قرآن عثمان طه

سوره الشعراء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ طسم

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ طسم


تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ

2

اين آيات كتاب روشنگر است.


لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ

3

گويى مى‌خواهى جان خود را از شدت اندوه از دست دهى بخاطر اينكه آنها ايمان نمى‌آورند!


إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ

4

اگر ما اراده كنيم، از آسمان بر آنان آيه‌اى نازل مى‌كنيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع گردد!


وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمٰنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ

5

و هيچ ذكر تازه‌اى از سوى خداوند مهربان براى آنها نمى‌آيد مگر اينكه از آن روى‌گردان مى‌شوند!


فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبٰؤُا ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ

6

آنان تكذيب كردند؛ اما بزودى اخبار (كيفر) آنچه را استهزا مى‌كردند به آنان مى‌رسد!


أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَي الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ

7

آيا آنان به زمين نگاه نكردند كه چقدر از انواع گياهان پرارزش در آن رويانديم؟!


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ

8

در اين، نشانه روشنى است (بر وجود خدا)؛ ولى بيشترشان هرگز مؤمن نبوده‌اند!


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

9

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


وَ إِذْ ناديٰ رَبُّكَ مُوسيٰ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

10

(به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت موسى را ندا داد كه به سراغ قوم ستمگر برو ...


قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلا يَتَّقُونَ

11

قوم فرعون، آيا آنان (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهيز نمى‌كنند؟!


قالَ رَبِّ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ

12

(موسى) عرض كرد: «پروردگارا! از آن بيم دارم كه مرا تكذيب كنند،


وَ يَضِيقُ صَدْرِي وَ لا يَنْطَلِقُ لِسانِي فَأَرْسِلْ إِليٰ هارُونَ

13

و سينه‌ام تنگ شود، و زبانم بقدر كافى گويا نيست؛ (برادرم) هارون را نيز رسالت ده (تا مرا يارى كند)!


وَ لَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ

14

و آنان (به اعتقاد خودشان) بر گردن من گناهى دارند؛ مى‌ترسم مرا بكشند (و اين رسالت به پايان نرسد)!


قالَ كَلاَّ فَاذْهَبا بِآياتِنا إِنَّا مَعَكُمْ مُسْتَمِعُونَ

15

فرمود: «چنين نيست، (آنان كارى نمى‌توانند انجام دهند)! شما هر دو با آيات ما (براى هدايتشان) برويد؛ ما با شما هستيم و (سخنانتان را) مى‌شنويم!


فَأْتِيا فِرْعَوْنَ فَقُولا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ

16

به سراغ فرعون برويد و بگوييد: ما فرستاده پروردگار جهانيان هستيم؛


أَنْ أَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ

17

بنى اسرائيل را با ما بفرست!» (آنها به سراغ فرعون آمدند)؛


قالَ أَ لَمْ نُرَبِّكَ فِينا وَلِيداً وَ لَبِثْتَ فِينا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ

18

(فرعون) گفت: «آيا ما تو را در كودكى در ميان خود پرورش نداديم، و سالهايى از زندگيت را در ميان ما نبودى؟!


وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَ أَنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ

19

رانجام، آن كارت را (كه نمى‌بايست انجام دهى) انجام دادى (و يك نفر از ما را كشتى)، و تو از ناسپاسانى!»


قالَ فَعَلْتُها إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّينَ

20

(موسى) گفت: «من آن كار را انجام دادم در حالى كه از بى‌خبران بودم!


فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْماً وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ

21

پس هنگامى كه از شما ترسيدم فرار كردم؛ و پروردگارم به من حكمت و دانش بخشيد، و مرا از پيامبران قرار داد!


وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرائِيلَ

22

آيا اين منتى است كه تو بر من مى‌گذارى كه بنى اسرائيل را برده خود ساخته‌اى؟!»


قالَ فِرْعَوْنُ وَ ما رَبُّ الْعالَمِينَ

23

فرعون گفت: «پروردگار عالميان چيست؟!»


قالَ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ

24

(موسى) گفت: «پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، اگر اهل يقين هستيد!».


قالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلا تَسْتَمِعُونَ

25

(فرعون) به اطرافيانش گفت: «آيا نمى‌شنويد (اين مرد چه مى‌گويد)؟!»


قالَ رَبُّكُمْ وَ رَبُّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

26

(موسى) گفت: «او پروردگار شما و پروردگار نياكان شماست!»


قالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ

27

(فرعون) گفت: «پيامبرى كه بسوى شما فرستاده شده مسلما ديوانه است!»


قالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ما بَيْنَهُما إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ

28

(موسى) گفت: «او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه ميان آن دو است مى‌باشد، اگر شما عقل و انديشه خود را به كار مى‌گرفتيد!»


قالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلهَاً غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ

29

(فرعون خشمگين شد و) گفت: «اگر معبودى غير از من برگزينى، تو را از زندانيان قرار خواهم داد!»


قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُبِينٍ

30

(موسى) گفت: «حتى اگر نشانه آشكارى براى تو بياورم (باز ايمان نمى‌آورى)؟!»


قالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

31

گفت: «اگر راست مى‌گويى آن را بياور!»


فَأَلْقيٰ عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِينٌ

32

در اين هنگام موسى عصاى خود را افكند، و ناگهان مار عظيم و آشكارى شد؛


وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذا هِيَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ

33

و دست خود را (در گريبان فرو برد و) بيرون آورد، و در برابر بينندگان سفيد و روشن بود.


قالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هٰذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ

34

(فرعون) به گروهى كه اطراف او بودند گفت: «اين ساحر آگاه و ماهرى است!


يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ فَما ذا تَأْمُرُونَ

35

او مى‌خواهد با سحرش شما را از سرزمينتان بيرون كند! شما چه نظر مى‌دهيد؟»


قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ ابْعَثْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ

36

گفتند: «او و برادرش را مهلت ده؛ و مأموران را براى بسيج به تمام شهرها اعزام كن،


يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ

37

تا هر ساحر ماهر و دانايى را نزد تو آورند!»


فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ

38

سرانجام ساحران براى وعده‌گاه روز معينى جمع‌آورى شدند.


وَ قِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ

39

و به مردم گفته شد: «آيا شما نيز (در اين صحنه) اجتماع مى‌كنيد ...


لَعَلَّنا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ كانُوا هُمُ الْغالِبِينَ

40

تا اگر ساحران پيروز شوند، از آنان پيروى كنيم؟!»


فَلَمَّا جاءَ السَّحَرَةُ قالُوا لِفِرْعَوْنَ أَ إِنَّ لَنا لَأَجْراً إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغالِبِينَ

41

هنگامى كه ساحران آمدند، به فرعون گفتند: «آيا اگر ما پيروز شويم، پاداش مهمى خواهيم داشت؟»


قالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ إِذاً لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ

42

گفت: « (آرى،) و در آن صورت شما از مقربان خواهيد بود!»


قالَ لَهُمْ مُوسيٰ أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ

43

(روز موعود فرا رسيد و همگى جمع شدند؛) موسى به ساحران گفت: «آنچه را مى‌خواهيد بيفكنيد، بيفكنيد!»


فَأَلْقَوْا حِبالَهُمْ وَ عِصِيَّهُمْ وَ قالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغالِبُونَ

44

آنها طنابها و عصاهاى خود را افكندند و گفتند: «به عزت فرعون، ما قطعا پيروزيم!»


فَأَلْقيٰ مُوسيٰ عَصاهُ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ

45

سپس موسى عصايش را افكند، ناگهان تمام وسايل دروغين آنها را بلعيد!


فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ

46

فورا همه ساحران به سجده افتادند.


قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ

47

گفتند: «ما به پروردگار عالميان ايمان آورديم،


رَبِّ مُوسيٰ وَ هارُونَ

48

پروردگار موسى و هارون!»


قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ

49

(فرعون) گفت: «آيا پيش از اينكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟! مسلما او بزرگ و استاد شماست كه به شما سحر آموخته (و اين يك توطئه است)! اما بزودى خواهيد دانست! دستها و پاهاى شما را بعكس يكديگر قطع مى‌كنم، و همه شما را به دار مى‌آويزم!»


قالُوا لا ضَيْرَ إِنَّا إِليٰ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ

50

گفتند: «مهم نيست، (هر كارى از دستت ساخته است بكن)! ما بسوى پروردگارمان بازمى‌گرديم!


إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لَنا رَبُّنا خَطايانا أَنْ كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ

51

ما اميدواريم كه پروردگارمان خطاهاى ما را ببخشد، چرا كه ما نخستين ايمان‌آورندگان بوديم!»


وَ أَوْحَيْنا إِليٰ مُوسيٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبادِي إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ

52

و به موسى وحى كرديم كه شبانه بندگانم را (از مصر) كوچ ده، زيرا شما مورد تعقيب هستيد!»


فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ

53

فرعون (از اين ماجرا آگاه شد و) مأموران بسيج نيرو را به شهرها فرستاد،


إِنَّ هٰؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ

54

(و گفت:) اينها مسلما گروهى اندكند؛


وَ إِنَّهُمْ لَنا لَغائِظُونَ

55

و اينها ما را به خشم آورده‌اند؛


وَ إِنَّا لَجَمِيعٌ حاذِرُونَ

56

و ما همگى آماده پيكاريم!»


فَأَخْرَجْناهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

57

(سرانجام فرعونيان مغلوب شدند،) و ما آنها را از باغها و چشمه‌ها بيرون رانديم،


وَ كُنُوزٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ

58

و از گنجها و قصرهاى مجلل!


كَذٰلِكَ وَ أَوْرَثْناها بَنِي إِسْرائِيلَ

59

(آرى،) اينچنين كرديم! و بنى اسرائيل را وارث آنها ساختيم!


فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِينَ

60

آنان به تعقيب بنى اسرائيل پرداختند، و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسيدند.


فَلَمَّا تَراءَا الْجَمْعانِ قالَ أَصْحابُ مُوسيٰ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ

61

هنگامى كه دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: «ما در چنگال فرعونيان گرفتار شديم!»


قالَ كَلاَّ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ

62

(موسى) گفت: «چنين نيست! يقينا پروردگارم با من است، بزودى مرا هدايت خواهد كرد!»


فَأَوْحَيْنا إِليٰ مُوسيٰ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ

63

و بدنبال آن به موسى وحى كرديم: «عصايت را به دريا بزن!» (عصايش را به دريا زد،) و دريا از هم شكافته شد، و هر بخشى همچون كوه عظيمى بود!


وَ أَزْلَفْنا ثَمَّ الْآخَرِينَ

64

و در آنجا ديگران [لشكر فرعون‌] را نيز (به دريا) نزديك ساختيم!


وَ أَنْجَيْنا مُوسيٰ وَ مَنْ مَعَهُ أَجْمَعِينَ

65

و موسى و تمام كسانى را كه با او بودند نجات داديم!


ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ

66

سپس ديگران را غرق كرديم!


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ

67

در اين جريان، نشانه روشنى است ولى بيشترشان ايمان نياوردند! (چرا كه طالب حق نبودند)


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

68

و پروردگارت شكست‌ناپذير و مهربان است!


وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْراهِيمَ

69

و بر آنان خبر ابراهيم را بخوان،


إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما تَعْبُدُونَ

70

هنگامى كه به پدر و قومش گفت: «چه چيز را مى‌پرستيد؟!»


قالُوا نَعْبُدُ أَصْناماً فَنَظَلُّ لَها عاكِفِينَ

71

گفتند: «بتهايى را مى‌پرستيم، و همه روز ملازم عبادت آنهاييم.»


قالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ

72

گفت: «آيا هنگامى كه آنها را مى‌خوانيد صداى شما را مى‌شنوند؟!


أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ

73

يا سود و زيانى به شما مى‌رسانند؟!»


قالُوا بَلْ وَجَدْنا آباءَنا كَذٰلِكَ يَفْعَلُونَ

74

گفتند: «ما فقط نياكان خود را يافتيم كه چنين مى‌كنند.»


قالَ أَ فَرَأَيْتُمْ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ

75

گفت: «آيا ديديد (اين) چيزهايى را كه پيوسته پرستش مى‌كرديد ...


أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ

76

شما و پدران پيشين شما،


فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعالَمِينَ

77

همه آنها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار عالميان!


الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ

78

همان كسى كه مرا آفريد، و پيوسته راهنماييم مى‌كند،


وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ

79

و كسى كه مرا غذا مى‌دهد و سيراب مى‌نمايد،


وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ

80

و هنگامى كه بيمار شوم مرا شفا مى‌دهد،


وَ الَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ

81

و كسى كه مرا مى‌ميراند و سپس زنده مى‌كند،


وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ

82

و كسى كه اميد دارم گناهم را در روز جزا ببخشد!


رَبِّ هَبْ لِي حُكْماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ

83

پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق كن!


وَ اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ

84

و براى من در ميان امتهاى آينده، زبان صدق (و ذكر خيرى) قرار ده!


وَ اجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ

85

و مرا وارثان بهشت پرنعمت گردان!


وَ اغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كانَ مِنَ الضَّالِّينَ

86

و پدرم [عمويم‌] را بيامرز، كه او از گمراهان بود!


وَ لا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ

87

و در آن روز كه مردم برانگيخته مى‌شوند، مرا شرمنده و رسوا مكن!


يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ

88

در آن روز كه مال و فرزندان سودى نمى‌بخشد،


إِلَّا مَنْ أَتَي اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ

89

مگر كسى كه با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد!»


وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ

90

(در آن روز،) بهشت براى پرهيزكاران نزديك مى‌شود،


وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغاوِينَ

91

و دوزخ براى گمراهان آشكار مى‌گردد،


وَ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ

92

و به آنان گفته مى‌شود: «كجا هستند معبودانى كه آنها را پرستش مى‌كرديد ...


مِنْ دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنْصُرُونَكُمْ أَوْ يَنْتَصِرُونَ

93

معبودهايى غير از خدا؟! آيا آنها شما را يارى مى‌كنند، يا كسى به يارى آنها مى‌آيد؟!»


فَكُبْكِبُوا فِيها هُمْ وَ الْغاوُونَ

94

در آن هنگام همه آن معبودان با عابدان گمراه به دوزخ افكنده مى‌شوند؛


وَ جُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ

95

و همچنين همگى لشكريان ابليس!


قالُوا وَ هُمْ فِيها يَخْتَصِمُونَ

96

آنها در آنجا در حالى كه به مخاصمه برخاسته‌اند مى‌گويند:


تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ

97

«به خدا سوگند كه ما در گمراهى آشكارى بوديم،


إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ

98

چون شما را با پروردگار عالميان برابر مى‌شمرديم!


وَ ما أَضَلَّنا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ

99

اما كسى جز مجرمان ما را گمراه نكرد!


فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ

100

(افسوس كه امروز) شفاعت‌كنندگانى براى ما وجود ندارد،


وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ

101

و نه دوست گرم و پرمحبتى!


فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

102

اى كاش بار ديگر (به دنيا) بازگرديم و از مؤمنان باشيم!»


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ

103

در اين ماجرا، نشانه (و عبرتى) است؛ ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند!


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

104

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ

105

قوم نوح رسولان را تكذيب كردند،


إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلا تَتَّقُونَ

106

هنگامى كه برادرشان نوح به آنان گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

107

مسلما من براى شما پيامبرى امين هستم!


فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

108

تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَليٰ رَبِّ الْعالَمِينَ

109

من براى اين دعوت، هيچ مزدى از شما نمى‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالميان است!


فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

110

پس، تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!»


قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ

111

گفتند: «آيا ما به تو ايمان بياوريم در حالى كه افراد پست و بى‌ارزش از تو پيروى كرده‌اند؟!»


قالَ وَ ما عِلْمِي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ

112

(نوح) گفت: «من چه مى‌دانم آنها چه كارى داشته‌اند!


إِنْ حِسابُهُمْ إِلَّا عَليٰ رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ

113

حساب آنها تنها با پروردگار من است اگر شما مى‌فهميديد!


وَ ما أَنَا بِطارِدِ الْمُؤْمِنِينَ

114

و من هرگز مؤمنان را طرد نخواهم كرد.


إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ

115

من تنها انذاركننده‌اى آشكارم.»


قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ

116

گفتند: «اى نوح! اگر (از حرفهايت) دست برندارى، سنگباران خواهى شد!»


قالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ

117

گفت: «پروردگارا! قوم من، مرا تكذيب كردند!


فَافْتَحْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فَتْحاً وَ نَجِّنِي وَ مَنْ مَعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

118

اكنون ميان من و آنها جدايى بيفكن؛ و مرا و مؤمنانى را كه با من هستند رهايى بخش!»


فَأَنْجَيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

119

ما، او و كسانى را كه با او بودند، در آن كشتى كه پر (از انسان و انواع حيوانات) بود، رهايى بخشيديم!


ثُمَّ أَغْرَقْنا بَعْدُ الْباقِينَ

120

سپس بقيه را غرق كرديم!


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ

121

در اين ماجرا نشانه روشنى است؛ اما بيشتر آنان مؤمن نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

122

و پروردگار تو عزيز و رحيم است.


كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ

123

قوم عاد (نيز) رسولان (خدا) را تكذيب كردند،


إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلا تَتَّقُونَ

124

هنگامى كه برادرشان هود گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

125

مسلما من براى شما پيامبرى امين هستم.


فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

126

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَليٰ رَبِّ الْعالَمِينَ

127

من در برابر اين دعوت، هيچ اجر و پاداشى از شما نمى‌طلبم؛ اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است.


أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ

128

آيا شما بر هر مكان مرتفعى نشانه‌اى از روى هوا و هوس مى‌سازيد؟!


وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ

129

و قصرها و قلعه‌هاى زيبا و محكم بنا مى‌كنيد شايد در دنيا جاودانه بمانيد؟!


وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ

130

و هنگامى كه كسى را مجازات مى‌كنيد همچون جباران كيفر مى‌دهيد!


فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

131

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ اتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُمْ بِما تَعْلَمُونَ

132

و از (نافرمانى) خدايى بپرهيزيد كه شما را به نعمتهايى كه مى‌دانيد امداد كرده؛


أَمَدَّكُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنِينَ

133

شما را به چهارپايان و نيز پسران (لايق و برومند) امداد فرموده؛


وَ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

134

همچنين به باغها و چشمه‌ها!


إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

135

(اگر كفران كنيد،) من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‌ترسم!»


قالُوا سَواءٌ عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْواعِظِينَ

136

آنها [قوم عاد] گفتند: «براى ما تفاوت نمى‌كند، چه ما را انذار كنى يا نكنى؛ (بيهوده خود را خسته مكن)!


إِنْ هٰذا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ

137

اين همان روش (و افسانه‌هاى) پيشينيان است!


وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ

138

و ما هرگز مجازات نخواهيم شد!»


فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْناهُمْ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ

139

آنان هود را تكذيب كردند، ما هم نابودشان كرديم؛ و در اين، آيت و نشانه‌اى است (براى آگاهان)؛ ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند!


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

140

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ

141

قوم ثمود رسولان (خدا) را تكذيب كردند،


إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَلا تَتَّقُونَ

142

هنگامى كه صالح به آنان گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

143

من براى شما پيامبرى امين هستم!


فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

144

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَليٰ رَبِّ الْعالَمِينَ

145

من در برابر اين دعوت، اجر و پاداشى از شما نمى‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالميان است!


أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ

146

آيا شما تصور مى‌كنيد هميشه در نهايت امنيت در نعمتهايى كه اينجاست مى‌مانيد،


فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

147

در اين باغها و چشمه‌ها،


وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ

148

در اين زراعتها و نخلهايى كه ميوه‌هايش شيرين و رسيده است؟!


وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ

149

و از كوه‌ها خانه‌هايى مى‌تراشيد، و در آن به عيش و نوش مى‌پردازيد!


فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

150

پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد!


وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ

151

و فرمان مسرفان را اطاعت نكنيد!


الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ

152

همانها كه در زمين فساد مى‌كنند و اصلاح نمى‌كنند!»


قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ

153

گفتند: « (اى صالح!) تو از افسون شدگانى (و عقل خود را از دست داده‌اى!)


ما أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

154

تو فقط بشرى همچون مايى؛ اگر راست مى‌گويى آيت و نشانه‌اى بياور!»


قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ

155

گفت: «اين ناقه‌اى است (كه آيت الهى است) براى او سهمى (از آب قريه)، و براى شما سهم روز معينى است!


وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ

156

كمترين آزارى به آن نرسانيد، كه عذاب روزى بزرگ شما را فرا خواهد گرفت!»


فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ

157

سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده آن را «پى» كردند؛ (و هلاك نمودند) سپس از كرده خود پشيمان شدند!


فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ

158

و عذاب الهى آنان را فرا گرفت؛ در اين، آيت و نشانه‌اى است؛ ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند!


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

159

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ

160

قوم لوط فرستادگان (خدا) را تكذيب كردند،


إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلا تَتَّقُونَ

161

هنگامى كه برادرشان لوط به آنان گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

162

من براى شما پيامبرى امين هستم!


فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

163

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَليٰ رَبِّ الْعالَمِينَ

164

من در برابر اين دعوت، اجرى از شما نمى‌طلبم، اجر من فقط بر پروردگار عالميان است!


أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ

165

آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ جنس ذكور مى‌رويد (و همجنس بازى مى‌كنيد، آيا اين زشت و ننگين نيست؟!)


وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ

166

و همسرانى را كه پروردگارتان براى شما آفريده است رها مى‌كنيد؟! (حقا) شما قوم تجاوزگرى هستيد!»


قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ

167

گفتند: «اى لوط! اگر (از اين سخنان) دست برندارى، به يقين از اخراج شدگان خواهى بود!»


قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِينَ

168

گفت: «من دشمن سرسخت اعمال شما هستم!


رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ

169

پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اينها انجام مى‌دهند رهايى بخش!»


فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ

170

ما او و تمامى خاندانش را نجات داديم،


إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ

171

جز پير زنى كه در ميان بازماندگان بود!


ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ

172

سپس ديگران را هلاك كرديم!


وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ

173

و بارانى (از سنگ) بر آنها فرستاديم؛ چه باران بدى بود باران انذارشدگان!


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ

174

در اين (ماجراى قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آيتى است؛ اما بيشترشان مؤمن نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

175

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


كَذَّبَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ

176

اصحاب ايكه [شهرى نزديك مدين‌] رسولان (خدا) را تكذيب كردند،


إِذْ قالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلا تَتَّقُونَ

177

هنگامى كه شعيب به آنها گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

178

مسلما من براى شما پيامبرى امين هستم!


فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

179

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَليٰ رَبِّ الْعالَمِينَ

180

من در برابر اين دعوت، پاداشى از شما نمى‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالميان است!


أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ

181

حق پيمانه را ادا كنيد (و كم فروشى نكنيد)، و ديگران را به خسارت نيفكنيد!


وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِيمِ

182

و با ترازوى صحيح وزن كنيد!


وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ

183

و حق مردم را كم نگذاريد، و در زمين تلاش براى فساد نكنيد!


وَ اتَّقُوا الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِينَ

184

و از (نافرمانى) كسى كه شما و اقوام پيشين را آفريد بپرهيزيد!»


قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ

185

آنها گفتند: «تو فقط از افسون‌شدگانى!


وَ ما أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا وَ إِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكاذِبِينَ

186

تو بشرى همچون مايى، تنها گمانى كه درباره تو داريم اين است كه از دروغگويانى!


فَأَسْقِطْ عَلَيْنا كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

187

اگر راست مى‌گويى، سنگهايى از آسمان بر سر ما بباران!»


قالَ رَبِّي أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ

188

(شعيب) گفت: «پروردگار من به اعمالى كه شما انجام مى‌دهيد داناتر است!»


فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ كانَ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

189

سرانجام او را تكذيب كردند، و عذاب روز سايبان (سايبانى از ابر صاعقه‌خيز) آنها را فراگرفت؛ يقينا آن عذاب روز بزرگى بود!


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ

190

در اين ماجرا، آيت و نشانه‌اى است؛ ولى بيشتر آنها مؤمن نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

191

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


وَ إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ

192

مسلما اين (قرآن) از سوى پروردگار جهانيان نازل شده است!


نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ

193

روح الامين آن را نازل كرده است ...


عَليٰ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ

194

بر قلب (پاك) تو، تا از انذاركنندگان باشى!


بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ

195

آن را به زبان عربى آشكار (نازل كرد)!


وَ إِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ

196

و توصيف آن در كتابهاى پيشينيان نيز آمده است!


أَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ آيَةً أَنْ يَعْلَمَهُ عُلَماءُ بَنِي إِسْرائِيلَ

197

آيا همين نشانه براى آنها كافى نيست كه علماى بنى اسرائيل بخوبى از آن آگاهند؟!


وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَليٰ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ

198

هر گاه ما آن را بر بعضى از عجم [غير عرب‌] ها نازل مى‌كرديم ...


فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ ما كانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ

199

و او آن را بر ايشان مى‌خواند، به آن ايمان نمى‌آورند!


كَذٰلِكَ سَلَكْناهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ

200

(آرى،) اين گونه (با بيانى رسا) قرآن را در دلهاى مجرمان وارد مى‌كنيم!


لا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّي يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ

201

(اما) به آن ايمان نمى‌آورند تا عذاب دردناك را با چشم خود ببينند!


فَيَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ

202

ناگهان به سراغشان مى‌آيد، در حالى كه توجه ندارند!


فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ

203

و (در آن هنگام) مى‌گويند: «آيا به ما مهلتى داده خواهد شد؟!»


أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ

204

آيا براى عذاب ما عجله مى‌كنند؟!


أَ فَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْناهُمْ سِنِينَ

205

به ما خبر ده، اگر (باز هم) ساليانى آنها را از اين زندگى بهره‌مند سازيم ...


ثُمَّ جاءَهُمْ ما كانُوا يُوعَدُونَ

206

سپس عذابى كه به آنها وعده داده شده به سراغشان بيايد ...


ما أَغْنيٰ عَنْهُمْ ما كانُوا يُمَتَّعُونَ

207

اين تمتع و بهره‌گيرى از دنيا براى آنها سودى نخواهد داشت!


وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا لَها مُنْذِرُونَ

208

ما هيچ شهر و ديارى را هلاك نكرديم مگر اينكه انذاركنندگانى (از پيامبران الهى) داشتند.


ذِكْريٰ وَ ما كُنَّا ظالِمِينَ

209

تا متذكر شوند؛ و ما هرگز ستمكار نبوديم! (كه بدون اتمام حجت مجازات كنيم)


وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّياطِينُ

210

شياطين و جنيان (هرگز) اين آيات را نازل نكردند!


وَ ما يَنْبَغِي لَهُمْ وَ ما يَسْتَطِيعُونَ

211

و براى آنها سزاوار نيست؛ و قدرت ندارند!


إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ

212

آنها از استراق سمع (و شنيدن اخبار آسمانها) بركنارند!


فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ

213

(اى پيامبر!) هيچ معبودى را با خداوند مخوان، كه از معذبين خواهى بود!


وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ

214

و خويشاوندان نزديكت را انذار كن!


وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

215

و بال و پر خود را براى مؤمنانى كه از تو پيروى مى‌كنند بگستر!


فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ

216

اگر تو را نافرمانى كنند بگو: «من از آنچه شما انجام مى‌دهيد بيزارم!»


وَ تَوَكَّلْ عَلَي الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ

217

و بر خداوند عزيز و رحيم توكل كن!


الَّذِي يَراكَ حِينَ تَقُومُ

218

همان كسى كه تو را به هنگامى كه (براى عبادت) برمى‌خيزى مى‌بيند؛


وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ

219

و (نيز) حركت تو را در ميان سجده كنندگان!


إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

220

اوست خداى شنوا و دانا.


هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَليٰ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّياطِينُ

221

آيا به شما خبر دهم كه شياطين بر چه كسى نازل مى‌شوند؟!


تَنَزَّلُ عَليٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ

222

آنها بر هر دروغگوى گنهكار نازل مى‌گردند؛


يُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ

223

آنچه را مى‌شنوند (به ديگران) القا مى‌كنند؛ و بيشترشان دروغگو هستند!


وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ

224

(پيامبر اسلام شاعر نيست؛) شاعران كسانى هستند كه گمراهان از آنان پيروى مى‌كنند.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ

225

آيا نمى‌بينى آنها در هر وادى سرگردانند؟


وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ

226

و سخنانى مى‌گويند كه (به آنها) عمل نمى‌كنند؟!


إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ

227

مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام مى‌دهند و خدا را بسيار ياد مى كنند، و به هنگامى كه مورد ستم واقع مى‌شوند به دفاع از خويشتن (و مؤمنان) برمى‌خيزند (و از شعر در اين راه كمك مى‌گيرند)؛ آنها كه ستم كردند به زودى مى‌دانند كه بازگشتشان به كجاست!


سوره قبل

سوره الشعراء

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان