قرآن عثمان طه

سوره الرحمن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الرَّحْمٰنُ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ [خداى‌] رحمان،


عَلَّمَ الْقُرْآنَ

2

قرآن را ياد داد.


خَلَقَ الْإِنْسانَ

3

انسان را آفريد،


عَلَّمَهُ الْبَيانَ

4

به او بيان آموخت.


الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ

5

خورشيد و ماه بر حسابى [روان‌] اند.


وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ

6

و بوته و درخت چهره‌سايانند.


وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِيزانَ

7

و آسمان را برافراشت و ترازو را گذاشت،


أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزانِ

8

تا مبادا از اندازه درگذريد.


وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ

9

و وزن را به انصاف برپا داريد و در سنجش مكاهيد.


وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ

10

و زمين را براى مردم نهاد.


فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ

11

در آن، ميوه [ها] و نخلها با خوشه‌هاى غلاف‌دار،


وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ

12

و دانه‌هاى پوست‌دار و گياهان خوشبوست.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

13

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ

14

انسان را از گل خشكيده‌اى سفال مانند، آفريد.


وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ

15

و جنّ را از تشعشعى از آتش خلق كرد.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

16

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ

17

پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

18

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ

19

دو دريا را [به گونه‌اى‌] روان كرد [كه‌] با هم برخورد كنند.


بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ

20

ميان آن دو، حدّ فاصلى است كه به هم تجاوز نمى‌كنند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

21

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ

22

از هر دو [دريا] مرواريد و مرجان برآيد.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

23

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


وَ لَهُ الْجَوارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ

24

و او راست در دريا سفينه‌هاى بادبان‌دارِ بلند همچون كوه‌ها.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

25

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ

26

هر چه بر [زمين‌] است فانى‌شونده است.


وَ يَبْقيٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ

27

و ذاتِ باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

28

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ

29

هر كه در آسمانها و زمين است از او درخواست مى‌كند. هر زمان، او در كارى است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

30

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ

31

اى جنّ و انس، زودا كه به شما بپردازيم.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

32

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ

33

اى گروه جنّيان و انسيان، اگر مى‌توانيد از كرانه‌هاى آسمانها و زمين به بيرون رخنه كنيد، پس رخنه كنيد. [ولى‌] جز با [به دست آوردن‌] تسلّطى رخنه نمى‌كنيد.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

34

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ

35

بر سَرِ شما شراره‌هايى از [نوع‌] تفته آهن و مس فروفرستاده خواهد شد، و [از كسى‌] يارى نتوانيد طلبيد.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

36

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَكانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهانِ

37

پس آن گاه كه آسمان از هم شكافد و چون چرم گلگون گردد.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

38

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ

39

در آن روز، هيچ انس و جنّى از گناهش پرسيده نشود.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

40

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ

41

تبهكاران از سيمايشان شناخته مى‌شوند و از پيشانى و پايشان بگيرند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

42

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ

43

اين است همان جهنّمى كه تبهكاران آن را دروغ مى‌خواندند.


يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ

44

ميان [آتش‌] و ميان آب جوشان سرگردان باشند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

45

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ

46

و هر كس را كه از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

47

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


ذَواتا أَفْنانٍ

48

كه داراى شاخسارانند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

49

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ

50

در آن دو [باغ‌] دو چشمه روان است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

51

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ

52

در آن دو [باغ‌] از هر ميوه‌اى دو گونه است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

53

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


مُتَّكِئِينَ عَليٰ فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَي الْجَنَّتَيْنِ دانٍ

54

بر بسترهايى كه آستر آنها از ابريشم درشت‌بافت است، تكيه زنند و چيدن ميوه [از] آن دو باغ [به آسانى‌] در دسترس است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

55

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ

56

در آن [باغها، دلبرانى‌] فروهشته‌نگاهند كه دست هيچ انس و جنّى پيش از ايشان به آنها نرسيده است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

57

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ

58

گويى كه آنها ياقوت و مرجانند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

59

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ

60

مگر پاداش احسان جز احسان است؟


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

61

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ

62

و غير از آن دو [باغ‌]، دو باغ [ديگر نيز] هست.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

63

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


مُدْهامَّتانِ

64

كه از [شدّت‌] سبزى سيه‌گون مى‌نمايد.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

65

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


فِيهِما عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ

66

در آن دو [باغ‌] دو چشمه همواره جوشان است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

67

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ

68

در آن دو، ميوه و خرما و انار است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

69

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ

70

در آنجا [زنانى‌] نكوخوى و نكورويند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

71

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ

72

حورانى پرده‌نشين در [دل‌] خيمه‌ها.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

73

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ

74

دست هيچ انس و جنّى پيش از ايشان به آنها نرسيده است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

75

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


مُتَّكِئِينَ عَليٰ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِيٍّ حِسانٍ

76

بر بالش سبز و فرش نيكو تكيه زده‌اند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

77

پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟


تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ

78

خجسته باد نام پروردگار شكوهمند و بزرگوارت!


قاری
ترجمه گویا
انصاریان