قرآن عثمان طه

سوره الدخان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداى گسترده‌مهر مهرورز؛ حاميم.


وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ

2

سوگند به كتاب (قرآن) روشنگر!


إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ

3

كه ما آن را در شبى خجسته فرو فرستاديم؛ در واقع ما هشدار گريم.


فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ

4

در آن (شب) هر چيز استوارى جدا كرده مى‌شود؛


أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ

5

در حالى كه فرمانى از نزد ماست؛ [چرا] كه ما فرستنده‌ايم.


رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

6

(اينها) بخاطر رحمتى از جانب پروردگار توست، كه در حقيقت تنها او شنوا [و] داناست.


رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ

7

(همان) پروردگار آسمان‌ها و زمين و آنچه بين آن دو است، اگر اهل يقين باشيد.


لا إِلهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَ يُمِيتُ رَبُّكُمْ وَ رَبُّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

8

هيچ معبودى جز او نيست؛ زنده مى‌كند و مى‌ميراند؛ پروردگار شما و پروردگار نياكان نخستين شماست.


بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ

9

بلكه آنان در شكند (و) بازى مى‌كنند.


فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِينٍ

10

پس نگهبان (و منتظر) روزى باش، كه آسمان دودى آشكار آورد،


يَغْشَي النَّاسَ هٰذا عَذابٌ أَلِيمٌ

11

كه مردم را فرا مى‌گيرد؛ اين عذاب دردناكى است!


رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ

12

(مى‌گويند:) [اى‌] پروردگار ما! عذاب را از ما بر طرف كن كه ما مؤمنيم.


أَنَّي لَهُمُ الذِّكْريٰ وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ

13

از كجا براى آنان يادآورى باشد در حالى كه فرستاده‌اى روشنگر به سراغ آنان آمد،


ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ

14

سپس از او روى برتافتند، و گفتند:« دانش آموخته‌اى ديوانه است. »


إِنَّا كاشِفُوا الْعَذابِ قَلِيلاً إِنَّكُمْ عائِدُونَ

15

در حقيقت ما، اندكى عذاب را (از شما) برطرف مى‌سازيم، حتما شما (به كفر خود) باز مى‌گرديد.


يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْريٰ إِنَّا مُنْتَقِمُونَ

16

(ياد كن) روزى را كه با سخت‌گيرى بزرگى (بر آنان) سخت مى‌گيريم، كه ما انتقام گيرنده‌ايم.


وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ

17

و بيقين پيش از آنان قوم فرعون را آزموديم در حالى كه فرستاده‌اى ارجمند به سراغشان آمد،


أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

18

(و گفت:) كه بندگان خدا را به من بازگردانيد، [چرا] كه من فرستاده‌اى درستكار براى شما هستم؛


وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَي اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ

19

و اينكه بر خدا برترى مجوييد كه من براى شما دليلى آشكار آوردم.


وَ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ

20

و در حقيقت من به پروردگارم و پروردگار شما پناه برم (از اين) كه (مرا متهم و) سنگسار كنيد.


وَ إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ

21

و اگر به من ايمان نمى‌آوريد، پس (از من) كناره‌گيرى كنيد.


فَدَعا رَبَّهُ أَنَّ هٰؤُلاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ

22

و (موسى) پروردگارش را خواند: كه اينها گروهى خلافكارند.


فَأَسْرِ بِعِبادِي لَيْلاً إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ

23

پس (به موسى گفتيم:) بندگان مرا شبانه حركت ده، [چرا] كه شما مورد پيگرد هستيد؛


وَ اتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْواً إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ

24

و دريا را با راهى باز، گشوده (به حال خود) واگذار، [چرا] كه آنان لشكرى غرق شده‌اند.


كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

25

چه بسيار از بوستان‌ها و چشمه ساران كه به جاى گذاشتند،


وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ

26

و زراعت‌ها و جايگاه ارجمند،


وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِيها فاكِهِينَ

27

و ناز و نعمتى كه در آن خوش بودند.


كَذٰلِكَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِينَ

28

اينگونه (فرعونيان را نابود كرديم)؛ و آن (نعمت‌ها) را به گروهى ديگر ارث داديم.


فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ

29

و آسمان و زمين بر آنان نگريست و مهلت داده نشدند.


وَ لَقَدْ نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهِينِ

30

و بيقين بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) را از عذاب خوار كننده از (دست) فرعون نجات داديم؛


مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ

31

كه او برترى جويى، از اسرافكاران بود.


وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَليٰ عِلْمٍ عَلَي الْعالَمِينَ

32

و بيقين آنان را براساس دانش، بر جهانيان (عصرشان) برگزيديم.


وَ آتَيْناهُمْ مِنَ الْآياتِ ما فِيهِ بَلٰؤُا مُبِينٌ

33

و از نشانه‌هاى (معجزه آسا) كه آزمايشى آشكار در آن بود به آنان داديم.


إِنَّ هٰؤُلاءِ لَيَقُولُونَ

34

قطعا آن (مشرك) ان مى‌گويند:


إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُوليٰ وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ

35

« آن (فرجام) جز مرگ نخستين ما نيست و ما زنده نمى‌شويم؛


فَأْتُوا بِآبائِنا إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

36

پس اگر راستگوييد، نياكان ما را باز آريد! »


أَ هُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَكْناهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ

37

آيا آنان بهترند يا قوم« تبع » (پادشاه يمن) و كسانى كه پيش از آنان بودند؟! ايشان را هلاك كرديم، [چرا] كه آنان خلافكار بودند.


وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ

38

و آسمان‌ها و زمين و آنچه را در ميان آن دو است به بازيچه نيافريديم.


ما خَلَقْناهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ

39

آن دو را جز به حق نيافريديم؛ و ليكن بيشتر آنان نمى‌دانند.


إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقاتُهُمْ أَجْمَعِينَ

40

در حقيقت روز جدايى (رستاخيز) ميعادگاه همه آنان است؛


يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًي عَنْ مَوْلًي شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

41

روزى كه هيچ دوستى از دوست (ش) چيزى (از عذاب) را دفع نمى‌كند و آنان يارى نمى‌شوند؛


إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

42

مگر كسى كه خدا (او را) رحم كند؛ [چرا] كه فقط او شكست‌ناپذير [و] مهرورز است.


إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ

43

مسلما درخت (نفرت‌انگيز) زقوم،


طَعامُ الْأَثِيمِ

44

غذاى گنه‌پيشه است؛


كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ

45

همچون روغن، (يا فلز) گداخته در شكم‌ها مى‌جوشد؛


كَغَلْيِ الْحَمِيمِ

46

مانند جوشش آب سوزان!


خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِليٰ سَواءِ الْجَحِيمِ

47

(گفته مى‌شود:) او را بگيريد و بكشيدش تا در ميان دوزخ بيفكنيد!


ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ

48

سپس بر فراز سرش از عذاب آب سوزان بريزيد!


ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ

49

(به كنايه به او گويند:) بچش كه تنها تو شكست‌ناپذير [و] ارجمندى!


إِنَّ هٰذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ

50

در واقع اين چيزى است كه همواره در آن ترديد مى‌كرديد.


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقامٍ أَمِينٍ

51

براستى كه پارسايان (خود نگهدار) در جايگاه امنى هستند؛


فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

52

در بوستان‌ها و چشمه‌ساران؛


يَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلِينَ

53

(لباس‌هايى) از حرير نازك و ضخيم مى‌پوشند؛ در حالى كه روياروى همديگر (نشسته) اند.


كَذٰلِكَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ

54

(حال بهشتيان) اينگونه است؛ و حوريانى فراخ چشم (و همسرانى سپيد چشم) را به ازدواج آنان در آورديم.


يَدْعُونَ فِيها بِكُلِّ فاكِهَةٍ آمِنِينَ

55

در آنجا هر ميوه‌اى را (بخواهند) با امنيت فراخوانند.


لا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُوليٰ وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ

56

در آنجا جز مرگ نخستين، مرگ (ديگرى) نخواهند چشيد؛ و (خدا) آنان را از عذاب دوزخ حفظ مى‌كند؛


فَضْلاً مِنْ رَبِّكَ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

57

(اينها بخاطر) بخششى از جانب پروردگار توست، تنها اين كاميابى بزرگ است.


فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

58

و آن (قرآن) را فقط بر زبان تو آسان ساختيم، تا شايد آنان متذكر شوند.


فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ

59

پس نگهبان (و منتظر) باش كه آنان (نيز) نگهبان (و منتظر) ند!


قاری
ترجمه گویا
انصاریان