قرآن عثمان طه

سوره الصافات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ سوگند به صف بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران‌] كه صفى [منظم و استوار] بسته‌اند،


فَالزَّاجِراتِ زَجْراً

2

و به بازدارندگان كه [انسان را از گناهان‌] به شدت باز مى‌دارند،


فَالتَّالِياتِ ذِكْراً

3

و به تلاوت‌كنندگان وحى،


إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ

4

كه بى‌ترديد معبود شما يگانه است،


رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ

5

پروردگار آسمان‌ها وزمين وآنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرق‌ها،


إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ

6

همانا ما آسمان دنيا را به زيور ستارگان آراستيم،


وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ

7

و آن را از هر شيطان سركشى حفظ كرديم،


لا يَسَّمَّعُونَ إِلَي الْمَلَإِ الْأَعْليٰ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ

8

آنان نمى‌توانند به سخنان فرشتگان بسيار مكرم و شريف گوش فرا دهند، و [هرگاه به گوش دادن برخيزند] از هر سو [شهاب‌] به سويشان پرتاب مى‌شود،


دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ

9

تا با خفت وخوارى رانده شوند، وبراى آنان عذابى هميشگى است،


إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ

10

مگر آنكه شيطانى خبرى را [دزدانه و] با سرعت بربايد [و فرار كند] كه در اين صورت گلوله‌اى آتشين و شكافنده او را دنبال مى‌كند.


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ

11

پس از منكران معاد بپرس: آيا آفرينش آنان سخت‌تر و دشوارتر است يا آنچه [مانند فرشتگان، آسمان‌ها، زمين، كوه‌ها و...] آفريده‌ايم؟ [به يقين آفرينش آنان كارى ناچيز است چون‌] ما آنان را از گلى چسبنده آفريده‌ايم،


بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ

12

بلكه [تو از انكارشان‌] تعجب مى‌كنى و آنان مسخره مى‌كنند،


وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ

13

و هنگامى كه به آنان تذكر، مى‌دهند متذكر نمى‌شوند؛


وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ

14

و چون معجزه‌اى را مى‌بينند به شدت مسخره مى‌كنند [و ديگران را هم به مسخره وامى‌دارند،]


وَ قالُوا إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

15

و مى‌گويند: اين جز جادويى آشكار نيست.


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

16

[مى‌گويند:] آيا زمانى كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم، حتما برانگيخته مى‌شويم؟


أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ

17

و آيا پدران پيشين ما [هم برانگيخته مى‌شوند؟]


قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ

18

بگو: آرى، [برانگيخته مى‌شويد] در حالى كه خوار و ناچيز هستيد.


فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ

19

جز اين نيست كه آن يك فرياد عظيم است كه [وقتى واقع شود] ناگاه [همه زنده مى‌شوند و حيرت‌زده منظره قيامت را] مى‌نگرند،


وَ قالُوا يا وَيْلَنا هٰذا يَوْمُ الدِّينِ

20

و مى‌گويند: اى واى بر ما! اين روز جزاست!


هٰذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

21

[آرى‌] اين همان روز جدايى [ميان حق و باطل‌] است كه همواره آن را انكار مى‌كرديد.


احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ

22

[آن گاه ندا رسد:] ستمكاران و هم‌رديفان آنان و معبودهايى را كه همواره به جاى خدا مى‌پرستيدند، گرد آوريد.


مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِليٰ صِراطِ الْجَحِيمِ

23

پس همه را به سوى راه دوزخ راهنمايى كنيد.


وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ

24

آنان را نگه داريد كه حتما مورد بازپرسى قرار مى‌گيرند.


ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ

25

[به آنان گويند:] شما را چه شده كه يكديگر را [براى رهايى از عذاب‌] يارى نمى‌دهيد؟


بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ

26

[نه اينكه نمى‌توانند يكديگر را يارى دهند] بلكه آنان امروز فروتنانه تسليم [قدرت حق‌] هستند،


وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

27

به يكديگر رو كرده از هم مى‌پرسند: [اين چه وضعى است؟]


قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ

28

[پس پيروان گمراه به پيشوايان گمراه‌كننده‌] مى‌گويند: همانا شما از راه خيرخواهى به سوى ما مى‌آمديد، [ولى كارتان جز فريب و نيرنگ نبود!]


قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ

29

مى‌گويند: [ما را تقصيرى نيست‌] بلكه خود شما اهل ايمان نبوديد،


وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ

30

و ما را بر شما هيچ تسلطى نبود، بلكه شما مردمى طغيان گر و سركش بوديد.


فَحَقَّ عَلَيْنا قَوْلُ رَبِّنا إِنَّا لَذائِقُونَ

31

اكنون فرمان عذاب پروردگارمان بر ما محقق و ثابت شد كه همه ما چشندگان عذاب خواهيم بود.


فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ

32

[سبك مغزى و تعصب شما زمينه گمراهى شما شد] پس ما شما را گمراه كرديم؛ زيرا خودمان گمراه بوديم،


فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ

33

پس بى‌ترديد همه آنان در آن روز در عذاب شريك‌اند،


إِنَّا كَذٰلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ

34

ما با مجرمان اين‌گونه رفتار مى‌كنيم؛


إِنَّهُمْ كانُوا إِذا قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ

35

زيرا آنان چنين بودند كه هر زمان به آنان مى‌گفتند: معبودى جز خدا نيست، تكبر مى‌كردند،


وَ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ

36

و [همواره‌] مى‌گفتند: آيا بايد به خاطر شاعرى ديوانه معبودان خود را رها كنيم؟!


بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ

37

[چنين نيست كه مى‌پنداريد] بلكه او حق را آورده و پيامبران را تصديق كرده است.


إِنَّكُمْ لَذائِقُوا الْعَذابِ الْأَلِيمِ

38

بى‌ترديد شما [كوردلان‌] عذاب دردناك را خواهيد چشيد،


وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

39

و جز آنچه كه همواره انجام مى‌داديد، پاداش داده نمى‌شويد،


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

40

جز بندگان خالص شده خدا [كه از هر كيفرى در امانند،]


أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ

41

براى آنان رزق و روزى معين و ويژه‌اى است،


فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ

42

ميوه‌هايى [گوناگون‌] در حالى كه مورد اكرام خواهند بود،


فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

43

در بهشت‌هاى پر نعمت،


عَليٰ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ

44

در حالى كه بر تخت‌هايى روبروى يكديگر [تكيه زده‌اند،]


يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ

45

جامى از نوشيدنى زلال و پاك گرداگردشان مى‌گردانند،


بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ

46

[نوشيدنى‌] سپيد [و درخشنده‌] و لذت‌بخش براى نوشندگان،


لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ

47

نه در آن مايه فساد [جسم و عقل‌] است، و نه از آن مست و بيهوش مى‌شوند،


وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ

48

و در كنارشان زنانى هستند كه فقط به شوهرانشان عشق مى‌ورزند.


كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ

49

گويا آنان [از سپيدى‌] تخم شترمرغى هستند كه [زير پر و بال‌] پوشيده شده‌اند [و هرگز دست كسى به آنان نرسيده است.]


فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

50

پس برخى از آنان به برخى ديگر رو كرده از [حال‌] يكديگر مى‌پرسند.


قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ

51

گوينده‌اى از آنان مى‌گويد: همانا من [در دنيا] هم‌نشينى داشتم.


يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ

52

[كه همواره از روى تعجب به من‌] مى‌گفت: آيا تو از باور دارندگان [رستاخيز و زنده شدن مردگان‌] هستى؟


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ

53

آيا زمانى كه ما مرديم و خاك استخوان شديم، حتما [زنده مى‌شويم و] پاداشمان مى‌دهند؟


قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ

54

[سپس به دوستان بهشتى خود] مى‌گويد: آيا شما با من به دوزخ سر مى‌كشيد [تا از هم نشينم خبرى بگيريد كه در كجا و در چه حالى است؟]


فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ

55

پس خود او به دوزخ سر مى‌كشد و هم نشينش را وسط دوزخ مى‌بيند.


قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ

56

[به او] مى‌گويد: به خدا سوگند نزديك بود، مرا به هلاكت بيندازى.


وَ لَوْلا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ

57

و اگر توفيق و رحمت پروردگارم نبود، حتما از احضارشدگان [در دوزخ‌] بودم.


أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ

58

[آن گاه به دوستان بهشتى خود مى‌گويد:] آيا ما [براى هميشه در بهشتيم و] هرگز نمى‌ميريم؟


إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُوليٰ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ

59

[و] جز همان مرگ نخستين [كه در دنيا سراغمان آمد مرگى ديگر به سراغمان نخواهد آمد] و ما هرگز عذاب نخواهيم شد؟ [شگفتا! چه لطف خاصى از سوى خدا به ما شده است!]


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

60

بى‌ترديد اين همان كاميابى بزرگ است.


لِمِثْلِ هٰذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ

61

پس بايد براى چنين پاداشى عمل كنندگان عمل كنند.


أَ ذٰلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ

62

آيا اين [بهشت جاودان پر نعمت‌] براى پذيرايى بهتر است يا درخت زقوم؟


إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ

63

ما آن را براى ستمكاران مايه شكنجه و عذاب قرار داده‌ايم.


إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ

64

آن درختى است كه در قعر دوزخ مى‌رويد،


طَلْعُها كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّياطِينِ

65

شكوفه‌هايش مانند سرهاى شياطين [بسيار بدنما و زشت‌] است.


فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ

66

پس اين منكران لجوج حتما از آن مى‌خورند و شكم‌ها را از آن پر مى‌كنند.


ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ

67

آن گاه به ناچار روى آن [به عنوان نوشيدنى‌] مخلوطى از آب بسيار داغ و متعفن براى آنان خواهد بود!


ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَي الْجَحِيمِ

68

سپس بازگشتشان حتما به سوى دوزخ است.


إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ

69

[سزاوار بودنشان در قيامت به اين همه عذاب به سبب اين است كه‌] آنان پدرانشان را گمراه يافتند،


فَهُمْ عَليٰ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ

70

و [با اينكه مى‌دانستند گمراهند بدون انديشه و تأمل‌] عجولانه از پى آنان مى‌رفتند!


وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ

71

و به راستى پيش از اينان بيشتر پيشينيان گمراه شدند،


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ

72

و بى‌ترديد ما در ميان آنان بيم دهندگانى فرستاديم.


فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ

73

پس با تأمل بنگر سرانجام بيم داده شدگان چگونه بود؟


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

74

[همه هلاك شدند] جز بندگان خالص شده خدا،


وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ

75

و نوح ما را ندا كرد [و ما ندايش را اجابت كرديم‌] پس ما به راستى نيكو اجابت كننده‌اى هستيم،


وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

76

و او و خاندانش را از آن اندوه بزرگ نجادت داديم.


وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ

77

و تنها ذريه او را [در زمين‌] باقى گذاشتيم،


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

78

و در ميان آيندگان براى او نام نيك به جا گذاشتيم؛


سَلامٌ عَليٰ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ

79

سلام بر نوح در ميان جهانيان.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

80

به راستى ما نيكوكاران را اين گونه پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

81

بى‌ترديد او از بندگان مؤمن ما بود.


ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ

82

سپس ديگران را غرق كرديم؛


وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ

83

و به راستى ابراهيم از پيروان نوح بود،


إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ

84

هنگامى كه با دلى پاك به سوى پروردگارش آمد.


إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ

85

[ياد كن‌] هنگامى را كه به پدر و قومش گفت: چيست آنچه مى‌پرستيد؟


أَ إِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ

86

آيا به جاى خدا معبودان دروغين را مى‌خواهيد.


فَما ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ

87

پس گمانتان به پروردگار جهانيان چيست؟ [كه غير او را مى‌پرستيد،]


فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ

88

[چون از او دعوت كردند كه شبانه به مراسم عيدشان برود] نگاهى به ستارگان انداخت،


فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ

89

و گفت: به راستى من بيمارم.


فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ

90

پس پشت‌كنان از او روى گرداندند.


فَراغَ إِليٰ آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ

91

او هم مخفيانه به سوى بت هايشان رفت و [از روى ريشخند] گفت: آيا غذا نمى‌خوريد؟


ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ

92

شما را چه شده كه سخن نمى‌گوييد؟


فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ

93

پس [به آنها روى آورد و] با دست راست ضربه‌اى كارى بر آنها كوبيد [و خردشان كرد.]


فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ

94

مردم با شتاب به سوى او آمدند.


قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ

95

[به آنان‌] گفت: آيا آنچه را [با دست خود] مى‌تراشيد، مى‌پرستيد؟!


وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ

96

در حالى كه خدا شما را و آنچه را مى‌سازيد، آفريده است.


قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ

97

گفتند: براى او بنايى بسازيد [كه گنجايش آتش فراوانى داشته باشد] پس او را در آتش شعله‌ور بيندازيد.


فَأَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِينَ

98

پس خواستند به او نيرنگى زنند، ولى ما آن را پست و شكست خورده كرديم.


وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِليٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ

99

و [وقتى از اين مهلكه جان سالم به در برد] گفت: به راستى من به سوى پروردگارم مى‌روم، و [او] به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد.


رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ

100

پروردگارا! مرا فرزندى كه از صالحان باشد عطا كن.


فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ

101

پس ما او را به پسرى بردبار مژده داديم.


فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَريٰ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَريٰ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ

102

هنگامى كه با او به [مقام‌] سعى رسيد، گفت: پسرم! همانا من در خواب مى‌بينم كه تو را ذبح مى‌كنم، پس با تأمل بنگر رأى تو چيست؟ گفت: پدرم آنچه به آن مأمور شده‌اى انجام ده اگر خدا بخواهد مرا از شكيبايان خواهى يافت.


فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ

103

پس هنگامى كه آن دو تسليم [خواسته خدا] شدند و ابراهيم، جبين او را به زمين نهاد [تا ذبحش كند]


وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهِيمُ

104

و او را ندا داديم كه: اى ابراهيم!


قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

105

خوابت را تحقق دادى [و فرمان پروردگارت را اجرا كردى‌]، به راستى ما نيكوكاران را اين‌گونه پاداش مى‌دهيم [كه نيت پاك و خالصشان را به جاى عمل مى‌پذيريم.]


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِينُ

106

به يقين اين همان آزمايش روشن بود.


وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ

107

و ما اسماعيل را در برابر قربانى بزرگى [از ذبح شدن‌] رهانيديم،


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

108

و در ميان آيندگان براى او [نام نيك‌] به جا گذاشتيم.


سَلامٌ عَليٰ إِبْراهِيمَ

109

سلام بر ابراهيم.


كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

110

[ما] نيكوكاران را اين‌گونه پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

111

بى‌ترديد او از بندگان مؤمن ما بود،


وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ

112

و ما او را به اسحاق كه پيامبرى از شايستگان بود مژده داديم،


وَ بارَكْنا عَلَيْهِ وَ عَليٰ إِسْحاقَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِما مُحْسِنٌ وَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ

113

و بر او و بر اسحاق بركت داديم، و از دودمان آن دو برخى نيكوكارند و برخى آشكارا ستمكار بر خويشند،


وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ

114

و به راستى ما به موسى و هارون نعمت داديم،


وَ نَجَّيْناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

115

و آن دو نفر و قومشان را از اندوه بزرگ نجات بخشيديم،


وَ نَصَرْناهُمْ فَكانُوا هُمُ الْغالِبِينَ

116

و آنان را يارى داديم در نتيجه پيروز شدند،


وَ آتَيْناهُمَا الْكِتابَ الْمُسْتَبِينَ

117

و هر دو را كتاب بسيار روشنگر عطا كرديم،


وَ هَدَيْناهُمَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ

118

وبه راه راست هدايتشان نموديم،


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِما فِي الْآخِرِينَ

119

و در ميان آيندگان براى هر دو نفر نام نيك به جا گذاشتيم.


سَلامٌ عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ

120

سلام بر موسى و هارون.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

121

ما نيكوكاران را اين‌گونه پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُما مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

122

بى‌ترديد هر دو از بندگان مؤمن ما بودند،


وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

123

و بى‌ترديد الياس از پيامبران بود.


إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ

124

[ياد كن‌] هنگامى را كه به قومش گفت: آيا [از شرك وطغيان‌] نمى‌پرهيزيد؟


أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ

125

آيا بت «بعل» را مى‌پرستيد و بهترين آفرينندگان را رها مى‌كنيد؟!


اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

126

خدا را كه پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شماست.


فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

127

پس او را انكار كردند، يقينا آنان از احضار شدگان [در عذاب‌] خواهند بود،


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

128

بندگان خالص شده خدا [كه از هر كيفرى در امانند،]


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

129

و در ميان آيندگان براى او نام نيك به جا گذاشتيم.


سَلامٌ عَليٰ إِلْياسِينَ

130

سلام بر آل ياسين.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

131

ما نيكوكاران را اين‌گونه پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

132

بى‌ترديد او از بندگان مؤمن ما بود.


وَ إِنَّ لُوطاً لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

133

و بى‌ترديد لوط از پيامبران بود.


إِذْ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ

134

[ياد كن‌] هنگامى را كه او و همه اهلش را نجات داديم،


إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ

135

مگر پيرزنى را كه در ميان باقى‌ماندگان [در شهر] بود.


ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ

136

سپس ديگران را هلاك كرديم،


وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ

137

و شما همواره صبحگاهان [در مسير سفرهايتان از كنار ويرانه‌هاى شهر] آنان گذر مى‌كنيد،


وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

138

و نيز شبانگاهان، آيا تعقل نمى‌كنيد؟


وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

139

و يونس از پيامبران بود.


إِذْ أَبَقَ إِلَي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

140

[ياد كن‌] هنگامى را كه به سوى آن كشتى پر [از جمعيت و بار] گريخت،


فَساهَمَ فَكانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ

141

و با سرنشينان كشتى قرعه انداخت [و قرعه به نامش افتاد] و از مغلوب شدگان شد [و او را به دريا انداختند.]


فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٌ

142

پس آن ماهى بزرگ او را بلعيد، در حالى كه سزاوار سرزنش بود.


فَلَوْلا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ

143

[و در شكم ماهى به تسبيح خدا مشغول شد كه‌] اگر او از تسبيح‌كنندگان نبود،


لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

144

بى‌ترديد تا روزى كه مردم برانگيخته مى‌شوند در شكم ماهى مى‌ماند.


فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ

145

پس او را در حالى كه بيمار بود به زمينى خشك و بى‌گياه افكنديم.


وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ

146

و بر او بوته گياهى از نوعى كدوبن رويانديم،


وَ أَرْسَلْناهُ إِليٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ

147

و او را به سوى [قومى‌] يكصد هزار نفر [ى‌] يا بيشتر فرستاديم.


فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِليٰ حِينٍ

148

پس ايمان آوردند در نتيجه آنان را تا پايان عمرشان [از نعمت ها و مواهب خود] بهره‌مند كرديم.


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ

149

[مشركان سبك مغز مى‌گويند: فرشتگان، دختران خدايند] پس از آنان بپرس كه: آيا دختران براى پروردگار تو هستند و پسران براى ايشان؟!


أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ

150

يا اينكه ما فرشتگان را دختر آفريديم و آنان شاهد بودند؟!


أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ

151

آگاه باش! كه آنان از بافته‌هاى دروغ خود مى‌گويند


وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ

152

كه: خدا فرزند آورده! و بى‌ترديد آنان دروغگويند.


أَصْطَفَي الْبَناتِ عَلَي الْبَنِينَ

153

آيا دختران را بر پسران ترجيح داده است؟


ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ

154

شما را چه شده، چگونه حكم مى‌كنيد؟


أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

155

پس آيا متذكر [حقايق‌] نمى‌شويد؟


أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ

156

يا شما [بر اين ادعاى خود] دليل روشنى داريد؟


فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

157

پس اگر راستگوييد، كتابتان را [كه اين سخنان را با تكيه بر آن مى‌گوييد به ميان‌] آوريد.


وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

158

ميان خدا و جن، نسب و خويشى قرار دادند، در صورتى كه جنيان به خوبى مى‌دانند كه [روز قيامت براى حساب و پاداش‌] احضار خواهند شد.


سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

159

خدا از آنچه او را به آن توصيف مى‌كنند، منزه است.


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

160

مگر بندگان خالص شده خدا [كه او را به آنچه توصيف مى‌كنند شايسته مقام قدس اوست.]


فَإِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ

161

و بى‌ترديد شما و آنچه را مى‌پرستيد،


ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفاتِنِينَ

162

نمى‌توانيد [مردم را] بر ضد خدا گمراه كنيد.


إِلَّا مَنْ هُوَ صالِ الْجَحِيمِ

163

مگر كسانى را كه [به اختيار خود به خاطر پذيرفتن وسوسه و اغواگرى شما] به دوزخ درآيند،


وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ

164

و هيچ يك از ما فرشتگان نيست مگر اينكه براى او مقامى معين است.


وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ

165

و همانا ما [براى اجراى فرمان خدا] صف بستگانيم.


وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ

166

و ما خود تسبيح كنندگانيم.


وَ إِنْ كانُوا لَيَقُولُونَ

167

و مشركان [پيش از بعثت پيامبر] قاطعانه مى‌گفتند:


لَوْ أَنَّ عِنْدَنا ذِكْراً مِنَ الْأَوَّلِينَ

168

اگر نزد ما كتابى چون كتاب‌هاى آسمانى پيامبران پيشين بود،


لَكُنَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

169

بى‌ترديد از بندگان خالص شده خدا مى‌شديم.


فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

170

ولى [هنگامى كه قرآن را براى هدايت آنان نازل كرديم‌] به آن كافر شدند و به زودى [و زر و وبال كفرشان را] خواهند دانست.


وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ

171

و وعده قطعى ما درباره بندگان به رسالت فرستاده شده از پيش محقق و ثابت گشته است،


إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ

172

كه بى‌ترديد آنان [در همه زمينه‌ها] يارى شدگانند،


وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ

173

و مسلما سپاه ما پيروزند.


فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ

174

پس تا مدتى از آنان روى بگردان.


وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ

175

و آنان را بنگر كه به زودى [و زر و وبال گناهانشان را] خواهند ديد.


أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ

176

آيا شتاب در آمدن عذاب ما را مى‌خواهند؟!


فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ

177

پس هنگامى كه [عذاب ما] به آستانه خانه‌هايشان نازل شود، بيم شدگان روزگار بدى خواهند داشت،


وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ

178

و تا مدتى از آنان روى بگردان،


وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ

179

و [آنان را] بنگر كه به زودى [و زر و وبال گناهانشان را] خواهند ديد.


سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ

180

پروردگارت كه داراى عزت است از آنچه او را به آن توصيف مى‌كنند، منزه است.


وَ سَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ

181

و سلام بر پيامبران


وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

182

و همه ستايش‌ها ويژه خداست كه پروردگار جهانيان است.


سوره قبل

سوره الصافات

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان