قرآن عثمان طه

سوره الحجر

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ الٓر تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ وَ قُرۡءَانٖ مُّبِينٖ

1

بنام خداوند بخشاينده مهربان‌؛ اين است آيتهاى كتاب و قرآنى آشكار


رُّبَمَا يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡ كَانُواْ مُسۡلِمِينَ

2

بسا دوست دارند آنان كه كفر ورزيدند كاش مى‌بودند مسلمانان


ذَرۡهُمۡ يَأۡكُلُواْ وَ يَتَمَتَّعُواْ وَ يُلۡهِهِمُ ٱلۡأَمَلُ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ

3

بگذارشان بخورند و كام روا دارند و سرگرمشان سازد آرزو پس زود است بدانند


وَ مَآ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةٍ إِلَّا وَ لَهَا كِتَابٞ مَّعۡلُومٞ

4

و نابود نكرديم شهرى را جز آنكه بود آن را كتابى دانسته


مَّا تَسۡبِقُ مِنۡ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَ مَا يَسۡتَ‍ٔۡخِرُونَ

5

نه پيشى گيرد امتى سرآمد خويش را و نه پس افتد


وَ قَالُواْ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِي نُزِّلَ عَلَيۡهِ ٱلذِّكۡرُ إِنَّكَ لَمَجۡنُونٞ

6

و گفتند اى آنكه فرود آورده شده است بر او قرآن همانا تويى ديوانه


لَّوۡمَا تَأۡتِينَا بِٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

7

چرا نياورى ما را به فرشتگان اگر هستى از راستگويان


مَا نُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَ مَا كَانُوٓاْ إِذٗا مُّنظَرِينَ

8

نمى‌فرستيم فرشتگان را جز به حق و نيستند در آن هنگام مهلت‌دادگان


إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَ إِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ

9

همانا ما فرستاديم قرآن را و همانا مائيم مر آن را نگهدارندگان


وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ فِي شِيَعِ ٱلۡأَوَّلِينَ

10

و همانا فرستاديم پيش از تو در توده‌هاى پيشينيان


وَ مَا يَأۡتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ

11

و نيامدشان فرستاده‌اى جز آنكه بودند بدو استهزاءكنندگان


كَذَٰلِكَ نَسۡلُكُهُۥ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ

12

بدينسان بميرانيمش در دلهاى گنهكاران


لَا يُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَ قَدۡ خَلَتۡ سُنَّةُ ٱلۡأَوَّلِينَ

13

ايمان نيارند بدان حالى كه گذشت آئين پيشينيان


وَ لَوۡ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَابٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعۡرُجُونَ

14

و اگر بگشائيم بر ايشان درى را از آسمان پس آغاز كنند در آن بالا روند


لَقَالُوٓاْ إِنَّمَا سُكِّرَتۡ أَبۡصَٰرُنَا بَلۡ نَحۡنُ قَوۡمٞ مَّسۡحُورُونَ

15

هر آينه گويند جز اين نيست كه چشم‌بند شديم بلكه مائيم گروهى جادوشدگان


وَ لَقَدۡ جَعَلۡنَا فِي ٱلسَّمَآءِ بُرُوجٗا وَ زَيَّنَّٰهَا لِلنَّٰظِرِينَ

16

و همانا نهاديم در آسمان برجهايى و آراستيم آنها را براى بينندگان


وَ حَفِظۡنَٰهَا مِن كُلِّ شَيۡطَٰنٖ رَّجِيمٍ

17

و حفظ كرديم آنها را از هر شيطانى رانده‌شده


إِلَّا مَنِ ٱسۡتَرَقَ ٱلسَّمۡعَ فَأَتۡبَعَهُۥ شِهَابٞ مُّبِينٞ

18

مگر آنكه بدزدد شنيدن را (دزدكى شنود) كه در پيش افتد شهابى آشكار


وَ ٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَ أَلۡقَيۡنَا فِيهَا رَوَٰسِيَ وَ أَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيۡءٖ مَّوۡزُونٖ

19

و زمين را گسترانيديم و افكنديم در آن لنگرهايى و رويانيديم در آن از هر چيزى زيبا


وَ جَعَلۡنَا لَكُمۡ فِيهَا مَعَٰيِشَ وَ مَن لَّسۡتُمۡ لَهُۥ بِرَٰزِقِينَ

20

و قرار داديم براى شما در آن روزيهايى (زندگيهايى) و آن كس را كه نيستيد مرا او را روزى‌دهندگان


وَ إِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ وَ مَا نُنَزِّلُهُۥٓ إِلَّا بِقَدَرٖ مَّعۡلُومٖ

21

و نيست چيزى جز آنكه نزد ما است گنجهايش و نفرستيمش مگر به اندازه دانسته


وَ أَرۡسَلۡنَا ٱلرِّيَٰحَ لَوَٰقِحَ فَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَسۡقَيۡنَٰكُمُوهُ وَ مَآ أَنتُمۡ لَهُۥ بِخَٰزِنِينَ

22

و فرستاديم بادها را آبستن‌كنندگان پس فرود آورديم از آسمان آبى پس نوشانيديمش به شما و نبوديد آن را اندوزندگان


وَ إِنَّا لَنَحۡنُ نُحۡيِۦ وَ نُمِيتُ وَ نَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثُونَ

23

و همانا ما زنده كنيم و بميرانيم و مائيم ارث‌برندگان


وَ لَقَدۡ عَلِمۡنَا ٱلۡمُسۡتَقۡدِمِينَ مِنكُمۡ وَ لَقَدۡ عَلِمۡنَا ٱلۡمُسۡتَ‍ٔۡخِرِينَ

24

و همانا دانستيم پيشينيان را از شما و دانستيم پس آيندگان را


وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحۡشُرُهُمۡ إِنَّهُۥ حَكِيمٌ عَلِيمٞ

25

و همانا پروردگار تو برانگيزاندشان همانا او است حكيم دانا


وَ لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ

26

و همانا آفريديم انسان را از گل خشك از گلى تيره ريخته‌شده


وَ ٱلۡجَآنَّ خَلَقۡنَٰهُ مِن قَبۡلُ مِن نَّارِ ٱلسَّمُومِ

27

و جن را بيافريديم از پيش از آتشى كه بوى او است كشنده


وَ إِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي خَٰلِقُۢ بَشَرٗا مِّن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ

28

و هنگامى كه گفت پروردگار تو به فرشتگان كه همانا منم آفريننده بشرى از گل خشك از گلى تيره‌رنگ ريخته‌شده


فَإِذَا سَوَّيۡتُهُۥ وَ نَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُۥ سَٰجِدِينَ

29

پس گاهى كه آراستمش و دميدم در او از روح خويش پس بيفتيد برايش سجده‌كنان


فَسَجَدَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ كُلُّهُمۡ أَجۡمَعُونَ

30

پس سجده كردند فرشتگان همگى با هم


إِلَّآ إِبۡلِيسَ أَبَىٰٓ أَن يَكُونَ مَعَ ٱلسَّٰجِدِينَ

31

جز ابليس كه سرپيچيد از آنكه باشد با سجده كنندگان


قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ ٱلسَّٰجِدِينَ

32

گفت اى ابليس چه شدت كه نبودى با سجده كنندگان


قَالَ لَمۡ أَكُن لِّأَسۡجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقۡتَهُۥ مِن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ

33

گفت نيستم من كه سجده كنم براى بشرى كه آفريدى او را از گلى خشك از گل تيره ريخته‌شده


قَالَ فَٱخۡرُجۡ مِنۡهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٞ

34

گفت پس برون شو از آن كه تويى رانده شده


وَ إِنَّ عَلَيۡكَ ٱللَّعۡنَةَ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلدِّينِ

35

و همانا بر تو است لعنت من تا روز دين


قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ

36

گفت پروردگارا مهلتم ده تا روزى كه برانگيخته شوند


قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ

37

گفت همانا تويى از مهلت‌دادگان


إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ

38

تا روز هنگام دانسته


قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ

39

گفت پروردگارا بدانكه گمراهم كردى همانا آرايش دهم براى ايشان در زمين و هر آينه گمراهشان كنم همگى


إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

40

جز بندگان تو از ايشان آن ناآلودگان (پاك‌شدگان)


قَالَ هَٰذَا صِرَٰطٌ عَلَيَّ مُسۡتَقِيمٌ

41

گفت اين است راهى بر من راست


إِنَّ عِبَادِي لَيۡسَ لَكَ عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٌ إِلَّا مَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡغَاوِينَ

42

كه بندگانم را نباشدت بر ايشان فرمانروائيى مگر آنكه پيرويت كند از گمراهان


وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوۡعِدُهُمۡ أَجۡمَعِينَ

43

و همانا دوزخ است وعده‌گاه آنان همگى


لَهَا سَبۡعَةُ أَبۡوَٰبٖ لِّكُلِّ بَابٖ مِّنۡهُمۡ جُزۡءٞ مَّقۡسُومٌ

44

براى آن است هفت در هر درى را است از ايشان بخشى جداگانه


إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَ عُيُونٍ

45

همانا پرهيزكارانند در باغها و چشمه‌سارهايى


ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٍ ءَامِنِينَ

46

درآئيدش به سلامت بر آسودگان


وَ نَزَعۡنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنۡ غِلٍّ إِخۡوَٰنًا عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ

47

و برافكنديم آنچه در سينه‌هاى ايشان است از كينه برادرانند بر تختهايى روى بروى


لَا يَمَسُّهُمۡ فِيهَا نَصَبٞ وَ مَا هُم مِّنۡهَا بِمُخۡرَجِينَ

48

نزديك بديشان نشود رنجى و نباشند از آن برون‌راندگان


نَبِّئۡ عِبَادِيٓ أَنِّيٓ أَنَا ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ

49

آگهى ده بندگانم را كه منم آمرزنده مهربان


وَ أَنَّ عَذَابِي هُوَ ٱلۡعَذَابُ ٱلۡأَلِيمُ

50

و آنكه عذاب من است آن عذاب دردناك


وَ نَبِّئۡهُمۡ عَن ضَيۡفِ إِبۡرَٰهِيمَ

51

و آگهيشان ده از ميهمانان ابراهيم


إِذۡ دَخَلُواْ عَلَيۡهِ فَقَالُواْ سَلَٰمٗا قَالَ إِنَّا مِنكُمۡ وَجِلُونَ

52

هنگامى كه درآمدند بر او پس گفتند سلامى گفت همانا مائيم از شما هراسان


قَالُواْ لَا تَوۡجَلۡ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَٰمٍ عَلِيمٖ

53

گفتند بيم مدار همانا نويديت دهيم به فرزندى دانا


قَالَ أَبَشَّرۡتُمُونِي عَلَىٰٓ أَن مَّسَّنِيَ ٱلۡكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ

54

گفت آيا نويد دهيدم با آنكه مرا رسيده است پيرى پس به چه نويدم دهيد


قَالُواْ بَشَّرۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ فَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡقَٰنِطِينَ

55

گفتند بشارت آورديمت به حق پس نباش از نوميدان


قَالَ وَ مَن يَقۡنَطُ مِن رَّحۡمَةِ رَبِّهِۦٓ إِلَّا ٱلضَّآلُّونَ

56

گفت كيست كه نوميد شود از رحمت پروردگار خويش مگر گمراهان


قَالَ فَمَا خَطۡبُكُمۡ أَيُّهَا ٱلۡمُرۡسَلُونَ

57

گفت پس چيست كار شما اى فرستادگان


قَالُوٓاْ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمٖ مُّجۡرِمِينَ

58

گفتند همانا فرستاده شديم بسوى قومى گنهكار


إِلَّآ ءَالَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمۡ أَجۡمَعِينَ

59

مگر خاندان لوط كه نجات دهنده‌ايم ايشان را همگى


إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَآ إِنَّهَا لَمِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ

60

مگر زنش مقدر كرديم كه او است از گذشتگان


فَلَمَّا جَآءَ ءَالَ لُوطٍ ٱلۡمُرۡسَلُونَ

61

پس گاهى كه آمدند خاندان لوط را فرستادگان


قَالَ إِنَّكُمۡ قَوۡمٞ مُّنكَرُونَ

62

گفت همانا شمائيد گروهى ناشناختگان


قَالُواْ بَلۡ جِئۡنَٰكَ بِمَا كَانُواْ فِيهِ يَمۡتَرُونَ

63

گفتند بلكه آورديمت بدانچه بودند در آن شك مى‌آوردند


وَ أَتَيۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ وَ إِنَّا لَصَٰدِقُونَ

64

و آورديمت حق را و همانا مائيم راستگويان


فَأَسۡرِ بِأَهۡلِكَ بِقِطۡعٖ مِّنَ ٱلَّيۡلِ وَ ٱتَّبِعۡ أَدۡبَٰرَهُمۡ وَ لَا يَلۡتَفِتۡ مِنكُمۡ أَحَدٞ وَ ٱمۡضُواْ حَيۡثُ تُؤۡمَرُونَ

65

پس رهسپار شو با خاندان خويش در پاره‌اى از شب و پيروى كن پشتهاى ايشان را و برنگردد از شما كسى و بگذريد آنجا كه فرمان داده شويد


وَ قَضَيۡنَآ إِلَيۡهِ ذَٰلِكَ ٱلۡأَمۡرَ أَنَّ دَابِرَ هَٰٓؤُلَآءِ مَقۡطُوعٞ مُّصۡبِحِينَ

66

و بگذرانديم بسويش اين امر را كه دنباله آنان است بريده به بامداد درآيندگان


وَ جَآءَ أَهۡلُ ٱلۡمَدِينَةِ يَسۡتَبۡشِرُونَ

67

و آمدند مردم شهر شادمانى‌كنان


قَالَ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ ضَيۡفِي فَلَا تَفۡضَحُونِ

68

گفت همانا اينان ميهمانان منند پس رسوايم نكنيد


وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ لَا تُخۡزُونِ

69

و بترسيد خدا را و خوارم نسازيد


قَالُوٓاْ أَ وَ لَمۡ نَنۡهَكَ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِينَ

70

گفتند آيا نهى نكرديم تو را از جهانيان


قَالَ هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِيٓ إِن كُنتُمۡ فَٰعِلِينَ

71

گفت اينك دختران من اگر هستيد كنندگان


لَعَمۡرُكَ إِنَّهُمۡ لَفِي سَكۡرَتِهِمۡ يَعۡمَهُونَ

72

به جان تو اينانند در مستى خويش فروروندگان


فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّيۡحَةُ مُشۡرِقِينَ

73

پس بگرفتشان خروش حالى كه خورشيد بود تابنده بر ايشان


فَجَعَلۡنَا عَٰلِيَهَا سَافِلَهَا وَ أَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِمۡ حِجَارَةٗ مِّن سِجِّيلٍ

74

پس گردانيديم زيرش را رويش و باريديم بر ايشان سنگى از سجيل


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّلۡمُتَوَسِّمِينَ

75

همانا در اين است آيتهايى براى هوشمندان


وَ إِنَّهَا لَبِسَبِيلٖ مُّقِيمٍ

76

و همانا آن به راهى است استوار (پايدار)


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ

77

همانا در اين است آيتى براى مؤمنان


وَ إِن كَانَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأَيۡكَةِ لَظَٰلِمِينَ

78

و هر چند بودند ياران ايكه همانا ستمگران


فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ وَ إِنَّهُمَا لَبِإِمَامٖ مُّبِينٖ

79

پس كين كشيديم از ايشان و همانا آنانند پيشوايى آشكار


وَ لَقَدۡ كَذَّبَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡحِجۡرِ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

80

و همانا تكذيب كردند ياران حجر فرستادگان را


وَ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ ءَايَٰتِنَا فَكَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ

81

و آورديمشان آيتهاى خويش را پس بودند از آنها روى‌گردانان


وَ كَانُواْ يَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتًا ءَامِنِينَ

82

و بودند مى‌تراشيدند از كوه‌ها خانه‌هايى بر آسودگان


فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّيۡحَةُ مُصۡبِحِينَ

83

پس بگرفتشان خروش گاهى كه بودند بامدادكنندگان


فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ

84

پس بى‌نياز نكرد از ايشان چيزى آنچه بودند فراهم مى‌آوردند


وَ مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ مَا بَيۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَ إِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِيَةٞ فَٱصۡفَحِ ٱلصَّفۡحَ ٱلۡجَمِيلَ

85

و نيافريديم آسمانها و زمين را و آنچه ميان آنها است جز به حق و همانا ساعت است آينده پس بگذر گذشتى نكو


إِنَّ رَبَّكَ هُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ

86

همانا پروردگار تو است آفريننده دانا


وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَٰكَ سَبۡعٗا مِّنَ ٱلۡمَثَانِي وَ ٱلۡقُرۡءَانَ ٱلۡعَظِيمَ

87

و همانا آورديم تو را هفت تا از بندها و قرآنى بزرگ


لَا تَمُدَّنَّ عَيۡنَيۡكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ وَ لَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ وَ ٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِلۡمُؤۡمِنِينَ

88

باز مكن (برمكش) ديدگان خويش را بسوى آنچه بهره داديم مردانى از ايشان را و اندوهگين نباش بر آنان و بخوابان بال خويش را براى مؤمنان


وَ قُلۡ إِنِّيٓ أَنَا ٱلنَّذِيرُ ٱلۡمُبِينُ

89

و بگو منم همانا آن بيم‌دهنده آشكار


كَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَى ٱلۡمُقۡتَسِمِينَ

90

بدانسان كه فرستاديم بر بخش‌كنندگان


ٱلَّذِينَ جَعَلُواْ ٱلۡقُرۡءَانَ عِضِينَ

91

آنان كه گردانيدند قرآن را بخشهايى


فَوَرَبِّكَ لَنَسۡ‍َٔلَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ

92

پس سوگند به پروردگارت همانا بپرسيمشان همگى


عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

93

از آنچه بودند مى‌كردند


فَٱصۡدَعۡ بِمَا تُؤۡمَرُ وَ أَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِكِينَ

94

پس بانگ درده بدانچه مأمور شوى و روى برگردان از شرك‌ورزان


إِنَّا كَفَيۡنَٰكَ ٱلۡمُسۡتَهۡزِءِينَ

95

همانا ما نگهداشتيمت از استهزاءكنندگان


ٱلَّذِينَ يَجۡعَلُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ

96

آنان كه قرار دهند با خدا خداوند ديگرى پس زود است بدانند


وَ لَقَدۡ نَعۡلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدۡرُكَ بِمَا يَقُولُونَ

97

و همانا مى‌دانيم تو را تنگ همى‌آيد سينه بدانچه گويند


فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ وَ كُن مِّنَ ٱلسَّٰجِدِينَ

98

پس تسبيح كن به سپاس پروردگار خويش و باش از سجده كنندگان


وَ ٱعۡبُدۡ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأۡتِيَكَ ٱلۡيَقِينُ

99

و پرستش كن پروردگار خويش را تا بيايدت يقين


قاری
ترجمه گویا
انصاریان