سوره الحجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبِينٍ
1به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ الر، اين آيات كتاب، و قرآن مبين است.
رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ
2كافران (هنگامى كه آثار شوم اعمال خود را ببينند،) چه بسا آرزو مىكنند كه اى كاش مسلمان بودند!
ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
3بگذار آنها بخورند، و بهره گيرند، و آرزوها آنان را غافل سازد؛ ولى بزودى خواهند فهميد!
وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ
4ما اهل هيچ شهر و ديارى را هلاك نكرديم مگر اينكه اجل معين (و زمان تغيير ناپذيرى) داشتند!
ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ
5هيچ گروهى از اجل خود پيشى نمىگيرد؛ و از آن عقب نخواهد افتاد!
وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ
6و گفتند: «اى كسى كه «ذكر» [قرآن] بر او نازل شده، مسلما تو ديوانهاى!
لَوْما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
7اگر راست مىگويى، چرا فرشتگان را نزد ما نمىزورى؟!»
ما نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ ما كانُوا إِذاً مُنْظَرِينَ
8(اما اينها بايد بدانند) ما فرشتگان را، جز بحق، نازل نمىكنيم،؛ و هر گاه نازل شوند، ديگر به اينها مهلت داده نمىشود (؛ و در صورت انكار، به عذاب الهى نابود مىگردند)!
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ
9ما قرآن را نازل كرديم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنيم!
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ
10ما پيش از تو (نيز) پيامبرانى در ميان امتهاى نخستين فرستاديم.
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ
11هيچ پيامبرى به سراغ آنها نمىآمد مگر اينكه او را مسخره مىكردند.
كَذٰلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ
12ما اينچنين (و از هر طريق ممكن) قرآن را به درون دلهاى مجرمان راه مىدهيم!
لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ
13(اما با اين حال،) آنها به آن ايمان نمىآورند؛ روش اقوام پيشين نيز چنين بود!
وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ
14و اگر درى از آسمان به روى آنان بگشاييم، و آنها پيوسته در آن بالا روند ...
لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ
15باز مىگويند: «ما را چشمبندى كردهاند؛ بلكه ما (سر تا پا) سحر شدهايم!»
وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ
16ما در آسمان برجهايى قرار داديم؛ و آن را براى بينندگان آراستيم.
وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ
17و آن را از هر شيطان رانده شدهاى حفظ كرديم؛
إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ
18مگر آن كس كه استراق سمع كند (و دزدانه گوش فرا دهد) كه «شهاب مبين» او را تعقيب مىكند (و مىراند)
وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ
19و زمين را گسترديم؛ و در آن كوههاى ثابتى افكنديم؛ و از هر گياه موزون، در آن رويانديم؛
وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِينَ
20و براى شما انواع وسايل زندگى در آن قرار داديم؛ همچنين براى كسانى كه شما نمىتوانيد به آنها روزى دهيد!
وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ
21و خزائن همه چيز، تنها نزد ماست؛ ولى ما جز به اندازه معين آن را نازل نمىكنيم!
وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ
22ما بادها را براى بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم؛ و از آسمان آبى نازل كرديم، و شما را با آن سيراب ساختيم؛ در حالى كه شما توانايى حفظ و نگهدارى آن را نداشتيد!
وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ
23ماييم كه زنده مىكنيم و مىميرانيم؛ و ماييم وارث (همه جهان)!
وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ
24ما، هم پيشينيان شما را دانستيم؛ و هم متأخران را!
وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
25پروردگار تو، قطعا آنها را (در قيامت) جمع و محشور مىكند؛ چرا كه او حكيم و داناست!
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
26ما انسان را از گل خشكيدهاى (همچون سفال) كه از گل بد بوى (تيره رنگى) گرفته شده بود آفريديم!
وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ
27و جن را پيش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق كرديم!
وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
28و (به خاطر بياور) هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گل خشكيدهاى كه از گل بدبويى گرفته شده، مىآفرينم.
فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ
29هنگامى كه كار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يك روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگى براى او سجده كنيد!»
فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ
30همه فرشتگان، بى استثنا، سجده كردند ...
إِلَّا إِبْلِيسَ أَبيٰ أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
31جز ابليس، كه ابا كرد از اينكه با سجده كنندگان باشد.
قالَ يا إِبْلِيسُ ما لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
32(خداوند) فرمود: «اى ابليس! چرا با سجده كنندگان نيستى؟!»
قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
33گفت: «من هرگز براى بشرى كه او را از گل خشكيدهاى كه از گل بدبويى گرفته شده است آفريدهاى، سجده نخواهم كرد!»
قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ
34فرمود: «از صف آنها [فرشتگان] بيرون رو، كه راندهشدهاى (از درگاه ما!).
وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِليٰ يَوْمِ الدِّينِ
35و لعنت (و دورى از رحمت حق) تا روز قيامت بر تو خواهد بود!»
قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ
36گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخيز مهلت ده (و زنده بگذار!)»
قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ
37فرمود: «تو از مهلت يافتگانى!
إِليٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
38(اما نه تا روز رستاخيز، بلكه) تا روز وقت معينى.»
قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
39گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من (نعمتهاى مادى را) در زمين در نظر آنها زينت مىدهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت،
إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ
40مگر بندگان مخلصت را.»
قالَ هٰذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ
41فرمود: «اين راه مستقيمى است كه بر عهده من است (و سنت هميشگيم) ...
إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ
42كه بر بندگانم تسلط نخواهى يافت؛ مگر گمراهانى كه از تو پيروى مىكنند؛
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ
43و دوزخ، ميعادگاه همه آنهاست!
لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ
44هفت در دارد؛ و براى هر درى، گروه معينى از آنها تقسيم شدهاند!
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ
45به يقين، پرهيزگاران در باغها (ى سرسبز بهشت) و در كنار چشمهها هستند.
ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ
46(فرشتگان به آنها مىگويند:) داخل اين باغها شويد با سلامت و امنيت!
وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَليٰ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ
47هر گونه غل [حسد و كينه و دشمنى] را از سينه آنها برمىكنيم (و روحشان را پاك مىسازيم)؛ در حالى كه همه برابرند، و بر تختها رو به روى يكديگر قرار دارند.
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ
48هيچ خستگى و تعبى در آنجا به آنها نمىرسد، و هيچ گاه از آن اخراج نمىگردند!
نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
49بندگانم را آگاه كن كه من بخشنده مهربانم!
وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ
50و (اينكه) عذاب و كيفر من، همان عذاب دردناك است!
وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ
51و به آنها از مهمانهاى ابراهيم خبر ده!
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ
52هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام كردند؛ (ابراهيم) گفت: «ما از شما بيمناكيم!»
قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ
53گفتند: «نترس، ما تو را به پسرى دانا بشارت مىدهيم!»
قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِي عَليٰ أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ
54گفت: «آيا به من (چنين) بشارت مىدهيد با اينكه پير شدهام؟! به چه چيز بشارت مىدهيد؟!»
قالُوا بَشَّرْناكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ
55گفتند: «تو را به حق بشارت داديم؛ از مأيوسان مباش!»
قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ
56گفت: «جز گمراهان، چه كسى از رحمت پروردگارش مأيوس مىشود؟!»
قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ
57(سپس) گفت: «مأموريت شما چيست اى فرستادگان خدا؟»
قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِليٰ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ
58گفتند: «ما به سوى قومى گنهكار مأموريت يافتهايم (تا آنها را هلاك كنيم)!
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ
59مگر خاندان لوط، كه همگى آنها را نجات خواهيم داد ...
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِينَ
60بجز همسرش، كه مقدر داشتيم از بازماندگان (در شهر، و هلاكشوندگان) باشد!»
فَلَمَّا جاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ
61هنگامى كه فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند ...
قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ
62(لوط) گفت: «شما گروه ناشناسى هستيد!»
قالُوا بَلْ جِئْناكَ بِما كانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ
63گفتند: «ما همان چيزى را براى تو آوردهايم كه آنها [كافران] در آن ترديد داشتند (آرى،) ما مأمور عذابيم)!
وَ أَتَيْناكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ
64ما واقعيت مسلمى را براى تو آوردهايم؛ و راست مىگوييم!
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ اتَّبِعْ أَدْبارَهُمْ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَ امْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ
65پس، خانوادهات را در اواخر شب با خود بردار، و از اينجا ببر؛ و خودت به دنبال آنها حركت كن؛ و كسى از شما به پشت سر خويش ننگرد؛ مأمور هستيد برويد!»
وَ قَضَيْنا إِلَيْهِ ذٰلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دابِرَ هٰؤُلاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ
66و ما به لوط اين موضوع را وحى فرستاديم كه صبحگاهان، همه آنها ريشهكن خواهند شد.
وَ جاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ
67(از سوى ديگر،) اهل شهر (از ورود ميهمانان با خبر شدند، و بطرف خانه لوط) آمدند در حالى كه شادمان بودند.
قالَ إِنَّ هٰؤُلاءِ ضَيْفِي فَلا تَفْضَحُونِ
68(لوط) گفت: «اينها ميهمانان منند؛ آبروى مرا نريزيد!
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ
69و از خدا بترسيد، و مرا شرمنده نسازيد!»
قالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِينَ
70گفتند: «مگر ما تو را از جهانيان نهى نكرديم (و نگفتيم كسى را به ميهمانى نپذير؟!»
قالَ هٰؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ
71گفت: «دختران من حاضرند، اگر مىخواهيد كار صحيحى انجام دهيد (با آنها ازدواج كنيد، و از گناه و آلودگى بپرهيزيد!)»
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ
72به جان تو سوگند، اينها در مستى خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست دادهاند)!
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ
73سرانجام، هنگام طلوع آفتاب، صيحه (مرگبار- بصورت صاعقه يا زمينلرزه-) آنها را فراگرفت!
فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ
74سپس (شهر و آبادى آنها را زير و رو كرديم؛) بالاى آن را پايين قرار داديم؛ و بارانى از سنگ بر آنها فرو ريختيم!
إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ
75در اين (سرگذشت عبرتانگيز)، نشانههايى است براى هوشياران!
وَ إِنَّها لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ
76و ويرانههاى سرزمين آنها، بر سر راه (كاروانها)، همواره ثابت و برقرار است؛
إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ
77در اين، نشانهاى است براى مؤمنان!
وَ إِنْ كانَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ لَظالِمِينَ
78«اصحاب الأيكه» [صاحبان سرزمينهاى پردرخت قوم شعيب] مسلما قوم ستمگرى بودند!
فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِينٍ
79ما از آنها انتقام گرفتيم؛ و (شهرهاى ويران شده) اين دو [قوم لوط و اصحاب الأيكه] بر سر راه (شما در سفرهاى شام)، آشكار است!
وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ
80و «اصحاب حجر» [قوم ثمود] پيامبران را تكذيب كردند!
وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ
81ما آيات خود را به آنان داديم؛ ولى آنها از آن روى گرداندند!
وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ
82آنها خانههاى امن در دل كوهها مىتراشيدند.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ
83اما سرانجام صيحه (مرگبار)، صبحگاهان آنان را فرا گرفت؛
فَما أَغْنيٰ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ
84و آنچه را به دست آورده بودند، آنها را از عذاب الهى نجات نداد!
وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ
85ما آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، جز بحق نيافريديم؛ و ساعت موعود [قيامت] قطعا فرا خواهد رسيد (و جزاى هر كس به او مىرسد)! پس، از آنها به طرز شايستهاى صرف نظر كن (و آنها را بر نادانيهايشان ملامت ننما)!
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ
86به يقين، پروردگار تو، آفريننده آگاه است!
وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ
87ما به تو سوره حمد و قرآن عظيم داديم!
لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِليٰ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ
88(بنا بر اين،) هرگز چشم خود را به نعمتهاى (مادى)، كه به گروههايى از آنها [كفار] داديم، ميفكن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگين مباش! و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنين فرود آر!
وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ
89و بگو: «من انذاركننده آشكارم!»
كَما أَنْزَلْنا عَلَي الْمُقْتَسِمِينَ
90(ما بر آنها عذابى مىفرستيم) همان گونه كه بر تجزيهگران (آيات الهى) فرستاديم!
الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ
91همانها كه قرآن را تقسيم كردند (؛ آنچه را به سودشان بود پذيرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهايشان بود رها نمودند)!
فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
92به پروردگارت سوگند، (در قيامت) از همه آنها سؤال خواهيم كرد ...
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ
93از آنچه عمل مىكردند!
فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ
94آنچه را مأموريت دارى، آشكارا بيان كن! و از مشركان روى گردان (و به آنها اعتنا نكن)!
إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ
95ما شر استهزاكنندگان را از تو دفع خواهيم كرد؛
الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
96همانها كه معبود ديگرى با خدا قرار دادند؛ اما بزودى مىفهمند!
وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ
97ما مىدانيم سينهات از آنچه آنها مىگويند تنگ مىشود (و تو را سخت ناراحت مىكنند).
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ
98(براى دفع ناراحتى آنان) پروردگارت را تسبيح و حمد گو! و از سجده كنندگان باش!
وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّي يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ
99و پروردگارت را عبادت كن تا يقين [مرگ] تو فرا رسد!