

18

كرانند گنگانند كورانند پس باز نمى‌گردند


أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ

19

يا مانند بارانى از آسمان كه در آن است تاريكيهايى و رعد و برقى مى‌نهند انگشتان خويش را در گوشهاشان از صاعقه‌ها از ترس مرگ و خداوند فراگيرنده است به كافران


يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

20

نزديك است برق بربايد ديدگان ايشان را هر گاه روشنائيشان دهد روان شوند در آن و گاهى كه تاريكى افكند بر ايشان بايستند و اگر مى‌خواست خدا مى‌برد گوش و ديدگان ايشان را همانا خداوند است بر همه چيز توانا


يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

21

اى مردم پرستش كنيد پروردگار خويش را آنكه بيافريد شما و پيشينيان را شايد كه شما پرهيزكارى كنيد


الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

22

آنكه گردانيد براى شما زمين را فرش و بسترى و آسمان را سازمانى و پوششى و فرو ريخت از آسمان آبى پس برون آورد بدان از ميوه‌ها روزيى براى شما پس قرار ندهيد براى خدا همتايانى و خود مى‌دانيد


وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَليٰ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

23

و اگر در شكى هستيد بدانچه فرستاديم بر بنده خود پس بياريد سوره‌اى همانند آن و بخوانيد گواهان خويش را جز خدا اگر هستيد راستگويان


فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ

24

پس اگر نكرديد و هرگز نمى‌كنيد پس بپرهيزيد آتشى را كه سوختش مردم است و سنگ آماده شده است براى كافران


وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هٰذَا الَّذِي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فِيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِيها خالِدُونَ

25

و مژده ده آنان را كه ايمان آوردند و كردار شايسته كردند كه ايشان را است باغهايى كه روان است از زير آنها نهرها هر گاه روزيمند شوند از آن ميوه‌اى گويند اين است همان كه روزيمند بوديم از پيش و آورده‌شدندش همانند و ايشان را است در آن زنانى پاك‌شده و ايشانند در آن جاودانان


إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهٰذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ

26

همانا پروا ندارد خدا كه مثلى زند پشه‌اى تا برتر از آن پس آنان كه ايمان آوردند دانند آن را حق از نزد پروردگار خود و آنان كه كفر ورزيدند گويند آيا خدا را غرض چه باشد از اين مثل كه گروهى را بدان گمراه و گروهى را بدان هدايت كند حالى كه گمراه نمى‌كند بدان مگر فاسقان را


الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

27

آنان كه بشكنند پيمان خدا را پس از بستنش و ببرند آنچه را كه خدا دستور پيوندش داده و فساد كنند در زمين همانا آنانند زيانكاران


كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

28

چگونه كافر شويد به خدا با آنكه مردگانى بوديد كه زنده كرد شما را پس مى‌ميراند و سپس زنده كند شما را پس بسوى او بازگردانيده شويد


هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَويٰ إِلَي السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

29

اوست آن كه آفريد براى شما هر چه در زمين است و سپس پرداخت به آسمان و آن را هفت آسمان ساخت و اوست به هر چيز دانا


وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ

30

و هنگامى كه گفت پروردگار تو به فرشتگان كه خواهم قرار داد در زمين جانشينى گفتند آيا قرار دهى در زمين آن را كه فساد جويد در آن و خون ريزد حالى كه ما ستايش و سپاس تو گوئيم و تو را تقديس كنيم گفت من مى‌دانم آنچه را كه نمى‌دانيد


وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْماءِ هٰؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

31

و آموخت به آدم نامها را همگى سپس عرضشان كرد بر ملائكه و گفت خبر دهيد مرا از نامهاى اينان اگر هستيد راستگويان


قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ

32

گفتند منزهى تو نيست ما را دانشى جز آنچه تو آموختى همانا تويى دانشمند حكيم


قالَ يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ

33

گفت اى آدم آگهيشان ده به نامهاى آنان و گاهى كه آگهيشان داد به نامهاى آنان گفت آيا نگفتم شما را كه من مى‌دانم غيب آسمانها و زمين را و مى‌دانم آنچه را كه فاش و پنهان سازيد


وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبيٰ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ

34

و هنگامى كه گفتيم به فرشتگان سجده كنيد به آدم پس سجده كردند همه جز ابليس كه سر پيچيد و بزرگى طلبيد و بود از گروه كافران


وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ

35

و به آدم گفتيم كه با همسر خويش در بهشت بيارام و بخوريد از آن گوارا آنچه خواهيد و نزديك نشويد بدين درخت كه مى‌شويد از ستمگران


فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا فِيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِليٰ حِينٍ

36

پس بلغزانيدشان شيطان و برون راندشان از آنچه بودند در آن و گفتيم فرود شويد گروهى از شما دشمن گروهى و شما را است در زمين آرامشگاه و بهره‌اى تا زمانى


فَتَلَقَّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

37

پس دريافت آدم از پروردگار خود سخنانى كه توبه‌اش پذيرفت و همانا اوست بسى توبه‌پذيرنده مهربان


قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُديً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

38

گفتيم فرود شويد از آن همگى هر گاه شما را راهنمايى از جانب من آيد پس آنان كه پيروى كنند راهنمايى مرا نه برايشان است ترسى و نه اندوهگين شوند


وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

39

و آنان كه كفر ورزيدند و تكذيب آيتهاى ما كردند ايشانند ياران آتش در آنند جاودانان


يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ

40

اى بنى اسرائيل ياد آوريد نعمتى را كه به شما ارزانى فرمودم و وفا كنيد به عهد من وفا كنم به عهد شما و مرا پس بترسيد


وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ وَ لا تَكُونُوا أَوَّلَ كافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ

41

و ايمان آريد بدانچه فرستادم كه مصدق آنچه با شما است و نباشيد نخستين كس كه بدان كفر ورزد و نفروشيد آيتهاى مرا به بهايى كم و از من پس بترسيد


وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

42

و نپوشانيد حق را به باطل و كتمان نكنيد حق را و شما مى‌دانيد


وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ

43

و بپاى داريد نماز را و بدهيد زكاة را و ركوع گزاريد (نماز گزاريد) با ركوع‌گزاران


أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

44

آيا مردم را به نيكى خوانيد و خود را فراموش كنيد حالى كه مى‌خوانيد كتاب را آيا بخرد نمى‌يابيد


وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَي الْخاشِعِينَ

45

و كمك جوييد از صبر و نماز و همانا گران است آن جز بر فروتنان


الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ

46

آنان كه ملاقات پروردگار خويش را گمان دارند و آن كه ايشانند بسوى او بازگشت كنندگان


يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَي الْعالَمِينَ

47

اى بنى اسرائيل ياد آريد نعمتم را كه به شما ارزانى داشتم و آنكه برترى دادم شما را بر جهانيان


وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

48

و بترسيد از روزى كه انجام ندهد كسى براى كسى چيزى را و نه از كسى شفاعتى پذيرفته شود و نه بدلى از او قبول گردد و نه ايشان يارى شوند


وَ إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذٰلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ

49

و زمانى كه نجات داديم شما را از آل فرعون كه روا مى‌داشتند بر شما شكنجه زشت را مى‌كشتند به سختى پسران شما را و زنده مى‌گذاشتند زنان شما را و در آنتان بود آزمايشى از پروردگار شما بزرگ


وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْناكُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ

50

و هنگامى كه بشكافتيم براى شما دريا را پس نجات داديم شما را و غرق نموديم آل فرعون را حالى كه بوديد نگران


وَ إِذْ واعَدْنا مُوسيٰ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ

51

و هنگامى كه ميعاد نهاديم با موسى چهل شب سپس برگرفتيد گوساله را از آن پس و بوديد ستمگران


ثُمَّ عَفَوْنا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

52

پس بخشوديم بر شما پس از آن باشد كه شما شكر گزاريد


وَ إِذْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

53

و هنگامى كه داديم به موسى كتاب و فرقان را شايد رهبرى شويد


وَ إِذْ قالَ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِليٰ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

54

و هنگامى كه گفت موسى به قوم خود اى قوم من همانا ستم بر خود كرديد به گرفتن شما گوساله را پس بازگرديد به آفريدگار خود و بكشيد نفوس خويش را آن بهتر است از براى شما نزد پروردگارتان پس پذيرفت توبه شما را كه اوست توبه‌پذيرنده مهربان


وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسيٰ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّي نَرَي اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ

55

و هنگامى كه گفتيد اى موسى ايمان نياريم به تو تا ببينيم خدا را آشكارا پس بگرفت شما را صاعقه حالى كه بوديد نگران


ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

56

سپس زنده كرديم شما را پس از مرگتان شايد كه شما شكر گزاريد


وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْويٰ كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لٰكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

57

و سايبان گردانيديم بر شما ابر را و فرود آورديم بر شما «من» و «سلوى» را بخوريد از پاكهاى آنچه روزيتان داديم و ستم نكردند ما را ليكن بودند نفوس خويش را ستم‌كنندگان


وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ

58

و هنگامى كه گفتيم درآئيد اين قريه را و بخوريد از آن هر جا خواهيد گوارا و درآئيد در را سجده‌كنان و بگوئيد كاهشى تا بيامرزيم از براى شما لغزشهاى شما را و بزودى بيش دهيم به نيكوكاران


فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنا عَلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ

59

پس تبديل كردند ستمگران سخن را به غير از آنچه به ايشان گفته شد پس فرستاديم بر ستم‌پيشگان شكنجه‌اى را از آسمان بدانچه بودند نافرمانى‌كنندگان


وَ إِذِ اسْتَسْقيٰ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ

60

و هنگامى كه آب خواست موسى براى قوم خود پس گفتيم بزن عصايت را به سنگ پس منفجر شد از آن دوازده چشمه كه بشناخت هر گروهى آبشخور خود را بخوريد و بنوشيد از روزى خدا و نكوشيد در زمين فسادكنندگان


وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسيٰ لَنْ نَصْبِرَ عَليٰ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنيٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باءُو بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذٰلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ

61

و هنگامى كه گفتيد اى موسى هرگز شكيبا نشويم بر يك خوراك پس بخوان براى ما پروردگار خود را تا بيرون آرد براى ما از رستنيهاى زمين از سبزيش و خيارش و سيرش و عدسش و پيازش گفت آيا تبديل كنيد آن را كه پست‌تر است به بهتر به شهر درآئيد (فرود آئيد) كه شما را است آنچه را خواستيد و زده شد بر ايشان خوارى و بينوايى و بازگشتند به خشمى از خدا اين بدان شد كه بودند كفر مى‌ورزيدند به آيتهاى خدا و مى‌كشتند پيمبران را به ناحق اين بدان شد كه نافرمانى كردند و بودند تجاوزكنندگان


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصاريٰ وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

62

همانا آنان كه ايمان آوردند و آنان كه جهود شدند و ترسايان و صائبان هر كس ايمان آرد به خدا و روز بازپسين و كردار نيك كند آنان را است پاداششان نزد پروردگارشان نه ترسى است بر ايشان و نه اندوهگين شوند


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْكُرُوا ما فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

63

و هنگامى كه گرفتيم پيمان شما را و برافراشتيم بر فراز شما طور را بگيريد آنچه را به شما داديم به نيرومندى و ياد آريد آنچه را در آن است شايد پرهيزكارى كنيد


ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ

64

سپس پشت كرديد پس از آن كه اگر نبود فضل خدا بر شما و رحمتش هرآينه مى‌شديد از زيانكاران


وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ

65

و همانا دانستيد آنان را كه تجاوز كردند از شما در روز شنبه كه گفتيم ايشان را باشيد بوزينه‌هايى سرافكندگان


فَجَعَلْناها نَكالاً لِما بَيْنَ يَدَيْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ

66

پس قرارش داديم عبرتى براى پيش روى آن و پشت سر آن و اندرزى براى پرهيزكاران


وَ إِذْ قالَ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ

67

و هنگامى كه گفت موسى به قوم خود كه خدا فرمانتان دهد كه بكشيد گاوى گفتند ما را به مسخره گيرى گفت پناه مى‌برم به خدا كه باشم از نادانان


قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِكْرٌ عَوانٌ بَيْنَ ذٰلِكَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ

68

گفتند بخوان پروردگارت را بيان كند براى ما چيست آن گفت او گويد همانا آن گاوى است نه پير و نه جوان ميانه بين آن پس بكنيد آنچه را مأمور مى‌شويد


قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِينَ

69

گفتند بخوان پروردگار خود را بيان كند براى ما چيست رنگش گفت او گويد همانا آن گاوى است به سختى زردفام كه رنگش سرور آورد براى بينندگان


قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَيْنا وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ

70

گفتند بخوان پروردگار خود را بيان كند براى ما چيست آن همانا گاو بر ما مشتبه شده است و همانا مائيم اگر خدا خواهد هدايت‌يافتگان


قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَ لا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لا شِيَةَ فِيها قالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوها وَ ما كادُوا يَفْعَلُونَ

71

گفت او گويد همانا آن گاوى است نه رام تا زمين را شيار كند و نه كشت را آب دهد تندرست است نيست لكه‌اى در آن گفتند اكنون حق را آوردى پس سر بريدندش و نزديك نبودند آن را كنندگان


وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فِيها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ

72

و هنگامى كه كشتيد تنى را پس بيزارى جستيد در آن و خداست بيرون‌آرنده آنچه بوديد نهان‌كنندگان


فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها كَذٰلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتيٰ وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

73

پس گفتيم بزنيدش با پاره‌اى از آن چنين زنده كند خدا مردگان را و بنماياند به شما آيتهاى خويش را شايد بخرد آئيد


ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

74

سپس سخت شد دلهاى شما پس از آن كه مانند سنگ است يا سنگين‌تر و همانا از سنگها است آنچه روان گردد از آن جويها و از آنها است آنچه بشكافد پس برون آيد از آن آب و از آنها است آنچه فرودآيد از ترس خدا و نيست خدا غافل از آنچه مى‌كنيد


أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

75

آيا طمع داريد كه ايمان آرند به شما حالى كه بودند گروهى از ايشان مى‌شنيدند سخن خدا را پس دگرگونش مى‌كردند از پس آنكه مى‌يافتندش بخرد و ايشان مى‌دانستند


وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِليٰ بَعْضٍ قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

76

و هر گاه ملاقات كنند مؤمنان را گويند ايمان آورديم و چون خلوت كند بعضى از ايشان با بعضى گويند آيا حديث كنيد ايشان را بدانچه بگشود است خدا بر شما تا بدان بستيزند با شما نزد پروردگارتان آيا بخرد نمى‌يابيد


أَ وَ لا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ

77

آيا نمى‌دانند كه خدا مى‌داند آنچه را نهان مى‌كنند و آنچه را آشكار مى‌كنند


وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ

78

و از ايشانند گروهى امى و مادرزاد كه نمى‌دانند كتاب را جز آرزو و افسانه‌هايى و نيستند جز پندارندگان


فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هٰذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ

79

پس واى بر آنان كه مى‌نويسند كتاب را با دستهاى خود و سپس گويند كه آن از نزد خدا است تا بخرند بدان بهايى اندك را پس واى بر آنان از آنچه بنوشت دستهاى ايشان و واى بر آنان از آنچه فراهم مى‌كنند


وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

80

گفتند هرگز نرسد ما را آتش جز روزكى چند بگو آيا برگرفتيد نزد خدا پيمانى كه هرگز نشكند خدا پيمان خود را يا گوئيد بر خدا آنچه را نمى‌دانيد


بَليٰ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

81

بلكه آن كس كه بدى را فراهم كرد و فراگرفتش گناه او آنانند ياران آتش ايشانند در آن جاودانان


وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

82

و آنان كه ايمان آوردند و كردارهاى نيك كردند آنانند ياران بهشت ايشانند در آن جاودانان


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبيٰ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ

83

و هنگامى كه گرفتيم پيمان بنى اسرائيل را كه پرستش نكنيد جز خدا را و به والدين نيكى را و به نزديكان و يتيمان و بينوايان و بگوئيد با مردم گفتارى نيك و برپا داريد نماز را و بدهيد زكات را سپس پشت كرديد جز كمى از شما حالى كه بوديد روى‌گردانان


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ

84

و هنگامى كه گرفتيم پيمان شما را كه نريزيد خونهاى خود را و بيرون نرانيد همديگر را از ديار خويش پس اقرار كرديد حالى كه بوديد گواهان


ثُمَّ أَنْتُمْ هٰؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِيقاً مِنْكُمْ مِنْ دِيارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ إِنْ يَأْتُوكُمْ أُساريٰ تُفادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْراجُهُمْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِليٰ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

85

سپس اينك شمائيد كه مى‌كشيد همديگر را و بيرون مى‌رانيد گروهى را از شما از خانه‌هاى ايشان پشتيبانى جوييد بر ايشان به گناه و ستم و اگر بيايند شما را اسيران فديه از ايشان دهيد حالى كه حرام است بر شما برون راندن ايشان آيا ايمان آريد به بعض كتاب و كفر ورزيد به بعضى پس چيست كيفر آنكه اين كار را كند از شما جز خواريى در زندگانى دنيا و روز قيامت برگردانيده شوند بسوى اشد عذاب و نيست خدا غافل از آنچه مى‌كنيد


أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

86

آنانند كه خريدند زندگانى دنيا را به آخرت پس سبك نشود از ايشان عذاب و نه يارى شوند


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَيْنا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوي أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ

87

همانا داديم به موسى كتاب را و در پى آورديم پس از وى پيمبران را و داديم عيسى بن مريم را بينات و مؤيدش داشتيم به روح القدس آيا هر گاه بيايد شما را پيمبرى بدانچه نپسندد نفوستان سركشى كرديد پس گروهى را تكذيب كرديد و گروهى را مى‌كشتيد


وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلاً ما يُؤْمِنُونَ

88

و گفتند دلهاى ما نهان در پرده است بلكه لعنت كرد خدا ايشان را به كفرشان پس به كمى ايمان آرند


وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَي الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الْكافِرِينَ

89

هنگامى كه بيامدشان كتابى از نزد خدا كه مصدق بود آنچه را با ايشان است و بودند از پيش پيروزى مى‌جستند بر آنان كه كفر ورزيدند تا گاهى كه بيامدشان بشناختند آنچه كافر شدند بدان پس لعنت خدا باد بر كافران


بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَليٰ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباءُو بِغَضَبٍ عَليٰ غَضَبٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ

90

چه زشت است آنچه بدان فروختند نفوس خود را كه كفر ورزند بدانچه فرستاده است خدا به ستمگرى كه چرا مى‌فرستد از فضلش بر هر كه از بندگانش كه خواهد پس جلب كردند بر خود غضبى را بر غضبى و كافران را است عذابى خواركننده


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

91

و هر گاه گفته شود بدانان ايمان آريد بدانچه خدا فرستاده است گويند ايمان آوريم بدانچه فرو شده است بر ما و كفر ورزند به ما وراى آن حالى كه آن است حق تصديق‌كننده آنچه با ايشان است بگو پس چرا مى‌كشتيد پيمبران خدا را از پيش اگر هستيد مؤمنان


وَ لَقَدْ جاءَكُمْ مُوسيٰ بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ

92

و همانا بيامد شما را موسى با بينات پس برگرفتيد گوساله را پس از او حالى كه بوديد ستمگران


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

93

و هنگامى كه گرفتيم پيمان شما را و برافراشتيم بر فراز شما طور را بگيريد آنچه را به شما داديم به نيرومندى و بشنويد گفتند شنيديم و نافرمانى كرديم و نوشانيده شدند در دلهاى خود گوساله را (دوستى گوساله با دلشان آميخته شد) به كفرشان بگو چه زشت است آنچه فرمانتان دهد ايمانتان اگر هستيد مؤمنان


قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

94

بگو اگر براى شما است خانه آخرت نزد خدا مختص شما جز مردم پس آرزوى مرگ كنيد اگر هستيد راستگويان


وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ

95

و آرزو نكندش هيچگاه بدانچه پيش آورده است دستهاى ايشان و خدا عالم است به ظالمان


وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَليٰ حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ

96

و همانا يابيشان حريص‌ترين مردم بر زندگى و از مشركانند آنان كه دوست دارد هر كدام كه عمر داده شود هزار سال و نيستش دوركننده از عذاب كه سالمند باشد و خدا بينا است بدانچه مى‌كنند


قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَليٰ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُديً وَ بُشْريٰ لِلْمُؤْمِنِينَ

97

بگو هر كس دشمن جبرئيل باشد همانا او فرود آوردش بر دلت با دستورى از خدا مصدق آنچه پيش روى آن است و هدايت و بشارتى از براى مؤمنان


مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِينَ

98

كسى كه دشمن خدا و فرشتگان او و پيمبرانش و جبرئيل و ميكائيل باشد همانا خداوند است دشمن كافران


وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ ما يَكْفُرُ بِها إِلَّا الْفاسِقُونَ

99

و همانا فرستاديم بسوى تو نشانيهاى تابناك و كفر نورزند بدانها جز فاسقان


أَ وَ كُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يُؤْمِنُونَ

100

آيا هر گاه پيمانى بستند دور افكندش گروهى از ايشان بلكه بيشتر ايشان ايمان نياورند


وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ

101

و هنگامى كه بيامدشان پيكى از نزد خدا تصديق‌كننده آنچه با ايشان افكندند گروهى از آنان كه داده شدند كتاب را كتاب خدا را پشت سر خود چنان كه گويى نمى‌دانند


وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَليٰ مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لٰكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَي الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّي يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

102

و پيروى كردند آنچه مى‌خواندند شياطين بر پادشاهى (كشور) سليمان و كافر نشد سليمان و لكن شياطين كافر شدند مى‌آموختند به مردم جادو را و آنچه فرستاده شد بر دو فرشته در بابل هاروت و ماروت و نمى‌آموختند كسى را تا مى‌گفتند جز اين نيست كه ما آزمايشيم زنهار كافر مشو پس مى‌آموختند از آنان آنچه را جدايى بدان مى‌افكندند ميان مرد و زنش و زيان نمى‌رساندند بدان كس را جز با اذن خدا و ياد مى‌گرفتند آنچه را زيانشان داشت و سودشان نمى‌رسانيد و همانا دانسته بودند كه هر كس آن را بخرد نيست او را بهره‌اى در آخرت چه زشت است آنچه فروختند بدان خويشتن را اگر بودند مى‌دانستند


وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَيْرٌ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

103

و اگر ايمان مى‌آوردند و پرهيزكارى مى‌كردند همانا ثوابى از نزد خدا بهتر است اگر بودند مى‌دانستند


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ

104

اى مؤمنان نگوئيد راعنا (رعايت كن ما را) و بگوئيد انظرنا (منظور دار ما را) و بشنويد و كافران راست عذابى دردناك


ما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ لَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ اللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ

105

دوست ندارند آنان كه كافر شدند از اهل كتاب و از مشركان كه فرود شود بر شما خيرى از پروردگار شما و خدا مخصوص كند به رحمت خود هر كه را خواهد و خدا است دارنده فضلى بزرگ


ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

106

آنچه براندازيم از آيتها يا از ياد بريمش بياريم بهتر از آن يا مانند آن را آيا ندانى كه خدا بر همه چيز تواناست


أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

107

آيا ندانى كه خدا راست پادشاهى آسمانها و زمين و نيست شما را جز خدا دوست و نه ياورى


أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسيٰ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ

108

يا خواهيد پرسيد پيمبر خود را بدانسان كه پرسيده شد موسى از پيش و آنكه تبديل كند كفر را به ايمان همانا گم كرده است راه راست را


وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّي يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

109

دوست داشتند بسيارى از اهل كتاب كه برگردانند شما را پس از ايمان شما كافران به رشكى از نزد خود از پس آنكه آشكار شد براى ايشان حق پس درگذريد و گذشت كنيد تا بيارد خدا امر خويش را همانا خدا بر همه چيز است توانا


وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

110

و بپاى داريد نماز را و بدهيد زكات را و آنچه پيش فرستيد براى خود از خوبى يابيدش نزد خدا همانا خدا است بدانچه مى‌كنيد بينا


وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصاريٰ تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

111

و گفتند به بهشت درنيايد جز آن كو جهود است يا ترسا اين است آرزوهاى ايشان بگو بياريد دستاويز خويش را اگر هستيد راستگويان


بَليٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

112

بلكه هر كه رويش را به خدا آورد و نيكوكار باشد او را است پاداش او نزد خدا و نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين شوند


وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصاريٰ عَليٰ شَيْءٍ وَ قالَتِ النَّصاريٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَليٰ شَيْءٍ وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتابَ كَذٰلِكَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

113

و گفتند جهودان نيستند ترسايان بر چيزى و گفتند ترسايان نيستند جهودان بر چيزى و ايشان همى‌خوانند كتاب را بدينسان گفتند آنان كه نمى‌دانند همانا گفتار ايشان پس خدا حكم كند ميان ايشان روز قيامت در آنچه بودند در آن اختلاف‌كنندگان


وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ سَعيٰ فِي خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلَّا خائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ

114

و كيست ستمگرتر از آنكه بازداشت است مساجد خدا را از آنكه برده شود در آنها نامش و بكوشيد است در ويرانى آنها آنان را نرسد كه در آنها درآيند مگر هراسان ايشان را است در دنيا خواريى و ايشان را است در آخرت عذابى بزرگ


وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ

115

و از آن خدا است مشرق و مغرب به هر سو كه روى آريد همانجا است روى خدا همانا خدا است گشايشمند دانا


وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ

116

و گفتند برگرفت خدا فرزندى منزه است او بلكه او را است آنچه در آسمانها است و زمين همگى براى اويند فروتنان


بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضيٰ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

117

پديدآرنده آسمانها و زمين و هر گاه بگذارند امرى را جز اين نيست كه گويدش بشو پس بشود


وَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ لَوْلا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينا آيَةٌ كَذٰلِكَ قالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ

118

و گفتند آنان كه نمى دانند چرا سخن نگويد با ما خدا يا نيايد ما را آيتى بدينسان گفتند آنان كه پيش از ايشان بودند همانند گفتار ايشان ماننده شده است دلهاى آنان همانا بيان كرديم آيتها را براى گروهى كه يقين دارند


إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ

119

همانا فرستاديمت به حق بشارت‌دهنده و ترساننده و پرسيده نمى‌شوى تو از دوزخيان


وَ لَنْ تَرْضيٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصاريٰ حَتَّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَي اللَّهِ هُوَ الْهُدي وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

120

و هرگز راضى نشوند از تو جهودان و نه ترسايان تا پيروى كنى آيين آنان را بگو همانا هدايت خدا است هدايت و اگر پيروى كنى هوسهاى آنان را پس از آنچه بيامدت از دانش نباشدت از خدا دوست و نه ياورى


الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

121

آنان كه بديشان داديم كتاب را تلاوتش كنند حق تلاوت آن، آنان ايمان آرند بدان و كسى كه كفر ورزد بدان همانا ايشانند زيانكاران


يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَي الْعالَمِينَ

122

اى بنى اسرائيل ياد آريد نعمت مرا كه به شما دادم و آنكه برترى دادم شما را بر جهانيان


وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

123

و بترسيد روزى را كه كفايت نكند كسى از كسى چيزى را و نه پذيرفته شود از او بدلى و نه سود دهدش شفاعتى و نه يارى شوند


وَ إِذِ ابْتَليٰ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ

124

و هنگامى كه بيازمود ابراهيم را پروردگار او با كلماتى پس به انجام رسانيد آنها را گفت همانا گرداننده توام از براى مردم پيشوايى گفت و از نژاد من گفت نرسد عهد من به ستمگران


وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّي وَ عَهِدْنا إِليٰ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ

125

و هنگامى كه گردانيديم خانه را بازگشتگاهى براى مردم و امنى برگيريد از مقام ابراهيم نمازگاهى و سپرديم به ابراهيم و اسماعيل كه پاك داريد خانه مرا براى طواف‌كنندگان و معتكفان و ركوع‌گزاران سجده‌كنان


وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هٰذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِليٰ عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ

126

و هنگامى كه گفت ابراهيم پروردگارا بگردان اين را شهرستانى امن و روزى ده اهلش را از ثمرات آن كه ايمان آورده است از ايشان به خدا و روز بازپسين گفت و آن كس كه كفر ورزيده است كاميابيش دهم اندكى و سپس كشانمش بسوى عذاب آتش و چه زشت است آن بازگشتگاه


وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

127

و هنگامى كه برمى‌افراشت ابراهيم ستونهاى خانه را و اسماعيل پروردگارا بپذير از ما همانا تويى شنونده دانا


رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

128

بار پروردگارا بگردان ما را اسلام آرندگانى براى تو و از نژاد ما مردمى اسلام‌آورنده براى تو و بنماى به ما عبادتهاى ما را و توبه كن بر ما كه تويى توبه‌پذيرنده مهربان


رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

129

بار پروردگارا و برانگيز در ايشان پيمبرى از ايشان كه تلاوت كند بر ايشان آيتهاى تو را و بياموزدشان كتاب و حكمت را و پاكشان سازد كه تويى عزتمند حكيم


وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ

130

و كيست كه روى بگرداند از آئين ابراهيم جز آن كس كه تباه كرده است خويشتن را و همانا برگزيديمش در دنيا و او است در آخرت از شايستگان


إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ

131

هنگامى كه بدو گفت پروردگارش اسلام آور گفت اسلام آوردم براى پروردگار جهانيان


وَ وَصَّيٰ بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفيٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

132

و وصيت كرد بدان ابراهيم فرزندان خويش را و يعقوب اى فرزندان من همانا برگزيد خدا براى شما دين را پس نميريد جز آنكه باشيد مسلمانان


أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

133

يا بوديد گواهان هنگامى كه رسيد يعقوب را مرگ گاهى كه گفت به فرزندان خود چه را مى‌پرستيد پس از من گفتند مى‌پرستيم خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحق را خداوندى يگانه و مائيم براى او اسلام‌آورندگان


تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ

134

اين است امتى كه گذشت وى را است دست‌رنج او و شما را است دست‌رنج شما و پرسش نشويد از آنچه بودند مى‌كردند


وَ قالُوا كُونُوا هُوداً أَوْ نَصاريٰ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

135

و گفتند جهود شويد يا ترسا تا هدايت يابيد بگو بلكه ملت ابراهيم يكتاپرست و نبود از شرك‌ورزندگان


قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِليٰ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسيٰ وَ عِيسيٰ وَ ما أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

136

بگوئيد ايمان آورديم به خدا و بدانچه فرستاده شد بسوى ما و بدانچه فرستاده شد بسوى ابراهيم و اسماعيل و اسحق و يعقوب و اسباط و بدانچه داده شدند موسى و عيسى و آنچه آورده شدند پيمبران از پروردگارشان جدايى نيفكنيم ميان هيچكدام از آنان و مائيم از براى او اسلام‌آورندگان


فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِي شِقاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

137

پس اگر ايمان آوردند به مثل آنچه بدان ايمان آورديد همانا هدايت يافتند و اگر روى گردانيدند جز اين نيست كه ايشانند در خلافى بزودى كفايت كند شما را از ايشان خدا و او است شنواى دانا


صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ

138

رنگ خدا و كيست نكوتر از خدا در رنگ و مائيم براى او پرستش‌گران


قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِي اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ

139

بگو آيا در خدا با ما مى‌ستيزيد و او است پروردگار ما و شما و ما را است كردار ما و شما را است كردار شما و مائيم براى او اخلاص‌آورندگان


أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصاريٰ قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

140

يا گوئيد ابراهيم و اسماعيل و اسحق و يعقوب و سبطها بودند جهودان يا ترسايان بگو آيا شما داناتريد يا خدا و كيست ستمگرتر از آنكه نهان كرده است گواهيى را كه نزد او است از خدا و نيست خدا غافل از آنچه مى‌كنيد


تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ

141

اين است ملتى كه گذشت ايشان را است دسترنجشان و شما را است دسترنج شما و پرسش نشويد از آنچه بودند مى‌كردند


سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

142

بزودى گويند نابخردان از مردم كه چه چيز برگردانيدشان از قبله‌اى كه بر آن بودند بگو از آن خدا است مشرق و مغرب هدايت كند هر كه را خواهد به راه راست


وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَليٰ عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَي الَّذِينَ هَدَي اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ

143

و بدينسان گردانيديم شما را امتى ميانه تا باشيد گواهانى بر مردم و باشد پيمبر گواهى بر شما و ننهاديم قبله‌اى را كه بر آن بودى مگر تا بشناسيم آن را كه پيروى كند پيمبر را از آنكه بر پاشنه پاى خود برگردد و همانا گران است آن مگر بر آنان كه هدايت كرده است خدا و نيست خدا تباه‌كننده ايمان شما همانا خداوند است به مردم رؤوف مهربان


قَدْ نَريٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ

144

هر آينه ديديم گردش (بى‌تابى) روى تو را بسوى آسمان همانا خواهيم گردانيد تو را بسوى (يا ارزانى داشت به تو) قبله‌اى كه راضى از آن باشى پس بگردان رويت را بسوى مسجد حرام و هر جا باشيد بگردانيد رويهاى خود را بسوى آن و آنان كه داده شدند كتاب را هر آينه دانند كه آن است حق از پروردگارشان و نيست خدا غافل از آنچه مى‌كنند


وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ

145

و اگر بيارى آنان را كه كتاب را داده شدند هر آيتى هرآينه پيروى نكنند قبله تو را و نه تويى پيروى‌كننده قبله آنان و نه بعضى از ايشان است پيرو قبله بعضى و اگر پيروى كنى هوسهاى آنان را پس از آنچه بيامده است تو را از دانش همانا باشى از ستمگران


الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

146

آنان كه بديشان داديم كتاب را بشناسندش چنان كه بشناسند فرزندان خويش را و همانا گروهى از ايشان فروپوشند حق را حالى كه مى‌دانند


الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ

147

حق از پروردگار تو است پس نباش از شك‌كنندگان


وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

148

و هر كدام را وجهه‌اى (سويى) است كه بدان روى‌آورنده پس مسابقه كنيد بسوى خيرات هر جا باشيد بيارد شما را همگى خدا زيرا خدا است بر همه چيز توانا


وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

149

و هر گاه (يا هر جا) برون رفتى پس بگردان روى خود را بسوى مسجد حرام و همانا آن است حق از پروردگار تو و نيست خدا غافل از آنچه مى‌كنيد


وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

150

و هر گاه (يا هر جا) برون رفتى پس بگردان روى خود بسوى مسجد حرام و هر جا باشيد بگردانيد رويهاى خود را بسوى آن تا نباشد مردم را بر شما دستاويزى مگر آنان كه ستم كردند از ايشان پس نترسيد از ايشان و مرا بترسيد و تا تمام كنم نعمتم را بر شما و شايد هدايت يابيد


كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ

151

چنان كه فرستاديم بر شما فرستاده‌اى از شما كه مى‌خواند بر شما آيتهاى ما را و پاكيزه مى‌سازد شما را و مى‌آموزد به شما كتاب و حكمت را و مى‌آموزد شما را آنچه نبوديد بدانيد


فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لِي وَ لا تَكْفُرُونِ

152

پس ياد كنيد مرا ياد كنم شما را و سپاس گزاريد براى من و به من كفر نورزيد


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ

153

اى آنان كه ايمان آورديد كمك جوييد از صبر و نماز همانا خداوند است با صبركنندگان


وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لٰكِنْ لا تَشْعُرُونَ

154

و نگوئيد بدانان كه كشته شدند در راه خدا مردگان بلكه زندگانند و ليكن درنمى‌يابيد


وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ

155

و هرآينه بيازمائيم شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و كاهشى از مالها و جانها و ميوه‌ها و مژده ده به صبركنندگان


الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ

156

آنان كه هر گاه پيشامدى بديشان رسد گويند ما از خدائيم و مائيم بسوى او بازگردندگان


أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ

157

آنانند كه بر ايشان است درودهايى از پروردگارشان و رحمتى و آنانند هدايت‌شدگان


إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَلِيمٌ

158

همانا صفا و مروه از شعارها (پرستشگاه‌ها) ى خدا است پس كسى كه حج بيت كند يا عمره به جا آورد نيست بر او باكى كه طواف كند بر آنها و كسى كه خواستار نكويى شود همانا خداست سپاسگزار دانا


إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُديٰ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ

159

همانا آنان كه كتمان مى‌كنند آنچه را فرستاديم از نشانيها و راهنمايى پس از آنكه بيانش كرديم براى مردم در كتاب آنان را لعن كند خدا و لعن كنند لعن‌كنندگان


إِلَّا الَّذِينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

160

مگر آنان كه بازگشتند و درستى كردند و بيان كردند كه بر ايشان بازگشت كنم و منم بازگشت‌كننده مهربان


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ

161

همانا آنان كه كفر ورزيدند و مردند حالى كه كافرند بر ايشان است لعنت خدا و فرشتگان و مردم همگى


خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ

162

جاودانان در آن نه كاسته شود از ايشان عذاب و نه مهلت داده شوند


وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمٰنُ الرَّحِيمُ

163

و خداى شما خداوند يكتا است نيست خدايى جز او بخشنده مهربان


إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِيفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

164

همانا در آفرينش آسمانها و زمين و گردش شب و روز و كشتيى كه روان شود در دريا بدانچه سود دهد به مردم و آنچه فرو فرستاده است خدا از آسمان از آبى كه زنده ساخته است بدان زمين را پس از مردنش و پراكنده است در آن از هر جنبنده‌اى و گردش بادها و ابرى كه مسخر است ميان آسمان و زمين همانا آيتهايى است براى قومى كه بخرد يابند


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ يَرَي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذابِ

165

و از مردمند گروهى كه برگيرند جز خدا همتايانى دوستشان دارند مانند دوستى خدا و آنان كه ايمان آوردند سخت‌ترند در دوستى خدا و اگر مى‌ديدند آنان كه ستم ورزيدند گاهى كه بينند عذاب را آنكه نيرو از آن خدا است همگى و آنكه خدا است سخت شكنجه


إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ

166

هنگامى كه بيزارى جستند آنان كه پيروى شدند از آنان كه پيروى كردند و نگريستند عذاب را و گسيخته شد از ايشان رشته‌ها


وَ قالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذٰلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنَ النَّارِ

167

و گويند آنان كه پيروى كردند كاش ما را بازگشتى مى‌بود تا بيزارى مى‌جستيم از ايشان بدانسان كه بيزارى جستند از ما بدينگونه بنمايدشان خدا كردارهاى ايشان را حسرتهايى بر ايشان و نيستند برون‌روندگان از آتش


يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

168

اى مردم بخوريد از آنچه در زمين است حلال پاك و پيروى نكنيد گامهاى شيطان را كه او شما را دشمنى است آشكار


إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَي اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

169

جز اين نيست كه شما را امر كند به بدى و فحشاء و اينكه گوئيد بر خدا آنچه را نمى‌دانيد


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ

170

و اگر گفته شود بديشان پيروى كنيد آنچه را خدا فرستاده گويند بلكه پيروى كنيم آنچه را يافتيم بر آن پدران خويش را و اگر چه باشند پدرانشان نه چيزى را تعقل كنند و نه هدايت يابند


وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ

171

و مثل آنان كه كفر ورزيدند مثل آن كس است كه بانگ زند بر حيوانى كه نمى‌شنود جز فراخواندن و بانگ‌زدن را كرانند گنگانند كورانند كه تعقل نمى‌كنند


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ

172

اى آنان كه ايمان آورديد بخوريد از پاكهاى آنچه روزى داديم به شما و سپاس گزاريد براى خدا اگر هستيد او را پرستش‌كنندگان


إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

173

جز اين نيست حرام كرد بر شما مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را برده شده است بر آن نام جز خدا پس اگر كسى ناچار شود نه ستم‌كننده و نه تجاوزكننده نيست گناهى بر او همانا خداوند است آمرزنده مهربان


إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

174

همانا آنان كه كتمان كنند آنچه را خدا فرستاده است از كتاب و بفروشندش به بهايى كم آنان نمى‌خورند در شكمهاى خويش جز آتش و نه سخن گويد با ايشان خدا روز قيامت و نه پاك سازدشان و ايشان را است عذابى دردناك


أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُديٰ وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَي النَّارِ

175

آنانند كه خريدند گمراهى را به هدايت و عذاب را به مغفرت شگفتا چه بردبارند بر آتش


ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتابِ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ

176

اين بدان است كه فرستاد خدا كتاب را به حق و آنان كه اختلاف كردند در كتاب همانا ايشانند در ستيزشى دور


لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمالَ عَليٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبيٰ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ

177

نيكى آن نيست كه گردانيد رويهاى خود را بسوى مشرق و مغرب ليكن نكوكار آن است كه ايمان آورده است به خدا و به روز بازپسين و فرشتگان و كتاب و پيمبران و داده است مال را با همه دوستى آن به نزديكان و يتيمان و بينوايان و درماندگان و دريوزگان و در راه آزادكردن بندگان و بپاى داشته است نماز را و داده است آكو را و آنان كه وفا به پيمان كنند هر گاه پيمان بندند و بردباران در پريشانى و رنجورى و هنگام ترس جنگ آنانند كه راست گفته‌اند و آنانند پرهيزكاران


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلَي الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثيٰ بِالْأُنْثيٰ فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذٰلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَديٰ بَعْدَ ذٰلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ

178

اى گروه مؤمنان نوشته شده است بر شما قصاص (خونخواهى) در كشتگان آزاد به آزاد و بنده به بنده و زن به زن و آن كس كه بخشيده شده است بدو از برادرش چيزى پس پيروى‌كردن خوبى و پرداختنى بدو به نكويى اين كاهشى است از پروردگار شما و رحمتى پس آنكه تعدى كند پس از اين او را است عذابى دردناك


وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

179

و شما را است در قصاص (خون خواستن) زندگانيى اى خردمندان شايد پرهيزكارى كنيد


كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُتَّقِينَ

180

نوشته شده است بر شما گاهى كه برسد يكى از شما را مرگ اگر مالى باز گذاشته است وصيت براى والدين و نزديكان بخوبى حقى است بر پرهيزكاران


فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَي الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

181

پس آن كو بگرداندش پس از شنيدنش همانا گناه آن بر آنان است كه بگردانندش همانا خدا شنواى دانا است


فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

182

و كسى كه بترسيده است از وصيت كننده ستم يا گناهى را پس اصلاح افكنده است ميان ايشان پس نيست گناهى بر او همانا خدا است آمرزنده مهربان


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

183

اى گروه مؤمنان نوشته شده است بر شما روزه بدانسان كه نوشته شده است بر آنان كه پيش از شما بودند شايد پرهيزكارى كنيد


أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَليٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

184

روزكى چند و هر كس از شما بيمار يا در سفرى باشد پس چند روز از روزهاى ديگر و بر آنان كه نتوانندش فديه است خوراك بينوايى و آن كس كه خواستار نكويى شود بهتر است او را و روزه بگيريد بهتر است از براى شما اگر بدانيد


شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُديً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُديٰ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَليٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَليٰ ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

185

ماه رمضان كه فرو شد در آن قرآن راهنمايى براى مردم و تابشهايى يا نشانيها از هدايت و فرقان پس هر كس شهر باشد از شما در اين ماه روزه بگيردش و آن كس كه بيمار يا در سفرى باشد چند روز از روزهاى ديگر خدا بر شما آسانى خواهد و نخواهد براى شما سختى را و تا به انجام رسانيد شما را و تا بزرگ شمريد خدا را بدانچه رهبريتان كرد و شايد شكر گزاريد


وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ

186

و هر گاه پرسندت بندگان من از من همانا منم نزديك اجابت كنم دعاى آنكه مرا خواند پس بپذيرند از من و ايمان آورند به من شايد رهبرى شوند


أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِليٰ نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَي اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ

187

حلال شد براى شما شب روزه درآميختن با زنان خود آنانند پوشاك شما و شمائيد پوشاك آنان دانست خدا كه بوديد شما خيانت مى‌ورزيديد با خويشتن پس توبه كرد بر شما و ببخشود بر شما اكنون درآميزيد با آنان و بخواهيد آنچه را خدا براى شما نوشت و بخوريد و بنوشيد تا پديدار شود براى شما رشته سفيد از رشته سياه در بامدادگاه سپس به انجام رسانيد روزه را تا شب و درنياميزيد با آنان حالى كه معتكفيد در مساجد اين است حدود خدا زنهار بدانها نزديك نشويد بدينسان بيان كند خدا آيتهاى خويش را براى مردم شايد پرهيزكارى كنند


وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَي الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

188

و نخوريد مالهاى خويش را ميان خويش به بيهوده و نيفكنيد آنها را بسوى فرمانداران تا بخوريد پاره‌اى از اموال مردم را به گناه حالى كه خود مى‌دانيد


يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقيٰ وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

189

پرسندت از ماه‌هاى تو بگو آنها گاه‌نماهايى است براى مردم و حج و نيست نكويى كه درآئيد به خانه‌ها از پشت آنها بلكه نكوكار آن است كه پرهيزكارى كند و به خانه‌ها درآئيد از درگاه‌هاى آنها و بترسيد خدا را باشد رستگار شويد


وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ

190

و پيكار كنيد در راه خدا آنان را كه پيكارتان كنند و تجاوز نكنيد كه خدا دوست ندارد تجاوزگران را


وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّي يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذٰلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ

191

و بكشيدشان هر جا كه يابيدشان و برون كنيدشان بدانسان كه برون كردندتان و آشوب و نيرنگ سخت‌تر است از كشتن و پيكارشان نكنيد نزد مسجد حرام تا پيكارتان كنند در آن پس اگر كشتند شما را بكشيد ايشان را چنين است كيفر كافران


فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

192

و اگر دست كشيدند همانا خداوند است آمرزنده مهربان


وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّي لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلَّا عَلَي الظَّالِمِينَ

193

و نبرد كنيد با ايشان تا نماند آشوبى و بشود دين از آن خدا پس اگر دست برداشتند همانا نيست ستمى مگر بر ستمگران


الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَديٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَديٰ عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ

194

ماه ارجمند (يا حرام) به ماه ارجمند و ارجمنديها (حرمتها) برابر است پس آن كس كه تجاوز كند بر شما تجاوز كنيد بر او برابر آنچه بر شما تجاوز كرده است و بترسيد خدا را و بدانيد كه خدا است با پرهيزكاران


وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ

195

و ببخشيد در راه خدا و خود را با دست خود به پرتگاه نيفكنيد و نكويى كنيد كه خدا دوست دارد نكوكاران را


وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذيً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ذٰلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ

196

به انجام رسانيد حج و عمره را براى خدا و اگر بازداشته شديد پس آنچه فراهم شود از قربانى و نتراشيد سرهاى خويش را تا برسد قربانى به جايگاه خود و آن كس از شما كه بيمار يا به او آزارى از سرش باشد پس فديه‌اى از روزه يا صدقه يا قربانى تا گاهى كه ايمن شديد پس هر كس متمتع شده است عمره را بسوى حج پس آنچه فراهم شود از قربانى و آن كس كه نيابد پس روزه سه روز در حج و هفت روز گاهى كه بازگرديد اينك ده روز كامل اين براى آن كس است كه نيستند خاندان او نزديك مسجد حرام و بترسيد خدا را و بدانيد كه خداوند است سخت‌شكنجه


الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْويٰ وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ

197

حج ماه‌هايى است دانسته پس آنكه حج در آنها كند نه آميزش نه نافرمانى و نه ستيزه‌كردنى است در حج و آنچه خوبى كنيد ميداندش خدا و توشه برگيريد كه بهترين توشه‌ها تقوى است و بترسيد مرا اى خردمندان


لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ

198

نيست بر شما باكى كه بخواهيد فزونيى از پروردگار خود سپس گاهى كه كوچ كرديد از عرفات پس ياد خدا كنيد نزد مشعر حرام و ياد او كنيد بدانسان كه رهبرى كرد شما را و اگر چه بوديد پيش از آن همانا از گمراهان


ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

199

سپس كوچ كنيد بدانسان كه كوچ كردند مردم و استغفار كنيد خدا را كه خدا است آمرزنده مهربان


فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ

200

و هنگامى كه جاى آورديد عبادات خويش را پس ياد كنيد خدا را مانند يادكردن پدران خويش يا سخت‌تر و از مردم است كسى كه گويد پروردگارا بده ما را در دنيا و نيستش در آخرت بهره‌اى


وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ

201

و از آنان است آنكه گويد پروردگارا بده ما را در دنيا نكويى و در آخرت نكويى و نگهدار ما را از عذاب آتش


أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ

202

آنان را است بهره‌اى از آنچه فراهم كردند و خدا است شتابنده در حساب


وَ اذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقيٰ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

203

و ياد كنيد خدا را روزهايى چند پس آن كس كه بشتابد در دو روز نيست بر او گناهى و آن كس كه دير كند نيست بر او گناهى براى آن كس كه پرهيز كرده است و بترسيد خدا را و بدانيد كه بسوى او گرد آورده شويد


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَليٰ ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ

204

و از مردم است آنكه شگفت آورد تو را سخنش در زندگانى دنيا و گواه گيرد خدا را بر آنچه در دل او است و او است سخت‌ترين دشمنان


وَ إِذا تَوَلَّٰي سَعيٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ

205

و هر گاه پشت كند بكوشد در زمين تا فساد كند در آن و نابود كند كشت و نژاد را و خدا را خوش نيايد فساد


وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ

206

و هر گاه بدو گفته شود بترس از خدا بگيردش تكبر به گناه بس است وى را دوزخ و چه زشت است آرامشگاه


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ

207

و از مردم است آنكه بفروشد خود را در پى خوشنودى خدا و خداوند است مهربان به بندگان


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

208

اى گروه مؤمنان اندر آئيد به صلح همگى و پيروى نكنيد گامهاى شيطان را كه او است براى شما دشمنى آشكار


فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْكُمُ الْبَيِّناتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

209

و اگر لغزيديد از پس آنكه بيامده است شما را نشانيها پس بدانيد كه خدا است عزتمند حكيم


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ

210

آيا انتظار دارند جز آنكه بيايدشان خدا در سايبانهايى از ابر و فرشتگان و بگذرد كار و بسوى خدا بازگردانيده شوند كارها


سَلْ بَنِي إِسْرائِيلَ كَمْ آتَيْناهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَ مَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ

211

بپرس بنى اسرائيل را چند آورديمشان از آيتهاى پديدار و كسى كه تبديل كند نعمت خدا را پس از آنكه بيامدستش همانا خدا است سخت‌شكنجه


زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ

212

آراسته شد براى كافران زندگانى دنيا و مسخره كنند به مؤمنان و آنان كه پرهيزكارى كرده‌اند برتر از ايشانند روز قيامت و خدا روزى دهد هر كه را كه خواهد بى‌حساب


كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَي اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

213

بودند مردم يك امت پس برانگيخت خدا پيمبران را بشارت‌دهندگان و ترسانندگان و فرستاد با ايشان كتاب را به حق تا حكم كند ميان مردم در آنچه اختلاف كردند در آن و اختلاف نكردند در آن مگر آنان كه داده شدندش پس از رسيدن نشانيها بديشان به ستمى ميان خويش پس هدايت كرد خدا مؤمنان را بدانچه اختلاف كردند در آن از حق به اذن خود و خدا هدايت كند هر كه را خواهد به راه راست


أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّي يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتيٰ نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ

214

يا گمان كرديد كه به بهشت درآئيد و هنوز نيامده است شما را نمونه آنان كه پيش از شما بودند كه بديشان رسيد پريشانى و رنجورى و بر خود لرزيدند تا گفت پيمبر و آنان كه ايمان آورده و با او بودند چه وقت است يارى خدا همانا يارى خدا است نزديك


يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ

215

پرسندت چه را انفاق كنند بگو آنچه انفاق كنيد از مال پس براى والدين و نزديكان و يتيمان و بينوايان و درماندگان راه است و آنچه نيكى كنيد همانا خداوند است بدان دانا


كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسيٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسيٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

216

نوشته شد بر شما جنگ و آن ناپسند شما است و چه بسا ناخوش داريد چيزى را و آن است خوب براى شما و چه بسا دوست داريد چيزى را و آن است بد براى شما و خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد


يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّي يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

217

پرسندت از ماه حرام جنگ كردن در آن بگو جنگ كردن در آن گران است و بازداشتن است از راه خدا و كفر است بدو و به مسجد حرام و برون راندن مردمش از آن بزرگتر است نزد خدا و فتنه بزرگتر است از كشتن و پيوسته همى جنگ كنند با شما تا بازگردانند شما را از كيشتان اگر بتوانند و كسى كه بازگردد از كيش خود پس بميرد حالى كه او است كافر آنان تباه شده است كردارشان در دنيا و آخرت و آنانند ياران آتش در آنند جاودانان


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ

218

همانا آنان كه ايمان آوردند و آنان كه هجرت كردند و جهاد كردند در راه خدا اميد دارند رحمت خدا را و خداست آمرزنده مهربان


يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ

219

پرسندت از باده و قمار بگو در آنها است گناهى بزرگ و سودهايى براى مردم و گناه آنها بزرگتر است از سود آنها و پرسندت چه چيز انفاق كنند بگو گذشت يا فزونى را چنين بيان كند خدا براى شما آيات را شايد بينديشيد


فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتاميٰ قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

220

در دنيا و آخرت و پرسندت از يتيمان بگو كارسازى ايشان بهتر است و اگر با آنان اختلاط كنيد پس برادران شمايند و خدا مى‌شناسد تبهكار را از كارساز و اگر مى‌خواست خدا به ستوه مى‌آورد شما را و خدا است عزتمند حكيم


وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّي يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّي يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَي النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَي الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

221

و همسر نگيريد زنان مشركه را تا ايمان آرند و همانا يك كنيزك مؤمنه بهتر است از زنى مشركه اگر چه شيفته سازد شما را و همسر نگيريد مردان مشرك را تا ايمان آرند و همانا بنده مؤمن بهتر است از مشرك و اگر چه شگفت آورد شما را آنان دعوت كنند بسوى آتش و خدا دعوت كند بسوى بهشت و آمرزش به فرمان او و بيان كند آيتهاى خويش را براى مردم شايد يادآور شوند


وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذيً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّي يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ

222

پرسندت از حيض (خون زنان) بگو آن آزارى است پس كناره گيريد زنان را در حيض و نزديكى نكنيد با ايشان تا پاك شوند سپس گاهى كه پاك شدند نزديكى كنيد با ايشان بدانسان كه خدا دستورتان داده است همانا خدا دوست دارد توبه‌كنندگان و دوست دارد پاكيزگى‌جويان را


نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّي شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ

223

زنان شما كشتزار شمايند پس به كشتزار خويش درآئيد هر جا خواهيد و پيش فرستيد براى خود و بترسيد خدا را و بدانيد شمائيد ملاقات‌كننده او و بشارت ده به مؤمنان


وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

224

نگردانيد خدا را آماج سوگندهاى خويش كه نكوكارى كنيد و پرهيزكارى كنيد و كارسازى كنيد ميان مردم و خدا است شنواى دانا


لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ وَ لٰكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ

225

نگيرد شما را خدا به ياوه‌گويى در سوگندهاى شما و ليكن بگيردتان بدانچه فراهم كرده است دلهاى شما و خدا است آمرزنده بردبار


لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاءُو فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

226

براى آنان كه به سوگند از زنان خود كناره‌گيرى كنند انتظار چهار ماه است پس اگر بازگشتند همانا خدا است آمرزنده مهربان


وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

227

و اگر خواستار طلاق شدند همانا خدا است شنواى دانا


وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذٰلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

228

و زنان طلاق گرفته در انتظار نگه دارند خويشتن را مدت سه پاك شدن و روا نيست آنان را كه نهان دارند آنچه بيافريده است خدا در رحمهاى ايشان اگر ايمان دارند به خدا و روز آخر شوهران ايشان سزاوارترند به بازگردانيدشان در آن اگر خواستار آشتى شدند و براى آن زنان است مثل آنچه بر آنان است به متعارف و مردان را است بر فراز ايشان پايه‌اى و خدا است عزتمند حكيم


الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا أَنْ يَخافا أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ

229

طلاق دو بار است پس نگه داشتنى به خوبى يا رها ساختنى با نيكى و روا نيست شما را كه بازستانيد از آنچه بدانان داده‌ايد چيزى را مگر آنكه بترسند كه بپاى ندارند حدود خدا را و اگر ترسيديد كه بپاى ندارند حدود خدا را نيست باكى بر آنان در آنچه زن به فديه دهد (كابين بخشد و جان آزاد سازد) اين است حدود خدا پس تجاوز نكنيد آنها را و هر كه تجاوز كند حدود خدا را آنانند ستمكاران


فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّي تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجَعا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُها لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ

230

و اگر طلاقش داد پس وى را روا نيست از آن پس تا درآميزد با شوهرى جز او سپس اگر طلاقش داد نيست باكى بر آنان كه بازگردند به همديگر اگر پنداشتند كه بپاى مى‌كنند حدود خدا را اين است حدود خدا بيان سازدش براى قومى كه مى‌دانند


وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذٰلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتابِ وَ الْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

231

و اگر طلاق داديد زنان را و رسيدند به سرآمد خويش پس نگه داريدشان بخوبى يا رهاشان كنيد بخوبى و نگهدارى نكنيد آنان را به آزار تا ستم كنيد و آنكه اين كار را كند ستم كرده است خويشتن را و نگيريد آيتهاى خدا را به مسخره و ياد آريد نعمت خدا را بر شما و آنچه فرستاده است بر شما از كتاب و حكمت كه اندرز دهد شما را بدان و بترسيد خدا را و بدانيد كه خدا است به هر چيزى دانا


وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذٰلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذٰلِكُمْ أَزْكيٰ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

232

و هنگامى كه طلاق داديد زنان را و رسيدند به سرآمدشان پس بازنداريد آنان را از آنكه همسر شوند با شوهران خويش اگر تراضى كنند فى ما بين خويش به خوبى بدين اندرز داده شود آن كس از شما كه ايمان دارد به خدا و روز بازپسين اين پاكتر است براى شما و پاكيزه‌تر و خدا مى داند و شما نمى‌دانيد


وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَي الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَي الْوارِثِ مِثْلُ ذٰلِكَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَكُمْ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

233

و مادران شير دهند كودكان خويش را دو سال كامل براى كسى كه بخواهد تمام كند شير دادن را و بر مولود له (پدر كودك) است خوراك و پوشاك آنان به متعارف تكليف نشود كسى جز به اندازه تواناييش آزار نشود مادر به كودكش و نه مولود له (پدر) به فرزندش و بر وارث است مانند اين پس اگر خواستند از شير بازگرفتن را با تراضى و مشاورت هر دو باكى بر آنان نيست و اگر براى كودكان خود شيرده خواستيد باكى بر شما نيست اگر بپردازيد آنچه را دهيد بخوبى و بترسيد خدا را و بدانيد كه خدا بدانچه مى‌كنيد بينا است


وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

234

و آنان كه بميرند از شما و بازمى گذارند زنانى در انتظار بگذارند آن زنان خويشتن را چهار ماه و ده روز تا گاهى كه به سرآمد خود رسيدند باكى نيست بر شما در آنچه در باره خود كنند به نيكى و خدا بدانچه مى‌كنيد دانا است


وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لٰكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ حَتَّي يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ

235

و نيست باكى بر شما در آنچه بدان اشارت كرده‌ايد به خواستگارى زنان يا نهان داشته‌ايد نزد خويشتن (در دل خويش) دانست خدا كه خواهيد سخن گفت با آنان و ليكن وعده ندهيد ايشان را در خلوت (پنهانى) مگر آنكه بگوئيد گفتارى متعارف و نبنديد گره نكاح را (زناشويى را) تا برسد نامه به سررسيد خود و بدانيد كه خدا مى‌داند آنچه را در دلهاى شما است پس بترسيدش و بدانيد كه خدا است آمرزنده بردبار


لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَي الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَي الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُحْسِنِينَ

236

نيست باكى بر شما اگر طلاق دهيد زنان را مادامى كه دست بديشان نرسانيده يا چيزى براى ايشان معين نكرده باشيد و بهره‌مندشان (برخوردارشان) كنيد بر توانگر است به مقدار تواناييش و بر تنگدست است به اندازه قدرتش بهره به خوبى حقى است بر نكوكاران


وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْويٰ وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

237

و اگر طلاقشان داديد پيش از آنكه دست بدانان رسانيد حالى كه فريضه‌اى براى آنان فرض كرده باشيد (كابينى بسته باشيد) پس نيمى از آنچه فرض كرده‌ايد مگر آنكه ببخشند يا ببخشد آنكه به دست اوست گره زناشويى و ببخشيد نزديكتر است به تقوى و فراموش نكنيد نكوكارى را ميان خود همانا خدا بدانچه مى‌كنيد بينا است


حافِظُوا عَلَي الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطيٰ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ

238

مواظبت كنيد بر نمازها و نماز ميانه و بپاى ايستيد براى خدا فروتنان


فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ

239

و اگر ترسيديد پس پيادگان يا سواران تا گاهى كه ايمن شديد ياد كنيد خدا را بدانچه بياموخت شما را آنچه نمى‌دانستيد


وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَي الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِي ما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

240

و آنان كه مى‌ميرند از شما و باز مى‌گذارند زنانى وصيتى است براى زنانشان بهره‌اى تا يك سال بى‌برون‌كردن پس اگر برون شدند نيست باكى بر شما در آنچه درباره خويش كرده‌اند به متعارف و خدا است عزتمند حكيم


وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُتَّقِينَ

241

و براى زنان طلاق گرفته است بهره به متعارف حقى است بر پرهيزكاران


كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

242

چنين بيان كند خدا آيتهاى خود را براى شما شايد تعقل كنيد


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ

243

آيا نديدى آنان را كه برون شدند از كشور خود حالى كه هزاران بودند از ترس مرگ پس بديشان گفت خدا بميريد سپس زنده كردشان همانا خدا است خداوند افزايش و بخشايش بر مردم و ليكن بيشتر مردم سپاس نمى‌گزارند


وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

244

و جنگ كنيد در راه خدا و بدانيد كه خدا است شنواى دانا


مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

245

كيست آنكه وام دهد خدا را وامى نيكو تا بيافزايدش براى او چندين برابر و خدا تنگى و گشايش دهد و بسوى او بازگردانيده مى‌شويد


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسيٰ إِذْ قالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ أَلَّا تُقاتِلُوا قالُوا وَ ما لَنا أَلَّا نُقاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِيارِنا وَ أَبْنائِنا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلاً مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ

246

آيا ننگرى بدان گروه از بنى اسرائيل پس از موسى هنگامى كه گفتند به پيمبرى كه ايشان را بود برانگيز براى ما پادشاهى (فرماندهى) تا جنگ كنيم در راه خدا گفت آيا چنين نيستيد كه اگر جنگ بر شما نوشته شود نكنيد گفتند چه شود ما را كه پيكار نكنيم در راه خدا و برون رانده شديم از خانمان و فرزندان خويش اما گاهى كه نوشته شد بر ايشان جنگ پشت كردند جز كمى از ايشان و خدا دانا است به ستمگران


وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً قالُوا أَنَّي يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ

247

و گفت بديشان پيغمبرشان همانا خدا برانگيخت براى شما طالوت را پادشاهى گفتند چگونه وى را بر ما فرمانروايى باشد و ما سزاوارتريم از او به پادشاهى و داده نشده است گشايشى در مال گفت همانا خدا برگزيدش بر شما و بيفزودش عظمتى در دانش و پيكر و خدا دهد پادشاهيش را به هر كه خواهد و خدا است گشايشمند دانا


وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسيٰ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

248

و گفت بديشان پيمبرشان همانا نشانى پادشاهى او آن است كه بيايد شما را تابوت در آن آرامشى از پروردگار شما و بازمانده‌اى از آنچه بازگذاردند خاندان موسى و هارون كه حمل كنندش فرشتگان همانا در اين است نشانيى براى شما اگر هستيد مؤمنان


فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ

249

و هنگامى كه سان داد و براند طالوت سپاه را گفت هرآينه خداوند است آزماينده شما به وسيله جويى تا هر كس بنوشد از آن نباشد از من و آن كس كه نچشدش از من باشد مگر آنكه با دست خويش كفى از آن برگيرد پس نوشيدند از آن جز كمى از ايشان سپس گاهى كه بگذشت از آن او و آنان كه ايمان آورده بودند با او گفتند نيست ما را نيرويى امروز برابر جالوت و لشكرش گفتند آنان كه مى پنداشتند كه ايشانند ملاقات‌كننده خدا چه بسا گروهى كم پيروز شدند بر گروهى بسيار به اذن خدا و خدا است با شكيبايان


وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرِينَ

250

و هنگامى كه برابر شدند با جالوت و سپاهش گفتند پروردگارا بريز بر ما شكيبايى را و استوار ساز پاهاى ما را و يارى كن ما را بر گروه كافران


فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاءُ وَ لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْعالَمِينَ

251

پس شكستشان دادند به اذن خدا و كشت داود جالوت را و داد خدا بدو پادشاهى و حكمت را و بياموختش از آنچه مى‌خواست و اگر نبود بركناركردن خدا مردم را بعضى را با بعضى هرآينه تباه مى‌شد زمين و ليكن خدا داراى فضل است بر جهانيان


تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

252

اين است آيتهاى خدا كه مى‌خوانيمش بر تو به حق و همانا تويى از فرستادگان


تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَليٰ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ وَ لٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ

253

اينك پيمبران برترى داديم بعضيشان را بر بعضى از آنان است آنكه سخن گفت با او خدا و بالا برد بعضى را از ايشان پايه‌هايى و داديم به عيسى ابن مريم نشانيها را و مؤيدش داشتيم به روح القدس و اگر مى‌خواست خدا هرآينه كارزار نمى‌كردند آنان كه پس از ايشانند از پس آنچه بيامدشان نشانيها و لكن اختلاف كردند پس بعضى از ايشان ايمان آوردند و بعضى كفر ورزيدند و اگر مى‌خواست خدا كارزار نمى‌كردند و ليكن خدا مى‌كند آنچه را بخواهد


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ

254

اى آنان كه ايمان آورديد انفاق كنيد از آنچه شما را روزى داديم پيش از آنكه بيايد روزى كه نيست در آن سوداگرى و نه دوستى و نه شفاعتى و كافرانند ستمگران


اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَئُودُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ

255

خدا كه نيست خداوندى جز او زنده پاينده نگيردش خمار و نه خوابى (يا بيدارى و خوابى) او را است آنچه در آسمانها است و آنچه در زمين كيست كه شفاعت كند به نزدش جز با اذن او مى‌داند آنچه را پيش روى ايشان و آنچه را پشت سر ايشان است و فرانگيرند به چيزى از دانش او جز بدانچه خواهد فراگرفته است كرسيش آسمانها و زمين را و بر او گران نيايد نگهدارى آنها و او است برتر بزرگوار


لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقيٰ لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

256

نيست به ناخواه واداشتنى در دين همانا آشكار شد رهبرى از گمراهى پس آنكه كفر ورزد به ستمگر و ايمان آورد به خدا همانا چنگ زده است به دست‌آويزى استوار كه نيستش گسيختنى و خدا است شنواى دانا


اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

257

خدا دوست آنان است كه ايمان آوردند برون آردشان از تاريكيها بسوى روشنايى و آنان كه كفر ورزيدند دوستانشان ستمگرانند كه برون رانندشان از روشنايى بسوى تاريكيها آنانند ياران آتش در آنند جاودانان


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِي حَاجَّ إِبْراهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ قالَ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ قالَ إِبْراهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

258

آيا نديدى آن را كه ستيزه كرد با ابراهيم درباره پروردگارش زيرا كه خدا داده بودش پادشاهى را هنگامى كه گفت ابراهيم پروردگار من آن است كه زنده كند و بميراند گفت من زنده كنم و بميرانم ابراهيم گفت همانا خدا بياورد خورشيد را از خاور پس بيارش از باختر پس سراسيمه شد آنكه كفر ورزيد و خدا هدايت نكند گروه ستمگران را


أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَليٰ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَليٰ عُرُوشِها قالَ أَنَّي يُحْيِي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِليٰ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِليٰ حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَي الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

259

يا مانند آنكه بگذشت بر شهرى كه فرو خوابيده بود بر ستونها (يا بر پوشهاى) خود گفت كى (چگونه) خدا زنده كند اين را پس از مردنش پس بميرانيدش خدا صد سال سپس برانگيختش گفت چند مانده‌اى گفت مانده‌ام روزى يا پاره‌اى از روز گفت بلكه مانده‌اى صد سال پس بنگر به خوراك و نوشابه خويش كه بويش نگشته و بنگر به درازگوش خود و تا بگردانيمت آيتى براى مردم و بنگر به استخوانها چگونه پيوند كنيم سپس آنها را به گوشت پوشانيم پس هنگامى كه آشكار شد براى او گفت مى‌دانم كه خدا به هر چيز است توانا


وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتيٰ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَليٰ وَ لٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَليٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

260

و هنگامى كه گفت ابراهيم پروردگارا بنمايانم چگونه زنده كنى مردگان را گفت مگر ايمان نياوردى گفت بلى و ليكن تا آرام گيرد دلم گفت پس برگير چهار مرغ را و پاره گردان آنها را به نزد خود پس بگذار فراز هر كوهى از آنها پاره‌اى را پس فراخوانشان بيايندت به دويدن و بدان كه خدا است عزتمند حكيم


مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ

261

مثل آنان كه بخشند مال خود را در راه خدا مانند دانه است كه بروياند هفت خوشه در هر خوشه صد دانه و خدا چند برابر كند براى هر كه خواهد و خدا است گشايشمند دانا


الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذيً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

262

آنان كه بخشند مال خود را در راه خدا و در پى نيارند آنچه را بخشيدند منتى و نه آزارى ايشان را است پاداش ايشان نزد پروردگار خويش و نه ترسى بر ايشان است و نه اندوهگين شوند


قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذيً وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ

263

گفتارى نيك و آمرزش گنهى بهتر است از تصدقى كه در پيش آزارى باشد و خدا است بى‌نياز بردبار


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذيٰ كَالَّذِي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَليٰ شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ

264

اى آنان كه ايمان آورديد تباه نكنيد تصدقهاى خود را به منت و آزار مانند آنكه انفاق كند مال خويش را براى رياى (خودنمايى) مردم و ايمان نيارد به خدا و روز جزا پس مثل او مانند سنگى است لغزان كه بر آن باشد خاكى و رسيده باشدش بارانى سخت كه بازگذاردش لغزنده قدرت ندارند بر چيزى از آنچه فراهم آوردند و خدا هدايت نكند گروه كافران را


وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَها ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

265

و مثل آنان كه مى‌بخشند مال خويش را در پيجويى رضاى خدا و براى استوارساختن نفوس خود مانند باغى است بر پشته‌اى كه رسيده باشدش بارانى سخت پس داده باشد ميوه خود را چهار برابر و اگر نرسيده باشدش بارانى درشت پس بارانى خرد و خدا بدانچه مى‌كنيد بينا است


أَ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ أَصابَهُ الْكِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفاءُ فَأَصابَها إِعْصارٌ فِيهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ

266

آيا دوست دارد يكى از شما كه وى را باغى باشد از نخلستان و تاكستان روان باشد زير آن جويها و براى او در آن از تمام ميوه‌ها باشد و رسيده باشدش پيرى و او را فرزندانى بينوا باشند پس برسدش بادى كه در آن باشد آتشى پس بسوخته باشد چنين بيان كند خدا براى شما آيتهاى خويش را شايد انديشه كنيد


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ

267

اى گروه مؤمنان ببخشيد از پاكيزه‌هاى آنچه فراهم كرديد و از آنچه بيرون آورديم از زمين و آهنگ پليد نكنيد كه از آن انفاق كنيد و نيستيد ستاننده آن جز با فروخواباندن چشم در آن و بدانيد كه خدا است بى‌نياز ستوده


الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ

268

شيطان به شما وعده فقر دهد و بفرمايدتان به فحشاء و خدا نويدتان دهد به آمرزشى از خويش و فزونيى و خداست گشايشمند دانا


يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ

269

دهد حكمت را به هر كه خواهد و آن كس كه حكمت را داده شده است همانا داده شده است خيرى بسيار و يادآور نشوند جز خردمندان


وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ

270

و آنچه انفاق كرده‌ايد از نفقه يا نذر كرده‌ايد از نذر همانا مى‌داندش خدا و نيست ستمگران را ياران


إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئاتِكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

271

اگر آشكارا دهيد تصدقها را چه خوب و اگر پنهان داريد و به فقراء دهيد بهتر باشد براى شما و جبران كند از گناهان شما و خدا بدانچه مى‌كنيد دانا است


لَيْسَ عَلَيْكَ هُداهُمْ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ

272

نيست بر تو هدايت ايشان و ليكن خدا هدايت كند آنكه را خواهد و آنچه انفاق كنيد از مال براى خود شما است و انفاق نمى‌كنيد جز در پيجويى روى خدا و آنچه انفاق كنيد از مال داده مى‌شود به شما و ستم كرده نمى‌شويد


لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ

273

براى بينوايانى كه در راه خدا دچار تنگى شدند نتوانند گشتن را در زمين از پى روزى پنداردشان نادان توانگرانى از عفت‌نمايى بشناسيشان به چهره‌هاى ايشان دريوزگى نكنند از مردم به سماجت و آنچه انفاق كنيد از مال همانا خداوند است بدان دانا


الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

274

آنان كه انفاق كنند مال خود را در شب و روز نهان و آشكارا ايشان را است پاداش ايشان نزد پروردگار خود و نه ترسى بر ايشان است و نه اندوهگين شوند


الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهيٰ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَي اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

275

آنان كه ربا (سود) مى‌خورند برنخيزند جز مانند برخاستن آن كه آشفته سازدش شيطان به ديوانگى اين بدان است كه گفتند همانا سوداگرى مانند مانند ربا است حالى كه حلال كرد خدا سوداگرى را و حرام كرده است سودخورى را و آن كس كه بيايدش اندرزى از پروردگار او پس باز ايستد او را است آنچه بگذشت و كار او با خدا است و آن كس كه بازگردد پس آنانند ياران آتش در آنند جاودانان


يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ

276

نابود كند خدا ربا را و بركت دهد به صدقات و خدا دوست ندارد هر ناسپاس تبهكارى را


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

277

همانا آنان كه ايمان آوردند و كردار شايسته كردند و بپا كردند نماز را و دادند زكات را ايشان را است پاداششان نزد پروردگارشان نه ترسى بر ايشان است و نه اندوهگين شوند


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

278

اى آنان كه ايمان آورديد بترسيد خدا را و رها كنيد آنچه را به جاى مانده است از ربا اگر هستيد مؤمنان


فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ

279

و اگر نكرديد پس اعلام كنيد جنگى را با خدا و پيمبرش و اگر توبه كرديد شما را است سرمايه‌هاى شما نه ستم كنيد و نه ستم كرده شويد


وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِليٰ مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

280

و اگر تنگدست باشد پس مهلتى تا گشايش و تصدق كنيد بهتر است شما را اگر بدانيد


وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَي اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّي كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

281

و بترسيد روزى را كه بازگردانيده شويد در آن بسوى خدا پس داده شود به هر كس آنچه را فراهم كرده است و ستم نشوند


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً فَإِنْ كانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَكِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْريٰ وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيراً أَوْ كَبِيراً إِليٰ أَجَلِهِ ذٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنيٰ أَلَّا تَرْتابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُدِيرُونَها بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَلَّا تَكْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبايَعْتُمْ وَ لا يُضَارَّ كاتِبٌ وَ لا شَهِيدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

282

اى آنان كه ايمان آورديد هر گاه وام دهيد يا گيريد تا سرآمدى نامبرده پس بنويسيدش و بايد نويسد ميان شما نويسنده‌اى به داد و نبايد خوددارى كند نويسنده‌اى از آنكه بنويسد بدانسان كه خدا بياموخته است او را پس بنويسد و املاء كند بر او آن كس كه بر او است حق و بترسد خدا را پروردگار خويش و نكاهد از آن چيزى و اگر آن كس كه بر او است حق كم خرد بود يا ناتوان يا نتوانست املاء كند پس املاء كند ولى او به داد و گواه گيريد دو گواه از مردان خويش را و اگر نبود دو مرد پس يك مرد و دو زن از آنان كه پسند كنيد از گواهان تا چون فراموش كند يكى به ياد آردش ديگرى و خوددارى نكنند گواهان هر گاه خوانده شدند و خسته نشويد از نوشتن آن خرد يا كلان تا سرآمدش اين است دادگرانه‌تر نزد خدا و استوارتر براى گواهى و نزديكتر بدانكه شك نياريد مگر آنكه باشد داد ستدى جارى كه مى‌گردانيدش ميان خويش كه نيست باكى بر شما ننوشتن آن و گواه گيريد گاهى كه داد ستد كنيد و آزار نشود نويسنده‌اى و نه گواهى و اگر بكنيد همانا آن نافرمانيى است از شما و بترسيد خدا را و مى‌آموزدتان خدا و خدا است به هر چيز دانا


وَ إِنْ كُنْتُمْ عَليٰ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ

283

و اگر بر سفرى باشيد و نيابيد نويسنده‌اى پس گروگانى به دست و اگر بسپرد يكى از شما به ديگرى پس بايد بپردازد آن كس كه سپرده شده است سپرده خويش را و بايد بترسد خدا را پروردگار خود و كتمان نكنيد گواهى را و هر كس كتمان كند آن را همانا گنهكار است دلش و خدا بدانچه مى‌كنيد دانا است


لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

284

خدا را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و اگر آشكار كنيد آنچه را در دلهاى شما است يا نهان داريدش حساب كند شما را بدان خدا پس بيامرزد هر كه را خواهد و عذاب كند هر كه را خواهد و خدا بر هر چيزى توانا است


آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ

285

ايمان آورده است پيمبر بدانچه فرستاده شده به سوى او از پروردگار خويش و مؤمنان هر كدام ايمان آوردند به خدا و فرشتگان او و كتابهاى او و پيمبران او فرق نگذاريم بين احدى از پيمبرانش و گفتند شنيديم و فرمان برديم آمرزشى از تو پروردگارا و به سوى تو است بازگشت


لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرِينَ

286

تكليف نكند خدا كسى را جز به قدر طاقت او براى او است آنچه دست آورد اوست و بر او است آنچه دست آورده است پروردگارا مگير بر ما اگر فراموش كرديم يا خطا كرديم پروردگارا بار مكن ما را گرانى چنان كه بار كردى آن را بر آنان كه پيش از ما بودند پروردگارا و نه تحميل كن بر ما آنچه را بدان طاقتى نيست و ببخش بر ما و بيامرز ما را و رحم كن ما را تويى سرپرست ما پس يارى كن ما را بر گروه كافران


قاری
ترجمه گویا
انصاریان