سوره الفرقان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَليٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمِينَ نَذِيراً
1به نام خداوند بخشاينده و بخشايشگر؛ زوال ناپذير و پر بركت است كسى كه قرآن را بر بندهاش نازل كرد تا بيمدهنده جهانيان باشد.
الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً
2خداوندى كه حكومت آسمانها و زمين از آن اوست، و فرزندى براى خود انتخاب نكرد، و همتايى در حكومت و مالكيت ندارد، و همه چيز را آفريد، و به دقت اندازهگيرى نمود!
وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ وَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ لا يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَ لا حَياةً وَ لا نُشُوراً
3آنان غير از خداوند معبودانى براى خود برگزيدند؛ معبودانى كه چيزى را نمىآفرينند، بلكه خودشان مخلوقند، و مالك زيان و سود خويش نيستند، و نه مالك مرگ و حيات و رستاخيز خويشند.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هٰذا إِلَّا إِفْكٌ افْتَراهُ وَ أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جاءُو ظُلْماً وَ زُوراً
4و كافران گفتند: «اين فقط دروغى است كه او ساخته، و گروهى ديگر او را بر اين كار يارى دادهاند.» آنها (با اين سخن،) ظلم و دروغ بزرگى را مرتكب شدند.
وَ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْليٰ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً
5و گفتند: «اين همان افسانههاى پيشينيان است كه وى آن را رونويس كرده، و هر صبح و شام بر او املا مىشود.»
قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ كانَ غَفُوراً رَحِيماً
6بگو: «كسى آن را نازل كرده كه اسرار آسمانها و زمين را مىداند؛ او (هميشه) آمرزنده و مهربان بوده است!»
وَ قالُوا ما لِهٰذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشِي فِي الْأَسْواقِ لَوْلا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً
7و گفتند: «چرا اين پيامبر غذا مىخورد و در بازارها راه مىرود؟! (نه سنت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشتهاى بر او نازل نشده كه همراه وى مردم را انذار كند (و گواه صدق دعوى او باشد)؟!
أَوْ يُلْقيٰ إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْها وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَسْحُوراً
8يا گنجى (از آسمان) براى او فرستاده شود، يا باغى داشته باشد كه از (ميوه) آن بخورد (و امرار معاش كند)؟!» و ستمگران گفتند: «شما تنها از مردى مجنون پيروى مىكنيد!»
انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلاً
9ببين چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند، آن گونه كه قدرت پيدا كردن راه را ندارند!
تَبارَكَ الَّذِي إِنْ شاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْراً مِنْ ذٰلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ يَجْعَلْ لَكَ قُصُوراً
10زوال ناپذير و بزرگ است خدايى كه اگر بخواهد براى تو بهتر از اين قرار مىدهد: باغهايى كه نهرها از زير درختانش جارى است، و (اگر بخواهد) براى تو كاخهايى مجلل قرار مىدهد.
بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَ أَعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيراً
11(اينها همه بهانه است) بلكه آنان قيامت را تكذيب كردهاند؛ و ما براى كسى كه قيامت را تكذيب كند، آتشى شعلهور و سوزان فراهم كردهايم!
إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً
12هنگامى كه اين آتش آنان را از مكانى دور ببيند، صداى وحشتناك و خشم آلودش را كه با نفسزدن شديد همراه است مىشنوند.
وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً
13و هنگامى كه در جاى تنگ و محدودى از آن افكنده شوند در حالى كه در غل و زنجيرند، فرياد واويلاى آنان بلند مىشود!
لا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً واحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً كَثِيراً
14(به آنان گفته مىشود:) امروز يك بار واويلا نگوييد، بلكه بسيار واويلا بگوييد!
قُلْ أَ ذٰلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كانَتْ لَهُمْ جَزاءً وَ مَصِيراً
15(اى پيامبر!) بگو: «آيا اين بهتر است يا بهشت جاويدانى كه به پرهيزگاران وعده داده شده؟! بهشتى كه پاداش اعمال آنها، و قرارگاهشان است.»
لَهُمْ فِيها ما يَشاءُونَ خالِدِينَ كانَ عَليٰ رَبِّكَ وَعْداً مَسْئُولاً
16هر چه بخواهند در آنجا برايشان فراهم است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ اين وعدهاى است مسلم كه پروردگارت بر عهده گرفته است!
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هٰؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ
17(به خاطر بياور) روزى را كه همه آنان و معبودهايى را كه غير از خدا مىپرستند جمع مىكند، آن گاه به آنها مىگويد: «آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خود آنان راه را گم كردند؟!»
قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ وَ لٰكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّي نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً
18(در پاسخ) مىگويند: «منزهى تو! براى ما شايسته نبود كه غير از تو اوليايى برگزينيم، ولى آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودى تا اينكه (به جاى شكر نعمت) ياد تو را فراموش كردند و تباه و هلاك شدند.»
فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ فَما تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَ لا نَصْراً وَ مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً
19(خداوند به آنان مىگويد: ببينيد) اين معبودان، شما را در آنچه مىگوييد تكذيب كردند! اكنون نمىتوانيد عذاب الهى را برطرف بسازيد، يا از كسى يارى بطلبيد! و هر كس از شما ستم كند، عذاب شديدى به او مىچشانيم!
وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ كانَ رَبُّكَ بَصِيراً
20ما هيچ يك از رسولان را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه غذا مىخوردند و در بازارها راه مىرفتند؛ و بعضى از شما را وسيله امتحان بعضى ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبايى مىكنيد (و از عهده امتحان برمىآييد)؟! و پروردگار تو همواره بصير و بينا بوده است.
وَ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَريٰ رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبِيراً
21و كسانى كه اميدى به ديدار ما ندارند (و رستاخيز را انكار مىكنند) گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و يا پروردگارمان را با چشم خود نمىبينيم؟!» آنها درباره خود تكبر ورزيدند و طغيان بزرگى كردند!
يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْريٰ يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِينَ وَ يَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً
22(آنها به آرزوى خود مىرسند،) اما روزى كه فرشتگان را مىبينند، روز بشارت براى مجرمان نخواهد بود (بلكه روز مجازات و كيفر آنان است)! و مىگويند: «ما را امان دهيد، ما را معاف داريد!» (اما سودى ندارد!)
وَ قَدِمْنا إِليٰ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً
23و ما به سراغ اعمالى كه انجام دادهاند مىرويم، و همه را همچون ذرات غبار پراكنده در هوا قرار مىدهيم!
أَصْحابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقِيلاً
24بهشتيان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحتگاهشان نيكوتر است!
وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ وَ نُزِّلَ الْمَلائِكَةُ تَنْزِيلاً
25و (بخاطر آور) روزى را كه آسمان با ابرها شكافته مىشود، و فرشتگان نازل مىگردند.
الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمنِ وَ كانَ يَوْماً عَلَي الْكافِرِينَ عَسِيراً
26حكومت در آن روز از آن خداوند رحمان است؛ و آن روز، روز سختى براى كافران خواهد بود!
وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَليٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً
27و (به خاطر آور) روزى را كه ستمكار دست خود را (از شدت حسرت) به دندان مىگزد و مىگويد: «اى كاش با رسول (خدا) راهى برگزيده بودم!
يا وَيْلَتيٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً
28اى واى بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!
لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً
29او مرا از يادآورى (حق) گمراه ساخت بعد از آنكه (ياد حق) به سراغ من آمده بود!» و شيطان هميشه خواركنند* انسان بوده است!
وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً
30و پيامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را رها كردند».
وَ كَذٰلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَ كَفيٰ بِرَبِّكَ هادِياً وَ نَصِيراً
31(آرى،) اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از مجرمان قرار داديم؛ اما (براى تو) همين بس كه پروردگارت هادى و ياور (تو) باشد!
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلاً
32و كافران گفتند: «چرا قرآن يك جا بر او نازل نمىشود؟!» اين بخاطر آن است كه قلب تو را بوسيله آن محكم داريم، و (از اين رو) آن را به تدريج بر تو خوانديم.
وَ لا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيراً
33آنان هيچ مثلى براى تو نمىآورند مگر اينكه ما حق را براى تو مىآوريم، و تفسيرى بهتر (و پاسخى دندان شكن كه در برابر آن ناتوان شوند)!
الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَليٰ وُجُوهِهِمْ إِليٰ جَهَنَّمَ أُوْلئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ سَبِيلاً
34(تو گمراه نيستى،) آنان كه بر صورتهايشان بسوى جهنم محشور مىشوند، بدترين محل را دارند و گمراهترين افرادند!
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ وَ جَعَلْنا مَعَهُ أَخاهُ هارُونَ وَزِيراً
35و ما به موسى كتاب (آسمانى) داديم؛ و برادرش هارون را ياور او قرار داديم؛
فَقُلْنَا اذْهَبا إِلَي الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَدَمَّرْناهُمْ تَدْمِيراً
36و گفتيم: «به سوى اين قوم كه آيات ما را تكذيب كردند برويد!» (اما آن مردم به مخالفت برخاستند) و ما به شدت آنان را درهم كوبيديم!
وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَ أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ عَذاباً أَلِيماً
37و قوم نوح را هنگامى كه رسولان (ما) را تكذيب كردند غرق نموديم، و آنان را درس عبرتى براى مردم قرار داديم؛ و براى ستمگران عذاب دردناكى فراهم ساختهايم!
وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَيْنَ ذٰلِكَ كَثِيراً
38(همچنين) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس [گروهى كه درختان صنوبر را مىپرستيدند] و اقوام بسيار ديگرى را كه در اين ميان بودند، هلاك كرديم!
وَ كُلاًّ ضَرَبْنا لَهُ الْأَمْثالَ وَ كُلاًّ تَبَّرْنا تَتْبِيراً
39و براى هر يك از آنها مثلها زديم؛ و (چون سودى نداد،) همگى را نابود كرديم!
وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَي الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَها بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ نُشُوراً
40آنها [مشركان مكه] از كنار شهرى كه باران شر [بارانى از سنگهاى آسمانى] بر آن باريده بود [ديار قوم لوط] گذشتند؛ آيا آن را نمىديدند؟! (آرى، مىديدند) ولى به رستاخيز ايمان نداشتند!
وَ إِذا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَ هٰذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولاً
41و هنگامى كه تو را مىبينند، تنها به باد استهزايت مىگيرند (و مىگويند:) آيا اين همان كسى است كه خدا او را بعنوان پيامبر برانگيخته است؟!
إِنْ كادَ لَيُضِلُّنا عَنْ آلِهَتِنا لَوْلا أَنْ صَبَرْنا عَلَيْها وَ سَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلاً
42اگر ما بر پرستش خدايانمان استقامت نمىكرديم، بيم آن مىرفت كه ما را گمراه سازد! اما هنگامى كه عذاب الهى را ببينند، بزودى مىفهمند چه كسى گمراهتر بوده است!
أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلاً
43آيا ديدى كسى را كه هواى نفسش را معبود خود برگزيده است؟! آيا تو مىتوانى او را هدايت كنى (يا به دفاع از او برخيزى)؟!
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً
44آيا گمان مىبرى بيشتر آنان مىشنوند يا مىفهمند؟! آنان فقط همچون چهارپايانند، بلكه گمراهترند!
أَ لَمْ تَرَ إِليٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلاً
45آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟! و اگر مىخواست آن را ساكن قرار مىداد؛ سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم!
ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً
46سپس آن را آهسته جمع مىكنيم (و نظام سايه و آفتاب را حاكم مىسازيم)!
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً
47او كسى است كه شب را براى شما لباس قرار داد، و خواب را مايه استراحت، و روز را وسيله حركت و حيات!
وَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً
48او كسى است كه بادها را بشارتگرانى پيش از رحمتش فرستاد، و از آسمان آبى پاككننده نازل كرديم ...
لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً وَ نُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنا أَنْعاماً وَ أَناسِيَّ كَثِيراً
49تا بوسيله آن، سرزمين مردهاى را زنده كنيم؛ و آن را به مخلوقاتى كه آفريدهايم- چهارپايان و انسانهاى بسيار- مىنوشانيم.
وَ لَقَدْ صَرَّفْناهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبيٰ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً
50ما اين آيات را بصورتهاى گوناگون براى آنان بيان كرديم تا متذكر شوند، ولى بيشتر مردم از هر كارى جز انكار و كفر ابا دارند.
وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيراً
51و اگر مىخواستيم، در هر شهر و ديارى بيمدهندهاى برمىانگيختيم (ولى اين كار لزومى نداشت).
فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً
52بنا بر اين از كافران اطاعت مكن، و بوسيله آن [قرآن] با آنان جهاد بزرگى بنما!
وَ هُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هٰذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هٰذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً
53او كسى است كه دو دريا را در كنار هم قرار داد؛ يكى گوارا و شيرين، و ديگر شور و تلخ؛ و در ميان آنها برزخى قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گويى هر يك به ديگرى مىگويد:) دور باش و نزديك نيا!
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً
54او كسى است كه از آب، انسانى را آفريد؛ سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد)؛ و پروردگار تو همواره توانا بوده است.
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُهُمْ وَ لا يَضُرُّهُمْ وَ كانَ الْكافِرُ عَليٰ رَبِّهِ ظَهِيراً
55آنان جز خدا چيزهايى را مىپرستند كه نه به آنان سودى مىرساند و نه زيانى؛ و كافران هميشه در برابر پروردگارشان (در طريق كفر) پشتيبان يكديگرند.
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً
56(اى پيامبر!) ما تو را جز بعنوان بشارت دهنده و انذار كننده نفرستاديم!
قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً
57بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آيين خدا) هيچ گونه پاداشى از شما نمىطلبم؛ مگر كسى كه بخواهد راهى بسوى پروردگارش برگزيند (اين پاداش من است.)»
وَ تَوَكَّلْ عَلَي الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ كَفيٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبِيراً
58و توكل كن بر آن زندهاى كه هرگز نمىميرد؛ و تسبيح و حمد او را بجا آور؛ و همين بس كه او از گناهان بندگانش آگاه است!
الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوي عَلَي الْعَرْشِ الرَّحْمٰنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِيراً
59همان (خدايى) كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو وجود دارد، در شش روز [شش دوران] آفريد؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبير جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است؛ از او بخواه كه از همه چيز آگاه است!
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمنِ قالُوا وَ مَا الرَّحْمٰنُ أَ نَسْجُدُ لِما تَأْمُرُنا وَ زادَهُمْ نُفُوراً
60و هنگامى كه به آنان گفته شود: «براى خداوند رحمان سجده كنيد!» مىگويند: «رحمان چيست؟! (ما اصلا رحمان را نمىشناسيم!) آيا براى چيزى سجده كنيم كه تو به ما دستور مىدهى؟!» (اين سخن را مىگويند) و بر نفرتشان افزوده مىشود!
تَبارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِيراً
61جاودان و پربركت است آن (خدايى) كه در آسمان منزلگاههايى براى ستارگان قرار داد؛ و در ميان آن، چراغ روشن و ماه تابانى آفريد!
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً
62و او همان كسى است كه شب و روز را جانشين يكديگر قرار داد براى كسى كه بخواهد متذكر شود يا شكرگزارى كند (و آنچه را در روز كوتاهى كرده در شب انجام دهد و به عكس).
وَ عِبادُ الرَّحْمٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَي الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً
63بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بىتكبر بر زمين راه مىروند؛ و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مىگويند (و با بىاعتنايى و بزرگوارى مىگذرند)؛
وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً
64كسانى كه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مىكنند؛
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً
65و كسانى كه مىگويند: «پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، كه عذابش سخت و پر دوام است!
إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً
66مسلما آن (جهنم)، بد جايگاه و بد محل اقامتى است!»
وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذٰلِكَ قَواماً
67و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مىنمايند و نه سختگيرى؛ بلكه در ميان اين دو، حد اعتدالى دارند.
وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذٰلِكَ يَلْقَ أَثاماً
68و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمىخوانند؛ و انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمىكشند؛ و زنا نمىكنند؛ و هر كس چنين كند، مجازات سختى خواهد ديد!
يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً
69عذاب او در قيامت مضاعف مىگردد، و هميشه با خوارى در آن خواهد ماند!
إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
70مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدل مىكند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!
وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَي اللَّهِ مَتاباً
71و كسى كه توبه كند و عمل صالح انجام دهد، بسوى خدا بازگشت مىكند (و پاداش خود را از او مىگيرد.)
وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً
72و كسانى كه شهادت به باطل نمىدهند (و در مجالس باطل شركت نمىكنند)؛ و هنگامى كه با لغو و بيهودگى برخورد كنند، بزرگوارانه از آن مىگذرند.
وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً
73و كسانى كه هر گاه آيات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، كر و كور روى آن نمى افتند.
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً
74و كسانى كه مىگويند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان!»
أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً
75(آرى،) آنها هستند كه درجات عالى بهشت در برابر شكيباييشان به آنان پاداش داده مىشود؛ و در آن، با تحيت و سلام رو به رو مىشوند.
خالِدِينَ فِيها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً
76در حالى كه جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه قرارگاه و محل اقامت خوبى!
قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْلا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً
77بگو: «پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد؛ شما (آيات خدا و پيامبران را) تكذيب كرديد، و (اين عمل) دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد!»