قرآن عثمان طه

سوره الصافات

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَ ٱلصَّٰٓفَّٰتِ صَفّٗا

1

به نام خداوند بخشنده مهربان‌؛ سوگند به صف كشندگان (از ملائكه) كه صف‌آرايى كرده‌اند.


فَٱلزَّٰجِرَٰتِ زَجۡرٗا

2

قسم به (ملائكه) راننده ابر و باران.


فَٱلتَّٰلِيَٰتِ ذِكۡرًا

3

و قسم به ملائكه‌اى كه قرآن را بر پيامبر تلاوت مى‌كنند.


إِنَّ إِلَٰهَكُمۡ لَوَٰحِدٞ

4

كه خداى شما هر آينه يكتاست.


رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَا وَ رَبُّ ٱلۡمَشَٰرِقِ

5

اوست پروردگار آسمانها و زمين و آنچه بين آن دو است و او است پروردگار مشرقها.


إِنَّا زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِزِينَةٍ ٱلۡكَوَاكِبِ

6

همانا ماييم كه آسمان دنيا را با زينت ستارگان آراستيم.


وَ حِفۡظٗا مِّن كُلِّ شَيۡطَٰنٖ مَّارِدٖ

7

تا هم زينت آن باشد و هم آسمان را از هر شيطان سركشى حفظ كند.


لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰ وَ يُقۡذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٖ

8

تا شيطانها نتوانند به آنچه در سكان آسمان مى‌گذرد گوش فرا دهند و اگر خواستند گوش دهند از هر طرف رانده شوند.


دُحُورٗا وَ لَهُمۡ عَذَابٞ وَاصِبٌ

9

و در نتيجه از آسمان دور شوند و براى ايشان است عذابى واجب.


إِلَّا مَنۡ خَطِفَ ٱلۡخَطۡفَةَ فَأَتۡبَعَهُۥ شِهَابٞ ثَاقِبٞ

10

آرى شيطانها نمى‌توانند به سخنان فرشتگان گوش فرا دهند مگر آنهايى كه كلام ملائكه را بربايند كه آنها نيز بلافاصله هدف شهاب ثاقب قرار مى‌گيرند.


فَٱسۡتَفۡتِهِمۡ أَهُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَم مَّنۡ خَلَقۡنَآ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّن طِينٖ لَّازِبِۢ

11

حال از مشركين بپرس آيا ايشان از حيث خلقت سخت‌تر و مهم‌ترند يا آنچه از آسمان و زمين و مخلوقات بين آن دو كه ما خلق كرده‌ايم با اينكه ما انسانها را از گلى چسبنده آفريديم؟.


بَلۡ عَجِبۡتَ وَ يَسۡخَرُونَ

12

(نه تنها ايمان نمى‌آورند) بلكه وقتى تو از گمراهى آنان تعجب مى‌كنى تو را مسخره مى‌كنند.


وَ إِذَا ذُكِّرُواْ لَا يَذۡكُرُونَ

13

و چون تذكر داده مى‌شوند پند نمى‌پذيرند.


وَ إِذَا رَأَوۡاْ ءَايَةٗ يَسۡتَسۡخِرُونَ

14

و چون آيتى مى‌بينند مسخره مى‌كنند.


وَ قَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٌ

15

و مى‌گويند: اين نيست مگر سحرى آشكار.


أَءِذَا مِتۡنَا وَ كُنَّا تُرَابٗا وَ عِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ

16

آيا وقتى مرديم و خاك و استخوان شديم دوباره زنده مى‌شويم؟.


أَ وَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ

17

(ما) و حتى پدران گذشته ما؟.


قُلۡ نَعَمۡ وَ أَنتُمۡ دَٰخِرُونَ

18

بگو: بله، زنده مى‌شويد در حالى كه خوار و ذليل باشيد.


فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ فَإِذَا هُمۡ يَنظُرُونَ

19

و اين زنده شدن انسانها با يك نهيب صورت مى‌گيرد كه ناگهان همگى نگران برمى‌خيزند.


وَ قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا هَٰذَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ

20

و مى‌گويند: اى واى بر ما اين همان روز جزاست.


هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ

21

اين روز جدايى حق از باطل است كه تا در دنيا بوديد تكذيبش مى‌كرديد.


ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَ أَزۡوَٰجَهُمۡ وَ مَا كَانُواْ يَعۡبُدُونَ

22

(هان اى فرشتگان) همه آنها كه ظلم كردند و اتباع و اشباه آنها را و آنچه را كه مى‌پرستيدند يك جا جمع كنيد.


مِن دُونِ ٱللَّهِ فَٱهۡدُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِيمِ

23

آرى آنچه كه به جاى خدا عبادت مى‌كردند، پس آن گاه به سوى دوزخ ببريد.


وَ قِفُوهُمۡ إِنَّهُم مَّسۡ‍ُٔولُونَ

24

آنجا نگهشان بداريد كه بايد بازخواست شوند.


مَا لَكُمۡ لَا تَنَاصَرُونَ

25

در آنجا از ايشان مى‌پرسند چرا مانند دنيا از يكديگر حمايت نمى‌كنيد؟.


بَلۡ هُمُ ٱلۡيَوۡمَ مُسۡتَسۡلِمُونَ

26

(جوابى ندارند) بلكه ايشان امروز تسليم‌اند.


وَ أَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ

27

بعضى به بعضى رو مى‌كنند و از يكديگر پرسش مى‌كنند.


قَالُوٓاْ إِنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَأۡتُونَنَا عَنِ ٱلۡيَمِينِ

28

پيروان به سردمداران گويند شما بوديد كه به عنوان بشارت و ميمنت مى‌آمديد و ما را به دين خود مى‌خوانديد.


قَالُواْ بَل لَّمۡ تَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ

29

در پاسخشان گويند خود شما بنا نداشتيد ايمان بياوريد.


وَ مَا كَانَ لَنَا عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بَلۡ كُنتُمۡ قَوۡمٗا طَٰغِينَ

30

و ما بر شما دست تسلط نداشتيم (و اجبارتان نمى‌كرديم) بلكه خودتان مردمى طغيان‌گر بوديد.


فَحَقَّ عَلَيۡنَا قَوۡلُ رَبِّنَآ إِنَّا لَذَآئِقُونَ

31

و در نتيجه حكم خدا و قضاى او در باره ما حتمى گشت و ما عذاب را خواهيم چشيد.


فَأَغۡوَيۡنَٰكُمۡ إِنَّا كُنَّا غَٰوِينَ

32

آرى ما شما را گمراه كرديم چون خودمان گمراه بوديم.


فَإِنَّهُمۡ يَوۡمَئِذٖ فِي ٱلۡعَذَابِ مُشۡتَرِكُونَ

33

در نتيجه همه آنان در عذاب شريكند.


إِنَّا كَذَٰلِكَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِينَ

34

ما با مجرمين اينچنين رفتار مى‌كنيم.


إِنَّهُمۡ كَانُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ يَسۡتَكۡبِرُونَ

35

چون ايشان اين طور بودند كه وقتى لا اله الا الله برايشان گفته مى‌شد كبر مى‌ورزيدند.


وَ يَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوٓاْ ءَالِهَتِنَا لِشَاعِرٖ مَّجۡنُونِۢ

36

و مى‌گفتند آيا به خاطر مردى ديوانه خدايان خود را رها كنيم.


بَلۡ جَآءَ بِٱلۡحَقِّ وَ صَدَّقَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

37

با اينكه او حق آورده و رسولان قبلى را تصديق مى‌كند.


إِنَّكُمۡ لَذَآئِقُواْ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَلِيمِ

38

محققا شما عذاب دردناك را خواهيد چشيد.


وَ مَا تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ

39

و اين جزايتان نيست مگر بخاطر همان اعمالى كه مى‌كرديد.


إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

40

مگر بندگان مخلص خدا.


أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ رِزۡقٞ مَّعۡلُومٞ

41

كه ايشان رزقى معلوم دارند.


فَوَٰكِهُ وَ هُم مُّكۡرَمُونَ

42

ميوه‌هايى و ايشان گرامى هستند.


فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ

43

در بهشت‌هاى پر نعمت.


عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ

44

بر تختهايى رو به روى هم.


يُطَافُ عَلَيۡهِم بِكَأۡسٖ مِّن مَّعِينِۢ

45

قدحها از آب بهشتى از هر سو برايشان حاضر مى‌شود.


بَيۡضَآءَ لَذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ

46

آبى زلال و لذت بخش براى نوشندگان.


لَا فِيهَا غَوۡلٞ وَ لَا هُمۡ عَنۡهَا يُنزَفُونَ

47

نه در آن ضرر و فسادى است و نه از آن مست مى‌شوند.


وَ عِندَهُمۡ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ عِينٞ

48

و پيش ايشان حوريان درشت چشم پركرشمه و نازند.


كَأَنَّهُنَّ بَيۡضٞ مَّكۡنُونٞ

49

گويى از سفيدى، سفيده تخم مرغند قبل از آنكه دست خورده شود.


فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ

50

پس بعضى به بعضى ديگر روى آورده از يكديگر پرسش مى‌كنند.


قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٞ

51

يكى از آن ميان مى‌پرسد: من رفيقى داشتم.


يَقُولُ أَءِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُصَدِّقِينَ

52

كه بارها از من خرده مى‌گرفت كه تو هم از معتقدين به معادى.


أَءِذَا مِتۡنَا وَ كُنَّا تُرَابٗا وَ عِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَدِينُونَ

53

آيا بعد از آنكه مرديم و خاك و استخوان شديم دوباره براى پاداش زنده مى‌شويم؟.


قَالَ هَلۡ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ

54

شما هيچ از او خبر داريد؟.


فَٱطَّلَعَ فَرَءَاهُ فِي سَوَآءِ ٱلۡجَحِيمِ

55

در همين بين به دوزخ مى‌نگرد و رفيق خود را در وسط جهنم مى‌بيند.


قَالَ تَٱللَّهِ إِن كِدتَّ لَتُرۡدِينِ

56

به او مى‌گويد به خدا قسم نزديك بود مرا به ضلالت بيفكنى.


وَ لَوۡلَا نِعۡمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ

57

و اگر نعمت پروردگارم نبود حتما من نيز از حاضر شدگان در دوزخ مى‌بودم.


أَفَمَا نَحۡنُ بِمَيِّتِينَ

58

دوستان بهشتى از شدت خرسندى و شادى به يكديگر مى‌گويند آيا راستى اين ماييم كه ديگر نمى‌ميريم؟.


إِلَّا مَوۡتَتَنَا ٱلۡأُولَىٰ وَ مَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ

59

و به جز همان مرگ اولمان ديگر مرگى نداشته و عذاب هم نمى‌شويم؟.


إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ

60

محققا و به راستى كه اين چه رستگارى عظيمى است كه خدا به ما روزى كرد.


لِمِثۡلِ هَٰذَا فَلۡيَعۡمَلِ ٱلۡعَٰمِلُونَ

61

و شايسته است كه اهل عمل براى چنين زندگى تلاش كنند.


أَذَٰلِكَ خَيۡرٞ نُّزُلًا أَمۡ شَجَرَةُ ٱلزَّقُّومِ

62

آيا براى پذيرايى، اين رزق كريم بهتر است و يا درخت زقوم.


إِنَّا جَعَلۡنَٰهَا فِتۡنَةٗ لِّلظَّٰلِمِينَ

63

ما آن را فتنه ستمگران كرديم.


إِنَّهَا شَجَرَةٞ تَخۡرُجُ فِيٓ أَصۡلِ ٱلۡجَحِيمِ

64

درختى است كه از قعر جهنم سر درمى‌آورد.


طَلۡعُهَا كَأَنَّهُۥ رُءُوسُ ٱلشَّيَٰطِينِ

65

ميوه‌اش گويى سر شيطانها است.


فَإِنَّهُمۡ لَأٓكِلُونَ مِنۡهَا فَمَالِ‍ُٔونَ مِنۡهَا ٱلۡبُطُونَ

66

چون ايشان از آن خواهند خورد و شكمها را از آن پر خواهند كرد.


ثُمَّ إِنَّ لَهُمۡ عَلَيۡهَا لَشَوۡبٗا مِّنۡ حَمِيمٖ

67

و سپس از روى آن خوراك، آبى بى‌نهايت سوزنده مى‌نوشند.


ثُمَّ إِنَّ مَرۡجِعَهُمۡ لَإِلَى ٱلۡجَحِيمِ

68

و سپس بازگشت نهايى آنان به سوى جهنم خواهد بود.


إِنَّهُمۡ أَلۡفَوۡاْ ءَابَآءَهُمۡ ضَآلِّينَ

69

همين‌ها بودند كه در دنيا پدران خود را گمراه يافتند.


فَهُمۡ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمۡ يُهۡرَعُونَ

70

و با اين حال به دنبال آثار پدران خود بشتافتند.


وَ لَقَدۡ ضَلَّ قَبۡلَهُمۡ أَكۡثَرُ ٱلۡأَوَّلِينَ

71

قبل از ايشان هم بيشتر اقوام گذشته گمراه شدند.


وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ

72

و همانا ما در بين آنان انذاركنندگانى فرستاديم.


فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِينَ

73

حال ببين عاقبت آن اقوام انذار شده چگونه بود.


إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

74

(همه محروم از سعادت و هلاك گشتند) مگر بندگان مخلص خدا.


وَ لَقَدۡ نَادَىٰنَا نُوحٞ فَلَنِعۡمَ ٱلۡمُجِيبُونَ

75

از آن جمله نوح ما را ندا كرد و چه پاسخگوى خوبى بوديم براى او.


وَ نَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ

76

او و اهلش را از اندوه عظيم نجات داديم.


وَ جَعَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُۥ هُمُ ٱلۡبَاقِينَ

77

و تنها ذريه او را در روى زمين باقى گذاشتيم.


وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

78

و ذكر خيرش را در امت‌هاى بعد حفظ كرديم.


سَلَٰمٌ عَلَىٰ نُوحٖ فِي ٱلۡعَٰلَمِينَ

79

سلام بر نوح در همه عالميان.


إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

80

آرى ما نيكوكاران را اين طور جزا مى‌دهيم.


إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

81

آخر او از بندگان مؤمن ما بود.


ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ

82

او را باقى گذاشته و ديگران را غرق كرديم.


وَ إِنَّ مِن شِيعَتِهِۦ لَإِبۡرَٰهِيمَ

83

به درستى كه ابراهيم يكى از پيروان اوست.


إِذۡ جَآءَ رَبَّهُۥ بِقَلۡبٖ سَلِيمٍ

84

ابراهيمى كه با دلى سالم به درگاه پروردگارش شتافت.


إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوۡمِهِۦ مَاذَا تَعۡبُدُونَ

85

آن زمان كه به پدر و همه بستگانش و مردم شهرش گفت: آخر اين چيست كه مى‌پرستيد؟.


أَئِفۡكًا ءَالِهَةٗ دُونَ ٱللَّهِ تُرِيدُونَ

86

آيا (سزاوار است) كه از كوته‌بينى و افتراء به جاى خدا مريد چيزهايى پست‌تر از خود شويد.


فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

87

راستى شما در باره رب العالمين چه فكر مى‌كنيد؟.


فَنَظَرَ نَظۡرَةٗ فِي ٱلنُّجُومِ

88

در اين هنگام نظر مخصوصى به ستارگان كرد.


فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٞ

89

و گفت: من بيمارم.


فَتَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ مُدۡبِرِينَ

90

مردم شهر به ناچار او را به حال خود گذاشته به بيرون شهر رفتند.


فَرَاغَ إِلَىٰٓ ءَالِهَتِهِمۡ فَقَالَ أَلَا تَأۡكُلُونَ

91

ابراهيم كه شهر را خالى از اغيار ديد به سوى خدايان ايشان رفت (و ديد كه بر حسب معمول هر عيدى، طعام پيش روى آنهاست) پرسيد: پس چرا نمى‌خوريد؟.


مَا لَكُمۡ لَا تَنطِقُونَ

92

(و چون جوابى نشنيد) گفت: چرا حرف نمى‌زنيد؟!.


فَرَاغَ عَلَيۡهِمۡ ضَرۡبَۢا بِٱلۡيَمِينِ

93

پس با نيروى هر چه تمام‌تر بر آنها كوفت (و همه را خرد كرد).


فَأَقۡبَلُوٓاْ إِلَيۡهِ يَزِفُّونَ

94

مردم شهر كه خبردار شده بودند سراسيمه به سوى او شتافتند.


قَالَ أَتَعۡبُدُونَ مَا تَنۡحِتُونَ

95

ابراهيم پرسيد چيزى را كه خودتان مى‌تراشيد مى‌پرستيد؟.


وَ ٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَ مَا تَعۡمَلُونَ

96

با اينكه خدا شما و عمل شما را آفريده؟.


قَالُواْ ٱبۡنُواْ لَهُۥ بُنۡيَٰنٗا فَأَلۡقُوهُ فِي ٱلۡجَحِيمِ

97

گفتند بايد براى سوزاندنش آتشخانه‌اى بسازيد و او را در آتش بيفكنيد.


فَأَرَادُواْ بِهِۦ كَيۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَسۡفَلِينَ

98

آرى آنها نقشه اين كار را مى‌كشيدند ولى خدا پستشان كرد.


وَ قَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهۡدِينِ

99

(ابراهيم پس از نجات از آتش) گفت من به سوى پروردگارم خواهم رفت و او به زودى مرا راهنمايى مى‌كند.


رَبِّ هَبۡ لِي مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ

100

پروردگارا فرزندى به من بده كه از صالحان باشد.


فَبَشَّرۡنَٰهُ بِغُلَٰمٍ حَلِيمٖ

101

ما هم او را به فرزندى حليم بشارت داديم.


فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ٱلسَّعۡيَ قَالَ يَٰبُنَيَّ إِنِّيٓ أَرَىٰ فِي ٱلۡمَنَامِ أَنِّيٓ أَذۡبَحُكَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰ قَالَ يَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِينَ

102

همين كه به حد كار كردن رسيد بدو گفت پسرم در خواب مى‌بينم كه تو را ذبح مى‌كنم نظرت در اين باره چيست؟ گفت پدرجان آنچه مامور شده‌اى انجام ده كه به زودى ان شاء الله مرا از صابران خواهى يافت.


فَلَمَّآ أَسۡلَمَا وَ تَلَّهُۥ لِلۡجَبِينِ

103

همين كه تسليم امر خدا شدند و ابراهيم او را به زمين انداخت و پهلوى صورتش را به زمين نهاد.


وَ نَٰدَيۡنَٰهُ أَن يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ

104

ما او را ندا داديم كه اى.


قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡيَآ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

105

ابراهيم ماموريت را به انجام رساندى ما اين چنين نيكوكاران را جزا مى‌دهيم.


إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡبَلَٰٓؤُاْ ٱلۡمُبِينُ

106

اين به راستى آزمايشى بس آشكارا بود.


وَ فَدَيۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِيمٖ

107

و آن ذبح را به ذبحى بزرگ عوض كرديم.


وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

108

و نام نيكش را در آيندگان حفظ نموديم.


سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ

109

سلام بر ابراهيم.


كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

110

ما اين چنين نيكوكاران را جزاء مى‌دهيم.


إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

111

آرى راستى او از بندگان مؤمن ما بود.


وَ بَشَّرۡنَٰهُ بِإِسۡحَٰقَ نَبِيّٗا مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ

112

و ما او را به اسحاق بشارت داديم در حالى كه پيامبرى از صالحان باشد.


وَ بَٰرَكۡنَا عَلَيۡهِ وَ عَلَىٰٓ إِسۡحَٰقَ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحۡسِنٞ وَ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ مُبِينٞ

113

و بر او و بر اسحاق بركت نهاديم و از ذريه ايشان بعضى نيكوكار بودند و بعضى آشكارا به خود ستم كردند.


وَ لَقَدۡ مَنَنَّا عَلَىٰ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ

114

و همانا ما بر موسى و هارون منت نهاديم.


وَ نَجَّيۡنَٰهُمَا وَ قَوۡمَهُمَا مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ

115

و آن دو و قوم آن دو را از اندوهى عظيم رهايى بخشيديم.


وَ نَصَرۡنَٰهُمۡ فَكَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ

116

و نصرتشان داديم در نتيجه آنان غالب آمدند.


وَ ءَاتَيۡنَٰهُمَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلۡمُسۡتَبِينَ

117

و كتابى رازگشا به آن دو داديم.


وَ هَدَيۡنَٰهُمَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ

118

و آن دو را به صراط مستقيم راهنمايى نموديم.


وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِمَا فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

119

و آثار و بركات و نام نيكشان را براى آيندگان حفظ كرديم.


سَلَٰمٌ عَلَىٰ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ

120

سلام بر موسى و هارون.


إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

121

ما اين چنين نيكوكاران را جزا مى‌دهيم.


إِنَّهُمَا مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

122

آرى آن دو از بندگان مؤمن ما بودند.


وَ إِنَّ إِلۡيَاسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

123

و به درستى كه الياس از پيامبران بود.


إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَلَا تَتَّقُونَ

124

به يادش آور آن دم كه به قوم خود گفت آيا نمى‌خواهيد با تقوى باشيد.


أَتَدۡعُونَ بَعۡلٗا وَ تَذَرُونَ أَحۡسَنَ ٱلۡخَٰلِقِينَ

125

آيا بت" بعل" را مى‌خوانيد و بهترين خالقان را وامى‌گذاريد.


ٱللَّهَ رَبَّكُمۡ وَ رَبَّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ

126

همان الله را كه رب شما و رب پدران نخستين شما است.


فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمۡ لَمُحۡضَرُونَ

127

ولى مردم او را تكذيب كردند و در نتيجه از احضار شدگان شدند.


إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

128

آرى همه‌شان احضار خواهند شد مگر بندگان مخلص خدا.


وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

129

ما نام نيك و آثار و بركات الياس را هم در آيندگان باقى گذاشتيم.


سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِلۡ‏يَاسِينَ

130

سلام بر آل ياسين.


إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

131

آرى ما به نيكوكاران اينچنين جزا مى‌دهيم.


إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

132

كه او از بندگان مؤمن ما بود.


وَ إِنَّ لُوطٗا لَّمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

133

و همانا لوط از مرسلين بود.


إِذۡ نَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ

134

به يادش باش كه ما او و اهل او همگى را نجات داديم.


إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ

135

مگر پير زنى در باقى ماندگان در عذاب بود.


ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ

136

و بقيه را هلاك كرديم.


وَ إِنَّكُمۡ لَتَمُرُّونَ عَلَيۡهِم مُّصۡبِحِينَ

137

و شما (مردم حجاز) همه روزه از ويرانه آنان عبور مى‌كنيد.


وَ بِٱلَّيۡلِ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ

138

و همچنين در شب‌ها آيا باز هم نمى‌انديشيد؟.


وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

139

و همانا يونس هم از پيامبران بود.


إِذۡ أَبَقَ إِلَى ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ

140

به يادش آور زمانى كه به طرف يك كشتى پر بگريخت.


فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ ٱلۡمُدۡحَضِينَ

141

پس قرعه انداختند و او از مغلوبين شد.


فَٱلۡتَقَمَهُ ٱلۡحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٞ

142

پس ماهى او را ببلعيد در حالى كه ملامت زده بود.


فَلَوۡلَآ أَنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُسَبِّحِينَ

143

و اگر او از تسبيح‌گويان نمى‌بود.


لَلَبِثَ فِي بَطۡنِهِۦٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ

144

حتما در شكم ماهى تا روزى كه خلق مبعوث شوند باقى مى‌ماند.


فَنَبَذۡنَٰهُ بِٱلۡعَرَآءِ وَ هُوَ سَقِيمٞ

145

ولى چون از تسبيح‌گويان بود ما او را به خشكى پرتاب كرديم در حالى كه مريض بود.


وَ أَنۢبَتۡنَا عَلَيۡهِ شَجَرَةٗ مِّن يَقۡطِينٖ

146

و بر بالاى سرش بوته‌اى از كدو رويانديم.


وَ أَرۡسَلۡنَٰهُ إِلَىٰ مِاْئَةِ أَلۡفٍ أَوۡ يَزِيدُونَ

147

و او را به سوى شهرى كه صد هزار نفر و بلكه بيشتر بودند فرستاديم.


فَ‍َٔامَنُواْ فَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ

148

پس ايمان آوردند ما هم به نعمت خود تا هنگامى معين (مدت عمر آن قوم) بهره‌مندشان گردانيديم.


فَٱسۡتَفۡتِهِمۡ أَلِرَبِّكَ ٱلۡبَنَاتُ وَ لَهُمُ ٱلۡبَنُونَ

149

از ايشان نظر بخواه آيا براى پروردگارت دختران و براى ايشان پسران است؟.


أَمۡ خَلَقۡنَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ إِنَٰثٗا وَ هُمۡ شَٰهِدُونَ

150

و آيا روزى كه ما ملائكه را ماده خلق مى‌كرديم ايشان شاهد و ناظر بودند.


أَلَآ إِنَّهُم مِّنۡ إِفۡكِهِمۡ لَيَقُولُونَ

151

آگاه باش كه اينان از بس در دروغ‌گويى بى‌پروا هستند كه خواهند گفت.


وَلَدَ ٱللَّهُ وَ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ

152

خدا بچه آورده و حال آنكه دروغ گويند.


أَصۡطَفَى ٱلۡبَنَاتِ عَلَى ٱلۡبَنِينَ

153

آيا خدا دختران را بر پسران برگزيده.


مَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ

154

واى بر شما! اين چه حكمى است كه مى‌كنيد؟.


أَفَلَا تَذَكَّرُونَ

155

و چرا متذكر نمى‌شويد.


أَمۡ لَكُمۡ سُلۡطَٰنٞ مُّبِينٞ

156

يا آنكه راستى برهان روشنى داريد؟.


فَأۡتُواْ بِكِتَٰبِكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ

157

اگر كتابى در اين باره بر شما نازل شده پس آن كتابتان را بياوريد اگر راست مى‌گوييد.


وَ جَعَلُواْ بَيۡنَهُۥ وَ بَيۡنَ ٱلۡجِنَّةِ نَسَبٗا وَ لَقَدۡ عَلِمَتِ ٱلۡجِنَّةُ إِنَّهُمۡ لَمُحۡضَرُونَ

158

(دروغ ديگرشان اين است كه) بين خدا و جن خويشاوندى قايل شدند با اينكه جن هم مى‌دانند كه روزى براى حساب احضار مى‌شوند.


سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

159

منزه است خدا از اين وصف‌ها كه برايش مى‌تراشند.


إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

160

مگر اوصافى كه بندگان مخلص او براى او قائلند.


فَإِنَّكُمۡ وَ مَا تَعۡبُدُونَ

161

اين شما و اين خدايانتان هر چه مى‌خواهيد بكنيد.


مَآ أَنتُمۡ عَلَيۡهِ بِفَٰتِنِينَ

162

شما هر كارى بكنيد نمى‌توانيد عليه خدا فتنه به پا كنيد.


إِلَّا مَنۡ هُوَ صَالِ ٱلۡجَحِيمِ

163

و در آن فتنه افراد را گمراه سازيد مگر كسى را كه خودش دنبال جهنم مى‌گردد.


وَ مَا مِنَّآ إِلَّا لَهُۥ مَقَامٞ مَّعۡلُومٞ

164

و هر يك از ما (فرشتگان) مقام و پستى معين داريم.


وَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلصَّآفُّونَ

165

همواره آماده به خدمت در صف ايستاده‌ايم.


وَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡمُسَبِّحُونَ

166

دائما در حال تسبيح اوييم.


وَ إِن كَانُواْ لَيَقُولُونَ

167

(بعد از شنيدن اين دليل از ملائكه) به طور مسلم خواهند گفت.


لَوۡ أَنَّ عِندَنَا ذِكۡرٗا مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ

168

اگر نزد ما هم كتابى از جنس كتب گذشتگان مى‌بود.


لَكُنَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

169

ما نيز از بندگان مخلص خدا بوديم.


فَكَفَرُواْ بِهِۦ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ

170

(ولى اين هم دروغ است چون مشرك نزول كتاب از آسمان را محال مى‌داند) و به اين معنا كافر است و به زودى خواهند فهميد.


وَ لَقَدۡ سَبَقَتۡ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا ٱلۡمُرۡسَلِينَ

171

فرمان ما از سابق به نفع بندگان مرسل ما صادر شده.


إِنَّهُمۡ لَهُمُ ٱلۡمَنصُورُونَ

172

كه ايشان تنها يارى خواهند شد.


وَ إِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ

173

و لشكر ما به تنهايى غالب خواهد گشت.


فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ حِينٖ

174

پس تو تا مدتى روى از ايشان برتاب.


وَ أَبۡصِرۡهُمۡ فَسَوۡفَ يُبۡصِرُونَ

175

ببين چه عكس العملهايى نشان مى‌دهند و به زودى ثمره رفتار خود را مى‌بينند.


أَفَبِعَذَابِنَا يَسۡتَعۡجِلُونَ

176

آيا به عذاب ما شتاب مى‌كنند.


فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمۡ فَسَآءَ صَبَاحُ ٱلۡمُنذَرِينَ

177

پس همين كه بر آنها احاطه كرد آن وقت مى‌فهمند كه چه روزگار بدى دارند.


وَ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ حِينٖ

178

تو تا چندى روى از ايشان برتاب.


وَ أَبۡصِرۡ فَسَوۡفَ يُبۡصِرُونَ

179

و رفتارشان را زير نظر داشته باش به زودى خودشان هم خواهند ديد.


سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ

180

منزه است پروردگار تو كه رب العزه است از آنچه اينان در باره‌اش مى‌گويند.


وَ سَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ

181

و سلام بر فرستادگان.


وَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

182

و ستايش مخصوص خدا است كه پروردگار عالميان است.


سوره قبل

سوره الصافات

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان