قرآن عثمان طه

سوره طه

Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Ţāhā

1

بنام خداوند بخشاينده مهربان‌؛ طه


Mā 'Anzalnā `Alayka Al-Qur'āna Litashqá

2

نفرستاديم بر تو قرآن را تا رنج برى


'Illā Tadhkiratan Liman Yakhshá

3

جز يادآوريى براى آنكه مى‌ترسد


Tanzīlāan Mimman Khalaqa Al-'Arđa Wa As-Samāwāti Al-`Ulā

4

فرستادنى از آنكه آفريد زمين و آسمانهاى افراشته را


Ar-Raĥmānu `Alá Al-`Arshi Astawá

5

خداوند مهربان به عرش پرداخت (يا بر عرش استيلا يافت)


Lahu Mā Fī As-Samāwāti Wa Mā Fī Al-'Arđi Wa Mā Baynahumā Wa Mā Taĥta Ath-Thará

6

وى را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين و آنچه ميان آنها و آنچه زير خاك است


Wa 'In Tajhar Bil-Qawli Fa'innahu Ya`lamu As-Sirra Wa 'Akhfá

7

و اگر بلند گويى سخن را همانا او مى‌داند نهان و نهان‌تر را


Al-Lahu Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Lahu Al-'Asmā'u Al-Ĥusná

8

خدا نيست خدايى جز او وى را است نامهاى نكو


Wa Hal 'Atāka Ĥadīthu Mūsá

9

و آيا رسيده است به تو داستان موسى


'Idh Ra'á Nārāan Faqāla Li'hlihi Amkuthū 'Innī 'Ānastu Nārāan La`allī 'Ātīkum Minhā Biqabasin 'Aw 'Ajidu `Alá An-Nāri Hudan

10

هنگامى كه ديد آتشى پس گفت به خاندان خويش درنگ كنيد كه من يافتم آتشى را شايد بيارم شما را از آن اخگرى (گيرانه‌اى) يا بيابم بر آتش راهنمايى را


Falammā 'Atāhā Nūdī Yā Mūsá

11

پس هنگامى كه بيامدش خوانده شد اى موسى


'Innī 'Anā Rabbuka Fākhla` Na`layka 'Innaka Bil-Wādi Al-Muqaddasi Ţuwan

12

همانا منم پروردگار تو پس درآور كفشهاى خويش را كه تويى بر دره مقدس طوى


Wa 'Anā Akhtartuka Fāstami` Limā Yūĥá

13

و منت برگزيدم پس گوش فرا ده بدانچه وحى شود


'Innanī 'Anā Al-Lahu Lā 'Ilāha 'Illā 'Anā Fā`budnī Wa 'Aqimi Aş-Şalāata Lidhikrī

14

همانا منم خدا نيست خداوندى جز من پس پرستش كن مرا و بپاى دار نماز را براى يادكردنم


'Inna As-Sā`ata 'Ātiyatun 'Akādu 'Ukhfīhā Litujzá Kullu Nafsin Bimā Tas`á

15

همانا ساعت است آينده خواهم نهان دارمش تا پاداش داده شود هر كسى بدانچه مى‌كوشد


Falā Yaşuddannaka `Anhā Man Lā Yu'uminu Bihā Wa Attaba`a Hawāhu Fatardá

16

پس بازنداردت از آن آنكه ايمان نياورد بدان و پيروى كند هوس خويش را تا نابود شوى


Wa Mā Tilka Biyamīnika Yā Mūsá

17

و چيست اين به دست راست تو اى موسى


Qāla Hiya `Aşāya 'Atawakka'u `Alayhā Wa 'Ahushshu Bihā `Alá Ghanamī Wa Liya Fīhā Ma'āribu 'Ukhrá

18

گفت اين است چوبدست من كه بدان تكيه كنم و بريزم برگها را بدان بر گوسفندانم و مرا است در آن حوائجى ديگر


Qāla 'Alqihā Yā Mūsá

19

گفت بيفكنش اى موسى


Fa'alqāhā Fa'idhā Hiya Ĥayyatun Tas`á

20

پس افكندش ناگهان آن است مارى شتابان


Qāla Khudh/hā Wa Lā Takhaf Sanu`īduhā Sīratahā Al-'Ūlá

21

گفت بگيرش و نترس زود است بازگردانيمش به شيوه نخستينش


Wa Ađmum Yadaka 'Ilá Janāĥika Takhruj Bayđā'a Min Ghayri Sū'in 'Āyatan 'Ukhrá

22

و بچسبان دست خود را به پهلوى خود برون آيد تابنده‌اى بى‌آزار آيتى ديگر


Linuriyaka Min 'Āyātinā Al-Kubrá

23

تا بنمايانيمت از آيتهاى ما بزرگها را


Adh/hab 'Ilá Fir`awna 'Innahu Ţaghá

24

برو بسوى فرعون كه او سركشى كرد


Qāla Rabbi Ashraĥ Lī Şadrī

25

گفت پروردگارا فراخ گردان براى من سينه مرا


Wa Yassir Lī 'Amrī

26

و آسان كن براى من كار مرا


Wa Aĥlul `Uqdatan Min Lisānī

27

و بازكن گرهى از زبانم


Yafqahū Qawlī

28

تا دريابند گفتار مرا


Wa 'Aj`al Lī Wazīrāan Min 'Ahlī

29

و قرار ده براى من وزيرى از خاندانم


Hārūna 'Akhī

30

هارون برادرم را


Ashdud Bihi 'Azrī

31

استوار سازيد بدو پشت مرا


Wa 'Ashrik/hu Fī 'Amrī

32

و شريكش گردان در كارم


Kay Nusabbiĥaka Kathīrāan

33

تا بستايمت بسيار


Wa Nadhkuraka Kathīrāan

34

و يادت كنيم بسيار


'Innaka Kunta Binā Başīrāan

35

كه همانا بوده‌اى تو به ما بينا


Qāla Qad 'Ūtīta Su'ulaka Yā Mūsá

36

گفت همانا داده شدى خواست خود را اى موسى


Wa Laqad Manannā `Alayka Marratan 'Ukhrá

37

و همانا منت نهاديم بر تو بارى ديگر


'Idh 'Awĥaynā 'Ilá 'Ummika Mā Yūĥá

38

هنگامى كه وحى كرديم بسوى مادرت آنچه وحى مى‌شود


'Ani Aqdhifīhi Fī At-Tābūti Fāqdhifīhi Fī Al-Yammi Falyulqihi Al-Yammu Bis-Sāĥili Ya'khudh/hu `Adūwun Lī Wa `Adūwun Lahu Wa 'Alqaytu `Alayka Maĥabbatan Minnī Wa Lituşna`a `Alá `Ayni

39

كه بيفكنش در تابوت پس بيفكنش در دريا پس بيفكندش دريا به ساحل تا گيردش دشمن من و دشمن او و افكندم بر تو مهرى (دوستيى) را از خويش و تا ساخته شوى برابر چشمم


'Idh Tamshī 'Ukhtuka Fataqūlu Hal 'Adullukum `Alá Man Yakfuluhu Faraja`nāka 'Ilá 'Ummika Kay Taqarra `Aynuhā Wa Lā Taĥzana Wa Qatalta Nafsāan Fanajjaynāka Mina Al-Ghammi Wa Fatannāka Futūnāan Falabithta Sinīna Fī 'Ahli Madyana Thumma Ji'ta `Alá Qadarin Yā Mūsá

40

هنگامى كه مى‌رفت خواهرت و مى‌گفت آيا راهنمايى كنم شما را بر كسى كه پرستاريش كند پس بازگردانيديمت بسوى مادرت تا روشن شود ديده او و اندوهگين نشود و بكشتى تنى را پس رها ساختيمت از اندوه و آزموديمت آزمايشى پس ماندى ساليانى در مردم مدين سپس آمدى بر تقديرى اى موسى


Wa Aşţana`tuka Linafsī

41

و برگزيدمت براى خويش


Adh/hab 'Anta Wa 'Akhūka Bi'āyātī Wa Lā Taniyā Fī Dhikrī

42

برو تو و برادرت با آيتهايم و سستى نكنيد در يادم


Adh/habā 'Ilá Fir`awna 'Innahu Ţaghá

43

برويد بسوى فرعون كه سركشى كرد


Faqūlā Lahu Qawlāan Layyināan La`allahu Yatadhakkaru 'Aw Yakhshá

44

پس بگوئيد بدو گفتارى نرم شايد يادآور شود يا بترسد


Qālā Rabbanā 'Innanā Nakhāfu 'An Yafruţa `Alaynā 'Aw 'An Yaţghá

45

گفتند پروردگارا ترسيم كه پيش‌دستى گيرد بر ما يا سركشى كند


Qāla Lā Takhāfā 'Innanī Ma`akumā 'Asma`u Wa 'Ará

46

گفت نترسيد كه منم با شما مى‌شنوم و مى‌بينم


Fa'tiyāhu Faqūlā 'Innā Rasūlā Rabbika Fa'arsil Ma`anā Banī 'Isrā'īla Wa Lā Tu`adhdhibhum Qad Ji'nāka Bi'āyatin Min Rabbika Wa As-Salāmu `Alá Mani Attaba`a Al-Hudá

47

پس بيائيد او را و بگوئيد ما فرستادگان پروردگار توايم پس بفرست با ما بنى اسرائيل را و شكنجه نكن ايشان را همانا آورديمت آيتى از پروردگار تو و درود بر آنكه پيروى كند هدايت را


'Innā Qad 'Ūĥiya 'Ilaynā 'Anna Al-`Adhāba `Alá Man Kadhdhaba Wa Tawallá

48

همانا به ما وحى شد كه شكنجه بر آن است كه تكذيب كند و روى برگرداند


Qāla Faman Rabbukumā Yā Mūsá

49

گفت كيست پروردگار شما اى موسى


Qāla Rabbunā Al-Ladhī 'A`ţá Kulla Shay'in Khalqahu Thumma Hadá

50

گفت پروردگار ما است آنكه داد به هر چيزى آفرينش آن را پس هدايت كرد


Qāla Famā Bālu Al-Qurūni Al-'Ūlá

51

گفت پس چيست حال قرنهاى پيشين


Qāla `Ilmuhā `Inda Rabbī Fī Kitābin Lā Yađillu Rabbī Wa Lā Yansá

52

گفت علم آن نزد پروردگار من است در كتابى كه نه گم كند پروردگار من و نه فراموش كند


Al-Ladhī Ja`ala Lakumu Al-'Arđa Mahdāan Wa Salaka Lakum Fīhā Subulāan Wa 'Anzala Mina As-Samā'i Mā'an Fa'akhrajnā Bihi 'Azwājāan Min Nabātin Shattá

53

آنكه گردانيد براى شما زمين را گسترده و بنهاد براى شما در آن راه‌هايى و فرستاد از آسمان آبى را پس برون آورديم بدان جفتهايى از گياهان گوناگون


Kulū Wa Ar`awā 'An`āmakum 'Inna Fī Dhālika La'āyātin Li'wlī An-Nuhá

54

بخوريد و بچرانيد دامهاى خود را كه در آن است آيتهايى براى دارندگان خردها


Minhā Khalaqnākum Wa Fīhā Nu`īdukum Wa Minhā Nukhrijukum Tāratan 'Ukhrá

55

از آن آفريديمتان و در آن برگردانيمتان و از آن برونتان آوريم بار ديگر


Wa Laqad 'Araynāhu 'Āyātinā Kullahā Fakadhdhaba Wa 'Abá

56

و همانا نمايانديمش آيتهاى خويش را همگى پس تكذيب كرد و سرپيچيد


Qāla 'Aji'tanā Litukhrijanā Min 'Arđinā Bisiĥrika Yā Mūsá

57

گفت آيا ما را آمدى تا برون كنى ما را از زمين ما به جادوى خود اى موسى


Falana'tiyannaka Bisiĥrin Mithlihi Fāj`al Baynanā Wa Baynaka Maw`idāan Lā Nukhlifuhu Naĥnu Wa Lā 'Anta Makānāan Suwan

58

همانا بياريمت به جادويى مانند آن پس بگذار ميان ما و تو وعده‌گاهى كه تخلف نكنيم از آن ما و نه تو جايگاهى درست را


Qāla Maw`idukum Yawmu Az-Zīnati Wa 'An Yuĥshara An-Nāsu Đuĥan

59

گفت وعده‌گاه شما روز آرايش است و آنكه گردآورده شوند مردم چاشتگاه


Fatawallá Fir`awnu Fajama`a Kaydahu Thumma 'Atá

60

پس برگشت فرعون پس گردآورد نيرنگ خويش را پس بيامد


Qāla Lahum Mūsá Waylakum Lā Taftarū `Alá Allāhi Kadhibāan Fayusĥitakum Bi`adhābin Wa Qad Khāba Mani Aftará

61

گفت بديشان موسى واى بر شما نبنديد بر خدا دروغى را كه نابودتان سازد به عذابى و همانا زيانمند شد آنكه دروغ بست


Fatanāza`ū 'Amrahum Baynahum Wa 'Asarrū An-Najwá

62

پس ستيزه كردند كارشان را ميان خود و نهان داشتند راز را


Qālū 'In Hadhāni Lasāĥirāni Yurīdāni 'An Yukhrijākum Min 'Arđikum Bisiĥrihimā Wa Yadh/habā Biţarīqatikumu Al-Muthlá

63

گفتند همانا اينان دو جادوگرند خواهند برون كنند شما را از زمين خود به جادويشان و براندازند روش بهتر شما را


Fa'ajmi`ū Kaydakum Thumma A'tū Şaffāan Wa Qad 'Aflaĥa Al-Yawma Mani Asta`lá

64

پس گردآريد نيرنگ خويش را و بيائيد صفى به درست رستگار گشت امروز آنكه برترى جست


Qālū Yā Mūsá 'Immā 'An Tulqiya Wa 'Immā 'An Nakūna 'Awwala Man 'Alqá

65

گفتند اى موسى يا بيفكنى و يا باشيم ما نخستين كسى كه بيفكند


Qāla Bal 'Alqū Fa'idhā Ĥibāluhum Wa `Işīyuhum Yukhayyalu 'Ilayhi Min Siĥrihim 'Annahā Tas`á

66

گفت بلكه بيفكنيد كه ناگهان رسنها و عصاهاى ايشان به گمان مى‌آمدش از جادوى ايشان كه مى‌دوند


Fa'awjasa Fī Nafsihi Khīfatan Mūsá

67

پس احساس كرد در خود ترسى را موسى


Qulnā Lā Takhaf 'Innaka 'Anta Al-'A`lá

68

گفتيم نترس همانا تويى برتر


Wa 'Alqi Mā Fī Yamīnika Talqaf Mā Şana`ū 'Innamā Şana`ū Kaydu Sāĥirin Wa Lā Yufliĥu As-Sāĥiru Ĥaythu 'Atá

69

و بيفكن آنچه به دست راست تو است فروبرد آنچه را ساختند جز اين نيست كه آنچه ساختند افسون جادوگرى است و رستگار نشود جادوگر هر جا آيد


Fa'ulqiya As-Saĥaratu Sujjadāan Qālū 'Āmannā Birabbi Hārūna Wa Mūsá

70

پس بيفتادند جادوگران سجده‌كنان گفتند ايمان آورديم به پروردگار هارون و موسى


Qāla 'Āmantum Lahu Qabla 'An 'Ādhana Lakum 'Innahu Lakabīrukumu Al-Ladhī `Allamakumu As-Siĥra Fala'uqaţţi`anna 'Aydiyakum Wa 'Arjulakum Min Khilāfin Wa La'uşallibannakum Fī Judhū`i An-Nakhli Wa Lata`lamunna 'Ayyunā 'Ashaddu `Adhābāan Wa 'Abqá

71

گفت آيا ايمان بدو آورديد پيش از آنكه به شما رخصت دهم همانا او است مهتر شما كه بياموختتان جادو را همانا سخت ببرم دستها و پايهاى شما را از برابر و همانا به دارتان كشم بر شاخه‌هاى درخت خرما و البته خواهيد ديد كدامين از ما سخت‌ترند در عذاب و پاينده‌تر


Qālū Lan Nu'uthiraka `Alá Mā Jā'anā Mina Al-Bayyināti Wa Al-Ladhī Faţaranā Fāqđi Mā 'Anta Qāđin 'Innamā Taqđī Hadhihi Al-Ĥayāata Ad-Dunyā

72

گفتند هرگز نگزينيم تو را بر آنچه بيامد ما را از روشنائيها سوگند بدانكه ما را آفريد پس بفرماى آنچه را مى‌فرمايى جز اين نيست كه مى‌فرمايى اين زندگانى دنيا را


'Innā 'Āmannā Birabbinā Liyaghfira Lanā Khaţāyānā Wa Mā 'Akrahtanā `Alayhi Mina As-Siĥri Wa Allāhu Khayrun Wa 'Abqá

73

همانا ما ايمان آورديم به پروردگار خويش تا بيامرزد براى ما لغزشهاى ما را و آنچه تو وادار كردى ما را بر آن از جادو و خدا بهتر است و پايدارتر


'Innahu Man Ya'ti Rabbahu Mujrimāan Fa'inna Lahu Jahannama Lā Yamūtu Fīhā Wa Lā Yaĥyā

74

همانا آنكه بيايد پروردگار خويش را گنهكار همانا او را است دوزخ نه بميرد در آن و نه زنده ماند


Wa Man Ya'tihi Mu'umināan Qad `Amila Aş-Şāliĥāti Fa'ūlā'ika Lahumu Ad-Darajātu Al-`Ulā

75

و آن كو بيايدش مؤمن كه كرده باشد كارهاى شايسته را پس آنان را است پايه‌هاى برتر


Jannātu `Adnin Tajrī Min Taĥtihā Al-'Anhāru Khālidīna Fīhā Wa Dhalika Jazā'u Man Tazakká

76

بهشتهاى جاودان كه روان است زير آنها جويها جاودانند در آن و اين است پاداش آنكه پاكى جست


Wa Laqad 'Awĥaynā 'Ilá Mūsá 'An 'Asri Bi`ibādī Fāđrib Lahum Ţarīqāan Fī Al-Baĥri Yabasāan Lā Takhāfu Darakāan Wa Lā Takhshá

77

و همانا وحى فرستاديم به موسى كه شبانه ببر بندگان مرا پس برگير براى ايشان راهى را در دريا خشك نترسى بازيافتنى را و نه هراسان باشى


Fa'atba`ahum Fir`awnu Bijunūdihi Faghashiyahum Mina Al-Yammi Mā Ghashiyahum

78

پس از پى آمدشان فرعون با سپاهيان خود پس فراگرفت ايشان را از دريا آنچه فراگرفت


Wa 'Ađalla Fir`awnu Qawmahu Wa Mā Hadá

79

و گمراه كرد فرعون قوم خويش را و رهبرى نكرد


Yā Banī 'Isrā'īla Qad 'Anjaynākum Min `Adūwikum Wa Wā`adnākum Jāniba Aţ-Ţūri Al-'Aymana Wa Nazzalnā `Alaykumu Al-Manna Wa As-Salwá

80

اى بنى اسرائيل همانا رهانيديم شما را از دشمنتان و وعده نهاديم با شما كنار راست طور را و فرستاديم بر شما من و سلوى را


Kulū Min Ţayyibāti Mā Razaqnākum Wa Lā Taţghawā Fīhi Fayaĥilla `Alaykum Ghađabī Wa Man Yaĥlil `Alayhi Ghađabī Faqad Hawá

81

بخوريد از پاكيزه‌هاى آنچه روزيتان داديم و سركشى نكنيد در آن تا فرود آيد بر شما خشم من و آنكه فرود آيد بر او خشم من همانا تباه گشت


Wa 'Innī Laghaffārun Liman Tāba Wa 'Āmana Wa `Amila Şāliĥāan Thumma Ahtadá

82

و همانا منم بسيار آمرزنده آنكه بازگشت نمود و ايمان آورد و كردار شايسته كرد پس هدايت يافت


Wa Mā 'A`jalaka `An Qawmika Yā Mūsá

83

و چه شتابانى (چه چيزت به شتاب آورد) از قوم خويش اى موسى


Qāla Hum 'Ūlā'i `Alá 'Atharī Wa `Ajiltu 'Ilayka Rabbi Litarđá

84

گفت اينك ايشانند پشت سرم و شتافتم بسوى تو پروردگارا تا راضى شوى


Qāla Fa'innā Qad Fatannā Qawmaka Min Ba`dika Wa 'Ađallahumu As-Sāmirīyu

85

گفت همانا آزموديم قومت را پس از تو و گمراهشان ساخت سامرى


Faraja`a Mūsá 'Ilá Qawmihi Ghađbāna 'Asifāan Qāla Yā Qawmi 'Alam Ya`idkum Rabbukum Wa`dāan Ĥasanāan 'Afaţāla `Alaykumu Al-`Ahdu 'Am 'Aradtum 'An Yaĥilla `Alaykum Ghađabun Min Rabbikum Fa'akhlaftum Maw`idī

86

پس بازگشت موسى بسوى قوم خود خشمگين افسوس خوران گفت اى قوم من آيا نويد نداد شما را پروردگار شما نويدى خوش آيا دراز كشيد بر شما روزگار (مدت) يا خواستيد فرود آيد بر شما خشمى از پروردگار شما كه خلف كرديد وعده‌گاه مرا


Qālū Mā 'Akhlafnā Maw`idaka Bimalkinā Wa Lakinnā Ĥummilnā 'Awzārāan Min Zīnati Al-Qawmi Faqadhafnāhā Fakadhalika 'Alqá As-Sāmirīyu

87

گفتند خلف نكرديم وعده تو را به نيروى خود و ليكن بارشديم بارهايى را از زيور قوم پس افكنديم آنها را و بدينگونه افكند سامرى


Fa'akhraja Lahum `Ijlāan Jasadāan Lahu Khuwārun Faqālū Hādhā 'Ilahukum Wa 'Ilahu Mūsá Fanasiya

88

پس برون آورد براى ايشان گوساله‌اى پيكرى كه آن را است بانگى گفتند اين است خداى شما و خداى موسى پس فراموش كرد


'Afalā Yarawna 'Allā Yarji`u 'Ilayhim Qawlāan Wa Lā Yamliku Lahum Đarrāan Wa Lā Naf`āan

89

آيا نبينند كه برنمى‌گرداند بديشان سخنى را و نه دارا است براى ايشان زيان و نه سودى را


Wa Laqad Qāla Lahum Hārūnu Min Qablu Yā Qawmi 'Innamā Futintum Bihi Wa 'Inna Rabbakumu Ar-Raĥmānu Fa Attabi`ūnī Wa 'Aţī`ū 'Amrī

90

و همانا گفت بديشان هارون پيش از اين كه‌اى قوم من جز اين نيست كه آزموده شديد بدان و همانا پروردگار شما خداى مهربان است پس پيرويم كنيد و فرمان بريد امر مرا


Qālū Lan Nabraĥa `Alayhi `Ākifīna Ĥattá Yarji`a 'Ilaynā Mūsá

91

گفتند هميشه پيرامون آن بمانيم و پراكنده نمى‌شويم تا بازگردد بسوى ما موسى


Qāla Yā Hārūnu Mā Mana`aka 'Idh Ra'aytahum Đallū

92

گفت اى هارون چه بازداشت تو را هنگامى كه ديدى اينان را گمراه شدند


'Allā Tattabi`anī 'Afa`aşayta 'Amrī

93

كه پيرويم نكردى آيا عصيان ورزيدى امر مرا


Qāla Yabna'uumma Lā Ta'khudh Biliĥyatī Wa Lā Bira'sī 'Innī Khashītu 'An Taqūla Farraqta Bayna Banī 'Isrā'īla Wa Lam Tarqub Qawlī

94

گفت اى فرزند مادرم نگير ريش و نه سر مرا همانا ترسيدم كه گويى جدايى افكندى ميان بنى اسرائيل و چشم به راه نماندى سخن مرا


Qāla Famā Khaţbuka Yā Sāmirīyu

95

گفت پس چيست كار تو اى سامرى


Qāla Başurtu Bimā Lam Yabşurū Bihi Faqabađtu Qabđatan Min 'Athari Ar-Rasūli Fanabadhtuhā Wa Kadhalika Sawwalat Lī Nafsī

96

گفت ديدم آنچه را نديدندش پس برگرفتم مشتى از جاى پاى فرستاده را پس افكندمش و بدينسان آراست براى من دلم


Qāla Fādh/hab Fa'inna Laka Fī Al-Ĥayāati 'An Taqūla Lā Misāsa Wa 'Inna Laka Maw`idāan Lan Tukhlafahu Wa 'Anžur 'Ilá 'Ilahika Al-Ladhī Žalta `Alayhi `Ākifāan Lanuĥarriqannahu Thumma Lanansifannahu Fī Al-Yammi Nasfāan

97

گفت برو كه تو را است در زندگى آنكه گويى نيست سودنى (دست به من سوده نگرد) و همانا تو را وعده‌گاهى است كه خلف كرده نشوى و بنگر بسوى خدايت آنكه پيوسته بر آن معتكفى كه بسوزانيمش البته و سپس بپراكنيمش در دريا پراكندنى،


'Innamā 'Ilahukumu Allāhu Al-Ladhī Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Wasi`a Kulla Shay'in `Ilmāan

98

جز اين نيست كه خداى شما خداوندى است كه نيست خدايى جز او فراگرفته است همه چيز را به دانش


Kadhālika Naquşşu `Alayka Min 'Anbā'i Mā Qad Sabaqa Wa Qad 'Ātaynāka Min Ladunnā Dhikrāan

99

بدينسان خوانيم بر تو از داستانهاى آنچه بگذشت و همانا آورديم تو را از نزد خويش يادآورى را


Man 'A`rađa `Anhu Fa'innahu Yaĥmilu Yawma Al-Qiyāmati Wizrāan

100

آنكه روى برگرداند از آن همانا بردارد روز قيامت گناهى را


Khālidīna Fīhi Wa Sā'a Lahum Yawma Al-Qiyāmati Ĥimlāan

101

جاودانند در آن و بد است ايشان را روز قيامت بارى


Yawma Yunfakhu Fī Aş-Şūri Wa Naĥshuru Al-Mujrimīna Yawma'idhin Zurqāan

102

روزى كه دميده شود در صور و گردآريم گنهكاران را در آن روز سبز چشمان (كور)


Yatakhāfatūna Baynahum 'In Labithtum 'Illā `Ashrāan

103

آهسته گويند ميان خود را نمانديد مگر ده روز


Naĥnu 'A`lamu Bimā Yaqūlūna 'Idh Yaqūlu 'Amthaluhum Ţarīqatan 'In Labithtum 'Illā Yawmāan

104

ما داناتريم بدانچه گويند گاهى كه گويد بهترين ايشان در روش نمانديد مگر يك روز


Wa Yas'alūnaka `Ani Al-Jibāli Faqul Yansifuhā Rabbī Nasfāan

105

بپرسندت از كوه‌ها بگو بپراكندشان (برافشاندشان) پروردگار من پراكندنى


Fayadharuhā Qā`āan Şafşafāan

106

پس مى‌گذارد آنها را زمينى هموار


Lā Tará Fīhā `Iwajāan Wa Lā 'Amtāan

107

كه نبينى در آن كجى و نه بلندى را


Yawma'idhin Yattabi`ūna Ad-Dā`ī Lā `Iwaja Lahu Wa Khasha`ati Al-'Aşwātu Lilrraĥmani Falā Tasma`u 'Illā Hamsāan

108

در آن روز پيروى كنند دعوت‌كننده را نيست كجى برايش و پست شد آوازها براى خداوند مهربان پس نشنوى جز آهسته را


Yawma'idhin Lā Tanfa`u Ash-Shafā`atu 'Illā Man 'Adhina Lahu Ar-Raĥmānu Wa Rađiya Lahu Qawlāan

109

در آن روز سود ندهد شفاعت مگر آن را كه اذن دادش خداى مهربان و خوشنود شد برايش گفتار را


Ya`lamu Mā Bayna 'Aydīhim Wa Mā Khalfahum Wa Lā Yuĥīţūna Bihi `Ilmāan

110

مى‌داند آنچه را پيش روى ايشان و آنچه پشت سر ايشان است فرانگيرندش به دانش


Wa `Anati Al-Wujūhu Lilĥayyi Al-Qayyūmi Wa Qad Khāba Man Ĥamala Žulmāan

111

و خوار شدند چهره‌ها براى خداى زنده پاينده و همانا زيانكار شد آنكه برداشت ستمى را


Wa Man Ya`mal Mina Aş-Şāliĥāti Wa Huwa Mu'uminun Falā Yakhāfu Žulmāan Wa Lā Hađmāan

112

و آنكه بكند از شايسته‌ها حالى كه مؤمن باشد پس نترسد ستمى را و نه پايمال‌شدن را


Wa Kadhalika 'Anzalnāhu Qur'ānāan `Arabīyan Wa Şarrafnā Fīhi Mina Al-Wa`īdi La`allahum Yattaqūna 'Aw Yuĥdithu Lahum Dhikrāan

113

و بدينسان فرستاديمش قرآنى عربى و گردانيديم در آن از تهديد شايد پرهيزكارى كنند يا پديد آرد براى ايشان يادآورى را


Fata`ālá Allāhu Al-Maliku Al-Ĥaqqu Wa Lā Ta`jal Bil-Qur'āni Min Qabli 'An Yuqđá 'Ilayka Waĥyuhu Wa Qul Rabbi Zidnī `Ilmāan

114

پس برتر است خدا پادشاه حق و نشتاب به قرآن پيش از آنكه گذرانده شود بسوى تو وحيش و بگو پروردگارا بيفزاى مرا دانش


Wa Laqad `Ahidnā 'Ilá 'Ādama Min Qablu Fanasiya Wa Lam Najid Lahu `Azmāan

115

مانا پيمان بستيم با آدم (سپرديم به آدم) پيش از اين پس فراموش كرد و نيافتيم براى او عزمى را


Wa 'Idh Qulnā Lilmalā'ikati Asjudū Li'dama Fasajadū 'Illā 'Iblīsa 'Abá

116

و هنگامى كه گفتيم به فرشتگان سجده كنيد براى آدم پس سجده كردند جز ابليس كه سرپيچيد


Faqulnā Yā 'Ādamu 'Inna Hādhā `Adūwun Laka Wa Lizawjika Falā Yukhrijannakumā Mina Al-Jannati Fatashqá

117

پس گفتيم اى آدم همانا اين است دشمنى براى تو و همسرت هان تا برون نكند شما را از بهشت كه تيره‌بخت شوى


'Inna Laka 'Allā Tajū`a Fīhā Wa Lā Ta`rá

118

همانا تو را است كه نه گرسنه شوى در آن و نه برهنه گردى


Wa 'Annaka Lā Tažma'u Fīhā Wa Lā Tađĥá

119

و آنكه نه تشنه شوى در آن و نه در آفتاب مانى


Fawaswasa 'Ilayhi Ash-Shayţānu Qāla Yā 'Ādamu Hal 'Adulluka `Alá Shajarati Al-Khuldi Wa Mulkin Lā Yablá

120

پس به ريو افكندش شيطان گفت اى آدم آيا راهبريت كنم بر درخت جاودانى و پادشاهيى كه كهنه نگردد


Fa'akalā Minhā Fabadat Lahumā Saw'ātuhumā Wa Ţafiqā Yakhşifāni `Alayhimā Min Waraqi Al-Jannati Wa `Aşá 'Ādamu Rabbahu Faghawá

121

پس خوردند از آن پس نمودار شد براى ايشان عورتهاى ايشان و آغاز كردند گرد آوردند بر خود از برگهاى بهشت و نافرمانى كرد آدم پروردگار خويش را پس زيانكار شد


Thumma Ajtabāhu Rabbuhu Fatāba `Alayhi Wa Hadá

122

سپس برگزيد او را پروردگارش پس بازگشت بر او و هدايت كرد


Qāla Ahbiţā Minhā Jamī`āan Ba`đukum Liba`đin `Adūwun Fa'immā Ya'tiyannakum Minnī Hudan Famani Attaba`a Hudāya Falā Yađillu Wa Lā Yashqá

123

گفت فرود شويد از آن همگى گروهى از شما گروهى را دشمن تا گاهى كه بيايد شما را از من رهبرى پس آنكه پيروى كند راهنمايى مرا نه گمراه شود و نه رنج برد (يا بدبخت شود)


Wa Man 'A`rađa `An Dhikrī Fa'inna Lahu Ma`īshatan Đankāan Wa Naĥshuruhu Yawma Al-Qiyāmati 'A`má

124

و آنكه روى گرداند از ياد من همانا او را است زندگانى سخت و برون آريمش روز قيامت كور


Qāla Rabbi Lima Ĥashartanī 'A`má Wa Qad Kuntu Başīrāan

125

گويد پروردگارا چرا مرا برون آوردى كور حالى كه بودم بينا


Qāla Kadhālika 'Atatka 'Āyātunā Fanasītahā Wa Kadhalika Al-Yawma Tunsá

126

گفت بدينسان آمدت آيتهاى ما پس فراموش كردى آنها را و بدينگونه امروز فراموش شوى


Wa Kadhalika Najzī Man 'Asrafa Wa Lam Yu'umin Bi'āyāti Rabbihi Wa La`adhābu Al-'Ākhirati 'Ashaddu Wa 'Abqá

127

و چنين پاداش دهيم آن را كه اسراف كند و ايمان نيارد به آيتهاى پروردگار خود و همانا عذاب آخرت سخت‌تر است و پايدارتر


'Afalam Yahdi Lahum Kam 'Ahlaknā Qablahum Mina Al-Qurūni Yamshūna Fī Masākinihim 'Inna Fī Dhālika La'āyātin Li'wlī An-Nuhá

128

آيا هدايت نشد براى ايشان (يا آيا هدايت نكردشان) آنكه بسا نابود كرديم پيش از ايشان از قرنهايى كه مى‌روند در نشيمنهاى ايشان همانا در اين است آيتهايى براى دارندگان خرد


Wa Lawlā Kalimatun Sabaqat Min Rabbika Lakāna Lizāmāan Wa 'Ajalun Musamman

129

و اگر نبود سخنى كه پيش گرفته است از پروردگار تو و سرآمدى نامبرده همانا مى‌گرديد لازم


Fāşbir `Alá Mā Yaqūlūna Wa Sabbiĥ Biĥamdi Rabbika Qabla Ţulū`i Ash-Shamsi Wa Qabla Ghurūbihā Wa Min 'Ānā'i Al-Layli Fasabbiĥ Wa 'Aţrāfa An-Nahāri La`allaka Tarđá

130

پس شكيبا شو بر آنچه گويند و تسبيح كن به ستايش پروردگار خويش پيش از برآمدن خورشيد و پيش از فرو رفتن آن و از گاه‌هاى شب پس تسبيح كن و كنارهاى روز شايد خوشنود شوى (يا خوشنود كنى)


Wa Lā Tamuddanna `Aynayka 'Ilá Mā Matta`nā Bihi 'Azwājāan Minhum Zahrata Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Linaftinahum Fīhi Wa Rizqu Rabbika Khayrun Wa 'Abqá

131

و نگشاى ديدگان خود را بدانچه كاميابى داديم بدان مردان و زنانى را از ايشان شكوفه زندگانى دنيا تا بيازمائيمشان در آن و روزى پروردگار تو بهتر است و پاينده‌تر


Wa 'Mur 'Ahlaka Biş-Şalāati Wa Aşţabir `Alayhā Lā Nas'aluka Rizqāan Naĥnu Narzuquka Wa Al-`Āqibatu Lilttaqwá

132

و امر كن خاندان خويش را به نماز و شكيبايى گزين بر آن نخواهيم از تو روزيى را ما روزى دهيمت و فرجام است از آن پرهيزكارى


Wa Qālū Lawlā Ya'tīnā Bi'āyatin Min Rabbihi 'Awalam Ta'tihim Bayyinatu Mā Fī Aş-Şuĥufi Al-'Ūlá

133

و گفتند چرا نيارد ما را آيتى از پروردگار خويش آيا نيامدشان نشانى (گواه) آنچه در نامه‌هاى پيشين است


Wa Law 'Annā 'Ahlaknāhum Bi`adhābin Min Qablihi Laqālū Rabbanā Lawlā 'Arsalta 'Ilaynā Rasūlāan Fanattabi`a 'Āyātika Min Qabli 'An Nadhilla Wa Nakhzá

134

و اگر نابودشان مى‌ساختيم به شكنجه‌اى پيش از آن همانا مى‌گفتند پروردگارا چرا نفرستادى بسوى ما پيمبرى تا پيروى كنيم آيتهاى تو را پيش از آنكه خوار شويم و رسوا گرديم


Qul Kullun Mutarabbişun Fatarabbaşū Fasata`lamūna Man 'Aşĥābu Aş-Şirāţi As-Sawīyi Wa Mani Ahtadá

135

بگو همگى چشم به راهند پس چشم به راه باشيد زود است بدانيد كيستند صاحبان راه راست و كيست آنكه هدايت يافت


قاری
ترجمه گویا
انصاریان