قرآن عثمان طه

سوره الحشر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است، خدا را به پاك بودن از هر عيب و نقصى مى‌ستايند، و او تواناى شكست‌ناپذير و حكيم است.


هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ

2

اوست كه كافران از اهل كتاب را در نخستين بيرون راندن دسته جمعى از خانه‌هايشان بيرون راند. [شما اهل ايمان‌] رفتنشان را گمان نمى‌برديد، و خودشان پنداشتند كه حصارها و دژهاى استوارشان در برابر خدا [از تبعيد و در به درى آنان‌] جلوگيرى خواهد كرد ولى [اراده كوبنده‌] خدا از آنجا كه گمان نمى‌كردند به سراغشان آمد و در دل‌هايشان رعب و ترس افكند به گونه‌اى كه خانه‌هايشان را به دست خود و به دست مؤمنان ويران كردند. پس اى صاحبان بينش و بصيرت! عبرت گيريد.


وَ لَوْلا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابُ النَّارِ

3

اگر خدا فرمان ترك وطن را بر آنان لازم و مقرر نكرده بود، قطعا در همين دنيا عذابشان مى‌كرد و براى آنان در آخرت عذاب آتش است.


ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ

4

اين [در به درى و تبعيد] براى اين است كه آنان با خدا و پيامبرش دشمنى و مخالفت كردند، و هر كس با خدا دشمنى و مخالفت كند [بداند كه‌] خدا سخت كيفر است.


ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَليٰ أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيُخْزِيَ الْفاسِقِينَ

5

آنچه از درخت خرما [كه در مالكيت اين دشمنان غدار بود] بريديد يا آنها را بر ريشه‌ها و تنه‌هايش رها كرديد به فرمان خدا بود، تا نافرمانان را زبون و رسوا كند.


وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَليٰ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَليٰ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

6

اموال و زمين‌هايى را كه خدا به عنوان غنيمت به پيامبرش بازگرداند، شما براى به دست آوردنش اسب و شترى نتازانديد [و در نتيجه به زحمت نيفتاديد]، ولى خدا پيامبرانش را بر هر كه بخواهد مسلط و چيره مى‌كند، و خدا بر هر كارى تواناست.


ما أَفاءَ اللَّهُ عَليٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُريٰ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبيٰ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ

7

آنچه خدا از [اموال و زمين‌هاى‌] اهل آن آبادى‌ها به پيامبرانش بازگرداند اختصاص به خدا و پيامبر و اهل بيت پيامبر و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان دارد، تا ميان ثرومندان شما دست به دست نگردد. و [از اموال و احكام و معارف دينى‌] آنچه را پيامبر به شما عطا كرد بگيريد و از آنچه شما را نهى كرد، باز ايستيد و از خدا پروا كنيد؛ زيرا خدا سخت كيفر است.


لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً وَ يَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ

8

[بخشى از غنايم‌] براى فقيران مهاجرى است كه از ديار و اموالشان بيرون رانده شده‌اند، در حالى كه فضل خشنودى خدا را مى‌جويند وخدا وپيامبرش را يارى مى‌كنند، اينان همان راستگويانند.


وَ الَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَليٰ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

9

و [براى‌] كسانى [از انصار است‌] كه پيش از مهاجران در سراى هجرت و ايمان [يعنى مدينه‌] جاى گرفتند، [و] كسانى را كه به سوى آنان هجرت كرده‌اند دوست دارند، و در سينه‌هاى خود نياز و چشم‌داشتى به آنچه به مهاجران داده شده است نمى‌يابند، و آنان را بر خود ترجيح مى‌دهند، گرچه خودشان را نياز شديدى [به مال و متاع‌] باشد. و كسانى را كه از بخل و حرصشان بازداشته‌اند، اينان همان رستگارانند.


وَ الَّذِينَ جاءُو مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونا بِالْإِيمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ

10

و نيز كسانى كه بعد از آنان [انصار و مهاجرين‌] آمدند در حالى كه مى‌گويند: پروردگارا! ما و برادرانمان را كه به ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز، و در دل‌هايمان نسبت به مؤمنان، خيانت و كينه قرار مده. پروردگارا! يقينا تو رئوف و مهربانى.


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَ لا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَداً أَبَداً وَ إِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ

11

آيا كسانى را كه نفاق ورزيدند، نديدى؟ كه به برادران كافرشان از اهل كتاب مى‌گويند: اگر شما را [از خانه و ديارتان‌] بيرون كردند، ما هم قطعا با شما بيرون مى‌آييم، و هرگز فرمان كسى را بر ضد شما اطاعت نمى‌كنيم، و اگر با شما جنگيدند، همانا شما را يارى مى‌كنيم. و خدا گواهى مى‌دهد كه آنان دروغگويند.


لَئِنْ أُخْرِجُوا لا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَ لَئِنْ قُوتِلُوا لا يَنْصُرُونَهُمْ وَ لَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَلُّنَّ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ

12

اگر [كافران از اهل كتاب را] بيرون كنند با آنان بيرون نمى‌روند، و اگر با آنان بجنگند آنان را يارى نمى‌دهند، و اگر يارى دهند در گرماگرم جنگ پشت‌كنان مى‌گريزند، سپس [كافران اهل كتاب‌] يارى نمى‌شوند.


لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ

13

[آرى منافقان، كافران از اهل كتاب را در گرماگرم جنگ به هنگام خطر رها مى‌كنند و مى‌گريزند؛ زيرا] ترس آنان از شما در دل‌هايشان بيش از ترس از خداست؛ چون آنان قومى هستند كه [حقايق را به خاطر كوردلى‌] نمى‌فهمند.


لا يُقاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلَّا فِي قُريً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّيٰ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ

14

همه آنان [به صورت متحد و يك‌پارچه‌] با شما نمى‌جنگند مگر در آبادى‌هايى كه داراى حصار و قلعه و دژ هستند، يا از پشت ديوارها، دلاورى آنان ميان خودشان شديد است [ولى از رويارويى با شما مى‌ترسند]، آنان را متحد و هم‌دست مى‌پندارى در حالى كه دل‌هايشان پراكنده است؛ زيرا آنان گروهى هستند كه تعقل نمى‌كنند.


كَمَثَلِ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِيباً ذاقُوا وَبالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

15

[داستان اين يهودى‌هاى نابكار بنى‌نظير] مانند كسانى است كه اندكى پيش از اينان [در پيرامون مدينه‌] بودند كه سرانجام وخيم كارشان را چشيدند، و براى آنان عذابى دردناك است.


كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ

16

[داستان منافقان كه كافران از اهل كتاب را با وعده‌هاى دروغ فريفتند] چون داستان شيطان است كه به انسان گفت: كافر شو. هنگامى كه كافر شد، گفت: من از تو بيزارم، من از خدا كه پروردگار جهانيان است، مى‌ترسم.


فَكانَ عاقِبَتَهُما أَنَّهُما فِي النَّارِ خالِدَيْنِ فِيها وَ ذٰلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ

17

سرانجامشان اين شد كه هر دو در آتش‌اند؛ و در آن جاودانه‌اند و اين است كيفر ستمكاران.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ

18

اى اهل ايمان! از خدا پروا كنيد؛ و هر كسى بايد با تأمل بنگرد كه براى فرداى خود چه چيزى پيش فرستاده است، و از خدا پروا كنيد؛ يقينا خدا به آنچه انجام مى‌دهيد، آگاه است.


وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ

19

و مانند كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند، پس خدا هم آنان را دچار خودفراموشى كرد؛ اينان همان فاسقان‌اند.


لا يَسْتَوِي أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُونَ

20

دوزخيان و بهشتيان يكسان نيستند، بهشتيان همان رستگارانند.


لَوْ أَنْزَلْنا هٰذَا الْقُرْآنَ عَليٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ

21

اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مى‌كرديم، قطعا آن را از ترس خدا فروتن و از هم پاشيده مى‌ديدى. و اين مثل‌ها را براى مردم مى‌زنيم تا بينديشند.


هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمٰنُ الرَّحِيمُ

22

اوست خدايى كه جز او هيچ معبودى نيست، داناى نهان و آشكار است، او رحمان و رحيم است.


هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ

23

اوست خدايى كه جز او هيچ معبودى نيست، همان فرمانرواى پاك، سالم از هر عيب و نقص، ايمنى بخش، چيره و مسلط، شكست‌ناپذير، جبران كننده، شايسته بزرگى و عظمت است. خدا از آنچه شريك او قرار مى‌دهند، منزه است.


هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنيٰ يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

24

اوست خدا، آفريننده، نوساز، صورتگر، همه نام‌هاى نيكو ويژه اوست. آنچه در آسمان ها و زمين است همواره براى او تسبيح مى‌گويند، و او تواناى شكست‌ناپذير و حكيم است.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان