قرآن عثمان طه

سوره الزمر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ

1

بنام خداوند بخشاينده مهربان‌؛ فرستادن نامه از نزد خداى عزتمند حكيم


إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ

2

همانا فرستاديم بسوى تو كتاب را به حق پس پرستش كن خدا را پاك‌كننده براى او دين را


أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَي اللَّهِ زُلْفيٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي ما هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ

3

همانا براى خدا است دين پاك و آنان كه بگرفتند جز وى دوستانى نمى‌پرستيمشان مگر تا نزديك گردانند ما را بسوى خدا جايگاهى همانا خدا حكم كند ميان ايشان در آنچه در آن اختلاف كنند همانا خداى رهبرى نكند آن را كه او است دروغگوى ناسپاس


لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لَاصْطَفي مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ

4

اگر مى‌خواست خدا كه بگيرد فرزندى هر آينه برمى‌گزيد از آنچه مى‌آفريد هر چه را مى‌خواست منزه است او است خداوند يكتاى خشم‌آور


خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَي النَّهارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّي أَلا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ

5

آفريد آسمانها و زمين را به حق مى‌افكند شب را بر روز و مى‌افكند روز را بر شب و رام كرد مهر و ماه را هر كدام روان است بسوى سرآمدى نامبرده همانا او است عزتمند آمرزگار


خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنّيٰ تُصْرَفُونَ

6

آفريد شما را از يك تن پس قرار داد از آن جفتش را و فرستاد براى شما از دامها هشت جفت مى‌آفريند شما را در شكمهاى مادرانتان آفرينشى پس از آفرينشى در تاريكيهاى سه‌گانه اين است خدا پروردگار شما وى را است پادشاهى نيست خدايى جز او پس به كجا گردانيده مى‌شويد


إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَ لا يَرْضيٰ لِعِبادِهِ الْكُفْرَ وَ إِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْريٰ ثُمَّ إِليٰ رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

7

اگر كفر ورزيد همانا خدا بى‌نياز است از شما و نپسندد براى بندگان خود كفر را و اگر سپاس گزاريد پسنددش براى شما و برندارد هيچ گنهبارى بار گناه دگرى را سپس بسوى پروردگار شما است بازگشت شما تا آگهيتان دهد بدانچه بوديد مى‌كرديد همانا او دانا است بدانچه در سينه‌ها است


وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ

8

و گاهى كه رسد انسان را رنجى خواند پروردگار خويش را زارى‌كنان بسويش سپس هنگامى كه دهدش نعمتى از خويش فراموش كند آنچه را بود مى‌خواند بسوى آن از پيش و قرار دهد براى خدا همتايانى تا گمراه سازد از راهش بگو بهره‌مند باش به كفر خويش اندكى كه تويى از ياران آتش


أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ

9

آيا آنكه او فروتن است گاه‌هاى شب سجده‌كنان و ايستاده مى‌ترسد از آخرت و اميد دارد رحمت پروردگار خويش را بگو آيا يكسانند آنان كه مى‌دانند و آنان كه نمى‌دانند جز اين نيست كه يادآور مى‌شوند خردمندان


قُلْ يا عِبادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما يُوَفَّي الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ

10

بگو اى بندگان من كه ايمان آورديد بترسيد پروردگار خويش را آنان را كه نكويى كردند در اين دنيا خوبى است و زمين خدا است پهناور جز اين نيست كه پاداش داده شوند شكيبايان مزد خويش را بى‌شمار


قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ

11

بگو هر آينه مأمور شدم كه پرستش كنم خدا را پاك دارنده برايش دين را


وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ

12

و مأمور شدم كه باشم نخستين اسلام‌آوران


قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

13

بگو همانا ترسم اگر نافرمانى كنم پروردگار خويش را از عذاب روزى بزرگ


قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي

14

بگو خدا را مى‌پرستم پاك‌دارنده برايش دين خويش را


فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذٰلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ

15

پس پرستش كنيد هر چه خواهيد جز او بگو همانا زيانكاران آنانند كه زيان كردند خويش و خاندان خويش را روز رستاخيز همانا اين است آن زيان آشكار


لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ

16

آنان را است از فرازشان پوشهايى از آتش و از زيرشان پوشهايى اين است كه مى‌ترساند خدا بدان بندگان خويش را اى بندگان من پس مرا بترسيد


وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَي اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْريٰ فَبَشِّرْ عِبادِ

17

و آنان كه دورى گزيدند از ستمگر سركش كه بپرستندش و بازگشتند بسوى خدا ايشان را است مژده پس مژده ده بندگان مرا


الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ

18

آنان كه مى‌شنوند سخن را پس پيروى مى‌كنند بهترش را آنانند كه رهبريشان كرده است خدا و آنانند دارندگان خردها


أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ

19

آيا آنكه استوار شد بر او سخن عذاب آيا تو مى‌رهانى آن را كه در آتش است


لٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ

20

ليكن آنان كه ترسيدند پروردگار خويش را براى ايشان است غرفه‌هايى كه از فراز آنهاست غرفه‌هايى ساخته روان است از زير آنها جويها وعده خدا است نشكند خدا وعده خويش را


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَذِكْري لِأُولِي الْأَلْبابِ

21

آيا نديدى كه خدا فرستاده است از آسمان آبى پس براندش به خزانه‌هايى در زمين تا برون آرد بدان كشتى را كه گوناگون است رنگهايش پس بخشكد كه بينيش زرد شده سپس بگرداندش كوبيده همانا در اين است يادآوردنى براى خردمندان


أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَليٰ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

22

آيا آنكه بگشوده است خدا سينه‌اش را براى اسلام پس او است بر نشانيى از پروردگار خويش پس واى بر سنگين‌دلان از ياد خدا آنانند در گمراهيى آشكار


اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِليٰ ذِكْرِ اللَّهِ ذٰلِكَ هُدَي اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ

23

خدا فرستاد نكوترين داستان را نامه‌اى همانند برگردانهايى كه موى راست شود از آن بر پيكر آنان كه مى‌ترسند پروردگار خويش را سپس نرم شود پوستها و دلهاى ايشان بسوى ياد خدا اين است رهبرى خدا كه هدايت كند بدان هر كه را خواهد و آن را كه گمراه كند خدا پس نيستش راهنمايى


أَ فَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ قِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ

24

آيا آنكه دور كند بروى خويش بدى عذاب را روز قيامت و گفته شد به ستمگران بچشيد آنچه را بوديد فراهم مى‌كرديد


كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ

25

تكذيب كردند آنان كه پيش از ايشان بودند پس بيامدشان عذاب از جايى كه نمى‌دانستند


فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

26

پس چشانيد خدا بديشان خوارى را در زندگانى دنيا و همانا عذاب آخرت است بزرگتر اگر بودند مى‌دانستند


وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

27

و همانا زديم براى مردم در اين قرآن از هر مثلى شايد يادآور شوند


قُرْآناً عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ

28

قرآنى است عربى نادارنده كجى شايد ايشان پرهيز كنند


ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ

29

بزد خدا مثلى را مردى كه در او است شريكانى ستيزه‌جوى و مردى مختص به يك مرد آيا يكسانند در مثل سپاس خدا را بلكه بيشتر ايشان نمى‌دانند


إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ

30

همانا تو مرده‌اى و ايشانند مردگان


ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ

31

سپس شمائيد روز رستاخيز نزد پروردگار خويش ستيزه‌كنان


فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَي اللَّهِ وَ كَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْويً لِلْكافِرِينَ

32

پس كيست ستمگرتر از آنكه بست بر خدا دروغ را و دروغ پنداشت راست را هنگامى كه بيامدش آيا نيست در دوزخ جايگاهى براى كافران


وَ الَّذِي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ

33

و آنكه راستى آورد و راست پنداشتش آنانند پرهيزكاران


لَهُمْ ما يَشاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذٰلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنِينَ

34

ايشان را است آنچه خواهند نزد پروردگارشان اين است پاداش نكوكاران


لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ

35

تا بزدايد خدا از ايشان زشت‌ترين كارى را كه كردند و بپردازد بديشان مزد ايشان را به بهتر آنچه بودند مى‌كردند


أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ

36

آيا نيست خدا كفايت‌كننده بنده خويش و مى‌ترسانندت بدانان كه جز اويند و آن را كه گمراه سازد خدا نيستش راهنمايى


وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَ لَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقامٍ

37

و آن كو هدايت كندش خدا نيستش گمراه‌كننده‌اى آيا نيست خدا عزتمند انتقام‌جوى


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كاشِفاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ

38

و اگر پرسيشان كه آفريده است آسمانها و زمين را هر آينه گويند خدا بگو آيا ديديد آنچه را مى‌خوانيد جز خدا اگر خواهدم خدا به رنجى آيا هستند آنان گشاينده رنج او و اگر خواهدم به رحمتى آيا هستند آنان بازدارنده رحمتش بگو بس است مرا خدا بر او توكل كنند توكل‌كنان


قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَليٰ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

39

بگو اى قوم عمل بكنيد بر توانايى خويش همانا منم عمل‌كننده پس زود است بدانيد


مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ

40

كه را آيد عذابى كه خوار سازدش و فرود آيد بر او عذابى پايدار


إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَديٰ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ

41

همانا فرستاديم بر تو كتاب را براى مردم به حق پس آن كو رهبرى شود براى خويش است و آنكه گمراه شود جز اين نيست كه گمراه شود بر خويش و نيستى تو بر ايشان وكيل


اللَّهُ يَتَوَفَّي الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضيٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْريٰ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

42

خدا دريابد جانها را هنگام مرگشان و آنكه نمرده است در خوابگه خويش است پس نگاهدارد آن را كه مرگ را بر او گذرانيده است و رها كند آن دگر را تا سرآمدى نامبرده همانا در اين است آيتهايى براى گروهى كه بينديشند


أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ

43

آيا برگرفتند جز خدا شفيعانى بگو اگر چه باشند مالك نباشند چيزى را و نه بخرد يابند


قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

44

بگو از آن خدا است شفاعت همگى او را است پادشاهى آسمانها و زمين سپس بسوى او بازگردانيده شويد


وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ

45

و گاهى كه نام خدا برده شود به تنهايى برنجد دلهاى آنان كه ايمان ندارند به آخرت و هر گاه ياد شوند آنان كه جز اويند ناگاه ايشانند شادمانان


قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِي ما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

46

بگو بار خدايا پديدآرنده آسمانها و زمين داناى نهان و پديدار تو حكم كنى ميان بندگان خويش در آنچه بودند در آن اختلاف مى‌كردند


وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ

47

و اگر باشد براى آنان كه ستم كردند آنچه در زمين است همگى و مانند آن با آن هر آينه بجاى خويش دهند از بدى عذاب روز قيامت و پديدار شود براى ايشان از خدا آنچه را نبودند كه به شمار آرند


وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

48

و نمودار شد براى ايشان بديهاى آنچه فراهم كردند و بگرفتشان آنچه بودند بدان تمسخر مى‌كردند


فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَليٰ عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ

49

و هر گاه رسد انسان را رنجى بخواند ما را تا گاهى كه دهيمش نعمتى از ما گويد جز اين نيست كه داده شدمش به دانشى بلكه آن است آزمايشى و ليكن بيشترشان نمى‌دانند


قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنيٰ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ

50

همانا گفتندش آنان كه پيش از ايشان بودند پس بى‌نياز نكرد از ايشان آنچه بودند فراهم مى‌كردند


فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هٰؤُلاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِينَ

51

پس رسيد بديشان زشتيهاى آنچه دست آوردند و آنان كه ستم كردند از ايشان زود است رسدشان زشتيهاى آنچه دست آوردند و نيستند به عجزآرندگان


أَ وَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

52

آيا ندانستند كه خدا فراخ گرداند روزى را براى هر كه خواهد و تنگ كند همانا در اين است آيتهايى براى قومى كه ايمان آرند


قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَليٰ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

53

بگو اى بندگان من كه اسراف كرديد بر جان خويش نوميد نباشيد از رحمت خدا همانا خدا بيامرزد گناهان را همگى همانا او است آمرزگار مهربان


وَ أَنِيبُوا إِليٰ رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ

54

و بازگرديد بسوى پروردگار خويش و تسليم شويد برايش پيش از آنكه بيايد شما را عذاب سپس يارى نشويد


وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ

55

و پيروى كنيد بهتر آنچه را فرستاده شد بسوى شما از پروردگار شما پيش از آنكه بيايد شما را عذاب ناگهان و شما ندانيد


أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتيٰ عَليٰ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ

56

كه گويد كسى دريغ بر آنچه كوتاه آمدم در باره خدا و هر آينه بودم من از مسخره‌كنندگان


أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ

57

يا گويد اگر خدا هدايتم مى‌كرد همانا مى‌شدم از پرهيزكاران


أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَي الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ

58

يا گويد گاهى كه بيند عذاب را كاش مرا بازگشتى مى‌بود تا بشوم از نكوكاران


بَليٰ قَدْ جاءَتْكَ آياتِي فَكَذَّبْتَ بِها وَ اسْتَكْبَرْتَ وَ كُنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ

59

بلى آمدت آيتهاى من پس تكذيب كردى بدانها و كبر ورزيدى و شدى از كافران


وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَي الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَي اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْويً لِلْمُتَكَبِّرِينَ

60

و روز قيامت بينى آنان را كه دروغ گفتند بر خدا رويهاشان سياه شده آيا نيست در دوزخ جايگاهى براى كبرورزان


وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

61

و برهاند خدا آنان را كه پرهيز كردند به پناهگاهشان نرسدشان بدى و نه اندوهگين شوند


اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ

62

خدا است آفريدگار هر چيزى و اوست بر همه چيز وكيل


لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

63

وى را است كليدهاى آسمانها و زمين و آنان كه كفر ورزيدند به آيتهاى خدا ايشانند زيانكاران


قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ

64

بگو آيا جز خدا را فرمان دهيدم كه پرستم اى نادانان


وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ

65

و هر آينه وحى شد بسوى تو و بسوى آنان كه پيش از تو بودند كه اگر شرك ورزى هر آينه تباه شود كردارت و همانا شوى از زيانكاران


بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ

66

بلكه خدا را پرستش كن و باش از سپاس‌گزاران


وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ

67

و ارج نگذاشتند خدا را حق ارجمنديش و زمين همگى در چنگ او است روز قيامت و آسمانها پيچيده‌اند به دستش منزه و برتر است او از آنچه شرك ورزند


وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْريٰ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ

68

و دميده شد در صور پس بيهوش افتاده‌اند آنان كه در آسمانها و آنان كه در زمين‌اند مگر آنكه خواست خدا سپس دميده شد در آن بار ديگر ناگاه ايشانند ايستادگانى نگران


وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

69

و درخشيد زمين به نور پروردگار خويش و گذارده شد كتاب و آورده شدند پيغمبران و گواهان و داورى شد ميان آنان به حق و ايشان ستم نشوند


وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ

70

و پرداخت شد به هر كس هر آنچه كرد و او داناتر است بدانچه مى‌كنند


وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِليٰ جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّي إِذا جاءُوها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هٰذا قالُوا بَليٰ وَ لٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَي الْكافِرِينَ

71

و رانده شدند آنان كه كفر ورزيدند بسوى دوزخ گروه‌هايى تا گاهى كه بيامدندش و گشوده شد درهايش و گفتند بديشان نگهبانانش آيا نيامد شما را فرستادگانى از خود شما بسرايند بر شما آيتهاى پروردگار شما را و بترسانندتان از رسيدنتان بدين روز گفتند بلى و ليكن راست آمد سرنوشت عذاب بر كافران


قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَكَبِّرِينَ

72

گفته شد درآيند به درهاى دوزخ جاودانان در آن چه زشت است جايگاه گردن‌فرازان


وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَي الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّي إِذا جاءُوها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ

73

و رانده شدند آنان كه پرهيزكارى كردند بسوى بهشت گروه‌هايى تا گاهى كه آمدندش و گشوده شد درهايش و گفتند بديشان نگهبانانش سلام بر شما خوش آمديد (پاك شديد) پس درآييد در آن جاودانان


وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ

74

و گفتند سپاس خداى را كه راست آورده ما را وعده خويش و ارث داد به ما زمين را جاى گيريم از بهشت هر جا كه خواهيم و چه خوب است پاداش عمل‌كنندگان


وَ تَرَي الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

75

و بينى فرشتگان را فراگيرندگان پيرامون عرش تسبيح كنند به سپاس پروردگار خويش و داورى شد ميان ايشان به حق و گفته شد سپاس خداى را پروردگار جهانيان


قاری
ترجمه گویا
انصاریان