قرآن عثمان طه

سوره الزخرف

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ حمٓ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.؛ حم.


وَ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ

2

سوگند به كتاب روشنگر.


إِنَّا جَعَلۡنَٰهُ قُرۡءَٰنًا عَرَبِيّٗا لَّعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ

3

كه ما آن را خواندنى عربى كرديم، شايد تعقل كنيد.


وَ إِنَّهُۥ فِيٓ أُمِّ ٱلۡكِتَٰبِ لَدَيۡنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ

4

و سوگند كه اين خواندنى قبلا در ام الكتاب نزد ما بود، كه مقامى بلند و فرزانه دارد.


أَفَنَضۡرِبُ عَنكُمُ ٱلذِّكۡرَ صَفۡحًا أَن كُنتُمۡ قَوۡمٗا مُّسۡرِفِينَ

5

آيا به جرم اينكه شما مردمى اسرافگريد از فرستادن قرآن به سوى شما صرفنظر كنيم.


وَ كَمۡ أَرۡسَلۡنَا مِن نَّبِيّٖ فِي ٱلۡأَوَّلِينَ

6

و چه بسا انبيايى كه در اقوام گذشته فرستاديم.


وَ مَا يَأۡتِيهِم مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ

7

اقوامى كه هيچ پيغمبرى به سويشان نيامد مگر آنكه مسخره‌اش كردند.


فَأَهۡلَكۡنَآ أَشَدَّ مِنۡهُم بَطۡشٗا وَ مَضَىٰ مَثَلُ ٱلۡأَوَّلِينَ

8

و ما نيرومندتر آنها را هلاك كرديم كه داستان آنها (در سوره‌هاى پيش) گذشت.


وَ لَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ

9

و اگر از اين بت‌پرستان بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده قطعا مى‌گويند: خداى عزيز عليم.


ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَ جَعَلَ لَكُمۡ فِيهَا سُبُلٗا لَّعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ

10

خدايى كه زمين را براى شما گهواره كرد، و در آن برايتان راهها قرار داد، تا شايد به مقاصد خود راه يابيد.


وَ ٱلَّذِي نَزَّلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءَۢ بِقَدَرٖ فَأَنشَرۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗا كَذَٰلِكَ تُخۡرَجُونَ

11

و همان خدايى كه آب را به اندازه از آسمان نازل كرد، پس به وسيله آن آب، سرزمينى مرده را زنده كرديم، شما هم همين طور سر از خاك در مى‌آوريد.


وَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ كُلَّهَا وَ جَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡفُلۡكِ وَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ مَا تَرۡكَبُونَ

12

و آن خدايى كه همه جفت‌ها را او آفريد، و برايتان از كشتى‌ها و چارپايان مركب درست كرد.


لِتَسۡتَوُۥاْ عَلَىٰ ظُهُورِهِۦ ثُمَّ تَذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ رَبِّكُمۡ إِذَا ٱسۡتَوَيۡتُمۡ عَلَيۡهِ وَ تَقُولُواْ سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَ مَا كُنَّا لَهُۥ مُقۡرِنِينَ

13

تا بر پشت آنها قرار گيريد، و آن گاه هنگام قرار گرفتن بر پشت آنها به ياد نعمت پروردگارتان افتيد، و بگوييد: منزه است آن خدايى كه اين مركب را براى ما مسخر كرد، و گر نه ما نمى‌توانستيم آن را رام خود كنيم.


وَ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ

14

و ما به يقين به سوى پروردگارمان برمى‌گرديم.


وَ جَعَلُواْ لَهُۥ مِنۡ عِبَادِهِۦ جُزۡءًا إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَكَفُورٞ مُّبِينٌ

15

و براى او از بندگانش جزئى قرار دادند، كه راستى انسان كفرانگرى روشن است.


أَمِ ٱتَّخَذَ مِمَّا يَخۡلُقُ بَنَاتٖ وَ أَصۡفَىٰكُم بِٱلۡبَنِينَ

16

و يا خدا از آنچه خودش آفريده دختران را براى خود گرفته، و پسران را براى شما انتخاب كرده؟.


وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحۡمَٰنِ مَثَلٗا ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَ هُوَ كَظِيمٌ

17

با اينكه وقتى به ايشان مژده مى‌برند كه همسرت فرزند دختر زاييده رويش از شدت خشم و ناراحتى سياه مى‌شود.


أَ وَ مَن يُنَشَّؤُاْ فِي ٱلۡحِلۡيَةِ وَ هُوَ فِي ٱلۡخِصَامِ غَيۡرُ مُبِينٖ

18

آيا دختران را فرزند خدا مى‌خوانند كه نشو و نمايشان در زينت است، و از احتجاج عليه خصم خود عاجزند؟.


وَ جَعَلُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ ٱلَّذِينَ هُمۡ عِبَٰدُ ٱلرَّحۡمَٰنِ إِنَٰثًا أَشَهِدُواْ خَلۡقَهُمۡ سَتُكۡتَبُ شَهَٰدَتُهُمۡ وَ يُسۡ‍َٔلُونَ

19

آرى مشركين ملائكه را كه بندگان خدايند ماده پنداشتند، مگر در هنگام آفريدن آنان حاضر بودند؟ به زودى اين شهادتشان نوشته مى‌شود و از آن بازخواست خواهند شد.


وَ قَالُواْ لَوۡ شَآءَ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَا عَبَدۡنَٰهُم مَّا لَهُم بِذَٰلِكَ مِنۡ عِلۡمٍ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ

20

و گفتند اگر رحمان مى‌خواست كه ما بت نپرستيم، نمى‌پرستيديم، به همين سخن خود نيز علمى ندارند، و آنچه مى‌گويند پندارى بيش نيست.


أَمۡ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ كِتَٰبٗا مِّن قَبۡلِهِۦ فَهُم بِهِۦ مُسۡتَمۡسِكُونَ

21

و يا راستى خود ما قبلا كتابى در اين باره به ايشان داده بوديم و ايشان به آن تمسك مى‌كنند، و ما خود خبر نداريم؟.


بَلۡ قَالُوٓاْ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَ إِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّهۡتَدُونَ

22

نه، هيچ دليلى از ناحيه ما ندارند، تنها دليلشان اين است كه ما پدران خود را بر دينى يافتيم، و ما اگر دنبال راه آنان برويم از هدايت يافتگانيم.


وَ كَذَٰلِكَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ فِي قَرۡيَةٖ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَ إِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ

23

و به همين منوال هيچ رسولى قبل از تو به سوى اهل قريه‌اى گسيل نداشتيم، مگر آنكه عياشان آن قريه گفتند: ما پدران خود را بر كيشى يافتيم، و ما بر آثار ايشان اقتداء مى‌كنيم.


قَٰلَ أَ وَ لَوۡ جِئۡتُكُم بِأَهۡدَىٰ مِمَّا وَجَدتُّمۡ عَلَيۡهِ ءَابَآءَكُمۡ قَالُوٓاْ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ

24

رسولشان پرسيد: حتى در صورتى هم كه آنچه من آورده‌ام بهتر باشد، از آنچه پدران خود را بر آن يافته‌ايد؟ گفتند: ما به آنچه كه شما مامور ابلاغ آن شده‌ايد كافريم.


فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ

25

پس از ايشان انتقام گرفتيم، بنگر كه چگونه شد عاقبت تكذيب كنندگان.


وَ إِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوۡمِهِۦٓ إِنَّنِي بَرَآءٞ مِّمَّا تَعۡبُدُونَ

26

و به ياد آر آن زمان را كه ابراهيم به پدر و قوم خود گفت: من از آنچه مى‌پرستيد بيزارم.


إِلَّا ٱلَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُۥ سَيَهۡدِينِ

27

به جز آن معبودى كه مرا آفريده كه به زودى هدايتم خواهد كرد.


وَ جَعَلَهَا كَلِمَةَۢ بَاقِيَةٗ فِي عَقِبِهِۦ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ

28

خداى تعالى اين يكتاپرستى را در نسل او باقى گذاشت، شايد برگردند.


بَلۡ مَتَّعۡتُ هَٰٓؤُلَآءِ وَ ءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ وَ رَسُولٞ مُّبِينٞ

29

بلكه من اين كفار و پدران ايشان را بهره‌هاى مادى دادم، تا آنكه دين حق و رسولى روشنگر به سويشان آمد.


وَ لَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ وَ إِنَّا بِهِۦ كَٰفِرُونَ

30

و همين كه با حق روبرو شدند، گفتند: اين نوعى سحر است، و ما بدان كافريم.


وَ قَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ عَظِيمٍ

31

(كفار قريش هم) گفتند: چرا اين قرآن به يكى از مردان بزرگ (مكه و طائف) نازل نشد.


أَهُمۡ يَقۡسِمُونَ رَحۡمَتَ رَبِّكَ نَحۡنُ قَسَمۡنَا بَيۡنَهُم مَّعِيشَتَهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ رَفَعۡنَا بَعۡضَهُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّيَتَّخِذَ بَعۡضُهُم بَعۡضٗا سُخۡرِيّٗا وَ رَحۡمَتُ رَبِّكَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ

32

مگر اينان مقسم رحمت پروردگار تواند؟ اين ماييم كه معيشت انسانها در زندگى دنيا را تقسيم مى‌كنيم، و بعضى را به درجاتى بالاتر از بعض ديگر قرار مى‌دهيم، تا بعضى بعض ديگر را رام و مسخر خود كنند، و رحمت پروردگار تو از آنچه جمع مى‌كنند بهتر است.


وَ لَوۡلَآ أَن يَكُونَ ٱلنَّاسُ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ لَّجَعَلۡنَا لِمَن يَكۡفُرُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ لِبُيُوتِهِمۡ سُقُفٗا مِّن فِضَّةٖ وَ مَعَارِجَ عَلَيۡهَا يَظۡهَرُونَ

33

و اگر نه اين بود كه خواستيم مردم در تحت يك نظام قرار گيرند، براى هر كس كه به رحمان كفر بورزد خانه‌هايى داراى سقفى از نقره قرار مى‌داديم، و پله‌هايى كه با آن بالا روند، و خودنمايى كنند.


وَ لِبُيُوتِهِمۡ أَبۡوَٰبٗا وَ سُرُرًا عَلَيۡهَا يَتَّكِ‍ُٔونَ

34

و براى خانه‌هايشان درهايى و تخت‌هايى كه بر آن تكيه دهند.


وَ زُخۡرُفٗا وَ إِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ ٱلۡأٓخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلۡمُتَّقِينَ

35

و نيز طلا آلات قرار مى‌داديم، چون همه اينها تنها بهره‌هاى زندگى دنيا است، و آخرت در نزد پروردگارت خاص مردم با تقوى است.


وَ مَن يَعۡشُ عَن ذِكۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ نُقَيِّضۡ لَهُۥ شَيۡطَٰنٗا فَهُوَ لَهُۥ قَرِينٞ

36

و كسى كه از ياد رحمان خود را به كورى بزند شيطانى برايش مقدر مى‌كنيم تا همواره قرينش باشد.


وَ إِنَّهُمۡ لَيَصُدُّونَهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ وَ يَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ

37

و همين طايفه‌اند كه همواره از راه حق جلوگيرى مى‌كنند، و خيال مى‌كنند راه درست همان راهى است كه آنان مى‌روند.


حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَنَا قَالَ يَٰلَيۡتَ بَيۡنِي وَ بَيۡنَكَ بُعۡدَ ٱلۡمَشۡرِقَيۡنِ فَبِئۡسَ ٱلۡقَرِينُ

38

تا آنكه يكى از اينان نزد ما آيد آن وقت، (از در پشيمانى و حسرت به قرين خود مى‌گويد) اى كاش بين من و تو فاصله‌اى به طول ما بين مشرق و مغرب بود.


وَ لَن يَنفَعَكُمُ ٱلۡيَوۡمَ إِذ ظَّلَمۡتُمۡ أَنَّكُمۡ فِي ٱلۡعَذَابِ مُشۡتَرِكُونَ

39

ولى آن روز ديگر اين حرفها سودى به حالتان ندارد، چون ستم كرديد، و همه شما در عذاب شريكيد.


أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ أَوۡ تَهۡدِي ٱلۡعُمۡيَ وَ مَن كَانَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ

40

آيا تو اى پيامبر مى‌توانى كران را بشنوانى، و يا كوران را هدايت كنى؟ (اگر توانستى آن وقت‌ مى‌توانى) گمراهان آشكار را هم هدايت كنى.


فَإِمَّا نَذۡهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنۡهُم مُّنتَقِمُونَ

41

ما هر وقت شده از ايشان انتقام مى‌گيريم، هر چند كه تو در دنيا نباشى.


أَوۡ نُرِيَنَّكَ ٱلَّذِي وَعَدۡنَٰهُمۡ فَإِنَّا عَلَيۡهِم مُّقۡتَدِرُونَ

42

و يا در همين زندگى دنيايت به تو نشان مى‌دهيم آن عذابها را كه به ايشان وعده داديم كه ما بر آنان اقتدار داريم.


فَٱسۡتَمۡسِكۡ بِٱلَّذِيٓ أُوحِيَ إِلَيۡكَ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ

43

پس تو به آنچه وحى به سويت شده تمسك كن كه تو بر صراطى مستقيم هستى.


وَ إِنَّهُۥ لَذِكۡرٞ لَّكَ وَ لِقَوۡمِكَ وَ سَوۡفَ تُسۡ‍َٔلُونَ

44

و به درستى كه قرآن ذكرى است براى تو و براى قومت، و به زودى بازخواست خواهيد شد.


وَ سۡ‍َٔلۡ مَنۡ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رُّسُلِنَآ أَجَعَلۡنَا مِن دُونِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ءَالِهَةٗ يُعۡبَدُونَ

45

از رسولانى كه قبل از تو فرستاده بوديم بپرس: آيا غير از رحمان خدايانى معين كرده بوديم كه مردم آنها را بپرستند.


وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بِ‍َٔايَٰتِنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَ مَلَإِيْهِۦ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

46

همانا ما موسى را با آيات خود به سوى فرعون و درباريانش فرستاديم، گفت: من فرستاده رب العالمينم.


فَلَمَّا جَآءَهُم بِ‍َٔايَٰتِنَآ إِذَا هُم مِّنۡهَا يَضۡحَكُونَ

47

پس از آن همين كه آيات ما را به ايشان نمود، ناگهان از آن معجزات به خنده درآمدند.


وَ مَا نُرِيهِم مِّنۡ ءَايَةٍ إِلَّا هِيَ أَكۡبَرُ مِنۡ أُخۡتِهَا وَ أَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡعَذَابِ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ

48

و ما هيچ آيتى به ايشان ننموديم مگر آنكه از آيت قبلى بزرگتر بود، و ايشان را به عذاب گرفتيم شايد برگردند.


وَ قَالُواْ يَٰٓأَيُّهَ ٱلسَّاحِرُ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ إِنَّنَا لَمُهۡتَدُونَ

49

و گفتند: هان اى جادوگر! پروردگار خود را برايمان بخوان، بخاطر آن عهدى كه به تو داده (كه اگر ايمان آوريم) عذاب را از ما بردارد كه ما حتما براه خواهيم آمد.


فَلَمَّا كَشَفۡنَا عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابَ إِذَا هُمۡ يَنكُثُونَ

50

ولى همين كه عذاب را از آنان برداشتيم دوباره پيمان شكستند.


وَ نَادَىٰ فِرۡعَوۡنُ فِي قَوۡمِهِۦ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَلَيۡسَ لِي مُلۡكُ مِصۡرَ وَ هَٰذِهِ ٱلۡأَنۡهَٰرُ تَجۡرِي مِن تَحۡتِيٓ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ

51

و فرعون در قوم خود ندا كرد، و گفت: اى مردم آيا ملك مصر از من نيست و اين نهرها از دامنه قصرم نمى‌گذرد؟ چرا پس نمى‌بينيد؟.


أَمۡ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡ هَٰذَا ٱلَّذِي هُوَ مَهِينٞ وَ لَا يَكَادُ يُبِينُ

52

با اين حال آيا من بهترم يا اين مرد بى كس و خوار، كه قادر بر بيان نيست.


فَلَوۡلَآ أُلۡقِيَ عَلَيۡهِ أَسۡوِرَةٞ مِّن ذَهَبٍ أَوۡ جَآءَ مَعَهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ مُقۡتَرِنِينَ

53

اگر او هم كسى بود چرا (مثل من به علامت سرورى) دستبندى از طلا از طرف خدا ندارد، و يا (چون من كه خدم و حشم دارم) ملائكه با او قرين نشدند، و بياريش نيامدند؟.


فَٱسۡتَخَفَّ قَوۡمَهُۥ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ

54

پس به اين وسيله قوم خود را ذليل و زبون داشت در نتيجه اطاعتش كردند چون آنها مردمى فاسق بودند.


فَلَمَّآ ءَاسَفُونَا ٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ أَجۡمَعِينَ

55

همين كه ما را به خشم آوردند از ايشان انتقام گرفتيم و همه را غرق كرديم.


فَجَعَلۡنَٰهُمۡ سَلَفٗا وَ مَثَلٗا لِّلۡأٓخِرِينَ

56

پس سرگذشت‌شان را سلف و مثلى براى ديگران كرديم.


وَ لَمَّا ضُرِبَ ٱبۡنُ مَرۡيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوۡمُكَ مِنۡهُ يَصِدُّونَ

57

و چون عيسى بن مريم مثل زده مى‌شود ناگهان قوم تو سر و صدا راه مى‌اندازند.


وَ قَالُوٓاْ ءَأَٰلِهَتُنَا خَيۡرٌ أَمۡ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلَۢا بَلۡ هُمۡ قَوۡمٌ خَصِمُونَ

58

و مى‌گويند: آيا خدايان ما بهتر است يا عيسى، اين مثل را نزدند مگر به اين منظور كه با تو جدال كنند، بلكه اينان مردمى مصر در خصومتند.


إِنۡ هُوَ إِلَّا عَبۡدٌ أَنۡعَمۡنَا عَلَيۡهِ وَ جَعَلۡنَٰهُ مَثَلٗا لِّبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

59

(و گر نه عيسى كه خدا نبود) او نبود مگر بنده‌اى كه ما بر او انعام كرده، و او را مثلى براى بنى اسرائيل قرار داديم.


وَ لَوۡ نَشَآءُ لَجَعَلۡنَا مِنكُم مَّلَٰٓئِكَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَخۡلُفُونَ

60

و اگر بخواهيم مى‌توانيم شما را نابود كنيم و بدل از شما ملائكه را در زمين قرار دهيم كه نسل به نسل جاى يكديگر را بگيرند.


وَ إِنَّهُۥ لَعِلۡمٞ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمۡتَرُنَّ بِهَا وَ ٱتَّبِعُونِ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ

61

و به درستى كه سرگذشت عيسى نسبت به قيامت علم آور است، پس زنهار كه در امر قيامت شك نكنى، و مرا پيروى كن كه اين است صراط مستقيم.


وَ لَا يَصُدَّنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ

62

و زنهار كه شيطان شما را از اين صراط جلوگيرى نشود، كه او براى شما دشمن آشكار است.


وَ لَمَّا جَآءَ عِيسَىٰ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالَ قَدۡ جِئۡتُكُم بِٱلۡحِكۡمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُم بَعۡضَ ٱلَّذِي تَخۡتَلِفُونَ فِيهِ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

63

و چون عيسى آن معجزات معروف را آورد، گفت: من براى شما حكمت آورده‌ام، و آمده‌ام تا پاره‌اى از آنچه را كه در آن اختلاف داريد بيان كنم، پس از خدا پروا كنيد و مرا اطاعت نماييد.


إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ

64

به درستى الله به تنهايى رب من و رب شما است، پس تنها او را بپرستيد، كه اين است صراط مستقيم.


فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَيۡنِهِمۡ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡ عَذَابِ يَوۡمٍ أَلِيمٍ

65

پس احزاب و طوائف در بين خود اختلاف كردند، پس واى بر كسانى كه ستم كردند از عذاب روزى دردناك.


هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا ٱلسَّاعَةَ أَن تَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗ وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ

66

آيا منتظر همينند كه قيامت ناگهانى و در حالى كه از آن بى‌خبرند به سر وقتشان آيد؟.


ٱلۡأَخِلَّآءُ يَوۡمَئِذِۢ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوٌّ إِلَّا ٱلۡمُتَّقِينَ

67

آن روز دوستان دنيايى دشمن يكديگرند مگر پرهيزكاران.


يَٰعِبَادِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمُ ٱلۡيَوۡمَ وَ لَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ

68

(كه به ايشان گفته مى‌شود) اى بندگان من نه هيچ ترسى امروز بر شما هست، و نه اندوهناك خواهيد شد (نه مكروهى قطعى داريد و نه مكروهى احتمالى).


ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ كَانُواْ مُسۡلِمِينَ

69

كسانى كه به آيات ما ايمان آوردند و تسليم اراده ما شدند.


ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ أَنتُمۡ وَ أَزۡوَٰجُكُمۡ تُحۡبَرُونَ

70

داخل بهشت شويد هم خودتان و هم همسرانتان و به سرور پردازيد.


يُطَافُ عَلَيۡهِم بِصِحَافٖ مِّن ذَهَبٖ وَ أَكۡوَابٖ وَ فِيهَا مَا تَشۡتَهِيهِ ٱلۡأَنفُسُ وَ تَلَذُّ ٱلۡأَعۡيُنُ وَ أَنتُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ

71

در بهشت قدحها از طلا و تنگ‌ها برايشان در گردش است، و در آن هر چه كه نفس اشتهايش كند و چشم لذت ببرد وجود دارد، و شما در آن جاودانيد.


وَ تِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِيٓ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ

72

(و به شما گفته مى‌شود) اين است كه بهشت كه شما بخاطر اعمالى كه كرديد از ديگران ارث برديد.


لَكُمۡ فِيهَا فَٰكِهَةٞ كَثِيرَةٞ مِّنۡهَا تَأۡكُلُونَ

73

براى شما در بهشت ميوه‌ها بسيار است، و از آن مى‌خوريد.


إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَٰلِدُونَ

74

به درستى مجرمين در عذاب جهنم جاودانند.


لَا يُفَتَّرُ عَنۡهُمۡ وَ هُمۡ فِيهِ مُبۡلِسُونَ

75

و هيچ تخفيفى برايشان نيست، و براى هميشه از نجات مايوسند.


وَ مَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَ لَٰكِن كَانُواْ هُمُ ٱلظَّٰلِمِينَ

76

و ما به ايشان ستم نكرديم ليكن خودشان ستمگر بودند.


وَ نَادَوۡاْ يَٰمَٰلِكُ لِيَقۡضِ عَلَيۡنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُم مَّٰكِثُونَ

77

و ندا كردند كه هان اى مالك دوزخ پروردگار خود را بخوان تا مرگ ما را برساند، مى‌گويد: نه، شما ديگر مرگ نداريد، و هميشه زنده‌ايد.


لَقَدۡ جِئۡنَٰكُم بِٱلۡحَقِّ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَكُمۡ لِلۡحَقِّ كَٰرِهُونَ

78

آن روز كه حق را برايتان آورديم بيشترتان نسبت به آن كراهت داشتيد (بناچار امروز هم بايد با كراهت زندگى كنيد).


أَمۡ أَبۡرَمُوٓاْ أَمۡرٗا فَإِنَّا مُبۡرِمُونَ

79

بلكه ميثاقى (عليه پيامبر ما محكم كرده‌اند) كه ما نيز كيد خود را عليه ايشان محكم خواهيم كرد.


أَمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّا لَا نَسۡمَعُ سِرَّهُمۡ وَ نَجۡوَىٰهُم بَلَىٰ وَ رُسُلُنَا لَدَيۡهِمۡ يَكۡتُبُونَ

80

و يا پنداشته‌اند كه ما سر و نجوايشان را نمى‌شنويم، بله مى‌شنويم، و فرستادگان ما نزد ايشان هستند، و مى‌نويسند.


قُلۡ إِن كَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٞ فَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡعَٰبِدِينَ

81

بگو: اگر براى رحمان فرزندى باشد قبل از هر كس من او را مى‌پرستيدم.


سُبۡحَٰنَ رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ

82

ولى منزه است پروردگار آسمانها و زمين، و مدبر عرش از آنچه اينان در توصيفش مى‌گويند.


فَذَرۡهُمۡ يَخُوضُواْ وَ يَلۡعَبُواْ حَتَّىٰ يُلَٰقُواْ يَوۡمَهُمُ ٱلَّذِي يُوعَدُونَ

83

پس رهايشان كن در اباطيل خود فرو روند، و سرگرم باشند، تا روزى را كه وعده داده شده‌اند ديدار كنند.


وَ هُوَ ٱلَّذِي فِي ٱلسَّمَآءِ إِلَٰهٞ وَ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَٰهٞ وَ هُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡعَلِيمُ

84

و او كسى است كه هم در آسمان معبود است و هم در زمين، و او حكيم و عليم است.


وَ تَبَارَكَ ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَا وَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ

85

و كسى كه ملك آسمانها و زمين و ما بين آن دو از او است، مصدر خير بسيار است، و علم قيامت نزد او و بازگشت شما همه به سوى او است.


وَ لَا يَمۡلِكُ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِٱلۡحَقِّ وَ هُمۡ يَعۡلَمُونَ

86

و معبودهايى كه به جاى خدا عبادت مى‌كنند، مالك شفاعت ايشان نيستند، تنها كسانى مى‌توانند شفاعت كنند كه به دين حق شهادت داده عالم به كرده‌هاى خلق بوده باشند.


وَ لَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَهُمۡ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُ فَأَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ

87

و اگر از مشركين بپرسى چه كسى ايشان را خلق كرده به يقين خواهند گفت الله، (بگو با اين حال) به كجا منحرف مى‌شويد؟.


وَ قِيلِهِۦ يَٰرَبِّ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ لَّا يُؤۡمِنُونَ

88

خدا به سخن پيامبرش نيز عالم است كه گفت: پروردگارا اينان مردمى هستند كه ايمان نمى‌آورند.


فَٱصۡفَحۡ عَنۡهُمۡ وَ قُلۡ سَلَٰمٞ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ

89

پس از ايشان درگذر و با ايشان به سلم رفتار كن كه به زودى خواهند فهميد.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان