قرآن عثمان طه

سوره طه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ طه

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ طا، ها.


ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقيٰ

2

ما قرآن را بر تو نازل نكرده‏ايم كه به زحمت بيافتى.


إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشيٰ

3

بلكه آن را بيدار كننده نازل كرده ايم به كسى كه مى ترسد.


تَنْزِيلاً مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّماواتِ الْعُليٰ

4

نازل شده از طرف كسى كه زمين و آسمانهاى بلند را آفريده است.


الرَّحْمٰنُ عَلَي الْعَرْشِ اسْتَويٰ

5

او رحمن است كه بر عرش تدبير استقرار يافت.


لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّريٰ

6

او راست، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و آنچه ميان آن دو و آنچه در زير خاك است.


وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفيٰ

7

اگر قولت را آشكار كنى پس او مى داند مخفى و مخفى تر را.


اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنيٰ

8

او الله است كه جز او معبودى نيست، نامهاى بهتر خاص او است.


وَ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسيٰ

9

آيا حكايت موسى را دانسته اى.


إِذْ رَأيٰ ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَي النَّارِ هُديً

10

چون آتش ديد، به زنش گفت: توقف كنيد كه من آتشى ديدم شايد شعله‌اى از آن براى شما بياورم يا بر آن راهى يابم.


فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ يا مُوسيٰ

11

چون به كنار آن آتش رسيد ندا شد اى موسى.


إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُويً

12

من پروردگار تو هستم هر دو كفشت را بيرون آر، كه تو در وادى پاك طوى هستى.


وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِما يُوحيٰ

13

من تو را به نبوت اختيار كردم، بشنو آنچه وحى مى‌شود.


إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي

14

حقا كه منم الله، جز من معبودى نيست، مرا بندگى كن و براى ياد كردن من نماز بخوان.


إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفِيها لِتُجْزيٰ كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعيٰ

15

آمدن قيامت حتمى است، مى‌خواهم وقت آن را پنهان دارم تا هر كس با عمل خويش مجازات شود.


فَلا يَصُدَّنَّكَ عَنْها مَنْ لا يُؤْمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْديٰ

16

كسى كه به آخرت تسليم نمى‌شود و تابع هوى نفس است تو را از آخرت بازندارد كه هلاك مى‌شوى.


وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا مُوسيٰ

17

اى موسى آنچه در دست دارى چيست؟


قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَليٰ غَنَمِي وَ لِيَ فِيها مَآرِبُ أُخْريٰ

18

گفت: آن عصاى من است بر آن تكيه مى‌كنم و با آن براى گوسفندانم برگ مى‌تكانم و مرا در آن حاجتهاى ديگرى هست.


قالَ أَلْقِها يا مُوسيٰ

19

خدا فرمود: اى موسى آن را بيانداز.


فَأَلْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعيٰ

20

چون انداخت ناگهان مارى شد كه به شدت حركت مى‌كرد.


قالَ خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعِيدُها سِيرَتَهَا الْأُوليٰ

21

فرمود: بگير آن را و مترس كه حتما به حالت اولش برخواهيم گرداند.


وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِليٰ جَناحِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْريٰ

22

دستت را به طرف خود جمع كن، نورانى بيرون مى‌آيد و بى‌آفت، اين معجزه ديگرى است.


لِنُرِيَكَ مِنْ آياتِنَا الْكُبْريٰ

23

تا تو را از معجزات خود نشان دهيم.


اذْهَبْ إِليٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغيٰ

24

برو به طرف فرعون كه او طغيان كرده است.


قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي

25

گفت: پروردگارا سينه‌ام را وسعت بخش.


وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي

26

كارم را براى من آسان گردان.


وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي

27

لكنتى كه در زبانم هست باز كن.


يَفْقَهُوا قَوْلِي

28

تا سخنم را بفهمند.


وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي

29

براى من از اهلم كمكى قرار بده.


هارُونَ أَخِي

30

هارون برادرم را.


اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي

31

با او تواناييم را شدت بخش.


وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي

32

او را در كار من شريك گردان.


كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً

33

تا تو را بيشتر تنزيه كنيم.


وَ نَذْكُرَكَ كَثِيراً

34

و تو را بيشتر ياد كنيم.


إِنَّكَ كُنْتَ بِنا بَصِيراً

35

كه تو از اول بر ما بينا بوده‌اى.


قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسيٰ

36

خدا گفت: اى موسى مسئولت را داده شدى.


وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْريٰ

37

ما بار ديگر بر تو عنايت كرده‌ايم.


إِذْ أَوْحَيْنا إِليٰ أُمِّكَ ما يُوحيٰ

38

وقتى كه به مادرت وحى شدنى را وحى كرديم.


أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَ عَدُوٌّ لَهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَليٰ عَيْنِي

39

كه او را در صندوق بگذار و به دريا رها كن تا دريا او را به ساحل اندازد و دشمن من و دشمن او، او را بگيرد و بر تو در دل بيننده محبت افكندم و تا زير نظر من تربيت شوى.


إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَليٰ مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْناكَ إِليٰ أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ وَ قَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّيْناكَ مِنَ الْغَمِّ وَ فَتَنَّاكَ فُتُوناً فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَليٰ قَدَرٍ يا مُوسيٰ

40

وقتى كه خواهرت رفت و گفت: آيا دلالت كنم شما را به كسى كه موسى را كفالت كند؟ پس تو را به مادرت برگردانديم تا چشمش روشن گردد و غصه نخورد، و تو را به امور مخصوص آزموديم، سالهايى در ميان اهل مدين ماندى و سپس بر اندازه‌اى آمدى.


وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي

41

من تو را براى خودم مخصوص كرده‌ام‌


اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ بِآياتِي وَ لا تَنِيا فِي ذِكْرِي

42

برو تو و برادرت با آيات من و سستى نكنيد در ياد كردن من.


اذْهَبا إِليٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغيٰ

43

برويد به سوى فرعون كه او طغيان كرده است.


فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشيٰ

44

با او به نرمى سخن گوئيد تا ايمان بياورد يا بترسد.


قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغيٰ

45

گفتند: پروردگارا مى‌ترسيم كه بر ما پيش گيرد و مجال ندهد و يا بيشتر طغيان كند،


قالَ لا تَخافا إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَريٰ

46

فرمود: نترسيد، من با شما هستم، مى‌شنوم و مى‌بينم.


فَأْتِياهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ السَّلامُ عَليٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُديٰ

47

پيش او بيائيد و بگوئيد: ما دو فرستاده خدايت هستيم، بنى اسرائيل را با ما بفرست عذابشان نكن، برايت معجزه‌اى از پروردگارت آورده‌ايم سلامت بر كسى است كه هدايت پذيرد.


إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا أَنَّ الْعَذابَ عَليٰ مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّيٰ

48

به ما وحى شده كه عذاب بر آن كس است كه دين ما را تكذيب كند و از آن اعراض نمايد.


قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسيٰ

49

گفت: پروردگار شما كيست اى موسى؟


قالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطيٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَديٰ

50

گفت: پروردگار ما كسى است كه به هر چيز خلقت مخصوص او را عطا كرد و سپس در آن راه تربيتش نمود.


قالَ فَما بالُ الْقُرُونِ الْأُوليٰ

51

گفت: حال مردمان گذشته چگونه است؟


قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي فِي كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسي

52

گفت: علم آنها در نزد پروردگار من در كتابى است، پروردگار من نه اشتباه مى‌كند و نه فراموش.


الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّي

53

خدايى كه زمين را براى زندگى شما آماده كرد و در آن راهها وارد نمود و از آسمان آبى نازل كرد و با آن انواع مختلف گياهان را پديد آورد.


كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهيٰ

54

بخوريد و چهارپايانتان را بچرانيد كه در اينها عاقلان را دلائلى است.


مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِيها نُعِيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْريٰ

55

شما را از زمين آفريديم و در آن بر مى‌گردانيم و از آن بار ديگر بيرون مى‌آوريم.


وَ لَقَدْ أَرَيْناهُ آياتِنا كُلَّها فَكَذَّبَ وَ أَبيٰ

56

همه دلائلمان را به فرعون ارائه كرديم او آنها را تكذيب كرد و از قبول حق امتناع نمود.


قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ يا مُوسيٰ

57

گفت: اى موسى آيا آمده‌اى ما را با سحر خود از زمين‌مان بيرون كنى؟


فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنا وَ بَيْنَكَ مَوْعِداً لا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لا أَنْتَ مَكاناً سُويً

58

(ما نيز) مانند آن جادويى پيش تو مى‌آوريم ميان ما و خودت وقتى قرار بده در مكانى كه مسافتش به هر دو گروه يكسان باشد و هيچ يك تخلف نكنيم.


قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًي

59

گفت وقت شما روز عيد است كه مردم در وقت چاشت جمع مى‌شوند.


فَتَوَلَّيٰ فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتيٰ

60

فرعون از آنجا برگشت، حيله خود جمع كرد و سپس آمد.


قالَ لَهُمْ مُوسيٰ وَيْلَكُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَي اللَّهِ كَذِباً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذابٍ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَريٰ

61

موسى گفت: واى بر شما بر خدا دروغ نبنديد تا شما را به عذاب سختى عذاب كند هر كه بر خدا دروغ بست از رحمت او نوميد گشت.


فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْويٰ

62

ميان خود در كارشان نزاع كرده و آن را پنهان داشتند


قالُوا إِنْ هٰذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْليٰ

63

گفتند اينها دو نفر جادوگر هستند كه مى‌خواهند شما را از ديارتان بيرون كنند به واسطه سحرشان، و طريقه محترم شما را از بين ببرند.


فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْليٰ

64

پس حيله خويش را گرد آوريد و متحد وصف كشان بيائيد كه امروز هر كه پيروز شود رستگار گرديده است.


قالُوا يا مُوسيٰ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقيٰ

65

گفتند: اى موسى يا تو بياندازى و يا ما اولين كسى باشيم كه مى‌اندازد.


قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعيٰ

66

گفت: بلكه شما بياندازيد، ناگاه ريسمانها و چوبدستى‌هاى آنها در اثر سحر، بگمان موسى به شدت حركت مى‌كردند.


فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسيٰ

67

موسى در خود احساس خوف كرد.


قُلْنا لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْليٰ

68

گفتيم: نترس كه تو حتما برترى.


وَ أَلْقِ ما فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا إِنَّما صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتيٰ

69

آنچه در دست دارى بيانداز تا آنچه كرده‌اند ببلعد، آنچه كرده‌اند حيله جادوگر است، جادوگر هر كجا بيايد رستگار نمى‌شود.


فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسيٰ

70

پس ساحران سجده‌كنان افتادند و گفتند: به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم.


قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقيٰ

71

فرعون گفت: آيا پيش از آنكه اجازه دهم به او ايمان آورديد، او استاد شما كه شما را تعليم سحر كرده است. حتما حتما دستها و پاهاى شما را به عكس خواهم بريد و يقين بدانيد كه در تنه‌هاى خرما به دارتان خواهم زد و بزودى مى‌دانيد كه كدام يك از من يا خداى موسى در عذاب سختر و پايدارتر است.


قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَليٰ ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الَّذِي فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا

72

گفتند: تو را بر دلائلى كه بر ما آمد، اختيار نخواهيم كرد، هر چه مى‌توانى حكم كن كه فقط در اين دنيا فرمان قطع مى‌توانى بدهى.


إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقيٰ

73

ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا گناهان ما را و سحرى را كه بر ما تحميل كردى ببخشايد خدا بهتر و باقى‌تر از تو است.


إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْييٰ

74

هر كه مجرم پيش خدا آيد، جهنم او راست كه در آن نه مى‌ميرد و نه زنده مى‌ماند.


وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُليٰ

75

و هر كه پيش خدا آيد در حالى كه ايمان آورده و كارهاى خوب انجام داده است، درجات والاتر براى او است.


جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذٰلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكَّيٰ

76

بهشتهاى خلود كه نهرها از زير آنها روان است در آنها جاودانانند، پاداش كسى كه پاك شود همين است.


وَ لَقَدْ أَوْحَيْنا إِليٰ مُوسيٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقاً فِي الْبَحْرِ يَبَساً لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشيٰ

77

به موسى وحى كرديم كه بندگان مرا شب هنگام راه ببر و براى آنها در دريا راه خشكى بزن نه از گرفتارى مى‌ترسى و نه از غرق شدن.


فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ ما غَشِيَهُمْ

78

فرعون آنها را تعقيب كرد، آنها را پوشانيد از دريا آنچه پوشانيد.


وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَديٰ

79

فرعون قوم خويش را گمراه كرد و هدايت ننمود.


يا بَنِي إِسْرائِيلَ قَدْ أَنْجَيْناكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ واعَدْناكُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْويٰ

80

اى فرزندان اسرائيل ما شما را از دشمنتان فرعون نجات داديم و طرف راست طور را براى آمدن تورات وعده كرديم و بر شما من و سلوى نازل نموديم.


كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَويٰ

81

بخوريد از پاكيزه‌هاى آنچه روزيتان كرده‌ايم و در آن طغيان نورزيد تا غضب من‌ بر شما وارد شود، هر كه غضب من بر او وارد شود ساقط شده است.


وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَديٰ

82

و من آمرزنده‌ام كسى را كه توبه كند و ايمان آورد و سپس به ولايت و سرپرست خدايى هدايت شود.


وَ ما أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يا مُوسيٰ

83

اى موسى چه چيز تو را از قوم خود به عجله واداشت.


قالَ هُمْ أُولاءِ عَليٰ أَثَرِي وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضيٰ

84

گفت: آنها پشت سر منند، و من در آمدن به سويت شتاب كردم تا از من خوشنود شوى.


قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ

85

فرمود: ما از پس تو، قوم تو را امتحان كرديم و سامرى آنها را اضلال نمود.


فَرَجَعَ مُوسيٰ إِليٰ قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ يا قَوْمِ أَ لَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي

86

موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خويش برگشت و گفت: اى قوم مگر خدا به شما وعده خوب نداد، آيا زمان رفتن من بر شما طولانى شد يا خواستيد غضبى از خدا بر شما وارد شود كه وعده مرا تخلف كرديد؟!


قالُوا ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا وَ لٰكِنَّا حُمِّلْنا أَوْزاراً مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْناها فَكَذٰلِكَ أَلْقَي السَّامِرِيُّ

87

گفتند: ما به اختيار خود وعده تو را تخلف نكرده‌ايم بلكه اثقالى از زيور قوم فرعون را با خود داشتيم كه در آتش انداختيم، سامرى نيز انداخت.


فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ فَقالُوا هٰذا إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسيٰ فَنَسِيَ

88

پس براى آنها گوساله‌اى بيرون آورد كه صداى گوساله داشت، گفتند: خداى شما و خداى موسى اين است كه آن را از ياد برده است.


أَ فَلا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلاً وَ لا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً

89

آيا نمى‌ديدند كه گوساله به آنها جواب بر نمى‌گرداند و براى آنها مالك نفع و ضررى نيست.


وَ لَقَدْ قالَ لَهُمْ هارُونُ مِنْ قَبْلُ يا قَوْمِ إِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمٰنُ فَاتَّبِعُونِي وَ أَطِيعُوا أَمْرِي

90

هارون قبلا به آنها گفته بود كه اى قوم با اين گوساله به فتنه افتاديد، پروردگار شما خداى رحمن است، از من پيروى كنيد و فرمانم را اطاعت نمائيد.


قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفِينَ حَتَّي يَرْجِعَ إِلَيْنا مُوسيٰ

91

گفتند: ملازم عبادت او خواهيم بود تا وقتى كه موسى به سوى ما بازگردد.


قالَ يا هارُونُ ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا

92

موسى گفت: هارون چه چيز بازداشت ترا آن گاه كه ديدى گمراه شدند.


أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي

93

كه فرمان مرا اطاعت نكنى آيا امر مرا عصيان كردى؟!


قالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي

94

گفت: پسر مادرم از ريش و سر من مگير، ترسيدم كه بگويى ميان بنى اسرائيل اختلاف افكندى و قول مرا رعايت ننمودى.


قالَ فَما خَطْبُكَ يا سامِرِيُّ

95

موسى گفت: اى سامرى اين چه كارى است.


قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ كَذٰلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي

96

گفت: دانسته‌ام آنچه را كه اينها ندانسته‌اند، مشتى از اثر رسول را برداشتم و انداختم، ضميرم به من اين را خوش وانمود كرد.


قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَ انْظُرْ إِليٰ إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً

97

گفت: برو بايد در زندگى بگويى: با من تماسى نيست، و تو را وعده‌ايست تخلف ناپذير، بنگر به خدايت كه به عبادت او را ادامه دادى، آن را مى‌سوزانيم و به دريا مى‌پاشيم.


إِنَّما إِلهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً

98

معبود شما فقط الله است كه جز او معبودى نيست، علمش بهر چيز احاطه دارد.


كَذٰلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ سَبَقَ وَ قَدْ آتَيْناكَ مِنْ لَدُنَّا ذِكْراً

99

اين چنين خبرهاى گذشته را بر تو حكايت مى‌كنيم و از جانب خويش به تو ذكرى داده‌ايم.


مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وِزْراً

100

هر كه از آن روگرداند او روز قيامت حامل بار گناه است.


خالِدِينَ فِيهِ وَ ساءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ حِمْلاً

101

در آن بار گناه پيوسته‌اند، و آن در روز قيامت بد بارى است.


يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَ نَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقاً

102

روزى كه در صور دميده شود، آن روز مجرمان را كبود چشم محشور مى‌كنيم.


يَتَخافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْراً

103

ميان خود پنهانى سخن گويند كه: جز ده روز در دنيا نمانده‌ايد.


نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْماً

104

ما به آنچه مى‌گويند: داناتريم وقتى كه بهترين طريقه دار آنها مى‌گويد: فقط يك روز مانده‌ايد:


وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً

105

از تو از كوه‌ها مى‌پرسند بگو: پروردگار من بكلى آنها را پراكنده مى‌كند.


فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً

106

زمين را به صورت بيابانى همواره مى‌گذارد.


لا تَريٰ فِيها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً

107

در آن پستى و بلندى نمى‌بينى.


يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لا عِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْساً

108

در آن روز دعوت كننده را اطاعت كنند كه در آن طاعت انحرافى نيست صداها براى عظمت خدا مى‌خوابند جز صداى آهسته نمى‌شنوى.


يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمٰنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً

109

در آن روز شفاعت فائده نمى‌دهد مگر شفاعت آنكه خدا به او اذن داده و از گفته او راضى باشد


يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً

110

مى‌داند آنچه را كه در حضور آنهاست و آنچه را كه در پشت سر آنهاست و به خدا احاطه علمى ندارند.


وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً

111

چهره‌ها بر خداى حى و قيوم خاضع شوند و آنكه حامل ظلم باشد از رحمت خدا محروم مى‌شود.


وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا يَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً

112

هر كس اعمال شايسته كند و مؤمن باشد نه از مظلوم شدن مى‌ترسد و نه از كم شدن پاداشش.


وَ كَذٰلِكَ أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا وَ صَرَّفْنا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْراً

113

و بدينسان آن را قرآن روشن نازل كرديم و در آن انواع انذار را گوناگون آورديم تا از لجاجت بپرهيزند يا براى آنها تذكرى به وجود آورد.


فَتَعالَي اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضيٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً

114

بلند مقام است الله كه فرمانرواى حق است، در گفتن قرآن پيش از آنكه وحى‌اش تمام شود عجله مكن و بگو: پروردگارا علم مرا زياد كن.


وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِليٰ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً

115

ما پيشتر به آدم دستور داديم، فراموش كرد و در او ثباتى نيافتيم.


وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبيٰ

116

و چون به ملائكه گفتيم: به آدم سجده كنيد، سجده كردند مگر ابليس كه امتناع نمود.


فَقُلْنا يا آدَمُ إِنَّ هٰذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقي

117

گفتيم: اى آدم اين دشمن است براى تو و براى همسرت، شما را از اين باغ خارج نكند كه به زحمت خواهى افتاد.


إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيها وَ لا تَعْريٰ

118

تو راست كه در آنجا گرسنه نشوى و عريان نمانى.


وَ أَنَّكَ لا تَظْمَؤُا فِيها وَ لا تَضْحيٰ

119

و تو در آنجا تشنه نمى‌شوى و از حرارت آفتاب به زحمت نمى‌افتى.


فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ قالَ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَليٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْليٰ

120

شيطان به او وسوسه كرد و گفت يا آدم آيا دلالتت كنم بر درخت هميشگى و حكومتى كه كهنه نشود.


فَأَكَلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ عَصيٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَويٰ

121

هر دو از آن خوردند، عورتشان بر آن دو ظاهر شد، شروع كردند از برگهاى باغ بر عورت خود مى‌گذاشتند، آدم به خدايش عصيان كرد و نااميد شد.


ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَديٰ

122

سپس خدايش او را برگزيد و بر او توبه كرد و هدايتش نمود.


قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُديً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقيٰ

123

گفت: از آنجا فرود آئيد بعضى از شما دشمن بعضى هستيد، پس اگر به شما هدايتى از من آيد هر كه تابع هدايت من باشد نه گمراه مى‌شود و نه شقى.


وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْميٰ

124

و هر كه از ياد من اعراض كند، او زندگى تنگى خواهد داشت و روز قيامت كور محشورش كنيم.


قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْميٰ وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً

125

گويد: خدايا چرا كور محشورم كردى حال آنكه بينا بودم.


قالَ كَذٰلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذٰلِكَ الْيَوْمَ تُنْسيٰ

126

گويد: اين چنين آيات ما بر تو آمد، فراموش كردى، امروز همانطور فراموش مى‌شوى.


وَ كَذٰلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآياتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقيٰ

127

اين چنين كيفر مى‌دهيم به آنكه اسراف كرده و به آيات ما ايمان نياورده است، عذاب آخرت سختتر و پايدارتر است.


أَ فَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهيٰ

128

آيا معلوم نشد بر آنها، كه چقدر مردمان را پيش از آنها هلاك كرديم، در خانه‌هاى آنها راه مى‌روند، در اينها موعظه‌هايى است خردمندان را.


وَ لَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكانَ لِزاماً وَ أَجَلٌ مُسَمًّي

129

اگر نبود وعده مهلت و اجل معين كه از پروردگارت گذشته و عذاب بر آنها ملازم مى‌شد.


فَاصْبِرْ عَليٰ ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّكَ تَرْضيٰ

130

بر آنچه مى‌گويند صبر كن و خدايت را تسبيح و حمد كن پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب آن و در بعضى از ساعات شب و اطراف روز، او را تسبيح گوى تا بر قضاى خدا راضى شوى.


وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِليٰ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقيٰ

131

خيره مشو به آنچه از متاع دنيا به كفار داده‌ايم آنها زينت اين دنيا هستند، (خواسته‌ايم) امتحانشان كنيم، روزى خدايت بهتر و پايدارتر است.


وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْويٰ

132

اهل خويش را به نماز امر كن، خودت نيز بر آن صبر كن، ما از تو روزى نمى‌خواهيم، ما به تو روزى مى‌دهيم، عاقبت براى تقوى است.


وَ قالُوا لَوْلا يَأْتِينا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَ وَ لَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ ما فِي الصُّحُفِ الْأُوليٰ

133

مشركان گفتند: چرا براى ما معجزه‌اى از پروردگارش نمى‌آورد؟ آيا دليل روشن آنچه در نامه‌هاى اولى است براى آنها نيامد؟!.


وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزي

134

اگر پيش از آمدن قرآن هلاكشان مى‌كرديم مى‌گفتند: پروردگارا چرا بما پيامبرى نفرستادى تا پيش از ذليل و خوار شدن از آيات تو پيروى كنيم؟


قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَديٰ

135

بگو: همه منتظريم، منتظر باشيد، به زودى مى‌دانيد اهل راه راست و هدايت يافته كدامند.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان