قرآن عثمان طه

سوره القلم

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ نٓ وَ ٱلۡقَلَمِ وَ مَا يَسۡطُرُونَ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ نون، سوگند به قلم و آنچه مى‌نويسند،


مَآ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّكَ بِمَجۡنُونٖ

2

[كه‌] تو، به لطف پروردگارت، ديوانه نيستى.


وَ إِنَّ لَكَ لَأَجۡرًا غَيۡرَ مَمۡنُونٖ

3

و بى‌گمان، تو را پاداشى بى‌منّت خواهد بود.


وَ إِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ

4

و راستى كه تو را خويى والاست!


فَسَتُبۡصِرُ وَ يُبۡصِرُونَ

5

به زودى خواهى ديد و خواهند ديد،


بِأَييِّكُمُ ٱلۡمَفۡتُونُ

6

[كه‌] كدام يك از شما دستخوش جنونيد.


إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَ هُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ

7

پروردگارت خود بهتر مى‌داند چه كسى از راه او منحرف شده، و [هم‌] او به راه يافتگان داناتر است.


فَلَا تُطِعِ ٱلۡمُكَذِّبِينَ

8

پس، از دروغزنان فرمان مبر.


وَدُّواْ لَوۡ تُدۡهِنُ فَيُدۡهِنُونَ

9

دوست دارند كه نرمى كنى تا نرمى نمايند.


وَ لَا تُطِعۡ كُلَّ حَلَّافٖ مَّهِينٍ

10

و از هر قَسَم‌خورنده فرومايه‌اى فرمان مبر:


هَمَّازٖ مَّشَّآءِۢ بِنَمِيمٖ

11

[كه‌] عيبجوست و براى خبرچينى گام برمى‌دارد،


مَّنَّاعٖ لِّلۡخَيۡرِ مُعۡتَدٍ أَثِيمٍ

12

مانع خير، متجاوز، گناه پيشه،


عُتُلِّۢ بَعۡدَ ذَٰلِكَ زَنِيمٍ

13

گستاخ، [و] گذشته از آن زنازاده است،


أَن كَانَ ذَا مَالٖ وَ بَنِينَ

14

به صرف اينكه مالدار و پسر دار است،


إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ءَايَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ

15

چون آيات ما بر او خوانده شود، گويد: «افسانه‌هاى پيشينيان است.»


سَنَسِمُهُۥ عَلَى ٱلۡخُرۡطُومِ

16

زودا كه بر بينى‌اش داغ نهيم [و رسوايش كنيم‌].


إِنَّا بَلَوۡنَٰهُمۡ كَمَا بَلَوۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ إِذۡ أَقۡسَمُواْ لَيَصۡرِمُنَّهَا مُصۡبِحِينَ

17

ما آنان را همان گونه كه باغداران را آزموديم، مورد آزمايش قرار داديم، آن گاه كه سوگند خوردند كه صبح برخيزند و [ميوه‌] آن [باغ‌] را حتماً بچينند.


وَ لَا يَسۡتَثۡنُونَ

18

و [لى‌] «ان شاء اللَّه» نگفتند.


فَطَافَ عَلَيۡهَا طَآئِفٞ مِّن رَّبِّكَ وَ هُمۡ نَآئِمُونَ

19

پس در حالى كه آنان غنوده بودند، بلايى از جانب پروردگارت بر آن [باغ‌] به گردش درآمد.


فَأَصۡبَحَتۡ كَٱلصَّرِيمِ

20

و [باغ،] آفت زده [و زمين باير] گرديد.


فَتَنَادَوۡاْ مُصۡبِحِينَ

21

پس [باغداران‌] بامدادان يكديگر را صدا زدند،


أَنِ ٱغۡدُواْ عَلَىٰ حَرۡثِكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰرِمِينَ

22

كه: «اگر ميوه مى‌چينيد، بامدادان به سوى كشت خويش رويد.»


فَٱنطَلَقُواْ وَ هُمۡ يَتَخَٰفَتُونَ

23

پس به راه افتادند و آهسته به هم مى‌گفتند


أَن لَّا يَدۡخُلَنَّهَا ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكُم مِّسۡكِينٞ

24

«كه: امروز نبايد در باغ بينوايى بر شما درآيد.»


وَ غَدَوۡاْ عَلَىٰ حَرۡدٖ قَٰدِرِينَ

25

و صبحگاهان در حالى كه خود را بر منع [بينوايان‌] توانا مى‌ديدند، رفتند.


فَلَمَّا رَأَوۡهَا قَالُوٓاْ إِنَّا لَضَآلُّونَ

26

و چون [باغ‌] را ديدند، گفتند: «قطعاً ما راه گم كرده‌ايم.


بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ

27

[نه!] بلكه ما محروميم.»


قَالَ أَوۡسَطُهُمۡ أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ لَوۡلَا تُسَبِّحُونَ

28

خردمندترينشان گفت: «آيا به شما نگفتم: چرا خدا را به پاكى نمى‌ستاييد؟»


قَالُواْ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ

29

گفتند: «پروردگارا، تو را به پاكى مى‌ستاييم، ما واقعاً ستمگر بوديم.»


فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَلَٰوَمُونَ

30

پس بعضى‌شان رو به بعضى ديگر آوردند و همديگر را به نكوهش گرفتند.


قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا طَٰغِينَ

31

گفتند: «اى واى بر ما كه سركش بوده‌ايم!


عَسَىٰ رَبُّنَآ أَن يُبۡدِلَنَا خَيۡرٗا مِّنۡهَآ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا رَٰغِبُونَ

32

اميد است كه پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد، زيرا ما به پروردگارمان مشتاقيم.


كَذَٰلِكَ ٱلۡعَذَابُ وَ لَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ

33

عذاب [دنيا] چنين است، و عذاب آخرت، اگر مى‌دانستند قطعاً بزرگتر خواهد بود.


إِنَّ لِلۡمُتَّقِينَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ

34

براى پرهيزگاران، نزد پروردگارشان باغستانهاى پرناز و نعمت است.


أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ كَٱلۡمُجۡرِمِينَ

35

پس آيا فرمانبرداران را چون بدكاران قرار خواهيم داد؟


مَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ

36

شما را چه شده؟ چگونه داورى مى‌كنيد؟


أَمۡ لَكُمۡ كِتَٰبٞ فِيهِ تَدۡرُسُونَ

37

يا شما را كتابى هست كه در آن فرا مى‌گيريد،


إِنَّ لَكُمۡ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ

38

كه هر چه را برمى‌گزينيد، براى شما در آن خواهد بود؟


أَمۡ لَكُمۡ أَيۡمَٰنٌ عَلَيۡنَا بَٰلِغَةٌ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ إِنَّ لَكُمۡ لَمَا تَحۡكُمُونَ

39

يا اينكه شما تا روز قيامت [از ما] سوگندهايى رسا گرفته‌ايد كه هر چه دلتان خواست حكم كنيد؟


سَلۡهُمۡ أَيُّهُم بِذَٰلِكَ زَعِيمٌ

40

از آنان بپرس: كدامشان ضامن اين [ادّعا] يند؟


أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَآءُ فَلۡيَأۡتُواْ بِشُرَكَآئِهِمۡ إِن كَانُواْ صَٰدِقِينَ

41

يا شريكانى دارند؟ پس اگر راست مى‌گويند شريكانشان را بياورند.


يَوۡمَ يُكۡشَفُ عَن سَاقٖ وَ يُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ

42

روزى كه كار، زار [و رهايى دشوار] شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانايى نيابند.


خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞ وَ قَدۡ كَانُواْ يُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَ هُمۡ سَٰلِمُونَ

43

ديدگانشان به زير افتاده، خوارى آنان را فرو مى‌گيرد، در حالى كه [پيش از اين‌] به سجده دعوت مى‌شدند و تندرست بودند.


فَذَرۡنِي وَ مَن يُكَذِّبُ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَيۡثُ لَا يَعۡلَمُونَ

44

پس مرا با كسى كه اين گفتار را تكذيب مى‌كند واگذار. به تدريج آنان را به گونه‌اى كه در نيابند [گريبان‌] خواهيم گرفت،


وَ أُمۡلِي لَهُمۡ إِنَّ كَيۡدِي مَتِينٌ

45

و مهلتشان مى‌دهم، زيرا تدبير من [سخت‌] استوار است.


أَمۡ تَسۡ‍َٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ

46

آيا از آنان مزدى درخواست مى‌كنى، و آنان خود را زير بار تاوان، گرانبار مى‌يابند؟


أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَيۡبُ فَهُمۡ يَكۡتُبُونَ

47

يا [علم‌] غيب پيش آنهاست و آنها مى‌نويسند؟


فَٱصۡبِرۡ لِحُكۡمِ رَبِّكَ وَ لَا تَكُن كَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ إِذۡ نَادَىٰ وَ هُوَ مَكۡظُومٞ

48

پس در [امتثال‌] حكم پروردگارت شكيبايى ورز، و مانند همدم ماهى [يونس‌] مباش آن گاه كه اندوه‌زده ندا درداد.


لَّوۡلَآ أَن تَدَٰرَكَهُۥ نِعۡمَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ لَنُبِذَ بِٱلۡعَرَآءِ وَ هُوَ مَذۡمُومٞ

49

اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارك [حالِ‌] او نمى‌كرد، قطعاً نكوهش شده بر زمين خشك انداخته مى‌شد.


فَٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَجَعَلَهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ

50

پس پروردگارش وى را برگزيد و از شايستگانش گردانيد.


وَ إِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ

51

و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنيدند چيزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند، و مى‌گفتند: «او واقعاً ديوانه‌اى است.»


وَ مَا هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ

52

و حال آنكه [قرآن‌] جز تذكارى براى جهانيان نيست.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان