قرآن عثمان طه

سوره الفرقان

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ تَبَارَكَ ٱلَّذِي نَزَّلَ ٱلۡفُرۡقَانَ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦ لِيَكُونَ لِلۡعَٰلَمِينَ نَذِيرًا

1

بنام خداوند بخشاينده مهربان‌؛ خجسته باد آنكه فرستاد فرقان (جدا كننده) را بر بنده خويش تا باشد براى جهانيان ترساننده


ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَ لَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيۡءٖ فَقَدَّرَهُۥ تَقۡدِيرٗا

2

آنكه وى را است پادشاهى آسمانها و زمين و برنگرفته است فرزندى و نبودش شريكى در پادشاهى و آفريد هر چيزى را و اندازه دادش اندازه دادنى


وَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ لَّا يَخۡلُقُونَ شَيۡ‍ٔٗا وَ هُمۡ يُخۡلَقُونَ وَ لَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَ لَا نَفۡعٗا وَ لَا يَمۡلِكُونَ مَوۡتٗا وَ لَا حَيَوٰةٗ وَ لَا نُشُورٗا

3

و برگرفتند جز وى خدايانى كه نيافرند چيزى را و خود آفريده شوند و ندارند براى خويشتن زيان و نه سودى را و ندارند مرگ و نه زندگى و نه برانگيختنى را


وَ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ إِفۡكٌ ٱفۡتَرَىٰهُ وَ أَعَانَهُۥ عَلَيۡهِ قَوۡمٌ ءَاخَرُونَ فَقَدۡ جَآءُو ظُلۡمٗا وَ زُورٗا

4

و گفتند آنان كه كفر ورزيدند نيست اين مگر دروغى كه بست آن را و ياريش كردند بر آن گروهى دگران همانا آوردند ستم و ناروايى را


وَ قَالُوٓاْ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٱكۡتَتَبَهَا فَهِيَ تُمۡلَىٰ عَلَيۡهِ بُكۡرَةٗ وَ أَصِيلٗا

5

و گفتند افسانه‌هاى پيشينيان است بنوشته است آنها را پس خوانده مى‌شوند بر او بامداد و شب‌هنگام


قُلۡ أَنزَلَهُ ٱلَّذِي يَعۡلَمُ ٱلسِّرَّ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ إِنَّهُۥ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا

6

بگو فرستاد آن را آنكه مى‌داند نهان را در آسمانها و زمين همانا او است آمرزنده مهربان


وَ قَالُواْ مَالِ هَٰذَا ٱلرَّسُولِ يَأۡكُلُ ٱلطَّعَامَ وَ يَمۡشِي فِي ٱلۡأَسۡوَاقِ لَوۡلَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مَلَكٞ فَيَكُونَ مَعَهُۥ نَذِيرًا

7

و گفتند چه شود اين پيمبر را كه مى‌خورد خوراك را و مى‌رود در بازارها چرا فرود آورده نشود بر او فرشته تا باشد با وى ترساننده


أَوۡ يُلۡقَىٰٓ إِلَيۡهِ كَنزٌ أَوۡ تَكُونُ لَهُۥ جَنَّةٞ يَأۡكُلُ مِنۡهَا وَ قَالَ ٱلظَّٰلِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلٗا مَّسۡحُورًا

8

يا افكنده شود به سويش گنجى يا باشد براى او باغى كه بخورد از آن و گفتند ستمگران پيروى نمى‌كنيد جز مردى جادو شده را


ٱنظُرۡ كَيۡفَ ضَرَبُواْ لَكَ ٱلۡأَمۡثَٰلَ فَضَلُّواْ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ سَبِيلٗا

9

بنگر چگونه زدند براى تو مثلها را پس گمراه شدند پس نتوانند راهى را


تَبَارَكَ ٱلَّذِيٓ إِن شَآءَ جَعَلَ لَكَ خَيۡرٗا مِّن ذَٰلِكَ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ وَ يَجۡعَل لَّكَ قُصُورَۢا

10

خجسته باد آنكه اگر خواهد بنهد برايت بهتر از اين باغهايى كه روان است زير آنها جويها و بنهد برايت كاخهايى را


بَلۡ كَذَّبُواْ بِٱلسَّاعَةِ وَ أَعۡتَدۡنَا لِمَن كَذَّبَ بِٱلسَّاعَةِ سَعِيرًا

11

بلكه تكذيب كردند به ساعت و آماده كرديم براى آنكه تكذيب كند به ساعت آتش سوزان را


إِذَا رَأَتۡهُم مِّن مَّكَانِۢ بَعِيدٖ سَمِعُواْ لَهَا تَغَيُّظٗا وَ زَفِيرٗا

12

گاهى كه بنگردشان از جايگاهى دور بشنوند برايش خشمى و خروشى را


وَ إِذَآ أُلۡقُواْ مِنۡهَا مَكَانٗا ضَيِّقٗا مُّقَرَّنِينَ دَعَوۡاْ هُنَالِكَ ثُبُورٗا

13

و گاهى كه افكنده شوند از آن به جايگاهى تنگ به هم فشردگان بخواهند در آنجا مرگ را


لَّا تَدۡعُواْ ٱلۡيَوۡمَ ثُبُورٗا وَٰحِدٗا وَ ٱدۡعُواْ ثُبُورٗا كَثِيرٗا

14

نخوانيد امروز يك مرگ را و بخوانيد مرگى فراوان را


قُلۡ أَذَٰلِكَ خَيۡرٌ أَمۡ جَنَّةُ ٱلۡخُلۡدِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَ كَانَتۡ لَهُمۡ جَزَآءٗ وَ مَصِيرٗا

15

بگو آيا اين بهتر است يا بهشت جاودانى كه نويد داده شدند پرهيزكاران بوده است ايشان را پاداشى و بازگشتگاهى


لَّهُمۡ فِيهَا مَا يَشَآءُونَ خَٰلِدِينَ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ وَعۡدٗا مَّسۡ‍ُٔولٗا

16

براى ايشان است آنچه خواهند جاودانان بوده است آن بر پروردگار تو وعده پرسيده


وَ يَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ وَ مَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَقُولُ ءَأَنتُمۡ أَضۡلَلۡتُمۡ عِبَادِي هَٰٓؤُلَآءِ أَمۡ هُمۡ ضَلُّواْ ٱلسَّبِيلَ

17

و روزى كه گردآردشان با آنچه پرستند جز خدا پس گويد آيا شما گمراه كرديد بندگانم را اينان يا خود گم كردند راه را


قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ مَا كَانَ يَنۢبَغِي لَنَآ أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنۡ أَوۡلِيَآءَ وَ لَٰكِن مَّتَّعۡتَهُمۡ وَ ءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ نَسُواْ ٱلذِّكۡرَ وَ كَانُواْ قَوۡمَۢا بُورٗا

18

گويند منزهى تو نسزد ما را كه گيريم جز تو دوستانى و ليكن كاميابيشان دادى و پدران ايشان را تا فراموش كردند كتاب را و شدند گروهى تباه


فَقَدۡ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسۡتَطِيعُونَ صَرۡفٗا وَ لَا نَصۡرٗا وَ مَن يَظۡلِم مِّنكُمۡ نُذِقۡهُ عَذَابٗا كَبِيرٗا

19

پس به درست شما را تكذيب كردند بدانچه گويند پس نتوانيد گردانيدنى و نه يارى‌كردن را و آنكه ستم كند از شما چشانيمش شكنجه‌اى بزرگ


وَ مَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَكَ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ إِلَّآ إِنَّهُمۡ لَيَأۡكُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَ يَمۡشُونَ فِي ٱلۡأَسۡوَاقِ وَ جَعَلۡنَا بَعۡضَكُمۡ لِبَعۡضٖ فِتۡنَةً أَتَصۡبِرُونَ وَ كَانَ رَبُّكَ بَصِيرٗا

20

و نفرستاديم پيش از تو از پيمبران جز آنكه آنان مى‌خوردند خوراك را و راه مى‌رفتند در بازارها و گردانيديم برخى از شما را براى برخى آزمايش آيا شكيبا شويد و بوده است پروردگار تو بينا


وَ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَوۡ نَرَىٰ رَبَّنَا لَقَدِ ٱسۡتَكۡبَرُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ وَ عَتَوۡ عُتُوّٗا كَبِيرٗا

21

و گفتند آنان كه اميد ندارند ملاقات ما را چرا فرود نشود بر ما فرشتگان يا بينيم پروردگار خويش را همانا برترى جستند در دلهاشان و سركشى كردند سركشى بزرگ


يَوۡمَ يَرَوۡنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ لَا بُشۡرَىٰ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُجۡرِمِينَ وَ يَقُولُونَ حِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا

22

روزى كه بينند فرشتگان را نباد مژده در آن روز براى گنهكاران و گويند دور باشى دور


وَ قَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا

23

و آمديم بسوى آنچه كردند از كردار پس گردانيديمش گردى پراكنده


أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ يَوۡمَئِذٍ خَيۡرٞ مُّسۡتَقَرّٗا وَ أَحۡسَنُ مَقِيلٗا

24

ياران بهشت در آن روز بهترند در آرامش و نكوترند در آسودنگاه


وَ يَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلسَّمَآءُ بِٱلۡغَمَٰمِ وَ نُزِّلَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ تَنزِيلًا

25

و روزى كه بشكافد آسمان به ابر و فرستاده شوند فرشتگان فرستادنى


ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّ لِلرَّحۡمَٰنِ وَ كَانَ يَوۡمًا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ عَسِيرٗا

26

پادشاهى در آن روز حق از آن خداى مهربان است و بوده است روزى بر كافران سخت


وَ يَوۡمَ يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيۡهِ يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِيلٗا

27

و روزى كه مى‌گزد ستمگر دستهاى خود را گويد كاش گرفته بودم با پيمبر راهى


يَٰوَيۡلَتَىٰ لَيۡتَنِي لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِيلٗا

28

اى واى بر من كاش نمى‌گرفتم فلان را دوستى


لَّقَدۡ أَضَلَّنِي عَنِ ٱلذِّكۡرِ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَنِي وَ كَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِلۡإِنسَٰنِ خَذُولٗا

29

همانا گمراهم كرد از يادآورى (يا كتاب) پس از آنكه بيامدم و بوده است شيطان انسان را خوارسازنده


وَ قَالَ ٱلرَّسُولُ يَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِي ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا

30

و گفت پيمبر پروردگارا همانا قومم برگرفتند اين قرآن را ترك‌شده


وَ كَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا مِّنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ وَ كَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَ نَصِيرٗا

31

و بدينسان قرار داديم براى هر پيمبرى دشمنى از گنهكاران و بس است پروردگار تو راهنما و ياورى


وَ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَيۡهِ ٱلۡقُرۡءَانُ جُمۡلَةٗ وَٰحِدَةٗ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِۦ فُؤَادَكَ وَ رَتَّلۡنَٰهُ تَرۡتِيلٗا

32

و گفتند آنان كه كفر ورزيدند چرا فرود آورده نشد بر او قرآن به يك بار بدينسان تا استوار سازيم بدان دلت را و به تدريج فرستاديمش تدريجى


وَ لَا يَأۡتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ وَ أَحۡسَنَ تَفۡسِيرًا

33

و نيارندت مثلى جز آنكه بياريمت به حق و نكوتر تفسيرى


ٱلَّذِينَ يُحۡشَرُونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ إِلَىٰ جَهَنَّمَ أُوْلَٰٓئِكَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَ أَضَلُّ سَبِيلٗا

34

آنان كه گرد آورده شوند (برانگيخته شوند) بر رويهاى خود بسوى دوزخ آنان بدترند در جايگاه و گمراه‌ترند در راه


وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَ جَعَلۡنَا مَعَهُۥٓ أَخَاهُ هَٰرُونَ وَزِيرٗا

35

و همانا داديم به موسى كتاب را و گردانيديم با او برادرش هارون را وزيرى


فَقُلۡنَا ٱذۡهَبَآ إِلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا فَدَمَّرۡنَٰهُمۡ تَدۡمِيرٗا

36

پس گفتيم برويد بسوى قومى كه دروغ پنداشتند آيتهاى ما را پس سرنگون ساختيمشان سرنگونيى


وَ قَوۡمَ نُوحٖ لَّمَّا كَذَّبُواْ ٱلرُّسُلَ أَغۡرَقۡنَٰهُمۡ وَ جَعَلۡنَٰهُمۡ لِلنَّاسِ ءَايَةٗ وَ أَعۡتَدۡنَا لِلظَّٰلِمِينَ عَذَابًا أَلِيمٗا

37

و قوم نوح هنگامى كه تكذيب كردند فرستادگان را غرقشان كرديم و گردانيديمشان براى مردم آيتى و آماده كرديم براى ستمگران عذابى دردناك را


وَ عَادٗا وَ ثَمُودَاْ وَ أَصۡحَٰبَ ٱلرَّسِّ وَ قُرُونَۢا بَيۡنَ ذَٰلِكَ كَثِيرٗا

38

و عاد و ثمود و ياران رس و قرنهايى را ميان آن بسيار


وَ كُلّٗا ضَرَبۡنَا لَهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَ وَ كُلّٗا تَبَّرۡنَا تَتۡبِيرٗا

39

و هر كدام زديم برايش مثلها را و هر كدام را نابود كرديم نابوديى


وَ لَقَدۡ أَتَوۡاْ عَلَى ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِيٓ أُمۡطِرَتۡ مَطَرَ ٱلسَّوۡءِ أَفَلَمۡ يَكُونُواْ يَرَوۡنَهَا بَلۡ كَانُواْ لَا يَرۡجُونَ نُشُورٗا

40

و همانا آمدند بر شهرى كه باريده شد بارانى بد آيا نبودند كه بينندش بلكه بودند اميد نداشتند برانگيختنى را


وَ إِذَا رَأَوۡكَ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِي بَعَثَ ٱللَّهُ رَسُولًا

41

و هر گاه بينندت نگيرندت جز مسخره آيا اين است آنكه برانگيختش خدا پيمبرى


إِن كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا لَوۡلَآ أَن صَبَرۡنَا عَلَيۡهَا وَ سَوۡفَ يَعۡلَمُونَ حِينَ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ مَنۡ أَضَلُّ سَبِيلًا

42

نزديك بود كه گمراه كند ما را از خدايان ما اگر نه شكيبا مى‌شديم بر آنها و زود است بدانند گاهى كه بينند عذاب را كيست گمتر در راه


أَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيۡهِ وَكِيلًا

43

آيا ديدى آن را كه بگرفت خداى خويش را هوس خويش پس آيا تو هستى بر او وكيل


أَمۡ تَحۡسَبُ أَنَّ أَكۡثَرَهُمۡ يَسۡمَعُونَ أَوۡ يَعۡقِلُونَ إِنۡ هُمۡ إِلَّا كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ سَبِيلًا

44

يا پندارى كه بيشترشان مى‌شنوند يا بخرد مى‌يابند نيستند جز مانند چهارپايان بلكه ايشانند گمتر در راه


أَلَمۡ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيۡفَ مَدَّ ٱلظِّلَّ وَ لَوۡ شَآءَ لَجَعَلَهُۥ سَاكِنٗا ثُمَّ جَعَلۡنَا ٱلشَّمۡسَ عَلَيۡهِ دَلِيلٗا

45

آيا ننگريستى بسوى پروردگار خويش چگونه پهن كرد سايه را و اگر مى‌خواست هر آينه مى‌گردانيدش مانده در يك جا سپس گردانيديم خورشيد را بر آن راهنما


ثُمَّ قَبَضۡنَٰهُ إِلَيۡنَا قَبۡضٗا يَسِيرٗا

46

پس بگرفتيمش بسوى ما گرفتنى آسان


وَ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِبَاسٗا وَ ٱلنَّوۡمَ سُبَاتٗا وَ جَعَلَ ٱلنَّهَارَ نُشُورٗا

47

و او است آنكه گردانيد براى شما شب را پوششى و خواب را آرامشى و گردانيد روز را برانگيختنى


وَ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦ وَ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ طَهُورٗا

48

و او است آنكه فرستاد بادها را مژده پيش روى رحمتش و فرستاديم از آسمان آبى پاك‌كننده


لِّنُحۡـِۧيَ بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗا وَ نُسۡقِيَهُۥ مِمَّا خَلَقۡنَآ أَنۡعَٰمٗا وَ أَنَاسِيَّ كَثِيرٗا

49

تا زنده سازيم بدان شهرى مرده را و بنوشانيمش از آنچه آفريديم به دامها و مردمى بسيار


وَ لَقَدۡ صَرَّفۡنَٰهُ بَيۡنَهُمۡ لِيَذَّكَّرُواْ فَأَبَىٰٓ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا كُفُورٗا

50

و همانا گردانيديمش ميانشان تا يادآور شوند پس نخواستند بيشتر مردم جز ناسپاسى را


وَ لَوۡ شِئۡنَا لَبَعَثۡنَا فِي كُلِّ قَرۡيَةٖ نَّذِيرٗا

51

و اگر مى‌خواستيم هر آينه برمى‌انگيختيم در هر شهرى ترساننده‌اى


فَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَ جَٰهِدۡهُم بِهِۦ جِهَادٗا كَبِيرٗا

52

پس فرمانبردارى مكن كافران را و جهاد كن با ايشان بدان جهادى بزرگ


وَ هُوَ ٱلَّذِي مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَ هَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ وَ جَعَلَ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٗا وَ حِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا

53

و او است آنكه به هم آميخت يا روان ساخت دو دريا را اين گواراى پاكيزه و آن نمكى شور و بنهاد ميان آن جدا كننده‌اى و ديوارى افراشته


وَ هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ مِنَ ٱلۡمَآءِ بَشَرٗا فَجَعَلَهُۥ نَسَبٗا وَ صِهۡرٗا وَ كَانَ رَبُّكَ قَدِيرٗا

54

و او است آنكه آفريد از آب بشرى پس گردانيدش تبارى و پيوندى و بوده است پروردگار تو توانا


وَ يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُهُمۡ وَ لَا يَضُرُّهُمۡ وَ كَانَ ٱلۡكَافِرُ عَلَىٰ رَبِّهِۦ ظَهِيرٗا

55

و مى‌پرستند جز خدا آنچه را نه سودشان دهد و نه زيانشان رساند و بوده است كافر بر پروردگار خويش پشتيبان


وَ مَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا مُبَشِّرٗا وَ نَذِيرٗا

56

و نفرستاديمت مگر نويددهنده و ترساننده


قُلۡ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِلَّا مَن شَآءَ أَن يَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلٗا

57

بگو نپرسم شما را بر آن مزدى مگر آنكه خواهد كه گيرد بسوى پروردگار خويش راهى


وَ تَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡحَيِّ ٱلَّذِي لَا يَمُوتُ وَ سَبِّحۡ بِحَمۡدِهِۦ وَ كَفَىٰ بِهِۦ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِيرًا

58

و توكل كن بر زنده‌اى كه نميرد و تسبيح كن به سپاسگزاريش و بس است او به گناهان بندگان خويش آگاه


ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ مَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَسۡ‍َٔلۡ بِهِۦ خَبِيرٗا

59

آنكه آفريد آسمانها و زمين و آنچه ميان آنها است در شش روز سپس استوار شد بر عرش خداوند مهربان پس بپرس بدو آگهى را


وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱسۡجُدُواْ لِلرَّحۡمَٰنِ قَالُواْ وَ مَا ٱلرَّحۡمَٰنُ أَنَسۡجُدُ لِمَا تَأۡمُرُنَا وَ زَادَهُمۡ نُفُورٗا

60

و هر گاه گفته شود بدينان سجده كنيد براى خداى مهربان گويند چيست خداى مهربان آيا سجده كنيم براى آنچه تو ما را فرمايى و بيفزايدشان رميدن


تَبَارَكَ ٱلَّذِي جَعَلَ فِي ٱلسَّمَآءِ بُرُوجٗا وَ جَعَلَ فِيهَا سِرَٰجٗا وَ قَمَرٗا مُّنِيرٗا

61

خجسته باد آنكه نهاد در آسمان برجهايى و نهاد در آن چراغى و ماهى تابان را


وَ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلَّيۡلَ وَ ٱلنَّهَارَ خِلۡفَةٗ لِّمَنۡ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوۡ أَرَادَ شُكُورٗا

62

و او است آنكه گردانيد شب و روز را جايگزين همديگر براى آن كو بخواهد يادآور شود يا بخواهد سپاسگزارى را


وَ عِبَادُ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلَّذِينَ يَمۡشُونَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ هَوۡنٗا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلۡجَٰهِلُونَ قَالُواْ سَلَٰمٗا

63

و بندگان خداى مهربان آنانند كه مى‌روند بر زمين هموار و هر گاه سخن گويند با ايشان نادانان گويند سلامى


وَ ٱلَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمۡ سُجَّدٗا وَ قِيَٰمٗا

64

و آنان كه شب را به روز آرند براى پروردگار خويش سجده كنندگان و بپاايستادگان


وَ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱصۡرِفۡ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا

65

و آنان كه گويند پروردگارا بگردان از ما عذاب دوزخ را كه عذاب آن است گيرنده


إِنَّهَا سَآءَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَ مُقَامٗا

66

همانا آن زشت است در آرامش و جايگاه


وَ ٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَ لَمۡ يَقۡتُرُواْ وَ كَانَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ قَوَامٗا

67

و آنان كه گاهى كه انفاق كنند نه فزون روند و نه سخت گيرند و باشند ميان اين اندازه‌اى


وَ ٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَ لَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَ لَا يَزۡنُونَ وَ مَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ يَلۡقَ أَثَامٗا

68

و آنان كه نخوانند با خدا خدايى ديگر و نكشند تنى را كه حرام كرد خدا مگر به حق و زنا نكنند و آنكه بكندش بيابد كيفرى را


يُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَ يَخۡلُدۡ فِيهِۦ مُهَانًا

69

افزوده شود برايش عذاب روز قيامت و جاودان ماند در آن سرافكنده


إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَيِّ‍َٔاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖ وَ كَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا

70

مگر آن كو بازگردد و ايمان آرد و كردار شايسته كند پس آنان تبديل كند خدا بديهاشان را به خوبيها و بوده است خدا آمرزنده مهربان


وَ مَن تَابَ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَإِنَّهُۥ يَتُوبُ إِلَى ٱللَّهِ مَتَابٗا

71

و آنكه توبه كند و كردار نيك كند همانا بازگردد بسوى خدا بازگشتى


وَ ٱلَّذِينَ لَا يَشۡهَدُونَ ٱلزُّورَ وَ إِذَا مَرُّواْ بِٱللَّغۡوِ مَرُّواْ كِرَامٗا

72

و آنان كه گواه نشوند ناروا را و گاهى كه بگذرند به ياوه بگذرند بزرگواران


وَ ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ لَمۡ يَخِرُّواْ عَلَيۡهَا صُمّٗا وَ عُمۡيَانٗا

73

و آنان كه هر گاه يادآورى شوند به آيتهاى پروردگار خويش نيفتند بر آنها كران و كوران


وَ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَ ذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَ ٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا

74

و آنان كه گويند پروردگارا ببخش ما را از همسران ما و فرزندان ما روشنى چشم و بگردان ما را براى پرهيزكاران پيشوايى


أُوْلَٰٓئِكَ يُجۡزَوۡنَ ٱلۡغُرۡفَةَ بِمَا صَبَرُواْ وَ يُلَقَّوۡنَ فِيهَا تَحِيَّةٗ وَ سَلَٰمًا

75

آنان پاداش داده شوند جايگاه بلند را بدانچه شكيبا شدند و پيشكش شوند در آن بدرود و سلامى


خَٰلِدِينَ فِيهَا حَسُنَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَ مُقَامٗا

76

جاودانان در آن نكو آرامگاه و جايگاهى است


قُلۡ مَا يَعۡبَؤُاْ بِكُمۡ رَبِّي لَوۡلَا دُعَآؤُكُمۡ فَقَدۡ كَذَّبۡتُمۡ فَسَوۡفَ يَكُونُ لِزَامَۢا

77

بگو چه ارج نهد (پاك دارد) به شما پروردگار من اگر نبود دعاى شما همانا تكذيب گرديد پس زود است بشود لازم (گيرنده)


سوره قبل

سوره الفرقان

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان