سوره الزخرف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم
1بنام خداى رحمان رحيم؛ حاء ميم.
وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ
2قسم به كتاب روشنگر.
إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
3كه ما آن را قرآن عربى گرداندهايم تا بفهميد.
وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ
4و آن در اصل كتاب نزد ما، والا و حكيم است.
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ
5آيا قرآن را از شما برگردانيم و از هدايت شما اعراض كنيم كه چون اسرافكاريد؟!
وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ
6چه قدر پيامبرى در ميان گذشتگان فرستاديم؟
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ
7هيچ پيامبرى بر آنها نمىآمد مگر آنكه مسخرهاش مىكردند.
فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضيٰ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ
8اقوام نيرومندتر از اهل مكه را هلاك كرديم، حكايت پيشينيان گذشت.
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ
9اگر از آنها بپرسى آسمانها و زمين را چه كسى آفريده است؟ حتما خواهند گفت: خداى توانا و دانا.
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
10خدايى كه زمين را براى شما آماده كرده و در آن راهها قرار داده تا هدايت شويد.
وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذٰلِكَ تُخْرَجُونَ
11و خدايى كه از آسمان آبى به اندازه نازل كرد با آن، ديار مرده را زنده كرديم، اين چنين (از قبرها) خارج مىشويد.
وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ
12و خدايى كه اصناف حيوانات را آفريد و براى شما از كشتيها و چهارپايان آنچه سوار مىشويد آفريد.
لِتَسْتَوُوا عَليٰ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هٰذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ
13تا بر پشت آنها استقرار يافته سپس نعمت خدا را ياد كنيد چون بر آنها استقرار يافتيد، و بگوئيد: منزه است خدايى كه اين را براى ما مسخر كرد، ما به تسخير آن توانا نبوديم.
وَ إِنَّا إِليٰ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ
14و ما به طرف پروردگارمان رجوع كنندهايم.
وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِ جُزْءاً إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ
15براى خدا از بندگانش فرزند قرار دادند انسان كافر آشكارى است.
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَناتٍ وَ أَصْفاكُمْ بِالْبَنِينَ
16آيا از آنچه مىآفريند دخترانى گرفته و مخصوص كرده شما را با پسران؟
وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلاً ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ
17و چون به يكى مژده دهند آنچه (دختر) را كه به خدا نسبت مىدهد چهرهاش سياه و پر از خشم مىشود.
أَ وَ مَنْ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ
18آيا كسى را كه در زيور تربيت مىشود و در محاجه روشنگر نيست (عاجز است)؟!
وَ جَعَلُوا الْمَلائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبادُ الرَّحْمٰنِ إِناثاً أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ يُسْئَلُونَ
19ملائكه را كه بندگان خدايند، زنان گفتند، آيا آفرينش آنها را ديدهاند؟ اين گفته بر آنها نوشته مىشود و مسئول مىگردند.
وَ قالُوا لَوْ شاءَ الرَّحْمٰنُ ما عَبَدْناهُمْ ما لَهُمْ بِذٰلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ
20گفتند: اگر خدا مىخواست، ملائكه را عبادت نمىكرديم به اين گفته علمى ندارند فقط حدس مىزنند.
أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ
21آيا پيش از قرآن به آنها كتابى دادهايم كه (در اثبات مدعا) به آن چنگ مىزنند؟
بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَليٰ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَليٰ آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ
22بلكه گفتند: ما پدرانمان را بر دينى يافتهايم و ما بر اعمال آنها ثابتيم و هدايت يافتهايم.
وَ كَذٰلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَليٰ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَليٰ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ
23بدين سان در هيچ محلى پيامبرى نفرستاديم مگر آنكه ثروتمندان طاغى آن گفتند: ما پدران خويش را در دينى يافتيم و ما بر اعمالشان تابعيم،
قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْديٰ مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ
24پيامبر گفت: هر چند كه دين هدايت كنندهتر آوردهام، از آنچه پدران خويش را در آن يافتهايد؟ گفتند: ما به آنچه فرستاده شدهايد كافريم.
فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
25از آنها انتقام كشيديم بنگر عاقبت مكذبين چه شد.
وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِي بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ
26ياد آر كه ابراهيم به پدر و قومش گفت: من از آنچه به آن پرستش مىكنيد بيزارم.
إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ
27ليكن خدايى كه مرا آفريده هدايتم مىكند.
وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
28برائت را در نسل خويش باقى گذاشت تا به توحيد برگردند.
بَلْ مَتَّعْتُ هٰؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّي جاءَهُمُ الْحَقُّ وَ رَسُولٌ مُبِينٌ
29بلكه اهل مكه و پدرانشان را متاع دادم تا دين حق و پيامبر روشنگر به سوى آنها آمد.
وَ لَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ قالُوا هٰذا سِحْرٌ وَ إِنَّا بِهِ كافِرُونَ
30و چون دين حق به آنها آمد گفتند: اين جا دوست و ما بآن كافريم.
وَ قالُوا لَوْلا نُزِّلَ هٰذَا الْقُرْآنُ عَليٰ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ
31و گفتند: چرا اين قرآن بمرد بزرگى از اهل مكه يا طائف نازل نشده است؟؟
أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ
32آيا آنها رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند حال آنكه ما معيشت آنها را در زندگى دنيا قسمت كرده و بعضى را بر بعضى درجاتى تفوق دادهايم تا بعضى بعض ديگر را به كار گيرند، و ثواب خدايت بهتر است از آنچه مردم جمع مىكنند.
وَ لَوْلا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ
33و اگر اين نبود كه مردم همه يك امت كافره شوند، براى خانههاى كافران سقفهايى از نقره و نردبانهايى از نقره قرار مىداديم كه بر آنها بالا روند.
وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِئُونَ
34و براى خانههايشان درهايى از نقره و تختهايى از نقره قرار مىداديم كه بر آنها بنشينند.
وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ كُلُّ ذٰلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ
35و بر ايشان طلا قرار مىداديم. همه اينها جز زندگى دنيا نيست، زندگى آخرت نزد پروردگارت براى اهل تقوى بهتر است.
وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ
36هر كه از ياد خدا اعراض كند، براى او شيطانى آماده مىكنيم كه قرين اوست.
وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ
37شياطين آنها را از راه حق باز مىدارند. و گمان مىكنند كه هدايت يافتهاند.
حَتَّي إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ
38تا وقتى كه اضلال شده، پيش ما آيد به شيطان خويش گويد: اى كاش ميان من و تو مانند مشرق و مغرب فاصله بود.
وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ
39اعتذار امروز به علت ظالم بودن، به شما فائده نمىدهد، همه در عذاب مشتركيد.
أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ
40آيا تو مىتوانى كرها را بشنوانى يا نابينايان و كسى را كه در گمراهى است هدايت كنى؟!
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ
41اگر تو را ببريم ما حتما از مشركان انتقام خواهيم كشيد.
أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ
42يا اگر عذابى را كه وعدهشان دادهايم به تو بنمايانيم ما بر آنها تواناييم.
فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
43به آنچه به تو وحى شده است چنگ بزن كه تو بر راه راستى.
وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ
44قرآن براى تو و قومت بيدارى است به زودى از آن مسئول خواهيد بود.
وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ
45بپرس از كسانى كه پيش از تو فرستادهايم آيا جز خدا، خدايانى قرار دادهايم كه عبادت شوند؟
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسيٰ بِآياتِنا إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَقالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ
46موسى را با دلائل خود به سوى فرعون و قومش فرستاديم، گفت: من فرستاده رب العالمينم.
فَلَمَّا جاءَهُمْ بِآياتِنا إِذا هُمْ مِنْها يَضْحَكُونَ
47چون آيات ما را به آنها آورد، آن گاه آنها به آيات مىخنديدند (مسخره مىكردند)
وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
48به آنها معجزهاى نشان نمىداديم مگر آنكه از نظيرش بزرگتر بود ... تا از شرك برگردند.
وَ قالُوا يا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ
49گفتند: اى جادوگر خدايت را طبق وعدهاى كه به تو داده است بخوان كه ما هدايت پذيريم.
فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ
50چون عذاب را از آنها زايل كرديم، آن وقت گفته خويش را مىشكستند.
وَ ناديٰ فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَ فَلا تُبْصِرُونَ
51فرعون با صداى رسا در ميان قوم خويش گفت: آيا حكومت مصر مال من نيست؟ آيا اين نهرها از زير كاخ من روان نيست ...؟
أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هٰذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَ لا يَكادُ يُبِينُ
52بلكه من بهترم از اين، كه حقير است و نزديك نيست كه كلام خويش را روشن كند
فَلَوْلا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ
53چرا بر او بازو بندهايى از طلا، انداخته نشده يا چرا ملائكه با او با هم نيامدهاند؟!
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ
54عقل قوم خويش را سبك كرد از او اطاعت كردند زيرا كه قومى فاسق بودند.
فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ
55چون ما را بخشم آوردند از آنها انتقام كشيده و همه را غرق كرديم.
فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرِينَ
56آنها را مقدم بر آتش و موعظه براى آيندگان گردانديم.
وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ
57چون پسر مريم براى قدرت خدا مثل زده شد، آن وقت قوم تو از آن اعراض مىكردند.
وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ
58گفتند: آيا خدايان ما بهتر است يا عيسى؟ اين گفته را جز براى مخاصمه نگفتهاند؟ بلكه اساسا آنها مردمى مخاصمه گرند.
إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبَنِي إِسْرائِيلَ
59عيسى نيست مگر بندهاى كه به او نعمت داديم و او را براى بنى اسرائيل مثل گردانديم،
وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ
60و اگر مىخواستيم ملائكهاى از شما در زمين قرار مىداديم كه جانشين ديگران شوند.
وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ
61عيسى براى قيامت علامت است در آن شك نكن، مرا پيروى كنيد كه راه راست همين است.
وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ
62شيطان شما را از پيروى من مانع نشود كه او براى شما دشمن آشكارى است.
وَ لَمَّا جاءَ عِيسيٰ بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
63چون عيسى معجزات را آورد، گفت: براى شما حكمت را آوردهام و تا شما را بيان كنم بعضى از آنچه را كه در آن اختلاف مىكنيد، از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد.
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ
64الله پروردگار من و شماست، او را عبادت كنيد، راه راست همين است.
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ
65احزاب از بين يهود به اختلاف برخاستند. واى به ظالمان از عذاب روز دردناك.
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ
66آيا منتظر هستند جز آن را كه قيامت به طور ناگهان بر آنها بيايد در حالى كه نمىدانند؟
الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ
67دوستان در آن روز بعضى به بعضى دشمنند مگر متقىها.
يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ
68اى بندگان من ترسى بر شما نيست و محزون نمىشويد.
الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ
69كسانى كه به آيات ما ايمان آورده و تسليم بودند.
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ
70داخل بهشت شويد شما و زنانتان، در حال شادمان.
يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ
71كاسههايى از طلا و بطريها در اطراف آنها گردانده شود، در بهشت است آنچه نفسها مىخواهد و آنچه چشمها لذت مىبرند، شما در آن جاودانيد.
وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
72اين بهشت همانست كه به وسيله اعمالتان به ارث بردهايد.
لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ
73شما راست در آن ميوه بيشتر و از آن مىخوريد.
إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ
74گناهكاران در عذاب جهنم پيوستهاند.
لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ
75عذاب از آنها تخفيف داده نمىشود و در آن، نااميد هستند.
وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لٰكِنْ كانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ
76ما به آنها ستم نكردهايم بلكه آنها خود ستمكار بودند.
وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ
77فرياد برآورند: اى مالك خدايت ما را بميراند، گويد: شما ماندنى هستيد.
لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ
78به شما دين حق را آورديم ليكن بيشترتان حق را ناپسند مىداريد.
أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ
79بلكه محكم كردهاند كار حيله را ما نيز محكم كنندهايم.
أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَليٰ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ
80يا گمان دارند كه ما مكنونات و خلوت آنها را نمىدانيم، بلى و فرستادگان ما در نزد آنهايند مىنويسند.
قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ
81بگو: اگر براى خدا فرزندى باشد من اولين عبادت كنندگانم.
سُبْحانَ رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ
82منزه است پروردگار آسمانها و زمين و پروردگار عرش، از آنچه توصيف مىكنند.
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
83بگذار آنها را در باطل وارد شوند و بازى كنند، تا روز موعودشان را بهبينند.
وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ
84خدا همانست كه: در آسمان معبود است و در زمين معبود است و فقط اوست حكيم و عليم.
وَ تَبارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
85دائم الخير است خدايى كه حكومت آسمانها و زمين خاص اوست، علم قيامت نزد اوست و به سوى او برمىگرديد.
وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
86معبودهايى كه جز خدا مىخوانند، مالك شفاعت نيستند لكن آنهايى كه به توحيد اعتراف كردهاند مالك شفاعتند، و مىدانند به چه كسى شفاعت كنند.
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنّيٰ يُؤْفَكُونَ
87و چون از آنها بپرسى چه كسى آنها را آفريده است؟ گويند: الله پس به كجا برمىگردند؟
وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هٰؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ
88خدا مىداند گفتار آن حضرت را كه گفت: خدايا اينان قومى هستند ايمان نمىآورند.
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
89از دعوتشان صرف نظر كن، بگو: سلام. به زودى خواهند دانست.