سوره الشوری
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ حم
عسق
2عسق
كَذٰلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَ إِلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
3اينگونه خداى تواناى شكستناپذير و حكيم به سوى تو و كسانى [از پيامبران] كه پيش از تو بودند، وحى مىكند.
لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ
4آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى اوست، و او بلند مرتبه و بزرگ است.
تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
5نزديك است آسمانها از فرازشان [به سبب عظمت وحى] بشكافند و فرشتگان، پروردگارشان را همواره همراه با سپاس و ستايش تسبيح مىگويند، و براى كسانى كه در زمين هستند، درخواست آمرزش مىكنند؛ آگاه باشيد! بىترديد خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ
6و كسانى كه غير خدا را سرپرستان و ياران خود گرفتهاند، خدا نگهبان و مراقب بر [اعمال و گفتار] آنان است و تو كارساز و وكيل بر آنان نيستى.
وَ كَذٰلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُريٰ وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ
7و اينگونه قرآنى [به زبان] عربى [فصيح و گويا] به تو وحى كرديم تا [مردم] امالقرى [شهر مكه] و كسانى را كه پيرامون آن هستند، بيم دهى، و آنان را از روز جمع شدن [يعنى روز قيامت] كه ترديدى در آن نيست بترسانى، [روزى كه] گروهى در بهشتاند و گروهى در آتش سوزان.
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لٰكِنْ يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمُونَ ما لَهُمْ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ
8اگر خدا مىخواست آنان را [از روى جبر بر محور هدايت] امت واحدى قرار مىداد، ولى [هدايت اجبارى فاقد ارزش است] هر كه را بخواهد [در صورتى كه ستمكار به آيات خدا نباشد] در رحمت خود در آورد؛ و ستمكاران را هيچ دوست و ياورى [كه از عذاب نجاتشان دهد] نيست.
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَ هُوَ يُحْيِ الْمَوْتيٰ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
9آيا به جاى او سرپرستان و معبودانى براى خود گرفتهاند؟ در حالى كه سرپرست و معبود واقعى خداست، و تنها اوست كه مردگان را زنده مىكند و فقط اوست كه بر هر كارى تواناست؛
وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَي اللَّهِ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ
10و آنچه را [از امور دين، عقايد و احكام] در آن اختلاف داريد، داورىاش با خداست. اين است خدا پروردگار من، بر او توكل كردم و به او باز مىگردم.
فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ
11آفريننده آسمانها و زمين است. از خودتان برايتان جفتهايى قرار داد، و از چهارپايان هم جفتهايى آفريد. شما را با اين [تدبير حكيمانه] زياد مىكند. هيچ چيزى مانند او نيست و او شنوا و بيناست.
لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
12كليدهاى آسمانها و زمين فقط در سيطره مالكيت اوست. رزق و روزى را براى هر كس كه بخواهد وسعت مىدهد و يا تنگ مىگيرد. يقينا او به همه چيز داناست.
شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّيٰ بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسيٰ وَ عِيسيٰ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَي الْمُشْرِكِينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ
13از دين آنچه را به نوح سفارش كرده بود، براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم؛ و آنچه را به ابراهيم و موسى و عيسى به آن توصيه نموديم [اين است] كه: دين را برپا داريد و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشويد. بر مشركان دينى كه آنان را به آن مىخوانى گران است. خدا هر كس را بخواهد به سوى [اين] دين جلب مىكند، و هر كس را كه به سوى او بازگردد به آن هدايت مىكند،
وَ ما تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ لَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ
14و [جامعههاى دينى در طول تاريخ] فرقه فرقه و گروه گروه نشدند، مگر پس از آنكه [نسبت به حقانيت دين به وسيله كتابهاى آسمانى] دانش و آگاهى به سويشان آمد، [اين پراكندگى و تفرقه به سبب] حسد و دشمنى ميان خودشان بود، و اگر از سوى پروردگارت فرمانى [بر مهلت يافتنشان] تا زمان معين پيشى نگرفته بود، بىترديد ميانشان [به نابودى و هلاكت] حكم شده بود. و يقينا كسانى كه پس از آنان كتاب آسمانى [قرآن] را به ميراث يافتند، نسبت به آن در ترديدى سخت هستند.
فَلِذٰلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ لا حُجَّةَ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ
15پس آنان را [به سوى همان آيينى كه به تو وحى شده] دعوت كن، و همان گونه كه مأمورى [بر اين دعوت] استقامت كن، و از هواهاى نفسانى آنان پيروى مكن و بگو: به هر كتابى كه خدا نازل كرده ايمان آوردم، و مأمورم كه در ميان شما به عدالت رفتار كنم؛ خدا پروردگار ما و شماست؛ اعمال ما براى خود ما و اعمال شما براى خود شماست؛ ديگر ميان ما و شما [پس از روشن شدن حقايق] هيچ حجت و برهانى نيست؛ خدا ما و شما را [در عرصه قيامت] جمع مىكند، و بازگشت به سوى اوست.
وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ
16كسانى كه درباره خدا پس از آنكه دعوتش [از سوى مردم منصف با تكيه بر عقل و فطرت] اجابت شده مجادله و ستيزه مىكنند، دليلشان [بر ضد حقايق] نزد پروردگارشان باطل است و از سوى خدا خشمى بر آنان است و براى آنان عذابى سخت خواهد بود.
اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ
17خداست كه به حق و راستى كتاب و ميزان [سنجش حق از باطل] را نازل كرد. و تو چه مىدانى، شايد قيامت نزديك باشد.
يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ
18كسانى كه به آن ايمان ندارند [از روى ريشخند] به آمدنش شتاب دارند، و كسانى كه ايمان دارند از آن بيمناكند و مىدانند بىترديد قيامت حق است. آگاه باشيد! يقينا كسانى كه درباره قيامت همواره ترديد مىكنند، در گمراهى دور و درازى هستند.
اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ
19خدا نسبت به بندگانش بسيار مهربان و نيكوكار است، هر كه را بخواهد روزى مىبخشد و او نيرومند و تواناى شكستناپذير است.
مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ
20كسى كه زراعت آخرت را بخواهد، بر زراعتش مىافزاييم و كسى كه زراعت دنيا را بخواهد، اندكى از آن را به او مىدهيم، ولى او را در آخرت هيچ بهره و نصيبى نيست.
أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَ لَوْلا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
21آيا مشركان و كافران معبودانى دارند كه بىاذن خدا آيينى را براى آنان پايهگذارى كردهاند؟ [در صورتى كه پايهگذارى آيين، حق ويژه خداست و كسى را نرسد كه از نزد خود آيينى بسازد] اگر فرمان قاطعانه خدا بر مهلت يافتنشان نبود، مسلما ميانشان [به نابودى و هلاكت] حكم مىشد؛ و بىترديد براى ستمكاران عذابى دردناك خواهد بود.
تَرَي الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَ هُوَ واقِعٌ بِهِمْ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما يَشاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ
22ستمكاران را [در قيامت] مىبينى كه از اعمالى كه انجام دادهاند، بسيار بيمناكند وهمان را كه مرتكب شدهاند، بر آنان فرود مىآيد و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، در باغهاى سرسبز بهشتاند، براى آنان هر چه را كه بخواهند نزد پروردگارشان فراهم است؛ اين همان فضل بزرگ است.
ذٰلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبيٰ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ
23اين است چيزى كه خدا آن را به آن بندگانش كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، مژده مىدهد. بگو: از شما [در برابر ابلاغ رسالتم] هيچ پاداشى جز مودت نزديكان [يعنى اهل بيتم] را نمىخواهم. و هر كس كار نيكى كند، بر نيكىاش مىافزاييم؛ يقينا خدا بسيار آمرزنده و عطاكننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك است.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَليٰ قَلْبِكَ وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
24بلكه [منافقان سبك مغز] مىگويند: [در نزول آيه مودت] بر خدا دروغ بسته است! پس اگر خدا بخواهد، بر دل تو مهر مىنهد [تا از دروغ بستن باز ايستى، ولى تو از دروغ بستن بر خدا منزهى، اين تهمت بزرگ است كه اين بيماردلان بر تو مىبندند]. و خدا باطل را محو مىكند و حق را با كلمات استوارش [و سخنان منطقى و مستدلش] پابرجا مىسازد؛ يقينا او به نيات و اسرار سينهها داناست.
وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ
25و اوست كه توبه را از بندگانش مىپذيرد و از گناهان درمىگذرد و آنچه را انجام مىدهيد، مىداند.
وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْكافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ
26و درخواست كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، اجابت مىكند و از فضل و احسانش بر آنان مىافزايد؛ و براى كافران عذابى سخت خواهد بود.
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لٰكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ
27و اگر خدا روزى را بر بندگانش وسعت دهد، در زمين سركشى و ستم كنند، ولى آنچه را بخواهد به اندازه نازل مىكند؛ يقينا او به بندگانش آگاه و بيناست.
وَ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ
28و اوست كه باران را پس از اينكه [مردم از آمدنش] نوميد شدند، نازل مىكند و رحمتش را مىگستراند، و او سرپرست و يار [واقعى] و ستوده است.
وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ وَ هُوَ عَليٰ جَمْعِهِمْ إِذا يَشاءُ قَدِيرٌ
29و از نشانههاى [ربوبيت و قدرت] او آفرينش آسمانها و زمين است و [نيز] آنچه از جنبنده ميان آن دو پراكنده است، و او هرگاه بخواهد بر جمع كردنشان تواناست.
وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ
30و هر آسيبى به شما رسد به سبب اعمالى است كه مرتكب شدهايد، و از بسيارى [از همان اعمال هم] درمىگذرد.
وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ
31و شما در زمين عاجزكننده [خدا] نيستيد [تا بتوانيد از دسترس قدرت او بيرون رويد] و جز خدا هيچ سرپرست و ياورى براى شما نيست.
وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ
32از نشانههاى او كشتىهاى كوهآسا در ميان درياست [كه به كمك باد در حركتاند.]
إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَليٰ ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
33اگر بخواهد باد را فرومىنشاند، در نتيجه كشتىها به روى آب ساكن و بىحركت مىمانند؛ يقينا در اين واقعيت براى هر شكيباى سپاس گزارى نشانههايى [بر قدرت و ربوبيت خدا] ست.
أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِما كَسَبُوا وَ يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ
34يا اگر بخواهد كشتىها را [با سرنشينانش] به سبب گناهانى كه مرتكب شدهاند، نابود مىكند و از بسيارى [از همان گناهان] مىگذرد.
وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِنا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ
35و تا كسانى كه درآيات ما مجادله و ستيزه مىكنند، بدانند كه آنان را [از عرصه قدرت ما] هيچ گريزگاهى نيست.
فَما أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقيٰ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَليٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
36پس آنچه [از كالا، وسايل و ابزار مادى] به شما دادهاند، متاع [اندك و زودگذر] زندگى دنياست، و آنچه [از بهره و پاداش] نزد خداست، براى كسانى كه ايمان آوردهاند و بر پروردگارشان توكل مىكنند، بهتر و پايدارتر است.
وَ الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ
37و [همان] كسانى كه از گناهان بزرگ و از كارهاى زشت دورى مىكنند و هنگامى كه [به مردم] خشم مىگيرند، راه چشمپوشى و گذشت را برمىگزينند؛
وَ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُوريٰ بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ
38و آنان كه دعوت پروردگارشان را اجابت كردند و نماز را برپا داشتند و كارشان در ميان خودشان بر پايه مشورت است و از آنچه روزى آنان كردهايم، انفاق مىكنند؛
وَ الَّذِينَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ
39و آنان كه هرگاه ستمى به آنان رسد [تسليم ستم و ستمكار نمىشوند، بلكه از دشمن به حكم حق و برابر با قوانين اسلام] انتقام مىگيرند؛
وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَي اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ
40پاداش بدى [چون قتل و زخم زدن و اتلاف مال] مانند همان بدى است؛ ولى هر كه بگذرد و [ميان خود و طرف مقابلش را] اصلاح نمايد. پاداشش بر عهده خداست؛ يقينا خدا ستمكاران را دوست ندارد.
وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ
41و كسانى كه پس از ستم ديدنشان [به حكم حق و برابر قوانين اسلام] در مقام انتقام برآيند، ايرادى بر آنان نيست [و در شرع مقدس مجوزى وجود ندارد كه حق آنان را باطل كنند.]
إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَي الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
42ايراد و محكوميت فقط متوجه كسانى است كه به مردم ستم روا مىدارند و به ناحق در زمين سركشى مىكنند، اينانند كه براى آنان عذابى دردناك خواهد بود،
وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذٰلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
43و كسى كه [با قدرت داشتن بر انتقام به اختيار خود] شكيبايى ورزد و [از انتقام] گذشت كند، بىترديد اين از امورى است كه ملازمت بر آن از واجبات است،
وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَ تَرَي الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ يَقُولُونَ هَلْ إِليٰ مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ
44و هر كه را خدا [به كيفر كبر و عنادش] گمراه كند، او را پس از خدا هيچ سرپرست و ياورى نخواهد بود؛ و ستمكاران را [روز قيامت] مىبينى چون عذاب را ببينند، مىگويند: آيا هيچ راهى به سوى بازگشت [به دنيا] وجود دارد؟!
وَ تَراهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْها خاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَ قالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذابٍ مُقِيمٍ
45و آنان را مىبينى كه بر آتش عرضه مىشوند، [و در حالى كه از شدت رسوايى سرافكندهاند] زير چشمى به آن مىنگرند. و اهل ايمان مىگويند: يقينا زيانكاران كسانى هستند كه روز قيامت سرمايه وجود خود و كسانشان را تباه كردهاند. آگاه باشيد! مسلما ستمكاران در عذابى پايدار و جاودانهاند.
وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ
46و در برابر خدا براى آنان سرپرستان و ياورانى كه ياريشان دهد نخواهد بود؛ و هر كه را خدا گمراه كند، او را هيچ راهى [به سوى نجات و سعادت] نيست.
اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ ما لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَ ما لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ
47پيش از آنكه روزى فرا رسد كه از سوى خدا هيچ بازگشتى براى آن نيست، پروردگارتان را اجابت كنيد، آن روز براى شما هيچ پناهگاهى و هيچ راه انكارى [نسبت به اعمالى كه مرتكب شدهايد] وجود ندارد؛
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلاغُ وَ إِنَّا إِذا أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسانَ كَفُورٌ
48پس اگر [از دعوتت] روى برگردانند [اندوهگين مباش] ما تو را بر آنان نگهبان و مراقب نفرستادهايم [تا آنان را به اجبار در دايره هدايت قرار دهى]، جز رساندن [پيام وحى] بر عهده تو نيست، و هنگامى كه ما از سوى خود رحمتى [چون سلامت، امنيت و ثروت] به انسان بچشانيم، به آن سرمست و مغرور مىشود، و اگر به سبب گناهانى كه مرتكب شدهاند آسيبى به آنان رسد [رحمت حق را فراموش مىكنند]، بىترديد انسان بسيار ناسپاس است.
لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ
49مالكيت و فرمانروايى آسمانها و زمين فقط در سيطره خداست، هر چه را بخواهد مىآفريند، به هر كس بخواهد دختر عطا مىكند و به هر كس بخواهد پسر مىبخشد؛
أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
50يا پسران و دختران را با هم به آنان مىدهد و هر كه را بخواهد نازا مىكند؛ يقينا او دانا و تواناست.
وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ
51هيچ بشرى را نسزد كه خدا با او سخن گويد، مگر از راه وحى يا از پشت حجاب غيب يا رسولى [چون فرشته] مىفرستد؛ پس فرشته به اذن او آنچه را بخواهد وحى مىكند؛ يقينا او بلند مرتبه و حكيم است.
وَ كَذٰلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لٰكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
52و همان گونه [كه بر پيامبران پيشين وحى كرديم] روحى را [چون قرآن] از امر خود به تو وحى كرديم. تو [پيش از اين] نمىدانستى كتاب و ايمان چيست؟ ولى آن [كتاب] را نورى قرار داديم كه هر كس از بندگانمان را بخواهيم به وسيله آن هدايت مىكنيم؛ بىترديد تو [مردم را] به راهى راست هدايت مىنمايى.
صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ أَلا إِلَي اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ
53راه آن خدايى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى اوست. آگاه باشيد! كه همه امور به سوى خدا بازمىگردد.