قرآن عثمان طه

سوره الزخرف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.؛ حم.


وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ

2

سوگند به كتاب روشنگر.


إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

3

كه ما آن را خواندنى عربى كرديم، شايد تعقل كنيد.


وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ

4

و سوگند كه اين خواندنى قبلا در ام الكتاب نزد ما بود، كه مقامى بلند و فرزانه دارد.


أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ

5

آيا به جرم اينكه شما مردمى اسرافگريد از فرستادن قرآن به سوى شما صرفنظر كنيم.


وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ

6

و چه بسا انبيايى كه در اقوام گذشته فرستاديم.


وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

7

اقوامى كه هيچ پيغمبرى به سويشان نيامد مگر آنكه مسخره‌اش كردند.


فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضيٰ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ

8

و ما نيرومندتر آنها را هلاك كرديم كه داستان آنها (در سوره‌هاى پيش) گذشت.


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ

9

و اگر از اين بت‌پرستان بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده قطعا مى‌گويند: خداى عزيز عليم.


الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

10

خدايى كه زمين را براى شما گهواره كرد، و در آن برايتان راهها قرار داد، تا شايد به مقاصد خود راه يابيد.


وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذٰلِكَ تُخْرَجُونَ

11

و همان خدايى كه آب را به اندازه از آسمان نازل كرد، پس به وسيله آن آب، سرزمينى مرده را زنده كرديم، شما هم همين طور سر از خاك در مى‌آوريد.


وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ

12

و آن خدايى كه همه جفت‌ها را او آفريد، و برايتان از كشتى‌ها و چارپايان مركب درست كرد.


لِتَسْتَوُوا عَليٰ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هٰذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ

13

تا بر پشت آنها قرار گيريد، و آن گاه هنگام قرار گرفتن بر پشت آنها به ياد نعمت پروردگارتان افتيد، و بگوييد: منزه است آن خدايى كه اين مركب را براى ما مسخر كرد، و گر نه ما نمى‌توانستيم آن را رام خود كنيم.


وَ إِنَّا إِليٰ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ

14

و ما به يقين به سوى پروردگارمان برمى‌گرديم.


وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِ جُزْءاً إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ

15

و براى او از بندگانش جزئى قرار دادند، كه راستى انسان كفرانگرى روشن است.


أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَناتٍ وَ أَصْفاكُمْ بِالْبَنِينَ

16

و يا خدا از آنچه خودش آفريده دختران را براى خود گرفته، و پسران را براى شما انتخاب كرده؟.


وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلاً ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ

17

با اينكه وقتى به ايشان مژده مى‌برند كه همسرت فرزند دختر زاييده رويش از شدت خشم و ناراحتى سياه مى‌شود.


أَ وَ مَنْ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ

18

آيا دختران را فرزند خدا مى‌خوانند كه نشو و نمايشان در زينت است، و از احتجاج عليه خصم خود عاجزند؟.


وَ جَعَلُوا الْمَلائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبادُ الرَّحْمٰنِ إِناثاً أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ يُسْئَلُونَ

19

آرى مشركين ملائكه را كه بندگان خدايند ماده پنداشتند، مگر در هنگام آفريدن آنان حاضر بودند؟ به زودى اين شهادتشان نوشته مى‌شود و از آن بازخواست خواهند شد.


وَ قالُوا لَوْ شاءَ الرَّحْمٰنُ ما عَبَدْناهُمْ ما لَهُمْ بِذٰلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ

20

و گفتند اگر رحمان مى‌خواست كه ما بت نپرستيم، نمى‌پرستيديم، به همين سخن خود نيز علمى ندارند، و آنچه مى‌گويند پندارى بيش نيست.


أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ

21

و يا راستى خود ما قبلا كتابى در اين باره به ايشان داده بوديم و ايشان به آن تمسك مى‌كنند، و ما خود خبر نداريم؟.


بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَليٰ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَليٰ آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ

22

نه، هيچ دليلى از ناحيه ما ندارند، تنها دليلشان اين است كه ما پدران خود را بر دينى يافتيم، و ما اگر دنبال راه آنان برويم از هدايت يافتگانيم.


وَ كَذٰلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَليٰ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَليٰ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ

23

و به همين منوال هيچ رسولى قبل از تو به سوى اهل قريه‌اى گسيل نداشتيم، مگر آنكه عياشان آن قريه گفتند: ما پدران خود را بر كيشى يافتيم، و ما بر آثار ايشان اقتداء مى‌كنيم.


قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْديٰ مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ

24

رسولشان پرسيد: حتى در صورتى هم كه آنچه من آورده‌ام بهتر باشد، از آنچه پدران خود را بر آن يافته‌ايد؟ گفتند: ما به آنچه كه شما مامور ابلاغ آن شده‌ايد كافريم.


فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ

25

پس از ايشان انتقام گرفتيم، بنگر كه چگونه شد عاقبت تكذيب كنندگان.


وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِي بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ

26

و به ياد آر آن زمان را كه ابراهيم به پدر و قوم خود گفت: من از آنچه مى‌پرستيد بيزارم.


إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ

27

به جز آن معبودى كه مرا آفريده كه به زودى هدايتم خواهد كرد.


وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

28

خداى تعالى اين يكتاپرستى را در نسل او باقى گذاشت، شايد برگردند.


بَلْ مَتَّعْتُ هٰؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّي جاءَهُمُ الْحَقُّ وَ رَسُولٌ مُبِينٌ

29

بلكه من اين كفار و پدران ايشان را بهره‌هاى مادى دادم، تا آنكه دين حق و رسولى روشنگر به سويشان آمد.


وَ لَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ قالُوا هٰذا سِحْرٌ وَ إِنَّا بِهِ كافِرُونَ

30

و همين كه با حق روبرو شدند، گفتند: اين نوعى سحر است، و ما بدان كافريم.


وَ قالُوا لَوْلا نُزِّلَ هٰذَا الْقُرْآنُ عَليٰ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ

31

(كفار قريش هم) گفتند: چرا اين قرآن به يكى از مردان بزرگ (مكه و طائف) نازل نشد.


أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ

32

مگر اينان مقسم رحمت پروردگار تواند؟ اين ماييم كه معيشت انسانها در زندگى دنيا را تقسيم مى‌كنيم، و بعضى را به درجاتى بالاتر از بعض ديگر قرار مى‌دهيم، تا بعضى بعض ديگر را رام و مسخر خود كنند، و رحمت پروردگار تو از آنچه جمع مى‌كنند بهتر است.


وَ لَوْلا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ

33

و اگر نه اين بود كه خواستيم مردم در تحت يك نظام قرار گيرند، براى هر كس كه به رحمان كفر بورزد خانه‌هايى داراى سقفى از نقره قرار مى‌داديم، و پله‌هايى كه با آن بالا روند، و خودنمايى كنند.


وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِئُونَ

34

و براى خانه‌هايشان درهايى و تخت‌هايى كه بر آن تكيه دهند.


وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ كُلُّ ذٰلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ

35

و نيز طلا آلات قرار مى‌داديم، چون همه اينها تنها بهره‌هاى زندگى دنيا است، و آخرت در نزد پروردگارت خاص مردم با تقوى است.


وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ

36

و كسى كه از ياد رحمان خود را به كورى بزند شيطانى برايش مقدر مى‌كنيم تا همواره قرينش باشد.


وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ

37

و همين طايفه‌اند كه همواره از راه حق جلوگيرى مى‌كنند، و خيال مى‌كنند راه درست همان راهى است كه آنان مى‌روند.


حَتَّي إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ

38

تا آنكه يكى از اينان نزد ما آيد آن وقت، (از در پشيمانى و حسرت به قرين خود مى‌گويد) اى كاش بين من و تو فاصله‌اى به طول ما بين مشرق و مغرب بود.


وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ

39

ولى آن روز ديگر اين حرفها سودى به حالتان ندارد، چون ستم كرديد، و همه شما در عذاب شريكيد.


أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

40

آيا تو اى پيامبر مى‌توانى كران را بشنوانى، و يا كوران را هدايت كنى؟ (اگر توانستى آن وقت‌ مى‌توانى) گمراهان آشكار را هم هدايت كنى.


فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ

41

ما هر وقت شده از ايشان انتقام مى‌گيريم، هر چند كه تو در دنيا نباشى.


أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ

42

و يا در همين زندگى دنيايت به تو نشان مى‌دهيم آن عذابها را كه به ايشان وعده داديم كه ما بر آنان اقتدار داريم.


فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

43

پس تو به آنچه وحى به سويت شده تمسك كن كه تو بر صراطى مستقيم هستى.


وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ

44

و به درستى كه قرآن ذكرى است براى تو و براى قومت، و به زودى بازخواست خواهيد شد.


وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ

45

از رسولانى كه قبل از تو فرستاده بوديم بپرس: آيا غير از رحمان خدايانى معين كرده بوديم كه مردم آنها را بپرستند.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسيٰ بِآياتِنا إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَقالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ

46

همانا ما موسى را با آيات خود به سوى فرعون و درباريانش فرستاديم، گفت: من فرستاده رب العالمينم.


فَلَمَّا جاءَهُمْ بِآياتِنا إِذا هُمْ مِنْها يَضْحَكُونَ

47

پس از آن همين كه آيات ما را به ايشان نمود، ناگهان از آن معجزات به خنده درآمدند.


وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

48

و ما هيچ آيتى به ايشان ننموديم مگر آنكه از آيت قبلى بزرگتر بود، و ايشان را به عذاب گرفتيم شايد برگردند.


وَ قالُوا يا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ

49

و گفتند: هان اى جادوگر! پروردگار خود را برايمان بخوان، بخاطر آن عهدى كه به تو داده (كه اگر ايمان آوريم) عذاب را از ما بردارد كه ما حتما براه خواهيم آمد.


فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ

50

ولى همين كه عذاب را از آنان برداشتيم دوباره پيمان شكستند.


وَ ناديٰ فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَ فَلا تُبْصِرُونَ

51

و فرعون در قوم خود ندا كرد، و گفت: اى مردم آيا ملك مصر از من نيست و اين نهرها از دامنه قصرم نمى‌گذرد؟ چرا پس نمى‌بينيد؟.


أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هٰذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَ لا يَكادُ يُبِينُ

52

با اين حال آيا من بهترم يا اين مرد بى كس و خوار، كه قادر بر بيان نيست.


فَلَوْلا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ

53

اگر او هم كسى بود چرا (مثل من به علامت سرورى) دستبندى از طلا از طرف خدا ندارد، و يا (چون من كه خدم و حشم دارم) ملائكه با او قرين نشدند، و بياريش نيامدند؟.


فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ

54

پس به اين وسيله قوم خود را ذليل و زبون داشت در نتيجه اطاعتش كردند چون آنها مردمى فاسق بودند.


فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ

55

همين كه ما را به خشم آوردند از ايشان انتقام گرفتيم و همه را غرق كرديم.


فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرِينَ

56

پس سرگذشت‌شان را سلف و مثلى براى ديگران كرديم.


وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ

57

و چون عيسى بن مريم مثل زده مى‌شود ناگهان قوم تو سر و صدا راه مى‌اندازند.


وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ

58

و مى‌گويند: آيا خدايان ما بهتر است يا عيسى، اين مثل را نزدند مگر به اين منظور كه با تو جدال كنند، بلكه اينان مردمى مصر در خصومتند.


إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبَنِي إِسْرائِيلَ

59

(و گر نه عيسى كه خدا نبود) او نبود مگر بنده‌اى كه ما بر او انعام كرده، و او را مثلى براى بنى اسرائيل قرار داديم.


وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ

60

و اگر بخواهيم مى‌توانيم شما را نابود كنيم و بدل از شما ملائكه را در زمين قرار دهيم كه نسل به نسل جاى يكديگر را بگيرند.


وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

61

و به درستى كه سرگذشت عيسى نسبت به قيامت علم آور است، پس زنهار كه در امر قيامت شك نكنى، و مرا پيروى كن كه اين است صراط مستقيم.


وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

62

و زنهار كه شيطان شما را از اين صراط جلوگيرى نشود، كه او براى شما دشمن آشكار است.


وَ لَمَّا جاءَ عِيسيٰ بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

63

و چون عيسى آن معجزات معروف را آورد، گفت: من براى شما حكمت آورده‌ام، و آمده‌ام تا پاره‌اى از آنچه را كه در آن اختلاف داريد بيان كنم، پس از خدا پروا كنيد و مرا اطاعت نماييد.


إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

64

به درستى الله به تنهايى رب من و رب شما است، پس تنها او را بپرستيد، كه اين است صراط مستقيم.


فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ

65

پس احزاب و طوائف در بين خود اختلاف كردند، پس واى بر كسانى كه ستم كردند از عذاب روزى دردناك.


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ

66

آيا منتظر همينند كه قيامت ناگهانى و در حالى كه از آن بى‌خبرند به سر وقتشان آيد؟.


الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ

67

آن روز دوستان دنيايى دشمن يكديگرند مگر پرهيزكاران.


يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ

68

(كه به ايشان گفته مى‌شود) اى بندگان من نه هيچ ترسى امروز بر شما هست، و نه اندوهناك خواهيد شد (نه مكروهى قطعى داريد و نه مكروهى احتمالى).


الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ

69

كسانى كه به آيات ما ايمان آوردند و تسليم اراده ما شدند.


ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ

70

داخل بهشت شويد هم خودتان و هم همسرانتان و به سرور پردازيد.


يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ

71

در بهشت قدحها از طلا و تنگ‌ها برايشان در گردش است، و در آن هر چه كه نفس اشتهايش كند و چشم لذت ببرد وجود دارد، و شما در آن جاودانيد.


وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

72

(و به شما گفته مى‌شود) اين است كه بهشت كه شما بخاطر اعمالى كه كرديد از ديگران ارث برديد.


لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ

73

براى شما در بهشت ميوه‌ها بسيار است، و از آن مى‌خوريد.


إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ

74

به درستى مجرمين در عذاب جهنم جاودانند.


لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ

75

و هيچ تخفيفى برايشان نيست، و براى هميشه از نجات مايوسند.


وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لٰكِنْ كانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ

76

و ما به ايشان ستم نكرديم ليكن خودشان ستمگر بودند.


وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ

77

و ندا كردند كه هان اى مالك دوزخ پروردگار خود را بخوان تا مرگ ما را برساند، مى‌گويد: نه، شما ديگر مرگ نداريد، و هميشه زنده‌ايد.


لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ

78

آن روز كه حق را برايتان آورديم بيشترتان نسبت به آن كراهت داشتيد (بناچار امروز هم بايد با كراهت زندگى كنيد).


أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ

79

بلكه ميثاقى (عليه پيامبر ما محكم كرده‌اند) كه ما نيز كيد خود را عليه ايشان محكم خواهيم كرد.


أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَليٰ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ

80

و يا پنداشته‌اند كه ما سر و نجوايشان را نمى‌شنويم، بله مى‌شنويم، و فرستادگان ما نزد ايشان هستند، و مى‌نويسند.


قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ

81

بگو: اگر براى رحمان فرزندى باشد قبل از هر كس من او را مى‌پرستيدم.


سُبْحانَ رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ

82

ولى منزه است پروردگار آسمانها و زمين، و مدبر عرش از آنچه اينان در توصيفش مى‌گويند.


فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ

83

پس رهايشان كن در اباطيل خود فرو روند، و سرگرم باشند، تا روزى را كه وعده داده شده‌اند ديدار كنند.


وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ

84

و او كسى است كه هم در آسمان معبود است و هم در زمين، و او حكيم و عليم است.


وَ تَبارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

85

و كسى كه ملك آسمانها و زمين و ما بين آن دو از او است، مصدر خير بسيار است، و علم قيامت نزد او و بازگشت شما همه به سوى او است.


وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

86

و معبودهايى كه به جاى خدا عبادت مى‌كنند، مالك شفاعت ايشان نيستند، تنها كسانى مى‌توانند شفاعت كنند كه به دين حق شهادت داده عالم به كرده‌هاى خلق بوده باشند.


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنّيٰ يُؤْفَكُونَ

87

و اگر از مشركين بپرسى چه كسى ايشان را خلق كرده به يقين خواهند گفت الله، (بگو با اين حال) به كجا منحرف مى‌شويد؟.


وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هٰؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ

88

خدا به سخن پيامبرش نيز عالم است كه گفت: پروردگارا اينان مردمى هستند كه ايمان نمى‌آورند.


فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

89

پس از ايشان درگذر و با ايشان به سلم رفتار كن كه به زودى خواهند فهميد.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان