قرآن عثمان طه

سوره الفرقان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَليٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمِينَ نَذِيراً

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ هميشه سودمند و با بركت است آنكه فرقان را [كه قرآن جدا كننده حق از باطل است‌] به تدريج بر بنده‌اش نازل كرد، تا براى جهانيان بيم دهنده باشد.


الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً

2

همان كه فرمانروايى آسمان‌ها و زمين فقط در سيطره اوست و فرزندى براى خود نگرفته است و در فرمانروايى شريكى ندارد و هر چيزى را آفريده و آن را به اندازه قرار داده، اندازه‌اى درست و دقيق.


وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ وَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ لا يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَ لا حَياةً وَ لا نُشُوراً

3

و [مشركان‌] به جاى او معبودانى اختيار كرده‌اند كه چيزى را نمى‌آفرينند و خود آفريده مى‌شوند، و براى خودشان مالك زيان و سودى نيستند، و قدرت و تسلطى بر مرگ و حيات و برانگيختن پس از مرگ ندارند،


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هٰذا إِلَّا إِفْكٌ افْتَراهُ وَ أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جاءُو ظُلْماً وَ زُوراً

4

و كافران گفتند: اين [قرآن‌] چيزى نيست جز دروغى كه [پيامبر] آن را از پيش خود ساخته و ديگران او را بر ساختن آن يارى داده‌اند، بى‌ترديد [با اين نسبت ناروا] مرتكب ستمى سنگين و دروغى بزرگ [و تهمتى زشت‌] شده‌اند.


وَ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْليٰ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً

5

و گفتند: افسانه‌هاى مكتوب پيشينيان است كه نوشتن [از روى‌] آنها را از [نويسندگان‌] درخواست كرده است و آن [نوشته‌] ها هر صبح و شام بر او خوانده مى‌شود [تا حفظ كند و بر ما بخواند و بگويد: اين وحى آسمانى است!!]


قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ كانَ غَفُوراً رَحِيماً

6

بگو: آن را كسى نازل كرده است كه همه نهان‌ها را در آسمان‌ها و زمين مى‌داند، همانا او همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.


وَ قالُوا ما لِهٰذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشِي فِي الْأَسْواقِ لَوْلا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً

7

و گفتند: اين چه پيامبرى است كه غذا مى‌خورد و در بازارها راه مى‌رود؟ چرا فرشته‌اى به سوى او نازل نشده كه همراه او بيم دهنده باشد؟


أَوْ يُلْقيٰ إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْها وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَسْحُوراً

8

يا [چرا] گنجى به سوى او افكنده نمى‌شود؟ يا باغى براى او نمى‌باشد كه از [ميوه‌هاى‌] آن بهره‌مند شود؟ و ستمكاران گفتند: [اى مردم!] شما جز مردى جادو شده را پيروى نمى‌كنيد!!


انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلاً

9

بنگر كه چگونه [و برپايه چه امور نامعقولى‌] اوصافى براى تو بيان كردند، پس [به سبب لجاجت، تكبر، دشمنى و تعصب‌] گمراه شدند و نمى‌توانند راهى [به سوى حق‌] بيابند.


تَبارَكَ الَّذِي إِنْ شاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْراً مِنْ ذٰلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ يَجْعَلْ لَكَ قُصُوراً

10

هميشه سودمند و بابركت است آنكه اگر بخواهد بهتر از آن را [در دنيا] براى تو قرار مى‌دهد، بوستان‌هايى كه از زير [درختان‌] آن نهرها جارى باشد، و قصرهايى [استوار و مجلل‌] براى تو مقرر مى‌نمايد.


بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَ أَعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيراً

11

[همه اين مطالب و خواسته‌هاى نامعقول بهانه است‌] بلكه آنان قيامت را تكذيب كرده‌اند [و به اين سبب نبوت تو را باور نمى‌كنند] و ما براى آنان كه قيامت را تكذيب كنند، آتشى سوزان آماده كرده‌ايم.


إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً

12

كه وقتى [آن آتش سوزان‌] آنان را از مكانى دور ببيند، از آن [نعره‌] خشم و خروشى هولناك بشنوند،


وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً

13

و هنگامى كه آنان را در حالى كه با غل و زنجير به هم بسته شده‌اند در مكانى تنگ از آن آتش سوزان بيفكنند، در آنجا فرياد مرگ‌خواهى سر دهند.


لا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً واحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً كَثِيراً

14

[به آنان مى‌گويند:] امروز يك بار درخواست مرگ نكنيد، بلكه بسيار درخواست مرگ كنيد.


قُلْ أَ ذٰلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كانَتْ لَهُمْ جَزاءً وَ مَصِيراً

15

بگو: آيا اين [آتش سوزان‌] بهتر است يا بهشت جاودانى كه به پرهيزكاران وعده داده‌اند كه پاداش و بازگشت گاه آنان است؟


لَهُمْ فِيها ما يَشاءُونَ خالِدِينَ كانَ عَليٰ رَبِّكَ وَعْداً مَسْئُولاً

16

در آنجا هر چه بخواهند در حالى كه جاودانه‌اند براى آنان فراهم است، اين بر عهده پروردگارت وعده‌اى است درخواست شده [و مورد انتظار اهل ايمان از خداى بخشنده و كريم.]


وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هٰؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ

17

و [ياد كن‌] روزى را كه آنان را با معبودانى كه به جاى خدا مى‌پرستيدند، محشور مى‌كند، پس [به آن معبودان‌] مى‌گويد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد، يا خودشان راه را گم كردند؟


قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ وَ لٰكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّي نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً

18

پاسخ مى‌دهند: شگفتا! سزاوار ما نبود كه در برابر تو دوستان و پيروانى براى [پرستش‌] خود بگيريم، ولى تو اينان و پدرانشان را [از نعمت ها] برخوردار كردى [و آنان به جاى شكر نعمت ها چنان در شهوات غرق شدند] تا آنكه ياد تو را فراموش كردند و گروهى هلاكت يافته شدند.


فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ فَما تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَ لا نَصْراً وَ مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً

19

[خدا مى‌گويد: اين معبودان شما] گفته شما را كه مى‌گفتيد [اينان به جاى خدا معبودان ما هستند] تكذيب كردند، اكنون نه مى‌توانيد [عذاب را ازخود] دفع كنيد، و نه مى‌توانيد [براى خود ياور و] يارى بيابيد. و هر كه از شما [در اين دنيا] ستم كند، در قيامت عذابى بزرگ به او مى‌چشانيم.


وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ كانَ رَبُّكَ بَصِيراً

20

و ما پيش از تو هيچ يك از پيامبران را نفرستاديم مگر آنكه آنان هم غذا مى‌خوردند و در بازارها راه مى‌رفتند، و ما برخى از شما را [وسيله‌] آزمايش برخى ديگر قرار داديم [توانگر را به تهيدست وتهيدست را به توانگر، بيمار را به تندرست و تندرست را به بيمار، پيامبر را به امت و امت را به پيامبر]. آيا [نسبت به اجراى احكام الهى و تكاليف و مسؤوليت‌ها] شكيبايى مى‌ورزيد؟ و پروردگارت همواره [به احوال و اعمال همه‌] بيناست.


وَ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَريٰ رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبِيراً

21

و آنان كه به ديدار [قيامت و محاسبه اعمال به وسيله‌] ما اميد ندارند، گفتند: چرا بر ما فرشتگانى نازل نشد، يا [چرا] پروردگارمان را نمى‌بينيم؟ به راستى كه خودشان را در درون خود بزرگ شمردند و دچار سركشى بزرگى شدند.


يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْريٰ يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِينَ وَ يَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً

22

روزى كه آنان فرشتگان را مى‌بينند، آن روز براى مجرمان بشارتى نيست؛ و آنان [به فرشتگان‌] مى‌گويند: [از شما درخواست داريم كه ما را] امان دهيد [و آسيب وگزند عذاب را از ما] مانع شويد.


وَ قَدِمْنا إِليٰ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً

23

و ما به [بررسى و حسابرسى‌] هر عملى كه [به عنوان عمل خير] انجام داده‌اند، مى‌پردازيم، پس همه آنها را غبارى پراكنده مى‌سازيم.


أَصْحابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقِيلاً

24

اهل بهشت در آن روز، قرارگاهشان بهتر و استراحت گاهشان نيكوتر است.


وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ وَ نُزِّلَ الْمَلائِكَةُ تَنْزِيلاً

25

و [ياد كن‌] روزى را كه آسمان به سبب ابرى [كه بر فراز آن است‌] مى‌شكافد و فرشتگان به تدريج [به صورتى ويژه‌] فرستاده شوند.


الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمنِ وَ كانَ يَوْماً عَلَي الْكافِرِينَ عَسِيراً

26

در آن روز فرمانروايى مطلق براى [خداى‌] رحمان ثابت است، و بر كافران روزى بسيار دشوار است،


وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَليٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً

27

و روزى كه ستمكار، دو دست خود را [از شدت اندوه و حسرت به دندان‌] مى‌گزد [و] مى‌گويد: اى كاش همراه اين پيامبر راهى به سوى حق برمى‌گرفتم،


يا وَيْلَتيٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً

28

اى واى، كاش من فلانى را [كه سبب بدبختى من شد] به دوستى نمى‌گرفتم،


لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً

29

بى‌ترديد مرا از قرآن پس از آنكه برايم آمد گمراه كرد. و شيطان همواره انسان را [پس از گمراه كردنش تنها و غريب در وادى هلاكت‌] وامى‌گذارد؛


وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً

30

و پيامبر [درقيامت‌] مى‌گويد: پروردگارا! همانا قوم من اين قرآن را متروك گذاشتند!


وَ كَذٰلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَ كَفيٰ بِرَبِّكَ هادِياً وَ نَصِيراً

31

و ما اين‌گونه براى هر پيامبرى دشمنانى از مجرمان قرار داديم، و كافى است كه پروردگارت [براى تو] راهنما و يارى دهنده باشد.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلاً

32

و كافران گفتند: چرا قرآن يك باره بر او نازل نشد؟ اين‌گونه [قرآن را به تدريج نازل مى‌كنيم‌] تا قلب تو را به آن استوار سازيم، و آن را بر تو با مهلت و آرامى خوانديم.


وَ لا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيراً

33

و [دشمنان‌] هيچ وصف و سخن باطلى بر ضد تو نمى‌آورند، مگر آنكه ما حق را و نيكوترين تفسير را [براى در هم شكستن آن‌] براى تو مى‌آوريم.


الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَليٰ وُجُوهِهِمْ إِليٰ جَهَنَّمَ أُوْلئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ سَبِيلاً

34

همانان كه [در قيامت‌] به رو در افتاده به سوى دوزخ محشور مى‌شوند، آنان بدترين جايگاه را دارند، و گمراه‌ترين مردم‌اند.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ وَ جَعَلْنا مَعَهُ أَخاهُ هارُونَ وَزِيراً

35

و به راستى به موسى كتاب داديم، و برادرش هارون را همراه او دستيار و كمك قرار داديم.


فَقُلْنَا اذْهَبا إِلَي الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَدَمَّرْناهُمْ تَدْمِيراً

36

پس گفتيم: هر دو به سوى گروهى كه آيات ما را تكذيب كردند، برويد. [آن گروه در برابر حق لجاجت و تكبر ورزيدند] در نتيجه آنان را به شدت درهم كوبيده و هلاك كرديم.


وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَ أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ عَذاباً أَلِيماً

37

و قوم نوح را هنگامى كه پيامبران را تكذيب كردند، غرق كرديم، و آنان را براى مردم نشانه‌اى [عبرت‌آموز] قرار داديم، و براى ستمكاران عذابى دردناك آماده كرده‌ايم.


وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَيْنَ ذٰلِكَ كَثِيراً

38

و قوم عاد و ثمود و اهل رس و اقوام بسيارى را [نيز كه‌] در [فاصله‌] ميان آن [قوم نوح و اهل رس بودند، هلاك كرديم.]


وَ كُلاًّ ضَرَبْنا لَهُ الْأَمْثالَ وَ كُلاًّ تَبَّرْنا تَتْبِيراً

39

و براى هر يك [به جهت هدايتشان‌] سرگذشت‌هاى عبرت‌آموز بيان كرديم، و [چون هدايت نيافتند] هر يك را به شدت در هم شكستيم وهلاك كرديم.


وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَي الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَها بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ نُشُوراً

40

يقينا مشركان مكه بر شهرى كه [محل زندگى قوم لوط بود و] بر آن باران عذاب باريده شد، گذر كرده‌اند، پس آيا آنجا را نديده‌اند؟ [چرا! ديده‌اند] ولى [عبرت نگرفته‌اند، چون‌] برانگيخته شدن [مردگان‌] را [براى رسيدن به پاداش اعمال‌] اميد و انتظار ندارند.


وَ إِذا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَ هٰذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولاً

41

و هنگامى كه تو را مى‌بينند جز به مسخره‌ات نمى‌گيرند [و مى‌گويند:] آيا اين است آنكه خدا او را به پيامبرى برانگيخته است؟!


إِنْ كادَ لَيُضِلُّنا عَنْ آلِهَتِنا لَوْلا أَنْ صَبَرْنا عَلَيْها وَ سَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلاً

42

اگر ما بر پرستش بتانمان ايستادگى نمى‌كرديم، نزديك بود ما را از پرستش آنها منحرف كند. و به زودى وقتى كه عذاب را مى‌بينند خواهند دانست كه چه كسى گمراه‌تر است.


أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلاً

43

آيا كسى كه هواى [نفسش‌] را معبود خود گرفته ديدى؟ آيا تو مى‌توانى كارساز ونگهبان او باشى [كه او را به ميل خود به راه راست هدايت كنى؟]


أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً

44

آيا گمان مى‌كنى بيشتر آنان [سخن حق را] مى‌شنوند، يا [در حقايق‌] مى‌انديشند؟ آنان جز مانند چهارپايان نيستند بلكه آنان گمراه‌ترند!


أَ لَمْ تَرَ إِليٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلاً

45

آيا به [قدرت و حكمت‌] پروردگارت ننگريستى كه چگونه سايه را امتداد داد و گستراند؟ و اگر مى‌خواست آن را ساكن و ثابت مى‌كرد، آن گاه خورشيد را براى [شناختن‌] آن سايه راهنما [ى انسان‌ها] قرار داديم.


ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً

46

سپس آن را [با بلند شدن آفتاب‌] اندك اندك به سوى خود باز مى‌گيريم.


وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً

47

و اوست كه شب را براى شما پوشش، و خواب را مايه استراحت و آرامش، و روز را [زمان‌] پراكنده شدن [جهت فعاليت و كوشش‌] قرار داد.


وَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً

48

و اوست كه بادها را پيشاپيش [باران‌] رحمتش به عنوان مژده دهنده باران فرستاد، و از آسمان آبى پاك و پاك كننده نازل كرديم.


لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً وَ نُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنا أَنْعاماً وَ أَناسِيَّ كَثِيراً

49

تا به وسيله آن سرزمينى مرده را زنده كنيم و آن را به آفريده‌هاى خود از دام‌ها ومردمان بسيار بنوشانيم.


وَ لَقَدْ صَرَّفْناهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبيٰ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً

50

ما باران را ميان آنان [از منطقه‌اى به منطقه ديگر] گردانديم تا متذكر [قدرت و رحمت من‌] شوند، ولى بيشتر مردم جز به ناسپاسى و كفران رضايت ندادند.


وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيراً

51

و اگر مى‌خواستيم حتما در هر شهرى [پيامبرى‌] بيم دهنده مبعوث مى‌كرديم [ولى به سبب كمال و جامعيت، پيامبرى را به تو ختم كرديم.]


فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً

52

پس كافران را [كه انتظار دارند از ابلاغ وحى باز ايستى‌] فرمان مبر و به وسيله اين [قرآن‌] با آنان جهاد [ى فرهنگى و تبليغى‌] كن.


وَ هُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هٰذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هٰذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً

53

و اوست كه دو دريا را به هم آميخت، اين خوش‌طعم و گوارا، و اين شور و تلخ است، وميان آن دو مانع و حايل و سدى نفوذناپذير واستوار قرار داد [تا به هم مخلوط نشوند.]


وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً

54

و اوست كه از آب، بشرى آفريد و او را داراى [دو نوع پيوند] نسبى و سببى كرد؛ و پروردگارت همواره تواناست.


وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُهُمْ وَ لا يَضُرُّهُمْ وَ كانَ الْكافِرُ عَليٰ رَبِّهِ ظَهِيراً

55

و به جاى خدا چيزهايى مى‌پرستند كه نه سودشان مى‌دهد ونه زيانشان مى‌رساند؛ و كافر همواره بر ضد پروردگارش پشتيبان و يار [شيطان‌] است.


وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً

56

تو را جز مژده رسان و بيم دهنده نفرستاديم.


قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً

57

بگو: من از شما [در برابر تبليغ دين هيچ‌] پاداشى نمى‌خواهم، جز اينكه هر كه بخواهد [مى‌تواند از بركت هدايت من‌] راهى به سوى پروردگارش بگيرد.


وَ تَوَكَّلْ عَلَي الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ كَفيٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبِيراً

58

و بر آن زنده‌اى كه هرگز نمى‌ميرد توكل كن، و او را همراه با ستايش تسبيح گوى، و كافى است كه او به گناهان بندگانش آگاه باشد.


الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوي عَلَي الْعَرْشِ الرَّحْمٰنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِيراً

59

همان كه آسمان‌ها و زمين و آنچه را ميان آنهاست در شش روز آفريد، آن گاه بر تخت فرمانروايى و تدبير امور آفرينش چيره و مسلط شد، او رحمان است پس [اى انسان! درباره خدا و كيفيت آفرينش جهان هستى‌] از خبير آگاهى بپرس.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمنِ قالُوا وَ مَا الرَّحْمٰنُ أَ نَسْجُدُ لِما تَأْمُرُنا وَ زادَهُمْ نُفُوراً

60

و هنگامى كه به آنان گويند: براى رحمان سجده كنيد، مى‌گويند: رحمان چيست؟! آيا براى چيزى كه تو فرمان مى‌دهى، سجده كنيم؟ و [دعوت تو] بر رميدگى و نفرتشان مى‌افزايد.


تَبارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِيراً

61

هميشه سودمند و با بركت است آنكه در آسمان برج‌هايى قرار داد، و در آن چراغى روشن وماهى تابان پديد آورد.


وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً

62

و اوست كه براى كسى كه بخواهد متذكر [هوشيار حقايق‌] شود يا بخواهد سپاس گزارى كند، شب و روز را جانشين يكديگر قرار داد.


وَ عِبادُ الرَّحْمٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَي الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً

63

و بندگان رحمان كسانى‌اند كه روى زمين با آرامش و فروتنى راه مى‌روند، و هنگامى كه نادانان آنان را طرف خطاب قرار مى‌دهند [در پاسخشان‌] سخنانى مسالمت‌آميز مى‌گويند،


وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً

64

و آنان كه شب را براى پروردگارشان با سجده و قيام به صبح مى‌رسانند،


وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً

65

و آنان كه مى‌گويند: پروردگارا! عذاب [دوزخ‌] را از ما بگردان كه مسلما عذاب آن پايدار و هميشگى است.


إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً

66

قطعا دوزخ چه بد قرارگاه و چه بد اقامت گاهى است.


وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذٰلِكَ قَواماً

67

و آنان كه وقتى انفاق مى‌كنند، نه از حد معمول [و متعارف‌] مى‌گذرند و نه تنگ مى‌گيرند، و [انفاقشان‌] همواره ميان اين دو در حد اعتدال است.


وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذٰلِكَ يَلْقَ أَثاماً

68

و آنان كه معبود ديگرى را با خدا نمى‌پرستند، و كسى را كه خدا خونش را حرام كرده است، جز به حق نمى‌كشند، و زنا نمى‌كنند؛ و كسى كه اين اعمال را مرتكب شود به كيفر سختى برسد.


يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً

69

روز قيامت عذابش دو چندان شود، و در آن با خوارى و سرشكستگى جاودانه ماند.


إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً

70

مگر آنان كه توبه كنند و ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند، كه خدا بدى‌هايشان را به خوبى‌ها تبديل مى‌كند؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.


وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَي اللَّهِ مَتاباً

71

و هر كه توبه كند و كار شايسته انجام دهد قطعا به صورتى پسنديده و نيكو به سوى خدا باز مى‌گردد.


وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً

72

و آنان كه در مجلس غنا و دروغ‌پردازى و امور باطل حاضر نمى‌شوند، و هنگامى كه بر گفتار و كردار لغو مى‌گذرند، با بزرگوارى و متانت مى‌گذرند،


وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً

73

و آنان كه وقتى به آيات پروردگارشان پندشان دهند، در برابر آن با حالت كرى و كورى نمى‌افتند، [بلكه با گوش شنوا و چشم بصيرت به آن دل مى‌دهند.]


وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً

74

و آنان كه مى‌گويند: پروردگارا! ما را از سوى همسران و فرزندانمان خوشدلى و خوشحالى بخش، و ما را پيشواى پرهيزكاران قرار ده.


أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً

75

اينانند كه به خاطر صبرى كه [در برابر حوادث و اجراى تكاليف الهى‌] از خود نشان دادند با [برترين‌] مكان‌ها [ى بهشت‌] پاداششان مى‌دهند، و در آن با درود و سلامى [از سوى خدا و فرشتگان‌] روبرو مى‌شوند.


خالِدِينَ فِيها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً

76

در آنجا جاودانه‌اند. چه نيكو قرارگاه و چه خوب اقامت گاهى است.


قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْلا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً

77

بگو: اگر دعايتان نباشد پروردگارم به شما ارجى ننهد، پس شما [كه قاطعانه آيات خدا و پيامبرش را] تكذيب كرديد و به زودى [كيفر اين تكذيب براى هميشه‌] ملازم [شما] خواهد بود.


سوره قبل

سوره الفرقان

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان