قرآن عثمان طه

سوره النجم

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَ ٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ سوگند به ستاره هنگامى كه [براى غروب كردن در كرانه افق‌] افتد؛


مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمۡ وَ مَا غَوَىٰ

2

كه هرگز دوست شما از راه راست منحرف نشده، و [در ايمان و اعتقادش از راه راست‌] خطا نرفته؛


وَ مَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ

3

و از روى هوا و هوس سخن نمى‌گويد.


إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ

4

گفتار او چيزى جز وحى كه به او نازل مى‌شود، نيست.


عَلَّمَهُۥ شَدِيدُ ٱلۡقُوَىٰ

5

[فرشته‌] بسيار نيرومند به او تعليم داده است.


ذُو مِرَّةٖ فَٱسۡتَوَىٰ

6

[همان كه‌] داراى درايت و توانمندى شگفتى است، پس [به آنچه كه مأمور انجامش مى‌باشد] مسلط و چيره است.


وَ هُوَ بِٱلۡأُفُقِ ٱلۡأَعۡلَىٰ

7

در حالى كه در افق اعلا بود.


ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ

8

سپس نزديك رفت و نزديك‌تر شد،


فَكَانَ قَابَ قَوۡسَيۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ

9

پس [فاصله‌اش با پيامبر] به اندازه فاصله دو كمان گشت يا نزديك‌تر شد.


فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦ مَآ أَوۡحَىٰ

10

آن گاه به بنده‌اش آنچه را بايد وحى مى‌كرد، وحى كرد.


مَا كَذَبَ ٱلۡفُؤَادُ مَا رَأَىٰٓ

11

آنچه را دل [پيامبر] ديد [به پيامبر] دروغ نگفت [تا او را درباره حقيقت فرشته وحى به وهم و خيال اندازد، بلكه به حضور و شهودش يقين كامل داشت.]


أَفَتُمَٰرُونَهُۥ عَلَىٰ مَا يَرَىٰ

12

آيا در آنچه [به حقيقت‌] مى‌بينيد با او به سختى مجادله و ستيزه مى‌كنيد؟


وَ لَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ

13

و بى‌ترديد يك بار ديگر هم او را ديده است،


عِندَ سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ

14

نزد سدرة المنتهى،


عِندَهَا جَنَّةُ ٱلۡمَأۡوَىٰٓ

15

در آنجا كه جنت الماوى است.


إِذۡ يَغۡشَى ٱلسِّدۡرَةَ مَا يَغۡشَىٰ

16

آن گاه كه سدره را احاطه كرده بود آنچه [از فرشتگان، نور و زيبايى‌] احاطه كرده بود.


مَا زَاغَ ٱلۡبَصَرُ وَ مَا طَغَىٰ

17

ديده [پيامبر آنچه را ديد] بر غير حقيقت و به خطا نديد و از مرز ديدن حقيقت هم درنگذشت.


لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ

18

به راستى كه بخشى از نشانه‌هاى بسيار بزرگ پروردگارش را ديد.


أَفَرَءَيۡتُمُ ٱللَّٰتَ وَ ٱلۡعُزَّىٰ

19

پس به من از لات و عزى [دو بت خويش‌] خبر دهيد


وَ مَنَوٰةَ ٱلثَّالِثَةَ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ

20

و منات، سومين [بت‌] ديگرتان [كه شما آنها را تمثال فرشتگانى به عنوان دختران خدا مى‌پنداريد،]


أَلَكُمُ ٱلذَّكَرُ وَ لَهُ ٱلۡأُنثَىٰ

21

آيا [به پندار شما] ويژه شما پسر و ويژه او دختر است؟!


تِلۡكَ إِذٗا قِسۡمَةٞ ضِيزَىٰٓ

22

در اين صورت اين تقسيمى ظالمانه است.


إِنۡ هِيَ إِلَّآ أَسۡمَآءٞ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَ ءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَ مَا تَهۡوَى ٱلۡأَنفُسُ وَ لَقَدۡ جَآءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ ٱلۡهُدَىٰٓ

23

اين بتان [كه شما آنها را به عنوان شريك خدا گرفته‌ايد] چيزى جز نام ها [ى بى‌معنا و بى‌مفهوم‌] كه شما و پدرانتان [بر اساس حدث و گمان‌] نامگذارى كرده‌ايد نيستند، خدا بر [حقانيت‌] آنها هيچ دليلى نازل نكرده است. اينان فقط از پندار و گمان [بى پايه‌] و هواهاى نفسانى پيروى مى‌كنند، در حالى كه مسلما از سوى پروردگارشان براى آنان هدايت آمده است.


أَمۡ لِلۡإِنسَٰنِ مَا تَمَنَّىٰ

24

مگر براى انسان آنچه را [چون حاجت‌بخشى بتان و شفاعت آنان‌] آرزو مى‌كند، فراهم است؟


فَلِلَّهِ ٱلۡأٓخِرَةُ وَ ٱلۡأُولَىٰ

25

آخرت و دنيا فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست.


وَ كَم مِّن مَّلَكٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ لَا تُغۡنِي شَفَٰعَتُهُمۡ شَيۡ‍ًٔا إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ أَن يَأۡذَنَ ٱللَّهُ لِمَن يَشَآءُ وَ يَرۡضَىٰٓ

26

و چه بسيار فرشتگانى كه در آسمان ها هستند كه شفاعتشان هيچ سودى نمى‌بخشد مگر پس از آنكه خدا براى هر كه بخواهد و بپسندد، اجازه دهد.


إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ لَيُسَمُّونَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ تَسۡمِيَةَ ٱلۡأُنثَىٰ

27

مسلما كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، فرشتگان را در نامگذارى به نام زن نامگذارى مى‌كنند؛


وَ مَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَ إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيۡ‍ٔٗا

28

و آنان را به اين كار هيچ آگاهى و معرفت نيست. [آنان‌] فقط از گمان پيروى مى‌كنند، و بى‌ترديد گمان [انسان را] براى دريافت حق هيچ سودى نمى‌دهد.


فَأَعۡرِضۡ عَن مَّن تَوَلَّىٰ عَن ذِكۡرِنَا وَ لَمۡ يُرِدۡ إِلَّا ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا

29

بنابراين از كسانى كه از ياد ما روى گردانده‌اند و جز زندگى دنيا را نخواسته‌اند، روى بگردان.


ذَٰلِكَ مَبۡلَغُهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱهۡتَدَىٰ

30

اين [دنيا خواهى‌] آخرين مرز دانش و معرفت آنان است؛ يقينا پروردگارت به كسى كه از راه او منحرف شده داناتر است، و او به كسى كه هدايت يافته آگاه‌تر است.


وَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَسَٰٓـُٔواْ بِمَا عَمِلُواْ وَ يَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ بِٱلۡحُسۡنَى

31

و آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست، تا كسانى را كه مرتكب گناه شده‌اند، همان گناهانشان را به آنان كيفر دهد، و كسانى را كه كار نيك كرده‌اند، همان كار نيكشان را به آنان پاداش دهد.


ٱلَّذِينَ يَجۡتَنِبُونَ كَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَ ٱلۡفَوَٰحِشَ إِلَّا ٱللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَٰسِعُ ٱلۡمَغۡفِرَةِ هُوَ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِذۡ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَ إِذۡ أَنتُمۡ أَجِنَّةٞ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ فَلَا تُزَكُّوٓاْ أَنفُسَكُمۡ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱتَّقَىٰٓ

32

كسانى كه از گناهان بزرگ و زشت كارى‌ها جز لغزش هاى كوچك دورى مى‌كنند [مورد آمرزش‌اند] يقينا آمرزش پروردگارت گسترده و وسيع است. او به شما از هنگامى كه شما را از زمين به وجود آورد و از هنگامى كه در شكم مادرانتان جنين بوديد، داناتر است؛ پس خودستايى نكنيد. او به كسى كه پرهيزكارى پيشه كرده است، آگاه‌تر است.


أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي تَوَلَّىٰ

33

آيا كسى را كه [از حق‌] روى گردانيد، ديدى؟


وَ أَعۡطَىٰ قَلِيلٗا وَ أَكۡدَىٰٓ

34

و اندكى [از مال خود] بخشيد و [از باقى مانده آن‌] امساك ورزيد.


أَعِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡغَيۡبِ فَهُوَ يَرَىٰٓ

35

آيا علم غيب نزد اوست و او مى‌بيند [كه بار گناهانش را در قيامت ديگرى برمى‌دارد؟]


أَمۡ لَمۡ يُنَبَّأۡ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ

36

يا او را به آنچه در صحيفه‌هاى موسى است خبر نداده‌اند؟


وَ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلَّذِي وَفَّىٰٓ

37

و [يا به آنچه در صحيفه‌هاى‌] ابراهيم [است‌] همان كه به طور كامل [به پيمانش با خدا] وفا كرد [آگاهش نكرده‌اند؟]


أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ

38

كه هيچ سنگين بارى بار گناه ديگرى را بر نمى‌دارد،


وَ أَن لَّيۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ

39

و اينكه براى انسان جز آنچه تلاش كرده [هيچ نصيب و بهره‌اى‌] نيست،


وَ أَنَّ سَعۡيَهُۥ سَوۡفَ يُرَىٰ

40

و اينكه تلاش او به زودى ديده خواهد شد؛


ثُمَّ يُجۡزَىٰهُ ٱلۡجَزَآءَ ٱلۡأَوۡفَىٰ

41

سپس به تلاشش پاداش كامل خواهند داد؛


وَ أَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلۡمُنتَهَىٰ

42

و اينكه پايان [همه امور] به سوى پروردگارتوست؛


وَ أَنَّهُۥ هُوَ أَضۡحَكَ وَ أَبۡكَىٰ

43

و اين اوست كه مى‌خنداند و مى‌گرياند؛


وَ أَنَّهُۥ هُوَ أَمَاتَ وَ أَحۡيَا

44

و هم اوست كه مى‌ميراند و زنده مى‌كند.


وَ أَنَّهُۥ خَلَقَ ٱلزَّوۡجَيۡنِ ٱلذَّكَرَ وَ ٱلۡأُنثَىٰ

45

واوست كه دو زوج نر وماده آفريد،


مِن نُّطۡفَةٍ إِذَا تُمۡنَىٰ

46

از نطفه هنگامى كه در رحم ريخته شود.


وَ أَنَّ عَلَيۡهِ ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأُخۡرَىٰ

47

و پديد آوردن جهان ديگر بر عهده اوست،


وَ أَنَّهُۥ هُوَ أَغۡنَىٰ وَ أَقۡنَىٰ

48

و اوست كه شما را توانگر كرد و سرمايه قابل ذخيره بخشيد،


وَ أَنَّهُۥ هُوَ رَبُّ ٱلشِّعۡرَىٰ

49

و او پروردگار [ستاره‌] شعرى است،


وَ أَنَّهُۥٓ أَهۡلَكَ عَادًا ٱلۡأُولَىٰ

50

و اوست كه قوم عاد نخستين را هلاك كرد،


وَ ثَمُودَاْ فَمَآ أَبۡقَىٰ

51

و [نيز] قوم ثمود را به طورى كه [كسى از آنان را] باقى نگذاشت،


وَ قَوۡمَ نُوحٖ مِّن قَبۡلُ إِنَّهُمۡ كَانُواْ هُمۡ أَظۡلَمَ وَ أَطۡغَىٰ

52

وقوم نوح را پيش‌تر [هلاك كرد]؛ زيرا آنان ستمكارتر و سركش‌تر بودند،


وَ ٱلۡمُؤۡتَفِكَةَ أَهۡوَىٰ

53

و شهرها [ى قوم لوط] را زير و رو كرد و به زمين كوبيد.


فَغَشَّىٰهَا مَا غَشَّىٰ

54

پس [عذاب خدا] آنان را احاطه كرد آن مقدار كه احاطه كرد.


فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكَ تَتَمَارَىٰ

55

پس [اى انسان!] در كدام يك از نعمت هاى پروردگارت ترديد مى‌كنى [كه آيا از سوى خدا هست يا نيست؟!]


هَٰذَا نَذِيرٞ مِّنَ ٱلنُّذُرِ ٱلۡأُولَىٰٓ

56

اين پيامبر [نيز] بيم‌دهنده‌اى از [زمره‌] بيم دهندگان پيشين است.


أَزِفَتِ ٱلۡأٓزِفَةُ

57

قيامت نزديك شد.


لَيۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ كَاشِفَةٌ

58

كسى جز خدا برطرف كننده [سختى ها و هول و هراسش‌] نيست.


أَفَمِنۡ هَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ تَعۡجَبُونَ

59

آيا از اين سخن تعجب مى‌كنيد؟


وَ تَضۡحَكُونَ وَ لَا تَبۡكُونَ

60

و [با چنين وضعى كه داريد هنوز] مى‌خنديد و نمى‌گرييد؟!


وَ أَنتُمۡ سَٰمِدُونَ

61

و همواره سركشى مى‌كنيد و غافلانه به خوشى و خوشگذرانى مشغول هستيد؟!


فَٱسۡجُدُواْ لِلَّهِ وَ ٱعۡبُدُواْ

62

پس [با اين وصف كه قيامتى سنگين در پى داريد بياييد] خدا را سجده كنيد و بپرستيد.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان