سوره الکهف
Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Al-Ĥamdu Lillāh Al-Ladhī 'Anzala `Alá `Abdihi Al-Kitāba Wa Lam Yaj`al Lahu `Iwajā
1بنام خداى رحمان رحيم؛ حمد خدايى است كه بر بندهاش كتاب نازل فرمود و در آن كتاب انحرافى قرار نداد.
Qayyimāan Liyundhira Ba'sāan Shadīdāan Min Ladunhu Wa Yubashshira Al-Mu'uminīna Al-Ladhīna Ya`malūna Aş-Şāliĥāti 'Anna Lahum 'Ajrāan Ĥasanāan
2كتابى كه قائم به مصلحتهاست، تا انذار كند از عذابى شديد كه از جانب خداست، و بشارت دهد به آنان كه اعمال نيك مىكنند كه پاداش نيكى براى آنهاست.
Mākithīna Fīhi 'Abadāan
3در آن پاداش جاودانند.
Wa Yundhira Al-Ladhīna Qālū Attakhadha Allāhu Waladāan
4و انذار كند كسانى را كه گويند خدا براى خود فرزندى اخذ كرده است.
Mmā Lahum Bihi Min `Ilmin Wa Lā Li'ābā'ihim Kaburat Kalimatan Takhruju Min 'Afwāhihim 'In Yaqūlūna 'Illā Kadhibāan
5آنها و پدرانشان به اين گفته علمى ندارند سخن هولناكى است كه از دهانشان خارج مىشود آنها فقط دروغ مىگويند.
Fala`allaka Bākhi`un Nafsaka `Alá 'Āthārihim 'In Lam Yu'uminū Bihadhā Al-Ĥadīthi 'Asafāan
6شايد تو از پى ايشان از غم اينكه اگر به اين قرآن ايمان نياوردند خودت را هلاك كنى.
'Innā Ja`alnā Mā `Alá Al-'Arđi Zīnatan Lahā Linabluwahum 'Ayyuhum 'Aĥsanu `Amalāan
7ما آنچه در زمين هست براى زمين زيور قرار دادهايم تا آنها را امتحان كنيم كه كدامشان در عمل بهتر هستند.
Wa 'Innā Lajā`ilūna Mā `Alayhā Şa`īdāan Juruzāan
8و ما آنچه را در روى زمين هست خاك باير (بىعلف) خواهيم كرد.
'Am Ĥasibta 'Anna 'Aşĥāba Al-Kahfi Wa Ar-Raqīmi Kānū Min 'Āyātinā `Ajabāan
9آيا گمان مىبرى كه اصحاب كهف و رقيم از آيات عجيب ما بودند؟
'Idh 'Awá Al-Fityatu 'Ilá Al-Kahfi Faqālū Rabbanā 'Ātinā Min Ladunka Raĥmatan Wa Hayyi' Lanā Min 'Amrinā Rashadāan
10وقتى كه جوانان به كهف آمدند، گفتند: پروردگار از جانب خودت به ما رحمتى ده و از اين كارمان براى ما نجاتى آماده كن.
Fađarabnā `Alá 'Ādhānihim Fī Al-Kahfi Sinīna `Adadāan
11گوشهاى آنها را در كهف سالهاى معينى از شنيدن صداها مسدود كرديم آنها را به خواب برديم).
Thumma Ba`athnāhum Lina`lama 'Ayyu Al-Ĥizbayni 'Aĥşá Limā Labithū 'Amadāan
12سپس آنها را بيدار كرديم تا روشن كنيم كدام يك از دو گروه مدت توقفشان را شمرده است.
Naĥnu Naquşşu `Alayka Naba'ahum Bil-Ĥaqqi 'Innahum Fityatun 'Āmanū Birabbihim Wa Zidnāhum Hudan
13ما خبر آنها را به حق بر تو حكايت مىكنيم آنها جوانانى بودند كه به پروردگار خويش ايمان آوردند و بر هدايتشان افزوديم.
Wa Rabaţnā `Alá Qulūbihim 'Idh Qāmū Faqālū Rabbunā Rabbu As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Lan Nad`uwa Min Dūnihi 'Ilahāan Laqad Qulnā 'Idhāan Shaţaţāan
14بر دلهايشان قوت بخشيديم كه (در آن مجمع) برخاسته و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمين است، جز او هرگز معبودى نخواهيم خواند كه در اين صورت باطل گفتهايم.
Hā'uulā' Qawmunā Attakhadhū Min Dūnihi 'Ālihatan Lawlā Ya'tūna `Alayhim Bisulţānin Bayyinin Faman 'Ažlamu Mimmani Aftará `Alá Allāhi Kadhibāan
15اين قوم ما سواى او خدايانى گرفتهاند، چرا دليل آشكارى به اين كار نمىآورند كيست ظالمتر از كسى كه بر خدا دروغ بندد.
Wa 'Idh A`tazaltumūhum Wa Mā Ya`budūna 'Illā Al-Laha Fa'wū 'Ilá Al-Kahfi Yanshur Lakum Rabbukum Min Raĥmatihi Wa Yuhayyi' Lakum Min 'Amrikum Mirfaqāan
16وقتى كه از قوم خود و از آنچه جز خدا مىپرستند كنار كشيديد در آن كهف مأوى بگيريد تا خدا از رحمت خويش بر شما بگسترد و در كارتان گشايشى پيش آورد.
Wa Tará Ash-Shamsa 'Idhā Ţala`at Tazāwaru `An Kahfihim Dhāta Al-Yamīni Wa 'Idhā Gharabat Taqriđuhum Dhāta Ash-Shimāli Wa Hum Fī Fajwatin Minhu Dhālika Min 'Āyāti Allāhi Man Yahdi Allāhu Fahuwa Al-Muhtadi Wa Man Yuđlil Falan Tajida Lahu Walīyan Murshidāan
17آفتاب را مىديدى چون طلوع مىكرد از كهف آنها بطرف راست ميل مىكرد و چون غروب مىكرد آنها را به طرف چپ ترك مىنمود، آنها در فراخناى غار بودند، آن از آيات خدا بود، هر كه را خدا هدايت كند او هدايت يافته است و هر كه را گمراه كند او را سرپرست هدايت كنندهاى نخواهى يافت.
Wa Taĥsabuhum 'Ayqāžāan Wa Hum Ruqūdun Wa Nuqallibuhum Dhāta Al-Yamīni Wa Dhāta Ash-Shimāli Wa Kalbuhum Bāsiţun Dhirā`ayhi Bil-Waşīdi Lawi Aţţala`ta `Alayhim Lawallayta Minhum Firārāan Wa Lamuli'ta Minhum Ru`bāan
18آنها را بيدار مىپندارى حال آنكه خفتهاند به راست و چپ آنها را مىگردانديم سگشان بازوان خود را بر آستانه غار باز كرده بود، اگر بر آنها مشرف مىشدى از ترس مىگريختى و پر از وحشت مىشدى.
Wa Kadhalika Ba`athnāhum Liyatasā'alū Baynahum Qāla Qā'ilun Minhum Kam Labithtum Qālū Labithnā Yawmāan 'Aw Ba`đa Yawmin Qālū Rabbukum 'A`lamu Bimā Labithtum Fāb`athū 'Aĥadakum Biwariqikum Hadhihi 'Ilá Al-Madīnati Falyanžur 'Ayyuhā 'Azká Ţa`āmāan Falya'tikum Birizqin Minhu Wa Lyatalaţţaf Wa Lā Yush`iranna Bikum 'Aĥadāan
19اين چنين بيدارشان كرديم كه ميان خود سؤال كنند، يكى گفت چه قدر خوابيدهايد گفتند: يك روز يا مقدارى از يك روز خوابيدهايم گفتند: پروردگارتان داناتر است به آنچه خوابيدهايد يكى از شما را با اين پول به شهر بفرستيد بهبينيد كدام كس طعام پاكيزهتر دارد تا طعامى از آن بياورد و تدبير به خرج دهد تا كسى را بر شما و حال شما واقف نكند.
'Innahum 'In Yažharū `Alaykum Yarjumūkum 'Aw Yu`īdūkum Fī Millatihim Wa Lan Tufliĥū 'Idhāan 'Abadāan
20آنها اگر بر شما دست يابند سنگسارتان مىكنند يا در دين خود داخل مىكنند، در اين صورت به هيچ وجه رستگار نمىشويد.
Wa Kadhalika 'A`tharnā `Alayhim Liya`lamū 'Anna Wa`da Allāhi Ĥaqqun Wa 'Anna As-Sā`ata Lā Rayba Fīhā 'Idh Yatanāza`ūna Baynahum 'Amrahum Faqālū Abnū `Alayhim Bunyānāan Rabbuhum 'A`lamu Bihim Qāla Al-Ladhīna Ghalabū `Alá 'Amrihim Lanattakhidhanna `Alayhim Masjidāan
21بدينسان اهل شهر را بر آنها واقف كرديم تا بدانند كه وعده خدا حق است و آخرت آمدنى است، وقتى كه در بين خود (در امر معاد) نزاع مىكردند، گفتند: بر آنها بنائى بسازيد، آنها كه بر كار اهل شهر غالب بودند، گفتند: بر آنها مسجدى مىسازيم.
Sayaqūlūna Thalāthatun Rābi`uhum Kalbuhum Wa Yaqūlūna Khamsatun Sādisuhum Kalbuhum Rajmāan Bil-Ghaybi Wa Yaqūlūna Sab`atun Wa Thāminuhum Kalbuhum Qul Rabbī 'A`lamu Bi`iddatihim Mā Ya`lamuhum 'Illā Qalīlun Falā Tumāri Fīhim 'Illā Mirā'an Žāhirāan Wa Lā Tastafti Fīhim Minhum 'Aĥadāan
22خواهند گفت كه سه نفر بودند چهارمى سگشان بود و خواهند گفت پنج نفر بودند ششمى سگشان بود از روى گمان، و خواهيد گفت هفت نفر بودند هشتمى سگشان بود، بگو خدايم به عددشان داناتر است، تعداد آنها را جز كمى نمىدانند، درباره آنها محاجه مكن مگر محاجه سطحى و درباره آنها از كسى نظر مخواه.
Wa Lā Taqūlanna Lishay'in 'Innī Fā`ilun Dhālika Ghadāan
23اصلا نگو: من فردا فلان كار را مىكنم.
'Illā 'An Yashā'a Allāhu Wa Adhkur Rabbaka 'Idhā Nasīta Wa Qul `Asá 'An Yahdiyani Rabbī Li'qraba Min Hādhā Rashadāan
24مگر آنكه خدا بخواهد و هر گاه فراموش كردى پروردگارت را ياد كن و بگو شايد خدايم به نزديكتر از اين هدايتم كند.
Wa Labithū Fī Kahfihim Thalātha Miā'atin Sinīna Wa Azdādū Tis`āan
25در كهف خويش سيصد سال ماندند و نه سال بر آن افزودند.
Quli Allāhu 'A`lamu Bimā Labithū Lahu Ghaybu As-Samāwāti Wa Al-'Arđi 'Abşir Bihi Wa 'Asmi` Mā Lahum Min Dūnihi Min Walīyin Wa Lā Yushriku Fī Ĥukmihi 'Aĥadāan
26بگو: الله به مدت خوابشان داناتر است كه غيب آسمانها و زمين خاص اوست، اصحاب كهف را جز خدا سرپرستى نيست و خدا در حكمش كسى را شريك نمىكند.
Wa 'Atlu Mā 'Ūĥiya 'Ilayka Min Kitābi Rabbika Lā Mubaddila Likalimātihi Wa Lan Tajida Min Dūnihi Multaĥadāan
27آنچه از كتاب پروردگارت به تو وحى شده است بخوان، كلمات وى را تغيير دهندهاى نيست و هرگز جز او پناهگاهى نخواهى يافت.
Wa Aşbir Nafsaka Ma`a Al-Ladhīna Yad`ūna Rabbahum Bil-Ghadāati Wa Al-`Ashīyi Yurīdūna Wajhahu Wa Lā Ta`du `Aynāka `Anhum Turīdu Zīnata Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Lā Tuţi` Man 'Aghfalnā Qalbahu `An Dhikrinā Wa Attaba`a Hawāhu Wa Kāna 'Amruhu Furuţāan
28خودت را صبور كن به بودن با كسانى كه صبح و عصر پروردگار خويش را مىخوانند و رضاى او را مىجويند، ديدگانت از آنها منصرف نشود كه زيور زندگى دنيا را بخواهى، اطاعت مكن از آنكه قلبش را از ياد خود غافل كردهايم و از هواى خود پيروى كرده و كارش تجاوز است.
Wa Quli Al-Ĥaqqu Min Rabbikum Faman Shā'a Falyu'umin Wa Man Shā'a Falyakfur 'Innā 'A`tadnā Lilžžālimīna Nārāan 'Aĥāţa Bihim Surādiquhā Wa 'In Yastaghīthū Yughāthū Bimā'in Kālmuhli Yashwī Al-Wujūha Bi'sa Ash-Sharābu Wa Sā'at Murtafaqāan
29بگو: اين دين حق از طرف پروردگار شماست، هر كه خواهد ايمان بياورد و هر كه خواهد كافر شود، ما ظالمان را آتشى آماده كردهايم كه سراپرده آن به آنها احاطه نموده است و اگر آبى خواهند با آبى مانند مس گداخته آب داده شوند كه چهرههايشان را كباب مىكند بد شرابى است و آتش براى آنها بد استراحتگاهى است.
'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti 'Innā Lā Nuđī`u 'Ajra Man 'Aĥsana `Amalāan
30آنان كه ايمان آورده و اعمال شايسته كردهاند ما اجر كسى را كه كار نيكو كرده است تباه نمىكنيم.
'Ūlā'ika Lahum Jannātu `Adnin Tajrī Min Taĥtihimu Al-'Anhāru Yuĥallawna Fīhā Min 'Asāwira Min Dhahabin Wa Yalbasūna Thiyābāan Khuđrāan Min Sundusin Wa 'Istabraqin Muttaki'īna Fīhā `Alá Al-'Arā'iki Ni`ma Ath-Thawābu Wa Ĥasunat Murtafaqāan
31براى آنهاست بهشتهاى ابدى كه از زير آنها نهرها روان است، در آن با دستبندهايى از طلا زينت شوند و لباسهايى سبز، از ديباى نازك و ضخيم مىپوشند، در آن بهشتها در اريكههاى مزين نشستهاند، ثوابشان خوب ثوابى است و بهشتشان خوب استراحتگاهى است.
Wa Ađrib Lahum Mathalāan Rajulayni Ja`alnā Li'ĥadihimā Jannatayni Min 'A`nābin Wa Ĥafafnāhumā Binakhlin Wa Ja`alnā Baynahumā Zar`āan
32براى آنها مثل بزن دو نفر مرد را كه به يكى از آن دو دو باغ انگور، محصور با درختان خرما داده بوديم و ميان آن دو باغ كشتى قرار داده بوديم.
Kiltā Al-Jannatayni 'Ātat 'Ukulahā Wa Lam Tažlim Minhu Shay'āan Wa Fajjarnā Khilālahumā Naharāan
33هر دو باغ ميوه خود را آورد و از آن ابدا كم نكرد و ميان آن دو باغ جويى كنده بوديم.
Wa Kāna Lahu Thamarun Faqāla Lişāĥibihi Wa Huwa Yuĥāwiruhu 'Anā 'Aktharu Minka Mālāan Wa 'A`azzu Nafarāan
34صاحب باغ محصول ديگرى هم داشت، به رفيقش كه با او گفتگو مىكرد، گفت: من از تو در مال زيادترم و از جهت ياران عزيزترم.
Wa Dakhala Jannatahu Wa Huwa Žālimun Linafsihi Qāla Mā 'Ažunnu 'An Tabīda Hadhihi 'Abadāan
35در همان حال تكبر وارد باغ خود شد و گفت: گمان ندارم كه اين باغ هرگز فانى شود.
Wa Mā 'Ažunnu As-Sā`ata Qā'imatan Wa La'in Rudidtu 'Ilá Rabbī La'ajidanna Khayrāan Minhā Munqalabāan
36و گمان ندارم كه قيامت بر پا گردد و اگر (چنان شد) و به سوى پروردگارم برگشتم بهتر از اين پيدا خواهم كرد.
Qāla Lahu Şāĥibuhu Wa Huwa Yuĥāwiruhu 'Akafarta Bial-Ladhī Khalaqaka Min Turābin Thumma Min Nuţfatin Thumma Sawwāka Rajulāan
37رفيقش كه با او گفتگو داشت، گفت: آيا مشرك شدهاى به آنكه تو را از خاكى و سپس از نطفهاى آفريد و آن وقت مرد كاملى ساخت؟
Lakinnā Huwa Allāhu Rabbī Wa Lā 'Ushriku Birabbī 'Aĥadāan
38اما من، آن خدا، پروردگار من است و به پروردگارم هيچ كس را شريك نمىگيرم.
Wa Lawlā 'Idh Dakhalta Jannataka Qulta Mā Shā'a Allāhu Lā Qūwata 'Illā Billāhi 'In Tarani 'Anā 'Aqalla Minka Mālāan Wa Waladāan
39چرا نشده وقتى كه به باغت داخل شدى بگويى اين آنست كه خدا خواسته است، نيرويى جز به وسيله خدا نيست اگر مرا از خودت در مال و فرزند كمتر مىدانى.
Fa`asá Rabbī 'An Yu'utiyanī Khayrāan Min Jannatika Wa Yursila `Alayhā Ĥusbānāan Mina As-Samā'i Fatuşbiĥa Şa`īdāan Zalaqāan
40شايد پروردگارم بهتر از آن را بمن بدهد و بر آن صاعقهاى از آسمان بفرستد و به صورت زمين بايرى درآيد.
'Aw Yuşbiĥa Mā'uuhā Ghawrāan Falan Tastaţī`a Lahu Ţalabāan
41يا آبش چنان فرو رود كه هرگز قدرت جستن نداشته باشى.
Wa 'Uĥīţa Bithamarihi Fa'aşbaĥa Yuqallibu Kaffayhi `Alá Mā 'Anfaqa Fīhā Wa Hiya Khāwiyatun `Alá `Urūshihā Wa Yaqūlu Yā Laytanī Lam 'Ushrik Birabbī 'Aĥadāan
42ميوهاش را بلا احاطه كرد، به وضعى درآمد كه دو دستش را بر آنچه خرج كرده بود بهم مىفشرد و مىگفت: اى كاش هيچ كس را به خدايم شريك نمىگرفتم.
Wa Lam Takun Lahu Fi'atun Yanşurūnahu Min Dūni Allāhi Wa Mā Kāna Muntaşirāan
43نبود براى او گروهى كه ياريش كنند جز خدا، و نبود انتقام گيرنده از خدا.
Hunālika Al-Walāyatu Lillāh Al-Ĥaqqi Huwa Khayrun Thawābāan Wa Khayrun `Uqbāan
44آنجاست تسلط براى خداى حق، خدا از جهت پاداش و از جهت عاقبت بهتر است.
Wa Ađrib Lahum Mathala Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Kamā'in 'Anzalnāhu Mina As-Samā'i Fākhtalaţa Bihi Nabātu Al-'Arđi Fa'aşbaĥa Hashīmāan Tadhrūhu Ar-Riyāĥu Wa Kāna Allāhu `Alá Kulli Shay'in Muqtadirāan
45براى آنها زندگى دنيا را مانند آبى مثل زن، كه آن را از آسمان نازل كرديم، علف زمين با آن مختلط شد، آن گاه به صورت هيزم درآمد كه بادها آن را مىپراكند و خدا بر هر چيز توانا است.
Al-Mālu Wa Al-Banūna Zīnatu Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Al-Bāqiyātu Aş-Şāliĥātu Khayrun `Inda Rabbika Thawābāan Wa Khayrun 'Amalāan
46مال و فرزندان زينت اين زندگى دنياست، اعمال شايسته نزد پروردگارت از جهت ثواب و از جهت آرزو بهتر است.
Wa Yawma Nusayyiru Al-Jibāla Wa Tará Al-'Arđa Bārizatan Wa Ĥasharnāhum Falam Nughādir Minhum 'Aĥadāan
47روزى كوهها را سير مىدهيم و زمين را آشكار و هموار بينى و محشورشان كنيم و كسى از آنها وانمىگذاريم.
Wa `Uriđū `Alá Rabbika Şaffāan Laqad Ji'tumūnā Kamā Khalaqnākum 'Awwala Marratin Bal Za`amtum 'Allan Naj`ala Lakum Maw`idāan
48به حالت صف بر پروردگارت عرضه شوند به آنها گويد پيش مىآمديد چنان كه اول بار شما را آفريديم، بلكه گمان كرديد كه هرگز براى شما وعدهاى قرار نمىدهيم.
Wa Wuđi`a Al-Kitābu Fatará Al-Mujrimīna Mushfiqīna Mimmā Fīhi Wa Yaqūlūna Yā Waylatanā Māli Hādhā Al-Kitābi Lā Yughādiru Şaghīratan Wa Lā Kabīratan 'Illā 'Aĥşāhā Wa Wajadū Mā `Amilū Ĥāđirāan Wa Lā Yažlimu Rabbuka 'Aĥadāan
49كتاب گذاشته مىشود، مىبينى كه گناهكاران از آنچه در كتاب هست ترسانند، گويند واى بر ما چه شده به اين كتاب كه گناه كوچك و بزرگى باقى نگذاشته مگر آنكه به حساب آورده است علمشان را حاضر مىبينند، خدايت به كسى ظلم نمىكند.
Wa 'Idh Qulnā Lilmalā'ikati Asjudū Li'dama Fasajadū 'Illā 'Iblīsa Kāna Mina Al-Jinni Fafasaqa `An 'Amri Rabbihi 'Afatattakhidhūnahu Wa Dhurrīyatahu 'Awliyā'a Min Dūnī Wa Hum Lakum `Adūwun Bi'sa Lilžžālimīna Badalāan
50سجده كردند مگر ابليس كه از طائفه جن بود از اطاعت پروردگارش خارج شد، آيا او و ذريهاش را مدبر خود ميدانيد؟ آنها براى شما دشمنند، شيطان براى ظالمان بد عوضى است از خدا.
Mā 'Ash/hadtuhum Khalqa As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa Lā Khalqa 'Anfusihim Wa Mā Kuntu Muttakhidha Al-Muđillīna `Ađudāan
51من آنها را در خلقت آسمانها و زمين حاضر نكردهام و من گمراه كنندگان را ياور نمىگيرم.
Wa Yawma Yaqūlu Nādū Shurakā'iya Al-Ladhīna Za`amtum Fada`awhum Falam Yastajībū Lahum Wa Ja`alnā Baynahum Mawbiqāan
52روزى مىگويد: شريكان مرا كه گمان كردهايد بخوانيد، آنها را مىخوانند و جوابشان نمىدهند و ميان آنها مهلكهاى قرار مىدهيم.
Wa Ra'á Al-Mujrimūna An-Nāra Fažannū 'Annahum Muwāqi`ūhā Wa Lam Yajidū `Anhā Maşrifāan
53گناهكاران آتش را مىبينند و يقين مىكنند كه در آن داخل خواهند شد و از آن گريزى پيدا نمىكنند.
Wa Laqad Şarrafnā Fī Hādhā Al-Qur'āni Lilnnāsi Min Kulli Mathalin Wa Kāna Al-'Insānu 'Akthara Shay'in Jadalāan
54در اين قرآن براى مردم هر مثلى را گوناگون بيان كردهايم، انسان در مجادله از هر چيز سختتر است.
Wa Mā Mana`a An-Nāsa 'An Yu'uminū 'Idh Jā'ahumu Al-Hudá Wa Yastaghfirū Rabbahum 'Illā 'An Ta'tiyahum Sunnatu Al-'Awwalīna 'Aw Ya'tiyahumu Al-`Adhābu Qubulāan
55مانع اين مردم از ايمان آوردن و آمرزش خواستن، به وقت آمدن هدايت، جز اين نبود كه انتظار داشتند طريقه گذشتگان را يا انتظار داشتند كه عذاب به آنها روبرو درآيد.
Wa Mā Nursilu Al-Mursalīna 'Illā Mubashshirīna Wa Mundhirīna Wa Yujādilu Al-Ladhīna Kafarū Bil-Bāţili Liyudĥiđū Bihi Al-Ĥaqqa Wa Attakhadhū 'ĀyāTī 'Āyātī Wa Mā 'Undhirū Huzūan
56ما پيامبران را جز بشارتدهنده و انذاركننده نمىفرستيم و كسانى كه كافر شدهاند به باطل مجادله مىكنند تا حق را با آن مغلوب كنند آيات من و عذاب را مسخره گرفتند.
Wa Man 'Ažlamu Mimman Dhukkira Bi'āyāti Rabbihi Fa'a`rađa `Anhā Wa Nasiya Mā Qaddamat Yadāhu 'Innā Ja`alnā `Alá Qulūbihim 'Akinnatan 'An Yafqahūhu Wa Fī 'Ādhānihim Waqrāan Wa 'In Tad`uhum 'Ilá Al-Hudá Falan Yahtadū 'Idhāan 'Abadāan
57كيست ظالمتر از كسى كه آيات پروردگارش به او تذكر داده شود و او اعراض كند و عملش را از ياد برد، ما بر قلوبشان غلافها قرار دادهايم از اينكه قرآن را بفهمند و در گوشهايشان سنگينى گذاشتهايم، اگر به هدايت دعوتشان كنى هرگز هدايت نمىشوند.
Wa Rabbuka Al-Ghafūru Dhū Ar-Raĥmati Law Yu'uākhidhuhum Bimā Kasabū La`ajjala Lahumu Al-`Adhāba Bal Lahum Maw`idun Lan Yajidū Min Dūnihi Maw'ilāan
58پروردگار تو آمرزنده و مهربان است، اگر مردم را به عملشان مىگرفت، عذاب را زود به آنها مىرسانيد ولى براى آنها وعدهاى هست كه از آن گريزى ندارند.
Wa Tilka Al-Qurá 'Ahlaknāhum Lammā Žalamū Wa Ja`alnā Limahlikihim Maw`idāan
59آن شهرها وقتى كه ظلم كردند هلاكشان كرديم و براى هلاكشان وعدهاى قرار داديم.
Wa 'Idh Qāla Mūsá Lifatāhu Lā 'Abraĥu Ĥattá 'Ablugha Majma`a Al-Baĥrayni 'Aw 'Amđiya Ĥuqubāan
60آن دم كه موسى به خادم خود گفت: پيوسته راه خواهم رفت تا به مجمع آن دو دريا برسم يا مدتى دراز راه بروم.
Falammā Balaghā Majma`a Baynihimā Nasiyā Ĥūtahumā Fa Attakhadha Sabīlahu Fī Al-Baĥri Sarabāan
61چون به مجمع دو دريا رسيدند، ماهى خود را فراموش كردند، ماهى راه خويش را سرازير به دريا پيش گرفت.
Falammā Jāwazā Qāla Lifatāhu 'Ātinā Ghadā'anā Laqad Laqīnā Min Safarinā Hādhā Naşabāan
62چون از آنجا گذشتند، موسى به خادم خود گفت صبحانه ما را بياور كه از اين سفر به زحمت افتاديم.
Qāla 'Ara'ayta 'Idh 'Awaynā 'Ilá Aş-Şakhrati Fa'innī Nasītu Al-Ĥūta Wa Mā 'Ansānīhu 'Illā Ash-Shayţānu 'An 'Adhkurahu Wa Attakhadha Sabīlahu Fī Al-Baĥri `Ajabāan
63گفت: خبر دارى وقتى كه در كنار آن سنگ نازل شديم، من ماهى را از ياد بردم فقط شيطان آن را از ياد من برد، به شگفتى راه خود را در دريا پيش گرفت.
Qāla Dhālika Mā Kunnā Nabghi Fārtaddā `Alá 'Āthārihimā Qaşaşāan
64موسى گفت: آن مكان همان است كه جستجو مىكنيم، پس بر اثر اقدام خود تعقيب كنان برگشتند.
Fawajadā `Abdāan Min `Ibādinā 'Ātaynāhu Raĥmatan Min `Indinā Wa `Allamnāhu Min Ladunnā `Ilmāan
65پس بندهاى از بندگان ما را يافتند كه به او از طرف خود رحمتى داده بوديم و از جانب خويش به او علمى تعليم نموده بوديم.
Qāla Lahu Mūsá Hal 'Attabi`uka `Alá 'An Tu`allimani Mimmā `Ullimta Rushdāan
66موسى باو گفت آيا تو را پيروى كنم تا از آنچه تعليم يافتهاى كمالى به من تعليم كنى؟
Qāla 'Innaka Lan Tastaţī`a Ma`iya Şabrāan
67گفت: تو به همراهى من هرگز صبر نتوانى كرد.
Wa Kayfa Taşbiru `Alá Mā Lam Tuĥiţ Bihi Khubrāan
68چگونه صبر خواهى كرد بر آنچه علم تو به آنها احاطه نكرده است.
Qāla Satajidunī 'In Shā'a Allāhu Şābirāan Wa Lā 'A`şī Laka 'Amrāan
69موسى گفت: اگر خدا خواهد مرا شكيبا خواهى يافت و در هيچ باب تو را نافرمانى نخواهم كرد.
Qāla Fa'ini Attaba`tanī Falā Tas'alnī `An Shay'in Ĥattá 'Uĥditha Laka Minhu Dhikrāan
70(خضر) گفت: اگر مرا پيروى مىكنى چيزى از من مپرس تا خود شروع به بيان آن كنم.
Fānţalaqā Ĥattá 'Idhā Rakibā Fī As-Safīnati Kharaqahā Qāla 'Akharaqtahā Litughriqa 'Ahlahā Laqad Ji'ta Shay'āan 'Imrāan
71پس برفتند تا به كشتى سوار شدند، آن را سوراخ كرد موسى گفت: آن را سوراخ كردى تا مردمش را غرق كنى حقا كه كار عجيبى كردى؟!!
Qāla 'Alam 'Aqul 'Innaka Lan Tastaţī`a Ma`iya Şabrāan
72(خضر) گفت: آيا نگفتم كه هرگز به همراهى من شكيبا نتوانى بود.
Qāla Lā Tu'uākhidhnī Bimā Nasītu Wa Lā Turhiqnī Min 'Amrī `Usrāan
73موسى گفت: مرا بآنچه فراموش كردم مؤاخذه مكن و كارم را به من سخت مگير.
Fānţalaqā Ĥattá 'Idhā Laqiyā Ghulāmāan Faqatalahu Qāla 'Aqatalta Nafsāan Zakīyatan Bighayri Nafsin Laqad Ji'ta Shay'āan Nukrāan
74پس برفتند تا چون پسرى بديدند، خضر او را كشت. موسى گفت: آيا انسان بيگناهى را كشتى بىآنكه كسى را بكشد حقا كه كار ناپسندى كردى.
Qāla 'Alam 'Aqul Laka 'Innaka Lan Tastaţī`a Ma`iya Şabrāan
75(خضر) گفت: آيا به تو نگفتم كه هرگز به همراهى من توانا نخواهى بود.
Qāla 'In Sa'altuka `An Shay'in Ba`dahā Falā Tuşāĥibnī Qad Balaghta Min Ladunnī `Udhrāan
76موسى گفت: اگر بعد از اين چيزى از تو پرسيدم. با من مصاحبت مكن كه از جانب من معذور خواهى بود.
Fānţalaqā Ĥattá 'Idhā 'Atayā 'Ahla Qaryatin Astaţ`amā 'Ahlahā Fa'abawā 'An Yuđayyifūhumā Fawajadā Fīhā Jidārāan Yurīdu 'An Yanqađđa Fa'aqāmahu Qāla Law Shi'ta Lāttakhadhta `Alayhi 'Ajrāan
77پس برفتند تا به اهل شهرى رسيدند و از اهل آن خوردنى خواستند، اهل آنجا از ميهمان كردن آن دو امتناع نمودند، در آنجا ديوارى يافتند كه مىخواست بيافتد (خضر) آن را بپا داشت، موسى گفت: كاش مىخواستى براى اين كار مزدى بگيرى.
Qāla Hādhā Firāqu Baynī Wa Baynika Sa'unabbi'uka Bita'wīli Mā Lam Tastaţi` `Alayhi Şabrāan
78خضر گفت: اين وقت جدايى ميان من و تو است، تو را به واقعيت آنچه بر آن صبر نتوانستى خبر مىدهم.
'Ammā As-Safīnatu Fakānat Limasākīna Ya`malūna Fī Al-Baĥri Fa'aradtu 'An 'A`ībahā Wa Kāna Warā'ahum Malikun Ya'khudhu Kulla Safīnatin Ghaşbāan
79اما كشتى، مال بيچارگان بود كه به دريا كار مىكردند خواستم آن را معيوب كنم چون در تعقيبشان پادشاهى بود همه كشتيهاى سالم را به غصب مىگرفت.
Wa 'Ammā Al-Ghulāmu Fakāna 'Abawāhu Mu'uminayni Fakhashīnā 'An Yurhiqahumā Ţughyānāan Wa Kufrāan
80اما آن پسر، پدر و مادرش مؤمن بودند، ترسيديم كه آن دو را به طغيان و كفر دچار كند.
Fa'aradnā 'An Yubdilahumā Rabbuhumā Khayrāan Minhu Zakāatan Wa 'Aqraba Ruĥmāan
81و خواستيم پروردگارشان پاكتر از او و مهربانتر از او را به آن دو عوض بدهد.
Wa 'Ammā Al-Jidāru Fakāna Lighulāmayni Yatīmayni Fī Al-Madīnati Wa Kāna Taĥtahu Kanzun Lahumā Wa Kāna 'Abūhumā Şāliĥāan Fa'arāda Rabbuka 'An Yablughā 'Ashuddahumā Wa Yastakhrijā Kanzahumā Raĥmatan Min Rabbika Wa Mā Fa`altuhu `An 'Amrī Dhālika Ta'wīlu Mā Lam Tasţi` `Alayhi Şabrāan
82اما آن ديوار، از دو پسر يتيم در آن شهر بود و در زير آن گنجى مال ايشان بود و پدرشان مردى شايسته بود، پروردگارت خواست كه به رشد خود برسند و گنج خويش را بيرون آورند، مرحمتى بود از جانب پروردگارت، من اين كار را از پيش خود نكردم، اين بود توضيح آنكه بر آن نتوانستى صبر كنى.
Wa Yas'alūnaka `An Dhī Al-Qarnayni Qul Sa'atlū `Alaykum Minhu Dhikrāan
83از تو از ذو القرنين مىپرسند بگو: براى شما از او خبرى خواهم خواند.
'Innā Makkannā Lahu Fī Al-'Arđi Wa 'Ātaynāhu Min Kulli Shay'in Sababāan
84ما وى را در زمين تمكن داديم و از همه چيز به او وسيله عطا كرديم.
Fa'atba`a Sababāan
85پس راهى را تعقيب كرد.
Ĥattá 'Idhā Balagha Maghriba Ash-Shamsi Wajadahā Taghrubu Fī `Aynin Ĥami'atin Wa Wajada `Indahā Qawmāan Qulnā Yā Dhā Al-Qarnayni 'Immā 'An Tu`adhdhiba Wa 'Immā 'An Tattakhidha Fīhim Ĥusnāan
86تا چون به مغرب آفتاب رسيد، آن را ديد كه در چشمه گل آلودى فرو مىرود و نزديك چشمه قومى يافت گفتيم: اى ذو القرنين يا عذاب ميكنى و يا ميانشان طريقه نيكويى پيش مىگيرى.
Qāla 'Ammā Man Žalama Fasawfa Nu`adhdhibuhu Thumma Yuraddu 'Ilá Rabbihi Fayu`adhdhibuhu `Adhābāan Nukrāan
87گفت: هر كه ستم كرده است به زودى او را كيفر مىدهيم سپس به سوى پروردگارش بر مىگردد و عذابى سختش مىكند.
Wa 'Ammā Man 'Āmana Wa `Amila Şāliĥāan Falahu Jazā'an Al-Ĥusná Wa Sanaqūlu Lahu Min 'Amrinā Yusrāan
88اما آنكه ايمان آورده و كار صالح كرده است براى او پاداش نيكى هست و از جانب خود كار آسانى به او امر مىكنيم.
Thumma 'Atba`a Sababāan
89آن گاه راهى را تعقيب كرد.
Ĥattá 'Idhā Balagha Maţli`a Ash-Shamsi Wajadahā Taţlu`u `Alá Qawmin Lam Naj`al Lahum Min Dūnihā Sitrāan
90تا چون به مشرق آفتاب رسيد، آن را ديد، به قومى طلوع مىكند كه ايشان را جز آفتاب پوششى قرار ندادهايم.
Kadhālika Wa Qad 'Aĥaţnā Bimā Ladayhi Khubrāan
91چنين بود و ما از آنچه نزد وى بود خبر داشتيم.
Thumma 'Atba`a Sababāan
92سپس راهى را تعقيب كرد.
Ĥattá 'Idhā Balagha Bayna As-Saddayni Wajada Min Dūnihimā Qawmāan Lā Yakādūna Yafqahūna Qawlāan
93تا چون ميان دو كوه رسيد در نزديك آنها قومى يافت كه سخن نمىفهميدند.
Qālū Yā Dhā Al-Qarnayni 'Inna Ya'jūja Wa Ma'jūja Mufsidūna Fī Al-'Arđi Fahal Naj`alu Laka Kharjāan `Alá 'An Taj`ala Baynanā Wa Baynahum Saddāan
94گفتند: اى ذو القرنين يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فساد مىكنند آيا براى تو مزدى مقرر داريم كه ميان ما و آنها سدى بنا كنى؟
Qāla Mā Makkannī Fīhi Rabbī Khayrun Fa'a`īnūnī Biqūwatin 'Aj`al Baynakum Wa Baynahum Radmāan
95ذو القرنين گفت: آنچه خدايم در آن بمن تمكن داده بهتر است مرا به نيرو كمك كنيد تا ميان شما و آنها حائلى بنا كنم.
'Ātūnī Zubara Al-Ĥadīdi Ĥattá 'Idhā Sāwá Bayna Aş-Şadafayni Qāla Anfukhū Ĥattá 'Idhā Ja`alahu Nārāan Qāla 'Ātūnī 'Ufrigh `Alayhi Qiţrāan
96قطعات آهن پيش من آريد تا چون ميان دو ديواره را پر كرد، گفت: بدميد تا آن را بگداخت گفت: مس مذاب بياوريد تا بر روى آن بريزم.
Famā Asţā`ū 'An Yažharūhu Wa Mā Astaţā`ū Lahu Naqbāan
97در نتيجه، نتوانستند از آن بالا روند و نتوانستند آن را عقب زنند.
Qāla Hādhā Raĥmatun Min Rabbī Fa'idhā Jā'a Wa`du Rabbī Ja`alahu Dakkā'a Wa Kāna Wa`du Rabbī Ĥaqqāan
98ذو القرنين گفت: اين مرحمتى است از پروردگارم پس چون وعده خدايم آيد آن را متلاشى ميكند ...
Wa Taraknā Ba`đahum Yawma'idhin Yamūju Fī Ba`đin Wa Nufikha Fī Aş-Şūri Fajama`nāhum Jam`āan
99در آن مىگذاريم كه گروهى در گروهى موج زند، به صور دميده شود به طور كامل جمعشان كنيم.
Wa `Arađnā Jahannama Yawma'idhin Lilkāfirīna `Arđāan
100آن روز جهنم را به طور كامل بر كافران نشان دهيم.
Al-Ladhīna Kānat 'A`yunuhum Fī Ghiţā'in `An Dhikrī Wa Kānū Lā Yastaţī`ūna Sam`āan
101كسانى كه ديدگانشان از ياد من در پرده بوده و شنيدن نمىتوانستهاند.
Afaĥasiba Al-Ladhīna Kafarū 'An Yattakhidhū `Ibādī Min Dūnī 'Awliyā'a 'Innā 'A`tadnā Jahannama Lilkāfirīna Nuzulāan
102آيا كافران گمان كردهاند كه جز من بندگان مرا سرپرست گيرند (و از عذاب من نجاتشان دهند) ما جهنم را براى كافران محل فرود آمدن آماده كردهايم.
Qul Hal Nunabbi'ukum Bil-'Akhsarīna 'A`mālāan
103بگو آيا شما را خبر دهيم از آنها كه به عمل زيانكارترند
Al-Ladhīna Đalla Sa`yuhum Fī Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Hum Yaĥsabūna 'Annahum Yuĥsinūna Şun`āan
104همان كسانند كه تلاششان در زندگى دنيا گم شده است و گمان مىكنند كه كار خوب انجام ميدهند.
'Ūla'ika Al-Ladhīna Kafarū Bi'āyāti Rabbihim Wa Liqā'ihi Faĥabiţat 'A`māluhum Falā Nuqīmu Lahum Yawma Al-Qiyāmati Waznāan
105آنها كسانى هستند كه به آيات خدا و ملاقات او كافر شدهاند، اعمالشان باطل شده است، روز قيامت براى آنها توزينى بپا نمىكنيم.
Dhālika Jazā'uuhum Jahannamu Bimā Kafarū Wa Attakhadhū 'ĀyāTī 'Āyātī Wa Rusulī Huzūan
106مطلب اين است. كيفر آنها جهنم است كه كافر شدهاند و پيامبران و آيات مرا مسخره گرفتهاند.
'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti Kānat Lahum Jannātu Al-Firdawsi Nuzulāan
107كسانى كه ايمان آورده و اعمال نيكو انجام دادهاند بهشتهاى وسيع جاى آنهاست.
Khālidīna Fīhā Lā Yabghūna `Anhā Ĥiwalāan
108در آنها پيوستهاند و از آنها انتقال يافتن نمىخواهند
Qul Law Kāna Al-Baĥru Midādāan Likalimāti Rabbī Lanafida Al-Baĥru Qabla 'An Tanfada Kalimātu Rabbī Wa Law Ji'nā Bimithlihi Madadāan
109بگو اگر دريا براى نوشتن كلمات پروردگار من مركب باشد، دريا تمام مىشود پيش از آنكه كلمات خدايم تمام شود گر چه نظير آن را نيز كمك بياوريم
Qul 'Innamā 'Anā Basharun Mithlukum Yūĥá 'Ilayya 'Annamā 'Ilahukum 'Ilahun Wāĥidun Faman Kāna Yarjū Liqā'a Rabbihi Falya`mal `Amalāan Şāliĥāan Wa Lā Yushrik Bi`ibādati Rabbihi 'Aĥadāan
110بگو: من فقط بشرى هستم مانند شما كه به من وحى مىشود حق اين است كه خداى شما خداى يگانه است هر كه پاداش خدايى را اميد دارد بايد عمل شايسته كند و هيچكس را در عبادت پروردگارش شريك نكند