قرآن عثمان طه

سوره القمر

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَ ٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ ساعت (رستاخيز) نزديك شد و ماه بشكافت!


وَ إِن يَرَوۡاْ ءَايَةٗ يُعۡرِضُواْ وَ يَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ

2

و اگر نشانه (معجزه آسايى) ببينند روى مى‌گردانند، و مى‌گويند:« (اين) سحرى مستمر است. »


وَ كَذَّبُواْ وَ ٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡ وَ كُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ

3

و دروغ انگاشتند و از هوس‌هايشان پيروى كردند؛ و هر كارى قرارگاه دارد.


وَ لَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِيهِ مُزۡدَجَرٌ

4

و بيقين از خبرهاى بزرگ آنچه در آن (مايه) بازداشتن (از بدى‌ها) است به سراغ آنان آمده است.


حِكۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ

5

كه (آن) فرزانگى رساست؛ و [لى‌] هشدارها فايده‌اى ندارد.


فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ

6

پس در روزى كه فراخواننده به سوى چيزى ناپسند فرا مى‌خواند، از آنان روى برتاب!


خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ كَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ

7

(آنان) در حالى كه چشمانشان (از ترس) فروتن گشته از قبرها بيرون مى‌آيند، چنانكه گويى آنان ملخ‌هاى پراكنده‌اند.


مُّهۡطِعِينَ إِلَى ٱلدَّاعِ يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ

8

در حالى كه به سوى آن فراخواننده شتابانند؛ كافران مى‌گويند:« اين روزى دشوار است! »


كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَكَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَ قَالُواْ مَجۡنُونٞ وَ ٱزۡدُجِرَ

9

پيش از آنان، قوم نوح (نيز نشانه‌هاى ما را) دروغ انگاشتند، و بنده ما (نوح) را تكذيب كرده و گفتند:« (او) ديوانه است. »و (او از انجام رسالتش) بازداشته شد.


فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ

10

و پروردگارش را خواند:« كه من شكست خورده‌ام پس مرا يارى كن (و پيروز گردان)! »


فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ

11

و درهاى آسمان را با آبى ريزان گشوديم؛


وَ فَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُيُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ

12

و زمين را با چشمه ساران شكافتيم؛ و آب (ها) روبروشدند (و به هم پيوستند) بر كارى كه معين شده بود!


وَ حَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَ دُسُرٖ

13

و او را بر (كشتى) داراى صفحه‌هاى (چوبى) و ميخ‌ها سوار كرديم؛


تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن كَانَ كُفِرَ

14

كه زير نظر ما روان مى‌شد. تا پاداشى باشد براى كسى كه مورد (انكار و) ناسپاسى قرارگرفته بود.


وَ لَقَد تَّرَكۡنَٰهَآ ءَايَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

15

و بيقين آن را برجاى نهاديم در حالى كه نشانه‌اى (عبرت آموز) بود؛ پس آيا ياد آورنده (و پندگيرنده) اى هست؟


فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ

16

پس (بنگر كه) عذاب من و هشدارها [يم‌] چگونه بود!


وَ لَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

17

و بيقين قرآن را براى يادآورى آسان ساختيم؛ پس آيا يادآورنده (و پندگيرنده‌اى) هست؟!


كَذَّبَتۡ عَادٞ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ

18

(قوم) عاد (نيز نشانه‌هاى ما را) دروغ انگاشتند؛ پس (بنگر كه) عذاب من، و هشدارها [يم‌] چگونه بود!


إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا صَرۡصَرٗا فِي يَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ

19

در واقع در روز شوم مستمرى تند باد سردى برآنان فرستاديم،


تَنزِعُ ٱلنَّاسَ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ

20

كه (آن باد) مردم را از جاى بر مى‌كند چنانكه گويى آنان تنه‌هاى درختان خرماى ريشه كن شده‌اند!


فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ

21

پس (بنگر كه) عذاب من و هشدارها (يم) چگونه بود!


وَ لَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

22

و بيقين قرآن را براى يادآورى، آسان ساختيم؛ پس آيا ياد آورنده (و پندگيرنده‌اى) هست؟!


كَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ

23

(قوم) ثمود (نيز هشدارگران و) هشدارها را دروغ انگاشتند،


فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ وَ سُعُرٍ

24

و گفتند:« آيا از بشرى تنها كه از (ميان) ماست پيروى كنيم؟! در اين صورت قطعا ما در گمراهى و ديوانگى هستيم.


أَءُلۡقِيَ ٱلذِّكۡرُ عَلَيۡهِ مِنۢ بَيۡنِنَا بَلۡ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٞ

25

آيا از ميان ما آگاه كننده (وحى) بر او (صالح) فروافكنده شده است؟! بلكه او بسيار دروغگو [و] متكبرى هوسباز است. »


سَيَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡكَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ

26

فردا بزودى خواهند دانست، چه كسى بسيار دروغگو [و] متكبرى هوسباز است!


إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَ ٱصۡطَبِرۡ

27

در حقيقت ما ماده شتر را براى آزمايش آنان مى‌فرستيم، پس نگهبان (و منتظر واكنش) آنان باش و شكيبايى ورز!


وَ نَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَيۡنَهُمۡ كُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ

28

و به آنان خبر ده كه آب (روستا) بين آنان، (و ماده شتر) تقسيم شده، هر (صاحب) سهمى (در نوبت خود) حاضر شود.


فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ

29

و همراهشان را ندا دادند، و سلاح برگرفت و (ماده شتر را) پى كرد.


فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ

30

پس (بنگر كه) عذاب من و هشدارها [يم‌] چگونه بود!


إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَكَانُواْ كَهَشِيمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ

31

در حقيقت ما يك بانگ (مرگبار) برآنان فرستاديم، و همچون (گياه) خشك و در هم كوبيده (اصطبل) در آمدند.


وَ لَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

32

و بيقين قرآن را براى يادآورى آسان ساختيم؛ پس آيا ياد آورنده (و پندگيرنده‌اى) هست؟!


كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ

33

قوم لوط (نيز هشدارگران و) هشدارها را دروغ انگاشتند؛


إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖ نَّجَّيۡنَٰهُم بِسَحَرٖ

34

در حقيقت ما طوفان شن بر آنان فرستاديم مگر خاندان لوط را كه آنان را سحرگاهان نجات داديم.


نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي مَن شَكَرَ

35

(اين) نعمتى از نزد ما بود، اينگونه هر كس را كه سپاسگزارى كند پاداش مى‌دهيم.


وَ لَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ

36

و بيقين از (مجازات) سخت ما هشدارشان داد، و [لى‌] درباره هشدارها مجادله كردند.


وَ لَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَيۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡيُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِي وَ نُذُرِ

37

و بيقين از او تمناى كامجويى از مهمان‌هايش را كردند؛ و چشمانشان را محو كرديم و (گفتيم:) عذاب من و هشدارها [يم‌] را بچشيد!


وَ لَقَدۡ صَبَّحَهُم بُكۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ

38

و بيقين در صبحگاهان عذابى ثابت به سراغشان آمد.


فَذُوقُواْ عَذَابِي وَ نُذُرِ

39

و (گفتيم:) عذاب من و هشدارها [يم‌] را بچشيد!


وَ لَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

40

و بيقين قرآن را براى ياد آورى آسان ساختيم؛ پس آيا يادآورنده (و پند گيرنده‌اى) هست؟!


وَ لَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ

41

و بيقين (هشدارگران و) هشدارها به سراغ فرعونيان آمد.


كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِيزٖ مُّقۡتَدِرٍ

42

همه نشانه‌هاى (معجزه آساى) ما را دروغ انگاشتند، و آنان را [همچون‌] گرفتار ساختن شكست ناپذيرى توانا، گرفتار (مجازات) كرديم.


أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ

43

آيا كافران شما بهتر از آن (كافر) انند، يا عدم تعهدى براى شما در نوشته‌هاى متين (آسمانى) است؟


أَمۡ يَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِيعٞ مُّنتَصِرٞ

44

يا مى‌گويند:« ما جماعتى پيروزيم؟! »


سَيُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَ يُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ

45

بزودى جماعت (آنان) شكست مى‌خورد و باعقب گرد روى بر مى‌تابد!


بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَ ٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَ أَمَرُّ

46

بلكه ساعت (رستاخيز) وعدگاه آنان است، و ساعت (رستاخيز) هولناك‌تر و تلخ‌تر است!


إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي ضَلَٰلٖ وَ سُعُرٖ

47

مسلما خلافكاران در گمراهى و شعله‌هاى فروزان (آتش) ند،


يَوۡمَ يُسۡحَبُونَ فِي ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ

48

در روزى كه بر چهره‌هايشان در آتش كشيده مى‌شوند، (و به آنان گفته مى‌شود: عذاب) تماس با دوزخ آزار دهنده را بچشيد!


إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ

49

حقيقت ما هر چيزى را به اندازه آفريديم.


وَ مَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ كَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ

50

و فرمان ما جز يكى نيست، همانند چشم بر هم زدن.


وَ لَقَدۡ أَهۡلَكۡنَآ أَشۡيَاعَكُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ

51

و بيقين (افراد) مشابه شما را هلاك كرديم، پس آيا ياد آورنده (و پندگيرنده‌اى) هست؟!


وَ كُلُّ شَيۡءٖ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ

52

و هر چيزى كه انجامش دادند در نوشته‌هاى متين (نامه اعمالشان ثبت) است.


وَ كُلُّ صَغِيرٖ وَ كَبِيرٖ مُّسۡتَطَرٌ

53

و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است.


إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَ نَهَرٖ

54

در حقيقت پارسايان (خود نگهدار) در بوستان‌هاى (بهشتى) و نهرها هستند.


فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ

55

در جايگاه راستين، نزد بزرگ فرمانرواى توانا.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان