قرآن عثمان طه

سوره الطور

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الطُّورِ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ سوگند به كوه طور.


وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ

2

و كتاب نوشته شده (اى كه در اين كوه نازل شد).


فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ

3

كتابى كه در اوراق استنساخ و منتشر مى‌شود.


وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ

4

و سوگند به خانه‌اى (كه همواره) آباد است.


وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ

5

و سوگند به (آسمان كه) سقف بلند است.


وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ

6

و به دريايى كه مالامال از آتش افروخته است.


إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ

7

كه محققا عذاب پروردگارت واقع خواهد شد.


ما لَهُ مِنْ دافِعٍ

8

و هيچ چيز جلوگيرش نمى‌تواند باشد.


يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً

9

(و اين عذاب در) روزى واقع مى‌شود كه آسمان (چون دود) به حركت در مى‌آيد.


وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً

10

و كوه‌ها در اثر زلزله‌هاى شديد به راه خواهند افتاد.


فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

11

پس در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.


الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ

12

كه هر آيتى روشن را بازيچه و مورد بگو مگو قرار مى‌دهند.


يَوْمَ يُدَعُّونَ إِليٰ نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا

13

روزى كه آنان به شدتى وصف ناپذير، به سوى جهنم رانده مى‌شوند.


هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ

14

و به ايشان گفته مى‌شود اين همان آتشى است كه در دنيا همواره آن را تكذيب مى‌كرديد.


أَ فَسِحْرٌ هٰذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ

15

حال آيا باز هم اين آتش سحر است؟ (هم چنان كه در دنيا سحرش مى‌خواندند) يا امرى است ديدنى ولى شما بينايى نداريد؟.


اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

16

بچشيد سوزش آن را چه صبر بكنيد و چه نكنيد برايتان يكسان است، چون جزايى كه به شما داده مى‌شود همان اعمالى است كه مى‌كرديد.


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ

17

به درستى كه مردم با تقوا در بهشت‌ها و در نعيمند.


فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ

18

در حالى كه با يكديگر در باره آنچه پروردگارشان به آنان داده گفتگو مى‌كنند و لذت مى‌برند، و پروردگارشان از عذاب دوزخ محفوظشان داشت.


كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

19

و به ايشان گفته مى‌شود بخوريد و بنوشيد، گوارايتان باد به خاطر آن اعمال خيرى كه مى‌كرديد.


مُتَّكِئِينَ عَليٰ سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ

20

بهشتيان در حالى مى‌خورند و مى‌نوشند كه بر كرسى‌هاى بهم پيوسته تكيه داده‌اند، و ما ايشان را با حور العين تزويج كرده‌ايم.


وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ

21

و كسانى كه ايمان آوردند و ذريه‌شان هم با ايمان خود- هر چند ضعيف‌تر از ايمان پدرانشان باشد- ملحق به ايشان شدند، ما نيز ذريه‌شان را به ايشان ملحق نموده، چيزى از پاداش آنان كم نمى‌كنيم، براى اينكه هر كس در گرو عملى است كه كرده.


وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ

22

در بهشت آنچه از ميوه و گوشت كه هوس كنند پى در پى در اختيارشان قرار مى‌دهيم.


يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ

23

قدح شراب در بينشان دست به دست مى‌گردد، شرابى كه نه مانند شراب دنيا لغوى در آن است و نه گناه.


وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ

24

و غلامان بهشتى كه در حسن و صفا چون لؤلؤ دست نخورده‌اند پيرامون ايشان و در خدمتگزاريشان آمد و شد دارند.


وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

25

و بهشتيان به يكديگر روى آورده احوال هم را مى‌پرسند.


قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ

26

مى‌گويند: ما قبل از اين كه در دنيا بوديم نسبت به خويشاوندان خود خيرخواه بوديم، و از خطر هلاكت زنهارشان مى‌داديم.


فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ

27

(و به خاطر همين خيرخواهى) خداى تعالى بر ما منت نهاد، و از عذاب درون سوز جهنم، حفظمان فرمود.


إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ

28

آرى روش ما قبل از اين چنين بود كه همواره او را مى‌خوانديم، چون مى‌دانستيم كه او نيكوكار مهربان است.


فَذَكِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ

29

پس (حال كه جهنمى و بهشتى چنين در پى دارند) تو به دعوت خود ادامه بده، چون تو هر تذكرى مى‌دهى به حق است، و آن طور كه تكذيب گران به تو نسبت مى‌دهند و كاهن و مجنونت مى‌خوانند نيستى.


أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ

30

و يا مى‌گويند شاعرى است كه اميدواريم و منتظريم مرگش برسد، و از مزاحمتش آسوده گرديم


قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ

31

بگو: منتظر باشيد، كه من هم با شما از منتظرانم.


أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ بِهٰذا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ

32

(با اين تهمت‌ها كه نمى‌توانند حق را باطل سازند، پس مدركشان چيست) آيا عقلشان اينطور حكم مى‌كند؟ (كه عقل هم هرگز حق را با اين اباطيل باطل نمى‌كند) يا اينها مردمى سركش و ياغى هستند.


أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا يُؤْمِنُونَ

33

و يا مى‌گويند: اين قرآن را به دروغ به خدايش نسبت مى‌دهد (همه اينها بهانه است، علت اصلى اين است كه) اينان ايمان ندارند.


فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كانُوا صادِقِينَ

34

خوب، اگر به اين قرآن ايمان نمى‌آورند در صورتى كه درست مى‌گويند خودشان سخنى نظير آن را بياورند.


أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ

35

(نه، اينطور سؤال مى‌كنيم كه) آيا اين تكذيب‌گران از چيز ديگرى خلق شده‌اند غير آن چيزى كه ساير افراد بشر از آن پديد آمده‌اند؟ و يا آنكه اصلا خودشان خالقند؟.


أَمْ خَلَقُوا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بَلْ لا يُوقِنُونَ

36

(باز هم طور ديگر سؤال مى‌كنيم) آيا بر فرض كه خود خالق خويشند، آيا آسمانها و زمين را هم ايشان آفريده‌اند؟ نه، منشا تكذيبشان اينها نيست، بلكه منشا اين است كه داراى يقين نمى‌شوند.


أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ

37

(اين بار اينطور مى‌پرسيم كه) آيا خزانه‌هاى رحمت پروردگارت نزد ايشان است؟ كه به هر كس خواستند نبوت بدهند و يا نه، بلكه اصلا غالب بر خدا و خدا مغلوب ايشان است؟.


أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ

38

يا آنها را نردبانى است (به سوى آسمان) كه بدان مى‌شنوند؟ (اگر چنين است) پس شنونده ايشان دليلى روشن بياورد.


أَمْ لَهُ الْبَناتُ وَ لَكُمُ الْبَنُونَ

39

و يا نه، بلكه از شدت بى‌عقلى پسران را از خود و دختران را از آن خدا مى‌دانند؟.


أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ

40

و يا نه، بلكه تو از ايشان مزدى خواسته‌اى، و سنگينى پرداخت آن وادار به تكذيبشان كرده؟.


أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ

41

و يا نه، بلكه لوح محفوظ نزد ايشان است و از روى آن مى‌نويسند؟.


أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ

42

و يا نه، بلكه نقشه‌اى دارند؟ اگر اين است كفار بدانند كه نقشه‌هايشان عليه خودشان نتيجه خواهد داد.


أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ

43

و يا نه، بلكه معبودى بغير خدا دارند خدا منزه از شركى است كه مى‌ورزند.


وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ

44

خوى تكذيبشان آن قدر قوى است كه حتى اگر قطعه‌اى از آسمان كه نشانه عذاب است ببينند مى‌گويند: چيزى نيست، ابرى متراكم است.


فَذَرْهُمْ حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ

45

حال كه با هيچ برهانى به راه نمى‌آيند رهايشان كن، تا روز خود را ديدار كنند، روزى كه در آن هلاك مى‌شوند.


يَوْمَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

46

روزى كه نقشه آنان دردى از ايشان را دوا نخواهد كرد، و نه كسى را دارند كه ياريشان كند.


وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذٰلِكَ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ

47

و به درستى براى كسانى كه ظلم كردند عذابى جلوتر از عذاب قيامت هست، و ليكن بيشترشان نمى‌دانند.


وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ

48

و تو در برابر حكم پروردگارت صبر كن، كه تو در تحت نظر مايى و پروردگارت را هنگامى كه بر مى‌خيزى با حمدش تسبيح گوى.


وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ

49

و (همچنين) پاره‌اى از شب و هنگام صبح كه ستارگان پنهان مى‌شوند.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان