سوره المومنون
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ براستى كه مؤمنان رستگار شدند؛
ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ
2(همان) كسانى كه آنان در نمازشان فروتنند؛
وَ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَنِ ٱللَّغۡوِ مُعۡرِضُونَ
3و كسانى كه آنان از (كار و سخن) بيهوده روى گردانند؛
وَ ٱلَّذِينَ هُمۡ لِلزَّكَوٰةِ فَٰعِلُونَ
4و كسانى كه آنان [بخشش] زكات را [پرداخت] كنندهاند؛
وَ ٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ
5و همان كسانى كه دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مىكنند؛
إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَيۡرُ مَلُومِينَ
6مگر در مورد همسرانشان يا آنچه (از كنيزان) مالك شدهاند؛ كه در حقيقت آنان (در اين موارد) سرزنش نمىشوند؛
فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ
7و كسانى كه فراتر از اين جويند، پس تنها آنان تجاوزگرند.
وَ ٱلَّذِينَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَ عَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ
8و كسانى كه آنان امانتهايشان و پيمانهايشان را رعايت مىكنند؛
وَ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَوَٰتِهِمۡ يُحَافِظُونَ
9و كسانى كه آنان بر نمازهايشان مواظبت مىنمايند.
أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡوَٰرِثُونَ
10تنها آنان وارثانند.
ٱلَّذِينَ يَرِثُونَ ٱلۡفِرۡدَوۡسَ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ
11(همان) كسانى كه فردوس را به ارث مىبرند، در حالى كه آنان در آنجا ماندگارند.
وَ لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن طِينٖ
12و بيقين انسان را از چكيدهاى از گل آفريديم؛
ثُمَّ جَعَلۡنَٰهُ نُطۡفَةٗ فِي قَرَارٖ مَّكِينٖ
13سپس او را آب اندك سيالى در جايگاه استوار [رحم] قرار داديم؛
ثُمَّ خَلَقۡنَا ٱلنُّطۡفَةَ عَلَقَةٗ فَخَلَقۡنَا ٱلۡعَلَقَةَ مُضۡغَةٗ فَخَلَقۡنَا ٱلۡمُضۡغَةَ عِظَٰمٗا فَكَسَوۡنَا ٱلۡعِظَٰمَ لَحۡمٗا ثُمَّ أَنشَأۡنَٰهُ خَلۡقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ أَحۡسَنُ ٱلۡخَٰلِقِينَ
14سپس آب اندك سيال را بصورت [خون بسته] آويزان آفريديم، و [خون بسته] آويزان را بصورت (چيزى شبيه) گوشت جويده شده آفريديم، و گوشت جويده شده را بصورت استخوانهايى آفريديم؛ و بر استخوانها گوشتى پوشانديم؛ سپس آن را بصورت آفرينش ديگرى پديد آورديم؛ و خجسته باد خدا، كه بهترين آفرينندگان است!
ثُمَّ إِنَّكُم بَعۡدَ ذَٰلِكَ لَمَيِّتُونَ
15سپس شما بعد از اين (مراحل) قطعا مىميريد؛
ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ تُبۡعَثُونَ
16سپس شما در روز رستاخيز حتما برانگيخته مىشويد.
وَ لَقَدۡ خَلَقۡنَا فَوۡقَكُمۡ سَبۡعَ طَرَآئِقَ وَ مَا كُنَّا عَنِ ٱلۡخَلۡقِ غَٰفِلِينَ
17و بيقين بر فراز شما هفت راه (آسمانى) آفريديم؛ و از آفرينش غافل نبودهايم.
وَ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءَۢ بِقَدَرٖ فَأَسۡكَنَّٰهُ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ إِنَّا عَلَىٰ ذَهَابِۢ بِهِۦ لَقَٰدِرُونَ
18و از آسمان، آبى به اندازه فرو فرستاديم؛ و آن را در زمين جايگزين كرديم، و ما مسلما بر [از بين] بردن آن تواناييم.
فَأَنشَأۡنَا لَكُم بِهِۦ جَنَّٰتٖ مِّن نَّخِيلٖ وَ أَعۡنَٰبٖ لَّكُمۡ فِيهَا فَوَٰكِهُ كَثِيرَةٞ وَ مِنۡهَا تَأۡكُلُونَ
19پس به وسيله آن بوستانهايى از درختان خرما و انگورها براى شما پديد آورديم، كه در آنها ميوههاى فراوان براى شماست؛ و از آنها مىخوريد.
وَ شَجَرَةٗ تَخۡرُجُ مِن طُورِ سَيۡنَآءَ تَنۢبُتُ بِٱلدُّهۡنِ وَ صِبۡغٖ لِّلۡأٓكِلِينَ
20و (نيز) درخت (زيتون) ى كه از كوه پربركت (طور سينا) بيرون مىآيد كه با روغن و« نان خورشى »براى خورندگان مىرويد.
وَ إِنَّ لَكُمۡ فِي ٱلۡأَنۡعَٰمِ لَعِبۡرَةٗ نُّسۡقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَ لَكُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ كَثِيرَةٞ وَ مِنۡهَا تَأۡكُلُونَ
21و قطعا در (وجود) دامها، براى شما عبرتى است؛ از آنچه در شكم آنهاست به شما (شير) مىنوشانيم. و براى شما در آنها سودهاى فراوان است؛ و از (گوشت) آنها مىخوريد؛
وَ عَلَيۡهَا وَ عَلَى ٱلۡفُلۡكِ تُحۡمَلُونَ
22و بر آنها و بر كشتىها حمل مىشويد.
وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَقَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓ أَفَلَا تَتَّقُونَ
23و بيقين نوح را به سوى قومش فرستاديم؛ و گفت:« اى قوم [من]! خدا را پرستش كنيد، كه هيچ معبودى جز او براى شما نيست؛ پس آيا خودنگهدارى (و پارسايى) نمىكنيد؟! »
فَقَالَ ٱلۡمَلَؤُاْ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ مَا هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيۡكُمۡ وَ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَٰٓئِكَةٗ مَّا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِيٓ ءَابَآئِنَا ٱلۡأَوَّلِينَ
24و اشراف قومش كه كفر ورزيدند، گفتند:« اين (نوح) جز بشرى مثل شما نيست، كه مىخواهد بر شما برترى جويد؛ اگر (بر فرض) خدا مىخواست (پيامبرى بفرستد)، حتما فرشتگانى فرود مىآورد؛ (ما) در نياكان نخستين خود اين را نشنيدهايم!
إِنۡ هُوَ إِلَّا رَجُلُۢ بِهِۦ جِنَّةٞ فَتَرَبَّصُواْ بِهِۦ حَتَّىٰ حِينٖ
25او نيست جز مردى كه در وى (حالت) جنون است؛ پس تا مدتى براى (مرگ يا بهبودى) او انتظار بكشيد. »
قَالَ رَبِّ ٱنصُرۡنِي بِمَا كَذَّبُونِ
26(نوح) گفت:« پروردگارا! مرا در برابر تكذيبهاى آنان يارى كن. »
فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِ أَنِ ٱصۡنَعِ ٱلۡفُلۡكَ بِأَعۡيُنِنَا وَ وَحۡيِنَا فَإِذَا جَآءَ أَمۡرُنَا وَ فَارَ ٱلتَّنُّورُ فَٱسۡلُكۡ فِيهَا مِن كُلّٖ زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِ وَ أَهۡلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيۡهِ ٱلۡقَوۡلُ مِنۡهُمۡ وَ لَا تُخَٰطِبۡنِي فِي ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِنَّهُم مُّغۡرَقُونَ
27و به سوى او وحى كرديم كه:« زير نظر ما، و (بر اساس) وحى ما با زيركى كشتى را بساز. و هنگامى كه فرمان (عذاب) ما فرا رسد، و تنور فوران كند، پس از هر [حيوانى، يك] جفت دوتايى و خانوادهات را در آن وارد كن؛ مگر كسى از آنان كه قبلا در باره او سخن رفته است؛ و در باره كسانى كه ستم كردند با من سخن مگوى، [چرا] كه آنان غرق شدنى هستند.
فَإِذَا ٱسۡتَوَيۡتَ أَنتَ وَ مَن مَّعَكَ عَلَى ٱلۡفُلۡكِ فَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي نَجَّىٰنَا مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ
28و هنگامى كه تو و كسانى كه به همراه تواند بر كشتى قرار گرفتيد، پس بگو: ستايش مخصوص خدايى است كه ما را از گروه ستمكاران نجات بخشيد! »
وَ قُل رَّبِّ أَنزِلۡنِي مُنزَلٗا مُّبَارَكٗا وَ أَنتَ خَيۡرُ ٱلۡمُنزِلِينَ
29و بگو:« پروردگارا! مرا در منزلگاهى خجسته فرود آر، در حالى كه تو بهترين فرود آورندگانى. »
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ وَ إِن كُنَّا لَمُبۡتَلِينَ
30مسلما در اين (ماجرا) نشانههايى است، و حتما [ما] آزمايش كننده بوديم.
ثُمَّ أَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قَرۡنًا ءَاخَرِينَ
31سپس گروههاى ديگرى را بعد از آنان پديد آورديم؛
فَأَرۡسَلۡنَا فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓ أَفَلَا تَتَّقُونَ
32و در ميان آنان فرستادهاى از [خود] شان فرستاديم كه:« خدا را پرستش كنيد كه هيچ معبودى جز او براى شما نيست؛ پس آيا خودنگهدارى (و پارسايى) نمىكنيد؟! »
وَ قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِهِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ كَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱلۡأٓخِرَةِ وَ أَتۡرَفۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا مَا هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يَأۡكُلُ مِمَّا تَأۡكُلُونَ مِنۡهُ وَ يَشۡرَبُ مِمَّا تَشۡرَبُونَ
33و اشراف قومش كه كفر ورزيدند، و ملاقات (جهان) آخرت را دروغ انگاشتند، و در زندگى پست (دنيا) آنان را كامروا ساختيم، گفتند:« اين جز بشرى مثل شما نيست، مىخورد از آنچه [شما] از آن مىخوريد؛ و مىنوشد از آنچه مىنوشيد!
وَ لَئِنۡ أَطَعۡتُم بَشَرٗا مِّثۡلَكُمۡ إِنَّكُمۡ إِذٗا لَّخَٰسِرُونَ
34و اگر از بشرى مثل خودتان اطاعت كنيد مسلما شما در اين هنگام زيانكاريد.
أَيَعِدُكُمۡ أَنَّكُمۡ إِذَا مِتُّمۡ وَ كُنتُمۡ تُرَابٗا وَ عِظَٰمًا أَنَّكُم مُّخۡرَجُونَ
35آيا [او] به شما وعده مىدهد كه هنگامى كه شما مرديد و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديد، (باز) شما (از قبرها) بيرون آورده مىشويد؟!
هَيۡهَاتَ هَيۡهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ
36دور است دور است، آنچه وعده داده مىشويد!
إِنۡ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا ٱلدُّنۡيَا نَمُوتُ وَ نَحۡيَا وَ مَا نَحۡنُ بِمَبۡعُوثِينَ
37اين جز زندگى پست (دنيايى) ما نيست، (برخى) مىميريم و (برخى) زندگى مىكنيم، و ما برانگيخته نخواهيم شد!
إِنۡ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا وَ مَا نَحۡنُ لَهُۥ بِمُؤۡمِنِينَ
38او جز مردى كه بر خدا دروغ بسته، نيست؛ و ما تصديق كننده او نيستيم! »
قَالَ رَبِّ ٱنصُرۡنِي بِمَا كَذَّبُونِ
39(پيامبرشان) گفت:« پروردگارا! مرا در برابر تكذيبهاى آنان يارى كن. »
قَالَ عَمَّا قَلِيلٖ لَّيُصۡبِحُنَّ نَٰدِمِينَ
40(خدا) فرمود:« پس از اندكى حتما پشيمان خواهند گشت. »
فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّيۡحَةُ بِٱلۡحَقِّ فَجَعَلۡنَٰهُمۡ غُثَآءٗ فَبُعۡدٗا لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ
41پس بانگ (مرگبار) آنان را به حق فرو گرفت؛ و آنان را (همچون) خاشاكى بر سيلاب قرار داديم؛ و قوم ستمكار (از رحمت خدا) دور باد!
ثُمَّ أَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قُرُونًا ءَاخَرِينَ
42سپس گروههاى ديگرى را بعد از آنان پديد آورديم.
مَا تَسۡبِقُ مِنۡ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَ مَا يَسۡتَٔۡخِرُونَ
43هيچ ملتى از سرآمد (عمر) ش پيشى نمىگيرند و تأخير نمىكنند.
ثُمَّ أَرۡسَلۡنَا رُسُلَنَا تَتۡرَا كُلَّ مَا جَآءَ أُمَّةٗ رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُ فَأَتۡبَعۡنَا بَعۡضَهُم بَعۡضٗا وَ جَعَلۡنَٰهُمۡ أَحَادِيثَ فَبُعۡدٗا لِّقَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ
44سپس فرستادگانمان را يكى پس از ديگرى فرستاديم؛ هر گاه براى (راهنمايى) امتى فرستادهاش مىآمد، او را تكذيب مىكردند؛ پس برخى از آن (سركش) ان را بدنبال برخى [ديگر] آورديم. و آنان را (هلاك كرديم و) خبرهاى (عبرتآموز) گردانيديم؛ و قومى كه ايمان نمىآورند (از رحمت خدا) دور باد!
ثُمَّ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ وَ أَخَاهُ هَٰرُونَ بَِٔايَٰتِنَا وَ سُلۡطَٰنٖ مُّبِينٍ
45سپس موسى و برادرش هارون را با نشانههاى (معجزه آساي) مان و دليلى آشكار، به سوى فرعون و اشراف او فرستاديم؛
إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَ مَلَإِيْهِۦ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَ كَانُواْ قَوۡمًا عَالِينَ
46و [لى] تكبر ورزيدند، و گروهى برترىجو بودند.
فَقَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لِبَشَرَيۡنِ مِثۡلِنَا وَ قَوۡمُهُمَا لَنَا عَٰبِدُونَ
47و گفتند:« آيا به دو بشرى كه مثل ما هستند، ايمان آوريم، در حالى كه قوم آن دو پرستندگان ما هستند؟! »
فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُواْ مِنَ ٱلۡمُهۡلَكِينَ
48پس آن دو را تكذيب كردند؛ و از هلاك شدگان شدند.
وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ لَعَلَّهُمۡ يَهۡتَدُونَ
49و يقينا به موسى كتاب (تورات) داديم؛ باشد كه آنان راهنمايى شوند.
وَ جَعَلۡنَا ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَ أُمَّهُۥٓ ءَايَةٗ وَ ءَاوَيۡنَٰهُمَآ إِلَىٰ رَبۡوَةٖ ذَاتِ قَرَارٖ وَ مَعِينٖ
50و پسر مريم [عيسى] و مادرش را نشانهاى (معجزهآسا) قرار داديم؛ و آن دو را در سرزمين بلندى كه داراى قرارگاه و [آب] روانى بود، جاى داديم.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلرُّسُلُ كُلُواْ مِنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَ ٱعۡمَلُواْ صَٰلِحًا إِنِّي بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِيمٞ
51اى فرستادگان! از [خوراكىهاى] پاكيزه بخوريد، و [كار] شايسته انجام دهيد، كه من به آنچه انجام مىدهيد دانايم.
وَ إِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَ أَنَا۠ رَبُّكُمۡ فَٱتَّقُونِ
52و براستى كه اين (روش پيامبران) آيين شماست، در حالى كه آيين يگانهاى است؛ و من پروردگار شما هستم؛ پس (خودتان را از عذاب من) حفظ كنيد.
فَتَقَطَّعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَيۡنَهُمۡ زُبُرٗا كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ
53و (گروهى) كار (دين) شان را در ميان خود گسستند، دسته دسته (بدنبال كتابى رفتند؛ و) هر حزبى به آنچه نزدشان است شادمانند.
فَذَرۡهُمۡ فِي غَمۡرَتِهِمۡ حَتَّىٰ حِينٍ
54پس آنان را تا مدتى در گرداب جهلشان واگذار.
أَيَحۡسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِۦ مِن مَّالٖ وَ بَنِينَ
55آيا مىپندارند آنچه از مال و پسران، كه آنان را بدان امداد مىرسانيم،
نُسَارِعُ لَهُمۡ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ بَل لَّا يَشۡعُرُونَ
56(براى اين است كه) به سودشان در نيكىها شتاب مىورزيم؟ (نه) بلكه (با درك حسى اين مطلب را) متوجه نمىشوند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ هُم مِّنۡ خَشۡيَةِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ
57مسلما كسانى كه آنان از هراس پروردگارشان بيمناكند،
وَ ٱلَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ يُؤۡمِنُونَ
58و كسانى كه آنان به نشانههاى پروردگارشان ايمان مىآورند،
وَ ٱلَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمۡ لَا يُشۡرِكُونَ
59و كسانى كه آنان به پروردگارشان شرك نمىورزند،
وَ ٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّ قُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ أَنَّهُمۡ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ رَٰجِعُونَ
60و كسانى كه انجام مىدهند آنچه را (بايد در راه خدا) انجام مىدادند، و با اين حال، دلهايشان هراسناك است [چرا] كه آنان به سوى پروردگارشان باز مىگردند،
أُوْلَٰٓئِكَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَ هُمۡ لَهَا سَٰبِقُونَ
61آنان در (انجام) نيكىها بر همديگر پيشى مىگيرند، و آنان براى آن (نيكى) ها پيشگامند.
وَ لَا نُكَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَا وَ لَدَيۡنَا كِتَٰبٞ يَنطِقُ بِٱلۡحَقِّ وَ هُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ
62و هيچ كس را جز به اندازه تواناييش تكليف نمىكنيم؛ و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مىگويد؛ و آنان مورد ستم واقع نمىشوند.
بَلۡ قُلُوبُهُمۡ فِي غَمۡرَةٖ مِّنۡ هَٰذَا وَ لَهُمۡ أَعۡمَٰلٞ مِّن دُونِ ذَٰلِكَ هُمۡ لَهَا عَٰمِلُونَ
63بلكه دلهايشان از اين (حقيقت) در گرداب جهل (فرو رفته) است؛ و كارهاى (زشتى) جز اين دارند در حالى كه آنان آن (كار) ها را انجام مىدهند.
حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذۡنَا مُتۡرَفِيهِم بِٱلۡعَذَابِ إِذَا هُمۡ يَجَۡٔرُونَ
64تا هنگامى كه ثروتمندان آنها را به عذاب گرفتار ساختيم؛ بناگاه، آنان ناله و زارى سر مىدهند.
لَا تَجَۡٔرُواْ ٱلۡيَوۡمَ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ
65(به آنان گفته مىشود:) امروز ناله و زارى سر مدهيد، [چرا] كه شما از طرف ما يارى نخواهيد شد.
قَدۡ كَانَتۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَكُنتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ تَنكِصُونَ
66(زيرا) در حقيقت، آيات من همواره بر شما خوانده مىشد؛ و [لى] شما همواره به پشت (سر) تان باز مىگشتيد!
مُسۡتَكۡبِرِينَ بِهِۦ سَٰمِرٗا تَهۡجُرُونَ
67مستكبرانه نسبت به آن (قرآن و پيامبر) شبانه بدگويى مىكرديد.
أَفَلَمۡ يَدَّبَّرُواْ ٱلۡقَوۡلَ أَمۡ جَآءَهُم مَّا لَمۡ يَأۡتِ ءَابَآءَهُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ
68و آيا در گفتار (قرآن) تدبر نكردند، يا چيزى براى آنان آمده كه براى نياكان نخستين آنان نيامده است؟!
أَمۡ لَمۡ يَعۡرِفُواْ رَسُولَهُمۡ فَهُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ
69يا فرستادهشان را نشناختند، و [از اين رو] آنان او را انكار مىكنند؟!
أَمۡ يَقُولُونَ بِهِۦ جِنَّةُۢ بَلۡ جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ وَ أَكۡثَرُهُمۡ لِلۡحَقِّ كَٰرِهُونَ
70يا مىگويند:« در او (حالت) جنون است؟! » (نه)، بلكه (او) حق را براى آنان آورد؛ در حالى كه بيشترشان از حق ناخشنودند.
وَ لَوِ ٱتَّبَعَ ٱلۡحَقُّ أَهۡوَآءَهُمۡ لَفَسَدَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَ ٱلۡأَرۡضُ وَ مَن فِيهِنَّ بَلۡ أَتَيۡنَٰهُم بِذِكۡرِهِمۡ فَهُمۡ عَن ذِكۡرِهِم مُّعۡرِضُونَ
71و اگر (بر فرض)، حق از هوسهاى آنان پيروى مىكرد، حتما آسمانها و زمين و هر كس كه در آنهاست تباه مىشدند. بلكه يادمانشان (قرآن) را براى آنان آورديم، و [لى] آنان از يادمانشان روى گردانند.
أَمۡ تَسَۡٔلُهُمۡ خَرۡجٗا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيۡرٞ وَ هُوَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ
72يا از ايشان هزينه (زندگى) مىخواهى؟ با اينكه هزينه (و پاداش) پروردگارت بهتر است، و او بهترين روزى دهندگان است.
وَ إِنَّكَ لَتَدۡعُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ
73و قطعا تو آنان را به راه راست فرا مىخوانى.
وَ إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ عَنِ ٱلصِّرَٰطِ لَنَٰكِبُونَ
74و مسلما كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند، از راه (راست) منحرفند.
وَ لَوۡ رَحِمۡنَٰهُمۡ وَ كَشَفۡنَا مَا بِهِم مِّن ضُرّٖ لَّلَجُّواْ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ
75و اگر (بر فرض) به آنان رحم كنيم و آنچه از (رنج و) زيان به آنان (رسيده) برطرف سازيم، حتما در طغيانشان لجاجت مىورزند در حالى كه سرگردانند.
وَ لَقَدۡ أَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡعَذَابِ فَمَا ٱسۡتَكَانُواْ لِرَبِّهِمۡ وَ مَا يَتَضَرَّعُونَ
76و بيقين آنان را به عذاب گرفتار ساختيم (تا بيدار شوند)! و [لى] آنان در برابر پروردگارشان تسليم نگرديدند، و فروتن نشدند.
حَتَّىٰٓ إِذَا فَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَابٗا ذَا عَذَابٖ شَدِيدٍ إِذَا هُمۡ فِيهِ مُبۡلِسُونَ
77تا هنگامى كه بر آنان درى با عذاب شديد گشوديم، بناگاه آنان در آن (حال) مأيوس شدند.
وَ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنشَأَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَ ٱلۡأَبۡصَٰرَ وَ ٱلۡأَفِۡٔدَةَ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ
78و او كسى است كه براى شما گوش و چشمها و دلهاى [سوزان] پديد آورد، چه اندك سپاسگزارى مىكنيد.
وَ هُوَ ٱلَّذِي ذَرَأَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ
79و او كسى است كه شما را در زمين آفريد؛ و فقط به سوى او گردآورى مىشويد.
وَ هُوَ ٱلَّذِي يُحۡيِۦ وَ يُمِيتُ وَ لَهُ ٱخۡتِلَٰفُ ٱلَّيۡلِ وَ ٱلنَّهَارِ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
80و او كسى است كه زنده مىكند و مىميراند؛ و پى در پى آمدن شب و روز، تنها از آن اوست؛ پس آيا خردورزى نمىكنيد؟!
بَلۡ قَالُواْ مِثۡلَ مَا قَالَ ٱلۡأَوَّلُونَ
81(نه،) بلكه (آنان نيز) مثل آنچه پيشينيان گفته بودند، گفتند.
قَالُوٓاْ أَءِذَا مِتۡنَا وَ كُنَّا تُرَابٗا وَ عِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ
82گفتند:« آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديم، آيا حتما ما برانگيخته مىشويم؟!
لَقَدۡ وُعِدۡنَا نَحۡنُ وَ ءَابَآؤُنَا هَٰذَا مِن قَبۡلُ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ
83بيقين اين (رستاخيز) از پيش به ما و نياكانمان وعده داده شد؛ اين جز افسانههاى پيشينيان نيست. »
قُل لِّمَنِ ٱلۡأَرۡضُ وَ مَن فِيهَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ
84بگو:« اگر بدانيد، زمين و كسانى كه در آن هستند از آن چه كسى است؟! »
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلۡ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
85بزودى خواهند گفت:« فقط از آن خداست. »بگو:« آيا (غافليد) و متذكر نمىشويد؟! »
قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ
86بگو:« چه كسى پروردگار آسمانهاى هفتگانه، و پروردگار تخت بزرگ (جهاندارى و تدبير هستى) است؟ »
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ
87بزودى خواهند گفت:« فقط از آن خداست! »بگو:« پس آيا خودنگهدارى (و پارسايى) نمىكنيد؟! »
قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لَا يُجَارُ عَلَيۡهِ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ
88بگو:« اگر مىدانيد، چه كسى فرمانروايى مطلق هر چيزى به دست اوست، و او پناه مىدهد، و به او پناه داده نمىشود؟! »
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلۡ فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ
89بزودى خواهند گفت:« فقط از آن خداست! »بگو:« پس چگونه سحر مىشويد؟! »
بَلۡ أَتَيۡنَٰهُم بِٱلۡحَقِّ وَ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ
90بلكه حق را براى آنان آورديم؛ و قطعا آنان دروغ گويند.
مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَ مَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَ لَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ
91خدا هيچ فرزندى نگزيده است و هيچ معبودى با او نيست؛ (و گرنه) در آن صورت حتما هر معبودى آنچه را آفريده بود، مىبرد، و مسلما برخى آنان بر برخى [ديگر] برترى مىجستند؛ منزه است خدا از آنچه (او را) وصف مىكنند!
عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَ ٱلشَّهَٰدَةِ فَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ
92(همان خدايى كه) داناى نهان و آشكار است؛ پس برتر است از آنچه شريك (او) قرار مىدهند!
قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ
93(اى پيامبر) بگو:« پروردگارا! اگر آنچه را (از عذاب) به آنان وعده داده مىشود به من بنمايانى،
رَبِّ فَلَا تَجۡعَلۡنِي فِي ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ
94پس پروردگارا، مرا در ميان گروه ستمكاران قرار مده. »
وَ إِنَّا عَلَىٰٓ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمۡ لَقَٰدِرُونَ
95و ما قطعا تواناييم بر اينكه آنچه را به آنان وعده مىدهيم، به تو بنمايانيم.
ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ ٱلسَّيِّئَةَ نَحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَصِفُونَ
96بدى را بدان (شيوهاى) كه آن نيكوتر است، دفع كن. ما به آنچه وصف مىكنند داناتريم.
وَ قُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنۡ هَمَزَٰتِ ٱلشَّيَٰطِينِ
97و بگو:« پروردگارا! از اشارات وسوسهآميز شيطانها به تو پناه مىبرم؛
وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحۡضُرُونِ
98و پروردگارا! از حضور آنان (نزد خود)، به تو پناه مىبرم. »
حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ رَبِّ ٱرۡجِعُونِ
99تا هنگامى كه مرگ، يكى از آنان را فرا رسد، مىگويد:« پروردگارا! [مرا] باز گردانيد؛
لَعَلِّيٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِيمَا تَرَكۡتُ كَلَّآ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا وَ مِن وَرَآئِهِم بَرۡزَخٌ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ
100باشد كه من در آنچه ترك كردهام، [كار] شايستهاى انجام دهم. » (در پاسخ او گفته مىشود:) هرگز چنين نيست! اين سخنى است كه او (فقط) گوينده آن است؛ و فرا روى آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته مىشوند.
فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَلَآ أَنسَابَ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ وَ لَا يَتَسَآءَلُونَ
101و هنگامى كه در شيپور دميده شود، پس در آن روز هيچ خويشاوندى بين آنان نيست، و از يكديگر پرسش (و درخواست) نمىكنند.
فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ
102و كسانى كه ميزانهاى (عمل) آنان سنگين است، پس تنها آنان رستگارانند.
وَ مَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فِي جَهَنَّمَ خَٰلِدُونَ
103و كسانى كه ميزانهاى (عمل) آنان سبك است، پس آنان كسانى هستند كه به خودشان زيان رساندهاند (و) در جهنم ماندگارند؛
تَلۡفَحُ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ وَ هُمۡ فِيهَا كَٰلِحُونَ
104در حالى كه [شعلههاى] آتش به چهرههايشان نواخته مىشود؛ و آنان در آن (آتش) عبوس و زشت منظرند.
أَلَمۡ تَكُنۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ
105(و به آنان گفته مىشود:) آيا آيات من پيوسته بر شما خوانده نمىشد، و همواره آنها را دروغ مىانگاشتيد؟!
قَالُواْ رَبَّنَا غَلَبَتۡ عَلَيۡنَا شِقۡوَتُنَا وَ كُنَّا قَوۡمٗا ضَآلِّينَ
106مىگويند:« [اى] پروردگار ما! بدبختى ما بر ما چيره شد و گروهى گمراه بوديم.
رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡهَا فَإِنۡ عُدۡنَا فَإِنَّا ظَٰلِمُونَ
107[اى] پروردگار ما! ما را از اين (دوزخ) بيرون آر، و اگر (به بدى) باز گشتيم پس در حقيقت ما ستمكاريم. »
قَالَ ٱخۡسَُٔواْ فِيهَا وَ لَا تُكَلِّمُونِ
108(خدا به آنان) مىفرمايد:« در آن (دوزخ) گم شويد، و [با من] سخن مگوييد!
إِنَّهُۥ كَانَ فَرِيقٞ مِّنۡ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَ ٱرۡحَمۡنَا وَ أَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰحِمِينَ
109[چرا] كه دستهاى از بندگان من همواره مىگفتند:« [اى] پروردگار ما! ايمان آورديم؛ پس ما را بيامرز و بر ما رحم كن؛ در حالى كه تو بهترين رحم كنندگانى؛ »
فَٱتَّخَذۡتُمُوهُمۡ سِخۡرِيًّا حَتَّىٰٓ أَنسَوۡكُمۡ ذِكۡرِي وَ كُنتُم مِّنۡهُمۡ تَضۡحَكُونَ
110و [لى] آنان را به ريشخند گرفتيد، تا (با اين كار) ياد مرا از خاطر شما زدودند؛ و شما همواره به آنان مىخنديديد.
إِنِّي جَزَيۡتُهُمُ ٱلۡيَوۡمَ بِمَا صَبَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ
111براستى من امروز آنان را بخاطر شكيبايىشان، پاداش دادم؛ به اينكه تنها آنان رستگارانند. »
قَٰلَ كَمۡ لَبِثۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ عَدَدَ سِنِينَ
112(خدا) مىگويد:« چقدر است تعداد سالهايى كه در زمين درنگ كرديد؟ »
قَالُواْ لَبِثۡنَا يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖ فَسَۡٔلِ ٱلۡعَآدِّينَ
113(دوزخيان) گويند:« يك روز، يا بخشى از يك روز درنگ كرديم، پس از شمارندگان بپرس. »
قَٰلَ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا قَلِيلٗا لَّوۡ أَنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ
114(خدا) مىگويد:« اگر (بر فرض) شما مىدانستيد (متوجه مىشديد كه) جز (زمان) اندكى درنگ نكردهايد. »
أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗا وَ أَنَّكُمۡ إِلَيۡنَا لَا تُرۡجَعُونَ
115و آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريدهايم، و اينكه شما به سوى ما باز گردانده نمىشويد؟!
فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡكَرِيمِ
116پس والاتر است خدايى كه سلطان حق است؛ هيچ معبودى جز او نيست؛ پروردگار تخت ارجمند (جهاندارى و تدبير هستى) است!
وَ مَن يَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ لَا بُرۡهَٰنَ لَهُۥ بِهِۦ فَإِنَّمَا حِسَابُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦٓ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ
117و هر كس معبود ديگرى را با خدا بخواند (و بپرستد،) كه برايش هيچ دليل روشنى بدان نيست، پس حساب او تنها نزد پروردگارش خواهد بود؛ بيقين كافران رستگار نخواهند شد.
وَ قُل رَّبِّ ٱغۡفِرۡ وَ ٱرۡحَمۡ وَ أَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰحِمِينَ
118و بگو:« پروردگارا! بيامرز و رحم كن؛ در حالى كه تو بهترين رحم كنندگانى! »