قرآن عثمان طه

سوره الواقعة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ هنگامى كه واقعه [بسيار عظيم قيامت‌] واقع شود،


لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ

2

كه در واقع شدنش دروغى [در كار] نيست،


خافِضَةٌ رافِعَةٌ

3

پست كننده [كافران‌] و رفعت دهنده [مؤمنان‌] است.


إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا

4

هنگامى كه زمين به شدت لرزانده شود،


وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا

5

و كوه ها درهم كوبيده وريز ريز شوند.


فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا

6

در نتيجه غبارى پراكنده گردد،


وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً

7

وشما سه گروه شويد:


فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ

8

سعادتمندان، چه بلند مرتبه‌اند سعادتمندان!


وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ

9

و شقاوتمندان، چه دون پايه‌اند شقاوتمندان!


وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ

10

و پيشى گيرندگان [به اعمال نيك‌] كه پيشى گيرندگان [به رحمت و آمرزش‌] اند،


أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ

11

اينان مقربان‌اند،


فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

12

در بهشت‌هاى پر نعمت‌اند.


ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ

13

گروهى بسيار از پيشينيان،


وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ

14

و اندكى از پسينيان،


عَليٰ سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ

15

بر تخت‌هايى زربافت،


مُتَّكِئِينَ عَلَيْها مُتَقابِلِينَ

16

كه روبروى هم بر آنها تكيه دارند.


يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ

17

نوجوانانى هميشه نو جوان همواره [براى خدمت‌] پيرامونشان مى‌گردند،


بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ

18

با قدح ها و كوزه‌ها و جام هايى از باده ناب و پاك،


لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ

19

كه از نوشيدنش نه سردرد گيرند، و نه مست و بى‌خرد شوند،


وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ

20

و ميوه‌ها از هر نوعى كه اختيار كنند،


وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ

21

و گوشت پرنده از هر گونه‌اى كه بخواهند،


وَ حُورٌ عِينٌ

22

و حوريانى چشم درشت،


كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ

23

هم چون مرواريد پنهان شده در صدف؛


جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ

24

پاداشى است در برابر اعمالى كه همواره انجام مى‌دادند.


لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً

25

در آنجا نه سخن بيهوده‌اى مى‌شنوند، نه كلام گناه‌آلودى،


إِلَّا قِيلاً سَلاماً سَلاماً

26

مگر سخنى كه سلام است و سلام،


وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ

27

و سعادتمندان چه بلند مرتبه‌اند سعادتمندان!


فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ

28

در سايه درخت سدر بى‌خاراند،


وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ

29

و درختان موزى كه ميوه‌هايش خوشه خوشه روى هم چيده شده است،


وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ

30

و سايه‌اى گسترده و پايدار،


وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ

31

و آبى ريزان،


وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ

32

و ميوه‌اى فراوان،


لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ

33

كه پايان نپذيرد و ممنوع نشود،


وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ

34

و همسرانى بلند مرتبه،


إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً

35

كه ما آنان را با آفرينشى ويژه آفريديم؛


فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً

36

پس آنان را همواره دوشيزه قرار داده‌ايم


عُرُباً أَتْراباً

37

عشق‌ورز به شوهران، و هم سن و سال با همسران.


لِأَصْحابِ الْيَمِينِ

38

[همه اين نعمت ها] براى سعادتمندان [است.]


ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ

39

گروهى بسيار از پيشينيان،


وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ

40

و گروهى بسيار از پسينيان،


وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ

41

و شقاوتمندان، چه دون پايه‌اند شقاوتمندان!


فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ

42

در ميان بادى سوزان و آبى جوشان [قرار دارند،]


وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ

43

و سايه‌اى از دودهاى بسيار غليظ و سياه،


لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ

44

نه خنك است و نه آرام بخش،


إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذٰلِكَ مُتْرَفِينَ

45

اينان پيش از اين از نازپروردگان خود كامه و سركش بودند،


وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَي الْحِنْثِ الْعَظِيمِ

46

و همواره بر گناهان بزرگ پافشارى داشتند،


وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

47

و پيوسته مى‌گفتند: آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوان شديم، آيا به راستى برانگيخته مى‌شويم؟!


أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ

48

و آيا پدران گذشته ما نيز برانگيخته مى‌شوند؟!


قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ

49

بگو: بى‌ترديد همه پيشينيان وهمه پسينيان،


لَمَجْمُوعُونَ إِليٰ مِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ

50

براى وعده‌گاه روزى معين گرد آورده خواهند شد.


ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ

51

آن گاه شما اى گمراهان انكار كننده!


لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ

52

قطعا از درختى كه از زقوم است [و داراى مايعى جوشان و بسيار بدمزه و بدبوست‌] خواهيد خورد؛


فَمالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ

53

و شكم ها را از آن پر خواهيد كرد،


فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ

54

و روى آن از آب جوشان خواهيد نوشيد،


فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ

55

مانند نوشيدن شترانى كه به شدت تشنه‌اند؛


هٰذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ

56

اين است پذيرايى از آنان در روز جزا.


نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْلا تُصَدِّقُونَ

57

ما شما را آفريديم، پس چرا [آفرينش دوباره خود را پس از مرگ‌] باورنمى‌كنيد؟


أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ

58

آيا از [حالات و دگرگونى هاى‌] نطفه‌اى كه در رحم مى‌ريزيد آگاه هستيد؟


أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ

59

آيا شما آن را [تا انسانى معتدل و آراسته شود] مى‌آفرينيد يا ما آفريننده‌ايم؟


نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ

60

ماييم كه مرگ را ميان شما مقدر كرديم، و هيچ چيز ما را [در جارى كردن مرگ بر شما] مغلوب نمى‌كند.


عَليٰ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ

61

[آرى، مرگ را مقدر كرديم‌] تا امثال شما را جايگزين شما كنيم و شما را به صورتى كه نمى‌دانيد آفرينشى تازه و جديد بخشيم،


وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُوليٰ فَلَوْلا تَذَكَّرُونَ

62

و به راستى پيدايش نخستين را [كه جهان فعلى است‌] شناختيد، پس چرا متذكر [پديد شدن جهان ديگر] نمى‌شويد؟!


أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ

63

مرا خبر دهيد آنچه را مى‌كاريد،


أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ

64

آيا شما آن را مى‌رويانيد، يا ما مى‌رويانيم؟


لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ

65

به يقين اگر بخواهيم آن را ريز ريز كرده و خاشاك مى‌كنيم كه متأسف و شگفت‌زده مى‌شويد،


إِنَّا لَمُغْرَمُونَ

66

[و مى‌گوييد:] مسلما ما خسارت زده‌ايم،


بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ

67

بلكه ناكام و محروميم


أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ

68

به من خبر دهيد آبى كه مى‌نوشيد،


أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ

69

آيا شما آن را از ابر باران‌زا فرود آورده‌ايد يا ما فرود آورنده‌ايم؟


لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْلا تَشْكُرُونَ

70

اگر بخواهيم آن را تلخ مى‌گردانيم، پس چرا سپاس گزارى نمى‌كنيد؟


أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ

71

به من خبر دهيد آتشى كه مى‌افروزيد،


أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ

72

آيا شما درختان را آفريده‌ايد يا ما آفريننده‌ايم؟


نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ

73

ما آن را وسيله تذكر و مايه استفاده براى صحرانشينان و بيابانگردان قرار داده‌ايم.


فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ

74

پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.


فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ

75

پس به جايگاه ستارگان سوگند مى‌خورم،


وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ

76

و اگر بدانيد بى‌ترديد اين سوگندى بس بزرگ است.


إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ

77

كه يقينا اين قرآن، قرآنى است ارجمند و باارزش؛


فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ

78

[كه‌] در كتابى مصون از هر گونه تحريف و دگرگونى [به نام لوح محفوظ جاى دارد.]


لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ

79

جز پاك شدگان [از هر نوع آلودگى‌] به [حقايق و اسرار و لطايف‌] آن دسترسى ندارند.


تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ

80

نازل شده از سوى پروردگار جهانيان است.


أَ فَبِهٰذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ

81

آيا شما نسبت به اين گفتار سهل‌انگارى مى‌كنيد [و آن را قابل اعتنا نمى‌دانيد؟!]


وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ

82

و فقط نصيب خود را اين قرار مى‌دهيد كه آن را انكار كنيد؟!


فَلَوْلا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ

83

پس چرا هنگامى كه روح به گلوگاه مى‌رسد،


وَ أَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ

84

و شما در آن وقت نظاره‌گر هستيد [و هيچ كارى از شما ساخته نيست!]


وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَ لٰكِنْ لا تُبْصِرُونَ

85

و ما به او از شما نزديك‌تريم، ولى نمى‌بينيد.


فَلَوْلا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ

86

[آرى‌] پس چرا اگر شما پاداش داده نمى‌شويد [و به گمان خود قيامتى در كار نيست و شما را قدرتى بزرگ و فراتر است؟]


تَرْجِعُونَها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

87

آن [روح به گلوگاه رسيده‌] را [به بدن محتضر] برنمى‌گردانيد، اگر [در ادعاى خود] راستگوييد؟


فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ

88

پس اگر [جان به گلو رسيده‌] از مقربان باشد،


فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِيمٍ

89

[در] راحت و آسايش و بهشت پرنعمت [خواهد بود.]


وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ

90

و اگر از سعادتمندان باشد،


فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ

91

[به او گفته مى‌شود:] از سوى سعادتمندان بر تو سلام باد.


وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ

92

و اما اگر انكار كنندگان [حقايق و] گمراه باشد،


فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ

93

پذيرايى از او با آب جوشان است،


وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ

94

و وارد شدن به دوزخ است.


إِنَّ هٰذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ

95

[آنچه درباره اين سه طايفه بيان شد،] بى‌ترديد اين است همان حق يقينى.


فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ

96

پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.


سوره قبل

سوره الواقعة

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان