قرآن عثمان طه

سوره الحجر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبِينٍ

1

به نام خداوند بخشنده مهربان.؛ الر، اين است آيات كتاب و قرآن مبين.


رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ

2

چه بسا كه كافران دوست مى‌دارند كه كاش مسلمان بودند.


ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

3

رهايشان كن بخورند و سرگرم بهره‌گيرى از لذت‌ها باشند و آرزوها به خود مشغولشان كند كه بزودى خواهند فهميد.


وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ

4

ما هيچ آبادى را هلاك نكرديم مگر آنكه اجلى معين داشت.


ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ

5

هيچ جمعيتى از اجل خود جلو نمى‌زند و از آن عقب نخواهد افتاد.


وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ

6

و گفتند اى كسى كه بر تو ذكر نازل شده بى شك تو ديوانه‌اى.


لَوْما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

7

اگر از راستگويانى چرا ملائكه را برايمان نمى‌آورى.


ما نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ ما كانُوا إِذاً مُنْظَرِينَ

8

ما جز به حق ملائكه را نازل نمى‌كنيم و ايشان هم در اين هنگام (وقتى نازل كرديم) مهلتى‌ نخواهند داشت.


إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ

9

اين ماييم كه اين ذكر (قرآن) را نازل كرده‌ايم و ما آن را بطور قطع حفظ خواهيم كرد.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ

10

ما پيش از تو (نيز) پيامبرانى در ميان امتهاى نخستين فرستاديم.


وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

11

و نيامد ايشان را رسولى مگر اينكه او را استهزاء مى‌كردند.


كَذٰلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ

12

اين چنين راه مى‌دهيم قرآن را در دلهاى گناهكاران براى اتمام حجت.


لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ

13

با وجود اين ايمان نمى‌آورند به آن قرآن و بتحقيق سنت اقوام پيشين نيز چنين بود.


وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ

14

و اگر درى از آسمان به روى آنان بگشاييم و آنها مرتبا در آن بالا روند (و عجائب قدرت ما را ببينند).


لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ

15

هر آينه از شدت عناد گويند جز اين نيست كه چشم‌بندى شده‌ايم بلكه ما قومى هستيم كه سحر شده‌ايم.


وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ

16

و بتحقيق قرار داديم در آسمان برجهايى، و زينت كرديم آن را براى تماشاگران.


وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ

17

و حفظش نموديم از هر شيطانى رانده شده.


إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ

18

ليكن آن شيطانى كه براى استراق سمع نزديك شود (تا گفتگوى ملائكه را در باره امور غيبى بشنود) شهاب مبين دنبالش مى‌كند.


وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ

19

و زمين را گسترديم و در آن كوه‌هاى ريشه دار نهاديم و نيز از هر چيزى موزون در آن رويانديم.


وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِينَ

20

و براى شما و براى ديگران كه شما روزيشان نمى‌دهيد روزيها قرار داديم.


وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ

21

هيچ چيز نيست مگر آنكه نزد ما خزينه‌هاى آنست و ما نازلش نمى‌كنيم مگر به اندازه معين.


وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ

22

و ما بادها را آبستن گر گياهان فرستاديم، پس از آسمان آبى فرو فرستاديم پس شما را به آن آب سيراب كرديم، و گر نه اين شما نيستيد كه بتوانيد آن را انبار كنيد.


وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ

23

و بدرستى كه ماييم كه زنده مى‌كنيم و مى‌ميرانيم، و ما وارث و باز مانده‌ايم.


وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ

24

و بتحقيق مى‌دانيم كدامتان زودتر بوجود مى‌آييد و كدام ديرتر.


وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ

25

و به درستى پروردگار تو آنان را محشور مى‌كند چه او حكيم و دانا است.


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ

26

و به تحقيق ما انسان را از گلى خشكيده از لايه‌اى سياه آفريديم.


وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ

27

و جن را قبل از وى از آتشى زهرآگين آفريده بوديم.


وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ

28

و چون پروردگارت به ملائكه گفت: مى‌خواهم بشرى از گلى خشكيده از لايه‌اى سياه خلق كنم.


فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ

29

پس چون كار او را به پايان رسانيدم و از روح خود در او دميدم بايد كه برايش بسجده افتيد.


فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ

30

ملائكه همگى و تماميشان سجده كردند.


إِلَّا إِبْلِيسَ أَبيٰ أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ

31

مگر ابليس از اينكه با سجده كنندگان باشد امتناع ورزيد.


قالَ يا إِبْلِيسُ ما لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ

32

پروردگارت به او گفت: اى ابليس چه غرضى در نظر گرفتى كه از ساجدين نباشى؟.


قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ

33

گفت من چنين كسى نبوده‌ام كه براى بشرى كه تو آن را از گلى خشكيده از لايه‌اى سياه آفريدى سجده كنم.


قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ

34

پروردگارت گفت: پس بيرون شو كه تو از رانده شدگانى.


وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِليٰ يَوْمِ الدِّينِ

35

و بر تو است لعنت تا روز جزا.


قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

36

گفت: پروردگارا پس مرا تا روزى كه خلايق مبعوث مى‌شوند مهلت بده.


قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ

37

پروردگارت گفت تو از مهلت داده شدگانى.


إِليٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ

38

تا روز وقت معلوم.


قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ

39

گفت: پروردگارا بخاطر اينكه اغوايم كردى هر آينه در زمين زينت مى‌دهم در نظر آنان، و هر آينه همگيشان را اغواء مى‌كنم.


إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ

40

مگر بندگان مخلصت را.


قالَ هٰذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ

41

گفت: همين است راه مستقيم كه من قضاءاش را رانده‌ام.


إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ

42

بدرستى كه تو بر بندگان من تسلط ندارى، مگر آنهايى كه خودشان رام تو گردند.


وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ

43

و بدرستى جهنم وعده‌گاه همه آنان است.


لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ

44

جهنم كه داراى هفت در است و براى هر درى جزئى از ايشان اختصاص يافته.


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

45

بدرستى كه پرهيزگاران در بوستانها و چشمه‌هايند.


ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ

46

آن روز به ايشان گفته مى‌شود به سلامت و ايمنى درآئيد.


وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَليٰ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ

47

و بيرون كشيم آنچه در سينه‌هاى ايشان باشد، از عداوت و كينه (كه در دار دنيا داشتند) در حالى كه برادران يكديگر مى‌باشند كه بر تختها برابر هم قرار مى‌گيرند.


لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ

48

در آنجا خستگى برايشان نيست و بيرون آمدن هم ندارند.


نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

49

بندگان مرا خبر ده كه بدرستى من از آمرزگار مهربانم.


وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ

50

و (نيز خبر ده) كه عذاب من همانا عذابى دردناكست.


وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ

51

و با خبرشان ساز از داستان ميهمانان ابراهيم.


إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ

52

آن روزى كه بر او در آمدند، و سلام گفتند: او گفت: ما از شما بيمناكيم.


قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ

53

گفتند نترس كه ما (آمده‌ايم تا) تو را به فرزندى دانا بشارت دهيم.


قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِي عَليٰ أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ

54

گفت آيا بشارتم مى‌دهيد (به فرزنددار شدن) با اين پيرى و ضعف كه مراست، ديگر چه بشارتى بمن مى‌دهيد؟.


قالُوا بَشَّرْناكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ

55

گفتند به حق بشارتت مى‌دهيم، از نوميدان مباش.


قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ

56

گفت جز گمراهان چه كسى از رحمت پروردگارش مايوس مى‌شود.


قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ

57

پرسيد: اى فرستادگان (خدا) براى چه مهمى آمده‌ايد.


قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِليٰ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ

58

گفتند: مامور عذاب قومى مجرميم.


إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ

59

مگر خاندان لوط كه همگيشان را از عذاب نجات مى‌دهيم.


إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِينَ

60

مگر همسرش را، كه چنين تقدير كرده‌ايم كه او از باقى ماندگان در محل عذاب باشد.


فَلَمَّا جاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ

61

پس وقتى فرستادگان به خاندان لوط وارد شدند.


قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ

62

گفت شما مردمى ناشناسيد.


قالُوا بَلْ جِئْناكَ بِما كانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ

63

گفتند، نه، بلكه براى همان امرى كه قومت در آن شك داشتند (و باور نمى‌كردند) آمده‌ايم.


وَ أَتَيْناكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ

64

و ما به حق نزد تو آمده‌ايم، و ما راستگويانيم.


فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ اتَّبِعْ أَدْبارَهُمْ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَ امْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ

65

پس خاندانت را شبانه بيرون ببر، و خودت دنبالشان براه بيفت، و مواظب باش احدى از شما به پشت سر خود ننگرد، و راهى كه مامور شده‌ايد بگيريد و برويد.


وَ قَضَيْنا إِلَيْهِ ذٰلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دابِرَ هٰؤُلاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ

66

و به او رسانديم كه اين امر قضايى است رانده شده كه صبحگاهان، نسل اين مردم بر افتادنى است.


وَ جاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ

67

از آن سو مردم شهر در حالى كه به يكديگر مژده مى‌دادند به طرف خانه لوط هجوم آوردند،.


قالَ إِنَّ هٰؤُلاءِ ضَيْفِي فَلا تَفْضَحُونِ

68

لوط گفت اينان ميهمانان منند، مرا رسوا مكنيد.


وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ

69

و از خدا بترسيد، و مرا خوار مسازيد.


قالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِينَ

70

گفتند مگر به تو نگفتيم كسى را به خانه‌ات راه مده.


قالَ هٰؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ

71

لوط (از ناچارى دختران خود را عرضه كرد تا شايد از تجاوز ميهمانانش صرفنظر كنند و) گفت اگر هم مى‌خواهيد كارى بكنيد اين دختران من حاضرند.


لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ

72

به جان تو اى محمد كه قوم نامبرده در مستى خود آن چنان بودند كه نمى‌فهميدند چه مى‌كنند.


فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ

73

پس ناگهان در هنگام طلوع آفتاب صيحه‌اى كارشان بساخت.


فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ

74

و ما شهرشان را زير و رو كرديم و سنگى از سجيل بر آنان بباريديم.


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ

75

در اين داستان آياتى است براى مردم متفرس و چيز فهم.


وَ إِنَّها لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ

76

و هم در راهى است استوار.


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ

77

آرى در اين داستان آيتى است براى مؤمنين.


وَ إِنْ كانَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ لَظالِمِينَ

78

و به درستى كه اصحاب ايكه ستمكاران بودند.


فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِينٍ

79

ما از ايشان انتقام گرفتيم، و بدرستى كه اين دو قوم بر سر شاهراهى قرار دارند.


وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ

80

اصحاب حجر هم فرستادگان خدا را تكذيب كردند.


وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ

81

و هر چه ما معجزه برايشان فرستاديم از آن اعراض نمودند.


وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ

82

از كوه‌ها خانه‌ها مى‌كندند در حالى كه خاطر جمع و در امن بودند.


فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ

83

ولى صيحه ايشان را در صبحگاهى بگرفت.


فَما أَغْنيٰ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ

84

و آنچه زحمت كشيده بودند بدردشان نخورد.


وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ

85

ما آسمانها و زمين را با هر چه ما بين آنها هست جز به حق نيافريديم و قيامت آمدنى است پس گذشت كن، گذشت كردنى نيكو.


إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ

86

پروردگار تو آفريدگار و داناست.


وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ

87

ما به تو هفت آيه (سوره حمد) ستوده داده‌ايم با اين قرآن بزرگ.


لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِليٰ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ

88

ديدگان خويش را به آن چيزهايى كه نصيب دسته‌هايى از ايشان كرديم ميفكن و بخاطر آنچه آنها دارند غم مخور و به مؤمنان نرم‌خويى كن.


وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ

89

و بگو كه من خودم بيم‌رسان آشكارم.


كَما أَنْزَلْنا عَلَي الْمُقْتَسِمِينَ

90

(ما بر آنها عذابى مى‌فرستيم) همانگونه كه بر قسمت‌كنان (آيات الهى) فرستاديم.


الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ

91

كسانى كه قرآن را قسمتها پنداشتند.


فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ

92

به پروردگارت سوگند از همه آنها سؤال خواهيم كرد.


عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ

93

از آنچه كرده‌اند.


فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ

94

آنچه را دستور دارى آشكار كن و از مشركان روى بگردان.


إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ

95

ما شر استهزاءگران را از تو كوتاه مى‌كنيم.


الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

96

كسانى كه با خداى يكتا، خداى ديگر مى‌انگارند به زودى خواهند دانست.


وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ

97

ما مى‌دانيم كه تو سينه‌ات از آنچه مى‌گويند تنگ مى‌شود.


فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ

98

به ستايش پروردگارت تسبيح گوى و از سجده‌كنان باش.


وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّي يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ

99

پروردگار خويش را عبادت كن تا برايت يقين (مرگ) فرا رسد.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان